کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



حسین رزمجو، در مقایسه ی چهره ی اسکندر از نظر نظامی و امیر خسرو دهلوی بر این باور است که :« امیر خسرو هیچ گاه در سروده ی خود ویژگی های پیامبران را برای اسکندر به کار نبرده و با توجّه به همین دیدگاه، امیر خسرو، آیینه ی اسکندری را در دو بخش نسروده و کلّ ماجرا های اسکندر را در یک بخش گنجانیده است. البتّه در این اثر، اسکندر موحّد است و کوشش فراوانی برای از میان بردن زرتشتیان دارد»

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(رزمجو، ۱۳۸۰ : ۱۷۵)
این نویسنده می نویسد: « چنین می نماید امیرخسرو بیشتر در پی این بوده که اندیشه ها و مسائل مورد نظر خود را به خواننده ارائه کند و کمتر به جنبه های گوناگون زندگی و شخصیّت اسکندر پرداخته است. با وجود این گاهی می توان از برخی ماجراها جنبه هایی از تصویر او را دریافت.»
( همان : ۱۷۸)
حماسه ی اسکندر آخرین و بلند ترین منظومه ی خمسه است و هرچند برگرفته از شاهنامه ی فردوسی و چند روایت دیگر است ولی داستان را از لحاظ معرفت شناختی تا حدّی فراتر ازآن ها برده است و تا حدودی جهتی در مقابل حرکت اسکندر شاهنامه دارد.
جی. سی بورگل در کتاب «تصویر اسکندر درحماسه ی نظامی» در این خصوص می نویسد :«در شاهنامه ما با تراژدی مرگ قهرمانی عصمت از دست داده به دست تقدیر گریز ناپذیر روبروییم امّا اسکندر خمسه مراتب کمال را از آغاز تا پایان طی می کند و سرانجام به مدینه ی فاضله دست می یابد.البتّه روشن است که این روایت به همان اندازه ی مقابله خوانیش با شاهنامه از واقعیّت فاصله گرفته و صحنه ی خیال پردازی های شاعرانه می شود.اسکندرِ خمسه شاه آرمانی سنّت ایرانی نیست بلکه رئیس آرمانی مدینه ی افلاطونی است و فراتر از پادشاهان ایرانی است که بی پروا و ناپخته‌اند. در او مجموعه ای از حکمت و شجاعت و رسالت وجود دارد هرچند علی رغم داشتن تمام این ها در آغاز داستان موجود کاملی به حساب نمی آید و کوشش در راه فضایل است که او را به کمال می رساند»
(بورگل،۱۳۸۲: ۵۴)
اعلاخان افصح زاده بر این باور است که در خردنامه ی اسکندری، جامی سیمای شاه ایده آل را نسبت به گذشتگان مکمّل تر و مسلّم تر به تصویر کشیده است«در «خردنامه ی اسکندری» جامی از امیر خسرو کمتر به کنش ها و حوادث زندگی اسکندر او پرداخته است و اگر خردنامه های گوناگون حکیمان و حکایت های مختلف این منظومه را حذف کنیم، ابیات فراوانی از منظومه باقی نمی ماند، در این اثر بیش از هر چیز بر حکمت اندوزی و خردورزی اسکندر تأکید شده است، چون او از حکیمان برجسته ی زمان خود می خواهد برایش خردنامه ای تدوین کنند تا خود و دیگران از آن ها بهره گیرند. به طور کلّی تصویر اسکندر در این داستان تصویر حکیمی دانش دوست و مهرورز است تا پادشاهی کشورگشا و عادل .»
(افصح زاده، ۱۳۷۸: ۲۱۵)
ایرج افشار می نویسد: « در اسکندر نامه ی منثور به روایت کالیستنس، اسکندر پس از رسیدن به قدرت، هدف از لشکر کشی خود و گشتن به دور جهان را این گونه به زبان می آورد: مرا آرزوی آن است که هر جا برسم رسم های نیکو بنهم و ملوک را به راستی بنشانم و با رعیت و زیر دستان رفق نمودن تحریض کنم… و از جور و قهر خود رعیت و زیر دستان را ایمن دارم که بهترین سیرتی و طریقتی پادشاهان را آن است که رعیت را از عدل و انصاف خود بهره مند گردانند».
(اسکندر نامه، ۱۳۴۳: ۷).
این سخنان زیبا و انسانی که با تصویر اسکندر در اسکندرنامه های منظوم هماهنگ است،در همین اثر در عمل به چپاولگری و غارت مال و جان و ناموس بسیاری از مردم کشورهایی مانند کشمیر، هند، چین، شهر ترکان، یمن و ولایت دوال پایان بدل می شود.
افشار در این خصوص می نویسد :«در ولایت دوال پایان اسکندر همه ی مردان را از دم تیغ می گذراند و به لشکریان اجازه می دهد به زنان دوال پایان که توان راه رفتن ندارند، تجاوز کنند و در کشمیر هفت روز شهر را غارت کرد و در یمن اسکندر شهر را غارت فرمود و در سرای منذر (پادشاه یمن) رفت، زن بگریخت، سپس شاه اسکندر منذر را شکنجه فرمود کردن. همچنین در شهر کشمیر اسکندر فرمود: چنانکه چندین هزار دختر را مهر دختری بر گرفتند و چندان نعمت و برده از کشمیر بیرون آوردند که اندر حدّ و عدد نگنجد»
(اسکندرنامه ،۱۳۴۳ :۴۴)
شخصیّت اسکندر در داراب نامه نیز تناقض دارد ، هر چند او ادّعای گسترش دین حقّ در جهان دارد و می گوید برای درستی و پاکی لشکرکشی کرد، امّا رفتارهایش این گونه نیست. برای نمونه نسبت به دارا رفتاری ریاکارانه دارد، او با وجود این که ادّعا می کند با دارا برادر است، وقتی خبر زخمی شدن دارا به دست دو نفر از امیران ایرانی را می شنود، واکنشی این گونه دارد: «اسکندر از شادی همچو گل بشکفت و آهسته سخنی با او (آورنده خبر) بگفت، تازمانی برگذشت اسکندر خازن را فرمود فلان گوهر را بیاور… و اسکندر آن گوهر به او داد…»
(طرسوسی،۱۳۵۶: ۴۱۶).
این شادمانی با رفتار اسکندر بر بالین دارای زخمی شده و در حال مرگ کاملاً مغایر است. طرسوسی می نویسد: «اسکندر خود را از اسب درانداخت و جامه بر خود چاک کرد و کلاه از سر بینداخت و پیش داراب بر خاک بنشست و سر داراب را بر کنار نهاد. چنان بگریست که اگر سنگ او را دیده بودی و مرغ و ماهی از آن حالت خبردار شدی بر گریه ی شاه اسکندر گریه آمدی»
(همان،۴۶۳).
مری بویس معتقد است :«احترام اسکندر به دارا در لحظات مرگ در اکثر روایت ها اشاره شده است. این برخورد اسکندر تا حدودی نمایشی و دراماتیک است و حتّی تا حدودی ریاکاری در مقابل بزرگان ایرانی است و این گریه و زاری در شرایطی است که غلبه ی اسکندر بر دارا نه در نبردی رودررو بلکه به شیوه ای منافقانه و با رشوه دادن به دو سرباز او و قتل خائنانه ی اوست »
(بویس، ۱۳۷۵: ۲۸۹)
ایرج افشارمی نویسید :
« در شهر ترکان اسکندر چهار ماه در آنجا بنشست و چندان زنان و دختران را برده کردند که اسکندر و لشکر از آن سیر گشتند. در ولایت دیوس، اسکندر لشکر گاهی عظیم بزد و دیگر بار طمع در مال و زنان آن ولایت کرد .
رفتار اسکندر گاه وحشیانه و غیرانسانی است. در یکی از ماجراها، او سر یکی از زنانش را به دلیل خطای ناکرده با وجود حاملگی می برد و برای تمسخر پدر آن زن، سر و اندام او را در صندوقی می گذارد و نزد پدرش می فرستد. پدر بیچاره، با دیدن وضعیّت دخترش در صندوق، حالتی جنون آمیز پیدا می کند».
(اسکندر نامه، ۱۳۴۳: ۲۳)
مال دوستی اسکندر به حدّی است که چشم طمع به مال و ثروت وزیر و استاد خود، ارسطاطالیس می دوزد و ارسطاطالیس حاضر می شود، بخش بزرگی از ثروت خود را به او بدهد .اسکندر، پس از کشف خزاین پادشاهان، گنج را همراه با دو نفر به جایی می برد و پنهان می کند و پس از آن افراد همراه خود را می کشد تا کسی جز خودش از جای گنج آگاه نشود.
به طور کلّی بارزترین ویژگی های اسکندر در این داستان شهوت بارگی، حرص به جهان گشایی، چپاول گری، زراندوزی و کوشش برای جاودانگی است، البتّه گاهی اوقات رفتارهای پارساگونه و زاهد منشانه ای نیز دارد.
افصح زاده بر این باور است که شخصیّت اسکندر در داراب نامه مانند شخصیّت او در اسکندر نامه به روایت کالیستنس متناقض است. «او با وجود ادّعا برای گسترش دین حقّ از پاسخ مستدل و قانع کننده در برابر پرسشگرانی که از او دلیل وحدانیّت خدا را می پرسند، ناتوان است، امّا فرشتگان چون او را فرستاده ی خدا می دانند، در بسیاری از تنگناها یاریش می دهند و بارها خداوند به گریه هایش پاسخ مثبت می دهد و دعایش را اجابت می کند. گاهی مردمان بی گناه را وحشیانه از میان می برد و گاه بی هیچ دلیل قانع کننده ای برخی از مکان ها را آباد می سازد. در نوجوانی سرآمد دانش های گوناگون است، امّا به یکباره به دلیل بی احترامی و قدرناشناسی نسبت به استادش همه چیز را فراموش می کند. »
(افصح زاده، ۱۳۷۸: ۱۹۵)
در اسکندر نامه ی منوچهر حکیم نیز تناقض های موجود در دو داستان منثور پیشین دیده می شود، او در این داستان پیامبر خداست و از این فراتر مانند یک شیعه به امام علی «ع» باور دارد. «نسیم گفت: ای دلاور اسکندر پیغمبر خداست و خدمت او بر هر کس واجب است»
(منوچهر حکیم ، ۱۳۷۲: ۲۶).
« او در این داستان بیش از دیگر داستان ها، با خدا ارتباط دارد و همه ی کوششش، گسترش دین اسلام«عیسی» است. با مردم کشورهای شکست خورده رفتاری مناسب دارد. برای حکیمان و دانشمندان مانند ارسطو، ارزش قایل است. برای باطل کردن سحر جادوگران، لااله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله می گوید. اسکندر سنگ سفیدی در غار کعب از حضرت آدم گرفته که بر آن نوشته شده « لااله الا الله، محمّد رسول الله، علی ولی الله . هنگام مسلمان کردن افراد مغلوب از آنان می خواهد لااله الا الله و عیسی روح الله بگویند و در آغاز نامه هایش نام ابراهیم، عیسی، محمّد و پس از آن نام خود را می آورد و گاه نام ابن عمّ پیامبر، علی «ع» را نیز می آورد. و در پایان نامه هایش می نویسد: یا الله یا محمد یا علی .در بیشترین مواقع هنگام قرار گرفتن در مشکل سجّاده پهن می کند و نماز می خواند و پس از نماز مشکل به کمک یکی از پیامبران مانند خضر، الیاس، به ویژه ابراهیم حل می شود و دیگر به کوشش و تلاش هیچ نیازی ندارد.»
(همان، ۳۷۳ )
او بسان بسیاری از پادشاهان صفوی به خرافه باور عمیقی دارد. در کنار چنین ویژگی هایی، اسکندر مانند شاطرهای دوران صفوی سخن می گوید و از گفتن دشنام های بسیار رکیک ابایی ندارد . او هم چنین بسیار پول دوست است و گاه به عهد و پیمان خود وفا نمی کند. و برخی مواقع آن قدر ضعیف و بی اعتقاد است که به دلیل شکست به خودکشی دست می زند، «وضو تجدید نمود و نماز کرده با خود گفت که دیگر این زندگانی از برای من حرام است. پس از جای برخاست و کمند آصف را از کمر گشود بر شاخه ی درختی انداخت و سر دیگر را بر گلوی خود خفت نمود. چنان تاب داد که پایش از زمین کنده شده، بی هوش گردید.»
(کیوانی ، ۱۳۸۴: ۳۶۱)
اسکندر در این داستان هر جا دختری زیبا می بیند، با او ازدواج می کند، به گونه ای که با بیش از پنجاه دختر پیمان زناشویی می بندد و البتّه گاه حتّی نسبت به زنان دیگر نیز رشک می برد.
مجدالدّین کیوانی در باره‌ی شخصیِّت مثبت اسکندر در اسکندرنامه‌های منظوم فارسی بر این باور است :« تصویر مثبتی که از او در آثار تاریخی و متأثّر از روایات عربی شروع شده بود، در داستان اسکندر در شاهنامه ادامه یافت و نظامی این تصویر را تا حدّ ممکن پرورانده است، چه از جنبه ی دینی و چه از جنبه ی سیاسی و اجتماعی.»
(همان: ۳۶۹).
این نویسنده معتقد است:«امیر خسرو چه بسا به دلیل ایرانی نبودنش، واقعیّت تاریخی کوشش اسکندر برای از میان بردن رزتشتیان را پررنگ تر از دیگر سرایندگان به نظم کشیده و بیش از آن که در اندیشه ی برجسته کردن جنبه های گوناگون شخصیّت اسکندر باشد، به تبیین اندیشه های حکمی خود پرداخته است و جامی بدون پرداختن به موضوعاتی مانند ایرانی بودن و یا نبودن اسکندر و از میان رفتن زرتشتیان به فرمان اسکندر و دیگر ماجراهای او، آموزه های حکمی مورد نظر خود را در قالب خردنامه های گوناگون خطاب به اسکندر به نظم کشیده است و از همین رو اسکندر در این داستان چهره ای دانش دوست و خردورز پیدا کرده است .»
که شاها سکندر همه بخردی است دلش روشن از پرتو ایزدی است
(همان: ۳۷۱)
«این تصویر مثبت تا حدّی در اسکندر نامه های منثور نیز دیده می شود، امّا تفاوت مهمّ آثار منظوم و منثور این است که در آثار منثور در کنار تصویر پیامبر گونه و پارسامنشانه ی اسکندر، تصویر منفی از اسکندر دراسکندر نامه به روایت کالیستنس و داستان اسکندر و داراب نامه پر رنگ تر از اسکندر نامه ی منوچهر حکیم است.»
( همان : ۳۸۷)
صفوی بر این باور است که: « در اسکندرنامه ی نظامی راز و رمز سفرها و جنگ های اسکندر و برخورد تمدّن ها و اسطوره های مربوط به زمان اسکندر از دیدگاه نظامی، بررسی شده است. بنابراین، اسکندرنامه، گزارشی خیالی از جنگ ها و سفرهای تاریخی -افسانه ای اسکندر است که می توان گفت: بیشترین بخش صحنه ها را، شاعر از خود ساخته و آرایش داده است که اگر کسی در آن تأمّل نکند، رازهای سربسته و نکته های پوشیده ی آن، آشکار نخواهد شد.»
(صفوی، ۱۳۶۴: ۷۸)
کیوانی مجموع تناقضات در اسکندر نامه های منثور را در عوامل زیر جستجو می کند و بر این باور است که:
۱- در متون دست اوّل، مؤلّفان برای تدوین و تألیف کتاب خود انسجام متن را در نظر می گیرند و با توجّه به دانش بالاتری نسبت به نقّالان و راویان عامه می کوشند، در حدّ ممکن تناقضی در اثرشان نباشد؛ امّا در داستان های عامیانه راوی یا راویان چندان به این موضوع خود را پایبند نمی دانند، از همین رو ممکن است، برخی تناقض ها در آثارشان به چشم بخورد.
۲- راویان داستان های عامیانه با دو برداشت از تصویر اسکندر در جامعه خود روبرو بوده اند، از یک سو با روایت های مطرح و موجود و بازسازی شده با فرهنگ اسلامی از سیمای اسکندر مواجه بوده اند که افرادی مانند نظامی این تصویر را در آثار خود باز نمایانده اند و از سوی دیگر ته مانده ای از تصویر ویرانگر و خونخوار اسکندر در ذهن داشته اند که به گونه ای در بخش هایی از شاهنامه دیده می شود و در ضمیر جمعی مردم ایران پاک نشده است، از همین رو، از زبان مردم کشورهای گوناگون به چنین تصویری از اسکندر، پرداخته اند و نتوانسته اند از ویرانگی، چپاول گری و بدرفتاری او چشم بپوشند و این دو تصویر متناقض به شیوهای شگفت، در این آثار ارائه شده است.
۳- درباره پیامبری اسکندر و ضد و نقیض های مطرح شده در این باره می توان این احتمال را داد که با توجّه به اصرار و تأکید اسکندر و مادر او که اسکندر، پسر زئوس است، در افسانه های پدید آمده به زبان یونانی، همین فضا و رنگ و بو حفظ شد؛ امّا مترجمان غیر مسلمانی که در سده های نخستین اسلامی آثار گوناگون، از جمله اخبار اسکندر را به عربی بازگرداندند، می دانستند توصیف های خدای گونه از اسکندر و پسر خدا دانستن او، از سوی مسلمانان پس زده می شود، از همین رو زیرکانه، مقام خدایی او را تنزّل دادند و او را مانند یک پیامبر معرّفی کردند و حتّی سفری دروغین به مکّه برایش ساختند؛ به گونه ای که او در این سفر با هدفی متعالی به خانه کعبه وارد می شود. بت ها را می شکند و تولیت کعبه را از نااهلان می گیرد و به نیاکان پیامبر گرامی اسلام«ص» می سپارد. همین فضا، زمینه مناسبی فراهم می کند که فردی مانند وهب بن منبه، با تطبیق برخی روایت ها اسکندر را ذوالقرنین مطرح شده در قرآن یکی بداند.(مجمل التّواریخ و القصص، ۱۳۱۸: ۳۱). درباره ترجمه ی اخبار اسکندر به عربی در تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، تألیف حمزه بن الحسن الاصفهانی روایتی نقل شده از کتاب حبیب بن بهریز مطران الموصلی که آن را از یونانی به تازی نقل کرده است. (حمزه ی اصفهانی، ۱۳۴۰: ۱۲۴) و از آن پس در متون تاریخی اسلامی و برخی آثار ادبی فارسی از اسکندر مانند یک پیامبر یاد شده است. «مهمترین مسأله در شرح احوال اسکندر برای مسلمانان یکی شدن اسکندر با ذوالقرنینی است که در قرآن (کهف، ۸۲-۱۰۰) از او سخن رفته است»
(کیوانی، ۱۳۸۴: ۴۰۳).
فصل پنجم
بررسی و مقایسه ی اسکندر نامه ی نظامی گنجوی و
آیین اسکندری
عبدی بیگ (نویدی ) شیرازی
۵-۱. علل و انگیزه‌های عبدی بیگ شیرازی برای سرودن آیین اسکندری
خمسه ی نظامى پس از وی چنان محبوبیّتى یافت که تا قرن ها بعد بسیاری از شاعران فارسی زبان آن را الگوی منظومه های مشابهى قرار دادند؛ از جمله، پنجمین جزء آن یعنى اسکندرنامه، سخت با استقبال روبرو شد. البتّه،هیچ یک از منظومه سرایان با شرح و بسط نظامى به داستان نپرداختند و غالباً قسمت هایى از آن را برگزیدند و به نظم درآوردند. گروهى از شاعران منظومه هایى به تقلید اسکندرنامه ی نظامى ، ولى نه درباره ی اسکندر سروده اند و پیداست که مستقیماً نظر به سروده ی شاعر گنجوی داشته، و از وی الهام گرفته اند.
نظامی در اسکندر نامه افکار مهمّ اجتماعی، سیاسی و فلسفی خود را تشریح می کند.اثر به دو بخش تقسیم می شود در قسمت اوّلیشرفنامه” از جنگ های اسکندر بحث می شود در قسمت دوّم اقبال نامهبیشتر از مسائل اجتماعی سیاسی و فلسفی گفتگو می شود. قهرمان اصلی اثر اسکندر مقدونی است. لیکن منظور شاعر به نظم آوردن زندگـی شخصـی و جنگ های تجاوزکارانه ی او نیست. اسکندر وسیله ای برای بیان اندیشه های نظامی است. منظور شاعر خلق چهره ی حاکمی است که حکومت ایده آل و سعادتمند را بوجود آورده ، اختلافات ملّی و مذهبی را کنار گذاشته و سعادت و خوشبختی را به ارمغان می آورد.
حشمت الله ریاضی در کتاب «داستان ها و پیام های نظامی گنجوی» می نویسد :
« در آن دوران نام اسکندر به عنوان سمبل نیرو و قدرت افسانه ای در میان خلق های خاور نزدیک معـروف شـده بود. مخصوصاً مشاورت اسکندر با ارسطو بر شهرت اسکندر بیش از پیش افزوده بود. اسکندر که با آرزوی عالی قطع ریشه ی ظلـم از روی زمیـن و سعادتمند نمـودن بشریّت زندگی می کند قهرمانانه در یکی کردن معنویات و علم با شمشیر،موفقیّت به دست می آورد. شاعر این چهره را در مقابل شاهان دروغگو، جاهل و بی تدبیر می گذارد. شاعر با ترسیم تدبیر، عدالت، دانایی و پیروزی در نتیجه ی سعی اسکندر، نفرت خودش را نسبت به بی عدالتی و جنگ های اشغالگرانه ، ظلـم، بی حقوقی و جهـالت که دولت های فئودالی بوجود می آورند نشان می دهد. او از میان تاریکی های قرون وسطی چشمش را به سوی آینده می دوزد و حکومتی را آرزو دارد که سعادت،خوشبختی، امن و آسایش و راحتی برای مردم بیاورد و فکر می کند که چنین حکومتی را حاکم ایده آلی چون اسکندر می تواند به وجود آورد. لیکن در شرایط فئودالیزم این خوشبختی که در اثر آرزوی عالی یک حاکم ایده آل بـه وجود می آید نمی تواند دائمی باشد. شاعـر آن را از تجارب زندگی و از درس های عبرت آمیز تاریخ یاد گرفته بود.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 06:43:00 ق.ظ ]




مقصود از احترام مال مردم، مصونیت اموال آنان از تصرّف و تعدّى است؛ بدین معنا که اولاً؛ تعدّى و تجاوز نسبت به آن‌ها جایز نیست و ثانیاً در فرض وقوع تعدّى و تجاوز، متجاوز، مسؤول و ضامن است.[۳۳۹]
امام باقر(ع) از رسول اللّه(ص) نقل کرده که آن حضرت فرموده است: «سباب المؤمن فسوق، و قتاله کفر و اکل لحمه معصیهوحرمه ماله کحرمه دمه»؛[۳۴۰] یعنى ناسزا گفتن به مؤمن فسق است و جنگ با او کفر است و خوردن گوشت او معصیت است و احترام مال او همانند‌ احترام خون [جان] او است.[۳۴۱]
استدلال به روایت فوق براى اثبات قاعده احترام به عنوان یکى از ادله ضمانات قهریه، متوقف بر آن است که از روایت حکم وضعى استنباط گردد، نه صرفاً حکم تکلیفى. توضیح این که بعضى فقیهان معتقدند روایت فوق فقط در مقام بیان حکم تکلیفى است، یعنى مى‌خواهد بگوید که تصرّف در مال مردم حرام است و بیش از این دلالتى ندارد.
دلیل آنان بر این استنباط، ساختار جمله‌هاى حدیث است. آنان مى‌گویند این حدیث حاوى چهار حکم است که در کنار یکدیگر و همراه با هم بیان شده است پس حکم مورد چهارم، یعنى تصرّف در مال نیز به قرینۀ «سیاق» (ردیف جملات) باید همین‌گونه تفسیر شود.[۳۴۲] بر فرض که حرمت به معنی احترام باشد نه حرمت تکلیفی، معنی حدیث این است که حفظ مال مؤمن از تلف و قرار ندادن آن در معرض از بین رفتن لازم است و این ربطی به ضمان ندارد، اگر مقصود از این حدیث ضمان تلف مال مؤمن بود لازم می‌آمد که چنان‌چه مال کسی ولو به آفت سماوی تلف شود دیگران ضامن این تلف باشند در حالی که این معنی قابل قبول نیست.[۳۴۳]

ج: قاعده لاضرر

روشن است که استیفاء منافع اموال دیگران بدون جبران، موجب ضرر به مالکان است و به حکم این قاعده ضرر در شریعت اسلام وجود ندارد.[۳۴۴]
بر این استدلال، اشکال شده است که ادلّه نفی ضرر، برای اثبات حکم شرعی جعل نشده و تنها برای بیان حکم ضرری نفی شده است. به عبارت دیگر اگر وجود حکمی موجب ضرر کسی شد این حکم منتفی است و قابلیت اجرا ندارد اما اگر در جایی عدم وجود حکم، منشاء ضرر کسی شد، نمی‌شود به استناد این قاعده حکمی را اثبات کرد. بنابراین با این قاعده نمی‌شود حکمی را اثبات کرد بلکه تنها می‌توان حکم ضرری را نفی کرد و نمی‌توان با این قاعده، بر ضمان منافع استدلال کرد و اثبات ضمان، خارج از مفاد این قاعده است.[۳۴۵] گروهی قائل به نظر مقابل هستند و معتقدند که دایره قاعده لاضرر، محدود به رفع احکام و افعال خاص وجودی نیست؛ بلکه در مواردی برای اثبات

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ضمان نیز به قاعده نفی ضرر تمسک شده است و با قبول ضمان زیان زننده، می‌توان به موجب این قاعده، ورود خسارت را بر زیان دیده، مرتفع ساخت.[۳۴۶]
علاوه بر آن این قاعده به این معنی نیست که چنان‌چه کسی از ناحیه حکمی ضرر می‌بیند دیگری باید متحمل ضرر باشد تا او (شخص اول) ضرر نبیند. بنابراین اگر در اثر عدم ضمان منافع مستوفات مالک ضرر می‌بیند مشتری باید ضامن باشد و متحمل ضرر گردد تا او متضرر نگردد. بلکه شاید اشکال شود که اساساً قاعده در مورد منافع، موضوعیت ندارد زیرا منافع به اصطلاح متصرم است یعنی خود به خود تدریجاً از بین می‌رود اعم از آن‌که کسی از آن استفاده بکند یا نکند در این صورت اگر منافع مضمون نباشد مالک متضرر نشده است بلکه قسمتی از اموال که ممکن بود به او برسد، نرسیده است، به عبارت دیگر از بین رفتن منافع از قبیل عدم النفع است نه از قبیل ضرر پس قاعده در امثال این موارد موضوعیت ندارد.[۳۴۷]

د: قاعده اتلاف

این قاعده به این شکل بیان شده است: «مَن اَتلَفَ مالَ الغَیرِ فَهُوَ لَهُ ضامِنٌ»؛ یعنی: هر کس مال دیگرى را تلف کند، ضامن است. گروهی از فقها این عبارت را یک حدیث منقول از معصوم(ع) تلقى کرده‌اند.[۳۴۸] هر چند این عبارت در کتب حدیثى دیده نمى‌شود، ولى از چنان شهرتى برخوردار است و آن چنان مورد استفاده فقها قرار گرفته که در حدیث بودن آن تردیدى باقى نمى‌ماند و در بسیارى نصوص دیگر نیز کلماتى حاکى از مضمون این جمله وجود دارد.[۳۴۹] گروهی از فقها نیز معتقدند که اتلاف، یک قاعده عقلاء است و آن‌چه نزد عقلا اتلاف مال شمرده شود، مشمول این قاعده خواهد بود.[۳۵۰] به مقتضای این قاعده اتلاف مال دیگری بدون اذن صاحب آن از مصادیق تجاوز و تعدّی بر دیگری محسوب و از موجبات ضمان است و چنان‌چه در گذشته اشاره شد منفعت هم مصداق مال است پس استیفاء منفعت مال دیگری مصداق اتلاف مال دیگری است و به حکم این قاعده، موجب ضمان است.[۳۵۱]

ﻫ: سیره عقلاء

سیره قطعی عقلاء حکم می‌کند که اموال مردم نباید هدر رود؛ اگر کسی بر مال دیگری به عنوان غصب و با عناوین دیگری از قبیل غصب استیلاء یافت آن مال را باید با تمام خصوصیاتی که در ارزش مال دخالت دارد از جمله منافعی که از آن مال برده است ضامن است. شارع مقدس هم از عمل به این سیره جلوگیری نکرده است.[۳۵۲]

بند دوم: مستندات ضمان منافع غیر مستوفات

مشهور فقهای امامیه در باب منافع غیر مستوفات قائل به ضمان گیرنده مال هستند.[۳۵۳] بلکه ظاهر حلی در سرایر، ادعای اجماع فقها بر ضمان منافع غیرمستوفات در غصب کرده است، زیرا چنان‌چه در گذشته اشاره شد عقد فاسد نزد اهل تحصیل در ضمان، جاری مجرای غصب است بنابراین ضمان منافع غیرمستوفات در عقد فاسد اجماعی است.[۳۵۴]
قبل از ورود به بحث ضمان منافع غیرمستوفات تذکر این نکته لازم است که بحث در ضمان یا عدم ضمان در منافع غیر مستوفات در صورتی ممکن است که ما در منافع مستوفات قائل به ضَمان باشیم والاّ اگر در مورد منافع مستوفات قائل به عدم ضمان باشیم به طریق اولی منافع غیرمستوفات هم مضمون نخواهد بود.
و اما بحث در ضمان یا عدم ضمان منافع غیرمستوفات، چنان‌چه شیخ انصاری گفته است، در مسأله پنج قول است:
۱ـ ضمان به طور مطلق چنان‌که مشهور گفته‌اند.
۲ـ عدم ضمان به طور مطلق چنان‌که به فخرالمحققین در ایضاح گفته است.[۳۵۵]
۳ـ تفصیل بین صورت علم بایع به فساد عقد و صورت جهل او به فساد و حکم به ضَمان تنها در صورت دوم.[۳۵۶]
۴ـ توقف در صورت علم بایع به فساد.[۳۵۷]
۵ـ توقف به طور مطلق.[۳۵۸]
ایشان سپس ضمن تقویت و منصفانه خواندن قول اخیر، در پایان نظر خویش را این چنین بیان مى‌کند: «قول به ضمان درمنافع غیرمستوفات خالى از قوت نیست.»[۳۵۹]
در نقد و بررسی اقوال باید گفت همان‌طور که در باب ضمان منافع بیان شد تفصیل بین صورت علم و جهل بایع دارای اساس صحیحی نیست زیرا در هر صورت فرقی بین حکم مسأله ندارد بنابراین، قول سوم مردود است. از طرفی توقف را هم نمی‌توان رأی خاص دانست بلکه توقف جز اظهار جهل به حکم چیز دیگری نیست،[۳۶۰] پس تنها به بررسی ادله دو قول اول می‌پردازیم.
در باب ضمان منافع مستوفات به وجوهی استناد شده است که غالباً به همان وجوه یا برخی از آن‌ها برای ضمان منافع غیر مستوفات هم استدلال شده است که در ذیل بحث به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

الف: قاعده علی‌الید

گروهی از فقها که قائل به ضمان منافع غیر مستوفات هستند به قاعده «علی‌الید» استدلال کرده‌اند. البته به حدیث «علی‌الید» اشکالاتی وارد است، از جمله این‌که این حدیث مرسل و سندش ضعیف است؛[۳۶۱] ولى بعضى معتقدند که چون تعداد زیادى از فقها بر اساس آن فتوا داده‌اند، ضعف سند جبران شده و به اصطلاح، این روایت داراى «شهرت فتوایى» است. به نظر این دسته از فقها، هرگاه حدیث ضعیف السند مورد استناد و عمل اصحاب قرار گیرد، ضعف آن نادیده گرفته مى‌شود و این حدیث نیز چنین است.[۳۶۲]
البته حسب تحقیقات انجام شده، جمله فوق در کتب قدماى امامیه چندان مورد استناد قرار نگرفته و اگر گاه ‌و بیگاه در بعضى از آثار دیده مى‌شود، به انگیزه احتجاج علیه مخالفان بوده[۳۶۳] نه آن که بر آن اعتماد شده باشد.
از پیشینیان، فقط ابن ادریس حلى در کتاب سرائر در چند مورد به حدیث فوق تمسک جسته و آن را به طور جزم به رسول اللّه(ص) نسبت داده است. البته این موضوع از ناحیه ایشان بسیار جالب است؛ زیرا آن بزرگوار در اصول فقه از کسانى است که نسبت به حجیت خبر واحد موضع انکار و مخالفت شدید دارد. به هر حال به دنبال ایشان، از زمان علامه حلى استناد به حدیث فوق کاملاً شیوع یافته تا آن‌جا که در عصر حاضر از مشهورات و مقبولات مسلّم محسوب مى‌شود و لذا جبران ضعف سند حدیث، با چنین شهرتى که چندان ردّ پایى از آن در زمان‌هاى دور در میان فقها مشاهده نمى‌گردد جاى تردید است.[۳۶۴]
اما آن‌چه نگرانى را مرتفع مى‌سازد این است که مفاد حدیث از تأسیسات و ابداعات شریعت اسلام نیست، زیرا مدلول قاعده ضمان ید، قبل از هر چیز مطابق بناى عقلا است و حدیث فوق در صورت صحّت از باب تأیید و تشیید بناى عاقلانه مزبور صادر گردیده و فقهاى عظام در موارد مشابه با این‌گونه احادیث بسیار سهل برخورد کرده و به آسانى اعتبار آن‌ها را پذیرفته‌اند. وانگهى درجات فصاحت، بلاغت و شیوایى جمله فوق، ضریب احتمال صدور آن را از رسول خدا(ص) بسیار
قوى‌ و متقابلاً جعلى و ساختگى بودن آن را توسط راوى به مراتب بعید مى‌سازد و این امر، تردید را از خاطر فقیه زدوده، اطمینان خاطر او را فراهم مى‌آورد.[۳۶۵]
و اما در مورد مفاد حدیث بعضى از فقها اظهار عقیده کرده‌اند که این حدیث فقط حکایت از این دارد که مادام که عین باقى است کسى که آن را گرفته ضامن است و باید آن را به صاحبش برگرداند، زیرا «ما»‌ى موصولى که در حدیث آمده، اشاره به مال دارد و ضمیر موجود در «تؤدّیه» هم به مال برمى‌گردد. بنابراین از حدیث بیش از این استفاده نمى‌شود و به استناد آن نمى‌توان گفت که در صورت تلف مال، آخذ ضامن آن است.[۳۶۶]
پاسخ این استدلال روشن است، زیرا گفتیم که متعلق واژه «على» همان چیزى است که تحت استیلا قرار گرفته نه عمل بازگرداندن که صرفاً یک حکم تکلیفى است و به عبارت دیگر، وقتى کسى مال را اخذ مى‌کند، وجود اعتبارى آن مال در ذمه او قرار مى‌گیرد و به اصطلاح ذمه‌اش مشغول مى‌شود و باید از این اشتغال ذمّه برى گردد. پس تا وقتى که عین موجود است باید مسترد شود و اگر تلف شود، مثل یا قیمت آن باید پرداخت گردد. در عرف نیز مشاهده مى‌شود که از ضمان ید مفهوم اخیر استنباط مى‌گردد و به صرف تلف مال، ذمه آخذ برى نمى‌شود، بلکه باید مثل یا قیمت مال تالف را بپردازد.[۳۶۷]
گروهی دیگر از فقها که قائل به عدم ضمان منافع غیرمستوفات در مقبوض به عقد فاسد هستند، معتقدند که استناد به این قاعده با تردید همراه است زیرا اولاً؛ همان‌طور در گذشته بیان شد حدیث از لحاظ سندی ضعیف است و با هیچ چیز قابل جبران نیست ثانیاً؛ با توجه به تذکری که اول بحث داده شد، در باب منافع مستوفات این حدیث دلیل محکمی بر ضمان منافع مستوفات نبود چطور ممکن است در باب منافع غیرمستوفات بتوان ضمان گیرنده مال را ثابت کند؟ ثالثاً؛ بر فرض که قبول کنیم این حدیث شامل ضمان منافع مستوفات می‌شود ولی با این حال باز هم شامل منافع غیرمستوفات نمی‌شود زیرا منافع غیرمستوفات به علت این‌که بالقوه موجود هستن لذا قابل اخذ و قبض نیستند بنابراین قابل استیلاء توسط گیرنده نیست پس چطور موجب ضمان می‌شود؟[۳۶۸]

ب: قاعده احترام

شیخ انصارى به صراحت شمول قاعده ضمان ید را نسبت به منافع نفى مى‌کند. ایشان در مورد ضمان منافع مستوفات به قاعده احترام تمسک مى‌ورزد و براى منافع غیرمستوفات اظهار بى‌دلیلى و تردید مى‌کند.[۳۶۹]
مقصود از احترام مال مردم، مصونیت اموال آنان از تصرّف و تعدى است؛ بدین معنا که اولاً؛ تعدى و تجاوز نسبت به آن‌ها جایز نیست و ثانیاً در فرض وقوع تعدّى و تجاوز، متجاوز، مسؤول و ضامن است. مستندات این قاعده اول بنای عقلاء است بى‌تردید، مفاد این قاعده از احکام امضایى اسلام است، نه تأسیسى؛ چرا که زندگى عقلا و خردمندان بر این امر بنیاد گردیده و براى هیچ کس جاى انکار نیست. مستند دیگر این قاعده، سه روایت است، ولی استناد به این سه روایت مشروط بر این است که مدلول آن‌ها احکام وضعی یا ضمان باشد نه احکام تکلیفی و البته این گروه از فقها معتقد هستند که این سه روایت به سیاق ظاهر دلالت بر احکام وضعی دارند.[۳۷۰]
قائلین به عدم ضمان منافع غیر مستوفات به قاعده احترام اشکال وارد کرده‌اند، ایشان معتقدند همان‌طور که در باب مستندات ضمان منافع مستوفات بیان شد این حدیث تنها بر وجوب حفظ مال مؤمن از تلف دلالت دارد نه ضمان، بنابراین در مورد منافع غیرمستوفات هم نمی‌تواند دلیلی بر ضمان باشد.[۳۷۱]

ج: قاعده لاضرر

گروهی از فقها که برای اثبات ضمان منافع غیرمستوفات به این قاعده استدلال کرده‌اند معتقدند که دایره قاعده لا ضرر، محدود به رفع احکام و افعال خاص وجودی نیست؛ بلکه در موادی برای اثبات ضمان نیز به قاعده نفی ضرر تمسک شده است و با قبول ضمان زیان زننده، می‌توان به موجب این قاعده، ورود سارت را بر زیان دیده، مرتفع ساخت.[۳۷۲]
این حدیث نیز از حیث دلالت بر ضمان منافع غیر مستوفات مردود است زیرا اولاً؛ حکم به ضمان قابض یک حکم ضرری است که با حکم عدم ضمان که یک حکم ضرری علیه مالک است، متعارض است. ثانیاً؛ دانسته شد که قاعده لا ضرر حکم ضرری را نفی می‌کند نه این‌که حکم غیرضرری (ضمان) را اثبات کند. بنابراین به این حدیث هم نمی‌شود استدلال کرد.[۳۷۳]

د: قاعده اتلاف

دانسته شد که اتلاف مال غیر و لو تفویت منافع را نیز شامل می‌شود ولی تفویت منافع تنها بر استیفاء منافع صادق است و یا اگر بر وفات منافع هم صادق باشد چنان‌که قبلاً اشاره شد بر فوات منافعی صادق است که به قابض مستند باشد یعنی قابض مال را طوری تصرّف کرده باشد که مالک نتواند در آن تصرّف کند مثل این‌که مشتری اتومبیلی را که به بیع فاسد خریده در گاراژ خود پارک کرده و از این طریق مانع شود از این‌که مالک آن را تصرّف کند اما اگر فوت منافع به قابض مستند نباشد مثل این‌که مشتری اتومبیل را در همان‌جا که خریده است رها کندو برود ولی مالک با این‌که می‌تواند در ماشین تصرّف کند، تصرّف نکند و منافع آن فوت شود، در این صورت به یقین قاعده اتلاف بر آن صادق نخواهد بود و مورد بحث هم همین صورت است.[۳۷۴]

ﻫ: سیره عقلاء

قائلین به ضمان با استناد به سیره عقلاء معتقدند که سیره قطعی عقلاء حکم می‌کند اگر کسی بر مال دیگری به عنوان غصب و با عناوین دیگری از قبیل غصب استیلاء یافت آن مال را باید با تمام خصوصیاتی که در ارزش مال دخالت دارد از جمله منافعی که از آن مال برده است ضامن است. شارع مقدس هم از عمل به این سیره جلوگیری نکرده است.[۳۷۵]
ولی گروهی که قائل به عدم ضمان هستند معتقدند که سیره هم تنها در مورد منافع مستوفات است نه در مورد منافعی که بدون استیفاء فوت شده باشد.[۳۷۶]

گفتار دوم: مستندات ضمان منافع در فقه عامّه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ق.ظ ]




میوپاتی Bethlem

VII

رشته های آویزان کننده در محل اتصال درم و اپیدرم

اپیدرمولیزیس بولوزای دیستروفیک

IX

غضروف، دیسکهای بین مهره ای

دیسپلازی های متعدد اپی فیزیال

XVII

کلاژن سراسر غشایی در سلول های اپیدرمال

اپیدرمولیزیس بولوزای خوش خیم منتشر اتروفیک

XV و XVIII

کلاژن های تشکیل دهنده اندوستاتین ،‌سلول های اندوتلیال

سندرم Knobloch(کلاژن نوع XVIII)

کلاژن ها از یک مارپیچ سه گانه متشکل از سه زنجیره پلی پپتید آلفا تشکیل می شوند که دارای توالی تکراری gly-x-y هستند در حال حاضر ۲۷ نوع مختلف کلاژن توسط ۴۱ ژن رمزگشایی می شوند که در حداقل ۴ کروموزوم پراکنده هستند. (جدول ۲-۲) انواع III,II,I XI,V, کلاژن های بینابینی یا رشته ای هستند و فراوان ترین انواع را تشکیل می دهند. نوع IV غیر رشته ای (بجای رشته تشکیل صفحه می دهد) و همراه با لامینین جزء اصلی BM را تشکیل می دهد. دیگر کلاژن ها ممکن است تشکیل شبکه توری شکل دهند و می توانند به عنوان لنگرگاهی در محل اتصال اپیدرم و درم، غضروف، و دیواره رگ های خونی عمل کنند.
کلاژن رشته ای از پروکلاژن ساخته می شود؛ پروکلاژن یک مولکول پیش ساز است و از پره پروکلاژن مشتق می شود که از ژن های کلاژن رونویسی می گردد.پس از هیدروکسیلاسیون بقایای پرولین ولیزین و گلیکوزیلاسیون لیزین، سه زنجیره پروکلاژن به ترتیبی قرار می گیرند که مارپیچ سه گانه را می سازند(شکل ۲-۵). پروکلاژن از سلول ترشح می شود و توسط پروتئازها شکسته می شود تا واحد پایه رشته ها را تشکیل دهد. تشکیل کلاژن رشته ای با اکسیداسیون بقایای لیزین و هیدروکسی لیزین خاص توسط یک آنزیم خارج سلولی به نام لیزیل اکسیداز همراه است. این اتفاق سبب اتصال متقاطع بین زنجیره های مولکول های مجاور، و لذا پایداری این ساختمان می گردد، که از ویژگی های کلاژن است. اتصال متقاطع ، مسئول اصلی قدرت کششی کلاژن است. ویتامین C برای هیدروکسیلاسیون پروکلاژن لازم است، این نیاز التیام ناکافی زخم در اسکوروی‌(Scurvy) را توضیح می دهد. اختلالات ژنتیکی در تولید کلاژن موجب بسیاری از سندرم های ارثی می شود، از جمله اشکال مختلف سندرم اهلر ـ‌دانلوس و استئوژنز ایمپرفکتا.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شکل ۲- ۵ مراحل کلاژن سازی
الاستین، فیبریلین و رشته های الاستیک :
بافت هایی همچون رگ های خونی، پوست، رحم و شش برای عملکرد خود نیاز به انعطاف پذیری دارند. اگرچه قدرت کششی توسط پروتئین های خانواده کلاژن تامین می شود، اما توانایی این بافتها در بازگشت به حالت اول به وسیله رشته های الاستیک به وجود می آید. این رشته ها می توانند چندین برابر طول خود کشیده شوند و پس از رفع کشش به اندازه ابتدایی خود بازگردند. از نظر ریخت شناسی، رشته های الاستیک از یک هسته مرکزی متشکل از الاستین که توسط یک شبکه محیطی از میکروفیبریل ها احاطه شده است، تشکیل می گردد. مقادیر قابل توجهی الاستین در دیواره رگ های خونی بزرگ مانند آئورت، و در رحم، پوست و لیگامان ها وجود دارند. شبکه میکروفیبریلی محیطی که هسته را احاطه می کند عمدتا از فیبریلین، یک گلیکوپروتئین مترشحه ۳۵۰ کیلو دالتونی تشکیل می شود که یا به تنهایی یا همراه بادیگر اجزاء ECM وجود دارد. میکروفیبریل ها به عنوان چارچوبی برای رسوب الاستین و قرار گیری رشته های الاستیک عمل می کنند. اختلالات ارثی در فییبریلین سبب تشکیل رشته های غیرطبیعی الاستیک در یک بیماری خانوادگی نسبتا شایع به نام سندرم مارفان می شود که با تغییرات دستگاه قلبی عروقی(دیسکسیون آئورت) و دستگاه اسکلتی همراه است. (۱۳)

تاریخچه لیزر

اولین بار نظریه گسیل القایی (نشر برانگیخته و تقویت نور) در سال ۱۹۱۷ توسط Albert Ainshtan «آلبرت اینشتن» پیشنهاد گردید که همین تئوری بعدها پایه و اساس لیزر قرار گرفت. Laser مخفف عبارت Light Amplification by Stimulated Emission of Radiation به معنای تقویت نور بوسیله گسل القایی تابش می باشد . در سال Maiman 1960 اولین دستگاه لیزر را با بهره گرفتن از کریستال یاقوت ساخت پس از مدت کوتاهی در سال ۱۹۶۰ پروفسور علی جوان دانشمند پرافتخار ایرانی کارآیی تحریک الکترونی را برای فعال کردن گازها کشف کرد این تحقیقات منجر به ایجاد لیزر هلیوم- نئون گردید که اولین لیزر گازی در ناحیه مادون قرمز و شروع و اساس لیزرهای گازی بود. (۱۴)
تحقیقات اولیه استفاده از لیزر در دندانپزشکی بر روی بافت‌های سخت دندانی بود. در ابتدا چنین تصور می‌شد که می‌توان از لیزر به عنوان فرز یا متّه دندانپزشکی «Drill» و هندپیس جهت تراش دندان، برداشتن مینا، عاج، پوسیدگی‌های دندان و ایجاد حفره در دندان استفاده نمود ولی نتایج حاصل چندان امیدوار کننده نبود، چون اگر لیزر بتواند مینا و عاج دندان را که بافت سخت است بتراشد و بردارد مطمئناً آسیب‌های حرارتی در پالپ دندان و بافت‌های پریودنتال خواهد داشت.
اگر چه لیزر در پزشکی و جراحی دهان در ارتباط با بافت‌های نرم توانسته جای چاقوی جراحی با بیستوری «Scalpel» را بگیرد و سازمان غذا و داروی امریکا «FDA» (Food and Drug Administration) در ۱۰ مه ۱۹۹۰ کاربرد لیزرها در بافت‌های نرم دهان را مورد موافقت قرار داد و اعلام نمود که از لیزرها می‌توان در برخی از اعمال کلینیکی دندانپزشکی در بافت نرم مانند ژنژیوکتومی، ژنژیوپلاستی، بیوپسی، جراحی و برداشتن ضایعات نسج نرم استفاده نمود. ولی هنوز سازمان غذا و داروی امریکا «FDA» و جامعه دندانپزشکی امریکا (Food and Drug Administration) استفاده از لیزرها در بافت سخت و کلسیفیه دندانی که اثرات حرارتی دارند اجازه نداده است و تحقیقان در این باره ادامه دارد. (۱۵و ۱۴)
فیزیک لیزر
در یک اتم به حالت آزاد و خنثی، هسته از پروتون‌ها و نوترون ها تشکیل شده است و الکترون ها به تعداد مساوی با پروتون ها، هسته را احاطه کرده‌اند. الکترون ها در سطوح انرژی مختلفی قرار دارند و در حالت معمول تعداد الکترون های موجود در هر سطح ثابت می‌باشد. نور یا نشر تابش الکترومغناطیس زمانی تولید می‌شود که الکترون از سطح انرژی بالاتر(Ea) به سطح انرژی پایین‌تر (Eb) منتقل شود که در این صورت فرکانس فوتون تابش شده از رابطه زیر بدست می‌آید:
Ea-Eb=h.f
h ضریب ثابت پلانک(Js ۳۴-۱۰×۶۶/۶h=) و f فرکانس فوتون تابش شده می‌باشد.
انتقال الکترون به سطوح انرژی متفاوت، رنگهای متفاوتی از فوتونها را ایجاد می‌کند.(۱۵) پرتوی لیزر نیز شکل خاصی از انرژی نورانی و در واقع نوعی از انرژی الکترومغناطیس می‌باشد.
قبل از توضیح بیشتر راجع به لیزر لازم است شرحی بر بعضی از اصطلاحات فیزیکی داشته باشیم.
دو نوع نشر تابش به وسیله اتم امکان‌پذیر است: نشر خودبخودی و نشر برانگیخته.
نشر خودبخودی (Spontaneous emission): هنگامی که یک اتم برانگیخته به طور خودبخود به سطح انرژی پایین خود رود و یک فوتون نوری آزاد کند،‌نشر خودبخودی ایجاد می‌شود
نشر برانگیخته (Stimulated emission): هنگامی که یک اتم برانگیخته شده، توسط یک فوتون نوری همسان با فوتون تحریک‌کننده اولیه بمباران شود، با آزاد شدن دو فوتون نوری که دقیقاً در یک فاز می‌باشند، اتم به سطح انرژی پایین‌تر می‌رود و بدین ترتیب نشر برانگیخته ایجاد می‌شود
جذب تابش(Absorption): هنگامی که یک اتم مورد تابش فوتونی با فرکانس f قرار گیرد که فرکانس آن خیلی نزدیک به فرکانس تابش اتمی باشد: در این صورت احتمال معینی وجود دارد که اتم، فوتونهای برخوردی را جذب کرده و از سطح انرژی پایین(Eb) به سطح انرژی بالاتر(Ea) برود.
تراکم اتمی معکوس(Population inversion): یک فوتون انرژی با احتمال یکسان می‌تواند از سطح انرژی بالا(Ea) به سطح انرژی پایین(Eb) یا برعکس، تغییر مکان پیدا کند. هرگاه در یک سیستم اتمها با سطح انرژی پایین(n1) نسبت به اتمها با سطح انرژی بالا(n2) دارای تراکم اتمی بیشتری باشند(n1>n2) پدیده جذب غالب خواهد بود. برعکس اگر اتمها با سطح انرژی بالا(n2) نسبت به اتمها با سطح انرژی پایین(n1) دارای تراکم اتمی بیشتری باشند.(n2>n1) تابش برانگیخته غالب خواهد بود و پدیده تقویت (amplification) را سبب می‌شود. در این پدیده شار فوتونها در عبور از محیط افزایش می‌یابد. (شار فوتون عبارتست از تعداد فوتونها در سانتیمتر مربع). این مسئله اساس پیدایش لیزر می‌باشد. سیستمی که در آن چنین پدیده‌ای حاصل می‌شود بنام مدیوم لیزر(laser medium) و شیوه‌ای که طی آن پدیده فوق صورت می‌گیرد پمپاژ (pumpage) گویند.
دستگاه لیزر متشکل از اجزاء زیر می‌باشد:
۱- مدیوم لیزر(Laser medium)
منبع اولیه مولکولهای برانگیخته می‌باشد(۱۶). بسته به اجزاء ساختمان مدیوم، طول موجهای لیزر مشخص می‌شود(۱۷ و ۱۸ ). این محیط می‌تواند جامد (مثل لیزر Ruby)، مایع(مثل لیزر Dye)، و گاز (مثل لیزر CO2) باشد. براساس مدیوم، لیزر رنگهای متفاوتی داشته و هر یک کاربرد خاصی در علوم مختلف دارند.(۱۸)
۲- محفظه تشدید کننده (Resonator tube)
این محفظه مدیوم لیزر را دربرمی‌گیرد و انتشار فوتونها بین دو آینه موازی یکدیگر در دو انتهای آن انجام می‌گیرد که در حین انتشار، اتمهای مدیوم را تحریک می‌کنند. یکی از آینه‌ها کاملاً منعکس کننده و دیگری نیمه ترانسپرنت می‌باشد که پرتوی لیزر نهایتاً از آینه اخیر خارج و ساطع می‌شود. (۱۶ و ۱۸ و ۱۹)
۳- منبع انرژی (Power source)
منبع انرژی مدیوم لیزر را پمپاژ می‌کند و انرژی لازم برای شروع عمل را تأمین می‌کند. این منبع انرژی می‌تواند مکانیکی، شیمیایی یا نوری باشد. (۱۸)
خواص لیزر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ق.ظ ]




شکل (۲-۱۰)محرک های نوآوری (مقیمی،۱۳۴:۱۳۸۵)
۲-۲-۱۰) عوامل تسهیل کننده نوآوری خدمات
آنچه که مهم است درک اهمیت نوآوری به عنوان یک رویکرد راهبری در فعالیت های سازمانی و اجتماعی است. ولی باید توجه داشت که به سادگی در عمل اتفاق نمی­افتد و توسعه نمی­یابد. به منظور دستیابی به محیط کاری با ارزش­های نوآوری و خلاقیت که ارزش ساز و بهره ور باشد شناسایی عواملی که نوآوری را تسهیل می کنند و یا مقاومت در برابر تغییر و نوآوری را باعث می شوند بسیار حایز اهمیت است.
از دید پارکینسون، یکی از مهمترین عوامل تسهیل کننده ی نوآوری خدمات در سازمان­ها ساختار متناسب با اهداف در سازمان مربوطه است. به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که ساختار سازمانی در سازمان های مورد مطالعه باید از انعطاف و چابکی لازم در پذیرش تغییر و انطباق با شرایط برخوردار باشد. یکی از نویسندگان از دید تامپسون نقل می کند که سازمان سلسله مراتبی بروکراسی در مدل ماکس وبر[۲۸] قادر نیست که به نیازهای نوآوری پاسخ دهد، و به این ترتیب روند فرایند نوآوری و تغییر را دچار کندی می سازد. به نظر می­رسد که مهمترین دلیل در این دیدگاه مطلق بودن ضوابط، رویه ها و ارتباطات در ساختارهای مبتنی بر نظام اداری است. تافلر[۲۹] نیز بر این اعتقاد است که منازعات ناشی از قدرت در نظام اداری تغییرات را که نیاز به تصمیم ­گیری های سریع دارد دچار کندی می­سازد. یکی از مهمترین ابعاد ساختار سازمانی دستگاه های موفق اعلام شده دفت نیز عدم تمرکز به منظور تشویق به نوآوری و خلاقیت است.به نظر می­رسد که در این مورد معرفی ساختار ارگانیک یا پویا در سازمان برای مشارکت بیشتر کارکنان انجام شده است (ایران نژاد پاریزی،۶۷:۱۳۸۶). از دیگر عوامل تسهیل کننده نوآوری خدمات ایجاد یک نظام رسمی در ارائه پاداش و تشویق به منظور تقویت نوآوری و روند آن است. معمولا سازمان­های نوآور هم به موفقیت­ها وهم به شکست­ها پاداش می­ دهند. همچنین اجرای دوره های آموزشی ویژه در اشاعه نوآوری موثر خواهد بود. استفاده موثراز نظام های اطلاعاتی مدیریت، و ارتقاء ظرفیت­های مدیری از طریق مبادله تجارت با سازمان­های پیشرو نیز می ­تواند در توسعه و گسترش فضای نوآوری و ابداع در سازمان­ها اثربخش باشد. بالاخره، استقرار جو سازمانی باز و آزاد در سازمان، توجه به نیازهای زندگی و آینده کارکنان، و سعی در ارضاء آن­ها، ارتباطات شفاف، تشکیل گروه ­های کاری منسجم به منظور انجام وظایف به شکل هم افزا، اطلاع رسانی اثربخش به تمام کسانی (ذینفع­ها) که به هر صورت از عناصر مهم در انتقال سازمان از یک دستگاه منفعل به سازمانی نوآور هستند(کارکنان، مدیریت، مشتریان/ ارباب رجوع، رقبا، پشتیبانی کننده­ها، دولت و تمامی سیاست گذاران)، و در نهایت دسترسی آسان به منابع کلیدی از عمده عوامل مهم در خصوص افزایش نوآوری سازمانی هستند(شجاعی، ۱۳۹۱)

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۲-۱۱) هفت بعد استراتژی نوآوری خدمات
ابعاد استراتژی نوآوری خدمات شامل (امیریان زاده،۱۳۹۱):

    1. مدیریت کردن فرایند نوآوری: ائتلاف استراتژی های سنتی و غیر سنتی سازمان مدنظر می باشد.
    1. تنظیم استراتژی: استراتژی باید حمایت گر باشد.
    1. دوراندیشی صنعت: انحرافات نوظهور مشخص شود.
    1. بینش(بصیرت) مشتری: نیازهای مشخص و نامشخص مشتری معین شود.
    1. تلفیق صلاحیت و تکنولوژی: از طریق بسط دارایی ها و نقاط اهرمی، با بهره گرفتن از تلفیق تکنولوژی و صلاحیت های لازم.
    1. آمادگی سازمانی: سازمان باید توانایی عمل کردن و آمادگی لازم را داشته باشد.
    1. نظم اجرایی: از طریق مدیریت بر فرآیندها از ابتدا تا انتها

و در نهایت از طریق تسهیل سازی ارتباطات میان ادراکات بیرونی و توانایی های درونی، نوآوری بیشتری به وجود می آورد.

۲-۲-۱۲) فرایند بکارگیری نوآوری خدمات
کوزماسکی[۳۰] فرایند بکارگیری نوآوری محصول را به پختن کیک تشبیه می کند در صورت وجود دستور پخت مناسب، انجام نوآوری چندان سخت نخواهد بود. وی بر این عقیده است عمده ترین مشکل مدیران این است که اطلاع دقیقی از دستورالعمل اجرای نوآوری و یا همان راهنمای پخت کیک نوآوری ندارند. به نظر وی، مراحل پخت این کیک شامل گام های زیر است:
۱٫کار با یک مدیر عامل (CEO) که به نوآوری اعتقاد زیادی دارد، خوش بین است و ابتکار در سازمان است آغاز کنید، سپس یک مسئول ارشد نوآوری را که توانایی هدایت، برنامه­ ریزی و تفکر عملیاتی در حوزه نوآوری دارد انتخاب کنید. در گام بعد، اقدام به توسعه محصول جدید(خدمات) کنید. اکنون فرایند توسعه نوآوری آماده است.
۲٫در مرحله دوم، نسبت به ایجاد تیم­های کاری اقدام کنید. در این مرحله همچنین باید نسبت به طراحی سیستم پاداش مناسب جهت تشویق این تیم ها نیز اقدام کنید. علاوه بر این، مجموعه ای ارزشها و هنجارهای عملیاتی را جهت کسب تعهد و هدایت درونی افراد وضع نمایید.
۳٫مخلوط حاضر باید به مدت پنج سال بجوشد. در این گام، میزان شور و اشتیاق تیم­های کاری جهت ادامه فرایند باید به صورت مداوم مورد سنجش قرار گیرد. در واقع بدین ترتیب می توان مخلوط حاضر را بر هم زد. در این مرحله همچنین باید دقت کافی مبذول شود تا این مخلوط خمیر کیک نوآوری نسوزد و دمای آن نیز تا حد خاصی حفظ شود. علاوه بر این، با بهره گرفتن از سیستم ارزیابی که از قبل طراحی شده است، باید اقدام به ارزیابی میزان موفقیت برنامه نوآوری کرد.
۴٫حتما قبل از اینکه اولین کیک را از روی اجاق بردارید، خمیر کیک دوم را آماده کنید.
۵٫کیک نوآوری اکنون آماده است و می­توانید آن را برای صدها هزار سهام دار، کارمند و مشتری- کلیه ذی نفعان سازمان، سرو کنید (باقری، ۱۳۹۱).
بخش سوم
ساختار سازمانی
۲-۳-۱) مقدمه
با ورود به عصر دانش، سازمان­ها باید منعطف­تر و انطباق پذیرتر شوند تا فرصت­ها را در محیط پویا شکار کنند. عصری که در آن زندگی می­کنیم، به تعبیری عصر سازمان­ها نام دارد. در این دوره پیرامون ما را سازمان­های بزرگ و کوچک احاطه کرده است. بیش­ترین بخش از نیازهای متفاوت ما توسط سازمان­ها برآورده می­شوند. امروزه سازمان­های اجتماعی به عنوان یکی از متنوع­ترین و پیچیده­ترین نظام­ها هستند. به خاطر این موضوع شناخت علمی این پدیده احتیاج به تجزیه و تحلیل ابعاد متفاوت ساختاری آن­را می­طلبد (رحمان­زاده، ۱۳۸۲،۷۷). در واقع می­توان زمانی نسبت به یک سازمان شناخت پیدا کرد که ساختار سازمانی و کارکردهای مختلف آن­را مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار دهیم. درک سنتی از ساختار سازمانی در تحقق توسعه سازمانی در مواجه با چالش­ها و تقاضاهای جدید شکست می­خورد. درعین حال، برای شکل­دهی و ترسیم شکل­های جدید ساختار که باید به خواسته­ های محیط­های دانش­محور پاسخ دهند به ابعاد دیگری نیاز دارند. سیر تکامل ساختاری نشان می­دهد که در محیط پویا، ساختار سازمانی باید باز نه خشک، عاطفه محور نه عقلانیت محور، تعامل محور نه انسجام محور، منعطف، موقتی و اعتماد محور و نه رسمیت محور باشد (هجرتی،۱۳۹۳). اگرچه مفهوم ساختار سازمانی یک حقیقت است و بر هر کسی در سازمان اثر می­ گذارد و همه به نوعی با آن سروکار دارند، ولی کم و بیش مفهومی انتزاعی است، سنگ زیرین ساختار، نقش­های افراد در سازمان و الگوی روابط میان نقش­ها، می­باشد (Stoelwinder- Abernethy, 2012 ).
۲-۳-۲) تعاریف و مفاهیم ساختار سازمانی
ساختار سازمانی، تجلی تفکر سیستمی است. سازمان مرکب از عناصر، روابط بین عناصر است و ساختار به عنوان یک کلیت است که یک واحد را تشکیل می­دهد (Ahmed, 2013). به گفته بانگ (۱۹۷۹) ساختار، ترکیب اعلی از روابط بین عناصر سازمانی است که فلسفــه وجودی فعالیت سازمانی را شکل می­دهد. نگاه سیستمی سازمان به ساختار نشان می­دهد که ساختار مرکب از عناصر سخت از یک طرف و عناصر نرم از طرف دیگر است. در انتهای بعد سخت، عناصر ملموسی نظیر گروه­ ها و واحدهای سازمانی سلسله مراتبی قرار دارند. روابط بین این واحدها و گروه­ ها تجلی عنصر نرم در ساختار سازمان است. در انتهای بعد پیوستار نرم، قضاوت افراد سازمانی نسبت به ساختار قرار دارد. ساختار را میتوان انتظارات موجود از هر نقش و ارتباط میان آن­ها دانست. این نقش­ها اغلب بوسیله شرح پست­ها و شرح شغل­ها و اسناد مکتوب که حوزه مسؤلیت و دامنه فعالیت هر شغل را مشخص می­ کنند، جنبه قانونی می­یابد (Robey et al,2012).
هرجا که سخن از سازمان است، ساختار در پی آن آمده است و هر جا سازماندهی است، ساختاردهی مدنظر است. گری دسلر در کتاب ” مبانی مدیریت خود” در بحث سازماندهی اینگونه بیان می کند که ” فرایند سازماندهی ، تقسیم کار ضروری است بین واحدها و مشاغل مشخص برای تحقق هدف معین وایجاد هماهنگی برای اطمینان از اینکه این واحدها و مشاغل متناسب با هم عمل می کنند” . اما هنری مینتزبرگ تقریبا همین تعریف را برای ساختار می ­آورد آن­جا که می­گوید : ” ساختار یک سازمان را می­توان مجموعه راه ­هایی دانست که طی آن فعالیت­های سازمان به وظیفه­های شناخته شده تقسیم و میان این وظیفه­ها هماهنگی تآمین می­ شود” Farhang et al ,2012)). دکتر رضائیان در کتاب (( اصول مدیریت)) طبق گفته دانشمندی این­گونه می­گوید که ” ساختار سازمانی حاصل فرایند سازماندهی است و عبارتست از : سیستم روابطی که بطور غیررسمی شکل گرفته و بطور رسمی تصویب شده است و حاکم بر فعالیت­های افرادی است که برای کسب اهداف مشترک به هم وابسته­اند ” (رضاییان،۶۳،۱۳۸۳). ریچارد دفت ساختار سازمانی را در چارت سازمانی منعکس می داند چرا که در چارت سازمان مجموعه کاملی از فعالیت­های اساسی و فرایند در یک سازمان بصورت ظاهری قابل رؤیت است .
ساختار سازمانی، راه یا شیوه‌ای است که به‌وسیله آن، فعالیت‌های سازمانی تقسیم، سازمان‌دهی و هماهنگ می‌شوند(طهماسبی، ۱۳۸۷، ۵۷). سازمان‌ها ساختارهایی را به‌وجود می‌آورند؛ تا فعالیت‌های عوامل انجام کار را هماهنگ کرده و اعمال اعضا را کنترل نمایند. ساختار سازمانی در نمودار سازمانی نمایان می‌شود. نمودار سازمانی نیز یک نماد قابل رؤیت از کل فعالیت‌ها و فرایندهای سازمان است (اعرابی،۱۳۸۵،۱۵).
ساختار سازمانی تصریح می­ کند که وظایف چگونه تخصیص داده شوند، چه کسی به چه کسی گزارش بدهد و ساز­وکارهای هماهنگی رسمی و هم­چنین الگوهای تعاملی که باید رعایت شوند کدامند؟ ساختار سازمانی عبارت است از سیستم روابطی که به طور غیررسمی شکل گرفته و به­ طور رسمی تصویب شده و حاکم بر روابط و فعالیتهای افرادی است که برای کسب اهداف مشترک به هم وابسته­اند(Kortman, 2012). ساختار سازمانی کارها را به صورت رسمی، تقسیم، گروه­بندی و هماهنگ می­ کند(رضاییان،۳۰۲:۱۳۸۳) و مجموعه روابط مشخص میان واحدها و بخش­های مدیریت در یک سازمان و مسئولیت­های مشخص هر یک از واحدها و بخش­ها را نشان می­دهد(Baird et al,2012) و بوسیله نمودار سازمانی نشان داده می­ شود. ساختار سازمانی صحیح موجب می­ شود تا هر فرد براساس نظر شخصی اقدام نکند بلکه در چارچوب اهداف سازمانی گام بردارد و در نهایت سبب می­ شود تا کارکنان با شرایط تدوین شده سازمان خود را منطبق سازند. و در نهایت سبب می­ شود تا کارکنان با شرایط تدوین شده سازمان خود را منطبق سازند(Hall et al, 2010). ساختار سازمانی شکل منظمی از نقش­ها، روش­ها، مکانیزم کنترل، قدرت و فرایند تصمیم ­گیری است. ساختار سازمانی تحت نفوذ عواملی مانند موقعیت، اندازه و عمر شرکت قرار می­گیرد(رحمان­زاده،۷۷:۱۳۸۲).
۲-۳-۳) ابعاد ساختار سازمانی
در تعیین ابعاد ساختاری،‌ عوامل زیادی را شمرده­اند و این عوامل با توجه به دید و نگرش اندیشمندان دارای تنوع زیادی است. شاین(۱۹۸۸،۱۹۷۱) در مطالعه­ ای سه بعد را به شرح زیرمعرفی نمود:

    • بعد سلسله مراتبی: رتبه ­های نسبی واحدهای سازمانی را به طریقی مشابه نمودار سازمانی نشان می­دهد.

بعد کارویژه­ای: انواع مختلف کارهایی را نشان می­دهد که در سازمان باید انجام شود.
– بعد شمولیت و مرکزیت: میزان دوری یا نزدیکی هر فردی در سازمان به هسته مرکزی سازمان را نشان می­دهد.
ترکیب صحیح این ابعاد، صرفاً ساختار رسمی را نشان می­دهد که عمدتاً در نمودار سازمانی متجلی می­ شود.
از سویی دیگر می­توان به عواملی نظیر اجزای اداری، استقلال، تمرکز، پیچیدگی، تفویض اختیار، تفکیک، رسمیت، تلفیق، حرفه­ای گرایی، حیطه نظارت، تخصص گرایی، استاندارد سازی و تعداد سطوح سلسله مراتب عمودی اشاره کرد که اکثر نظریه پردازان سازمانی از میان آنها روی سه بعد؛ تمرکز، رسمیت و پیچیدگی اتفاق نظر دارند. ابعاد ساختاری بیانگر ویژگی­های درونی سازمان هستند و شدت یا ضعف هر کدام از این سه بعد در شکل­ گیری کلی ساختار سازمانی مؤثر است (اعرابی،۱۶:۱۳۸۵). لازم به ذکر است که عوامـل فوق الذکر بطور مستقیم یا غیرمستقیم در این سه بعد مستتر هستند و عدم توافق اندیشمندان روی این عوامل از نحوه تعاریف عملیاتی آنان نشأت می­گیرد(فیضی،۱۳۸۶،۵۲-۵۸).
الف) پیچیدگی
پیچیدگی درجه­ای از تخصصی کردن افراد برحسب متخصصین شغلی در داخل سازمان است و ممکن است بوسیله­ی تعداد مکان­هایی که کار در آن­جا انجام می­ شود، تعداد مشاغلی که انجام می­ شود و تعداد سلسله مراتبی که وظایف مختلف را انجام می­ دهند، تعریف و اندازه ­گیری شود(Hall et al, 2010).
پیچیدگی، مشکلات کنترل و هماهنگی را افزایش می­دهد و سازمان برای حفظ موقعیت خود در مقابل رقبا باید نوآوری را افزایش دهد(فیضی،۲۸:۱۳۸۶).پیچیدگی حاصل عدم اطمینان محیطی است و در فرایندی چرخشی، محیط پیچیده و متغیر موجب افزایش عدم اطمینان محیطی می­ شود،‌ با افزایش پیچیدگی و تنوع در محیط، سازمان برای تطبیق با آن، در خود پیچیدگی ایجاد می­ کند. سازمانی که به طور همزمان دارای سطوح سلسله مراتب زیاد­(تفکیک عمودی)، حیطه­ی نظارت گسترده­(تفکیک افقی) و مکان­های جغرافیایی چندگانه باشد، بسیار پیچیده است(رابینز،۸۱:۱۳۸۹).
* تفکیک افقی: به درجه­ای از تفکیک بین واحدها براساس افراد،‌ کاری که انجام می‌دهند و تحصیلات و آموزشی که دارند،‌ دلالت می­ کند.به عبارتی این نوع تفکیک، به‌میزان تفکیک بین واحدهای سازمانی، براساس موقعیّت اعضای سازمان، ماهیّت وظایف آن‌ها و میزان تحصیلات و آموزش‌هایی که فراگرفته‌اند، اشاره می کند(رابینز،۸۱:۱۳۸۹). وقتی سازمان به دانش و مهارت­ های تخصصی زیادی نیاز دارد، پیچیدگی افزایش می­یابد، ارتباطات بین افراد مشکل شده و هماهنگی مشکل­تر می­ شود(فیضی،۲۸:۱۳۸۶). تخصصی کردن مشاغل این معضل را شدت می­بخشد. افزایش هر کدام از دو نوع شناخته شده تفکیک افقی- تخصص­گرایی و تقسیم سازمان به بخشهای مختلف- موجب افزایش پیچیدگی می­ شود(رابینز،۸۱:۱۳۸۹).
* تفکیک عمودی: به عمق ساختار دلالت دارد و افزایش این نوع تفکیک، تعداد سطوح سلسله مراتب را افزایش می­دهد( الوانی،۳۱۲:۱۳۸۷). سلسله مراتب زیاد، فاصله بین مدیریت عالی با عملیات واقعی و هم­چنین تحریف ارتباطات را افزایش می­دهد و هماهنگی بین تصمیمات پرسنل مدیریتی و نظارت بر عملیات را برای مدیریت عالی مشکل می­سازد. تفکیک افقی و عمودی وابسته به هم هستند، افزایش تخصص­گرایی وظایف هماهنگی را افزایش می­دهد و افزایش نیاز به هماهنگی موجب تفکیک عمودی می­ شود(رابینز،۸۱:۱۳۸۹).در تقسیم کار عمودی، سه موضوع قابل تأمل باید مد نظر قرار گیرد:
– تعداد سطوح سازمانی مورد نیاز در سلسله مراتب سازمانی؛ به این ترتیب بر حسب تعداد سطوح سازمانی، ممکن است شکل هرم سازمانی، به‌صورت “تخت”، “متوسط” یا “بلند” در بیاید؛
– حیطه نظارت؛ حیطه نظارت به تعداد کارکنانی که مستقیما به یک مدیر گزارش می‌دهند دلالت دارد؛
– درجه تمرکز؛ این موضوع بر جایگاه اصلی تصمیم‌گیری در سازمان دلالت دارد(رضاییان،۱۳۸۳،۲۹۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ق.ظ ]




پردیس بین الملل
گروه آموزشی حقوق
گرایش حقوق خصوصی
پایان نامه کارشناسی ارشد
تبیین نمایندگی تجاری با رویکردی به لایحه تجارت ۱۳۹۰
استاد راهنما:
دکتر سید محمد مهدی قبولی درافشان
استاد مشاور:
دکتر سعید محسنی
نگارش:
سمانه حسنی درمیان
بهمن ماه ۱۳۹۳

پردیس بین الملل
گروه آموزشی حقوق
عنوان پایان نامه:
تبیین نمایندگی تجاری با رویکردی به لایحه تجارت ۱۳۹۰
نگارش:
سمانه حسنی درمیان
ارائه شده جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد
در رشته حقوق گرایش حقوق خصوصی
استاد راهنما:
دکتر سید محمد مهدی قبولی درافشان
استاد مشاور:
دکتر سعید محسنی
بهمن ماه ۱۳۹۳

صورت جلسه دفاع از پایان نامه کارشناسی ارشد
تعهدنامه
اینجانب …………………….. دانشجوی دوره کارشناسی ارشد رشته …………………… پردیس بین‌الملل دانشگاه فردوسی مشهد نویسنده پایان‌نامه ……………………………………………………. تحت راهنمایی …………………………………… متعهد می‌شوم:

    • تحقیقات در این پایان‌نامه توسط اینجانب انجام شده است و از صحت و اصالت برخوردار است.
    • در استفاده از نتایج پژوهش‌های محققان دیگر به مرجع مورد استفاده استناد شده است.
      • مطالب مندرج در پایان‌نامه تا کنون توسط خود یا فرد دیگری برای دریافت هیچ نوع مدرک یا امتیازی در هیچ جا ارائه نشده است.
      • ( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

    • کلیه‌ی حقوق معنوی این اثر متعلق به دانشگاه فردوسی مشهد می‌باشد و مقالات مستخرج با نام «دانشگاه فردوسی مشهدـ پردیس بین الملل» و یا
    • «Ferdowsi University of Mashhad – International Campus» به چاپ خواهد رسید.
    • حقوق معنوی تمام افرادی که در به دست آمدن نتایج اصلی پایان‌نامه تأثیر گذار بوده‌اند در مقالات مستخرج از رساله رعایت شده است.
    • در کلیه‌ی مراحل انجام این پایان‌نامه، در مواردی که از موجود زنده (یا بافت‌های آنها) استفاده شده است ضوابط و اصول اخلاقی رعایت شده است.
    • در کلیه‌ی مراحل انجام این پایان‌نامه، در مواردی که به حوزه اطلاعات شخصی افراد دسترسی یافته یا استفاده شده است، اصل رازداری، ضوابط و اصول اخلاق انسانی رعایت شده است.

امضاء دانشجو:
مالکیت نتایج و حق نشر
•کلیه حقوق معنوی این اثر و محصولات آن (مقالات مستخرج، کتاب، برنامه‌های رایانه‌ای، نرم‌افزارها و تجهیزات ساخته شده)متعلق به دانشگاه فردوسی مشهد می‌باشد. این مطلب باید به نحو مقتضی در تولیدات علمی مربوطه ذکر شود.
•استفاده از اطلاعات و نتایج موجود در پایان‌نامه بدون ذکر مرجع مجاز نمی‌باشد.
متن این صفحه نیز باید در ابتدای نسخه‌های تکثیر شده وجود داشته باشد.
سپاسگذاری
شایسته است از زحمات بی دریغ و راهنماییهای ارزشمند استاد گرامی، جناب آقای دکتر سید محمد مهدی قبولی درافشان در راستای انجام این پروژه تشکر و قدردانی نمایم.
همچنین از زحمات بی شائبه جناب آقای دکتر سعید محسنی، کمال تشکر را دارم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم