کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته معمولاً فاقد حس همدلی بوده و در شناخت خواسته ها، تجربه های ذهنی و احساسهای دیگران مشکل دارند. ممکن است فکر کنند دیگران به رفاه آنها کاملاً علاقمند هستند. آنها مایلند در زمینه ی مسایل مورد علاقه ی خود به طور مفصٌل و نامناسبی بحث کنند، در حالی که نمی توانند درک کنند که دیگران نیز ممکن است احساسها و نیازهایی داشته باشند. اغلب نسبت به اشخاصی که در زمینه ی مسایل مورد علاقه ی خود صحبت می کنند، به گونه ای اهانت آمیز و عجولانه برخورد می کنند. این افراد اغلب از آزاری که گفته هایشان ممکن است به بار آورد غافلند (برای مثال، مکرراً به معشوق یا معشوقهی قبلی خود می گویند که « من اکنون یک رابطه جاودانی دارم!»؛ در برابر فردی که بیمار است در مورد سلامتی خود لاف می زنند). هنگامی که به نیازها، خواسته ها یا احساسهای دیگران پی می برند، به گونه ای اهانت آمیز این پدیده ها را نشانه ی ضعف یا آسیب پذیری تلقی می کنند. کسانی که با افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته در ارتباطند، به طور معمول آنها را از لحاظ هیجانی، سرد و فاقد علاقه ی متقابل مییابند (نیکخو ۱۳۸۹، ۱۰۴۶).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این افراد اغلب به وضعیت دیگران غبطه میخورند و یا معتقدند که دیگران به آنها حسادت میورزند. آنها معمولاً به موفقیتها یا دارائیهای دیگران غبطه می خورند و احساس می کنند که خودشان شایستگی بیشتری برای آن نوع پیشرفتها، تحسینها یا امتیازها دارند. آنها به شدت کارهای دیگران را بی ارزش می کنند، بویژه هنگامی که دیگران به واسطه ی کارهایی که انجام داده اند مورد سپاسگزاری یا تمجید قرار میگیرند. رفتارهای غرورآمیز و متکبرانه، مشخصه ی این افراد است. آنها اغلب نگرشهای متکبرانه، تحقیرکننده و ترحم آمیز دارند. برای مثال، فرد مبتلا به این اختلال ممکن است از کودنی یا گستاخی یک مستخدم بی دست و پا شکایت کند و یا با این استدلال که معاینه ی پزشک از سر لطف یا از روی ترحم است، ارزیابی پزشک را متوقف سازد.

۲-۷-۴-۲ ویژگی ها و اختلال های همراه

آسیب پذیری عزت نفس افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته باعث می شود که آنها نسبت به «آسیب» ناشی از انتقاد یا شکست خیلی حساس باشند. اگر چه آنها ممکن است ظاهراً این حساسیت را نشان ندهند، ولی انتقاد باعث می شود که آنها احساس پستی، سرافکندگی، پوچی و تهی بودن نمایند. آنها ممکن است به این بی اعتنایی با تکبر، خشم و نافرمانی واکنش نشان دهند. چنین تجربه هایی اغلب به انزوای اجتماعی یا ظاهری متواضع می انجامد که بزرگ منشی آنها را پنهان کرده و یا آن را محافظت میکند. در این افراد روابط بین فردی معمولاً به علت مشکلات ناشی از احساس محق بودن، نیاز به تحسین و عدم توجه نسبی به حساسیتهای دیگران، آسیب می بیند. اگر چه ابراز جاه طلبی تکبرآمیز و گستاخی زیاد ممکن است به پیشرفت زیاد منجر گردد، ولی عملکرد فرد به علت عدم تحمل انتقاد یا شکست مختل می شود. گاهی کارکرد شغلی پائین می آید و به صورت عدم اشتیاق فرد برای خطر کردن در موقعیتهای رقابتی یا سایر موقعیتهایی که در آنها امکان شکست وجود دارد، ظاهر می شود. احساسهای مستمر شرم و سرافکندگی همراه با انتقاد از خود ممکن است با انزوای اجتماعی، خلق افسرده و اختلال افسردگی عمده یا افسرده خویی در ارتباط باشند. بر عکس آن ، دوره های پایدار بزرگ منشی ممکن است با خلق هیپومنیک[۷۲]در ارتباط باشند. اختلال شخصیت خودشیفته همچنین با بیاشتهایی عصبی و اختلالهای مرتبط با مواد (بویژه مرتبط با کوکائین) همراه است. اختلالهای شخصیت نمایشی، مرزی، ضداجتماعی و پارانویایی ممکن است با اختلال شخصیت خودشیفته همراه باشند.

۲-۷-۴-۳ ویژگی های خاص وابسته به سن و جنسیت

صفات خودشیفتگی بویژه ممکن است در نوجوانان شایع باشد و لزوماً مبین آن نیست که چنین فردی به اختلال شخصیت خود شیفته مبتلا خواهد شد. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است در سازگاری با محدودیتهای جسمانی و شغلی که جزء جدایی ناپذیر فرایند پا به سن گذاشتن است، مشکلات ویژهای داشته باشند (نیکخو ۱۳۸۹، ۱۰۴۷).

۲-۸- اختلال های شخصیت دستهی ج

۲-۸-۱ اختلال های شخصیت اجتنابی

۲-۸-۱-۱ ویژگی های تشخیصی

ویژگی اصلی شخصیت اجتنابی، الگوی فراگیر بازداری اجتماعی، احساسهای نابسندگی و حساسیت زیاد به ارزیابی منفی است که از اوایل بزرگسالی آغاز و در زمینه های گوناگون ظاهر میشود (نیکخو ۱۳۸۹، ۱۰۵۰).
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی، از فعالیتهای شغلی یا تحصیلی که مستلزم تماس بین فردی زیاد است به علت ترس از انتقاد، عدم تأیید یا طرد اجتناب می کنند. ممکن است پیشنهادهای مربوط به ترفیع شغلی را به علت مسئولیتهای جدیدی که می تواند به انتقاد از جانب همکاران منجر شود، رد کنند. این افراد از دوست شدن با افراد جدید پرهیز می کنند مگر اینکه مطمئن باشند بدون انتقاد مورد پذیرش و محبت قرار میگیرند. تا زمانی که برای آنها عکس این قضیه ثابت نشده باشد، فرض را براین میگیرند که دیگران انتقاد کننده هستند و آنها را تأیید نمیکنند. افراد مبتلا به این اختلال به فعالیتهای گروهی نمیپیوندند، مگر اینکه پیشنهادهای مکرر و سخاوتمندانهای از حمایت و محبت وجود داشته باشد. صمیمیت بین فردی اغلب برای این افراد مشکل است ، اگرچه هنگامی که اطمینان مبنی بر پذیرش بدون قید و شرط (بدون انتقاد) وجود داشته باشد، می توانند روابط صمیمی تری را برقرار کنند. آنها ممکن است با احتیاط عمل کنند، در صحبت کردن از خودشان مشکل داشته باشند و به علت ترس از افشاء شدن، مسخره شدن یا خجالت کشیدن از بیان احساسهای خصوصی خودداری کنند (نیکخو ۱۳۸۹، ۱۰۵۱).
چون افراد مبتلا به این اختلال نسبت به مورد انتقاد قرار گرفتن یا طرد شدن در موقعیتهای اجتماعی اشتغال ذهنی دارند، ممکن است آستانهی آشکارا پایینی برای درک پنین واکنشهایی داشته باشند. حتی با میزان اندکی از عدم تایید یا انتقاد، ممکن است به شدت آزرده شوند. آنها بواسطهی ترس از این که هرگونه توجهی از جانب دیگران احتمالاً طرد کننده یا تحقیرکننده خواهد بود، خجالتی، آرام، خوددار و به اصطلاح «نامرئی» هستند. آنها انتظار دارند هر چیزی که می گویند، دیگران آن را «اشتباه» بپندارند و بنابراین ممکن است هیچ وقت چیزی نگویند. این افراد نسبت به اشارات ظریف چنان با شدت واکنش نشان می دهند که گویی این اشارات حاکی از استهزاء یا ریشخند هستند. با وجود تمایل به مشارکت فعال در زندگی اجتماعی، از اینکه از نظر رفاهی به دیگران وابسته باشند میترسند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی از شرکت در موقعیتهای بین فردی جدید خود داری می کنند زیرا احساس نابسندگی میکنند و از عزت نفس ضعیفی برخوردارند. تردیدهای مربوط به شایستگی اجتماعی و جاذبهی شخصی بویژه درموقعیتهایی آشکار می شوند که مستلزم تعامل با غریبهها است. این افراد معتقدند که از لحاظ اجتماعی بی عرضه و فاقد جاذبه ی شخصی هستند و یا نسبت به دیگران پائین ترند. آنها از خطر کردن یا درگیر شدن در فعالیتهای جدید اکراه دارند زیرا ممکن است باعث شرمساری گردند. خطرهای بالقوه موقعیتهای معمولی را بزرگ جلوه می دهند و شیوه ی زندگی محدود این افراد ممکن است ناشی از نیاز آنها به قطعیت و ایمنی باشد. فرد مبتلا به این اختلال ممکن است به واسطهی ترس از دستپاچه شدن به دلیل نداشتن لباس مناسب، یک مصاحبهی شغلی را برهم بزند. نشانه های بدنی جزئی یا سایر مشکلات ممکن است دلیل پرهیز از فعالیتهای جدید باشند (نیکخو ۱۳۸۹، ۱۰۵۱).

۲-۸-۱-۲ ویژگی ها و اختلال های همراه

افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی اغلب با هشیاری، حرکات و بیانات افرادی را که با آنها در ارتباطند، مورد ارزیابی قرار می دهند. رفتار وحشت زده و مضطرب آنها ممکن است باعث تمسخر و ریشخند شدن از جانب دیگران شود که در جای خود به شکها و تردیدهای آنها دامن می زند. آنها به این دلیل که ممکن است نسبت به انتقاد، با سرخ شدن یا گریه واکنش نشان دهند، بسیار مضطربند. دیگران آنها را به عنوان افرادی «خجالتی»، «ترسو»، «تنها» و «منزوی» توصیف می کنند. مشکلات عمده ی مربوط به این اختلال در کارکرد اجتماعی و شغلی روی می دهند. عزت نفس ضعیف و حساسیت زیاد نسبت به طرد شدن، با ارتباطهای بین فردی محدود رابطه دارند. این افراد ممکن است نسبتاً تنها و جدا افتاده باشند و معمولاً شبکهی حمایتی اجتماعی گسترده ای ندارند که بتوان به آنها کمک کند تا به سلامت بحرانها را پشت سر گذارند. آنها به محبت و پذیرش نیاز دارند و ممکن است درباره ی روابط ایده آل با دیگران خیالپردازی کنند. رفتارهای اجتنابی ممکن است بر کارکرد شغلی نیز تأثیر نامطلوب بگذارند زیرا این افراد سعی می کنند از انواع موقعیتهای اجتماعی که ممکن است برای بر آورده ساختن خواسته های اساسی شغلی یا پیشرفت مهم باشند، اجتناب کنند.
اختلالهای دیگری که معمولاً همراه با اختلال شخصیت اجتنابی تشخیص داده می شوند شامل اختلالهای خلقی و اضطرابی (بویژه هراس اجتماعی از نوع تعمیم یافته) هستند. اختلال شخصیت اجتنابی اغلب همراه با اختلال شخصیت وابسته تشخیص داده می شود زیرا افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی به افراد معدودی که با آنها رابطه دوستی دارند، بسیار دلبستگی داشته و به آنها وابسته اند. همچنین اختلال شخصیت اجتنابی اغلب همرته با اختلال شخصیت مرزی و اختلالهای شخصیت دستهی الف (یعنی اختلالهای شخصیت پارانویایی، اسکیزوتایپی) تشخیص داده می شود (نیکخو ۱۳۸۹، ۱۰۵۲).

۲-۸-۱-۳ ویژگی های خاص وابسته به فرهنگ، سن و جنسیت

ممکن است میزان پذیرش کمرویی و اجتناب نزد گروه های فرهنگی و قومی مختلف، متفاوت باشد. به علاوه، رفتار اجتنابی ممکن است نتیجه ی مشکلات فرهنگ پذیری به دنبال مهاجرت باشد. این تشخیص را در کودکان و نوجوانان باید با احتیاط زیاد مطرح کرد زیرا رفتار کمرویی و اجتنابی آنها ممکن است از لحاظ رشدی مناسب باشد. به نظر می رسد اختلال شخصیت اجتنابی به میزان مساوی در زنان و مردان رایج باشد (نیکخو ۱۳۸۹، ۱۰۵۲).

۲-۸-۲ اختلال شخصیت وسواسی- جبری

۲-۸-۲-۱ ویژگی های تشخیصی

ویژگی اصلی اختلال شخصیت وسواسی – جبری ، اشتغال ذهنی به نظم، کمال گرایی و کنترل ذهنی و میان فردی به بهای از دست دادن انعطاف پذیری، گشاده رویی و کارآیی است. این الگو در اوایل بزرگسالی آغاز و در زمینه های گوناگون ظاهر می شود (نیکخو ۱۳۸۹، ۱۰۶۰).
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی – جبری کوشش می کنند تا از طریق توجه زیاد به قواعد، جزئیات بیهوده، روشها، فهرستها یا برنامهها به یک حس کنترل دست یابند به گونهای که هدف اصلی فعالیت از بین میرود. آنها بی اندازه دقیق بوده و گرایش به تکرار کردن دارند، به جزئیات به طور غیر عادی توجه می کنند و برای پیدا کردن اشتباهات احتمالی، کارهایشان را به طور مکرر وارسی می کنند. آنان از این واقعیت بیخبرند که سایر افراد بواسطهی تأخیرها و مشکلات ناشی از رفتار آنان، دچار ناراحتی میشوند. برای مثال، چنین افرادی وقتی فهرست کارهایی را که باید انجام دهند گم می کنند به جای اینکه با صرف زمان اندک آن را یاد آوری و بازنویسی کرده و سپس به تکمیل کارها بپردازند، زمان بسیار زیادی را صرف پیدا کردن آن می کنند. آنها برنامهی زمانی خود را به درستی تنظیم نمی کنند و انجام مهمترین کارها را برای آخرین دقایق می گذارند. کمال گرایی و تحمیل معیارهای سطح بالای عملکرد بر خود موجب کژکاری و پریشانی زیاد در این افراد می شود. آنها ممکن است به اندازه ای درگیر تکمیل تمام جزئیات یک طرح شوند که آن طرح هرگز کامل نشود. برای مثال، کامل کردن یک گزارش کتبی به دلیل اصلاحات متعدد و وقت گیر به تعویق انداخته می شود به طوری که همه ی کار انجام شده به جز «کامل شدن» کار موعدهای زمانی مورد بی توجهی قرار میگیرند و جنبه هایی از زندگی فرد که محور فعالیت جاری نیستند، دچار اغتشاش و بی نظمی می شوند (نیکخو ۱۳۸۹، ۱۰۶۰).
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی – جبری به شدت خود را وقف کار و تولید می کنند که این امر باعث قطع فعالیتهای تفریحی و دوستیها می شود. این رفتار به علت اقتصادی نیست. آنها اغلب احساس میکنند که به هنگام غروب و یا آخر هفته ها فرصت ندارند تا به گردش بروند و یا فقط استراحت کنند. آنها ممکن است یک فعالیت لذت بخش مانند رفتن به مرخصی را به تعویق بیندازند به طوری که هرگز روز آن فرانرسد. هرگاه زمانی رابرای فعالیتهای تفریحی یا تعطیلات در نظر میگیرند، بسیار احساس ناراحتی می کنند مگر اینکه همزمان مشغول کاری باشند تا احساس نکنند که وقت را «بیهوده تلف» می کنند. ممکن است توجه و تمرکز زیادی بر کارهای معمولی منزل وجود داشته باشد (مانند نظافت زیاد و مکرر به طوری که «همه چیز برق می زند»). اگر زمان زیادی را با دوستان خود سپری کنند، احتمالاً به علت وجود نوعی فعالیت به ظاهر سازمان یافته است (برای مثال ورزشها). برداشت آنها از سرگرمیها یا فعالیتهای تفریحی به گونه ای است که گویی تکالیف جدی هستند که برای چیرگی بر آنها به سازماندهی دقیق و کار سخت نیاز است. تأکید این افراد بر اجرای کامل یا بی نقص عملکردها است. این افراد بازیها را به کارهای سازمان یافته تبدیل می کنند (برای مثال، به یک کودک نوپا می گویند که سه چرخه ی خود را در یک خط مستقیم هدایت کند، بازی بیس بال[۷۳] را به یک درس سخت تبدیل می کنند). افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی – جبری ممکن است درباره ی مسایل ارزشی و اخلاقی، بیش از اندازه جدی، دقیق و انعطاف ناپذیر باشند. احتمال دارد خودشان و حتی دیگران را وادارند که از اصول خشک اخلاقی و معیارهای کار کردی دقیق پیروی کنند. همچنین ممکن است به علت اشتباهات احتمالی به شدت از خود انتقاد کنند. افراد مبتلا به این اختلال، بدون انعطاف پذیری به مرجع قدرت و قوانین احترام می گذارند و بدون در نطر گرفتن شرایط مخففه بر اطاعت بی قید و شرط تأکید می کنند. برای مثال، چنین فردی به دوست خود که به یک سکه برای تلفن کردن نیاز دارد، سکهای قرض نمی دهد چون «نه از کسی قرض میگیرد و نه به کسی قرض میدهد» و یا به این دلیل که معتقد است این عمل برای وجهه ی او «بد» است. این ویژگیها نباید با هویت فرهنگی یا مذهبی فرد توجیه شوند (نیکخو ۱۳۸۹، ۱۰۶۲).
افراد مبتلا به این اختلال ممکن است از دور انداختن اشیاء فرسوده یا بی ارزش حتی زمانی که هیچ ارزش عاطفی ندارند، ناتوان باشند. این افراد اغلب تصدیق می کنند که «مال اندوز» هستند. آنها دور انداختن اشیاء را ولخرجی می دانند زیرا معتقدند «هر چیز که خوار آید، روزی به کار آید» و هرگاه فردی سعی کند چیزهایی را که آنها جمع کرده اند دور بریزند، ناراحت خواهند شد. همسران و یا هم اتاقیهای آنها ممکن است از مقدار فضایی که با اشیاء قدیمی، مجله ها، وسایل شکسته و غیره اشغال کرده اند، شکایت کنند.
افراد مبتلا به این اختلال شخصیت وسواسی – جبری، تمایلی به محول کردن تکالیف خود به دیگران و یا همکاری با دیگران ندارند. با سرسختی و شیوهی غیر منطقی اصرار می کنند که هر کاری یاید بر اساس روش آنها انجام گیرد و اینکه دیگران باید برای انجام کارها از روش آنها پیروی کنند. آنها اغلب آموزشهای کاملاً مفصٌلی درباره ی اینکه چطور باید کارها را انجام داد ارائه می دهند (برای مثال تنها یک راه برای کوتاه کردن چمن، شستن ظرفها، ساختن قفس برای حیوان خانگی وجود دارد) و هر گاه دیگران راه های نوین دیگری را پیشنهاد کنند شگفت زده و عصبانی می شوند. در موارد دیگر، ممکن است پیشنهاد کمک از سوی دیگران را رد کنند حتی هنگامی که عقب تر از برنامه هستند، زیرا عقیده دارند که هیچ فرد دیگری نمی تواند آن کار را درست انجام دهد.
افراد مبتلا به این اختلال ممکن است خسیس و ناخن خشک باشند و معیاری برای زندگی قایل شوند که پایین تر از حدی است که استطاعت آن را دارند و معتقدند که برای اجتناب از فاجعههای آتی باید جلوی ولخرجی را گرفت. افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی – جبری با انعطاف ناپذیری و سرسختی مشخص می شوند. آنها چنان نسبت به انجام کارها با یک روش «درست» دل مشغولی دارند مه در وفق دادن خود با افکار شخص دیگر دچار مشکل می شوند. این افراد برنامه های خود را با جزئیات دقیقی طرح ریزی می کنند، در درک دیدگاه های دیگران مشکل دارند. دوستان و همکاران این افراد ممکن است از این انعطافناپذیری دایمی خسته و سرخورده شوند. حتی هنگامی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- جبری در می یابند که ممکن است مصالحه به نفع آنان باشد، احتمال دارد از انجام چنین کاری سرسختانه خودداری کنند و استدلال نمایند که این «اساس کار» است (نیکخو ۱۳۸۹، ۱۰۶۲).

۲-۸-۲-۲ ویژگیها و اختلالهای همراه

هرگاه قواعد و روش های مرسوم نتوانند کاری از پیش ببرند، تصمیم گیری به یک فرایند وقت گیر و اغلب پر زحمت تبدیل می شود. افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی – جبری ممکن است برای تصمیم گیری درباره ی اینکه کدام تکلیف در اولویت است یا بهترین روش انجام یک تکلیف خاص کدام است، مشکل داشته باشند، به طوری که ممکن است آن کار هرگز آغاز نشود. آنها در موقعیهایی که نمی توانند شرایط جسمانی یا بین فردی را کنترل کنند، ممکن است دچار آشفتگی یا خشم شوند، اگر چه این خشم معمولاً به طور مستقیم ابراز نمی شود. برای مثال، زمانی که ارائه خدمات در یک رستوران خوب نباشد، چنین فردی ممکن است خشمگین شود ولی به جای شکایت به مدیریت رستوران، با این فکر دست و پنجه نرم کند که چقدر باید انعام بدهد. در موارد دیگر، ممکن است خشم به شکل رنجش به حق در مورد یک موضوع به ظاهر کم اهمیت نشان داده شود. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است بویژه در مورد وضعیت نسبی خود در روابط سلطه گری – سلطه پذیری حساس باشند و احتمال دارد نسبت به مرجحع قدرتی که برایشان محترم است، احترام زیادی قایل شوند و با فردی که برایشان قابل احترام نیست، به شدت مخالفت کنند.
افراد مبتلا به این اختلال معمولاً عاطفهی خود را به شکل بازداری شده یا رسمی ابراز می کنند و ممکن است در کنار افرادی که از لحاظ هیجانی پراحساس هستند بسیار ناراحت باشند. روابط روزانه ی آنها ماهیت رسمی و جدی دارد و ممکن است در موقعیتهایی که دیگران می خندند و شاد هستند احساس ناراحتی و عذاب نمایند (برای مثال، هنگام خوش آمدگویی به نامزدشان در فرودگاه). آنها زمانی صحبت میکنند که اطمینان یابند هر آن چه که می گویند کامل است. این افراد ممکن است نسبت به منطقی و عقلانی بودن اشتغال فکر داشته باشند و رفتار عاطفی دیگران را تحمل نکنند. آنها اغلب در بیان احساسهای پر مهر خود مشکل دارند و به ندرت به تمجیدها و ستایشها توجه می کتتد. افراد مبتلا به این اختلال بویژه هنگامی که با موقعیتهای جدیدی روبرو می شوند که انعطافپذیری و مصالحه را ایجاب میکنند، ممکن است دچار مشکلات و ناراحتیهای شغلی شوند.
در افراد دچار اختلالهای اضطرابی، از جمله اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواس فکری – عملی، هراس اجتماعی، و هراسهای مشخص، احتمال وجود یک اختلال شخصیت که با ملاکهای اختلال شخصیت وسواسی – جبری مطابقت دارد، افزایش می یابد. حتی اگر چنین موضوعی صادق باشد، به نظر می رسد که بیشتر افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی، دارای الگویی از رفتار باشند که با ملاکهای اختلال شخصیت وسواسی – جبری مطابقت ندارد. بسیاری از ویژگیهای اختلال شخصیت وسواسی – جبری با خصوصیات شخصیتی «سنخ الف[۷۴]» مطابقت می کنند (برای مثال اشتغال ذهنی به کار، رقابت جویی، فوریت زمانی) و ممکن است این ویژگیها در افرادی که در معرض خطر سکتهی قلبی هستند نیز ظاهر شوند. ممکن است بین اختلال شخصیت وسواسی – جبری، اختلالهای خلقی و خوردن، رابطه وجود داشته باشد (نیکخو ۱۳۸۹، ۱۰۶۳).

۲-۸-۲-۳ ویژگیهای خاص وابسته به فرهنگ و جنسیت

در سنجش یک فرد برای اختلال شخصیت وسواسی – جبری، متخصص بالینی باید توجه داشته باشد که بعضی از رفتارها بازتاب عادتها، رسوم یا شیوه های میان فردی هستند که از لحاظ فرهنگی از نظر افراد گروه مرجع، مجاز شمرده میشوند. بعضی فرهنگها تأکید زیادی بر کار و تولید دارند؛ رفتارهای موجود در اعضای چنین جوامعی نباید به عنوان نشانه هایی از اختلال شخصیت وسواسی – جبری در نظر گرفته شوند (نیکخو ۱۳۸۹، ۱۰۶۴).

۲-۹- اختلال شخصیت که به گونهای دیگر مشخص نشده است

این طبقه برای آن دسته از اختلالهای کارکرد شخصیت است که با ملاکهای هیچ یک از اختلالهای شخصیتی خاص مطابقت ندارند. نمونه ی آن، وجود ویژگیهای بیش از یک اختلال شخصیتی خاص است که با تمام ملاکهای یک اختلال معین مطابقت نمیکنند («شخصیت مختلط»)، ولی به طور کلی از لحاظ بالینی موجب اختلال یا آسیب قابل توجه در یک یا چند زمینهی مهم کارکرد (برای مثال، اجتماعی یا شغلی) میشوند. این طبقه را همچنین می توان هنگامی به کار برد که متخصص بالینی استنباط کند که یک اختلال شخصیتی خاص که در این طبقه بندی گنجانده نشده، مطرح است. مثالهای آن عبارتند از اختلال شخصیت افسرده و اختلال شخصیت منفعل – پرخاشگر (نیکخو ۱۳۸۹، ۱۰۶۶).
در خصوص موضوع مورد بررسی (مدیریت بدن) تحقیقات و مطالعات نسبتا متعددی انجام شده است که در این ادامه به برخی از جدید ترین آنها در دو بخش تحقیقات داخلی و تحقیقات و پژوهشهای خارجی اشاره میگردد.

۲-۱۰- پیشینه تحقیق

۲-۱۰-۱ تحقیقات و پژوهش های داخلی

رقیبی (۱۳۹۰) در پژوهشی تحت عنوان ” بررسی ارتباط بین مدیریت بدن با تصویر بدنی و خودپنداره است در انشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان ” با بهره گرفتن از پرسشنامه محقق ساخته مدیریت بدن، و پرسشنامه خودپنداره (راجرز، ۱۹۵۱) بود. به این نتیجه رسیده است که بین مدیریت بدن با مولفه های تصویر بدنی؛ ارزیابی وضع ظاهری، گرایش به ظاهر، ارزیابی تناسب و گرایش به تناسب، ارتباط منفی و با رضایت از نواحی بدن ارتباط مثبت معناداری (۰٫۰۱<P) وجود دارد. همچنین سایر یافتهها نشان داد که مدیریت بدن با خودپنداره مثبت ارتباط مثبت معناداری (۰٫۰۱<P) دارد. یافته های این پژوهش به نقش تصویر بدنی و خودپنداره در رفتارهای مدیریت بدن افراد تاکید دارد.
نوریان (۱۳۸۹) در پژوهش خود تحت عنوان ” بررسی اختلالات شخصیت و ویژگیهای شخصیتی زنان مبتلا به اختلال هویت جنسی در شهر تهران ” به این نتیجه رسیده است که بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی در مقیاس‌های وابسته ، نمایشی ، ضداجتماعی ، منفعل – مهاجم ، مرزی و پارانوئید نمرات بالاتری را نسبت به گروه گواه به‌دست آورده و اختلاف آنها از لحاظ آماری معنی‌داری می‌باشد.
اخلاصی (۱۳۸۵) در تحقیقی با عنوان”مدیریت بدن و رابطه ان با پذیرش اجتماعی بدن”/ مطالعه موردی زنان شهر شیراز” با هدف بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن ومدیریت بدن با بهره گرفتن از روش پیمایشی مورد بررسی قرار داده
نتایج تحقیق با استفاده ازآمارهای توصیفی استنباطی نشان می دهد که میانگین مدیریت بدن برابر با ۸/۶۲ درصد است که حاکی از میزان بالای توجه زنان به بدن در همه وجوه آن اعم از آرایشی، مراقبت و…است و همچنین بین متغیرهای مصرف رسانهای، پذیرش اجتماعی بدن وپایگاههای اجتماعی بدن و پایگاه اختصاصی ـ اجتماعی با مدیریت بدن رابطه مستقیم و معنادار و بین متغیرهای دینداری و مدیریت بدن رابطه معکوس ومعناداری وجود دارد.
رضایی (۱۳۸۷) در پژوهشی تحت عنوان “مدیریت بدن و ارتباط آن با عوامل اجتماعی در بین دختران دانشگاه مازندارن” به بررسی عوامل اجتماعی موثر در این پدیده از دیدگاه های نظری فمنیسم سوسیال، نظریه فوکو، گیدنز گافمن پرداخته است . یافته های تحقیق نشان می دهد که عوامل مستقیم موثردرمدیریت بدن مصرف گرایی، فشاراجتماعی ومصرف رسانه ای می باشد که به ترتیب بیشترین تاثیر را بر متغیر وابسته (مدیریت بدن) داشته اند.
رفعت جاه (۱۳۸۸) در پژوهشی تحت عنوان “هویت انسانی زن در چالش آرایش ومد” توسط در شهر تهران ” افزایش گرایش زنان وجوانان به مد را با چالش های هویتی آنان تحلیل نموده. نتیجه گرفته است که گسترش رسانه های گروهی و تبلیغات برنامه ریزی شده وسیع این تغیرات را تسریع نموده و زنان به دلیل حضور بیشتردرعرصه های شغلی و تحصیلی بیشترین مخاطب مدها و تبلیغات مصرفی شده اند و از سویی دیگرسرمایه داری غرب با تمام قوا می کوشد با جهانی سازی فرهنگی و اقتصادی و با گسترش مدهای گوناگون انسان ها را از سرمایه وجودی شان تهی سازد ومقابله با این جریان نیازمند سیاست گذاری های حساب شده فرهنگی است بطور کلی نتیجه ای که از این تحقیق حاصل شده بیانگراین است که بین این مد و تبلیغات تجاری رابطه معنادار وجود دارد.
احمد نیا (۱۳۸۵) در پژوهشی با عنوان”پوشش وتمایزبخشی” در سال نتیجه گرفته است که فشار های اجتماعی از جمله مهمترین عواملی است که در گرایش زنان به تناسب اندام تاثیرگذاربوده وازطریق رسانه های جمعی تشدید می شود که نمونه آن اهمیت باریک اندامی در جوامع غربی است که به جامعه ایران نیز سرایت یافته وهمچنین به این نتیجه رسیده که زنان مدل پوشاک را عامل مهمی در توجه افراد به بدن خویش می دانند.
ذﻛﺎﻳﻲ و ﻓﺮزاﻧﻪ (۱۳۸۷) در ﻣﻄﺎﻟﻌﻪﺷﺎن ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ رﺳﻴﺪهاﻧﺪ ﻛـﻪ زﻧـﺎن ﭘـﺲ از ﺟﺮاﺣـﻲﻫـﺎی زﻳﺒـﺎﻳﻲاﺣﺴﺎس رﺿﺎﻳﺖﺑﻴﺶﺗﺮی از ﺧﻮد داﺷﺘﻪ و اﻋﺘﻤﺎدﺑﻪﻧﻔﺲﺷـﺎنﺑـﺎﻻﺗﺮ رﻓﺘـﻪ اﺳـﺖ. از ﺳـﻮی دﻳﮕـﺮ،ﮔﺰﻳﻨﺶﺟﺮاﺣﻲ زﻳﺒﺎﻳﻲ در ﭼﺮﺧﻪایﻣﻴﺎن اﻧﺘﺨﺎبﻓﺮدی و ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲﻗـﺮارﮔﺮﻓﺘـﻪاست.
ﻗﻠﻌﻪﺑﻨﺪی و اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ (۱۳۸۷) در ﺑﺮرﺳﻲﺧﻮد درﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ درﺧﻮاﺳﺖﻛﻨﻨﺪﮔﺎن ﺟﺮاﺣﻲ زﻳﺒﺎﻳﻲ ﺑﻴﻨﻲ اﻟﮕﻮﻫﺎی ﺷﺨﺼﻴﺘﻲوﺳﻮاﺳﻲ، ﺧﻮدﺷﻴﻔﺘﻪ ﺑﻴﺶﺗﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻋﺎﻣﻪ وﺟﻮد دارﻧﺪ. ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان درﺧﻮاﺳﺖجراحی زﻳﺒﺎﻳﻲ را ﺑﻪ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻋﺎﻣﻞﻫﺎی روانﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻓﺮدی و ﺗﺄﺛﻴﺮﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در ﻧﻈﺮﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ.
آزاد ارﻣﻜﻲ و ﭼﺎوﺷﻴﺎن (۱۳۸۶) در ﭘﮋوﻫﺶﺧﻮد ﻧﺸﺎن دادهاﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ ﺟﻨﺲ، ﺳﻦ، ﺗﺤﺼﻴﻼت، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، دﻳﺎﻧﺖ، ﻧﮕﺮش ﺳﻨﺘﻲ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ازﺑﺪن راﺑﻄﻪ وﺟﻮد دارد، اﻣﺎ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی ﺳﺎﺧﺘﺎری ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭘﺎﻳﮕﺎه اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﻗﺘﺼﺎدی، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ اﻗﺘﺼﺎدی و ﺷﻐﻞ راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﺎداری ﻧﺪاﺷﺘﻪاﻧﺪ.
ﻓﺎﺗﺤﻲ و اﺧﻼﺻﻲ(۱۳۸۶) در ﭘﮋوﻫﺶﺷﺎن ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﻛﻪ زﻧﺎن ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﺑﻪ ﺗﻤﺎم وﺟﻮه ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ از ﺑﺪن داﺷﺘﻪاﻧﺪ. ﺑﻴﻦ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی ﻣﺼﺮف رﺳﺎﻧﻪای، ﭘﺬﻳﺮش اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﺪن و ﭘﺎﻳﮕﺎه اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﺪن راﺑﻄﻪی ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ و ﻣﻌﻨﺎدار و ﺑﻴﻦ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی دﻳﻨﺪاری و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﺪن راﺑﻄﻪی ﻣﻌﻜﻮس و ﻣﻌﻨﺎدار وﺟﻮد داﺷﺘﻪ اﺳﺖ.
ﻛﻴﻮان آرا و ﻫﻤﻜﺎران (۱۳۸۶) در ﻣﻄﺎﻟﻌﻪﺷﺎن ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ رﺳﻴﺪﻧﺪ ﻛﻪ: ۱- اﻧﺠﺎم ﺟﺮاﺣﻲ زﻳﺒﺎﻳﻲ ﻣﺨﺘﺺ ﺑﻪ اﻗﺸﺎر ﻣﻤﺘﺎز ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﻴﺴﺖ و در ﻣﻴﺎن ﻃﺒﻘﺎت ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻧﻴﺰ ﻓﺮاﮔﻴﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ. ۲- اﻗﺸﺎر ﻃﺒﻘﻪی ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺑﻴﺶﺗﺮ از اﻗﺸﺎر ﻃﺒﻘﻪی ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻋﻤﻞ ﺟﺮاﺣﻲ اﻧﺠﺎم ﻣﻲدﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪهی اﻫﻤﻴﺖ زﻳﺒﺎﻳﻲ در ﻛﺴﺐ ﻣﻨﺰﻟﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺳﺖ. ۳- رﻓﺘﺎرﻫﺎی زﻳﺒﺎﻳﻲ و ﺟﺬاﺑﻴﺖ ﺑﺪﻧﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺨﺸﻲ از ﻳﻚ ﺳﺒﻚ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺗﻤﺎﻳﺰ ﺑﺨﺶ اﻗﺸﺎری ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺗﻌﻠﻖ ﻃﺒﻘﺎﺗﻲ واﺣﺪی دارﻧﺪ.
سهرابی و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهششان تحت عنوان بررسی نیمرخ آسیبشناسی روانی در متقاضیان جراحی پلاستیک به این نتیجه رسیدند که: جویندگان جراحی پلاستیک در مقیاسهای افسرده، نمایشی، خودشیفته، وسواسی، خودآزار، مرزی و اسکیزوتایپال از میان شاخصهای مربوط به الگوهای بالینی شخصیت نمرات بالاتری داشتند. همچنین از میان شاخصهای مربوط به نشانگان بالینی نیز در مقیاسهای اضطراب، شبه جسمی، وابستگی به الکل، اختلال تفکر و افسردگی اساسی نمرات آنان بالاتر از جمعیت عادی بود (درسطح۰۵/۰P<).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 08:43:00 ق.ظ ]




بدیهی است که می­توان موارد دیگری را نیز به جدول بالا افزود. این جدول صرفاً شامل مواردی است که در تحقیقات گذشته بیشتر به چشم می­خورد.
حال باید دید کدامیک از موارد فوق را باید برای تحقیق حاضر انتخاب کرد. اگر چه هدف این رساله، ارزیابی کارایی گروه ­های آموزشی دانشگاه علم و فرهنگ نبوده واین مقوله خود در پژوهشی مسقل باید مورد توجه قرار گیرد؛ با این حال تلاش می­ شود مواردی به عنوان ورودی و خروجی انتخاب شود تا معیار بهتری از کارایی واحدهای تصمیم گیری به دست آید و پیاده­سازی الگوریتم و مدل ریاضی مورد بحث برای یافتن حاشیه امنیت کارایی گروه های آموزشی مناسب تر صورت ­گیرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با توجه به تعداد واحدهای تصمیم گیری(DMUj) مورد ارزیابی (گروه ­های آموزشی دانشگاه علم و فرهنگ) که ۱۶ واحد می باشند و براساس قاعده سرانگشتی گفته شده در فصل­دوم می­توان در مورد تعداد ورودی­ ها و خروجی­ها تصمیم ­گیری کرد:
۳ × (تعداد ورودی + تعداد خروجی) < تعداد واحد تصمیم ­گیری = ۱۶
آن­چه در چنین شرایطی معمولا صورت می­گیرد، انتخاب ۲ ورودی و ۳ خروجی یا انتخاب ۳ ورودی و ۲ خروجی است که در شرط بالا بگنجد و ضمنا حق انتخاب کافی برای ورودی­ ها و خروجی­ها نیز وجود داشته باشد. انتخاب ۱ ورودی و ۴ خروجی یا برعکس، اگر چه در قاعده بالا می گنجد لیکن چندان منطقی به نظر نمی­رسد زیرا تمرکز را معطوف به فقط خروجی یا فقط ورودی می­ کند.
انتخاب ۲ ووردی و ۳ خروجی از میان ۹ ورودی و ۸ خروجی مندرج در جدول ۴-۱براساس رابطه زیر به ۲۰۱۶ حالت مختلف ممکن است:
و انتخاب ۳ ووردی و ۲ خروجی از میان ۹ ورودی و ۸ خروجی مندرج در جدول ۴-۱، براساس رابطه زیر به ۲۳۵۲ حالت مختلف ممکن است:
بنابراین در مجموع ۴۳۶۸ حالت انتخاب وجود دارد که از نظر تعداد ورودی و خروجی منطقی و همخوان با شرایط باشد. البته اگر تعداد کل حالات انتخاب ورودی­ ها و خروجی­ها بدون توجه به شرایط، شمارش شود در آن صورت، تعداد کل حالات بسیار بیشتر و برابر با حاصلضرب تعداد مجموعه های غیر تهی از دو مجموعه ۸و۹ عضوی یعنی ۱۳۰۳۰۵ حالت می­شد.
۲۹-۱)(۲۸-۱)=۱۳۰,۳۰۵ )
واقعیت این است که هرکدام از این بیش از چهارهزار حالت انتخاب، مزایا و معایبی دارد و نمی­ توان به طور قطع و یقین، یک حالت را به بقیه حالت ها ترجیح داد. با این حال در این تحقیق برای انتخاب یک حالت، به چهار نکته زیر توجه شده است.
نکته نخست اینکه ورودی هایی برگزیده شود که بیشتر در اختیار گروه ها بوده و نشان‌گر مناسبتری از امکانات در اختیار آنها است. طبیعتاً بیشتر شدن چنین ورودی هایی باید این انتظار را ایجاد کند که عملکرد واحد برخوردار بهبود یابد. از میان خروجی­ها نیز باید به مواردی بیشتر معطوف شود که نشان­دهنده عملکرد مطلوب واحد باشد.
نکته دوم اینکه، پارامترهایی به عنوان ورودی و خروجی باید انتخاب شود که اطلاعات آن­ها در دسترس باشد. برای مثال، خروجی رضایت کارفرما، اگرچه یک خروجی مطلوب به نظر می­رسد، لیکن در کشور ما معمولا چنین اطلاعاتی در اختیار هیچ­کدام از دانشگاه­ های کشور نیست. در مورد برخی دیگر از پارامترها نیز چنین مشکلاتی وجود دارد. لذا محقق مجبور به حذف آنها است.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، رعایت رابطه میان ورودی­ ها و خروجی­هاست. بدین معنا که لازم است خروجی­ها، متناسب با ورودی­ ها انتخاب شوند. خروجی­های انتخاب شده باید به گونه ­ای باشد که به نحوی، نمایان­گر ورودی متناظر با خود باشد. به عنوان مثال، انتخاب تعداد دانشجویان ثبت نامی به عنوان ورودی، نمی­تواند خروجی رضایت دانشجویان یا میزان ارائه خدمات به سایر واحدها را در پی داشته باشد. زیرا این ورودی، اثر حداقل مستقیمی بر روی چنین خروجی­هایی ندارد. حال آن­که اگر هزینه انجام شده به عنوان ورودی لحاظ شود، به نوعی رضایت دانشجویان بابت هزینه­ های انجام شده می تواند یک خروجی مناسب قلمداد شود. پس با ورودی هزینه، می­توان خروجی رضایت دانشجو (و همچنین برخی دیگر از خروجی­ها) را متناظر کرد.
نکته آخر اینکه ورودی­های مختلف (و هم­چنین خروجی­های مختلف) نیز باید به گونه ­ای باشند که تاحدودی مستقل از هم به نظر برسند. برای مثال انتخاب دو ورودی تعداد اساتید و نسبت تعداد استاد به دانشجو به صورت توأمان، منطقی به نظر نمی­رسد.
با توجه به تمام مباحث گفته شده، در مورد نمونه مورد مطالعه، دو ورودی و سه خروجی به صورت زیر انتخاب شده است.
ورودی­۱: سرانه هزینه­ های انجام شده توسط هر گروه برای هر دانشجو (X1) .
ورودی­۲: میانگین نمره (تراز کنکور) افراد ثبت­نامی (X2).
خروجی­۱: میزان رضایت دانشجویان (میانگین نمره ارزشیابی اساتید هر گروه) (Y1) .
خروجی­۲: درصد پذیرفته شدگان مقطع بالاتر (Y2).
خروجی­۳: تعداد تألیفات (Y3).
۴- ۴ تعیین میزان ورودی­ ها و خروجی­ها برای نمونه مورد مطالعه
پس از تعیین ورودی­ ها و خروجی­های سیستم،‌ اندازه ­گیری هر یک از ورودی­ ها و خروجی­ها برای تمام واحدهای تصمیم ­گیری مد نظر است. تعداد ۱۶ گروه آموزشی دانشگاه علم و فرهنگ که در مقطع کارشناسی فعالیت دارند به عنوان واحدهای مورد ارزیابی (DMUj) در نظر گرفته می شود. اسامی این گروه­ ها به تفکیک دانشکده در جدول ۴-۲ آمده است.
جدول ۴-۲: اسامی گروه ­های آموزشی دانشگاه علم و فرهنگ به تفکیک دانشکده

دانشکده علوم انسانی

دانشکده فنی و مهندسی

دانشکده هنر و معماری

حسابداری
حقوق
روانشناسی
مدیریت صنعتی
مدیریت فرهنگی هنری

مهندسی برق
مهندسی صنایع
مهندسی عمران
مهندسی کامپیوتر
آمار

ارتباطات تصویری
طراحی پارچه و لباس
معماری داخلی
مهندسی معماری
نقاشی
هنرهای تجسمی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:43:00 ق.ظ ]




  • فلسفه غیبت از نظر کلام مفید

ابوعبداللّه محمدبن محمدبن نعمان حارثی عکبری بغدادی (۳۳۶ ـ ۴۱۳هـ.ق) مشهور به شیخ مفید، پس از شیخ صدوق، به ظهور رسید. او از پیشگامان برجسته امامیّه در دفاع از حریم غیبت و تفهیم اسرار بی شمار آن، به شمار می رود.
شیخ مفید، از راه استدلال و برهان، به رد باطل می پرداخت. جایگاه ویژه او، موجب شده است، تا معاصران وی، داوریهای گوناگونی از او داشته باشند.
ابن ندیم می نویسد:
«ابن المعلّم، ابوعبداللّه در زمان ما رهبری متکلّمان شیعه را به عهده دارد. در ترکیب کلام برجسته است و عقل نکته سنج و قدرت نفوذ فراوان دارد. من با او ملاقات کرده ام و او را بسیار روشن دیده ام» (ابن ندیم، بی تا: ۱۷۸)
زمان شیخ مفید (۳۳۶ ـ ۴۱۳هـ.ق.) از مقاطع استثنائی تاریخ اسلام است. در این مقطع، دانشوران برجسته ای زندگی می کردند و نقد، بازار گرمی داشت و فرقه های اسلامی و ارباب ادیان و مذاهب گوناگون، با یکدیگر تبادل فکری داشتند و از رو در رویی با یکدیگر پرهیز نمی کردند. در مجالس یکدیگر حضور می یافتند و شبهات به مکتب اهل بیت، دامن گسترده بود و به همین دلیل، شیخ مفید، با بهره گیری از حمایت عضدالدوله بویهی، همه نبوغ و استعداد خود را در زمینه علم کلام، به کار گرفت و با آشنایی دامنه داری که به عقاید ملل و نحل داشت، بر ضد طرفداران همه عقاید باطل، به مناظره برخاست و با بردباری خارق العاده و تحمل آرای دیگران و مشی فروتنانه، شاگردان برجسته ای را تربیت کرد و با خلق آثاری گرانقدر، بخصوص در زمینه کلام شیعی، که شمار آنها به نود می رسد و اختصاص ۳۳ اثر از آن میان، به امامت، به دفاع از کیان شیعه برخاست و با گام های موثری که برداشت، جایگاه تفکر شیعی را محکم و بلند پایه کرد. ایشان حدود ده اثر، فقط در زمینه غیبت نوشت و هیچ یک از نویسندگان شیعی، در این حدّ به مسأله غیبت نپرداخته است.
شیخ مفید در فصل هفتم مسائل عشره، این اشکال را مطرح کرده است:
«وقتی در عصر غیبت، حدود الهی اجرا نمی شود و نمی توان کسی را به حق دعوت کرد و جهاد مقدسی با دشمنان دین صورت نمی گیرد، چه نیازی به امام زمان، وجود و عدم او چه تفاوتی دارد»(امام خمینی، ۱۳۷۸ الف: ۱۰۵)
در ردّ آن می نویسد:
«غیبت امام، خللی به حفظ شرع و ملت وارد نمی کند. امام، در هر صورت، به احوال امت توجه دارد و شیعیان عهده دار دعوت به شرع هستند و در این خصوص، حجت بر آنان تمام است. جهاد با دشمنان دین را نیز، والیان از سوی ایشان می توانند بر عهده گیرند (امام خمینی، ۱۳۷۸ الف: ۱۰۶) بنابراین، غیبت امام، مخلّ غرض نیست. حال اگر امام، به دلیل ترس بر حال خود، نتوانست حدود را اقامه کند و احکام را اجرا کند و زمین به فساد کشیده شد، عامل انتشار فساد، کسی جز ستمگران نخواهند بود و هم آنان باید پاسخ گو باشند» (امام خمینی، ۱۳۷۸ الف: ۱۰۷)

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در جای دیگر می نویسد:
«اصولاً، ظرف های تقیه و اضطرار فعل الهی، فعل خود امام یا فعل شیعیان مومن نیست، اینها، ساخته و پرداخته ستمگران و غاصبان خلافت هستند. کسانی که خون امام را مباح کرده، نسبت او را نفی و حقّ او را انکار کرده اند. بنابراین، مسؤولیت، تمام آثار اسف باری که از غیبت امام ناشی می شود، اعمّ از تضییع احکام، تعطیل حدود، تاخیر مصالح و پدید آمدن مفاسد، بر عهده آنان است» (امام خمینی، ۱۳۷۸ الف: ۱۰۴)
شیخ مفید در رد این اشکال که امامیه از سوئی امامت را واجب می دانند و از سوی دیگر غیبت امام را مصلحت می دانند، می نویسد:
«مصالح بر حسب اختلاف احوال، فرق می کنند و بر حسب نیاز و تشخیص مصلحان و افعال و اغراض آنان، دگرگون می شوند. مثلاً اگر نیاز جامعه فراهم ساختن زمینه های تلاش و کوشش باشد، مصلحان باید امکان کار و کوشش را برای آحاد جامعه فراهم سازند و موانع را از سر راه آنان بردارند، ولی اگر افراد جامعه، به سمت لهو و لعب گرایش یابند، مصلحان نباید در خدمت آنان باشند، باید بر آنان سخت گیری کنند و راه آنان را ببندند. تدبیر الهی بر، نظیر همین رابطه است. خدا انسانها را می آفریند، عقل آنان را تکمیل می کند و اعمال صالح را بر آنها تکلیف می کند، تا با انجام کارهای شایسته به کمال برسند. آنان اگر چنین کردند، خدا راه خود را برای حرکت آنان هموار می کند و اگر مخالفت کردند، اوضاع و احوال دگرگون می شود و تدبیر دیگری را در پیش می گیرد.» (امام خمینی، ۱۳۷۸ الف: ۱۱۳)
«اگر شناخت امام ضرورت دارد، چگونه می توان امام غایبی را که ناپیدا است شناخت؟آیا این نقض غرض نیست؟»
جواب می دهد: «آنچه ضرورت دارد، وجود امام و معرفت اوست، ولی کسی وجوب ظهور امام و عدم غیبت او را مطرح نکرده است، بنابراین، غیبت با مدلول خبری که در ضرورت شناخت امام از پیامبر داریم، منافات ندارد؛ چون شناخت، امری غیر از مشاهده است. ما به چیزهای زیادی باور داریم که یا در پرده غیب هستند و یا پیشتر ظهور داشته اند و امروزه ظهور مادی ندارند. امّتهای پیشین، نیز نسبت به امور غیبی و غیرقابل دسترس، مکلف به کسب معرفت بوده اند: النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراه والانجیل (اعراف، ۱۵۷) آنان موظف بودند که تا به ظهور پیامبر اسلام ایمان آورند. ما خود به بعث و نشور و حساب و کتاب ایمان داریم و همه آنها از تیررس حواس ما به دور هستند.»
در ثمره این نوع شناخت می نویسد:
«نفس شناخت وجود امام و عصمت و فضل و کمال او در کسب ثواب و اجر کفایت می کند؛ چون ما به این ترتیب، به دستور الهی عمل کرده ایم و عقاب جهل از ما برداشته شده است حلّ و فصل کشمکشها و بیان احکام شرعی مکلفان و امور دیگر، از مصالح دین و دنیا، وقتی بر عهده امام است که تمکّن و قدرت و اختیار وجود داشته باشد، امامی که استطاعت ندارد، تکلیف ندارد و مکلفان برای کشف احکام و وظایف شرعی، باید به فقهای شیعه مراجعه کنند و با نبود حکم شرعی و یا عدم دسترسی به آن، باید به حکم عقل تمسّک جویند.»
عصر شیخ مفید، مقارن زمانی بود که همه نایبان خاص از میان رفته بودند و خود به خود، این سؤال به ذهنها تداعی می شد که فرق شیعه و اهل سنت در چیست و چگونه می توان حدود را اجرا کرد یا احکام الهی را بر پا داشت؟
شیخ مفید در رفع این ابهام می نویسد:
«لازم نیست امام همه وظایف خود را شخصاً به عهده گیرد. او، می تواند نایبی را برگزیند و در صورت لزوم، خود وارد عمل شود. و اگر شرّ و فسادی از غیبت امام ناشی شود باید کسانی را سرزنش کرد که با اعمال ناپسند خود موجب غیبت او شده اند»(شیخ مفید، مصنفات، ج۷: ۱۷ ـ ۲۵)

  • فلسفه غیبت در نگاه شریف مرتضی

شریف مرتضی نیز، فلسفه غیبت را در المقنع بر دو اصل: ضرورت امامت در همه روزگارها و ضرورت عصمت امام، مبتنی می کند. دو اصل اساسی که بدون درک صحیح آن دو، نمی توان به راز غیبت پی برد و یا از آن بحثی به میان آورد. به همین دلیل، ابتدا، دلایلی برای اثبات این دو اصل می آورد، بعد غیبت را بر روی آن استوار می کند با استدلال، امامت امت اسلامی را در امام غایب منحصر می کند. او، در طلیعه بحث، غیبت را از گونه آیات متشابه می داند که راز آن را باید در حکمت الهی جست، حکمتی که ما فقط می توانیم به آن علم اجمالی پیدا کنیم و علم تفصیلی آن نه ممکن است و نه ضرورت دارد.
سید مرتضی، پس از بحث های بسیار دقیق در بیان علت غیبت، به نظریه خود اشاره می کند که همان نظر شیخ مفید است. او می نویسد: «سبب غیبت، می تواند بیمی باشد که بر جان امام می رود و همین طور ممانعت او از تصرف در امور جامعه.»
به این ترتیب، نوک پیکان نقد را متوجه نظام های جور حاکم بر سرنوشت مسلمانان می کند. در توضیح بیان خود می نویسد: «وقتی از وجود امام نفع برده می شود که امام از تمکن و اقتدار برخوردار باشد و دستورهای وی اعمال گردد، تا بتواند سپاهیان را تجهیز کند و با اهل بغی بجنگد و اقامه حدود کند و مرزها را پاس دارد و در حق ستم دیدگان انصاف پیشه کند و هیچ یک از این امور، جز با تمکن، ممکن نیست. بنابراین، وقتی بین او و هدف هایش، چیزی حایل شد، ضرورت قیام از ایشان سلب می شود و هر گاه بر جان خود بیمناک باشد، غیبت برای او واجب می گردد. چون پرهیز از اموری که به انسان زیان می رسانند، عقلا و نقلا واجب است و پیامبر نیز در شعب و غار، خود را از انظار پنهان داشت. و این امر، دلیلی جز ترس و دوری از ضررها نداشته است»[۳۵].
سید مرتضی، پرسشهای زیادی را پیش می کشد و به آنها پاسخ می دهد. فرق میان غیبت نبی و امام، مدت دوری از انظار، دلایل پنهان نشدن ائمه پیشین شیعه، فرق غیبت و نبود امام، امکان ظهور بی زیان امام و چگونگی اقامه حدود در زمان غیبت از جمله پرسشهایی است که به آنها پاسخ داده شده است. به نظر او، در طول غیبت، نیاز به امام بر طرف نمی شود، چون نیاز به امام معصوم، نیاز ثابتی است و دسترسی به دلایل شرعی و عقلی در رسیدن به حق، برطرف کننده این نیاز نیست.
سید مرتضی، دلیل کسانی را که ظاهر نشدن امام را برای اولیا، ناشی از بیم نشر خبر می دانند، کافی نمی داند، چون از نظر ایشان، عقلای شیعه، آثار زیانبار نشر خبر ظهور را به خوبی می دانند؛ بنابراین ممکن نیست که چنین خبر مهمی را نشر دهند. بخصوص آنان می توانند این نکته را بفهمند که نشر خبر ظهور، سبب می شود که خود نیز نتوانند از وجود مبارک امام بهره ببرند.
برخی از صاحب نظران شیعی، اصولا، ظاهر شدن امام را برای برخی از اولیا، مفید فایده نمی دانند آنان منشأ غیبت را دشمنان دین تلقی می کنند، ولی سید این نظریه را نیز رد می کند و می نویسد:
«چگونه می توان منکر فایده ظهور امام بر اولیا شد؟ چون در این صورت، ظهور هیچ یک از امامان شیعه نمی توانست مفید فایده ای باشد.»

  • غیبت براساس دیدگاه شهید صدر دوم

شهید بزرگوار سید محمد صدر در بخش نخست از کتابشدر چهار فصل، مشروحاً، با روشى نو و عمیق، به بررسى و تحلیل تاریخ زندگانى امام هادى و امام حسن عسگرى، علیهما السلام، پرداخته است و سپس به کاوش در تاریخ زندگانى امام مهدى(ع) و سفیران آن حضرت در دوران غیبت کبرا نشسته و آن گاه خطوط برنامه هاى کلّى اى را که امامان شیعه و اصحاب آنان، براى رهیافت به دوران غیبت کبرا و ذخیره الهى در روز موعود، ترسیم فرموده اند، مورد بحث قرار داده است.
مؤلف بزرگوار، کتابشرا در پنج فصل تنظیم کرده است. در آخرین فصل، هفت بخش دارد که در آن ها زندگانى امام مهدى(ع) و تلاش هاى آن حضرت بررسى شده است. در بخش هفتم، اختصاصاً به موضوع اعلام پایان غیبت صغرا پرداخته است. در این قسمت، مؤلف بزرگوار، ادلّه اساسى سه گانه اى را که منجر به پایان دوران سفارت و شروع دوران غیبت صغرا گشته، تفسیر کرده و فرموده: «براساس همین ادلّه سه گانه و غیر آن بوده که امام مهدى(ع) در توقیعى که قبل از مرگ سفیر چهارمشبه وى نوشته، پایان دوران سفارت و تمام شدن عهد غیبت صغرا و آغاز دوران غیبت کبرا تا روز موعود، یعنى روزى که فرداى پرشکوه اسلام تحقّق خواهد یافت، اعلام کرده است.» (یوسفی غروی، ۱۳۸۵: ۵۳) شهید سید محمد صدر، به متن توقیع امام مهدى به سفیر چهارمشعلى ابن محمّد سمرى پرداخته و با الهام از بیان حضرت، نکاتى را یادآورى فرموده است:
شهید سید محمد صدر، به متن توقیع امام مهدى به سفیر چهارمشعلى ابن محمّد سمرى پرداخته و باالهام از بیان حضرت، نکات شش گانه اى را یادآورى فرموده است:
۱ ـ در این توقیع، آن حضرت، از مرگ سفیر چهارم اش، بعد از شش روز خبر داده است.
۲ ـ به سفیرش فرموده: «حق ندارد بعد از خودش. به کسى وصیّت کند.
۳ ـ حضرت فرموده اند: «غیبت تامّه، ظهورى به دنبال نخواهد داشت مگر بعد از یک مدّت طولانى سخت شدن دل ها و پر شدن زمین از ستم.
شهید صدر، براى پوشیده بودن تاریخ ظهور، دو فایده بر مى شمرد: نخست آن که حضرت مهدى(ع) براى زمان ظهور خود، از عنصر غافل گیرى و ناگهانى بودن و غیر قابل پیش بینى بودن استفاده خواهد کرد. این، در حقیقت، هشدارى است به دشمنان حضرت که بدانند در اوج سلطه و امتدادشان، ناگهان به عذاب الهى گرفتار خواهند شد. غافل گیرى از نیرومندترین عناصر پیروزى و مقوّمات آن است. دیگر این که روشن نبودن ظهور آن حضرت، توده هاى مردم را در هر لحظه و زمان در هر حالتى از انتظار، قرار خواهد داد و مردم، در هر روزى، پیش بینى ظهور آن حضرت را خواهند کرد و چنین احساسى، اگر در یک فرد شکل بگیرد، او را بر انجام دادن رفتار شایسته و ارزیابى مسائل درونى فرد و مطالعه واقعیّت زندگى جارىشو شناخت هر چه عمیق تر دستورها و مقررات است بر مى انگیزد و خواهد توانست با پرداختن به این موضوع، از مقرّبان درگاه آن حضرت شود و خود را به وى نزدیک سازد و خواهد کوشید تا در زمره کسانى نباشد که مورد خشم آن حضرت واقع شده اند و از دور شدگان ساحت به شمار مى آیند. علاوه بر این که شخصى که در هر روز، انتظار ظهور آن حضرت را مى کشد، با خود مى اندیشد که اگر خداى نکرده، اهل فساد و تباهى باشد و بخواهد همچنان غرق در گناه باقى بماند، چه بسا این حالت، به هلاکت او منتهى گردد و از عدالت گسترده اسلامى که با رهبرى امام مهدى(ع) بر جهان حکم فرما خواهد شد، دور بماند؛ چرا که مى داند، امام مهدى(ع) در پیاده کردن عدالت اسلامى، بسیار قاطع خواهد بود و هر ستمگر و ظالمى را به سختى مجازات خواهد کرد. (نعمانی، ۱۳۷۹: ۶۳۴ – ۶۳۶)
۴ ـ شهید صدر، از آخرین بخش سخن امام زمان به آخرین سفیرش در بغداد ـ یعنى جمله: «إلاّ بإذن الله تعالى ذکرهُ و ذالک بعد طول الأمه ـ الهام مى گیرد که تصریح بر طولانى بودن غیبت دوران کبرا، بدین سبب است که هر فرد از توده مردم، این ذهنیّت از پیش در او شکل بگیرد که غیبت امام زمان(ع) طولانى مدّت خواهد بود. پیش بینى طولانى شدن دوران غیبت کبرا را امرى ممکن بداند تا در نتیجه چنین تفکّرى، هرگز نومیدى در او راه پیدا نکند و در هر مقدارى که دوران ظهور به تأخیر افتد، هرگز شک و وسوسه در دلش رخنه نکند و بداند اگر غیبت حضرت، هزاران سال نیز به درازا بکشد مطلب عجیبى روى نداده و اگر تاکنون ظهور اتفاق نیفتاده، به سبب این بوده که اذن الهى تحقق نیافته است. اذن الهى، در شرایطى تحقّق مى پذیرد که مصلحت الهى اقتضا کند و بشریت آماده پذیرش فراخوانى بزرگ حضرت باشد. با چنین تفکّرى، اگر فردى تأخیرى در ظهور آن حضرت ببیند، پى خواهد برد که هنوز مصلحت الهى تحقّق پیدا نکرده و اذن الهى براى ظهور صادر نشده است. این نکته، هیچ منافاتى با حالت انتظار و پیش بینى ظهور حضرت در هر سال، بلکه در هر ماه یا هر روز ندارد.
۵ ـ شهید محمّد صدر، از این بیان امام که «ذالک بعد قسوه القلوب» استفاده کرده است که این فرد، در دوران غیبت کبرا با آزمون هاى دشوار الهى، رو به رو خواهد شد و بر او است که از این آزمون هاى الهى، موفّق و پیروز بیرون آید. توفیق در این آزمون هاى الهى، مستلزم داشتن اراده و ایمانى عمیق و اخلاص است.
مهم ترین سبب موفقیت، این است که موضع اعتقادى فرد نسبت به وجود امام غایب و رهبر پنهان، محکم گردد، اگر فردى، با ادلّه قطعى به وجود آن حضرت پى برد، شایسته نیست، آن هنگام که امواج شک و توهمّات باطل به او هجوم آورد متزلزل شود و سستى در اعتقادش راه پیدا کند. اگر افراد، به این اعتقاد پاى فشارند، کسانى اند که داراى مرتبتى والا هستند و از آگاهان نسبت به دین به شمار مى آیند. چنین اشخاصى هرگز به سخت دلى مبتلا نخواهند شد.
جهت دیگر دشوارى آزمون هاى الهى در دوران غیبت کبرا این است که موضع فرد در برابر فشارهاى خارجى مشخّص مى گردد و میزان فداکارى هایى که در راه ریشه کنى فقر و بیمارى و ناسامانى هاى اجتماعى و دیگر گرفتارى ها که در مسیر طولانى ایمانشبا آن ها مواجه است، آشکار مى شود. شهید صدر، درباره این موضوع مى گوید:
اگر در فرد، این احساس مسئولیت شکل پذیرد، خواهد توانست سختى مبارزات و ناملایمات و فداکارى ها را در راه ایمانش متحمّل شود، ولى اگر از چنین قدرت اراده اى محروم باشد و یا اساساً مسئولیتى بر دوش خود احساس نکند، حاضر مى شود وجود گران بهاى خودش را به ازاى اندکى از دنیا، بفروشد و به انحرافات فراوانى در روند طولانى زندگیش دچار خواهد شد.(یوسفی غروی، ۱۳۸۵: ۵۳)
۶ ـ شهید صدر، از این جمله حضرت که مى فرماید: «بعد طول الأمد و قسوه القلوب و امتلاء الأرض جوراً» الهام مى گیرد که پر شدن زمین از ظلم و جور، پیامد شکست اکثریّت انسان ها در آزمون هاى الهى در دوران غیبت کبرا و تسلّط مادّى گرایى و شهوترانى و افت شدید انگیزه هاى دینى و اخلاقى در میان جوامع اسلامى است.
طبیعى است، جامعه اى که از رهبر عظیم الشأنى مانند امام مهدى(ع) محروم باشد و آن امام به دلیل غیبتش، نتواند به طور ملموس با مسائل جامعه مواجه شود و با حضورش یک پارچگى دین را سبب گردد و وحدت کلمه و از میان رفتن شکاف ها و تشتّت ها و نابودى دشمنان را به ارمغان آورد، به زیر سلطه نیروهاى مستکبر و شهوت گستر خواهد رفت. ثمره این سلطه، گسترش ناعدالتى و فساد و… است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:43:00 ق.ظ ]




او به این نتیجه رسید که علل اساسی عدم گرایش مردم به تماشای فوتبال در این دوره ناشی از عدم تجربه آنها از شرکت درتماشای مسابقات، عدم آگاهی از قیمت بلیط‌ها و محل فروش بلیط‌ها و زمان­بندی بازی‌ها، داشتن واکنش غیر فعال و عدم علاقه در حمایت از تیم‌های ملی بوده است(۱۱).
۲- شانک، ماتیو .دی، ۱۹۹۹، یک نمای پرسپکتیو از بازاریابی ورزش. در این مقاله بازاریابی ورزش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و مشخص می شود که چگونه بازاریابی وسیله­ای ارزشمند برای ایجاد اطمینان از بنیان مالی خوب یک تیم می باشد. تئوری شانک مورد بحث قرار گرفته و نشان داده خواهد شد که چگونه تئوری های او متمایز است از سایر نویسندگانی که مفاهیم دیگری را برای اینکه بازاریابی را به عنوان راهی برای هرچه متدوالتر کردن دریافت فرانشیزهای ورزشی بشناسانند، می­کوشند. در این تحقیق کلیولندآیلند به عنوان مدلی برای توضیح تئوری­ها بکار گرفته شده است(۶۸).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳- اسمیت، آرون. استوارت، باب .۲۰۰۳، در مقاله خود با عنوان« گنجاندن تکنیک های کیفی درتحقیقات بازاریابی ورزشی» معتقدند که درتحقیقات بازاریابی ورزشی نمی­ توان تنها به تکنیک­های کمی توجه کرد چرا که همه تحقیقات بازاریابی ورزشی، با بهره گرفتن از این تکنیک ها به جواب مناسب نمی­رسد و در این دسته از تحقیقات گاهاً روش های کیفی می ­تواند به جواب های مناسب­تری برسد.(فراسوی صدای خرد شدن نمره­ها)، اصطلاحی است که ایشان در تحقیق خود برای توصیف این مورد استفاده کرده ­اند(۱۱).
۴- فلورس(۲۰۰۴)، پژوهشی را تحت عنوان استراتژی های بازاریابی برای اتحادیه ملی بسکتبال در جهان ابررسانه ای در حال تغییر به انجام رسانیده است. در این مقاله عامل کاهش علاقه و رغبت هواداران و مخاطبان ورزش که موجب ورود بازاریابی در بسکتبال می شود ، بررسی شده است. اتحادیه ملی بسکتبال[۶۰] از نظر بسیاری از تحلیل گران ورزش به عنوان ورزش حرفه ای- تجاری برتر تلقی می شود. این اتحادیه، علی رغم تلاش های فراوان، در سال های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ روند رو به افولی را طی کرد و حضور کم رنگی داشت. برای نقابله با این کاهش علاقه، تیم ها نیاز دارند به اینکه خود را در زمینه تساوی حقوق طرفداران و رعایت انصاف- که به عنوان احساس همبستگی هوادار با بازیکن و تیم تلقی می شود- در قبال آن ها ارتقا دهند. تساوی حقوق هوادار به ثبات قدم و وفاداری و وظیفه شناسی ای که هوادار برای تیم به ارمغان می آورد باز می گردد؛ کسی که تیمش را تا آخرین لحظات با بالا و پایین پریدن هم راهی می کند. ایجاد چنین حقوقی برای طرفداران باید یک هدف کلیدی برای تغییر جهت روند رو به افول مخاطبان باشند.
هدف این مقاله این است که مدل بازاریابی ادغام شده را برای استفاده NBA و تیم هایش گسترش دهد،تیم هایی که ارزش های محوری NBA را تقویت می کند و روند نزولی علاقه هواداران را تغییر می دهد. در این تحقیق سه عنصر استراتژی برند، درک و آگاهی هوادار و ابزارهای ترفیع و ترویج دهنده مستعمل رایج، مورد آزمایش قرار داده شده اند. نظراتی که بر این سه پایه استوارند به بازسازی و تجدید حیات برند NBA ، از طریق یک اهرم فشار و روابط بازاریابی ارتقا داده شده منجر می شوند. نتیجه پژوهش حاکی از این است که NBA باید به توسعه تبلیغات، به کارگیری اینترنت، حمایت مالی و ابزارهای عمومی توجه کند و تیم ها باید مانند برندهای تابع، از طریق اجرای برنامه افزایش روابط هواداران، نزدیک تر کردن بازی به هواداران و افزایش حقوق طرفداران، ساختار برند اصلی را یاری رسانند(۴۶).
۵- استات، دیتمور و برانولد(۲۰۰۶)، در کتاب روابط عمومی در ورزش آمیخته بازاریابی را در سازمانهای ورزشی شامل هشت عامل می دانند. آنان در این مدل، چهار عامل محصول، قیمت، مکان و ترویج را به عنوان عوامل اصلی و چهار عامل تبلیغات، فروش حضوری، ترویج فروش و تبلیغات در معرفی و ایجاد شهرت برای محصول را به عنوان زیر شاخه های عامل ترویج شناسایی نموده اند(۷۱).
۲-۲-۲-۲- تحقیقات در زمینه عناصر بازاریابی ورزشی به طور جداگانه
۲-۲-۲-۲-۱-مروری بر تحقیقات صورت گرفته پیرامون عنصر «محصول» در آمیخته بازاریابی ورزشی
۱- توماس و همکاران (۱۹۷۹)، کارآیی محصول را در بسکتبال حرفه ای مورد مطالعه قرار دادند. آن ها در این پژوهش فرمولی را ارائه داده اند که با بهره گرفتن از آن می توان از طریق ورودی هایی مانند: درصد پرتاب آزاد، درصد ریباند و….. خروجی (برد و باخت) واقعی را تخمین زد. در این تحقیق نتیجه گرفته شده که مزیت میزبانی در بسکتبال حرفه ای حاصل عملکرد برتر تیم میزبان است و نه از برخورد های ویژه مسئولان رسمی برگزارکننده(۷۳).
۲- کلر(۱۹۹۳)، بیان می دارد که ارزش برابری نشان مبتنی بر نظر مصرف کننده بوده و زمانی مطرح می گردد که مصرف کننده با یک نشان آشنا بوده و چندین عامل مطلوب، قوی و منحصر به فرد از عناصر طرز نگرش بر نشان را در ذهن خود داشته باشد همچنین او معتقد است برای ارزیابی ارزش برابری نشان باید مولفه های آن را مورد شناسایی قرار داد(۵۳). بر اساس نظر گلادن، میلن و ساتن[۶۱](۱۹۹۸) در صنعت ورزش، آگاهی عمومی از نشان تحت عنوان آشنایی مصرف کننده ورزشی با یک تیم یا رویداد خاص تعریف می شود(کلر معتقد بود که ساخت ارزش برابری نشان از دیدگاه مصرف کننده یکی از مهمترین اهداف در آمیخته بازاریابی و از جمله فعالیتهای تشویقی و ترفیعی مانند حمایت مالی است)(۴۷).
۳- گلادن و همکاران(۱۹۹۸)، در برخورد با چالش کاهش هواداران تیم ها پیشنهاد می کنند، باید با ساخت و تقویت نشان خود و برقراری ارتباط قوی با هواداران از طریق مدیریت روابط عمومی صحیح، به تقویت نشان تیم در ذهن مصرف کنندگان پرداخت. همچنین تدارک کنفرانس ها و برنامه های تلویزیونی، جلسات گرد همایی و کنفرانس های مطبوعاتی و حق فروش اعطای نمایندگی و گسترش پوشش تلویزیونی از جمله دیگر برنامه های مدیریت روابط عمومی، برای توسعه ارزش برابری نشان تیم ها است(۴۷).
در تحقیقی دیگر گلادن و همکاران(۱۹۹۸)، نیز بر ایجاد شبکه ی رادیویی و پوشش تلویزیونی ملی با رعایت حق پخش آنها، فروش اجناس با نام، نشان و آرم تیم، کمک ها و هدایای افراد و سازمان ها، حمایت مالی شرکت ها، جو حاکم بر مسابقه و میزان فروش بلیط تاکید می کنند(۴۷).
۴- میسون[۶۲] (۱۹۹۹)، در پژوهشی تحت عنوان “محصول ورزشی چیست و چه کسی آن را می خرد؟ بازاریابی لیگ های حرفه ای ورزشی” ، در ارتباط با بررسی جنبه های مختلف ویژگی های محصولات ورزشی ( لیگ ورزشی ) و مشخصات خریداران آن انجام داده است. این محقق در مطالعه خویش به دنبال تشخیص و تشریح ماهیت محصول ایجاد شده به وسیله لیگ های حرفه ای ورزشی و تعیین گروه های مختلف خریدار این محصول و اینکه لیگ های مختلف بازار محصولات مرتبط با مشتریان خویش را چگونه جستجو می نماید، می باشد. نتایج بررسی های مطرح شده نشان می دهد که لیگ به خودی خود از هویت تجاری مستقلی برخوردار می باشد هر چند بسیاری از فعالیت ها و اقدامات نیازمند واگذاری به بخش های مرتبط در جهت حفظ و ثبات جذابیت های محصول لیگ می باشد. در نتیجه یکی از مهم ترین وظایف بازاریابان ورزشی شناخت مشتریان مختلف لیگ های ورزشی به عنوان خریداران محصول می باشد. این مطالعه چهار گروه از مشتریان را به شرح زیر معرفی می نماید:

    1. تماشاگران
    1. تلویزیون و رسانه های دیگر
    1. انجمن های مرتبط با ارائه تسهیلات و پشتیبانی کننده از باشگاه های محلی
    1. سازمان ها و شرکت هایی که با تیم ها و لیگ های مختلف تعامل و همکاری دارند

بر این اساس و طبق نظر این محقق لیگ های ورزشی حرفه ای محیط منحصر به فردی را برای تصمیم گیری و فرآیندهای مختلف بازاریابی در بازارها و سطوح مختلف ایجاد می نمایند(۲۹).
۵- برانیک،۲۰۰۲، از کشور ایرلند، تماشاچیان مسابقات ورزشی را مصرف کننده و بازاریابان ورزشی را ارائه دهنده‌ی محصولات ورزشی معرفی نموده است. وی در مقاله‌ی خود به روند تکوین و تحول بازاریابی از شکل سنتی به شکل مدرن پرداخته است. او تماشاچیان را عوامل تعیین­کننده‌ی اصول جامعه شناختی و روانشناسی می‌داند و معتقد است مدیران ورزشی در حیطه‌ی بازاریابی، باید با آگاهی از نیازهای اجتماعی و روانی تماشاچیان به عنوان مصرف‌کنندگان به عرضه‌ی کالا و خدمات مورد نظرآنها اقدام نمایند(۱۱).
۶- بوید[۶۳] و شانک[۶۴] (۲۰۰۳)، پژوهشی را با عنوان “ورزشکاران به عنوان مبلغین محصولات” به انجام رسانده اند. به اعتقاد این محققان هر چند امروزه نقش ورزشکاران به عنوان مبلغین محصولات مختلف رو به افزایش است اما در این زمینه تحقیقات کمی در ارتباط با دیدگاه مصرف کنندگان در مورد این ورزشکاران و عامل تأثیرگذار بر میزان اثربخش این فعالیت ها صورت گرفته است و بخصوص اینکه اطلاعاتی محدود در ارتباط با نحوه تعامل و سازگاری سه عامل ورزشکار تبلیغ کننده، محصول و مصرف کننده وجود دارد. بر اساس مطالعات صورت گرفته توسط ایزی در[۶۵] سال ۲۰۰۳ در این ارتباط سالانه ارقام بسیار بالایی هزینه می گردد به نحوی که ورزشکاران معروفی نظیر مایکل جردن[۶۶] چیزی در حدود ۳۰ میلیون دلار در سال، لنس آرمسترانگ[۶۷] ۵/۱۶ میلیون دلار در سال و تایگر وودز[۶۸] ۷۰ میلیون دلار در سال بابت صحه گذاری بر محصولات ورزشی و غیرورزشی دریافت می نمایند.
بر اساس دیگر آمارهای منتشره توسط Sport Business Journal در سال ۲۰۰۲ همچنین شرکت های امریکایی برای انجام چنین اموری در سال ۲۰۰۱ جمعا مبلغ ۸۹۷ میلیون دلار به ورزشکاران، مربیان و دیگر شخصیت های ورزشی پرداخت نموده اند. در نهایت نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که صرف نظر از نوع محصول، محصولاتی که هم از لحاظ جنسیت و هم از لحاظ رشته ورزشکار با محصولات تبلیغ شده ارتباط بیشتری داشته باشند، نهایتا از نظر مصرف کنندگان نیز بیشتر مورد پذیرش قرار خواهند گرفت(۳۸).
۷- فیلو[۶۹] و فانک[۷۰] (۲۰۰۵)، پژوهشی را با عنوان “تأثیرات اینترنت بر توزیع محصولات” به انجام رسانیده اند. امروزه اینترنت سریع تر از سایر تکنولوژی ها و رسانه های اطلاعاتی و ارتباطی توسعه یافته است، در این راستا کسب و کارهای تجاری نیز به سرعت این رشد را احساس نموده و سعی در راه اندازی و اصلاح و بهبود وب سایت های خویش به طور مداوم نموده اند. عمده تحقیقات صورت گرفته در ارتباط با تحقیقات بازاریابی اینترنتی بر تحلیل های محتوایی مورد استفاده در آمیخته بازاریابی سنتی متمرکز است. این مطالعه به بازاریابی اینترنتی از دیدگاه مشتری گرایانه نظر کرده و به سازمان های ورزشی توصیه می نماید که چگونه محصولات خویش را در محیط مجازی وب به نمایش گذاشته و از چه اصول و قواعدی تبعیت نمایند(۲۹).
۸- رابرت و تورجویل (۲۰۰۶)، پژوهشی را در زمینه درآمد محصول نهایی بازیکنان زن بسکتبال را در دانشگاه مورد بررسی قرار دادند. این مقاله با بهره گرفتن از روش های آماری میزان درآمد محصول نهایی زنان بسکتبالیست را مورد تخمین قرار می دهد. نتایج پژوهش حاکی از این است که قابلیت زنان بسکتبالیست در مقایسه با مردان بسکتبالیست کمتر است و همچنین میزان درآمدزایی آنان از یک بازی به بازی دیگر و از یک تیم به تیم دیگر متفاوت است و نیز دانشگاه ها قابلیت به دست آوردن منفعت اقتصادی را از بهترین بازیکنان دارا می باشند(۶۶).
۹- راس، جیمز و وارگاس(۲۰۰۶)، نیز یازده عامل مرتبط با نشان را در تیمهای ورزشی حرفه ایی شناسایی نموده اند. موفقیت تیم، پیشینه تیم، جو استادیوم، ویژگی بازی تیم، نشان تجاری، تعهد و مسولیت پذیری، ویژگی های سازمانی، جایگاه های با واگذاری حق بهره برداری، تعاملات اجتماعی و رقابت را به عنوان عوامل مرتبط با نشان شناسایی کردند(۶۷).
۲-۲-۲-۲-۲- مروری بر تحقیقات صورت گرفته پیرامون عنصر «مکان» در آمیخته بازاریابی ورزشی
۱- واکفیلد و اسلوان[۷۱] (۱۹۹۵)، اظهار داشتند که نه تنها داشتن هوادارانی وفادار، بلکه عواملی چون خدمات ارائه شده در پارکینگ استادیوم، نظافت و تمیزی محیط استادیوم، مدیریت ایمنی جمعیت، سرویس های غذایی و کنترل رفتار هواداران در استادیوم و تضمین سلامتی و آرامش سایر تماشاگران از جمله عواملی هستند که ماندگاری و استقبال تماشاگران را در استادیوم های ورزشی تضمین می کند. همچنین آنان نشان دادند اگرچه وفاداری هواداران به تیم ها تأثیر زیادی روی توجه به مسابقات آن تیم ها دارد، بلکه طراحی استادیوم، خدمات ارائه شده در آن نیز تأثیر مستقیمی روی تماشاگران و ماندگاری و توجه بیشتر آنان را به مسابقات برگزار شده خواهد داشت. همچنین بنا به نظر این دو محقق آن چه که تماشاگران را به رفتن به ورزشگاه ها و خرید بلیط مسابقات می کند، تنها علاقه به تیم خاصی نبوده بلکه احساس راحتی در استادیوم و محیط آن نیز می تواند انگیزش آنان را برای بروز چنین رفتاری افزایش دهد. همچنین واکفیلد و اسلوان اعتقاد دارند این رفتار تماشاگران آثار اقتصادی و درآمدزایی فراوانی در پی دارد که علاوه بر خرید بلیط می تواند شامل پرداخت هزینه پارکینگ، غذا، نوشیدنی، و یادگاری هم باشد و در کنار آن حمل ونقل، خرید و اجاره منزل و اتاق در هتل را هم شامل شود(۳۱).
۲- واکفیلد، بلادگت و اسلوان[۷۲](۱۹۹۶)، در تحقیقی که بر روی عوامل مؤثر بر رضایت تماشاگران در محیط استادیوم ورزشی انجام شد، نشان دادند که تماشاگران در مواردی احساس قرار گیری در شرایط ازدحام را می کنند که فضا و امکان دسترسی به محل های ورودی استادیوم محدود باشد. در مجموع با بررسی نیازهای بازدیدکنندگان می توان موارد مشکل ساز را شناسایی و بر طرف نمود. در صورتی که بتوان با نصب مونیتورهایی شرایط مشاهده بازی را برای این عده فراهم نمود و صف انتظار غذا را با نصب مسیرهایی نظم بیشتری داد، راحتی بیشتری را فراهم کرده ایم. شکل ظاهری و زیبایی استادیوم نیز روی رضایتمندی بازدید کنندگان مؤثر است. باید در خصوص نظر بازدیدکنندگان و انتظارات آنان در این باره تحقیق کرد. مدیران ورزشی نه تنها باید روی بازسازی و نوسازی و طراحی معماری استادیومها برنامه ریزی داشته باشند، بلکه در مورد رعایت اصول زیبایی شناسی آن نیز باید از کمک مشاوران ورزیده بهره گیرند. به کیفیت صفحه نمایش امتیازات [۷۳]و مدیریت صحیح آن در ارتباط با ارائه به موقع آمار بازی در طول بازی، در زمان های قبل از شروع مسابقه و در زمان بین دو نیمه بازی، همگی از مواردی هستند که روی میزان رضایتمندی تماشاگران و مدت حضور آنها در استادیوم اثر گذار است. پس باید از نگاه مشتریان به فضاهای ورزشی نگاه کرد و با تاکید بر روی عناصر ویژه فضاهای ورزشی می توان نگرش عموم و رفتار مصرف آنان را پیش بینی کرد(کیفیت خدمات ارائه شده شامل استرحتگاهها، جایگاهها و غرفه های دارای امتیازات یا حقوق بهره برداری جنبه های زیبایی شناسی استادیوم مانند سبک معماری آن را از عوامل مهم در ارتقای توجه به رویداد معرفی کردند) (۷۵).
۳- پودال(۱۹۹۹)، در پژوهشی در زمینه کانالهای بازاریابی در ورزشهای حرفه ای نتیجه گرفت که کانال های بازاریابی می تواند به صورت زنجیره ای افزایش یابد که شامل عناصری چون طراحی، ترکیب، بازاریابی توزیع و خرده فروشی است. سازمانها می توانند همه کارهای یاد شده را خودشان انجام دهند یا اینکه به کسانی واگذار کنند که می توانند مزایای رقابت را به دست گیرند. جایی که کانالهای بازاریابی در مرحله بازبینی و تغییر قرار گیرد، اعضای کانالها باید تجزیه تحلیل را ارائه کنند که رسانه ها پیشنهاد کرده اند در ورزش اعضای کانالهای اصلی شامل باشگاه های ورزشی، اعضای دولتی ملی و جهانی، شرکت های تلویزیونی و تبلیغ کنندگان هستنند. ارتباطاتی که میان اعضای شرکت در ورزش، باشگاه ها، تیم ملی و بینندگان تلویزیون وجود دارد، حمایت و در آمدهایی را نیز به دنبال دارد(۲۸).
۴- شانک (۱۹۹۹)، نیز در کتاب برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی ورزشی اشاره به تاسیس آژانسهای تهیه بلیط مانند آنچه که در زمینه تهیه بلیط هواپیما و قطار و تورهای سفر توریستی وجود دارد برای تهیه راحت تر بلیط و امکان تدارک راحتی و آسایش برای مصرف کنندگان داشته و معتقد است در صورتی که این آژانس ها با وظایف ترکیبی بازاریابی برای مسابقات، تبلیغات، حمایتهای فنی و ارائه خدمات جانبی به آنان در خدمات مصرف کنندگان قرار گیرند، توسعه مناسبی را برای تیمها و امکان عرضه خدمات شان فراهم خواهند دید(۶۹).
۵- هانس و دیوید (۱۹۹۹)، پژوهشی را در زمینه افزایش تمرکز بر عنصر مکان در آمیخته بازاریابی برای خدمات رسانی ورزشی وابسته به تسهیلات به انجام رسانیده اند. این پژوهش عنصر مکان را از سه نقطه نظر فضا زمانی، انسان شناختی و تماشاچیان ورزشی مورد بررسی قرار داده است. این مقاله ضمن مقایسه آمیخته بازاریابی در خدمات رسانی ورزشی وابسته به تسهیلات و خدمات رسانی ورزشی مستقل از تسهیلات، به این نتیجه می رسد که ضروری است هنگامی که با بازاریابی برای خدمات رسانی ورزشی وابسته به تسهیلات سروکار داریم به متغیر مکان جایگاه برجسته تری داده شود(۵۰).
۶- ماهونی و هووارد(۲۰۰۱)، به مدیریت مالی خلاق(ورود به بازار سهام) و اداره به صورت شرکت سهامی همسازی و وحدت سازمان ها،برای توسعه بازار ورزش حرفه ای، فراهم آوری امکان خرید بلیط مسابقات از طریق اینترنت و اتصال کاربران هوادار برای بر قراری ارتباط با بازیکنان و مربیان، به سایت های اختصاصی باشگاه ها، که می تواند از سوی دیگر تیم ها نیز مورد الگو برداری قرار گیرد، تاکید دارند(۳۰).
۷- هرناندز (۲۰۰۲)، در کتاب مدیریت ساز مان های ورزشی بیان می کند ایجاد تشکیلاتی متمرکز برای برنامه ریزی در زمینه کانال های توزیع و با وظایف تحقیقات بازاریابی و ارزش گذاری نشان تیم ها برای تعیین قیمت تبلیغات و قراردادهای حمایت مالی از جمله فعالیت هایی است که حلقه تولید و عرضه را کاملو فعالیت های بازاریابان و مدیران را کامل می نماید(۵۱).
۲-۲-۲-۲-۳- مروری بر تحقیقات صورت گرفته پیرامون عنصر «ترویج» در آمیخته بازاریابی ورزشی
۱- کازنز[۷۴] و اسلک[۷۵] (۱۹۹۶)، مطالعه ای را تحت عنوان “استفاده از اسپانسر شیپ ورزشی برای نفوذ به بازارهای محلی” به انجام رسانده اند. این محققان اهداف خود را از انجام این مطالعه این طور بیان می نمایند که: بسیاری از مالکان فروشگاه های ارائه غذاهای آماده امروزه از حمایت ورزشی برای نفوذ به حوزه بازارهای محلی استفاده می نمایند، بر این مبنا هدف از این مطالعه نحوه تصمیم گیری این مؤسسات برای حمایت از ورزش و خواست ها و مقاصد آن ها از وارد شدن به این حوزه می باشد. بر این اساس مصاحبه هایی با ۱۱ شرکت ارائه غذاهای آماده حمایت کننده از ورزش صورت گرفته و سایر اطلاعات نیز از مدارک و مستندات شرکت در راستای این بررسی صورت می گیرد و نتایج آن ارائه می گردد، به عنوان مثال مشخص می گردد که ساختار و فرهنگ سازمانی رستوران های زنجیره ای از عوامل مهم تأثیرگذار بر نحوه تصمیم گیری در ارتباط با شکل حمایت از ورزش می باشد(۳۱).
۲- کوپلند [۷۶]و دیگران(۱۹۹۶)، نیز معتقدند پوشش رسانه ایی رویدادها یکی از فاکتورهای مهم در تصمیم گیری مدیران برای حمایت از رویدادها است. آنان اظهار می دارند اگرچه پوشش تلویزیونی عامل مهمی است، ولی نگرش رسانه ها به خصوص تلویزیون می تواند اهمیت زیادی داشته باشد(۴۵).
۳- همچنین کاوسنس و اسلاک (۱۹۹۶)، مناسب ترین شیوه تشویق تماشاگران به تماشای مسابقات را ترکیب حمایتهای مالی، صحه گذاری و تبلیغات دانسته اند(۳۰).
۴- آمیس ، پانت و اسلک (۱۹۹۷)، با بررسی چگونگی استفاده از حمایت مالی جهت کسب مزیت رقابتی پایدار نسبت به سایر رقبا و در بیان نتایج تحقیق خود اظهار می کنند: در صورتی که گروه ورزشی مورد نظر بخواهد پس از اتمام قراردادش حامی دیگری را جایگزین نماید، منابع کمی در دسترس اش خواهد بود. پس به همین دلیل در هنگام انعقاد قرارداد با حامیان خود باید نهایت دقت را با تمام ملاحظات صورت داده و به نفع شرکت حامی و گروه ورزشی مورد نظر است که قرارداد موفق خود را انحصاری، طولانی تر و در صورت اتمام، مدت آن را تمدید نمایند(۳۴).
۵- مک دونالد و راش (۲۰۰۰)، در بررسی خود بر روی اثرات فعالیتهای تشویقی و ترفیعی بر روی میزان تقاضا اظهار می دارند در شرایط مساوی در هر بازی با فعالیتهای ترویجی، ۱۴ درصد به تعداد تماشاگران افزوده می شود(۵۷).
۶- شاو[۷۷] و آمیس (۲۰۰۱)، به دلیل اینکه مطالعات بر روی نابرابری توزیع سرمایه گذاری در ورزش زنان و مردان بسیار کم است و نیز به دلیل افزایش هزینه حمایت از تیم های ورزشی و افزایش روزافزون برنامه ریزی استراتژیک برای چنین سرمایه گذاری هایی، به بررسی مفهومی و عملیاتی برخی از دلایل ممکن برای این نابرابری پرداختند. آنان اظهار می دارند نگاه رسانه ها به رویدادهای ورزشی مردان رو به گسترش است و , به خاطر ارزش ذاتی بالای ورزش مردان نسبت به زنان است. این دو محقق در بررسی خود به این نکته اشاره می کنند که حتی تحقیقات روی حمایت مالی در ورزش مردان بیشتر از مطالعات مشابه ر ورزش زنان است(۷۰).
۷- کلاوسن و میلر(۲۰۰۱)، تحقیقی روی توسعه و رشد صنعت شرط بندی در ایالات متحده طی دهه ۱۹۹۰ انجام دادند کانون توجه آنها در تحقیق مورد نظر بر شرط بندی ورزشی و شرط بندی ورزشی از طریق اینترنت به عنوان یکی از زمینه های در حال رشد صنعت شرط بندی بود. آنان در بررسی خود بیان می کنند که شرط بندی قانونی با رشد ۱۶۰۰ درصدی از سال ۱۹۷۶ بستر امنی در هزاره جدید فراهم آورده به طوری که در مسابقات اسب دوانی، اتومبیل رانی و انواع رشته های ورزشی و همچنین شرط بندی از طریق اینترنت افراد زیادی را به خود مشغول داشته است. این محققان اعلام می کنند در سال ۱۹۹۷ از ۸/۸۱ میلیارد دلاری که در بخش سرگرمی صرف شده، ۱/۳۰ میلیارد دلار آن در شرط بندی بوده است. رویکرد آنان در این تحقیق، معرفی شرط بندی به عنوان یک سرگرمی بی ضرر می باشد. یکی از دلایلی که رویکرد جدید به شرط بندی را بیشتر مورد قبول جامعه می سازد، اجازه دولت و صحه گذاری عوامل مسؤل بر صنعت شرط بندی می باشد(۴۴).
۸- فران(۲۰۰۲)، طی مقاله‌ای آگهی‌های تبلیغاتی را در تلویزیون اسپانیا بررسی کرده است. وی به دنبال این مطالب بوده است:
الف. مطالعه در مورد یکی از رسانه‌های گروهی به نام تلویزیون که ویژگی خاص انتقال پیام‌های مورد نظر تبلیغاتی را دارد.
ب. مطالعه درمورد تکرار و زمان پخش و حسی که پیام ایجاد می‌کند. به ویژه در حیطه‌ی ورزش‌هایی که خارج از شهر برگزار می‌شود.
ج. فراهم نمودن دستورالعمل‌هایی جهت پخش آگهی‌ها که منطبق بر ضوابط و مقررات مورد تأیید وزارت تربیت بدنی و فعالیت‌های تفریحی کشوراسپانیا است.
این محقق اقدام به ضبط ۴۴ آگهی تجاری در خصوص فعالیت‌های ورزشی خارج از شهر نمود و به بررسی سه هدف فوق پرداخت. او بدین نتیجه رسید که از طریق تحلیل محتوای آگهی‌های پخش شده می‌توان انبوهی ازپیام‌ها را دریافت که به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر بیننده اثر خواهد داشت. این تأثیر معمولاً ناخودآگاه است. فران به این نتیجه دست یافت که : از آن جا که تلویزیون در اسپانیا، حدود «۹۰ درصد» مردم را مخاطب قرار می‌دهد، لازم است تدابیری جهت برقراری ارتباط‌های حرفه‌ای این رسانه‌ با مسئولان تربیت‌ بدنی کشور اتخاذ گردد(۱۱).
۹- بنت[۷۸] ، هنسون[۷۹] و زیهانگ[۸۰] (۲۰۰۳)، پژوهشی را تحت عنوان “اسپانسرشیپ در ورزش های رزمی” به انجام رسانیده اند. به اعتقاد این محققین، ورزش های رزمی به عنوان ورزش های عموما انفرادی در طول چند سال اخیر از رشد و گسترش بالایی برخوردار بوده است. حمایت کنندگی از رویدادهای مربوط به این قبیل ورزش ها نیز همانند این ورزش ها در طول سالیان اخیر رشد چشمگیری را تجربه نموده است. این قبیل حمایت کنندگی بیشتر در ارتباط با وقایع و رویدادهای ورزشی صورت گرفته است که به صورت تلویزیونی پخش شده اند. بررسی این محققان در این زمینه نشان می دهد که صنعت مربوط به این ورزش ها بسیار گسترده و در حال گسترش بیشتر نیز می باشد و هنوز بسیاری از حامیان از منافع تبلیغات در این زمینه غافل مانده اند. این محققان در مطالعه خویش در مجموع سعی دارند که خلاء کمبود تحقیقات در بحث حمایت کنندگی از این قبیل ورزش ها را تا حدودی بهبود ببخشند(۳۷).
۱۰- مدوکس[۸۱] (۲۰۰۳)، پژوهشی را با عنوان “اسپانسرشیپ ها امروزه بخشی از آمیخته رسانه اند” به انجام رسانده اند. امروزه بازاریابان و برنامه ریزان رسانه ای به طور فزاینده ای در جستجوی فرصت های حمایت کنندگی نوآورانه در تلاش برای دستیابی به مخاطبین هدف خویش می باشند. این مطالعه به بررسی فعالیت های مربوط به حمایت کنندگی توسط یکی از آژانس های رسانه ای در کشور امریکا می پردازد و این موضوع را از زوایای مختلف و بر اساس دیدگاه های بازاریابی و رسانه ای مورد تحلیل و بررسی کارشناسانه قرار می دهد(۳۱).
۱۱- توآتس،۲۰۰۳، در مقاله‌ای با عنوان «توسعه‌ی حمایت از ورزش از سوی کمپانی‌های مطرح کانادایی»، مطالب جالبی را ارائه می‌دهد: برداشت‌ها و برخوردهای متفاوتی در خصوص چنین حمایت‌هایی وجود دارد. او در این تحقیق از طریق برنامه‌های کاملاً موفق یا ناموفق به عوامل اساسی و اصلی در موفقیت یا عدم موفقیت چنین کمپانی‌هایی(حامیان مالی ورزش) پی‌برد.
این عوامل عبارت بودند از :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:43:00 ق.ظ ]




شکل ۲- ۱- سلسله‌مراتب همراستایی در ساختار سازمانی (کتوریا و همکاران، ۲۰۰۷)
کتوریا و همکاران (۲۰۰۷، ص. ۵۰۵) همراستایی عمودی را “پیکره‏بندی و هم‏‏آراست نمودن[۴۸] استراتژی‏ها، اهداف، برنامه‏های اقدام[۴۹] و تصمیمات در میان سطوح مختلف سازمان” و همراستایی افقی را “هماهنگی تلاش‏ها در طول سازمان‏” عنوان می‏کنند و معتقدند “همراستایی افقی در درجه اول متناسب با سطوح پایینی سلسله‌مراتب استراتژی می‏باشد“.

۲-۲-۲-۴- ساختارهای همراستایی

مفاهیم و متغیرهایی که جهت مطالعات همراستایی انتخاب می‏شوند، می‏توانند با توجه به ساختاری که در آن از این مفاهیم و متغیرها استفاده می‏شود، معانی متفاوتی به ساختار همراستایی مدنظر بدهند. در این مطالعه، سه ساختار کلی با توجه به پیشینه مطالعات (ونکاترمن و کامیلوس، ۱۹۸۴؛ پریتو و کاروالهو، ۲۰۱۱) مدنظر قرارگرفته است:
همراستایی استراتژیک بُرونی[۵۰] به ایجاد سازگاری مابین ظرفیت‏ها، منابع و استراتژی‏ها با محیط بیرونی سازمان اطلاق می‏شود.
همراستایی استراتژیک درونی[۵۱] به بسیج[۵۲] منابع داخلی، اعم از مشهود و نامشهود، در جهت پیاده‏سازی استراتژی تدوین‌شده برای سازمان اطلاق می‏گردد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همرایی استراتژیک[۵۳]، که گاهی نیز به‌عنوان یکی از ابعاد همراستایی استراتژیک داخلی دسته ‏بندی می‏شود، به‌عنوان یک توافق و اجماع نظر در جهت تدوین و پیاده‏سازی استراتژی سازمان تعریف می‏شود (پریتو و کاروالهو، ۲۰۱۱).
در مرور ادبیات مرتبط حوزه همراستایی استراتژیک (بخش ۲-۳)، دلیل انتخاب این دسته ‏بندی ساختاری بیش‏تر تشریح خواهد شد.

۲-۲-۲- کارت امتیازی متوازن[۵۴]

کارت امتیازی متوازن ابتدا در زمینه روش‏های نوین سنجش عملکرد سازمان‏ها شکل گرفت (کاپلان و نورتون،۱۹۹۲). با گذشت زمان و توسعه و تکامل آن، به‌مرور از یک ابزار سنجش و اندازه‏گیری عملکرد، به یک نظام مدیریت استراتژیک تبدیل شده است. کارت امتیازی متوازن استراتژی سازمان را از چهار منظر کلیدی «مالی[۵۵]»، «مشتری[۵۶]»، «فرآیندهای داخلی[۵۷]» و «رشد و یادگیری[۵۸]» مورد تحلیل و ارزیابی قرار می‏دهد (کاپلان، ۲۰۰۸؛ فرهنگ‏فر و خورشیدی، ۱۳۹۲). جهت پیاده‏سازی استراتژی، اهداف و شاخص‏های عملکردی، در چارچوب این چهار منظر تعریف می‏شوند. این چهار منظر از یکدیگر مستقل نیستند، بلکه دربردارنده یک رابطه علی و معلولی مشخص مابین یکدیگر هستند (شکل ۲-۲). این روابط علت و معلولی در سازمان توسط نقشه استراتژی[۵۹] ترسیم و توصیف می‏شود.
شکل ۲- ۲- روابط علت و معلولی در BSC (کاپلان و نورتون، ۲۰۰۱ الف)
نقشه استراتژی، داستان خلق ارزش سازمان را با بهره گرفتن از چهار منظر فوق، به تصویر می‏کشد. این نقشه گفتمان میان افراد را در فرایند مدیریت سازمان تسهیل می‏کند(چهارسوقی و مشایخی، ۱۳۸۷).

۲-۲-۳-۱- چهار منظر مدل کارت امتیازی متوازن

مدل کارت امتیازی متوازن همواره با یک چارچوب چهاروجهی در روند توسعه‏ای خود توصیف شده است؛ که این وجوه در ادبیات موضوعی به شکل زیر توصیف شده اند:
معیار مالی: ارزیابی متوازن وجه مالی و حداکثر کردن سود را به‌عنوان هدف نهایی یک بنگاه اقتصادی در نظر می‏گیرد
معیار مشتری: در استراتژی کسب‏وکار، چگونگی ایجاد تمایز یک سازمان از رقبایش جهت جذب، حفظ و تعمیق روابط با مشتریان موردنظر اهمیت بسیاری دارد.
معیار فرایند داخلی: منظور آن دسته از معیارهایی هستند که باید برای ایجاد رضایت این ذینفعان و مشتریان، در فرایند داخلی شرکت وجود داشته باشند. این بعد، موجب تقویت دو بعد قبلی می‏شود.
معیار رشد و یادگیری: به آن دسته از اقداماتی اطلاق می‏شود که باید در رشد و یادگیری و آموزش کارکنان به کار گرفته شود تا از این راه، وضعیت مطلوب ازنظر ذینفعان و مشتریان معیار رشد و یادگیری، با تکیه‌بر توانمندی کارکنان، کیفیت سیستم اطلاعاتی سازمان و چیدمان ابزار و تجهیزات آن برای دستیابی به اهداف، تحقق یابد (فرهنگ‎‏فر و خورشیدی، ۱۳۹۲) .

۲-۲-۳- همسویی در مدل کارت امتیازی متوازن

روند توسعه و معرفی همسویی، بیش‏تر درنتیجه‏ی تشریح و توسعه اصول پنج‏گانه‏ی سازمان‏های استراتژی محور بود که کاپلان و نورتون (۲۰۰۱، الف) برای سازمان‏های موفق با ساختار BSC برشمرده بودند: ۱٫ بسیج[۶۰]، ۲٫ ترجمه استراتژی، ۳٫ همسویی سازمانی، ۴٫ انگیزش کارکنان و ۵٫ اداره کردن/حکمرانی[۶۱] (شکل۲-۳).
شکل ۲- ۳- اصول ۵ گانه سازمان‏های استراتژی محور (کاپلان و نورتون، ۲۰۰۱ الف)
در ادامه انواع همسویی‏های شناسایی‌شده در مبحث کارت‏ امتیازی متوازن از مطالعات آقایان کاپلان و نورتون، در طول توسعه مدل خود، ارائه می‏گردد (کاپلان و نورتون، ۲۰۰۶، ۲۰۰۸):
تناسب استراتژیک، به سازگاری داخلی فعالیت‏هایی گفته می‏شود که عناصر متمایزکننده[۶۲] استراتژی را پیاده می‏کنند.
همسوسازی سازمانی، نحوه ایجاد هم‏افزایی سازمانی در چهار منظر کارت امتیازی متوازن را جهت دستیابی به اقتصاد مقیاس و قلمرو بررسی می‏کند.
همسویی منابع انسانی، ارتباطات استراتژی و همسویی اهداف فردی و پاداش‏ها با اهداف واحد کسب‏وکار و بنگاه را تشریح می‏کرد
همسویی سیستم‏های کنترل و برنامه‎‏ریزی سعی در مرتبط ساختن سیستم‏های مدیریت برنامه‏ ریزی، عملیات و کنترل با استراتژی دارد.
همسویی استراتژی با مدیریت فرآیندها، به‌عنوان زیرمجموعه‌ای از همسویی سیستم‏های کنترل و برنامه‏ ریزی، پیوند استراتژی را با طرح‏ریزی عملیات بررسی می‏کند.
همسویی استراتژی با منابع سازمانی، نیز به‌عنوان زیرمجموعه‏ای دیگر از همسویی سیستم‏های کنترل و برنامه‏ ریزی، در کنار همسویی استراتژی با مدیریت فرآیندها قرار می‏گیرد و به دنبال رویکرد یکپارچه‏ای جهت پیوند برنامه استراتژیک با پیش‌بینی هزینه‏ ها در زمینه منابع عملیاتی و سرمایه‏ای می‏باشد.
با مروری که بر ساختارهای شناسایی‌شده در همراستایی کارت امتیازی متوازن صورت گرفت، این ساختارها به‌طور مفصل‏تر (در بخش ۲-۴) مرور خواهند شد تا در کنار سایر مطالعات صورت گرفته در هر حوزه، بررسی و جایگاه هر ساختار در ادبیات پژوهش مشخص شود.

۲-۳- مرور پژوهش‏ها در حوزه همسویی استراتژیک

تناسب[۶۳] و همراستایی[۶۴] ازجمله مباحث موردتوجه محققان در زمینه مدیریت استراتژیک، طی سال‏های متمادی بوده است (ونکاترمن و کامیلوس، ۱۹۸۴، ونکاترمن، ۱۹۸۹، پاول، ۱۹۹۲ و کتوریا و همکاران، ۲۰۰۷).
در تحقیق حاضر، سعی شده است تا بامطالعه مقالات مروری[۶۵] شاخص، یک دسته‌بندی مناسب برای مطالعات صورت گرفته در زمینه همراستایی استراتژیک عنوان شود. مبنای پژوهش در انتخاب مقالات شاخص، تعداد ارجاعات[۶۶] داده‌شده به مقاله بوده است.
در یکی از شاخص‏ترین و اولین مطالعات جامع، ونکاترمن و کامیلوس (۱۹۸۴) مطالعات این حوزه را مبتنی بر دو بعد مهم دسته‌بندی کرده‌اند: مفهوم‏ ذهنی تناسب[۶۷]و دامنه ایجاد تناسب[۶۸].
سیگلکف (۲۰۰۱) نیز جهت ارائه چارچوب پیشنهادی خود، دو نوع همراستایی درونی و برونی را جهت بررسی رابطه همسویی با اینرسی سازمانی[۶۹] در زمان روبرو شدن با تغییرات محیطی ارائه می‏دهد. او معتقد است که تغییرات محیطی تأثیر جداگانه‏ای بر روی همراستایی درونی و همراستایی برونی دارد.
کتوریا و همکاران (۲۰۰۷)، مطالعات حوزه همراستایی استراتژیک را در راستای فرم‏های ایجاد همراستایی، در دو دسته همراستایی عمودی و افقی، دنبال می‏کند. آن‏ها معتقدند استراتژی می‏بایستی در چهار سطح کلان[۷۰]، کسب‏وکار[۷۱]، عملیاتی[۷۲] و درون عملیاتی[۷۳] دنبال شود(کتوریا و همکاران، ۲۰۰۷- شکل ۲-۲).
در مقاله پریتو و کاروالهو (۲۰۱۱)، دسته ‏بندی جامعی از ساختارهای همراستایی استراتژیک می‏توان دید. آن‏ها ضمن اشاره به برخی از مطالعات فوق‏الذکر، اظهار می‏دارند بسته به مؤلفه‌ها و ساختارهایی که همراستایی مابین آن‏ها دنبال می‏شود، سه دسته‌بندی زیر قابل رصد می‎‏باشند:
همراستایی استراتژیک درونی
همراستایی استراتژیک برونی
همرایی استراتژیک
با اقتباس از پریتو و کاروالهو (۲۰۱۱) این ساختار سه‏گانه در دسته ‏بندی ساختارهای همراستایی استراتژیک در این پژوهش، جهت مرور پیشینه مطالعات، مدنظر قرار خواهد گرفت (شکل ۲-۴).
شکل ۲- ۴- ساختار پژوهش‏ها در حوزه همراستایی استراتژیک
خلاصه مطالعات در جدول ۲-۱ قابل‌بررسی می‏باشد.
جدول ۲- ۱- مطالعات با دسته ‏بندی ساختارهای همراستایی

دسته ‏بندی ارائه‌شده/ قالب پژوهش

محقق/ پژوهش

مفهوم ذهنی تناسب: ۱٫ مضمون تناسب ۲٫ روند تعاملات
دامنه ایجاد تناسب: ۱٫ برونی ۲٫ درونی ۳٫ یکپارچه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:42:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم