کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



دیگری کم دود و کم جنبد

که مرا کار بود خون جگری
سود ها یا بد بی درد سری

لیک در معرکه کوشش و زیست
سود من گر برسد، نظم آن نیست.
(طاهباز، مجموعه اشعار نیما،۱۳۷۱:۸۴)
یکی از آخرین سروده های نیما در این دوره منظومه « خانواده سرباز» است،از نظر شعری این منظومه « در مسیر کمال بخشیدن به ساخت بیرونی افسانه بود» (یاحقی،۱۳۷۶:۹۶) محتوای این شعر طولانی در مورد زندگی خانواده سربازی اهل قفقاز است،خانواده ای که مادری با دو فرزند یکی نوجوان و دیگری شیرخواره، با فقر و محرومیت خود دست و پنجه نرم می کنند،
شمع می سوزد بر دم پرده
تاکنون این زن خواب نکرده
تکیه داده است او روی گهواره
آه بیچاره،آه بیچاره
وصله چندی است پرده خانه اش
حافظ لانه اش… (طاهباز،۱۳۷۱،۸۶)
در مورد شعر «خانواده سرباز» می توان گفت « از آن دسته شعرهایی است که محتوا و طرح رفتارشان بر مسائل انسانی و اجتماعی عدالت خواهانه و همراه با شور و شوق آگاه گرانه و قهرمان گرایانه علیه فقر و ستم و استبداد و جنگ، تحریض به مبارزه و درک توان کارکرد انسانی در زندگی است»(مختاری،۱۳۷۲:۱۸۴).نیما در این روزگار با دوری گرفتن از مسائل روزمره و زودگذر و نیفتادن در آنها، نوعی تفاوت میان سروده های آغازین خود با سروده های دیگر شاعران به وجود آورد وی دور از همه هیاهو ها،شعرش را چه از لحاظ شکل و قالب، تکامل بخشید، در مورد سروده های نیما در این دوره ذکر این نکته ضروری است که اجتماعی ترین اشعار نیما در همین دوره سروده شد،زبان وی نیز هنوز دچار ابهام و پیچیدگی نشده بود.
اشعار و موضوعاتی که تاکنون مورد بررسی قرار گرفت، همگی زمانی را شامل می شود که رضاخان هنوز رضاشاه نشده بود،همانگونه که ذکر شد اکثر شعرها در تقابل با حکومت سرده می شد و درون مایه اکثر اشعار سیاسی است و کمتر به مسائل و مفاهیم اجتماعی توجه می شد و به طور کلی می توان گفت به دلیل گرفتاری اکثر شاعران با پدیده های سیاسی و اجتماعی، سروده های آنان از زیبایی ادبی به دور است زیرا مسائل روزمره بیشترین تأثیر را در این اشعار گذاشته است اما یکی از مهمترین ویژگی های شعر این دوره ارتباط با مردم و تأثیر گذاری آن در میان مردم است و به دلیل همین ساده بودن زبان شعر، گاهی اشعار تا مدت ها در حافظه مردم باقی می ماند و شعر به صورت سرود و زمزمه در بین مردم رایج می شد.
۲-۴-دوران سلطنت رضا شاه
رضا شاه شدن رضاخان آهسته و بی وقفه بود(آبراهامیان،۱۳۷۸:۱۴۸).همانگونه که ذکر آن رفت وی که ابتدا در اسفند ۱۲۹۹ با عنوان سردار سپه وارد کابینه شده بود.آرام آرام خود را به پایه های سلطنت رسانید وتنها پنج سال طول کشید تا وی آنقدر قدرتمند شود که «در سال ۱۳۰۴ بتواند فرماندهی کل قوا را از مجلس بگیرد»(همان:۱۴۹) و در همان سال از مجلس مؤسسان خواست تا برای خلع قاجار از سلطنت و واگذاری تخت سلطنت به او تشکیل جلسه دهد«سرانجام،رضاخان در اُردیبهشت سال ۱۳۰۵،با پوشیدن لباس نظامی مزیّن به جواهرات سلطنتی همانند قهرمان مورد علاقه اش ناپلئون_به عنوان شاهنشاه ایران تاجگذاری کرد».( همان:۱۵۰)

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

دوران سلطنت رضاشاه،دوران پی ریزی یک نظام جدید بود«وی پس از رسیدن به سلطنت در سال ۱۳۰۴با ایجاد و تقویّت سه پایه نگهدارنده اش- ارتش نوین،بوروکراسی و پشتیبانی دربار-برای تثبیت قدرت خود گام برداشت».(همان:۱۶۹). اگر بخواهیم اقدامات رضا شاه را در دروان شانزده ساله حکومتش به اختصار بیان کنیم به شرح زیر است:
الف- سیاست تضعیف مذهب
رضاشاه پس از تحکیم و تثبیت قدرت سیاسی به اصلاحات اجتماعی پرداخت،آگاهی رضاشاه از قدرت و نفوذ روحانیون و نیروهای مذهبی،وی را بر آن داشت تا حضور آنها را در عرصه جامعه کم رنگ و بی اثر سازد « هدف دراز مدت رضاشاه ایجاد جامعه ای شبه غربی بود و ابزارهایش برای رسیدن به این هدف ،غیر دینی سازی،مبارزه با قبیله گرایی،توسعه آموزشی و سرمایه داری دولتی بود» (آبراهامیان،۱۳۷۸:۱۷۴) غیر دینی ساختن جامعه در چندین جبهه آغاز شد«مخالفان قوانین شرعی،ناگزیر بودند که ابتدا یک نظام حقوقی را جانشین سازند،سپس به تزلزل کردن رکن مذهب بپردازند».(آوری،۱۳۶۳:۶۳)وظیفه دشوار کامل وزارت عدلیه به حقوقدان تحصیل کرده سؤیسی (داور)واگذار شد و از این طریق قضاوت روحانی را از عرصه خارج ساختند «داور ترجمه های تعدیل یافته ای از حقوق مدنی فرانسه و حقوق جزایی ایتالیا را که برخی از آنها با قوانین شرع متعارض بود به نظام حقوقی ایران وارد کرد» (آبراهامیان،۱۳۷۸:۱۷۵)
کار ثبت اسناد را که از مشاغل سود آور بود از علما گرفت و به وکلای غیر روحانی داد، حضور روحانیون در مجلس را به نحو محسوسی کاهش داد،رسوم بست نشینی و تحصن گزینی در اماکن مقدّس را از اهمّیّت انداخت،تظاهرات عمومی در عید قربان و زنجیرزنی در ماه محرم را غیر قانونی کرد و « برای عزاداری در ماه محرم محدودیتهای قائل شد» (همان:۱۷۵)
علاوه بر این ها رضاشاه مساجد اصلی اصفهان را به روی جهانگردان خارجی گشود و حتی از صدور روادید به کسانی که خواهان زیارت مکه،مدینه،نجف و کربلا بودند جلوگیری کرد، به دانشکده های پزشکی دستور داد که تعصب مسلمانان را در حرمت کالبد شکافی نادیده بگیرند و مهم تر از همه این ها در سال ۱۳۱۸،دستور داد تا دولت همه املاک و زمینهای وقفی را تصرف کند در نتیجه« روحانیون نه تنها در حوزه سیاست بلکه در امور قضایی،اجتماعی و اقتصادی نیز نفوذ خود را از دست دادند» (همان:۱۷۵)
این اقدامات آن چنان با سرعت انجام می گرفت که حتی سفیر انگلیس درباره پیامدهای آن بسیار نگران بود.«شاه که قدرت روحانیون را از بین می برد، این گفته ناپلئون را نیز فراموش کرده است که هدف اساسی مذهب جلوگیری از کشتار اغنیا به دست تهیدستان و فقراست،اکنون چیزی نیست که جای مذهب را بگیرد جز ملّی گرایی ظاهری که شاید با مرگ شاه از بین برود و هرج و مرج به دنبال آورد». (آبراهامیان،۱۳۷۷:۱۷۵)
البته با تمامی این اقدامات بیرون کردن روحانیون و مذهب از صحنه سیاسی برای رضا شاه تبدیل کابوسی شد که هیچ وقت موفق به انجام آن نشد .
ب:انحصار قدرت
رضا شاه پس از رسیدن به قدرت با بهره گیری از ارتش نوین(که به عنوان پایه اصلی نظام جدید خود بدان تکیه کرده بود) و همچنین بوروکراسی نوین دولتی و پشتیبانی دربار توانست نظام سیاسی کشور را کاملا” در دست خود گیرد وی بودجه دفاعی کشور را در آنها سال ها پنج برابر کرد، مجلس نیز که بازیچه دست او بود«در شانزده سال حکومت وی، از مجلس ششم تا سیزدهم،شخص شاه نتایج انتخابات و بنابراین ترکیب هر مجلس را تعیین می کرد».(آبراهامیان،۱۳۷۷:۱۷۱) گزارش سفیر انگلستان در این مورد قابل تأمّل است:«مجلس ایران را نمی توان جدی گرفت، نمایندگان مجلس،نمایندگان آزاد و مستقل نیستند و انتخابات مجلس آزادانه برگزار نمی شود، هنگامی که شاه طرح یا لایحه ای را مدّنظر دارد تصویب می شود و زمانی که مخالف است رد می شود و هنگامی که بی اعتناست بحث های فراوانی ] درباره طرح یا لایحه مورد نظر[ صورت می گیرد». (همان:۱۷۲)
وی برای تضمین قدرت مطلق خود،روزنامه های مستقل را تعطیل کرد و مصونیّت پارلمانی نمایندگان را سلب کرد و حتی احزاب سیاسی را از بین برد و قدرت سیاسی را منحصراً در دست گرفت، وی که در ابتدا با پشتیبانی اصلاح طلبان بر روی کار آمده بود اندک اندک همه آنها را از صحنه سیاسی بیرون کرد این اقدامات به نحوی بود که حتی فعالیت حزب تجدّد را که صادقانه از رضاشاه حمایت می کرد، غیرقانونی دانست،وی حتی فعالیت دانشجویان ایرانی خارج از کشور را زیر نظر داشت «رضاشاه با قبضه کردن قدرت در ید بلامنازع خود، همه نیروهای سیاسی و مخالفان داخلی اش را سرکوب کرد و راه را برای برقراری یک نظام کاملاً خودکامه هموار کرد».( آوری،۱۳۶۳:۱۸) « رضاشاه کمترین اعتقادی به اصول دموکراسی و حکومت مشروطه پارلمانی نداشت ولی برای حفظ ظاهر، انتخابات مجلس را بدون وقفه انجام می داد» (طلوعی،۱۳۷۷:۱۲۸)
ج- ریشه کن کردن هویت های قومی:
رسم های سنتی و آداب و رسوم و هویت قومی برای پادشاهی خود رأی و دیکتاتور همچون رضاشاه که هدفش ایجاد جامعه ای مدرن و شبه غربی بود به عنوان یک عامل بازدارنده برای رسیدن به قافله تمدّن به حساب می آمد به همین جهت وی بر آن شد تا این رسم و سنت ها را ریشه کن سازد، برای منظور این منظور« در سال ۱۳۰۷ مجلس نیز لباس های محلی سنتی را غیر قانونی و افراد ذکور بزرگسال را به جز روحانیون رسمی به پوشیدن لباسهای مدل غربی و (کلاه پهلوی) موظّف کرد».(آبراهامیان،۱۳۷۷:۱۷۸) پس از هشت سال، کلاه بین المللی، کلاه نمدی اروپایی جایگزین کلاه پهلوی شد«رضاشاه این کلاه لبه دار را نه فقط با هدف ریشه کردن هویت های قومی،بلکه برای مقابله با نمازگزاران مسلمان که هنگام نماز می بایست سجده کنند انتخاب کرد».( همان،۱۷۸)، حکومت همچنین در تلاش برای کاهش تمایزات اجتماعی و یک دست کردن جامعه، عناوین افتخاری باقی مانده از دوره قاجار همچون میرزا، خان، بیگ، امیر، شیخ و سردار را ملغا کرد،اداره شهر ها آنگونه سازماندهی شد که کلانتران شهری، کدخدا ها و دیگر مسؤلان نظام قدیمی محله از بین رفت، به تبلیغ از ماشین تبلیغاتی ایتالیایی فاشیست و آلمان نازی، انجمنی ایجاد شد تا با بهره گرفتن از مجله، کتاب، روزنامه، اعلامیه و سایر برنامه ها آگاهی مردم را افزایش دهند، علاوه بر اینها «رضا شاه برای هدف خود اسامی برخی مکانها را تغییر داد مثلاً عربستان به خوزستان، استرآباد به گرگان، سلطانیه به اراک و محمره به خرمشهر تغییر نام یافتند وی حتی در سال ۱۳۱۳ دستور داد که از این پس نام (ایران ) جای (پرسیا) را خواهد گرفت» (همان:۱۷۸)
د- تضعیف قبایل و سرکوب عشایر:
در دوران حکومت رضاشاه در مورد ایلات و عشایر اقدامات نظامی گذشت، همچنان دنبال می شود «رضاشاه با شکست دادن قبایل تلاش می کرد تا با توسعه پاسگاهها در آن نواحی و خلع سلاح کردن افراد مسلح، به سربازی فرستادن جوانان قبایل، تضعیف رؤسا،محدود کردن کوچ های سالانه و راندن عشایر به درون روستاهای نمونه قدرت مسلط و پایدار خویش را تضمین کند،مانند بیشتر شهرنشینان خاورمیانه، رضاشاه نیز بر این عقیده بود که قبایل،وحشیانی ناهنجار،سرکش، غیر مولد و بی سواد هستندکه در وضع طبیعی بدوی باقی مانده اند» (آبراهامیان،۱۳۷۷:۱۷۶)
سیاستهای راجع به قبایل با آرزوی دیرینه امپراطوری چند قومی به دولتی واحد با مردمی واحد و یک قوم، یک زبان و یک قدرت سیاسی کاملاً مرتبط بود.انگلیس نیز برای اینکه دولتی قوی، برای حفظ منافع خود به وجود بیاورد، باید کشور را یکپارچه می کرد، در راستای این کار، عشایر نیز بایدمطیع می شدند و حکومت ملوک الطوایفی برچیده می شد«سلطه دولت مرکزی بر مناطق عشایر نشین و ناگزیر ساختن آنان به اطاعت از شاه، از اولویت خاصی برخوردار بو.د پس عشایر سرکوب و خلع سلاح شدند و مناطق عشایری به زیر سلطه ارتش درآمد خوانینی که ایستادگی کردند یا در گوشه زندان مردند یا به دار آویخته شدند».( آوری،۱۳۶۳:۲۰).
ارتش نوین ایران که در جنگ جهانی اول و اشغال نظامی ایران به هیچ وجه نتوانست از مرزهای کشور دفاع نماید، در سرکوب عشایر بسیار موفق عمل کرد.
ه – کشف حجاب:
در سال ۱۳۱۳، پس از دیدار رضا شاه از ترکیه و دیدن اقدامات مصطفی کمال، این بار حکومت برای بهبود موقعیّت زنان و همچنین حرکت در مسیر غربی کردن کشور، دست به اقدامات جدیدی زد، مؤسسات آموزشی به ویژه دانشگاه تهران درهای خود را به روی دختران وپسران باز کرد، اماکن عمومی مانند سینماها، کافه ها، هتل ها در صورت تبعیض قائل شدن بین زن و مرد باید جریمه های سنگینی را می پرداختند و مهمتر از همه این ها، رضاشاه دستور کشف حجاب داد و پوشیدن چادر را ممنوع ساخت.« پس از سال ۱۳۱۴ مقامات عالی رتبه اگر با همسران بدون حجاب خود در میهمانی های رسمی حضور نمی یافتند احتمالا” مقام خود را از دست می دادند حتی کارکنان رده پایین حکومت نیز مانند رفتگران، اگر همراه زنان بی حجاب خود در خیابانهای اصلی به گردش نمی پرداختند جریمه و مجازات می شدند».(آبراهامیان،۱۳۷۷:۱۷۹)این اقدامات رضاشاه با واکنش گسترده مردم و روحانیون مواجه شد.
و-تغییر نظام آموزش و پرورش:
رضا شاه در جهت ایجاد جامعه ای مدرن نظام آموزش و پرورش را نیز تغییر داد، نظام آموزشی در دوره حکومت وی، تقلیدی از مدارس اروپایی بود« نظام جدید نوعی تحصیل چاره ناپذیر و نو را عرضه کرد».( آوری،۱۳۶۳:۴۸) در بین اصلاحاتی که حکومت رضا شاه انجام داد«اصلاحات آموزشی مؤثرترین اصلاحات بود».(آبراهامیان،۱۳۷۷:۱۸۰)اما ضعف این سیستم در این بود که به طور کامل در انحصار دولت بود هرچند که شمار بسیاری از فارغ التحصیلان دبیرستانها و دانشکده ها به صورت کارمندان اداری، تکنسین حرفه ای،مدیر، آموزگار، قاضی، پزشک و یا استاد دانشگاه به بخش خدمات دولتی وارد می شدند اما حاصل این کار گسترش بوروکراسی دولتی شد «در تصمیم رضاشاه برای اصلاح نظام آموزش و پرورش نیت ضمنی او، تضعیف روحانیت بود زیرا آموزش و پرورش تا زمان انقلاب مشروطه در دست روحانیون بود،اما غیر مذهبی کردن و غربی کردن کشور به موازات یکدیگر صورت می گرفت».( آوری،۱۳۶۳:۶۵)
مواردی که ذکر گردید خلاصه ای از اقدامات رضاخان در دوران شانزده ساله سلطنتش بود .کسروی در رشته مقالاتی که در سال ۱۳۲۱ منتشر شد دیدگاه متغیر نسل معاصر خود را نسبت به رضاشاه بیان می کند« وی اقدامات رضاشاه را در تمرکز دولت، آرام کردن قبایل، محدود کردن روحانیت،کشف حجاب، لغو القاب اشرافی، اجرای نظام سربازگیری،تضعیف قدرتهای فئودال، تلاش برای همگون ساختن جمعیّت و تأسیس مدارس در شهرها و صنایع جدید بسیار ارج می نهد ولی او را به دلیل پایمال کردن قانون اساسی مشروطه و ترجیح ارتش بر سایر نهادهای دولتی،گردآوری ثروت شخصی، غارت اموال مردم، کشتار روشنفکران مترقّی و افزودن شکاف میان داراها و ندارها سرزنش می کند».(کسروی،۱۳۲۱:۲-۴)
نتیجه تمام این اعمال و حوادث را می توان به صورت ویزگی های زیر فهرست وار بیان کرد:«
۱-استبداد سیاسی و اعمال حاکمیت مطلق در همه شئون مملکت
۲-ضدیت با همه سنت ها و معتقدات مذهبی جامعه زیر پوشش مبارزه با کهنه پرستی و ارتجاع
۳-غربی کردن ایران از جمیع جهات
۴-تبلیغ و ایجاد روحیه فرد پرستی و القایی تقدّس مفهوم سلطنت و در نتیجه قداست شخص شاه و ایران پرستی افراطی(شوونیسم) و پیوند خوردن مفهوم وطن، یا به تعبیر آن روز((میهن)) با مفهوم شاهنشاهی با شخص شاه،
۵-تأکید ابرام آمیز با تاریخ و افتخارات ایران پش از اسلام و القای نوعی عرب ستیزی و فرنگی مآبی».
(یاحقی،۱۳۷۶:۸۶)
اما سرانجام«حکومت رضا شاه، با همه زیرکی «حیله گری» و نوآوری در صنعت کشاورزی، رخت و لباس،راه سازی، پل سازی و … ایجاد خفقان و سرکوب هر نوع آزادی بیان و اندیشه و طرد مردم و بخش های از روشنفکران، تخم نفرت و کینه را در دل مردم کاشت، چندان که وقتی غریبه های اروپایی، او را در شهریور ۱۳۲۰ از ایران بیرون کردند، مردم جشن گرفتند».( لنگرودی،۱۳۷۰:۱۷۹) سفیر آمریکا نیز در این مورد می گوید:«سرنگونی و سرانجام مرگ رضاشاه در تبعید، که در آخرین سال های پادشاهی به مستبدی حریص، بی رحم و مرموز تبدیل شده بود، کسی را متأسف و متأثر نکرد». (آبراهامیان،۱۳۷۷:۲۰۳)سقوط رضا شاه در واقع پایان دوران سیاست مهار دولتی بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 06:15:00 ق.ظ ]




آنچه از دوران حاکمیت محمدطاهرخان بر بویراحمد ضبط شده و بر اساس منابع مکتوب –نظیر فارسنامه- و روایات شفاهی مندرج گشته، سه رخداد مهم است که درباره دومی اشعاری موجود است. نخست اینکه در سال ۱۲۱۷ق یا ۱۲۱۸ق به دست «صادق خان آقای قاجار» حاکم «ایالت کهگیلویه و بهبهان» کور شد.
میرزا حسن فسایی که شرح مختصر حادثه را آورده، معتقد است: «صادق خان آقا، بی اذن اولیای دولت قاهره» در دهدشت کهگیلویه افرادی چون «میرزا سلطان محمد خان والی و میرزا اسمعیل خان برادرش و محمد طاهر خان، کلانتر طایفه بویراحمد و شریف خان، کلانتر باوی را از حلیه بصر عاری نمود» و هنگامی که «این عمل ناشایسته» به اطلاع فتحعلی شاه رسید، او را «از ایالت کوه گیلویه معزول فرمود و مواجب و رسوم او را قطع نمود»» (فسایی، ۱۳۷۸: ۱۴۷۶/۲ )
حادثه مؤثر دیگری که در دوره محمدطاهر خان بویراحمدی رخ داد، جنگ بویراحمدی ها با ایل مقتدر «نویی» و شکست دادن آنها بود. به نظر می رسد، پس از این پیروزی، اتحادیه بویراحمد جان تازه گرفت و برتری خود را در منطقه نمایان ساخت.
در نبرد نویی ها و بویراحمدی ها، اسب معروف «محمدشفیع خان نویی» از جمله غنایمی بود که نصیب بویراحمدی ها شد و خان بویراحمد –محمدطاهر خان- به عمد آن را برای سواری برگزید. در این باره بیت مشهوری در یادها مانده که شاعر ناشناس آن چنین ابراز عقیده نموده است:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

«او خُیانَه بنگریت وا خُوشُ و کارِشْ اسب سِهْ مَحْشَفی خان، کوری سِوارش»
Ou xoyana bengarit va xos o kares / aspe seh masafi xan, kuri sevares
( خداوندگار را بنگرید و کارش اسب سیاه محمدشفیع خان، کوری سوارش)
منظور شاعر از «کور» محمدطاهر خان بویراحمدی است که به دست حاکم قاجاری کور شده بود و در عین نابینایی، هدایت و رهبری بویراحمدی ها را در جنگ بر عهده گرفته و پس از پیروزی اسب محمد شفیع خان را سوار شده بود. به زعم شاعر، این نکته از بدایع کار خداوند بود، که قوم قدرتمندی نظیر نویی در مصاف بویراحمد هزیمت یافت.
سومین واقعه زمان محمدطاهر خان، تقسیم مناطق بویراحمد میان فرزندان خویش بود. مؤلف فارسنامه در این باره می نویسد: «… آنچه را از بلاد شاپور [دهدشت و پیرامون آن] در تصاحب داشت به علی محمد خان پسر بزرگتر خود واگذاشت و به این اندازه از تیره های بویراحمد، ضمیمه این محال نمود و آنچه را از ناحیه تل خسروی و ناحیه رون متصرف بود به عبدالله خان و خداکرم خان پسران کوچکتر خود سپرد و به این اندازه از تیره های بویراحمد ضمیمه نمود» (فسایی، ۱۳۷۸: ۱۴۸۲/ ۲).
محمدطاهر خان به فرزندان نصیحت و «شرط» نموده بود ،که هیچ کدام از آنها، در ملک دیگری « مداخله ننمایند». از آن به بعد، «ابواب جمعی علی محمد خان» که در حوزه گرمسیر بود، «بویراحمد گرمسیری» خوانده شد، و در «متصرفی عبدالله خان و خداکرم خان را بویراحمد سرحدی» یا سردسیری، خطاب کردند (همانجا).
۲-۸- خداکرم خان بویراحمدی و حوادث زمان او
خداکرم خان بویراحمدی پسر محمدطاهرخان، از مشهورترین حاکمان محلی جنوب در عهد قاجار بود. دوران طولانی حاکمیت وی که از ۱۲۶۰ ق شروع و تا زمان قتلش در محرم ۱۳۰۸ ق تداوم یافت ، پر از حادثه و بحران بود . در این نیم قرن ، وقایعی رخ داده که برخی از آنها در منابع اصلی عصر قاجار و اشعار محلیان آمده است:
۱ – کشته شدن برادرش عبدالله خان به دست نیروهای مشترک دولتی و محلی و تلاش برای انتقام‌گیری از قاتلان وی.
۲ –گرد کردن طوایف و تیره های بویراحمد که پس از قتل عبداله خان پراکنده و متواری شده بودند.
۳- کشتن خوانین باوی به انتقام قتل عبدالله خان برادرش.
۴ –جمع آوری نیرویی عظیم و حمله به بختیاری و هزیمت و غارت بخشی از بختیاری ها.
۵ – رقابت ها و کشمکش های قومی و طایفه ای از جمله با دشمن زیاری ها .
۶ –اختلافات و درگیری های خانوادگی ، خاصه با فرزندان و قتل عام یکدیگر .
۷ – روابط مناسب و مطمئن با برخی حاکمان فارس ، به وی‍ژه معتمدالدوله فرهاد میرزا و پسرش احتشام الدوله سلطان اویس میرزا .
۸ – تسلیم نمودن شیخ مذکور خان حاکم کنگان و گله دار ، با چرب زبانی و سخن وری و کمک به حکومت فارس (برای تفصیل وقایع مزبور رجوع شود : تقوی مقدم : ۱۳۷۷ : ۱۹۵-۱۴۳) .
داستان طویل حیات سیاسی – اجتماعی وی در این مختصر نمی گنجد و تنها به بخش هایی که در اشعار محلی آمده اشاره می شود. خداکرم خان شخصیتی چند وجهی بود. وی علاوه بر شم سیاسی و شیوه سخنوری و نفوذ در نزد سیاست مداران مرکز نشین ، جنگجویی شجاع و بی باک و شاعری شهیر و طنزگو بود . اشعار وی ، قسمت مهمی از ادبیات بویراحمد و اقوامهمجوار – نظیر بختیاری ، ممسنی و ایلات کهگیلویه – را تشکیل و تحت تاثیر قرار داده است . اشعار «یاریار» یا ابیات خداکرم خانی ، از پرنفوذترین و مؤثرترین سروده های عامه پسند و دلنشین لر بزرگ است . بخشی از حوادث زندگی خداکرم خان و فرزندان در اشعار او انعکاس یافته و در اذهان عموم باقی مانده است .
باری ، او که به گفته مؤلف سفرنامه ممسنی «جوان قابل و زبان فهمی» بود ، در سال ۱۲۶۰ ق از مامور حکومت قاجار – میرزا فتاح گرمرودی – «کاغذ و آدم گرفته به جهت جمع آوری و استمالت» بویراحمدی های پراکنده و زخم دیده تلاش نموده است (گرمرودی، ۱۳۷۰:۱۴۹). با همت عالی او بود که خیلی زود «یکصد و پنجاه خانوار [بویراحمدی را] از میان قشقایی و ممسنی [گرد] آورده، روانه ساخت » (همانجا)
هزیمت و پراکندگی بویراحمدی ها، پس از مجروح و مقتول شدن عبدالله خان برادر خداکرم خان بود ،که در آن زمان خان مقتدری محسوب می شد. حاکم وقت کهگیلویه و بهبهان– شکرالله خان نوری – با نیروی نظامی دولت و چریک های محلی از ایلباوی (= بابویی)، به جنگ عبدالله خان رفتند و موجب مرگ او شدند. گرمرودی داستان درگیری را اینگونه روایت می کند که : « عبدالله خان … از راه خیرگی چند وقتی از اطاعت مرحوم شکرالله خان [نوری] بیرون رفته ، در تقدیم خدمت کوتاهی و غفلت می نماید » . شکرالله خان نیز «جمعیت بسیاری از سرباز و غلام و توپچی و توپخانه فرستاده دو دفعه با او جنگ کرده ، طایفه او را به کلی غارت نموده » و « در دفعه آخر عبدالله خان را زخمدار دستگیر و گرفتار کرده به بهبهان آورده اند و … به همان زخم فوت شده است » (همانجا ).
احتمالاً قاتل یا محرک قتل عبدالله خان از باوی ها بود، که خداکرم خان در صدد انتقام از آنها برآمد . سرانجام با ترفند و نیرنگ ، با خوانین باوی تعهدنامه ظاهری و زبانی بست و در فرصت مناسب آنان را کشت . این واقعه در سال ۱۲۷۳ ق یعنی حدود ۱۳ سال پس از قتل برادر خداکرم خان رخ داد . بنا به نوشته فسایی، « خداکرم خان بویراحمدی … به اجازه دیوانیان حیلتی برانگیخت و به ظاهر با الله کرم خان باوی ، طرح دوستی بریخت و در آمد و شد را که سالها بسته داشتند، باز نمودند و … به عزم بهبهان حرکت نمودند و در میانه راه که سواره می رفتند و الله کرم خان بی خبر بود، چهار نفر از طایفه بویراحمد از پشت سر آمده ، الله کرم خان و محمدعلی خان پسر او را به گلوله تفنگ بکشتند … » (فسایی، ۱۳۷۸: ۱۴۸۰/۲ ).
روایت شفاهی محلیان تا حدودی متفاوت است. ظاهراً خداکرم خان برای مقابله با بختیاری ها و ممانعت از وصول مالیات به دست آنها ، خوانین باوی و کهگیلویه را به وحدت و مشورت فرا می خواند . واسطه میان او و خوانین باوی کدخدای میرزاها به نام میرزا محمدحسین بود که با قید قسم طرفین را بر دوستی و کنار گذاشتن کینه های قبلی متعهد می نماید . با این کار ، اعتماد باوی ها جلب و همراه یکدیگر به سمت بهبهان عازم می گردند ( کیاوند، ۱۳۶۸: ۷۲-۷۰) . در خیرآباد گچساران – ۲۵ کیلومتری بهبهان – طبق برنامه ریزی پیشین، خداکرم خان شعر معهودی را می خواند و کشتار خان باوی و پسرش آغاز می شود . او می گوید :
« تَش بِگِرِه رو خِیرآبای چه بَد گیاره کی دییِی وَ تاوِسُون تِگِرس بَواره »
Tas begere ru xeyrabay, ce bay geyare / ky diye va tavesun tegers bevare
( آتش بگیرد رود خیرآباد ، چه بد گدار است کی دیده اید در تابستان تگرگ ببارد ) .
این بیت به چند صورت دیگر نیز نقل و ضبط شده است ( رجوع شود : کیاوند ، ۱۳۶۸: ۷۱/غفاری ، ۱۴۹:۱۳۷۸) . البته مضمون همه یکی است و بیانگر برنامه و توطئه قبلی و تحریک عوامل موظف و مامور قتل خوانین باوی است . بنابر مشهور ، نخستین کس که از تعریض بیت خداکرم خان کشتن خان باوی را دریافت و شلیک کرد ، «علی کاظم» نامی از طایفه تامرادی بود که اطلاع قبلی نداشت و در شوربویراحمدی ها نبود (غفاری ، ۱۴۹:۱۳۷۸). شعر دیگری که در همین رابطه سروده شده ، تعهد و قسم خداکرم خان و نیز واسطه گری میرزا محمدحسین را زیر سوال می برد و بی اعتباری و بی اهمیت نمودن چنین اموری را متذکر می گردد .
«چِه قَسَم ، چِه نُون جُو ، چِه بَختِ میرزا کی دییِ قَصابَ بِکِشِه یه جا دو ورزا»
če qasam, če nun-e jow, če baxte mirza / ki diye qasab bekese ya ja do varza
(چه قسم ، چه نان جو ، چه تعهد میرزا / کی دیده اید قصاب بکشد یکجا دو ورزا).
آن گونه که منابع معتبری چون فارسنامه و وقایع اتفاقیه گزارش می دهند ، از ۱۲۸۹ ق تا ۱۳۰۸ ق – که سرانجام خداکرم خان به دست دو تن از فرزندانش کشته شد – بازی قدرت و سیاست میان آنان دوام داشت . در این قمار قدرت ، تعداد زیادی قربانی شدند و خسارات فراوانی متحمل گردیدند. به گفته مؤلف فارسنامه « در سال ۱۲۸۹ محمدحسین خان و ولی خان پسران خداکرم بر پدر خود شوریده ، او را آواره بلاد و محتاج عباد نمودند » (فسایی ، ۱۳۷۸ : ۱۴۸۳/۲).اما ، این رویارویی در نتیجه تحریک عوامل محلی و کشوری رخ داد (رجوع شود : تقوی مقدم ۱۳۸۷ : ۱۶۸-۱۶۴) .
خداکرم خان شاعر ، خود در بیتی به جمعی از عوامل محلی اشاره دارد :
«یه محباقر ، سه محمسین ، یه رهسم فسای کردن ، بزمم زیین برهم» (همان : ۱۶۵)
Ya mahbaqer, se mahmaseyn, ya rohsam / fasay kerden, bazmema zeyyen bar ham
(یک محمدباقر ، سه محمدحسین و یک رستم / فساد کردند و بزمم را زدند بر هم) .
کی محمدباقر ، برادر زن خداکرم خان و دایی محمدحسین خان پسر او بود . سه محمدحسین عبارت بودند از : ۱ –محمدحسین خان پسرخداکرم خان ۲ – کی محمدحسین طاس احمدی – کدخدای طایفه طاس احمدی بویراحمد – ۳ –میرزا محمدحسین ، کدخدای طایفه میرزا .
منظور از رستم ، نیز رستم خان دشمن زیاری است که ، دختر خداکرم خان را به زنی گرفته، اما با خدا کرم خان اختلاف پیدا کرده بود (همانجا) . تا آنجایی که منابع گزارش می دهند ، از میان پنج تن مذکور ، دست کم سه تن جان خود را بر سر این کشمکش باختند . کی محمدباقر در جنگی بین طرفداران خداکرم خان و حامیان محمدحسین خان کشته شد ، سرش را بریدند و جسدش را آتش زدند . اندکی بعد سر او را در نوگک ممسنی به گچ گرفتند و در معرض عموم گذاشتند (طاهری ، ۱۳۸۸ : ۲۰۳-۲۰۲ ).
محمدحسین خان فرزند خداکرم ، در سال ۱۲۹۷ ق که ظاهراً میان آنها صلح صوری و موقتی رخ داده بود ، در منطقه خشت به توطئه حاکمان فارس – خاصه احتشام الدوله و معتمدالدوله – کشته شد ، که داستان آن خواهد آمد .
کی محمدحسین کدخدای طایفه تاس احمدی ها نیز به دستور احتشام الدوله – حاکم کهگیلویه و بهبهان –دستگیر و با شکنجه از بین رفت. کیاوند می نویسد : « در دهانش آب جوش می ریزند [و] پشت گردنش می زنند تا دندان هایش بریزد . آنگاه گردنش را می زنند و جسدش را به درختی می بندند و دم توپ میدهند» (کیاوند‌، ۱۳۶۸ : ۷۹) .‍
علاوه بر مردان، زنان نیز از عوامل عمق دهنده و تشدید کننده اختلاف فریقین بود. خداکرم خان چهار زن رسمی داشت که از هرکدام فرزندانی متولد شده بود. در میان آنان، «بی بی شاهی» دختر «خانعلی خان رستم» سوگلی اوگردید و تلاش نمود یکی از پسران خود را جانشین پدر نماید (تقوی مقدم، ۱۳۷۷: ۱۶۸-۱۶۷).
فرزندان بزرگتر خداکرم خان –خاصه محمدحسین خان- از زنی ازطایفه تامرادی بود و با تکیه بر قدرت آنها سعی داشت بر مسند پدر بنشیند. بی بی شاهی به هیچ روی برای فرو نشاندن آتش تفرقه کوتاه نمی آمد. وی، محمدحسین خان را که در صورت –یا زیر گلو- نوعی «پیسی» (=برص) داشت، با تحقیر و استهزا «لازی» می خواند و این بیت را در منظر عموم قرائت می کرد:
«نُونی کِه اِیخُمْ بِیُم وَ لازی اِی یِمِش و تازی»
Noni ke ixom beyom va lazi iyemes va tazi

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:15:00 ق.ظ ]




مبحث چهارم- بررسی رابطه علیت در معنای عام آن، از نظر اقسام، مفهوم، انواع، ویژگی‌ها و مفاهیم مشابه و نظریه‌های رایج در قلمرو رابطه علیت

اکثر جرایم مهم در حقوق جزا از زمره‌ی جرایم مقید می‌باشند، که در آن‌ها به وجود آمدن یک نتیجه‌ی خاص شرط تحقق جرم است. به علاوه، احراز رابطه علیت بین رفتار مرتکب و نتیجه حاصله شرط تحقق مسئولیت کیفری مرتکب در این جرایم می‌باشد که بدون آن وی از مسئولیت کیفری خواهد گریخت. (میرمحمدصادقی، «دیباچه کتاب رابطه علیت استاد یزدالله طاهری‌نسب»، ۱۳۸۸، ۱۳) بنابراین، مسأله علیت از دیر باز از مهم‌ترین ابهامات و دغدغه‌های نوع بشر بوده است. به بیان ساده می‌توان گفت، هرگاه میان دو رویداد رابطه‌ای برقرار باشد که یکی بر دیگری اثر گذارد و موجب تغییر یا خلق موجودی نو گردد، میان آن دو رویداد یا شیء رابطه علیت برقرار است. اطراف این رابطه نیز علّت و معلول گفته می‌شوند. علّت، رویداد مقدم و موثر در ایجاد رویداد موخر است. معلول نیز رویداد یا وضعیت حادث و نوظهوری است که پیشتر وجود نداشته و در پی علّت به وجود می‌آید. این برداشت ساده و اولیه از علّت و معلول تقریباً مورد وفاق همه‌ی کسانی است، که در باب علّیت اظهار نظر و یا تحقیق می‌کنند. (طاهری‌نسب، ۱۳۸۸، ۱۵) لذا این مبحث از شش گفتار تشکیل، که شامل اقسام، مفهوم، انواع، ویژگی‌ها، مفاهیم مشابه و نظریه‌های رایج در قلمرو رابطه علیت است که به شرح ذیل مورد اشاره قرار می‌گیرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گفتار اول- اقسام رابطه علیت در معنای عام

همچنانکه پیشتر بیان شد، شرط تحقق مسئولیت کیفری، وجود، احراز و انتساب رابطه علیت به مرتکب رفتار مجرمانه می‌باشد. این بدان معناست که رابطه علیت در کنار دیگر شروط مورد نیاز مسئوولیت کیفری قرار می‌گیرد. از این مطلب دو نتیجه گرفته می‌شود: نخست این که عدم رابطه علیت برابر است با عدم مسئولیت کیفری؛ دوم اینکه وجود رابطه علیت برای تحقق مسئوولیت کیفری لازم است اما کافی نیست. (نجیب‌حُسنی، ۱۳۸۶، ۸۳) بنابراین، منظور از رابطه علیت به معنای عام، اموری است که نتیجه مترتب بر آن بوده و موجد نتیجه انگاشته می‌شود که شامل «علت به معنای خاص، سبب، شرط و رابطه علیت» می‌باشد. برای روشن شدن مطلب، ضروری است که مباحث مربوط به رابطه علیت و مفاهیم مشابه آن، به طور دقیق و صحیح مورد بررسی قرار گیرد.
۱- علت به معنای خاص
با ملاحظه وقایع زیانبار انسانی و اجتماعی می‌بینیم «هر زیان و یا صدمه و آسیب محصول شرایط متعددی است که اجتماع آنها، برای پیدایش آن زیان کافی می‌باشد و در این مجموعه، هم شرایط مقدم و هم شرایط مقارن با رفتار انسانی که مؤثر در پیدایش زیان هستند، قرار دارند.» (طاهری‌نسب، ۱۳۸۸، ۱۳۱) بنابراین، یکی از اقسام دخالت مرتکب در ارتکاب جرائم مباشرت می‌باشد که به آن علت به معنای خاص نیز گفته می‌شود.
۲- سبب
یکی از انحاء دخالت در وقوع جرم، سبب می‌باشد. چنانچه برخی گفته‌اند: «سبب چیزی است که اگر نمی‌بود تلف حاصل نمی‌شد ولی علت تلف چیزی غیر از سبب است.» (محقق حلی، بی‌تا، جلد ۲۵ و ۴۷۶) بنابراین، رفتار مادی قتل عمد نیز می‌تواند به صورت سبب انجام پذیرد. چنانچه قانون‌گذار در ماده ۸۸۰ قانون مدنی ارتکاب قتل عمد را از طریق سبب پذیرفته و آن را تنصیص نموده است. بنابراین بررسی این نحوه از دخالت در وقوع جرم می‌تواند بیانگر این معنا باشد که آیا ترک فعل می‌تواند در غالب «سبب» تحقق یابد یا خیر؟
۳- شرط
از دیگر شیوه‌های دخالت مرتکب در ارتکاب جرم شرط می‌باشد. منظور از شرط چیزی است که از عدم آن عدم مشروط حاصل می‌شود، لیکن از وجود آن وجود مشروط لازم نمی‌آید. (شهیدی، ۱۳۸۶، ۱۷) بنابراین، هدف از این امر آن است که بررسی گردد آیا مرتکب رفتار می‌تواند به صورت شرط در وقوع جرم قتل عمد دخالت کند و رفتار مرتکب مصداق رکن مادی قتل عمد باشد و یا به معنای دیگر آیا رفتار مادی جرم می‌تواند در قالب «شرط» صورت پذیرد؟
۴- رابطه علیت
اصولاً مسئوولیت، قانونی قائم به عملکرد انسان خطاکار است. هر کس نسبت به نتایج اعمال خود در فرض ایجاد زیان مسئوول است و باید آن را جبران کند. اینکه در چه شرایطی انسان مکلف به جبران خسارت ناشی از اعمال و رفتار خود می‌شود، یا به عبارت دیگر مسئوولیت چگونه بر عهده او استقرار می‌یابد، عمدتاً براساس اصول علیت تعیین می‌شود. بنابراین برای استقرار مسئوولیت، «باید، رفتار، زیان و علیت» اثبات شوند. در این حالت، برای احراز مسئوولیت لازم است که شخص عملی انجام دهد و آن عمل در تحقق یک صدمه غیرقانونی دارای نقش علیتی باشد. (طاهری‌نسب، ۱۳۸۸، ۱۸۹ و ۱۸۷) بنابراین احراز و انتساب رابطه علیت بین رفتار مجرمانه با نتیجه مجرمانه و مرتکب رفتار در جنایات به ویژه قتل عمد لازم و ضروری است. که تفصیل این موضوع را به مطالب آتی موکول می‌کنیم.

گفتار دوم- مفهوم رابطه علیت در معنای عام

یکی از مهمترین مسائل در حل مشکلات علّیت در حقوق کیفری، شناسایی و شفاف‌سازی اصطلاحات و مفاهیمی است که قانون‌گذاران، دادگاه‌های جزایی و حقوق‌دانان در قوانین و قضایای علّیتی به کار می‌برند. ملاحظه قوانین جزایی ایران نشان می‌دهد که تاکنون مقنن تعریفی از علّیت، رابطه علیت، علّت و معلول و سایر مفاهیم مشابه آن ارائه نکرده است. بنابراین فایده علیت در حقوق کیفری این است که با تحقیق علّیتی است که در می‌یابیم که هر واقعه‌ای، نتیجه‌ی شرایط متعددی است که توالی و یا اجتماع آنها برای وقوع آن واقعه، ضروری و کافی است. جرم نیز به عنوان یک واقعیت اجتماعی منفور، یک پدیده است و هر پدیده معلول و علل مسبوق به خود می‌باشد. (طاهری‌نسب، ۱۳۸۸، ۱۱۴و۱۰۹) بنابراین لازم است برای تبیین علت در معنای خاص مباحث زیر مورد اشاره گیرد.
۱- مفهوم علت
علت در مفهوم خاص، در معنای متفاوتی به شرح ذیل مورد بررسی قرار گرفته است.
الف) مفهوم فلسفی علت
بحث از علت در فلسفه، بحث از خود فلسفه است، زیرا این موضوع در همه سیستم‌های فلسفی مورد بحث و تحقیق می‌باشد. از لحاظ قدمت و سابقه، اولین مسئله‌ای است که فکر بشر را به خود متوجه ساخته است. در اهمیت آن همین کافی است که در دوره‌های بسیار قدیم که فلسفه مراحل ابتدائی خود را طی می‌کرد آن را به نام «علم العلم» می‌خواندند. (اعتمادی «خیاوی»، ۱۳۸۴، ۳۵) بنابراین مفهوم علت اولین بار در علم فلسفه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
ب) مفهوم حقوقی علت
مفهوم حقوقی علت عبارت است از؛ «هدف مستقیمی که برای وصول به آن، شخص خود را متعهد کند، مثلا؛ً اجراء تعهد می‌کند علت عقد محسوب است. این هدف نوعی است، یعنی نوع مردم در این‌گونه عقود این هدف را دارند، [در مقابل] هدفهای شخصی را عرفی یا داعی می‌نامند.» (جعفری لنگرودی، ۱۳۸۷، ۴۶۶) بنابراین منظور از علت و معلول در حقوق این است که علاوه بر این که سر و کار با امور جزئی دارد، ضمناً ویژگی این را دارد که در تبیین علت حقوقی باید مسائلی از قبیل؛ لزوم وجود قوانین، توجه به اوضاع و احوال، عدالت، انصاف و اعمال سیاست حقوقی بایسته را مدنظر داشت و با توسل به عقل سلیم آن را توجیه نموده، مثلاً؛ اگر شخصی، کسی را زیر آب به حدی نگه دارد تا خفه شود؛ از نظر حقوقی مضحک خواهد بود، اگر بگوییم علت مرگ آن شخص قطع تنفس بوده است، اگرچه از نظر علمی، آنچه باعث خفگی شده، قطع تنفس بوده است. (صلحی، ۱۳۸۹، ۵۶) بنابراین مفهوم علت حقوقی یعنی اینکه هیچ پدیده‌ای بدون علت رخ نمی‌دهد و هر معلولی علتی دارد، می‌باشد.
۲- مفهوم سبب
برای فهم سبب در فقه اسلامی و تمایز آن از علت، ابتدا مراجعه به تعریف مباشر ضروری است. بنابراین مباشر کسی است که فعل وی بدون هیچ واسطه‌ای؛ یا به عبارتی، بدون هیچ تسلسل علّیتی به نتیجه می‌ انجامد. اما سبب فعلی است که بین آن و نتیجه، واسطه‌ای فاصله افکند و همین واسطه ضرورت علی و معلولی را خنثی می‌کند و پیدایش جرم یا نتیجه زیانبار را، محتمل و نه قطعی سازد و ممکن است این واسطه، علت و یا سبب دیگری باشد. (طاهری‌نسب، ۱۳۸۸، ۱۶۳) بنابراین مفهوم سبب از دوحیث، لغوی و حقوقی قابل بررسی می‌باشد.
الف) مفهوم لغوی سبب
مفهوم سبب از نظر لغوی عبارت است از: «هرگاه دو یا چند نفر موجب ورود خسارتی به دیگری شوند آنکه بین عمل او و خسارت حاصله واسطه‌ای نیست او را مباشر گویند و دیگری یا دیگران که بین او و خسارت حاصله، مباشر، واسطه شده است سبب نامیده می‌شود.» (جعفری لنگرودی، ۱۳۸۷، ۳۵۲) بنابراین، سبب در لغت؛ یعنی، ریسمان، بند، وسیله دست بازی به چیزی. (آذرنوش، ۱۳۸۳، ۲۷۴) بنابراین مفهوم لغوی سبب یعنی؛ هر آنچه به واسطه‌اش بتوان به چیزی غیر از آن رسید، گویند.
ب) مفهوم حقوقی سبب
سبب «هر فعلی است که تلف نزد آن به علت غیر آن حاصل می‌شود، به طوری که اگر نبود تلف حاصل نمی‌شود، مانند؛ کندن چاه و کار گذاشتن کارد، به وجود آمدن زمینه و محل لغزش و مانند اینها.» (خمینی، ۱۳۸۲، ۳۶۹) به بیان دیگر سبب فعلی است که بین آن و نتیجه، واسطه‌ای فاصله افکند. (اللهیبی، بی‌تا، ۳۰) بنابراین سبب؛ «آن چیزی است که در ایجاد تلف مؤثر است؛ اما وقوع آن را ضروری نمی‌کند.» (الخطیب، بی‌تا، جلد چهارم، ۶۰) محقق حلی نیز معتقد است: «سبب آن چیزی است که اگر نمی‌بود، تلف حاصل نمی‌شد، ولی علت تلف چیزی غیر از سبب است، مانند؛ حفر چاه، نصب چاقو و انداختن سنگ و چیزهایی که در راه‌ها موجب لغزش می‌شوند … .» (محقق حلی، بی‌تا، جلد ۲۵، ۴۷۶) چنانچه قانون‌گذار به تبعّیت از دیدگاه غالب فقها، طی ماده ۵۰۶ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ در تعریف تسبیب در جنایت مقرر می‌دارد: «تسبیب در جنایت آن است که کسی سبب تلف شدن یا مصدومیت دیگری را فراهم کند و خود مستقیماً مرتکب جنایت نشود به طوری که در صورت فقدان رفتار او جنایت حاصل نمی‌شد مانند آنکه چاهی بکند و کسی در آن بیفتد وآسیب ببیند.» همچنانکه گفته شد ارتکاب جنایت به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم محقق می‌شود.
۳- مفهوم شرط
اگرچه برخی از فقها «سبب را چیزی می‌دانند که اگر نبود، علت، موجب اثر نمی‌شد.» (محقق حلی، ۱۴۰۹، ۳۰) بنابراین بسیاری از امور وجود دارد که اگر وجود نمی‌داشتند، حادثه نیز به وجود نمی‌آمد؛ و در عین حال عرف چنین عواملی را سبب حادثه نمی‌داند، این امور که در واقع زمینه‌ساز وقوع حادثه هستند همان علل بعیده می‌باشند که فقهاء اصطلاحاً آن را «شرط» نامیده‌اند، مثلاً؛ هرگاه (الف) از (ب) بخواهد که برای شنا کردن بیرون بروند و هنگام شنا کردن (ب) دچار حادثه شود و فوت نماید، مسلماً اگر (الف) نمی‌بود و با وی برای شنا کردن نمی‌رفت، حادثه رخ نمی‌داد. به عبارتی حادثه سالبه به انتفاء موضوع بود، هرچند عرف (الف) را سبب مرگ (ب) نمی‌داند و برای او مسئوولیتی قائل نیست. (قیاسی،۱۳۹۰، ۱۴و۱۳) بنابراین شرط از نظر لغوی، فلسفی و حقوقی دارای مفاهیم متفاوت است که به شرح ذیل مورد اشاره قرار خواهیم داد.
الف) مفهوم شرط از نظر لغوی
از نگاه فقهای اسلامی، یکی دیگر از اجزای ضروری برای تشکیل و تکامل مجموعه‌ی شرایط لازم برای تحقق صدمه شرط می‌باشد. (طاهری‌نسب، ۱۳۸۸، ۱۸۵) شرط در لغت به معنای «قرار، عهد و پیمان، لازمه امری و چیزی که از عدم آن عدم مشروط لازم آید و از وجودش مشروط لازم نیاید» آمده است. (معین، ۱۳۸۶، ۹۰۱) یا به معنای «قرار، پیمان، الزام و تعلیق چیزی به چیز دیگر» بیان شده است. (عمید، ۱۳۸۹، ۱۱۲۸) به عبارت دیگر، شرط به معنای الزام چیزی، و التزام به چیز دیگر آمده است.
ب) مفهوم شرط از نظر فلسفی
شرط از نظر منطقی و فلسفی، امر لازم برای تحقق امر دیگری است که مشروط نامیده می‌شود.
پ) مفهوم شرط از نظر حقوقی
شرط در معنای حقوقی که از معنای لغوی آن دور نیفتاده؛ عبارت است از تعهد مستقیم یا غیرمستقیم مرتبط به عقد مشروط و در معنی مصدری عبارت است از مرتبط کردن تعهد مستقیم یا غیرمستقیم به عقد مشروط، به اراده طرفهای آن در این اصطلاح، تعلیق خارج از معنای تخصصی شرط است. (شهیدی، ۱۳۸۶، ۱۸) به عبارت دیگر، شرط امری است محتمل‌الوقوع در آینده که طرفین عقد یا ایقاع کننده، حدوث اثر حقوقی عقد یا ایقاع را «کلاً یا بعضاً» متوقف بر حدوث آن امر محتمل‌الوقوع نماید. (جعفری لنگرودی، ۱۳۸۷، ۳۸۰) در واقع واژه شرط در مواد ۲۳۲ به بعد قانون مدنی نیز به همین معنا به کار رفته است.
۴- مفهوم علیت
برخی معتقدند: «در سبز فایل، علت تا حدودی به دو معنای مختلف گرفته شده است؛ یکی اهمیت بیشتری به توالی زمانی معلول نسبت به علت داده شده و دیگری نسبت به ضرورت عقلی میان معلول و علت بیشتر ملحوظ بوده است.» (ژان وال، ۱۳۷۰، ۳۱۹) بنابراین، حقوق‌دانان الزاماً، ملتزم به تمام یافته‌ها و داده‌های فلاسفه در مورد رابطه علیت نمی‌باشند لیکن برای خطا زدایی و درک دقیق‌تر رابطه علیت بی‌نیاز از معیارهای فلسفی نیستند. (صلحی، ۱۳۸۹، ۸۴) بنابراین، اختصاراً مفهوم رابطه علیت را در مفهوم فلسفه و علم حقوق مورد بررسی قرار خواهیم داد.
الف) مفهوم رابطه علیت در فلسفه
اهمیت علیت در فلسفه در پاسخگوئی به دو سوال اساسی آشکار می‌گردد که عبارتند از: یکی، نقش رابطه علیت در اثبات وجود خداوند و دیگری، اهمیت آن در ارتباط وجودی میان اشیاء و وقایع. (صلحی، ۱۳۸۹، ۸۴) خصلت علیت و اصول حاکم بر آن در نیل به هدف نخست، بیش از آنکه جنبه مادی‌گرایانه داشته باشد، متافیزیکی و فیزیکی و ایدئولوژی محور است لیکن در موضوع دوم، رابطه علیت به عنوان یک واقعیت و امر ملموس مورد تحقیق و بررسی قرار می‌گیرد. (طاهری‌نسب، ۱۳۸۹، ۴۶)
ب) مفهوم رابطه علیت در حقوق
جنایت بر نفس و عضو از جمله جرایم مقید به نتیجه بوده علاوه بر فعل ارتکابی، حدوث نتیجه غیرقانونی نیز شرط تحقق آن محسوب می‌گردد. از این رو وقوع و احراز مرگ از عناصر اساسی جنایت قتل است. بدیهی است در صورتی جانی نسبت به مرگ مجنی‌علیه و دیگر صدمات مسئوول خواهد بود که وقوع جنایت نتیجه حاصل از فعل وی باشد، به نحوی که بتوان مرگ را ناشی از اقدامات جانی شمرد و جنایت ارتکابی را مستند به فعل وی دانست. (صادقی، ۱۳۸۶، ۸۳) به عبارت دیگر، در بحث رابطه علیت، این نکته بایستی بررسی شود که آیا جنایت بر نفس و عضو مستند به رفتار مرتکب است یا خیر؟ بدیهی است این رابطه بایستی یک رابطه ناگسستنی باشد، به این صورت که عامل دیگری این رابطه را قطع نکند. به عنوان مثال؛ شخصی که مجنی‌علیه را از فراز ساختمان بلندی به طرف پایین پرتاب کرده و منجر به مرگ او شده، بدون تردید قاتل است. چون مرگ مستند به عمل پرتاب کردن اوست. اما اگر در این مثال، عاملی غیر از رفتار مرتکب رابطه‌ی بین عمل (پرتاب کردن) و مرگ مجنی‌علیه را قطع نماید و جنایت ارتکابی را به خود مستند سازد، دیگر مرتکب اولی مسئوولیت کیفری نخواهد داشت. بر همین اساس است که ماده ۳۷۰ قانون مجازات اسلامی مقرر می‌دارد: «هرگاه کسی آسیبی به شخصی وارد کند و بعد از آن دیگری او را به قتل برساند قاتل همان نفر دوم است اگرچه آسیب سابق به تنهایی موجب مرگ می‌گردید و اولی فقط به قصاص عضو محکوم می‌شود» بنابراین هرچند بدون فعل شخص دوم هم قتل واقع می‌شد و عمل شخص اول آنچنان بود که به تنهایی هم موجب مرگ می‌گردید، اما آن کسی که عملاً به مرگ مقتول فعلیت بخشیده و سلب حیات را مستند به عمل خود ساخته، شخص دوم است. به عبارت دیگر، هرچند امکان استناد سلب حیات به فعل پرتاب کننده وجود داشته است، اما کسی که به سلب حیات فعلیت بخشیده است، دومی است و آن چه برای قاتل محسوب شدن مرتکب حائز اهمیت است، این است که شخص عملاً به سلب حیات دیگری فعلیت ببخشد. (پوربافرانی، ۱۳۸۸، ۶۰و۵۹) بنابراین آن چیزی که در مسئوولیت کیفری دارای اهمیت است، انتساب نتیجه مجرمانه به رفتار مجرمانه و مرتکب آن است.

گفتار سوم- انواع رابطه‌ی علیت در معنای عام

رابطه علیت در معنای عام به انواع مختلف به شرح ذیل تقسیم می‌گردد.
۱- انواع علت در معنای خاص
علت در معنی خاص به دو دسته زیر تقسیم می‌شود.
الف) علت تامه
علت تامه عبارت است از؛ چیزی «یا مجموعه چیزی‌های که وجود دهنده یا هستی بخش معلول است به طوری که با فرض آن معلول وجود پیدا می‌کند و با فرض عدم آن، معلول وجود نمی‌یابد. (صلحی، ۱۳۸۹، ۵۴) به عبارت دیگر؛ علت تامه، شرط لازم و کافی برای تحقق معلول است.
ب) علت ناقصه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:15:00 ق.ظ ]




یک ریخت از عمل‌های باشد. در گروه‌وار ، عمل روی را توسط و در گروه‌وار ، عمل روی را توسط داریم. حال نشان می‌دهیم یک ریخت از عمل‌ها است. تعریف می‌کنیم. بنابراین داریم:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همچنین برای، داریم:
چون ، پس نیز یک تابعگون می‌باشد.
درنتیجه داریم:
پس .
همچنین
پس .■
تعریف ۳-۱۵٫ گروه‌وار به‌ طورکلی غیرمتعدی
اگر به ازای هر ، ، گروه‌وار را به طورکلی غیرمتعدی گوییم.
تعریف ۳-۱۶٫ فرض کنیدو گروه‌وارهایی با مجموعه اشیاء یکسان باشند و فرض کنید به طورکلی غیرمتعدی باشد. عمل روی توسط تابع جزئی
تعریف می‌شود به طوری‌که در شرایط زیر صدق کند:
۱- تعریف می‌شود اگر و فقط اگر ، و آن‌گاه .
۲-
۳-و .
برای همه‌ی ، و .
تعریف ۳-۱۷٫ مدول ضربی گروه‌وارها
یک مدول ضربی از گروه‌وارها شامل یک ریخت از گروه‌وارهای و است به طوری‌که روی مجموعه اشیاء، همانی وبه طورکلی غیرمتعدی است، به همراه یک عمل رویبه طوری‌که در شرایط زیر صدق کند:
۱- .
۲- .
برای هر و.
یک مدول ضربی را با نشان می‌دهیم.
نکته ۳-۱۸٫ در تعریف مدول ضربی گروه‌وارها اگر شرط ۲ یک شرط لازم نباشد به آن یک مدول پیش‌ضربی می‌گوییم.
تعریف ۳-۱۹٫ ریخت بین مدول های ضربی
فرض کنیدو مدول‌های ضربی باشند. یک ریخت از مدول‌های ضربی، یک سه‌تایی است به طوری‌که یک ریخت از گروه‌وارهای و یک خانواده از ریخت‌های می‌باشد به طوری‌که نمودارهای زیر جابه‌جایی باشند:
نمودار۵٫
نمودار۶٫
نکته ۳-۲۰٫ با توجه به تعاریف ۳-۱۷ و ۳-۲۰، می‌توانیم رسته‌ی از مدول‌های ضربی گروه‌وارها را تعریف کنیم.
تعریف ۳-۲۱٫ –فضای چپ
فرض کنیم یک گروه‌وار توپولوژیکی باشد. یک –فضای چپ، یک سه‌تایی است که یک فضای توپولوژیکی است، یک تابع پیوسته است و
یک عمل پیوسته روی می‌باشد که با نمودار برگردان زیر داده شده است.
نمودار۷٫
همچنین عمل باید در اصول زیر صدق کند:
۱- .
۲.
۳- .
جایی‌که روابط بالا تعریف‌شده باشد.
بنابراین می‌گوییم یک –فضای چپ است توسط .
تعریف ۳-۲۲٫ ریخت بین –فضاهای چپ
یک ریخت از –فضاهای چپ، شامل یکتابع پیوسته‌ی است به طوری‌که و ، جایی‌که تعریف‌شده باشد.
نکته ۳-۲۳٫ براساس تعاریف ۳-۲۲ و ۳-۲۳، رسته ای به نام از –فضاها داریم.
قضیه ۳-۲۴٫ رسته‌ی و هم‌ارز می‌باشند.
برهان. تابعگون‌های و را تعریف می‌کنیم.
فرض کنیدیک ریخت پوششی توپولوژیکی است، پس طبق تعریف۲-۴۳، همئومورفیسم می‌باشد. بنابراین معکوس پیوسته‌ی است. همچنین
را جایی‌که ، در نظر می‌گیریم. پیوسته است و یک گروه‌وار توپولوژیکی است، پس پیوسته می‌باشد. بنابراین پیوسته است.
حال ثابت می‌کنیم یک –فضا است.
چون یک گروه‌وار توپولوژیکی است، پس و فضاهای توپولوژیکی می‌باشند. در نتیجه یک فضای توپولوژیکی است. چونیک ریخت پوششی توپولوژیکی است، یک نگاشت پیوسته می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:15:00 ق.ظ ]




برقراری ارتباطات مقتضی و زودگذر
عاطفه سطحی
اجتناب از برقراری ارتباط چشمی
رفتارهای تخریبی نسبت به خود و دیگران
ضعف در برقراری ارتباط با همسالان
بی رحمی نسبت به حیوانات
ضعف در کنترل تکانه
رشد ناکافی فرامن
الگوهای تغذیه ای نامناسب
چسبندگی به افراد دیگر
بدیهی است علت بروز این مشکلات، اختلال در رشد دلبستگی در سال های اول زندگی است (خوشابی و ابوحمزه ،۱۳۸۵).
اضطراب جدایی
روبرتسون و بالبی سه مرحله واکنش به جدایی مطرح کردند:
اعتراض(مرتبط با اضطراب جدایی)
ناامیدی(مرتبط با سوگ و عزاداری)
انکار( مرتبط با سازوکارهای دفاعی به ویژه واپس زنی).
بالبی معتقد است نوزادان و کودکان ، هنگام استرس و یا عدم حضور شخص مورد دلبستگی ، دچار اضطراب می شوند.
از نقطه نظر بالبی ، اضطراب جدایی ناشی از تجربیات مخرب خانوادگی است. تهدیدهای مکرر به ترک یا طرد توسط والدین ، بیماری خواهر و برادر و والدین یا مرگ آنها بخصوص اگر کودک خودش را مسئول این حوادث بداند، از جمله فشارهای روانی مخربی است که بر دلبستگی کودک تاثیر تعیین کننده ای دارد (خوشابی و ابوحمزه ،۱۳۸۵).
علل دلبستگی توام با ایمنی و مضطربانه
چرا بعضی از بچه ها دلبستگی توام با ایمنی دارند و بعضی دیگر دلبستگی مضطربانه؟ مهمترین دلیل تفاوت دلبستگی کودکان ، حساسیت مادر یا بطور کلی حساسیت مراقب می باشد که عبارتست از توجه مادر یا مراقب به حالت طفل، تغییر صحیح این حالات و پاسخدهی سریع و مناسب به آنها مادران اطفال دارای دلبستگی توام با ایمنی فرزندانشان ارتباط و درگیری بیشتری دارند به علایم و حالات آنها بیشتر پاسخ می دهند، پاسخ های مناسب بیشتری می دهند و رفتارهای مثبت بیشتری را انجام می دهند تا مادران اطفالی که دلبستگی مضطربانه دارند . از سوی دیگر بین تداوم نداشتن حساسیت و ناهماهنگی رفتارهای مادر و دلبستگی مضطربانه نیز رابطه وجود دارد. اطفالی که در وضعیت عجیب رفتارهای اجتنابی قرار دارند،مادران عصبانی غضب آلود و تحریک پذیر دارند که پیوسته با خواسته های فرزندانشان مخالفت می کنند و مزاحم کارهای طفل می شوند و دائم دستورات شفاهی می دهند (اینسورث و همکاران ، ۱۹۸۷).
بهترین صفت برای مادران کودکان مقاوم، صفت دمدمی بودن است. سپس اگر حساسیت یک عامل کلیدی است باید بتوانیم با آموزش حساسیت به والدین احتمال ایجاد دلبستگی توام با ایمنی را افزایش دهیم (کاپلان ، ۲۰۰۳).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

دلبستگی و آسیب شناسی روانی
در ۱۹۷۳ زمانی که بالبی کتاب جدایی، اضطراب و خشم را منتشر کرد ، این سوال را مطرح نمود که آیا ارتباطی بین دلبستگی نا ایمن و آسیب شناسی روانی[۱۳۲] وجود دارد. او توانست برای چنین ارتباطی بین گذر هراسی[۱۳۳] و دلبستگی دوسوگرا قرائتی پیدا کند. او همچنین ارتباطی بین الگوهای دلبستگی نا ایمن و انواع هراس های دوران کودکی پیدا کرد. برای مثال حیوان هراسی[۱۳۴] و مدرسه هراسی[۱۳۵] را نیز ناشی از اضطراب جدایی کودک و والد در نظر گرفت.
او با مطالعات بیشتر توانست بین دلبستگی نا ایمن و اختلالات رفتاری (مثل رفتار ضد اجتماعی)در سنین پیش دبستانی یا دبستانی نیز ارتباطی پیدا کند. گرینبرگ[۱۳۶] این رفتارهای مشکل ساز را راهکاری برای برانگیختن فرد مراقبت کننده،تعبیر نمود.
گلدبرگ[۱۳۷] (۱۹۹۷) نیز بین الگوهای دلبستگی نا ایمن – آشفته و بیماری های مزمن ارتباطی پیدا کرد.
مطالعات نشان داده اند کودکانی که در سنین پایین مورد سوء استفاده یا غفلت قرار گرفته اند بیشتر دلبستگی های نا ایمن نشان داده اند.
نوزادانی که والدین شان از افسردگی یا اسکیزوفرنی رنج می بردند نیز مورد مطالعه قرار گرفتند و نتایج نشان داد که بیماری والدین یک عامل خطرساز برای رشد دلبستگی نوزادان محسوب می شود.
بین الگوهای دلبستگی نوزادان و تغییر در فرایندهای فیزیولوژیکی، نظام ایمنی و هورمونی نوزاد نیز ارتباطی مشاهده شده است.بنابراین ممکن است بین الگوهای دلبستگی و بیماری های روان تنی[۱۳۸] نیز ارتباط وجود داشته باشد.
دلبستگی ناایمن و دلبستگی آشفته در نوزادان و کودکان خردسال با اختلال شخصیت مرزی[۱۳۹]، گذرهراس (بعد از یک تجربه سوء استفاده جنسی در دوران کودکی )، اقدام به خودکشی در نوجوانی ،افسردگی،آسیب پذیری در برابر بیماری های روانی، اسکیزوفرنی نیز مرتبط است (خوشابی و ابوحمزه ، ۱۳۸۵) .
استرس و مقابله با آن
به نظر بالبی سبک های دلبستگی مشاهده شده در دوران نوزادی ، در قوانین و راهکارهای مقابله با استرس در بزرگسالی منعکس می شود . نوزادان ایمن مراقبینی داشته اند که کاملا به نیازهای آنان پاسخ می دهند . لذا پیامی که از آنها گرفته اند این است که می توانند نگرانی های خود را بیان کنند و از دیگری کمک بخواهند اما نوزادان نا ایمن مراقبینی داشته اند که کمتر پاسخگو بوده اند، در نتیجه یادگرفته اند که احساسات منفی خود را سرکوب کنند (خوشابی و ابوحمزه ، ۱۳۸۵) .
نظریه اختلال دلبستگی
روان شناسان رشد بر این عقیده اند که الگوهای دلبستگی که توسط مری اینسورث تعریف شده (ایمن، اجتنابی، دوسوگرا) الگوهایی انطباقی را نشان می دهند که به نظر می رسد از نوزادان و والدین غیر بیمار به دست آمده است. بر همین اساس الگوی دلبستگی اجتنابی یک راهکار رفتاری است که در آن کودکان می توانند رفتار دلبستگی خود را با نگرش های والدین خود سازگار نمایند. با بهره گرفتن از این روش آنها می توانند رابطه خود با والدین را ادامه دهند اگرچه فاصله ای را بین خود و آنها حفظ می کنند و به این روش آرام بمانند. به دلیل اینکه تمایل آنها بر نزدیک شدن به والد اغلب توسط والد طرد می گردد آنها یاد می گیرند که چنین رفتارهایی را بازداری کنند و دیگر نشان دهند (مثل گریه کردن،صدا زدن،دنبال کردن…) به نظر می رسد این الگوی رفتاری بهترین روش برای کم کردن استرس ناشی از طرد است این روش همچنین می تواند والد را برانگیزد تا به سمت کودک برود. اما کودکانی که الگوهای دلبسته نا ایمن را به صورت افراطی نشان می دهند دچار اختلالات عاطفی و شناخت می گردند. بعضی از این نوزادان رفتارهای پرخاشگرانه نشان می دهند و گاهی در نوجوانی دچار پارانویا[۱۴۰] می شوند . به نظر گریتندن[۱۴۱] کودکانی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند فرایندهای شناختی را برای دفاع در برابر عواطف خود به کار می برند درحالی که فرایندهای عاطفی در کودکان دلبسته نا ایمن – دوسوگرا آنقدر فعال است که توانایی شناختی آنها را کاهش می دهد (خوشابی و ابوحمزه ، ۱۳۸۵ ) .
اختلالات وابستگی
اختلالات وابستگی یا پاتولوژی زیستی – روانی – اجتماعی مشخص هستند که از محرومیت مادری ، فقدان مراقبت توسط مادر یا یک فرد مراقب ناشی می شود. سندرم های عدم رشد و نمو، کوتولگی روانی- اجتماعی، اختلال اضطراب جدایی، اختلال شخصیت دوری گزین،اختلالات افسردگی، بزهکاری،مسایل تحصیلی،و هوش فردی به تجارب منفی وابستگی ربط داده شده اند. وقتی کمبود مراقبت مادری به دلیل بیماری روانی مادر ، یا بستری شدن طولانی کودک در موسسات یا مرگ فرد مورد دلبستگی اساسی وجود دارد، طفل دچار آسیب روانی می گردد (کاپلان ، ۲۰۰۳).
طبقه بندی دلبستگی در راهنمای تشخیص ICD
در ICD اختلالات دلبستگی در طبقه سایر اختلالت نوزادی، کودکی یا نوجوانی آورده شده اند و به دو نوع مهار شده[۱۴۲] و مهار نشده[۱۴۳] تقسیم شده است.
بر اساس ICD دلبستگی مهار شده(نوع I ) ناظر بر کودکانی است که به بزرگسالان تمایلی نشان نمی دهند و نسبت به اشخاص مورد دلبستگی با دوسوگرایی و ترس واکنش نشان می دهند. در نوع II (مهار نشده) ، خصوصیات متضاد نوع I را می بینیم : بدین معنا که این کودکان به راحتی دلبسته می شوند و به اشخاص متعددی دلبستگی پیدا می کنند. هرکدام از این دو نوع رفتار می تواند به عنوان پیامد هیجان افراطی ناشی از تنبیهات بدنی شدید، غفلت و بی توجهی نسبت به کودک یا نادیده گرفتن و یا ناشی از تغییر شخص مورد دلبستگی باشد (خوشابی و ابوحمزه ، ۱۳۸۵).
تعریف سلامت روان
بحث درباره سلامتی و بیماری مدتهاست که توجه پژوهشگران را به خود مشغول کرده است و شاید هیچ موضوعی به اندازه سلامتی ، ‌ذهن انسان را به خود مشغول نکرده باشد. جای تعجب هم نیست چون زندگی و رفاه مردم تا حد زیادی به حالات جسمی و روانی آنها وابسته است.
بیماری های روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته، هیچ فردی در مقابل آن مصونیت ندارد و خطری است که بشر را مرتبا تهدید می کند. خوشبختانه نهضت بهداشت روانی در نیم قرن اخیر افکار غلط وخرافات را در مورد بیماری های روانی کنار گذاشته و نشان داده که اگر این بیماری ها را مانند سایر بیماری ها زود تشخیص داده و درمان کنیم به همان نسبت از مزمن شدن وعوارض آن کاسته خواهد شد. بیماری های روانی مانند سایر بیماری ها قابل درمان و پیشگیری هستند ودر صورتی که ریشه کن نشوند مانند علف هرز رشد می کنند ).
رشد سریع جمعیت، شهر نشینی، تغییر عادات و رسوم سنتی و… باعث بروز روز افزون استرس ها و مسائل روانی، اجتماعی وشیوع بالای اختلالات شده که این اختلالات آثار سوء اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی را موجب شده و باعث شده که مسئولان و مردم به بهداشت روانی توجه پیدا کنند .
براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت عبارت است از: “رفاه کامل جسمانی ، روانی و اجتماعی ونه بیماری یا ناتوانی” با این که تاکید هر سه بعد سلامتی لازم ومکمل یکدیگرند ، هیچ دلیل وتوجیه علمی، اخلاقی، اجتماعی وجود ندارد که یکی از ابعاد بر دیگری ارجحیت داشته و ابعاد دیگر از آن جمله بهداشت روانی نامیده گرفته شود (تنهایی ، ۱۳۸۵).
سازمان بهداشت جهانی، سلامت روانی را قابلیت ایجاد ارتباط موزون وهماهنگ با دیگران ، توانایی در تغییر و اصلاح محیط اجتماعی و حل مناسب و منطقی تضادهای غریزی و تمایلات شخصی، به طوری که فرد بتواند از مجموعه تضادها ترکیبی متعادل به وجود آورد، می داند طبق تعریفی که این سازمان ارائه می دهد، وظیفه اصلی بهداشت روانی تامین سلامت روان است تا به مدد آن بتوان قوا واستعداد های روانی را پرورش داد. در واقع بهداشت روانی مبتنی بر سه پایه است :
۱- حفظ و تامین سلامت روان
۲- ریشه کن ساختن عوامل بیماری زا و پیشگیری از ابتلا به بیماری های روانی
۳- ایجاد زمینه مساعد برای رشد و شکفتن شخصیت و استعدادها تا حداکثر ظرفیت نهفته در آنها ( میلانی فر، ۱۳۸۲ ).
روانکاوان و طرفداران فرضیه های روانکاوی (روان تحلیل) از شخصیت ایده آل صحبت می کنند وخود[۱۴۴] را میانجی بین خواسته های نهاد[۱۴۵] و کنترل و مواخذه فرا خود[۱۴۶] می دانند و بهنجاری را میانجیگری صحیح و منطقی بین دو قدرت “نهاد” و “فرا خود” عنوان می کنند.
روان کاوان درمراحل مختلف رشد روانی و عملکرد صحیح و خالی از تعارف ایگو، ‌استفاده از مکانیزم های دفاعی سازنده در ضربه ها و فشارهای شدید را دلیل بر سلامت و تعادل روان می دانند.
لوینسون[۱۴۷] وهمکاران، سلامتی روان را این طور تعریف کرده اند : “سلامت روان عبارت است از این که فرد چه احساسی نسبت به خود، دنیای اطراف‌، محل زندگی و اطرافیان دارد ومخصوصا با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد، چگونگی سازش وی با درآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویشتن حائز اهمیت است. ” (به نقل از میلانی فر، ۱۳۸۲) .
کارل مننجر[۱۴۸] می گوید : « سلامت روان عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش در حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر او به طور کامل شود. » ( به نقل از میلانی فر، ۱۳۸۲) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:15:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم