کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



در حال حاضر بسیاری از مسائل بزرگی که افراد و جوامع انسانی با آن روبرو هستند از جنبه جهت گیری ارزشی برخوردار هستند. ارزش ها در زندگی فردی واجتماعی آن چنان نقش مهمی را ایفا می‌کنند که به منزله عناصر فرهنگی و اجتماعی، سهم کلیدی در هویت بخشی فردی و جمعی عهده دار هستند.
مصباح یزدی (۱۲۷:۱۳۷۶) یکی از راه‌های مبارزه با تهاجم فرهنگی را ترویج ارزش های دینی در یک سطح گسترده و فراگیر می داند. هنگامی که از جامعه‌ای سالم و سعادتمند سخن به میان می‌آید به اوج ضرورت ارزش ها پی برده می‌شود؛ زیرا علت بسیاری از آشفتگی‌های جوامع اخیر به علت پایبند نبودن به ارزش های والای انسانی است.
از لحاظ جامعه شناسی نیز ارزش ها به عنوان عنصری برجسته مورد توجه همگان می‌باشند .
در این رابطه، مریجی(۹:۱۳۸۲)معتقد است که قوام جامعه درحقیقت به وجود ارزش های حاکم بر آن جامعه است.
ذو علم (۱۳۸۰ )در این باره می گوید که ارزش ها را به عنوان عامل ثبات جامعه هستند که نقش عمده‌ای رادر تسهیل وتمهید ارتباطات اجتماعی اقشار و گروه‌های اجتماعی ایفا می‌کنند و زمینه‌ساز تعامل اجتماعی می‌باشند، برای حفظ جامعه، همسو با قوانین و مقررات حاکم بر آن جامعه که توسط حکومت‌ها اعمال می‌شود، ارزش ها نقش عمده‌ای را ایفا می‌کنند و می‌توان گفت که وجود یک نظام ارزشی استوار و مقبول در جامعه سرمایه‌ی بزرگی برای آن جامعه به شمار می‌رود، که به کمک آن نظم لازم جهت رشد و تعالی آن جامعه فراهم می‌شود و مانع از صرف هزینه‌های گزاف و استفاده از ابزارهای کنترل و استفاده از روش‌های متکی به جبر و زور می‌شود ، نقش ارزش ها ، جدای از آثـار اخلاقی و معنوی، در تأمین امنیت ، استقرار، نظم ، اجرای

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

قانون و عدالت و جلوگیری از دامنه‌های وسیع جرم و جنایت حائز اهمیت بسیار زیاد است.
آذربایجانی و موسوی اصل(۱۶۸:۱۳۸۷) معتقدند که پرهیز از جرم‌ها و انحرافات، بدون دینداری ممکن نیست ؛زیرا این جرم‌ها با مسائل اخلاقی مرتبط‌اند و اخلاق بدون دین، پشتوانه و اعتباری ندارد. مفاهیم اخلاقی بدون پشتوانه ایمان به خدا و دینداری همانند بادام و گردویی است که پوست دارد ولی تو خالی است و بدون مغز است. با این بادام و گردو می‌توان کودک یا آدم نادان را فریب داد؛ ولی انسان‌های بالغ و عاقل هیچگاه فریب آن را نخواهند خورد. قرآن کریم اصول اخلاقی افراد بی ایمان را به درختی تشبیه می‌کند که ریشه‌اش از زمین کنده شده و هیچ ثبات و قراری ندارد. در مقابل افراد با ایمان و دین مدار همانند درخت پاکیزه‌ای هستند که در زمین ریشه دوانده و شاخه‌هایش سر به آسمان کشیده است چنین درختی همیشه و در تمام فصول در حال ثمردهی و میوه دادن است.
باید تلاش نمود تا دین و ارزش های دینی و اخلاقی در تار و پود جامعه نفوذ یابد .اگر ارزش های دینـی و اخلاقـی بر فرهنگ جامعه حاکم باشد و مردم با ایـن ارزش ها زندگـی کننـد سعـادت آن
جامعه تضمین خواهد شد.
بر اساس مباحث عنوان شده، بذل توجه و تلاش‌هایی جهت شناخت ارزش ها، آموزش، تقویت و نهادینه کردن آن‌ها نقش بسیار موثری در جهت تبلورکمالات و فضائل انسانی دارد ولازم به ذکر است که حصول به این اهداف، بسیج همگانی، تلاش های مدبرانه، هدفمند و هماهنگ تمام نهادها، بالاخص نهاد آموزش و پرورش و سایر نهادهای تربیتی را می طلبد.
سیدی(۱۳۷۸ :۲۱۴-۲۲۸)معتقد است که اهمیت و نقش ارزش ها در چند زمینه متجلی می شود که عبارتند از:

    1. نقش ارزش ها در زمینه تربیت
    1. نقش ارزش ها در زمینه مشاوره و راهنمایی
    1. نقش ارزش ها در زمینه بهداشت روانی که در موارد زیر کاربرد دارد:

الف. روان درمانی
ب. پیشگیری
به طور کلی برای ایجاد این تحولات فرهنگی و ارزشی، ایجاد تحولات عمیق در نفوس و درون انسان‌ها لازم به نظر می‌رسد و برای ایجاد این تحولات، جز شیوه‌های فرهنگی، اعتقادی و تربیتی و آموزشی راهی دیگر وجود ندارد. لذا بستر سازی و فراهم کردن زمینه لازم و مساعدِ همزمان با آن
،به کارگیری روش‌های سنجیده و تحقیق جـهت آموزش ارزش ها از جمله ی راهکارهاییست کـه
که در راستای این هدف ضروری به نظر می‌رسد.
بر طبق مسائل عنوان شده می‌توان چنین بیان کردکه بذل توجه به یافتن روش‌های مناسب جهت آموزش ارزش ها به منظور درونی کردن آن‌ها، بایستی در ردیف اهم موضوعات و مسائل تربیتی قرار گیرد. تحقیق حاضر با توجه به جایگاه عظیم ارزش ها، به خصوص در امر تعلیم و تربیت، بر این فرض استوار خواهد شد که با بهره گرفتن از تبیین ارزش ها و ارائه راهکارها و روش های تدریس مناسب در جهت آموزش ارزش ها گامی شایسته در جهت پرورش نسلی جوان مزین به ارزش های نهادینه شده دینی و اخلاقی بردارد؛ زیرا بسیار دیده شده که افراد زیادی ارزش ها را به صورت کاملا شعارگونه پذیرفته وبه صورت لفظی و کلامی و با شیوه‌ای بسیار متعصبانه ازآن‌ها سخن به میان می‌آورند ؛اما متاسفانه در حوزه اجرا بسیار ضعیف عمل می‌نمایند؛ زیرا به هیچ وجه پایبند به آن چه می‌گویند نیستند. به طور مثال تا کنون با افراد زیادی برخورد کرده‌ایم که ساعت‌ها با الفاظی بسیار جذاب و شیوا درباره ی “حق الناس” صحبت به میان می‌آورند، اما ازآن‌جایی که این ارزش در تار و پود وجود آن‌ها ریشه ندوانده است، شاهد رفتاری مغایر با گفتار آن ها خواهیم بود که حاکی از عدم اعتقاد قلبی و عمیق آن ها نسبت به این ارزش می‌باشد. اینجاست که تناقض میان حرف و عمل به روشنی نمایان می‌شود.
۱-۵٫سوال های تحقیق:
۱٫نکات مرتبط با آموزش دهنده یا مربی در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟

    1. نکات مرتبط با آموزش گیرنده یا متربی درآموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟
    1. نکات مرتبط با محتواهای درسی درآموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟
    1. نکات مرتبط با روش ها و فنون تدریس درآموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟
    1. نکات مرتبط با ارزشیابی درآموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟

۱-۶٫ تعاریف مفاهیم مطرح شده در سوال‌های تحقیق:
۱-۶-۱٫ تعاریف مفهومی:
آموزش دهنده: آن‌که تعلیم وآموزش می‌دهد (دهخدا،۱۳۷۱ : ۹۲).
آموزش گیرنده:کسی که نزد دیگری علم ادب یا هنر آموزد (دهخدا ،۱۳۷۱-۹۹). آموزش: کوششی که معلم برای انتقـال معلوماتی خـاص به شاگردان خود به کار می برد، بـه عبارتی آموزش به معنای انتقال معلومات و مهارت‌ها به دیگران است به طوری که این معلومات و مهارت‌ها به کار آیند و موجب تحول ودگرگونی در رفتار گردند (علوی، ۱۳۸۶ :۳۹).
آموزش در لغت به معنای عمل آموختن، یاد دادن ، تعلیم، تربیت و پرورش می باشد (دهخدا،۱۳۷۱ :۹۲) .
ارزشیابی: اگر معلمی بعد از اندازه‌گیری وبدست آوردن اطلاعات،کیفیت نتایج یا اطلاعات به به دست آمده را مورد توجه قرار دهد و به تحلیل آن بپردازد گفته می‌شود که او عمل ارزش‌یابی را انجام داده است. (شعبانی،۱۳۸۵،ص۳۳۴)
آموزش ارزش ها:آموزش ارزش ها در بر گیرنده ایجادِمیزان حساسیت به ارزش ها، توانایی انتخاب ارزش های صحیح و درونی کردن و تشخیص آن‌ها در زندگی فردی و به عبارتی زندگی کردن مطابق با آن‌هاست؛ بنابراین آموزش ارزش ها موضوعی نیست که محدودیت زمانی داشته باشد بلکه تلاشی مستمر در تمام طول زندگی است (ونکاتایاه[۴]، ۲۰۰۷ : ۳۷).
ارزشیابی: اگر معلمی بعد از اندازه‌گیری و بدست آوردن اطلاعات،کیفیت نتـایج یا اطلاعات بدست آمده را مورد توجه قرار دهد و به تحلیل آن بپردازد گفته می‌شودکه او عمل ارزش‌یابی راانجام داده است (شعبانی،۳۳۴:۱۳۸۴).
ارزش: کلمه “ارزش” در زبان فارسی، اسم مصدر ارزیدن و دارای معانی متعددی است. در فرهنگ معین آمده است که ارزش یعنی:۱٫بهاء، ارز، قیمت، ارج
۲٫قدر، برا زندگی، شایستگی، زیبندگی، قابلیت، استحقاق (مرادی،۲۴:۱۳۷۸).
ارزش های دینی: این ارزش ها باور‌های خاصی هستند که آنقدر منحصر به فردند که که اگر فرد واقعا به آن‌ها اعتقاد نداشته باشد نمی تواند آن‌ها را قبول کند. هر دین و مکتب خاص به عنوان
عوامـل و عناصر ضـروری‌اش، آداب اصـول و قواعد مـراسم و تشریفات خاص خـود را دارد که
اقتدار آن دین به این مسائل بر می‌گردد (ونکاتایاه، ۲۰۰۷ :۷).
ارزش های اخلاقی: اشاره به آن ارزش هایی دارد که مربوط به منش و شخصیت فرد هستند و با آنچه که برابر با حق و فضیلت است مطابقت دارند. اخلاقی شدن به توانا شدن در درک قواعد حق و ناحق و عمل به آن به طریق حق بر می گردد(همان: ۶) .
روش: روش در لغت به معنای طرز، طریقه، قاعده، قانون، راه، هنجار، شیوه و اسلوب آمده است.
(رستمی نسب ،۲۶۰:۱۳۸۸).
روش شناسی: روش شناسی عبارت است از:
۱٫مطالعه منطقی و منظم و تشکیل اصول و روش‌ها
۲٫روش‌هایی که عملا در یک تحقیق به کار می روند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 04:02:00 ق.ظ ]




در سوره قدر تبیین کامل تری از این شب ارائه شده است. در این سوره ضمن آنکه نام مشخص آن شب «لیله القدر» اعلام شده، ویژگی های دیگری برای آن برشمرده شده است که عبارتند است از: شب نزول قرآن از هزارشب برتر است؛ آن شب فرشتگان و روح که اعظم فرشتگان است برای انجام امر الهی فرود میآیند؛ در شب قدر سلام و تحیات الهی تا به سحر شامل بندگان صالح میشود. از مقایسه این سه بخش از آیات قرآن میتوان نتیجه گرفت که قرآن در ماه رمضان و در یک شب آن به نام (لیله القدر) فرود آمده است.[۹۳]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۷- ویژگی های تفسیر موضوعی:
۱- در تفسیر موضوعی آیات مربوط به یک موضوع جمعآوری میشود و مورد بررسی قرار میگیرد برای مثال آیات مربوط به توحید، نبوت و معاد.
۲- هدف این شیوه تفسیری به دست آوردن نظر نهایی قرآن درباره یک موضوع است.
۳- تفسیر موضوعی، آیات محکم قرآن را محور قرار داده و آیات متشابه را به آنها باز میگرداند و تفسیر میکند.
۴- تفسیر موضوعی آزاد از قیود زمان، مکان و محدودیتهایی عبارتی است، یعنی خصوصیات زمانی و مکانی آیات (مثلاً در قصههای قرآن) القاء میشود و لب معانی بدست آمده به صورت قانون و قاعده کلی برای پاسخ گویی مصادیق جدید و موضوعات و مشکلات بشر بکار میرود.[۹۴]
۵- مطالعات موضوعی تطبیقی، بررسی یک موضوع، بین کتابهای مقدس ادیان مختلف است که موجب روشن شدن برتری اسلام بر سایر ادیان میگردد. [۹۵]
۶- یکی از فواید تفسیر موضوعی قرآن، آگاهی از شرایط، علل و نتایج موضوعات و مسائل مختلفی است که در قرآن مطرح است.
در مطالعات موضوعی قرآن، اسرار و پیامهای قرآن، از طریق انضمام آیات به یکدیگر به دست میآید. [۹۶]
آیت الله معرفت در کتاب التفسیر والمفسرون ویژگیهای دیگری را بیان میکنند، در واقع یک مقایسه بین تفسیر ترتیبی و موضوعی انجام دادهاند که به شرح ذیل است:
۱- والایی در هدف: هدف در تفسیر ترتیبی فهم معنای قرآن است، با قطع نظر از آنکه آن مفهوم، مورد نیاز مخاطب یا پاسخگو نیاز روز باشد یا نباشد، برخلاف تفسیر موضوعی که درصدد دستیابی به دیدگاه قرآن در مسائل مورد نیاز و ارائه آن به مخاطبان به منزله آرایی پویا و زنده است .
۲- ژرف نگری: در تفسیر ترتیبی با توجه به گستره وسیع آیات و ابعاد مختلف آنها، مباحث متنوع و دامنهداری مطرح میشود که سراسر قرآن را پوشش می دهد. بر خلاف تفسیر موضوعی که به بررسی یک یا چند موضوع مرتبط با هم به منظور دست یابی به نظر قرآن درباره آن میپردازد. در واقع موضوع تفسیر ترتیبی گسترده و تا اندازهی سطحی و موضوع تفسیر موضوعی محدود و عمیق است.
۳- نقش اثباتی: در تفسیر ترتیبی، مفسر بدون هیچ پیش فرضی آنچه را قرآن میگوید میشنود، قرآن اعطا می کند و مفسر میپذیرد. اما در تفسیر موضوعی، مفسر تنها شنونده نیست؛ بلکه در نقش یک هم بحث، با قرآن سخن میگوید؛ مفسر از قرآن میپرسد و قرآن پاسخ میدهد، موضوع فرضیه ها را به قرآن عرضه میدارد و نظر قرآن را جویا میشود.[۹۷]
۲-۸- فواید تفسیر موضوعی:
۱- به دست آوردن نظر نهایی قرآن در یک موضوع.
۲- پاسخگویی به نیازها و پرسشهای جدید بشر با بهره گرفتن از آیات قرآن.
۳- رفع اتهامهایی که در بدو نظر در برخی آیات به چشم میخورد و روشن شدن آیات متشابه.
۴- آگاهی از شرایط، علل و نتایج موضوعات مسایل مختلفی که در قرآن مطرح شده.
۵- به دست آوردن اسرار و پیامهای تازهی قرآن.
۶- بهدست آوردن یک تفسیر جامع درباره موضوعات مختلف.[۹۸]
۲-۹- امتیازات تفسیر موضوعی:
پارهای از امتیازات تفسیر موضوعی به شرح زیر است:
الف) وصول به دیدگاه همه جانبه قرآن کریم درباره یک موضوع: قرآن کریم پاسخگوی پرسشها و نیازهای انسانهای تشنه معارف الهی در تمام اعصار است؛ چنان که خود چنان میفرماید: «وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَهً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ»[۹۹] «و [به یاد آور] روزى را که در هر امتى گواهى از خودشان بر ایشان برانگیزیم و تو را [هم] بر این [امت] گواه آوریم و این کتاب را که روشنگر هر چیزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است بر تو نازل کردیم».
کلام وحی با وجود واژگان محدود و کم حجم، هر آنچه بشر برای پیمودن راه قرب الهی نیازمند باشد. بیان کرده است، اما دست یافتن به پاسخ این پرسشها با شیوهی تفسیر موضوعی قرآن امکانپذیراست، با این روش، از سویی، دیدگاه قرآن به گونهای جامع در خصوص اساسی ترین مسائل مورد نیاز بشر برای همگان روشن میشود، و از سوی دیگر، نیازهای فکری و عملی بشر کنونی مرتفع میگردد.[۱۰۰]
برای نمونه، در بحث شفاعت این سوال مطرح است که آیا قرآن کریم شفاعت کسی را در روز قیامت میپذیرد یا خیر؟ وقتی به قرآن کریم مراجعه می کنیم، اولین آیهای که موضوع شفاعت را مطرح میکند در سورهی بقره «وَاتَّقُواْ یَوْماً لاَّ تَجْزِی نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَیْئاً وَلاَ یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَهٌ وَلاَ یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ هُمْ یُنصَرُونَ»[۱۰۱] «و بترسید از روزى که هیچ کس چیزى [از عذاب خدا] را از کسى دفع نمى‏کند و نه از او شفاعتى پذیرفته و نه به جاى وى بدلى گرفته مى‏شود و نه یارى خواهند شد» با این آیه نمیتوان نظریه نفی شفاعت را از قرآن به دست آورد، بلکه باید تمام آیات مربوط به موضوع شفاعت را جمعآوری کرد، سپس دیدگاه قرآن را جویا شد.
ب) تفسیر موضوعی؛ عامل نزدیکی اعتقادات مسلمانان: به دنبال پیدایش فرقههای گوناگون اسلامی، هر گروهی برای اثبات و توجیه مذهب خویش به یک سری از آیات مورد نظر خود تمسک جسته و از آیات دیگر که مخالف ایدهاش بوده، غفلت کرده است؛ و این امرباعث شد در امت اسلامی مذاهب گوناگون به وجود بیاید. در صورتی که اگر اینان به مقداری از تفسیر اکتفا نکرده بودند و یک گام پیش مینهادند و به تمام آیات قرآن به شیوهای موضوعی مینگریستند وحدت و یکپارچگی حفظ و از بسیاری از تناقضات جلوگیری می شد.
مثلاً دو فرقه اشاعره و معتزله بهترین شاهد بر این مدعایند. اشاعره که به آنان جبریون نیز میگویند؛ بندگان و افعال آنان را آفریده خداوند میدانند.[۱۰۲] و در برابر آنان معتزله کارهای بندگان را آفریده خود آنان میدانند نه خداوند.[۱۰۳] در حالی که قرآن در آیاتی متعدد خداوند را همه کارهی عالم میداند و خلق و تدبیر امور را تماماً به او نسبت میدهد؛ آیاتی نظیر «ذَلِکُمُ اللّهُ رَبُّکُمْ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ»[۱۰۴] «این است ‏خدا پروردگار شما هیچ معبودى جز او نیست آفریننده هر چیزى است پس او را بپرستید و او بر هر چیزى نگهبان است». «وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَل لِّلّهِ الأَمْرُ جَمِیعًا أَفَلَمْ یَیْأَسِ الَّذِینَ آمَنُواْ أَن لَّوْ یَشَاء اللّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِیعًا وَلاَ یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُواْ تُصِیبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَهٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِیبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّى یَأْتِیَ وَعْدُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ یُخْلِفُ الْمِیعَادَ»[۱۰۵] «و اگر قرآنى بود که کوهها بدان روان مى‏شد یا زمین بدان قطعه قطعه مى‏گردید یا مردگان بدان به سخن درمى‏آمدند [باز هم در آنان اثر نمى‏کرد] نه چنین است بلکه همه امور بستگى به خدا دارد آیا کسانى که ایمان آورده‏اند ندانسته‏اند که اگر خدا مى‏خواست قطعا تمام مردم را به راه مى‏آورد و کسانى که کافر شده‏اند پیوسته به [سزاى] آنچه کرده‏اند مصیبت کوبنده‏اى به آنان مى‏رسد یا نزدیک خانه‏هایشان فرود مى‏آید تا وعده خدا فرا رسد آرى خدا وعده [خود را] خلاف نمى‏کند».
ظاهر این آیات در نگاه اولی جبر است؛ به این معنا که خداوند تمام کارهای هستی و هدایت و ایمان افراد را خود انجام می دهد و انسان در انجام این امور کارهای نیست؛ اما آیات دیگری نیز وجود دارد که بیانگر انجام امور به دست انسان بوده و در عین حال، تأثیر خداوند را ثابت میکنند. «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»[۱۰۶] «به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده فساد در خشکى و دریا نمودار شده است تا [سزاى] بعضى از آنچه را که کرده‏اند به آنان بچشاند باشد که بازگردند».
«قَاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَیُخْزِهِمْ وَیَنصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَیَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِینَ»[۱۰۷] «با آنان بجنگید خدا آنان را به دست ‏شما عذاب و رسوایشان مى‏کند و شما را بر ایشان پیروزى مى‏بخشد و دلهاى گروه مؤمنان را خنک مى‏گرداند» با جمعآوری و جمعبندی این دو گروه از آیات، از ظاهر گروه اول دست برداشته و به این نتیجه که اختیار انسان همراه، با تأثیر خداوند بر عالم هستی باشد، میرسیم؛ موضوعی که به زیبایی در فرمایش امام صادق(علیه السلام) آمده است، که فرمود: ((لا جبر ولا تفویض لکن امر بین الامر)).[۱۰۸]
نه جبر و نه تفویض بلکه امر بین این دو است.
ج) تفسیر موضوعی؛ روشی پویا: بیان مزایای تفسیر موضوعی به این معنا نیست که ما دیگر نیازی به تفسیر ترتیبی نداریم و میبایست تفسیر موضوعی جایگزین تفسیر ترتیبی شود، در حقیقت تفسیر موضوعی نه معارض و نه جایگزین، بلکه تکمیل کننده تفسیر ترتیبی است؛ چرا که تا فهم مدلول آیات و دلالتهای گوناگون الفاظ و عبارات و ظهور آن ها برای مفسر روشن نشود، امکان فهم صحیح و کامل مراد خداوند از آیات فراهم نشده و تلاش او برای فهم عمیق پیامهای آیات عقیم خواهد ماند. بنابراین تفسیر ترتیبی گام نخستین و موضوعی گام بعدی تفسیر قرآن است؛ زیرا روش تفسیر موضوعی آهنگ آن را دارد که تجزیه و تحلیل از قرآن ارائه دهد تا بتوان از آن دیدگاه های قرآن را پیرامون مسائل اعتقادی، اقتصادی و اجتماعی و….. که مجموعه مسائل زندگی را تشکیل میدهند به دست آورد.[۱۰۹]
د) عرضه ی منسجم ومنظم: تفسیر موضوعی، نظم و ترتیب خاصی دارد که امکان عرضه و بیان بهتر آن را فراهم میآورد و در نتیجه قدرت یادگیری فراگیران زیادتر خواهد بود؛ مثلاً وقتی از تقوا و ایمان بحث میشود، به ترتیب از معنا، آثار، مراتب یا درجات و ویژگیهای هر یک بحث خواهد شد.[۱۱۰]
۲-۱۰- امتیازات تفسیر ترتیبی:
۱- توجه به سیاق آیات: تفسیر ترتیبی به دلیل حفظ پیوند میان آیات، مبتنی بر اصول محاوره عقلایی است؛ زیرا آیه در مجموعه خود مورد بحث قرار میگیرد و اجزای مختلف سخن در فهم یکدیگر دخالت داده میشوند. در حالی که در مباحث موضوعی ممکن است براثر تقطیع آیات، از قرائن موجود در آیات پیشین و پسین آیه مورد بحث غفلت شده و فهم ناصوابی پدید آید.
۲- حفظ تأثیر معنوی آیات: در تفسیر ترتیبی محتوایی آیات هر یک جایگاه مناسب خود را حفظ میکند، و آن هدفی که قرآن در نظر داشته، محفوظ میماند و تفسیر مانند خود قرآن، مطالب را در جایگاه مناسب خود مطرح میسازد. راز مطلب در این است که ترتیب آیات قرآن، بر خلاف تدوین بشری، دارای نکاتی است که در تربیت و تزکیه انسان تأثیر فراوانی دارد.[۱۱۱]
۲-۱۱- بررسی روش تفسیر قرآن به قرآن و روش تفسیر موضوعی:
برای بررسی این دو روش (تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر موضوعی) که هر دو برگرفته از روش قرآنی در تفسیر قرآن میباشد، ابتدا روش تفسیری قرآن به قرآن را بیان میکنیم.
روش تفسیر قرآن به قرآن از روش های نوینی است که در قرن اخیر و عصر حاضر معمول گردیده است.
این روش تفسیری، برگرفته از سلف صالح، یعنی ائمه اطهار (علیهم السلام) و پیامبر اکرم(صل الله علیه وآله) و بالاخص روش بیان قرآن مجید در مباحث مختلف است. بعضی از مفسران یگانه روش برگرفته از ائمه (علیهم السلام) را در تفسیر قرآن، روش تفسیر قرآن به قرآن برشمردهاند و مرحوم علامه طباطبائی(ره) روش های دیگری را به عنوان تفسیر نمیپذیرد.[۱۱۲]
آیت الله سبحانی نیز معتقدند: یگانه روشی که از اهل بیت پیامبر(ص) در تفسیر قرآن به یادگار مانده، همین روش تفسیر قرآن به قرآن است و روایاتی که از اهل بیت پیامبر نقل شده است به روشنی براین مطلب گواهی میدهد و کوشش پیشوایان در غالب احادیثی که از آنان در تفسیر قرآن به یادگار مانده است، این است که یک رشته مفاهیم عالی را از خود قرآن، آیات و یا به کمک آیات دیگر استخراج کنند و هرگز قصد آنها این نبوده که نظرات شخصی وعلمی رابر قرآن تحمیل نمایند ودر تفسیر الهی از روش تطبیق نظر پیروی کنند.[۱۱۳]
علامه طباطبائی میفرمایند: (پیامبر اکرم واهل بیت گرامیش گرچه نصوص قرآن. شارح و مفسر و مبین معانی و مقاصد قرآن میباشند، ولی اساس بیانات و روش تعلیم و تفسیرشان، همان طریق و روش تفسیر قرآن به قرآن بوده، خود آن را به ما آموختهاند و از طریق روایات نیز بر ما معلوم گردیده است که در هیچ مورد از بیانات ایشان، در زمینه تفسیر آیات، از غیر قرآن، استعانت و استفادهای بهعمل نیامده است.[۱۱۴]
بعضی از مفسران در روش تفسیر قرآن به قرآن، روایات را کنار نهاده و تنها به قرآن مجید اکتفا کردهاند. بر طبق عقیده این گروه برای رسیدن به معنی واقعی قرآن، تنها روش صواب استفاده از خود قرآن است بدون اینکه مراجعهای به روایات و سنت شده باشد. از تفاسیری که براساس این نظریه تالیف شده و مولف آن از مدافعان سرسخت نظریه فوق است کتاب تفسیری (الهدایه و العرفان فی تفسیر القرآن بالقرآن) میتوان نام برد. [۱۱۵]
درست است که قرآن، مبین ومفسر خویش است، ولی در بسیاری از موارد، در توضیح بسیاری از آیات احکام، داستانها و…… استفاده از روایت صحیحه، لازم و واجب است. مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر گرانقدر المیزان، در باب ضرورت بهرهگیری از روایات صحیح در تفسیر قرآن میفرمایند: روشی که در روایات بدان ترغیب شده، همان تفسیر از طریق قرآن است و آنچه از آن نهی و منع شده، تفسیر از غیر طریق قرآن است. بنابراین تنها روش مورد قبول در تفسیر قرآن، استمداد از قرآن جهت فهم معنای آیات آن و تفسیر آیه به آیه است. این روش در صورتی مورد قبول خواهد بود که تفحص و جستجوی کافی در روایات نقل شده از نبی اکرم(ص) بهعمل آمده، پس از تحصیل و ذوق و معلومات برگرفته از آنها، به تفسیر کلام اشتغال ورزید.[۱۱۶]
همچنین علامه در راهنمایی مفسرین میفرمایند: وظیفه مفسران این است که در احادیث پیغمبر اکرم(ص) و ادله اهل بیت که در تفسیر قرآن وارد شده، غور کرده به روش ایشان آشنا شود؛ پس از آن طبق دستوریکه از کتاب و سنت استفاده میشود به تفسیر قرآن بپردازد و از روایاتی که در تفسیر وارد شده آنچه را که موافق مضمون است اخذ نماید.[۱۱۷]
در روش تفسیر قرآن به قرآن از روش ترتیبی بهرهجویی میشود. یعنی از ابتدای قرآن شروع شده و اندک اندک به ترتیب آیات قرآن مجید تفسیر میشود و در تفسیر آیهای در این ترتیب، از آیات دیگر سورههای قرآن استفاده میشود اما در روش تفسیر موضوعی، مبنای اولیه، جمعآوری آیات هم مفهوم و هم مضمون از یک موضوع در سراسر قرآن مجید است و ارائه یک بحث به صورت موضوعی که بیانگر دیدگاه قرآن بوده باشد.[۱۱۸]
دکتر رادمنش در این باره میگویند: مرحوم علامه طباطبائی (ره) اساس کار خود را بر قاعده متین تفسیر قرآن به قرآن قرار دادهاند و همواره سررشته (ان القرآن یفسر بعضه بعضا) همانا بعضی از آیات و عبارات قرآنی، روشنگر بعضی دیگر است را، در دست داشته اند. اگر چه قرآن را از آغاز تا انجام، سوره به سوره و آیه به آیه تفسیر کردهاند. موضوعات مشابه و مشترک را که در سورههای مختلف با عبارات مشابه یا متفاوت تکرار شده، همه را ماهرانه در کنار یکدیگر آورده و تحت یک بحث جامع، حلاجی کردهاند و این شیوه را نه فقط در بحث قصص قرآنی بلکه در سایر موضوعات اعتقادی و عبادی نیز به کار بردهاند.[۱۱۹]
جناب استاد آیه الله جوادی آملی در این باره میفرمایدند: (مرحوم علامه اطلاع نسبتا وسیعی نسبت به تمام ظواهر قرآنی داشتند و لذا هر آیه را که مطرح مینمودند، طوری درباره آن بحث میکردند که سراسر قرآن کریم مطمح نظر بود؛ زیرا یا از آیات موافق به عنوان استدلال یا استمداد سخن به میان میآورد یا اگر دلیل یا تأییدی از آیات دیگر قرآن وجود نداشت، به طوری آیه محل بحث تفسیر میشد که متناقض با هیچ آیه از آیات قرآن مجید نباشد و هرگونه احتمال یا وجهی را که متناقض با دیگر آیات قرآنی میبود، هر دو را مردود میدانستند. زیرا تناقض آیات با انسجام اعجازآمیز کتاب الهی سازگار نیست.[۱۲۰]
هر چند در تفسیر ترتیبی قرآن، به پارهای از مباحث موضوعی به طور جامع پرداخته شده است، ولی با این همه تفاوت تفسیر ترتیبی قرآن به قرآن با روش تفسیر موضوعی، مشهود و معلوم است. چه این که در تفسیر موضوعی نگرشی قرآنی وجود دارد که با این نگرش، روش تفسیر موضوعی، از روش های کلامی و فلسفی و لغوی ….. متمایز بوده و تفسیر قرآن به قرآن به شمار میرود.[۱۲۱]
بالاخره این که (تفسیر موضوعی عهدهدار بحث از موضوعات خاصی است که قرآن، آن را تحلیل فرموده است. وقتی موضوعی از نظر قرآن مطرح میشود، از عترت خدا نیست و عترت از قرآن منفک نیست. قهراً آن موضوع از نظر قرآن و عترت مطرح خواهد بود.)[۱۲۲]
اینگونه به نظر میرسد که رشد نهال حیات تفسیر موضوعی قرآن، مرهون روش تفسیر قرآن به قرآن بوده و عزت و غفلت این روش ترتیبی، تأثیر بسزایی در تقویت و هدایت و رشد سریع تفسیر موضوعی برجا خواهد نهاد. تاثیر تفسیر قرآن به قرآن در رشد تفسیر موضوعی در عصر حاضر؛ خود گویای این واقعیت است که تفسیر قرآن باید از زبان قرآن و ترجمان وحی بوده باشد و راهگشایی آن بدین صورت میسر است.[۱۲۳]
۲-۱۲- اقسام تفسیر موضوعی:
مطالعات و تفسیر موضوعی قرآن به چند شیوه فرعی قابل تقسیم است:
۱- تحقیق موضوعی درون قرآنی (تفسیر موضوعی سنتی): این شیوه کهنترین روش مطالعه موضوعی قرآن است که براساس روش تفسیر قرآن به قرآن استوار است و محقق میکوشد با بهره گرفتن از قرائن نقلی درون متنی، به معانی و مقاصد آیات پی ببرد و نتایج جدیدی به دست آورد پیش فرضهای اساسی این روش تحقیق، حجیت ظواهر قرآن، مورد توجه پیامبر و اهل بیت در تفسیر قرآن بوده است و نمونه های متعدد آن حکایت شده است.[۱۲۴]
برای مثال از پیامبر(ص) نقل شده است که در مورد مقصود از (ظلم) در آیه «وَإِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَیُونُسَ وَلُوطًا وَکُلاًّ فضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِینَ»[۱۲۵] «و اسماعیل و یسع و یونس و لوط که جملگى را بر جهانیان برترى دادیم» به آیه «وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ»[۱۲۶] «و [یاد کن] هنگامى را که لقمان به پسر خویش در حالى که وى او را اندرز مى‏داد گفت اى پسرک من به خدا شرک میاور که به راستى شرک ستمى بزرگ است» استناد کردند و ظلم را به شرک تفسیر کردند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:02:00 ق.ظ ]




این توصیه شامل دو بخش اساسی باشد.
۸-۴-۱-۱- تربیت مربیان جهت آموزش ارزش ها:
این بخش از وظیفه آموزش و پرورش نیز خود شامل دو زیر مجموعه می باشد:
الف) برگزاری دوره های ضمن خدمت برای کلیه دست اندرکاران امر تربیت در آموزش و پرورش در جهت آموزش ارزش ها وآ موزش چگونگی انتقال آن ها به متربیان به صورت تلفیقی با سایر دروس و هماهنگ و هم راستا با آن ها

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ب) تربیت اختصاصی جمعی از دست اندرکاران تربیتی به عنوان مربیان اختصاصی آموزش ارزش ها به منظور دستیابی به دو هدف: هدف اول عبارت است از آموزش ارزش ها به صورت کاملا اختصاصی؛ مشروط به این که این کلاس ها به گونه ای کاملاً مفرح و شاد ارائه گردند تا مانع از دلزدگی متربیان گشته و به گونه ای باشند که متربیان با نهایت رغبت و تمایل در کلاس درس حاضر شوند.
هدف دوم از تربیت اختصاصی جمعی از دست اندرکاران تربیتی به عنوان مربیان اختصاصی آموزش ارزش ها این است که، سایر معلمان ومربیان که به آموزش درس های دیگر مشغول هستند ،بتوانند در هنگام آموزش تلفیقی و غیر مستقیم و در صورت بروز مشکلاتی در این زمینه به آن ها مراجعه نموده و ابهامات و اشکالات احتمالی خود را بر طرف و حل و فصل نمایند.
در این مورد توجه به چند نکته حائز اهمیت است که عبارتند از: ۱-نکته بسیارمهم و قابل توجه در امر آموزش مربیان اختصاصی جهت آموزش ارزش ها این است که آموزش و پرورش بایستی مربیانی را پرورش دهد که حقیقتاً خود نمونه ی بارز ارزش های تحقق یافته و نهادینه شده باشند، برای این امر بایستی دست به انتخاب زد بدین گونه که مناطق آموزش و پرورش، با شناخت افراد لایق و معرفی آن ها و اطمینان از تمایلشان به آموزش این دوره، آن ها را به وزارت آموزش و پرورش معرفی نمایند تا ترتیب آموزش آن ها داده شود.۲- نکته مهم دیگر این است که هیچ گونه وعده ی ترفیع یا پاداش اضافی و اضافه حقوق نباید به این افراد داده شود تا حقیقتاً کسانی که تمایل درونی و جدی به این امر دارند داوطلب شده و به طمع اضافه حقوق و یا پاداش مادی اعلام آمادگی ننمایند و آمادگی آن ها صرفاً جهت رضای خدا و تحقق ارزش های والای انسانی باشد.۳- و نکته آخر این که برای تربیت این گونه مربیان حتما از اساتید مطرح وزبده استفاده شود.
۸-۴-۱-۲- تدارک برنامه ای جهت شروع آموزش رسمی ارزش ها از سنین قبل از دبستان و دبستان به کودکان:
آموزش در این سنین از این جهت اهمیت دارد که قابلیت آموزش و جذبِ کودکان در این سن بسیار بالاست به گونه ای که در اکثر موارد، حرف های مربی خویش را بر حرف های پدر و مادر و اطرافیان ترجیح می دهند؛ لذا صرف هزینه و تلاش در جهت شروع برنامه ی آموزش هماهنگ و سراسری از این سن، مناسب ترین برنامه ای است که کمتر به هدر رفتن وقت و هزینه منجر خواهد شد.
۸-۴-۲- توصیه به سازمان صدا و سیما:
برای آموزش ارزش ها در درجه ی اول بایستی به آموزش والدین پرداخته شود و سپس به آموزش فرزندان آن ها اقدام گردد و سازمان صدا و سیما یک مدرسه همگانی می باشد، که می تواند هر دوی آن ها را به طور هماهنگ آموزش دهد. این آموزش بایستی حتماً با تهیه ی برنامه های پر محتوایی صورت گیرد که زیر نظر کارشناسان برجسته علمی و مذهبی تدارک دیده شده باشند وگر نه ، نه تنها ثمر ساز نخواهد بود، بلکه آسیب های جدی بیشتری را به پیکره ی اجتماع و نسل جوان وارد می کند.
۸-۴-۳-توصیه به محققان :انجام تحقیقاتی وسیع تر، در راستای تحقیق حاضر منجر به تکمیل برنامه ی آموزش ارزش هامی گردد؛لذا تلاش در جهت انجام تحقیقاتی در زمینه ی سن دقیق ومناسب جهت به کارگیری هر یک از روش های اصلی یا فرعی ارائه شده در این تحقیق،به پژوهشگران و محققان توصیه می گردد.
۸-۵٫محدودیت ها:
محدودیت های تحقیق حاضر عبارتند از:
کمبود شدید منابع فارسی مرتبط با موضوع ،جهت انجام تحقیق
دسترسی محدود به متون خارجی مورد نیاز جهت ترجمه و استفاده در تحقیق
کمبود پیشینه ی تحقیق، به دلیل بدیع بودن موضوع تحقیق حاضر
منابع و ماخذ
منابع فارسی:
قرآن کریم.(۱۳۸۷).ترجمه محمد رضا صفوی.قم:معارف.
نهج البلاغه.(۱۳۸۷).ترجمه محمد دشتی. قم: جمال.
صحیفه کامله سجادیه.(۱۳۴۸) ترجمه جواد، فاضل.. تهران: امیرکبیر.
آخوندی ، علی اکبر.(۱۳۸۴). الگوهای رفتاری امام علی (ع). قم: جباری.
آذربایجانی ، مسعود ؛ موسوی اصل ، مهدی.(۱۳۸۷). درآمدی بر روانشناسی ودین. تـهران:
سمت.
آقازاده ، محرم ؛ احدیان ، محمد .( ۱۳۷۷ ) . راهنمای عملی برنامه ریزی درس . تهران :
نوپردازان(پیوند) .
ابراهیمی ، علی .(۱۳۷۷). برنامه ریزی درسی (راهبردهای نوین). تهران : فکر نو .
ابریشمی ، احمد.(۱۳۷۷). مثل شناسی و مثل نگاری. تهران: زیور.
الهی،بهرام.(۱۳۸۰).اخلاق اصیل.چاپ پنجم .تهران:جیهون.
احمدی ، احمد .(۱۳۶۴). اصول و روش های تربیت در اسلام. اصفهان: واحـد فـوق برنامـه
پخش فرهنگی دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی اصفهان.
احمدی ، احمـد.(۱۳۸۰). اصـول و روش های تربیـت در اسلام. چاپ چهارم. اصفـهان:
دانشگاه اصفهان.
احمدی ، احمد.(۱۳۸۲).روانشناسی نوجوانان و جوانان شامل ویژگی های رفتاری،
تحصیلی،شغلی،بزهکاری و اعتیاد. اصفهان: مشعل.
اسپادک ، برناد.(۱۳۶۶). آموزش در دوران کودکی. ترجمه محمد حسین نظری نژاد.مشهد:
آستان قدس رضوی.
اسماعیلی یزدی ، عباس.(۱۳۸۱). فرهنگ تربیت. قم: دلیل ما.
اسماعیلی یزدی ، عباس.(۱۳۸۵). فرهنگ اخلاق. چاپ دوم. قم: مسجد مقدس جمکران.
اعتصامی ، پروین.(۱۳۸۹). دیوان پروین اعتصامی. قم: آل طه.
اکبری ، محمود.(۱۳۸۸). مذهب گرایی و مذهب گریزی جوانان. قم: فتیان.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:02:00 ق.ظ ]




نکردن پول جهت نجات او سرزنش خواهد شد و تحقیقاتی در این مورد از دارو فروش و او درباره مرگ زنش به عمل می آید.
مخالف دزدی : نباید دارو را بدزد. چون بازداشت شده و به زندان خواهد رفت. اگر هم فرار کند از این که هر زمان پلیس برسد و دستگیرش کند موجب ناراحتی اش خواهد شد. ( اجتناب از تنبیه)
-مرحله ۲: انگیزه ی عمل میل به پاداش یا منفعت است . احساس گناه احتمالی نادیـده انگاشته می شود و تنبیه به طریقی مصلحت جویانه مورد نظر قرار می گیرد. (ترس، لذت یا رنج حاصل از عواقب تنبیه تفکیک می شود. )
موافق: اگر بازداشت شود می تواند دارو را برگرداند و محکومیت عمده ای نخواهد داشت یا اگر به زندان برود پس از این که برگردد ، زنش سالم است.
مخالف: اگر دارو را بدزدد احتمالاً مدت زیادی زندانی نخواهد شد، اما ممکن است زن او قبل از آزاد شدنش بمیرد و فایده ی زیادی برایش ندارد. ( انگیزه عمل اخلاقی برای منافع فردی) اگر زنش بمیرد نباید خودش را سرزنش کند، تقصیر او نیست ، او سرطان دارد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

-مرحله ۳: انگیزه ی عمل پیش بینی عدم پذیرش دیگران، بصیرت واقعی یا فرضی
است.
(یعنی احساس گناه و تفکیک عدم پذیرش از تنبیه و ترس. )
موافق:اگر دارو را بدزدد هیچ کس نمی گویدکه او آدم بدی است اما اگرچنین نکندخانواده اش رفتارش را غیر انسانی خواهند دانست. اگر بگذارد زنش بمیرد هرگز قادر نخواهد بود به چهره ی کسی نگاه کند.
مخالف: نه تنها داروساز بلکه تمام افراد دیگر او را بزهکار خواهند دانست. پس از دزدی ، از این که آبروی خانواده را برده است شرمسار خواهد شد. او قادر به روبه رو شدن با هیچ کس نخواهد بود.
-مرحله ۴: انگیزه ی عمل پیش بینی بی آبرویی است: یعنی سرزنش برای قصور در انجام وظیفه و احساس گناه از آزار دیگران (بی آبرویی آشکار را از عدم پذیرش ناآشکار از هم تفکیک می کند. احساس گناه به علت عواقب نامطلوب را از عدم پذیرش، تفکیک می کند. )
موافق: اگر به شرافت خود اهمیت دهد ، اجازه نخواهد داد که زنش به علت ترس او از انجام تنها
کاری که به نجات او منتهی می شود ، بمیرد. اگر وظیفه ای را نسبت به او انجام ندهد ، همیشه از این که موجب مرگش شده است احساس گناه خواهد کرد.
مخالف: او در وضع بدی است و نمی داند اگر مبادرت به سرقت کند دچار خلافی شده است یا نه؟ اما پس از اینکه تنبیه شده، به زندان محکوم شود ، آن وقت متوجه قضیه خواهد شد. پیوسته به خاطر نادرستی و قانون شکنی احساس گناه خواهد کرد.
-مرحله ۵: نگرانی درباره ابقای احترام همسالان و جامعه ( با این فرض که احترام آن ها بر مبنای استدلال است نه عواطف).
نگرانی درباره احترام به نفس یعنی: اجتناب از قضاوت درباره خود به عنوان فردی غیر منطقی ، بی ثبات و بی هدف. ( بین سرزنش نهادهای رسمی و بی احترامی جامعه یا بی احترامی خود تفاوتی قائل می شود. )
موافق: اگر دست به سرقت نزند، احترام مردم را نسبت به خود از دست خواهد داد. اگر زنش را از دست بدهد، عمل او از روی ترس خواهد بود نه تعقل.؛ بنابراین، احترام دیگران را نسبت به خود از دست خواهد داد.
مخالف: او موقعیت و احترام خود را در جامعه از دست می دهد و نیز بر خلاف قانون عمل کرده است. همچنین اگر تنظیم احساسات و هدف های دراز مدت را در نظر نگیرد. کرامت و احترام خود را از دست خواهد داد.
-مرحله ۶: نگرانی درباره ی محکومیت نفس برای عمل خلاف اصول (احترام به جامعه و احترام به نفس را از هم تفکیک می کند.
احترام به نفس برای نیل به منطقی بودن و احترام به جامعه برای ابقای اصول اخلاقی را از هم تفکیک می کند).
موافق: اگر دارو را ندزدد و بگذارد زنش بمیرد پس از آن، پیوسته خود را محکوم خواهد کرد. کسی او را سرزنش نخواهدکرد و از لحاظ قانون بیرونی محکومیتی نخواهد داشت؛ اما در عوض معیارهای وجدانی خود را از نظر دور داشته است.
مخالف: اگر دارو را بدزدد مردم او را سرزنش نخواهند کرد؛ اما خودش را محکوم خواهد کرد که مطابق وجدان و معیارهای شرافت خود، رفتار نکرده است.
همان طوری که از استدلال های فوق بر می آید ، انگیزه ی فعل اخلاقی و قضاوت اخلاقی از سطح منافع خودخواهانه به سطح ارزش های انسانی و وجدانی سوق می یابد و اخلاق از منابع بیرونی آزاد و به منابع درونی تغییر می یابد( کریمی ، ۱۳۸۸: ۱۳۶-۱۳۴).
۷-۳-۱۴-داستان های نیمه تمام:
ارائه این گونه داستان ها از دانش آموزان بخواهد تا به طور جداگانه وبر اساس استدلال خویـش
ادامه ی داستان ناقص را بر روی کاغذ بنویسند و آن را تکمیل نماید .این کار به مربی کمک می کند تا از نحوه ی استدلال و قوه ی تجزیه –تحلیل و قضاوت متربیان آگاه گردد. نوشتن نظرات شخصی آن ها بر کاغذ باعث می شود تا متربیان به تفکر وادار شوند و به تنهایی به تصمیم گیری بپردازند و قدرت تجزیه و تحلیل هر یک به تنهایی مورد بررسی قرار گیرد.پس از جمع آوری یادداشت ها مربی می تواند موضوع را به بحث بگذارد و بچه ها به تبادل نظرات یکدیگر بپردازد و از اندیشه های هم مطلع گشته در نتیجه به پاسخ درست و قانع کننده ای دست یابند.
فصل هشتم
بحث و نتیجه گیری
۸-۱٫ مقدمه:
تحقیق حاضر به منظور روش شناسی آموزش ارزش ها تهیه شده است. با توجه به جایگاه رفیع ارزش ها در زندگی بشر و نقش مهمی که در حفظ و دوام جوامع و همچنین رشد و ارتقاء آن ها به عهده دارند و با توجه به این مطلب که تکامل یا سقوط ملت ها با ارزش های انسانی به ویژه ارزش های دینی و اخلاقی رابطه تنگاتنگ دارد؛ لذا تلاش در جهت آموزش ارزش ها نقش حیاتی در رشد و تعالی همگان ، به ویژه نسل جوان خواهد داشت .در این راستا تحقیق حاضر در تلاش جهت شناسایی نکات مرتبط با آموزش دهنده،آموزش گیرنده ، محتوای درسی،روش ها و فنون تدریس و ارزشیابی در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی،ملزم به پاسخگویی به سوالات زیر می باشد.
۱٫شناسایی نکات مرتبط با آموزش دهنده در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی
۲٫شناسایی نکات مرتبط با آموزش گیرنده در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی
۳٫شناساسایی نکات مرتبط با محتوای درسی در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی
۴٫شناسایی نکات مرتبط با روش‌ها و فنون تدریس در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی
۵٫شناسایی نکات مرتبط با ارزشیابی در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی
تحقیق حاضر از نوع نظری بوده و با روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است.
۸-۲٫ نتیجه گیری و بحث:
با توجه به اهمیت اهداف و سوالات ، به عنوان ارکان اساسی یک تحقیق و شکل گیری تمام فعالیت های تحقیق بر مبنای دستیابی به این اهداف و یافتن پاسخ سوالات مطرح شده، شایسته است تا نتایج حاصل از این تحقیق در قالب پاسخ به سوالات مطرح شده ارائه گردد.
– سوال اول مطرح شده در این تحقیق عبارت است از این که نکات مرتبط با آموزش دهنده یا مربی در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟
از آن جایی که آموزش ارزش ها نقش اساسی در حیات و سرنوشت افراد بشر دارد؛ لذا سپردن وظیفه آموزش ارزش هابرای هر کسی جایز نمی باشد و شخصی که این مسئولیت را بر عهده می گیردبایستی از جمیع جهات- خود- مجهز به ارزش های والای انسانی باشد. این شخص بایستی از چنان ویژگی‌هایی برخوردار باشد تا لیاقت عهده‌دار شدن چنین وظیفه‌ی خطیری را دارا باشد. در قداست منزلت مربی و معلم همین بس که هر جا ارزش و فضیلتی موج می‌زند، قطعاً ریشه در کلام و بیان مربی یا معلم دلسوز دارد و چه بسیارند بزرگان و دانشمندان متدینی که مسیر نورانی و معنوی علم را با هدایت و روشنگری مربی و معلم آگاه و خردمند پیموده و به قله‌های رفیع علم و معنویت نائل آمده‌اند. مسلماً در زمینه آموزش ارزش ها تنها،کسی می‌تواند مربی انسانی دیگر باشد و یا به قول معروف انسان ساز باشد که خود، انسانی کامل بوده و به درجات عالی انسانیت واصل شده باشد. کسی که عهده دار این وظیفه خطیر می باشد بایستی مزین به صفات زیر باشد.
تزکیه،توانایی ایجاد انگیزه، – توجه به ظرفیت ها و استعدادها- ایجاد تسهیل درآموزش- عدالت- اعتدال- تدریج و پرهیز از شتابزدگی- انعطاف پذیری و نرمش – حلم و بردباری – فضل- صلاحیت و شایستگی علمی- ابراز محبت و ملامت در گفتار و رفتار- مغتنم شمردن فرصت ها در آموزش- توانایی غنیمت بخشیدن به آموزش- شجاعت اخلاقی- آراستن ظاهر- تهذیب عملی- هماهنگی میان گفتار و عمل- تکریم شخصیت متربی- حسن تدبیر یا حزم و احتیاط- تواضع و فروتنی در برابر متربی- افزایش عزت نفس در متربی- شناخت مراحل رشد و هدایت نیازهای هر مرحله- مسئولیت پذیری- جلب اعتماد و مقبولیت در متربی- انتقال نیکو و ایجاد ارتباط- عدم تعلیم به واسطه اجر مادی
-سوال دوم مطرح شده در تحقیق عبارت است از این که: نکات مرتبط با آموزش گیرنده یا متربی در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟
درآموزش ارزش ها ،آموزش گیرنده یا متربی به عنوان یکی از ارکان اساسی جهت پیاده کردن فرآیندآموزش می باشد و تمام روش ها و فعالیت ها در جهت کمک و تسهیل در یادگیری ایشان صورت می گیرد؛ لذا می توان گفت که آموزش گیرنده یا متربی از سهم عمده ای درآموزش ارزش ها برخوردار است .آشنایی با نکات مرتبط با آموزش گیرنده یا متربی ، به مربی کمک می کند تا با در نظر گرفتن این ویژگی ها ، به دقت به تهیه و تنظیم فعالیت ها و برنامه های آموزشی بپردازد بپردازدو احیانا در صورتی که مشاهده کند که متربیان فاقد یک یا چند مورد از
ویژگی های مورد نیاز برای یک متربی یا متعلم ،وارد عمل شده و به اصلاح یاتقویت و تحکیم آن ها در ایشان بپردازد.
این نکته بایستی مد نظر مسئولان تربیتی به ویژه مربیان، معلمان و اساتید قرار گیرد که بی توجهی به ویژگی های متربی منجر به تنظیم و اجرای برنامه های تحمیلی گشته و آسیب های جدی به متربیان وارد می کند و عملا مسیر آموزش را منحرف یا نابود می کند.در جهت ارائه یک آموزش
مناسب و کارآمدآموزش گیرنده ها یا متربیان علیرغم برخورداری ازاحتیاجات، علائق و تـوانـائی
های متفاوت بایستی در تلاش باشد تا به ویژگی های زیر متصف شود. که این موارد عبارتند از:
آمادگی(که شامل آمادگی فطری- آمادگی روانی و فکری- آمادگی عاطفی و جوانی، آمادگی اجتماعی، آمادگی مذهبی، آمادگی اقتصادی، آمادگی سیاسی و آمادگی فرهنگی می باشد) انگیزه – قدرشناسی – اراده مصمم بلند همتی و جدیت – الزام به عمل – تهذیب نفس – تواضع و احترام در برابر استاد – عزت نفس – مبارزه با ناکامی های احتمالی در امر یادگیر- یادگیری فعالانه- قصد تقرب به خدا و تحصیل یقین – پرهیز از تقلید کورکورانه- شهامت پرسیدن- خودسازی که خود شامل ( مشارطه یا عزم- مراقبه- محاسبه و مؤاخذه )می باشد.
سوال سوم مطرح شده در این تحقیق عبارت است از این که: نکات مرتبط با محتواهای درسی در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:02:00 ق.ظ ]




۲-۴- انتقاد برمکتب حقوق طبیعی
درفلسفه یونان قدیم هیچ گاه به طور دقیق ، مفهوم «طبیعت» و«طبیعی» بیان نشده و این بحث و مجادله تا به امروز نیز باقی مانده است . طبیعت ممکن است با جهانی که شامل عادات و نیاز می باشد مترادف باشد اما هر امرطبیعی، پدیده ای است که راهی به موضوعات احتمالی و ظنّی ندارد .«طبیعی» ممکن است با ذاتی و فطری برابر باشد در شرایطی که بخواهیم آن را خلاف عکس العمل یا عمل اختیاری قرار دهیم .[۱۴۴] اما مهمترین ایراد آنکه پیروان این مکتب درباره منبع و اساس آن و همچنین چگونگی و تعداد مقررات آن نظر واحد ندارند و این دلیل براین است که، برخلاف ادعای ایشان، قواعد طبیعی، عمومی و ثابت و جهانی نیست . ایراد دیگر که براین مکتب گرفته می شود این است که مقررات آن بسیار کلی ومبهم بوده و برای تطبیق دادن آن با موارد خاص، به تفسیر احتیاج است و امکان تفسیرات مختلف، اساس این مکتب را متزلزل می کند . علاوه بر این، روابط امروز، دولت ها را که در زمینه های سیاسی، اقتصادی، فنی، و فرهنگی و غیره روز به روز در توسعه است، با چند اصل کلی و مبهم ، نمی توان تنظیم کرد و این دلیل نارسایی حقوق طبیعی است . بالاخره ایراد دیگری که برحقوق طبیعی گرفته شده این است که، حقوق طبیعی با اتکایی که به اخلاق و فلسفه و الهیات دارد جنبه علمی خود را از دست داده است . به همین دلیل گاه حقوق بین الملل که برفرضیات حقوق طبیعی استوار گردیده، به اخلاق بین المللی و یا اخلاق سیاسی تعبیر شده است و همین وابستگی حقوق به اخلاق از قطعیت مقررات آن می کاهد و آن را از مرحله حقوقی و علمی بودن تنزل می دهد .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۴- روش استنتاج در مکتب «حقوق طبیعی»
پیروان مکتب حقوق طبیعی، برای کشف قواعد حقوق بین الملل، روش استنتاج و قیاس[۱۴۵] را به کار می بردندکه مبنی بر استخراج قواعد و مقررات جزئی، از اصول و نوامیس کلّی است .به عبارت دیگرایشان نخست، یک منبع ویا یک یا چند اصل کلی برای حقوق بین الملل فرض می نمایندو سپس نتایج منطقی ازآن استخراج می کنندو آنها را مقرّرات حقوق بین الملل می دانند .[۱۴۶] اختلاف بین پیروان مکتب حقوق طبیعی از آنجا ناشی می شود که درباره منبع و یا اصول مفروضه، اتفاق نظر ندارند، چنانکه بعضی از نویسندگان مذهبی حقوق بین الملل، «کتب مقدس» را، مأخذ قرار می دادند . این روش در قرون وسطی نزد نویسندگان مسیحی معمول بود که با در نظر گرفتن کتاب مقدس و تفسیر مطالب آن و حتی با تجزیه و تحلیل قصص مذهبی، مقرراتی برای جنگ، سفارت ، قراردادها و غیره استنتاج می کردند؛ عقاید آنان بیشتر متضمن جنبه های فلسفی و اخلاقی بوده تا حقوقی ازجمله مهمترین نظریه پردازان مذهبی مسیحی در باب حقوق بین الملل می توان از سنت آمبرز(قرن چهارم)، سنت آگوستین ( قرون چهارم و پنجم )، سن توماس داکن ( قرن سیزدهم)، ویتوریا( قرن شانزدهم و هفدهم ) نام برد . [۱۴۷]
بعضی دیگر از حقوقدانان گذشته، «عقل» را منبع کلیّه شعب حقوقی، من جمله حقوق بین الملل می دانستند . ویتوریا از کسانی است که عقل طبیعی را محک اعتبار و ارزش مقررات و قوانین قرار داده و گفته است هرگاه یک قانون بشری را عقل تصویب نکند ، قدرت قانونی خود را از دست می دهد؛[۱۴۸] ویتوریا الزام آور بودن حقوق ملل را نیز ناشی از حقوق طبیعی می داندو معتقد است که این قواعد با رضایت اکثریت و به نفع عموم تنظیم شده و به اقلیت تحمیل می شودمثل قاعده ی مربوط به مصونیت سفرا؛ به نظر ویتوریا کشورها در روابط خود با یکدیگر دارای آزادی مطلق نبوده ، بلکه تابع قواعد حقوق ملل می باشند .[۱۴۹] بالاخره گروسیوس برای اولین بار حقوق بین الملل را از صورت مذهبی خارج کرد به نظر این دانشمندکمی در حقوق طبیعی متفاوت از بقیه می باشداو می گوید حقوق ملل، حقوقی ارادی و ناشی از اراده ی گروه های بشری و در عین حال تابع حقوق طبیعی است؛[۱۵۰] اما گروه دیگری نیز بودند، که حقوق طبیعی را بر اساس یک اصل کلّی و مجرّد بنا می کردند . این اصل کلّی(عدالت) بود؛ این عقیده از فلاسفه یونان قدیم سرچشمه می گرفت، خصوصاً افلاطون که عدالت را ایده آل ابدی می دانست . در نظر ایشان اصل عدالت همیشه و همه جا ثابت است ولی تطبیق آن در هر مورد طبق مقتضیات ممکن است متفاوت باشد، مثلاً آنچه که در موردی عادلانه محسوب می شود در مورد دیگر ممکن است غیر عادلانه باشد . در حالی که ایده عدالت همیشه موجود است . این نظر در قرون وسطی و بعد از آن نیز، طرفدارانی داشته است . بالاخره گروه دیگری نیز، خصوصاً در قرن هجدهم، نظریات جدید به میان آوردند . ایشان فرض می کردند که بشر اولیّه در حالت طبیعی به طور منفرد و آزاد زندگی کرده و بعداً، با رضایت خود، تشکیل اجتماع را داده است و از این فرض چنین نتیجه می گرفتند،که حقوق اولیه و طبیعی بشر که متعلق به شخص اوست برای او باقی مانده وبه اجتماع منتقل نشده است . حق آزادی، مساوات، حاکمیّت حق و غیره را از جمله این حقوق می دانستند . این نظر در تحوّلات داخلی دولت ها و شکل حکومت ها ، طی قرن هجدهم و نوزدهم ، مؤثّر واقع شد و انعکاس آن بعداً در روابط بین الملل نیز ظاهر گردید، به طوری که هنوز هم ، حقوق بین الملل در بسیاری از قسمت ها،تحت تأثیر این نظریه است . [۱۵۱]
۵-۴- انتقاد بر روش استنتاجی حقوق طبیعی
گفته می شود روش قیاسی که برای کشف و یا استخراج قوانین طبیعی بکار می رود، روش علمی و صحیح نیست . خصوصاً اگر طبق توصیه بعضی از پیروان این مکتب ، توسل به الهام و اشراق و مکاشفه، یا رجوع به عقل و قلب(احساسات) طریقه استخراج قوانین طبیعی باشد، نتایج متناقض به بار خواهد آورد، زیرادرک و استنباط افراد متفاوت است و این امر مانع آن خواهد بود که قوانین و اصول متحد الشکل که لازمه حقوق است به وجود آید . توضیح اینکه با بکار بردن روش استنتاج و قیاس، استنباط حقوقدانان در مورد حقوق طبیعی بیشتر جنبه شخصی ودرون ذاتی پیدا می کند و در نتیجه ارزش و اعتبار آن هم نسبی خواهد بود . جری بنتام دانشمند انگلیسی نتیجه غلطی که از استنباطات مختلف مردم درباره قواعد طبیعی، ممکن است به وجود آید، به نحو طنزآمیزی بیان کرده است و می گوید:«عده زیادی از مردم دائماً درباره حقوق طبیعی صحبت می کنند و احساسات خود را درباره آنچه صحیح یا غلط می دانند ابراز میدارند و این ها را شما باید فصول و قسمتهای حقوق طبیعی تلقی کنید»[۱۵۲] این گفته بنتام هرچند جنبه ی استهزاء دارد، و اغراق گفته، ولی از حقیقت زیاد دور نیست، زیرا نتایج غلطی که، از روش استنتاج و قیاس ممکن است حاصل شود، بیان داشته است . بعضی از طرفداران این مکتب در رد این ایراد گفته اند که استخراج قوانین طبیعی را اکثر مردم و یا مقامات صلاحیتدار انجام می دهند که از اشتباه برکنار هستند، اما این دفاع راه به جایی نبرد چرا که به تجربه دیده شده، چگونه اصولی را که مقدس و لایتغیر فرض می کرده اند، با تغییر زمان، آنها هم تغییر کرده اندو از اعتبار افتاده اند .
بند پنجم – روش شناسی مکتب «حقوق طبیعی جدید»
مکتب حقوق طبیعی جدید به بیان اصول کلی می پردازد و انطباق و اجرای آنها را در زمان و مکان مختلف به حقوق موضوعه واگذار می کند و به عبارت دیگر، تنها به ترسیم خطوط اساسی اکتفا کرده و غیر از آن را به قانون گذاران و وضع کنندگان مقررات واگذار می کند . با این وجود، همچنان ابهامی که در اساس مکتب حقوق طبیعی وجود دارد راه را برای انتقاد باز گذاشته است .[۱۵۳] ایراد اصلی چه در گذشته که حقوق طبیعی برمبانی فلسفی توجیه می شدو چه امروز که حقوق طبیعی جنبه علمی به خود گرفته به مکتب حقوق طبیعی این است که نتوانسته اند یک مبنای حقوقی برای آن پیدا کنند . در نهایت می توان این طور بیان کرد که مکتب حقوق طبیعی در مواجهه با این انتقادها شکل های تازه تری به خود گرفته است .[۱۵۴]و خلاصه آنچه از حقوق طبیعی در عمل به کارمی آید مجموعه ای از اخلاقیات و سیاست، روان شناسی اجتماعی و دلایل عملی می باشد . علی رغم نظر برخی منتقدان این مکتب قواعد معلق و نامشخصی نداردبلکه این حقوق، مانند اندیشه، واقعی، گوناگون و طبیعی می باشند . حقوق طبیعی را نباید در تمایز قائل شدن بین انسان و اجتماع درک کرد بلکه بایدآنها را به خاطر ارزش های پیشرفته ای که دارند، ارزش گذاشت .[۱۵۵]
بند ششم – مکتب حقوق ارادی
پیروان این مکتب چنان که از نامش پیداست حقوق بین الملل را زاییده ی اراده دولت ها می دانند و این برخلاف نظر پیروان مکتب حقوق طبیعی است ، پیروان این مکتب، حقوق بین الملل را از آنجایی که با اراده دولت ها تغییر می کند، حقوق متغیّر نیز گفته اند .[۱۵۶] نظرات پیروان این مکتب بر دو اصل، استوار است، یکی ایتکه جامعه بین الملل مرکب از دولتهای آزاد و مستقل و مجزا از یکدیگر بوده و این دولت ها هیچ مقام و قانونی مافوق خود ندارند؛ دیگر آنکه حقوق بین الملل، زاییده اراده دولتهاست، زیرا هر دولت قدرت عالیه است و رضایت و اراده آن، خواه در داخل و خواه در خارج از کشور، قاعده و قانون حقوقی است .
۱-۶- نـقـد
نقاط ضعف این نظریه یکی آن است که به وجود آورنده ی حقوق را اراده ی «یک کشور» معرفی می نماید . بسیار واضح است، زیرا حقوقی که به مثابه ی نظام اجتماعی باید دارای ثبات و استحکام واقعی باشد، دستخوش و تابع اراده ی یک کشور می کند . لئون دوگی حقوقدان برجسته فرانسوی ثابت کرده است که نظریه ی ارادی(یک کشور) حتی با مفهوم خود حقوق نیز مغایرت دارد، لذا نمی تواند به قواعد حقوقی، خاصیت تحمیلی و الزامی بخشد . نظریه ی ارادی چه در حقوق داخلی و چه در حقوق بین الملل تا حدود زیادی مردود شناخته شده است . در حقوق داخلی قبول این عقیده باعث از بین رفتن کلیه تضمینات حقوق و آزادی های فردی می شود، در حقوق بین الملل نیز تضمینات ثابت از دست رفته و پیوسته برمبنای ابراز اراده مشترک کشورها که در معرض تغییرات کامل و ناگهانی است، قرار خواهد گرفت .[۱۵۷]
۲-۶- روش استنتاج در مکتب «حقوق ارادی»
پیروان مکتب حقوق ارادی برای مطالعه حقوق بین الملل «روش استقراء»[۱۵۸] را که پی بردن از موضوعات جزئی به اصول کلی است بکار می برند . به عبارت دیگر روش آنان چنین است که ابتدا قراردادها و عرف های رایج در روابط بین الملل را گردآوری و ثبت کرده وسپس با مقایسه آنها با یکدیگرو یافتن وجوه مشرک آنها، اصول و قواعد کلی، استخراج می کنند . [۱۵۹]
درواقع از جهت روش شناسی ، طرفداران حقوق موضوعه همیشه یک تناقض حل ناشدنی را پذیرفته اند که تجربه ی خاص و دریافت های محض نمی توانند اساس و پایه یک قانون باشد . اگراساس و پایه قوانین جهانی بر اساس چند تجربه باشد به این نتیجه می رسیم که طبیعت پایداراست و همیشه به یک نحورفتار می کنددر صورتی که چنین نیست . از طرف دیگر قواعد نمی توانند براساس واقعیت های عینی بوجود آیند . تمامی این چالش ها به این نقطه رسید که قواعد بشری کافی به مقصود نمی باشد و باید از قوانین طبیعی نیز کمک گرفت و این در واقع همان رنسانس حقوق طبیعی یا نئوکلاسیک است .[۱۶۰]
در اینجا نکته ای آشکار می شود و آن این است که امروزه دو مکتب طبیعی جدید و ارادی در حقیقت از یکدیگر چندان دور نیستند؛ یعنی آنجاکه حقوق طبیعی جدید آغاز می شود همان جایی است که حقوق ارادی ختم می شود..
۱-۲-۶- نـقـد
برمکتب حقوق ارادی ایرادات اساسی گرفته شده است . مهمتر از همه اینکه، چون پیروان این مکتب، دولت را مافوق همه چیز قرارداده و اراده آن را اساس و منشاء حقوق می دانند، بنابراین در عمل نظرایشان با نظم و وحدت حقوقی مغایرت دارد . اگر فرضیه حاکمیت مطلق دولت در حقوق داخلی قابل قبول و اجراست در جامعه بین المللی قابل درک و توجیه نیست . در جامعه ای که اعضای آن هرکدام آزاد باشند تا هرگاه بخواهند قانونی را وضع و یا نقض کنند و یا رسمی را قبول یا رد نمایند نظم حقوقی برقرار نمی شود، زیرا درآن ثبات و اطمینان که از مشخصات قواعد حقوقی است وجود ندارد . پس مکتب حقوق ارادی با قرار دادن حقوق بین الملل براساس اراده و رضایت دولت ها مانند این است که بنای خود را بر زمین متزلزل و غیر مطمئنی بنیان نهاده است .
ایراد دیگری که براین مکتب گرفته شده این است که اهمیت دادن بیش از حد به فرضیه دولت موجب می شود ملاحظات غیرحقوقی با قواعد حقوقی مخلوط گرددو موجودیت حقوق را به خطر اندازد . قبول نظرات این مکتب نه تنها رابطه حقوق با اخلاق را قطع می کند بلکه آن را تابع عوامل سیاسی از قبیل منافع فردی و فرصت طلبی دولتها می نمایدو اینها همه با فرضیه حقوق مغایرت دارد . غیر از اینها مکتب حقوق ارادی، علت اجباری بودن مقررات حقوق بین الملل را بیان نمی کند، زیرا نه اراده و نه رضایت دول کافی نیست تا اجباری بودن مقررات ارادی را درباره خود دولتها که خالق آنها بوده اند توضیح دهد . دولتی که امروز قاعده را وضع می کند می تواند فردا بنا بر مصالح خودآن را نقض کندو قاعده مخالف آن را وضع کند ویا اگر رضایتی قبلاً به یک قاعده عرفی داده است بعداً رضایت خود را پس بگیرد، بدون آنکه بتوان گفت عمل خلافی را مرتکب شده است . این موضوع را حقوق داخلی به طور روشن تری می توان توضیح داد، چنانکه اگر دولتی قانونی را در داخله کشور مقرر کرد و بعد لغو نموده و قانون مخالف آن را وضع کرد نظربه حاکمیتی که دارد نمی توان گفت عمل خلاف حقوق و اخلاق انجام داده است .بنا براین اراده و رضایت دولت ها به تنهایی تعهدی نمی تواند ایجاد کند مگر آنکه تحت یک اصل حقوقی مقدم و برتر از خود درآیدتا به آن قدرت اجباری بخشدمانند اصل(وفای به عهد)از اراده و رضایت دولت ها خارج بوده و مافوق آن است .بالاخره نتیجه دیگری که از قبول نظریات پیروان مکتب حقوق ارادی به دست می آیداین است که حقوق بین الملل به فهرستی خشک و بی روح از قراردادها و رسوم معتبربین دولتها تنزل می یابد
بند هفتم – پوزیتیویسم[۱۶۱] (اثبات گرایی)
آنچه که لازم است ابتدا بدان اشاره شود آن است که پوزیتیویسم در علوم مختلف (فلسفه ، جامعه شناسی، روانشناسی، و …) وجود دارد ما در اینجا سعی می کنیم به پزیتیویسم حقوقی که با حقوق بین الملل مرتبط است بپردازیم . گاهی پوزیتیویسم حقوقی با اصطلاحات مشابه دیگر مانند دکترین های مستقل پوزیتیویسم منطقی یا پوزیتیویسم جامعه شناختی پیوند می خورد . هرچند ارتباطات تاریخی میان این نظریات و عقاید وجود دارد، اما اساساً آنها با هم اختلاف دارند[۱۶۲]. از زمان گروسیوس (Grotius) تا به حال نویسندگان حقوق بین الملل همواره گفته اند که بنیان حقوق بین الملل، «رضایت» دولت هاست . مهمترین ریشه های این نوع تفکر رامی توان در فلسفه های سیاسی و اخلاقی هابس و هیوم مشاهده کرد و نخستین بار جرمی بنتام بود که به طور مفصل به تشریح این اصطلاح پرداخت .
ازمیان مکاتب مختلف، پوزیتیویسم در حقوق بین الملل به رضایت دولت ها بیشترتأکید می کند،در حالیکه پوزیتیویسم عمومی عقیده دارد که صدق گزاره های حقیقی منحصراً موکول به صدق پاره ای واقعیات غیر اخلاقی (خارج از اخلاق) است که قبلاًواقع و احراز شده باشد،خواه آن واقعیَت ناشی از و مبتنی بر تراضی باشد ویا نباشد مانند رأی دادن در نظام قانونگذاری . هردو ،رجوع به اخلاق یا حقوق طبیعی را رد می کنند. مطابق این نظریه که پزیتیویسم نام دارد،رضایت دولت ها در دوشکل ثابت ،یعنی «عرف» و«معاهده» به تنهایی حقوق بین الملل را می سازد. عرف عبارت از برٱیند رضایت کلّی دولت ها نسبت به امری که در طول زمان شکل گرفته،یا قبول یک رفتار متقابل از جانب اکثر دولت ها(عرف جهانی )یا بعضی آنها(عرف منطقه ای).عهدنامه نیز عبارت است از رضایتی که به صورت صریح در یک سند واحد اعلام می شود .
برطبق این نظر(پوزیتیویسم متداول) رضایت دولت مبتنی بر (منافع)آنهاست. برطبق این نظر،دولت ها حقوق بین الملل را در دو مرحله می سازند: ابتدا موضوعاتی را که در آنها «نفع» مشترک دارندشناسایی و مشخص می کنندو در مرحله بعدی بهترین هنجارهایی را که بتواندآن منافع را برآورد،انتخاب و نسبت به آن تراضی می کنند. چنانچه منافع دولت ها با یکدیگر همگرایی(convergence) داشته باشد، برای همکاری در جهت تحقق آن منافع، معاهدات یا رویه های عرفی را می پذیرندوبرآنها توافق می کنند، وچنانچه اختلاف منافع یا واگرایی (divergence) داشته باشند، سعی می کنندبه نوعی سازش و تسالم قابل قبول دست یابند. به عبارت دیگر دولت ها براساس انگیزه تأمین« منافع» یا خویش کامی (self-interest) است که به حقوق بین الملل رضایت می دهند،وهمین رضایت به نوبه خودبرای آنها ایجاد تعهد می کند. به این ترتیب ،پوزیتیویسم برحول دو ستون یا دو محور اصلی بنا شده است : منافع ملّی و رضایت دولت .
ملّت ها هنگامی در مقابل یکدیگرقرار می گیرند، که براساس انگیزه ی تأمین منافع خود عمل می کنند .در این حالت برای تنظیم و قاعده مند کردن منافع مشترک خود، هنجارهای لازم را ایجاد می کنند. بدینگونه است که حقوق بین الملل به عنوان یک «راه حل هنجاری» برای تقابل بین منافع ملّی، در روابط بین دولت ها به وجود می آید .
پاسخ پوزیتیویسم به این سؤال قدیمی در فلسفه ی حقوق بین الملل که چرا دولت ها باید از حقوق بین الملل تبعیت کنند، پاسخ ساده ای است: منشأ التزام دولت ها به رعایت حقوق بین الملل «رضایت» دولت است که بر اساس «منافع ملی» اعلام می شود . با این همه، این سؤال کلی است و دچار ابهام است و پرسش کننده می تواند آن را به چند سؤال دقیق تر تجزیه کند:
۱ . چه انگیزه ای است که به واقع دولت ها را وا می دارد از حقوق بین الملل تبعیت کنند؟
۲ . آیا دلایل مبتنی بر «مصلحت و دور اندیشی» هم می تواند دولت را ملزم به پیروی از حقوق بین الملل کند؟
۳ . آیا برای تبعیت دولت ها از حقوق بین الملل «دلایل اخلاقی» هم وجود دارد؟
اغلب نویسندگان حقوق بین الملل و علمای علم سیاست بیشتر به سؤال اول پرداخته اند .[۱۶۳]
پاسخ به این سؤال محتاج وارسی در انگیزه دولت در تبعیت از حقوق بین الملل است که خود مستلزم مطالعات جامعه شناسی و توصیفی در شیوه رفتار دولت ها است . پاسخ به سؤال دوم، موکول به تجزیه و تحلیل پیچیده تری است زیرا باید بررسی و معلوم نمود که وقتی ملّت ها منافع ملی خود را به درستی تشخیص دادند، چه رفتاری باید از خود نشان دهند . بالاخره، سؤال سوّم یک سؤال هنجاری است و پاسخ به آن مستلزم ارائه یک نظریه جامع اخلاقی- سیاسی درباره حقوق بین الملل است .
۱-۷- روش شناسی مکتب پوزیتیویسم
پوزیتیویسم با حمله به حقوق طبیعی، خود را در سه جبهه نشان می دهد: اول: تجربه گرایی عملی؛ دوم: تعارض اخلاق با جامعه شناسی؛ سوم: گسترش ماتریالیسم(ماده گرایی)فلسفی و تاریخی .
۱-۱-۷- تجربه گرایی
تجربه گرایی براین باور بود که چون در علوم طبیعی موفقیّت های بزرگی داشته است، تبعیّت از همین روش در علوم فرهنگی نیز درست است . تجربه گرایی همانند مکتب تاریخی به فلسفه حقوق راه یافت و آن چه را که منجر به دیدگاه کانت مبنی بر ارتباط حقوق با اخلاق شد، مورد پذیرش قرار داد . از نظر طرفداران این مکتب، یگانه راه شناخت واقعی در حقوق، تحلیل دقیق حقوق موجود است . از این رو فلسفه حقوق ، تنها نباید به صرف تجربه بیرونی متکّی باشد بلکه باید به آن محدود شود . در انتقاد از این رویکرد نظری گفته شده است که فلسفه حقوق به معنی درک اصول نهایی و عالی حقوق، یعنی فهم جوهری یا ماهیّت حقوق، منبع ویژگی الزامی بودن آن، تفاوت اساسی و غریزی بین درست و نادرست، عدالت و بی عدالتی است . تجربه در مورد این ها هیچ چیز به ما یاد نمی دهد . تجربه، تنها به ما می گوید که چنین قوانینی توسط ارکان قانونگذاری وضع شدند، یا این که فلان قاعده، زمانی به عنوان قانون پذیرفته شد .[۱۶۴]
۲-۱-۷- تعارض اخلاق با جامعه شناسی
اما به طور مسلّم درک و شناخت حقوق، مستلزم چیزهای بیشتری است . به عبارت دیگر، درک حقوق مستلزم دانستن این است که چرا در تحلیل نهایی، این قانون به حق بود و چرا این قانون می تواند الزام آور باشد . از این رو جای شگفتی نیست که تجربه گرایی نه تنها به نسبی گرایی، بلکه شکاکیت نیز منجر می شود . هیچ حقی به عنوان یک ایده همیشگی وجود ندارد و اراده دولت، اراده کلی شهروندان، منبع و معیار قانون است .جامعه شناسی با ساز وکارمحیط، با تعارض منافع به این سؤال پاسخ می دهدکه چرا این هنجار خاص بوسیله اراده دولت وشهروندان انتخاب می شود .
۳-۱-۷- ماتریالیسم(ماده گرایی)فلسفی و تاریخی
ابتدا باید بگوییم پوزیتیویسم به عنوان یک روش، در مکتب تاریخی حقوق وجود داشت و با پیشرفت پیروزمندانه علم و روش های علمی – طبیعی توسعه پیدا کرده است . ویژگی این نوع نگرش، برتری و اولویتی است که به شناخت تجربی اشیاء به طور انفرادی و محدود کردن افق ذهنی به تجربه و فرد داده می شود . ماتریالیسم، انسان را چیزی فراتر از یک حیوان تکامل یافته نمی دانست . ماتریالیسم قانون را صرفاً مخلوق دولت می داند . حق و عدالت ، تصوراتی هستند که ارتباط اندکی با واقعیت دارند . دولت نیز یک پدیده ی غیر مادی نیست بلکه ثمره ی ضرورت تکامل نیروهای اجتماعی (یا بهتربگوییم تاریخی) است . [۱۶۵]عقیده ی آنها راجع به حقوق آن است که حقوق در واقع همان مرزی است که توسط گروه های اجتماعی تعیین شده و این مرز مرتباً تغییر می کنددر نتیجه عدالت دائمی یا قانون همیشگی وجود ندارد . اما در مقابل پوزیتیویسم افراطی فوق ، پوزیتیویسم میانه رویی هم وجود دارد که کاری با فلسفه ی الزام آور بودن قانون ندارد؛ بلکه توجه اش براین مطلب است که قانون اراده ی دولت است که صراحتاً اعلام می شود و کاری با آن ندارد که ریشه الزام آور بودن آن ، عدالت ذاتی یا اخلاقی است . این موضع تئوری اراده است که در علوم سیاسی و حقوق بین الملل طرفداران زیادی دارد . ازاین دیدگاه حقوق بین الملل در هر زمانی به پذیرش یا عدم پذیرش عینی دولت ها بستگی دارد .[۱۶۶]
۲-۷- اثرات پوزیـتیـویسم حقوقی در حقوق بین الملل
پوزیتیویسم تا قرن نوزدهم نتوانست برحقوق طبیعی تسلط یابد اما از آن زمان به بعد این باور در انسانه ها بوجود آمد که حقوق اساساً فرمان حاکمان یا موجودیت های حاکم است . می توان گفت پوزیتیویسم بخش عمده ای از سیستم حقوق بین الملل معاصررا شکل داده است .رویکرد پوزیتیویستی را می توان در منشور سازمان ملل متحد، اساسنامه دیوان، قطعنامه های متعدد و کنوانسیون وین در مورد حقوق معاهدات مشاهده کرد . همچنین روش قضایی ودر نتیجه حل وفصل اختلافات را هم تحت تأثیر قرار داده است؛ به عنوان یک نمونه کلاسیک می توان از قضیه لوتوس یادکرد؛ در این قضیه دیوان اعلام کرد حقوق بین الملل بر روابط بین دولت های مستقل نظارت دارد؛ از این رو قواعد الزام آور برای دولت ها ناشی از اراده آزاد آنهاست که یا در کنوانسیون ها اعلام می شود یا به وسیله رسومی ابراز می شودکه به طور کلی به عنوان بیان کننده اصول حقوقی پذیرفته شده اند؛ ازاین رو نمی توان محدودیتی را برای استقلال دولت ها فرض کردو در نهایت در این قضیه دیوان با رأی قاطع رئیس دیوان نظر داد که ترکیه به طور معتبر اعمال صلاحیت کرده است .
اگرچه پوزیستیویسم هنوز سلطه دارداما این مکتب، تنهارویکرد راجع به حقوق بین الملل و شیوه قضایی نیست . قرن بیستم شاهد رجعت به تئوری حقوق طبیعی و دیگر تئوری های حقوقی بود که صراحتاً برمفاهیمی که عینی و جهانی فرض می شدند، استوار بود و از آن جمله می توان از عدالت، برابری و حقوق بشر نام برد .
۳-۷- نــقـد:
اگردرپوزیتیویسم اعتقاد براین است که کشورها تنها با« رضایت» می توانند قانون را ایجاد نمایند، خود این قاعده از کجا می آید؟ اقتدار حقوقی قاعده ی وفای به عهد که یک قاعده ی رضایی است از کجا می آید؟ در واقع جستجو برای منبع قاعده رضایت می تواندتا بی نهایت یرودچرا که ما همواره می توانیم پرسش دیگری مطرح نماییم . و امّا در میدان عمل، رضایت نمی تواند همه تعهدات حقوقی را تبیین کند ؛ به طور مثال کشورهای جدید الاستقلال، چرا به عرف هایی ملزم هستند که در زمان تشکیل آن عرفها رضایتی ابراز نداشته اند؟ حتی گفته شده الزام آور بودن سندی همچون معاهده را نمی توان با نظریه ی «رضایت » تبیین نمود . به طور مثال معاهدات سرزمینی ، تمام کشورها را ملزم می کنند اما وقتی انگلستان مستعمره هنگ کنگ را در سال ۱۹۹۷ به چین واگذار نمود گشورهای ثالث به این انتقال رضایت ندادند اما ملزم به آن هستند . ودیگر آنکه در حقوق بین الملل قواعدآمره ای وجود دارد که توافق رضایتمندانه دولت ها قادر به تغییرآن نیست . در واقع می توان نتیجه گرفت«رضایت» یک شیوه برای شکل گیری قواعد الزام آور حقوق بین الملل است اما دلیل الزام آور بودن این قواعد نیست .
بند هشتم – مکتب رئالیسم سیاسی
در حوزه های متعددی از دانش بشری درباره ی رئالیسم و واقع گرایی سخن به میان می آیدکه از آن جمله هنر، ادبیات ، فلسفه، سیاست، حقوق و روابط بین الملل قابل ذکر است.اینجا درباره ی رئالیسمی سخن گفته می شود که به حقوق بین الملل مربوط باشد. رئالیسم یک مشترک لفظی است که مفهوم گرایش به حقیقت و پراگماتیسم(عمل گرایی) در آن مستتراست. کاربرد رئالیسم در مفاهیم حقیقت و عمل گرایی، نخست در میان نویسندگان قرن سیزدهم رواج یافت و مقصود آنان از این واژه این بود که باید به حقیقت عقاید و ایده ها باور داشت و به فلسفه صوری و اسمی آنها وقعی ننهاد مفهوم رئالیسم در این دوره در مقابل«نومینالیسم» فلسفه صوری قرار گرفت. نومینالیستها یا اسمیون معتقد بودند «کلی» نه در خارج و نه در ذهن وجود ندارد در حالی که رئالیستها معتقد بودند«کلی» واقعیتی مستقل از افراد دارد.[۱۶۷]
۱-۸- رئالیسم و حقوق بین الملل
مکتب رئالیسم سیاسی در واقع نه یک مکتب فلسفی حقوق بین الملل بلکه یک مکتب در سیاست بین الملل و روابط بین الملل می باشدکه در برابرایده آلیسم(آرمان گرایی) قرار دارد. مؤثرترین ومهم ترین حربه ای که رئالیسم در تضعیف ایده آلیسم به کار بست آن بود که بینش آرمان گرایانه در روابط انسانی و سیاسی نتوانست از شعله ور شدن آتش جنگ جهانی دوم جلوگیری کند.[۱۶۸]
از نظرتاریخی رئالیسم سیاسی از آغاز تاکنون در درون خود دیدگاه ها و مکاتب فکری متنوعی دیده است. که از آن جمله: رئالیسم سنتی یا کلاسیک؛ رئالیسم ساختارگرایا نئورئالیسم؛ رئالیسم نئوکلاسیک؛ رئالیسم خردگرا یا رئالیسم نهادگرایی و دورگه؛ که پرداختن به همه ی آنان دراین تحقیق میسّر نیست و تنها گذاربه ویژگی کلّی این مکتب اشاره می کنیم اوصاف رئالیسم سیاسی به اختصار عبارتنداز : دولت محوری؛ قدرت محوری؛ یک جانبه گرایی؛آنارشیسم در سیاست بین الملل؛ توازن قوا؛ بدبینی نسبت به سرشت انسان.
در اثرفراگیرشدن دیدگاه های رئالیستی در روابط بین الملل که با فضای عمومی پس از جنگ جهانی دوم و شکست مجدد اندیشه های حقوقی تقویت و تأیید می شد، تعامل حقوق و سیاست بین الملل به پایین ترین سطح خود رسید و به تبع آن رابطه بین دو رشته حقوق و سیاست بین الملل نیز به شدت تضعیف شدو به طوری که یکی به کلی منکرکارآیی و سودمندی دیگری در حل مسائل بین المللی گردید. [۱۶۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:02:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم