کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



در این مورد دو دیدگاه متفاوت حاکم بر نظریات حقوق‌دانان است که اختصاراً به آن اشاره خواهیم نمود:

      1. عده‌ای معتقدند که چون اصل بر شرط بودن قبض در صحت عقد رهن است و ماده 42 یک استثناء است و در یک قانون خاص مندرج گردیده ، باید استثناء را در موارد سکوت تفسیر مضیق نماییم؛ بنا‌براین، درخصوص سکوتِ قانون درمورد رهن بار کشتی باید این نتیجه را گرفت که در این نوع رهن نیز قبض شرط صحت است.
      2. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    1. در مقابل، عده‌ای دیگر معتقدند که اگرچه درمورد قبض بار و کالاهای کشتی به‌صراحت سخنی به میان نیامده است. ولی با توجه به سیاق مواد مربوط به رهن و نیز ماهیت و فلسفه‌ آن می‌توان گفت که قبض بار نیز نباید شرط رهن باشد.[111]

همچنین در ادامه این‌گونه استدلال کرده‌اند که استثنای با مبنا سرایت‌پذیر است.اما، استثنای بدون مبنا را نمی‌توان سرایت داد و شرط صحت نبودن قبض درمورد رهن کشتی استثنای با مبنا است و نهایتاً اینکه عدم شرطیت قبض درمورد رهن کشتی قابل تسری به رهن بار کشتی است؛ چرا که مبنا یکی است.[112]
در نهایت باید این‌گونه نتیجه گیری کرد: لزوم قبض مادی، حتی در رهن مدنی باعث دشواری‌های حقوقی و عملی گردیده و از طرفی،رویه‌ی قضایی در جهت تعدیل حکم قانون درباره مفهوم قبض تلاش نموده است و تعبیر قبض عرفی و استیلای معنوی را نیز پذیرفته است و چه بسا پذیرش نقش قبض در صحت عقد رهن با توجه به اطلاق ماده‌ی 772 قانون مدنی در امور مدنی نیز قابل توجیه نیست .
در خصوص رهن‌های تجاری به دلیل رعایت اصل سرعت، قبض و استیلا به معنای قبض مادی مطرح نبوده است و بالطبع، در رهن کشتی که در حیطه‌ی امور دریانوردی حاصل می‌شود، به دلیل ضرورت وجود این نوع رهن‌ها در توسعه و سهولت امور دریانوردی، همچنین هدف آن که تشویق و توسعه‌ی سرمایه گذاران به دادن وام‌های کلان به مالکان کشتی در ‌حال ساخت یا مالکان کشتی‌هایی که در حین سفر نیاز به اعتبارات کافی دارند است،شرط نبودن قبض مقرر شده است چرا که قبض اساساً با ادامه‌ی فعالیت کشتی منافات دارد.
در رهن بار و کرایه‌ی باربری نیز علی‌رغم سکوت قانون‌گذار دریایی، به دلیل وضوح امر، قبض شرط صحت عقد نیست؛ زیرا، رهن بار و کالا طبق ماده‌ی 89 در شرایط اضطراری و در حین سفر دریایی منعقد می شود که صرفاً به منظور ادامه و تعقیب سفر دریایی انجام می شود و روشن است که در حین سفر دریایی و در مواقع فوری، اصل سرعت و شرایط اضطراری موجود اقتضا می‌کند سریعاً عقد رهن منعقد گردد و نیاز به قبض مال مرهون اساساً مطرح نمی‌شود و چه بسا که مرتهن اصولاً دسترسی به مال مرهون نداشته باشد.
گفتار دوم: شرایط اختصاصی
برای تحقق عقد رهن دریایی شرایطی لازم است. شرایط عام صحت قرارداد و نیز شرایط عام حاکم بر رهن مدنی در ارتباط با رهن دریائی قبلاً بررسی شده است.لیکن،شرایط خاصی نیز در زمینه رهن دریائی وجود دارند. این شرایط را به اجباری و اختیاری تقسیم نموده‌ایم؛ چرا که عدم رعایت شرایط اجباری، موجب خروج از قواعد و حوزه‌ی رهن دریایی خواهد شد و قرارداد مشمول قواعد رهن مدنی قرار می‌گیرد. لیکن، عدم رعایت شرایط اختیاری این ضمانت اجرا را در پی نخواهد داشت، بلکه تنها طرفین ممکن است امتیازاتی را از دست بدهند.
بند اول: شرایط اجباری
در قانون دریایی مبحثی تحت عنوان شرایط اجباری مطرح نشده است. اما، از لحن برخی مواد مانند ماده‌ی 42 این شرایط را می‌توان فهمید.
الف. ثبت رسمی
با عنایت به ماده‌ی 34 مکرر قانون ثبت، علاوه بر ثبت معاملات رهنی نسبت به اموال غیرمنقول که به موجب ماده‌ی 47 همین قانون ثبت آن اجباری اعلام شده است، ثبت رهن یا هرگونه معامله با حق استرداد دیگر نسبت به اموال منقول نیز به منظور صدور اجراییه لازم دانسته شده است؛ لذا عموماً برای برقراری حق رهن، پیش‌بینی ترتیبات ثبتی ضروری است؛ زیرا، نسبت به مفاد اسناد عادی حداقل ادعای جعل و انکار و تردید به سهولت میسر است و این امر حقوق مرتهن را در معرض تضییع و تفریط قرار می‌دهد و همچنین به لحاظ تأثیر قرارداد رهن نسبت به حقوق اشخاص ثالث، احراز تاریخ تنظیم سند رهنی دارای اهمیت بسیار است؛ بنابراین ملاحظات، تردیدی نیست که قراردادهای رهنی مدنی و تجاری باید به ثبت برسند[113]. علاوه بر این، قانون دریایی به لحاظ اهمیت موضوع ثبت در معاملات رهن دریایی به‌صراحت در ماده‌ی 42 ثبت را لازم داشته است و کیفیت معاملات رهن کشتی به موجب ماده‌ی 48 تابع مفاد ماده‌ی 24 این قانون قرار گرفته است و همین‌طور آیین نامه‌ی ثبت انتقالات و معاملات کشتی‌ها مصوب 13/6/134، در این خصوص ثبت را الزامی دانسته است.
طبق ماده‌ی 24، ثبت همه‌ی انتقالات و معاملات و اقاله راجع‌به عین کشتی‌های مشمول این قانون و همچنین منافع آن‌ها درصورتی که مدت آن زائد بر دو سال باشد در داخل کشور «اجباری» است و منحصراً به‌وسیله‌ی دفاتر اسناد رسمی که برای این کار از طرف سازمان ثبت اسناد و املاک کشور اجازه مخصوص دارند انجام می‌شود و درصورتی‌که معاملات مزبور خارج از کشور صورت گیرد، انجام معامله طبق مقررات کشور محل وقوع آن باید توسط نزدیک‌ترین نماینده کنسولی ایران به محل معامله گواهی و مراتب به دفتر کنسولگری نیز منعکس و ظرف 15 روز به سازمان بنادر و کشتی‌رانی ایران اعلام شودو همچنین، به موجب بند «د» این ماده «همه‌ی معاملات مربوط به فروش و انتقال و رهن کشتی باید در اسناد« ثبت» و «تابعیت» کشتی قید شود». مدلول این بند از قانون این اجازه را به ما می‌دهد که بگوییم هر حکم، عقد یا به‌طور کلی هر عملی که موجب انشا، نقل، تعدیل یا اسقاط حق عینی مربوط به کشتی شود، هیچ‌گونه اثری نخواهد داشت، مگر آنکه در سند ثبت کشتی قید شود. به عبارت دیگر، ترتیب اثر هر عمل قانونی مربوط به حق عینی وارد بر کشتی متوقف بر درج و ثبت آن واقعه در سند رسمی کشتی است.[114]
بند (د) ماده‌ی 24، ثبت همه‌ی معاملات مربوط به رهن کشتی را الزامی دانسته است؛ اما، لازم به ذکر است که تاکید این بند صرفاً بر رهن کشتی نبوده و ناظر به دیگر اقسام رهن دریائی مشتمل بر کشتی، رهن بار و کرایه‌ی باربری نیز است؛ چرا که بار کشتی و رهن کرایه‌ی باربری نیز ملحق به رهن کشتی بوده و هنگامی‌که قانون‌گذار نظر به انواع و اقسام رهن داشته است، الزامی‌بودن ثبت را نیز برای آن قائل شده است؛ بنابراین، تصریح قانون‌گذار به رهن کشتی ناشی از غلبه این نوع رهن دریایی بر موارد نادر رهن بار و کرایه‌ی باربری است. از سوی دیگر، ماده‌ی 89 مقرر نموده که اگر در حالت اضطرار نیاز به اخذ وام و وثیقه‌گذاشتن کرایه یا بار کشتی باشد، فرمانده ابتدا صورت‌مجلسی با ذکر موجبات قرضه، تنظیم ‌کند و آن را به امضای افسران ارشد کشتی برساند و مراتب را فوراً به مالک کشتی اطلاع داده و کسب تکلیف نماید. درصورتی که از طرف مالک کشتی، وجوه لازم در اختیار فرمانده گذارده نشود، فرمانده می‌تواند درصورتی که کشتی در بندر خارجی باشد، با ارائه صورت‌مجلس مذکور و کسب اجازه از نماینده کنسولی ایران و در صورت عدم حضور نماینده‌ی کنسولی ایران در محل، با اجازه‌ی مقامات صلاحیت‌دار محل و درصورتی که کشتی در بنادر ایران باشد، با اجازه‌ی دادستان محل یا نماینده‌ی قانونی او مبادرت به تحصیل وام کند.
از لحن این ماده نیز این‌گونه متبادر به ذهن می‌گردد که ثبت رهن بار نیز الزامی است، خصوصاً با توجه به مبالغ زیاد این وام‌ها و بهره‌های قابل‌توجه آن، درصورت عدم ثبت، این امر موجب عدم ثبات این قراردادها می‌گردد و قطعاً موجب تضییع حقوق طرفین و حتی اشخاص ثالث می‌گردد.
نکته حائز اهمیت دیگر درخصوص سند ثبت و سند تابعیت است که رهن باید در هر دو سند ذکر شود. ابتدا اینکه این اسناد چیست و چه ضرورتی برای ثبت در آن‌ها وجود دارد؟
در پاسخ باید گفت، تابعیت رابطه‌ای است حقوقی بین شخص و دولت متبوع او که تنها اشخاص از تابعیت برخوردارنداما، درخصوص اموال و اشیاء اصولاً تابعیتی وجود ندارد. با این حال قوانین و مقررات بر اینکه کشتی از جمله اموال بوده و دارای تابعیت است، اجماع دارند. علت این امر را باید در دو واقعیت انکارناپذیر جستجو کرد: «1. دریانوردی بین‌المللی رفت‌وآمد در آب‌های دیگر کشورها را به دنبال دارد که هرکدام سیستم حقوقی خاص خود را دارند و برای اینکه کشتی در انجام‌دادن دریانوردی دچار مشکلات ناشی از این تنوع نشود، باید مقررات و ضوابط حقوقی یکسانی بر آن حاکم باشد؛ بنابراین، باید با یک دولت، ارتباط مستقیم برقرار کند تا مورد ادعای دیگر دول قرار نگیرد.2. کشتی‌ها اغلب در دریاهای آزاد تردد دارند و این آب‌ها به هیچ دولتی تعلق ندارند. لیکن، برای جلوگیری از هرگونه هرج‌ومرج و بی‌قانونی، بهترین روش آن است که کشتی‌ها با به اهتزاز درآوردن پرچم یک کشور و قرارگرفتن تحت تابعیت آن حاکمیت و صلاحیت انحصاری این کشور را بپذیرند.[115]»بنابراین، با برافراشتن پرچم ملی یک کشور بر روی یک کشتی، علقه‌ی تابعیت میان آن کشتی و دولت اعطاکننده برقرار می‌شود. تابعیت آثار گسترده‌ای دارد که آنچه مربوط به بحث ما است، لزوم پیروی از قانون کشور متبوع و رعایت مقررات ثبتی آن است؛ لذا، همه‌ی انتقالات و معاملات مربوط به کشتی باید در اسناد تابعیت منعکس شود.
سند ثبت کشتی نیز گواهینامه‌ای است که سازمان بنادر و کشتی‌رانی طبق نمونه‌ی مخصوصی که در آیین‌نامه ثبت کشتی‌ها و شناورها معرفی شده، به نام کشتی تنظیم و صادر می‌کند. این سند باید به امضای مالک یا نماینده‌ی او و همچنین سازمان بنادر و کشتی‌رانی برسد.[116] تمام معاملات و از جمله معاملات رهنی باید در این سند نیز ثبت شود تا حقوق اشخاص ذی‌نفع رعایت گردد و همچنین مقررات ایران بر آن‌ها اعمال شود.
برخی از حقوق‌دانان لزوم ثبت و تنظیم با سند رسمی را به این دلیل دانسته‌اند که قبض در رهن کشتی ضرورت ندارد. در مواردی که سند رسمی تنظیم می‌شود، منظور ازقبض و اقباض که پیدایش حالت وثوق از طریق گرفتن وثیقه است، در همان مرحله‌ی تنظیم سند رسمی تأمین می‌شود؛ یعنی، مرتهن مطمئن است که وثیقه بدون تأمین طلب او فک نخواهد شد.[117] همان‌طور که گفته شد، چون قبض ضرورت ندارد، قانون‌گذار با الزامی دانستن ثبت رسمی رهن دریایی زمینه‌ی اطمینان‌خاطر مرتهن را فراهم کرده است.
نکته دیگر این است که آیا ثبت معاملات رهنی کشتی در اسناد ثبت و تابعیت امری شکلی یا ماهوی است. به عبارت دیگر، اگر راهن سند رهن را در مراجع صالح ثبت ننموده باشد، قرارداد رهن چه ارزشی خواهد داشت؟
در پاسخ به این سؤال با توجه به سکوت قانون‌گذار اختلاف‌نظر وجود دارد. برخی قائل به بطلان این عقد شده‌اند؛ چرا که ثبت معاملات رهنی کشتی را با استناد به ظاهر ماده‌ی 42 از شرایط صحت این عقد می‌دانند.[118] اما، نظر عده‌ای دیگر این است که نباید وقایع قانونی نظیر فروش و رهن را به دلیل ثبت نشدن آن‌ها در سند ثبت کشتی ماهیتاً باطل قلمداد کرد؛ بلکه، منطقاً بهره‌مندی و انتفاع متعاقدین از این اعمال حقوقی را باید متوقف به ثبت آن‌ها در اسناد کشتی دانست؛[119]چرا که عقد با توافق طرفین به وجود آمده است اما، با ثبت است که مشمول قانون دریایی می‌شود؛ بنابراین، ثبت محدوده آثار و شرایط را روشن می‌کند و در اصل صحت عقد دخالتی ندارد؛ لذا،گر عقد رهن ثبت شود، قوانین و مقررات قانون دریایی بر آن اعمال می‌شود و در صورت عدم ثبت تابع رهن عام (مدنی) قرار می‌گیرد. نظر دیگری که متبادر به ذهن می‌شود، این است که رهنی که ثبت نشود، رهن دریایی تلقی می‌شود. اما، نزد محاکم و ادارات دولتی و اشخاص ثالث قابلیت استناد ندارد و استناد به آن منوط به رعایت فرایند ثبت عقد است؛ زیرا، توافق بر رهن در حیطه‌ی امور دریایی حاصل شده است و به نحو صحیح رهن دریایی شکل گرفته است.[120] اما، عدم ثبت موجب از دست دادن یک سری مزایای رهن دریایی از جمله حق تقدم می‌شود.[121] این نظر در حقوق کشور های آمریکایی و اروپایی پذیرفته شده است و معمولاً اجباری برای ثبت رهن پیش‌بینی نشده است. لیکن، برای برخورداری از آثار قانونی باید ثبت در بندر ثبت کشتی صورت گیرد[122]. مزایای ثبت کشتی به این قرار است: رجحان بر رهن‌های ثبت‌نشده‌ی سابق و رهن‌های ثبت‌شده‌ی لاحق، رجحان بر هر گونه قرض و وام ثبت نشده و بدون حق وثیقه‌ی سابق و لاحق.[123]
به نظر نگارنده، با توجه به اصل آزادی اراده و همچنین اصل رضایی‌بودن معاملات و رعایت اصل صحت باید این نوع رهن را صحیح بدانیم و مانند نقل و انتقال املاک و ثبت آن‌ها امکان الزام به تنظیم سند رسمی را در این موارد قائل شویم یا حداقل ضمانت اجرا را این بدانیم که عقد جنبه‌ی مدنی خواهد داشت و قائل‌شدن به بطلان عقد امری بعید به نظر می‌رسد؛ بنابراین، حکومت مواد قانون دریایی منوط به ثبت خواهد بود.[124]
در وضعیت کنونی، برای پیشگیری از بروز اختلاف عملاً طرفین قرارداد شرایط ثبت قرارداد و ضمانت اجرای عدم ثبت آن را در قرارداد تصریح می‌کنند. به‌عنوان مثال، وکالت‌نامه‌ای به نفع مرتهن تنظیم می‌کنند تا وی از طرف راهن وکالت جهت ثبت قرارداد داشته باشد.
نکته دیگر این است که ثبت رهن معمولاً در کشور صاحب پرچم و مطابق قوانین همان کشور صورت می‌گیرد، اما، اگر رهن در آبهای آزاد یا در آبهای کشور دیگری منعقد شود معمولاً قانون محل انعقاد عقد جانشین قانون کشور صاحب پرچم می‌شود اما، به جهت جلوگیری از تعارض قوانین بهتر است در هر حال ثبت رهن طبق قوانین کشور صاحب پرچم باشد.[125]
ب. تعیین دین
تعیین دین به‌طور کلی در تمام عقود رهنی و وثیقه ای لازم است اما، تعیین دین در رهن دریایی خصوصیاتی دارد که بعد از پرداختن به شرایط عام دین به آن اشاره می‌کنیم.
ماده‌ی 775 قانون مدنی به‌طور عام بیان می‌دارد که: «برای هر مالی (دینی) که در ذمه باشد، ممکن است رهن داده شود ولو عقدی که موجب اشتغال ذمه است قابل فسخ باشد». بنابراین، دین به طور معمول عبارت است از وامی که راهن از مرتهن اخذ نموده است که شرایطی دارد. به عبارت دیگر، حقی که می‌توان در مقابل آن رهن قرار داده شود باید شرایط ذیل را داشته باشد:
1.حق، مالی باشد: یعنی چیزی باشد که مالیت داشته و ارزش معاوضه را داشته باشد.

    1. در ذمه باشد: یعنی فقط برای حق دینیِ مالی می‌توان رهن داد و برای اعیان خارجی نمی‌توان وثیقه گذارد. بدین معنا که شخص باید در برابر دیگری مدیون باشد تا بتوان برای ایجاد اطمینان در طلبکار مالی را به رهن داد.
    1. در ذمه‌ی مدیون ثابت باشد: به این معنا که مالی می‌تواند در مقابل آن رهن قرارداده شود که درحین عقد در ذمه‌ی راهن ثابت باشد و آن دینی است موجود یا دینی که سبب آن پیدایش یافته است، مانند دین ناشی از قرض که ممکن است حال باشد یا مؤجل. اما، برای دینی که سبب آن حاصل نشده است، نمی‌توان رهنی منعقد داد. همین‌طور رهن برای دین آینده امکان ندارد.
    1. دین باید طوری باشد که بتوان از ثمن فروش مال مرهون آن را استیفا نمود: چنانچه طبیعت دین طوری باشد که دائن نتواند به‌وسیله‌ی فروش عین مرهونه استیفای طلب خود را از ثمن آن بنماید، رهن صحیح نخواهد بود؛ پس، موضوع دین از دیدگاه طرفین باید جنبه‌ی کلی و مثلی داشته باشد تا طلبکار بتواند از محل بهای مورد رهن به آن برسد.[126]

با این مقدمه‌ی کوتاه دریافتیم که دین چیست و چه خصوصیاتی به‌طور کلی دارد. اما، آنچه پراهمیت است، در قراردادهای رهنی دریایی، همان‌طور که در بخش نخست توضیح آن رفت، وام ممکن است به سه دلیل پرداخت شود که اجمالاً عبارت اند از تحصیل اعتبار جهت پرداخت هزینه‌های ساخت کشتی، تحصیل اعتبار جهت پرداخت هزینه‌های جاری و مخارج جاری کشتی و وامی که فرمانده جهت مخارج فوق‌العاده‌ی کشتی دریافت می‌کند. خروج از این سه دلیل باعث عدم شمول عنوان رهن دریایی و اطلاق عنوان رهن مدنی بر عمل حقوقی می‌گردد؛ لذا، باید وام و دینی که برای آن رهن قرار داده می‌شود، برای مقاصد دریایی بوده و به‌صراحت معین شود و در قراردادها ذکر شود. در غیر این صورت، مشمول مقررات رهن دریایی نخواهد بود و آثار آن را نخواهد داشت. ماده‌ی 43 قانون دریایی در تأیید این موضوع، مقرر داشته است که مبلغ رهن باید صراحتاً در سند رهن ثبت شود. از شیوه‌ی نگارش این ماده می‌توان دریافت در صورتی که در سند رهن، این مبلغ صراحتاً قید نشود، آن عقد، رهن دریایی تلقی نمی‌شود. نکته‌ی شایان ذکر این که علی‌رغم نظریاتی که بعد از انقلاب اسلامی در‌مورد اخذ بهره مطرح شد، درمورد قانون دریایی و صراحتاً عقد رهن دریایی، دین شامل اصل وام به علاوه‌ی بهره‌ی آن می‌شود. البته با تفاسیری که برخی از حقوق‌دانان از این مورد داشته‌اند، نظریات شورای نگهبان را همان‌طور که در متن این نظر آمده، در مورد مسائل مدنی می‌دانند. حال آنکه موارد تجاری را از این حیطه جدا نموده‌اند و قانون دریایی نیز به‌عنوان یکی از موارد بارز تجاری از حیطه‌ی شمول نظریات مزبور خارج است.[127]
البته باید اذعان داشت که صرف‌نظر از صحت و سقم این تفاسیر و نظریات، محاسبه‌ی بهره جزء رویه معمول قراردادها بوده است واین مورد حتی با وجود صراحت قانونی، در قرارداد نیز تصریح می‌شود.
ج. تعیین زمان بازپرداخت دین
اگرچه معمولاً در قراردادهای رهنی زمان بازپرداخت دین معین می‌شود، اما این امر به‌صراحت در قانون مدنی مورد‌توجه واقع نشده و آن را از شرایط صحت قرار نداده‌اند. به‌گونه‌ای که عدم تعیین زمان بازپرداخت موجب بطلان عقد رهن نمی‌شود؛ لیکن، در رهن‌های بازرگانی، از جمله رهن دریایی، به دلیل مبالغ هنگفت و بهره‌های کلان نیاز به تعیین دقیق زمان بازپرداخت دین وجود دارد. در تأثیر این مطلب می‌توان به ماده‌ی 43 قانون دریایی اشاره نمود که صراحتاً تعیین زمان بازپرداخت و سررسید دین را در سند رهن الزامی دانسته است.
این قسمت از قرارداد از دیدگاه مرتهن یکی از مهم‌ترین بخش‌های قرارداد رهنی دریایی درجهت حفظ حقوق وی است و معمولاً مرتهن به‌طور کاملاً مشخصی نحوه بازپرداخت دین را به‌وسیله‌ی راهن مشخص می‌کند. این سررسیدها معمولاً از قراردادی به قرارداد دیگر فرق می‌کند و می‌تواند در کل مبلغ دین نیز تأثیرگذار باشد. هرچه اقساط طولانی‌مدت‌تر بین طرفین تعیین می‌شود، مبلغ بهره نیز بالاتر خواهد رفت و می‌توان گفت در چنین حالتی بر مبلغ دین که از طریق فرمول اصل مبلغ به علاوه بهره آن محاسبه می‌گردید ، افزوده می‌شود.
نکته‌ی مهم دیگر بحث، تعیین ضمانت اجرای عدم بازپرداخت دین در مواعد مشخص است.
این ضمانت اجرا معمولاً برای استحکام بیش‌تر درخود قرارداد ذکر می شود که می‌تواند به دو شکل پرداخت خسارت تأخیر تأدیه یا حال‌شدن کل بدهی با عدم پرداخت یک قسط آن باشد. البته این موضوع به توافق طرفین بستگی دارد و معمولاً مرتهن سعی دارد برای اطمینان‌خاطر از بازگشت سرمایه خود، تضمینات کافی درنظر بگیرد.[128]
بند دوم: شرایط اختیاری
این دسته از شرایط که با مداقه در مواد قانونی به دست آمده، از جمله شرایط الزامی نبوده و بنابراین جهت کمال و شفاف‌سازی عقد رهن دریایی آورده شده است که در این بند بررسی خواهند شد.
الف. شرط بیمه
برای روشن‌تر شدن موضوع، ابتدا مختصری به ماهیت بیمه و انعقاد آن می‌پردازیم و سپس به نقش بیمه و آثار آن در رهن دریایی خواهیم پرداخت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 04:05:00 ق.ظ ]




در سال ۱۳۱۲ ﻫ .ق. دو عالم و مجتهد بزرگ عصر یعنی میرزای رشتی، استاد فقهای عصر و دوم میرزای بزرگ شیرازی صادر کننده‌ی فتوای تنباکو در گذشتند. (جابری انصاری،۱۳۲۱: ۳۲۰) ابراهیم صفایی در مورد مرگ میرزای بزرگ می‌نویسد که میرزا رضای کرمانی با نام جعلی سید نوری از طرف سیدجمال الدین افغانی از استانبول عازم سامرا شد تا چند هزار لیره عثمانی در اختیار میرزای بزرگ شیرازی قرار دهد و او فتوای نامشروع بودن سلطنت ناصرالدین‌شاه را صادر کند. میرزا لحظات طولانی در سکوت محض سخنان شیخ نوری را ‌شنید و پس از پایان سخنان او، به سختی و صراحت آن پیشنهاد را رد کرد و از میان برداشتن ناصرالدین‌شاه را که هم مروج دین و مذهب و هم حافظ نظم و امنیت ایران بود را کاری خطرناک توصیف کرد و گفت سید جمال‌الدین افغانی قبلاً هم کاغذ‌هایی در این زمینه با لحن خشن و تند نوشته و برای من هم فرستاد، ولی جواب ندادم. سپس صفایی اسنادی را آورده که ارائه می‌دهد. میرزای بزرگ شیرازی به توسط میرزا رضای کرمانی مسموم گردید و این توطئه به دستور مستقیم سلطان‌عبدالحمید دوم و سید جمال الدین افغانی بوده است. ضمناً صفایی سندی را ‌آورده است که سیدجمال الدین افغانی در طی‌نامه‌ای به کل ملت ایران توهین و آنان را «مشتی بی‌سرو پا» خوانده است و در ادامه دو سند دیگر ارائه می کند که اولی در مورد اصالت افغانی سید جمال الدین است و دومی سندی در مورد چگونگی ترور ناصرالدین‌شاه است. (نگاه کنید به: صفایی،۱۳۹۰: ۱۲۰).

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در همین سال حکومت فارس را بار دیگر به شاهزاده پیشنهاد کردند، اما شاهزاده به علت نداشتن افراد کار آزموده و ارتش مجهز آن را نپذیرفت. (جابری انصاری،۱۳۲۱: ۳۲۱).
۳-۳-۸-مبارزه با بابیت ۱۳۱۲ ﻫ . ق.
در سال ۱۳۱۲ ﻫ . ق. فردی آباده‌ای که متهم به بابی‌ازلی بوده را نزد علما آوردند و آقانجفی و دیگر علما به نزد شاهزاده آمدند و طبق نظر شهود وی «در آباده مکتب‌دار بوده و اغوای اطفال می‌کرد، دیگر می‌گفت در آباده دختر فلان بابی ازل را گرفته بود گفته شد این دو شاهد مجنونند زیرا مکتب‌داری با گرفتن زن مانعه الجمع است. میرزا بهاء السان العلما به او گفت بگو به بهاء لعنت گفت بر بهاء و میرزا بهاء هر دو لعنت» به هر حال پس شنیدن حرف‌های شاهدان و تحقیق و بررسی به فتوای آقانجفی و شاهزاده او را کشتند. (جابری انصاری،۱۳۲۱: ۳۲۱). آن چنان که به نظر می رسد شاهزاده با علما در جلوگیری از رشد بابیت در یک خط سیر قرار داشته اند و در همه‌ی اقداماتی که علیه فرقه ضاله بابیت انجام داده شد شاهزاده و علما در یک جبهه قرار دارند. هدف کلی علما جهت حفظ دین و صیانت از مردم و شاهزاده در جهت حفظ نظم عمومی و جلوگیری از اغتشاش بود.
۳-۳-۹-آقامنیرالدین و شیخ العراقین
در محله‌ی احمدآباد آقامنیرالدین مستی را دستگیر کرده و گفته بود تا نگه‌اش دارند تا به هوش بیاید. شیخ حسن العراقین بدون اجازه آقامنیرالدین او را آزاد کرد و به تعدادی از رعایای خود دستور داد تا نگذارند آقا منیرالدین برای اقامه نماز به مسجد ایلچی برود. «به درب خآن ها‌ش «پلیدی» [؟] مالیدند و به ناموس او فحاشی کردند.» میرزاهاشم امام جمعه دستور داد تا جهت این اهانت های شیخ العراقین به آقا منیرالدین، او را به پیش او بیاورند. شیخ العراقین از ترس به طرف ییلاق قمیلشو فرار کرد و به نزد شاهزاده رفت. از سوی دیگر بارها آقامنیرالدین اعلمیت خود را نسبت به برادران مسجدشاهی در مجامع عمومی اعلام کرده بود. برادران مسجدشاهی هم کینه‌ی او را در دل داشتند و به محض رخ دادن این حادثه، شیخ محمدعلی برادر آقانجفی هم طرف شیخ العراقین را گرفت. «برخی کوتاهی عمر شیخ محمدعلی نجفی را همین حمایت از افراد ستمگر می‌دانند.» ( جابری انصاری،۱۳۲۱: ۳۲۷-۳۲۶) در مورد اینکه چرا شیخ العراقین دست به چنین اقداماتی زد، چیزی در منابع وجود ندارد، اما همین قدر مشخص است که دسته بندی بین علما و حس رقابت میان آن ها بسیار زیاد بوده است و نقش شاهزاده بیشتر نظارت بر این اختلافات و بهره بردن از این اختلافات بوده است.
۳-۳-۱۰-مرگ مشکوک دو جوان مارنانی
در اواخر جمادی الثانی ۱۳۱۳ ﻫ . ق. دو جوان مارنانی در خانه‌ی یکی از تجار انگلیسی، بر اثر استشمام دود زغال درگذشتند. اهالی اصفهان مرگ این دو را به تجار انگلیسی و اهالی ارمنی جلفا نسبت دادند و بر علیه مسیحیان و اروپاییان ساکن اصفهان شورش کردند و خواهان قصاص قاتل یا قاتلین این دو جوان شدند. اعتراض و شورش مدتی طول کشید و تلگرافات زیادی بین علما، شاهزاده، ناصرالدین شاه و صدراعظم امین السطان رد و بدل شد. عاقبت شاهزاده، ورثه دو نفر دالاندار را با جلب نظر روحانیون راضی کرد و فتنه را آرام کرد.
در طی این مدت، تلگرافی از ناصرالدین شاه به شاهزاده فرستاد مبنی بر اینکه وزیرمختار روس و وزیرمختار انگلیس جهت نبود امنیت جهت اتباع و تجارت خانه هایشان شکایت داشتند که هیچ فرد مسیحی نمی تواند از منزل خود خارج شود و این فتنه حتی به بوشهر هم رسیده است و مردم از ورود کالاهای دول خارجی جلوگیری می کنند. شاه خطاب به شاهزاده گفت که وزیرمختار های روس انگلیس او را مسؤول این وضعیت می دانند و درخواست داشتند تا بار دیگر امنیت را در اصفهان برقرار نماید. «این فقره را هم می گویند تهمت صرف است بواسطه‌ی تصدیق اطبا خودشان و آقانور که تلگرافاً به آن ها رسیده می گویند بطور یقین آن ها از دود زغال مرده و آسیبی به آن ها نرسیده» و این تهمتی است که به واسطه‌ی آن قصد آسیب زدن به مسیحیان را دارند و اگر این غائله زودتر ختم نشود این دو وزیرمختار بزودی مجدداً به دیدار شاه رفته و کار به جاهای باریک کشیده خواهد شد. «مسلم است نباید گذاشت برای مردن دو نفر آدم بی معنی و حرف عوام کار رفته رفته به جاهای سخت کشیده و تمام دول باهم متحد شده برضد دولت ایران برخیزند.» و در ادامه گفت که اگر قاتل یک خارجی باشد نمی تواند بر طبق قرارداد ترکمانچای او را مجازات کرد و باید او را به دولت متبوعش تحویل داد. پس با راضی کردن علمای اصفهان هرچه سریع تر این قضیه را فیصله دهد. (نگاه کنید به: پیوست اسناد ، سند شماره پنج)
۳-۳-۱۱-ترور ناصر الدین‌شاه قاجار
در ۱۷ ذی العقده ۱۳۱۳ ﻫ .ق. «خبر شهادت ناصر الدین‌شاه به تیر میرزا رضای کرمانی رسید». (جابری انصاری،۱۳۲۱: ۳۲۱) شاهزاده در مورد مرگ پدرش می‌نویسد: «اول بهار بود بشکار اکبر آباد رفتم … روز سه‌شنبه از راه شاه‌ابوالقاسم… آمدم… دیدم شخصی لختی در اینجاست و آب هم نیست از متولی پرسیدم این کیست عرض کرد سیدی است از اهل خانه میرزا درویش و گداست بطرف اصفهان می‌رود نزد آقا میرمحمد اسماعیل مرشد درویش‌های سلسله نعمت اللهی چند روز است در این سوراخ خوش کرده و افتاده … بقرب هفت تومان… به درویش دادم… گفتم سیدجان به پدرم شاه دعا کن … دو سه مرتبه این تکرار کردم جواب نداد متغیر شدم گفتم بَنگی نمیشنوی چه می‌گویم گفتم به پدر من دعا کن خنده کرد و گفت آقا جانم دیگر دعا در حق او اثر ندارد و عملش گذشته اگر چه از راه حق و فهم نگفته بود ولی اثر غریبی به من ‌کرد بند دلم برید… آنچه اسباب مشغولیات بود و اسباب لهو و لعب بود برای خودم فراهم آوردم. زنان و مردانه بلکه از این خیال خارج شوم صورت نگرفت … روز جمعه… شاه مراد میرزا رئیس تلگرافخانه … گفت مختصر عرضی دارم فوراً به دلم اثر کرد که برای شاه خطری اتفاق افتاده … تلگراف امین السطان صدر اعظم را بمن داد خواندم دانستم چه خاکی بر سرم شده» (ظل‌السطان،۱۳۶۲: ۳۲۷).
بسیاری پس از «شهادت ناصر الدین‌شاه» منتظر بودند تا ببینند که شاهزاده چه موضعی در قبال مظفرالدین‌شاه دارد، آیا به تهران حمله خواهد کرد و شاه را برکنار می‌کند؟ اما عکس تمام پیش بینی ها وی پیام تبریکی برای مظفرالدین میرزا فرستاد و به او اظهار اطاعت کرد. (معاصر،۱۳۵۳: ۴۳۷ و دهقان‌نیری،۱۳۸۰،ش ۲۷ و ۲۶: ۴۳) البته باید اذعان کرد که شاهزاده دیگر توان نظامی گذشته را نداشت و همچنین مطمئن بود در صورت هرگونه تحرکی، دول انگلیس و روس تحت هیچ شرایطی از او حمایت نخواهند کرد، بلکه در مقابل او خواهند ایستاد؛ چرا که انگلیس ها ‌تمایل نداشتند ثبات کشور از بین برود و همچنین رو در روی روس‌ها بایستند و روس‌ها نیز طبق قرارداد ترکمان‌چای خود را موظف می‌دانستند که از شاه جدید حمایت کنند، به همین خاطر ترجیح داد در این برهه از زمان، روابط دوستانه ای با شاه جدید داشته باشد. البته باید به این واقعیت توجه داشت که او هرگز در طول زندگی‌اش برخلاف نظرات پدر تاجدارش رفتار ننمود و همیشه سعی ‌کرد که به دستورات او که برایش همانند قانون بود عمل نماید و به همین خاطر به خواست پدرش، یعنی تعیین ولیعهدی مظفرالدین‌شاه احترام گذاشت و شاهی برادر را پذیرفت.
۳-۳-۱۲-تأسیس شرکت اسلامیه
پس از ماجرای رژی، تب و تاب جهت ارتقاءِ سطح تجارت و استفاده از امکانات جدید اصفهانی‌ها را بر آن داشت تا به نحوی خود را با تجارت روز دنیا نزدیک تر کنند. در همین راستا شرکت‌هایی با نام‌های گوناگون تأسیس شد، که مشهورترین آن ها شرکت‌های مسعودیه و اسلامیه بودند. ارزش این اقدام زمانی به درستی درک خواهد شد که بدانیم «در آن دوران، اساس تجارت، دلالی تجار از اجناس فرنگی بوده و به قول آقانورالله، بازرگانان، عمّال شده و فّر و جلال فریبنده مغرب زمین از طریق کالاها در ایران جلوه می کرده است». تأسیس این شرکت ها در چنین شرایطی برای ایران حیاتی و برای کشورهای استعماری خطرآمیز بوده است به حدی که «روزنامه ها و نمایندگان انگلیس، رشد آن را سکته به منافع انگلیس در کل خلیج فارس اعلام کردند.» (نجفی،۱۳۶۹: ۳۱)
پیشتر در سال ۱۳۱۵ ﻫ .ق. و پیش از تأسیس شرکت اسلامیه اعلامیه‌ای به امضای آقانجفی و شیخ محمدعلی نجفی رسیده بود که در ۶ ماده بر در و دیوار مساجد به این مضمون چسبانده بودند:
۱- از استعمال پارچه‌های خارجی و اروپایی تا حد امکان خوداری شود.
۲- علما و طلاب لباس و عمامه خود را از پارچه‌های بافت ایران تهیه کنند.
۳- کفن مردگان از پارچه‌ کرباس و متقال ایرانی تهیه گردد.
۴- در برگزاری مهمانی ها از تشریفات جلوگیری و فقط به‌یک نوع غذا اکتفا شود.
۵- روی کاغذ مارک دار انگلیس قباله و سند نوشته نشود.
۶- شهادت افراد معتاد در دعاوی پذیرفته نمی شود. (مهدوی،۱۳۶۷،ج۲: ۲۹).
البته در این زمینه، شاهزاده نیز فعالیت‌هایی کرده بود و در تهیه لباس نظامی برای سربازانش، از منسوجات اصفهان استفاده ‌کرد و حتی در مراسم رژه‌ی که در تهران در حضور ناصرالدین‌شاه برگزار شد، شاه از شاهزاده خواسته بود برای کل ارتش ایران از منسوجات اصفهان لباس تهیه کنند. (اعتمادالسلطنه،۲۵۳۶: ۱۵۱)
به هر روی شرکت اسلامیه در ذی‌العقده ۱۳۱۶ ﻫ .ق. در اصفهان تأسیس شد و با تبلیغات گسترده‌ی ضد اجنبی و تشویق هموطنان ایرانی به مصرف محصولات داخلی توانست جایی در میان مردم برای خود باز کند. از همان ابتدا ‌محمد کازرونی، ریاست آن را بر عهده گرفت و شعبه هایی از این شرکت در شهر های لندن، بادکوبه، مسکو، اسلامبول، بمبئی، کلکته، بغداد، قاهره، پاریس و … تأسیس شد. (رهدار،۱۳۸۴: ۲۵۴)
ملک‌زاده، عامل اصلی تشکیل شرکت را حضور پدرش ملک المتکلمین و فعالیت‌های شبانه روزی او در جهت جذب مردم برای سرمایه‌گذاری در این شرکت می‌داند، مردم ‌این نوع شرکت‌ها را به تقلید اروپایی ها کمپانی می‌نامیدند به همین دلیل شرکت اسلامیه در میان عوام به نام کمپانی معروف شد. (ملک‌زاده،۱۳۸۳،ج۱: ۱۳۷) ولی منابع دیگر از حمایت‌های علمایی همچون سیدجمال الدین واعظ، مجدالاسلام کرمانی، شیخ محمدعلی نجفی و‌آقا نورالله نیز نام برده اند. (عسکرانی،۱۳۸۴: ۳۵ و صوفی نیارکی،۱۳۸۴،ش۸ : ۱۳۱-۱۳۰)
علاوه بر این حامیان، دو نفر دیگر هم از این شرکت حمایت زیادی نمودند؛ شخص اول شاهزاده و دیگری آقا‌نجفی بود، اما حمایت این دو نفر بیشتر به خاطر منافع مادی خودشان بود، چرا که هر دو سرمایه‌گذاری مالی کلانی در این زمینه کرده بودند. (آفاری،۱۳۸۵: ۷۱).
مهمترین اهدافی که شرکت اسلامیه در صدد رسیدن به آن بود را اینگونه می توان برشمرد:
«۱- این شرکت مطلقاً تجارت امتعه خارجه نخواهد کرد مگر بعضی ادوات کارخانه‌ها.
۲-شرکت با حکومت برای احداث راه شوسه قم-اصفهان در حال گفتگوست.
۳ –مقابله با احتکار،نجات مردم از گرانی، انتقال کالا‌های مورد نیاز به مکآن هایی که لازم است.
۴-تدارک لباس تمام اهالی ایران، چنانکه علمای اصفهان می‌خواستند مردم را از پوشیدن لباس ومنسوجات خارجی منع نمایند. اما رؤسای شرکت استدعا نمودند تا لوازم موجود نشود، اظهار برسانند.
۵-این شرکت هر چیزی را که به آن بدهند، به قدر کفاف از آن حاضر می کند.» (ترابی فارسانی،۱۳۸۴: ۸۲)
سه روحانی فعال و واعظ یعنی مجدالاسلام کرمانی، ملک المتکلمین و سید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جمال الدین‌واعظ، با اعضای جماعت بابی ازلی داد و ستد بسیار داشتند. آن ها انجمن ترقی را در اصفهان تشکیل دادند و مقاله‌هایی برای نشریه‌های فارسی خارج از کشور فرستادند و در سال ۱۳۱۶ ﻫ .ق. مدرسه‌ای جدیدی نیز تأسیس کردند و در همین سال آن ها به استخدام شرکت اسلامیه، درآمدند و به شدت مردم را برای خرید منسوجات داخلی و تحریم منسوجات وارداتی تشویق می کردند. شاهزاده و آقانجفی هم از آنان حمایت می کردند چرا که با بالا رفتن فروش شرکت اسلامیه، سود بیشتری می‌بردند. ملک المتکلمین، سید جمال‌الدین واعظ و مجد الاسلام کرمانی کتابی تحت عنوان رؤیای صادقه را نوشتند و بدون ذکر نامشان و با نام مستعار آن را منتشر کردند. این کتاب شرح رؤیایی است در مورد روز قیامت که بزرگان اصفهان همچون شاهزاده، آقانجفی و کازرونی تاجر و دیگر اجزای دست‌اندر کار شرکت اسلامیه در پیشگاه خداوند باری تعالی احضار می‌شوند، تا بخاطر اعمال خود از قبیل سوءِ استفاده از اموال عمومی، اختلاس و حیف و میل‌های‌شان مورد بازخواست قرار گیرند. بلافاصله شاهزاده، آقانجفی و دیگر روحانیون اصفهان به این سه نفر در مورد نگارش این کتاب شک کرده و آن ها را به دلیل ارتباط با فرقه بابی ازلی، متهم به ارتداد کردند. آن ها مجبور به ترک اصفهان و رفتن به سوی تهران شدند و مورد حمایت سیدمحمد طباطبایی و شخص شاه قرار گرفتند. شاه جدید همیشه از «خطابه‌های این واعظان پرشور و آتشین که برادر با نفوذ و خطرناک او یعنی ظل‌السلطان را مضحکه می‌کرد حمایت می‌کرد.» (آفاری،۱۳۸۵: ۷۳)
۳-۳-۱۳-قتل رحیم خان شاطر و جبهه گیری علما در قبال آن
در سال ۱۳۱۷ ﻫ.ق رحیم‌خان شاطر باشی سردسته‌ی گروهی از جوانان بود و حدود صد نفر را به دور خود جمع کرد و هر کجا تعزیه بود به آنجا رفته و عزاداری می کردند و در قبال آن طاقه شال کشمیر می‌گرفتند. رحیم‌خان همیشه خود را از بستگان ‌میرزا محمدعلی کلباسی معرفی می‌کرد و با شیخ العراقین که از وابستگان شاهزاده بود، رابطه‌ی خوبی داشت. به همین دلیل آقانجفی با او رابطه‌ی خوبی نداشت و همیشه مواظب رفتار و اعمال او بود. (جابری انصاری،۱۳۲۱: ۳۲۹) روزی رحیم خان در حال بازگشت از مراسم عزاداری باز به مرد مستی برخورد کرد و بین این دو درگیری پیش آمد و مرد مست را به قتل رساند. این قضیه به آقانجفی فرصت خوبی داد تا بتواند ضربه ای کاری به دو رقیب خود یعنی شیخ العراقین و محمدعلی کلباسی بزند، پس در قصاص رحیم خان پافشاری کرد. رحیم‌خان هم که خود را بیگناه می دانست در امام زاده احمد بست نشست و شیخ العراقین، میرزامحمدعلی کلباسی و دیگر جوانان هوادارش تا سه هزار تومان به شاهزاده و ورثه مقتول پیشنهاد دیه دادند تا او را ببخشند. شاهزاده هم راضی به کشتن او نبود چرا که او یک مست لاابالی که سابقه‌ی شرارت داشت را کشته بود، اما آقانجفی شخصاً به حضور شاهزاده رفت و اصرار کرد که قاتل باید کشته شود و هرچه شاهزاده اصرار کرد که «او را نفی‌بلد می‌کنم»، فایده نداشت و آقانجفی گفت «تا او را در حضور من نکشی بیرون نمی‌روم» و شاهزاده را تهدید کرد که اگر این کار را انجام ندهی، «خلق را علیه تو می‌شورانم و ترا از حکومت عزل می‌کنم» و ناچاراً شاهزاده میرغضب را احضار و در حضور آقانجفی اجرای حکم نمود. ظاهراً میرزا رحیم بقدری جذاب بود که «پنجاه نفر از خانم‌های دوستدارش، گریه‌ها کرده و پول‌های زیادی جهت عفو او پرداخت کردند.» (جابری انصاری،۱۳۲۱: ۳۳۰ و مهدی،۱۳۶۷،ج۱: ۴۰۴-۴۰۳).
شیخ محمدعلی‌نجفی در سال ۱۳۱۸ ﻫ..ق درگذشت و از طرف مظفرالدین‌شاه لقب ثقه الاسلام به آقا‌نورالله داده شد ولی او با آزاد اندیشی که داشت از تظاهر به این لقب احتراز جست، چون معتقد بود این القاب از شأن اسلام می‌کاهد. (صفایی،۱۳۹۰: ۵۲۷).
۳-۳-۱۴-ترویج مسیحیت
در همین دوران جمعی از مبلغین مسیحی که از اروپا به هندوستان رفته بودند، زبان را در آنجا فرا گرفتند و کتاب های متعددی در رّد اسلام در آنجا به چاپ رساندند. عده ای از این مسیونرهای مذهبی به اصفهان آمده تا مسیحیت را ترویج و علیه دین اسلام به فعالیت بپردازند. رییس این گروه فردی به نام تیسدال[۱۴] به چندین زبان شرقی مسلط بود. وی در جلفای اصفهان ساکن شد و علمای اصفهان را به مباحثه درباره‌ی مذهب دعوت کرد. او به این مسأله اکتفا نکرد و کتابی تحت عنوان «ینابیع الاسلام» منتشر کرد. (صدرهاشمی،بی تا،ج۱: ۲۳۹ و صوفی نیارکی،۱۳۸۴،ش۸: ۱۲۹ و رهدار،۱۳۸۴: ۲۵۳)
علمای اصفهان به خصوص آقانجفی و آقانورالله برای جلوگیری از ترویج مسیحیت به حضور شاهزاده و رکن الملک رفتند و پس از مشورت با آن ها در سال ۱۳۲۰ ﻫ . ق. در جلفا اقدام به تأسیس انجمنی به نام «صفاخانه» کردند. آقا داعی الاسلام را هم از طرف انجمن انتخاب کردند و به دنبال ایجاد انجمن، روزنامه ای را به نام روزنامه الاسلام برای نشر مناظرات و مباحثات مذهبی راه انداختند. (رجبی ،۱۳۸۲: ۶۵) تأثیر این اقدام فرهنگی تا آنجا ادامه‌یافت که نسخه های مجله به لندن و بعضی پایتخت های اروپایی و همچنین مصر، هند، حجاز و عثمانی ارسال و مورد استفاده‌ی متفکرین مسلمان در برخورد با آرا مسیحیت قرار گرفت. (صدرهاشمی،بی تا،ج۱: ۲۴۵)
۳-۳-۱۵-مقابله با بابیت ۱۳۲۰ و ۱۳۲۱ ﻫ . ق.
این ماجرا در منابع به صورت های مختلفی ذکر شده است. در سال ۱۳۲۰ ﻫ .ق. شیخ‌الرئیس‌قاجار که متهم به طرفداری از بابی ها بود به اصفهان وارد شد اما با اعتراض آقایان مسجدشاهی و مردم او اصفهان را ترک کرد. و به دنبال این ماجرا، عده ای از بابی های شهر به دعوت میرزا علی خان و جواد صراف که هر دو متهم به بابیگری بودند و حمایت های میرزا اسدالله نایینی منشی کونسولگری روسیه، جمع شده «از هر فسادی بی‌اندیشه هم بزم باده و ساده هم اسباب تأتر آماده هم گنجفه و آس هم تار و ساز هم استاد کاغذساز همه اساس فراهم» بود. (جابری انصاری، ۱۳۲۱: ۳۴۰). یک آخوند، حاضرین آنجا را به بهائیت دعوت می‌کرد. مردم خشمگین هم به در خانه‌ی میرزا علی‌خان رفته تا این آخوند را دستگیر نمایند. نگهبان آنجا به مردم تیراندازی کرد. سرانجام پس از درگیری های بسیار جواد صراف را دستگیر و پیش آقانجفی بردند. آقانجفی اعلام کرد که اعتقاد او به بابیت هنوز اثبات نشده اما خوردن شراب او قطعی است و باید او را حد بزنند و طبق رسم پس از حد به او خلعت داد و مرخص کرد. (مهدوی،۱۳۶۷،ج۱: ۴۶۹).
جواد صراف در صدد بود تا به نحوی توسط میرزا اسدالله نایینی حمایت کنسول‌گری روس را در آزادی عقیده بهاییان و ترویج عقاید این فرقه جلب نماید. نمایندگان کنسولگری در پی این درخواست اعلام کردند که باید عده‌ی زیادی از پیروان این فرقه تجمع کنند و در این صورت می توان اقدامی جهت این درخواست از دولت ایران کرد. جواد صراف و تعدادی از بابیان سعی کردند تا همکیشان خود را در آباده، نجف‌آباد، سده و دیگر جا‌ها جهت تحقق این درخواست جمع نمایند و حدود دویست نفری اجتماع کردند و به کنسولگری روسیه پناهنده شدند و خواهان آزادی ترویج عقیده برای مسلک خود شدند. آن ها در هنگام تجمع به آقانجفی و دیگر علما توهین ‌کردند و حتی شیخ الرییس قاجار را از خود می دانستند و او را متهم به بابیت کردند. (مهدوی،۱۳۶۷،ج۱: ۴۵۰).
مردم شهر کنسول‌گری را محاصره کردند. در این جریان بانوعظمی از این جریان حمایت کرد تا به نحوی به برادرش، شاهزاده آسیب بزند. شاهزاده در این باره نوشت: «یک فتنه بسیار بزرگی بواسطه میرزا اسدالله خان نایینی میرزای کنسولگری روس و به تحریک و پول همشیره ام بانوی عظمی و جوانی و نفهمی بارونفسکی نایب کنسول روس برپا شد آن را هم خدا و توجه اعلیحضرت امام زمان روحی و جسمی فداه خوابانید. بقرب هفتاد هشتاد بابی را پول داده و تحریک کرده به کنسول خانه روس بردند و اظهار بابی ها از آزادی مذهب و آزادی عقیده و شناسایی رسمی می خواستند به ضمانت دولت روس معلوم است میان یک کرور مسلمان متعصب بکشد به بهشت میرود و کشته شود زودتر بهشت می رود با خیالات ملاهای متعصب در شهر اصفهان این فتنه چه قسم عظیم است و ذیلش چه می شود ولی بخواست خدا و ائمه هدی من خودم تنها با شیخ محمدتقی مشهور به آقانجفی حجه الاسلام و یک پسرم بهرام میرزا که آن شب نزد من بود در میان صدهزار مسلمان متعصب که می خواستند کنسول خانه روس آتش بزنند او را با تمام اجزا بکشند رفته فتنه را خوابانیدم الحق در اینجا آقانجفی با ما همراهی کرد» (ظل‌السلطان،۱۳۶۲: ۳۲۹-۳۲۸)
بالأخره میرزا محمدعلی کلباسی و چندتن دیگر متحصنین را سوار گاری کرده و از شهر فراری دادند. جواد صراف و میرزا علی خان، شب را در آبدارخانه شاهزاده مانده و فردا آنان را به قمیشلو و سپس تهران فرستادند. (جابری انصاری،۱۳۲۱: ۳۴۱) و بار دیگر با اتحاد شاهزاده و علما از وقوع یک فتنه و آشوب بزرگ جلوگیری شد اما ماجرا به همین جا ختم نشد و در سال ۱۳۲۱ﻫ . ق. دو نفر از تجار یعنی حاج حسین و برادرش حاج هادی متهم به بابی گری شدند و حتی می گفتند با میرزاهادی دولت‌آبادی که در ظاهر متهم به بابیگری بود، در ارتباط بودند. این دو بسیار محتاط کار بودند و هیچ یک از واجبات حتی غسل جمعه را نیز ترک نمی کردند. در نزدیکی منزل این دو برادر تاجر، میرزا ابوالقاسم زنجانی و برادرش میرزامحمدعلی زندگی می کردند و برادر بزرگتر ادعای ملایی می کرد ولی با توجه به حضور آقانجفی از علمای درجه دوم اصفهان محسوب می شدند.
این دو برادر تاجر یعنی حاج حسین و حاج هادی با آقایان زنجانی مراودات تجاری داشتند تا اینکه دو برادر از آقایان زنجانی مبلغ چهار هزار تومان طلبکار شدند، مدتی به همین صورت گذشت تا اینکه برادران تاجر خواهان طلب خود شدند و آقایان زنجانی هم به آن ها تهمت بابی گری زدند و بالأخره کار به جایی رسید که دو برادر تاجر را دستگیر و در طویله بستند. آقایان زنجانی از قدرت خود سو استفاده کرده و حکم قتل آن ها را صادر و توسط مردم کشته شدند. آقانجفی به آنان اعتراض کرد که چرا بر سر منافع شخصی و بدون مشورت دست به چنین اقدامی زده اند. برای رسیدگی به این موضوع آقانجفی جلسه ای را با حضور شاهزاده و علما بزرگ اصفهان تشکیل داد. امام جمعه در این جلسه با حمایت از آقانجفی آقایان زنجانی را متهم کرد و شاهزاده هم در قبال این مسأله سکوت کرد؛ ناچاراً برادران زنجانی برای مدتی مجبور به ترک اصفهان و حرکت به سوی عتبات شدند. (جابری انصاری،۱۳۲۱: ۳۴۲) اما مظفرالدین شاه، آقانجفی را مقصر دانست که باعث بوجود آمدن این درگیری شده است. آقانجفی هم به تهران نوشت: «مردم اصفهان در این غوغا تقصیری نکرده اند، از علما و فضلا هم حرکتی نشده است، جهال مرتکب این شرارت شده اند، اگر مقصود شخص من است، اینک به عزم دارالخلافه بیرون آمدم» و با برادرش آقانورالله به سمت تهران حرکت کردند. در منابع خیلی دلیل احضار آقانجفی مشخص نیست چرا که به وضوح مشخص است که آقانجفی در این زمینه تقصیری نداشت و مسببین را هم تبعید کرد. شاید دلیل احضار آقانجفی به تهران، آن بود که دربار تصور می کرد وی به عنوان رهبر مذهبی اصفهان در کنترل امور روحانیت اصفهان از وظایف خود عدول کرده و جلوی اغتشاش را نگرفته است.
برخی از محققین قتل دو برادر تاجر را عامل پناه گرفتن بابیان در سفارت روسیه می دانند. (جعفری، ۱۳۹۰: ۱۵۴) اما با توجه به منابع اصلی که این جریان را شرح داده اند، توالی رخ دادن این دو حادثه که جریان کنسولگری در سال ۱۳۲۰ ﻫ . ق. و قتل دو برادر در سال ۱۳۲۱ ﻫ . ق. است، به نظر می رسد که دچار اشتباه شده اند.
فصل چهارم
روابط با علما از آغاز مشروطیت ۱۳۲۴ تا وفات شاهزاده ظل السلطان ۱۳۳۶ ﻫ . ق.
۴-۱-حوادث مشروطه تا آغاز استبداد صغیر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:05:00 ق.ظ ]




ایران با نگرانی از تکهای موشکی و حملات هوایی احتمالی آمریکا و اسرائیل علیه تاسیسات کلیدی خود از جمله پایگاه موشکهای بالیستیکی و نیروگاههای انرژی هسته‌ای، برای پدافند هوایی خود اهمیتی حیاتی قائل است. در نتیجه، ایران علاقمند به دستیابی به موشکهای اس-۳۰۰ ، ام پی یو و سیستمهای ضد موشک تور.ام-۱ و طیف وسیعی از دیگر موشکهای زمین به هوا (سام) بوده است. اقلام دیگری که ایران به دنبال دستیابی به آنها است شامل بال گرد ام آی-۱۷، یک هزار قبضه موشک پدافند هوایی ایگلا-۱ ای اس آ-۱۰ و اس آ-۱۲ و موشکهای زمین به هوا و رادار مراقبت هوایی است. طبق گزارشات منابع غربی، ایران همچنین علاقمند به کسب مجوز ساخت میگ-۲۹ و زیردریایی کیلو، مین های پیشرفته دریایی، اژدرافکن، و آخرین مدلهای تانک تی -۹۰ و تی -۷۲ می باشد. علاوه بر آن، ایران برای ارتقا پوشش پدافند هوایی خود علاقمند به جنگنده رهگیر سوخوی ۲۷ بوده و نیز به منظور افزایش قدرت ضربتی نیروی هوایی عملیاتی و تاکتیکی خود خواستار جنگنده میگ -۲۹ و هواپیمای ضد سطحی سوخوی – ۲۵ است. (جلالی، علی احمد، ۱۳۸۲، ص ۱۶۵)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در معامله‌ای که قرارداد آن در دسامبر سال ۲۰۰۵ منعقد شد، روسیه با فروش سیستم سامانه موشکی ” تور- ام یک “ به ایران درآمد قابل توجهی را نصیب خود کرده است. این قرارداد نظامی بزرگترین قرارداد نظامی روسیه با یک کشور خارجی است که طی‌ سال‌های گذشته امضا شده است. روسیه در قرارداد فروش موشک‌های مذکور متعهد به تحویل ۲۹ مجموعه از این سری موشکها در طول سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ به ایران شده است. آمریکا و اسرائیل به این قرارداد یک میلیارد و چهارصد میلیون دلاری به شدت معترضند ولی مسکو اعلام کرده است: «موشک‌های مذکور کاملأ دفاعی هستند و طبق رعایت قوانین بین‌المللی به ایران فروخته شده‌اند».
میخائیل دیمیتریف، رئیس سازمان فدرال همکاری‌های فنی و نظامی روسیه در اظهاراتی که از تلویزیون روسیه پخش شد گفته است: مسکو به تعهد خود در تحویل مجموعه پدافند هوایی تور- ام‌ یک به ایران پایبند خواهد بود. این مجموعه پدافند هوایی قرار است از تأسیسات و مراکز هسته‌ای ایران در برابر حملات هوایی احتمالی آمریکا و اسرائیل دفاع کند. این موشک‌ها می‌توانند ۴۸ هدف را در ارتقاع شش هزار متری ردیابی کرده و ۲ هدف را در آن واحد مورد حمله قرار دهند. (سایت خبری آفتاب، ۱۸/۷/۱۳۸۵) بنا به اعلام رسانه ها ، اولین محموله این سامانه موشکی در آخرین روزهای ماه نوامبر سال ۲۰۰۶ تحویل ایران گردید. به گفته کارشناسان ، موافقت مسکو با ایجاد چتر حفاظتی قدرتمند بر فراز نیروگاه بوشهر به آن معناست که روسیه علناً سیاست ایستادگی در قبال حمله محدود نظامی آمریکا به تأسیسات اتمی جنوب ایران را در پیش گرفته است. (خبرگزاری فرانسه، ۲۴/۱۱/۲۰۰۶)
گفتار چهارم: اهداف روسیه از تداوم همکاری در برنامه هسته ای ایران :
طی بیست سال اخیر روسیه بیش از هر کشور دیگری با موضوع همکاری در برنامه هسته‌ای ایران درگیر بوده و در ایام مختلف مواضع متفاوتی نیز گرفته است. اما هدف روسیه از تعقیب برنامه هسته ای ایران و همکاری با آن چیست ؟ جالب است که نقش و موضعگیری روسیه بسیار مهم و البته تا حدودی دوگانه می باشد. دولت روسیه بنا بر مواضع و اظهار نظر مقامات خود از یک طرف به عنوان یک شریک هسته ای ضمن علاقمندی به تداوم همکاری با جمهوری اسلامی از برنامه های اتمی ایران در صحنه جهانی حمایت می کند. اما از طرف دیگر در محافل رسمی و غیر رسمی نشست‌های شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه های صادره علیه ایران را مورد تائید قرار می‌دهد هر چند مواضع روسها در تعدیل مصوبات و قطعنامه های مربوطه را نیز نباید نادیده گرفت و فراموش کرد. لذا شناخت اهداف روسیه از مشارکت در برنامه هسته ای ایران بسیار مهم است که این اهداف نشان دهنده روند همکاری از سال ۱۹۹۲ تا به امروز می باشد.
۲-۴-۱) حفظ منافع اقتصادی روسیه در ایران:
از دیدگاه روسیه، بازار هسته ای ایران صحنه یک رقابت مهم اقتصادی با جهان غرب است و مسلم است که روسیه نمی تواند آن را به راحتی رها کرده و به دیگر کشورها واگذارد. در همین رابطه دولت روسیه اعلام میکند: برنامه اتمی ایران ناقض هیچ یک از بندهای معاهده عدم اشاعه تسلیحات اتمی نیست و ایران جهت اعتماد سازی ، تمامی شرایط پروتکل الحاقی معاهده NPT را نیز رعایت نموده است. لذا دلیلی برای عدم همکاری با ایران وجود ندارد.
روسیه نگران این مسئله است که با خالی کردن صحنه، کشورهای اروپایی برای تصاحب بازار هسته ای ایران به رقابت برخیزند. برای نمونه، خبرگزاری رسمی روسیه در این باره نوشت: ”انتشار اخباری مبنی بر پیشنهادات اتحادیه اروپایی به ایران برای ساخت ده بلوک تولید برق هسته‌ای، روسیه را بسیار نگران ساخت. این در حالی است که دولت روسیه معتقد است صنعت هسته‌ای این کشور، آن قدر قوی است که ترسی از رقابت سالم نداشته باشد.“ (خبرگزاری ریانووستی، ۱۳/۵/۲۰۰۵)
همچنین رئیس آژانس فدرال انرژی اتمی روسیه در جمع خبرنگاران داخلی و خارجی در تاریخ ۲۱ دسامبر ۲۰۰۴ در مسکو اعلام کرد: ” فدراسیون روسیه در حال احداث اولین بلوک نیروگاه اتمی در شهر بوشهر هست و توافق اولیه در خصوص آغاز مراحل احداث دومین بلوک نیروگاه اتمی در ایران، میان فدراسیون روسیه و مقامات این کشور حاصل شده است“.(پیشین، ۲۱/۱۲/۲۰۰۴)
بازار هسته ای ایران به اندازه ای برای روسیه اهمیت دارد که پوتین رئیس جمهور این کشور اعلام داشت: ”نباید مسائل مربوط به برنامه های هسته ای ایران مورد سوء‌استفاده قرار گرفته و به رقابت و مبارزه غیر منصفانه در بازار فناوری های صلح آمیز هسته ای تبدیل شود“.
این مسائل حاکی از نقش بسیار مهم بازار هسته ای ایران در کسب در آمدهای ارزی روسیه است و مقامات روسیه با حمایت از برنامه های هسته ای ایران به سختی حاضر به رها کردن آن در مقابل فشارهای سیاسی و مشوق های اقتصادی امریکا و اروپا خواهد بود. در این چارچوب ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد به ویژه اگر به تحریم اقتصادی ایران منتهی شود در جهت منافع روسیه نخواهد بود.
سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در تاریخ ۲۰/۹/۵۱۳۸ اعلام کرد: پیش‌نویس جدید قطعنامه ایران خواستار اعمال تحریم‌هایی علیه ایران است ولی متن آن به گونه‌ای تنظیم شده که تاثیری بر روی پروژه ساخت نیروگاه هسته‌ای بوشهر ندارد. بنا بر اظهارت لاوروف قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد صادرات فناوری‌های غنی سازی اورانیوم، پالایش شیمیایی سوخت تشعشع دیده، فناوری ایجاد راکتور آب سنگین و ایجاد ابزار انتقال آن را به ایران محدود می‌کند.
وزیر خارجه روسیه با اشاره به اینکه در پیش‌نویس سه کشور اروپایی اشاره‌ای به قرارداد یک میلیارد دلاری ساخت نیروگاه بوشهر که روسیه در حال ساخت آن است نشده گفت: «هیچ بحثی درباره هر نوع محدودیتی دراین پروژه وجود ندارد». لاوروف در ادامه اظهارات خود همچنین گفت که پیش‌نویس جدید قطعنامه شورای امنیت درباره ایران پیشنهاد روسیه (هدایت ایران به سوی میز مذاکره) و نگرانی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را در بردارد. (پیشین، ۱۰/۱۲/۲۰۰۶)
همچنین سرگئی کرینکو، رئیس آژانس فدرال انرژی اتمی روسیه در تاریخ ۲۰/۹/۵۱۳۸ برای گفتگو درباره اتمام ساخت نیروگاه هسته‌ای بوشهر و شرکت در کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و روسیه وارد تهران شد. وی درخصوص همکاری‌های اقتصادی ایران و روسیه گفت: اولویت اصلی همکاری روسیه و ایران در زمینه‌های اقتصادی، احداث نیروگاه اتمی بوشهر است. (پیشین، ۱۰/۱۲/۲۰۰۶)
بدنبال صدور قطعنامه ۱۷۳۷ مورخ ۳/۰۱/۵۱۳۸ شورای امنیت سازمان ملل در مورد اعمال برخی تحریمها علیه ایران، پوتین رئیس‌جمهور از وزیر امور خارجه روسیه درباره سرنوشت قراردادهای امضا شده با ایران تا زمان صدور این قطعنامه توضیح خواست.
سرگئی لاوروف در جلسه مورخ ۴/۱۰/۵۱۳۸ هیات دولت روسیه به پوتین اعلام کرد: قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در مورد ایران کاملا منعکس کننده منافع اقتصادی روسیه و دیگر شرکای ایران است و همه قراردادهایی که قبلا امضا شده بودند به قوت خود باقی خواهند ماند. لاوروف تاکید کرد: در این زمینه در قطعنامه بند ویژه‌ای وجود دارد که صریحا بر آن اشاره دارد که تمامی قراردادهایی که تا زمان صدور قطعنامه منعقد شده‌اند به قوت خود باقی خواهند ماند و می توانند اجرا شوند.
لاوروف اعلام کرد: این قطعنامه مسدود ساختن همه کانال‌هایی را در نظر دارد که ممکن است به مواردی از برنامه هسته‌ای ایران مربوط شوند که موجب نگرانی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. وی تاکید کرد: قطعنامه با تاکید از ایران می‌خواهد که در هر حال تا روشن شدن سوالات موجود آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، فعالیت‌های خود را متوقف سازد. وی افزود: در آن صورت آن تدابیری که در مورد مسدود ساختن کانال‌های مذکور به آنها اشاره شد متوقف خواهند شد و مذاکرات می‌تواند آغاز شوند و همه زمینه فعالیت‌هایی که ممنوع نبوده و قانونی هستند و دیگر روابط تجاری – اقتصادی به طور کامل برقرار خواهند بود. وزیر امور خارجه روسیه گفت: کار بر روی این قطعنامه چند ماه ادامه داشت، مسأله ساده‌ای نیست؛ چرا که باید توازنی مطمئن را میان سه مسأله برقرار کرد مبنی بر اینکه ؛
– جلوگیری از نقض رژیم منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای؛
– شرایط انجام مذاکرات با ایران؛
– عدم وارد آمدن خسارات به روابط قانونی با ایران در زمینه های مختلف؛
حفظ شود.
این قطعنامه نوعی مصالحه است که همه سه هدف ذکر شده در آن حاصل شده است. (پیشین، ۲۴/۱۲/۲۰۰۶)
۲-۴-۲) حفظ موقعیت سیاسی روسیه در ایران: آمریکا می تواند نیازهای اقتصادی روسیه را از طریق کمک ها و معاملات تجاری خود مرتفع کند اما این گمان که ممکن است رابطه ایران و امریکا رو به بهبود بگذارد و موقعیت روسیه را در ایران تضعیف کند برای روسیه مهم می باشد. بخصوص اگر واشنگتن در اواخر دهه ۱۹۹۰ با ایجاد خط لوله نفت و گاز از خاک ایران در مقابل مسیر آذربایجان – گرجستان – ترکیه موافقت می‌کرد.
مشخص است که روسیه در برابر ایالات متحده مجبور است یک سیاست حداقلی را نسبت به ایران دنبال کند لذا تلاش می کند تا حداکثر نفوذ خود را در ایران حفظ کند و در عین حال آسیب در روابط روسیه و آمریکا را نیز به حداقل برساند.
در اواخر نوامبر ۱۹۹۸ وزیر انرژی اتمی روسیه سفری به ایران داشت و موافقتنامه ای را امضاء نمود که تا سال ۲۰۰۳ راکتور اتمی نیروگاه بوشهر را تکمیل نمایند. یعنی مسکو به سادگی از پروژه بوشهر عقب نشینی نمی‌کند. در این رابطه حتی سرگی کاراگانف یکی از دانشمندان و مشاور سیاسی دولت روسیه به طور آشکار اعلام نمود: ”حتی اگر امریکا به روسیه پیشنهاد اعطای کمک های مالی جایگزین را نیز بدهد باز هم همکاری هسته ای روسیه با ایران ادامه خواهد یافت.
سرگئی کرینکو رئیس آژانس فدرال انرژی اتمی روسیه در کنفرانس خبری مورخ ۸/۹/۵۱۳۸ در مسکو گفت: نیروگاه هسته‌ای بوشهر سود چندانی را نصیب روسیه نمی‌کند و دولت روسیه ساخت نیروگاه هسته‌ای در ایران را صرفا به خاطر منافع اقتصادی آن انجام نمی‌دهد. وی افزود: در تامین منافع ما در ایران نیروگاه بوشهر اولویت برتر را ندارد. وی در بخش دیگری از اظهاراتش گفت: نمی‌توانم بگویم پروژه بوشهر برای ما خیلی پر سود است. بلکه آن را پروژه جالبی می‌دانم که کار بسیاری برای آن انجام داده‌ایم.
روسیه به خاطر همکاری‌ هسته‌ای با ایران بویژه در ساخت اولین نیروگاه هسته‌ای این کشور تحت فشار کشورهای غربی بویژه آمریکاست. (خبرگزاری ایتارتاس، ۲۸/۱۱/۲۰۰۶)
رجب صفراف مشاور رییس دومای روسیه و مدیر موسسه مطالعات ایران معاصر، اعتقاد دارد: تأخیر در ارسال سوخت نیروگاه بوشهر و راه اندازی این نیروگاه به زیان مسکو تمام خواهد شد. وی گفت: « اگر سوخت نیروگاه بوشهر بر اساس قرارداد ، تا پایان ماه مارس به ایران ارسال نشود، شک و تردید نسبت به قاطعیت روسیه در احداث نیروگاه بوشهر، میان مسئولین ایرانی ایجاد خواهد شد. در ضمن آنان این گونه تصور خواهند کرد که مسکو با ایران بازی می‌کند». به گفته این کارشناس روسی، «بد قولی روسیه در قرارداد احداث و راه اندازی نیروگاه بوشهر به تکنوکرات‌های ایران این فرصت را خواهد داد تا با تأکید بر این نکته که روسیه شریک مطمئنی در همکاری‌های استراتژیک نیست، همکاری تهران با مسکو را به همکاری تهران به غرب تغییر جهت دهند. نتیجه منطقی این موضوع هم، حذف روسیه از بازار بزرگ انرژی ایران خواهد بود». (سایت خبری آفتاب، ۲۰/۱۲/۱۳۸۵)
۲-۴-۳) استفاده از ایران به عنوان یک اهرم فشار و ابزار چانه زنی و اخذ امتیاز از غرب:
همکاری هسته ای روسیه با ایران علاوه بر منافع سرشار اقتصادی، جایگاه مهمی به کشور روسیه درعرصه سیاست بین الملل بخشیده است و این کشور را به یکی از قدرت های ذیربط در این رابطه مطرح و تصمیم گیر در صحنه تحولات جهانی و موضوعات مهم بین‌المللی معرفی می کند. روابط روسیه با آمریکا در پی خاتمه جنگ سرد و طی حدود ۲۰ سالی که از آن تاریخ می‌گذرد مراحل مختلفی را پشت سر نهاده که سیاست چانه زنی در مورد همکاریهای هسته ای با ایران قابل ملاحظه می باشد.
روسیه سعی میکند تا سیاست به اصطلاح کژدار و مریز را در این مورد دنبال کند. همچنین آمریکا سیاست همکاری خود با روسیه در زمینه های مختلفی از جمله استفاده از موشکهای روسی پرتاب کننده ماهواره به فضا و یا اعطای برخی از کمک ها را موکول به عدم همکاری هسته ای روسیه با ایران نموده است.
روسها در برابر ابراز نگرانی عمیق مقامات کاخ سفید و کنگره آمریکا تأکید می‌کنند که دانش فنی و سخت افراز تسلیحاتی که در اختیار ایران قرار میگیرد به هیچ وجه به ایران در راه دستیابی به سلاح هسته‌ای یا سلاحهای غیرمتعارف یاری نمی‌رساند. اما از طرفی روسیه در قبال توافق با توقف فروش سلاحهای متعارف به ایران در سال ۱۹۹۵ که تحت فشار آمریکا صورت گرفت، توانست مجوز پرتاب ماهواره های کشورهای غربی به فضا را کسب کند. کنستانتین ماکی نیکو تحلیلگر ارشد موسسه استراتژی و تکنولوژی در مسکو می‌گوید: ”این توافق ضمن آنکه برای روسیه ۲ میلیارد دلار عایدات داشت از مرگ آژانس فضایی روسیه نیز جلوگیری کرد و اگر این قرارداد امضا نمی شد ایران در طول این مدت حداکثر ۵/۱ میلیارد دلار اسلحه از روسیه خریداری می کرد“. (خلوپکوف، آنتون، ۲۰۰۱)
همچنین طرف روس دوباره، همچون دوره قبل از دیدار کلینتون از روسیـه در می ۱۹۹۵ ، نیل به سازش در مورد مسئله ایرانی را محتمل می‌دانست. ولادیمیر پوتین در نوامبر ۲۰۰۱ هنگام مصاحبه با رسانه‌های گروهی آمریکایی فهماند که امکان نیل به توافق در مورد متوقف شدن فروش اسلحه به ایران را نفی نمی‌کند، وی گفت ”اگر شرکای غربی ما پیشنهادی در مورد جبران خسارات احتمالی در رابطه با متوقف شدن فعالیت ما در زمینه همکاری نظامی فنی داشته باشند، ما آنها را بررسی خواهیم کرد“.(پیشین)
ولادیمیر لوکین سفیر سابق روسیه در واشنگتن و رئیس سابق کمیته روابط خارجی دومای روسیه، منطق تصمیم روسیه را چنین بیان کرد : قرارداد ما با ایران یک میلیارد دلار ارزش دارد. اگر ایالات متحده مایل است این مبلغ را برای ما جبران کند، این یک مسئله است، در غیر اینصورت با توجه به این حقیقت که کمک امریکا به روسیه بطور قابل توجهی کمتر از قرارداد ایران- روسیه است، حرفی برای گفتن وجود ندارد. (اورلف، وینیکوف، ۱۳۸۷، صص ۱۹۶ و ۱۹۵)
اگرچه، چنین برداشتی در میان کارشناسان غیردولتی هر دو طرف آتلانتیک متداول است، اما تمایل روسها به خارج شدن از قضیه به وسیله امریکا، در عمل، هرگز مورد حمایت سطوح عالی تصمیم گیری نبود. هر چند وسوسه مزایای اقتصادی که از طرف امریکا پیشنهاد می شد، ممکن بود به نظر مسکو مهم آید، اما همان ایده (باختن) ایران به واشنگتن نمی‌توانست حتی از طرف رهبری روسی که آموخته بود موفقیت سیاست خارجی و بعنوان یک بازی با حاصل جمع صفر حوزه های ژئوپلیتیکی نفوذ ارزیابی کند، بررسی شود. در واقع مسکو با همین استدلال ترجیح داد تا پروژه بوشهر را به جای اینکه به عنوان امتیازی در قبال رشوه های امریکا ببیند، آنرا بطور یکجانبه محدود کند. (پیشین)
هنگامی که در اجلاس بهمن ماه ۱۳۸۴ شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به دبیرکل آژانس ماموریت داد تا پرونده ایران را به شورای امنیت ارسال کند ، پاسخ ایران آغاز غنی سازی محدود بود. در این وضعیت ، پیشنهاد روسیه غنی سازی اورانیوم در خاک این کشور یعنی بهره گیری بیشتر از بن بست ایجاد شده در روابط ایران با غرب بود. از این طریق با ایجاد شرایط امن و تأمین مقدمات مناسب ، همکاری هسته ای روسیه با ایران ادامه می یافت و منافع گوناگون سیاسی – اقتصادی آن قطع نمی شد. به هرحال روسیه نیز همانند آمریکا و اروپا خواستار عدم غنی سازی در خاک ایران شده است. رفتار روسیه هم زمان پیگیری برای منافع خاص آن در این همکاری و همراهی با آمریکا و اروپا و استفاده از مزایای آن بوده است. (کولایی، الهه، ۱۳۸۵)
سیاست روسیه علاوه بر امور سیاسی، تأثیرگذاری بر روند همکاری اقتصادی با آمریکا در خصوص سرمایه گذاری های مستقیم در روسیه، همکاری چندجانبه اقتصادی در زمینه هایی مانند رفع موانع برای عضویت روسیه در سازمان تجارت جهانی، همکاری های فضایی و دیگر موارد را شامل می گردد.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در دیدار با جرج بوش در تاریخ ۲۰ نوامبر ۲۰۰۶ در مسکو توانست موافقت نامه پیوستن کشورش به سازمان تجارت جهانی را به امضاء کشوری که مدت‌ها با ورود روسیه به این سازمان مخالفت می‌کرد برساند. البته در مقابل، رئیس جمهور آمریکا نیز تلاش کرد حمایت پوتین از قعطنامه تحریم ایران را به دست آورد. آمریکائیها معتقدند در این زمینه موفق عمل کرده اند.
تونی اسنو سخنگوی کاخ سفید پس از دیدار بوش و پوتین به خبرنگاران گفت: بوش معتقد است توانسته در متقاعد کردن پوتین به حمایت از قعطنامه تحریم ایران به پیشرفت قابل توجهی دست یابد. اسنو در بخش دیگری از سخنانش گفت: روس‌ها لزوم فرستادن پیامی روشن به ایران را فهمیده‌اند. بنا به گفته سخنگوی کاخ سفید، تهدیدات امنیتی در اختیار داشتن سلاح اتمی از سوی ایران از موضوعات مهم در گفتگوهای پوتین و بوش بوده است.
در این راستا ولادیمیر پوتین گفت: روشن است که این مسأله بر امنیت روسیه تأثیر می‌گذارد. اکنون باید شاهد تأثیر مذاکرات جرج بوش با همتایان روسی و چینی خود بر تصویب قطعنامه تحریم ایران بود. (خبرگزاری فرانسه، ۱۹/۱۱/۲۰۰۶)
شورای روابط خارجی آمریکا در یک بررسی از روابط ایران و روسیه با اشاره به این که «تلاش‌های آمریکا برای ممانعت از گسترش معاملات تسلیحاتی روسیه با ایران تاکنون ناکام بوده و حتی تحریم‌های واشنگتن علیه شرکت‌های روسی هم کارساز نبوده است» تأکید کرده: ممکن است روسیه بخواهد از این مساله به عنوان یک امتیاز استفاده کند. به این ترتیب که از آمریکا بخواهد از گسترش ناتو تا مرزهای روسیه جلوگیری کند. چیزی که آمریکا تاکنون از پذیرش آن امتناع کرده است. (سایت خبری آفتاب، ۱۲/۸/۱۳۸۵)
باید بدین موضوع واقف بود که روسیه اهداف سیاسی – اقتصادی خود را در منطقه و جهان دنبال میکند. لذا نباید فراموش کرد سیاست روسیه در رابطه با آمریکا و اتحادیه اروپا نیز در چارچوب دستیابی به اهداف و منافع خود می باشد. بهر حال هر سیاستی هزینه خود را دارد و باید دید هزینه پرداختی روسها برای حمایت از فعالیتهای ایران مطابق با مابه ازاء آن می باشد و یا درآمد آن کمتر از سرمایه گذاریش است. در این صورت شاید بتوان گفت همراهی روسیه با دیگر کشورهای گروه ۱+۵ امری خلاف عقل و دور از منافع روسها نخواهد بود. لذا در دیپلماسی عملگرای روسیه، استفاده از ایران به عنوان یک اهرم و ابزار مهم چانه‌زنی راهبردی و اخذ امتیاز در قبال ایالات متحده و غرب عوایدی را برای آنان به همراه داشته است. لکن برخی محدودیتها را نیز برای آنان ایجاد می نماید.
در عین حال سیاست شرایط خود را دارد و کشورها باید با تعیین بازیگران و ایجاد ائتلافهایی نسبت به تقویت موضع خود اقدام کنند که بطور قطع جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد و همراه نمودن حمایت کشورهای بزرگ و دوست مانند چین و کشورهای اسلامی و نیز منطقه خاورمیانه و همینطور جنبش غیرمتعهدها از برنامه هسته‌ای ایران مطمئنأ بر موضع روسیه به منظور حمایتهای قویتر از ایران در مجامع بین المللی کمک خواهد کرد.
در همین راستا و در چارچوب دیپلماسی فعال ایران ، وزیران امور خارجه ۱۱۶ کشور عضو جنبش غیر متعهدها در نشست مورخ ۲۲/۶/۵۱۳۸ خود در وین در بیانیه‌ای رسمی با تقدیر از تلاش‌های ایران در زمینه شفاف ‌سازی درباره برنامه اتمی خود، از حق تمام کشورها برای توسعه، تحقیق، تولید و کاربرد انرژی هسته‌ای در جهت مقاصد صلح‌آمیز، بدون تبعیض و در تطابق با مسئولیتهای حقوقی‌شان تاکید کردند. (خبرگزاری فارس، ۲۲/۶/۱۳۸۵) برهمین اساس، هیچ موردی نباید بگونه‌ای که دربردارنده محدود نمودن حق کشورها برای توسعه انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح آمیز باشد تفسیر شود. همچنین تأکید نمودند انتخاب و تصمیم کشورها در زمینه کاربرد صلح آمیز فناوری هسته‌ای و سیاستهای ایشان در خصوص چرخه سوخت بایستی محترم شمرده شود.
۲-۴-۴) تقویت جایگاه و نقش جهانی روسیه:
مخالفت‌های مداوم روسیه با تصویب قطعنامه تحریم علیه ایران ، غربی‌ها را به ستوه آورده است. در عین حال عقب‌نشینی‌های آمریکا در مقابل خواست‌های روسیه، طرح این فرضیه را ممکن ساخته است که مسکو قطعنامه تحریم ایران را به نمایش ضعف غرب تبدیل کرده و تصویب نهایی آن نیز نمی‌تواند پیروزی مهمی برای جبهه آمریکا و اروپا باشد.
روزنامه «واشنگتن پست» در تاریخ ۱/۰۱/۵۱۳۸ با پرداختن به این موضوع، عملکرد دولت جرج بوش در مقابل سیاست‌های زیرکانه روسیه را ضعیف دانسته و معتقد است در شرایط کنونی تصویب قطعنامه تحریم ایران موفقیت قابل توجهی برای جرج بوش محسوب نمی‌شود. بنا به نوشته این روزنامه آمریکایی، شورای امنیت سازمان ملل با هدف تحت فشار قراردادن ایران، رسیدگی به پرونده هسته‌ای این کشور را آغاز کرد. اما در جریان این رسیدگی روند کاملأ متفاوتی دنبال شد. یعنی در حالی ‌که ایران به غنی‌سازی اورانیوم خود همچنان ادامه می‌دهد، بررسی‌های شورای امنیت با اقدامات دولت ولادیمیر پوتین از مسیر اصلی خود خارج شده است.
«واشنگتن پست» آورده است: شورای امنیت ابتدا به ایران تا ۳۱ اگوست ۲۰۰۶ فرصت داد فعالیت‌های غنی ‌سازی‌اش را متوقف کند و تهدید کرد در غیر اینصورت تهران با تحریم روبرو خواهد شد. ایران از پذیرش این درخواست جهانی امتناع کرد و حتی رئیس جمهور این کشور تصریح کرد که غرب قادر به اعمال تحریم علیه کشورش نیست. البتـه روسیه نیز اظهارات احمدی‌نژاد را تائید کرد چون با گذشت دو ماه از تهیه پیش‌نویس قطعنامه تحریم (ایران) هنوز تصویب آن به علت مخالفت‌های مکرر مسکو امکان‌پذیر نشده است. به نوشته این روزنامه، پس از مهلت ۳۱ اگوست، دولت جرج بوش که دیپلماسی چند جانبه برای مهار برنامه هسته‌ای ایران را در پیش‌ گرفته بود، مجموعه‌ای از تحریم‌های میانه‌ را پیشنهاد داد که شامل محدودیت مسافرت مقامات ارشد ایرانی، ممنوعیت صادرات تجهیزات مربوط به برنامه هسته‌ای و موشکی ایران، و بلوکه کردن دارایی خارجی شرکت‌هایی که به ایران در توسعه برنامه هسته‌ای‌اش کمک می‌کردند بود. قرار بود در صورت امتناع دوباره ایران از توقف فعالیت‌های هسته‌ای‌اش، تحریم‌های وسیع‌تری علیه تهران درنظر گرفته شود. «واشنگتن پست» با اشاره به ناتوانی آمریکا در «مهار ایران» می‌نویسد: «دولت جرج بوش نزدیک به چهار ماه برای کسب حمایت روسیه وقت صرف کرده و هنوز هم موفق به انجام آن نشده است. آمریکا اول تحریم‌های مربوط به پروژه نیروگاه هسته‌‌ای بوشهر را از تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران مستثنی کرد و پس از آن نیز تروئیکای اروپا ، ممنوعیت سفر مقامات ایرانی را نادیده گرفت. دولت آمریکا حتی با پیوستن روسیه به سازمان تجارت جهانی به عنوان شرط مسکو برای تصویب تحریم‌ها موافقت کرد. در تازه‌ترین اقدام روس‌ها نیز ، ویتالی چورکین نماینده این کشور در سازمان ملل خواستار به تعویق افتادن نشست دیروز شورای امنیت سازمان ملل شد. برخی دیپلمات‌ها معتقدند این اقدام وی با هدف کم‌کردن تحریم‌های در نظر گرفته شده برای شرکت‌های خارجی درگیر با برنامه هسته‌ای ایران صورت گرفته است. شاید هم چورکین فقط می‌خواهد نشان دهد روسیه هنوز هم می‌تواند شورای امنیت را در دست خود داشته باشد».
واشنگتن پست از شرح اقدامات روسیه نتیجه‌گیری می‌کند که تصویب قطعنامه تحریم ایران موفقیتی برای آمریکا محسوب نمی‌شود. چون این قطعنامه حاوی پیام مورد نظر واشنگتن به تهران نیست. تصویب تحریم‌ها باعث نمی‌شود ایرانی‌ها احساس کنند در صورت امتناع از پذیرش آن با انزوای سیاسی یا اوضاع نابسامان اقتصادی روبرو می‌شوند بلکه فقط به ایران می‌گوید که از تحریم‌ها نترسد. یعنی همان چیزی که تندروها در ایران پیش‌بینی کرده بودند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:05:00 ق.ظ ]




هر چند ایران از اواسط دهه ۱۹۸۰ سعی بر تکمیل ساختمان نیروگاه اتمی بوشهر داشت لکن مجبور شد تا اواخر دهه۱۹۸۰، یعنی تا پایان جنگ تحمیلی هشت ساله با عراق، برنامه توسعه انرژی اتمی را از یاد ببرد. علاوه بر این امکانات مالی ایران از سال ۱۹۷۴، یعنی پس از تصویب برنامه گسترده ساخت نیروگاههای اتمی تا اواخر دهه ۱۹۸۰ در رابطه با سقوط دو برابر قیمت جهانی نفت که منبع اصلی درآمدهای کشور بود بشدت کاهش یافت.
بنا به اظهار محمد صادق آیت اللهی نماینده وقت ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی، تصمیم تکمیل ساخت نیروگاه و از سر گرفتن برنامه توسعه انرژی اتمی در ارتباط و ناشی از موارد ذیل می باشد:

      • چند میلیارد دلار پول قبلاً برای ساخت نیروگاه هزینه شده است (بنا به داده ها این رقم بالغ بر ۳/۵ میلیارد مارک آلمان می باشد) ؛ (اتم پرس، ۱۹۹۹)
      • (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    • در صورتی که استفاده از سوخت هیدروکربنی بخاطر ملاحظات امنیتی ممکن نباشد یا مسائل اکولوژیک ایجاد کند ، وابستگی کامل به این نوع سوخت می‌تواند در آینده باعث بروز بحران شود؛
    • تا سال ۲۰۱۰ سطح مصرف برق در ایران به حدی افزایش خواهد یافت که تمام نفت استخراجی تنها برای مصارف داخلی مصرف خواهد شد و صادرات آن ممکن نخواهد بود. (Ayatollahi Mohamed Sadegh,1996,p2-3)

بر این مبنا یکی از راه های احتمالی حل مسئله تکمیل ساخت نیروگاه، مشارکت کنسرسیومی با عضویت آرژانتین، اسپانیا و آلمان (فدرال) تلقی می‌شد. در سال ۱۹۸۷ گروهی از کارشناسان آلمانی برای بررسی اوضاع بناها و ماهیت لطمات وارده به نیروگاه ، وارد بوشهر شد. لکن پس از آنکه نیروی هوایی عراق بوشهر را بمباران کرد و در نتیجه آن یک کارشناس آلمانی کشته و چند تن مجروح شدند ، همکاری کنسرسیوم با ایران متوقف شد. ظرف چند سال پس از جنگ ، تهران چند بار دیگر تلاش کرد کارشناسان آلمانی را به بوشهر بازگرداند چرا که آلمان را بهترین مقاطعه کار تکمیل راکتورهای نیمه ویران تلقی می‌کرد لکن نتیجه ای در بر نداشت. (خلوپکوف، آنتون، ۲۰۰۱)
ایران خرید تجهیزات ضروری برای نیروگاه نیمه تمام از اروپای شرقی و آمریکای جنوبی را یکی از راه‌های جایگزین تکمیل ساخت نیروگاه تلقی می‌کرد. منجمله با برزیل در مورد امکان خرید راکتور نیمه ساخته شده ”آنگرا- ۳“ PWR (مشابه با راکتور بوشهر) که ۸۰ درصد تجهیزات ضروری در آن کار گذاشته شده بود مذاکره ‌شد. همچنین امکان خرید تجهیزات نیروگاه شهر ”ژارنوویتس“ لهستان بررسی می‌شد، ساخت این نیروگاه در سال ۱۹۹۰ تحت تأثیر افکار عمومی منفی در رابطه با فاجعه نیروگاه چرنوبیل متوقف شده بود، تا آن زمان کارشناسان شوروی ساخت اولین بلوک با راکتور ”و.و.ا.ار ۴۴۰“ را تقریباً بطور کامل به پایان رسانده بودند. (پیشین)
بنا به گزارشها ایالات متحده از دولت آلمان درخواست کرده بود اجازه فروش قطعات بلوک پنجم نیروگاه ”نورد“ در گریسفالد را به ایران ندهد و از دولت جمهوری چک نیز خواسته بود اجازه فروش قطعات یدکی به ایران توسط کمپانی ”اشکودا“ را ندهد. (پیشین)
ایران در نیمه دوم دهه ۸۰ و پس از عقیم ماندن تلاش برای از سر گرفتن تماس با کشورهای اروپایی، به توسعه فعالانه همکاری با چین در زمینه انرژی اتمی پرداخت.
حدود ۱۵ متخصص مرکز اتمی اصفهان از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۲ در چین تعلیم دیدند. بنا به برخی ارزیابی‌ها، تعداد کل دانشمندان، مهندسین و متخصصین دست اندر کار در زمینه اتمی در ایران در اواخر دهه ۱۹۸۰ کمتر از ۵۰۰ تن بود (برای مقایسه باید گفت، رقم مربوطه در عراق ۷۵۰۰ نفر بود).
در جریان دیدار آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور ایران از پکن در سپتامبر ۱۹۹۲، پروتکل همکاری بین دو کشور در زمینه انرژی اتمی امضاء شد. مطابق با این موافقتنامه، چین به مرکز پژوهشهای اتمی اصفهان، تجهیزات و دستگاه های اتمی ضروری برای فعالیت علمی پژوهشی را صادر می‌کرد. این تجهیزات عبارت بود از دو دستگاه زیربحرانی که بخاطر محدودیت در توزیع و شکل ماده شکاف یابنده امکان بروز واکنش زنجیره‌ای مستمر را نمی‌داد (در سال۱۹۹۲)، منبع مینیاتور نوترونها به توان ۲۷ کیلووات (در سال ۱۹۹۴)، راکتور پژوهشی توان صفر با آب سنگین (راکتوری که حداکثر پلوتونیوم تولیدی در آن از سالانه ۱۰۰ گرم فراتر نمی‌رود و نمی‌تواند به نحوی تغییر یابد که بتواند بیش از این پلوتونیوم تولید کند) (در سال ۱۹۹۵). همچنین موافقتنامه ساخت دو راکتور آب سبک به توان ۳۰۰ مگاوات در بوشهر منعقد شد (بنا به دیگر داده‌ها، در منطقه دارخوین اهواز در محوطه‌ای که فرانسویها برای ساخت نیروگاه آماده کرده بودند). متعاقباً آمریکا، چین را وادار کرد تا این معامله را فسخ کند. (پیشین)
تقریباً تمام کشورهای قادر به صادرات تجهیزات و فن‌آوریهای اتمی تا اواسط دهه ۱۹۹۰ زیر فشار ایالات متحده از همکاری با ایران در زمینه انرژی اتمی صرف‌نظر کردند.(پیشین)
پس از آنکه طرف ایرانی به روسیه پیشنهاد کرد نیروگاه اتمی بوشهر را بسازد، میخایلوف وزیر انرژی اتمی روسیه به آلمان پیشنهاد کرد در این پروژه مشارکت کند (نامه مربوطه به وزیر اقتصاد آلمان فرستاده شده بود). لکن طرف آلمانی به این پیشنهاد توجه نکرد. با این وصف ورود کمپانی‌های اروپایی با پیشنهادات جدید در زمینه انرژی اتمی به ایران منتفی نبود.
مناسبات ایران با کشورهای اتحادیه اروپا در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی بدلیل اتخاذ سیاستهای بین المللی و ارائه طرح گفتگوی تمدنها از سوی وی، بطور فزاینده‌ای بهبود ‌یافته بود. در سال ۲۰۰۰ حجم بازرگانی اتحادیه اروپا و ایران ۶۴ درصد افزایش یافته و به ۱۲ میلیارد دلار بالغ شد.
برغم جنجال آفرینی های واهی مربوط به پرونده معروف به میکونوس ( در مورد قتل کردهای ایرانی در برلین ) و مقصر شناختن سرویس‌های ویژه ایرانی توسط دادگاه آلمانی و فراخوانده شدن سفرای کشورهای اتحادیه اروپا از تهران و بالعکس، آلمان در سال ۱۹۹۸ مسئله از سر گرفته شدن همکاری اتحادیه اروپا با ایران در زمینه انرژی اتمی را مطرح کرد. مشورتهای غیررسمی با تهران انجام و نمایندگان ایران به از سر گرفته شدن هرچه سریعتر مشارکت ابراز علاقمندی کردند. پس از پیروزی آقای محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری ایران ، این موضوع در نشست گروه کاری امور عدم اشاعه اتحادیه اروپا بررسی شد و برخی کشورها ( اتریش ، بلژیک و فنلاند) از پیشنهاد آلمان حمایت کردند. وقتی یوشکا فیشر نماینده حزب ”سبزها“ به سمت وزیر امور خارجه آلمان منصوب شد بررسی این امر متوقف شد. برغم این همه، منجمد کردن برخی برنامه‌های ساخت نیروگاه اتمی در کشورهای اروپایی و همچنین منفعت بالای کار در این زمینه، بطور اجتناب ناپذیر کمپانی‌های ذینفع اروپایی را وادار می‌کند امکان راه یافتن به بازار ایران را جستجو کنند.(پیشین)
در این رابطه غلامرضا آقازاده رئیس سازمان انرژی اتمی در پاسخ به این سؤال که آیا تاکنون کشوری برای کمک به فن‌آوری هسته‌ای در ایران اعلام آمادگی کرده‌ است یا خیر، به فرانسوی‌ها اشاره کرد و گفت: آنها می‌دانند به محض این که فضا باز شود ، چندین قرارداد مهم می‌توانند امضاء کنند. (خبرگزاری فارس، ۳/۷/۱۳۸۵) وی همچنین می گوید: ایران امروز یک کشور هسته‌ای محسوب می‌شود، حالا چرا آنها (اروپایی ها) از توسعه این صنعت در ایران استفاده نکنند؟ ما فکر می‌کنیم در آینده وقتی اراده و سیاستی قوی جدی برای توسعه نیروگاه‌های هسته‌ای و تولید سوخت به وجود می‌آید، این بازار جذابی برای دنیا است و کشورهایی مانند فرانسه می‌دانند به محض اینکه فضا باز شود، چندین قرارداد مهم با خود فرانسوی ها ممکن است منعقد شود. همچنین با توجه به موقعیت ممتاز جمهوری اسلامی در منطقه و قابلیت‌هایی که امروز در ایران فراهم شده، به نظر می‌رسد اینها بتدریج به این سو پیش می‌روند که همکاری با ایران منافع بیشتری از تقابل دارد. (خبرگزاری فارس، ۷/۷/۱۳۸۵)
میلان اوربان وزیر صنعت و تجارت جمهوری چک در دیدار با هیات مجلس شورای اسلامی ایران در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۸۴، آمادگی دولت متبوعش را برای مشارکت در اجرای طرحهای هسته‌ای صلح آمیز ایران اعلام کرد. وی در دیدار هیات مجلس شورای اسلامی ایران ضمن اعلام آمادگی این وزارتخانه برای مشارکت در اجرای طرحهای هسته‌ای ایران اظهار داشت: پراگ و تهران باید روابط خود را بر اساس مناسبات خوب گذشته و با نگاه جدید برای آینده، ترسیم کنند. حمیدرضا حاجی بابایی عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی و رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران با چک نیز ضمن تأکید بر توسعه متوازن همه ابعاد سیاسی و اقتصادی روابط دوجانبه، از سرمایه‌گذاری و مشارکت کشورهای خارجی در طرحهای ایران به ویژه برنامه‌های صلح‌آمیز هسته‌ای استقبال کرد. (سایت خبری بازتاب، ۱۱/۹/۱۳۸۴)
آقای احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران در سفر شهریور ماه سال ۱۳۸۴ خود به نیویورک، طی سخنانی در مجمع عمومی سازمان ملل خواستار مشارکت کشورها و شرکت‌های خارجی در طرحهای هسته‌ای ایران برای اطمینان از صلح آمیز بودن این طرحها شد. (کولایی، الهه، ۸/۱/۱۳۸۵)
گفتار دوم: روند همکاری مسالمت آمیز اتمی ایران و روسیه :
پس از سرنگونی رژیم شاهنشاهی که به غرب و به ویژه آمریکا گرایش و وابستگی شدید داشت، روابط شوروی و ایران برغم سیاست ”نه غربی نه شرقی“ دولت انقلابی ایران رو به بهبود گرائید. لکن اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ شوروی و صادرات بزرگ تسلیحات شوروی به عراق در بحبوحه جنگ ایران و عراق و انحلال حزب کمونیستی ”توده“ در ایران، همراه با افتضاح جاسوسی و اخراج ۱۸ تن از دیپلماتهای شوروی از تهران باعث به درازا کشیده شدن ملموس عادی شدن روابط ایران و شوروی شد.
پس از آنکه ایران در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۸ شرایط آتش بس با عراق را بر اساس قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل قبول کرد تماسهای دوجانبه شوروی و ایران از سر گرفته شد.
ارسال پیام حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی به گورباچف رئیس جمهور و صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی سابق و متعاقب آن سفر ادوارد شواردنادزه وزیر امور خارجه شوروی به ایران و ملاقات با امام خمینی (ره) در تاریخ ۲۶ فوریه ۱۹۸۹ برگی جدید از بهبود مناسبات ایران و اتحاد جماهیر شوروی بود. خود شواردنادزه از این دیدار به عنوان ”نقطه عطف“ روابط دو کشور یاد کرد.
توسعه روابط دوجانبه در ژوئن ۱۹۸۹، در جریان دیدار هیئت عالیرتبه ایرانی به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی ایران از روسیه ادامه یافت. ۲۲ ژوئن ۱۹۸۹ برنامه بلند مدت همکاری تجاری- اقتصادی و علمی- فنی شوروی و ایران تا سال ۲۰۰۰ امضاء شد که در آن ازجمله شرکت کارشناسان روس در مدرنیزه کردن بنیه انرژتیک ایران منظور شده بود. تهران پیشنهاد کرد به کمک سازمانهای شوروی چند سد مولد برق روی رودخانه‌هایی که به خلیج فارس (کارون و دیگر رودها) می ریزد ساخته شود. توان کل این سدها ۱۰ مگاوات تعیین شده بود. لکن ارزیابی‌های مقدماتی طرف روس نشان داد ذخایر آب این رودخانه‌ها حتی برای ساخت چند سد کوچک کفایت نمی‌کند. لذا تصمیم گرفته شد به همکاری در زمینه انرژی اتمی توجه شود. (خلوپکوف، آنتون، ۲۰۰۱)
۳-۲-۱) توافقات دو کشور برای همکاریهای اتمی :
۲۵ اوت ۱۹۹۲ ایران با روسیه دو موافقتنامه، درباره ساخت نیروگاه اتمی (بنا به داده‌های مختلف ساخت دو تا چهار بلوک توان متوسط در نظر بود) و همکاری در زمینه استفاده مسالمت آمیز از انرژی اتمی امضاء کرد. در این توافق امکان صادرات راکتورهای اتمی پژوهشی به ایران، ‌همکاری در زمینه تحقیقات علمی، دریافت ایزوتوپ برای مصارف طبی و فنی و تعلیم کارشناس برای طرف ایرانی در نظر گرفته شده بود. (پیشین)
مطابق با برنامه تأیید شده، بکارگیری کارشناسان شوروی برای ارزیابی از چشم‌اندازهای افزایش تولید انرژی برق مدنظر بود. همچنین روسیه می‌بایست در شمال ایران در نزدیکی شهر گرگان (در ساحل دریای خزر) نیروگاه برق اتمی بسازد.
یکی از بندهای موافقتنامه ۲۵ اوت ۱۹۹۲ عبارت بود از تعلیم کارشناسان ایرانی در مؤسسات آموزش عالی و مراکز پژوهشی روسیه. مؤسسه ”زاروبژ انرگو اتم استروی“ سازمان مسئول انعقاد و اجرای قرارداد تعلیم کارشناسان از طرف روسی بود. در نظر بود از برنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی در زمینه تعلیم کارشناسان فیزیک اتمی به عنوان برنامه پایه تعلیم کارشناسان ایرانی استفاده شود ، تصور بر این بود که این بند حاوی موارد زیر خواهد بود:

    • کارورزی کارشناسان و مهندسین ایرانی در مراکز تخصصی؛
    • کارآموزی برای فارغ التحصیلان دانشگاههای ایرانی؛
    • تحصیل ایرانیان در مقاطع لیسانس؛ فوق لیسانس و دکترا؛

سالانه باید تا یکصد تن از اتباع ایران در روسیه تعلیم داده می‌شدند.
میخایلوف وزیر انرژی اتمی روسیه به دعوت رضا امراللهی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران از ۵ تا ۸ ژانویه ۱۹۹۵ از ایران بازدید داشت. در جریان دیدار مذاکراتی در مورد مسائل همکاری در زمینه استفاده مسالمت آمیز از انرژی اتمی صورت گرفت و اسنادی امضاء شد که زمینه های همکاری مقرر در موافقتنامه سال ۱۹۹۲ را معین‌تر کرد. در این ضمن برنامه تعلیم کارشناس برای طرف ایرانی بطور ملموس کاهش داده شد. (پیشین)
اسناد امضاء شده در جریان این دیدار عبارت بود از:
الف) قرارداد تکمیل ساخت بلوک اول نیروگاه بوشهر؛
ب) پروتکل مذاکرات میخایلوف وزیر انرژی اتمی روسیه و رضا امراللهی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران.
در پروتکل مذاکرات خاطر نشان شده بود که طرفین قرار گذاشتند:
۱- مشترکاً در ایران راکتورهای پژوهشی توان نازل (کمتر از یک مگاوات) برای تعلیم کارشناسان ایرانی بسازند (طرف روس متعهد شد در مهلت ۶ ماهه پیشنهاد فنی- اقتصادی مربوطه را ارائه دهد)؛
۲- مسئله همکاری در ساخت دستگاه های شیرین کردن آب در ایران بررسی شود؛
۳- در موارد همکاری و بالاخص در عملیات تکمیل ساخت بلوک اول نیروگاه بوشهر از پرسنل ایرانی حداکثر استفاده شود؛
۴- بعداً سوخت لازم برای بلوک اول نیروگاه بوشهر با شرایط و قیمت جهانی واگذار شود؛
۵- حداقل سالی یک بار ملاقات سطح عالی بین مقامات وزارت انرژی اتمی روسیه و سازمان انرژی اتمی ایران برای کنترل مناسب روند همکاری ، بالاخص عملیات مربوط به ساخت بلوک اول نیروگاه بوشهر برگزار شود.
طرفین همچنین تصمم گرفتند به سازمانهای مسئول دستور دهند اسناد ذیل را آماده و امضاء کنند:

    • قرارداد تحویل راکتور آب سبک روسی برای اهداف تحقیقاتی به توان ۳۰ تا ۵۰ مگاوات – ظرف سه ماه؛
  • قرارداد تحویل دو هزار تن اورانیوم طبیعی از روسیه – ظرف سه ماه اول سال ۱۹۹۵؛
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:05:00 ق.ظ ]




توافق کمتری بر روی عامل برونگرایی وجود داشت، چرا که فرض میشد که عاملهای برونگرایی و توافق با همدیگر چرخه ی پیچیده ی روابط بین فردی را شکل می دهند (مک کری و جان، ۱۹۹۲). گلدبرگ (۱۹۹۰) و ویگینزبیان نمودند که این عامل معادل تسلط می باشد (ذکر شده در مک کری و جان، ۱۹۹۲). اما، مک کری و کوستا (a1989) مطرح کردند که یرونگرایی جایی حد واسط سلطه و گرمی قرار دارد. در ادبیات واژگانی افراد با میزان پایین برونگرایی به عنوان افرادی آرام، خجالتی، ساکت، گوشه گیر و منزوی در نظر گرفته می شوند، در حالی که مطالعات همبستگی علاوه بر این صفات، دو صفت عمده ی کنترل بیش از حد تکانه ها سطحی بودن احساسات را نیز برای این افراد مطرح نمود (مک کری و جان، ۱۹۹۲). به همین دلیل، بار دیگر اصطلاحاًت مختلفی برای توصیف این عامل مطرح شد، از جمله هیجان پذیری مثبت (واتسون و کلارک، ۱۹۹۷)، ثبات هیجانی (گلدبرگ، ۱۹۹۰) و برونگرایی (مک کری و کوستا،a 1992).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

واتسون و کلارک (۱۹۹۷)، مدلی یکپارچه از برونگرایی متشکل از۶ مولفه ی اصلی را ارائه دادند که شامل چهار مولفه­ی مرکزی (وابستگی، عواطف مثبت، انرژی، و غلبه[۱۸۰]) و دو مولفه­ی محیطی ریسک پذیری و جاه طلبی بود. آنها عواطف مثبت را که معادل تمایل تجربه شادی و احساس لذت، سرزنده بودن و خوش بین بودن در مورد آینده می باشد، به عنوان هسته اصلی برونگرایی در نظر گرفتند.
مک کری و کوستا نیز دیدگاهی مشابه واتسون و کلارک داشتند، با این تفاوت که اینها مولفه ی وابستگی در نظریه واتسون و کلارک را به ۲ مولفه ی گرمی و جمع گرایی تقسیم نمودند و مولفه ی جاه طلبی را نیز به زیر عاملهای با وجدان بودن انتقال دادند (مک کری و جان، ۱۹۹۲). کوستا و مک کری برونگرایی را تحت عنوان ” میزان و شدت تعاملات بین فردی، نیاز برای تحریک و ظرفیت برای شادی ” توصیف نمودند. افراد با [۱۸۱] E بالا افرادی اند اجتماعی، جرأتمند، فعال، پرحرف، خوش بین و خوش بینانه است، در حالی که افراد با E پایین، افرادی می باشند که تمایل به تنهایی دارند و افرادی آرام، گوشه گیر، مستقل اند وفعالیت های انفرادی را ترجیح می دهند (کوستا ومک کری،a 1992).
امروزه اصطلاح برونگرایی در چارچوب مدل پنج عاملی بکار می رود و نشانگر ” تفروتهای فردی در سطوح اجتماعی بودن، انرژی شخصی، و چشم انداز در زندگی” می باشد (تیلور،۲۰۰۴). در این مدل برونگرایی از شش زیر مولفه به نامهای گرمی، جمع گرایی، جرات ورزی، فعالیت، هیجان خواهی، عواطف مثبت و مطلوب تشکیل شده است.

۳-۱۳-۲ باز بودن (گشودگی) به تجارب

یر خلاف سایر عامل ها، عامل گشودگی اختلاف نظرهای زیادی را ایجاد کرده است. اساس این اختلافات به تفاوتهای موجود در مطالعات لغوی و مطالعات پرسشنامه ای برمی گردد. مطالعات مبتنی بر زبان به طور معمول این عامل را تحت عنوان اجزایی مانند هوش، تخیل، قدرت درک تعریف کرده اند. در مقابل، مطالعات با بهره گرفتن از پرسشنامه ها نشان داده­اند که این عامل عامل گسترده تری است که شامل خلاقیت، علایق فکری، احساسات متمایز، حساسیت زیبایی شناختی، نیاز به تنوع طلبی و ارزش های غیر متعارف می باشد (مک کری و جان، ۱۹۹۲).
افراد با نمرات بالا در عامل O افردی اند غیرسنتی، خلاق، و از نظرعقلانی کنجکاو، فعالانه به دنبال تجارب جدید هستند وز از آن استقبال می کنند، در حالی که کسانی که نمرات پایینی در این عامل دارند متمایل به حفظ اداب و رسوم مرسوم در رفتار خودشانند و در چشم انداز خود محافظه کارند و علایق محدودتری از خود بروز می دهند (کوستا ومک کری، a1992). مک کری و کوستا (۱۹۹۷)، عامل گشودگی را اساسا به عنوان “توجه به تجارب درونی[۱۸۲]، پدیده ای ذهنی مربوط به دامنه آگاهی و عمق و شدت هوشیاری” تعریف کرده اند.
برچسب ها و اسامی بسیاری از جمله فرهنگ، هوش شعور[۱۸۳]، تخیل، باز بودن به تجربه، هوش سیال به این عامل نسبت داده ­شده ­اند (لارسن و باس، ۲۰۰۵). مک کری و کوستا این قبیل برچسبها از جمله هوش و فرهنگ را به این دلیل که به طور جامع مفاهیم مربوط به این عامل را در بر نمی گیرند مورد انتقاد قرار داده­اند. آنها اصطلاح فرهنگ را به این دلیل که به نوعی عامل گشودگی را به تحصیلات و آموزش مرتبط می سازد،رد نمودند.اصطلاحاًت هوس و شعور نیز به این دلیل رد شدند که عامل گشودگی از ویژگیهای شخصیتی افراد می باشد و صرفاً مر بوط به توانایی های فکری و ظرفیت شناختی افراد نیست. مک کری و کوستا (۱۹۹۷)، اعلام داشتند که عامل گشودگی به تجارب را نمی توان صرفاً به یک تونایی پایه کاهش داد ، چرا که این عامل علاوه بر جنبه ی شناختی، عناصر هیجانی و رفتاری را نیز در بر می گیرد.
به طور خلاصه، باز بودن به تجربه شامل احساس ارزش و اصالت[۱۸۴]، تازگی جویی[۱۸۵]، دانش و تجربه و همچنین نیاز به داشتن انواع مختلفی از علایق و البته توانایی برای تفکر آزاد و انتزاعی است (تیلور، ۲۰۰۴). در چار چوب مدل پنج عاملی عامل گشودگی از شش زیر مولفه به نامهای خیال پردازی، زیبایی شناسی[۱۸۶]، احساسات، اعمال[۱۸۷]، آرا و عقاید[۱۸۸]، و ارزشها[۱۸۹] تشکیل یافته است.

۴-۱۳-۲ توافق

ادبیات روانشناسی برای اصطلاح توافق نیز مفاهیم متعددی پیشنهاد کرده است. بر اساس مک کری و جان، موضع و تفسیر این عامل به عامل برونگرایی بستگی دارد، چرا که این عامل عامل همبسته و متعامد برونگرایی است. دیگمن (۱۹۹۰) یک انتهای این عامل را معادل نوع دوستی، محبت، مراقبت و حمایت عاطفی و انتهای دیگرش را معادل خصومت ، بی تفاوتی نسبت به دیگران، خود محوری، و حسادت در نظر می گیرد. گرازیانو و ایزنبرگ[۱۹۰] (۱۹۹۷) اصطلاح توافق را در مقابل تضاد ورزی پیشنهاد کرده اند. گرایشات اجتماعی به عنوان شکلی از عامل توافق توصیف شدند و در نتیجه صفاتی مانند مفید بودن[۱۹۱]، نوع دوستی[۱۹۲] و دلسوزی با این عامل مرتبط فرض شدند (گرازیانو و ایزنبرگ،۱۹۹۷). گلدبرگ و ویگینز این عامل را تحت عنوان گرمی و عشق در نظر گرفتند (مک کری و جان، ۱۹۹۲). در حالی که کوستا، مک کری، و دای[۱۹۳] (۱۹۹۱) این عامل را به عنوان مجموعه ای از ویژگی ها از جمله اعتماد، فروتنی، و انطباق و شایستگی، که آمیزه ای از گرمی[۱۹۴] و فرمانبرداری[۱۹۵] است، در نظر گرفتند. مک کری و کوستا (b1989) عامل توافق را تحت عنوان ” ظرفیت فردی برای همدردی، اعتماد، همکاری و نوع دوستی” توصیف نمودند.
بنا بر عقیده ی پیدمونت[۱۹۶] (۱۹۹۸) در حالیکه برونگرایی به میزان لذتی که فرد ضمن بودن با دیگران تجربه می کند اشاره دارد، عامل توافق نشانگر دیدگاه فرد در رابطه با دیگر افراد می باشد. این دیدگاه می تواند از برای دیگران بودن صرف تا تضاد ورزی و مخالفت کامل در نوسان باشد. افراد با میزان بالایی از عامل توافق، افرادی نوع دوست، مهربان، قابل اعتماد، همکاری کننده و دل رحم می باشند، در حالی که کسانی که در این عامل نمرات پایینی دارند افرادی اند تضادورز، بدبین، مشکوک به نیات دیگران، و رقابتی (کوستا ومک کری، a1992؛ پیدمونت، ۱۹۹۸). در چارچوب مدل پنج عاملی، عامل توافق از شش زیرعامل با نامهای اعتماد، درستکاری وصراحت، نوع دوستی، فرمانبرداری، میانه روی و فروتنی، و نرم خویی شکل یافته است (کوستا ومک کری، a1992).

۵-۱۳-۲ با وجدان بودن

دیدگاه های متفاوتی نیز در باب با وجدان بودن مطرح شده است، برخی از این رویکردها با وجدان بودن را به عنوان رفتارهای تکانشی در وارسی و چک کردن در نظر گرفته اند، عده ای دیگر آن را به عنوان بعدی که به رفتار سازمان و جهت می بخشد توصیف نموده اند (تیلور، ۲۰۰۴). تلگن و هوگان[۱۹۷] (به نقل از مک کری و جان، ۱۹۹۲). دیگمن (۱۹۹۰) بر اساس مولفه ی پیشنهادیش، یعنی تمایل به پیشرفت، دیدگاهی پیشرو از با وجدان بودن را مطرح نمودند که در این دیدگاه عامل باوجدان بودن به عنوان بعدی در نظر گرفته می شود که به رفتار سازمان و جهت می بخشد. مک کری و جان (۱۹۹۲) با وجدان بودن را آمیزه ای از هردوی این دیدگاه ها فرض نمودند، وتعریف جایگزین مد نظر آنها بدین صورت است که رفتار توسط وجدان سازمان می یابد و یا این که رفتار بسیار دقیق و سختگیرانه است. کاپلان و ساکوزو[۱۹۸] (۲۰۰۱) با وجدان بودن را تحت عنوان ” میزانی که یک فرد ، مسئول، سازمان یافته، ساعی و تلاشگر ، و تکانشی می باشد” تعریف نموده اند. کوستا ومک کری (a1992) معتقدند که خویشتن داری مورد نیاز برای برنامه ریزی، سازماندهی و انجام وظایف هسته ی مرکزی با وجدان بودن است. بر اساس نظریه ی ی مک کری و جان (۱۹۹۲)، افراد با درجات بالایی از عامل C را می توان به عنوان افرادی هدفمند، با اراده، مصمم، قابل اعتماد، و قادر برای به تاخیر انداختن ارضای نیازهایشان در نظر گرفت. در مقابل، افراد با درجات پایینی از این عامل در لحظه زندگی می کنند، و به عنوان افرادی بی رمق، بی دقت و آشفته توصیف می شوند (پید مونت،۱۹۹۸).
در چارچوب مدل پنج عاملی، باوجدان بودن از شش زیرعامل با نامهای کفایت، نظم، وظیفه شناسی، پیشرفت طلبی، خویشتن داری ومتانت و تعمق تشکیل شده است (کوستا و مک کری، ۱۹۹۲a).

۱۴-۲ نظریه پنج عاملی شخصیت

در حالی که FFM تعمیم تجربی پراکندگی صفات شخصیتی است، FFT[199] مفهوم بندی یافته های تحقیقات اخیر در مورد صفات شخصیتی است که آنها را درچارچوب عملکرد کل سیستم شخصیتی توضیح می دهد (آلیک و مک کری، ۲۰۰۲). بنابراین نظریه ی پنج عاملی، مدلی در باب شخصیت افراد می باشد که مکانیسم شخصیت را از باب رویکرد صفات تبیین می کند (تیلور، ۲۰۰۴). بر اساس عقیده آلیک[۲۰۰] و مک کری (۲۰۰۲)، نظریه پنج عاملی شخصیت این موضوع را که “چگونه زیست شناسی و فرهنگ با ایجاد عادات، نگرش ها، ارزش ها، نقش ها و روابط، که هم بیانگرصفات فردی وهم تأثیرات محیط اجتماعی اند، در تعامل است.
بنا بر FFT، مولفه های اصلی سیستم شخصیتی عبارتند از گرایشات پایه، ویژگی سازگاری و مفهوم خود است. از گرایشات پایه در زیست شناسی ریشه دارد و به ظرفیت های انتزاعی و تمایلات افراد اشاره دارد (مک کری و کوستا، ۲۰۰۳). بنابراین گرایشات پایه همان صفات شخصیتی اند (در این مورد، یعنی روان رنجورخویی، برونگرایی، بازبودن، توافق و وظیفه شناسی)، و توانایی های شناختی، استعدادهای هنری، جهت گیری جنسی و فرایندهای روانی را که زیر بنای یادگیری، ادراک و سایر عملکردهای روانی هستند را نیز در بر می گیرد. گرایش های پایه به دلیل داشتن ریشه های بیولوژیکی ثبات زیادی از خود نشان می دهند.
بر خلاف گرایشات پایه، ویژگی سازگاری همان ساختارهای عینی اکتسابی می باشند که در نتیجه ی تعامل فرد با محیطش توسعه می یابند(مک کری و کوستا، ۲۰۰۳). این مولفه پیچیده ترین و عمده ترین بخش سیستم پنج عاملی به شمار می رود و منعکس کننده امیال پایه فردی می باشد که در پاسخ به تقاضاهای محیطی اقتباس شده اند(آلیک و مک کری، ۲۰۰۲). تمامی مهارتها، عادات، علایق، نگرش ها، باورهای آموخته شده و جنبه های درونی سازی شده ی نقش های روانی و روابط مولفه سازگاری را تشکیل می دهند و اگر چه برخی از آنها بسیار پایدارند، ولی درعین حال نسبت به تغییرات حساسند. تمایز روشن بین گرایشات پایه و ویژگی سازگاری مشخصه بخشی ضروری از این نظریه را شکل می دهد، چراکه اساسی برای تبیین ثبات شخصیت می باشد.
مولفه ی مرکزی سوم، یعنی مفهوم خود[۲۰۱]، در واقع به منزله بخشی از مولفه ی سازگاری است، و به خودپنداره ی اکتساب شده در نتیجه ی تجربیات زندگی و بازخوردهای اجتماعی اطلاق می شود (آلیک و مک کری، ۲۰۰۲).
به طور کلی، ساختار FFT نسبتا دقیق و عاری از شبهه می باشد و این نظریه اساسا با سایر نظریات شخصیتی به لحاظ دیدگاهش درباره ی ریشه ی صفات متفاوت است و بیان می دارد که صفات منحصرا درونی اند و تنها در پاسخ به بلوغهای ذهنی و روانی و سایر دروندادهای زیستی تغییر می یابند (مک کری و کوستا، ۲۰۰۳).

۱۵-۲ شخصیت و آسیب شناسی روانی

رابطه بین شخصیت و آسیب شناسی روانی تاریخچه ای طولانی دارد، هر چند ماهیت این روابط در طول زمان تغییر کرده است (ماهر و ماهر، ۱۹۹۴). اکثر تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته است، به جای تبیین و فهم جامع این روابط، یافته های اختصاصی را ارائه کرده اند. به عبارت دیگر، پرسش اصلی در این تحقیقات این است که چگونه یک صفت شخصیتی با انواع خاصی از آسیب شناسی روانی مرتبط می شود (تاکت، ۲۰۰۶). در دهه های اخیر، بسیاری از تحقیقات تلاش کرده اند ماهیت این روابط را از طریق بررسی سبب شناسی و ساختار شخصیت و آسیب شناسی تبیین کنند (لاهی[۲۰۲]، ۲۰۰۴؛ تاکت، ۲۰۰۶). در این زمینه دو دیدگاه مختلف وجود دارد که در فهم ما از رابطه بین شخصیت و آسیب شناسی روانی تاثیر دارند : در دیدگاه اول، دو مفهوم شخصیت و آسیب شناسی روانی حوز های جدا از هم در نظر گرفته می شوند. در این دیدگاه، شخصیت به عنوان جنبه های وسیعی از رفتار های اجتماعی و هیجانی در نظر گرفته می شود و آسیب شناسی روانی به عنوان هیجان ها و رفتار های خاص که با اختلالات کارکردی مرتبط است، تعریف می شود. بر اساس این دیدگاه، تعیین مرز بین شخصیت و آسیب شناسی روانی دشوار است زیرا در مورد این که کدام جنبه از رفتار به عنوان شخصیت و کدام جنبه از رفتار به عنوان آسیب شناسی روانی در نظر گرفته می شود، توافق کمی وجود دارد. در دیدگاه دوم، شخصیت و آسیب شناسی روانی مفاهیم جدا از هم در نظر گرفته نمی شوند، بلکه آنها پدیده هایی در نظر گرفته می شوند که روی یک پیوستار واحد قرار دارند. در این دیدگاه شخصیت به عنوان رفتار های اجتماعی هیجانی تعریف می شود که در دامنه ی بهنجار این پیوستار قرار دارند و آسیب شناسی روانی به دامنه های افراطی این پیوستار اطلاق می شود (لاهی، ۲۰۰۴).
به طور کلی در زمینه ی تبیین رابطه بین شخصیت و آسیب شناسی روانی چهار مدل کلی پیشنهاد شده است. این مدل ها مکانیزم این روابط را نشان می دهند (کروگر و تاکت، ۲۰۰۳).
۱- مدل عوارض یا مدل اسکار[۲۰۳]: مطابق با این مدل، رشد آسیب شناسی روانی، شخصیت پیش مرضی فرد را تغییر می دهد. به عنوان مثال، وجود دوره های افسردگی اساسی ممکن است سطوح نوروتیسم افراد را افزایش دهد.
۲- مدل پاتوپلستی[۲۰۴]: این مدل فرض می کند که ویژگی های شخصیتی ممکن است سیر، شدت، پیش آگهی و ظهور اختلالات محور یک را متاثر کند. به عنوان مثال مهارت های مقابله ای ضعیف در افرادی که مشکلات مربوط به وابستگی مواد دارند، اختلال آنها را تشدید می کند.
۳- مدل آسیب پذیری[۲۰۵]: این مدل فرض می کند که صفات شخصیتی ممکن است فرد را نسبت به شکل خاصی از آسیب شناسی روانی آسیب پذیر کند. به عنوان مثال فردی که نمرات پایینی در صفت شخصیتی با وجدان بودن دارد، به خاطر بازداری پایین ممکن است دچار اختلال سلوک شود.
۴- مدل پیوستاری[۲۰۶]: در این مدل فرض می شود که صفات شخصیتی و ظهور علائم آسیب شناسی روانی در یک پیوستار قرار دارند. به عبارت دیگر در این مدل رابطه بین شخصیت و آسیب شناسی روانی، ابعادی است. به عنوان مثال در این مدل اختلال اسکیزوفرنی، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و اختالال شخصیت پارانویید در یک طیف قرار دارند و فرض می شود که این اختلالات شکل های مختلفی از یک علت واحد هستند.
اعتبار همه ی این مدل ها در تحقیقات مختلف نشان داده شده است . در تببین رابطه بین شخصیت و آسیب شناسی روانی به نظر می رسد هیچ مدلی نسبت به مدل دیگر برتری ندارد، در واقع بیش از یک مدل ممکن است جنبه های متفاوت این روابط را تبیین کند و تبیین های مختلف ممکن است برای انواع متفاوتی از آسیب شناسی روانی دارای اهمیت باشد (تاکت، ۲۰۰۶).
پذیرش رو به رشدی از سوی محققان حوزه ی شخصیت در خصوص مدل پنج عاملی از شخصیت وجود دارد. مدل پنج عاملی شخصیت در آزمایشات و تحقیقات تجربی مقاوم بوده است و ثابت شده که می تواند به عنوان مدل ارجحی برای فهم شخصیت در نظر گرفته شود. با بکارگیری روش های آزمایشی تکمیلی و متمایز در بررسی شخصیت، نشان داده شده که مدل پنج عاملی شخصیت علاوه بر اینکه توضیح و تبیینی درباره ی شخصیت همه ی افراد فراهم می نمی­آید ولی در عین حال قادر به ارائه ی توضیحات اختصاصی در خصوص ویژگی های شخصیتی متمایز و متفاوت افراد نیز می باشد (هارتمن[۲۰۷]، ۲۰۰۶). این مدل پنج عاملی از شخصیت مدافعان (جان، ۱۹۹۰؛مک کری و و کوستا، ۲۰۰۳؛ مک کری و جان، ۱۹۹۲؛ سوسییر و گلدبرگ، ۱۹۹۶) و منتقدان (بلاک[۲۰۸]، ۱۹۹۵؛ آیزنگ، ۱۹۹۲؛ مک آدامز[۲۰۹]، ۱۹۹۲) خاص خود را داشته است. هارتمن (۲۰۰۶) استدلال کرده که ادبیات تحقیقی گسترده ای که از بنیاد روانسنجی، اساس بیولوژیکی و کاربردهای عملی این مدل حمایت می کنند، خود گواهی برقابلیت این مدل به عنوان چارچوبی برای جهت دهی به تحقیقات بیشتر در سایر حوزه های شخصیتی می باشد.

۱۶-۲ آسیب شناسی روانی از دیدگاه مدل پنج عاملی

مدل پنج عاملی طبقه بندی جامعی از صفات شخصیت بر حسب پنج بعد کلی نوروتیسم،‌ برون گرایی، بازبودن به تجربه، توافق، باوجدان بودن می باشد. این صفات شخصیت از تحلیل عاملی صفات درجه بندی شده و داده ­های پرسشنامه ای بدست آمده است. این ساختار، از طریق پنج عامل مشاهده شده در هر دو شکل خود گزارشی و گزارش همسالان ، در تحلیلهای انجام گرفته در مورد کودکان و بزرگسالان و بررسی در بین انواع گسترده ای از زبانها و فرهنگها مورد تأیید قرار گرفت. براساس چنین یافته های همسویی مک کری و کوستا (۱۹۸۶، ۱۹۸۷) مدعی هستند که مدل پنج عاملی، ساختاری بنیادی برای تحقیقات در زمینه ی شخصیت فراهم می کند. همچنین این مدل یک طرح سازماندهی شده ی مناسب برای ارتباط دادن شخصیت به پدیده های دیگرمی باشد. همچنین یافته- ها نشان می دهند که کارکردهای ژونگ، نیازهای مورای، مزاج های گیلفوردو مفاهیم عامیانه ی گوگ همه میتوانند براساس این مدل پنج عاملی فهمیده شوند (استراک[۲۱۰]، ۲۰۰۶).
همچنین ارتباط قوی بین مدل پنج عاملی و مقیاسهای آسیب شناسی روانی نشان داده شده است. در یکسری مطالعات در نمونه های بالینی با بهره گرفتن از پرسشنامه ی شخصیتیNEO برای عملیاتی کردن FFM، همبستگی های معناداری بین مقیاسهای پرسشنامه ی شخصیتی چند وجهی مینه سوتا، پرسشنامه ی بالینی چند محوری میلون، پرسشنامه ی بنیادی شخصیت و پرسشنامه ی ارزیابی شخصیت نشان داده­اند. در دهه ی گذشته تحقیقات روی آسیب شناسی- روانی و FFM در دو روش گسترش یافته است. ابتدا تحقیقات قابل ملاحظه ای در ارتباط با FFM و آسیب شناسی روانی در جمعیت های بالینی شامل افراد مبتلا به اختلالات روانی ، اختلالات اضطرابی و اختلالات سوء مصرف مواد صورت گرفته است. ثانیا، بسیاری از روابط گزارش شده در نمونه های آمریکایی در نمونه های بیمار دیگر کشورهای جهان تکرار شده است. در پرسشنامه ی نئو، نوروتیسم بوسیله ی مجموعه مقیاسهای اضطراب، خشم، خصومت، افسردگی، خودآگاهی، تکانشگری، و آسیب پذیری ارزیابی می شود. شگفتی جزئی اینکه، آن با مقیاسهای اختلال شخصیت مرزی مرتبط است، و همبستگی های منفی بین توافق و مقیاسهای اختلال شخصیت پارانویید، ضد اجتماعی، و خود شیفته تصدیق کننده ی تسلسل یا پیوستگی بین ویژگی های بهنجار و نابهنجار می باشد (استراک، ۲۰۰۶).
بسیاری از محققان از داده ­های موجود به این نتیجه رسیده اند که FFM می تواند یک ابزار ارزشمند بی نظیر برای فهم اختلالات در راهنمای تشخیصی و آماری بیماریهای روانی در بیماران روانپزشکی باشد. در سطح نظری، تحلیل های اختلالات براساس FFM می تواند در تبیین الگوهای شیوع و همپوشی کمک کننده باشد (ویدیگر و ترال[۲۱۱]، ۱۹۹۲). در سطح عملی، ارزیابی اشخاص با مقیاسهای FFM می تواند تشخیص اختلالات را تسهیل سازد (استراک، ۲۰۰۶).

۱۷-۲ آسیب شناسی محور یک و مدل پنج عاملی ((FFM

در DSM-IVاختلالات روانی به دو گروه نشانگان بالینی (محور یک) و صفات نابهنجار و نامنعطف که اختلالات شخصیت را تشکیل می دهند (محور دو) تقسیم می شوند. حداقل در سطح ظاهری این تقسیم بندی می تواند تمایز مفیدی باشد. نشانگان بالینی از صفات شخصیتی قابل تمییزند بخاطر اینکه آنها بیشر حادند تا مزمن (مثل دوره های افسردگی)، متمرکزند تا فراگیر ( مثل وابستگی به نیکوتین). تعداد کمی از اختلالات که روی محور یک طبقه بندی شده اند مناسب این ملاک ها نیستند- بطور قابل توجهی دیس تایمی و فوبی اجتماعی – و بعضی از محققان مطرح می کنند که اینها بهتر است روی محور دو طبقه بندی شوند (استراک، ۲۰۰۶).
این حقیقت که نشانگان بالینی از صفات شخصیت متمایزند به این معنی نیست که آنها نامرتبط اند. ویدیگر و ترال (۱۹۹۲) چهار روش در مورد اینکه صفات ممکن است با اختلالات محور یک مرتبط باشند مطرح می کنند : یک، صفات ممکن است افراد را به یک اختلال مستعد سازند، دو، صفات ممکن است پیامد اختلال باشند، سه ، صفات ممکن است با اختلالات در سبب شناسی مشترک سهیم باشند، چهار،‌ صفات ممکن است در آشکار سازی و دوره های یک اختلال تاثیرگذار باشند. نمونه ای بالینی از همه ی این موارد پیشنهاد شده است. دیدگاه های آینده- نگر نشان داده­اند که نوروتیسم بالا اشخاص را به تجربه ی دوره های افسردگی و بعلاوه دیگر اختلالات روانپزشکی مستعد می سازد. صفات شخصیت، بخصوص باوجدان بودن، خودشان را در دوره های اختلالات روانی تغییر می دهند (استراک، ۲۰۰۶). میلر (۱۹۹۱؛ به نقل از استراک، ۲۰۰۶) نشان داد که نمرات بالا در باوجدان بودن پیامدهای درمانی بهتری را پیش بینی می کند، شاید بخاطر اینکه بیماران باوجدان به سختی کار می کنند تا مشکلات خودشان را حل کنند. در یک مطالعه ی تصادفی برای درمان افسردگی بالینی، شی[۲۱۲] (۱۹۸۸؛ به نقل از استراک، ۲۰۰۶) دریافت که درمان دارویی برای درونگراها بسیار موثر بود، در صورتیکه درمان بین فردی برای برونگراها بسیار موثر بود. طبقه بندی جامع پیشنهاد شده از FFM، یک چهارچوب برای اکتشاف نظامند از چنین تعامل صفت با درمان فراهم می کند.

۱۸-۲ مدل های ساختاری و صفات شخصیت

یکی از دلایل توجه به تحقیقات مربوط به شخصیت این است که مدل های ساختاری موجود اغلب از داده ­های شخصیت استفاده می کنند. مدل دو عاملی تلگن (۱۹۸۵) مبتنی بر صفات عاطفی بود و بسیاری از مدل های سلسله مراتبی اخیر نیز داده ­های شخصیت را به کار می گیرند. به عنوان مثال مینیکا[۲۱۳] و همکاران (۱۹۹۸) بر اساس رابطه بین نوروتیسم و انواع اختلالات روانی تلاش کردند مدل خود را توجیه کنند. در کنار این تاریخچه، چندین دلیل وجود دارد مبنی بر این که چرا شخصیت با اختلالات هیجانی رابطه دارد.

۱۹-۲ دلایل ارتباط با صفات شخصیت

۱-۱۹-۲ خلق و صفات عاطفی:

یکی از دلایل این که چرا صفات شخصیت با اختلالات هیجانی مرتبط است این است که عاطفه مثبت و منفی شدیدا با صفات مزاجی رابطه دارد. به عنوان مثال عاطفه­ی­ منفی با نوروتیسم یا هیجان پذیری منفی و عاطفه مثبت با برون گرایی یا هیجان پذیری مثبت رابطه دارد (واتسون، ۲۰۰۰). شواهدی که از این روابط حمایت می کند به طور جامع توسط واتسون (۲۰۰۰) مرور شده است. شاید مهمترین یافته این است که سطوح عاطفه­ی منفی و عاطفه مثبت از یک هفته تا چند هفته قابل پیش بینی است. در واقع در درجه بندی روزانه­ی خلق نیز نوعی ثبات دیده می شود. این امر اندازه ­گیری پایای تمایلات عاطفی را ممکن می سازد. همچنین این صفات می تواند توسط مقیاس­های اندازه ­گیری ارزیابی شود. نتایج ارزیابیها نشان داد که این صفات نه تنها در فواصل کوتاه مدت بلکه در طول چندین سال دارای ثبات هستند. همچنین صفات عاطفی با اندازه گیری های خلق اخیر مرتبط می شود. به عنوان مثال عاطفه ی منفی و عاطفه مثبت در طول هفته ی گذشته با مقیاس های مشابه همبستگی دارد (واتسون، ۲۰۰۰). نهایتاً این که صفات عاطفی با سایر صفات شخصیت همبستگی معناداری دارد. به ویژه این صفات با نوروتیسم و برون گرایی رابطه دارد. به طوری که تلگن (۱۹۸۵) معتقد است که نوروتیسم و برون گرایی به خاطر اجزاء عاطفیشان می توانند به هیجان پذیری منفی و هیجان پذیری مثبت تغییر نام کنند. رابطه بین انگیختگی اضطرابی و شخصیت کمتر آشکار است، با این حال کلارک، واتسون و مینیکا (۱۹۹۴) پیشنهاد کرده اند که انگیختگی اضطرابی ممکن است با حساسیت اضطرابی رابطه داشته باشد. این پیشنهاد هنوز به حد کافی بررسی نشده است اگرچه شواهد نشان می دهد که حساسیت اضطرابی ممکن است رویه ای از هیجان پذیری منفی باشد، به ویژه این که تحقیقات نشان می دهد که انگیختگی اضطرابی و پریشانی عمومی رابطه دارند (کلارک، واتسون و مینیکا،۱۹۹۴). در مجموع بر اساس رابطه بین حالت های عاطفی و صفات شخصیتی ویژه می توان انتظار داشت که اختلالات هیجانی با صفات شخصیت رابطه داشته باشد.

۲-۱۹-۲ ثبات اختلالات هیجانی

یکی دیگر از دلایل این که چرا صفات شخصیت با اختلالات هیجانی رابطه دارد این است که اختلالات هیجانی دارای ویژگی های شبه صفت هستند. تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از اختلالات هیجانی سیر مزمنی دارند و در طول زمان ثبات دارند (انجمن روانپزشکی امریکا، ۱۹۹۴). به عنوان مثال ثبات تشخیصی فوبی اجتماعی در طول فواصل زمانی متفاوت بر اساس نسبت وقوع ۵٫۸ تا ۲۰٫۹ بود. همبستگی آزمون – پس آزمون علائم اختلال وسواسی – اجباری برای علائم متفاوت ۵۷٫ و برای دوره ی پیگیری ۵۶٫ بود. اختلال اضطراب فراگیر و دیس تایمی جزء اختلالات مزمن هستند و نسبت به درمان مقاوم هستند. از سوی دیگر اختلال افسردگی اساسی سیر دوره ای دارد و بیماران اغلب بعد از چند ماه بهبود پیدا می کنند. با این حال افسردگی اختلالی است که میزان عود آن زیاد است. در واقع بیش از ۷۰ درصد افرادی که دوره ای از افسردگی اساسی را تجربه می کنند انتظار می رود در طول زندگی حداقل بیش از یک بار این اختلال را تجربه کنند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳). اختلالات اضطرابی میزان بالایی از بهبودی را نشان می دهند اما از سوی دیگر میزان عود اختلالات بالا است. به عنوان مثال در یک مطالعه میزان بهبودی برای اختلالات پانیک، آگروفوبیا ، فوبی اجتماعی، و اختلال اضطراب منتشر ۳۱ تا ۷۶ درصد بود و میزان عود این اختلالات ۲۱ تا ۶۴ درصد گزارش شد. نهایتاً این که عامل درونی سازی که در تحلیل های مشترک اختلالات هیجانی شناسایی شده است ثبات قابل توجهی را در طول زمان نشان داده است. این عامل با هیجان پذیری منفی رابطه دارد (کروگر و همکاران، ۲۰۰۱).

۳-۱۹-۲ روابط ژنتیکی

دلیل دیگر این که چرا صفات شخصیت با اختلالات هیجانی مرتبط است این است که بین این صفات و اختلالات روابط ژنتیکی وجود دارد. مطالعات مختلف نشان می دهد که رابطه بین اضطراب و افسردگی ناشی از اجزاء ژنتیکی مشترک است که این عوامل ژنتیکی در نوروتیسم نیز دیده می شود (مینیکا و همکاران، ۱۹۹۸). اهمیت و نقش این عامل ژنتیکی در بین اختلالات متفاوت است. این عامل ژنتیکی بیشترین تاثیر را روی اختلال افسردگی اساسی و اختلال اضطراب فراگیر و کمترین تاثیر را رو اختلال فوبی دارد. همچنین این عامل به طور متوسط با اختلال پانیک رابطه دارد (مینیکا و همکاران، ۱۹۹). علی رغم این تاثیرات متفاوت، وجود روابط ژنتیکی، اهمیت صفات شخصیت در مدل های ساختاری را برجسته می کند. در مجموع چندین دلیل وجود دارد مبنی بر این که شخصیت نقش مهمی در اختلالات هیجانی دارد.

۲۰-۲ ابعاد شخصیتی و اختلال وسواسی – جبری

در دهه های اخیر، در زمینه ی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و آسیب شناسی به ویژه اختلالات هیجانی، از نظریه ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­های مختلف شخصیت استفاده شده است. بسیاری از این نظریه ها مبتنی بر مدل های تحلیل عاملی است که در آنها بر وجود چندین عامل کلی شخصیت تاکید می شود. با این وجود در سال های اخیر، یکی از با نفوذ ترین نظریه ها در زمینه ی شخصیت، مدل پنج عاملی از شخصیت (FFM) است که ازجمله ی رایج ترین و مقبول ترین مدلها در باب ساختار شخصیتی بهنجار می باشد (رکتور[۲۱۴] وهمکاران، ۲۰۰۲). در این راستا NEO PI-R برای ارزیابی مدل پنج عاملی گسترش یافته است، که از پنج حوزه ی صفات شخصیتی گسترده تشکیل شده است و این پنج حوزه عبارتنداز: روان نژندی، برونگرایی،توافق، باز بودن به تجربه، و با وجدان بودن. و هر یک از این پنج حوزه ی گسترده صفات از شش صفت یا رویه سطح پایین ترتشکیل شده اند. تجزیه و تحلیل شخصیت در سطح این رویه های سطح پایین تر بدست آمدن تحلیل های جزئی تر و اختصاصی تر در خصوص شخصیت را ممکن می سازد. واگرچه علاقه ی طولانی مدتی به ارتباط صفات شخصیتی با اختلال وسواسی-جبری نیز از دیر باز وجود داشته است ولی مطالعات اندکی تفاوتهای موجود در صفات شخصیتی ابعادی بهنجار را در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری نسبت به سایر اختلالات بالینی بررسی نموده اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:05:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم