کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



سیستم حقوقی اسلام در ابعاد مختلف گسترش یافته است که از آن جمله در حوزه روابط انسان با خدا و انسان با انسانهای دیگر قابل بررسی است .ما دراین بخش در حوزه روابط انسان با خداوند یعنی حوزه حقوق فردی و حوزه رفتار انسان با انسانهای دیگر یعنی حوزه حقوق عمومی واجتماعی سعی داریم راهی به مبانی حقوق اسلام در باب اعاده حیثیت بگشاییم.وجایگاه ومبنای اعاده حیثیت در منابع حقوق اسلام یعنی آیات و روایات ومتون فقهی به این سوال پاسخ دهیم که هرگاه حیثیت انسان در مقابل دستگاه قضا در معرض آسیب قرار گرفت در باب حفظ کرامت انسان در جامعه توسط منابع مذ کور چه راهکاری ارائه می شود.
گفتار نخست: مبانی نقلی اعاده حیثیت
در سیستم قضایی جمهوری اسلامی ایران برای حفظ وتضمین حقوق و آزادیهای افراد مقررات مدون پیش بینی گردیده است که بر اساس ومبنای شریعت اسلام از طرف مراجع ذی صلاح تنظیم گردیده است .اصولی که بر مبنای قواعد مذهبی شکل گرفته است جنبه الهی وفطری دارد که جهت شناختن منظور شارع و تطبیق اصول با موارد ویا در خصوص نحوه اجرای قواعد و احکام آن بررسی بعمل آید باتوجه به این نکته که ازقرآن وروایات به عنوان منابع نقلی نام برده می شود به بررسی دیدگاه این دو منبع در خصوص موضوع مورد بحث ما پرداخته شود .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

الف ) آیات قرآن کریم
همانطور که قبلاً اشاره شد اعاده حیثیت به معنای حقوقی برگرداندن حیثیت سلب شده محکومین به وسیله سقوط مجازات یا محو آثار کیفری محکومیت و به معنای عرف جبران خسارت معنوی وارده به شخصیت و حیثیت و آبروی اشخاص می باشد و با یادآوری این معنا بر آن هستیم که تا نظر قرآن کریم را در این باره و میزان اهمیت این مفهوم را به عنوان یک مفهوم حقوقی از دیدگاه قرآن کریم بررسی کنیم . اگرچه در حقوق اسلامی از آیات قرآن کریم تا متون فقهی مقررات مربوط به اعاده حیثیت آنچنان که در حقوق جزای عرفی مطرح شده است تحت عنوان خاصی مطرح نیست لیکن در این سیستم تاسیس فقهی بخصوصی وجود دارد که تقریباً تمامی آثار و نتایج اعاده حیثیت را داراست و آن تاسیس اسلامی توبه است که به موجب آن آثار و نتایج حاصله از گناه زایل شده و از بین می رود . از جمله آیاتی که در قرآن به موجب تاسیس توبه باعث اعاده حیثیت می شود آیاتی است که در حوزه فردی و رابطه انسان با خدا مطرح شده است از جمله:
۱ـ آیه ۱۱ سوره مبارکه نمل « ا لا من ظلم ثم بدل حسناً بعد سوء فانی غفور رحیم»
۲ـ در آیه ۵۴ سوره مبارکه انعام می فرماید :« انه من عمل منکم سوءا بجهاله ثم تاب من بعده و اصلح فانه غفور رحیم »
۳ـ در آیه دیگری می فرماید :« من یعمل سوء او یظلم نفسه ثم یستغفر الله یجدالله غفوراً رحیماً»( سوره مبارکه نساء ، آیه ۱۱۰)
۴- در آیه ۱۱۹ نمل می فرماید :«ثم ان ربک للذین عملوا السوء بجهاله ثم تابوا بعد ذلک و اصلحوا ان ربک من بعدها لغفور رحیم »
۵ـ در آیه دیگر می فرماید :« و الذان یا تیانها منکم فاذوهما فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما ان الله کان تواباً رحیماً»( سوره مبارکه نساء ، آیه ۱۶)
که در این آیات خداوند چنانچه اهل ایمان اقدام به گناهی نموده باشند که مستوجب عقوبت گردند و پس از آنکه از عمل زشت خود توبه نموده و پشیمان شده و بسوی پروردگار بازگشت نموده و اعمال صالحه به جا آورد و نورانیت روح خود را بازیافت پروردگار با صفت مغفرت و رحمت خود یادآوری نموده که گناه را از صفحات اعمال آنان محو و نادیده گرفته است و در اثر صفای روح مستوجب رحمت و رفعت مقام خواهد شد .
درتفسیر آیه دوم ایت الله مکارم می فرمایند« همچنین به رسول خدا فرمان می دهد که هیچ فرد باایمانی را از هر طبقه و نژادی که باشد و در هر شرایطی که باشد از خود نراند بلکه آغوش خودش را یکسان بر روی همه بگشاید حتی اگر گناهانشان زیاد باشد آنها را بپذیرد و اصلاح کند»( مکارم شیرازی ۶۶-۱۳۵۳، ۲۵۸)
توبه وقتی قبول می شود که از روی حقیقت واقع شده باشد زیرا کسی که به سوی خدا باز گشت نموده باشد و به وی پناه برد هرگز خود به پلیدی گناهی که از آن توبه کرده و خود را پاک ساخته است مجدداً آلوده نمی کند .
در آیه سوم خداوند اقدام به ترغیب گناهکاران نموده است که به خود ستم کرده اند و گناهانی مرتکب شده و یا به دیگران خیانت کرده اند . شایسته است که به خود آیند و به صحیفه تیره و تاریک روان خود بنگرند و چون وجدان آنان ننگین شد و شرمنده گردید در مقام ندامت و پشیمانی برآید و به آتش حسرت خود را شکنجه دهند تا خداوند از جرم و گناه آنان درگذرد و آنان را پاک و پاکیزه نماید ، چرا که هر معصیتی که انسان مرتکب شود با تبعاتی که دارد در نفس او اثر سوء باقی می گذارد و در نامه اعمالش نوشته می شود و بنده خدا می تواند آن اثر سوء را با توبه و استغفار از بین ببرد.( طباطبایی ۱۳۶۳، ۱۱۹)
ودر آیه چهارم عملاً باید خطا را جبران کرد و قسمتهایی از روح انسان یا جامعه که بر اثر گناه آسیب دیده است اصلاح و مرمت شود و در اثر استقرار حالت ندامت و پشیمانی اعمال دیگرش شایسته و صالح گردد تا عفو و رحمت الهی او را فرا بگیرد.
در آیه پنجم خداوند دستور می دهد که کسانیکه مرتکب تخلفی شده اند را سرزنش و مذمت کنید و اگر توبه کردند و عمل خود را اصلاح نمودند دست از سرزنش و مذمت ایشان بردارید .
در تفسیر این این آیه آیت الله مکارم میفرماید:« خداوند راه بازگشت را به سوی این خطاکاران گشوده است که در صورت توبه و اصلاح جامعه اسلامی آنان را با آغوش باز می پذیرد و یک عنصر طرد شده از اجتماع نخواهند بود و افرادی که توبه کرده اند دیگر در برابر گناهان سابق نباید مورد ملامت قرار گیرند در جایی که مجازات و حد شرعی باتوبه ساقط می شود بطریق اولی مردم باید از گذشته آنان چشم بپوشند وقتی درباره کسانیکه حد درباره آنها جاری می شود و سپس توبه می کنند جامعه اسلامی باید آنان را مشمول گذشت قرار دهد»( مکارم شیرازی پیشین، ۳۶۲ )
اگرچه از این نوع آیات در قرآن کریم فراوان است و نمایانگر این مطلب است که حیثیت لکه دار شده انسان توسط گناه و جرم باید به سرعت ترمیم شود و خداوند نمی خواهد که آبرو و شرافت کسی خدشه دار باقی بماند .
علاوه بر آیات فوق آیات دیگری نیز وجود دارند که در حوزه روابط اجتماعی و عمومی دربرگیرنده مفهوم اعاده حیثیت است که از یک طرف برای جبران و تدارک حیثیت از دست رفته اشخاص بی گناه و از سوی دیگر برای سقوط مجازات و محو آثار محکومیتهای کیفری گناهکاران و مجرمان در نظر گرفته شده است . از جمله در باب قذف قرآن کریم می فرماید :
«و الذین یرمون المحصنات و لم یاتوا باربعه شهداء فجلد و هم ثمانین جلده و لا تقبلوا لهم شهاده ابداً و اولئک هم الفاسقون الا الذین تابوا من بعد ذلک و اصلحوا فان الله غفور رحیم»(سوره مبارکه نور ، آیه ۴ و ۵)
در آیه « رمی » به معنای انداختن است ولی به عنوان استعاره نسبت دادن امری ناپسند به انسان نیز استعمال می شود که به آن قذف می گویند و از این آیه این چنین برمی آید که مراد از رمی نسبت دادن زنا به زن محصنه و عفیفه است در صورتیکه قاذف چهار شاهد ارائه نکند ابداً و به هیچ وجه شهادت او مسموع نیست چون به فسق گرفتار آمده است مگر آنکه توبه کند و اعمال خود را اصلاح نماید تا حکم به فسق و نپذیرفتن شهادت ابدی از او ساقط شود .
در این آیه برای اثبات جرم بزه دیده باید چهار شاهد با هم به عمل منافی عفت شهادت دهند و این سخت گیری در اثبات جرم در واقع به منظور حفظ عرض افراد مومن پیش بینی شده است تا کسی جرات تعرض به آبروی مومنین را نکند .
از جنبه حیثیت لکه دار شده مجرم و رسوایی که با داغ فسق بر او بوجود آمده است قرآن کریم توبه مجرم و قاذف را دلیل بر بازگشت حیثیت مجرم می داند و با تحصیل ملکه عدالت توسط توبه کاران شهادت مجرم توبه کرده پذیرفته می شود و از این طریق برای کسانیکه از عمل ارتکابی خود دست کشیده و از آن برمی گردند و با اجازه مجدد برای شهادت دادن اعاده حیثیت صورت می گیرد در آیه ۳۴ سوره مبارکه مائده درباره کسانیکه با خداوند و رسولش محاربه می کنند می فرماید :« انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداً ان تقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا و فی الاخره عذاب عظیم الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم فاعلموا ان الله غفور رحیم»
در این آیه هم محاربه از جرم هایی است که در آن به حقوق افراد جامعه و امنیت آنها صدمه وارد می شود و در گستره حقوق اجتماعی و عمومی می گنجد . محاربه و فساد در زمین باعث اخلال در امنیت اجتماعی می شود و راه را برای طغیان به حقوق افراد باز می کند . اسلام برای این عمل شدت مجازات بیشتری به خرج داده است و از چهار نوع مجازات قتل ، تصلیب ، تبعید و تقطیع نام برده است و بر این موضوع تأکید شده است که این مجازاتها باعث فضیحت و رسوایی محاربان است که البته مختص به دنیا نمی باشد و در آخرت هم گریبان گیر آن است . ولی اسلام با یک دید وسیع محارب را که بوسیله مجازات به شدیدترین نحو از جامعه طرد می کند به دامان جامعه بازگشت پذیر می داند و توبه قبل از دستگیری را شرط اعاده حیثیت شخص محارب می باشد . علت اینکه خداوند پشیمانی این گناهکاران را می پذیرد و از تعقیب و کیفر آنان را مصون می نماید و به این وسیله خاطر آنان را تأمین داده است چرا که اگر توبه اینگونه جنایتکاران پذیرفته نشود این افراد ناگزیرند تا آخر عمر برای حفظ حیات به بیابانگردی ادامه دهند و گروهی را به هم دستی خود دعوت کنند.(الهمدانی ۱۳۸۰،۷ )
توبه قبل از گرفتاری را موجب مصون شدن ایشان از کیفر می باشد و با توبه کردن مجازات محارب از او برداشته می شود اما مجازات سارق یا غاصب یا قاتل معمولی را خواهد داشت و توبه تنها ساقط کننده حق الله است و نه حق الناس.( مکارم شیرازی پیشین، ۳۶۲ )
آیه دیگری که می تواند در این خصوص مورد توجه قرار گیرد آیه ۱۱۸ از سوره مبارکه توبه است که شأن نزول آن درباره غزوه تبوک است و می فرماید :
« و علی ثلاثه الذین خلفوا حتی اذا ضاقت علیهم الارض بما رحبت و ضاقت علیهم انفسهم و ظنوا ان لا ملجا من الله الیه ثم تاب علیهم لیتوبوا ان الله هو التواب الرحیم »
در این آیه سه نفر از مسلمانان که از شرکت در جنگ تبوک سرباز زدند و در مجازات آنان پیامبر از باب طرد ایشان وارد شد و با آنان سخن نگفت و از لحاظ اجتماعی هم طرد شدند تا آنجایی که آنقدر در مضیقه قرار گرفته اند که دریافتند جز خداوند هیچ پناهی ندارند و به این ترتیب خداوند به سمت ایشان بازگشت و رحمت و مغفرت خود را شامل حال آن سه تن گرداند و ایشان موفق به توبه شدند و سپس آیه توبه این گروه نازل شد و دوباره این سه تن به زندگی عادی خود بازگشتند . این آیه به طرز روشنی نشان دهنده مراحل اعاده حیثیت می باشد به این ترتیب که جرمی ارتکاب یافته و افراد مجرم به سزای عمل خود که طرد از جانب رسول خدا و جامعه اسلامی بود رسیدند و پس از آنکه توبه نمودند و از عمل خود شدیداً پشیمان شدند دوباره حیثیت لکه دار شده خود را ترمیم نموده و به دامان جامعه اسلامی بازگشتند.
خداوند در آیات ۱۱ تا ۲۱ سوره مبارکه نور با استفاده ازکلام و لحن زیبایی مساله هتک عرض و حیثیت مومنین را محکوم می کند . ابتدا با لحنی سنگین از افرادی که از مومنین در مقابل بهتان دفاع نکرده اند گله کرده و سپس با لحنی قاطع و محکم تر به اصل عمل این گروه خدشه وارد ساخته است و سپس به تهدید کسانی که اشاعه فحشا در میان مومنین را دوست دارند متوسل شده است . و در واقع همانطور که می دانیم اسلام اصل و پایه را به پیشگیری از جرم قرار می دهد و با بهره گرفتن از لحن تهدید کننده و بیان عقاب اعمال انسانها به نوعی شیوه تربیتی بازدارنده متوسل می شود پس در صورتی که در عمل جرم علی رغم اینگونه پیشگیریها ارتکاب می یابد راهکارهایی ارائه می دهد . با دقت در متن آیات درمی یابیم که لکه دار شدن حیثیت مومن و آثار مخرب آن از جمله نشر در جامعه و گرفتار کردن دیگر افراد جامعه انسانی است تا چه اندازه تقبیح شده است و بهتان زنندگان به چه میزان مورد غضب الهی هستند تا اینکه در آیه ۲۱ می فرماید :
« یا ایها الذین آمنوا لا تتبعوا خطوات الشیطان و من یتبع خطوات الشیطان فانه یامر بالفحشا و المنکر و لو لا فضل الله علیکم و رحمته ما زکی منکم من احد ابدا و لکن الله یزکی من یشاء و الله سمیع علیم »
در خصوص این آیه فرموده اندکه:« از این آیه استفاده می شود که خداوند برای بندگان اموری را اراده می کند که برخلاف اراده شیطان است و شیطان انسان را به فحشا که کاری زشت است از نظر عرف و عقل و منکر عملی که در حکم شرع ناپسند است می باشد و گویند که مقصود از فحشا زنا است و منکر سایر قبایح و یا فحشا هر چیزی است که در نهایت افراط باشد و منکر آنچه نفوس منکر آن باشند و متنفر از آن باشند و راضی به وقوع آن نباشند»( کاشانی ۱۳۴۴، ۲۸۵ )
و همچنین در این آیه علت پاک شدن انسان از گناهان و انحرافات و آلودگیها را منوط به فضل و رحمت الهی می داند . و تا مجاهده و تعالی از جانب بندگان نباشد هدایت و موهبتی از ناحیه خداوند صورت نمی گیرد و آن کس که در این راه گام می نهد خداوند دستش را می گیرد و به سرمنزل مقصود می رساند زیرا تا پاکی از موانع و مفاسد و رذایل نباشد نمو و رشد امکان پذیر نخواهد بود.(مکارم پیشین، ۴۱۲)
اگر فضل و کرم خدا نباشد شما به توفیق توبه و یا تعیین حدی که کفاره گناه است و بخشایشی که در اثر توبه یا اجرای حد حاصل می شود و تا آخر عمر از دنس و افک و سایر گناهان پاک نمی شدید و خداوند هرکه را که بخواهد پاک می کند.(کاشانی پیشین ، ۲۸۵ ) لذا این امر منوط به مشیت خداوند است و مشیت او تنها به تزکیه کسی تعلق می گیرد که استعداد آن را داشته باشد و به زبان استعداد آن را درخواست کند و با اخلاص توبه نماید . و عملاً نشان دهد که واجد اوصاف یک عضو صالح و مفید جامعه شده و برای قبول توبه و نیل به اعاده حیثیت و شئون اجتماعی شایسته و سزاوار است .[۱۴]
ب) سنت
یکی از ادله استنباط احکام اسلامی سنت است که عبارت است از قول یا فعل ویا تقریر معصوم (ع)نقل وحکایت سنت را روایت حدیث و خبر گویند.(قمی بی‌تا ، ۴۰۹ و۴۹۵)و منظور از قول وفعل گفتار وکردار و منظور از تقریر سکوت و رفتار تایید آمیز معصوم نسبت به فعل یا عقیده ای که در حضور ایشان انجام یا مطرح شده است و آن را رد نکرده باشند .با بهره گرفتن از روایات و اخبار وارده از معصومین (ع)می توان به دیدگاه ها وچگونگی و روش های تربیتی و شیوه های بر خورد با مجرمان بطوریکه موجب اصلاح و نو سازی شخصیت آنان شود به گونه ای که مجددا اعمال و رفتار مجرمانه و ناپسند انجام ندهند آگاه شد وازآن در تدوین قوانین ومقررات استفاده کرد آنچه که در این مبحث مورد توجه قرار خواهد گرفت این است که چگونه پیشوایان ما با مجرمان برخورد داشته اند و و چه آموزه هایی در این رابطه به ما عرضه کرده اند .
۱- روایات
یکی ا ز منابع تفکر شیعی که برای ما در یافتن مبانی اعاده حیثیت کمک می کند روایات ائمه اطهار است که در خصوص موضوعات مختلف به دست ما رسیده است که می تواند در این زمینه راه گشا باشد .
*پاک شدن بعد از اقامه حد
در راستای تأیید این موضوع حدیثی در باب قذف بدین شرح است :
« … اسماعیل الهاشمی قال : سالت ابا عبدالله و ابا الحسن علیه السلام عن امره زنت فاتت بولد و اقرت عند امام المسلمین بانها زنت و ان ولدها تلک من الزنا فاقم علیها الحدو ان تلک الولد نشا حتی صارت رجلا فافتری علیه رجل هل یجلد من افتری علیه ؛ فقال : یجلد و لا یجلد فقلت کیف یجلد و لا یجلد ؛ فقال من قال له یا ولدالزنا لم یجلد و یعزر و هو دون الحد و من قال یا ابن الزانیه جلد الحد کاملا فقلت له : کیف صار جلد هکنا ؛ فقال انه اذا قال له : یا ولدالزنا کان قد صدق فیه و عزز علی تغیره له و قد اقیم علیها الحد . فان قال له یا من الزانیه : جلد تاما لفریته علیها بعد اظهار التوبه و اقامه الامام علیها الحد»(حر عاملی ۱۳۷۶، ۴۴۱ )
در این حدیث آمده است کسی سوال می کند راجع به زنی که زنا کرده بود و از زنا هم بچه دار شده بود و اقرار نیز نموده و حد در مورد او جاری شده بود سپس کسی به فرزند آن زن افترا می بندد آیا باید شلاق بخورد ؟ امام می فرمایند : هم شلاق می خورد هم نمی خورد زیرا اگر کسی پسر او را ولد زنا بخواند به دلیل صدق گفتارش نمی خورد ولی به دلیل سرزنش دوباره مادر پسر تعزیر خواهد شد«کل من خالف الشرع فعلیه حد او تعزیر » اگر پسر را یا ابن الزانیه بخواند حد قذف را خواهد خورد به طور کامل زیرا که این افترا است چون زن توبه کرده و امام نیز حد را بر او جاری نموده است و زن پاک شده است و بر اساس اصل بیان شده التائب من الذنب کمن لا ذنب له این سخن مرد افترا و کذب محسوب شده و به طور کامل حد قذف بر او جاری خواهد شد . این حدیث هم خود تصدیقی بر این است که حیثیت مجرم با توبه و اجرای حد اعاده شده و اسلام در صورت حصول شرایط اعاده حیثیت عمل مجرم را بلااثر تلقی می کند . این حدیث بیان کننده حمایت اسلام از مجرم و بازگرداندن او به جامعه است .
*پذیرش شهادت پس از توبه
از دیگر روایاتی که در این باب موجود است می توان به احادیث ذیل اشاره نمود :
« ابن سنان قال : سالت عن ابا عبدالله عن المحدود انا تاب اتقبل شهادته ؛فقال اذا تاب توبته ان یرجع مما قال و یکذب نفسه عند الامام و عند المسلمین فانا فعل فان علی الامام ان یقبل شهاده تلک»( پیشین، ۳۸۳)
« الکنانی قال : سالت ابا عبدالله عن القاذف انا اکذب نفسه و تاب اتقبل شهاده ؛ قال : نعم »

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 04:20:00 ق.ظ ]




۱-۸-۲٫ سوالات جزئی:

۱- نقاط قوت فقه نسبت به قانون مدنی در موضوع اجیر در چه اموری است؟

    1. وجوه اشتراک و افتراق عقد اجاره اشخاص با جعاله چیست؟

۱-۹٫ شرح روش تحقیق:

این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای و استفاده از سایت­های مرتبط با موضوع اجاره اشخاص انجام می­پذیرد. ابتدا به تهیه مطالب مورد نیاز پرداخته می­ شود، سپس با دسته­بندی و تبیین و تحلیل آنها به نتیجه ­گیری از مباحث مطروحه پرداخته خواهد شد.

۱-۱۰٫ تعاریف اصطلاحات

۱-۱۰- ۱٫ اجاره

اجاره در لغت مأخوذ از اجر، یأجرمصدر ایجار به معنای پاداش بر عمل[۱] می­باشد؛ اما در اصطلاح، تعاریف متنوعی برای آن ذکر شده است.

بعضی ثمره اش را «تملیک منفعت در برابر عوض معلوم» دانسته اند[۲]. گروهی دیگراجاره را «تملیک منفعت معلوم در برابر عوض معلوم» دانسته اند[۳]. و برخی دیگر آن را «معاوضه بر منفعت؛ خواه منفعت؛ عمل باشد یا غیر عمل» می­دانند[۴].
درماده­ی ۴۶۶ قانون مدنی در باره­ی تعریف اجاره آمده است: «اجاره عقدی است که به موجب آن یک طرف منفعت عین یا نیروی کار خود را در ازاء اخذ اجرت معامله می­ کند. مورد اجاره ممکن است اشیاء یا حیوان یا نیروی انسان باشد[۵]».

۱-۱۰-۲٫ تعریف اجیر

اجیردر لغت بر وزن فعیل کسی است که در برابر اجرت کاری انجام می­دهد[۶]. در اصطلاح فقها به کسی گفته می­شودکه خود را برای انجام عملی اجاره می­دهدودر مقابل عمل به او اجرت پرداخت می­ شود[۷]. گاهی ممکن است تملیک منفعت بدون عمل صورت گیرد؛ مانند اجاره مرضعه (زن شیرده) برای رضاع[۸].
درقانون مدنی تعریفی از اجیر به عمل نیامده، فقط در ماده­ ۵۱۲ قانون مدنی آمده است: «در اجاره اشخاص، اجاره کننده را «مستأجر» و کسی را که مورد اجاره واقع می­ شود «اجیر» و مال الإجاره را «اجرت» می­نامند[۹] ».
برخی از حقوقدانان در تعریف آن گفته اند: «اجاره اشخاص عقدی است معوض که به موجب آن شخص در برابر اجرت معینی ملتزم می­ شود کاری را انجام دهد[۱۰]».

۱۰-۲-۱٫ اجیر مشترک(عام):

اجیر مشترک کسی است که انجام کاری را برای دیگری در مدتی معین بدون تعهد مباشرت در انجام آن کار یا با تعهد مباشرت، ولی بدون تعیین مدت و یا بدون تعیین هیچ یک از این­ها متعهد می­ شود[۱۱] .
در حقوق مدنی اجیر عام کسی است که تعهد به انجام عملی به عنوان اجاره می­نماید[۱۲].

۱-۱۰-۲-۲٫ اجیر خاص:

کسی که خود را برای انجام کاری مباشرتا در مدت معین یا برای کاری با تعیین آغاز زمان آن و ادامه دادن آن بدون وقفه تا تمام شدن کار اجاره دهد[۱۳]. صاحب جواهر در تعریف اجیر خاص می­گوید:
«کسی که خود را برای انجام کاری در مدت معین اجاره دهد به گونه ­ای مدت، قید عمل باشد نه شرط آن[۱۴]».
در حقوق مدنی اجیر خاص کسی است که خود را اجاره می­دهد بنحوی که تمامی منافع او در مدت معین متعلق به مستأجر می­ شود[۱۵].

۱-۱۰-۴٫ مستأجر

مستأجر در لغت اسم فاعل مأجور است به معنای کسیکه اجاره می­ کند[۱۶] .
در فقه (در بحث اجیر و مستأجر) مستأجر به کسی می گویند که مالک منافع اجیر می شود. در اجاره خدمات به کار فرما گفته می شود[۱۷].

۱-۱۰-۵٫ قراردادکار

عقدی که به موجب آن شخص خدمت وکار خود را در مقابل اخذ مزد مورد مبادله ومعاوضه قرار می­دهد ودر این صورت کارگر(اجیر) تحت نظر طرف (یعنی مستأجر یا کارفرما) کار می­ کند و رابطه­ تبعیت بین کارگر و کارفرما بوجود می ­آید. بر خلاف رابطه بین خیاط و کسیکه سفارش لباس به او می­دهد[۱۸].

فصل دوم:

ارکان، شرایط و آثار اجاره

بی تردید عقد اجاره ارکان وشرایطی دارد که فقدان هر یک از آنها انعقاد اجاره را مختل می­سازد. عقداجاره همانند دیگر عقود نیاز به تشریفات و فعل و انفعلاتی دارد که در عالم اعتبار تحقق یابد. با توجه به اینکه اجاره از عقود معاوضی هست و منفعت و عوض نیز از عناصر اصلی پدید آمدن اجاره محسوب می­شوند، بنابراین می­طلبد که دراین فصل ارکان اجاره که شامل صیغه و شرایط متعاقدان و عوضین و همچنین آثار آن که موجب تعهداتی برای دو طرف عقد می­ شود بررسی شود.

۲-۱٫ انعقاد اجاره

۲-۱-۱٫ صیغه :

عقد اجاره همانند دیگر عقود به ایجاب وقبول نیاز دارد. در اجاره ایجاب از صاحب منفعت وقبول از صاحب عوض صادر می­گردد[۱۹].
به عقیده بسیاری از فقها اجرای صیغه به زبان عربی شرط نیست و استفاده از هر لفظی که معنای اجاره برساند وبه هر زبانی که باشد صحیح می­باشد[۲۰]. شرط است درآن لفظ به زمان گذشته باشد[۲۱]. وجایز است ایجاب و قبول به فعل باشد یا بر عکس ودر آن معاطات جاری است؛ مانند سایر معاملات. در اجاره اشخاص ایجاب ازاجیر و قبول از مستأجر صادر می­گردد. پس ایجاب مثل اینکه اجیر بگوید خود را به تو اجاره دادم و مستأجر بگوید قبول کردم، و جایز است ایجاب از مستأجر و قبول از اجیر صادر گردد­؛ مثل اینکه مستأجر بگوید تو را برای دوختن لباسم اجاره کردم[۲۲].
اجاره عقد است و طیق ماده ی ۱۹۹ قانون مدنی عقد محقق می­ شود به قصد انشاء به شرط مقرون بودن به چیزی که دلالت بر قصد کند و آن چیز نوعا لفظ است. الفاظی که در مورد عقود استعمال می­ شود باید صریح در معنی مقصود باشد. عقد مزبور به وسیله ایجاب از طرف موجر و قبول از طرف مستأجر محقق می­ شود[۲۳].
بنابراین عقد اجاره هم در فقه وهم در قانون مدنی به ایجاب و قبول نیاز دارد واز هر طرف که صادر شود و معنای اجاره را برساند صحیح می­باشد.

۲-۲٫ شرایط طرفین عقد در اجاره اشخاص:

باید متعاقدین، کامل باشند؛ یعنى عاقل، بالغ، مختار، غیر مکره، رشید و جایز التصرف باشند، پس محجورعلیه به سبب افلاس یا سفه و سایر اسباب حجر نباشند[۲۴]. در همین رابطه در ماده­ ۲۱۰ قانون مدنی آمده است: «متعاملین باید برای معامله اهلیت داشته باشند». همین طور طبق ماده ی ۱۹۰ قانون مدنی «اهلیت شرط اساسی برای صحت هر معامله است»[۲۵].
در اینجا به بیان هر یک از این شرایط پرداخته می­ شود:

۲-۲ – ۱٫ عقل

در جواهر الکلام آمده است، اجاره مجنون، منعقد نمى­شود اگر چه ولى اجازه بدهد[۲۶]، به خاطر عدم قصد صحیح در انشاى عقد[۲۷]. و همچنین است صبىّ غیر ممیز، و صبی ممیّز[۲۸].
در حقوق مدنی عقل نیز یکی از شرایط صحت معامله است. عقل اولین شرط تحقق اهلیت است. عقل عبارت است از نیروی فکری که شخص به کمک آن می ­تواند رفتار و کردار و اداره­ی امور خود را به طور متعادل تنظیم کند. شخصی که فاقد عقل است مجنون نامیده می­ شود[۲۹].

۲–۲-۲٫ بلوغ

انسان نابالغ حقّ تصرف دراموال خود را ندارد[۳۰]. عبارت مجنون در منعقد شدن عقد تأثیر ندارد بخاطر اینکه فاقد قصد معتبر است چه با اذن ولی و چه بدون اذن ولی[۳۱].
قرآن در این مورد می‌فرماید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:20:00 ق.ظ ]




۰.۹۸۶

مواجهه خدمت

۸

۰.۹۰۱

۳-۱۰- روش تجزیه و تحلیل
در این پژوهش داده ها با بهره گرفتن از تکنیک شبکه عصبی مصنوعی و تحلیل رگرسیون در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
۳-۱۰-۱- شبکه عصبی مصنوعی
شبکه‌های عصبی مصنوعی الگویی برای پردازش اطلاعات می‌باشند که با تقلید از شبکه های عصبی بیولوژیکی مثل مغز انسان ساخته شده‌اند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تاکنون در تلاش برای ارزیابی کیفیت خدمات ورضایت مشتری ازتحلیل های آماری استفاده شده است .یعنی استفاده ازابزاری خطی برای مدلسازی روابط غیرخطی.اماپیشرفت های صورت گرفته دردیگررشته های دانشگاهی واستفاده ازوشهای فراابتکاری مانندروش های مبتنی برهوش مصنوعی برای حل مسائل پیچیده،پژوهشگران رابرای استفاده ازاین روش ها در مدلسازی فرایند تصمیم گیری ترغیب کرده است.یکی ازپیشرفت ها درزمینه هوش مصنوعی،شبکه های عصبی مصنوعی هستند(میرغفوری ودیگران ،۱۳۸۸،۶۶).شبکه عصبی مصنوعی (Artificial Neural Network) یا به اختصار شبکه عصبی،یک ابزارمحاسباتی الهام گرفته از مغز انسان است.الهام از مغز انسان ،شبکه های عصبی مصنوعی را به مجموعه ای ازروشهای ساده ودر عین حال قدرتمندمحاسباتی تبدیل نموده است.ویژگیهایی همچون قدرت یادگیری وانطباق،قدرت تعمیم،پردازش زمینه ای اطلاعات،تحمل خطاویکنواختی تحلیل وطراحی (راعی،۱۳۸۰،۱۴۶) باعث می شودشبکه هاتوان پردازش بالایی داشته وقادر به انجام موفقیت آمیز اعمالی مانند تخمین توابع پیچیده غیرخطی وتشخیص وطبقه بندی الگوها باشند. عنصر کلیدی این الگو ساختار جدید سیستم پردازش اطلاعات آن می‌باشد و از تعداد زیادی عناصر (نرون) با ارتباطات قوی داخلی که هماهنگ با هم برای حل مسائل مخصوص کار می‌کنند تشکیل شده‌اند. انسانها از زمان های بسیار دور سعی بر آن داشتند که بیوفیزیولوژی مغز را دریابند، چون همواره مسئله هوشمندی انسان و قابلیت یادگیری، تعمیم، خلاقیت، انعطاف‌پذیری و پردازش موازی در مغز برای بشر جالب بوده و بکارگیری این قابلیت‌ها در ماشینها بسیار مطلوب می نمود.روش های الگوریتمیک برای پیاده سازی این خصایص در ماشینها مناسب نمی‌باشند. در نتیجه می‌بایست روشها مبتنی بر همان مدلهای بیولوژیکی باشد.ANN درست مثل انسانها با بهره گرفتن از مثالها آموزش می بیند، همانطور که یک بچه با دیدن انواع مختلف از یک حیوان قادر به تشخیص آن می باشد. ساختارشبکه عصبی معمولا یک شبکه یا گراف چندلایه باارتباطهای ساده بین لایه هاست.درهرلایه یک یاچندین واحدمحاسباتی به نام گره یانرون مصنوعی وجودداردکه درحقیقت الگویی ساده ازنرونهای عصبی مغزانسان هستند.نقش نرونها درشبکه عصبی،پردازش اطلاعات است واین امردرشبکه های عصبی مصنوعی به وسیله یک پردازشگرریاضی که همان تابع فعالسازی است،انجام می شود.تابع فعالسازی یاتابع عملیاتی،باتوجه به مسئله ای که قراراست به وسیله شبکه عصبی حل شودوازسوی طراح انتخاب می شود.یک شبکه عصبی مصنوعی درساده ترین حالت دارای یک لایه ورودی ویک لایه خروجی است.اماشبکه بالایه های پنهان،دارای توانایی های بیشتری است.می توان ثابت کرد که یک شبکه عصبی پیشخور با یک لایه پنهان، تابع فعالسازی سیگموئید در لایه پنهان ،تابع فعالسازی خطی درلایه خروجی وتعداد نرونهای کافی درلایه پنهان ،قادر است هرتابعی را با دقت دلخواه تخریب بزند. شبکه شبیه یک سیستم ورودی- خروجی عمل می کندوارزش نرونهای ورودی را برای محاسبه ارزش نرونهای خروجی مورداستفاده قرار می دهد.هرکدام ازارتباطهای بین نرونها درلایه های مختلف وزن مخصوص به خودرادارندکه شبکه درحقیقت باتعدیل این اوزان درطی مرحله آموزش ،الگوی بین متغیرهای خروجی وورودی رایادمی گیرد.به طورکلی،شبکه های عصبی رامی توان برحسب روش های یادگیری،به دونوع یادگیری با ناظر(supervised learning) و یادگیری بدون ناظر (unsupervised learning) تقسیم بندی کرد. دریادگیری باناظرپاسخ(خروجی)صحیح برای هرالگوی ورودی به شبکه داده می شود.وزنها به گونه ای تعیین می شوندکه شبکه،جوابهایی نزدیک به جوابهای صحیح شناخته شده راایجاد کند.درجریان اصلاح مکرر وزنها،یک شبکه آموزش می بیند. باتکرارفرآیند یادگیری،شبکه مقادیرصحیح برای هرالگوی ورودی به شبکه داده می شود.وزنها به گونه ای تعیین می شوند که شبکه،جوابهایی نزدیک به جوابهای صحیح شناخته شده را ایجادکند.درجریان اصلاح مکرر وزنها،یک شبکه آموزش می بیند.با تکرارفرآیند یادگیری، شبکه مقادیرصحیح وزنها راشناسایی می کندوخطا راکاهش می دهد.برای مجموعه مشخصی ازورودیها،خطا عبارت است از تفاضل بین مقدارواقعی وخروجی شبکه.به طورکلی عملکرد یک شبکه عصبی با سه شاخص نمایش داده می شود. نرخ پیش بینی، میزان انطباق و میانگین درصد خطای مطلق.نرخ پیش بینی رامی توان بوسیله معادله زیرمدلسازی کرد:
Prediction rate =
که در آنF میزان خروجی است که به درستی پیش بینی شده است وN کل خروجیهایی است که پیش بینی شده اند.
میزان انطباق، که آن را با نماد R2 نمایش می دهند نیز،به وسیله معادله زیرمدلسازی می شود:
RMS جذر میانگین مجذور خطا است و به وسیله معادله زیر نشان داده می شود:
Oia خروجی شبکه برای نمونه i و Oim خروجی واقعی برای نمونه مذکور است. نیز نشان دهنده واریانس خروجی واقعی است. معادله R2 نشان می دهد که هرچه مقدار جذر میانگین مجذور خطا کاهش پیدا کند، R2 افزایش می یابد و میزان بالاتر R2 به معنی برازندگی بهتر شبکه است.
میانگین درصد خطای مطلق (MAPE) نیز که به وسیله تعداد زیادی محقق برای ارزیابی پیش بینی انتخاب شده است به صورت زیر تعریف می شود:
که n تعداد داده ها، داده های واقعی و داده های پیش بینی شده می باشند. هر چقدر این شاخص به صفر نزدیکتر باشد بیانگر کارایی بهتر مدل است.
دریادگیری،بدون ناظر،برای هرالگوی ورودی موجوددرمجموعه آموزشی،نیازی به پاسخ واقعی نیست.دراین یادگیری،شبکه ساختاراساسی داده هاوهمبستگی بین الگوهای موجوددرداده ها راکشف والگوهارادرطبقاتی مناسب سازماندهی می کند. برحسب ساختارنیزشبکه های عصبی مصنوعی به دونوع شبکه پیشخور
(feed fo…)وشبکه بازگشتی (recurrent)تقسیم بندی می شوند.شبکه های پیشخورکه درآنها حلقه بازخوروجودنداردوشبکه های بازگشتی که دارای حلقه بازخور بوده ونرونها درهرلایه اطلاعات راهم ازلایه های ماقبل وهم لایه های بعدی می گیرند. شکل ۳-۱،یک شبکه عصبی نوعی را نمایش می دهد.
شکل۳-۱- نمایش یک نوع شبکه عصبی
X1
X2
……
Xn
مفروضات زیر درشبکه های عصبی مصنوعی مورد توجه قرارمی گیرد:
فرآیندپردازش اطلاعات درواحدهای ساده ای به نام نرون صورت می گیرد.این نرونهای مصنوعی یا به اختصارنرون،درحقیقت نمونه ای بسیارساده ازنرونهای مغزی اند.
اطلاعات درمسیرهای ارتباطی بین نرونهارد وبدل می شوند.
هرکدام ازخطوط ارتباطی بین نرونها دارای وزن هستند.
هرنرون ازیک تابع عملیاتی (معمولا غیرخطی)استفاده میکند،تابااعمال آن روی ورودی نرون(مجموع اطلاعات وزن دارشده)،خروجی مشخصی ایجادکند(Fausett,1994,243).
شبکه عصبی توسط الگوی ارتباطی بین لایه های مختلف شبکه،تعدادنرونها ،تعداد لایه ها،الگوریتم یادگیری وتابع عملیاتی نرون،شناسایی وتعریف می شود.امایک قانون کلی درباره اندازه استاندارداین مولفه هابرای هرشبکه ودرهرکاربردی وجودندارد.دربیشترموارد یک روش ابتکاری است که درآن شبکه های چندلایه باتعدادنرونهای متفاوت درهرلایه،نرخهای یادگیری متفاوت وتوابع فعال سازی گوناگون آموزش می بینندوسپس بهترین شبکه انتخاب می شود.درمرحله یادگیری،شبکه ازطریق تعدیل وزنها،آموزش می بیند تاقادربه پیش بینی یاطبقه بندی صحیح خروجی های هدف براساس مجموعه ای ازورودی های باشد(Thawornwong,2003,318) .شبکه های عصبی تا حد زیادی به عنوان جعبه سیاهی دیده شده اند که الگوی پیچیده در داده ها را مشخص می کنند و یادگیری از طریق آموزش از ویژگی های اساسی آن ها است (Walczac,1999,114).
شبکه های عصبی مصنوعی اغلب با تکنیک های چند متغیره سنتی (مثل رگرسیون خطی چندگانه)، به عنوان ابزاری جهت الگوبرداری از خطی یا غیر خطی بودن مجموعه ای از داده ها مقایسه می شوند. به طور عام، شبکه های عصبی از نظر صحت از تکنیک های خطی برتر هستند. هر چند شبکه های عصبی مصنوعی محدودیت های خاص خود را دارند، اما آن ها دارای محاسن ویژه ای، همچون قدرت یادگیری، انعطاف پذیری، انطباق و کشف دانش هستند(Goonatilake,1995,14).
شبکه های عصبی به طور فزاینده در مدیریت بازاریابی و خرده فروشی مورد استفاده قرار گرفته اند.نمونه هایی از این کاربردها عبارتند از: پیش بینی پاسخ بازار، پیش بینی انتخاب مصرف کننده، بازایابی توریسم ، تجزیه و تحلیل ارتباط خریدار و فروشندگان و تجزیه و تحلیل بخش بندی بازار.
۳-۱۰-۲- تاریخچه شبکه عصبی
ازقرن نوزدهم به طور همزمان اما جداگانه از سویی نروفیزیولوژیستها سعی کردند سیستم یادگیری و تجزیه و تحلیل مغز را کشف کنند و از سوی دیگر ریاضیدانان تلاش کردند تا مدل ریاضی بسازند که قابلیت فراگیری و تجزیه و تحلیل عمومی مسائل را دارا باشد. اولین کوششها در شبیه سازی با بهره گرفتن از یک مدل منطقی توسط مک کلوک۱ و والتر پیتز۲ انجام شد که امروز بلوک اصلی سازنده‌ی اکثر شبکه های عصبی مصنوعی است . این مدل فرضیه‌هایی در مورد عملکرد نرونها ارائه می کند. عملکرد این مدل مبتنی بر جمع ورودیها و ایجاد خروجی است . چنانچه حاصل جمع ورودی‌ها از مقدار آستانه بیشتر باشد اصطلاحا نرون برانگیخته می‌شود. نتیجه این مدل اجرای توابع ساده منطقی مثل OR و AND بود.
Ernest McCulloch
Walter Pitts

  • نه تنها نروفیزیولوژیستها بلکه روانشناسان و مهندسان نیز در پیشرفت شبیه سازی شبکه‌های عصبی تأثیر داشتند. در ۱۹۵۸ شبکه پرسپترون توسط روزنبلات۱معرفی گردید. این شبکه نظیر واحدهای مدل شده‌ی قبلی بود. پرسپترون دارای سه لایه به همراه یک لایه وسط که به عنوان لایه پیوند شناخته شده می‌باشد است. این سیستم می‌تواند یاد بگیرد که به ورودی داده شده خروجی تصادفی متناظر را اعمال کند. سیستم دیگر مدل خطی تطبیقی نرون یا(Adalaline Adaptive linear element) می‌باشد که در ۱۹۶۰ توسط ویدرو و هاف ( دانشگاه استنفورد ) بوجود آمد که اولین شبکه های عصبی بکار گرفته شده در مسائل واقعی بوده‌اند. Adalaline یک دستگاه الکترونیکی بود که از اجزای ساده‌ای تشکیل شده بود روشی که برای آموزش استفاده می‌شد با پرسپترون فرق داشت.
  • در ۱۹۶۹ مینسکی۲و پاپرت۳کتابی نوشتند که محدودیتهای سیستمهای تک لایه و چند لایه پرسپترون را تشریح کردند. نتیجه این کتاب پیشداوری و قطع سرمایه گذاری برای تحقیقات در زمینه شبیه سازی شبکه‌های عصبی بود. آنها با طرح اینکه طرح پرسپترون قادر به حل هیچ مساله جالبی نمی‌باشد تحقیقات در این زمینه را برای مدت چندین سال متوقف کردند.
  • با وجود اینکه اشتیاق عمومی و سرمایه گذاری های موجود به حداقل خود رسیده بود برخی محققان تحقیقات خود را برای ساخت ماشینهایی که توانایی حل مسائلی از قبیل تشخیص الگو را داشته باشند ادامه دادند . از جمله گراسبرگ۴که شبکه‌ای تحت عنوان Avalanch را برای تشخیص صحبت پیوسته و کنترل دست ربات مطرح کرد. همچنین او با همکاری کارپنتر۵شبکه های ( Adaptive resonance theory ) ART را بنا نهادند که با مدلهای طبیعی تفاوت داشت. اندرسون۶ و کوهونن۷ نیز از اشخاصی بود که تکنیکهایی برای یادگیری ایجاد کردند. ورباس در ۱۹۷۴ شیوه آموزش پس انتشار خطا یا Back Propagation را ایجاد کرد که یک شبکه پرسپترون چند لایه البته با قوانین نیرومندتر آموزشی بود.

Rosenbluth
Minsky
Papert
Gerasberg
Carpenter
Anderson
Kohonen

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:20:00 ق.ظ ]




-پیشرفت

عوامل بهداشتی
-روابط زیر دستان
-روابط زیر دستان
-روابط همگنان
-سرپرستی فنی
-خط مشی و مدیریت
-شرایط کار
-زندگی شخصی

رضایت (+)

(-) عدم رضایت

برخی دیگر آن را تک بعدی و شامل پاسخ به این دو پرسش دانسته‌اند که: الف ) در حال حاضر چه قدر از شغل خود راضی هستید؟ ب) تا چه حد از شغل خود رضایت می‌خواهید؟ به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان صاحب‌نظر تفاوت بین آنچه فرد در حال حاضر دارد با آنچه به دنبال آن است، می‌تواند شاخصی از رضایت شغلی باشد. پورتر، لافکوئیست، دیویس و هالند از این دسته‌اند. از سوی دیگر کاپلمن نیز معتقد است که پژوهشگران حوزه‌هایی چون روان‌شناسی مشاوره تمایل دارند «رضایت شغلی» را به تفاوت بین آنچه فرد داراست، در برابر آنچه خواستار آن است تعریف کنند (سلطانی، ۱۳۸۴).
دسته سوم معتقدند بسیاری از مفهوم‌سازی‌ها و تعاریف « رضایت شغلی» در بردارنده نوعی فرایند ارزشیابی است. لوکه، آن را حالت هیجانی خوشایند و مثبتی می‌داند که ناشی از ارزشیــابی شغــلی یا تجربه‌های شغلی فرد است. ولی اسمیت نظرش این است که گستره‌ای است که در آن محیط کاری، تقاضاهای فرد را برآورده می‌کند. و یا رابینز که می‌گوید «رضایت شغلی» حاصل تفاوت میان تعداد پاداش‌هایی است که فرد دریافت می‌کند با مقدار پاداشی که فکر می‌کند باید دریافت کند. به عبــارتی می‌توان آن را یک فرایند ارزشیابی تعریف کرد که آنچه را که یک فرد دارد در برابر آنچه خواستار آن است، مورد بررسی قرار می‌دهد (زکی، ۱۳۸۳).
۲-۱-۲-۵-۳- نظریه‌های رضایت شغلی
نظریه‌های گوناگونی در مورد رضایت شغلی وجود دارد. نظریه رضایت شغلی از کمپ به سه دسته رویکرد نیازها، رویکرد انتظار و رویکرد ارزشی تقسیم می‌گردد .رویکرد نیازها، رضایتمندی را به عنوان تابعی از میزان کامروایی و ارضاء نیازهای فرد، شامل نیازهای جسمی و روانشناختی تعریف می‌کند و نیازها بعنوان احتیاجات عینی انسان که بر پایه این رویکرد میزان، در همه افراد مشابه است تلقی می‌شود.
رضایت شغلی هر فرد به دو عامل بستگی دارد: نخست اینکه چه تعداد از نیازهای فرد تا چه میزان از طریق احراز شغل تأمین می‌شود و دوم اینکه چه تعداد از این نیازها و تا چه میزان از طریق اشتغال به کار مورد نظر تأمین نشده باقی می‌ماند. نتیجه حاصل این دو عامل رضایت شغلی فرد را معین می‌کند. اما رویکرد انتظار معتقد است که رضامندی با نحوه انطباق کامل امیدها و انتظارات با پیشرفت‌های فرد تعیین می‌شود در حالیکه نارضامندی معلول ناکامی در رسیدن به انتظار است. رویکرد ارزشی مدعی است که رضامندی شغلی به وسیله این پدیده تعیین می‌گردد که آیا شغل به فرد امکان حفظ ارزش‌های خصوصی و شخصی را می‌دهد یا نه.
لاوسون و شن نظریه‌ها را به ۲ طبقه ریز مدل‌ها و درشت مدل‌ها تقسیم می‌کنند. نظریه‌های ریز مدل‌ها شامل نظریه‌های مربوط به نیاز و نظریه‌های شناختی است و بیشتر، در ارتباط با چیزهایی است که فرد با خود به محیط کار می‌آورد در اینگونه نظریه‌ها فرض بر این است که هر چه ارضاء نیازهای روانی و شناختی فرد ارضاء شود وی راضی‌تر و مولدتر خواهد بود. تعدادی از نظریه‌ها به جای آنکه برای تبیین رضایت شغلی تنها به فرد متمرکز باشد برای بافت سازمان نیز اهمیت زیادی قائل است. این گروه از نظریه‌ها که در طبقه‌بندی درشت مدل‌ها قرار می‌گیرد به خاطر آنکه شامل فرآیندهای نسبتاً ساده‌ای برای آغاز، جهت‌دهی و استمرار رضایت شغلی می‌شود از اهمیت زیادی برخوردار است (هومن، ۱۳۸۱).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۱-۲-۵-۴- عوامل موثر بر رضایت شغلی
تحقیقات بیانگر این واقعیت است که امنیت شغلی و وضعیت ارتقاء شغلی، نقش مهمی را در وضعیت رضایت شغلی ایفا می‌کند (هامر[۸۰]، ۲۰۰۱). کیفیت محل کار و میزان دریافتی (هامش[۸۱]، ۲۰۰۱)، چگونگی ارتباط کارکنان با مدیریت سازمان (بیلمور[۸۲]، ۲۰۰۶) و همچنین چگونگی وضعیت استخدامی (کیس[۸۳]، ۲۰۰۶) – هر چه وضعیت بقا در سازمان مستحکم تر باشد رضایت شغلی نیز بیشتر می شود- از جمله عوامل تاثیرگذار در رضایت شغلی کارکنان می باشد.
نتایج تحقیقات نشان داده است که سن می‌تواند از عوامل موثر بر رضایت شغلی باشد (رابینز، ۲۰۰۱). یافته‌ها بیانگر آن است که کارکنان قدیمی و با سابقه خدمت بالا تمایل دارند که رضایت شغلی بیشتری را تجربه کنند (جانسون و جانسون[۸۴]، ۲۰۰۰). به نظر می‌رسد که هر چه افراد در سازمان سابقه خدمت بیشتری داشته باشند قضاوت بهتری نسبت به کارشان دارند. سازمان برای آنها شرایط بهتری فراهم می‌کند و پاداشی بیشتری نیز دریافت می‌کنند. به طور کلی به نظر می‌رسد که کارکنان قدیمی‌تر نسبت به افراد تازه کار از رضایت بیشتری برخوردار باشند (بلاد و دیگران[۸۵]، ۲۰۰۲).
به طور کلی متغیرهای موثر در رضایت شغلی در چهار گروه قابل طبقه می‌شود.
عوامل سازمانی که مؤثر در ایجاد رضایت شغلی می‌باشد خود در بردارنده چند عامل اصلی و مهم است که در زیر ذکر شده است.
حقوق و دستمزد: بویژه زمانی که از دیدگاه کارمند این پرداخت منصفانه و عادلانه باشد.
ترفیعات: شامل تغییر مثبت در حقوق، کنترل کمتر، چالش کاری بیشتر، مسؤلیت بیشتر و آزادی در تصمیم‌گیری.
خط مشی‌های سازمانی: خط مشی‌های منعطف باعث رضایت شغلی می‌شود و خط مشی‌های غیر منعطف باعث برانگیختن احساسات منفی شغل می شود (مقیمی،۱۳۸۵ ).
۲-۱-۲-۵-۵- عوامل محیطی سازمان
گروه کاری : اندازه گروه و کیفیت ارتباطات متقابل شخصی در گروه نقش مهمی در خشنودی کارکنان دارد. هرچه گروه کاری بزرگتر باشد رضایت شغلی نیز کاهش می‌یابد.
شرایط کاری: هر چه شرایط کاری مطلوب‌تر باشد باعث رضایت شغلی بیشتری می‌شود. چرا که در شرایط کاری مطلوب آرامش فیزیکی و روانی بهتری برای فرد فراهم می‌شود.
ماهیت کار: کار بخودی خود نقش مهمی در تعیین سطح رضایت شغلی دارد. محتوای شغل دارای دو جنبه است، یکی محدوده شغل و دیگری تنوع کاری(حسینی نسب و جویانی ،۱۳۸۷).
عوامل فردی: صفات و ویژگی‌های فردی نقش مهمی در رضایت شغلی دارند. افرادی که به طور کلی دارای نگرش منفی هستند، همیشه از هر چیزی که مربوط به شغل است، شکایت دارند. سن، ارشدیت، و سابقه کار، تأثیر قابل ملاحظه‌ای بر رضایت شغلی دارند (مقیمی،۱۳۸۳).
شکل ۲-۱٫ رضایت شغلی اقتباس از مقیمی (۱۳۸۳)
۲-۱-۲-۵-۶- پیامدهای رضایت شغلی
رضایت شغلی باعث می‌شود بهره‌وری فرد افزایش یابد، فرد نسبت به سازمان متعهد شود، سلامت فیزیکی و ذهنی فرد تضمین شود، روحیه فرد افزایش یابد، از زندگی راضی باشد و مهارت‌های جدید شغلی را به سرعت فراگیرد. تحقیقات نشان می‌دهد وقتی اعضای سازمان از کار رضایت پیدا می‌کنند، میزان غیبت یا تأخیر در کار و حتی ترک خدمت کاهش می‌یابد (عسگری و کلدی، ۱۳۸۲).
۲-۱-۲-۶- مشخص بودن اهداف و انتظارات
این عامل برای افراد مشخص می کنند که در شرایط مختلف در کار به خصوصی که انجام می دهند، چه نوع رفتاری باید داشته باشند. کار تشخیص محیط رهبری هنگامی پیچیده می شود که بدانیم رهبر مانند محوریست که همه متغیرهای محیطی تعامل گرد او می چرخند. به اعتقاد گتزلز رفتارمدیران در سازمان حاصل تعامل میان شیوه و انتظارات آنهاست. اهداف و انتظارات سازمان: از روی سرگذشت و سنت سازمان و اهدافی که منعکس کننده مدیریت رده بالای فعلی است تعیین می شود (حمیدیان، ۱۳۸۷).
مدیران باید از انتظاراتی که زیردستانشان در مورد نحوه رفتار آنها در موقعیت های به خصوص دارند اطلاع داشته باشند. اگر شیوه رهبری مدیران با انتظارات زیردستان منطبق نباشد دو راه دارند: یا باید انتظارات زیردستان را نسبت به سبک رهبری خود عوض کنند یا اینکه سبک رهبری خود را مطابق انتظارات کارکنان تغییر دهند. از آنجا که تغییر سبک رهبری مشکل است بهتر است انتظارات افراد تغییر کند.مدیر می تواند به زیردستان خود به شرط وجود شرایط زیر آزادی بیشتر اعطا کند (عابدی، ۱۳۸۹).
برخی دیگر از مسائلی که در جلب رضایت کارکنان موثر هستند، در قالب انتظارات کارکنان مطرح می‌شوند. انتظارات اگر چه در مقایسه با نیازها در رتبه دوم قرار دارند، اما تامین نشدن آنها باعث نارضایتی در بسیاری از کارکنان می‌شود. با تامین نشدن انتظارات اگر افرادی امکان یافتن کار دیگری را داشته باشند به طور حتم، ترک سازمان را به ماندن ترجیح خواهند داد و این مساله، مطلوب هیچ سازمانی نیست که افراد توانمند او به این شکل از سازمان خارج شوند (ابطحی، ۱۳۸۶).
برخی از انتظارات کارکنان که با جایگاه اجتماعی آنان رابطه مستقیم دارد و با افزایش این جایگاه انتظارات ایشان نیز بیشتر می‌شود عبارتند از:
۱- حفظ کرامت انسانی: در این گستره بی‌انتهای هستی کرامت انسان ارزشمندترین گوهری است که نه می‌توان قیمتی بر آن نهاد و نه بهایی برای آن پرداخت، این کرامت گوهری ذاتی است که با انسان‌ زاده می‌شود اما با مرگ او پایان نمی‌یابد. کارکنان هر سازمانی توقع دارند در محیط کار خود کرامت انسانی آنها مورد توجه قرار گیرد و با هیچ بهانه‌ای تضییع نشود. به نظر می‌رسد حفظ کرامت انسان در دو محور عینیت بیشتری دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:20:00 ق.ظ ]




۲ـ اعاده حیثیت قانونی
هر چند که نتیجه حاصل از این دو موضوع یکی است لیکن روش و ضابطه رسیدن به اعاده حیثیت در طرق قضایی و قانونی مقداری با یکدیگر تفاوت خواهند داشت که در اعاده حیثیت قضایی صرف گذشت مدتهای مقرر و معین شده در قانون که مثلاً پنج یا ده سال در رسیدن به اعاده حیثیت کافی نیست بلکه باید از دادگاه درخواست صدور حکم اعاده حیثیت نماید و دادگاه پس از احراز شرایط و رسیدگی لازم اقدام به صدور حکم می نماید . لیکن در روش قانونی فقط صرف گذشت مهلتهای مقرر در قانون و عدم ارتکاب جرم جدید از ناحیه محکوم در رسیدن به اعاده حیثیت کافی است.
الف) اعاده حیثیت قضایی
برای دستیابی به این نوع از اعاده حیثیت لازم است که محکوم علیه پس از تحمل مجازات و سپری شدن مدتی از آن که با توجه به نوع جرم ارتکابی ممکن است متفاوت باشد باید از دادگاه صلاحیتدار تقاضای اعاده حیثیت نماید این تقاضا پس از طی مراحل مقدماتی که جنبه بازپرسی دارد بررسی شده و در صورتی که متقاضی شرایط لازم را برای اعاده حیثیت داشته باشد حکم لازم صادر می گردد . در این خصوص دکتر لنگرودی می نویسد : « هر گاه اهلیتی را که مجرم بعلت محکومیت جزایی از دست داده است از طریق صدور حکم دیگری باز یابد این معنی را اعاده حیثیت قضایی گویند»( جعفری لنگرودی پیشین، ۵۹)

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بنا براین محو محکومیت از سجل قضایی در این نوع از اعاده حیثیت محتاج به تصمیم قضایی است و بطور خود به خود انجام نخواهد گرفت . اگر چه حقوقدانان امروزه تمایل به احیاء اعاده حیثیت قضایی نشان می دهند و اعاده حیثیت قانونی را در برخی موارد به مصلحت اجتماع نمی بینند دکتر علی آبادی در این زمینه می نویسند «در حالیکه اعاده حیثیت قضایی من جمیع الجهات شایسته تایید وتصدیق است بر عکس اعاده حیثیت قانونی مورد اختلاف است . خطر آن این است اشخاصی که دارای اخلاق ناهنجار بوده و بواسطه عدم اطلاع جامعه از جرایم مجددی که مرتکب شده تحت تعقیب قرار گرفته اند ، از آن سوء استفاده نمایند . از جهت عدم دقت کافی و زیاده روی در اعطای اعاده حیثیت قانونی این نهاد سودمند خصیصه باستانی خود را دایر بر اعطای پاداش به محکومی که مساعی خود را برای احیاء اخلاقی بکار برده از دست داده است . علایم و قراین کاهش اعتبار آن در قانون ۲۵ نوامبر ۱۹۴۱ درج گردیده است این قانون که برای اصلاح تشکیلات دیوان جنایی وضع شده محکومین به مجازات جنایی را حتی اگر هم نایل به اعاده حیثیت شده باشند از شرکت در هیات منصفه محروم کرده است .
طرح قانون جزای فرانسه که از این ملاحظات الهام گرفته است استفاده از اعاده حیثیت را در مورد محکومیتهای جنایی لغو کرده است.»(علی آبادی پیشین، ۴۲۴-۴۲۵)
شرایط لازم برای اعاده حیثیت قضایی در حقوق کشورها ، با اندک تفاوتی به شرح زیر است :
الف) اجرای کامل مجازات یا صدور عفو خاص ، یا سقوط مجازات به لحاظ مرور زمان . بنابراین در تعلیق مجازات مادام که مدت معین شده ، به اتمام نرسیده باشد ، شخص نمی تواند تقاضای اعاده حیثیت قضایی نماید . همچنین به نظر می رسد در آزادی مشروط نیز به دلیل آنکه اجرای مجازات به تمام کمال صورت نگرفته ، شخص در ایام آزادی مشروط ، نمی تواند تقاضای اعاده حیثیت قضایی بنماید .
ب) انقضای مهلت قانونی که نشان دهنده حسن رفتار محکوم علیه باشد . این مدت در حقوق کشورها متفاوت است . مثلاً در حقوق کشورها در حقوق لبنان ، این مدت در احکام جنایی هفت سال و در احکام جنحه ای سه سال است . این مدت در صورتی که محکوم علیه ، مرتکب تکرار جرم شده باشد ، معمولاً دوبرابر می شود .
ج) عدم صدور حکم جدید مبنی بر محکومیت جنایی و جنحه ای .
د) اجرای مجازاتهای تبعی ، همچنین رد عین مال موضوع جرم یا پرداخت هزینه های دادرسی .
با جمع شرایط فوق ، پرونده به نظر مرجع قضایی صالح رسانیده می شود و رأی مرجع قضایی در این خصوص معمولاً قطعی است . در صورتی که محکوم علیه به چند مجازات محکوم شده باشد ، اعاده حیثیتی که صورت می گیرد ، تمامی آنها را دربرمی گیرد و قابل تجزیه نیست .
اعاده حیثیت از طریق قضایی طی دو مرحله در حقوق فرانسه صورت می پذیرد :
مرحله اول : مرحله اداری اعاده حیثیت است که از تاریخ تسلیم تقاضای اعاده حیثیت به دادستان شهرستان شروع شده و با حصول نتیجه تحقیقات و صدور گواهی مالی از مقامات و موسسات شهرداری و غیره حاکی از اینکه شخص تقاضاکننده اعاده حیثیت بعد از اتمام مجازات و پرداخت غرامت ( اگر محکوم شده باشد ) و خسارت شاکی خصوصی با تحصیل معافیت قانونی از آن و اجرای کلیه مقررات مندرج در حکم محکومیت از حیث رفتار و اخلاق و تصفیه روح و احراز شایستگی برای اعاده حیثیت است و اظهار عقیده کتبی دادستان ضمن ارسال نتیجه تحقیقات و عین گواهینامه به وسیله دادسرای استان به یکی از شعب دادگاه استان موسوم به محکمه اتهامیه پایان می پذیرد .
مرحله دوم ـ مرحله قضایی اعاده حیثیت است که از رسیدگی و مطالعه نظریه کتبی دادستان و اوراق و اسناد و گواهینامه ی پیوست به آن در جلسه فوق العاده هیأت اتهامیه شروع و بالاخره شایستگی شخص محکوم برای اعاده حیثیت و امر به دستور محو نام محکوم از سجل جزایی ختم می گردد . بالاخره در نتیجه طی مرحله قضایی مذکور نه فقط جمیع آثار محکومیت مرتفع و حقوق از دست رفته بازگشت می نماید بلکه اصل محکومیت نیز کان لم یکن و محو می شود و شخص محکوم واجد کلیه حقوق اجتماعی و سیاسی از دست رفته می گردد و بدین ترتیب اعاده حیثیت شخص محکوم با از بین رفتن اصل محکومیت و بازگشت جمیع حقوق تحقق می یابد.(پیشین)
واضعین ق . م . ع ۱۳۰۴ ما هر چند که بر مبنای قانون جزای فرانسه در تنظیم قوانین و مقررات جزایی اقدام نمودند لیکن در طی مواد ۵۷ الی ۵۹ اعاده حیثیت از نوع قانونی را مد نظر قرار دادند و تصویب نمودند .[۱۷]و در قانون مجازات عمومی ۱۳۵۲ نیز در مواد ۵۸ و ۵۹ آن ملاحظه می گردد که همچنان قانونگذار ایرانی به اعاده حیثیت قانونی معتقد است .
هر چند که در قوانین جزایی بعد از انقلاب اسلامی به مبحث اعاده حیثیت توجهی نشده است لیکن در لایحه قانون مجازات اسلامی که در مورخه ۱۵/۸/۸۶ به تصویب مقامات قضایی رسیده است و در حال بررسی است در ماده ۲-۱۶۶ به نوعی اعاده حیثیت از طریق قضایی را احیاء نموده است که مقررات آن شباهت هایی با مقررات اعاده حیثیت از طریق قضایی دارد که متقاضی می تواند در خواست خود را مبنی بر زوال محرومیتهایی که برای وی از تمام یا برخی از حقوق اجتماعی ایجاد شده است مطرح نمایند که درخواست مذکور پس از ارائه به دادستانی که حکم زیر نظر وی اجرا می شود توسط دادستان بررسی شده و در صورتیکه محکوم علیه واجد شرایط استفاده از این ماده باشد مراتب را به دادگاه صادرکننده حکم قطعی اعلام می نماید تا دادگاه مذکور نسبت به بررسی موضوع و اتخاذ تصمیم اقدام نمایند .[۱۸] اگرچه این موضوع در واقع در خواست رفع و لغو محرومیتهاست تا اینکه اعاده حیثیت قضایی باشداما در حال حاضر مواردی از اعاده حیثیت که می بایست بصورت قضایی صورت گیرد می توان به دو موضوع اشاره کرد :
۱- صدور حکم اشتباه
بسیاری اتفاق می افتد در مراحل تعقیب و رسیدگی و دادرسی و صدور حکم در اثر اشتباهات قضات یا سوء جریان محاکمات و یا اعترافات بی اساس که در مراجع قضایی صورت می گیرد و منتهی به صدور دادنامه می شود و پس از قطعیت یافتن دادنامه پس از بررسی های مجدد و کشف ادله جدیدی مشخص می گردد که حکم صادره با دلایل صادقانه نبوده است که در این حالت با کشف و دستگیری متهم اصلی و مدارک و مستندات موثق بی گناهی محکوم اولیه مشخص می گردد.مانند زمانی که فردی تحت تأثیر عوامل خارجی و یا اختلافات محلی اعتراف به قتل عمدی نماید ولی بعداً مشخص می گردد که او قاتل نبوده است و دیگری قاتل است لذا دادگاه هم با اجازه دیوان عالی کشور برای بار دیگر رسیدگی می کند و تکلیف امر را مشخص می نماید. در اینجا ناگزیر برای اعاده حیثیت متهم اول دادگاه می بایست حکم اعاده حیثیت او را صادر نماید و وی را نمی توان منتظر گذاشت تا مرور زمان اعاده حیثیت فرارسد زیرا اولاً وی مجرم نبوده و با حکم بعدی مبرا از گناه شناخته شده است. ثانیاً با برائت او انتظار مرور زمان بی مورد خواهد بود بنابراین در این موارد لازم است در ضمن حکم مجرمیت متهم دوم حکم اعاده حیثیت متهم اول نیز صادر گردد. و به این ترتیب سابقه محکومیت از سجل کیفری او محو گردد
۲-اعاده اعتبار تاجر ورشکسته
همانطوری که می دانیم یک تاجر ورشکسته در نتیجه حکم ورشکستگی برخی از صلاحیتهای حقوقی خود را از دست می دهد.بطوری که براساس ماده ۴۱۸ قانون تجارت تاجر ورشکسته از تاریخ صدور حکم از مداخله در تمام اموال خود ممنوع بوده و مدیر تصفیه قائم مقام قانونی وی محسوب شده حق دارد بجای او از اختیارات مذبور استفاده نماید وقتی این محرومیت مدنی ازبین می رود که تاجر مذکور موفق به اعاده حیثیت تجاری شود که این ترتیب را قانون تجارت در مواد ۵۶۱ الی ۵۷۵ بیان نموده است. که این نوع اعاده حیثیت از نظر قانونگذار ما بصورت اعاده حیثیت قضائی است که محتاج به صدور حکم از طرف دادگاه می باشد.
از طرف دیگر در ماده ۵۷۵ قانون تجارت ورشکستگان به تقلب وهمچنین اشخاصی که برای سرقت یا کلاهبرداری یا خیانت در امانت محکوم شده اند مادامی که از جنبه جزایی اعاده حیثیت نکرده اند نمی توانند از جنبه تجاری اعاده اعتبار نمایند لذا در این حالت است که می بینیم با حذف مقررات اعاده حیثیت حتی تاجری که طلب طلبکاران را به طور کامل پرداخت نموده باشد باز هم در حق وی حکم اعاده اعتبار صادر نخواهد شد و این امر مانعی است برای تجار ورشکسته و موجبات لطمات اقتصادی به کشور نیز خواهد شد. از لحاظ جزایی ورشکستگی به دو دسته تقسیم می گردد:
الف- ورشکستگی به تقصیر
از میان این سه نوع ورشکستگی دو نوع اخیر آن یعنی ورشکستگی به تقصیر و ورشکستگی به تقلب دارای جنبه کیفری بوده و از نظر قانون تجارت و قانون مجازات اسلامی، تاجری که ورشکستگی او در نتیجه تقصیر یا تقلب حاصل شده باشد مجرم و قابل تعقیب و مجازات خواهد بود.
بطور کلی نه در قانون تجارت و نه در قانون مجازات اسلامی تعریفی از بزه ورشکستگی به تقلب و تقصیر بعمل نیامده است ؛ لیکن ماده ۵۴۹ قانون تجارت در رابطه با ورشکستگی به تقلب اشعار می دارد: « هر تاجر ورشکسته که دفاتر خود را مفقود یا قسمتی از دارایی خود را مخفی و یا به طریق مواضعه و معاملات صوری از میان برده و همچنین هر تاجر ورشکسته که خود را بوسیله اسناد و یا بوسیله صورت دارایی و قروض بطور تقلب به میزانی که در حقیقت مدیون نمی باشد، مدیون قلمداد نموده است، ورشکسته به تقلب اعلام و مطابق قانون جزا مجازات می شود.» در مورد ورشکستگی به تقصیر نیز در هیچ یک از دو قانون فوق الاشعار، تعریفی به چشم نمی خورد، لیکن در مورد این بزه نیز ماده ۵۴۱ قانون تجارت مقرر داشته: « تاجر در موارد ذیل ورشکسته به تقصیر اعلان می شود:
۱ در صورتیکه محقق شود مخارج شخصی یا مخارج خانه مشارالیه در ایام عادی بالنسبه به عایدی او فوق العاده بوده است.
۲ در صورتیکه محقق شود تاجر نسبت به سرمایه خود مبالغ عمده صرف معاملاتی کرده که در عرف تجارت مرهوم یا نفع آن منوط به اتفاق محض است.
۳ اگر به قصد تاخیر انداختن ورشکستگی خود خریدی بالاتر یا فروشی نازل تر از مظنه روز کرده باشد یا اگر به همان قصد وسایلی که دور از صرفه است بکار برده تا تحصیل وجهی نماید اعم از اینکه از راه استقراض یا صدور برات یا به طریق دیگر باشد.
۴ اگر یکی از طلبکارها را پس از تاریخ توقف بر سایرین ترجیح داده و طلب او را پرداخته باشد.» همچنین بموجب ماده ۵۴۲ قانون تجارت : « در موارد ذیل هرتاجر ورشکسته ممکن است ورشکسته به تقصیر اعلام شود.
۱ اگر به حساب دیگری و بدون آنکه در مقابل عوضی دریافت نماید تعهداتی کرده باشد که نظر به وضعیت مالی او در حین انجام آنها آن تعهدات فوق العاده باشد.
۲ اگر عملیات تجارتی او متوقف شده و مطابق ماده ۴۱۳ این قانون ۱ رفتار نکرده باشد.
۳ اگر از تاریخ اجرای قانون تجارت مصوب ۲۵ دلو ( بهمن ماه)۱۳۰۳و۱۲ فروردین ماه و ۱۲ خرداد ۱۳۰۴ دفتر نداشته یا دفاتر او ناقص یا بی ترتیب بوده یا در صورت دارایی وضعیت حقیقی خود را اعم از قروض و مطالبات بطور صریح معین نکرده باشـد.» ( مشروط بر اینکه در این موارد مرتکب تقلبی نشده باشد.)
ب- ورشکستگی به تقلب
عنصر قانونی
بزه ورشکستگی به تقلب علاوه بر ماده ۵۴۹ قانون تجارت که در سطور پیشین بدان اشاره گردید، ماده ۶۷۰ قانون مجازات اسلامی است که مقرر مــی دارد: « کسانی که بعنوان ورشکستگی به تقلب محکوم می شوند، به مجازات حبس از یک تا ۵ سال محکوم خواهند شد.» در بررسی ارکان و عناصر متشکله این بزه و تبیین ماهیت جرم ورشکستگی به تقلب بررسی عناصر مادی و روانی این بزه ضروری است که ذیلاٌ بدان پرداخته می شود.
عنصر مادی جرم
در خصوص عنصر مادی این بزه ناگزیر از رجوع به مقررات قانون تجارت هستیم، زیرا ماده ۶۷۰ ق.م.ا صرفاٌ به بیان مجازات این بزه بسنده کرده و در مقام بیان رکن مادی این بزه نمی باشد. بطورکلی عنصر مادی این بزه را باید عبارت از توسل و تشبت به اعمال و وسایل متقلبانه و خدعه آمیزی دانست که در ماده ۵۴۹ قانون تجارت بدان اشاره گردیده است.
این اعمال و وسایل عبارتند از:
۱ مفقود کردن دفاتر تجارتی.
۲ مخفی کردن قسمتی از دارایی.
۳ از بین بردن دارایی از طریق مواضعه و معاملات صوری.
۴ مدیون قلمداد کردن خود بصورت متقلبانه.
باید توجه داشت که این مصادیق حصری بوده و بطریق دیگری بزه ورشکستگی به تقلب محقق نمی شود. به عبارتی دیگر عنصر مادی تشکیل دهنده این بزه همان است که در ماده ۵۴۹ قانون تجارت بدان اشاره گردیده است و وسیله یا عمل دیگری را نمی توان از اجزاء تشکیل دهنده عنصر مادی این بزه محسوب نمود.
نکته دیگری که درباب عنصر مادی این بزه باید بدان توجه داشت آن است که اگرچه مقنن در صدر ماده ۶۷۰ ق.م.ا از عبارت « کسانی» برای معرفی مرتکب جرم موضوع این ماده استفاده کرده، لیکن مر تکب این بزه را باید تنها عبارت از افرادی دانست که از نظر قانون تجارت «تاجر» محسوب می گردند، کما اینکه مقنن نیز در ماده ۵۴۹ ق.ت. از عبارت « هرتاجر» برای معرفی تاجر ورشکسته به تقلب استفاده نموده است.
ماده ۱ قانون تجارت در تعریف شخصی تاجر اشعار می دارد: « تاجر کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجارتی قرار دهد.» بنابراین کسبه جزء و اشخاصی را که از نظر قانون تجارت تاجر محسوب نمی شوند را نمی توان بعنوان ورشکسته به تقلب تعقیب و مجازات نمود.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:20:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم