کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



-D

۴-

-۳۶ to -71

اثرات و تغییرات منفی زیاد

-E

۵-

-۷۲ to -108

فصل چهارم:
نتایج
فصل چهارم: نتایج
در این فصل مراحل انجام پژوهش حاضر که منجر به حصول نتایج گردیده است، بطور خلاصه در بندهای ذیل ارائه شده و توضیحات تفصیلی آنها نیز در ادامه ارائه گردیده است.

  • انتخاب اثرات محیط­زیستی از پروژه ساخت و بهره ­برداری از مجتمع پتروشیمی اراک
  • انتخاب معیارهای مناسب جهت بررسی اهمیت اثرات محیط­زیست در پروژه مجتمع پتروشیمی اراک
  • انتخاب مقیاس­های مناسب جهت کمی­سازی معیارها
  • کنترل هماهنگی ارزش­ها
  • تعیین وزن مناسب معیارها
  • تعیین طبقات پیشنهادی به منظور طبقه ­بندی آثار
  • طبقه ­بندی اثرات بر اساس مدل پرومته
  • رتبه ­بندی گزینه­ های فاز ساختمانی و بهره ­برداری در نرم­افزار Decision Lab
  • طبقه ­بندی اثرات پروژه ساخت و بهره ­برداری از مجتمع پتروشیمی اراک به روش پاستاکیا
  • مقایسه نتایج طبقه ­بندی اثرات با روش پرومته با نتایج حاصل از روش پاستاکیا

۴-۱- انتخاب اثرات محیط­زیستی از پروژه ارزیابی ساخت و بهره ­برداری مجتمع پتروشیمی اراک
بر اساس الگوی انجام این تحقیق، اثرات منفی در فاز ساختمانی و بهره ­برداری جهت اجرای مدل و مقایسه در نظر گرفته شده است. سعی شده که اثرات با تاثیر و اهمیت بیشتر انتخاب شوند، این اثرات پرسشنامه­ای را تشکیل داده و در پیوست ۲ اضافه گردیده است.
۴-۲- انتخاب معیارهای مناسب جهت بررسی اهمیت اثرات محیط­زیست در پروژه مجتمع پتروشیمی اراک
به منظور انتخاب معیارهای مناسب، معیارهای موجود در مراجع علمی داخل و خارج از کشور مورد بررسی قرار گرفته­اند. در نهایت پس از بررسی جداول و میزان تکرار معیارها و همچنین مطابقت با روش‌های ارزیابی در ایران، معیارهای شدت، دامنه، تداوم، اثر تجمعی، راهکار کاهش، منفی یا مثبت، مستقیم یا غیر­مستقیم و برگشت­پذیری اثر جهت بررسی اهمیت اثرات محیط­زیستی برای مدل پرومته انتخاب گردیدند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-۳- انتخاب مقیاس­های مناسب جهت کمی­سازی معیارها
از آنجا که لازم است تا ارزش کلیه معیارها به شکل کمی تبدیل شود، لذا بر اساس روش­های موجود، مقیاس ۱ تا ۳ جهت امتیاز­دهی به معیارها تعریف گردید. با توجه به ماهیت منفی اثرات انتخاب شده، تمامی این معیارها در دسته­ کاهشی قرار می­گیرند. جدول مربوط به این قسمت در توضیحات موجود در پیوست ۲ ارائه شده است.
همچنین پس از تکمیل پرسشنامه ذکر شده توسط نگارنده و سایر کارشناسان بر اساس محیط پروژه مورد بررسی، میانگین هندسی نتایج حاصل به صورت جدول­های ۴-۱ و ۴-۲ نشان داده شد.
جدول ۴-۱- میانگین هندسی حاصل از پرسشنامه ­ها در فاز ساختمانی

میانگین هندسی

شدت

دامنه

تداوم

تجمعی

راهکار کاهش

منفی یا مثبت

مستقیم یا غیر مستقیم

برگشت پذیری اثر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 07:37:00 ق.ظ ]




ایمن، مضطرب – دو سو گرا (مقاوم)، اجتنابی – مضطرب، و گم گشته/ در هم ریخته (آینورث، بلهار، واترز و وال، ۱۹۷۸؛ مین و سولومون، ۱۹۹۰). بعضی از اندازه‌گیریها به منظور مطالعه الگوهایی در ارتباطات دلبستگی در کودکان بزرگتر، دانشجویان و بزرگسالان، عموماً با تمرکز زیاد روی فرآیندهای شناختی راهبردهای تدبیری دارند. تصورات جذاب بالبی (۱۹۸۰) در باره (محرومیت پردازش اطلاعات دفاعی) این اندازه‌ها می توانند به بررسی گسستگی به عنوان شاهدی در پدیده‌های مختلف زبان شناختی و رفتاری رسیدگی کنند. (e. j .، مین، کاپلان و کسیدی، ۱۹۸۵). در یک تغییر از سیستم مین از سنجش دلبستگی بزرگسال، بارتولومیو و هورو وتیز چهار طبقه از سبک دلبستگی بزرگسال پیشنهادی و معتبر را که به عنوان ایمن، پریشان، انفصالی و ترسان توصیف کردند.
(بارتولومیو، ۱۹۹۰؛ بارتولومیو و هورو وتیز، ۱۹۹۱؛ گریفین و بارتولومیو، ۱۹۹۴؛ هورو وتیز، روزنبرگ و بارتولومیو، ۱۹۹۳؛ شارف و بارتولومیو، ۱۹۹۴). مدل مفهومی بارتولومیو و ابزارهای سنجش به منظور شناخت و رفتار دلبستگی جاری درباره شکل‌های دلبستگی همسالان، مادامی که کار مین در اختیار سنجش (حالتی از ذهن درباره دلبستگی بزرگسال)، با تمرکز بر روی ارتباطهای کودک – والد بود، طراحی شده‌اند (مین، ۱۹۹۱؛ به نقل از کو و همکاران، ۱۹۹۵).
در صورتی که در کار بالبی (۱۹۶۹/ ۱۹۸۲، ۱۹۷۳، ۱۹۸۰)، آینورث، مین و دیگران هم چنین سیستم طبقه بندی بزرگسال بارتولومیو روی ساخت کار هازن و ، شیور و ارتباطشان، که مطالعه یی از چشم اندازه نظری – دلبستگی روی ارتباطهای رمانتیک بزرگسال داشتند، زمینه یابی شد (هازن و شافر، ۱۹۸۷، ۱۹۹۰؛ شاور، هازن و برادشو، ۱۹۸۸؛ شافرو هازن، ۱۹۸۸). برنان، شافر، و توبی (۱۹۹۱) مدل چهار طبقه‌ای هورو ویتزو بارتولومیو را تکرار و تصدیق کردند و به علاوه یافته‌های بالینی و روان سنجی را در حمایت آن متقاعد کردند (شکل ۱).
دیدگاه مثبت از شکل‌های دلبستگی؛ اجتناب پایین

دلمشغول با ارتباطات دلبستگی و روابط

ایمن راحت با دلبستگی و خود مختاری

دلبستگی ترسان و خود مختاری؛ اجتناب از لحاظ اجتماعی

انفصالی ارتباطات دلبستگی مهم

دیدگاه منفی از شکل های دلبستگی؛ اجتناب بالا
نکته: این مدل مفهومی از لحاظ روان سنجی بوسیله مطالعاتی که دو بعد اساسی را نشان می دهد تکرار شده است:
(۱) ایمن – نا ایمن، با نا ایمنی گسترده در تناظر با دلبستگی ترسان و ، (۲) راهبردهای انطباق یا دفاع به کار برده شده توسط برخی آزمودنی‌ها به منظور تعدیل ناقص نا ایمنی، اعتماد به خود وسواسی (سبک دلبستگی انفصالی)یا جستجوی خود وسواسی (سبک دلبستگی دلمشغول) اقتباس از بارتولومیو (۱۹۹۰)، برنان، شیور و توبی (۱۹۹۱)، بالبی (۱۹۷۳).
اگرچه بسیاری از نویسنده‌ها سبک های دلبستگی به عنوان طبقات یا انواع نا پیوسته را مورد بحث قرار دادند، شواهد روان سنجی در تحقیق ذکر شده در بالا گرایش به حمایت مدل ترکیبی از دو بعدهای پیوستاری، با نمونه های نخستین چهار سبک عمده وصف شده که ترکیبات مختلفی از وضعیت‌های این ابعاد را مجسم می کنند.
آنها با یک سبک دلبستگی ایمن غالب با نزدیکی و وابستگی به یکدیگر آسوده خاطر هستند، و قادرند چالش های جدید شخصی‌شان را بدون اضطراب ناتوان کننده جستجو کنند. آنها در هر دو شکل دلبستگی اضطرابی و اجتنابی پایین هستند. آنها با سبک دلبستگی اجتنابی- ترسان غالب بازداری و اضطراب قابل ملاحظه ای را نشان دادند، در نزدیکی یا وابستگی به یکدیگر و اعتماد به خود، سخت اعتماد پیدا کردن به خود و دیگران، نشان دادن اضطراب و اجتناب بالا، راحت نیستند. نمونه نخستین افراد اجتنابی- انفصالی اعتماد به خود وسواسی و انکار هر علاقه ای در نزدیکی یا آشنایی با شکل های دلبستگی را اثبات کردند. آنها اطلاعاتی که رفتارهای دلبستگی را راه اندازی می کنند (.i. e، از دیگران حمایت و مجاورت را جستجو کنید)، و اضطراب پایین و اجتناب بالا را نشان می دهند، خارج کردند. از سوی دیگر، تضادشان با سبک پریشان غالب رفتار دلبستگی غالباً وسواسی را برای جستجو و مهیا کردن مراقبت و نزدیکی آشکار می کند. این افراد اضطراب بالا همراه با اجتناب پایین را نشان می دهند (کو و همکاران، ۱۹۹۵).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲ – ۱۲- دلبستگی و آسیب شناسی روانی در دوره نوجوانی
نوع رابطه دلبستگی فرد در دوران کودکی از عوامل مؤثر در ایجاد آسیب های روان شناختی در دوره‌های بعدی زندگی محسوب می شود بسیاری از پژوهش‌های انجام شده در حیطه دلبستگی بخصوص در سالهای اخیر بر روی این نوع تاثیر متمرکز بوده‌اند. نتایج اغلب این تحقیقات نشان داده‌اند که دلبستگی نا ایمن در دوران کودکی به اختلال‌های روانی متعددی در دوره نوجوانی و جوانی منجر می شوند. در ذیل برخی از این اختلال‌ها و نقش دلبستگی در ایجاد آنها بررسی می شود. (به نقل از خانجانی، ۱۳۸۴).
۲-۱۲-۱- اختلال رفتارهای ضد اجتماعی:
اسمال بون[۱۳۸] و دادز[۱۳۹] (۲۰۰۰) به بررسی رابطه بین دلبستگی و رفتار جنسی تحمیلی پرداختند. آنها دلبستگی دانشجویان پسر زیر دیپلم را با مادر و با پدر در دوران کودکی، و در دوره بزرگسالی، رفتارهای ضد اجتماعی، پرخاشگری، تجاوز جنسی را از طریق مقیاس های خود سنجی ارزیابی کردند. این نتایج نشان دادند که دلبستگی نا ایمن بخصوص دلبستگی اجتنابی جوان پسر با پدر در دوران کودکی به رفتارهای ضد اجتماعی و تجاوز جنسی منجر می شود. این یافته‌ها با فرضیه‌های جرم شناسی که مبتنی بر ارتباط بین تجارب آسیب زای اولیه خانوادگی با ارتکاب جرم در نوجوانی است، هماهنگ است. (همان منبع).
۲-۱۲-۲- اختلال بی اشتهایی روانی
یکی از اختلال‌های روانی شایع در دوره نوجوانی بی اشتهایی روانی[۱۴۰] است. مطالعات تجربی و بالینی مؤید آنند که در افراد مبتلا به اختلالهای تغذیه‌ای[۱۴۱] وجود دلبستگی نا ایمن مشترک و متداول است. بیشتر مطالعات بالینی به بررسی تعامل‌های دختر – مادر پرداخته‌اند. وارد و همکاران (۲۰۰۱) کیفیت دلبستگی بیمارانی را که مبتلا به بی اشتهایی روانی شدید بودند و مادران آنها را مورد ارزیابی قرار دادند. دلبستگی ۲۰ بیمار جوان مبتلا به بی اشتهایی روانی و مادران آنها از طریق AAI بررسی شد.
وضعیت روان شناختی دختران جوان و مادران به وسیله متخصصان بالینی با تجربه درجه بندی شد. ۹۵% از دختران و ۸۳% از مادران در AAI نا ایمن درجه بندی شدند. ۷۹% از دختران و ۷۰% از مادران دلبسته انکار کننده یا فاصله جو بودند. در هر دو گروه (مادران و دختران) سطح کنش‌های تأملی و اندیشیده پایین[۱۴۲] و نمرات آرمانی سازی[۱۴۳] بالا بود. همچنین شاخص فقدان حل نشده[۱۴۴] در مادران (۶۷%) بالا بود. بنابراین به خوبی می توان دریافت که در میان دانشجویان مبتلا به بی اشتهایی روانی سطح بالایی از نا ایمنی دلبستگی وجود دارد. و این در حالی است که مادران این دانشجویان نیز خود درجه بالاتری از نا ایمنی را نسبت به جمعیت بهنجار نشان می دهند. این احتمال وجود دارد که مشکل در پردازش هیجانی و فقدان حل نشده مادران به دختران آنها منتقل شود و سبب نابهنجاری‌های روان شناختی در دوره نوجوانی بخصوص در جنس مونث گردد. اووربک[۱۴۵] و همکاران (۲۰۰۳) در پژوهشی که در مورد ۵۶۸ جوان ۱۹-۱۵ ساله مبتلا به اختلالات هیجانی انجام دادند به این یافته دست یافتند که بین دلبستگی والدین و اختلالات هیجانی دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد. (به نقل از خانجانی، ۱۳۸۴).
۲-۱۲-۳- اختلال افسردگی
یکی دیگر از اختلال های روانی شایع در میان دانشجویان افسردگی و در نهایت افکار انتحاری است. در زمینه افسردگی و رابطه آن با کیفیت دلبستگی نظریه‌ها و پژوهش‌های جالبی وجود دارد. پژوهشهای دی فیلیپ‌پو و اورهولسر (۲۰۰۲) نشان داد که شروع و روند پیشروی نشانه های افسردگی توسط عوامل مختلف بین فردی دیگر تحت تاثیر قرار می گیرد. نظریه دلبستگی یک چهارچوب تحولی را برای درک ارتباط بین نشانه شناسی افسردگی و نا ایمنی دلبستگی جوان – والد و سپس به شریک احساس فراهم کرده است.
به همین دلیل در برخی از تحقیقات بر رابطه بین افسردگی با دلبستگی و سپس تاثیر این موضوع بر ارتباط با والدین و روابط احساسی فرد و در نهایت سازگاری زناشویی در آینده متمرکز شده‌اند. دی فیلیپ‌پو و همکارش در پژوهش این ارتباط را در ۸۴ بیمار جوان مبتلا به افسردگی بررسی کردند. دلبستگی اجتنابی (اما نه دلبستگی اضطرابی) واسطه ارتباط بین نشانه های افسردگی فعلی و خاطرات بیمار از روابطش با والد جنس مخالف بود. بنابراین با دستیابی به این یافته‌ها می توان با بهره گرفتن از نظریه دلبستگی به روی آورد‌های درمان گری افسردگی در حیطه زناشویی و دیگر روابط احساسی طولانی مدت کمک کرد (به نقل از خانجانی، ۱۳۸۴).
۲-۱۲-۴- الگوهای رفتار مرضی در دوره نوجوانی
دلبستگی نا ایمن در دانشجویان با برخی الگوهای رفتار مرضی همراه است. الگوهایی که می توانند نشانه نا ایمنی جوان باشند لپس لی[۱۴۶] و همکاران (۲۰۰۰) برخی از این الگوهای رفتاری مرضی را تحت عنوان اعتماد به نفس وسواسی[۱۴۷]، مراقبت وسواسی[۱۴۸]، جستجوی مراقبت[۱۴۹] وسواسی و کناره گیری همراه با خشم[۱۵۰] مشخص کردند. مطالعات این محققان نشان داد که این الگوهای رفتاری پیش بینی کننده‌های قوی برای نشانه شناسی بیماریهای روان شناختی و دلبستگی نا ایمن محسوب می شوند. از سوی دیگر آسیب شناسی دلبستگی و سبک دلبستگی نا ایمن مشاباً نشانه شناسی در بیماری را پیش بینی می کنند. چنانچه مطالعه میس ترز[۱۵۱] و میوریس[۱۵۲](۲۰۰۲) نیز ارتباط بین پرخاشگری دانشجویان را با سبک دلبستگی آنها نشان داد. یافته‌ها نشان داد ۳/۲۷% آزمودنی‌ها خود را نا ایمن یعنی دلبسته اجتنابی و دو سو گرا طبقه بندی کرده بودند. بر اساس یافته‌ها در مجموع افراد دلبسته نا ایمن خشونت و خشم بیشتری در مقایسه با افراد دلبسته ایمن داشتند. (همان منبع).
۲-۱۲-۵- اختلال گسستگی[۱۵۳]
یکی دیگر از اختلال های روانی مهم که در دوره نوجوانی آشکار می شود و تحت تاثیر نا ایمنی دلبستگی است، اختلال گسستگی (تفرقی) است. وست[۱۵۴] و همکاران (۲۰۰۱) رابطه دلبستگی آشفته – سرگشته را با نشانه های گسستگی در دانشجویان دارای مشکلات روانشناختی ارزیابی کردند. نتایج حاکی از آن بود که پاسخ غیر قابل طبقه بندی و حل نشده مداوم به حوادث مرتبط با دلبستگی با نشانه شناسی گسستگی (تفرق) هم برای دختران و هم پسران هم بسته است. بنابراین سازمان نا یافتگی شناختی ممکن است یک متغیر واسطه‌ای مهم بین اثرات حوادث اولیه و نشانه‌های اختلال گسستگی بعدی محسوب شود. والیس[۱۵۵] و استیل[۱۵۶](۲۰۰۱) در یکی از این مطالعات که در مورد ۳۹ جوان دچار اختلال روانی انجام شد، به این نتیجه دست یافتند که در میان آزمودنیها تعداد دانشجویان دلبسته ایمن بسیار اندک (۴=n) در حالی که دانشجویان دلبسته نا ایمن (۳۵=n) بسیار بالاتر است. در یک وهله دیگر از این تحقیق هنگامی که با آزمودنی‌ها در مورد تعارضات حل نشده مربوط به فقدان و دلبستگی مصاحبه شد در ۵۹% از نمونه مشکلات ناشی از تجارب آسیب زا و فقدان باقی مانده و حل نشده بود. مطالعه هیس[۱۵۷] و مین (۲۰۰۰) نیز بر نقش حوادث آسیب زا و واکنش های حل نشده جوان در برابر حوادث تأکید می کند. بر اساس این پژوهش دلبستگی آشفته – سر گشته (D)، اختلال‌های گسستگی (تفرقی) و پرخاش گری/ اغتشاش گر را در دوره کودکی و نوجوانی پیش بینی می کند. این یافته‌ها بر امکان استفاده از AAI در مداخلات درمانی دانشجویان به شدت آسیب دیده تأکید می کند. محور این نوع درمان گری بر تشکیل ارتباط ایمن و سالم با یک بزرگسال غیر تهدید آمیز[۱۵۸] استوار است. (به نقل از خانجانی، ۱۳۸۴).
۲-۱۳- پدیده‌های دلبستگی و گسستگی
اگرچه بحث لیوتی برای همخوانی بین دلبستگی نا ایمن و اختلال گسستگی در اصطلاح ادبی دلبستگی والد – کودک بیان شده است، احتمالاً اینطور به نظر می رسد که سبک دلبستگی بزرگسال ترسان با انواعی از پدیده‌های گسستگی که او بحث کرده بود ارتباط نزدیکی دارد. لیوتی وصف کرد بیماران دارای اختلال گسستگی خود را به عنوان افرادی که راجع به هر دو سیستم های رفتاری دلبستگی و مجادله‌ای (دیدگاه منفی از خود و دیگران) دارند. (۱۹۹۳، ۲۳۵. P).
او همچنین به تفصیل ترس و عدم اعتماد از خود، همسرش، و گاهی درمان گرش، و اختلال رفتاری، شناختی و هیجانی، که از برانگیختگی همزمان آن ترسها نتیجه می شود را توصیف کرد. رفتار (ترساندن و ترسان) در بخشی از مراقبت‌های اولیه از کودکان گم گشته/ در هم ریخته که بوسیله لیوتی توصیف شده بود ممکن است بد رفتاری کودک را در بر داشته باشد؛ برای مثال، کارلسون، سیکتی، بارنت و برونوالد (۱۹۸۹ میزان نامتناسب بالایی از دلبستگی گم گشته/ در هم ریخته در نمونه هایشان از نوزادانی که مورد بد رفتاری قرار گرفته بودند را گزارش دادند).
ولی در این رشته از تحقیق روی کودکان مادرانی که از بحران رابطه دلبستگی شان، در مدت محرومیت یا فقدان شدید یا درست پیش از تولد کودکان منفعل رنج می بردند، تاکید دارد (اینورث و ایچ برگ، ۱۹۹۱؛ مین و هیس، ۱۹۹۰).
همچنین اینورث وایچ برگ نوزادان در هم ریخته/ گم گشته مادرانی که سوء استفاده فیزیکی، پایانه نزدیک بیماری، یا ارتباط با یک معتاد دارویی را تجربه کرده بودن، توصیف کردند. در این تحقیق هم که مین و هیس روی مادرانی که رفتار ترسان نسبت به آسیب یا فقدان حل نشده، یا هر نوع بخصوصی از آسیب را نشان داده بودند تأکید کردند.
این دیدگاه تقویت شده بوسیله آن یافته‌ای که داغدیدگی حل نشده در مادران، و نه محرومیت حل شده در آنها، با دلبستگی در هم ریخته/ گم گشته در نوزادان مرتبط است. (اینورث و ایچ برگ، ۱۹۹۱). این نوشته اشاره می کند که رفتار والدی که با استرس و تعارض حل نشده والدینی تعریف شده است شاید گم گشتگی و ترس در بچه‌ها، و گذشته از این هر ترسی به بد رفتاری واقعی مرتبط باشد. بنابراین دلبستگی ترسان در بزرگسالان شاید یک نوع مفرطی از نا ایمنی فردی، که در آن ناتوانی در گرفتن پناه از قدرت دیگران در هر پریشانی (دلبستگی پریشانی) یا اعتماد به خود اجباری (دلبستگی انفصالی) را بیان کند (کو و همکاران، ۱۹۹۵).
۲-۱۴- ارتباط دلبستگی، گسستگی و تاریخچه خشونت کودکی:
داده‌ها برای این ایده که دلبستگی نا ایمن با سطوح افزایش یافته‌ای از گسستگی و به علاوه با، در کودکی در معرض خشونت قرار گرفتن مرتبط است را فراهم می کند. سطوح بالاتری از دلبستگی ایمن در آزمودنی‌هایی در معرض خشونت کمتر، قرار گرفتن و تجارب کمتر از دگر سان بینی محیط و خود، پیدا شده بود. برعکس، سبکهای دلبستگی نا ایمن با سطوح بالایی از گسستگی و گزارشاتی از در معرض خشونت قرار گرفتن در دوران کودکی، پیش بینی شده بود. فریضه گسترش یافته به وسیله لیوتی (۱۹۹۲) که اختلالات گسستگی شدید با چندگانگی مرتبط هستند، مدلهای خود برانگیختگی طرحواره‌های دلبستگی در هم ریخته با نتایج گزارش شده در این جا سازگار است. دلبستگی بزرگسال ترسان با اختلالات، در حافظه و تجاربی از دگر سان بینی خود و محیط به علاوه به وسیله تاریخچه خشونت کودکی، پیش بینی شده بود. اثر ۱۰% از خشونت در نمرات دلبستگی ترسان گزارش شد. الگوی نیم رخ گسستگی از خیزک دگر سان بینی خود/ محیط پیش بینی خط نشان افزایشی از آزمودنی‌هایی با سبک دلبستگی ترسان بود، که ۲۷% از کل نمونه و ۴۰% از آنها با نیمرخ گسستگی دگر سان بینی خود ساخته شده بود. به علاوه، در گسترش سطوح ترکیب اجتنابی – ترسان از اضطراب بالا (که به طور طبیعی رفتار دلبستگی را راه اندازی می کند) با اجتناب بالا، بحث لیوتی از (تناقضی که نمی تواند حل شود) که (ممکن است منتهی شود به از حال رفتن راهبردهای توجهی و رفتاری مشاهده شده در رفتار دلبستگی در هم ریخته/ گم گشته) را یادآوری می کند (لیوتی، ۱۹۹۲، ۱۹۸ . P)، یافته‌ها در ارتباط با الگوهای دیگر دلبستگی نا ایمن، همچنین با کارهای تجربی و نظری قبلی از لحاظ دلبستگی، سازگار بودند. نمرات دلبستگی پریشانی با جذب ارتباط مثبت داشتند، سازگاری مواد عامل گسستگی با محرک انفعالی، تعهد و حساسیت بالایی را بازتاب می کند. این ماده‌ها ضعف یا فقدانی از نظارت درونی و کارکردهای کنترلی در طی بخشی از جذب شدید هیجانی در محیط، مانند فیلم‌ها، طرحهای خبری، داستان های شخصی که بوسیله دیگران یا جمعی از پدیده‌ها گفته شده است، را توصیف می کنند. همین طور آزمودنی های پریشان یا مضطرب دو سو گرا در مطالعات قبلی فراوانی وسیعی از هیجان و اشکال در ارتباطات بین شخصی در تداخل با فعالیت های دیگر را گزارش دادند (هازن و شیور، ۱۹۸۹، ۱۹۹۰) و برای درمان مسایل میان فردی مرتبط با بیان گری و نزدیکی هیجانی مفرط را ارائه دادند (بارتولومیو و هورو وتیز، ۱۹۹۱؛ هورو وتیز، روزنبرگ، و بارتولومیو، ۱۹۹۳). نتایج برای آزمودنی های انفصالی تا اندازه‌ای از آنچه پیش بینی شده بود متفاوت است، به هر حال با وجود این، آنها با اظهار برچ (۱۹۹۱) از گسلش تدافعی به عنوان نوعی از گسستگی و با مفهوم سازی کلی بالبی از انواع متفاوت پردازش اطلاعات محدود شده تدافعی، سازگار است. پیش بینی شده بود که، آنهایی که در دفع آگاهی هیجانات و انگیزش های مرتبط به دلبستگی تقلا می کنند در مسدود کردن محرک محیطی ماهرتر می شوند، و بنابراین فراوانی تجارب گسستگی جدایی را گزارش می دهند. این اثر به طور حاشیه‌ای در نیم رخ تجزیه و تحلیل ارائه شده بود. پیش بینی بیشتر از سبک دلبستگی انفصالی گزارشی از تجربه‌ کم گسستگی جذب بود. بنابراین آزمودنیهای دارای سبک انفصالی شکست های خود را (امتناع؟) به منظور جذب شدن در رویدادهای مملو از هیجان در اطرافشان، نسبت به فقدان کامل آگاهی از وقایع محیطی یا تجربه های مؤثر گزارش کردند. اعم از اینکه جدا کردن گسستگی یکی از شگفتی هاست، نسبت به یافته‌های عمومی توانایی هیپنوتیزم بیشتر در میان آزمودنی های دارای گسستگی بالا یا بهره کشی شده، یک استثنا خواهد بود (اسپیگل، ۱۹۹۰، تلیجن، ۱۹۸۱). فقدان همبستگی بین دلبستگی انفصالی – نا ایمن و تاریخچه خشونت دوران کودکی می تواند در چندین راه مبتنی بر تحقیق و نظریه قبلی در دلبستگی، تفسیر شود. این به سادگی می تواند واقعیت داشته باشد که آزمودنیهای دارای رابطه‌های دلبستگی انفصالی ممکن نیست نسبت به آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ایمن سطوح بالایی از در معرض خشونت قرار گرفتن کودکی را داشته باشند. مطالعات قبلی الگوی مضطرب/ دو سو گرا با سردی، بی علاقگی، و رد کردن درمان از والدین، مادامی که ناسازگاری والدین با الگوی مضطرب/ دو سو گرا مرتبط بود، همخوانی دارد (کولینزورید، ۱۹۹۰؛ هازن و شیور، ۱۹۸۷). ممکن است الگوی دلبستگی انفصالی بازتابی از سازگاری بی ثمر، نبخشیدن، یا زندگی مسامحه کار، نسبت به یک محیط زندگی بی نظم، ناسازگار، که بوسیله رفع اختلاف صمیمانه و درگیری شدید توصیف شده است، باشد. مطالعات بیشتر باید به سمت سنجش سهم های غفلت کردن در سازگاری در مقابل بد رفتاری فعال غیر قابل پیش بینی در رشد سبکهای دلبستگی نا ایمن مخصوص هدایت شوند: بیشتر نوشته‌ها در مورد بد رفتاری کودک، اثرات غفلت کردن و بهره کشی را با هم در آمیختند. زمانی آن می تواند مورد بحث قرار گیرد که اگر بهره کشی در یک خانه مشخص نشده بوسیله برخی از شکل غفلت هیجانی ارائه نشود، بهره کشی نادر است، ولی برعکس آن صحیح نیست. اگر بحث بالا حقیقت داشته باشد، عدم بهره کشی غفلت آمیز خانه ممکن است مثل محیط بد رفتار غفلت آمیز، احتمالاً دلبستگی انفصالی ایجاد کند، که هر دو ممکن است نسبت به خانه غیر غفلت آمیز تفاوت معناداری داشته باشند. از سوی دیگر، دلبستگی انفصالی یا اجتنابی در بزرگسالان بوسیله برخی از پژوهشگران، حداقل در بخشی با کمیابی خاطرات کودکی یا با آرمان سازی بیش از حد از والدین و تجارب کودکی (بخصوص وقتی در هم کناری ناموجه با داستان‌های کمتر آرمانی پیدا شده است)، تعریف شده است. بنابراین آنها در این مطالعه با سبک انفصالی عمده می توانند به احتمال کمتر رویدادهای شدید یا دیگر رویدادهای کودکی را به یاد بیاورند و به احتمال زیاد نسبت به دیگران می توانند خاطرات کودکی را به عنوان تصاویری از کمال به صورت کلی بازسازی کنند (مین، ۱۹۹۱). ابزار سنجش دلبستگی بزرگسال گزارش از خود همگرایی متوسط را با گزارش از دیگران و سنجش های مشاهده‌ای ناشی شده از مدل نظری یکسان از دلبستگی همتای بزرگسال، را نشان می دهد، و نشان می دهد که گزارش از خود شیوه معتبری برای سنجش مدلهای ذهنی ارتباطهای دلبستگی است (بارتولومیو و هورو وتیز، ۱۹۹۱). با وجود این، پاسخ مبتنی بر پرسشنامه های دیگر ممکن است در تطابق با سبک دلبستگی فرق داشته باشد، در این سنجشها، اثرات کاذب از سبک دلبستگی منتج می شود. این امکان باید در طراحی کاربرد سنجش های گزارش از خود کنترل شود، و موضوعی است که مستحق مطالعه بیشتر است. انتقال از سنجش الگوهای دلبستگی کاربرد سه مقوله یا بعد در سیستم های مبتنی بر چهار الگو، نیاز تکرار یا سنجش دوباره مطالعات قدیمی تر را به منظور کاربرد سنجش های جدیدتر خلق می کند. برنان etal. (1991) سنجش های آزمودنی ها را با سه طبقه اندازه گیری هازن و شیور (۱۹۹۰) و چهار طبقه اندازه گیری بارتولومیو و هورو وتیز مقایسه کرد، و نتایج پیچیده‌ای بدست آورد. بعد از اینکه ارتباط متقابل ساده‌ای بین دو سیستم وجود نداشت، در بسیاری از موارد روشن نبود که نتایج زودرس درباره آزمودنی های اجتنابی یا دو سو گرا به ترتیب برای آزمودنی های انفصالی یا دلمشغول ثابت خواهد ماند. برخی یافته‌های قبلی درباره الگوهای دلبستگی دو سو گرا یا اجتنابی ممکن است کاربرد نزدیک تری با گروه دارای سبک ترسان داشته باشند، در صورتی که برخی، از روی تغییر بعدهای دلبستگی توزیع های کاملاً متمایزی خواهند داشت. این مطالعه بر اساس تحقیق پیشین داوینچ و دالنبرگ (۱۹۹۳) در خوشه‌هایی متمایز تجارب گسستگی بر بنیاد داشتن الگوهای متمایز از هم بستگی، با متغیرهای روانشناختی دیگر ساخته شده بود. با کاربرد نسخه جدید سنجش جدایی، داوینچ و دالنبرگ دریافتند که نمرات انزوا و جذب شدیداً به تفاوتهای فردی در حالت اثرات یادگیری وابسته مرتبط بودند. جذب ارتباط مثبتی داشت و انزوا به طور معکوسی با حالت یادگیری وابسته مرتبط بود. همین طور، در داده های ارائه شده سه عامل از چهار عوامل گسستگی در راه های افتراقی، متمایز به منظور پیش بینی الگوهای دلبستگی، و هر یک از سبک دلبستگی ارائه شده در نیم رخ گسستگی افتراقی شرکت کرده بودند. تحقیق بیشتر در سنجش و ساخت پدیده‌های گسستگی، شاید DES-II (که اخیراً حمایت شده بوسیله کارلسون و پوتنام، ۱۹۹۳) و یا ترکیبات دیگری از ابزارهای گسستگی قابل دسترس که به منظور تضمین ظاهر می شوند، را به کار ببرد. علی رغم افزایش پشت سر هم امکانات از طریق نتایج، باید این مورد تأکید قرار گیرد که توانایی تعمیم از جمعیت های غیر بالینی به بالینی نمی تواند فرضی باشد. این روشن نیست که پویشها یا پیامدهای بهره کشی کودک روی پیوستاری با کاربرد شدیدتر یا با شدت کمتر رشته جسمی هستند (cf. گیوانونی، ۱۹۷۸)، آشکار نیست که ارتباط بین گسستگی و همبستگی‌ها و پیامدهای آن در سراسر دامنه آسیب شناختی و غیر آسیب شناختی خطی است. در صورتی که آماره های همبستگی ورگرسیون سنجش خطی را برگزیده اند، به عهده گرفتن طراحی های خبره تر در بررسی ارتباطات بین متغیرها در موضوعات متفاوت در طول دامنه آسیب شناختی خشونت تعیین کننده است. همین طور هم باید به تعامل بین سیستم های رفتاری برای نظم دهی ارتباطات دلبستگی و سیستم های شناختی برای نظم دهی پردازش اطلاعات، توجه بیشتری داده شود. در باب نامگذاری کردن «رویکرد پردازش اطلاع در دفاع» بالبی برای چهارچوب نظری خودش برای محرومیت دفاعی یا جداسازی اطلاع از پردازش، شواهدی را خلاصه کرد (بالبی، ۱۹۸۰). با فراهم آوردن تحقیق شناختی آزمایشی و داده نور و فیزیولوژی به علاوه مطالعات نو گسسته هیلگارد (۱۹۷۴) و نظریه روانکاوی اصلاحات شناختی، بالبی اظهار کرد که محدودیت های دفاعی گوناگون پردازش اطلاعات در آسیب شناسی قلب قرار دارند (۶۵ . P). دیدگاه های اخیر از تحقیق عصب شناختی مرتبط با پردازش انتخابی معلومات مناسب هیجانی (کلویتری، ۱۹۹۲) و اختلالات گسستگی و تبدیلی (کیل استروم، ۱۹۹۲)، درباره پایه عصب شناختی گسستگی، نتیجه گیری های ذاتی همانند با بالبی و سازگار با هیلگارد به دست آورده‌اند. کلویتری پیشنهاد کرد که مطالعه پدیده های بالینی اختلال گسستگی در آزمودن مدلهای پردازش معلومات انسانی رشد یافته بوسیله دانشمندان شناختی سودمند خواهد بود. ما باید اضافه کنیم که پژوهش در پدیده‌هایی مانند گسستگی، سرکوبی، و مدلهای نگهداری ذهنی گسسته یا متضاد چندگانه از خود و ارتباطات عمده، مرکزی است، برای توسعه مدل کرداری – شناختی آسیب شناشی روانی. برعکس، افزایش فهممان از نظم دلبستگی برای مطالعه پدیده‌های گسستگی مفید خواهد بود. راهبردهایی چون نظم رفتاری و عاطفی، مدلهای ذهنی از خود و دیگران، و نظارت و کنترل فرآیندهای فرا شناختی، با تجارب دلبستگی ارتباط رشدی دارند. (کو[۱۵۹] و همکاران، ۱۹۹۵).
۲-۱۵- معیارهای تشخیص دلبستگی:
برای تشخیص رابطه دلبستگی از سایر روابط، هشت معیار وجود دارد که عبارتند از:
جستجوی نزدیکی یا همجواری و تقرب جویی: کودک سعی می‌کند فاصله خود را با موضوع دلبستگی کم کرده، تا حد امکان به او نزدیک می شود.
تاثیر پایگاه ایمن بخش: حضور تصویر مادرانه موجب احساس ایمنی می شود. بنابراین تصویر دلبستگی به عنوان منبع و پایگاه ایمنی محسوب می گردد.
اعتراض به جدایی: کودک در مقابل جدایی مقاومت کرده از آن جلوگیری می کند.
فراخوان با تهدید: در شرایط عادی کودک چنان رفتار دلبستگی نشان نمی دهد اما در شرایط بیماری، خواب آلودگی و ترس و گرسنگی رفتارهای دلبستگی مشاهده می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:37:00 ق.ظ ]




«در این پلورالیسم که مقبول و معقول است، همیشه جای چیزی خالی است یا یقین یا حقیقت و یا سازگاری و غیره، در حقیقت پلورالیسمی است غیراصیل، لکن مهم و اجتناب‌ناپذیر.»[۷۳]
۵- از نظر ایشان هرکس از هدایتی برخودار است و هدایت‌ بدون هادی میسر نیست و این هادی گاه آشکار است و گاه نهان، «اما باید به غایت کار نگاه کرد که معلوم می‌شود همه بر سبیل هدایت و نجات بودند و به مقصدی واحد نایل شدند.
چنین می کند که کثرت‌های متباعد نمای بیرونی هم روی در تقارب دارند و جویندگان همه یک چیز را می‌جویند و یک کس را صدا می‌زنند و سیمرغ جویان چون درآیند سیمرغ را مشاهده کنند و شترجویان صادق و کاذب همه به یک شتر می‌رسند».[۷۴]
«در این‌جا بیش از آن‌که بر صدق مطلق آموزه‌های مسلکی تأکید رود بر صدق طالب و نجات واپسین او تأکید می‌رود و بیش از این‌که از هادی آشکار و دیدنی سخن رود از هادیان نادیده و ناآشکار سخن می‌رود… ».[۷۵]
«چنین کثرت‌گرایی هم هضم و قبول کثرت را ممکن می‌سازد و هم هر فرقه را در دعوی خویش ثابت و راسخ می‌دارد که حق و نجات و برتری باطناً و حقاً از آن ما است و دیگران دانسته یا نادانسته رهرو ما هستند…».[۷۶]
۶- مبنای ششم: معنای سلبی است به این صورت که ظلمات همگان به غیر از ما و کیشمان امری است که خلاف انصاف در کلام‌های فلسفی است. این یک مدعای کلیدی است که بر مبنای رحمت واسعه‌ی خداوند نتیجه می‌گیرد که نمی‌توان چنین اندیشید که تنها بخشی از دینداران نجات پیدا کردند و دیگران در ظلال افتادند.
برای دیگران هم حظّی از نجات و سعادت و حقانیت باید قایل شویم و روح پلورالیزم هم همین است.[۷۷]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از نظر او«از این روزن که بنگریم پلورالیزم، معنایی ندارد جز اذعان به رحمت واسعه‌ی الهی و کامیابی رسولان وی و ضعف کید شیطان… ».[۷۸]
این پلورالیزم سلبی است؛ «چون حق و صدق آموزه‌های کلامی را منظور نظر قرار نمی‌دهد و بیش از آن بر نجات و سعادت طالبان صادق و دستگیری هادیان نهان، انگشت می‌نهد و کثرت‌ها را نه در کثرتشان بل به دلیل آن‌که منحل به وحدت می‌شوند می‌پذیرد».[۷۹]
۷- از نظر سروش ادیان شکل‌های ناخالصی از امر واحد هستند، اما سخنان افرادی که آن‌ ها را بیان می‌کند موجب اختلاف میان آن‌ ها شده است.
از نظر او هیچ چیز خالص در این جهان یافت نمی‌شود و به سخن امام علی (ع) در این‌باره استناد می‌کند که«حق خالص و باطل خالص اگر وجود داشتند هیچ‌کس در گرویدن به حق و ترک باطل تردید نمی‌کرد».[۸۰]
در نتیجه فهم آدمیان و مذاهب مختلف دینی همیشه آمیخته‌ای از حق و باطل است سرّ این ناخالصی بشری‌شدن دین است.
«نه تنها در فهم دین خلل‌ها است که در خود دین و به نام پیامبر و پیشوایان هم جعل و وضع‌های بسیار صورت گرفته و کار را بر عالمان دین در تمیز صحیح از سقیم دچار صعوبت کرده است».[۸۱]
او در این‌جا مسأله زبان را به میان می‌آورد و نقش کثرت‌آفرین آن را در سامان‌دادن به تجارب دینی که در آغاز، از یک امر واحد است، اما در هنگام بیان، متکثر می‌شود یاد آور می‌شود.
۸- سروش مبنای هشتم را خویشاوندی حقایق با یکدیگر می‌داند و از نظر او هیچ حقّی با حق دیگر ناسازگار نیست به نظر او «ملاک حق‌بودن اندیشه‌ای این است که با اندیشه‌های حق دیگر همخوانی داشته باشد و اگر طالب حق و حقیقت هستیم باید به موزون‌کردن حقایق بپردازیم و علی ای حال راهی به جز قبول کثرت نداریم».[۸۲]
۹- دلیل دیگر ایشان این است که هنگامی که حق‌ها این‌چنین سازگارند، ارزش‌ها و فضایل هم که از نظر عقلا ترجیحی بر هم ندارند و متکثرند پس نمی‌توان یکی را برتر از دیگری دانست. افزون بر این از نظر او چنین ارتباطی میان دین هر شخص با دیگری وجود دارد و انسان‌ را در انتخاب هر دینی مخیر می‌کند. «این اختیار علت دارد نه دلیل و تا آن علل و تعارض باقی است آن تخییر هم پابرجاست».[۸۳]
«کثرت در این داوری‌ها عملی است کثرتی، و دست‌زدن به هر اقدامی به علل و به تعارض ذاتی ارزش‌ها باز می‌گردد… این پلورالیزم ارزشی و عملی، عین متن زندگی است و آدمیان در چنین کثرتی زندگی می‌کنند».[۸۴]
از نظر او گرچه این پلورالیسم به سبب فقدان دلیل سلبی است، اما به سبب وجود تعارض و تساوی ذاتی ارزش‌ها پلورالیسم مثبت است.
پلورالیزم در این‌جا از نظر او واقعی و مبتنی بر تباین جوهری است.
«این فردیت سرآغاز کشف آزادی است… و هرکس دنیای ویژه خود، دین ویژه خود و اخلاق ویژه خود را برای گشودن گره‌ها دارد.»[۸۵] و این همان آزادی واقعی است که مبتنی بر پلورالیسم واقعی است.
۱۰- در مبنای دهم؛ از نظر او علل اختلاف ادیان گاه دلایل اصیل ادیان در برابر هم نیست، بلکه ناشی از شرایط و عللی است که آن‌ ها را به این دیدگاه سوق داده است.
در حالی‌که دلایل ناشی از همین علت‌های پیشینی است که آن‌ ها را به این روش متمایل کرده است و به این شکل یکی را مسلمان، یکی را مسیحی، و دیگری را یهودی ساخته است.
این تکثر، تکثری است مؤسس بر ظن نه یقین و پلورالیسمی است منفی، و نه مثبت. «اگر کثرت‌گرایی دینی بر ده برهان موجه شدنی است، پلورالیسم سیاسی و فرهنگی به صد زبان قابل توجیه است».[۸۶]
او در ادامه بیان می‌کند: «بنابر مواضع و دلایل هر طرف ادیان و مذاهب را نمی‌توان و نباید به علل کاهش داد این کار نقش عقل را کاهش می‌دهد».[۸۷]
فرض سروش بر آن است که به عنوان یک معرفت‌شناس و نه یک متکلم دینی خاص، صرف قانع‌نشدن ادیان از دلایل دیگر نشان می‌دهد که طرفین به تکافوء ادله رسیده‌اند. او همچنین میان دینداری عوام و خواص فرق می‌گذارد و بیان می‌کند که «دین عوام را عللشان متفاوت می‌سازد؛ یعنی زمینه عینی که در آن زاده شده‌اند و در آن زندگی کرده اند، اما اختلاف خواص در دینشان را نمی‌توان به این زمینه متصل کرد؛ چراکه فرض بر تقلیل‌ناپذیری دلایل به علل در مورد اندیشه‌ها است».[۸۸]
سروش بر آن است که در مورد متفکران باید فرض را بر این گذارد که هریک دلایلی از سر صدق آورده‌اند و در صورت عدم اقناع یکدیگر باید فرض را به تکافوء ادله گذارد.
و چنانچه دلایل متکافی می‌شود مسأله جدلی می‌گردد و تابع معیار عینی، برای داوری حق و باطل نخواهد بود. موضع سروش با توسل به تکافوء ادلّه به جای علل زمینه‌ای، موضعی است که او را از بحث کلامی در حق و باطل‌دانستن یکی از طرفین معاف می‌سازد. به این صورت او موضع بیرونی خود را حفظ می‌کند و میان علت و دلیل و تکافوء ادلّه تمایز قائل است.

۲-۳بررسی مبانی فلسفی نظریه کثرت‌گرایی دکتر سروش

طبیعی است که هر نظریه‌ای در بستر مبانی و پیش‌فرض‌های خاصی پدید می‌آید که این پیش‌فرض‌ها، پایه‌های نظریه را تشکیل می‌دهد که با اندک تزلزلی در آن‌ ها، نظریه، مبانی خود را از دست داده، غیرقابل اعتماد می‌شود. نظریه‌ی کثرت‌گرایی سروش نظریه ایست که تحت تأثیر معرفت‌شناختی جدید پدید آمده است؛ او از یک سو به دلیل تعلّقات فلسفی و معرفت‌شناختی نمی‌تواند اندیشه‌های جدید را نادیده بگیرد و از سوی دیگر فردی است متدیّن که به آموزه‌های عرفانی اسلامی تعلّق خاطر دارد از این‌رو با بهره گرفتن از اندیشه‌های مدرنیستی به بازسازی و تحول در آموزه‌های عقیدتی و دینی می‌پردازد و نسبت به کثرت ادیان واکنش نشان می‌دهد. از یک سو معرفت‌شناسی کانت بر او چیرگی دارد ومهم‌ترین مبنای کثرت‌گرایی او را تشکیل می‌دهد و از سویی دیگر هرمنوتیک فلسفی و الگوبرداری از نظریه‌ی ویتگنشتاین درباره‌ی زبان دین، پرسپکتویسم نیچه و تجربه دینی که علاوه بر فلسفه جدید در عرفان نظری هم سابقه‌ی طولانی دارد به عنوان مبانی کثرت‌گرایی او بر جرح و تعدیل نظریه‌ی او تأثیرگذار بوده‌اند.
در این مجال پس از تبیین نظریه کثرت‌گرایی سروش به بررسی مبانی این نظریه می‌پردازیم.

۲-۳- ۱- مبانی فلسفی کانت

امانوئل کانت (Immanuel Kant) فیلسوفی است که به اعتبار او می‌توان تاریخ فلسفه را به دو بخش تقسیم کرد. «مقام و منزلت او در تاریخ فلسفه جدید همان مقام و منزلت افلاطون و ارسطو در فلسفه یونان است».[۸۹]
کانت – وارث سنت‌های فلسفی پیش از خود – از یک سو تحت تأثیر متافیزیک و از سوی دیگر فلسفه‌های حس‌گرا و شک‌گرای فیلسوفان انگلیسی از جمله هیوم قرار دارد.
«مسأله بنیادین او این است که فهم و عقل آدمی همه چیز را تا چه اندازه می‌تواند آزاد از هرگونه تجربه‌ای بشناسد. او این دستاورد خود را عملی کوپرنیکی می‌داند».[۹۰]
در فلسفه کانت همه چیز بر محور ذهن دور می‌زند؛ زیرا او معتقد بود که احکام عملی نمی‌تواند صرفاً برآمده از داده‌های تجربی باشند، بلکه برآمده از داده‌های تجربی سامان یافته در قالب‌های کلی هستند که قوه‌ی فاهمه بدین‌وسیله، مسلط بر آن‌ ها و متصرّف در آن‌ ها است.
کانت معتقد است که صورت‌های ذهنی ملازم ضرورت و کلیّت هستند و بدون ضرورت و کلیّت، معرفت قطعی و یقینی حاصل نمی‌شود. بدین ترتیب او ضمن قبول این مسأله که نخستین وسیله علم و معرفت برای انسان در تجربه‌‌ی حسی است، بر این نکته تأکید می‌کند که عناصری غیر از تجربه باید در معرفت‌شناسی دخالت کند تا معرفت کلی و ضروری باشد.
از نظر او داده‌های حسی و تجربه به مثابه مواد خامی هستند که وقتی وارد ذهن می‌شوند ذهن باید موادی را به آن‌ ها بیفزاید تا معرفت به دست آید. بدین‌ترتیب شناخت در نظر او محصول تعامل حس و عناصر دیگری است که ناشی از تجربه نیستند و همان مفاهیم کلی و ضروری هستند که برای به دست‌آوردن معرفت لازم می‌باشند.[۹۱]
او این مفاهیم را به خود ذهن نسبت می‌دهد و معتقد است که ذهن آن‌ ها را پیش از خود آن‌ ها در هر معرفتی وارد می‌سازد. به این ترتیب نمی‌توان به اشیاء، معرفت پیدا کرد، مگر این‌که مقید به پاره‌ای از شرایط پیشین معرفت از جانب عامل معرفت گردند.
او همچنین معتقد است که ذهن، یک قوه منفعل (حساسیت) و سه قوه فعال (فاهمه، مخلیه و عقل) دارد.
به طور کلی«هر عنصر صوری از آن‌جا که معلول سرشت اذهان ما و محصول تفکر محض است در موقع ادراک حسی به فعلیت در می‌آید و به طور پیشینی قابل شناسایی است، اما عنصر مادی امری پسینی است».[۹۲]
از دیدگاه کانت، شناسایی عبارت است از: رابطه اسنادی میان تصورات، از این‌رو کانت از احکام آغاز می‌کند. از نظر او حکم به طور کلی به تألیفی و تحلیلی و سپس به پسینی و پیشینی تقسیم می‌گردد.[۹۳]
از این میان مهم‌ترین حکم، حکم تألیفی پیشین است و هر حکمی که دارای چنین معرفتی نباشد علم نیست و این یکی از معیارهای علم می‌باشد. یکی دیگر از معیارهای علم از نظر او تجربی بودن است اگرچه که ذهن انسان دارای ساختارهای اساسی مقدم بر تجربه است، اما آغاز علم و کاربرد آن در قلمرو تجربه است.
در نزد کانت؛ عالم تجربه در چهارچوبی کلی است که علم انسان از آن بر می‌خیزد و هم در مرزهای آن محدود می‌شود. او برای نشان‌دادن این چهارچوب و محدودیت‌بندی از قالب نومن (Noumeno) و فنومن (Phenomeno) استفاده می‌کند و در نهایت علم انسان را پدیدار (فنومن) محدود می‌کند. در نتیجه هرگونه شناخت عقلی و غیرتجربی برای انسان بی‌معنی می‌شود و همچنین شناخت به عالم پدیدار محدود می‌شود.
از نظر کانت عالم واقع از حیث ارتباطی که با ما دارد به دو بخش تقسیم می‌شود:
۱- بخش غیرقابل ادراک ۲- بخش قابل ادراک
او بخش اول را «بود»، «نومن»، «شی فی‌نفسه» و «واقع» و بخش دوم را «نمود»، «فنومن»، «شیء در نزد ما» و «ظاهر» می‌خواند.
او معتقد است ذهن، ادراک حسی خود را در دو کانال زمان و مکان کانالیزه می‌کند و دوباره آن را در دوازده مقوله صورت‌بندی می‌کند. از نظر او اگر مدرک‌های ما بتوانند از این صافی‌ها عبور کنند آن‌ ها را «نمود» می‌دانیم در غیر این صورت مربوط به عالم «بود» و «فنومن» هستند. از نظر او «نومن» از دسترس حس خارج است و به ادراک ما در نمی‌آید. [۹۴]
کانت از دو تعبیر جزیره و اقیانوس استفاده می‌کند و معتقد است جزیره، دنیای پدیده‌ها (فنومن‌ها)ی ما است و اقیانوس، شیء‌های فی‌نفسه یا ذات‌های معقول (فنومن‌های) ما به شمار می رود.
«ذات معقول یا نومن را می‌توان و حتی باید اندیشید؛ لیکن نمی‌توان شناخت. پدیدارها مدیون چیزی‌اند که فراتر از کارکرد فهم ما است و آن چیز، شیء نشناختنی فی‌نفسه است. ذات معقول یا نومن غیرقابل دسترس است».[۹۵]
او می‌گوید: «فهم ما تنها جزیره و شیءهای تجربی را می‌تواند بشناسد. آن‌جا پایه‌های استوار دارد، اما فهم، جزیره را نمی‌تواند ترک گوید».[۹۶]
از نظر کانت؛ اساساً عقیده به نومن گریزناپذیر است؛ چراکه پیامدهای منطقی پذیرش فنومن وجود نومن است، وگرنه عقیده به فنومن واهی و باطل خواهد بود.
در نتیجه آنچه که تجربه حسی از اشیاء به ما می‌دهد تنها پدیدارهای اشیاء است. این بدان معنا است که اشیاء و اوصاف آن‌ ها در کلیت وجود ایشان به ما داده نمی‌شود. «شیء فی‌نفسه» یعنی همین کلیت وجودی و کانت نیز از این مفهوم، چیزی جز این را قصد نکرده، هر چیز تعین کامل وجودی دارد که آن را از دیگر اشیاء متمایز می‌کند.[۹۷]

۲-۳-۱-۱- مبانی فلسفه کانت و تکثرگرایی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:37:00 ق.ظ ]




۷۲

شکل ۲-۷) مدل سروکوال ……………………………………………………………………………………………………………………….

۸۷

شکل ۴- ۱) هیستوگرام متغیر جنسیت ………………………………………………………………………………………………….

۸۸

شکل ۴- ۲) هیستوگرام متغیر سن ……………………………………………………………………………………………………….

۸۹

شکل ۴- ۳) هیستوگرام متغیر تحصیلات ……………………………………………………………………………………………..

۹۵

شکل ۴- ۹) هیستوگرام بانکداری الکترونیک ………………………………………………………………………………………

۹۶

شکل ۴- ۱۰) هیستوگرام رضایت مشتریان ……………………………………………………………………………………………

چکیده
موفّقیت تمام سازمانها و مؤسّسات، اعم از تولیدی یا خدماتی، انتفاعی یا غیر انتفاعی، دولتی یا غیر دولتی تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که یکی از مهمّترین آنها رضایتمندی مشتریان به منظور نیل به تعالی در کسب و کار است. اعتقاد بر این است که رضایتمندی مشتریان، عکس العمل های آتی آنان را در قبال سازمان تحت تأثیر خواهد داد . رضایت مشتری زمانی به دست می آید که عملکرد شرکت بتواند انتظارات خریدار را برآورده سازد. اگر عملکرد کمتر از انتظارات باشد، مشتری ناراضی خواهد شد و اگر عملکرد برابر با انتظارات باشد وی راضی خواهد بود. اگر عملکرد از انتظارات بیشتر شود او بسیار خشنود و شاداب خواهد شد.
عوامل متعددی می تواند بر رضایت مشتریان تاثیرگذار باشد، یکی از عوامل تاثیرگذار بر رضایتمندی مشتری بحث خدمات می باشد که تحقیق حاضر به بررسی رابطه ارائه خدمات به صورت بانکداری الکترونیک و رضایت مشتری شعب بانک ملی استان گیلان می پردازد
روش تحقیق از نوع توصیفی است. جامعه آماری انتخاب شده همه مشتریان شعب بانک ملی استان گیلان می باشند ، که تعداد ۲۰۰ نمونه از طریق روش نمونه گیری غیراحتمالی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد . .به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون استفاده شد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با توجه به نتایج به دست آمده مشاهده شد بین ارائه خدمات بانکداری الکترونیک و رضایت مشتریان شعب بانک ملی استان گیلان رابطه وجود دارد و شدت همبستگی بین دو متغیر ۵/۵۲ + درصد می باشد که این بیان گر رابطه مستقیم بین دو متغیر می باشد. ازسویی ضریب تعیین بین دو متغیر برابر با ۲۷۵/۰ می باشد که این نشان می دهد که ارائه بانکداری الکترونیک به میزان ۵/۲۷ درصد می تواند رضایت مشتریان را پیش بینی کند.
کلمات کلیدی: رضایت مشتری ، کیفیت خدمات ، بانکداری الکترونیک
۱-۱) مقدمه
فصل اول
کلیات تحقیق
موفّقیت تمام سازمانها و مؤسّسات، اعم از تولیدی یا خدماتی، انتفاعی یا غیر انتفاعی، دولتی یا غیر دولتی تحت تأثیر عوامل متعدّدی قرار دارد که یکی از مهمّترین آنها رضایتمندی مشتریان به منظور نیل به تعالی در کسب وکار است. اعتقاد بر این است که رضایتمندی مشتریان، عکس العمل های آتی آنان را در قبال سازمان تحت تأثیر خواهد داد . رضایت مشتری زمانی به دست می آید که عملکرد شرکت بتواند انتظارات خریدار را برآورده سازد. اگر عملکرد کمتر از انتظارات باشد، مشتری ناراضی خواهد شد و اگر عملکرد برابر با انتظارات باشد وی راضی خواهد بود. اگر عملکرد از انتظارات بیشتر شود او بسیار خشنود و شاداب خواهد شد.
توسعه روزافزون فن آوری اطلاعاتی و ارتباطی ، دستاوردهای فراوانی را برای جامعه بشری به ارمغان آورده است و تاثیر شگرفی بر زندگی مردم و نیز رفتار و مناسبات اجتماعی آنان گذارده است. یکی از مهمترین این دستاوردها که منجر به افزایش سطح آگاهی جامعه گردیده ، سهولت در دسترسی افراد به حجم وسیعی از اطلاعات گوناگون می باشد. با افزایش آگاهی افراد جامعه ، نیازهای جامعه نیز افزایش می یابد. بررسی عوامل موثر بر ایجاد اعتماد متقابل بین مشتریان و سیستم بانکی اهمیت بسزایی دارد. در نظام بانکی ، مشتریان محور اصلی بوده و در واقع همه برای جلب رضایت ، توجه و جذب آنها است. لذا در فضای رقابتی بین بانکی ، بانک هایی موفق ترند که بتوانند وفاداری مشتریان را بدست آورند. بانکی که در فرآیندهای روزانه خود از تکنولوژی روز دنیا استفاده نماید می تواند به راحتی از نیازهای مشتریان خود آگاهی یابد و علاوه بر برآورده سازی نیاز امروز مشتریان خود قادر به پیش بینی نیازهای آتی آنان نیز می باشد.
این فصل شامل بیان مسئله، اهمیت وضرورت تحقیق ، اهداف تحقیق، چهارچوب نظری، فرضیات تحقیق ، تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها و قلمرو تحقیق می باشد.
۱-۲) بیان مسئله
یکی از عوامل محیطی اثر گذار بر سازمانها مشتریان آن هستند، صاحبنظران مدیریت، کسب رضایت مشتری را از مهمترین وظایف و اولویتهای مدیریت سازمانها بر شمرده و لزوم پایبندی همیشگی و پایدار مدیران عالی به جلب نظر مشتریان را پیش شرط اصلی موفقیت به حساب آورده اند. در حقیقت، یکی از پیش شرطهای موفقیت سازمانها و شرکتها، قرار دادن مشتری و تلاش برای جلب رضایت وی در سرلوحه سازمان می باشد. شناخت کامل مشتری، مقدم شمردن وی و ارائه خدمات کیفی از جمله عوامل موفقیت در بازار کسب و کار امروز است.
تعبیری که امروزه از مشتری می شود با آنچه در گذشته رواج داشته، کاملا متفاوت است. بدین معنی که مشتری دیگر خریدار صرف کالا یا خدمات نیست، بلکه یک عضو فعال و تاثیر گذار در کلیه فعالیتهای تجاری به شمار می رود. بنابراین داشتن استراتژی نوین، توجه به نکات مهم در برقراری، حفظ و گسترش روابط با مشتری و تلاش برای جلب رضایت وی در تمام مراحل، کارایی و اثر بخشی یک سازمان را در تحقق اهداف مشتری محور افزایش می دهد و در بلند مدت پایگاهی از مشتریان وفادار به ارمغان خواهد آورد.
واژه های مشتری و رضایت مشتری در سازمانهای خدماتی، خصوصا بانکها به دلیل وابستگی کامل به مشتریان برای بقا، اهمیتی دو چندان می یابد. ارائه خدمات مختلف بانکی به منظور حفظ مشتریان موجود و جذب مشتریان جدید و در نهایت کسب سهم بیشتری از بازار رقابت بانکی، بیانگر این اهمیت است.
موفّقیت تمام سازمانها و مؤسّسات، اعم از تولیدی یا خدماتی، انتفاعی یا غیر انتفاعی، دولتی یا غیر دولتی تحت تأثیر عوامل متعدّدی قرار دارد که یکی از مهمّترین آنها رضایتمندی مشتریان به منظور نیل به تعالی در کسب وکار است. (نورالسناء و سقایی، ۱۳۸۷، ۹۸) اعتقاد بر این است که رضایتمندی مشتریان، عکس العمل های آتی آنان را در قبال سازمان تحت تأثیر خواهد داد. از جمله آمادگی و اشتیاق جهت استفادۀ مجدّد ، تمایل برای توصیۀ به سایرین و رغبت برای پرداخت بهای محصول بدون چانه زدن یا تلاش برای یافتن عرضه کنندگانی که محصول مشابه را با قیمت کمتری عرضه می دارند.(کاووسی و سقایی، ۱۳۸۴) رضایت مشتری زمانی به دست می آید که عملکرد شرکت بتواند انتظارات خریدار را برآورده سازد. اگر عملکرد کمتر از انتظارات باشد، مشتری ناراضی خواهد شد و اگر عملکرد برابر با انتظارات باشد وی راضی خواهد بود. اگر عملکرد از انتظارات بیشتر شود او بسیار خشنود و شاداب خواهد شد. (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۸۴، ۹۰۰) رضایت مشتری میزان مطلوبیتی است که مشتری به خاطر ویژگیهای مختلف کالا کسب می کند و منبع سودآوری و دلیلی برای ادامۀ فعّالیت سازمان است. (پاؤلین و دیگران، ۲۰۰۶، ۹۰۷)
بانکداری الکترونیک عبارت است از ایجاد امکاناتی در جهت افزایش سرعت و کارایی بانک در ارائه خدمات بانکی در هر مکان موردنظر مشتری و ارائه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری به مشتریان که با بهره گرفتن از آنها بتوانند بدون نیاز به حضور فیزیکی در بانک، در هر ساعت از شبانه روز به صورت ۲۴ ساعته از طریق کانال های ارتباطی ایمن و متنوع عملیات بانکی دلخواه خود را انجام دهند.
بانکداری الکترونیکی ابزاری برای توسعه خدمات بانکی است و در نتیجه بر حسب امکانات و نیازهای بازار در مدل ها، روش ها و انواع مختلفی ارائه می شود که شامل : اینترنت ، تلفن همراه ، نمابر ، خودپرداز ، پایانه های فروش، تلفن بانک می باشد (فتحیان و همکاران ،۱۳۸۸)
بنابراین، آنچه در این پژوهش اهمیت دارد، پاسخ به این سئوال است که،” آیا بین ارائه خدمات بانکداری الکترونیک و رضایت مشتریان بانک ها رابطه وجود دارد؟
۱-۳) اهمیت و ضرورت تحقیق
مشتری ، رمز موفقیت هر سازمان و هر گونه فعالیت تجاری اقتصادی می باشد.اعتبار یک سازمان موفق ، بر پایه روابط بلند مدت آن سازمان با مشتریان بنا گردیده است.کلیدی ترین عامل کسب رضایت و وفاداری مشتریان ، ارائه خدمات مناسب است. سازمانی که یکی از اهداف عملی خود را ارائه خدمات مناسب بر پایه انتظارات و نیازهای مشتری طرح ریزی نموده باشد، می تواند با تکیه بر سایر اصول تجارت ، سازمان موفقی باشد. ارئه خدمات مناسب جز بر پایه شناخت نیازها ، علاقه مندی ها، امکانات و انتظارات مشتریان امکان پذیر نیست.گردآوری اطلاعاتی از این قبیل بصورت یکپارچه ، سازمان را در جهت ارائه خدمات مناسب ، مطابق با نیازها و انتظارات مشتریان یاری می رساند.( Williams & Cooper, 2004)
یافته ها نشان می دهند که بیش از ۹۰% از مشتریان ناراضی یک شرکت ، کوشش نمی کنند تا به منظور ارائه شکایت و یا انتقاد با سازمان مورد نظر ارتباط برقرار کنند. این مشتریان برای تامین نیازهای خویش به رقبا مراجعه می کنند و عدم رضایت خویش را با علاقه مندی تمام برای سایر مشتریان بالقوه بازگو می کنند. ( (http://www.banktech .com
خدمات رکن اصلی اقتصاد در جوامع امروزی است و بانک ها به عنوان یک سازمان خدماتی هدایت و پشتیبانی بسیاری از فعالیت های اقتصادی جامعه را بر عهده دارند. در این میان آنچه بقاء و تداوم فعّالیت مؤسّسات مالی را تأمین می کند ارائۀ خدمات در شکلی مطلوب و مطمئن و متناسب است تا بتواند با برآوردن انتظارات و خواسته های مشتریان رضایت و وفاداری آنان را موجب شوند. این مهم حاصل نمی شود مگراینکه بنگاه های اقتصادی ضمن توجّه به کیفیت خدمات در حفظ و ارتقاء آن کوشش کنند (باهیا و نانتل، ۲۰۰۰، ۸۴)
در بازار پر رقابت خدمات مالی از دست دادن تنها یک مشتری هزینه های سنگینی را برای بانکها و موسسات مالی در پی دارد، آنچه بیش از هر چیز دارای اهمیت است، سرمایه گذاری های عظیمی که سازمانها در جهت تنوع در تولیدات و خدمات و بهبود کیفیت و اراده خدمات مطلوب انجام می دهند، همگی با هدف جلب رضایت مشتریان فعلی و جلوگیری از زوال مشتریان جدید می باشد.(داریوش رشیدی، ۱۳۸۱)
۱-۴) اهداف تحقیق :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:37:00 ق.ظ ]




اطلاعات
ایمنی
پذیرش بانکداری الکترونیکی
کیفیت ارتباطی
نمودار۷٫۲: الگو پیکاراینن (انتظارات مؤثر بر پذیرش بانکداری الکترونیکی) (Pikkarainen, et al., 2004)
۴٫۱٫۲٫۲- نظریه شناخت اجتماعی
یکی از قوی ترین تئوری­های رفتار انسانی، تئوری شناخت اجتماعی (نمودار ۸٫۲) است که باندورا در سال ۱۹۸۶ ارائه کرد. این نظریه تلاش می کند تا میان سه دسته از انتظارات شناختی مانند خودکارایی، انتظارات از نتایج عملکرد و انتظارات از نتایج فردی با عامل احساسی مانند احساس، اضطراب و استفاده، ارتباط برقرار کند. خودکارائی اعتقادات فرد در مورد توانائی هایش برای استفاده از کامپیوتر را نشان می دهد. نتایج مورد انتظار، نتایج محتمل استفاده از کامپیوتر را نشان می دهد که دو بعد فردی و عملکردی دارد. بعد عملکردی بهبود عملکرد شغلی (کارایی و اثر بخشی) در نتیجه استفاده از کامپیوتر را نشان می دهد و بعد فردی، تغییر در انتظارات پاداش همچون ارتقاء، افزایش حقوق و یا تشویق و تحسین را شامل می شود. نگرانی و تأثیر، پاسخ های احساسی نسبت به استفاده از کامپیوتر را نشان می دهد. تأثیر و احساس جنبه مثبت (لذتی که فرد هنگام استفاده از کامپیوتر دارد) است. در حالی که اضطراب نشان دهنده جنبه منفی است (احساس نگرانی و تشویشی که فرد هنگام استفاده از کامپیوتر تجربه می کند). و عامل استفاده بیانگر میزان استفاده از کامپیوتر در محل کار و خانه است. الگو TAM بر روی باورهای مربوط به فناوری و پیامدهای استفاده از آن تمرکز ندارد، در حالی که تئوری شناخت اجتماعی در برگیرنده باورهائی است که ممکن است بر روی رفتار، مستقل از پیامدهای آن اثر گذار باشد

اهمیت تئوری شناخت اجتماعی مفهوم خودباوری است که به عنوان باور فرد درباره توانائی اش جهت انجام یک رفتار خاص تعریف شده است. پژوهش ها در حوزه سیستم های اطلاعاتی نشان داده است که ارتباطی قوی بین خودباوری و واکنش های افراد در زمینه پذیرش و استفاده از فناوری وجود دارد (Compeau, et al., 1999).
خودباوری
اثر
نتایج مورد انتظار از عملکرد
نتایج مورد انتظار فردی
اضطراب
استفاده
نمودار۸٫۲ : نظریه شناخت اجتماعی (Compeau, et al., 1999)
۵٫۱٫۲٫۲- الگو انگیزشی
تئوری اقدام مستدل که توسط فیشبن و آجزن ارائه شده، بر این باور است که رفتار توسط ادراکات افراد و نگرش آنها نسبت به رفتار و همچنین اثرات اجتماعی شکل می گیرد؛ در حالی که الگو پذیرش فناوری تأکید دارد که منفعت مهم ترین عامل برانگیزاننده در استفاده از فناوری است. پژوهشگران معتقدند که به علت تفاوت بین انگیزاننده های درونی و بیرونی رفتار، افراد ممکن است توسط انگیزاننده­های درونی (مثل لذت و تفریح) یا انگیزاننده های بیرونی (مثل منفعت) برانگیخته شوند. .(Igbaria, et al., 1996)
الگو ایگباریا ترکیبی از دو الگو پذیرش فناوری و اقدام مستدل است و استفاده از فناوری را تابعی از سه عامل برانگیزاننده یعنی منفعت، لذت و فشار اجتماعی می داند. فرض بر این است که این سه عامل تأثیر مستقیمی بر استفاده از فناوری دارند. این الگو هم چنین اثر ۳ عامل مهارت ها، حمایت سازمانی و استفاده سازمانی را به عنوان تعدیل کننده این رابطه و تابع در نظر می گیرد، که این عامل با تأثیر گذاری و شکل دهی پیچیدگی سیستم، بر ۳ متغیر مستقل تاثیر می گذارند (نمودار ۱۰٫۲).
مهارت
حمایت سازمانی
پیچیدگی مورد نظر
منفعت
لذت و سرگرمی
استفاده سیستم
استفاده سازمانی
فشار اجتماعی
نمودار۹٫۲: الگو انگیزشی (Igbaria, et al., 1996)
۶٫۲٫۲٫۲- الگو “رفتار برنامه ریزی شده”[۶۴]
الگو رفتاری برنامه­ ریزی شده (نمودار ۱۰٫۲)، شکل توسعه یافته الگو اقدام مستدل است. هر دو الگو اقدام مستدل و رفتار برنامه­ ریزی شده تأکید دارند که رفتار تابعی مستقیم از نیت رفتاری است. در الگو اقدام مستدل، نیت از طریق جمع وزنی نگرش و هنجار ذهنی به دست می آید. همانند این الگو در الگو رفتار برنامه­ ریزی شده نیز، نیت رفتار را تابعی از نگرش، هنجار ذهنی و ساختار دیگری به نام “کنترل رفتاری ادراک شده”[۶۵] می دانند. این ساختار به الگو TPB جهت توضیح مواردی که افراد بر رفتار خود کنترل کامل ندارند، اضافه شده است، کنترل رفتاری ادراک شده اشاره به باورهای کنترلی افراد دارد که باورهای کنترلی، سختی یا آسانی ادراک شده که ممکن است یک رفتار را تأثیر قرار دهند، منعکس می کنند (Shih & Fang ,2004).
باور نگرش
نگرش
نگرش
نیت رفتاری
باور هنجاری
باور کنترلی
هنجار ذهنی
کنترل­رفتاری ادراک­ شده
نمودار ۱۰٫۲: الگو رفتار برنامه ریزی شده (Shih & Fang ,2004)
۷٫۲٫۲٫۲- الگو “تجزیه شده رفتار برنامه ریزی شده”[۶۶]
تیلور و تاد نشان دادند که درک بهتر از روابط بین باورها و مقدمه­های نیت، مستلزم تجزیه باورهای نگرشی است. شیمپ و کاواس معتقدند که اجزا شناختی باور را نمی توان در یک واحد شناختی یا مفهومی خاص سازماندهی کرد. براساس تئوری گسترش نوآوری، باور نگرشی سه ویژگی مهم دارد که بر پذیرش یک نوآوری اثر گذارند. این سه ویژگی عبارتند از: مزیت نسبی، پیچیدگی و سازگاری. تیلور و تاد نشان دادن که الگو تجزیه شده TPB قدرت توضیحی بیشتری نسبت به الگو های TPB و TRA دارد (نمودار ۱۱٫۲).
مزیت نسبی
سازگاری
پیچیدگی
اثرات هنجاری
کارایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:37:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم