(۱). محمد پیام را در خانه دید.

سوم اینکه هر سازه فارغ از اندازه‌ی آن، هرگاه در بافت کلام ظاهر شود، به طور حتم نقش نحوی برآن مترتب است. برای نمونه سازه‌های نحوی، (ب) و (پ) به ترتیب در نقش فاعل و گزاره ظاهر شده‌اند. چهارم اینکه بر هر سازه از جمله، دست کم یک معنا مترتب است که غفلت از آن موجب ناقص شدن هر تحلیل زبانی خواهد شد. برای مثال در نمودار فوق، محمد و خانه به ترتیب در نقش معنایی تجربه گر و مکان ظاهر شده‌اند. رحیمیان در ادامه به بررسی صوری (جدا سازی گروه‌ها با توجه به عنصر اصلی آن یعنی هسته)، نحوی و معنایی قید می‌پردازد. در ویژگی‌های توزیعی به تمایز میان گروه‌های قیدی و صفتی پرداخته که شامل موارد زیر است:

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در زبان فارسی، بسیاری از قیدها از ترکیب پسوند “انه” با یک صفت ساخته می‌شوند: هوشمندانه، زیرکانه و عاقلانه نمونه‌هایی از این دسته هستند، اما در این باب چند نکته قابل ملاحظه است: نخست «انه» علامت اختصاصی قید نیست، چه این که بسیاری از صورتهای مختوم به این پسوند هم در جایگاه صفت وهم در جایگاه قید ظاهرمیشوند، مثالهای زیر نمونههایی از این دسته هستند:
الف. اشعار عاشقانهی سعدی را بسیار خواندهام.
ب. مهدی عاشقانه قلم میزند.
دوم، صورت‌هایی از قبیل شبانه، روزانه و ماهانه که به طور اصولی از ترکیب اسم و «انه» درست شدهاند هم در جایگاه صفت و هم در جایگاه قید ظاهر می‌شوند. سوم «انه»، علامت اجباری قید یا صفت نیست، کما اینکه، صورت‌هایی از قبیل آرام، سریع و دقیق هر دو در جایگاه صفت و قید ظاهر می‌شوند. در مواردی این چنین که عناصر واژگانی یکسانی به دو مقولهی نحوی متفاوت تعلق دارند، مناسبترین راه ایجاد تمایز میان گروه‌های قیدی و گروه‌های صفتی، استفاده از ملاکهای توزیعی خواهد بود. منظور از ملاک‌های توزیعی، جایگاه‌هایی است که هر کدام از این دو مقوله نحوی در ساخت‌های گوناگون به خود اختصاص می‌دهند.
ملاک نخست: گروه‌های قیدی اصولاً در جایگاه وابسته در گروه فعلی (واژگانی) ظاهر میشوند، در حالی که گروه‌های صفتی در این جایگاه جایی ندارند:
۱) الف. پیام بسیار خوب حرف می‌زند.
ب. مهدی خیلی هنرمند مینویسد.
در (۱الف) بسیار خوب در جایگاه وابسته گروه فعلی ظاهر شده و بنابراین گروه قیدی است، در حالی که خیلی هنرمند از آن جهت که بنابه ماهیت گروه قیدی نیست نمیتواند در این جایگاه ظاهر شود و به همین دلیل جملهی (۱ ب) غیر دستوری شده است.
ملاک دوم: گروه قیدی در جایگاه وابستهی گروه صفتی ظاهر می‌شود، در حالی که گروه صفتی چنین ظرفیتی ندارد:
۲) الف. کتاب ظاهراً بسیار گران
ب. خانهی زیبا بسیار گران
در (۲ الف)، ظاهراً در جایگاه وابستهی گروه صفتی بسیار گران ظاهر شده است و بنابراین، گروه قیدی محسوب میشود، درحالی که در (۲ ب)، زیبا ظرفیت قرار گرفتن در جایگاه وابستهی گروه صفتی را ندارد و ازاین رو، گروه قیدی محسوب نمیشود
ملاک سوم: گروه مشخصی از قیود که آنها را قید جمله می‌نامیم، به عنوان سازهی موازی با کل جمله ظاهر میشوند، درحالی که هیچکدام از گروه‌های صفتی چنین ظرفیتی ندارند. در (۳الف)، خوشبختانه کل جمله را مقید ساخته، اما زرنگ در (۳ ب) جمله را غیر قابل قبول ساخته است جایگاه خوشبختانه را میتوان در نمودار درختی زیر مشاهده کرد:
۳) الف. خوشبختانه، رضا هم به ما پیوست.
ب. زرنگ، رضا هم به ما پیوست.

ملاک چهارم: گروه‌ های صفتی در جایگاه وابسته در بسیاری از گروه‌های اسمی که به پدیده‌های مادی دلالت دارند، ظاهر میشوند، درحالی که گروه‌های قیدی چنین ظرفیتی را ندارند:
۴) الف. کتاب‌های جدید این نویسنده مورد استقبال قرار گرفت.
ب. آدمهای عجولانه موفق نیستند.
در مثال (۴الف)، جدید توصیفگر کتابها است و بنابراین، گروه صفتی محسوب می‌شود، درحالی که عجولانه در مثال (۴ب) ظرفیت توصیف آدمها را ندارد، زیرا گروه صفتی نیست، بلکه یک گروه قیدی است.
ملاک پنجم: بسیاری از گروه‌های صفتی گروه‌های اسمی را به عنوان متمم خود می‌پذیرند، درحالیکه گروه‌های قیدی هیچگاه چنین ظرفیتی ندارند. در (۵الف)، گروه اسمی «جاه» و «مال» در جایگاه گروه صفتی ظاهر شده است، در حالی که در (۵ب) گروه اسمی “این رفتار” ظرفیت قرار گرفتن درجایگاه متمم گروه قیدی عاقلانه را ندارد
۵) الف. مواظب باش فریفتهی جاه و مال نشوی.
ب. حسن عاقلانه این رفتار عمل کرد.
ملاک ششم گروه‌های صفتی می‌توانند گروه‌های حرف اضافه‌ای را به عنوان متمم خود بپذیرند، در حالی که گروه‌های قیدی غیرتفضیلی وغیر عالی چنین ظرفیتی را ندارند:
۶) الف. تیم بسیار مغرور از پیروزی خود، حریف را تحقیر کرد.
ب. حسن عاقلانه از رفتار عمل کرد.
ملاک هفتم: بعضی از صفات بند را به عنوان متمم می‌پذیرند، اما هیچ قیدی ظرفیت پذیرش بند به عنوان متمم را ندارد:
۷) همه خوشحالاند که مشکل به راحتی حل شد.
۸) متأسفانه که مشکل به راحتی حل شد.
در مورد نقش‌های نحوی گروه‌های قیدی می‌نویسد: گروه‌های مختلف قیدی به سه دسته کلی که عبارتنداز قیود ویژه جمله، قیود ویژه فعل و قیود ویژه صفت یا قید، قابل تقسیماند. این سه دسته در چهار نقش نحوی که شامل ادات، وابسته گروه فعلی، وابسته گروه قیدی و وابسته گروه صفتی است، ظاهر میشوند دسته نخست از قیود، گروه‌هایی هستند از قبیل خوشبختانه، متأسفانه، اتفاقاً و امثال آنها، که کل جمله را توصیف میکنند. دسته دوم برای مقید ساختن گروه‌های فعلی به کار میروند. دسته سوم که معمولاً تک کلمهای هم هستند، هم در نقش وابسته دیگر گروه‌های قیدی، و هم در نقش توصیفگر گروه های صفتی ظاهر میشوند. نمونه‌هایی از این دست عبارت از خیلی، بسیار و ظاهراً هستند.
در بخش معنایی نیز تعدادی ازقیود را که هم به لحاظ مقوله‌ی معنایی و هم نقش نحوی قید هستند نام می‌برد. (۱۳۸۸: ۱۱-۲۶)
با توجه مطالبی که ارائه شد مشخص گردید “قید” نیزمی تواند با بهره گرفتن از چهارچوب‌های مشخص علمی تعریف دقیقی داشته باشد تا اختلافات موجود در بین دستوریان بواسطه‌ی کاربرد ملاک‌های ذهنی برطرف گردد.
براساس دیدگاه‌های گوناگونی که در قسمت ساختار و لفظ مطرح شد، مشخص گردید، از این منظر نیز نظرات یکسانی وجود ندارد. لیکن با توجه به این که بسیاری از کلمات و گروه‌ها براساس آن معنی که در جمله ارائه می‌دهند می‌توانند نقش‌های قیدی را به خود اختصاص دهند از نظر ساخت نیز چهار دستهی تقسیم بندی شدهی واژگان فارسی را شامل میشوند:

    1. قید ساده: آن است که فقط یک تکواژ داشته باشد، آرام، سریع

۲- مرکب: از دو یا چند تکواژ آزاد تشکیل گردد. یواش یواش
۳- مشتق: که از یک تکواژ و یک یا چند وند ایجاد می‌شود. عاقلانه، ناشاد.
۴- مشتق- مرکب: ویژگی مشتق و مرکب را باهم داشته باشد. هرشبه
همان گونه که اشاره شد قید از لحاظ معنا و مفهوم تعداد بیشماری را شامل می‌شود، که با بررسی جزئیتر می‌توان انواع دیگری نیز به آن افزود و یا می‌توان تعدادی از مفاهیم را در زیر مجموعه‌ی مفاهیم دیگر قرار داد. تفاوت‌هایی هم که در نظریات دستور نویسان وجود دارد در همین زمینه می‌باشد. مثلاً قید پاسخ را که، می‌توان جزء قیدهای تأکید آورد، یا مبهم که می‌تواند هم در بین دسته‌ی قیدهای کمیت و هم کیفیت و … قرار بگیرد. مثلا شفائی در مورد قیدهای چگونگی و حالت می‌گوید: «می‌توان گونه‌های معنایی مختلفی از این قیود را جدا ساخت و آن‌ها را به دسته‌ه ای کوچکتری قسمت کرد ولی اجرای این کار تاثیر چندانی در اصل مسئله ندارد. تعیین نحوه‌ی عمل هر چه باشد و به هر وسیله صورت پذیرد هدف یکی است و آن نیز مشخص کردن چگونگی اجرای عمل و یا ادامه‌ی حالت و وضعیت است.» (۱۲۶۳: ۲۷۳)
فصل دوم:
بخش چهارم
نمودار برابرهای قیدی در زبان عربی به شکل زیر است

    1. مفعول مطلق
    1. مستثنی
    1. مفعول له
  1. مفعول معه
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...