کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



فرکانس زاویه ای :
که به دام اندازی یون را می توان در مناطق پایداری فضا با و نشان داد و با مقادیر فوق به دست آورد.
۱-۲ پیکربندی الکترود برای دام های پاول
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شکل (۱-۱)

شکل (۱-۲)

شکل (۱-۳)
شکل (۱-۴)
۱-۳ پتانسیل الکترودها
امروزه ما میتوانیم نوع تابع پتانسیلهای الکترودهای حلقوی و cap-end را بازبینی کنیم. با مراجعه به شکل ( ۱-۵) و معادله ( ۱-۶) ، تقاطع صفحه ی شعاعی مرکزی را با سطح الکترود حلقوی در نظر بگیرید به طوریکه و هست. پتانسیل در الکترود حلقوی به این صورت بدست می آید:
(۱-۱۲)
اکنون تقاطع محور مرکزی استوانه ای را در نظر میگیریم که متناسب هست با مساحت الکترود end-cap به طوریکه .به یاد می آوریم معادلهو پتانسیل معادله ( ۱-۶) را .پتانسیل در هر الکترود end-cap بدست می آید توسط :
(۱-۱۳)
در هر حال هیچ تله یونی چهار قطبی تجاری به این روش عمل نمی کند بلکه الکترودهای کلاهک در پتانسیل زمینه ( جدا از حالت پتانسیل های نوسانی با دامنه کم هزار میلی ولت تا یک ولت ) قرار دارند. اثر اصلی کاربرد برای الکترود حلقوی و الکترودهای کلاهک در حالت زمینه بر نیمی از حوزه ی جرمی تله یونی بنا شده است مانند یک طیف سنج جرمی.
طبق بازبینی پتانسیل ها در الکترودهای حلقوی و کلاهک د ر تله یونی تجاری الکترود متناوب
بنابر معادله (۱-۶) باید استفاده شده باشد این معادله هست :
( ۱-۱۴)
که c یک ثابت است. پتانسیل الکترود حلقوی ( معادله ۱-۱۴) با z= و r= بدست می آید به واسطه ی :
(۱-۱۵) =
طبق این /۲ c= را به دست می آوریم . این پتانسیل در الکترودهای کلاهک (z= و r= ) بدست می آید توسط :
(۱-۱۶) =
بنابراین معادله (۱-۱۴) بصورت زیر ساده میشود:
(۱-۱۷)
جمله ثابت ، معادله حرکت را که از دیفرانسیلهای جزئی ناشی شده است تغییرنمی دهد اما این پتانسیل در امتداد مجانبهای هذلولی تغییر داده میشود.
باید توجه شود که یک یون در تله یونی یک پتانسیل را تحمل میکند بدون هیچ میدان زمینه، و یک پتانسیل ۲ /- در الکترودهای کلاهک یک پتانسیل در الکترودهای حلقوی دیده می شود.
شکل (۱-۵) – نمایش چاه های پتانسیل سهمی وار فرایند ترپ با اعماق و
۱-۴ تله یونی منبسط
همان طور که در بالا بحث کردیم، الکترودهای تله یونی برای ارائه یک ساختار عملی – کاربردی کوتاه شده اند اما این کوتاه سازی ، دو قطبیهای ترکیبی مرتبه بالاتر را ارائه میدهد با پتانسیل :
(۱-۱۸) (
ضرایب پتانسیل که n=,1,2,3,4 به ترتیب با ترکیبات تک قطبی ، دو قطبی ، ۴ قطبی ، ۶ قطبی و ۸ قطبی مطابق هستند. برای تله یونی چهار قطبی اصلی، فقط ضرایب مطابق با n= و n=2 غیر صفر هستند برای جبران این ترکیبات دو قطبی مرتبه بالاتر ، الکترودهای اغلب بازارهای تجاری اولیه تا ۱۹۹۵ روشی را سوار کردند که فاصله بین الکترودهای کلاهک افزایش یافت. اندازه z0 حدود ۶/۱۰ % افزایش یافته بود. در هر حال هیچ تغییر مشابهی در شکل الکترودها که برای ثابت نگه داشتن یک هندسه ی چهار قطبی کامل نیاز داشتند وجود نداشت. نتایج صریحی وجود داشتند که مجانبهای الکترودهای کلاهک خیلی با الکترودهای حلقوی مطابق نیستند بنابراین است. اکنون برای جبران آن و برای تله یونی منبسط به طور جزئی ، پارامترهای فرایند ترپ در اندازه های واقعی و به کار میروند . پس نتیجه می شود :
(۱-۱۹)
و
(۱-۲۰)
وقتیکه = در معادله (۱-۲۰) جانشین شد ، ما پارامترهای فرایند ترپ بدست آمده در معادلات (۱-۱۰ و ۱-۱۱) را بدست می آوریم. باید توجه شود که برای تله یونی در دستگاه های LCQ و GCQ (۷۰۷/۰ = و۰/۷۸۵ = ) طوریست که هندسه حدود ۵۷% منبسط شده است.
۱-۵ حوزه های پایداری مسیر یون
طرز کار تله یونی قطبی با ضوابطی که پایداری و ناپایداری مسیر یون موجود در میدان را
تعیین می کند مرتبط است. یعنی شرایط آزمایشگاهی است که مشخص می کند که یک یون در دستگاه ذخیره شود یا از دستگاه رانده شود ، چه منحرف شود و چه به طور سطحی آشکار سازی شود.
راه حلهای معادله متیو دو نوع هستند : )دوره ای اما ناپایدار و )دوره ای و پایدار . راه حل های نوع”توابع انتگرالی متیو” نامیده میشود که مرزهای نواحی پایداری در نمودار پایداری را تنظیم می کنند. این مرزها که به منحنی های مشخصه و مقادیر مشخصه بر می گردند، با اندازه های پارامترهای جدید فرایند ترپ مطابقت میکنند که اعداد کامل هستند. یعنی = یک تابع مختلط از و است که باید به آنها رجوع کنیم. این مرزها به طور خودکار ، نقطه ای در هر مسیر یون را که بی نهایت میشود نشان میدهد.
راه حل های نوع دوم، حرکت یونها در یک تله یونی را مشخص می کنند. نواحی پایدار با راه حل های پایدار معادله متیو در راستای z مطابقت دارند که هاشور زده شده اند . و در شکل (۱-۶ – a ) برچسب z پایدار دارند . نواحی پایدار با راه حل های پایدار معادله ی متیو در راستای r که هاشور خورده اند و بر چسب r پایدار در شکل (۱-۶ – b ) دارند .
دیده می شود که اندازه هایشان در راستای قائم معکوس ، دو برابر شده است. از معادلات (۱-۱۹) و (۱-۲۰) دیده میشود که و یعنی پارامترهای پایداری برای راستاهای z وr در یک فاکتور تفاوت دارند.
شکل(۱-۶) – چند ناحیه ی پایداری متیو برای میدان چهارقطبی سه بعدی.a) نمودار در راستای zدر فضای , .b) نمودار در راستای شعاعی در فضای , ).
شکل (۱-۷)- نمودار پایداری متیو در فضای ( , برای تله یونی چهار قطبی در دو راستای r , z . نواحی مشترک همزمان که بر چسب A, B دارند .
یونها میتوانند در تله یونی ذخیره شوند به شرطی که مسیرهای آنها هم در راستای z و هم در راستای r پایدار باشند.
شکل(۱-۸) – نمودار پایداری در فضای ( , برای ناحیه پایداری در دو راستای z و rنزدیک مبدا برای تله یونی چهار قطبی سه بعدی . خطوط و همزمان در نمودار نشان داده شده اند.
چنین ناحیه ی پایداری درنزدیکترین ناحیه از مبدا بدست می آید یعنی ناحیه یA در شکل (۱-۷) که در فضای و رسم شده است. نواحی A وB به نواحی پایداری برمی گردند . در این زمان ناحیه ی A مهم ترین است .(ناحیه یB باقی می ماند تا کشف شود) و جزئیات بیش تر در شکل (۱-۸) که پارامترهای متیو ( , هستند، نشان داده شده است. در اینجا را بر حسب به جای بر حسب رسم می کنیم تا گیج نشوید ؛ زیرا.u=z,r در شکل (۱-۸) مرز پایداری ۱= رادر ۰/۹۰۸ قطع میکند که این نقطه کمترین نسبت جرم به بار یون را دارد ( یعنی جرم پایین آستانه که در زیر بحث شده است ) که می تواند در تله یونی ذخیره شود.
۱-۶ فرکانسهای عام
یک نمایش سه بعدی از مسیر یون در تله یونی که در شکل (۱-۹) نشان داده شده است ، یک ظاهر کلی از منحنی لیساژو با یک ترکیب ۸ وجهی با حرکتی معمولی و با ترکیب دو مولفه ی فرکانس و دارد. راستای بنیادی نتیجه می دهد که مراتب بالاتری از فرکانسها و خانواده کاملی از فرکانسها وجود دارد که با و نمایش داده می شوند . این فرکانسهای عام بدست می آیند با :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 04:26:00 ق.ظ ]




شرایط نامساعدی به سر برد[۴۳]، سرانجام به طرز مشکوکی در زندان در گذشت.
۲– ۲ -۲ صولت الدوله وانقلاب مشروطه
همزمان با انقلاب مشروطه، فارس از نظر سیاسی عمدتاً به دو بخش تقسیم می شد: قسمت غربی و شمالی به جز کهکیلویه در دست قشقایی‌ها و سمت شرقی و جنوب شرقی در اختیار خاندان قوام الملک بود. در حوزه‌هایی مانند کهکیلویه نیز هیچ حاکمیت مقتدری وجود نداشت.[۴۴] و انقلاب مشروطه در فارس نیز در قالب رقابت و درگیری بین این دو گروه یعنی قشقایی‌ها به سرکردگی صولت الدوله مشروطه خواه و قوامی ها مخالف مشروطه نمود یافت.
برخی از نویسندگان، آغاز مشروطه خواهی فارس را شورش مردم آن ایالت علیه حکومت شعاع السلطنه در رجب ۱۳۲۳ می‌دانند که متأثر از جنبش مشروطه خواهی مردم تهران بوده[۴۵] اما جهانگیر قائم مقامی در کتاب نهضت آزادی مردم فارس درباره انقلاب مشروطه در فارس نظر دیگری دارد وی با بیان نظریه فوق و اینکه فارس پس از تهران نخستین ایالتی بود که دست به قیام زده، بر این باور است که قیام مردم فارس بدون آگاهی از جنبش مشروطه خواهی مردم تهران بوده و آنان صرفاً علیه ظلم و ستم شعاع السلطنه قیام کردند.[۴۶]
خیزش فارسیان که در دوره حکومت شعاع السلطنه آغاز شده بود تا پایان حکومت وزیر مخصوص یعنی ۳ جمادی الثانی ۱۳۲۴ و ۱۱ روز قبل از صدور فرمان مشروطیت همچنان ادامه داشت و بررسی اسناد این خیزش در مرحله قبل از پیروزی مشروطه نشانگر پیشگامی آنان در مبارزه با استبداد است.[۴۷]
ملک منصور میرزا شعاع السلطنه، فرزند مظفرالدین شاه، دوبار به حکمرانی فارس رسید که نخستین بار در ذیحجه ۱۳۱۸ بود که از بدو ورود با خاندان قوام الملک رواط چندان مناسبی نداشت و همین مسئله باعث موضع‌گیری قوامی‌ها با حمایت اتابک اعظم علیه شعاع السلطنه شد و در ذیحجه ۱۳۱۹ منجر به عزل او از حکمرانی فارس گردید. [۴۸] اما شعاع السلطنه مجدداً در صفر ۱۳۲۲ فرمانفرمای فارس شد. [۴۹] این امر نگرانی قوامی ها و سایر عاملان آشوب دوره سابق زمامداری وی را برانگیخت. او در ابتدا به قوامی ها چندان سخت نگرفت اما پس از مدتی اعلام کرد: «من کلیه املاک کریم خانی را از ارگ و باغ و میدان و بازار و کاورانسراها و حمام و آن چه نام وکیل روی آن است از دولت خریداری کرده، هر کس قباله دارد بیاورد بدهد و گرنه از اعتبار ساقط است.» [۵۰]
احمد کسروی نیز دراین باره می‌نویسد: «شورش مردم فارس و شیراز به سبب تعدیات و ستمگری‌هایی بود که شعاع السلطنه (پسر دوم مظفرالدین شاه که در سلطنت پدرش دوبار در سال ۱۳۱۸ و ۱۳۲۲ ق والی فارس شد) [۵۱] و کارگزاران او نسبت به اهالی روا داشته‌اند و املاک آنها را به نام اینکه خالصه بوده و خالصجات فارس را که شعاع السلطنه از دولت خریه بود تصرف و ضبط می‌کردند[۵۲] این اقدام شعاع السلطنه سبب اعتراض مالکین این املاک شد که با تحریک وحمایت قوامی‌ها به تحصن در قونسول خانه انگلیس، حرم شاهچراغ و تلگرافخانه انجامید. [۵۳] البته تنها اقدامات شعاع السلطنه نمی تواند دلیل قیام مردم فارس باشد بلکه فعالیت‌های آزادی خواهانی چون سید جمال الدین واعظ که در سراسر کشور بطور فعال با سخنرانی‌های آتشین کانون‌های آزادی خواهی را گرم می‌کرد در سفر به فارس نیز مایه بسیج عمومی فارس گردیده بود. [۵۴]
انقلاب فارس در سال ۱۳۲۳ ق (۱۲۸۴ ش) سبب شد تا شعاع السلطنه به بهانه سفر به اروپا حکومت فارس را به پیشکار خود سردار اکرم بسپارد. او نیز در ظلم، گوی سبقت را از ارباب خود ربوده بود. بنابراین اوضاع فارس بیش از پیش بحرانی گردید. در رمضان همان سال شیراز در تحصن بزرگی، مرکز را بر آن داشت تامسئله حکومت فارس را حل کند سرانجام بر اثر فشار مردم حکومت مرکزی پذیرفت تا وزیر مخصوص را به جای شعاع السلطنه به فرمانفرمایی فارس منصوب کند. وزیر مخصوص در اول ذی القعده ۱۳۲۳ ق عازم شیراز شد و تا ۱۸ ربیع الثانی ۱۳۴۴ ق (۱۲۸۵ ش) در این مسئولیت بود ولی آشوب فارس روز به روز شدت می‌یافت. در بهبهان اختلافات و قتل و غارت‌های تأسف باری در جریان بود که صولت الدوله برای خوابانیدن آن در تلاش بود، اما در خصوص حمایت از مشروطه خواهان اقدام مؤثری از او به چشم نمی‌خورد. شاید مشکلات داخلی ایل و روابط حسنه وی با عین الدوله صدر اعظم دلیل سکوت او بود. [۵۵]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در وا قع در جنگ داخلی که ایل قشقایی در سال ۱۳۲۴ ق با آن مواجه بود، رقبای سرسخت ایل قشقایی یعنی خاندان قوام الملک و علاء الدوله حاکم وقت فارس نقش موثری داشتند و برای اضمحلال ایل و انحراف آنان از انقلاب به اختلافات داخلی ایل قشقایی دامن می‌زدند. به دنبال جنگ داخلی میان قشقایی‌ها، در طی یک جنگ قریب ۵ الی ۶ قشقایی کشته شدند. این جنگ که در یک طرف صولت الدوله و در طرف دیگر، برادرش ضیغم الدوله قرار داشت در واقع جنگ بین صولت الدوله وخاندان قوام بود و به گونه‌ای جنگ بین مشروطه خواهان و مخالفان مشروطه محسوب می‌شود چرا که حوادث انقلاب مشروطه در فارس بیشتر به صورت رقابت و درگیری بین بزرگان و خوانین ایلات مختلف خود را نشان داد و نمود یافت. قوامی‌ها به خاطر وابستگی به حکومت قاجار، هوادار آن نظام کهن و سنتی بودند و صولت الدوله با حمایت نیروهای مشروطه خواه در مقابل این رقیب دیرینه قرار گرفته بود. [۵۶] از دیرباز اختلاف و رقابت بین دو خانواده و قبیله قشقایی و قوام وجود داشت به طوری که هر کدام نیمی از قدرت مادی و معنوی خطه فارس را در اختیار داشتند[۵۷] که این رقابت سنتی و دیرینه همزمان با انقلاب مشروطیت، در قالب مخالف و موافق مشروطه نمود یافت، چرا که این رقابت بین دو خاندان همواره موجب می‌گردید که این دو فرد در مناسبات سیاسی رویه‌ای مخالف یکدیگر در پیش گیرندو ایلات تحت نظارت آنان نیز به تبع رهبران خویش در جبهه‌های مقابل هم فعالیت داشته باشند. (ادامه ص ۴۱ راضی)
و صولت الدوله توانست از این فرصت استفاده کند و با حمایت نیروهای مشروطه خواه از موقعیت محلی مناسبی برخوردار شده و با پشتیبانی از نیروهای مشروطه خواه شیراز، جای پای مستحکمی در مرکز منطقه که حوزه نفوذ قوامی‌ها بود پیدا کند. [۵۸]
واقعیت این که مشروطه خواهی در شیراز مانند بسیاری دیگر از شهرهای ایران ریشه‌ای قوی و مستحکم نداشت و شیرازیان بیش از همه دنبال تسویه حسابهای خصوصی و خواسته‌های شخصی بودند تا مشروطه خواهی و آزادی. [۵۹] چرا که درگیری دو گروه مهم ایلی (قشقایی و خمسه) بیش از آنکه موجب استقرار اهداف مشروطه خواهان شود به قول سید جعفر نماینده شیراز در مجلس شورای ملی موجب درماندگی و قتل و غارت رعیت شده بود. [۶۰] گرچه جنگ داخلی سال ۱۳۲۴ ق ضربه سختی به قشقایی‌ها زد اما صولت الدوله به فعالیت‌های سیاسی خود ادامه داد و در سال ۱۳۲۵ ق (ش ۱۲۸۶ )با بهره گرفتن از شرایط سیاسی موجود به حمایت از انجمن مشروطه خواهان ایالتی فارس پرداخت. [۶۱]
بدین گونه صولت الدوله هم موقعیت خود را در ایل تقویت کرد و هم قدرت برجسته‌ای در جریان حرکت عمومی مردم در جنوب شد. ابرلینگ درباره نقش صولت الدوله در مشروطه فارس می‌نویسد: «اسماعیل خان صولت الدوله مردی باهوش و پرتوان بود و کمر به نابودی قوامی‌ها برای همیشه بسته بود. از آنجا که قوامی ها با نظام استبدادی همراه بودند او از انجمن مشروطه خواهان شیراز حمایت کرد…» [۶۲]
یکی دیگر از دلایل مشروطه خواهی و گرایش صولت الدوله به مشروطه، تأثیر یکی از مشروطه خواهان دو آتشه به نام میرزا فرج الله خان میرپنج در صولت الدوله بود که تحت تأثیر او به شدت به حمایت از مشروطه خواهان پرداخت. [۶۳] صولت الدوله در ربیع الاول ۱۳۲۵ ق در رأس نیرویی عظیم از قشقایی‌ها برای حمایت از مشروطه خواهان و برای مقابله با قوامی ها و استبدادگری وارد شیراز شد. از طرف دیگر ابوالفتح میرزا موید الدوله که پس از وزیر مخصوص فرمانفرمای فارس شده بود تلاش کرد تا احمدخان ضیغم الدوله برادر صولت الدوله را ایلخان قشقایی کند زیرا ضیغم الدوله با قوام الملک همراه و همصدا بود. علاوه بر این محمدرضاخان قوام الملک را برای نائب الحکومگی و برادرش حبیب الله خان سالار سلطان قوامی را برای بیگلر بیگی فارس انتخاب کرد اما صولت الدوله در مقابل این حرکت ضمن کمک مالی به مبلغ ۸۰۰ تومان به انجمن ایالتی فارس نیرویی ۴۰۰ نفری در اختیار آن انجمن قرار داد. [۶۴] پیوستن صولت الدوله به مشروطه خواهان فارس تهدیدی جدی برای موقعیت قوام الملک به شمار می‌رفت[۶۵] از این رو قوام الملک که عرصه را بر خود تنگ می‌دید تلاش کرد تا با طرح استراتژی کلان دفاع از نظام خوانین، به خوانین قشقایی بفهماند که آینده نظام مشروطه به نفع خوانین نیست و نظام مشروطه خواهی با نظام اشرافی مخالف است. قوام به رهبر ایل قشقایی (صولت الدوله) می‌گوید: «مشروطه یعنی من و تو نباشیم یعنی اینکه ما با فلان بقال فرق وامتیاز نداشته باشیم.» [۶۶] اما قوام الملک از این ترفند هم سودی نجست، لذا در صدد منزوی کردن صولت الدوله و ایجاد تفرقه در ایل قشقایی برآمد ودراین راستا دست اتحاد به سوی ضیغم الدوله برادر و رقیب صولت الدوله دراز کرد. ضیغم الدوله در جهت قدرتمند ساختن جناح خود به خانه محمد حسین خان کشکولی یکی از بزرگان قشقایی رفت و او را با خود همراه ساخت ولی محمد علی خان کشکولی یکی دیگر از بزرگان ایل را نتوانست با خود همراه کند. آقا کیخا و کاظم کیخا دره شوری نیز قول همکاری به او دادند. کریم خان بویراحمدی که خواهرش زن محمد حسین خان کشکولی است نیز با آنان همراه شد. [۶۷] بنابراین دو جناح اصلی مخالف و موافق نهضت مشروطه خواهی در فارس در سال ۱۳۲۵ ق (۱۲۸۶ ش) در مقابل هم قرار گرفتند. در یک طرف انجمن اسلامی فارس، اصناف، روحانیون، تجار وکسبه، ایل قشقایی به رهبری صولت الدوله وانقلابیون لارستان به رهبری سید عبدالحسین لاری وانقلابیون منطقه بوشهر که حمایت علمای عتبات عالیات را نیز دارا بودند و در طرف دیگر، خاندان قوام الملک و ایلات خمسه، امام جمعه شیراز، احمد خان ضیغم الدوله قشقایی و برخی از خوانین طرفدار وی که حمایت استبداد یون مرکز را نیز دارا بودند. [۶۸] بنابراین دوگروه قدرتمند در فارس آرایش گرفتند و با حضور سید عبدالحسین لاری به عنوان رهبر فکری و صولت الدوله به عنوان رهبر نظامی، یک گردهمایی بزرگ در شیراز تشکیل شد. قشقایی‌ها در این گردهمایی حضور برجسته‌ای داشتند. همکاری این دو جناح قدرتمند از این پس تا جنگ جهانی اول ادامه یافت. این تلاش‌ها و مقاومت باعث شد تا مؤیدالدوله عزل و حسینقلی خان نظام السلطنه مافی به فرمانفرمایی فارس برسد. او در حقیقت جانبدار مشروطه خواهان و به ویژه صولت الدوله قشقایی بود. با روی کارآمدن حسینقلی خان نظام السلطنه در فارس، کفه ترازوی صولت الدوله و مشروطه خواهان سنگین‌تر شد. دار و دسته قوام شهر شیراز را ترک کرده و راهی تهران شدند. ورود نظام السلطنه به فارس که با همکاری انقلابیون و صولت الدوله همراه بود تا حدودی آرامش را به ایالت فارس برگرداند. [۶۹] اما در زمان حاکم بعدی یعنی وزیر مخصوص که برای دومین بار این مأموریت را به دست آورده بود اوضاع بار دیگر نابسامان شد. در چهارم صفر ۱۳۲۶ ق (۱۲۸۷ ش) محمد رضا خان قوام الملک به ضرب گلوله نعمت الله بروجردی از اعضای انجمن‌های مخفی کشته شد. نعمت الله بروجردی قاتل قوام که از جیبش کاغذی به مضمون فدایی شماره ۱۴ نعمت الله بروجردی بیرون آوردند، نوکر معتمد دیوان بوده و شایعه گردید که قتل قوام به دستور انجمن اسلامی انجام گرفته است. این حادثه فارس را بیش از پیش ناآرام ساخت. [۷۰] لذا وزیر مخصوص جای خود را به مسعود میرزا ظل السلطان داد. وی از ۱۴ ربیع الاول ۱۳۲۶ تا ۲۳ جمادی الاول همان سال در این سمت بود و با توجه به اختلافی که بین او و محمد علی شاه وجودداشت، وی خود را به مشروطه خواهان نزدیک کرد و حتی مشروطه خواهان لقب مختار ثانی را نیز به او دادند. [۷۱] آوازه ستمگری ظل السلطان و همچنین طرفداری او از مشروطه خواهان اوضاع را آرام کرد، پسران قوام الملک به خارج از کشور تبعید شدند واکبر میرزا صارم الدوله ایلخانی خمسه را به دست گرفت. این دوره ۳۹ روزه نیز سپری شد تا فارس در استبداد صغیر شاهد حوادث سخت‌تری باشد. [۷۲] البته با افول قدرت خاندان قوام در زمان فرمانفرمایی ظل السلطان، در آستانه استبداد صغیر کفه ترازوی قدرت به سودمشروطه خواهان و ایل قشقایی، به ویژه ایلخان آن صولت الدوله سنگین‌تر شد ودراین دوره صولت الدوله تسلط خود را بر بسیاری از طوایف ایل قشقایی و نواحی گوناگون فارس گسترش داد. [۷۳]
اما با به توپ بسته شدن مجلس توسط لیاخوف روسی به دستور محمد علی شاه در ۲۳ جمادی الاول ۱۳۲۶ اوضاع فارس بیش از پیش آشفته تر شد. ظل السلطان مستبدترین چهره قاجاری که بنا به مصالح شخصی با مشروطه خواهان همراه شده بود در روز غلبه محمد علی شاه بر مجلس از مقام خود عزل شد و آصف الدوله به جای وی در شعبان ۱۳۲۶ ق (۱۲۸۷ ش) وارد شیراز گردید. [۷۴] این واقعه و شروع دوره استبداد صغیر در جریان مشروطه خواهی فارس تأثیر فراوانی داشت و قیام سید عبدالحسین لاری به اوج خود رسید. اولین واکنش سید ارسال تلگراف‌ها ونامه‌های مکرر به طرفدارای از مشروطه خواهان و محکوم نمودن عمل محمدعلی شاه بود واولین دسته چریکی لارستان به بندرعباس و بوشهر اعزام شد. [۷۵]
چون بیم آن می‌رفت که سید عبدالحسین لاری با گروهی که گرد خود جمع کرده بود رهسپار شیراز گردد و به یاری مشروطه خواهان شهر را تصرف کند، پس دولتی ها و آصف الدوله حاکم فارس مصلحت دانستند که برای جلوگیری ازحرکت آنان اردویی به ریاست نصرالدوله سالار سلطان برادر قوام تشکیل دهند و او را مأمور لار و سرکوبی سید نمایند. وی مدت ۱۶ روز به غارت اموال و کشتن مردم لار پرداخت این اقدام نصرالدوله یکی از دژخیمانه‌ترین اقدامات بود و باعث آشفته تر شدن اوضاع شیراز گردید. [۷۶] در این حوادث از صولت الدوله و ایل قشقایی حرکتی مشاهده نشد. در این باره نجفی شبانکاره می‌نویسد: «هیچ مدرکی دال بر طرفداری صولت الدوله از مشروطه خواهان دراستبداد صغیر وجود ندارد ولی مدارکی دال بر عدم همکاری و کناره‌گیری از صحنه سیاسی فارس در این دوران وجود دارد. [۷۷] صولت سیاست سکوت وانتظار و بی‌طرفی در پیش گرفته و سرگرم تثبیت موقعیت خویش در ایل قشقایی بوده[۷۸] شیوه‌ای که صولت الدوله در پیش گرفت چند دلیل داشت: صولت الدوله فردی باهوش و زیرک و سیاستمداری آگاه به زمان خود بوده ودر تصمیم‌گیری‌های سیاسی همیشه محتاط عمل می‌کرد. او که به حوادث پیرامون خود به دیده سیاسی نگاه می‌کرد از بروز اختلاف در بین انقلابیون فارس و چند دستگی بین آنان نگران بود به علاوه او در درون ایل، رقبای جدی داشت و بیشتر درگیر و گرفتار مبارزه با این رقبا بود و نسبت به مسائل فراتر از ایل خود تا حدودی بی‌تفاوت بودتا اینکه علمای نجف اشرف طی تلگرافی از ایشان خواستندتابی‌تفاوتی را کنار گذاشته و به صف مشروطه خواهان بپیوندند. به درخواست علما، صولت الدوله به صف مشروطه خواهان پیوست و مشروطه خواهان در فارس تقویت گردیدند. [۷۹] متن نامه علمای نجف به صولت الدوله در روزنامه حبل المتین کلکته درج شده که نظر به اهمیت این نامه، عین آن در ذیل آورده می‌شود: «… انشاءالله ایام عزت قرین صحت و همواره در خدمت به ملت عزیز خود و نگهداری فقرا و ضعفا مؤید بوده باشید جماعتی از اهالی لار به زیارت مشرف شده نهایت شکایت و تظلم از ناامنی راه تمام بنادر و آن اطراف از گراش و عوضی و نفرد و دولتخانی و عرب و بهارلو و غیره و غیره دارند و مکاتیب دیگر هم از اهالی آن صفحات در موافقت شکایت شان همراه دارند. و معلوم می‌شود که صفحه فارس مطلقا هنوز مغشوش است و بعد از این همه زحمات در بسط اساس مشروطیت و تحصیل آسایش رعیت و بودن مثل جناب جلالتمآب اجل عالی در آن صفحه این قسمها مأمور نبود، و بعد از آن صدمات وارده بر لاری‌های بیچاره جایز است که باز در ایذاء اشرار باشند و راه آمد و شدشان به واسطه اشرار مسدود گردد و خودشان بی آذوقه بمانند، حال موقع همت و حمیت است که داد بیچارگان برسید و بلاد و طرف آنها را تأمین فرمائید و نیک نامی دنیا و آخرت برای خودبگذارید، امیدوارم به طوری که خودتان از ناامنیت و استیصال لاریها را می‌دانید. بیچاره ها را راحت فرمائید مخصوصاً این توجه و محبت را از جناب اجل عالی خواهشمندم و دعای تأیبه و نصرت وجود محترم را در عهده خود می شمارم، امیدوارم خبر امنیت آن صفحه و رضایت عالی قریباً برسد و زیاده تر برای وجود شریف دعا کنم. زیاده چه زحمت دهم خواطر شریف از همه مراتب واقف. السلام والسلام علیکم من الاحقر محمدکاظم خراسانی. [۸۰] (پیوست شماره )
به دنبال این درخواست، او (صولت الدوله) حجت را برخود تمام دانست و در سال ۱۳۲۷ ق اعلام آمادگی جهت اعزام ۱۲ هزار سوار به کمک مشروطه خواهان کرد و بدین گونه مجدداً وارد صحنه حوادث فارس گردید. [۸۱] با وجود این، درحالی که در ایالتی همچون آذربایجان، گیلان واصفهان مشروطه خواهان در تدارک حمله به تهران بودند و در شهرهای دیگر نیز فعالیت‌های گسترده‌ای از جانب مشروطه خواهان دیده می‌شد، در ایالت فارس رفته رفته فعالیت مشروطه خواهان فروکش کرد و با بازگشت پسران قوام الملک به شیراز جبهه مستبدین تقویت شد. [۸۲] قوامی ها تلاش کردند با پشتیبانی آصف الدوله، حاکم وقت، اعتبار و قدرت پیشین خود را به دست آورند. در نتیجه با تظاهر به مشروطه خواهی و اغفال و جلب برخی از سران مشروطه، انجمن ایالتی تأسیس کردند. [۸۳] آنان همچنین کوشیدند با جلب نظر صولت الدوله و دعوت از وی برای حضور در انجمن، صولت الدوله را از صف مخالفان خود یعنی مشروطه خواهان خارج کنند، اما صولت الدوله با هوشیاری دعوت آنان را نپذیرفت و تلاش قوامی ها بی‌نتیجه ماند. [۸۴] همچنین آصف الدوله قشقایی‌ها و سید عبدالحسین لاری را به منظور مقابله با اقدامات قوامی‌ها، به شیراز فراخواند و در پی آن حدود دو هزار تفنگچی قشقایی وارد شهر شدند. [۸۵] در این میان صولت الدوله درمنطقه ییلاقی ایل قشقایی به سر می‌برد با ارسال تلگرافی به شیراز ضمن تقبیح اقدامات قوامی‌ها در رابطه با قتل عام لار و ایجاد اغتشاش در شیراز اعلام کرد: «… چنانچه از طرف نواب امام زمان (عج) حکم به بنده شده است که املاک و علاقه جات آنها (قوامی‌ها) را ضبط وانتقام مسلمانان را از ایشان بخواهم واینک از سر حد (منظور منطقه ییلاقی، سر حد ایلخانی قشقایی در سمیرم واقع بود) حرکت کردم به عزم انجام این خدمت، شهر می‌آیم و به برادران عزیز خود اطلاع می‌دهم که هر کس با بنی قوام اتفاق کند و همراهی کند به حکم نواب امام زمان (عج) حزب کفار است و با آنها هم همان معامله خواهد شد.» [۸۶]
به نظر می‌رسد علت این جهت گیری‌ صریح صولت الدوله، نگرانی وی از انتشار شایعه انتصاب علاءالدوله به حکومت فارس بوده است. زیرا علاءالدوله با قوامی ها رابطه‌ای دوستانه و با صولت الدوله رابطه‌ای خصمانه داشت. اوضاع بحرانی شیراز سبب شد تا آصف الدوله که امیدی به برقراری آرامش در شهر نداشت در ۲۳ جمادی الثانی، استعفای خود را از حکومت فارس اعلام کند. [۸۷] در حالی که انتظار می‌رفت برای برقراری آرامش در شیراز، ظل السلطان به حکومت فارس منصوب شود، با واقعه فتح تهران در ۲۷ جمادی الثانی و تغییر اوضاع سیاسی کشور، اعضای دولت جدید و از جمله بختیاری‌ها از پذیرفتن ظل السلطان برای این سمت خودداری و علاء الدوله را به حکومت فارس منصوب کردند. [۸۸]
انتشار این خبر، اعتراض گسترده مشروطه خواهان را در شیراز در پی داشت و با تعطیلی بازار، شهر بیش از پیش ناآرام شد. از سوی دیگر، صولت الدوله با حرکت از قمشه (شهرضا فعلی) به سوی شیراز[۸۹]و اعزام افراد خود به آباده درصدد برآمد تا مانع ورود علاءالدوله به فارس شود. [۹۰]
استبداد صغیر با حرکت دو اردو به سمت تهران و فتح پایتخت خاتمه یافت. اردوی جنوب تحت سرپرستی سردار اسعد بختیاری که به انگلیسی‌ها تمایل داشت و اردوی شمال (گیلان) تحت سرپرستی سپهسالار تنکابنی که متمایل به روسها بود، تلاش‌هایی چند انجام شد تا صولت الدوله نیز دراین لشکرکشی شرکت کند ولی وارد کار نشد. [۹۱] به روایتی مشروطه خواهان، قبل از آنکه بختیاری‌ها قصد حرکت به سوی اصفهان راداشته باشند، تصمیم داشتند که از ایلات قشقایی و شاهسون کمک بخواهند اما به سبب دوری این ایلات از اصفهان از چنین درخواستی صرفنظر کردند و درعوض از ایل بختیاری کمک خواستند. [۹۲]
به دنبال فتح تهران و پیروزی مشروطه خواهان، بختیاری‌ها در سایه حمایت از آزادی خواهان و به خاطر اقدام انقلابی در فتح تهران و اصفهان، موقعیت ممتازی به دست آوردند و اساس حکومت به دست آنان افتاد. همچنین کشف نفت در قشلاق‌های بختیاری‌ها در خوزستان نیز سبب شد تا دولت انگلیس دوستی دیرینه خود را با آنها مستحکم کند. [۹۳]
بختیاری‌ها با رقابت دیرینه‌ای که با قشقایی ها داشتند و در این زمان در مرکز قدرت ایران قرار گرفته بودند، فارس برای آنها اهمیت اساسی داشت تا با بهره گرفتن از فرصت به دست آمده رقیب سنتی ایلی خویش را از صحنه خارج کنند. از سوی دیگر قشقایی‌ها به طور کلی و ایلخانی به خصوص از ارج و مقامی که بختیاری‌ها در اثر وقایع اخیر به دست آورده بودند، احساس نارضایتی می‌کردند چون خود را هم از نقطه نظر شجاعت و هم تعداد از آنها برتر می‌دانستند. [۹۴] قشقایی‌ها گذشته از این بر موقعیت مالی بختیاری‌ها غبطه می‌خوردند چرا که سران بختیاری اکنون مجاز هستند مالیات‌هایی که در منطقه آنها جمع آوری می‌شود نزد خود نگاه دارند و نیز به دلیل مسئولیت‌های تازه نظامیشان بخشی از بودجه نظامی را به خود اختصاص داده‌اند. [۹۵]
بختیاری‌ها برای درهم شکستن قشقایی‌ها و اقتدار ایلخانی آن، صولت الدوله ، متوجه رقیب محلی آنان یعنی قوامی ها شدند[۹۶] و از طرف دیگر قوامی‌ها با مشاهده این اختلاف بین دو قبیله (قشقایی – بختیاری) و با آگاهی از شرایط و بهره‌گیری از سیاست فرصت طلبانه خویش به بختیاری‌ها نزدیک شدند و این رویداد سبب به وجود آمدن طنز تاریخی شد: قوامی‌های محافظه کار و طرفدار مستبدین در چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای به جرگه مشروطه خواهان پیوستند. دراین حال انگلیسی‌ها که منافعشان ایجاب می‌کرد از بختیاری ها حمایت کنند، روابطشان بیش از پیش با صولت الدوله روبه وخامت نهاد[۹۷] مسائل مزبور سبب شد تا صولت الدوله از انزوای سیاسی خود خارج شود و مقاومت جدی را به مماشات ترجیح دهد ودرجهت گیری‌های سیاسی ملی – منطقه‌ای شرکت کند . وی در موضع گیری خود علیه ائتلاف جدید (بختیاری- قومی- انگلیسی) به مخالفت با حکام بختیاری و تلاش برای بی‌اعتبار کردن آنان پرداخت و در نخستین اقدام با انتصاب علاءالدوله به حکومت فارس مخالفت کرد و اعلام کرد که تحت هیچ شرایطی اجازه ورود این شخص را به مرکز منطقه نخواهد داد. هنگامی که حکومت مرکزی از درخواست صولت الدوله سرباز زد او اعلام کرد که قصددارد در شیراز مجلس ملی برپا سازد. از این رو به اتفاق سید عبدالحسین لاری یکی از مخالفان سرسخت حبیب الله خان قوام الملک در لارستان، وعده‌ای از جنگجویان قشقایی به سوی شیراز حرکت کرد[۹۸] سر جرج بارکلی وزیرمختار بریتانیا تعداد این نیروها را ده هزار نفرذکر کرده است. [۹۹] این اقدام صولت الدوله ، دولت بریتانیا ، بختیاری‌ها، حبیب الله قوام الملک، آصف الدوله، حاکم سابق فارس که هنوز ایالت را ترک نگفته بود و حتی روسیه را به وحشت انداخت. بدین سان آنان در یک همکاری بی‌سابقه به مقابله مشترک با مشروطه خواهان و صولت الدوله پرداختند و با فشار علمای بزرگ از پیوستن سید لاری به صولت الدوله جلوگیری کردند.علاوه بر این انگلیسی‌ها نیروهای خود را که در بوشهر مستقر بودند راهی شیراز کردند.
اقدامات اخیر صولت الدوله انتقاداتی را برانگیخت. شعبه انجمن مدینه مرکزی که در تهران مستقر بود ضمن سرزنش وی به سبب بی‌تفاوتی در دوران استبداد صغیر، وی را از سیاستی که در پیش گرفته بود برحذر داشت.[۱۰۰] روزنامه حبل المتین کلکته که این مطالب را منتشر می‌کرد در یادداشتی با انتقاد از بی تفاوتی صولت الدوله دردوران استبداد صغیر در برابر حکومت محمد علی شاه افزود: «خوب است جناب صولت الدوله به همان قدر نیکنامی که ایشان حامی استبداد گفته نمی‌شود قناعت فرمایند، چنانچه در اصلاح کارها اقدام نکرده‌اند در خرابی هم قدم نزنند.» [۱۰۱]
در واکنش به این نوشته‌ها، صولت الدوله در یادداشت مفصلی به روزنامه حبل المتین از انتشار چنین مطالبی درباره وی، گلایه کرد. خدمات خود را در راه وطن و اهداف مشروطیت برشمرد. وی اقدامات خود را بر اساس احکام آیات نجف خواند که به منظور احقاق حقوق مظلومین لارستان وانتقام از عاملان این ظلم انجام شده است. وی همچنین افزود: «صریحاً عرض می‌کنم بنده از این اوضاع شخصاً به قدر جوی وحشت ندارم وبه فضل الله تعالی برای بنده ضرری نخواهد داشت، تمنای ریاستی هم ابداً ندارم، درد من، درد وطن، عشق من عشق وطن و فریاد من فریاد هموطنان است. [۱۰۲] وی در پایان یادآوری می‌کند: «کسی که از بدو این اساس مقدس اجرای مشروطیت را به جان خرید و ۲۰۰ نفر جوان عزیز خود را به کشتن داده، تحصیل شرف نمود به آسانی شرف خود را از دست نخواهد داد و به وطن فروشی، بدنامی تاریخی را برای خود و خانواده خود جلب نخواهد کرد. [۱۰۳]
ارسال این نامه سبب شد تا روزنامه حبل المتین در یادداشتی، ضمن تقدیر از اقدامات وطن خواهانه صولت الدوله، هدف خود را از انتشار این یادداشتها جلوگیری از به دست دادن بهانه برای دخالت بیگانگان در امور کشور و کمک به حکومت مرکزی برای برقراری امنیت بیان کند. همچنین از صولت الدوله درخواست شد: «اولیای دولت را در رفع هرج و مرج کمک نمایید و سزای خائنین (خاندان قوام) و اجرای احکام علما را به موقع دیگر یا به عهده اولیای دولت گذارید. [۱۰۴]
در این زمان آیت الله خراسانی و آیت الله مازندرانی نیز تلگرافی خطاب به صولت الدوله ارسال کردند. آنان ضمن تقدیراز «حمیت دینی» وی درخواست کردند به منظور جلوگیری از تحریک بیگانگان برای دخالت در امور مملکت و از بین بردن بهانه آنان با حکومت مرکزی همکاری کند و مجازات مرتکبین شنایع سابقه را به حاکم مقتدری که به زودی به شیراز خواهد آمد و به اصول مشروطیت عمل خواهد کرد بسپارد. [۱۰۵]
صولت الدوله در پاسخ به آیت الله خراسانی نوشت: «چون به اقتضای اسلامیت تکلیف خود را اطاعت صرف می‌داند، مظلومین را به فرموده آن ذات مقدس مطمئن ساخته… [۱۰۶]
هنگامی که تلگراف صولت الدوله به نجف رسید، آیت الله خراسانی وفات کرده بود و فرزند ایشان آیت الله مهدی خراسانی به صولت الدوله می‌نویسد: «بر حسب وعده که حضرت آیت الله روحنا فداه داده‌اند احقاق حقوق مظلومین لارستان و اطراف [داده خواهد شد][۱۰۷].
صولت الدوله همچنین در ملاقاتی که با کنسول انگلیس داشت، اعلام کرده که قصد به دست گرفتن حکومت را ندارد و فقط با حکومت علاءالدوله مخالف است و دوست ندارد که قوام الملک به شیراز برگردد. او که اکنون تمام نظرها را به سوی خود جلب کرده بود،در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که طبق خواهش علما و برای اجرا نمودن قوانین مجلس و انجام انتخابات و تشکیل انجمن و خاتمه دادن به ظلم، وارد شیراز خواهد شد.[۱۰۸] اما زمانی که دولت مرکزی حکم علاء الدوله را لغو کرد، صولت الدوله نیز دست از مقاومت خود برداشت و با یک موفقیت شیرین در مقابل رقبای قدر، درس خوبی به انها داد و قشقایی‌ها قدرت برتر خود را حفظ کردند و برای حسن نیت به سهام الدوله، حاکم جدید فارس که به جای علاءالدوله انتخاب شده بود، روی خوش نشان دادند.[۱۰۹] اما سهام الدوله که به صلاحدید وزیر داخله، سردار اسعد انتخاب شده بود با قوامی ها همدست شد و نصرالدوله قوامی را نایب الحکومه کرد. با این اوصاف، سهام الدوله نیز به دلیل ناتوانی ذاتی در اداره امور، نتوانست در حل مشکلات پیچیده فارس تحولی ایجاد کند. ناتوانی سهام الدوله دولت انگلیس را متقاعد ساخت که برای کنترل اوضاع فارس، ناچار است دست نیاز به سوی صولت الدوله وایل قشقایی دراز کند. سر جرج بارکلی سفیر انگلیس در ایران می‌نویسد: «به نظر می‌رسد که آرامی اوضاع فارس به خواست واراده صولت الدوله قشقایی بستگی دارد.»[۱۱۰] سرانجام در این گیرودار سهام الدوله در محرم سال ۱۳۲۸ ق استعفا داد و سردار اسعد بختیاری تلاش کرد تا اولین جرقه درگیری داخلی را در ایل قشقایی با تحریک احمد خان ضیغم الدوله علیه صولت الدوله بزند. زیرا قدرت صولت برای سردار اسعد بسیار نگران کننده بود در واقع علت درگیری سردار اسعد بختیاری با صولت الدوله به دلیل تعارضات سیاسی میان این دو ایل بود. چون سردار اسعد بلافاصله پس از کسب قدرت تلاش‌های خود را برای بیرون کردن رقیب دیرینه‌اش صولت الدوله از صحنه سیاسی فارس آغاز نمود. در این جریانات، صولت الدوله در مقابل برادر ناتنی خود ضیغم الدوله قرار گرفت. او همچنین با حامی قدرتمندش، محمد علی خان کشکولی و ایاز کیخا کلانتر قدرتمند دره شوری درافتاد. بنابراین وقتی سردار اسعد، ظفرالسلطنه را در سال ۱۳۲۸ ق برای حکومت فارس فرستاد، ضیغم الدوله برادر و رقیب صولت الدوله نیز به عنوان ایلخان ایل قشقایی با او همراه بود. [۱۱۱] با وجود این صولت الدوله بر ضیغم الدوله غلبه کرد و او را به بختیاری فراری داد[۱۱۲]و به فکر مقابله با قدرت روزافزون بختیاری ها در تهران افتاد و توانست حمایت محمد ولی خان تنکابنی ، سپهدار اعظم و وزیر داخله را به دست آورد ودر سایه حمایت سپهدار اعظم بود که والی فارس ظفر السلطنه نفوذ صولت الدوله را گسترش داده و حکمرانی کازرون، دشتی و دشتستان و نیز مسئولیت امنیت راه شیراز- بوشهر را به او سپرد و حکمرانی بعضی از شهرهای فارس را به بستگان وی سپرد. هر چند حکومت بنادر خلیج فارس که به صولت الدوله واگذار شده بود با اعتراض مقامات انگلیسی این انتصاب لغو شد[۱۱۳] اما باز هم قدرت صولت الدوله در سایه حمایت سپهدار اعظم، در فارس گسترش یافت. [۱۱۴]
صولت الدوله در مقابل حمایت سردار اسعد و جناح حاکم برایل بختیاری از صیغم الدوله، برای احراز مقام ایلخانی و دخالت در امور فارس با جناح مخالف سردار اسعد درداخل ایل بختیاری وارد مذاکره شد و سرانجام پس از مذاکراتی بین علمای اصفهان و گروهی از خوانین بختیاری نظیر امیر مفخم و سردار اشجع توانست آنها را به سوی خود جلب کرده و با آنها علیه سردار اسعد متحد شود. [۱۱۵] علاوه بر این، صولت الدوله حامیان دیگری نیز داشت از جمله وزیر داخله شاهزاده عبدالحسین میرزا فرمانفرما که در واکنش به تحریکات سردار اسعد جهت عزل صولت الدوله از مقام ایلخانی قشقایی، از مقام وزارت داخله استعفا داد. همچنین اکثر مردم جنوب و قشقایی‌ها نیز خواهان ادامه ایلخانی‌گری صولت الدوله بودند. [۱۱۶]
واگذاری حکومت بخشی از بنادر جنوب و همچنین مسئولیت برقراری امنیت جاده شیراز – بوشهر به صولت الدوله موجب شد که قدرت وی بیش از پیش افزایش یابد[۱۱۷] و بختیاری ها که از موقعیت صولت الدوله نگران بودند، به تکاپو افتادند تا با امضای قرارداد اتحادی با خاندان قوام الملک و همچنین اقدام برای به قدرت رساندن ضیغم الدوله وی را از گردونه سیاسی جنوب ایران خارج کنند. [۱۱۸] این اقدامات بختیاری ها ودخالت آنان درامور فارس و خوف و بیم عمومی از تسلط آنان بر کشور و حمایت‌های انگلیس از بختیاری‌ها صولت الدوله را بر آن داشت تا دست به اقدامی مؤثر بر ضد آنها بزند. [۱۱۹] او با شیخ خزعل، رئیس ایل عرب خوزستان و سردار اشرف والی پشتکوه پیمان اتحاد بست که این اتحاد سه گانه به «جمعیت جنوب» شهرت یافت که اقدامی قبیله‌ای و مهم بود. آنها هدف خود را حفاظت و حمایت از مجلس مقدس شورای ملی قلمداد کردند، اما هدف عمده آنها مقابله با قدرت بختیاری ها بود که در متن هیچ اشاره ای به آن نشده بود. [۱۲۰]
پس از آنکه این پیمان (اتحاد نامه) توسط معاون الممالک، منشی مخصوص صولت الدوله، به امضای شیخ خزعل و سردار اشرف رسید، معاون الممالک عازم عتبات عالیات شد. [۱۲۱] هدف وی از این مسافرت که در لوای زیارت قبور ائمه انجام شد، این بود که معاهده اتحاد سه گانه را به تأیید آیات نجف برساند. [۱۲۲] یعنی به اقدامات سیاسی خود وجهه شرعی دادند. [۱۲۳] آیت الله محمد کاظم خراسانی پس از رؤیت معاهده مزبور، با قید توضیحی در ماده ۶ و اصلاح ماده ۵، آن را تأیید کرد. وی همچنین توصیه کرد که پس ازمذاکره با مجلس و وزارت جنگ، هیئت اتحادیه جنوب نیروی نظامی برای یاری حکومت مرکزی تشکیل دهد و به تهران اعزام کند. [۱۲۴]
صولت الدوله عین سواد اتحاد نامه را به تهران برای حاج محمدکریم خان کشکولی، نماینده ایل قشقایی در مجلس شورای ملی نیز تلگراف کرد تا به نظر اعضای مجلس و حضرت اشرف رئیس الوزراء برسد که عین مضمون تلگراف به نقل از روزنامه حبل المتین در ذیل آورده می‌شود: «… آقای حاج محمد کریم خان وکیل محترم قشقایی – چون حب وطن و حصول مقصود مقدس مشروطه همه وقت در کانونم جریان دارد و مجلس مقدس امروز محتاج حامی است معاهده رؤسای جنوب در خدمت به وطن نموده‌اند عین مضمون آن مخابره شده به نظر مبارک اعضای محترم مجلس مقدس و حضرت اشرف رئیس الوزراء برسانید. کپیه هم به جراید بدهید. – اسماعیل قشقایی. ( پیوست شماره )
صورت معاهده مذکور
… (ماده اول) حفظ وطن عزیز بر هر فرد از افرادایرانیان لازم است ، این خادمان وطن فرض ذمه خود دانسته و عهد نمودیم تا آخرین دقیقه امکان با تمامی قوای خداداد خودمان درحفظ استقلال مملکت ایران بکوشیم که ذره قصور نورزیم .
(ماده دوم) در اکمال و بقای مشروطیت باید لازمه اتحاد را به عمل آورده از هیچ گونه فداکاری خودداری ننمائیم تا مشروطه صحیح در مملکت ایران رواج گیرد و پایدار بماند.
(ماده سوم) چون حصول امنیت برای مملکت از واجبات اولیه ونخستین شرط وطن پرستی است لذا این خادمان ملت و وطن متعهد شدیم هر کس در حدود سامان خود آسایش و امنیت فراهم بیاورد تا تجارت داخله و خارجه محفوظ و روابط بین المسلمین مصون بماند و ابنای وطن عزیز و تبعه خارجه در مهد امان و امن زندگی نمایند و اولیای دولت و ملت بتوانند آسوده خاطر در رواج مشروطیت و حفظ استقلال ایران بکوشند.
(ماده چهارم) چون عمده مقصود از این اتحاد و حفظ استقلال مملکت و اجرای وظایف مشروطیت ایران سات لهذا هر کس از رؤساء و اکابر ایران به همین عقیده باشند و طالب اتحاد صادقانه با این هیئت که موسوم به هیئت اتحادیه است بشوند با کمال توقیر واحترام خواهیم پذیرفت .
(ماده پنجم) هیئت اتحادیه در حفظ شرف و منافع مقام یکدیگر حتی الامکان متعهد و دراین باب ذره قصور نتوانند ورزید .
(ماده ششم) هیئت اتحادیه خود را حامی و ناظر مجلس مقدس دارالشورای ملی شیدالله ارکان اعلام می کند ، به این معنی که اعضای محترم مجلس مقدس از این به بعد خود را دارای یک قوه عظیمه دانسته به فراغ بال بدون ملاحظه از احدی در منافع عامه ملی و مملکتی آراء خود را اظهار فرموده در وظایف و تکالیف خود قصور نورزد ، احیاناً هر کس را مغرض و مخالف یا به عنوان طرفداری بشناسند بی‌ترس و واهمه اظهار داشته ودر صورت صدق و نبوت در صدد طرد و رفع او برآیند و این خدمان وطن در تقویت مجلس مقدس خود را ذمه وار خواهیم دانست . [۱۲۵] ( صولت الدوله سردار عشایر ) ( معز السلطنه سردار ارفع ) ( غلامرضا سردار اشرف )
این اتحاد برای اهداف انگلیس در جنوب خطر عظیمی بود[۱۲۶] زیرا تبدیل شدن قشقایی‌ها از قدرت منطقه به قدرتی کشوری تهدید جدی منافع انگلیس در ایران بود . لذا پس از تشکیل اتحادیه جنوب ، انگلیسی‌ها با آن مخالفت کردند و برای مهار آن با شیخ غزعل که از عوامل انگلیس در منطقه بود وارد صحبت شدند و به او تذکر دادند که اگر دست از این پیمان برندارد ، حمایت انگلیس را از دست خواهد داد[۱۲۷] و او را تحت فشار قرار دادند و پس از مکاتبات فراوان شیخ خزعل اعتراف کرد که رابطه او با صولت الدوله از مکاتبه فراتر نرفته. [۱۲۸] به هر حال دولت بریتانیا پس از این اقدامات دیپلماتیک و تهدیدات به شیخ خزعل وعده داد که در صورت امکان سردار اسعد را وادار به استعفا خواهد کرد تا مانع هر گونه ناآرامی در منطقه شود. در مقابل شیخ خزعل نیز قول داد که در این ماجرا دخالت نکند . [۱۲۹] خطر وقوع درگیری احتمالی زمانی برطرف شد که بر اثر فشار انگلیس سردار اسعد هنگام ترمیم کابینه از وزارت کشور به وزارت جنگ منتقل شد . [۱۳۰] در پی آن با خروج شیخ خزعل از اتحاد جنوب عملاً این اتحاد فرو پاشید . [۱۳۱]
پس از خروج شیخ خزعل از اتحادیه ، رقابت صولت الدوله و بختیاری‌ها به شدت افزایش یافت و سردار اسعد که برای جایگزینی ضیغم الدوله به جای صولت الدوله تلاش می‌کرد ، صولت الدوله نیز در مقابل ، تعداد ۳۰۰ سوار جهت کمک به خوانین مخالف سردار اسعد به سوی اصفهان فرستاد . علاوه بر این طی مخابره تلگرافی به تهران اعلام داشت که قصد دارد با نیرویی جهت انتقام از قاتلین سید عبدالله بهبهانی و در حمایت از علامی اعلام راهی مرکز شود[۱۳۲] همچنین او تأکید کرد برای این کار حکم جهاد علمای نجف را نیز دریافت کرده است . [۱۳۳] سردار اسعد نیز دستور حرکت دو هزار سوار بختیاری برای مقابله با قشقایی‌ها به اصفهان صادر کرد . [۱۳۴]
اما این اقدامات مانوری بیش نبود و در نهایت بدون درگیری خاتمه یافت[۱۳۵] و صولت الدوله همچنین اعلام کرد که دیگر سردار اسعد را به وزارت نمی‌پذیرد . [۱۳۶] سرانجام پس از مذاکرات مفصل بین طرفین، یعنی صولت الدوله و بختیاری ها، با وساطت علمای اصفهان ، قرارداد صلحی بین آنان منعقد شد. طبق این قرارداد، بختیاری‌ها در اصفهان و … (ص ۱۸۰ انقلاب مشروطیت در فارس)
پس از عزل ظفر السلطنه و انتصاب دو نایب الایاله ناموفق، سرانجام حبیب الله قوام الملک نایب الایاله فارس شد. در این زمان به علت ناتوانی قوام، کنترل اوضاع از دست رفت و هرج و مرج و ناامنی در راه‌های تجاری بالا گرفت. این وضعیت باعث نگرانی انگلیسی‌ها شد و اتهام این ناامنی را به قشقایی‌ها منسوب کردند. البته به نظر می‌رسد این اتهامات ب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:26:00 ق.ظ ]




۲-۳-۵-۱- فواید مدیریت اخلاق در آموزش مدیریت منابع انسانی
اخلاق سازمانی همــانند دیگر رشته‌های مدیریت با توجه گسترش سازمان به وجود آمد. با پیچیده‌تر شدن فعالیتها در سازمان، مدیران احساس نمودند که سازمان به انجام کارهای صحیح در کنار انجام صحیح کارها نیاز دارد که در نتیجه این تفکر اخلاق سازمانی شکل گرفت. وظیفه مدیریت منابع انسانی در زمینه اخلاق سازمانی، شناسایی، اولویت‌بندی ارزشها در جهت هدایت انواع رفتارها و برنامه‌ریزی دقیق و مدون در جهت نیل به اخلاق سازمانی است. آنچه که در این جا اهمیت دارد این است که مدیر منابع انسانی باید توجه داشته باشد که آموزش در سازمان متبوع باید با دیدگاهی کاملاً منطبق با ارزشهای سازمان و اخلاق موضوعه در محیط انجام پذیرد (یارندی، ۱۳۸۲).
از مهم‌ترین مواردی که به‌ عنوان مقاصد مشترک سازمان و نظامهای مختلف در خصوص آموزش ضمن خدمت قابل ذکر است به شرح زیر است:
هماهنگ و همسو نمودن کارکنان با سازمان
افزایش رضایت شغلی و بهبود روحیه کارکنان
کاهش حوادث و ضایعات کاری
بهنگام سازی دانش نیروی انسانی در سازمان
کمک به تغییر و تحولات سازمانی
تقویت روحیه همدلی و همکاری در بین کارکنان سازمان
نکته قابل توجه این است که بر حسب نوع فرهنگ سازمانی و شرایط زمانی و دیگر معیارهای موجود، میزان اهمیت هر کدام از این اهداف و اولویت هر کدام متفاوت است (شریعتمداری، ۱۳۸۲).
۲-۴- پیشینه تحقیق
در بررسی پیشینه مطالعات سرمایه اجتماعی ضعف عمده در کمبود مطالعه نظری و تجربی عوامل مؤثر بر شکل گیری سرمایه اجتماعی است. راه ورود به بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری سرمایه اجتماعی در بررسی این مفهوم در سطح فردی و اجتماعی می باشد. سرمایه اجتماعی شامل هنجارها، شبکه ها و انواع ارتباطات اجتماعی می باشد و بهترین منبع افزایش رفاه و بهبود اقتصادی در یک اجتماع، استفاده از منابع اجتماعی است که شامل هنجارها و شبکه ها می گردد(Greene,2001).
۲-۴-۱- پیشینه داخلی
– باقرزاده، داوود: در پژوهشی با عنوان ” سازمان یادگیرنده : بهسازی منابع انسانی از طریق یادگیری مدوام ” به تشریح لزوم یادگیری سازمانی و مداوم در سازمانهای کنونی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که روش های سنتی بهسازی منابع انسانی مانند آموزشهای شغلی موقتی، جوابگوی تغییرات سریع محیطی نبوده و برای این امر می بایست به یادگیری سازمانی و مدوام روی آورند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

خائف الهی، احمد علی، رجب زاده، علی و لاجوردی، اشرف : در پژوهشی با عنوان ” ارائه مدل بهسازی منابع انسانی با تاکید بر نقش فناوری های نوین ” به بررسی مولفه ها و ابعاد بهسازی منابع انسانی پرداخته که یکی از مولفه های بهسازی را آموزش و کارآموزی ذکر نموده و به این نتیجه دست یافته که میزان به کارگیری دانش حاصل از فناوری های نوین اهمیت زیادی داشته و بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است.
– در پژوهشی که حسین قلی زاده (۱۳۸۳) انجام داده است با نظر به مؤلفه های اصلی نظریه نوناکا- اجتماعی شدن، برونی سازی، ترکیب و درونی سازی- جایگاه مدیریت دانش در دانشگاه فردوسی مشهد مورد بررسی قرار گرفته، آنگاه به نقش و اهمیت فرهنگ سازمانی در تحقق مدیریت دانش اثربخش پرداخته شده است. مدیران عالی، میانی و اجرایی، گروه اصلی مورد مطالعه را تشکیل داده اند. تحلیل داده ها نشان داده است که درونی سازی در قلمرو مدیریت دانش در دانشگاه فردوسی مشهد از بالاترین جایگاه برخوردار است و سپس به ترتیب، اجتماعی شدن، برونی سازی و ترکیب در مراتب بعدی قرار گرفته اند. همچنین، براساس نتایج بدست آمده، میان فرهنگ سازمانی و درونی سازی، برونی سازی و ترکیب رابطه معناداری وجود دارد. درحالیکه، این رابطه با اجتماعی شدن معنی دار نیست. پژوهشگر نتیجه گرفته است که مدیران در دانشگاه فردوسی بیش از آنکه تمایل به تشریک و تبادل دانش و تجارب خود با یکدیگر داشته باشند، تمایل به درونی کردن دانش و رقابت با دیگران دارند. فرهنگ سازمانی در دانشگاه فردوسی به عنوان یکی از متغیرهای اثرگذار، بر تشدید پدیده فردگرایی و رقابتی بودن در بین مدیران می افزاید.
– ناطق پور، محمد جواد(۱۳۸۵) در پژوهش خود با عنوان”شکل گیری سرمایه اجتماعی و فراتحلیل عوامل موثر بر آن” به بررسی مفهوم و نظریه های شکل گیری سرمایه اجتماعی پرداخته شده و با روش فراتحلیل، تعدادی از پژوهش های انجام شده در مورد سرمایه اجتماعی در ایران را مورد بررسی قرار داده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد متغیرهای سن، تحصیلات، تاهل، شاغل بودن و درآمد به جز با عنصر اعتماد با سایر عناصر سرمایه اجتماعی اعم از آگاهی و توجه به امور عمومی، اعتماد، مشارکت های رسمی و غیررسمی رابطه مستقیم دارد و مردان در آگاهی و توجه به امور عمومی و مشارکت رسمی نقش بیشتری نسبت به زنان دارند و مشارکت غیررسمی زنان بیشتر می باشد و در میزان اعتماد تفاوتی بین زن و مرد دیده نمی شود.
– حقیقتیان و همکاران(۱۳۸۷)، در تحقیق خود با عنوان تاثیر سرمایه اجتماعی بر فعالیت شغلی دبیران مقطع متوسطه شهرستان اصفهان به این نتیجه رسیده اند که سرمایه اجتماعی بر فعالیت شغلی دبیران تاثیر مستقیم و معناداری دارد.
– قاسمی زاد و دیگران(۱۳۸۹)، دریافتند که بین کیفیت زندگی فرزندان شاهد و ایثارگر و سرمایه ی اجتماعی آنان ارتباط مثبت ومعنی دار وجود دارد. افرادی که دارای سرمایه ی اجتماعی بالا هستند به احتمال زیاد کیفیت زندگی بالاتری دارند. همچنین بین کیفیت زندگی و استرس فرزندان شاهد رابطه منفی و معنی دار مشاهده شد. یعنی هرقدر کیفیت زندگی افراد بالاتر باشد از استرس کمتری برخوردارند و بالعکس.
– حسن زاده ثمرین، تورج(۱۳۸۹) در تحقیق خود با عنوان” اثر سرمایه اجتماعی بر تعالی سازمانی” به طراحی و تبیین مدل سرمایه اجتماعی به منظور دستیابی به تعالی سازمانی در شهرداری تهران پرداخته است . نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در شهرداری تهران بین سرمایه اجتماعی و تعالی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت واضحتر، با افزایش سرمایه اجتماعی تعالی و سرآمدی سازمان ارتقا و بهبود می یابد.
– امیررضا برجسته(۱۳۸۹) در تحقیق خود با عنوان “ارائه مدل مفهومی ارتباط بین سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی با اقدام برای عمل کارآفرینانه” به بررسی مفاهیم سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی پرداخته می شود و پس از آن ارتباط بین این عناصر با دو بعد مورد نیاز اقدام برای عمل کارآفرینانه که شامل توانایی و تمایل هستند، تبیین شده است. در انتها ضمن تأیید ارتباط معنادار سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی با اقدام برای عمل کارآفرینانه، مدلی مفهومی برای تبیین این روابط پیشنهاد شده است.
۲-۴-۲- پیشینه خارجی
– هررا (۲۰۰۷) در تحقیقی که در شرکتهای صنعتی آمریکا انجام داد، به این نتیجه رسید که می توان وظایف کاری افراد را طوری طراحی کرد که کنترل وظایف و نتایج کار بهبود یابد به نحوی که درک نتایج یادگیری و همچنین توانمندسازی سازمان افزایش یابد. علاوه بر این، نتایج این تحقیق نشان می دهد که یادگیری مداوم بیشترین تأثیر را در عملکرد سازمانی کارکنان مورد بررسی داشته است. (اسدی و دیگران، ۱۳۸۸)
– از طرفی دیگر گلیزر در تحقیقات خود(۲۰۰۱) نشان داده است متغیر سن، نقش مهمی در سرمایه اجتماعی دارد و منحنی ارتباط سن با سرمایه اجتماعی به صورت Uوارونه می باشد و در ابتدا بر روی شکل دهی سرمایه اجتماعی با افزایش سن سرمایه گذاری می کنند و سپس با افزایش سن از یک اندازه، این سرمایه گذاری بر روی سرمایه اجتماعی کاهش می یابد. افراد در مشاغلی که بیشتر ارتباط اجتماعی با مردم دارند، بر روابط اجتماعی خود بیشتر سرمایه گذاری می کنند. مالکیت منزل مسکونی، نیز بر انواع سرمایه اجتماعی تأثیر مثبت داشته به گونه ای که عضویت سازمانی و شناخت، مشارکت و آگاهی سیاسی از اجتماع محلی در میان کسانی که مالک منزل مسکونی خود بودند بسیار بیشتر بود. مالکیت منزل مسکونی با کنترل متغیرهای سن، وضع تأهل، تعداد کودکان، آموزش و … همواره ارتباط خود را با سرمایه اجتماعی حفظ نموده است. کمبود وقت باعث کاهش سرمایه گذاری بر روی سرمایه اجتماعی می گردد.
– گلیزر، لایبسون و ساکردوت، (٢٠٠۰) در مطالعات خود به این نتیجه رسیده اند که بین تحرک و جابجایی محل اقامت و عضویت سازمانی رابطه منفی وجود دارد .افرادی که محل اقامت خود را عوض می کنند سرمایه اجتماعی خود را از دست می دهند و کمتر علاقمند به سرمایه گذاری بر روی آن هستند. از طرف دیگر طول مدت اقامت در یک جامعه تا حد زیادی بر سرمایه اجتماعی تأثیرگذار است.
– به زعم بِرِم و ران(۱۹۹۷) سرمایه اجتماعی، مفهومی جمعی است که اصل و اساس آن بر رفتار، طرز تلقی ها و استعدادها ی فردی قرار دارد. به زعم آنان نهادهای گوناگونی از قبیل مؤسسات اجتماعی و داوطلبانه، خانواده، دین و الگوهای فرهنگی، در شکل دهی عادات و ارزش هایی که مولد سرمایه اجتماعی اند، نقش دارند.
۲-۵- مدل مفهومی تحقیق
شبکه های قوی، روابط مبتنی بر اعتماد و مشارکت را در اجتماعات آشکار می سازد. از دیدگاه سازمانی، گوشال و ناهاپیت سرمایه اجتماعی را به عنوان جمع منابع بالقوه و بالفعل موجود و قابل دسترس، از طریق شبکه روابط یک فرد یا یک واحد اجتماعی تعریف می کنند. از دیدگاه آنان سرمایه اجتماعی یکی از قابلیت ها و دارایی های مهم سازمانی است که می تواند به سازمان ها در خلق و تسهیم دانش کمک بسیار نماید و برای آنها در مقایسه با سازمان های دیگر”مزیت سازمانی پایدار” ایجاد کند. ایده توجه به سرمایه اجتماعی در سازمان ها، همانطور که کاهن و پروساک مطرح می کنند، نسبتاً جدید است. با این وجود، طبق نظر آدلر و کان با فرض دوران طفولیت کاربرد سرمایه اجتماعی در زندگی سازمانی، تحقیقات نشان می دهد که سرمایه اجتماعی سازمان می تواند از سرمایه فکری حمایت کند و با بهسازی سازمانی ارتباط معناداری دارد. بنابراین در این تحقیق بر مبنای مبانی نظری و مدل های موجود ابعاد سرمایه اجتماعی بر مبنای مدل سرمایه اجتماعی پوتنام(۲۰۰۲) با ابعاد درونی سرمایه اجتماعی شامل هنجارها، عقاید دینی و اعتماد و ابعاد بیرونی شامل شبکه، مشارکت و قانون مورد ارزیابی واقع شده است و تاثیرگذاری آن بر بهسازی سازمانی در کارکنان ادراه آموزش و پرورش شهرستان لامرد بررسی شده است. ارتباط میان مولفه ها و متغیرهای تحقیق در مدل مفهومی ذیل نشان داده شده است.
ابعاد درونی
هنجارها
عقاید دینی
ابعاد بیرونی
اعتماد
قانون
مشارکت
شبکه
H1
H2
H3
H1-1
H3-1
H2-1
H4-1
H5-1
H6-1

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:26:00 ق.ظ ]




درخصوص تاریخ حقوق اطلاعات مستقلی که بتواند منبع حقوقی تلقّی شود در دست نیست. آن­چه هست استنباط­های نویسندگان و محققان از وقایع تاریخ است. به­عنوان مثال از این­که در ساخت تخت جمشید به کارگران مزد می‌داده‌اند درمی‌یابیم که هم مالکیت خصوصی و هم اجاره اشخاص وجود داشته‌ است. ناگفته پیداست که در زمینه اشتباه و مباحث جزئی مانند آن نباید انتظار وجود بحث­های جدی یا قواعدی خاص داشته باشیم. شاید بتوان علت فقدان مباحث حقوقی جدی در این دوران را دو عامل دانست. نخست آن­که در مشرق زمین (و به­ ویژه ایران) تحلیل­های علمی و فلسفی و بالطبع حقوقی چندان مطرح نبوده ‌است چراکه به­ دلیل حاکم ‌بودن روح و اندیشه جزمی، حقوق را هم­چون حکم خدایان می‌پنداشته‌اندکه مافوق قدرت انسانی قرار داشته ‌است. در نتیجه مردمان آن زمان در مشرق زمین مبنا و منشاء حقوق را در ایمان و عقیده می‌جستند و نه در مباحث علمی و منطقی.[۱۲۳] شاید در این راستا بتوان گفت چون ایرانیان از دین­دارترین ملل دنیا بوده‌اند لاجرم آن­چه را که می‌خواسته‌اند در حقوق و بحث­های منطقی بیابند با ترجیح بیشتری در آموزه‌های دینی خود می‌یافته‌اند.
البته نباید از این استدلال چنین نتیجه گرفت که دین و آموزه‌های دینی اصولاً حقوق ستیز است و مانع بسط قواعد حقوقی می‌شود چراکه نه­تنها دین اسلام در ایران به حقوق عمق بخشید بلکه چنان­که دیدیم تحولات اشتباه بدون درنظرگرفتن حقوق کلیسایی و تأثیرات کلیسا در حقوق روم راه به جایی نمی‌برد. آن­چه بیشتر مدّنظر است تأکید بر آن روح جزم‌گرایی حاکم است، روحی که هیمنه دین و دینداری و سنت‌های بی‌چون و چرا صرف‌نظر از خوب یا بد بودن آن­ها، آن­را مدت­ها در سرزمین­های مشرق مستحکم کرده ‌بود.
دلیل دوم را باید قدرت مطلقه شاهنشاه ایران و الهی تلقّی‌شدن آن دانست. در کتیبه بزرگ داریوش در بیستون چنین آمده است «به اراده اهورمزد من شاهم، اهورمزد شاهی را به من عطا کرده ‌است، پس از آن، آن­ها (یعنی خوزستانی­ها) ترسیدند و اهورمزد آن­ها را به دست من داد، به اراده اهورمزد با آن­ها چنان کردم که خواستم». در کتیبه داریوش که در شوش کشف شده ‌است آمده ‌است «اهورمزد حامی من است و آن­چه که او به من امر می‌کند به­دست من انجام و اجرا می‌شود، هرچه من کردم به فضل اهورمزد است.»[۱۲۴] این­ها حاکی از قدرت مطلقه شاهنشاه و الهی تلقّی‌ شدن آن است. در حقوق روم نه­تنها قدرت امپراتور چنین نبود بلکه حقوق امپراتوری روم برخلاف حقوق ایران زمین،[۱۲۵] در همه سرزمین­های تحت سلطه امپراتوری روم کم و بیش نفوذ کرده ‌بود.
با سقوط هخامنشیان به­وسیله اسکندر مقدونی زمینه حکومت سلوکی­ها در ایران فراهم شد، البته سلطه ایشان در ایران به­لحاظ حقوقی منجر به تغییرات مهمی نشد.[۱۲۶] بعد از سلوکی­ها، پارت­ها در ایران به قدرت رسیدند. بر اساس نظر برخی از محققین به احتمال زیاد مقررات حقوقی راجع به خانواده و اموال در میان پارت­ها و پارسی­ها یکسان بوده ‌است. در دوره پارت­ها هر قوم و مخصوصاً اهل هر مذهبی در مسائل مربوط به حقوق خصوصی تابع رسوم قومی و یا مقررات مذهبی خویش بوده ­اند.
در این دوره خانواده از اهمیت زیادی برخوردار بود و البته در مورد مالکیت و حقوق قراردادها و از جمله مباحث مربوط به اشتباه در کتب تاریخی مطلبی نیافتیم. به­اعتقاد ما در این دوره نیز مانند دوره پارسی‌ها (هخامنشیان) اصولاً بحث­های جدیی در این خصوص وجود نداشته ‌است؛ چراکه از طرفی مقررات حقوقی پارت­ها با مقررات حقوقی پارس­ها اختلاف چندانی نداشته‌ است و از طرف دیگر شرایط و اوضاع و احوال مختلف مؤثر دیگر مثل جایگاه والای مذهب، نقش قدرت مطلقه و الهی شاهنشاه و غیره به­مانند زمان هخامنشیان بوده ‌است.
در پایان این قسمت بایسته است اندکی به قوانین مهم زمان قبل از اسلام در ایران که نوعاً دستورات پادشاهان بوده ‌است بپردازیم. مهم­ترین این قوانین عبارتند از ۱ـ قانون حمورابی (۱۷۲۸ ق. م ـ ۱۶۸۶ ق. م) ۲ـ قانون آشوری (قرن ۱۴ قبل از میلاد مسیح).
قانون حمورابی که از سه جزو تشکیل ‌شده مشتمل بر ۲۸۲ ماده می‌باشد. برخی از محققان غربی مجموع این مواد را در بیست ‌و دو فصل تقسیم کرده‌اند. قانون حمورابی نه­تنها در زمان خود بلکه در صدها و حتی هزاران سال بعد از خود یکی از مترقّی‌ترین قوانین موجود بشر بوده ‌است. به­رسمیت‌ شناختن مالکیت خصوصی، آزادی قراردادها و اهلیت قانونی برای زنان در اکثر امور و مانند آن از وجوه ممتاز این قانون می‌باشد. در این قانون بیش از ۷۰ ماده به قراردادها و مسائل مربوط به آن پرداخته ‌است.[۱۲۷]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برخلاف رومی­ها (و قانون ایشان) که در قرن دوازدهم میلادی آهسته‌آهسته توانستند خود را تا حدی از شکل‌گرایی مفرط برهاند در سرزمین­های جنوب ‌غربی ایران تا رودخانه فرات،[۱۲۸] تحت حکومت حمورابی و قانون بزرگ و ماندگار او، اصل اراده و رضایی ‌بودن قراردادها به­رسمیت شناخته ‌شده ‌بود. کتبی ‌بودن قراردادها و لزوم حضور شاهد از شروط اثباتی قراردادها و نه ثبوتی آن­ها بوده ‌است. به بیان دیگر قراردادها به صرف اعلام اراده منعقد می‌شده‌اند و کتابت و شهود دو شرط رکنی آن­ها نبوده ‌است. ماده ۷ قانون حمورابی بر این مهم اشعار دارد چراکه این ماده اعلام می‌دارد چنان­چه فردی بدون شهود یا قرارداد اقدام به خریدن نقره یا طلا یا عبد یا کنیز یا گاو یا گوسفند یا درازگوشی یا هر چیز دیگری بکند سارق محسوب می‌شود. بنابراین تحصیل اموال در قالب عقد یا با حضور شهود مجوز انتقال تلقّی می‌شده است. البته به نظر می‌رسد صرف ماده ۷ به­تنهایی مشعر بر رضایی ‌بودن عقود نمی‌باشد چراکه در این ماده شهود هم­عرض قرارداد به­کار رفته‌ است و این دو از یک جنس نیستند که هم­عرض هم به­کار بروند، لذا به­اعتقاد ما قرارداد در این ماده می‌تواند به­معنای قرارداد کتبی باشد.
با این حال اگر اندکی به مواد دیگر این قانون توجه کنیم خواهیم‌ دید که ماده ۷ با توجه به کل این قانون مشعر بر رضایی ‌بودن عقود است، چراکه این قانون در ماده ۳۹ که راجع به خرید باغ یا بوستان و یا منزل می باشد به کتبی ‌بودن قرارداد اشاره کرده ‌است؛ درحالی­که نه در ماده ۷ و نه در ماده ۴۰ (جواز بیع) و نه در مواد ۴۲ (مزارعه و عاریۀ مضمونه) و ۶۰ (عقد مساقاه) و ۷۷ (عقد قرض) نه از کتبی‌ بودن و نه از لزوم حضور شهود ذکری به­میان نیامده‌ است. بنابراین قانون حمورابی حقوقی را شکل می‌دهد که در آن قراردادها رضایی و نه تشریفاتی هستند. اگر کتابت و شهود هم در آن زمان مرسوم بوده ‌است بیشتر از باب جنبه اثباتی قراردادها بوده ‌است. اگرچه در برخی قراردادها مانند بیع زمین و خانه، کتبی‌ بودن از ارکان عقد تلقّی می‌شده ‌است امری که هنوز در حقوق ما حسب ماده ۲۲ قانون ثبت به­شدت بر آن تأکید می‌شود.
اکثر قراردادها در زمان پادشاهی بابل رضایی بودند و جز محدودی از آن­ها که نیاز به تشریفات خاص مثل کتبی‌ بودن و یا شهود داشتند، مابقی قراردادها به صرف انعقاد دارای اثر خاص خود بودند. به­عنوان مثال قرارداد بیع به­محض انعقاد، سبب انتقال مالکیت ثمن و مثمن می‌گردید و اثر خود را فوری به جا می‌گذاشت. نکته جالب توجه این است که در این دوران به عیوب اراده نیز توجه شده ‌بود و اراده فرد نمی‌بایست تحت تأثیر اکراه و یا تدلیس و فریب و یا هر عیبی دیگری از عیوب اراده قرار بگیرد.
آن­چه از مجموع قانون حمورابی و تحقیقات انجام یافته پیرامون این قانون به­دست می‌آید اثبات نظریه رضایی ‌بودن قراردادها در آن زمان می­با‌شد.[۱۲۹] اثبات این اصل در دورانی به مراتب دورتر از دوران حقوق روم حکایت از غنای بی­نظیر تمدن­های بین‌النهرین و جنوب ‌غرب ایران دارد. شگفتی این امر وقتی بیشتر می‌گردد که از یک سو بدانیم که اصل رضایی ‌بودن عقود هنوز در ابتدای تمدن رومی‌ها شناخته نشده ‌بود و تا قرن دوازده میلادی این اصل حکومت نداشت و از سوی دیگر بدانیم که این اصل ظاهراً محدود به زمان قانون حمورابی نبوده، بلکه بر اساس الواح و سنگ نوشته‌ها متعدد کشف ‌شده در بین‌النهرین و نظر محققان، مواد و مفاد قانون حمورابی در دوران خود اگرچه وجود داشته‌ است، ولی تازگی نداشته ‌است و قبل از این قانون هم محتویات و روح آن در قوانین متعدد دیگری کم و بیش وجود داشته ‌است.[۱۳۰]
از قوانین مهم دیگر قانون آشور است. قانون آشور چون به­لحاظ تاریخی، چند قرن بعد از قانون حمورابی تدوین می‌شود به­نوعی امتداد تاریخی این قانون تلقّی می‌شود، چراکه اصول کلی این قانون از جمله اصل رضایی ‌بودن قراردادها حاکی از هم­نوایی بسیار این دو قانون دارد. به­لحاظ تحلیل تاریخی این امر موجه نیز به نظر می‌رسد چراکه بنا بر تحقیقات مورخین قانون حمورابی حتی بعد از وفات او برای مدت­های زیادی در حوزه حکومت او حاکم بوده ‌است و شاید بتوان گفت مهم­ترین قانون بعد از قانون حمورابی قانون آشور است.
نکته جالب توجه در قراردادها در این دوره قرارداد خرید زمین می‌باشد. اگر در حقوق روم ما شاهد تشریفات سنگین انتقال بودیم به­نحوی­که فرد خریدار باید بر سر زمین حاضر می­شد و اطراف آن­را می‌پیمود و مانند آن، در دوران آشوریان این تشریفات معقول‌تر بوده ‌است چراکه در این دوران کسی که قصد خرید خانه یا زمین را داشت می‌باید پیشاپیش قصد خود را اعلام کرده تا یک نفر جارچی در طول یک ماه سه مرتبه در شهر و محل وقوع ملک اعلام دارد که فلان خانه یا زمین می‌خواهد به خرید برود، هر کس که حقی درخصوص این ملک دارد دلایل خود را نزد مسؤولین ارائه دهد.[۱۳۱] بی‌شک روش آشوریان در این خصوص به مراتب معقول‌تر از روش رومیان بوده ‌است و با فلسفه تشریفاتی ‌بودن چنین قراردادهایی همسوتر می‌باشد، چراکه قدم ‌زدن بر دور ملک چه اثری دارد؟! درحالی­که اعلان در طول سه مرتبه به­خاطر رعایت حقوق دیگران است، امری که امروز نیز در قوانین ثبتی جدید برای انتقال ملک با اندکی اختلاف دیده می‌شود. بنابراین اصول معاملات در تمدن­های جنوب ‌غرب ایران از جهات مختلفی بر اصول معاملات تمدن رومی تفوّق داشته ‌است و محدود به یک یا دو نمونه خاص نمی‌باشد.
مبحث دوم: تاریخچه اشتباه بعد از ورود اسلام به ایران
تاریخچه اشتباه بعد از ورود اسلام به ایران (مبحث دوم) خود به دو قسمت تقسیم می‌شود. نخست دوران حکومت فقه و فقها (بند نخست) و دوم دوران حکومت قانون و پارلمان (بند دوم). دوران فقه و فقها با ورود اسلام به ایران تا اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی امتداد داشته ‌‌است. از آن­جا که مبانی حقوق فعلی ایران درخصوص اشتباه در این دوران شکل و بسط گرفته ‌است، بنابراین پرداختن به این دوران ضروری است. دوره دوم که عملاً با تصویب قانون مدنی از اوایل سده کنونی شروع شده‌ است، اگرچه در عرصه نظریه‌پردازی و دکترین شاهد تغییر و تحولاتی ولو اندک است، لیکن در عرصه قانونی چندان تحولی به خود نمی‌بیند.
بند اول- دوران حاکمیت فقه و فقها
با مطالعه ابواب مختلف کتب فقهی امامیه از قرون اولیه هجری تاکنون می­توان به جرأت مدعی شد در نظام فقهی امامیه درخصوص اشتباه نظریه جامع و منسجمی شکل نگرفته‌ است. البته فقدان چنین نظریه‌ای به­معنای بلا تکلیف ‌بودن احکام اشتباه نیست، چراکه از میان مباحث دقیق فقها در ابواب مختلف فقهی می‌توان احکام لازم را در این خصوص استخراج‌ کرد.
در فقه‌الرضا اثر معروف علی بن بابویه[۱۳۲] (وفات ۳۲۹ ه. ق) در باب سی و ششم، باب التجارات و البیوع و المکاسب، نه­تنها شاهد بحث مستقلی درخصوص اشتباه نیستیم بلکه حتی کلمه اشتباه هم به چشم نمی‌خورد. در کتاب الانتصار اثر ذی قیمت سیّد مرتضی علم الهدی[۱۳۳] (وفات ۴۳۶ ه. ق) نیز بحث مستقلی درخصوص اشتباه به چشم نمی­آید.‌ در باب مسایل البیوع و الرباء و الصرف این کتاب سخن از خیار حیوان و شرط و عیب و خرید بنده فراری و بیع فقاع و مباحث دیگری مانند خرید بدون قبض یا اقباض و یا ذکر نکردن مدت خیار شرط و مانند آن شده ‌است، لیکن بحثی راجع به اشتباه در معامله به میان نیامده ‌است. این امر مختص این باب نیست، بلکه در ابواب دیگر این کتاب نیز ما شاهد بحث مستقلی درخصوص اشتباه نیستیم.
در کتاب ناصریات[۱۳۴] این عالم گران­قدر نیز مسأله به همین صورت است. در کتاب سرائر ابن ادریس حلّی (ق۶)، شرائع محقق حلّی (ق۷)، قواعد الاحکام علّامه حلّی (ق۸)، الرسائل العشر ابن فهد الحلّی (ق۹)، جامع المقاصد محقق کَرَکی (ق۱۰)، جامع عباسی شیخ بهایی (ق۱۱)، حدائق ناظره محقق بحرانی (ق۱۲)، جواهر الکلام شیخ محمد حسن نجفی (ق۱۳)، و هم­چنین مصباح الفقاهه آیت الله خویی (ق۱۴)[۱۳۵] نیز درخصوص اشتباه بحث مستقلی به­مانند مباحث مربوط به خیارات و یا اکراه دیده نمی‌شود. این امر محدود به کتب مذکور نمی‌شود بلکه کتب معروف و غیر معروف امامیه در این خصوص یکسان هستند. از مطالعه سیر تاریخی درمی‌یابیم که هرچند فقها با گذشت زمان ابواب مختلف فقهی را چه به­لحاظ کمی و چه به­لحاظ کیفی و حجم مطالب گسترش داده‌اند به­گونه‌ای که تألیفات اخیر ایشان از این حیث تفاوت چشم­گیری با آثار اولیه ایشان دارد، لیکن در طول این هزار سال یعنی از ابتدای شکل‌گیری فقه امامیه تاکنون ما با فقدان یک نظریه جامع و منسجم درخصوص اشتباه مواجه هستیم. این امر در فقه اهل سنت هم وجود دارد.[۱۳۶]
البته چنان­که گفته‌ شد و خواهیم ‌دید فقها در مواضع مختلفی به­مناسبت، به احکام راجع به اشتباه پرداخته‌اند که طبعاً کار نگارنده را در کشف آراء و عقاید ایشان در این خصوص دشوار می‌سازد. در این تحقیق در تلاشیم نظر ایشان را به­مناسبت درخصوص احکام مختلف اشتباه بیابیم و با بیان و بررسی آن­ها به غنای این تحقیق بیفزاییم. البته در مراجعه به آراء فقها صرفاً به اشتباه بسنده نمی‌شود بلکه درخصوص مباحث مربوط مانند قصد و رضا و به­طورکلی اراده، صحت، بطلان، عدم نفوذ و خیارات و غیره لاجرم می‌بایست از این ذخایر ارزشمند ملی بهره جست.
چنان­که خواهیم ‌دید در فقه امامیه برخلاف حقوق روم و فرانسه و انگلیس، اراده از همان ابتدا به­رسمیت شناخته می‌شود و اگرچه اراده ظاهری در ابتدای تاریخ حقوق ما تفوّق بر اراده باطنی داشته ‌است، لیکن برخلاف حقوق مغرب زمین ما در بند شکل‌گرایی جازم و مانع اراده هرگز نبوده‌ایم و چنان­که گفتیم یکی از امتیازات مسلم حقوق اسلام بر حقوق مغرب زمین درخصوص بحث اشتباه همین سبقت‌ داشتن در به­رسمیت ‌شناختن اراده و آثار آن در مباحث حقوقی است. تفکیک میان قصد و رضا و مناقشات گسترده و دقیق فقها در این خصوص همه حکایت از تفوّق مبانی حقوقی ما به­لحاظ فنی بر مبانی حقوقی فرانسویان و به‌طورکلی غربی­ها دارد که البته در جای خود به­تفصیل بیان می‌گردد.
بند دوم- دوران حاکمیت قانون و مجلس
از اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی با روی کارآمدن رژیم پهلوی، ایران وارد مرحله جدیدی از قانون­گذاری شد. گرچه قبل از پهلوی هم ایران دارای مجلس شورای ملی بود اما عمر اندک مجلس قاجار و مصوّبات محدود آن مجال کمتری برای پرداختن به موضوع بحث ما و مسائل مربوط به آن­را برای خانه ملت فراهم آورد.
صرف­نظر از قانون مدنی که مرکز ثقل همه مباحث راجع به اشتباه در حقوق ما می‌باشد، در ایران قانون مستقلی درخصوص اشتباه در معاملات به تصویب نرسیده ‌است. البته لایحه­ ای راجع به اشتباهات ثبتی و اسناد مالکیت معارض مصوّب ۵/۱۰/۳۳ وجود دارد. در ماده یک این لایحه آمده ‌است اشتباهات قلمی که در موقع ثبت در دفتر املاک رخ داده و یا اشتباهاتی که قبل از ثبت ملک در جریان عملیات مقدماتی ثبت پیش آمده چنان­چه بعداً وقوع این اشتباهات محرز و مسلم تشخیص گردد و اصلاح اشتباه موجب خلل به حق دیگری نباشد هیأت نظارت دستور رفع اشتباه و اصلاح آن­را در ستون ملاحظات ثبت ملک در دفتر املاک و سند مالکیت صادر می کند و درصورتی­که اصلاح مزبور خللی به حق دیگری برساند به شخص ذینفع اخطار می‌کند که می‌تواند به دادگاه مراجعه نماید و اداره ثبت دستور رفع اشتباه و یا اصلاح آن­را پس از تعیین تکلیف نهایی در دادگاه صادر خواهد ‌نمود.
در ماده دو این لایحه صحبت از اشتباه مؤثر و غیر مؤثر شده‌ است. در ماده سه درخصوص صدور چند سند راجع به یک ملک، سند یا اسناد مؤخر را معارض دانسته‌ است و تشخیص سند واقعی را برعهده دادگاه نهاده‌ است. اشتباه رخ‌ داده در اسناد مربوط به ملک به این اعتبار که دولت فقط کسی را مالک ملکی می‌داند که دارای سند رسمی باشد (ماده ۲۲ قانون ثبت)، نوعی اشتباه در موضوع معامله است. این اشتباه نوعاً به دو شکل ظاهر می‌شود. نخست اشتباه قلمی ساده که تکلیف آن در ماده یک مشخص شده ‌است. در اشتباهات قلمی اصل بر اصلاح آن است مگر آن­که به حقوق اشخاص ثالث ضرری وارد نماید که اصلاح اشتباه منوط به رأی دادگاه می‌باشد. دوم اشتباهی است که منجر به صدور سند معارض می‌گردد. البته صدور سند معارض لزوماً به­خاطر اشتباه نمی‌باشد بلکه می‌تواند در اثر کلاهبرداری و فریب رخ دهد. تکلیف نهایی صحت سند معارض با دادگاه است، لیکن سند مقدم الصدور تا موقعی که به­موجب حکم نهایی دادگاه ابطال نشده ‌باشد معتبر شناخته می‌شود.
فرض کنید قطعه زمینی به مساحت ۱۰۰۰۰ متر از میان هزاران هکتار اراضی واگذار شده منابع طبیعی به کشاورزان لاهیجان به شخصی به نام «الف» واگذار می‌شود و سند هم می‌خورد و بعد از مدتی همین قطعه زمین به اشتباه به «ب» واگذار می‌شود. در این خصوص که موضوع ماده سوم لایحه مصوّب ۱۳۳۳ است، ما شاهد اشتباه در موضوع معامله هستیم و دادگاه باید حسب قواعد اشتباه تصمیم بگیرد و لذا مدلول ماده پنجم لایحه که مقرر می‌دارد دادگاه پس از رسیدگی‌های لازم هر یک از اسناد معارض را که تشخیص دهد جریان ثبتی آن بر طبق قانون و مقررات صحیحاً انجام شده، تعیین و حکم به ابطال سند دیگر را خواهد داد، چندان قریب به صواب نیست چراکه صدور سند دوم و معارض لزوماً به­خاطر تخطّی از مقررات ثبتی نیست بلکه می‌تواند (ولو در موارد اندک) به­خاطر اشتباه اداره ثبت و نتیجتاً به­ دلیل اشتباه در موضوع معامله باشد و نه به­خاطر صرفاً تخلّف از مقررات.
در ۱۸/۱۰/۵۱ قانون «اصلاح قانون ثبت اسناد و املاک مصوّب ۱۳۱۰ و قانون اشتباهات ثبتی و اسناد معارض مصوّب ۱۳۳۳» تصویب می‌شود. اگرچه به­موجب بند یک این قانون، ماده یک قانون اشتباهات ثبتی و اسناد معارض حذف می‌گردد، لیکن حکم مقرر در ماده محذوف، هم­چنان باقی می‌ماند. چراکه در اشتباهات قلمی اصل بر اصلاح اشتباه است و اگر اصلاح اشتباه به حقوق اشخاص ثالث ضرری وارد آورد اصلاح اشتباه منوط به حکم دادگاه است و این حکم (لزوم دخالت دادگاه در مورد اصلاح اشتباهی که به حقوق اشخاص ثالث ضرری وارد می ­آورد) از مسلمات است.
در بند هفتم این قانون آمده ‌است که ماده ۲۵ قانون ثبت اسناد و املاک به شرح زیر اصلاح می­ شود؛ ۱ـ … ۲ـ هرگاه هیأت نظارت تشخیص دهد که در جریان مقدماتی ثبت املاک، اشتباه مؤثر واقع شده آن اشتباه و هم­چنین عملیات بعدی که اشتباه مزبور در آن مؤثر بوده ابطال و جریان ثبت طبق مقررات تجدید یا تکمیل یا اصلاح می‌گردد. ۳ـ هرگاه در موقع ثبت ملک و یا ثبت انتقالات بعدی صرفاً به­علت عدم توجه و دقت نویسنده سند مالکیت و یا دفتر املاک اشتباه قلمی رخ دهد و هم­چنین درصورتی­که ثبت دفتر املاک مخالف یا مغایر سند رسمی یا حکم نهایی دادگاه باشد هیأت نظارت پس از رسیدگی و احراز وقوع اشتباه دستور اصلاح ثبت دفتر املاک و سند مالکیت را صادر خواهد کرد. در بند چهارم این قانون نیز مفاد حکم ماده یک قانون اشتباهات ثبتی و اسناد معارض با بیانی مشابه تکرار شده ‌است.
در تبصره دوم ماده ۲۵ اصلاحی آمده ‌است که درصورتی­که اشتباه از طرف درخواست‌کننده ثبت باشد هزینه تجدید عملیات مقدماتی ثبت به­عهده درخواست‌کننده خواهد بود. در ماده ۱۴۹ اصلاحی نیز مقرر شده ‌است که نسبت به ملکی که با مساحت معین مورد معامله قرارگرفته ‌باشد و بعداً معلوم شود اضافه مساحت دارد ذینفع می‌تواند قیمت اضافی را بر اساس ارزش مندرج در اولین سند انتقال و سایر هزینه‌های قانونی معامله به صندوق ثبت تودیع و تقاضای اصلاح سند خود را بنماید. درصورتی­که اضافه مساحت در محدوده سند مالکیت بوده و به مجاورین تجاوزی نشده و درعین­حال بین مالک و خریدار نسبت به اضافه مذکور قراری واقع ‌نشده ‌باشد اداره ثبت سند را اصلاح و به ذینفع اخطار می کند تا وجه تودیعی را از صندوق ثبت دریافت دارد. ظاهراً ماده ۱۴۹ از موردی سخن می‌گوید که فردی ملکی را هم بر اساس متراژ و هم به­ صورت کلی و یک قطعه خریداری می‌کند. مثلاً «الف» ملک شخصی را با ویژگی­های خاص آن بر اساس متری مثلاً ۱۰۰۰۰ تومان خریداری می‌کند و بعداً کاشف به­عمل می‌آید این ملک مشخص به­جای ۱۵۰۰ متر، ۱۷۵۰ متر مربع بوده ‌است. در غیر این فرض حکم مسأله نیز باید تغییر کند. درهرحال این ماده مانند مواد دیگر این قانون جای تأمل بیشتری دارد.
اگر از این قوانین مرتبط بگذریم باید تمرکز عمده ما بر قانون مدنی باشد. در قانون مدنی ۹ بار کلمه اشتباه با مشتقات آن به­کار رفته ‌است. این مواد به­ترتیب عبارت هستند از ماده ۱۹۹، ۲۰۰، ۲۰۱، ۳۰۱، ۳۰۲، ۷۶۲، ۱۱۶۵(دو بار) و ۱۲۷۷٫[۱۳۷] تأکید عمده ما بر سه ماده نخست (مواد۱۹۹، ۲۰۰ و ۲۰۱) و نیز ماده ۷۶۲ خواهد بود. چراکه اشتباه مطرح در ماده ۳۰۱ و ۳۰۲ درخصوص اشتباه در دریافت و یا اشتباه در تأدیه مالی است که فرد نه مستحق دریافت آن و نه ملزم به تأدیه آن بوده ‌است و اصولاً به­ طور مستقیم مرتبط با معاملات نمی‌باشد هرچندکه می‌تواند در اثر و در پی اشتباه در یک معامله رخ دهد.
بنابراین اگر فردی به­علت وقوع یک معامله که بعداً کاشف به­عمل می‌آید که به­علت اشتباه در یکی از ارکان آن از اساس باطل بوده ‌است مالی را دریافت کرده ‌باشد، با کشف اشتباه و بطلان معامله ملزم به رد آن مال می‌باشد. در این مثال اثر اشتباه بطلان است، اما استرداد مال اثر غیر مستقیم اشتباه و اثر مستقیم مفاد ماده ۳۰۱ قانون مدنی می‌باشد. همین مثال عیناً برای ماده ۳۰۲ صادق است، یعنی فردی که در اثر این معامله، مالی را به طرف دیگر داده ‌است می‌تواند آن مال را مسترد دارد. نکته جالب توجه این است که در ماده ۳۰۱ عبارت عمداً یا اشتباهاً به­کار رفته ‌است. به­عبارت دیگر اشتباه پرداخت‌کننده شرط ایجاد التزام به بازگرداندن مال دیگری نیست و ملاک دارا نشدن ناعادلانه است، درحالی­که در ماده ۳۰۲ کلمه اشتباهاً به­تنهایی به­کار رفته ‌است و مفید حصر است، یعنی این­که شرط اساسی حق استرداد، اشتباه پرداخت‌کننده است. پس اگر فردی به­رغم این­که می‌داند مدیون نیست مالی را به دیگری بدهد یا با قبول طرف دیگر تابع هبه می‌شود و یا بدون قبول طرف دیگر تابع ایقاعات و احکام خاص آن­ها می‌باشد. پس چنان­چه فردی بداند مدیون نیست ولی به دیگری مالی را بدهد حق استرداد آن­را ندارد.
در این­جا سؤالات متعددی رخ می‌دهد ۱ـ آیا سقوط حق استرداد از طرف فردی که آن مال را داده ‌است ملازمه با عدم التزام‌گیرنده دارد؟ ۲ـ آیا این سقوطِ حق استرداد به­معنی وجود دینی است که چون حق مطالبه آن وجود ندارد در زمره دیون طبیعی محسوب می‌شود؟ یا اساساً دیگر دینی وجود ندارد ولو طبیعی؟ ۳ـ آیا قبول‌ گیرنده در حکم این مسأله تأثیر دارد؟ ۴ـ آیا اگر فردی به­رغم علم به بطلان معامله مثلاً در اثر اشتباه سبب بطلان، مالی را با طرف خود معامله کند آیا بعد از کشف بطلان معامله می‌توان به این دلیل که وی عالماً مالی را به دیگری واگذار کرده ‌است (چون علم به بطلان داشته است) او را ممنوع از استناد به بطلان به­سبب اشتباه و نیز ممنوع از استرداد آن مال کرد؟! پاسخ به این سؤالات خصوصاً از آن جهت که اگر یک طرف معامله اشتباهی، عالم به اشتباه مبطل باشد، بسیار مفید است. البته چنان­که گفتیم مادتین ۳۰۱ و ۳۰۲ غیر مستقیم به بحث اشتباه مربوط می‌شود.
اشتباهات وارد در ماده ۱۱۶۵ یعنی اشتباه در «وطی به شبهه» راجع به اشتباه در واقعه حقوق است و با بحث ما که اشتباه در معاملات است ارتباطی ندارد. اشتباه در ماده ۱۲۷۷ راجع به اقرار است که از این جهت که اقرار از مقوله خبر است و نه انشاء از بحث ما دور می‌شود و از این حیث که مانند انشاء از مفاهیم قصدیه است تا حدی به بحث ما مرتبط می‌باشد.
اما راجع به مواد اصلی باید گفت در ماده ۱۹۹ آمده ‌است که رضای حاصل در نتیجه اشتباه موجب نفوذ معامله نیست، درحالی­که ماده ۲۰۰ اشتباه مربوط به خود موضوع معامله را سبب عدم نفوذ شمرده ‌است. این درحالی است که در ماده بعدی (ماده ۲۰۱) صحبت از خلل شده ‌است. در این ماده اشتباه در شخص طرف قرارداد در مواردی که شخصیت طرف علت عمده عقد باشد سبب خلل در صحت معامله معرفی شده ‌است. آشفتگی و التقاط قانون مدنی در زمینه حکم اشتباه به این مواد ختم نمی‌شود، چراکه اگر در ماده ۱۹۹ حکم اشتباه را در کنار حکم اکراه قرار داده ‌است و در ماده ۲۰۰ صحبت از عدم نفوذ کرده است و در ماده ۲۰۱ از عبارت مبهم خلل در صحت معامله سخن به میان آورده ‌است، در ماده ۷۶۲ به یک­باره دم از بطلان درخصوص اشتباه در طرف مصالحه می‌زند، حکمی که نه­تنها به­هیچ­وجه هماهنگ با احکام مواد سه‌گانه فوق نیست، بلکه کاملاً در تضاد با آن­ها است. در بیان حکم اشتباه هیچ نظمی در این چهار ماده رعایت نشده ‌است. از یک طرف در ماده ۱۹۹ حکم اشتباه و اکراه در کنار هم آمده ‌است بدون آن­که انواع اشتباه تبیین گردد. از طرف دیگر در ماده ۲۰۰ تنها با اشاره به اشتباه در موضوع معامله با عبارت نامعلوم «خود موضوع معامله» سخن از عدم نفوذ به­میان آورده ‌است، حکمی که کم­تر انطباقی با حکم ماده ۲۰۱ یعنی خلل در صحت معامله دارد. درحالی­که منطقاً چنان­که خواهیم ‌دید اشتباه در شخص طرف معامله و اشتباه در موضوع قرارداد اصولاً تابع احکام واحدی است. این التقاط شگفت‌انگیز با حکم بطلان ماده ۷۶۲ کامل می‌شود، لیکن سؤالات بی­شماری بی­پاسخ می‌ماند. در رأس همه این سؤالات، این سؤال به ذهن می‌آید که علت این بی‌نظمی و آشفتگی در چیست؟ مگر نه این­که بحث اشتباه از مبتلابه‌ترین مباحث هر نظام حقوقی است و مگر نه این­که اشتباه با آثار و احکام مختلفش و جایگاه ویژه‌اش در قواعد عمومی قراردادها از معتنابه‌ترین مباحث حقوقی ما است؟ پس چرا قانون­گذار این چنین پریشان احوال به این موضوع پرداخته ‌است؟ آیا درخصوص احکام اشتباه به­واقع اشتباهی رخ داده ‌است؟ این اختلاط و پریشان احوالی در دکترین و تفاسیر حقوقی این مواد هم به­وضوح به چشم می‌خورد، گویی قانون در این خصوص مفسرین را نیز به بیراهه سوق داده‌ است تا به واقع مقصود.
بی‌شک فقدان یک نظریه منسجم درخصوص اشتباه در فقه امامیه از یک سو و ترجمه و اقتباس از حقوق فرانسه از سوی دیگر زمینه‌ساز این معضلات حقوقی شده ‌است. بنابراین برای کشف واقع و پاسخ به سؤالات متعدد در این خصوص لاجرم می‌باید هم مبانی فقهی مورد حلاجی قرار بگیرد و هم به تحلیل­های حقوق­دانان فرانسوی پرداخت. در این مسیر شگفتی و سختی درهم آمیخته است چراکه شگفت‌انگیز خواهد ‌بود اگر بدانیم به­عنوان مثال برخی از اساتید[۱۳۸] با تکیه ناروا به حقوق فرانسه مفهوم بطلان نسبی فرانسویان را (که تا حدودی با مفهوم عدم نفوذ ما شباهت دارد) با مفهوم عدم نفوذ در حقوق ایران خلط کرده‌اند و هیچ بعید نیست قانون­گذار نیز در جایی که از عدم نفوذ سخن می‌راند نیم­نگاهی به بطلان نسبی در حقوق فرانسه داشته است و در آن­جا که سخن از بطلان به میان آورده ‌است گوشه چشمی به بطلان مطلق آن­ها داشته ‌است!
سختی این مسیر هم ناگفته پیداست؛ چراکه در فقدان انطباق کامل میان مفاهیم مختلف حقوق فرانسه به­ ویژه بطلان مطلق و نسبی و نیز عدالت و انصاف با مفاهیم حقوق ایران به­خصوص بطلان، عدم نفوذ و خیارات و نیز عدالت و انصاف از یک طرف و تأثیر محسوس و نامحسوس حقوق فرانسه بر حقوق کشور ما از طرف دیگر، رسیدن به نتیجه‌ای که منعکس‌کننده آراء فقها، قانون­گذار و حقوق­دانان معاصر باشد را چندان آسانی نمی­نماید.
باید توجه داشت نه­تنها قرارداد و ثبت ملک مبتنی بر اشتباه مؤثر بی‌اثر است، بلکه رأی مبتنی بر اشتباه هم باطل و بی‌اثر است (رأی مورخ ۲۶/۱۲/۸۰ و ۲۰/۹/۸۰ و ۶/۸/۸۰ و ۱۵/ ۷/۸۰ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری). حسب تبصره یک ماده ۱۸ قانون دیوان عدالت اداری، در مواردی که دادرس صادرکننده رأی پی به اشتباهات خود می‌برد موضوع در هیأت عمومی مطرح و درصورت تأیید هیأت، رأی مزبور نقض و جهت رسیدگی مجدد به­وسیله رئیس دیوان به شعبه دیگر ارجاع می‌گردد.
البته اشتباه در رأی و اثر آن با اشتباه در معاملات فرق می‌کند، چراکه در معاملات به­محض احراز اشتباه، اشتباه اثر وضعی خود را می‌گذارد. لیکن در اشتباه در رأی اشتباه تنها هنگامی مؤثر است که توسط دادرس صادرکننده رأی احراز و اعلام شود. رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مورخ ۵/۱۲/۸۰ در این خصوص جالب توجه است. «بررسی و اتخاذ تصمیم در باب وقوع و یا عدم وقوع اشتباه در مدلول رأی قطعی در اجرای تبصره­های یک و سه الحاقی به ماده ۱۸ قانون دیوان عدلت اداری مصوّب ۱۳۷۲ منوط به اعلام اشتباه از طرف دادرس یا دادرسان صادرکننده آن است و تسرّی و تعمیم آن به اعلام اشتباه از سوی سایر اشخاص مجوز قانونی ندارد… ». بنابراین فلسفه و مبنای اشتباه و اثرگذاری آن در نقض آراء با مبنای اشتباه و اثرگذاری آن در معاملات به­کلی متفاوت است؛ در معاملات هدف تأمین رضایت و منافع طرفین است درحالی­که در آراء هدف صیانت از اتقان و صحت آراء صادره می‌باشد.
درخصوص اشتباه، آراء چندی از دادگاه­ های کشور صادر شده‌ است که اکنون به ذکر اهم آن­ها می‌پردازیم. شعبه ۲۲۲ دادگاه عمومی تهران مورخ ۲۰/۵/۷۵ در رأیی با استناد به ماده ۷۶۲ قانون مدنی حکم به ابطال صلح­نامه عادی به­ دلیل اشتباه در طرف مصالحه و در مورد صلح می‌دهد. این رأی صرف­نظر از آن­که از یک شعبه بدوی صادر شده ‌است و لذا رویه الزام‌آوری به بار نمی‌آورد، به­لحاظ اقناعی و استدلالی هم اهمیتی ندارد چراکه از یک استناد ساده به ماده ۷۶۲ قانون مدنی پا فراتر نمی‌نهد.
شعبه دوم دادگاه عمومی ورامین در ۲۱/۱۲/۷۴ در رأیی اعلام می­دارد چون خواهان خود را اشتباهاً مدیون می‌دانسته و مستمری به خوانده پرداخت می‌نموده ‌است مستنداً به ماده ۳۰۲ قانون مدنی حق دارد از کسی که آن­را بدون حق اخذ کرده‌ است استرداد نماید. این رأی هم واجد اثر چندانی نیست، خصوصاً چنان­که دانستیم اصولاً اشتباه پرداخت‌کننده شرط ایجاد التزام به بازگرداندن مال دیگری است. ازهمین­رو ماده ۳۰۱ قانون مدنی مقرر می‌دارد که کسی که عمداً یا اشتباهاً چیزی را که مستحق نبوده ‌است دریافت کند ملزم است آن­را به مالک تسلیم کند. رأی مورخ ۶/۷/۷۲ دادگاه عمومی مبنی­بر «… خوانده قانوناً مکلف به رد مبلغ ۲۶۷۰۰۰ ریال بابت بهاء سیمان است که اشتباهاً به­حساب او واریز شده در حق خواهان می‌باشد»، نیز بر همین اساس است. هم­چنین است رأی شماره ۷۰۰/۱۷ مورخ ۱۸/۱۲/۷۰ شعبه هفدهم دیوان عالی کشور و رأی شماره ۹۶۷/۲۱ مورخ ۱۲/۱۲/۷۰ شعبه ۲۱ دیوان عالی کشور.
شاید رأی ۸۷۲/۲۱ مورخ ۱۹/۱۰/ ۶۹ شعبه ۲۱ دیوان عالی کشور در زمینه اشتباه در موضوع معامله یکی از مهم­ترین آراء صادره در این زمینه باشد. در این دعوا خواهان یک قطعه زمین خود را به مساحت ۹۸۱ متر مربع واقع در محدوده شهر به موجب معاوضه­نامه‌ای با قطعه زمینی از خوانده به مساحت ۲۲۵۲ مترمربع (زمین کم ارزش) به تاریخ ۱۰/۸/۶۵ معاوضه می‌کند. تاریخ تنظیم معاوضه‌نامه اشتباهاً ۱۰/۸/۶۲ ذکر می‌شود. بعد از مدتی کاشف به­عمل می‌آید زمین خوانده در مسیر جاده ۲۰ متری شهرداری است و در این صورت ۱۰۰۰ متر از متراژ آن کسر می‌شود. خواهان با استعلام از شهرداری و حسب اعلام شهرداری مبنی­بر این­که مسیر جاده شهرداری در تاریخ ۳/۷/۶۱ تعیین شده است استدلال می‌کند که چون رضایت این­جانب در نتیجه اشتباه در موضوع معامله موجود نبوده‌ است لذا به استناد ماده ۱۹۹ قانون مدنی معامله باطل است و درخواست رسیدگی و صدور حکم فسخ و ابطال معاوضه را دارم.
خوانده با ارائه لایحه‌ای به دادگاه اعلام داشته دعوی مطروح خلاف واقع طرح شده ‌است چراکه عقد معاوضه در سال­های قبل فی­ما بین خواهان و ید قبلی ملک بنده انجام شده ‌است و تمام ارکان آن صحیح است و ادعای کذب خواهان با مطالعه پرونده‌های حقوقی و کیفری مطروحه بین طرفین ثابت می‌شود، لذا تقاضای رد دعوی خواهان را دارم. خوانده در ضمن استدلال کرده ‌است موضوع تعریض خیابان هنوز هم در مرحله مطالعه است و حتی نقشه مربوط به این قضیه هم تهیه نشده‌ است و اجرای طرح اولویت ندارد و بعد از این هم چنان­چه شهرداری درصدد چنین اقدامی باشد مسؤولیتی متوجه این­جانب نیست، اصولاً حق فسخ از طرفین سلب شده‌ است. حسب نامه شهرداری طرح تفصیلی در تیرماه ۱۳۶۶ به تصویب رسیده است. خیابان ۴۵ متری ادامه خیابان ۲۰ متری پیشنهاد شده ‌است و تا زمان تهیه نقشه میزان عقب نشینی امکان­ پذیر نیست.
با مطالعه پرونده کیفری معلوم می‌شود که خود خوانده قبول دارد که تاریخ حقیقی معاوضه ۱۰/۸/۶۵ بوده ‌است. دادگاه جهت کشف پاره‌ای مجهولات از جمله این­که آیا اقدامی جهت پیاده کردن نقشه جامع مسیر خیابان ۲۰ متری صورت گرفته ‌است یا نه؟ آیا دستوری مبنی­بر عقب نشینی به مالکین داده شده ‌است یا نه؟ و آیا به هر تقدیر این نقشه و طرح به اطلاع این مردم رسیده ‌است یا نه؟ از نماینده شهرداری توضیح می‌خواهد. نماینده شهرداری اعلام می‌دارد بر طبق نقشه جامع شهر که در سال۱۳۶۰ تصویب شده و به شهرداری ابلاغ گردیده است در زمین‌های واقع در ضلع جنوبی راه‌آهن پس از کسر ۵/۱۷ متر حریم راه‌آهن یک خیابان به عرض ۲۰ متر پیش‌بینی شده‌ است. در سال ۶۶ نقشه تفصیلی شهر تهیه شده، عرض خیابان از ۲۰ متر به ۲۲ متر افزایش یافت. زمین‌های خواهان در این مسیر قرار دارد. وکیل خوانده البته اظهار داشته‌ است معامله قبل از تصویب نقشه تفصیلی بوده ‌است.
دادگاه در مرحله نخست رسیدگی، با این استدلال که چون قسمتی از زمین مستحق ‌للغیر (شهرداری) درآمده ‌است و خواهان حاکم [واقف] به موضوع نبوده ‌است حکم به بطلان عقد معاوضه می‌دهد. خواندگان به این حکم اعتراض می‌کنند و نهایتاً که پرونده به شعبه ۲۱ دیوان عالی ارجاع می‌شود این شعبه مقرر می‌دارد «طرح جامع یا تفصیلی یا هادی قبل از اجرا، سلب مالکیت از مالک زمین نمی‌کند. ماده واحده قانون تعیین وضیعت املاک واقع در طرح‌های دولتی و شهرداری ­ها مصوّب ۶۷ مؤید بقاء مالکیت مالک است… لذا موضوع مستحق ‌للغیر ‌بودن مورد معاوضه به کیفیت مذکور در نظریه استنباطی مورخ ۲۱/۳/۶۹ شعبه دوم دادگاه حقوقی یک ساری صادق نیست و نظریه مزبور تأیید نمی‌شود و پرونده اعاده می‌گردد».
اگرچه در دادگاه عمومی با این استدلال که معاوضه چون بر مبنای اشتباه رخ داده ‌است حکم به بطلان آن صادر می‌شود اما دیوان عالی با این استدلال که در مانحن­فیه مال مورد معامله مستحق ‌للغیر نبوده حکم به نقض دادنامه دادگاه عمومی صادر می‌کند. به نظر می‌رسد دیوان عالی در این خصوص دقت لازم را مبذول نداشته ‌است چراکه موضوع بر سر این نیست که آیا مالکِ زمین­های واقع در طرح هادی، شهرداری است یا منتقل الیه (خواهان)، بلکه موضوع بر سر این است که آیا ادعای خواهان مبنی­بر اشتباه در موضوع معامله سبب بطلان می‌شود یا نه؟ به­عبارت دیگر آیا این ادعای خواهان که «اگر او می‌دانست زمین مورد معاوضه در حدود طرح جامع و هادی قرار دارد معامله نمی‌کرد» به­معنای اشتباه در موضوع معامله است؟ و یا این اشتباه، اشتباه در وصف است مثلاً وصف کمیت؟ و یا اصولاً اشتباه در خود موضوع معامله است؟ درواقع پاسخ به این سؤالات، مسأله اساسی است و نه مستحق ‌للغیر درآمدن یا نیامدن بخشی از مورد معامله.
به­موجب حکم دیوان عالی کشور به­شماره ۴۶۷ مورخ ۳/۲/۲۶ اگر مسلم شود مقر (خریدار) در مقدار بیع اشتباه نموده ‌است استحقاق مطالبه مقداری از ثمن را به نسبتی که از بیع کسر آمده خواهد داشت. این حکم جای مداقه دارد چراکه معلوم نیست به چه دلیل ضمانت اجرای اشتباه در وصف موضوع قرارداد استحقاق دریافت قسمت اضافی ثمن است؟!
چنان­که اجمالاً دیدیم در دوره جدید حقوق ایران در کنار قانون مدنی، قوانین و آراء وحدت رویه و نیز آراء برخی مراجع قانونی دیگر مثل دادگاه­ های عمومی و دیوان عدالت اداری و یا شورای عالی ثبت درخصوص اشتباه وجود دارد. اگر بخواهیم یک جمع‌بندی کلی در این خصوص داشته باشیم باید گفت همه این قوانین و آراء اگرچه درخصوص اشتباه است، لیکن سه جهت و محور متفاوت را دنبال می‌کنند. نخست اشتباهات ثبتی دوم اشتباه در آراء صادره قضایی و سوم اشتباه در معاملات. اگرچه ما باید تنها بر محور سوم یعنی اشتباه در معاملات تأکید کنیم، لیکن پرداختن به دو نوع اشتباه دیگر چنان­که دیدیم خالی از فایده نیست و از جمله دریافتیم که فلسفه و مبنای اشتباه در معاملات با سایر اشتباهات حقوقی و قضایی متفاوت است.
فصل دوم: مفاهیم و تعاریف

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:25:00 ق.ظ ]




نخستین وسایل آگهیرسانی، نصب تابلو و جارچی بوده است و استفاده از آگهی در ایران به ادوار باستانی بازمیگردد. اما پیشینه آگهی در تاریخ معاصر نخست به صورت دیوارکوب و درج در نشریهها باب شد و سپس رواج پیدا کرد. باید دانست که پیشینه آگهی در رسانه های جمعی ایران بدین ترتیب بوده است. دیوارکوب، نشریههای ادواری، کتاب، سیما، رادیو و تلویزیون و … افزون بر اینها نشر آگهیهای مستقیم ـ به تقلید سایر کشورها ـ به اشکال مختلف دیگر از جمله به صورت انتشار کتابچه یا به اصطلاح بروشور و کاتالوگ و یا سالنهای اختصاصی نیز در کشور ما مرسوم بوده است. در عهد قاجار آگهی حداقل سه نام داشته است: ابتدا «اعلامنامه: و «اشتهارنامه» که قبول عامه نیافته است و سپس «اعلان». اعلان، عربی و مصدر باب افعال است و به معنی آشکار بودن و علنی ساختن است، در المنجمه «علن» اعلان را چنین معنا کرده است: «آن چیزی است که بازرگان یا غیر او در کاغذهای پراکنده و یا در نشریههای مخصوص منتشر میکنند یا بر دیوارها نصب میشود و یا پخش میشود و میان مردم و اعلان میشود در آن هرچه را بخواهند ترویج کنند.» به دنبال تشکیل فرهنگستان ایران در سال ۱۳۱۴ واژه آگاهی، جایگزین اعلان شد، اما سرپاس مختاری، رئیس وقت اداره کل شهربانی طی نامهای به شماره ۵۹۸۲/۴۸۳۸۰ به تاریخ ۱۲/۷/۱۳۱۵ از «ریاست وزراء» درخواست کرد که چون «کلمه آگاهی جهت تأمینات اداره کل شهربانی تعیین شده است» مستدعی است امر فرمایند به کلیه وزارتخانهها و دوایر دولتی دستور صادر گردید از استعمال کلمه آگاهی به جای اعلان خودداری نمایند.» پس از این نامه و دستور نخست وزیر وقت، واژه آگهی به جای آگاهی تعیین شد. این واژه به سرعت جا افتاد و مصطلح گردید و به فرهنگ واژگان مطبوعاتی ـ و به عبارت وسیعتر ـ رسانهای ایران راه یافت. «درج و طبق اعلان» ابتدا به وسیله مدیران مطبوعات و سپس به وسیله مراجع دولتی قیمتگذاری میشد. گویا این کار به طور جدی از سال ۱۳۲۱ خورشیدی دارای تشکیلات خاص گردید. تا سال ۱۳۱۶ هیچگونه شرکت تبلیغاتی در کشور تأسیس نشده بود و در واقع تا قبل از این سال، تبلیغاتی که در رسانه ها ارائه میشد به شکل شخصی و یا ارتباطی که با رسانه ایجاد میشد عنوان میگشت. در سال ۱۳۱۶ اولین شرکت تبلیغاتی در ایران راهاندازی شد. کانون آگهی زیبا اولین مؤسسه تبلیغاتی و آگهی در ایران بوده است که اندیشه تأسیس آن در سال ۱۳۱۶ خورشیدی شکل گرفت. در روزگاری این تشکیلات تبلیغاتی راهاندازی شد که بازرگانان و صاحبان کارخانه های ایران به اهمیت آگهی واقف نبودند. تا سال ۱۳۳۷ خورشیدی در تهران هیجده کانون آگهی فعال شد، این شرکتها کمابیش به شکل نه چندان حرفهای در حوزه تبلیغات فعالیت داشتند به گونهای که تا به امروز فقط در تهران متجاوز از ۵۳۰ شرکت تبلیغاتی وجود دارد که به امر تبلیغات اشتغال دارند و غالباً اعضای آنها را گرافیستها، کارگردانان، دانشجویان کامپیوتر، … تشکیل میدهند و متأسفانه هنوز نیز شرکتهای تبلیغاتی به شکل غیرحرفهای به کار خود ادامه میدهند و همانطور که در سالنما آمد اولین گردهمایی مدیران تبلیغاتی در سال ۱۳۷۶ به عمل آمد که نکته حایز اهمیتی است ]تاریخچه آگهی در مطبوعات کودک و نوجوان ایران[ ـ ظاهراً تا بیست سال پس از آغاز انتشار نشریههای کودک و نوجوان در ایران آگهی در آنها نبوده است و تا پا گرفتن و جدی شدن بحث آگهی در این نشریهها هم حدود ۳۵ سال وقت صرف شده است. طبق تحقیق مرحوم منصور حسینزاده اولین آگهی در نشریههای کودک در سال ۱۳۲۶ «مجله بازی کودکان» مشاهده شده است. این آگهی شامل یک شعر و متنی خطاب به پدران درباره صندوق پسانداز ملی بوده است. مجله های دولتی در سالهای قبل از انقلاب هیچگاه به فکر آگهی نیفتادند. نشریههای خصوصی کوچک هم توانی برای این امر نداشتند چرا که میزان توفیق در جذب آگهی نسبت مستقیمی با تیراژ نشریهها داشت. تنها «کیهان بچه ها» و «اطلاعات دختران و پسران» پس از تأسیس در سال ۱۳۳۵ نسبت به درج آگهی کوشیدند «تا سال ۱۳۴۰ هیچگاه حجم آگهی در این نشریهها از صددرصد فراتر نرفت. در سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ به حدود هشت درصد رسید و اما پس از سال ۱۳۵۵ مجدداً کاهش یافت. پس از انقلاب این امر تا مدتی متوقف شد، اما به مرور پای آگهیها به نشریهها باز شد. کیهان بچه ها، همچنان عکس شاگرد اولیها و تبلیغات نوشتافزار و اسباببازیها را چاپ میکند، اما مجله های رشد (پیک) همچنان بیاعتنا به آگهی هستند ـ سلام بچه ها، پوپک، شاهد نوجوان، نهال انقلاب و خیلی نشریههای دیگر هنوز آگهی ندارند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مطبوعات کودکان و نوجوانان در طول تاریخ هفتاد ساله خود همواره به دو گروه دولتی و غیردولتی تقسیم میشدهاند. مجله های دولتی به طور کلی فارغ از چرخه طبیعی اقتصادی و نظام عرضه و تقاضا اداره میشود. تیراژ مجله و قیمت مجله در هر حال ثابت است. خواه هشتاد درصد تیراژ مرجوع شود. خواه در هفته اول، تیراژ یک ماهنامه به فروش برسد. در چنین نشریههایی اگر صحبت از آگهی هم باشد چندان با اهداف متعارف بخش آگهی منطبق نخواهد بود. هدف یا آب و رنگ دادن به مجله است. جبران درصدی از ضرر ناشی از نبود خواننده و یا تأمین منبع درآمد دیگری برای دولت و یا احیاناً تأمین درآمدی برای برخی از قبال دریافت درصدی از درآمد آگهی گروهی دیگر از نشریهها، وابسته به مؤسسههای بزرگ مطبوعاتی (خواه یا خصوصی) هستند. در اینجا معمولاً نظام مشخص و جا افتادهای برای آگهی وجود دارد و به طور وسیع به جذب آگهی پرداخته میشود که از آن میان بخش کوچکی هم سهم نشریه کودک و نوجوان میشود. گروه سوم هم نشریههای کوچک خصوصی هستند که یا از ابتدا قید کسب آگهی را زدهاند و یا مظلومانه برای کسب آگهی این سوء و آن سوء میدوند و کمتر به نتیجه میرسند.
با مروری اجمالی بر نشریههای کودک و نوجوان به روشنی در مییابیم که مسأله آگهی و تبلیغات در آنها به هر دلیلی، هیچگاه جدی نبوده است. علاوه بر ضعف نشریهها در جذب آگهی، یکی از دلایل که متولیان نشریههای کودک و نوجوان را از بحث آگهی دور کرده است. ضررهای آگهیهای تجاری و ناسالم است، اینان بیم داشتهاند که کالاهای آگهی شده از کیفیت و سلامت مورد نظر برخوردار نباشد و به سلامت مخاطب لطمه بزنند و یا بازیها و کتابهای تبلیغ شده متضمن برخی بدآموزیها باشد. در این باره باید گفت در یک نظام جذب آگهی ایدهآل، حضور کارشناسان روانشناسی و تعلیم و تربیت قطعی است و میتوان از این طریق از درج آگهیهای غیرسالم جلوگیری کرد و یا با بیان و زبان مناسب از بدآموزیها و هنرهای تربیتی آگهی کاست. نکته دیگر اینکه باید به مرور به مخاطب فهماند که این مطالب که در صفحه های ویژه و با حاشیه و حال و هوای مخصوص در نشریه درج شده، مطالب اصلی نشریه نیست، بلکه به عنوان آگهی از سوی سازندگان کالا در نشریه درج شده است. (سلطانی، ۱۳۷۷، ۱۰۰)
پیش از به وجود آمدن وسایل ارتباط جمعی، تبلیغات بازرگانی در ایران خصوصیات خود را داشت. فروشنده های دورهگرد، در کوچهها با صدای بلند ویژگیهای کالا را اعلام میکردند و مردم را به طرف خود جلب و جمع میکردند. فروش دیگری که در ایران مرسوم بوده، بازارهای موقتی بود که با توجه به روزی که برپا میشد، به همان نام خوانده میشد مثلاً یکشنبه بازار، جمعه بازار و … (و البته این بازارها هنوز هم در برخی مناطق به ویژه شمال کشور برگزار میگردد). این بازارها هیأت مدیرهای داشتند که ریش سفیدان روستا بودند و برای سرگرمی و تفریح افراد مسابقاتی ترغیب میدادند و جایزه برنده را از کالاهای زینتی بازار انتخاب میکردند. عدهای دیگر به نام فروشندگان بسیار از دهی به ده دیگر و از شهری به شهر دیگر میرفتند و محصولات یک مکان را به مکان دیگری میبردند. این عده با تبلیغ در مورد کالاهایشان، مشتری جلب میکردند. کار فروشندگان بسیار مستلزم دوری از خانواده بود که گاه تا چند ماه و یا یک سال طول میکشید.
پس از پیدایش وسایل ارتباط جمعی نحوه تبلیغات تغییر یافت. اولین آگهی مطبوعاتی در ایران در صفحه شش روزنامه وقایع اتفاقیه در تاریخ جمعه ۱۰ جمادیالاول ۱۲۶۷ هـ . ق یا ۱۲۳۰ هـ . ش چاپ شد. تیتر این آگهی «اعلانات» بود و در مورد فروش مالالتجاره یک تاجر فرنگی به نام موسیو روجایری بود. در این آگهی مواردی تبلیغ شد که اصلاً مورد نیاز مردم نبود، مثل کاغذ دیواری گلابتون نشان. در همین شماره روزنامه، نرخ آگهی نیز اعلام میشود.
حسبالحکم دیوان اعلی قیمت اعلان در این روزنامه به این تفصیل است:
بیشتر از چهار سطر نباشد یک هزار دینار کمتر هم باشد. یک هزار دینار اگر بیشتر باشد از قرار هر سطری پنج شاهی، تجار و غیره را اعلام میشود و هر کس چیزی فروختنی داشته باشد و بخواهد به خلق اعلام نماید در این روزنامه ]درج شود[
پیش از انتشار نشریه در ایران، عباس میرزا اولین ایرانی بود که در مطبوعات اروپا آگهی چاپ کرد. اولین شماره روزنامه اطلاعات در تاریخ ۱۹ تیر ۱۳۰۵ منتشر شد ظهور این روزنامه را میتوان آغازگر دوره تبلیغات نوین دانست. در شماره سوم این روزنامه، اولین آگهی با عنوان مغازه برق در ده سطر چاپ شد. این آگهی نمره اعلان نوبت چاپ داشت.
اگرچه زمان تولد روزنامه اطلاعات را نقطه شروع تبلیغات بازرگانی در ایران میدانند اما آن فعالیتها با شیوه تبلیغات بازرگانی امروز بسیار متفاوت بود.
بین سالهای ۱۳۰۱ تا ۱۳۲۷، انواع داروهای بدون نسخه در مطبوعات تبلیغ میشدند اولین آگهیهای خارجی در سالهای ۱۳۲۲ تا ۱۳۲۵ در مطبوعات درج شدند. هر سالهای ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۷ نخستین آژانسهای تبلیغاتی پا به عرصه وجود میگذارند. اولین آنها، آژانس زیبا به مدیریت آقای معزی بود که بعدها حمزه نعمتی کار وی را ادامه داد.
پس از آژانس زیبا، هاواس، شرقی ستاره و گاو هفت رنگ تأسیس شدند و تا سال ۱۳۲۷، هیجده کانون تبلیغاتی در ایران فعالیت میکردند. در سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۴، آگهیهای تجاری وارد سینما شد بدین ترتیب که عکاس خانهای در خیابان امام و نزدیک چهارراه حسنآباد وجود داشت. تصاویر مورد نظر طراحان، آژانسهای تبلیغاتی را روی شیشههای ۶×۶ چاپ میکرد و بعد این اسلاید شیشهای را در سینما نمایش میدادند. سال ۱۳۳۲ این آگهیها ناطق شدند. در این سالها تبلیغات کالاهای خارجی رونق گرفت.
استفاده از پلاکاردهای رنگی برای نصب در مغازه، کاتالوگ و بروشور پیدا شده تابلوهای نئون در شهر از دیگر ویژگیهای تبلیغاتی است. تأسیس تلویزیون در سال ۱۳۳۷ توسط کسی که نمایندگی لاستیک جنرال و پپسی کوکالا را داشت قبول رسمی آگهی در رادیو از سال ۱۳۳۵ تولید فیلمهای کوتاه تبلیغاتی، به کارگیری تبلیغات انتظاری گاهی به مدت طولانی، استفاده از تبلیغات پر سر و صدا که پایهگذار آن مؤسسه ناکوپا بود. به کارگیری تبلیغات ساز و ضربی، دوبله کردن فیلمهای خارجی توسط مؤسسات تبلیغاتی مانند آوازه، گویا و کاسپین.
تأسیس دانشکده علوم ارتباطات در سال ۱۳۴۶ و ایجاد رشته تبلیغات و روابط عمومی از ویژگیهای تبلیغاتی از سال ۱۳۲۵ تا پیروزی انقلاب اسلامی است. با وقوع انقلاب اسلامی و به فاصله کمی از آن رخداد جنگ، مسایلی در کشور به وجود آمد که سیر تحول تبلیغات بازرگانی را متوقف کرد. و تولید اقتصادی کشور مشکلاتی پیش آمد، سیستم کوپنی برقرار شد. بسیج اقتصادی متولی توزیع کالا میان مردم شد، تحریمهای اقتصادی علیه ایران صورت گرفت، مراکز دانشگاهی مربوط به تبلیغات تعطیل شد.
تدوین یک برنامه تبلیغاتی
برای ایجاد یک برنامه تبلیغاتی باید هشت گام را طی نمود این هشت گام در نمودار ۱۰-۲ آمده است. (ژابر، ۱۹۹۸، ۳۲۹)
نمودار ۱۰-۲: گامهای لازم برای تدوین یک برنامه تبلیغاتی
استراتژی بازاریابی
اولین گام جهت تدوین یک برنامه تبلیغاتی، تعریف و شفاف استراتژی بازاریابی باشد. تبلیغات، یکی از اجزای آمیخته بازاریابی است و تصمیمگیری در مورد آن، به صورت مجزا و بدون در نظر گرفتن خطمشیهای بازاریابی امکان پذیر نمیباشد.
تمام شرکتها برای مقابله با اوضاع متحول در صنایعشان باید آیندهنگر باشند و خطمشیهای بلندمدت تهیه کنند. هیچ خطمشی واحدی وجود ندارد که برای کلیه شرکت کارساز باشد. هر شرکت باید با توجه به اوضاع و احوال فرصتها، اهداف و منابع خود، بهترین خطمشی هدفدار برای خود انتخاب کند، وظیفه خطیر و سنگین انتخاب یک خطمشی جامع و کامل برای بقا و رشد شرکت در «برنامه ریزی استراتژیک» نام دارد.
بازاریابی، نقش بسیار مهمی در برنامه ریزی استراتژیک به عهده دارد. بازاریابی، اطلاعات و سایر منابع مورد نیاز برای تهیه برنامه استراتژیک را مهیا میسازد. برنامه ریزی استراتژیک نیز به نوبه خود نقش بازاریابی را در سازمان روشن میکند.
در چارچوب یک برنامه استراتژیک است که بازاریابی با همکاری با سایر دوایر سازمان، ذیل به اهداف جامع استراتژیک را میسر میسازد. (یگانهدوست، ۱۳۷۸، ۲۲۴)
تعیین بازار هدف
مخاطبان هدف، گروهی از افراد هستند که تبلیغ برای آنها پخش میشود. در بازارهای مصرفکننده، میتوان این مخاطبان هدف را براساس متغیرها و عوامل گوناگونی نظیر سن، جنس، مکان، تعداد دفعات خرید، گروه های اجتماعی ـ اقتصادی[۶۴] و یا سبک زندگی تعریف نمود. در بازارهای صنعتی، این متغیرها تا حدودی متفاوت از بازارهای مصرفی است مثلاً مخاطبان هدف در بازارهای صنعتی را میتوان براساس نقش[۶۵] (به عنوان مثال، مدیر خرید یا مدیر عامل) و یا نوع صنعت[۶۶] تعریف نمود.
بعد از اینکه بازار هدف تعریف شد، باید به خوبی شناخته شود. محرکهای خرید و معیارهای انتخاب، باید به دقت تجزیه و تحلیل شوند. معیارهای خرید عواملی هستند که خریداران جهت ارزیابی کالاهای رقیب از آنها استفاده میکنند، تبلیغات در بازارهای صنعتی، جذابیت ویژهای دارد. به دلیل اینکه در واحد تصمیمگیری خرید، هر یک از اعضا ممکن است معیارهای خرید متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال، مدیر خرید ممکن است بیشتر به قیمت توجه کند، این در حالی است که ممکن است برای یک مهندس، مسائل تفکیکیزنی، اهمیت بیشتری داشته باشد.
درک این مطلب، بسیار حیاتی است؛ زیرا این امر به عنوان زیربنایی است جهت تصمیمگیریهای بعدی، از جمله تصمیمگیری در مورد انتخاب پیام تبلیغی و رسانه مورد نظر، اگر بودجه مناسب در اختیار باشد، میتوان حتی در نوع مختلف تبلیغ را داشت، به طوری که یکی مد نظر مدیر خرید باشد و دیگری باب مهندسین اما اگر بودجه محدود است باید در انتخاب دقت بیشتری به عمل آورد. (ژابر، ۱۹۹۸، ۳۲۹-۳۲۸)
– اهداف تبلیغ
اولین گام در تهیه یک برنامه تبلیغاتی مشخص کردن اهداف تبلیغات است. اینگونه تصمیمها غالباً تحت تأثیر تصمیمهای قبلی درباره بازار هدف، تعیین جایگاه در بازار و ترکیب عناصر بازاریابی قرار میگیرد. خطمشی تعیین جایگاه در بازار و ترکیب عناصر بازاریابی، تعیینکننده وظیفهای است که اجرای آن در کل برنامه بازاریابی برعهده تبلیغات خواهد بود. برای یک برنامه تبلیغاتی، اهداف ارتباطی و فروش بسیاری را میتوان تعیین کرد. یک هدف تبلیغاتی، یک وظیفه ارتباطی خاص است که باید ظرف مدت زمانی خاص و با مخاطبان هدف خاصی برقرار گردد. (چارلز و جوسف، ۱۹۹۸، ۵۰۳) اهداف تبلیغاتی را میتوان براساس غرض از تبلیغات تقسیم کرد. غرض از انجام تبلیغات ممکن است، آگاه کردن[۶۷]، متقاعد کردن[۶۸]، یادآوری[۶۹] باشد.
در تنظیم برنامه آگهی باید اهداف را بر مبنای تصمیمات قبلی درباره بازار هدف، موضوع بازار و عناصر بازاریابی مشخص کرد. با توجه به موضعگیری در بازار و استراتژی عناصر بازاریابی، هدف از آگهی در برنامه کلی بازاریابی تعیین میگردد، اهداف فروش و ارتباطات زیادی ممکن است دلیل عرضه آگهی باشد، همانطور که گفته شد تبلیغات یا آگهیها را میتوان براساس اینکه هدف آنها آگاه کردن، متقاعد کردن یا یادآوری است طبقهبندی کرد. در اینجا مثالهایی از این اهداف ذکر میکنیم.
آگهی اطلاعدهنده و آگاهکننده: نظیر اطلاعرسانی درباره محصولی جدید، پیشنهاد استفادههای جدیدی از محصول، مطلع کردن بازارها درباره تغییر در قیمت، شرح چگونگی کاربرد محصول، توصیف خدمات موجود، تصحیح برداشتهای غلط و رفع شایعات کاهش نگرانی و ترس مصرفکنندگان و ایجاد تصویری مثبت برای شرکت.
آگهی متقاعدکننده: نظیر ایجاد ترجیحات برای مارک مشخص، تشویق به خرید مارک شرکت به جای مارک خریداری شده، تغییر استنباطهای مشتریان از ویژگیهای محصول، ترغیب مشتریان به خرید «امروز» به جای «فردا» و ترغیب مشتریان به پذیرش فروشندگان شرکت در آینده.
آگهی یادآوریکننده: نظیر یادآوری این موضوع به مشتریان که محصول ممکن است در آینده نزدیک مورد نیاز باشد، مانند شرکتهای بیمه، یادآوری محل خرید محصول به مشتریان، مانند تغییر دادن شعبه، محل شرکت یا فروشگاه ها، یادآوری موقع خرید در زمان های خارج از فعل به مشتریان، شامل بعضی از تخفیفهای فصلی، حراجها و امتیازات، و حفظ یا تداوم ارتباط مشتری با محصول و شرکت.
هنگامی که محصول جدیدی به بازار مصرفی معرفی میشود و هدف ایجاد تقاضای اولیهست، آگهی آگاه کند. بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال در زمانی که کامپیوترهای شخصی به بازار معرفی شد، سازندگان مجبور شدند مشتریان را از مزایای کامپیوتر مشخصی و طرق استفاده از آن آگاه کنند.
زمانی که رقابت افزایش مییابد و هدف ایجاد تقاضای انتخابی است، آگهی متقاعدکننده مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال شرکت بنز در آگهیهای جهانی خود سعی میکند مشتریان را متقاعد کند که بنز از ماشینهای دیگر برتر است. در بعضی از کشورها برخی آگهیهای ترغیبکننده به آگهیهای تطبیقی که از طریق یک مارک به طور مستقیم و یا غیرمستقیم با یک یا چند مارک دیگر مقایسه میشود ـ تبدیل شده است. در این کشورها از آگهیهای تطبیقی یا مقایسهای برای محصولاتی مانند کامپیوتر، عطر، خمیردندان، ماشین و نوشابه استفاده میشود. البته استفاده از این نوع آگهی در برخی از کشورها غیرقانونی است و در کشورهای دیگر نیز شرکتهایی که از این روش استفاده میکنند باید بتوانند ادعای خود را ثابت کنند.
زمانی که محصولی در منحنی عمر خود در مرحله بلوغ قرار میگیرد و هدف این است که مصرفکننده درباره آن محصول به طور مداوم فکر کند، آگهی یادآوریکننده مورد استفاده قرار میگیرد برای مثال آگهیهای پرهزینه کوکاکولا در بازارهای مختلف به این دلیل است که به طور مرتب به مشتریان یادآوری کند هنگام مصرف و نیاز، این محصول را فراموش نکند در شرکتهای خدماتی مانند سازمانهای آموزشی و بیمه و حتی بانکها از این روش استفاده میشود. (روستا، ونوس و ابراهیمی، ۱۳۸۱، ۳۳۵-۳۳۶)
جدول ۴-۲: اهداف تبلیغات

تبلیغات آگاهکننده
تبلیغات متقاعدکننده
تبلیغات یادآوریکننده

آگاه کردن بازار از وجود کالای جدید

ایجاد رجحان نسبت به مارک کالا

یادآوری به مصرفکنندگان در این بار که احتمال بروز نیاز به کالا در آینده نزدیک وجود دارد.

اعلام موارد استفاده جدید یک کالا

تشویق مصرفکنندگان به استفاده از مارک کالای شرکت

یادآوری، حل خرید کالا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:25:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم