کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



هالوژن­ها
هالوژن­ها، عناصر‌ستون A7 جدول تناوبی هستند. بین این عناصر، کلر و بروم تشکیل دهنده­های هیدرات شناخته­شده­ای هستند. این احتمال وجود دارد که به­علت اندازه وخواص شیمیایی، فلوئور نیز هیدرات تشکیل دهند. از لحاظ تاریخی، کلر اولین مادۀ شناخته­شده­ای بود که هیدرات تشکیل می­داد. ید، یکی دیگر از هالوژن­ها، مانند نرمال‌بوتان تنها در حضور یک تشکیل­دهندۀ هیدرات دیگر، هیدرات ایجاد می­ کند.
گازهای نجیب[۲۷]
گازهای نجیب (گروه سمت راست جدول تناوبی)، یا گازهای بی­اثر[۲۸]، شامل آرگون، کریپتون، زنون و رادون هستند که همگی هیدرات تشکیل می­ دهند. همان­طور که پیشتر نیز اشاره شد، یکی از اعضای گروه گازهای نجیب (هلیوم) هیدرات ایجاد نمی­کند. احتمال تشکیل هیدرات از طریق نئون، که گاز کوچکی است، بعید به­نظر می­رسد. این گازها به­ دلیل پایداری شیمیایی بسیار قابل توجه هستند. تنها در شرایط شدید می­توان آنها را مجبور به واکنش و تشکیل ترکیب کرد. این موضوع که این گازها هیدرات تشکیل نمی­دهند، گویای این واقعیت است که در هیدرات هیچ پیوند شیمیایی بین مولکول­های میزبان و مهمان وجود ندارد.
هوا
یکی دیگر از ترکیبات مهمی که هیدرات تشکیل می­دهد، اکسیژن است. از آنجا که نیتروژن نیز هیدرات ایجاد می­ کند، در نتیجه هوا خود تشکیل­دهندۀ هیدرات است. هم اکسیژن و هم نیتروژن در فشارهای بسیار زیاد هیدرات تشکیل می­ دهند. به­همین علت زمانی تصور می­شد که این دو ماده هیدرات ایجاد نمی­کنند.
سؤالی که در اینجا مطرح می­ شود، این است که اگر هوا می ­تواند هیدرات تشکیل دهد، آیا هیچ­کدام از “یخ­های” روی سطح زمین شامل هیدرات هوا هستند؟ پاسخ منفی است. برای اینکه هوا هیدرات تشکیل دهد، به فشار زیادی نیاز دارد. در واقع فشارهای بالا روی سطح زمین وجود ندارند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سایر تشکیل دهنده‌ها
دی­ اکسید­گوگرد نیز هیدرات ایجاد می­ کند. این مسئله تا حدی شگفت­انگیز است، زیرا SO2 به نسبت در آب محلول است و احتمالاً جزء محلول­ترین ترکیباتی است که هیدرات تشکیل می­ دهند. به­عنوان یک قاعدۀ کلی، گازهایی که حلالیت آنها بیشتر از SO2 است، هیدرات تشکیل نمی­دهند. مرکاپتان­های[۲۹] کوچک (متان­تیول[۳۰]، اتان­تیول[۳۱] و پروپان­تیول[۳۲]) نیز هیدرات تشکیل می­ دهند. یکی دیگر از ترکیبات جالبی که هیدرات ایجاد می­ کند، اتیلن­اکسید[۳۳] است. اتیلن­اکسید یک مادۀ شیمیایی مهم صنعتی است که به طور معمول به­عنوان مادۀ اولیه به کار می­رود. تشکیل­دهنده­های هیدرات دیگر عبارتند از: SbH3, AsH3, PH3, H2Se, N2O و ClO3F. بدیهی است که این فهرست در صنعت گاز طبیعی استفاده­ای ندارد، ولی در کل مشاهدۀ این موضوع که گروه وسیعی از مواد هیدرات تشکیل می­ دهند، موضوع جالب و قابل تأملی است.
کاربرد‌های هیدرات
استفاده صحیح این پدیده در کنار صرفه اقتصادی می‌تواند در زمان، حفظ محیط زیست، بالا بردن کیفیت فرآیندها تأثیر بسزایی داشته باشد. به نمونه چندین کاربرد صنعتی هیدرات را تشریح شده است]۱۸-۲۱[.
کریستال هیدرات در فرایند‌های جداسازی
جداسازی از طریق تشکیل هیدرات گازی یک روش جدید است. دو دلیل برای استفاده از هیدرات در فرایند‌های جداسازی وجود دارد:
۱- کریستال هیدرات فقط از مولکول‌های میهمان و آب تشکیل می‌شود.
۲- هر مولکول گازی به عنوان مولکول میهمان نمی‌تواند در ساختار کریستال‌های هیدرات قرار بگیرد و تنها مولکول‌های خاص با توجه به طبیعت شیمیایی، شکل و اندازه می‌توانند در ساختار هیدرات شرکت کنند. جداسازی اجزای یک مخلوط گازی، تغلیظ محلول‌ها و شیرین سازی آب، از سری شاخه‌های جداسازی از طریق تشکیل هیدرات گازی می‌باشند.
غنی سازی اکسیژن با بهره گرفتن از تشکیل هیدرات گازی
با بهره گرفتن از تشکیل هیدرات گازی می‌توان اکسیژن را غنی کرد. با‌توجه به این که حلالیت اکسیژن در آب از نیتروژن بیشتر است میزان سرعت تبدیل به هیدرات برای اکسیژن از هیدروژن بیشتر است از‌این‌رو با بهره گرفتن از‌ تشکیل هیدرات‌گازی می‌توان اکسیژن را از غلظت ۲۱ درصد استاندارد در هوا به مقدار ۲۸ درصد غنی کرد. در این روش، برای کاهش فشار عملیاتی مورد نیاز در جداسازی می‌توان تترا‌هیدرو فوران به‌عنوان افزودنی استفاده کرد.
تغلیظ به کمک تشکیل هیدرات
هنگامی که محلولی که قرار است تغلیظ شود در مجاورت یک جزء گازی باشد که توانایی تشکیل هیدرات را داشته باشد، تحت شرایط مناسبی از دما و فشار، هیدرات تشکیل می‌شود و به علت حضور آب در ساختار هیدرات از میزان آب محلول کاسته می‌شود و محلول مورد نظر تغلیظ می‌شود. از جمله موارد کاربرد این روش می‌توان به این موارد اشاره کرد:
– تغلیظ قهوه
– تغلیظ مایعات یونی
– تغلیظ کلرید سدیم در محلول آبی
– تغلیظ انواع مختلفی از آب میوه‌ها
هیدرات گازی و شیرین سازی آب دریا
شیرین سازی آب دریا نیز مثالی دیگر برای استفاده از تشکیل کریستال هیدرات در فرایند‌های جداسازی است. فکر شیرین سازی آب دریا با بهره گرفتن از هیدرات گازی بر این مبنا استوار است که در حین تشکیل هیدرات، نمک‌های موجود در آب‌های شور در ساختار فاز هیدرات تشکیل شده قرار نمی‌گیرند بنابراین می‌توان با جداسازی فاز هیدرات از محلول آب دریا، آب شیرین به دست آورد. از جمله مزایای این روش، مصرف بسیار کم انرژی برای این کار است. تاکنون چند فرایند مختلف برای شیرین سازی آب دریا در حد نیمه صنعتی با بهره گرفتن از تشکیل هیدرات (مخصوصاً با گاز پروپان) ابداع شده است، امّا همه آنها با مشکل جداسازی کریستال از آب شور و بازیابی گاز‌های حاصل از تجزیه هیدرات رو به رو بوده‌اند و به همین دلیل از توجیه اقتصادی خوبی برخوردار نبودند.
جدا سازی دی اکسید کربن دریایی
حدود ۶۴ درصد از اثر گاز گلخانه‌ای به خاطر انتشار گاز CO2 می‌‌باشد که بیشتر از ۶ Gt/year مربوط به فعالیت‌های برخورد بشر با طبیعت نسبت داده می‌شود. اثبات شده که اثر گلخانه‌ای برای گرم شدن زمین غیر قابل انکار می‌باشد و کاهش مقدار CO2 آزاد شده به اتمسفر یک چالش محیطی بزرگ می‌باشد. CO2 به طور جزئی می‌تواند با روش‌های گوناگونی نظیر جذب شیمیایی به وسیله آمین‌ها یا جداسازی به وسیله واسطه‌های زمین شناسی و اقیانوس‌ها جدا می‌شوند. این قبیل کار‌ها می‌توانند با آزاد کردن CO2 در آب با بهره گرفتن از فرایند تزریق به اعماق صورت گیرد. تا عمق ۴۰۰ متری آب، تزریق CO2 گازی می‌تواند با حل شدن در آب به دام بیفتد. بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ متری، CO2 به شکل مایع می‌تواند در اقیانوس حل شود. در مجموع، هیدرات‌های CO2 می‌تواند از عمق ۵۰۰ تا ۹۰۰ متر در آب دریا تشکیل گردد و بسته به جرم حجمی در عمق دریا ، جایی که به مدت زیادی در آن‌ جا تثبیت می‌شوند، غوطه ور یا شناور گردند. جداسازی دی اکسید کربن اخیراً در مرحله آزمایشی است و تحقیقات بیشتر در زمینه حلالیت CO2، سینتیک تشکیل هیدرات CO2 و پایداری هیدرات CO2 در حال انجام می‌باشد.
ذخیره و انتقال گاز طبیعی
این فرایند شامل سه مرحله می‌باشد:
مرحله تولید هیدرات
انتقال به مکان دیگر برای استفاده
بازیافت گاز به وسیله تجزیه ساختار هیدرات گاز

شکل ‏۱‑۱۰: دستگاه‌های تولید هیدرات گاز طبیعی ]۱۸[

شکل ‏۱‑۱۱: دستگاه‌های تجزیه هیدرات ]۱۸[

ذخیره کردن گاز در هیدرات فضای کمی اشغال می‌کند به همین دلیل رقیبی برای روش‌های مایع سازی و متراکم کردن می‌باشد. چون این گازهای خطرناک داخل شبکه یخ به دام افتاده اند از لحاظ ایمنی نیز قابل اطمینان برای حمل و نقل می‌باشند. فشار ذخیره سازی در این روش پایین تر از سایر روش‌ها بوده، زیرا هیدرات‌ها در فشار اتمسفریک و دمای پایین تر از انجماد آب (تا ۱۵- درجه سانتیگراد) تحت شرایط آدیاباتیک پایدار می‌باشند و نهایتا سرعت آزاد شدن گاز نیز کند می‌باشد.
کریستال هیدرات در محیط زیست
تجزیه کریستال‌های هیدرات موجود در لایه‌های زمین می‌تواند اثرات منفی بر روی محیط زیست داشته باشد. برای مثال، در مخازن نفتی دریایی به علت تشکیل کریستال هیدرات در اعماق زمین و جدا شدن هیدروکربن‌های سبک برای شرکت در ساختمان هیدرات، نفت سنگین دیگر به سرعت استخراج نمی‌شود و به تدریج در لایه‌های مخزن به سمت بالا می‌آید و باعث آلودگی محوطه وسیعی از کف دریا شده و خسارات جدی به محیط زیست دریا وارد می‌کند. از سوی دیگر، به علت افزایش درجه حرارت کره زمین، هیدرات‌های موجود در لایه‌های زمین به تدریج تجزیه شده و متان حبس شده را آزاد می‌کند. اثر متان در تشدید اثر گلخانه‌ای به تنهایی ۲۱ برابر دی اکسید کربن است و این روند با تجزیه مداوم هیدرات تشدید می‌شود. همچنین، اضافه کردن بازدارنده‌ها به گاز طبیعی و عدم بازیابی مؤثر آنها در نقاط مصرف از منابع مهم آلودگی محیط زیست به شمار می‌رود.
راه‌های جلوگیری از تشکیل هیدرات
فلسفه پیشگیری از هیدرات‌ها، سه سطح ایمنی است که بر اساس اولویت لیست شده اند :
پرهیز از شرایط کاری که منجر به تشکیل هیدرات‌ها می‌شوند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:51:00 ق.ظ ]




تعریف پیرنگ در اصل، از فن شاعری ارسطومایه می‌گیرد.ارسطو، پیرنگ را متشکل از سه بخش می‌داند: آغاز که حتماً نباید در پی حادثه‏ی دیگری آمده باشد، میان که هم در پی حوادثی آمده و هم با حوادث دیگری دنبال می‌شود، و پایان که پیامد طبیعی و منطقی حوادث پیشین است.
از نظر ارسطو، پیرنگ ایده‌آل از چنان همبستگی و استحکامی برخوردار است که اگر حادثه‌ای از آن حذف یا جا‍‌به‌جا شود، وحدت آن به کلّی درهم می‌ریزد‌‎.پیرنگ با عناصری چون «شخصیت» و «کشمکش» پیوستگی و رابطۀ نزدیکی دارد و ممکن است به واژگونی و کشف منتهی شود (داد، ۱۳۹۰: ۹۹-۱۰۰).
نقشه و الگوی رویدادهای یک نمایش یا شعر یا اثر داستانی را که سازماندهیِ حادثه و شخصیت را به عهده می‌گیرد، پیرنگ می‌گویند بدان صورت که حس کنجکاوی و تحریک خواننده یا بیننده را برانگیزد.
ای.ام.فورستر تعریف ساده اما بسیار مفیدی از طرح (پیرنگ) به‌دست می‌دهد: داستان، روایت رویدادهایی است که در توالی زمانی منظم شده باشد. طرح نیز روایت رویدادهاست که در آن بر تصادف تأکید شده باشد. (کادن، ۱۳۸۶: ۳۳۲)
۲-۲-۱-۱٫ انواع طرح (پیرنگ)
پیرنگ را به دو دسته تقسیم می‏کنند: پیرنگ بسته و پیرنگ باز.
۲-۲-۱-۱-۱٫ پیرنگ بسته
در پیرنگ بسته بر خلاف پیرنگ باز نویسنده از قبل چگونگی روابط علّت و معلولی را بیان می‌دارد و این غایت داستان را رقم می‏زند‏. به طوری‏که می‏توان از همان آغاز داستان فهمید که آخر داستان چه خواهد شد و برداشت و ذهن خواننده هیچ نقشی در این میان ندارد در پیرنگ بسته این ذهن و تخیّل خواننده نیست که فرصت جولان و اندیشه دارد‏، بلکه نویسنده است که با در کنار هم قرار دادن روابط علّت و معلولی و سایر عناصر داستانی برای آن‏، انجام و نهایتی را رقم می‏زند .‏
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

«پیرنگ بسته‏، پیرنگی است که از کیفیتی پیچیده و تو‏در‏تو و خصوصیّت فنی نیرومند برخوردار باشد‏؛ به عبارت دیگر‏، نظم ساختگی حوادث بر نظم طبیعی آن بچرخد‏.
این نوع پیرنگ معمولاً در داستان‏های اسرار آمیز و رمان‏های پلیسی و جنایی به کار گرفته می‏شود که نتیجه‏گیری قطعی و محتومی دارد‏، مثل اغلب داستان‏های ادگار آلن‌پو که دارای پیرنگ بسته است و نظم حوادث بیشتر ساختگی و تخیّلی است تا واقعی و طبیعی‏؛ داستان‏ها از ضابطه‌ی علّت و معلولی محکمی پیروی می‏کنند و در خصوصیّت تکنیکی آن‏ها افراط شده است‏. ‏نویسنده در پیرنگ بسته بیشتر به استحکام اجزای پیرنگ داستان توجه دارد تا حقیقت مانندی آن‏» (میرصادقی، ۱۳۷۶ : ۶۷).
۲-۲-۱-۱-۲٫ پیرنگ باز
«‌پیرنگ باز‏، پیرنگی است که در آن نظم طبیعی حوادث‏،‌بر نظم ساختگی و قراردادی داستان غلبه کند‏. در داستان‏هایی که پیرنگ باز دارند‏، اغلب گره گشایی مشخص وجود ندارد یا اگر داشته باشد زیاد به چشم نمی‏زند‏، به عبارت دیگر نتیجه‏گیری محتومی که در پیرنگ بسته وجوددارد‏، در پیرنگ باز دیده نمی‏شود و اگر هم دیده شود‏، قطعی نیست‏. در داستان‏هایی با پیرنگ باز نویسنده سعی می‏کند خود را در داستان پنهان کند تا داستان چون زندگی‏، عینی‏، ملموس و بی‏طرفانه جلوه کند‏. از این‏رو‏، اغلب به مسائل مطرح شده پاسخی قطعی نمی‏دهد و خواننده خود باید راه حل آن‏ها را پیدا کند‏. آنتوان چخوف یکی از اولین نویسندگانی است که به نوشتن داستان با پیرنگ باز توجه بسیار نشان می‏دهد‏. در پیرنگ باز‏، نویسنده بیشتر به حقیقت مانندی داستان توجه دارد» (‏میرصادقی‏، ۱۳۷۶ : ۶۶).
۲-۲-۱-۲٫ عناصر ساختاری طرح (پیرنگ)
الف)گره افکنی
فاصله میان نقطه آغاز تا نقطه بحران گره افکنی نامیده می‏شود.«در ساخت نمایش و داستان، آن بخش که از آغاز عمل تا نقطه­ی بحران، یعنی گره‌گشایی ادامه می‌یابد، گره‌افکنی گویند» (شهریاری، ۱۳۶۵: ۲۵۳).
گره شامل چالش‏ها و کش و قوس‏هایی است که داستان را به مقصدنهایی نزدیک می‏کند. در داستان کوتاه این گره‏ها کم و در رمان زیاد و مرتبط به هم هستند. به عبارت دیگر،گره افکنی به هم انداختن حوادث و اموری است که طرح داستان و نمایش‏نامه را گسترش می‏دهد. وضعیت و موقعیت دشواری است که بعضی اوقات به طور ناگهانی ظاهر می‏شود و برنامه‏ها و راه و روش‏ها و نگرش‏هایی که وجود دارد تغییر می‏دهد.
گره افکنی، وضعیت و موقعیت دشواری است که بعضی اوقات به طور ناگهانی ظاهر می‏شود و برنامه‏ها، راه و روش‏ها و نگرش‏هایی را که وجود دارد، تغییر می‏دهد. در داستان، گره افکنی شامل خصوصیات شخصیت‏ها و جزئیات وضعیت و موقعیت‏هایی است که خط اصلی پیرنگ را دگرگون می‏کند و شخصیت اصلی را در برابر نیروهای دیگر قرار می‏دهد و عامل کشمکش را به وجود می‏آورد.
«گره‌افکنی، به هم انداختن حوادث و اموری است که پیرنگ داستان و نمایش‌نامه و فیلم‌نامه را گسترش می‌دهد، به عبارت دیگر، وضعیّت و موقعیّت دشواری است که بعضی اوقات به­ طور ناگهانی ظاهر می‌شود و برنامه‌ها، راه و روش‌ها و نگرش‌هایی را که وجود دارد، تغییر می‌دهد» (میرصادقی، ۱۳۸۲: ۲۹۵).
گره­افکنی در داستان نقطه­ی محوری تلاقی امور، قلب تپنده و مرکز ثقل داستان است. گره، آن نقطه­ی حادثه یا ماجرای مهم، حساس و سرنوشت‌سازی است که داستان در آن به اوج خود می‌رسد. گره در خود شاید هیچ حادثه­ی مهمّی نباشد و هیچ مسأله­ مهمّی را در داستان توضیح ندهد، اما حادثه یا ماجرایی است که داستان برای توضیح آن یعنی برای توضیح علل رویداد آن یا توصیف دقیق چگونگی رویداد آن نوشته می‌شود. به عبارت دیگر گره در داستان همواره حادثه یا امری است که توضیح آن مهم‌تر از اشاره به رویداد آن است و داستان در کلیّت خود به نوعی، توضیحی برای رویداد آن است. از سویی گره همچنین نقطه چرخش داستان است. گره، حادثه یا ماجرایی است که به داستان سمت و سویی معیّن می‌دهد و آن­را از یک گزارش معمولی امور به گزارش تخیّلی اموری شگفت و جالب تبدیل می‌کند. گره، گاه، آن حادثه یا ماجرایی است که سیر عادی و طبیعی امور را به هم می‌زند و باعث وقوع حوادثی می‌شود که در اثر به تصویر در می‌آیند. گاه نیز گره، حادثه یا حرکتی است که تحولّی را در زندگی شخصیت‌ها، دامن می‌زند و آن‏ها را به ماجراجویی و تجربه‌های نو یا کنار آمدن با خود و قبول وضعیّت خود می‌کشاند. از این رو، تنها در پرتو فهم آن می‌توان کلیّت داستان یا نکاتی را که داستان در اصل به دنبال طرح آن است، فهمید. (محمودیان، ۱۳۸۲: ۹۷).
عامل گره­افکنی باید همواره از نظم خاصّی که در بر گیرنده­ی سه نکته است، پیروی کند:
اول این­که انتخاب گره‌هایی که بررسی آن‏ها بعدی از ابعاد وجودی و جنبه‌هایی از احساسات و افکار شخصیّت را در راستای هدف نویسنده، مشخص کند.
دوم این­که، گره‌ها چنان ترکیب یابند که گره­گشایی یکی از آن‏ها، مقدمه‌ای برای روشن شدن ویژگی‌های بعدی باشد.
در نهایت، نویسنده به هنگام گره­افکنی باید خواننده را به اوج هیجان و احساسات برساند (انوشه، ۱۳۷۶: ۱۱۷۷).
ب)بحران
در فرایند داستان استمرار،جاافتادگی و پیچیدگی گره افکنی به بحران می‏انجامد. پس بحران را نمی‏توان از گره‏افکنی جدا و منفک کرد. بحران داستانی در خواننده حالت «انتظار»پدید می‏آورد. این حالت به داستان تعلق ندارد،بلکه واکنش خواننده به داستان است. انتظار انگیزی‏،محصول یک داستان خوب است نه بخشی از آن. انتظار عبارتست از تردید خواننده نسبت به کنش،دیالوگ و تفکر شخصیت‏های داستان. انتظار در داستان موجب می‏شود که خواننده از خود بپرسد:«بعد چه می شود؟»
بحران، لحظه‏ای است که نیروهای متقابل برای آخرین بار با هم تلاقی می‏کنند و عمل داستانی را به نقطه‏ی اوج یا بزنگاه می‏کشانند و موجب دگرگونی زندگی شخصیت یا شخصیت‏های داستان می‏شوند و تغییری قطعی در خط اصلی داستان به وجود می‏آورند.
پ) کشمکش و ناپایداری
«اغلب در هر داستانی «شخصیت اصلی» یا «شخصیت مرکزی» با قدرتی که علیه او قیام کرده او به مجادله بر می‏خیزد. این نیرو و قدرت می‏تواند شامل اشخاص‏، اجسام، موانع اجتماعی، خصلت خود شخصیت‏ اصلی داستان باشد که با او سر مخالفت دارد» (میرصادقی، ۱۳۸۸: ۷۴- ۷۱).
کشمکش، مقابله دو نیرو یا دو شخصیت است که بنیاد حوادث را می‏ریزد. غالباً وقتی «شخصیت اصلی» داستان مورد قبول خواننده قرار می‏گیرد، خواننده نسبت به او احساس همدردی و همفکری می‏کند و این «شخصیت اصلی»یا«شخصیت مرکزی»، با نیروهایی که علیه او برخواسته‏اند و با او سر مخالفت دارند، به نزاع و مجادله می‏پردازد. این نیروها ممکن است اشخاص دیگر یا اجسام و موانع یا قراردادهای اجتماعی یا خوی و خصلت خاص خود شخصیت اصلی داستان باشد که با او سر ناسازگاری دارند. بنابراین شخصیت یا شخصیت‏های اصلی، ممکن است با شخصیت یا شخصیت‏های دیگر در بیافتد، یعنی انسان علیه انسان‏های دیگری برخیزد یا شخصیت ممکن است در«کشمکش» با نیروهای خارجی یا موانع طبیعی یا قوانین اجتماعی یا سرنوشت و تقدیر باشد یعنی انسان علیه محیط و سرنوشت خویش عصیان کند، یا شخصیت ممکن است با خودش کشمکش داشته باشد،یعنی انسان علیه خودش طغیان کند یا می‏تواند ترکیبی از همه‏ی این‏ها، در برابر شخصیت بایستد و با او به مقابله بپردازد، همان‏طور که در داستان«داش آکل» ترکیبی از چند نوع کشمکش وجود دارد.
انواع کشمکش
به طور کلی می توان کشمکش را به چهار نوع تقسیم کرد:
*کشمکش جسمانی، وقتی است که دو شخصیت درگیری جسمانی دارندو به زور و نیروی جسمی متوسل می‏شوند؛ مثلاً دو کشتی گیر که با هم کشتی می‏گیرند و زورآزمایی می‏کنند، کشمکش آن‏ها جسمانی و بدنی است.
* کشمکش ذهنی، وقتی است که دو فکر با هم مبارزه می‏کنند‏؛ مثلاً دو شطرنج باز که ساعت‏ها برابر هم می‏نشینند تا همدیگر را شکست دهند،کشمکش آن‏ها ذهنی است.
*کشمکش عاطفی، وقتی است که عصیان و شورشی در میان باشد و درون شخصیت داستان را متلاطم کند، مثل کسی که ساکت نشسته اما در وجودش غوغا و جوششی باشد که ناگهان سر ریز کند و موجب دگرگونی و هیا‏هویی شود، یا شور و سودای عشق که دگرگونی‏های بسیاری در شخصیت‏های داستان به وجود می‏آورد.
*کشمکش اخلاقی، وقتی است که شخصیت داستان با یکی از اصول اخلاقی و اجتماعی سر مخالفت داشته باشد (میرصادقی، ۱۳۸۸: ۷۴-۷۳).
ت) تعلیق (هول و ولا)
تعلیق در واژه به معنی درآویختن، آویزان کردن، معلق کردن، نصب کردن، ترک چیزی بدون لغو کامل و بلاتکلیفی، پیوستن نوشته‌ای به کتاب است.
«تعلیق به‏وجود آورنده پیچیدگی، ابهام هنری و هر نوع بی‏خبری از نتیجه است و موجب انتظار و کشش خواننده برای تعقیب روایت می‏شود. به همین دلیل به محض این‏که خواننده یا شنونده خود را به داستانی می‏سپارد، یک ارتباط زبانی برقرار می‏گردد، و همین ارتباط در ذات خود اشتیاق مخاطب را بردانستن جمله‏ به جمله داستان دامن می‏زند» (مندنی‏پور، ۱۳۸۳: ۱۵۳).
به طور کلی«هول و ولا» ممکن است به دو صورت در داستان به وجود آید. یکی آنکه نویسنده راز سر به مُهری را در داستان پیش بکشد و گره افکنی کند و وضعیت و موقعیتی غیر عادی به وجود آورد که خواننده مشتاق تشریح و توضیح گره گشایی آن بشود؛ یا شخصیت و شخصیت‏های داستان، چه زن و چه مرد را در وضعیت و موقعیت دشواری قرار بدهد به طوری‏که شخصیت میان دو عمل، دو راه، باید یکی را انتخاب کند و گاهی این دو عمل و دو راه هر دو نامطلوب هم هست و انتخاب یکی از این دو راه، توجه خواننده را بیشتر به خود جلب می‏کند.
به طور خلاصه:با افزایش کیفی و کمی پرسش‏ها و فزونی گرفتن کنجکاوی خواننده،داستان به شرایطی می‏رسد که تعلیق نامیده می‏شود. تعلیق محصول شرایطی است که خواننده می‏خواهد آینده داستان را حدس بزند،اما به دلایلی نمی‏تواند. پس ارزش تعلیق به دو نکته وابسته است: اول تحریک حس میل به دانستن ادامه داستان و دوم:عدم توانایی خواننده در پیش بینی ادامه داستان. تعلیق به گفته‏ی بسیاری از نظریه پردازان«خواننده را بر آن می‏دارد تا از خود بپرسد که۱- بعد چه اتفاقی خواهد افتاد یا ۲-چگونه این رویداد پیش می‏آید. از این‏رو او را مجبور می‏کند که برای پیدا کردن جواب پرسش‏های خود‏،خواندن داستان را ادامه دهد (میرصادقی، ۱۳۹۰: ۲۹۶).
ث) نقطه اوج (بزنگاه)
در فرایند داستان آنجا که تنش به اوج می‏رسد و بالاترین نقطه بحرانی داستان اتفاق می‏افتد،قوی‏ترین رابطه حسی بین خواننده و متن پدید می‏آید که نقطه اوج خواند می‏شود. در این نقطه تمام فکر و ذکر و روح خوانندهروی داستان متمرکز می‏شود. کشمکش به بالاترین حد خود می‏رسد و مهم‏ترین رویداد درونی یا بیرونی که ممکن است در لایه‏ی دوم داستان قرار گیرد نه در سطح آن در همین نقطه روی می‏دهد.نقطه اوج یا بزنگاه، نقطه‏ای است در داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه و داستان منظوم که در آن بحران به نهایت خود برسد و به گره‏گشایی داستان بینجامد. نقطه اوج داستان، نتیجه منطقی حوادث پیشین است که آبی در زیرزمین جریان داشته و از نظر پنهان مانده است و جاری شدن آب بر زمین پایان ناگزیر آن است؛ منطق مسیر حوادث داستان نیز ممکن است از نظر خواننده پنهان بماند اما وقتی به نتیجه نهایی آن می‏رسد، خواننده آن را می‏پذیرد. اثری ممکن است بزنگاه‏های متعددی داشته باشد، و بزنگاهی قوی‏تر از بقیه باشد، معمولاً این بزنگاه اصلی بر بزنگاه‏های دیگر مقدم است (میرصادقی، ۱۳۹۰: ۲۹۷).
چ) گره گشایی
«گره‏گشایی» چیزی است که جمیز جویس به آن اهمیت می‏داد و از آن به «تجلی» تعبیر می‏کرد (مستور، ۱۳۷۹: ۲۴).
گره‏گشایی به صورت ضربه‏ای و بسیار شک آور حدود۷۰ درصد پتانسیل جذابیت‏،زیبایی شناختی معنایی و…متن را به خود اختصاص می‏دهد.اگر پس از گره گشایی،دقیقأ همان تعادل اولیه حاصل شود،خواننده حس می‏کند که درجازده است و قدمی به جلو بر نداشته است.
داستان ممکن است فاقد گره گشایی باشد، اما به نتیجه‏گیری نیاز دارد. همین‏جا روشن می‏شود که نتیجه‏گیری جامع‏تر، با اهمیت‏تر و فراگیر‏تر از گره گشایی است. نتیجه‏گیری در واقعیت داستانی، نه درس اخلاق است‏، نه ارائه‏ راهکار در این یا آن عرصه. از این‏رو اگر چه در داستان‏های مدرن نتیجه‏گیری آشکاری به چشم نمی‏خورد، یا داستان نتیجه نمی‏گیرد، اما بهر حال خوننده را به نتیجه می‏رساند.
پس از گره گشایی،پایان داستان می‏آید که می‏تواند، قوی‏ترین و مؤثرترین بخش روایت هم باشد. همیشه پایان خوب، پایانی است غیر منتظره و پیش بینی نشده،اما حتمأ به معنای غافلگیر کننده نیست. توضیح مجدد این که: غافلگیری هنگامی پدید می‏آید که آنچه رخ می‏دهد غیر قابل پیش‏بینی است و از حدسیات و فرضیات خواننده فراتر می‏رود و همین صفت‏،آن را از حالت تعلیق و شک و انتظارجدا می‏کند (میرصادقی، ۱۳۹۰: ۲۹۷).
۲-۲-۲٫ شخصیت
در لغت به معنای خصلت‏های اخلاقی و رفتار و منش و در اصطلاح ادبیات داستانی و نمایشی، فردی است که ساخته شده‏ی ذهن نویسنده‏ی داستان باشد(انوشه، ج ۲ ، ۱۳۸۱: ۸۵۹).
«ارسطو اشخاص را که برای آن‏ها ارزش زیادی قائل بود، بازیگران نمایش می‏دانست و درباره آن‏ها چنین می‏نوشت: بنابراین اشخاص را که در صحنه‏ بازی می‏کنند، از آنچه نمایش می‏دهند، قصدشان تقلید سیرت و خصلت اشخاص داستان نیست، بلکه خود به سبب افعال و کرداری که انجام می‏دهند و دارند بدان سیرت و خصلت منسوب می‏شوند، که نتیجه‏ی کردارهای آن‏هاست»(اخوت، ۱۳۷۱: ۱۲۸- ۱۲۷).
«محوری است که تمامیت قصّه (داستان) برمدار آن می‏چرخد و کلیه‏ی عوامل دیگر، عینیّت، کمال، معنا مفهوم و حتی وجود خود را از عامل شخصیت کسب می‏کنند»(براهنی، ۱۳۶۲: ۲۴۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:51:00 ق.ظ ]




در این مقاله مدل عامل پویا با بهره گرفتن از روش بیزین[۷۱] برای تفکیک اهمیت نسبی عامل مشترک تغییرات قیمت مسکن در سطح ملی و مناطق با بهره گرفتن از داده‌های فصلی از ۱۹۸۴ الی ۲۰۰۴ تخمین زده شده است. نتایج نشان داده است قیمت مسکن به‌طور تاریخی از نوسانات قیمت محلی آن فاصله گرفته است. حباب‌های قیمت محلی در برخی از ایالت‌ها مهم ارزیابی شده اما افزایش عمومی قیمت مسکن پدیده ملّی تلقی می‌شود. نتایج تخمین مدل VAR بیانگر آن است که سیاست مالی انبساطی عامل مشترک افزایش قیمت مسکن در سطح ملّی بشمار می­رود. البته اثر سیاست پولی انبساطی بر افزایش قیمت مسکن بسیار کوچک و ناچیز است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۱۴-۹- تضمین ثبات مالی: ساختار مالی و اثرات سیاست پولی بر قیمت دارائی­ها
اسن مکر و سچه و جرلاچ [۷۲] (۲۰۰۸) در مقاله­ای واکنش­های قیمت املاک، تورم و فعالیت اقتصادی را به شوک­های سیاست پولی در ۱۷ کشور در طی سال­های ۲۰۰۶-۱۹۸۶ با داده ­های فصلی بررسی می­ کند. از مدل PVAR[73]، VAR برای بررسی تمایز بین این گروه کشورها بر اساس خصوصیات سیستم مالی­ آنها استفاده می­ کند. ۱۷ کشور مورد مطالعه عبارتند از: استرالیا، بلژیک، کانادا، فنلاند، آلمان، ایرلند، ایتالیا، ژاپن، اسپانیا، سوئد، انگلستان، امریکا، سوئیس، هلند و نروژ. در این مطالعه از متغیرهای قیمت واقعی املاک، قیمت واقعی اکویتی، GDP واقعی، نرخ بهره و CPI استفاده می­ شود.
نتایج آزمون ریشه واحد نشان می­دهد که همه متغیرها در سطح نامانا بوده و با تفاضل یک مانا می­شوند. با طول وقفه چهار، وجود یک بردار هم­انباشتگی تأیید می­ شود. مدل VAR را در سطح متغیرها بررسی می­ کند. طول وقفه چهار برای مدل VAR بر اساس مدل آکائیک[۷۴] انتخاب می­ شود. نتایج VAR برای تک تک کشورها به شرح ذیل است:
بعد از شوک سیاست پولی، CPI در بلندمدت و کوتاه­مدت در بیشتر کشورها کاهش می­یابد و در کشورهای استرالیا، سوئیس و انگلستان در کوتاه­مدت CPI افزایش می­یابد. GDP واقعی بعد از شوک پولی در بیشتر کشورها کاهش می­یابد. نکته قابل توجه این است که GDP سریعتر از CPI به شوک پولی واکنش نشان می­دهد. به جز آلمان و اسپانیا، قیمت املاک مسکونی در واکنش به شوک سیاست پولی کاهش می­یابد. در بعضی کشورها مانند امریکا، انگلیس و فنلاند قیمت املاک مسکونی سریعا به شوک سیاست پولی واکنش نشان می­دهد، در حالی که در کشورهایی مانند بلژیک و اسپانیا واکنش آرام­تر و دائمی­تر می­باشد.
برای قیمت­های اکویتی، واکنش به شوک سیاست پولی منفی و معنی­دار است، اما بعد از دو فصل کم ­اهمیّت می­ شود. به علت اینکه نتایج VAR برای کشورها نامناسب به نظر می­رسد، بار دیگر PVAR برآورد می­ شود. نتایج این روش نشان می­دهد که بعد از شوک سیاست پولی، CPI بعد از شش فصل کاهش یافته و این اثر تا دو سال ادامه می­یابد. تولید در حدود شش فصل در واکنش به شوک سیاست پولی بطور آرام کاهش می­یابد. قیمت اکویتی تا ده فصل سریعا کاهش یافته و بعد از آن به سطح قبلی برمی­گردد.
در بخش دیگر این نکته بررسی می­ شود که با وجود تمایز بین کشورها در خصوص نرخ بهره ثابت رهنی یا نرخ متغیر، چه تغییراتی در مدل ایجاد می­ شود. اثر سیاست پولی بر GDP و قیمت املاک مسکونی، هنگامی که نرخ رهن متغیر است، بزرگ بوده و واکنش قیمت اکویتی به سیاست پولی بزرگتر از آن است. واکنش کشورهای دارای نرخ ثابت رهن، دائمی­تر به نظر می­رسد. بنابراین این نتیجه با این عقیده سازگار است که در کشورهای دارای نرخ ثابت رهن، تأمین مالی کردن سرمایه­ها امر مهمی است، نرخ­های بهره کوتاه­مدت در نرخ بهره رهن ریشه دارد و اثر آن بر GDP و قیمت املاک با تأخیر خواهد بود.
بحث دیگر در خصوص باز پس گرفتن اکویتی مسکن است. اگر خانوارها قادر به باز پس گرفتن اکویتی باشند، از طریق انتظاراتی که راجع به واکنش به قیمت املاک مسکونی دارند، این کار را انجام خواهند داد. این رفتار مخارج مصرفی و تقاضای کل را افزایش داده و ممکن است به افزایش بیشتر املاک مسکونی بیانجامد. در اقتصادهایی که باز پس گرفتن اکویتی ممکن است، GDP کاهش فوری را بعد از شوک سیاست پولی نشان می­دهد که نسبت به گروه دیگر کمتر معنی­دار است. واکنش متغیرهای دیگر به شوک سیاست پولی مانند تحلیل­های قبلی است.
خصویت مهم دیگر سیستم مالی، نسبت LTV است. نسبت LTV بالا، این معنی را می­دهد که خانوارها می­توانند نسبتاً راحت­تر سرمایه لازم برای خرید املاک را تهیه کنند. واکنش قیمت املاک در گروه LTV بالا به شوک سیاست پولی اندکی بالاتر از گروه دیگر است، هر چند تفاوت مابین این دو گروه اندک است.
نسبت بدهی رهن به GDP، هم می ­تواند عامل تمایز کشورها باشد.GDP واقعی در واکنش به شوک سیاست پولی سریعا در کشورهایی که این نسبت بالاتر است کاهش یافته و این دوره طولانی­تر می­باشد. واکنش قیمت املاک مسکونی در گروه نسبت بدهی رهن به GDP پایین، بزرگتر است.
وجه تمایز دیگر کشورها ارزیابی این نکته است که وام­های رهنی به صورت اوراق بهادار باشد. قیمت املاک در واکنش به شوک سیاست پولی در کشورهایی که وام به صورت اوراق بهادار رایج نیست نسبت به کشورهایی که اوراق بهادار نقش مهمی را بازی می­ کند، بیشتر کاهش می­یابد.GDP در این کشورها کاهش یافته و این نشان می­دهد که کاهش قیمت املاک مسکونی بر اقتصاد این کشورها اثر­گذاری بیشتری دارد.
در مجموع این یافته­ ها نشان­ می­ دهند که تفاوت در ساختارهای مالی در خصوص اثرگذاری سیاست پولی بر قیمت املاک مسکونی و همچنین اقتصاد اهمیت کمی دارد. این تحلیل­ها به توانایی سیاست پولی در واکنش به[۷۵] رونق قیمت املاک مسکونی و قیمت اکویتی اشاره دارد. همچنین سیاست پولی می ­تواند بطور بالقوه به آرام کردن افزایش قیمت املاک کمک کند.
۲-۱۴-۱۰- عوامل تعیین کننده قیمت مسکن در ایران
خیابانی (۱۳۸۲) در مطالعه یاد شده تلاش کرده است چارچوب الگوی پویای توزیع وقفه‌های اتورگرسیو (ARDL) که توسط پسران و شین در سال‌های ۱۹۹۵و ۱۹۹۸ توسعه یافته است را مورد استفاده قرار دهد و اثرات متغیرهای کلان اقتصادی، ازجمله:رشد نقدینگی ،نرخ واقعی ارز، تولید وشاخص قیمت سهام بر نوسانات قیمت مسکن را مورد تجزیه وتحلیل قرار دهد.همچنین دراین مطالعه برای تفکیک اثرات شوک های منفی ومثبت روی قیمت مسکن ازالگوهای تعدیل شده (ARDL) استفاده شده است. همچنین با استفاده ازداده های فصلی وبا استفاده از الگوهای (ARDL) معادله زیر برآورد می‌شود. ماکزیمم وقفه در الگوی (ARDL) چهار در نظر گرفته شده و مرتبه وقفه‌های هر متغیر در الگو بر حسب معیار اطلاع شوارتز به صورت ARDL(1,0,2,1,1) شناسایی شده است.

(۳٫۶) (۷) (۳٫۷) (۰٫۲۵) (-۰٫۵۱) (۰٫۲۵) (-۰٫۱۵)

(-۳٫۸) (۷٫۹) (-۲٫۸) (۷٫۳) (-۲٫۷)

(۲-۲۷)
معادله تعادلی بلندمدت قیمت مسکن به صورت ذیل برآورد شده است:

(۷٫۱) (۴٫۶) (-۴٫۳) (-۲٫۸) (۸٫۴) (۳٫۸) (-۲٫۳)
(۲-۲۸)
معادله تصحیح خطا برای قیمت مسکن عبارتست از:

(۲-۲۹)

همچنین به منظور آگاهی از چگونگی اثرات شوک­های منفی و مثبت روی قیمت مسکن، معادله زیر برآورد شده است.

(-۰٫۵) (۲٫۳) (۲٫۳) (۷٫۳) (۸٫۷) (-۳٫۳)

(-۴٫۲) (-۴٫۶)

(۲-۳۰)

که در روابط فوق:rph : لگاریتم قیمت واقعی، rm: لگاریتم تراز واقعی پول، y: لگاریتم تولید واقعی، rst: لگاریتم شاخص واقعی سهام، ppp: لگاریتم نرخ واقعی ارز را نشان می­دهد.
نتایج مطالعه: در بلند مدت، حجم واقعی پول، تولید واقعی، نرخ واقعی ارز، شاخص قیمت سهام از عوامل مهم تعیین­کننده رفتار قیمت واقعی مسکن می­باشند.در حالی که در کوتاه­مدت، حجم واقعی پول، تولید واقعی، شاخص واقعی سهام و عدم تعادل ایجاد شده در رابطه بلندمدت قیمت واقعی مسکن تعیین کننده رفتار قیمت واقعی مسکن می­باشند.
یافته­های مهم مطالعه: واکنش متفاوت قیمت مسکن به شوک عرضه کوتاه­مدت و بلندمدت، نقش قیمت بازار سهام در تعیین کوتاه­مدت و بلندمدت قیمت مسکن، رابطه­ منفی بین نرخ واقعی ارز و قیمت واقعی مسکن در بلند مدت و غیر متقارن بودن اثر شوک­های منفی ومثبت در تغییر قیمت مسکن می باشد. به طوری که واکنش قیمت واقعی مسکن نسبت به تولید واقعی در بلندمدت ۸/۰- وکوتاه مدت ۳/۰+ برآورد گردیده است. مثبت بودن ضریب فوق در کوتاه مدت دلالت بر مقاومت عرضه کنندگان مسکن در برابر کاهش قیمت و تلاش برای کسب سود بیشتر دارد. ضریب نرخ واقعی ارز در بلند مدت ۴۶/۰- برآورد شده است که دلالت بر این دارد که افزایش ارز واقعی ریال در مقابل دلار باعث حرکت سرمایه­ها از از بخش تجاری به غیر تجاری گردیده وآن نیز باعث کاهش قیمت مسکن در اقتصاد می­گردد. ضرایب قیمت واقعی سهام درکوتاه­مدت و بلندمدت ۵۲/۰ و ۴۴/۰ برآورد گردیده است که دلالت بر اهمیت قیمت واقعی سهام در تعیین رفتار کوتاه­مدت و بلندمدت قیمت واقعی مسکن دارد و نهایتا این که واکنش قیمت در مقابل شوک­های منفی و مثبت متقارن نمی ­باشد. بدین مفهوم که هر شوک مثبت وارده بر رابطه بلندمدت حدود ۳ و برای هر شوک منفی وارد شده بر رابطه تعادلی بلندمدت حدود ۲ فصل زمان نیاز است تا توسط تغییر در قیمت واقعی مسکن حذف گردد.
۲-۱۴-۱۱- تاثیر شوک­های نقدینگی بر نوسانات قیمت در بازار مسکن (مطالعه موردی استان تهران)
وطن­پور (۱۳۸۶) در این تحقیق به بررسی تاثیر شوک نقدینگی بر نوسانات قیمت مسکن با بهره گرفتن از آمارهای سری زمانی دوره ۱۳۸۵-۱۳۷۵ در استان تهران پرداخته و برای تبیین آماری آن از مدل VAR استفاده کرده است. در مدل مورد استفاده در این مطالعه، قیمت مسکن تابع نقدینگی و هزینه ساختمان­های شروع شده می­باشد. نتایج نشان می­دهد که در بلندمدت رابطه مثبت و مستقیمی بین نقدینگی و هزینه بنای واحدهای مسکونی با قیمت مسکن وجود دارد، به طوری که در بلندمدت یک درصد افزایش نقدینگی سبب افزایش قیمت مسکن به میزان ۱٫۳۸ درصد می­گردد و اگر هزینه بنای ساختمان­های شروع شده یک درصد افزایش یابد، قیمت مسکن به مقدار ۲٫۰۱ درصد افزایش می­یابد.
شوک هزینه یک متر مربع ساختمان­های شروع شده، سبب افزایش قیمت مسکن شده به­ طوری که تا پایان فصل چهارم روند افزایش داشته و تا حدود ۲ درصد سبب افزایش قیمت مسکن گشته و بعد از آن به روند تعادلی خود نزدیک می­ شود. زمانی که رشد نقدینگی فراتر از رشد تورم باشد، نوسانات قیمت مسکن شدید می­ شود. بعبارت دیگر زمانی که رشد تورم به اندازه رشد نقدینگی باشد، قیمت مسکن رشد چندانی نخواهد داشت. افزایش ورود نقدینگی به عنوان عامل اولیه و تشدید کننده تورم در بخش مسکن می­باشد، اما این عامل نمی­تواند تبیین کننده کل افزایش قیمت مسکن باشد.
۲-۱۴-۱۲- بررسی واکنش سیاست پولی بر حباب قیمت مسکن در ایران
قلی­زاده و کمیاب (۱۳۸۹)، در این مطالعه با ارائه مدل اقتصادی ضرورت و نوع واکنش مناسب بانک مرکزی نسبت به حباب قیمت مسکن در ایران را تجزیه و تحلیل کرده است و از الگوی خودرگرسیون با وقفه­های گسترده (ARDL) به منظور برآورد مدل با داده ­های فصلی ایران طی سالهای ۱۳۸۵-۱۳۷۱ استفاده کرده ­اند.
بخش اول مدل کاربردی این پژوهش به معادله حباب و تأثیرپذیری آن توسط سیاست پولی و قیمت­های دارایی و هزینه ساخت یک متر مربع اختصاص دارد. مقام پولی می ­تواند می ­تواند با اتخاذ سیاست مناسب حباب­ها را کنترل دهد. از این رو حباب قیمت مسکن به صورت زیر نوشته شده است:
(۲-۳۱)
Pe=f {rr,m2, ps,csr,gdp,d75}
که در آن: pe: نسبت قیمت به اجاره مسکن، rr: نرخ بهره واقعی، m2: نقدینگی واقعی، ps: شاخص قیمت سهام، csr: هزینه واقعی ساخت مسکن، gdp: تولید ناخالص داخلی واقعی، d75: متغیر مجازی سال ۱۳۷۵ می­باشد که این متغیر اثر سیاست­های تعدیل اقتصادی را نشان می­دهد.
بخش دوم به سیاست پولی اختصاص دارد. بخش سیاست پولی شامل تابع زیان و قواعد سیاست پولی است. تابع زیان مجموع واریانس متغیرها و شاخص­ های اساسی عملکرد اقتصاد کلان است که تحت تأثیر قواعد سیاستی اتخاذ شده از سوی بانک مرکزی خواهد بود. از این رو تابع زیان به صورت زیر نوشته شده است:
(۲-۳۲)
Min L=Var(rgdp)+Var(inf)+Var(m2-m2-1)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:51:00 ق.ظ ]




ب) مهارت: دستیابی به مهارت هایی جهت استخراج دانش،
ج) فرهنگ: فرهنگ سازمانها باید مشوق توزیع دانش و اطلاعات باشد،
د) سازماندهی: سازماندهی دانش موجود (Haines,2001).
کارل ویگ، براین باور است که مدیریت دانش، یعنی ایجاد فرایندهای لازم برای شناسایی و جذب داده، اطلاعات و دانش­های مورد نیاز سازمان از محیط درونی و بیرونی و انتقال آنها به تصمیم­ها و اقدام­های سازمان و افراد (Wig,2002). مروری گذرا در ادبیات سازمان یادگیرنده، نشان می دهد که بسیاری از پژوهشگران سازمان یادگیرنده، در مطالعه‌های خودشان درتعریف سازمان یادگیرنده، دچار ابهام شده‌اند. علاوه بر این، بیشتر مطالعه­های انجام شده در این زمینه، نظری هستند تا تجربی و سیستماتیک (Yang et al.,2004). و در مورد تعریف این‌گونه سازمان­ها، تعریف عملی و کاربردی مشخصی وجود ندارد (الوانی، ۱۳۷۷). سازمان یادگیرنده، سازمانی است که در آن به طور مداوم بازسازی سازمانی بوسیله ایجاد مجموع فرایندهای اصلی ارتقا پیداکرده و در آن گرایش مثبتی برای یادگیری، سازگاری و تغییر تقویت می‌شود و به افراد به عنوان یک منبع طبیعی و اعتبار حیاتی سازمان نگریسته می‌شود (Jamali et al., 2006). به باور ریچارد پتینگر، سازمان یادگیرنده، اصطلاح عمومی است و به رویکردها و استراتژی‌هایی که به منظور بهبود اثر بخشی است، اشاره دارد. (Pettinger,2002)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در نهایت تعریف جامع پیتر سنگه (۱۹۹۰) در مورد سازمان یادگیرنده این گونه است: «سازمان یادگیرنده جایی است که افراد به طور مستمر توانایی‌های خود را برای خلق نتایجی که طالب آن هستند، افزایش می‏دهند؛ محلی که الگوهای جدید و گسترده تفکر پرورش داده شده، اندیشه‏های جمعی ترویج می‏شوند و افراد به طور پیوسته چگونگی آموختن را به اتفاق هم می‏آموزند.» (سنگه،۱۹۹۰).
مدیریت دانش، نقش حیاتی درحمایت از یادگیری سازمانی ایفا می­ کند، زیرا تسهیم اثربخش دانــــایی جمعی سازمان را تسهیل می­ کند. مدیریت دانش، فرایند سیستماتیک منسجمی است که ترکیب مناسبی از فناوری­های اطلاعاتی و تعامل انسانی را به کار می­گیرد، تا سرمایه های اطلاعاتی سازمان را شناسایی، مدیریت و تسهیم کند. این دارائی­ها شامل پایگاه­های اطلاعاتی، اسناد، سیاست­ها و رویه ها می‌شود. علاوه براین، هم دانش آشکار و هم دانش ضمنی، کارکنان را شامل می شود، و از روش‌های متنوع و گسترده بـــرای تصرف، ذخیره‌سازی و تسهیم دانش در داخل یک سازمان استفاده می کند (بابائی، ۱۳۸۳). حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا یادگیری و کسب دانش در هر ساختار و چارچوب سازمانی به وقوع خواهد پیوست و یا باید بستر و زمینه ای مناسب برای آن فراهم کرد؟ در پاسخ باید گفت همه سازمان­ها یاد می­گیرند، به این معنی که با محیط پیرامون خود سازگار می­شوند اما برخی اثربخش تر و مؤثرتر یاد گرفته، در محیط پر رقابت امروزی موفقیت بیشتری را به دست خواهند آورد. این سازمان­ها، آنهایی هستند که به سمت دستیابی به ویژگی های سازمان یادگیرنده و شکل دادن ساختار سازمانی خود منطبق با ساختار یک سازمان یادگیرنده در حرکتند (سبحانی نژاد و دیگران، ۱۳۸۵). سازمان یادگیرنده با ایجاد ساختار گروه محور، تیم مدار و منعطف، امکان جریان یافتن یادگیری مؤثر و مفید را فراهم کرده که ثمره این یادگیری خلق دانش، افزایش آن و در نتیجه رشد، توسعه سازگاری بهتر و موفق تر با محیط متغیر خواهد بود. سازمان یادگیرنده، محل جریان یافتن یادگیری سازمانی است. در این سازمان یادگیری و دانش دو عنصر اساسی و در هم تنیده اند؛ بدین معنی که یادگیری منجر به خلق دانش جدید و یادگیری مجدد دانش جدید، ایجاد دانشی نو را در پی خواهد داشت. مدیریت دانش با رویکرد یادگیری سازمانی عبارت است از: آسان سازی فرایند ایجاد و تسهیم دانش، توأم با فراهم آوردن محیط های کاری مثبت و سیستم پاداش های اثر بخش (سبحانی نژاد، ۱۳۸۵). اگر یک سازمان دارای انگیزه قوی یادگیری باشد، ساختارها و فرایندهایی را ایجاد می‌کند که با تلاش‌های متوازن و مکمل خود به سمت دستیابی و ترکیب دانش، علاوه بر درون، به بیرون سازمان نیز حرکت می‌کند (سبحانی‌نژاد، ۱۳۸۵).
۲-۲-۵) سازمان­های دانش محور
سازمان در دوران های مختلف حیات خود مراحل مختلفی از ظهور، تغییر و تکامل را پیموده است. با وارد شدن به عصر دانایی دانش به عنوان مهمترین سرمایه سازمان مطرح شده و موفقیت سازمان­ها به توانایی در آنها در ایجاد، کسب و بهره گیری و انتقال دانش بستگی پیدا کرده است. از این رو سازمان­ها برای اینکه بتوانند از فرصت های پیش آمده در محیط پویای کنونی استفاده کرده و مزیت رقابتی کسب نمایند، باید منابع دانش را به صورت اثربخش مدیریت نمایند. کوشش بی حد و حصر سازمان­های کنونی در زمینه ارائه محصولات و خدمات جدید به مشتریان، به کارگیری فناور یهای اطلاعاتی و ارتباطی، تلاش برای دستیابی به کیفیت برتر، استفاده از دانش به عنوان مهمترین مزیت رقابتی و … موجب شده محیط سازمانی دستخوش تغییر و تحولات سریعی گردد. در نتیجه سازمان­های آینده نگر برای رویارویی با این تغییر و تحولات محیطی تداوم حیات و تضمین موفقیت آینده خویش به تجدید ساختار سازمانی خود در سطح گسترده پرداخته اند.( Wang & Ahmed,2003)
این تغییر و تحولات سازمانی موجب شده که این سازمان­ها ویژگی ها و کارکردهای خاصی داشته باشند که آنها را به سازمان دانش­محوری[۱۱] تبدیل نموده، که یکی از وظایف اصلی آنها مدیریت دانش است. در این بعد، مدیریت دانش را می­توان به عنوان روشی برای بهبود عملکرد، بهره­وری و رقابت پذیری، بهبود کارامد کسب، تسهیم و استفاده از اطلاعات درون سازمان، ابزاری برای بهبود تصمیم ­گیری، طریقی برای بدست آوردن بهترین روش­ها، راهی برای کاهش هزینه­ها و روشی برای سازمان نوآورتر شدن سازمان تعریف نمود. (Martinsons,2000)
سازمان­های دانش محور، به اقتضای شرایط حاکم بر اقتصادهای دانش محور و الزاماتی که برای سازمان­ها ایجاد کرده اند، نیاز به ساختاردهی سازمانی و کشف ابعاد اساسی عمیق­تری از ساختار می­باشند. به عبارت دیگر برای ایجاد سازمان های دانش محور به شکل اجتماعات کاری به ابعاد ساختاری سطح بالاتری نیاز است. این سطح شامل روابط مبتنی بر اعتماد[۱۲]، روابط تعاملی برون گرا[۱۳] و روابط عاطفی فراگیر[۱۴] می­باشد ( Wang & Ahmed,2003) که در ادامه به تشریح این ابعاد و نقش آنها در سازمان های دانش محور پرداخته می شود:
روابط مبتنی بر اعتماد: اعتماد سازمانی موجب اثر بخشی و حذف موانع محدود کننده درجوامع می‌شود. به طوری که می توان اطمینان حاصل کرد که به وسیله همکاری، انسجام و هماهنگی موجود ایده های جدیدی خلق می شوند که برای کل سازمان مفیدند(Ackoff,1994). همچنین با کمک اعتمادسازی درک واضحی از دیدگاه سازمانی و استراتژی در تمام سطح سازمانی ایجاد می شود. ساختارهای دانش محور به دلیل نیاز شدیدی که به دانش دارند، باید اعتماد محور باشند، نه کنترل محور. برای خلق وتسهیم دانش باید سطح بالایی از اعتماد و خوش بینی در روابط اعضاء سازمان با یکدیگر وجود داشته باشد ( Liedt,1999). افراد توانمندشده دانش را به صورت آزادانه خلق و تسهیم می­ کنند. روابط مبتنی بر اعتماد موجب شفافیت سیاسی، ارتباطات موثر و مهارت های همکاری می شود.( Miles & Snow,1994)
ارتباطات تعاملی برون گرا: ساختار اصلی سازما ن­های دانش محور از توافقات ساختاری خوب تعریف شده و هدفمند تشکیل شده است که به جای برنامه­ ها، رویه­ ها و روندهای مشخص داخلی، هدایتگر تعاملات هستند(Miles & now,1992). درجه تعاملات خارجی نشان دهنده گشودگی ساختار سازمانی و کمرنگ شدن مرزهای سازمانی است و در عین حال رقابتی بودن در محیط را نشان می دهد. نگرش ها و رویکردهای تنگ نظرانه موجب محبوس کردن دانش و محدود نمودن تسهیم آن می­ شود. از طرف دیگر محیط های همکارانه که مرزهای خارجی را گسترش داده اند، خلق دانش را تسهیل کرده و جریان دانش را روان می سازند. تعاملات داوطلبانه، آشکار و شفاف، امکان گسترش عمیق تر پیوندهای غیررسمی، شخصی و رفتاری را فراهم می سازند و این عوامل اثر تعیین کننده ای در موفقیت مدیریت دانش دارند.( Wang & Ahmed,2003)
روابط عاطفی فراگیر: وجود روابط عاطفی فراگیر در ساختاردهی سازمان به کارکنان اجازه می دهد به ارزش ها وتوانمندی های سازمانی به شیوه های سازمان یافته پاسخ دهند. این بستر فرهنگی فرصت های بسیار زیادی برای خلاقیت و نوآوری ایجاد م یکند و در عین حال انسجام را نیز به همراه دارد(Hatch,1999). هم افزایی عواطف سازمانی و حداکثر کردن آزادی عمل کارکنان موجب تشویق مساعدت های خلاقانه، ایجاد بینش سازمانی و در نهایت توسعه ظرفیت خودمدیریتی افراد و گروه ­های سازمانی می­ شود(Brerly et al., 2000). توسعه سازمان های دانش محور مستلزم پایان دادن به اقدامات تحکمی عقلایی[۱۵] و تشویق گشودگی در روابط[۱۶] و تجربه گرایی[۱۷] به منظور رسیدن به تنوع است (Narch,1976). ساختارهای دانش محور به وجود تعادل بین تنوع (مساعدت های چندگانه) و وحدت (تبدیل مساعدت های مختلف به عملکرد واحد سازمانی) نیاز دارند. (Eisen Berg,1984)
این سه بعد با ساختارهای رسمی و غیررسمی همزیست بوده و موجب رشد یکدیگر می شوند. این­ها ابعاد اساسی دیگری هستند که به مواجهه با چالش­های موجود در اقتصاد دانش محور کمک می کنند. سازمان های دانش محور به شکل اجتماعات کاری این تغییر را به جلو رانده و نیازمند توسعه کامل در جهت چهار بعد مذکور می باشند. (شکل ۲-۵) ( Wang & Ahmed,2003)

Figure 7 شکل۲-۷ توسعه ابعاد ساختار سازمانی؛ منبع (Wang & Ahmed, 2003)
بنابراین با ورود به یک فضای دانشی سازمان­ها برای بدست آوردن فرصت در محیط پویا باید انطباق پذیرتر و منعطف تر باشند. ادراکات سنتی که از ساختار سازمانی وجود دارد در مواجهه با چالش ها و نیازهای جدید اقتصاد دانشی با شکست روبرو می شوند. به هر حال برای توسعه و ترسیم اشکال ساختاری جدید که بتوانند نیازهای جدید محیط دان شمحوری را برآورده سازند به کمک ابعاد ساختاری سطح بالاتری نیاز است. و در این میان روابط غیررسمی نقش مهمی در تعریف و ادراک فعالیت­های ساختاری بر عهده دارند. این ابعاد انرژی واقعی سازمان­های رقیب را در زمینه توانمندی پویا در اقتصاد دانشی تعیین می­ کنند. گذار کلی ساختار سازمانی نشان دهنده روندی است که به طور روزافزون به سمتی پیش می­رود که در یک محیط پویا ساختار سازمانی باید بازتر از تعاریف موجود، عاطفی تر از عقلانیت جامع، تعاملی تر، منعطف تر، اعتماد محورتر و غیر رسمی تر باشد.
درشرایطی که بقا و مزیت رقابتی سازمان ها تا حدود زیادی به کسب، خلق، بهره گیری و انتقال دانش متکی شده است، باید شرایط و الزامات لازم برای این امر را در ساختار سازمان ها فراهم نمود. برخی از مهمترین الزامات ساختاری برای مدیریت موثر دانش در سازمان عبارتند از:
کاهش مرزها: سازمان­های دانش­محور نیازمند رهایی از محدودیت مرزهای جدا کننده و ایجاد یک چهارچوب فکری مشترکند که به وسیله آن بتوان هویت سازمانی و روابط مبتنی بر اعتماد را ایجاد نمود. در این صورت ذخیره دانش سازمانی می ­تواند ورای محدودیت های مرزهای فیزیکی گسترش یابد. انجام چنین کاری کارکنان سازمان را قادر می­سازد که بدون ممانعت ساختارها و کنترل های رسمی به اطلاعات دسترسی داشته باشند. روابط غیررسمی نقش مهمی در از میان بر داشتن این مرزها ایفا می کنند.
سیالیت[۱۸]: مدیریت موثر دانش مستلزم جریان دانش است نه انباشته کردن آن (Perez-Bustraman,1999). سازمان باید جریان دانش را روان ساخته و اجازه دهد که دانش تاثیر عمیقی بر عملکرد داشته باشد. روابط غیر رسمی موجب ارتقا شبکه ­های داخلی و خارجی مناسب برای تسهیل جریان دانش می شوند.
تعامل[۱۹]: مدیریت دانش موثر تا حدود زیادی به مدیریت کردن دانش ضمنی متکی است. روابط غیررسمی موجب افزایش تعاملات بین فردی، فراوظیفه ای، و درون سازمانی می شود و مهمترین روش خلق، کدگذاری و تسهیم دانش ضمنی محسوب می شود.
انعطاف پذیری: برای اینکه بتوان ستاده های مبتنی بر دانش را به صورت موثر تولید نمود، ساختار باید منعطف باشد نه قطعی، تا بتواند دانش را به موقع و به جا بازسازماندهی کند و افراد و واحدها را برای برآورده ساختن نیـازهای سازمانی گرد هم آورد. بنابراین سازمــان­ها نمی‌­توانند چهار چوب­های نامنعطفی باشند؛ بلکه پدیده ­های پویایی هستند که به وسیله فرایندهای مختلفی خلق می­شوند و دوباره تجلی پیدا می کنند. این الزام به وسیله روابط غیررسمی برآورده می شود.( Wang,2003)
۲-۲-۶)موانع توسعه مدیریت دانش
برخی از موانع استقرار و اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش سازمان‌ها به شرح زیر است:
۱- عوامل انسانی: یکی از موانع عمده مدیریت دانش این است که انسان‌ها به هر دلیل نخواهند دانش خود را تسهیم کنند و از آن منحصرا برای پیشرفت شخصی خود استفاده کنند، زیرا ممکن است این تصور غلط وجود داشته باشد که چون دانش، قدرت است پس نباید آن را از دست داد.
۲- عوامل سازمانی: عمده‌ترین این عوامل عبارتند از:
عوامل ساختاری: ساختار‌های سلسله مراتبی و غیر منعطف نمی‌تواند محمل خوبی برای مدیریت دانش باشد.
عوامل مدیریتی: عدم اعتقاد و حکایت عالی از فعالیت‌ها و برنامه‌های مدیریت دانش، نگرش‌های کوتاه مدت و جزئی نگری سبک‌های نا‌مناسب رهبری نیز مانع اجرای موفقیت آمیز برنامه‌های مدیریت دانش می‌شوند.
عوامل شغلی: «شرح شغل‌های» نا‌مناسب، مشاغل تکراری و روتین، ابهام و تعارض در نقش نیز برای مدیریت دانش، نامطلوب خواهند بود.
نظام‌های حقوقی و دستمزد و جبران خدمات: این سیستم‌ها نقش بسیار مهمی را در پشتیبانی برنامه‌های مدیریت دانش ایفا می‌کنند. افراد زمانی اقدام به توزیع دانش می‌کنند که انگیزه لازم را برای این کار داشته باشند.
۳- عوامل فرهنگی: مدیریت دانش، بدون وجود یک فرهنگ مشارکتی مناسب و مبتنی بر اعتماد نمی‌تواند به گونه‌ای موفق به کار گرفته شود. اگر فرهنگی، توزیع و تسهیم دانش را تشویق نکند. مدیریت دانش با چالش روبرو خواهد شد.
۴- عوامل سیاسی: ثبات یا عدم ثبات فضای سیاسی کشور نیز به دلیل اثر گذاری بر فرایند خط مشی گذاری و ثبات مدیریت در سازمان‌های دولتی مدیریت دانش را تحت تاثیر قرار خواهد داد. همچنین وجود فضایی باز که در آن فرایند به راحتی بتوانند ایده‌های خود را اظهار نمایند، بر روند فعالیت‌های مدیریت دانش اثر گذار خواهد بود.
۵- عوامل فنی و تکنولوژیکی: صاحب نظران در تقسیم دانش، به دو نوع دانش کلی اشاره می‌کنند. دانش نهفته و دانش آشکار. دانش سازمانی، حاصل تعامل این دو نوع دانش است و این تعامل مستمر و مداوم است. دانش ایجاد شده باید به طریقی مناسب نگهداری شود. مراکز دانش در سازمان‌ها در حقیقت کانون جمع آوری، سازماندهی و انتشار دانش هستند. ممکن است این مراکز فیزیکی یا مجازی باشند. هدف از ایجاد این مراکز، هدایت افراد به سوی منابع دانش در داخل یا خارج سازمان است. در این مراکز نقشه‌های دانش تهیه، نگهداری و بهنگام سازی می‌شود (صالحی و ابیانه، ۱۳۸۷).
۲-۲-۷) دلایل موفقیت مدیریت دانش
فاکتور‌هایی را که در مدیریت دانش به عنوان عوامل موفقیت مطرح‌اند به چهار دسته تقسیم می‌شوند: تکنولوژی، فرایند‌ها، افراد، حفظ تعهدات استراتژیک. (تومی، ۲۰۰۲)
تکنولوژی: تکنولوژی در KM راه حل‌هایی را برای تسهیم دانش، مدیریت و اداره کردن اسناد، جریان یا روند کار و غیره ایجاد می‌کند / این ابزار‌ها نوعا مکان مرکزی امنی را ایجاد می‌کند که کارکنان، مصرف کنندگان، بخش‌های مخنلف و مشارکت کنندگان و حامیان سازمان می‌توانند اطلاعات را تغییر دهند، دانش را به اشتراک گذارند و یکدیگر و سازمان را برای تصمیم گیری بهتر هدایت کنند (تومی، ۲۰۰۲).
فرایند‌ها: استاندارد‌هایی را برای توزیع دانش، پذیرش محتوای مدیریت، ابقای کیفیت و حذف یا طفقه بندی و نگهداری محتوا، بازیابی اطلاعات، ارتباطات اعضا در عمل، متدولوژی و استاندارد‌ها در عمل و مطالعات موردی فراهم می‌آورد / این فرایند‌ها برای فهم و شناخت بهتر کار توسط کارکنان سازمان ضروری است.
افراد: بزرگ‌ترین چالش در KM اطمینان اعضاء به سازمان و اطمینان بین خود اعضاء برای اشتراک دانش، توزیع و استفاده مجدد از دانش برای دستیابی به نتایج است. در بسیاری از سازمان‌ها نیاز به تغییر در طرز فکری سنتی و ایجاد فرهنگ سازمانی است که دانش ذخیره شده را به اشتراک می‌گذارد جوی از اعتماد را ایجاد می‌کند. این امر از طریق ایجاد انگیزه، تشخیص و پاداش و تنظیم دوباره سیستم‌های ارزیابی و نظام‌های دیگر اندازه گیری ایجاد می‌شود. کلید موفقیت در مدیریت دانش ایجاد بینش در افراد و شناخت متخصصان در قسمت‌های مختلف سازمان می‌باشد.
حفظ تعهدات استراتژیک: مدیریت استراتژیک نفش کلیدی را در ارتقاء رفتار‌ها از طریق ارتباط سازمانی پایدار ایفا می‌کند که در KM اهمیت دارد. (حسینی، ۱۳۸۵).
۲-۲-۸) مبانی نظری مدیریت دانش
حسن‌زاده (۱۳۸۶) در کتاب مفاهیم و زیر ساختار‌ها آورده است:
«دانش به عنوان منبع اصلی سازمان‌ها تلقی می‌شود چنانچه سازمان‌ها بخواهند به مدیریت دانش به عنوان یک سرمایه سازمانی بپردازند. بایستی عوامل زیر ساختی مناسبی را فراهم آورند. فراهم آوری عوامل زیر ساختی نیازمند مجموعه‌های سازمانی است که ساز و کار‌های خاصی را می‌طلبد. نظریه دانش ودار «شرکت» به خوبی لزوم وجود مجموعه‌های سازمانی و توجه به دانش سازمانی را توجیه می‌کند. به همین دلیل در این پژوهش ابتدا نظریه «شرکت» به عنوان بحث زیر بنایی و ابعاد دانش مداری آن مورد توجه قرار گرفته است. »
نظریه «تعادلات سه جزئی» یکی دیگر از نظریه‌هایی است که توجه به دانش در سازمان‌ها (به ویژه جلوگیری از گسترش حجم سازمان‌ها) را به خوبی توجیه می‌کند «نظریه خلق و تبدیل دانش» سازمانی نیز به خاطر اینکه به صورت خاص فرایند‌هایی را در اختیار می‌گذارد یررسی شده است. «سازمان یاد گیرنده» نظریه دیگری است که پیش زمینه مدیریت دانش است در اینجا مطرح شده است.
۲-۲-۸-۱) نظریه شرکت
نظریه شرکت از نظریه هایی است که قابلیت های سازمانی را از هر نوع مورد توجه قرار می دهد. این نظریه در اواسط دهه ۱۹۸۰ توسط آنتوان آکوستین ارائه شد و آلفرد مارشال آن را تکمیل کرد خلاصه این نظریه این است که مهمترین هدف یک شرکت به حداکثر رساندن سود می باشد و شرکت ها یا سازمان ها برای حداکثر سود، سعی می کنند از کلیه منابع خود بیشترین استفاده را به عمل آورند. در یک تقسیم بندی ساده، منابع اصلی سازمان را افراد، فرایند ها و فناوری تشکیل می دهد و هرگونه برنامه ریزی سازمان بر مبنای این سه عنصر شکل می گیرد. پیتر داکر معتقد است که ارزشمندترین منبع هر سازمان، دانش افراد (کارکنان) آن است. بنابراین به نظر می رسد که اهمیت افراد در سازمان ها به توان خلق، انتقال و بکار گیری دانش آن ها بستگی دارد و فقط از این طریق است که سازمان به ارزش افزوده سرمایه گذاری دراز مدت خود دست پیدا می کند. سازمان ها از دیدگاه منبع مدار[۲۰] و دانش مدار[۲۱] مورد توجه قرار می گیرد. (حسن زاده، ۱۳۸۶)
در دیدگاه منبع مدار، شرکت یا سازمان مجموعه ای است که بر منابع درون سازمانی استوار است و در میان منابع سازمانی، دانش مهم ترین عامل رشد و بالندگی سازمان ها محسوب می شود. از سوی دیگر، طرفداران دیدگاه دانش مدار شرکت معتقدند که دانش منبع اصلی تولید در شرکت هاست. دانش نه تنها به عنوان یک منبع، بلکه بهترین دارایی سازمانی است که به مدیریت و قراهم آوری زمینه ها و زیر ساخت های لازو نیاز دارد.
دیدگاه دانش مدار شرکت بر این اندیشه اولی استوار است که وجه اصلی رقابت سازمان ها در نحوه خلق و انتقال کار آمد دانش در بستر سازمانی است. سازمان ها برای استفاده از دانش سازمانی خود به عنوان یک ابزار رقابتی و پیش برنده بایستی با روش های مختلف، آن را از حالت نهان به حالت عیان در آورند. و سپس بتوانند آن را در بین کارکنان سازمان انتقال دهند.
بنابراین، مجموعه های سازمانی به ویژه سازمان های دولتی بایستی ساز و کار مناسبی برای ساماندهی و مدیریت دانش خود تدوین کنند. برای انجام کارهای دانشی در داخل سازمان برنامه ریزی نمایند و ساز و کارهای لازم برای استفاده بهینه از دانش سازماندهی را فراهم آورند. (قانع بصیری، ۱۳۷۳)
۲-۲-۸-۲) نظریه تعادلات سه جزئی
نظریه تعادلات سه جزئی را می توان یک نظریه بنیادی برای شکل دهی آینده دراز مدت سازمان­ها برشمرد که با نگاهی دیگر بر اهمیت دانش در سازمان ها تأکید می کند طبق این نظریه حیات، اجتماع و فناوری سه مقوله ای هستند که از جرم، انرژی و اطلاعات تشکیل شده است. تکامل این سه نیز در فزونی اطلاعات، در طول عمرشان تعریف می شود. در حقیقت؛ تفاوت این سه در میزان اطلاعات است که توانسته اند در طی زمان خود ذخیره کنند. در تعادل سه جزئی، هرچه بر میزان اطلاعات افزوده شود از میزان جرم و انرژی آن کاسته خواهد شد. چنین سیستمی قادر خواهد بود از طریق فزونی اطلاعات و تبلور آن در جرم و انرژی، کالا و کار تولید کند. به مبارزه با فشار آنتروپی محیط اطراف خود بپردازد. (قانع بصیری، ۱۳۷۳)
لازم به ذکر است آنچه که در نظریه تعادلات سه جزئی به عنوان اطلاعات مطرح شده بایستی به مفهوم دانش در نظر گرفته شود. زیرا اطلاعات صرف نمی تواند عامل پیش برنده تلقی شود؛ زیرا در برخی موارد سر ریز اطلاعات و افزونگی آن مایه دردسر اتلاف وقت افراد و سازمان ها می شود و در تعادل سه جزئی، فزونی انرژی و جرم موجب رشد فیزیکی سازمان و فزونی اطلاعات موجب کار آمدی سازمان خواهد شد. در یک جامعه اطلاعاتی، میزان ارژی و جرم به کار رفته برای امور به تدریج کمتر و مداوم میزان اطلاعات مورد استفاده افزایش می یابد دولت ایران ساست کوچک سازی را مورد توجه قرار داده است. بر مبنای تعادلات سه جزئی مهمترین راه حل کوچک سازی، گرایش به سوی تقویت دانش و بنیان های دانشی در سازمان های دولتی است؛ تا از این طریق بتواند حجم و فربهی (رشد) دولت را مهار و کارآمدی (توسعه) آن را افزایش دهد. بر اساس نظریه تعادل سه جزئی می توان چنین نتیجه گیری کرد: کاهش حجم و افزایش کارایی دولت ها در اینده، مستلزم گرایش به دانش مداری است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:51:00 ق.ظ ]




2-6-1 اهمیت نام های تجاری در بازار تلفن همراه
همزمان با بالغ شدن تکنولوژی ها و بیشتر شدن ویژگی های محصولات، اغلب مصرف کنندگان نمی توانند یا نمی خواهند که فقط بین نام های تجاری یا ویژگی های مطقی محصولات تفاوت قائل شوند(تمپورال و لی[199]، 2001، ص150). ساخت لوازم(محصولات) به دلیل رشد تکنولوژی و بازاریابی اتفاق می افتد، چه از طریق جایگزینی و یا از طریق ترکیب محصولات پیشین. این پدیده لزوم وجود نام های تجاری قوی را جهت جلب توجه و گرایش مشتری و ایجاد یک رابطه قوی با آنها را ایجاب می کند(کای[200]، 2006). برخلاف نام های تجاری کالاهای مصرفی، نام های تجاری در صنایع با تکنولوژی پیشرفته بر رابطه میان محصولات و شرکت ها تاکید نمی کنند، بلکه بر روی چیزهایی که مرتبط با تصویر نام تجاری هستند، تمرکز دارند(هامان و همکاران[201]، 2007، ص410).
نام های تجاری از سوی مصرف کنندگان نه تنها به عنوان ضمانت کیفیت و عملکرد محصول، بلکه به عنوان ضمانت متفاوت بودن و رابطه عاطفی با محصول محسوب می شوند(بهمنزیاری و همکاران[202]، 2003). به هر حال تحقیقات اندکی در ارتباط با نام های تجاری محصولات با تکنولوژی بالا وجود دارد، اگرچه آگاهی عمومی در مورد این که نام گذاری تجاری از زمانی که محصولات با تکنولوژی بالا در دسترس عموم مصرف کنندگان قرار گرفته اند، با اهمیت تر شده است(اسشون فلدر و هریس[203]، 2004). در واقع بازاریابی محصولات با تکنولوژی بالا چالش برانگیز است و استفاده از نام های تجاری تا این اواخر حداقل شده است(زاجاس و کرولی[204]، 1995). به هر حال تعداد رو به افزایشی از این شرکت ها، اکنون در حال انجام فعالیت هایی در جهت ایجاد نام های تجاری، به منظور ایجاد منافع بلندمدت برای خود هستند(آکر و یاکوبسون[205]، 2001، ص487). اگرچه تحقیقات پیشین(آکر،1999)، نشان داد که هم فاکتورهای فردی و هم فاکتورهای موقعیتی تاثیر مثبتی روی دیدگاه نسبت به نام تجاری دارند، اما آنها تأثیرات(روابط) درونی میان آنها را بررسی نکرده اند. علاوه بر این، بیشتر مطالعات روی تلفن همراه در ایالات متحده آمریکا، بریتانیا یا کشور های اسکاندیناوی انجام شده است. بنابراین یک منطقه جمعیتی متفاوت به ما در فهم تاثیر شرایط فرهنگی بر دیدگاه های مصرف کننده و درک شخصیتی نام تجاری، کمک می کند(لیم و آنگ[206]، 2008، ص228).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

2-6-2 فرایند تصمیم گیری(انتخاب) مصرف کننده در بازار تلفن همراه
اخیراً رشد ناگهانی وشدید نفوذ واستفاده از تلفن همراه، توجه دانشگاهیان و مراکز تحقیقاتی را به خود جلب کرده است(مسعود و گوپتا[207]، 2003، پارک و یانگ[208]، 2006). تحقیقات پیشین درمورد تلفن همراه، بیشتر بر روی چگونگی سازگاری و انطباق(لیونگ و گروبر[209]،1998، کاتز و آکهوس[210]، 2002)، رضایت مشتری(وو و فوک[211]، 1999)، پیامدهای اجتماعی(کاتریل[212]،1999)، انگیزه ها و الگوی مصرف(لیونگ و یو[213]، 2000) و بر تضاد های تکنولوژیکی که مصرف کنندگان با آن زندگی می کنند، تأکید داشته اند. به هر حال همانطور که یک تکنولوژی قدیمی به پایان راه می رسد و با یک تکنولوژی جدید جایگزین می شود، ذهنیت(آدیس و هولبروک[214]، 2002) و ناهماهنگی اجتماعی(داتی و ویل[215]، 2005) عوامل کلیدی در شکل دهی به تعامل میان درک رشد و تحول تکنولوژیکی و شکل گیری انتظارات هستند.
یک جریان عمده از تحقیقات، بر روی تاثیر مشخصات فردی مانند ویژگی های جمعیت شناختی و روان شناختی-اجتماعی، بر رفتار مصرف کننده متمرکز شده اند که پیامد های مهمی را برای بخش بندی و هدف گذاری بازار مانند ایجاد جایگاه برای محصول و ارتباطات بازاریابی، مخصوصاً برای محصولات تکنولوژی محور دارند. مصرف کنندگان جوان تر، با درآمد بالا و تحصیل کرده تمایل دارند که نوآوری های بازار را سریع تر بپذیرند(گاتیگ نون و روبرتسو[216]، 1985، ص851). همچنین ثابت شده است که مشخصات روان شناختی-اجتماعی مانند گرایش نوآورانه، رهبری عقیده و دیدگاه ریسک پذیری یا سازگاری و انطباق با محصول مرتبط هستند(گاتیگ نون و روبرتسو،1991).
به هر حال،همانگونه که اشاره شد، ثابت شده است که تجربه پیشین مصرف کننده درمورد محصولات با تکنولوژی بالا بر نگرش نسبت به تکنولوژی تأثیری مهم دارد(سورس و همکاران[217]، 2005). تجربه و استفاده می تواند ریسک حاصل از انطباق با یک محصول جدید را حداقل کند. بنابراین داستان استفاده مصرف کنندگان از تلفن همراه نشان دهنده یک معیار سودمند برای بخش بندی یک بازار براساس انواع گروه ها از نظر نوگرایی می باشد(مازونی و همکاران[218]، 2007، ص636). علاوه بر این، مطالعات پیشین(ها و استول[219]،2004) نشان می دهد که مصرف کنندگان نوگرا به طور کلی، تحصیل کرده و جوان تر، دارای درآمد بالاتر و مقعیت حرفه ای و بیشتر زنان هستند.
منافع ناشی از استفاده تلفن همراه می توانند کارکردی باشند. مثلاً همراه بودن، راحتی، در دسترس بودن،به موقع بودن، کاربردی و مناسب بودن. همچنین می توانند اجتماعی یا روان شناختی باشند ولی در عین حال تمام آنها می توانند منطقی، احساسی یا تجربی باشند.
2-7 پیشینه تحقیق
بررسی های صورت گرفته تا زمان انجام این تحقیق نشان داد که پژوهشی مشابه تا کنون صورت نگرفته است، از اینرو در این بخش به مطالعاتی اشاره می کنیم که از لحاظ مفهومی و کاربردی به موضوع مورد نظر نزدیک می باشد.
2-7-1 تحقیقات داخلی

    1. محقق : میراحمد امیرشاهی و فرزانه عباسیان، 1386

عنوان : “بررسی تأثیر برداشت­های مصرف کنندگان از نام تجاری بر واکنش آن­ها (مورد پژوهشی: مصرف کنندگان تلفن همراه در شهر تهران)”
هدف : تأثیر برداشت ها از نام تجاری (شامل: ضمانت نامه، هویت فردی، هویت اجتماعی، و منزلت) بر عکس العمل مصرف کنندگان (شامل: پذیرش تعمیم نام تجاری، توصیه به دیگران، و پرداخت بهای بیشتر) در مورد نام های تجاری مختلف تلفن همراه موجود در تهران مورد بررسی قرار گرفته است.
روش تحقیق : بااستفاده روش تصادفی ساده نمونه انتخاب گردیده و داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک های تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شده است.
یافته های تحقیق : بین “ضمانت نامه” و “توصیه” مصرف کنندگان و همچنین بین “هویت فردی ” مصرف کنندگان از یک طرف و “پرداخت بهای بیشتر ” و “پذیرش تعمیم نام تجاری” از طرف دیگر، رابطه مثبت وجود دارد. یافته های تحقیق همچنین نشانگر آن است که بین “هویت اجتماعی” مصرف کنندگان و “پذیرش تعمیم نام تجاری” آنها رابطه منفی وجود دارد.

    1. محقق : فرزانه بی آزاری کاری، 1390

عنوان : بررسی تأثیر شخصیت نام تجاری بر ترجیح خریداران بیمه عمر و سرمایه گذاری
هدف : بررسی نقش شخصیت نام و نشان تجاری بر ترجیح خریداران بیمه عمر و سرمایه ­گذاری
روش تحقیق : ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه­ای است که توسط محقق تهیه شده است. . با بهره گرفتن از آمار توصیفی و روش­های استنباطی (مدل معادلات ساختاری و آزمون تک نمونه­ایT) اطلاعات تجزیه و تحلیل شده است.
یافته های تحقیق : نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داده است که شخصیت نام و نشان تجاری بر ترجیح خریداران بیمه عمر و سرمایه گذاری تأثیرگذار است. از سوی دیگر صلاحیت، خبرگی و استحکام سه بعد از پنج بعد شخصیتی نام تجاری بر تصمیم خریداران بیمه عمر وسرمایه گذاری تأثیرگذار هستند اما دو بعد صمیمیت و هیجان تأثیرگذار نیستند.

    1. محقق : دكتر منصور صمدي، دكتر بهمن حاجي پور و ميثم دهقان، 1388

عنوان : تأثير ابعاد برند بر قصد خريد مجدد مشتريان از فروشگاه­هاي زنجيره­اي رفاه در شهر تهران
هدف : بررسي تاثير ابعاد برند بر قصد خريد مجدد در بخش هاي خدماتي
روش تحقیق : با بهره گرفتن از روش نمونه گیری خوشه ای نمونه انتخاب گردیده و برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. همچنین آزمون مدل با نرم افزار LISREL انجام گرفته است.
یافته های تحقیق : نتايج تحقيق نشان می­دهد شواهد برند (خدمت اصلي، كارمندان، برند، محيط خدمت، قيمت، احساسات و همخواني با برداشت شخصي) و نيز ارتباطات برند بر رضايت، نگرش و نيات رفتاري تأثير مستقيم می­ گذارد.

    1. محقق : ياسر جباري، منيژه قره چه و شهريار عزيزي، 1388

عنوان : بررسي تأثير نوجويي مصرف كننده، دانش محصول و اعتماد به شناسة والد بر پذيرش توسعة شناسه
هدف : رابطة بين نوجويي مصرف كننده و پذيرش توسعه(افقي وعمودي) شناسه و همچنين تأثير تعديلي دو متغير دانش محصول و اعتماد به شناسه والد را بر اين رابطه، مورد بررسي قرار مي دهد.
روش تحقیق : براي آزمون فرضيه هاي تحقيق از نمونه 385 نفري مصرف كنندگان محصولات “رامك” در شهر شيراز استفاده شد. مدل ارائه شده و فرضيه ها با بهره گرفتن از” روش تقسيم” مورد آزمون قرار گرفت.
یافته های تحقیق : نوجويي مصرف كننده بر پذيرش توسعة افقي و عمودي شناسه، تأثير مثبتي دارد .از ميان دو متغير تعديل كننده مورد بررسي، اثر تعديلي دانش محصول، مورد تأييد قرار نگرفت و طبق يافته ها، مشخص شد كه اعتماد به شناسة والد بر رابطة بين نوجويي مصرف كننده و پذيرش توسعة شناسه، اثر تعديل كننده دارد.

    1. محقق : امین همتی، هادی مرادی و علیرضا موتمنی،1390

عنوان : تبيين شخصيت نام تجاري و تاثير آن بر وفاداري مشتريان در بخش خدمات (مورد مطالعه شركت ایرانسل)
هدف : شناسائی ابعاد شخصیتی نام تجاری و تاثیر شخصیت نام تجاری بر رضایت، ارزش ادراکی، اعتماد و وفاداری به نام تجاری.
روش تحقیق : نمونه آماری متشکل از 212 نفر از کاربران شركت ایرانسل می باشد، که آزمون فرضیه ها به کمک تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاری صورت گرفته است.
یافته های تحقیق : نتایج تحلیل عاملی چهار بعد را برای شخصیت نام تجاری ایرانسل معرفی مي نمايد. نتایج تحقیق حاکی از تاثیر مثبت و معنی دار شخصیت نام تجاری بر رضایت و ارزش ادراکی و همچنین تاثیر معنی دار رضایت بر اعتماد و وفاداری، و ارزش ادراکی بر رضایت و وفاداری مشتريان است.
2-7-2 تحقیقات خارجی

    1. محقق : جی یون پارک، جون یو و جویس ژی ژو[220]، 2010
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:50:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم