کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



۴-۳-۱- برآورد بروز فقر انرژی چند بعدی

نمودار ۴-۳ شاخص بروز فقر انرژی براساس سرشماری سال ۱۳۸۵

در نمودار شماره ۴-۳ مقدار شاخص بروز فقر انرژی براساس سرشماری سال ۱۳۸۵ را نشان میدهد و با H معرفی شده است. در نمودار فوق متوسط بروز فقر برای تمام استانهای کشور ۰٫۵۷۴۳۰۸ و انحراف معیار ۰٫۰۸۳۵۴۱ به دست آمده است. استان سیستان و بلوچستان دارای بیشترین فقر (۰٫۷۶۲۳۱۲) و استان تهران دارای کمترین فقر(۰٫۳۷۸۰۳) میباشد. تقریبا می‌توان گفت اگر شاخص بروز فقر انرژی استانی بالاتر از متوسط باشد، استانهای فقیر و اگر این شاخص پایین تر از متوسط باشد نشان دهنده استان برخوردار است. در این نمودار استانهایی که پایینتر از متوسط میباشند عبارتند از: قزوین، قم، تهران، یزد، سمنان، بوشهر، همدان، اصفهان، خراسان رضوی، فارس، آذربایجان شرقی، مازندران، گیلان، مرکزی و استانهایی که بالاتر از متوسط هستند عبارتند از خراسان جنوبی، خراسان شمالی، گلستان، اردبیل، هرمزگان، زنجان، کهکیلویه و بویر احمد، ایلام، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کردستان، سیستان و بلوچستان، کرمان، خوزستان کرمانشاه، آذربایجان غربی. از بین تمامی استانها به ترتیب استانهای سیستان و بلوچستان، کهکیلویه و بویر احمد، لرستان، ایلام، هرمزگان، خراسان شمالی، خراسان جنوبی، کردستان، اردبیل، خوزستان دارای بیشترین شاخص بروز فقر انرژی چند بعدی میباشند.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نمودار ۴-۴ مقدار شاخص بروز فقر انرژی بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰

در نمودار شماره ۴-۴ مقدار شاخص بروز فقر انرژی براساس سرشماری سال ۱۳۹۰ را نشان می‌دهد بروز فقر با H معرفی شده است. در این نمودار متوسط بروز فقر برای تمام استانهای کشور ۲۹۲۹۸۶/۰ و انحراف معیار ۰۷۴۸۱/۰ است. استان سیستان و بلوچستان دارای بیشترین بروز فقر(۴۷۴۷۹/۰) و استان تهران دارای کمترین بروز فقر(۱۳۱۰۴۷/۰) میباشد. تقریبا می‌توان گفت اگر شاخص بروز فقر انرژی استانی بالاتر از متوسط باشد، استانهای فقیر و اگر این شاخص پایینتر از متوسط باشد نشان دهنده استان برخوردار است و فقیر نمیباشند. استان‌هایی که بالاتر از متوسط هستند عبارتند از خراسان جنوبی، خوزستان، خراسان رضوی، کرمان، هرمزگان، زنجان، اردبیل، گلستان، همدان، کردستان، لرستان، کهکیلویه و بویر احمد، خراسان شمالی، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی و استانهایی که پایینتر از متوسط میباشند عبارتند از قزوین، قم، تهران، یزد، سمنان، بوشهر، ایلام، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، فارس، کرمانشاه، آذربایجان شرقی، مازندران، گیلان، مرکزی. از بین استانها به ترتیب استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی، کهکیلویه و بویر احمد، لرستان، گلستان، اردبیل، کرمان، خراسان رضوی، خوزستان، خراسان جنوبی دارای بیشترین شاخص بروز فقر انرژی میباشند. در مجموع در طی این ۵ سال متوسط بروز فقر در کشور کاهش یافته است.

۴-۳-۲- برآورد شدت فقر انرژی چند بعدی

نمودار ۴-۵ شدت فقر انرژی چند بعدی براساس سرشماری سال ۱۳۸۵

در نمودار شماره ۴-۵ شدت فقر انرژی چند بعدی براساس سرشماری سال ۱۳۸۵ را نشان میدهد که با A نشان داده شده است. متوسط شدت فقر انرژی چند بعدی برای تمام استانها ۰٫۲۱۸۰۳۹ و انحراف معیار ۰٫۰۵۹۸۴ میباشد. در این نمودار استانهایی که بالاتر از متوسط میباشند عبارتند از: قزوین، قم، تهران، یزد، سمنان، بوشهر، اصفهان، فارس، آذربایجان شرقی، مازندران، گیلان، مرکزی، و خراسان رضوی و استانهایی که پایینتر از متوسط هستند عبارتند از خراسان جنوبی، خراسان شمالی، گلستان، اردبیل، هرمزگان، زنجان، کهکیلویه و بویر احمد، ایلام، لرستان، چهارمحال و بختیاری، همدان، کردستان، سیستان و بلوچستان، کرمان، خوزستان، کرمانشاه، و آذربایجان غربی. شدت فقر انرژی چند بعدی در استان تهران دارای بیشترین مقدار(۰٫۴۴۵۵۶۷) است که دلیل آن به علت فاصله طبقاتی که در استان تهران وجود دارد به عبارت بهتر بین بالاترین سطح مصرف انرژی و پایین‌ترین سطح مصرف انرژی تفاوت فاحشی وجود دارد که این عامل باعث افزایش شاخص شدت فقر انرژی چند بعدی استان تهران می‌شود و استان سیستان و بلوچستان دارای کم ترین مقدار(۰٫۱۲۵۷۱۷) میباشد. از بین تمامی استانها به ترتیب استانهای تهران، اصفهان، یزد، سمنان، مازندران، قم، مرکزی، قزوین، فارس، گیلان دارای بیشترین شدت فقر انرژی چند بعدی میباشند.
نمودار ۴-۶ شدت فقر انرژی چند بعدی براساس سرشماری سال ۱۳۹۰
در نمودار بالا به بررسی شدت فقر انرژی چند بعدی براساس سرشماری سال ۱۳۹۰ میپردازد. متوسط شدت فقر انرژی چند بعدی برای تمام استانها ۰٫۵۱۵۴۵۹ و انحراف معیار آن ۰٫۱۸۱۴۳۵ میباشد. استان تهران دارای بیشترین شدت فقر انرژی چند بعدی (۰٫۹۹) است که مانند سرشماری سال ۱۳۸۵ به علت فاصله طبقاتی که وجود دارد میباشد و استان سیستان و بلوچستان دارای کمترین شدت فقر انرژی چند بعدی (۰٫۲۳۳۱۵۶) میباشد. استانهایی که بالاتر از متوسط شدت فقر انرژی چند بعدی هستند عبارتند از قم، تهران، یزد، سمنان، بوشهر، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، فارس، مازندران، مرکزی، و گیلان و استانهایی که پایینتر از متوسط شدت فقر انرژی چند بعدی هستند عبارتند از: خراسان جنوبی، خراسان شمالی، گلستان، قزوین، اردبیل، هرمزگان، زنجان، کهکیلویه و بویر احمد، ایلام، لرستان، سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، کرمان، خوزستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، همدان، و کردستان. از بین تمامی استانها به ترتیب استانهای تهران، یزد، اصفهان، قم، سمنان، فارس، گیلان، چهارمحال و بختیاری، بوشهر، مازندران دارای بیشترین مقدار شدت فقر انرژی چند بعدی میباشند. در مجموع متوسط شدت فقر انرژی چند بعدی طی این ۵ سال افزایش یافته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 06:07:00 ق.ظ ]




هدایت در مقابل ضلالت، به معنای نشان دادن راه است.[۴۸] فلسفه نزول شرایع و ارسال پیامبران از جانب خدای متعال، این است که راه رشد، صلاح، فلاح و سعادت از راه غیّ، فساد، بدبختی و دوزخ را به مردم بنمایانند. قرآن کریم بر این نکته تأکید نموده است: *(إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَ إِمَّا کَفُورًا؛ ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس.)* انسان/۳
البته هدایت انسان در دو مرحله انجام می‌پذیرد. در نخستین مرحله، راه و بی‌راه شناسانده می‌شود و تمییز فجور و تقوی فراهم می‌آید (هدایت رسولان و هدایت فطری). اما در نوع دیگر، تنها نشان دادن راه، مدنظر نیست؛ بلکه پیمودن آن مطرح است. «هادی»، در این معنا کسی است که راه را برود و هدایت شونده را به دنبال خود ببرد. البته نیل به هدف غایی هدایت که همین نوع دوم می‌باشد، در گرو تن دادن به هدایت نخست است. اگر انسان با دیدن راه، در آن گام گذاشت و به تکاپوی مقصد برخاست، هدایت دوم، جلوه‌گر می‌شود[۴۹]: *(وَ الَّذِینَ جَاهَدُواْ فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا…؛ و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راه‏هاى خود، هدایتشان خواهیم کرد.)* عنکبوت/۶۹
واژه‌شناسی کودک
از جمله مهم‌ترین واژگان این پژوهش، کودک است. از این رو، در این قسمت به بررسی معانی این کلمه فارسی و واژگان مترادف آن در زبان عربی نظیر: طفل، صبیّ، ولد، صغیر و غلام می‌پردازیم.
مفهوم لغوی
از نقطه نظر لغوی، این واژه فارسی به معنای بچه[۵۰]، کوچک، صغیر[۵۱] و طفل[۵۲] آمده است.
۱-۱-۲-۲- مفهوم اصطلاحی
در اصطلاح، به بچه انسان تا پیش از بلوغ، به ویژه از سه تا سیزده سالگی[۵۳]، فرزندی که به حد بلوغ نرسیده باشد(اعم از دختر یا پسر)، کودک گفته می‌شود.
واژگان مترادف کودک
از نقطه نظر لغوی، واژه کودک با کلمات طفل، صبی، ولد، صغیر و غلام، مترادف است که همگی آن‌ها به یک دوره سنی خاص اطلاق می‌شوند که در ذیل به اختصار، به تبیین مفهوم هر یک پرداخته می‌شود:
۱-۱-۲-۳-۱- مفهوم لغوی و اصطلاحی طفل
این واژه در لغت به معنای کوچک از هر چیز[۵۴]، کودک[۵۵]، نوزاد[۵۶]، بچه کوچک از انسان و دیگر جانوران می‌باشد.[۵۷]
مذکر و مؤنث واژه طفل یکسان است. نیز این کلمه، می‌تواند در جمع، به شکل مفرد به کار ‌رود؛ چرا که در این حالت، اسم جنس و در اصل، مصدر می‌باشد.[۵۸]
این واژه در اصطلاح، به کودک، از لحظه تولد تا رسیدن به بلوغ[۵۹]، کودک کوچک انسان تا زمانی‌که بدنش نرم و لطیف باشد، گفته می‌شود.[۶۰]
هم‌چنین مطابق تبصره ۱ ماده ۴۹ قانون مجازات اسلامی «منظور از طفل، کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد». بنابراین، طفل در اصطلاح، به کسی گفته می‌شود که از جهت قوای عقلی، به رشد و نمو کامل نرسیده باشد و نتواند حقوق خود را استیفا کند.[۶۱]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در قرآن کریم نیز این واژه به کار رفته است. مانند آیه: *(… ثُمَّ‏َّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا…؛ بعد شما را بصورت طفل بیرون مى‏آوریم… )* حج/ ۵[۶۲]
اگر کلمه مذکور، در این آیه، مفرد آمده با این‌که مقصود، جمع است، بدین جهت است که این کلمه، مصدر است و در مصدر، مفرد به جاى جمع استعمال مى‏شود.[۶۳]
این واژه در سه جا به صورت مفرد «طفل»[۶۴] و در یک جا به شکل جمع«اطفال» به کار رفته است.[۶۵]
۱-۱-۲-۳-۲- مفهوم لغوی و اصطلاحی صبیّ
یکی دیگر از واژگان مترادف کودک در زبان عربی، “صبیّ” می‌باشد که در لغت، به معنای کوچکی و کودکی آمده است.[۶۶]
نیز “صبیّ” در اصطلاح، به مرحله‌ای از سنین، اطلاق می‌شود که با ضعف و سستی طبیعی و تمایل انسان به انجام اموری مانند بازی که شایسته او نمی‌باشد، همراه است.[۶۷]
در قرآن کریم، این واژه در مورد دو پیامبر الهی به کار رفته است:
– یکی در مورد اعطای حکمت الهی به حضرت یحیی۷در سنین کودکی که برخی آن را در سه سالگی ایشان دانسته‌اند[۶۸]و[۶۹]: *(۴… وَ ءَاتَیْنَهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا؛ …و ما فرمان نبوّت (و عقل کافى) را در کودکى به او دادیم.) مریم/۱۲
البته ذکر این نکته ضروری است که چنین نبوده، یحیی۷در دوران کودکی مانند سایر کودکان به بازی بپردازد؛ بلکه مطابق روایتی از حضرت رضا۷، اطفال به یحیى۷گفتند: بیا تا بازى کنیم، ولی او فرمود: ما براى بازى خلق نشده‏ایم، سپس خداوند آیه فوق را نازل کرد.[۷۰]
– دیگر در مورد حضرت عیسی۷که در گهواره با مردم سخن می‌گفت: *(فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُواْ کَیْفَ نُکلَِّمُ مَن کاَنَ فىِ الْمَهْدِ صَبِیًّا؛ (مریم) به او اشاره کرد گفتند: چگونه با کودکى که در گاهواره است سخن بگوییم؟!)* مریم/ ۲۹
۱-۱-۲-۳-۳- مفهوم لغوی و اصطلاحی ولد
از دیگر واژگان مترادف کودک، “ولد” می‌باشد. این کلمه در لغت به معنای فرزند (خواه فرزند انسان باشد و یا غیر آن) است. نیز بر مذکر و مؤنّث، تثنیه و جمع، اطلاق می‌شود.[۷۱]
“ولد” در اصطلاح به چیزی گفته می‌شود که از چیز دیگر متولد شود.[۷۲]
از مشتقات این کلمه، می‌توان به ولادت، ولاد، مولد که هر سه، مصدر به معنای زاییدن هستند، والد(پدر حقیقی)، والده(مادر) و ولید(به اعتبار نزدیک بودن ولادتش، به معنای خادم و کودک است و جمع آن، ولدان می‌باشد) اشاره کرد و جمع کلمه ولد، اولاد است.[۷۳]
۱-۱-۲-۳-۴- مفهوم لغوی و اصطلاحی صغیر
“صغیر” از جمله واژگان مترادف کودک و در لغت، ضد کبیر و جمع آن، صغار است.[۷۴]
در اصطلاح حقوقی، کودک یا صغیر به کسی گفته می‌شود که از نظر سنی به رشد طبیعی و نمو جسمی و روحی لازم برای زندگی اجتماعی نرسیده باشد، لذا پسر و دختری که به بلوغ شرعی نرسیده است، از محجورین است، به محض رسیدن به بلوغ، حجر او محو می‌شود، بدون این‌که احتیاج به صدور حکم از سوی حاکم شرع باشد و اگر پیش از بلوغ، به حدی رسد که دارای تمییز باشد، او را صغیر ممیّز گویند.[۷۵]
دکتر وهبه الزحیلی نیز در «الفقه الاسلامی و ادلته» می‌نویسد: «الصغر: طور به کل إنسان، یبدأ من حین الولاده الی البلوغ؛ کودکی دوره‌ای است که به هر انسانی خواهد گذشت، آغاز آن هنگامه ولادت و پایان آن رسیدن به حد بلوغ است». و در ادامه می‌گوید: علما حنفی و مالکی گفته‌اند: صغیر، یا ممیّز است یا غیر ممیّز، و غیر ممیّز، کسی است که هفت سال تمام را سپری نکرده است و ممیز به کسی گویند که هفت سال تمام از عمرش گذشته است.[۷۶]
در قرآن، این کلمه تنها یک بار به معنای دوران کوچکی و طفولیت که تحت تربیت والدین است، می‌باشد[۷۷]: *(وَ قُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِى صَغِیرًا؛ … و بگو: پروردگارا! همان‏گونه که آن‌ها مرا در کوچکى تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده!)* اسراء/ ۲۴
لذا با توجه به معنای صغیر، تربیت در این آیه ناظر به رشد و نمو جسمانی است.[۷۸]
۱-۱-۲-۳-۵- مفهوم لغوی و اصطلاحی غلام
آخرین واژه از واژگان مترادف کودک،” غلام”می‌باشد که در لغت، به معنای جوان است. البته برخی گفته‌اند غلام، از حین ولادت است تا جوانى[۷۹] که البته معنای جوان، بهتر است و جوان را از آن رو، غلام گفته‏اند که او در حال طلب نکاح است. [۸۰] در این صورت در آیاتی که «غلام»، بر بچه اطلاق شده، به اعتبار ما یؤل الیه است[۸۱] مثل: *(قَالَ رَبّ‏ِ أَنَى‏ یَکُونُ لِى غُلَامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِى‏َ الْکِبَرُ وَ امْرَأَتِى عَاقِرٌ…؛ او عرض کرد: پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندى براى من باشد، در حالى که پیرى به سراغ من آمده، و همسرم نازاست؟…) آل‌عمران/ ۴۰[۸۲]
بنابراین چون یحیى، بنا بود بزرگ و جوان شود لذا لفظ «غلام» آورده شده و گرنه لازم بود «ولد» گفته می‌شد.
نکته پایانی درباره واژه‌شناسی کودک، این‌که همه واژگان مترادف مذکور، در قرآن کریم به کار رفته‌اند.
اصول
اصول، جمع اصل و”اصل” در لغت، به معنای اساس شیء[۸۳]، بیخ، بنیاد، ریشه، پایه و بن هر چیزی آمده است.[۸۴]
در اصطلاح، برای اصول، تعاریف متعددی شده است. برخی از نویسندگان معتقدند که اصول تعلیم و تربیت عبارت است از «نظریه‌ها و قواعد نسبتاً کلی که در بیش‌تر موارد، صادق است و باید راهنمای مربّیان، معلّمان، مدیران، اولیای فرهنگ و والدین دانش‌آموزان در کلیه اعمال تربیتی باشد»[۸۵] و از نگاه بعضی دیگر، اصول، «به دستورالعمل‌های کلی گفته می‌شود که بر مبانی مبتنی‌اند».[۸۶]
با توجه به آنچه گفته شد مقصود از اصول در این پژوهش، عبارت است از قواعد و دستورالعمل‌های کلی مبتنی بر تعالیم دینی ـ قرآنی، پژوهش‌های روان‌شناسی و نظریات دانشمندان تعلیم و تربیت.
روش
“روش”در لغت، معانی گوناگونی دارد، نظیر: طرز، طریقه، شیوه، اسلوب، سبک و راه.[۸۷] در عربی نیز، معادل با کلمات «المنهج» و«المنهاج» و یا «الطریق الواضح» (راه روشن) آمده است.[۸۸]
“روش”در اصطلاح، به معنای «راه انجام هر کاری» است. از این رو، روش تدریس نیز، عبارت از راه منظم، با قاعده و منطقی برای ارائه درس می‌باشد.[۸۹]
مقصود از روش در این پژوهش، عبارت است از سازوکارها و شیوه‌های ایجاد یا دگرگون‌سازی رفتار و ویژگی‌های کودک که در مقایسه با اصول، مشخص‌تر و کاربردی‌تر است.
بخش دوم: اهمیت و ویژگی‌های دوران کودکی
در این بخش، به تناسب اهمیت دوران کودکی، بحث‌هایی پیرامون اهمیت شناخت کودک، مراحل رشد و پذیرش دینی در کودکان و نوجوانان از منظر روان‌شناسی و آیات قرآن کریم، اهمیت انتخاب روش مناسب تربیتی، اهمیت استفاده از روش های غیر مستقیم ارائه می‌گردد و در آخر، با توجه به مجموع آن‌چه بیان شد، سنّ مناسب شروع تربیت دینی ـ قرآنی بیان می‌شود.
اهمیت دوران کودکی
دانشمندان به خوبی دریافته‌اند که زیر بنای زندگی در دوران کودکی پی‌ریزی می‌شود و سعادت و شقاوت ادوار مختلف زندگی، یعنی دوران‌های جوانی و پیری، در گرو طرز تربیت دوران کودکی است. با این‌که شخصیت انسان به عوامل گوناگونی بستگی دارد که هر کدام از آن‌ها در سرنوشت انسان، تأثیر بسزایی دارند، با این وجود، تربیت‌های دوران کودکی در نظر دانشمندان، حائز اهمیت خاصی است و آن را «زیربنای زندگی» می‌نامند[۹۰].
به همین جهت است که همه مکاتب، مذاهب و ممالک، به تربیت آدمی در دوران کودکی به دلایل متعدد، اهمیت ویژه‌ای می‌دهند. اسلام نیز به فرزندان و تربیت در دوران کودکی تأکید فراوان داشته، آن را از جمله وظایف والدین و در شمار حقوق فرزندان می‌داند تا آن‌جا که قرآن ‌کریم بیان می‌کند که، از جمله ویژگى‌های مؤمنان راستین (عبادالرحمن)، آن است که توجه خاصى به تربیت فرزند و خانواده خویش دارند و براى خود در برابر آن‌ها مسئولیت فوق العاده‏اى قائلند[۹۱]: *(وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ…؛ و کسانى که مى‏گویند: پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنى چشم ما قرار ده… ) فرقان/ ۷۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:07:00 ق.ظ ]




خصلت ماندگار تبدیل­خواهی جنسی به مثابه­ی برچسب

۱۰۱۹

خصلت ماندگار تبدیل­خواهی جنسی به مثابه­ی برچسب

جدول شماره­ ۴-۱۰: تم اصلی دهم: تجربه­ «داغ ننگ» به دلیل تبدیل­خواهی جنسی: قرارگیری در وضعیت انگ و «هویت ضایع­شده»
کد ۱۰۱۰: انگ همجنس­گرایی به تبدیل­خواه جنسی
مشارکت­کننده­ شماره­ ۴:
«مردم فکر می­ کنند ما هموسکشوال هستیم و یا فکر می­ کنند که ما مرد همجنس­باز هستیم».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۵:
«همیشه فکر می­کردم که من منحرف جنسی هستم. چون همین دوستم هم که باهاش رابطه داشتم بهم گفته بود که تو همجنس­گرا هستی. من هم همیشه فکر می­کردم که یه همجنس­باز».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۱:
«یه هم­اتاقی داشتم که فکر می­کرد من هم­جنس­بازم».
کد ۱۰۲۰: انگ همجنس­گرایی به تبدیل­خواه جنسی
مشارکت­کننده­ شماره­ ۱۰:
«آبجیم بهم گفته بود که آدم­هایی که مثل تو هستند همجنس­بازن».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۸:
«من یه دوست­دختر داشتم که اولین دوست­دخترم بود. تربیت­بدنی می­خوند. اومده بود خونمون،‌ با هم تو اتاق بودیم. دستش ضرب دیده بود،‌گذاشته بود رو پام،‌ من داشتم براش باندپیچی می­کردم. اون زمانم بابام به مامان شک کرده بود کل خونه­رو شنود گذاشته بود و دوربین کار گذاشته بود. یهو مامانم اومد تو اتاق. شروع کرد به داد زدن که تو هم­جنس­بازی. برید بیرون و این حرف­ها. با دوستم اومدیم بیرون. انقدر خجالت کشیده بودم که فقط می­خواستم خودم­رو بندازم جلو قطار. قطار مترو. به قرآن مجید. چون جلوی دوست­دخترم من­رو خیلی کوچیک کرده بود».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۱۱:
«کسی که جرات نداشت که بخواد به من توهین کنه ولی ازونجایی که ترنس­ها الان انقدر رفتارهای زشت از خودشون نشون میدن به اونا که هیچی به مایی هم که داریم سالم زندگی می­کنیم توهین می­ کنند. الان مثلا خیلی راحت به ترنس­ها میگن که اینا نرو ماده­ن. یا مثلا به ترنس­های MtF میگن مفعول. دخترهای همجنس­باز یا پسرهای همجنس­باز. در صورتی که ما همجنس­باز نیستیم. من هویت دارم. هویتم پسرم. من جسمم رو با هویتم منطبق کردم. همجنس­باز هویتش مشخص نیست. همین­طور که همجنس­باز بدش میاد که بهش بگن ترنسکشوال من هم بدم میاد بهم بگن هموسکشوال».

  • بررسی و تحلیل تم و مقایسه­ دو گروه مبتنی بر سیطره­ی جنسیت (۱۰۱۰ و ۱۰۲۰)

این تم برای هر دو گروه از تبدیل­خواهان به طور مشترک به کار رفته شده است. اولین انگی که به هر دو گروه از این افراد زده می­ شود انگ همجنس­گرایی و همجنس­بازی است. شاید دلیل این امر را بتوان در بی­اطلاعی افراد در مورد پدیده­ ترنسکشوال دانست. بسیاری از افراد در طول زندگی­شان، حتی یک­ بار نیز با این واژه روبرو نشده­اند! اما، در مورد همجنس­گرایی بارها و بارها در همه جا صحبت شده است. بنابراین شاید اولین فکری که بعد از دیدن دختر یا پسری که به همجنس خود تمایل دارد به ذهن خطور کند، این است که این فرد تمایلات همجنس­گرایی دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نکته­ی جالب توجه این است که کاربست واژه­ی همجنس­گرا از جهت محتوایی،‌ برای این دو گروه از تبدیل­خواهان تفاوت ماهوی دارد: وقتی این واژه برای گروه دوم به کار می رود (پسرسرشت) با توجه به فاعل بودن آنان در روابط جنسی تنها جنبه­ توصیفی دارد اما وقتی برای گروه اول(دختر سرشت) به کار می رود، ‌با توجه به مفعول بودن آنان، جنبه­ توهین و تحقیر به خود می­گیرد! بدین ترتیب مفهوم انگ گافمن را می­توان در این­جا بسط داد یعنی می­توان میان انگ­هایی که ماهیتی توصیفی و طبقه­کننده دارند و انگ­هایی که گوینده با عمق نفرت بیان می­ کند تمییز قائل شد. تفاوت این دو گونه انگ گاه در متن نوشته شده آن­چنان مشهود نیست که وقتی آن را می­شنویم! زیرا لحن بیان یک جمله،‌ دربردارنده­ی جهت­گیری و احساس گوینده از بیان یک مطلب واحد است. اگر از منظری پدیدارشناختی به ادعای فوق بنگریم می­توان نتیجه گرفت که یک انگ خاص مانند همجنس­گرایی به مثابه­ی پدیده­ای واحد می ­تواند نمودها یا پدیدارهای متفاوتی داشته باشد.
کد ۱۰۱۱: انگشت­نما بودن و قرارگیری در معرض نگاه تحقیرآمیز به مثابه­ی داغ ننگ
مشارکت­کننده­ شماره­ ۶:
«دوست دارم ازین تنهایی دربیام. درد بزرگیه. حتی خانوادم هم خودِ واقعی من رو نمی­پذیرند. من حسشون رو می­گیرم. نگاه­های سنگینشون رو درک می­کنم. اینا چیز کمی نیست».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۴:
«من همیشه زیر نگاه­های مردم بودم. همیشه نگاه­های سنگین مردم را روی خودم احساس می­کردم. خیلی بدم میاد که یه­جوری آدمو نگاه می­ کنند و بعد می­گن این دیگه چیه؟ پسره دختره؟»
مشارکت­کننده­ شماره­ ۵:
«همیشه همه تو خیابون خیلی بد من­رو نگاه می­ کنند انگار که من انگل جامعه هستم. واقعا دخترها یجوری باهام برخورد می­ کنند که انگار یه موجود چندش هستم».
کد ۱۰۲۱: انگشت­نما بودن و قرارگیری در معرض نگاه تحقیرآمیز به مثابه­ی داغ ننگ
مشارکت­کننده­ شماره­ ۸:
«من از اولم صدام یه مقدار کلفت بود، بعد هورمون­درمانی فقط یه حالت دورگه شده. از موهام که انقدر کوتاه بود و حالتای پسرونه که داشتم. راه رفتنم. بعد هی نگام می­کردن. هی مسخرم می­کرد. انقدر کتک خوردم تو زنا. یه­بار یه زنه چادری اومد بالا یهو یه صلوات فرستاد بعد گفت دوجنسه­س دوجنسه­س. بزنیدش. این مریض جنسیه نزارید بیاد تو زنا. نزارید خودشو بماله بهتون. من­رو دو سه بار از مترو انداختن بیرون. یه بار یه خانمه همه صورتمو چنگ انداخت واسه اینکه می­گفت تو پسری مانتو پوشیدی که خودتو بمالی به زنا. چون من همیشه خیلی اسپرت لباس می­پوشیدم و تیپم خیلی ورزشی بود. خیلی تو چشم بودم».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۷:
«مجبور شدم برم خونه مانتو بپوشم. حالا سیبیلم داشتم اون موقع بیشترم بود انقدر با تیغ می­زدم. اطراف شهرک غرب یه جا قرار گذاشته بودیم. اونجا هم همه درو داف. بعد خیلی بد بود دیگه من با اون قیافه. همه با انگشت نشونم می­دادن. پسرها تیکه می­نداختن که هه پسر رو. سیبیلاشو! خیلی مسخره بود».

  • بررسی و تحلیل تم و مقایسه­ دو گروه مبتنی بر سیطره­ی جنسیت (۱۰۱۱ و ۱۰۲۱)

نگاه معنادار و تحقیرآمیز، تجربه­ای است که هر دو گروه از این تبدیل­خواهان در طول زندگی خود داشته اند. این افراد به خاطر داشتن ظاهر نامتعارف همواره انگشت­نما هستند. داشتن ظاهری پسرانه در پوشش دخترانه، موجب می­ شود که تبدیل­خواهان FtM از طرف اطرافیان مورد تمسخر واقع شوند ولی این تجربه برای تبدیل­خواهان MtF تبعات بیشتری دارد و فقط به یک تمسخر ختم نمی­ شود. اینان نه تنها در جریان کنش متقابل اجتماعی در محیط بیرون از خانه، بلکه از طرف خانواده­ی خود نیز تحقیر می­شوند.«نگاه سنگین» آشنا و غریبه، حسرتی که در نگاه مادر است، برخورد تحقیر آمیز دیگران،‌ همه و همه، تجربیاتی است که در دوران بروز «خود واقعی» با آن مواجه شده ­اند. مشارکت­کنندگان دلیل این مساله را آرایش کردن،‌ داشتن پوشش دخترانه، و به طور کلی بروز رفتارهایی نامتعارف عنوان می­دانند که موجب می­گردد، هیچ­گاه نتوانند یک زندگی معمول و عادی را تجربه کنند. می­توان این تفاوت در نگاه به دو گروه یاد شده را ناشی از آن دانست که اساسا «مردی با ظاهر زنانه» بسیار مشمئزکننده­تر از «زنی با ظاهر مردانه» ‌است! دومی تنها ابعاد زیبایی­شناختی مخاطب را به چالش می­کشد در حالی­که اولی نفرت­انگیز جلوه می­ کند و مردانگی را به چالش می­کشد!!
کد ۱۰۱۲: ناباوری نسبت به تبدیل­خواهی جنسی و انگ تمایل به «مفعول بودن»
مشارکت­کننده­ شماره­ ۵:
«اون یکی داداشم که دو سال از من بزرگتر بود بهم می­گفت که تو چون می­خوای بِدی داری این اداها رو در میاری».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۶:
«کسایی که باهاشون رابطه داشتم هم بهم می­گفتند که تو گی هستی. منتها گی مفعول».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۴:
«می­گن این پسره اواخواهره. این پسره مفعوله. هم­جنس بازه. دوجنسه­ست و این­ها رو با یک حالتی می­گن که انگار همه بی­اخلاقی­های دنیا تو ما جمع شده و خودشون پسره پیغمبرن».

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:07:00 ق.ظ ]




کاهش حرکت پذیری منجر به افزایش خطر ابتلا به بیماری، از کار افتادگی و ناتوانی می­ شود (کو و همکاران، ۲۰۰۹). به دنبال این کاهش حرکت و در نتیجه ضعف عضلانی، مشکلات مختلف جسمانی، زمین خوردن و به تبع آن شکستگی­ها و ترس از ادامه حرکت نمایان می­ شود که موجب بروز مشکلات روحی و عدم استقلال می­ شود (بریل، ۱۳۸۴).
اگر چه افزایش روزافزون تعداد افراد سالمند را به طور کلی می­توان مرهون امید به زندگی و رعایت بیشتر اصول بهداشتی و تندرستی در بین این گروه از افراد جامعه دانست (تاسی و همکاران، ۲۰۰۴)، اما مشکلات و محدودیت­های مربوط به حفظ کیفیت مطلوب زندگی در دوره سالمندی همچنان پابرجاست. از همین رو شناخت مشکلات سالمندان و تلاش برای رفع آن در بین این گروه از افراد جامعه، توجه محققان را به خود اختصاص داده است (هلستروم و همکاران، ۲۰۰۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

افتادن از بزرگترین مشکلاتی است که سلامتی افراد سالمند را تحت الشعاع قرار می­دهد. طبق گزارش مرکز سالمندی ایران، افتادن شایع ترین عارضه­ای است که سالمندان خصوصا زنان با آن در گیرند، که باعث تحمیل فشارهایی نظیر هزینه­ های سنگین بیمارستان، درمان­های پزشکی و توانبخشی بر خانواده، فرد سالمند و جامعه می­گردد (سایت اینترنتی سالمند، ۱۳۸۶).
افتادن خود از برخی نواقص در فاکتورهای آمادگی جسمانی بوجود می ­آید. به عنوان مثال نقص در تعادل، نقص ضعف عضلانی در زانو و مچ و کاهش عکس العمل، موجب بروز سقوط و افتادن می­ شود، که خود افتادن، پیامد­هائی نظیر تغییرات در راه رفتن را به دنبال دارد (تینتی و همکاران، ۱۹۸۸، دیویس و همکاران، ۱۹۹۹ و لرد و فیتزپاتریک، ۱۹۷۰) در این میان تعادل ضعیف عامل اصلی در کاهش حرکت پذیری مربوط به سن و افزایش خطر افتادن در سالمندان می­ شود (کو و همکاران، ۲۰۰۹).
راه رفتن، مهارتی است که از اولین سال زندگی فرا گرفته می­ شود و انسان در دوران کهولت سن تلاش دارد، همچون دوران جوانی از عهده این مهارت به راحتی و بدون کمک دیگران و یا ابزار کمکی همانند عصا برآید. لیکن به نظر می­رسد، افزایش سن، کاهش قدرت در عضلات اصلی بدن و ترس از افتادن، سالمند را وادار به اجتناب از انجام این مهارت پایه­ای می­سازد. به دنبال آن حتی کارهای ساده روزمره هم تحت تأثیر منفی بی تحرکی قرار می­گیرد. از طرف دیگر، راه رفتن به عنوان یکی از حرکت­های بنیادی و کاربردی زندگی روزمره انسان و نشانگر قدرت، استقامت و تعادل در بدن یاد می­ شود که در سالمندان روند منفی را از لحاظ پارامترهای بیومکانیکی همچون سرعت، طی می­ کند (لرد و فیتزپاتریک، ۲۰۰۱ و فینلی و کادی، ۱۹۷۰). مک رای[۳] و همکارانش (۱۹۹۲) معتقدند که ضعف عضلانی در آبداکتورهای ران، اکستنسورها و فلکسورهای زانو و عضلات دورسی فلکسور مچ پا با ریسک افتادن در هنگام حرکت و راه رفتن ارتباط دارند (ماکرای و همکاران، ۱۹۹۲). از این رو شناسائی عوامل تأثیرگذار در راه رفتن افراد سالمند با هدف جستجو برای راهکارهای پیشگیری از بروز نقصان در عملکرد اندام تحتانی و یا کاهش روند آن مورد توجه محققان قرار گرفته است. به عنوان مثال صادقی و همکاران در تحقیقی بیان کردند که در سالمندان، توان عضلات ساجیتالی ران است که فاز استقرار و تعادل در حین راه رفتن را به نسبت افراد جوانتر تحت تأثیر قرار می­دهد (لرد و فیتزپاتریک، ۲۰۰۱). بنابراین نیاز به توان و قدرت عضلانی در حد کافی هنگام راه رفتن ثابت شده است. در واقع با افزایش قدرت عضلانی، شاید بتوان گوشه ­ای از اختلالات حرکتی در سالمندان را رفع کرد. در جایی دیگر فاینلی و همکاران بیان کردند که سرعت راه رفتن و طول گام در زنان سالمند نسبت به زنان جوانتر به طور معناداری کمتر بوده است (فینلی و کادی، ۱۹۷۰). وینتر نیز در کتاب ” بیومکانیک و کنترل حرکتی در راه رفتن ” مبحثی را به بررسی راه رفتن در سالمندان اختصاص داده است. کریگان و همکارانش نیز بیان داشتند که راه رفتن در سنین سالمندی نسبت به سنین جوانتر، دستخوش تغییراتی می­ شود که به افتادن و یا ترس از افتادن وابسته است (کریگان و همکاران، ۱۹۹۸).
علی رغم فواید تمرینات و تحقیقاتی که در زمینه اثر انواع تمرینات بر روی پارامترهای بیومکانیکی راه رفتن در افراد سالمند صورت گرفته است، تحقیقات کمی بر روی تعادل و پارامترهای راه رفتن از قبیل طول گام، ریتم گام برداری و سرعت راه رفتن به ویژه با توجه به وضعیت فلکشن زانو در سالمندان تمرکز کرده ­اند. از این رو در این تحقیق، محقق با بررسی وضعیت فلکشن زانو در افراد سالمند به بررسی تعادل و برخی پارامترهای کنیماتیکی راه رفتن مانند طول گام، ریتم گام برداری و سرعت راه رفتن خواهد پرداخت.
به طور کلی پژوهش حاضر در صدد است تا به این سؤال­ها پاسخ دهد که آیا بین تعادل و پارامترهای راه رفتن (طول گام، سرعت گام و تعدادگام در دقیقه، پهنای گام) در افراد سالمند با محدودیت حرکتی زانو و بدون محدودیت حرکتی زانو تفاوتی وجود دارد؟
۳٫۱٫ ضرورت و اهمیت تحقیق:
رعایت اصول بهداشتی و بالا رفتن امید به زندگی، افزایش تعداد سالمندان در جامعه را موجب شده است. به طوری که ۸/۱ جمعیت جهان در سال ۲۰۰۰ را سالمندان بالای ۶۵ سال (جمعیتی بالغ بر ۷۵۰ میلیون نفر) (نیوتن، ۱۹۹۵) و در سال ۲۰۰۲ حدود ۶۰۰ میلیون نفر از جمعیت کل جهان را افراد بالای ۶۰ سال تشکیل می­دادند و پیش بینی می­ شود که این رقم در سال ۲۰۵۰ به دو میلیارد نفر افزایش یابد بطور کلی می­توان گفت در حالی­که هر سال بطور متوسط ۷/۱% به جمعیت جهان افزوده می­ شود، این رقم برای افراد ۶۵ سال و بالاتر به میزان ۵/۲% برآورد می­ شود (پوررضا و خبیری نعمتی، ۱۳۸۵) که ضرورت توجه به مشکلات این قشر را روزافزون نموده است.
در ایران نیز طبق سرشماری سال ۱۳۷۵، ۵/۶ درصد، جمعیت افراد بالای ۶۰ سال بودند و در صورتی که روند زندگی به همین سان پیش برود، در حدود سال ۱۴۱۰ در کشورمان انفجار سالمندی رخ خواهد داد و بین ۲۵ الی ۳۰ درصد جمعیت در سنین بالای ۵۰ سالگی قرار خواهند گرفت (بررسی کشوری سلامت سالمندان، ۱۳۷۷). بنابراین جامعه باید نسبت به رفع احتیاجات و مشکلات این قشر حساسیت و توجه بیشتری از خود نشان دهد و هم راستا با رشد جمعیت جامعه سالمندان، اهمیت شناسایی مشکلات برای بهبود کیفیت زندگی این گروه از افراد جامعه ضروری است.
از آنجایی که توانایی راه رفتن، به عنوان یکی از شاخص­ های تعیین استقلال در فعالیت­های روزمره افراد سالمند به شمار می­رود، بررسی ویژگی­های بیومکانیکی راه رفتن افراد سالمند مورد توجه محققان قرار گرفته است.
در مطالعات بیومکانیکی یکی از شاخص­ های اصلی تعیین استقلال افراد سالمند، وضعیت تعادل (لارس و همکاران، ۲۰۰۷) و قابلیت راه رفتن می­باشد (کوآ و همکاران، ۲۰۰۷، هرودا و همکاران، ۲۰۰۳). علت اصلی افتادن که سالانه حدود یک سوم سالمندان آن را تجربه می­ کنند، کاهش تعادل افراد سالمند معرفی شده است (رزموویز و همکاران، ۲۰۰۳، گریگ و همکاران، ۲۰۰۰، لرد و همکاران، ۲۰۰۱). در افراد سالمند، ناتوانی به علل زیادی مرتبط شده است که در بین آنها از دست دادن تحرک در درجه اول اهمیت قرار دارد.
در این میان، به زمین خوردن یا افتادن[۴] یکی از شایع ترین و جدی ترین مشکلات دوران سالمندی است که بسیار تکرار می­ شود و دارای عواقب و عوارض جسمانی (شکستگی لگن، از کار افتادگی، از دست دادن توانایی فیزیکی و مرگ) و روانی (از دست دادن اعتماد بنفس و عزت نفس و کاهش امید به زندگی) زیادی است که با توجه به هزینه­ های بالای آن، شناسایی علل و عوامل آن و روش­های پیشگیری از آن مورد توجه قرار گرفته است (اکبری کامرانی و همکاران، ۱۳۸۵).
سالانه حدود یک سوم افراد بالای ۶۵ سال و نیمی از افراد بالای ۸۰ سال، حداقل یک بار افتادن را تجربه می­ کنند (کرامول و همکاران، ۲۰۰۷، ترسا و همکاران، ۲۰۰۴، مآوررانگ و همکاران، ۲۰۰۶) به طوری که نزدیک ۴۰% بستری­های بیمارستانی و ۷۰% مراجعات این افراد به مراکز اورژانس به مشکلات ناشی از افتادن مربوط می­ شود (لارس و همکاران، ۲۰۰۷، ترسا و همکاران، ۲۰۰۴، مآوررانگ و همکاران، ۲۰۰۶و شانوی و همکاران، ۱۹۹۷).
پیامد زمین خوردن سالمندان، نه تنها زندگی خود آنان را تحت تاثیر قرار می­دهد و
باعث از دست رفتن استقلال آنها و عوارض مالی، روانی، اجتماعی و اقتصادی می­گردد (
اکبری کامرانی و همکاران، ۱۳۸۵)، بلکه تاثیرات مهمی نیز بر روی سیستم­های بهداشتی و درمانی جامعه بر جای می­ گذارد. به علت عوارض و تهدیدهای جدی که زمین خوردن و عوامل خطر آن برای سلامت سالمندان درپی داشته است، جزء جدی ترین مسائلی است که جمعیت سالمندان با آن مواجه هستند. در تحقیقات انجام شده بی تعادلی یکی از اصلی ترین عوامل در کاهش تحرک و افتادن در بین سالمندان می­باشد (گورالنیک و همکاران، ۱۹۹۳) و از این رو پدیده تعادل در بین این گروه سنی مورد توجه محققان قرار گرفته است. تعادل که جزء نیازهای اساسی جهت انجام فعالیت­های روزمره می­باشد، در فعالیت­های ایستا و پویا، نقش مهمی را ایفا می­ کند، و این مساله بیشتر در هنگام راه رفتن رخ می­دهد (رابستین و همکاران، ۱۹۹۴).
از این رو، پژوهش حاضر بر پایه نیاز جامعه و ضرورت آگاهی از وضعیت موجود، در تلاش است تا تعادل و شاخص­ های راه رفتن در سالمندان با محدودیت حرکتی در زانو و بدون این محدودیت را بررسی نماید.
امید می­رود نتایج این پژوهش بتواند به خانواده­های دارای سالمند و همچنین مراکز نگه داری این عزیزان کمک نماید و یافته­های حاصل از این پژوهش مورد استفاده مربیان تربیت بدنی و محققان به ویژه پژوهشگران حوزه بهداشت و رشد، علوم حرکتی و فیزیوتراپی قرار گیرد.
۴٫۱٫ فرضیه ­های تحقیق:
فرض کلی:
تعادل و پارامترهای راه رفتن در افراد سالمند با محدودیت حرکتی و بدون محدودیت حرکتی در زانو، تفاوت دارد.
فرضیات اختصاصی:

تعادل در افراد سالمند با محدودیت حرکتی در زانو با افراد سالمند بدون محدودیت حرکتی تفاوت دارد.
طول گام در افراد سالمند با محدودیت حرکتی در زانو با افراد سالمند بدون محدودیت حرکتی تفاوت دارد.
تعداد گام در دقیقه در افراد سالمند با محدودیت حرکتی در زانو با افراد سالمند بدون محدودیت حرکتی تفاوت دارد.
سرعت راه رفتن در افراد سالمند با محدودیت حرکتی در زانو با افراد سالمند بدون محدودیت حرکتی تفاوت دارد.

    1. پهنای گام در افراد سالمند با محدودیت حرکتی در زانو با افراد بدون محدودیت حرکتی تفاوت دارد.

۵٫۱٫ اهداف تحقیق:
۱٫۵٫۱٫ هدف کلی:
بررسی تعادل و برخی پارامترهای راه رفتن در سالمندان با محدودیت حرکتی و بدون محدودیت حرکتی زانو
۲٫۵٫۱٫ اهداف اختصاصی:
مقایسه تعادل در سالمندان با محدودیت حرکتی و بدون محدودیت حرکتی
– مقایسه طول گام در سالمندان با محدودیت حرکتی و بدون محدودیت حرکتی
– مقایسه تعداد گام در دقیقه در سالمندان با محدودیت حرکتی و بدون محدودیت حرکتی
– مقایسه سرعت راه رفتن در سالمندان با محدودیت حرکتی و بدون محدودیت حرکتی
– مقایسه پهنای گام در سالمندان با محدودیت حرکتی و بدون محدودیت حرکتی
۶٫۱٫ محدودیت­های تحقیق:
الف) محدودیت قابل کنترل:
– سن آزمودنی­ها (افراد بالای ۶۰ سال)
ب) محدودیت­های غیر قابل کنترل:
– عدم امکان کنترل وضعیت روحی آزمودنی‌ها زمان انجام آزمون­ها و اجرای پروتکل خستگی.
– عدم آگاهی از مصرف داروهایی که تاثیر آنها بر سیستم­های مرتبط با تعادل مشخص نیست، با این حال از افراد خواسته شد که ۴۸ ساعت قبل از اجرای آزمون از مصرف داروهای ویژه خودداری کنند.
– سعی شده که در تحقیق از آزمودنی­های سالم استفاده شود ولی پژوهش­گر از وجود بیماری با نارسایی ناخودآگاه (مخفی) در سیستم­های مرتبط با کنترل تعادل اطلاع دقیق نداشت.
– اجرای آزمون­ها در یک ساعت مشخص از روز برای همه آزمودنی­ها مقدور نبود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:07:00 ق.ظ ]




قابل توجه است که قرآن، خواندن نماز را در اینجا از نشانه های مؤمنان نشمرده است بلکه خشوع در نماز را از ویژگیهای آنان برشمرده است :
قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون
به تحقیق مؤمنان رستگار شدند همانان که در نماز خود خشوع می ورزند.
تا اشاره ای باشد به اینکه نماز آنان صرف حرکات و الفاظی بدون روح و فاقد معنا نیست بلکه آنان موقع نماز چنان متوجه پروردگار خود می شوند که از غیر او جدا و به او متصل می گردند چنان غرق در حضور و راز و نیاز با معبود می شوند که خود را ذره ای در برابر وجودی بی پایان و قطره ای در برابر دریای بیکران می بینند و روایت کرده اند که رسول خدا (ص) فرمودند :
من صلی نجا و من ترک هلک
کسی که نماز گزارد رستگار گردد و آن که آن را واگزارد هلاک شود
هر یک از لحظه ها، حرکتها و سکونها و هر یک از الفاظ و اذکار نماز درسی از خودسازی و تربیت و وسیله ای برای تهذیب روح و جان آنان است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

این روایت را در جای دیگر نیز آورده ام که رسول خدا (ص) مردی را که دیدند که در حال نماز سرگرم بازی با ریش خویش بود فرمودند :
لو خشع قلب هذا لخشعت جوارحه
اگر این مرد دلش خاشع بود جوارحش نیز خاشع بود
یعنی خشوع و فروتنی یک حالت درونی است که در اندامهای برونی نیز اثر دارد چون قلب هر کس امام اوست و دیگر اعضای او مأمومین آن هستند و به آن اقتدا و از آن پیروی می کنند و نماز امام قلب است و قلب باید به آن اقتدا و از آن پیروی کند و چون نماز عبارت از خشوع و ادب در برابر پروردگار و قلب عبارت از کل حوزه دریافت درونی انسان است نتیجه این می شود که در نماز باید ظاهر و باطن و جسم و روح و حس و درک او یعنی تمام وجود او در حال خشوع باشد و بلکه سراسر وجودش عین خشوع شود و در این حال است که اگر تیر از پایش درآورد حس نخواهد کرد. چون در این حال حس و اندام او شأن دیگری دارند و در کار دیگری هستند.
گفته اند پیامبر اکرم (ص) پیش از نزول این آیه گاهی در نماز خود به آسمان نظر می کرد. اما پس از نزول آن دیگر فقط به زمین نگاه می کرد و به آسمان نمی نگریست.
با توجه به آیات آغازین سوره مؤمنون نماز نخستین صفت از صفات برجسته مؤمنان است اما صفات دیگری که همراه نماز دارند و در رستگاری آنان مؤثر است عبارتند از :
روی گردانی از کردار و گفتار بیهوده و غیر سازنده که از آن تعبیر به لغو می شود.
والذین هم عن اللغو معرضون
همان مؤمنانی که از گفتار و کردار بیهوده روی می تابند
کلمه لغو تنها سخنان و افعال بیهوده و غیر مفید را در بر نمی گیرد بلکه شامل افکار بی پایه و بیهوده ای که نه تنها سازندگی ندارند بلکه بنیاد و بنای ایمان را تخریب می کند و انسان را غافل و از خدا بی خبر و به خود مشغول می کند نیز می شود.
بنابراین مؤمنان نمازگزار به گونه ای تربیت می شوند که نه تنها سرگرم اندیشه های باطل و گفتار و کردار غیر مفید نمی گردند بلکه از آنها روی می تابند.
سومین ویژگی مؤمنان راستین، پرداختن زکات است که از مسائل مالی اجتماع است.
والذین هم للزکوه فاعلون
همان مؤمنانی که پرداخت کننده زکات می باشند
توضیح آنکه در مواردی که قرآن زکات و نماز را در کنار هم ذکر می کند دادن زکات به همان معنای انفاق اموال است نه هر کار نیکوی دیگری که تزکیه روح و پاکسازی جان را نتیجه می دهد.
چهارمین خصوصیت آنان دوری کردن از آلودگی جنسی و رعایت عفت و پاکدامنی است.
والذین هم لفروجهم حافظون
همان مؤمنانی که دامنهای خود را پاک نگه می دارند شهوات خود را حفظ می کنند و عنان آنها را در اختیار می گیرند
خدای تعالی در هشتمین آیه از سوره مؤمنون به پنجمین و ششمین صفت برجسته مؤمنان اشاره می کند و می گوید
والذین هم لأماناتهم و عهدهم راعون
کسانی هستند که امانت ها و پیمانهای خود را مراعات می کنند
بنابراین حفظ و ادای امانت و پایبندی به عهد و پیمان در برابر خلق خدا و خدا به معنای وسیع آن از صفات بارز مؤمنان است.
مراد از امانت در مفهوم عام و گسترده آن همان نعمت های گوناگون خداوند است که شامل نعیم نبوت و ولایت نیز می شود چنان که زراره از شاگردان بزرگ صادقین گفته است از کریمه
أن تودوا الأمانات الی اهلها
این است که ولایت و حکومت را به اهلش واگذارید
بنابراین حکومت از بزرگترین ودیعه های الهی است که مردم باید آن را به اهلش بسپارند. دلیل عمومیت معنای عهد و پیمان در این آیه نیز تعبیراتی است که در سایر آیات قرآن دیده می شود مانند
و اوفو بعهد الله اذا عاهدتم
هنگامی که پیمان بستید به پیمان خدا وفا کنید
این نکته نیز در خور توجه است که در بعضی از آیات قرآن ادای امانت بکار رفته است اما در این آیه از رعایت امانت و عهد و پیمان سخن رفته است که شامل ادا و محافظت هر دو می شود.
خدای بزرگ در نهمین آیه از سوره مؤمنون آخرین ویژگی مؤمنان را که محافظت بر نماز هاست بیان کرده است می فرماید :
والذین هم علی صلواتهم یحافظون
مؤمنان کسانی هستند که در نگاهداشت نمازهای خود می کوشند
جالب است که در این آیات می بینیم نخستین ویژگی نمایان مؤمنان خشوع و آخرین صفت برجسته آنان محافظت بر نماز است شمارش صفات مؤمنان از نماز شروع و به نماز ختم می شود و این علاوه بر آنکه اهمیت نماز در تقویت ایمان و نگاهبانی از آن را می رساند اشاره به این حقیقت دارد که مؤمنان صفات دیگری نیز به نمازشان بستگی دارد و نماز در ایجاد تنظیم و نگاهداشت دیگر صفات مؤمنان اثر دارد چنان که گویی خشوع در نماز و محافظت بر آن حصن و حصار محافظی برای دیگر صفات نیکوی مؤمنان و در عین حال مهم ترین رشته ای برای برقراری ارتباط میان آفریده و آفریدگار می باشد.
در آیه نخست صلوه بصورت مفرد و در آیه اخیر به صورت جمع آمده است اولی از خشوع در نماز که امری درونی و قلبی است و با تأثیر در اندام های ظاهری ایجاد خشوع جسمی می کند سخن می گوید و دومی ناظر بر رعایت شرایط آداب و اوقات نماز است و به مؤمنان نمازگزار سفارش می کند که در همه نمازهای خود آنها را مراعات کنند.
از این آیات می فهمیم که اگر نماز با آرامش اجرا شود زمینه مورد اعتمادی برای تمام خوبی ها و نیکی ها و وسیله ای برای بیداری روح و جان انسانها و بیمه کننده آنان در برابر گناهان است و خلاصه بهترین و برترین مکتبی برای تربیت است.
قرآن کریم پس از ذکر صفات برجسته مؤمنان نتیجه نهایی آن را بیان می کند می فرماید :
اولئک هم الوارثون
مؤمنانی که صاحب این صفاتند وارثانند
الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون
همان وارثانی که بهشت برین را به ارث می برند و در آن جاودانه می مانند
گفته اند فردوس باغ ویژه ای است که همه نعمتها و موهبتهای الهی در آن جمع است و می توان آن را بهشت برین نامید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:07:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم