کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



سازمان ها صرف نظر از رویکردهایی که برای استراتژی خود انتخاب می کنند، می بایستی با رعایت موارد مهمی در مراحل تدوین و پیاده سازی استراتژی، اثربخشی آن را حفظ کنند. مواردی که در صورت عدم رعایت، بی رحمانه استراتژی را در دام خود گرفتار خواهند کرد. (غفاریان و کیانی، ۱۳۹۰، ص ۲۰۵)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

دام های اثربخشی
دام اول: عدم شناخت محیط
هیچکس استراتژی را بدون شناخت محیط طراحی نمی کند، ولی به ندرت این شناخت، یک شناخت واقعی است. شناخت انسانی از محیط، به واسطه الگوهای ذهنی او انجام می گیرد و این الگوها یکی از محدودیت های شناخت واقعی است. چنانچه شناخت سازمان از رقبای اصلی، نیاز مشتری، روند تکنولوژی و سایر عوامل مؤثر محیطی با واقعیت ها مغایر باشد، استراتژی محکوم به شکست است. شناخت از محیط میبایستی عینی و برپایه واقعیت ها باشد. اولین گام برای دستیابی به استراتژی اثربخش، دوری جستن از برداشت های ذهنی است. استفاده ا ز برداشت های ذهنی به جای واقعیت های عینی، مؤثرترین روش برای کشتن اثربخشی است. (غفاریان و کیانی، ۱۳۹۰، ص ۲۰۷)
دام دوم: استراتژی ستادی
تدوین استراتژی کار عناصر ستادی نیست، کار مشاورین هم نیست، تداوم استراتژی سازمان کار مدیر ارشد است. استراتژی اثربخش یک بازی تک نفره نیست، ولی رهبری دقیق آن توسط مدیر ارشد، یک عامل حیاتی است.
دام سوم: استراتژی کاغذی
پیاده سازی استراتژی مستلزم عزم و پایمردی کلیه افراد درگیر است و این مسئله نمی تواند از طریق ابلاغیه و مکاتبات اداری ایجاد شود. عزم استراتژی صرفاً با اعتقاد راسخ به استراتژی شکل می گیرد. امروزه برخی نظیر گری هامل ایده استراتژی گروهی را پیشنهاد می کنند. استراتژی گروهی کاری پرهزینه و زمان بر است، اما هزینه آن کمتر از یک استراتژی شکست خورده خواهد بود.
دام چهارم: فقدان یکپارچگی
یک الگوی پذیرفته شده پنج محور استراتژی، کارکنان، همکاری بین سازمانی، فرآیندها و رهبری را برنامه های اصلی دستیابی به کیفیت کسب و کار می داند. استراتژی ها باید محور همه برنامه های اصلی سازمان با یکدیگر باشد. اگر این نقش از استراتژی گرفته شود تأثیر گذاری آن در حد هیچ خواهد بود.
دام پنجم: تعدد اهداف استراتژیک
اگر در فهرست موضوعات استراتژیک سازمان شما بیش از یکی دو موضوع وجود دارد، بهتر است در انتظار اثربخشی نباشید. استراتژی قدرت خود را از تمرکز منابع ارزشمند و محدود سازمان برروی مهمترین فرصت (استراتژیک) می گیرد و تعدد اهداف، این کارکرد را خنثی خواهد کرد. در نهایت اینکه استراتژی اثربخش تنها با نگرش به جوهره استراتژی شکل می گیرد. بدون این شناخت، استراتژی چیزی بیش از یک دل مشغولی پر پرستیژ نخواهد بود. (غفاریان و کیانی، ۱۳۹۰، ص ۲۱۰)
۳-۴-۱-۲ تقویت تفکر استراتژیک
در خلال دهه ۸۰، نگرانی خاصی نسبت به تقابل فرهنگ سازمانی با شیوه اجرا و پیاده سازی استراتژی به وجود آمد.شرکت ها برای دستیابی به اهداف خود باید از استراتژی هایی استفاده می کردندکه با فرهنگ سنتی سازمان ها- که به مرور زمان شکل گرفته بود – مغایرت داشت. بعضی از سازمان ها در تدوین استراتژی خود، به فرهنگ سازمانی توجه لازم را نداشته، همین مسأله منجر به بروز مشکلات فراوان در امر پیاده سازی استراتژی می شد. بعضی شرکت ها هم با توجه به مقوله ی فرهنگ سازمانی، در امر مدیریت تحول فرهنگ سازمانی دچار مشکل می شدند. تجربه ی این دهه نشان داد که تغییر فرهنگ به آسانی امکان پذیر نیست و در صورت وقوع نیز، بسیاری از مشکلات پا بر جا خواهند ماند ، چرا که معمولا برنامه های تصحیح فرهنگی بدون تامل عمیق طراحی می شدند و اندیشه ای ژرف را به عنوان پشتوانه به همراه نداشتند.در واقع فقدان تفکر استراتژیک به صورت مدون منجر به عقیم ماندن برنامه های یاد شده شده می شد. با درک نکات فوق و اهمیت برنامه ریزی استراتژیک در می یابیم که برای موفقیت در برنامه ریزی استراتژیک ، باید به توسعه ی توانایی تفکر استراتژیک پرداخت. (استیسی، ۱۳۸۷، ص ۲۱)
برای بهبود و تقویت تفکر استراتژیک، راه کارهای مختلفی از سوی صاحب نظران ارائه شده است که که در این بخش به معرفی برخی از آنها می پردازیم.
گلدمن تحقیقی پیرامون تجربیاتی که می تواند تفکر استراتژیک را تقویت و رشد دهند انجام داد. او طی یک تحقیق میدانی دریافت که تجربیات به فرد کمک می کنند تا به صورت استراتژیک بیاندیشد. او تأثیر هر کدام از این تجربیات را همراه با داده های واقعی تجزیه و تحلیل کرد و انسان برای تقویت تفکر استراتژیک باید خود را در معرض این تجربیات قرار دهد. (سرهنگی، ۱۳۸۷، ص۱۴)
مشارکت داشتن در برنامه ریزی استراتژیک
شروع یک پروژه بزرگ سازمانی
چالش مثبت داشتن با یک همکار برای تبادل نظر
بررسی کردن شاخص های عملکرد سازمان و شاخص های مقایسه ای به صورت دوره ای
ارتباط داشتن با کسی در خارج سازمان که کار مشابه او را انجام می دهد
داشتن یک راهنمای شغلی
مواجه شدن و اداره کردن تهدید قابل توجهی برای بقای سازمان
مدیر عامل سازمان بودن
برای بهبود تفکر استراتژیک می توان از تجزیه و تحلیل BACHA نیز استفاده کرد. این تجزیه و تحلیل به سازمان کمک می کند تا نقاط کور را حذف کند (Blind Spots) و مفروضات برنامه ریزی را مطرح ساخته (Assumption) و توهم ناشی از خود رضایتی را کاهش داده (Complacency) و عادات کاری را شناسایی نموده (Habits) و نگرش مثبت نسبت به تغییرات استراتژی ایجاد نماید. (حمیدی زاده و معتمدی، ۱۳۸۷، ص۸)
روکارت نیز در پژوهشی عوامل کلیدی موفقیت را حوزه هایی از فعالیت های سازمان می داند که باید به طور مستمر و دقیق مورد توجه مدیران باشند.
۱- تغییر پارادایم: از منطقه امن خود خارج شوید – پارادایم امروز – از محدوده وسیع و جدیدتری برای تفکر، برنامه ریزی، اجرا، ارزیابی و بهبود مستمر استفاده کنید. پارادایم ها مانند مدل های ذهنی، راهی است که واقعیت ها را ادراک و فیلتر می نماییم.
۲- نتایج درمقابل روش ها و ابزار: بین هدف (چه) و وسیله (چگونه) تمایز قائل شوید. نتایج را در سطوح آرمانی، کلان و خرد که مطلوب شماست مشخص کنید و قبل از انتخاب چگونگی دستیابی به آن، برنامه ریزی کنید.
۳- ارتباط بین سطوح آرمانی، کلان و خرد: از هر سه سطح برنامه ریزی و نتایج استفاده کنید (آرمانی/پیامد، کلان/دستاورد، خرد/محصول) نقطه آغازین برنامه ریزی استراتژیک تعیین نتایج مطلوب در سطح آرمانی است. برنامه ریزی سپس به سمت زنجیره نتایج مطلوب در سطح کلان و خرد حرکت می کند.
۴- چشم انداز ایده آل: همه مقاصد و اهداف را تعیین کنید که شامل چشم انداز ایده آل و مأموریت می باشد. – آنچه پیش روی شما قرار دارد و زمان رسیدن به آنها – .
۵- اهداف کمی قابل اندازه گیری: توسعه اهداف قابل اندازه گیری در سطوح سه گانه و نتایجی که به صورت سیستماتیک به دست می دهد به صورت زنجیره ارزش افزوده به هم مرتبط می شوند.
۶- نیاز را شکاف بین نتایج (نه به عنوان سطوح ناکافی منابع) تعریف کنید. با توصیف نیازها به عنوان شکاف، اندیشه ما استراتژیک خواهد شد. زیرا گام ها در جهت موفقیت آینده بلند مدت برداشته خواهد شد. این تعریف به برنامه ریزان کمک می کند که ابتدا بر هدف – مسأله – متمرکز شوند و نه بر ابزار. (حمیدی زاده و معتمدی، ۱۳۸۷، ص۱۰ و ۱۲)
۴-۴-۱-۲ مقایسه تفکر و برنامه ریزی استراتژیک
هر دو واژه تفکر استراتژیک و برنامه ریزی استراتژیک از متن ادبیات مدیرت استراتژیک استخراج شده اند. یکی از اصلی ترین مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد این است که جایگاه تفکر استراتژیک در برنامه ریزی استراتژیک و مدیریت استراتژیک کماکان مبهم است . بسیاری از نظریه پردازان و کارگزاران عرصه مدیریت از تفکیک این دو مفهوم عاجز مانده اند. دلیل این امر کاملا مشخص است؛ زیرا همانطور که ذکر شد هنوز برای تفکر استراتژیک جایگاه روشنی در ارتباط با برنامه ریزی استراتژیک تعریف نشده است. (ناظمی و جعفریانی، ۱۳۸۹، ص ۱۹)
تفکر و برنامه ریزی استراتژیک می توانند مکمل یکدیگر باشند. تفکر استراتژیک استراتژی می‌آفریند و راستای حرکت موفقیت آفرین سازمان را معین می سازد و برنامه ریزی استراتژیک به عملیاتی کردن آن کمک می کند. هنری مینتزبرگ برای این دو گام مکمل نقش «متفکران» و «برنامه‌ریزان» استراتژیک را به صورت متمایز از یکدیگر پیشنهاد می کند. این ایده ابعاد تحلیلی را با ابعاد خلاقانه استراتژی پیوند می زند و قابلیت های آن دو را تلفیق می کند. (غفاریان و کیانی، ۱۳۸۹، ص ۱۹) شکل گیری الگوی ذهنی براساس تفکر استراتژیک، بصیرت و فهم نسبت به عوامل ارزش آفرین در کسب و کار را زیر بنای رفتار تصمیم گیری مدیران قرار می دهد. (نمودار ۲-۲) و بدین ترتیب سازمان در راستای یک چشم انداز صحیح جهت گیری و حرکت می کند. (غفاریان و کیانی، ۱۳۸۹، ص ۵۱)
تفکر استراتژیک استراتژی می‌آفریند و برای تبیین و پیاده سازی این استراتژی از ابزار و متدولوژی های برنامه ریزی استراتژیک استفاده می شود. مینتزبرگ به عنوان یکی از موثرترین کسانی که برنامه ریزی استراتژیک را برای دستیابی به استراتژی مورد سوال قرار داد، در یک نگرش جامع تر، نقش برنامه ریزان استراتژیک در کنار متفکران استراتژیک را در قالب فعالیت هایی نظیر گردآوری و ساماندهی داده ها، مشارکت در پیاده سازی چشم انداز و استراتژی مربوط و همراهی در سایر مراحل کار مورد توجه قرار می دهد و لیکن تاکید می کند استراتژی حاصل تفکر استراتژیک است و نه عملیات برنامه ریزی. (غفاریان و کیانی، ۱۳۸۹، ص ۵۸)
نمودار ۳-۲ چگونه تفکر استراتژیک سازمان را هدایت می کند.
در یک نگرش تکمیلی دیگر ملاحظه می شود که تفکر استراتژیک یک تصویر بزرگ و یکپارچه (و در عین حال کلی و فاقد دقت) از محیط کسب و کار را در ذهن ایجاد می کند. در حالیکه برنامه ریزی استراتژیک با تمرکز بر جزییات کار، داده های دقیق برای تبیین و پیاده سازی استراتژی را فراهم می سازد. تفکر استراتژیک جهت گیری مناسب برای سازمان را مشخص می کند. و برنامه ریزی استراتژیک به حرکت سازمان در راستای مشخص شده کمک می کند. تفکر استراتژیک با سنتز عوامل موثر محیطی و درونی، زمینه را برای خلق راهکارهای خلاقانه و بدیع پاسخگویی به نیاز بازار فراهم می سازد و برنامه ریزی استراتژیک با روش های تحلیلی، اهداف استراتژیک را به برنامه های بلندمدت و کوتاه مدت اجرایی تبدیل و آن را عملیاتی می کند. شاید با این نگرش بهتر باشد برنامه ریزی استراتژیک، «برنامه ریزی استراتژی» تلقی شود و بعنوان مجموعه ابزار و متدولوژی های لازم برای تحقق استراتژی (حاصل از تفکر استراتژیک) مورد ملاحظه قرار گیرد. بدین ترتیب ابعاد تحلیلی استراتژی با ابعاد خلاقانه آن پیوند می خورد و آمیزه ای از علم و هنر استراتژی شکل می گیرد. تیم اوشاناسی (T. O’Shannassy) این تلفیق را یک دیالیتیک ذهنی بین تفکر واگرا (سنتز خلاقانه) و تفکر همگرا (فرآیندهای تحلیلی) می داند، او می گوید: «در عین خلاق بودن، باید خلاقیت را در دنیای واقعی پیاده کرد و در عین بهره گیری از قدرت سنتز باید از قدرت تحلیل نیز استفاده کرد. بکارگیری تفکر و برنامه ریزی استراتژیک راه دستیابی به استراتژی‌های بدیع و خلاقانه در عمل است.» این شیوه نگرش یک چارچوب اصولی را برای پیوند کاربردی تفکر استراتژیک با برنامه ریزی استراتژیک فراهم می سازد. (غفاریان و کیانی، ۱۳۸۹، ص ۵۸)
براساس این چرخه، سازمان در حین حرکت، از نتایج حاصل از جهت گیری خود می آموزد و بر مبنای آن، جهت گیری خود را اصلاح می کند. (غفاریان و کیانی، ۱۳۸۹، ص ۶۶)
نمودار ۴-۲. چرخه شکل گیری تفکر استراتژیک
غفاریان برنامه ریزی و تفکر استراتژیک را در قالب یک فرایند منطقی به هم پیوسته می داند که هر دو برای مدیریت استراتژیک ضروری هستند و هر یک از آن ها به خودی خود لازم اما ناکافی است. حاصل این نگرش فرایند منطقی است که هم واگراست و هم همگرا. هم خلاق است و هم به مضامین دنیای واقعی توجه دارد و بالاخره هم ترکیبی است و هم تحلیلی. این یعنی بالا و پایین رفتن از نردبان انتزاع و توانایی مشاهده تصویری بزرگ در کنار توجه به مضامین عملیاتی چیزی که از خصوصیات رهبران و استراتژی پردازان بزرگ است. (غفاریان و دوست محمدیان، ۱۳۸۹، ص ۷۵)
جوهره «استراتژیک» مهم ترین چیزی است که در فرایند «برنامه ریزی استراتژیک» به آن پرداخته نمی شود و بدین ترتیب کارراهه دانشمندان با کنشگران و مقوله علم و هنر استراتژی از هم جدا می شود. (غفاریان و کیانی، ۱۳۸۹، ص ۱۸) نکته قابل توجهی که از نگاه رویکرد تحلیلی پنهان است این است که استراتژی بخشی از ماهیت خود را از استراتژسیت میگیرد. استراتژی حاصل ذهن استراتژیست و متأثر از تصورات و مدلهای ذهنی وی است. استراتژیِ منتزع از باورهای استراتژیست یا معماران آن، بیمعناست. از طرف دیگر استراتژی در خلاء اتفاق نمیافتد و متناسب با شرایطی خاص طراحی میشود. به بیانی دیگر استراتژیِ منتزع از شرایط نیز بیمعناست. استراتژی حاصل تعامل انسان (استراتژیست) با بیرون از خود یعنی شرایط است. استراتژیست در دو بستر عینی و ذهنی در پی خلق استراتژی است. بستر عینی استراتژی شرایط محیطی و سازمان و بستر ذهنی آن ذهنیت استراتژیست است. بر این اساس استراتژی نمیتواند با ذهنیت مدیران کلیدی سازمان یعنی آنهایی که نقش اساسی در پیادهسازی استراتژی به عهده دارند در تقابل باشد و صرفاً از مسیر فرایندی که اطلاعات را تجزیه تحلیل میکند، استخراج شود.
از طرفی دیگر استراتژی یک باور است و نه یک کتابچه؛ باوری که میباید در ذهن کلیه مدیران سازمان و افرادی که در پیادهسازی و اجرای آن نقش دارند تسری یابد. از اینرو استراتژی را نمیتوان از بیرون خرید و یا به یگان برنامه ریزی در شرکت سفارش داد. مشارکت افراد کلیدی سازمان در فرایند خلق استراتژی یک ضرورت اساسی است. (کیانی، ۱۳۸۹، ص ۱۱۱)
ارزش واقعی خلق استراتژی در فرایند آن حاصل میشود و نه صرفاً در محصول نهایی آن یعنی «استراتژی». شرکت افراد در فرایند خلق استراتژی، باعث ایجاد تحول در سازمان میشود. کسانی که در این فرایند شرکت ندارند از ثمرات اساسی آن بیبهره مانده و اغلب تمایلی به پذیرفتن نتایج آن نخواهند داشت. بنابراین «مشارکت» نهتنها در توسعه قابلیت‌های
در یک رویکرد هدف واقعی برنامه ریزی استراتژیک، تسهیل تفکر استراتژیک است که در آن از ابزارهای ساختار یافته برنامه ریزی به منظور کمک به تفکر خلاق و تفکر استراتژیک استفاده می شود. ابزار برنامه ریزی استراتژیک در ارتباط با این دیدگاه برنامه ریزی نوعی سناریوسازی است که اولین بار توسط شرکت نفت رویال به کار برده شد. برنامه ریزی مبتنی بر سناریوسازی یعنی فرایند انتخاب پاسخهای مناسب برای آینده های محتمل که این رویدادهای احتمالی به گونه ای منطقی انتخاب می شوند. دیگوس پیشنهاد می کند که ارزش فرایند برنامه ریزی در خود طرح و برنامه نیست بلکه در تغییر مدل های ذهنی مدیران درگیر در این فرایند است. بنابراین در این دیدگاه برنامه ریزی استراتژیک قبل از تفکر استراتژیک قرار می گیرد و با بهره گرفتن از ابزار های خاص خود که بکارگیری آنها نیازمند تفکر است ، تفکر استراتژیک را بهبود می دهد. (ناظمی و جعفریانی، ۱۳۸۹، ص ۲۳)
رویکرد دوم توسط هچ (۱۹۹۷) نوین گرایان نامگذاری شده است. استراتژی در این رویکرد یک فرایند رویشی می باشد. استراتژی به جای اینکه که از طریق تصمیم گیری در یک فرایند برنامه ریزی منطقی شکل گرفته شود، با اقداماتی که در طی زمان انجام می شود طراحی و تدوین می شود. در این دیدگاه شکل گیری و اجرای استراتژی معانی یکسانی دارند یعنی به تعبیر آقای مینتزبرگ «فرایند آشفته ای از یادگیری غیر رسمی» اتفاق می افتد. در این دیدگاه استراتژی در طی اجرای سلسله برنامه ها بوجود می آید و تفکر استراتژیک تفکر حاکم بر همان سلسله برنامه ها بوده است.
این نوع نگاه به شکل گیری استراتژی، تفکر استراتژیک را بیشتر یک پدیده سیال معرفی می کند، این دیدگاه بیان می کند که فرایندها همواره نیازمند تفکر استراتژیک هستند. (ناظمی و جعفریانی، ۱۳۸۹، ص ۲۵ و ۲۶) اما دیدگاه دوم یعنی دیدگاه نوین گرایان که استراتژی را رویشی می پندارند دیدگاه قابل قبول تری است زیرا طبق این دیدگاه تفکر استراتژیک نوعی یادگیری به حساب می آید که با تقسیم بندی مینتزبرگ از مکاتب استراتژی همخوانی دارد. علاوه بر آن حتی هراکلئوس نیز پس از مطرح نمودن چهار مدل ارتباطی تفکر و برنامه، بحثی را تحت عنوان «تفکر استراتژیک به عنوان یادگیری دو حلقه ای» مطرح می کند.
بنابر نظر هراکلئوس از آنجا که برنامه ریزی استراتژیک فعالیتی است که مبتنی بر عوامل عینی است که به ندرت مورد بررسی و پرسش قرار می گیرند، در نتیجه یادگیری تک حلقه ای محسوب می گردد. رویکردی که در آن استراتژی در ارتباط با بازآفرینی و خلق آینده و ایجاد فضای رقابتی تدوین می شود، مبتنی بر تفکر استراتژیک می باشد. تفکر استراتژیک الگوهای استراتژیک را به چالش می کشد، بنابراین یادگیری دو حلقه ای است. (ناظمی و جعفریانی، ۱۳۸۹، ص ۲۷)
در آخر باید بحث را با این نکته کامل کرد که برنامه ریزی استراتژیک نوعی نوآوری مدیریتی است که پا بر جا خواهد ماند، زیرا، بر خلاف بسیاری از نوآوری های اخیر دیگر، ضمن پذیرفتن ماهیت تصمیم گیری سیاسی، بر آن اساس استوار شده است. طرح مسایل مهم و حل آنها، قلب تصمیم گیری سیاسی و نیز قلب برنامه ریزی استراتژیک است. برنامه ریزی استراتژیک در این مسیر پیش می رود که بر مبنای حساس ترین اشکال تصمیم گیری سیاسی پیشرفت کند. با وجود این، این نکته را نیز تعقیب می کند که مسایل را به شکلی مطرح و حل کند که منافع سازمان و ذیعلاقگان کلیدی آن تثبیت گردد. (منوریان،۱۳۸۶، ص ۹۶)
چند توصیه در مورد چگونگی آغاز برنامه ریزی استراتژیک:
برنامه ریزی استراتژیک را در هر جا که هستید، و هر جا که از افراد دیگر ممکن است در فرایندی مداخله داشته یا از آن تاثیر پذیرند، آغاز کنید. ولی در هر کجا که کار خود را آغاز می کنید، باید به خاطر داشته باشید شرکت کنندگان در کجا هستند. اگر وجود آنها برای تنظیم یا اجرای استراتژی ها مهم تلقی شود، باید آنها را به نحوی هدایت کرد تا بتوانند به پشتیبانان و مجریانی کار ساز تبدیل شوند.
مشارکت بیشتر مدیران میانی در فرایند برنامه ریزی مدیریت استراتژیک از یک سو منجر به افزایش خلاقیت و غنای بیشتر گزینه های استراتژیک مطرح برای سازمان ها می گردد و از سوی دیگر باعث می شود تا ظرفیت درک و تجزیه و تحلیل اطلاعات محیطی گردآوری شده، به دلیل امکان بهره گیری از مجموعه غنی تری از الگوهای پردازش اطلاعات فردی، افزایش یابد. (مشبکی و خزاعی، ۱۳۸۷، ص ۱۱۶)
برای بر عهده گرفتن برنامه ریزی استراتژیک شما به یک دلیل الزام آور نیاز دارید. در غیر این صورت، فرایند ارزش آن را نخواهد داشت که تلاشی برای آن صورت گیرد. ولی دلیل الزام آور هر چه باشد، اعضای سازمان یا جامعه و بویژه تصمیم گیرندگان کلیدی باید فایده های مهمی از برنامه ریزی استراتژیک را مشاهده کنند، در غیر این صورت حامیان و شرکت کنندگان فعال نخواهند بود.
هیچ جانشینی برای رهبران وجود ندارد. اگر سازمان از پشتیبانی رهبران و تصمیم گیرندگان مهم و قدرتمند بهره مند نشوند، شکست آن محتمل خواهد بود.
شما به فردی نیاز دارید که مدافع فرایند باشد. برنامه ریزی استراتژیک موفق نخواهد شد، مگر آنکه فردی از این فرایند دفاع کند. این فرد باید به فرایند اعتقاد داشته باشد و نقش خود را تسهیل کننده تفکر، تصمیم گیری و اقدام کارساز تصمیم گیرندگان بداند. اگر مدافع فرایند در راس نمودار سازمانی قرار داسته باشد، مسلما می تواند به فراین کمک کند.
فرایند و نقش های برنامه ریزان را با سازمان یا جامعه و موقعیت حاکم مرتبط سازید. نقشی که برنامه ریزان در فرایند ایفا خواهند کرد نیز تابع موقعیت است.
نو آوری عمده در برنامه ریزی استراتژیک وادار کردن تصمیم گیرندکان کلیدی به مذاکره با یکدیگر در مورد آن چیزی است که به راستی برای سازمان یا جامعه، مهم است.
برای انجام برنامه ریزی استراتژیک منبعی که بیش از همه مورد نیاز است، پول نیست، بلکه بذل توجه از سوی تصمیم گیرندگان کلیدی و تعهد آنها بیشتر مورد نیاز است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 08:03:00 ق.ظ ]




در این فصل با توجه به مباحث نظری مطرح شده در تحقیق، به بررسی سؤالات پژوهش پرداخته می شود و سعی بر آن است تا با توجه به مفاهیم سؤالات پاسخ داده شوند .
۵ سؤال اساسی در فصل اول مطرح شد که هرکدام خصوصیات و ویژگی های همیاری را دربر دارد و در این مبحث به آنها پاسخ داده می شود.
-بررسی سؤال اول پژوهش: آیا در همیاریها تقسیم کار وجود دارد؟
همیاری ها نوعی از روابط اجتماعی هستند که طی آن افراد باهم به مبادله نیروی کار وارائه خدمات به همدیگر می پردازند،به طوری که این کار رفاه گروه واعتماد متقابل را به همراه داشته وسبب نوعی صمیمیت وانسجام بین آنها می شود.در کلیه همیاریها تقسیم کار وجود دارد. به طوری که هر کسی قسمتی از کار را بر عهده گرفته وانجام می دهد.کارگروهی راحت تر و مفیدتر از کار بصورت انفرادی است؛ زیرا کسانی که بصورت گروهی مبادرت به انجام کاری میکنند با دیگران در ارتباط هستند وبا هم به گفتمان می پردازند.این کار راه را برای پدیدار شدن سرمایه های فکری هموار می سازد.زیرا در جریان همیاریها بین افراد تبادل اطلاعات صورت می گیرد

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

معمولاً همیاری ها در بین افراد نه تنها به صورت ایجاد صندوق های قرض الحسنه، بلکه به صورت تهیه جهیزیه برای افراد بی بضاعت، یافتن شغل مناسب برای کسانی که به نحوی دچار مشکلات جسمی و روحی شده اند ولی دارای اعتبار و حیثیت بسیار می باشند، نیز رایج است. لذا با توجه به این امر می توان بیان نمود که اصولاً در همیاری که به منظور تهیه جهیزیه و یا وسایل باشد، به طور یقین تقسیم کار مشاهده می شود، ولی ممکن است در صورت کمکهای نقدی و معنوی ممکن است که شخص به تنهایی خود این کمک را انجام دهد.
-بررسی سؤال دوم پژوهش: آیا این همیاریها در حل مشکلات مادی و معنوی موثر هستند؟
اساس کار صندوق های قرض الحسنه، خانوادگی، محلی، اعتماد افراد به یکدیگر است و در پرتو این اعتماد است که کارکرد اصلی این نوع صندوقها همیاری تحقق پیدا میکند. بدون شک مشارکت در همیاری و تشکیل صندوق قرض الحسنه، افراد را مجبور به دیدار یکدیگر می نماید و در پرتو همین دیدارها که در دین اسلام بسیار برآن تأکید شده است، از حال یکدیگر باخبر می شوند، از نظر روانی، این همیاری ها در اغلب اوقات منجر به تخلیه عقده های روانی و بازگو کردن مشکلات از جانب آنان می شود که در تقویت روحیه شخص بسیار سودمند می باشد.اساس کار همیاری در قرض الحسنه، اعتماد و اطمینان متقابل می باشد، همین امر از نظر معنوی شخص را بسیار غنی می سازد و بدون شک این اندوخته های اندک وقتی جمع می شوند ، در برهه ای از زمان می توانند گره ای از مشکلات مالی را باز کنند.
-بررسی سؤال سوم پژوهش: میزان همیاری در بین افراد ساکن در منطقه ۴ تهران چقدر است؟
بنا بر مشاهدات عینی، منطقه ۴ تهران به دلیل برخورداری از یک بافت نسبتاً قدیمی و دارا بودن خانوارهای متعهد بسیار و جمعیت انبوه، دارای همیاری های بسیاری می باشد که نمونه های آن به صورت صندوقهای قرض الحسنه فامیلی و دوستانه مشاهده می شود.
-بررسی سؤال چهارم پژوهش: آیا افراد یاری شونده ملزم به جبران همیاری در برابر یاری دهندگان هستند؟
معمولاً افراد یاری شونده ملزم به جبران همیاری نمی باشند، چرا که در صندوق های قرض الحسنه، کمکی که به شخص می شود، به صورت بازپرداخت اقساطی و ماهانه به خودی خود جبران شده و چرخه اقتصادی صندوق ادامه می یابد.
-بررسی سؤال پنجم پژوهش: همیاریها در بین چه گروه های سنی صورت می گیرد؟
از آنجایی که کمک نمودن به افراد مستلزم داشتن تجربه و دانش لازم هنگام رویارویی با مشکلات می باشد، همیاری ها در گروه های سنی بالا صورت می گیرد و اکثر اعضای آن بالای ۳۵ سال سن دارند و شرکت جوانان در این همیاری ها به صورت حضور در کنار والدین می باشد.وجود زنان خانه دار و میانسال در این همیاری ها نشان از آن دارد که این افراد نقش بارز و برجسته ایی در اقتصاد خانواده ایفا می کنند و در اکثر موارد با یاری رساندن به همسر و فرزندان بار بزرگی را بر دوش می کشند.
-بررسی سؤال ششم پژوهش: آیا بین همیاری و پایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده رابطه ای وجود دارد؟
ابن خلدون عقیده دارد در جامعه ای که عصبیت وجود ندارد،زوال ونابودی پیش می آید یارگیری و همیاری عامل اساسی بقاء انسانی است.او این پدیده اجتماعی را که در اجتماع بادیه نشین مورد برسی قرار می دهد،عصبیت نام می نهد. می توان گفت که کارکرد اصلی آن بقاء جامعه است. تمام انسانهای روی کره زمین ، برای دستیابی به یک زندگی بهتر و برای تامین نیازهای خود به کمک یکدیگر نیاز دارند و برای برطرف کردن مسائل ورفع نیازها همیشه به هم یاری رسانده اند .
مفهوم همیاری جدا از مفهوم زندگی اجتماعی به نظر نمی رسد و می توان آن را نوعی بلوغ اجتماعی دانست.به بیان ساده تر مفهوم همکاری که مقتضای زندگی اجتماعی است ، نشانه ای از عزم انسانها و اراده جمعی آنها در برخورد با مسائل و چالشهای زندگی اجتماعی است.
بنابراین کارکرد اجتماعی آن نیز برطرف کردن مشکلات و نیازهای موجود در زندگی اجتماعی هر فرد می باشد. وهمچنین همبستگی اجتماعی را در بین افراد جامعه بوجود می آورد. همیاری موجب روابط بسیار نزدیک بین خانواده ها وگروههای اجتماعی است.
وقتی افراد امکانات کوچک وناچیز مالی خود را برای انجام دادن امور پر هزینه وبزرگ هم انباشته میکنند،در نتیجه موفق به انجام کاری میشوند که در شکل فردی آن وجود ندارد. و موجب رشد اقتصاد نیز می شوند.
همیاری در زمینه اقتصادی نقش موثر دارد و موجب تحکیم وتداوم مناسبات اقتصادی است.
کارکرد فرهنگی:
وقتی فرهنگ همکاری در بین افراد گسترش پیدا کرد خود آن نیز می تواند کارکردهای زیادی داشته باشد از جمله اینکه موجب همبستگی اجتماعی می شود واز طرف دیگر موجب افزایش سرمایه اجتماعی می گردد که در نهایت به توسعه اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی جامعه منتج خواهد شد.
جدول ۴-۱: کارکردهای صندوق قرض الحسنه

کارکرد روانی
کارکرد اجتماعی
کارکرد اقتصادی
کارکرد اعتقادی

دربرداشتن اوقات فراغت،
با خبرشدن اعضای فامیل از حال یکدیگر – آگاهی یافتن از مشکلات دوستان.
-گریز از تنهایی و فرار از روزمرگی زندگی است

مشاوره های بزرگسالان به جوانان
-راهنمایی و پند و اندرز
-ایجاد زمینه های دوستی و محبت
– بجا آوردن صله رحم

-کم شدن مشکلات بانکی
-پس انداز برای آینده
-عدم نیاز به ضامن
-کمک به مشکلات مالی خانواده

-یادآوری مراسم اعیاد مذهبی،ولادت ها، شهادت ها
-طلب آمرزش برای درگذشتگان
-دادن نذورات و خیرات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:03:00 ق.ظ ]




شورای عالی شهرسازی و معماری : سیاستگذاری برنامه ریزی فضایی
سازمان مدیریت وبرنامه ریزی : سیاست گذاری و هماهنگی اقتصادی و بودجه ریزی
وزارت مسکن و شهر سازی : سیاست گذاری و هماهنگی فضایی – کالبدی
وزارت کشور : سیاست گذاری و هماهنگی , نظارت و مدیریت فضایی
ب)سطح منطقه ای ( استان و شهرستان )
-استانداری : سیاستگذاری , هماهنگی , نظارت و مدیریت فضایی
– شورای برنامه ریزی استان : سیاستگذاری , برنامه ریزی فضایی – اقتصادی , تخصیص بودجه
-سازمان مسکن و شهر سازی : برنامه ریزی فضایی – کالبدی
سازمان جهاد کشاورزی : برنامه ریزی فضایی و مدیریت فضایی
-فرمانداریها : سیاست گذاری , نظارت و مدیریت فضایی
– شورای اسلامی شهرستان : سیاست گذاری , هماهنگی , نظارت و مدیریت فضایی
پ)سطح محلی
شورا های اسلامی شهر و روستا : سیاستگذاری , هماهنگی , نظارت و مدیریت فضایی
شهرداریها :مدیریت فضایی – کالبدی و اجرایی
نکات اصلی مستخرج از بررسی عملکرد و روابط سازمان های مذکور و مقایسه آن با مبانی نظری و مدل حکمروایی شهری
عبارتند از :مهمترین جایگاه و موقعیت ارتباطی در هر سه حوزه اصلی مدیریت (سیاست گذاری , برنامه ریزی و مدیریت اقتصادی –اجتماعی و بالاخره برنامه ریزی و مدیریت فضایی ) به ترتیب در اختیار استانداری , شورای برنامه ریزی و توسعه استان و سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان است .
فرایند تراکم زدایی و تفویض اختیارات سطح ملی با نوعی فرایند تمرکز گرایی منطقه ای همراه و توام شده است .افزایش اختیارات استانداران و تمرکز کلیه امور تصمیم گیری و سیاست گذاری در چارچوب شورای برنامه ریزی و توسعه استان و زیر نظر استانداری , شواهد و اقدامات عملی این تمرکز گرایی جدید است .
در معدود روابط بین سازمانی موجود , روابط عمودی و آمرانه همچنان برروابط افقی و همکارانه غلبه دارند .
فقدان ویا ضعف جایگاه ذاتی و ارتباطی نهادهای نمایندگی شهروندی و نیز نهادهای انتفاعی و غیر انتفاعی بخشهای مردمی , تخصصی و خصوصی در چارچوب مذکور کاملا محسوس و مشهود است .این خلا از یک سو به مفهوم خلا مکانیزم های رسمی ابزار مطالبات و خواسته های شهروندان و بخشی های غیر دولتی بوده و از سود دیگر منجر به شکل گیری و تقویت روابط غیر رسمی و کانالهای اعمال نفوذ غیر شفاف برنهادهای دولتی و حکومتی می شود . ابهام در عادلانه بودن تصمیم گیری ها و اقدامات , عدم پاسخگویی شفاف به بخشهای مردمی , حذف حضور و مشارکت شهروندان و نهادهای غیر دولتی و بطور خلاصه فاصله گیری هر چه بیشتر از الگو های حکمروایی شهری خوب از تبعات این خلا است (همانجا : ۱۷۷-۱۷۵ ).
۲-۵-۸-الزمات تحقق حکمروایی شهری در مدیریت کلان شهرها
تحقق و استقرار مدل حکمروایی شهری در مناطق کلان شهری و موفقیت در نیل به اهداف و خواسته هایی آن , بویژه در کشور های در حال توسعه , مستلزم پیش زمینه ها و شرایط ویژه و متضمن تغییرات بنیادین در نگرش و روش ادراه اموراین مناطق است .خلاصه ای از این الزامات را به شرح زیر می توان خلاصه و طبقه بندی کرد :
تغییرات و الزامات نهادی ( محتوایی )
پذیرش و حرکت به سمت نظام باز ,کثرات گرا و مدنی از طریق تقسیم و انتقال قدرت سیاسی
توسعه نگری مبتنی برانسان محوری و پایداری اجتماعی , اقتصادی , زیست محیطی
مشارکت جویی شهروندان و مشارکت پذیری سازمان ها و مسولان رسمی
کارایی و اثر بخشی کلیت منطقه کلان شهری و اجزا عملکردی و جغرافیایی آن
کل گرایی و نگرش جامع و فراگیر در سطح کل منطقه کلان شهری به منظور حداکثر استفاده از ظرفیتها و مزیتهای موجود و کاهش مشکلات
اتخاذ راهبرد تمرکز زدایی در سطح ملی و تمرکز در سطح منطقه کلان شهری ( صرافی ۵۰-۴۱ :۱۳۷۸ )در چارچوب یک سازمان سیاسی و اقتصادی و فضایی مبتنی برمنطقه و منطقه گرا
پذیرش و به رسمیت شناختن بخشها و عناصر غیر رسمی در حیات اجتماعی , اقصادی , سیاسی و کالبدی منقطه کلان شهری
تغییرات والزامات سازمانی ( رویه ای )
استقرار نظام مدیریت کلان شهری چند سطحی با مسولیت ها و اختیارات روشن در لایه های مختلف برمبنای مفاهیم و روابط بین سازمانی و میان قلمرویی و انسجام عمودی و افقی
استقرار نظام برنامه ریزی راهبردی چند سطحی برمبنای پذیرش هویت و عملکرد مستقل و در عین حال هماهنگ قلمرو های مختلف درون منطقه کلانشهری
ایجاد ظرفیتهای سازمانی لازم برای پذیرش مشارکت و مداخل موثر نهادهای مردمی غیر دولتی وداوطلبانه در تصمیم سازی و تصمیم گیری .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برخوداری از محدوده فضایی مشتمل برکل منطقه کلان شهری به عنوان محدوده مسولیت و عمل نظام حکمروایی کلانشهری
برخورداری از استقلال ومسولیت گسترده در محدوده مذکور
برخورداری از نیروی انسانی وکارکنان حرفه ای و کار آمد
برخورداری از پایه در آمدی شناور و اجازه وضع عوارض ومالیات (صرافی , ۴۴ :۱۳۷۸ )
عدالت فضایی و اجتماعی در خدمات رسانی به تمام ساکنان و همه محدوده منقطه کلان شهری
طراحی ساختار , فرایند و قواعد تصمیم سازی و تصمیم گیری ( رسمی و غیره رسمی ) برمبنای معیارها وویژگیهای مدل حکمروایی شهری
ظرفیت سازی و تدوین مکانیزم های ضروری برای توزیع و اعمال قدرت متوازن توسط تمام عوامل و بازیگران از حوزه های مختلف دولتی , عمومی و خصوصی
تدوین و استقرار روشها و مکانیزم های تضمین کننده شفافیت , اثر بخشی و پاسخگویی نظام حکمراویی شهری
(Mcg ill:1998qnick,1999,mathingly :1994 scott :2001 ,schwab et al :2001 )
تحقیق این تغییرات نهادی و سازمانی در چارچوب نظام مدیریت منطقه کلان شهری , خود مستلزم برخورداری و انطباق این نظام با اصول بنیادین زیر است . (friedman ,in : scott , 2001 : 125 -128, کاظمیان و سعیدی , ۱۷۲-۱۷۴ :۱۳۸۰ ).
مشروعیت ،قدرت و صلاحیت انجام امور ،استقلال و خود گردان محلی ومنطقه ای ،حداکثر تفویض قدرت و اختیار به سطوح پایین تر ،اندازه وپوشش سرزمین ،انطباق با سطح توسعه یافتگی ملی ومنطقه ای ،انطباق کلی با ساختار و شیوه حکومت
جدول (۹-۲)وضعیت موجود نطام مدیریت فضایی در ایران

نهادهای مدیریتی
سطوح و لایه های
مدیریت سرزمین
سازمان /مدیر انتصابی
سازمان / مدیر انتخابی
شوراهای منتخب
سطح ملی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:03:00 ق.ظ ]




چاهک های ۱۵-۱: کلونهای نوترکیب دارای ژن gcsf
چاهک ۹: مارکر DNA (kb1)
۳-۳-۵-۳ برش آنزیمی وکتور نوترکیب pHan-gcsf-zeo
برای تأیید نهایی، پلاسمیدهای استخراج‌شده با آنزیم BglIIهضم شدند و محصول هضم آنزیمی بر روی ژل آگارز ۱ درصد الکتروفورز شد (شکل ۳-۱۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱۵ ۱۴ ۱۳ ۱۲ ۱۱ ۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
شکل ۳-۱۴ برش آنزیمی وکتور نوترکیب pHan-gcsf-zeo با BglII
چاهک ۱و ۲: pGEM-zeo هضم نشده و هضم شده با BglII (با قطعاتی به طول تقریبی ۱۲۰۰ و ۲۹۰۰ نوکلئوتید)
چاهک ۳ و ۴: pHan-gcsf هضم نشده و هضم شده با BglII (خطی شده به طول تقریبی ۷۰۰۰ نوکلئوتید)
چاهک های ۱۵-۵: کلونهای نوترکیب استخراج شده (با قطعاتی به طول تقریبی ۱۲۰۰ و ۷۰۰۰ نوکلئوتید)
چاهک ۷: مارکرDNA (kb1)
۳-۴ انتقال پلاسمید نوترکیب pHan-gcsf-zeocin به سلول هانسونلا پلی مورفا
۳-۴-۱ هضم آنزیمی وکتور بیانی pHan-gcsf-zeocin و انتقال به سلول هانسونلا
پلاسمید هضم شده با EcoRI بر روی ژل آگارز ۱% برده شد و پس از تأیید خطی شدن آن (مشاهده باندی با وزن تقریبی ۸۰۰۰ نوکلئوتید) (شکل۳-۱۵)، این قطعه از ژل آگارز تخلیص شده و با روش الکتروپوریشن به سلولهای مستعد هانسونلا منتقل گردید.
۱ ۲ ۳
شکل ۳-۱۵ هضم وکتور نوترکیب pHan-gcsf-zeo با آنزیم EcoRI
چاهک ۱: مارکر DNA (kb1)
چاهک ۲: وکتور هضم نشده pHan-gcsf-zeo
چاهک ۳: وکتور pHan-gcsf-zeo هضم شده با EcoRI (خطی شده به طول تقریبی ۸۲۰۰ نوکلئوتید)
۳-۴-۲ تأیید کلونهای نوترکیب هانسونلا با روش Colony-PCR ژن زئوسین
به منظور تأیید کلونهای رشد نموده بر روی پلیت حاوی زئوسین (با غلظت µg/ml1600)، PCR اختصاصی ژن زئوسین بر روی کلنی ها انجام شد و باندی به طول تقریبی bp1200 در مورد دو کلنی هانسونلا مشاهده گردید (شکل۳-۱۶).
۱۴ ۱۳ ۱۲ ۱۱ ۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۲۰ ۱۹ ۱۸ ۱۷ ۱۶ ۱۵
شکل۳-۱۶ نتایج PCR اختصاصی ژن زئوسین بر روی کلنی های نوترکیب هانسونلا
چاهک شماره ۱۸: کنترل مثبت PCR ژن زئوسین
چاهک ۱۹: کنترل منفی PCR
چاهک های ۱۴-۱، ۱۵، ۱۶ و ۱۷: کلونهای نوترکیب هانسونلا
چاهک ۲۰: مارکر DNA (kb1)
۳-۷ بیان پروتئینGCSF در هانسونلا پلی مورفا
در این مرحله پس از کشت سلول‌ها در محیط کشت مایع، بیان پروتئین با افزودن متانول ۵/۰% صورت گرفت. پس از تغلیظ مایع رویی محیط کشت، نمونه ها بر روی ژل SDS-PAGE 15% مورد بررسی قرار گرفتند (شکل ۳-۱۷).
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
kDa25
شکل ۳-۱۷ بررسی بیان GCSF نوترکیب در محیط کشت بیانی هانسونلا
چاهک ۱: سوپ محیط کشت سلول هانسونلا فاقد وکتور نوترکیب (نمونه کنترل منفی) پس از اضافه نمودن متانول
چاهک ۲: سوپ محیط کشت سلول هانسونلا پس از عبور از فیلتر تغلیظ کننده (<50kDa)
چاهک ۳: سوپ محیط کشت سلول هانسونلا پس از عبور از فیلتر تغلیظ کننده (>50kDa)
چاهک ۴: سوپ محیط کشت سلول هانسونلا حامل وکتور نوترکیب (کلون شماره ۷) پس از اضافه نمودن متانول
چاهک ۵: سوپ محیط کشت سلول هانسونلا (کلون شماره ۷) پس از عبور از فیلتر تغلیظ کننده (<50kDa)
چاهک ۶: سوپ محیط کشت سلول هانسونلا (کلون شماره ۷) پس از عبور از فیلتر تغلیظ کننده (>50kDa)
چاهک ۷: مارکر پروتئینی
چاهک ۸: سوپ محیط کشت سلول هانسونلا حامل وکتور نوترکیب (کلون شماره ۱۹) پس از اضافه نمودن متانول
چاهک ۹: سوپ محیط کشت سلول هانسونلا (کلون شماره ۱۹) پس از عبور از فیلتر تغلیظ کننده (<50kDa)
چاهک ۱۰: سوپ محیط کشت سلول هانسونلا (کلون شماره ۱۹) پس از عبور از فیلتر تغلیظ کننده (>50kDa)
۳-۶ تأیید پروتئین نوترکیب تولید شده با روش Immuno-Blotting
با بهره گرفتن از آنتی بادی خرگوشی تولید شده علیه پروتئین نوترکیب GCSF (آنتی بادی پلی کلونال)، ایمونوبلاتینگ انجام شد (شکل ۳-۱۸).
۱ ۲ ۳ ۴ ۴ ۳ ۲ ۱
الف ب
شکل۳-۱۸: وسترن بلاتینگ جهت تأیید بیان پروتئین نوترکیب GCSF در سلول هانسونلا (الف) سرم خرگوشی پس از تزریق؛ (ب) سرم خرگوشی قبل از تزریق
چاهک ۱: پروتئین نوترکیب GCSF تزریق شده به خرگوش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:03:00 ق.ظ ]




تحقیقات متعددی در خصوص سلامت روانی انجام گرفته است که برخی از این تحقیقات رابط بین سلامت روانی و خانواده و همچنین ازدواج مجدد را مورد بررسی قرار داده‌اند، پس لازم است تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته است مورد بررسی قرار گیرند.
در مطالعه‌ای که تحت عنوان مقایسه‌ی بهداشت روانی بین دانشجویان مجرد و متاهل خوابگاهی انجام گرفت به شرح زیر می‌باشد. نمونه تحقیق مذکور۱۲۰ نفر(۶۰ نفر مجرد و۶۰ نفر متاهل ) می‌باشد که به صورت تصادفی انتخاب شده‌اند و نتایج نشان داد که بین دانشجویان مجرد و متاهل نمره کل سلامت روانی(یعنی از نظر اضطراب، افسردگی، اختلال در کارکرد اجتماعی و علایم جسمانی) تفاوت معنی داری وجود ندارد. محقق علت معنی ندار بودن دو گروه از لحاظ سلامت روان را به علت وجود عوامل مزاحم مانند نمونه‌های انتخاب شده هر دو گروه خوابگاه دانشجویی زندگی می‌کنند و چون هر دو گروه از خانواده همسرشان دور هستند وهمچنین مشکلات مربوط به خوابگاه‌ها و مشکلات خاص خود دانشجویان می‌داند(اختیاری امیری،۱۳۸۳).
در تحقیقی که تحت عنوان: بررسی رابطه‌ی عملکرد خانواده و سلامت عمومی فرزندان انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین عملکرد خانواده به طور کلی و سلامت عمومی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد. از میان متغییرهای عملکرد خانواده، بین میزان همبستگی خانواده و سلامت عمومی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری به دست می‌آمد. بین میزان ابزار و بیان خود و سلامت عمومی دانش آموزان نیز رابطه‌ی مثبت و معنی داری مشاهده شد. نتایج بدست آمده چه در ابعاد نظری وچه در بعد تحقیقاتی نشانگر این است که نحوه‌ی تعاملات درون خانواده با میزان سلامت عمومی فرزندان آنها در ارتباط است(حنانی،۱۳۸۳).
در تحقیق دیگری که تحت عنوان: ارتباط بین سازگاری خانواده با سلامت روانی و سطح رضاء نیازهای روانشناختی فرزندان نوجوان انجام گرفت. نتایج نشان داد که عملکرد خانواده در ابعاد شش گانه حل مشکل، ارتباط نقش همراهی عاطفی و کنترل عاطفی و نیز عملکرد با مشکلات روانی(شکایت جسمانی، ناسازگاری اجتماعی، اضظراب و افسردگی) همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. به صورتی که هر چه عملکرد خانواده ضعیف‌تر باشد مشکلات روانی نیز بیشتر خواهد شد. همچنین عملکرد با میزان احساس نیازهای روانی، آزادی عمل، شایستگی و ارتباط، همبستگی منفی معناداری داشت. به صورتی که هر چه عملکرد خانواده ضعیف‌تر باشد، عدم ارضای نیازهای روانی، ارتباط، شایستگی و آزادی عمل نیز بیشتر خواهد بود. یافته دیگر نشان داد که عملکرد کل، آمیزش عاطفی و همراهی عاطفی خانواده‌ها با مقیاس،تفاوت معنی داری نداشت، اما حل مشکل ارتباط کنترل رفتار و نقش‌ها با جامعه، تفاوت معنی داری داشت و ضیعف تر بود. نتایج تحقیق بیانگر اهمیت تاثیر پذیری فرزندان از ناساگاری والدین و محیط ناآرام خانواده بود ونتایج نشان داد که چنانچه خانواده به وظایف خود عمل نکند، سلامت روانی روزه مره فرزندان، ارتباط کلامی و غیر کلامی اعضاء الگوهای رفتاری مناسب و نهایتاً تعیین قواعدی برای کنترل رفتار، دارای عملکرد ضعیف هستند.(رحیمی نژاد و پاک نژاد، ۱۳۸۳).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در پژوهشی که در شهر اهواز تحت عنوان: مقایسه‌ی سلامت روان زنان در خانواده‌های تک همسره با زنان در خانواده‌های چند همسری انجام گرفت. نتایج نشان داد که احتمالاً فشار روانی ناشی از چند همسر داشتن یک مرد، به تدریج تعادل روانی زنان چنین خانواده‌هایی را بر هم زده و آنها را مستعد ابتلاء به بیماری‌های روانی می‌کند. آشتفگی ناشی از بر هم خوردن شکل طبیعی خانواده منجر به عقاید ضد سازشی و کاهش رضایت از زندگی، عصانیت، عدم کنترل رفتار و… خواهد شد.(زارعی و همکاران، ۱۳۸۳).
همچنانکه در جریان طبیعی رشد جوانان در صدد تثبیت هویت بزرگسالانه ای برای خود هستند سطوح مختلف افسردگی و استرس مرتبط با مشکلات در میان نسل جوان در حال گسترش است علاوه بر این اسمت و راتر[۷۰] (۱۹۹۵) گزارش کرده‌اند که از سال ۱۹۴۵، اختلالات روانی، اجتماعی که در برگیرنده‌ی افسردگی، اختلالات تغذیه، و رفتارهای خودکشی است در بزرگسالان به طور اساسی شیوع بیشری یافته است. همچنین بر اساس گزارش سازمان بهداشتی، طی ده سال گذشته، تعداد جوانانی که بیمار تشخیص داده شده و به بیمارستان‌های روانی ارجاع داده شده‌اند افزایش قابل ملاحظه‌ای یافته است. پژوهشی که روی جوانان ۱۸ ساله در اسکاتلند انجام شده است نشان می‌دهد که ۳/۱ پسران و ۵/۲ دختران دارای اختلالات روانشناختی هستند(بهرامی، ۱۳۸۱).
نتایج مطالعه‌ات تطبیقی که در سه کشور اروپایی انجام شده است حکایت از آن دارد که حدود ۲۷ درصد افراد از افسردگی رنج می‌برند. همچنین کاچر[۷۱] (۱۹۹۴) گزارش کرده است که بین۱۰ تا ۱۵ درصد جوانان دارای مشکلات رجدی هیجانی، رفتاری هستند(بهرامی، ۱۳۸۱).
عوامل موثر در تامین سلامت روان
روان انسان هم تابع عوامل عضوی، روانی و اجتماعی و ارتباط عوامل مذکور با یکدیگر می‌باشد. به عبارت دیگر محیط طبیعی و محیط انسانی تنظیم کننده سلامت روان است و مقصود از محیط طبیعی عوامل هادی مثل بهداشت، آنان برای حفظ و سلامت روان خود می‌باید از جهات مختلف روانی دقیقاً تحت کنترل و مراقبت خود و دیگران قرار گیرد. پایه‌های ریشه روانی و رفتار اجتماعی کودکان و احساس ایمنی و ارضای عاطفی در سال‌های نخستین کودکی پایه ریزی می‌گردد اولین محیط اجتماعی برای انسان خانواده است که درآن شخصیت هر فرد پایه گذاری می‌شود و خانواده دو امر مهم را برعهده دارد یکی ساخت فرد به عنوان یک انسان و دیگری انتقال میراث انسانها به نسل بعدی است. درخانواده افراد تشریک مساعی می‌کنند. تحت تاثیر یکدیگر قرار می‌گیرند و موجبات نمودپیشرفت شخصیت کلیه افراد در خانواده فراهم می‌شود. خانواده می‌بایست کانون گرم و محبت آمیز به وجود آورد و زندگی خود را بر مبنای محبت و پذیرش، احترام متقابل و زندگی مسالمت آمیز بنا کند؛ زیرا خانه اولیه مرکز آموزش اخلاقی، تربیتی،اقتصادی، مذهبی،هنری و بهداشتی انسان است، عدم توجه والدین به سالم سازی محیط روانی و عاطفی کودکان و نوجوانان و فقدان روابط مناسب در بیشتر موارد آنان را با کمبودهای عاطفی و مشکلات روانی گوناگون روبرو می‌سازد و احتمال اینکه این کودک در آینده به اختلالات رفتاری و روانی خانواده، انگیزه اصلی آشفتگی‌های روانی و نشر خوبی‌های مثل عصیان‌های جوانی فحشا و اعتیاد دانسته شده است.
نظریات مرتبط با سلامت روانی
جامعه شناسان و روان شناسان بصیرت‌ها و رهنمودهای عمده‌ای را برای مطالعه سلامت روانی ارائه داده‌اند و سلامت روانی را یک مورد مهم می‌دانند بر نظریات برخی از آنها به طور اختصار اشاره می‌کنیم:
دیدگاه های اریک اریکسون
به عقیده اریکسون سلامت روانشناختی اصولاً ننیجه عملکرد قوی و قدرتمندی «من» است. سلامت روان شناختی را میتوان در قالب این توانایی‌ها و در هر مرحله از رشد روانی-اجتماعی تعریف کرد. توانایی‌ها مرتبط با اولین مرحله رشد روانی – اجتماعی در طفولیت «امید» است. مرحله دوم رشد روانی- اجتماعی «اراده» است. سومین مرحله رشد روانی – اجتماعی منجر به بروز توانایی احساس «هدف» میشود. چهارمین توانایی بشر «شایستگی» است که در نهایت مشخص کننده مهارت و خبرگی فرد است. توانایی و قدرتی که در نوجوانی بروز میکند «وفاداری» است. عشق توانایی متمایز کننده ششمین مرحله رشد روانی-اجتماعی است. توانایی متناسب برای آخرین مرحله رشد روانی- اجتماعی «خردمندی» است. به عقیده اریکسون سلامت روانشناختی هر فرد به همان اندازهای است که توانسته است توانایی متناسب با هر کدام از مراحل زندگی را کسب کند. سلامت روانشناختی ارائه کرده است: «فردی که در جامعه زندگی میکند بایستی از تعارض عاری باشد بایتسی از استعداد و توانایی بارزی استفاده کند. در کارش ماهر و استاد باشد. ابتکار نامحدود داشته باشد. از انجام لحظه به لحظه حرفه‌اش را پسخوراند بگیرد و در نهایت در مورد فرایند زندگی نظریه معنوی روشن و قابل درکی داشته باشد (ناصری، ۱۳۸۴ )
دیدگاه کارن هورنای
به عقیده وی انسان برخوردار از سلامت روان دارای ویژگیهای زیر است:
۱- بدون احساس عدم امنیت، پرخاشگری و خودشیفتگی
۲- قابلیت بدست آوردن، تغییر و تحول و جایگزینی نیازهای دهگانه خود را دارد
۳- از هر سه نوع طبقه کلی نیازها با توجه به اوضاع و احوال متناسب استفاده میکند
۴- از خود واقعی خویش، استعدادهای بالقوه آگاهی دارد و تسلیم محیط نمیشود
۵- خودشناسی و کوشش برای تحقق هدف‌ها و استعدادها وظیفه خود میداند
۶- شخصیت و دگرگونی انسان سالم به عهده خود او است نه محیط و اجتماع
۷- انسان سالم خوداگاهی دارد
دیدگاه اریک برن
نظریه «تحلیل ارتباط محاوره‌ای» اریک برن در واقع سازشی است بین روانکاوی و ارتباط متقابل. مختصر اینکه برن معتقد است که انسان برخوردار از سلامت روانشناختی دارای این ویژگی است:
۱- بین حالتهای من او (من والدینی، من کودکی و…) تعادل برقرار است و در صورت برهم خوردن تعادل توانایی سازماندهی مجدد آن را دارد
۲- نتیجه گیری فرد سالم بر اساس وضعیت سالم است (من خوبم، تو خوبی)
۳- انسان سالم در هر لحظه از نوع حالت نفسانی خودش اگاهی دارد.
۴- شخصیت طبیعی و سالم سازمان یافته است و مرزهای شخصیتی آن مشخص شده و در عین حال نفوذپذیر است
۵- شخصیت سالم در ابعاد مختلف شخصیتش «تعصب و تغییرناپذیری» ندارد.
۶- شخص سالم مسولیت رفتار و تفکرش را میپذیرد
۷- انسان سالم جز در مواقع تصمیم گیری و انتخاب در حال زندگی میکند نه گذشته و آینده
۸- شخصیت سالم دارای از احرتام متقابل بین خود و جامعه را دارد
دیدگاه اریک فروم
براساس این نظریه شخصیت سالم یا ناسالم به فرهنگ بستگی دارد. جامعه سالم شیوه کارامدی انسان را تسهیل میکند و سلامت روانی بالاتری را ایجاد میکند. شخصیت سالم نیازهایش را با کمک شیوه های مولد و خلاق ارضا میکند اما انسان ناسالم از طریق شیوه های نا معقول نیازهایش را برطرف میکند. از دیدگاه او تعارض و دوگانگی بین آزادی و تعارض پنج نیاز روانی را در او بر میانگیزاند: وابستگی یا تعالی، اصالت و ریشه داشتن، احساس هویت، چارچوب جهت گیری
دیدگاه کنراد لورنز
از دیدگاه او انسان دارای سلامت روانشناختی کسی است که حداکثر استفاده را از عقل و خرد مینماید نسبت به تکانههای پرخاشگرانه‌اش اگاهی دارد و آنها را در جهت مورد قبول انسانی سوق میدهد. و به بهترین شکل با بهره گرفتن از مکانیزم والایش خشم خود را از راه هنر، علم و.. به شیوه‌ای مفید تبدیل میکند. سعی در گسترش روابط صمیمانه‌اش با افراد و اجتماع دارد. به عقیده لورنز اگر انسان از این شیوه ها بهره بگیرد میتواند سایق پرخاشگری خود را در حد قابل تحملی کنترل کند (ناصری، ۱۳۸۴).
نظریه‌ی زیگموند فروید
به عقیده فروید ویژگی‌های خاصی برای سلامت روانشناختی ضرورت دارد. نخستین ویژگی هشاری (خود آگاهی) است. بعضا هر آنچه که ممکن است در ناهشیاری (ناخودآگاهی) موجب مشکل شود بایستی خودآگاه شود. وا پس زنی‌های ناخودآگاه و غیر ضروری بایستی دگرگون شوند و انرژی صرف شده به را ی نگهداری آنها در ناخودآگاه بایستی به « من» باز گردانیده شود. تجارب کودکی ناخودآگاه بایستی گشوده شوند و از این طریق به فردکمک شود تا شیوه ارضای کودکانه را رها نماید. درنهایت، خود آگاهی حقیقی ممکن نیست مگراینکه کنترل غیرواقعی و غیر ضروری یازاید « من برتر» درهم شکسته شود. زیرا گنجایش ناخودآگاه من برتر بازتابی از این تحریم‌ها، ممنوعیت و ایده ال های والدین فرد است و این مسایل در انسان نوعی احترام غیرمنطقی و انعطاف پذیر جایگزین وجدان سخت گیر و اخلاقی می‌شود. این بدین معنی نیست که اگر کنترل‌های ناخود آگاه من برتر تضعیف شوند و خواسته‌های واپس رانده خودآگاه شوند می‌توانیم زندگی لذت آوری را شروع کنیم. خود آگاهی لذت طلبی نیست، خودآگاهی عنصر اصلی سلامت روانشناختی است و در شخص بالغ نتیجه واپس زنی تمایلات غریزی جایگزین محکومیت آنها می‌شود. به نظر فروید خود آگاهی برای سلامت روانشناختی کفایت کننده نیست. در نتیجه فرد بیگانگی منطقی از علاقمندی ها و اشتقیاقات عمومی را معیار نهایی سلامت روانشناختی می‌داند(کورسینی[۷۲]، ۱۹۷۳).
نظریه‌ی آدلر
بنا بر نظریه آدلر فرد برخودار از سلامت روانشناختی، توان و شهامت یا جرات عمل کردن را برای نیل به اهدافش دارد. چنین فردی جذاب و شاداب است و روابط اجتماعی سازنده و مثبتی با دیگران دارد. فرد سالم به عقیده آدلر از مفاهیم و اهداف خودش آگاهی دارد و عملکرد او مبتنی بر نیرنگ و بهانه نیست. فرد دارای سلامت روان مطمئن و خوش بین است و ضمن پذیرفتن اشکالات خود در حد توان اقدام به رفع آنها می‌کنند(کورسینی، ۱۹۷۳). فرد دارای سلامت روان به نظر آدلر روابط خانوادگی صمیمی و مطلوبی دارد و جایگاه خودش را در خانواده و گروه‌های اجتماعی به درستی می‌شناسد. فرد سالم در زندگی هدفمند و غایت مدار است و اعمال او مبتنی بر تعقیب این اهداف است. عالی‌ترین هدف شخصیت سالم به عقیده آدلر تحقق «خویشتن» است. فرد سالم مرتباً به بررسی ماهیت اهداف و ادراکات خویش می‌پردازد و اشتباهاتش را برطرف می‌کند. چنین فردی خالق عواطف خودش است نه قربانی آنها. آفرینش گری وابتکار فیزیکی از دیگر ویژگی‌های سلامت روانشناختی است. فرد سالم از اشتباهات اساسی پرهیز می‌کند و اشتباهات اساسی شامل تعمیم افراطی، اهداف نادرست و غیر ممکن، درک نادرست و توقع بی مورد از زندگی، تقلیل یا انکار ارزشمندی خود، ارزش‌های و باورهای غلط می‌باشد. فرد سالم دارای علاقه اجتماعی و میل به مشارکت اجتماعی است. چنین فردی سعی در کاستن عقده حقارت خود دارد و به دنبال غلبه و چیرگی بیشتر بر بی جراتی است و در نهایت چنین فردی موفق می‌شود که انگیزه‌ها نامطلوب خود را دگرگون سازد(کورسینی، ۱۹۷۳).
نظریه‌ی سالیون[۷۳]
ویژگی‌های سلامت روانشناختی از دیدگاه وی عبارتند از:
۱-شخصیت برخورد از سلامت روانشناختی«انعطاف پذیری» است و با توجه به موقعیت‌های بین فردی نوین، در روابطش با دیگران به طور متناسب تغییر پذیر است. ۲-فردسالم قادر به تمایز گذاری بین افزایش و کاهش«تنش» است و رفتار او در جهت کاهش تنش معطوف می‌شود. ۳-به گفته سالیون شخصیت سالم بایستی بنا به گفته چارلز اسپیرمن در حال«آموزش و فراگیری روابط و ارتباطات»می‌باشد.۴- زندگی شخص برخوردار از سلامت روان، دارایی جهت یافتگی است. بدین معنی که امیالش را به نحوی یکپارچه می‌سازد که منجر به رضایتمندی شود یا اضطراب او را نسبتاً کم کند یا از بین ببرد. ما برای این شخصیت سالم کسی است که دستگاه روانی او حداقل تنش را داشته باشد و چنین فردی معمولاً روابط اجتماعی انعطاف پذیر، واقعی و اعتماد آمیز دارد(سالیوان، ۱۹۵۳).
نظریه‌ی کارل راجرز[۷۴]:
به عقیده راجرز آفرینندگی مهم‌ترین میل ذاتی انسان سالم است همه چنین شیوه‌ای خاصی که موجب تکامل و سلامت فرد می‌شود و به میزان قسمتی بستگی دارد که کودک در شیرخوارگی دریافت کرده است. ارضای توجه مثبت غیر مشروط و دریافت غیر مشروط محبت تایید دیگران برای رشد و تکامل سلامت روانی افراد با اهمیت است. شخصیت‌های سالم فاقد نقاب، ماسک هستند و با خودشان رو راست هستند. چنین افرادی آمادگی تجربه را دارند.
به عقیده راجرز اساسی‌ترین خصوصیت سالم زندگی هستی داراست یعنی آماده است که در هر تجربه ساختاری را در یابد و بر اساس مقتضیات تجربه لحظه بعدی به سادگی دگرگون شود. انسان سالم به ارگانیزم خودش اعتماد می‌کند. هر چه سلامت روان انسان بیشتر باشد آزادی عمل و انتخاب بیشتری را احساس و تجربه می‌کند، انسان سالم محدودیت فکری و عمل خویشتن را آزادانه انتخاب می‌کند. انسان سالم آفرینش گری دارد زیرا انسان خلاق با محدودیت‌های اجتماعی و فرهنگی هماهنگی و سازش منقعلانه ندارد، تدافعی نیست و به تمجید وستایش دیگران نیز دلخوش نمی‌کند.
نظریه‌ی آلبرت الیس[۷۵]
الیس در پیدایش بیماری عاطفی یا سلامت روانشناختی هر سه عامل فیزیولوژیکی، جسمانی و روانشناختی را مورد توجه قرار می‌دهد. الیس از لحاظ گرایش‌های انسانی تا حدودی زیاد با مازلو شباهت دارد. به نظر سلامت روانی انسان از تمایلات ذاتی و نامطلوب هر انسانی برای نیاز مفرط به برتری از دیگران و همه فن حریف شدن، توسل به عقاید احمقانه و بدبینانه، پرداختن به تفکرات آرزومندانه و توقع خوش رفتاری و خوبی مداوم ازدیگران، محکومیت خویشتن و تمایلات عمیق به زود رنجی و آشفتگی ناشی می‌شود. اگر انسان به این تمایلات طبیعی و در عین حال ناسالم خودش نرسد، دیگران و دنیای خارج را مورد سرزنش و نکوهش قرار می‌دهد. الیس معتقد است که افکار منطقی وعقلی و عواقب و پیامدهای منطقی منتهی می‌شود و در نتیجه به سلامت روانی فرد ختم می‌شود. به طور خلاصه ویژگی‌های سلامت روانشناختی ازدیدگاه الیس عبارتند از:
۱-عشق ورزیدن به دیگران و جویای محبت آنان شدن، اما فرد سالم در جستن محبت دیگران افراط نمی‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:03:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم