کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



آمار توصیفی آن بخش از آمار است که به جمعآوری، خلاصه کردن، نمایش و پردازش اطلاعات میپردازد بیآنکه به هر گونه نتیجهگیری در کنار آن اطلاعات آماری مبادرت ورزد.
دسته اول شاخصهای مرکزی مربوط به تعداد داده ها، میانگین، مد، میانه است. دسته دوم شاخصهای پراکندگی نظیر واریانس، چولگی، کشیدگی، ماکزیمم و مینیمم است که بیانگر پراکنش داده ها حول محور میانگین است. از شاخصهای مرکزی و پراکندگی برای توصیف متغیرهای پژوهش استفاده شده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۸-۲ آمار استنباطی
۳-۸-۲-۱ آزمون جارک- براو
اگر برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرمافزار Eviews استفاده شود، برای بررسی نرمال بودن داده ها باید از آزمون جارک- براو استفاده کنیم.
۳-۸-۲-۲ آزمون چاو
آزمون چاو[۳۴] برای تعیین به کارگیری مدل اثر ثابت در مقابل تلفیق کل داده ها (یکپارچه شده) انجام میشود. فرضیه های این آزمون به صورت زیر است:
H0 : Pooled Model
H1 : Fixed Effect Model
فرضیهی صفر بر اساس مقادیر مقید و فرضیهی مقابل آن بر اساس مقادیر غیرمقید است. آمارهی آزمون چاو بر اساس مجموع مربعات خطای مدل مقید و مدل غیرمقید به صورت زیر است:
Chow
این آماره دارای توزیع F با N-1 و NT-N-K درجهی آزادی است. اگر ارزش آمارهی F مقید محاسبه شده از ارزش آمارهی F جدول کمتر باشد، در سطح معنادار تعیین شده، فرضیهی H0 رد میشود و اثر معناداری برای مقاطع وجود خواهد داشت. بنابراین، مدل اثر ثابت انتخاب میشود. در غیر اینصورت، از مدل داده های تلفیق شده استفاده میشود (اشرفزاده و مهرگان، ۱۳۸۷).یا به عبارت دیگر آزمون چاو آزمونی است که، مشخص میکند روش استفاده از داده های متغیرها به صورت ترکیبی (تابلویی) باشد یا مقطعی. اگر سطح معناداری برای آزمون چاو کمتر از ۵ درصد باشد از داده های ترکیبی (پانل دیتا) استفاده میشود و اگر بیشتر از ۵ درصد باشد از داده های مقطعی استفاده میشود.
۳-۸-۲-۳ آزمون هاسمن
تاکنون از جنبه های مختلف به تمایز بین مدلهای اثرات ثابت و تصادفی اشاره کردیم. اما یک سؤال بدیهی مطرح است: کدامیک را استفاده کنیم؟ از نقطه نظر عملی، رویکرد متغیرهای مجازی موجب از دست دادن درجه آزادی میشود. از طرف دیگر، رویکرد اثرات ثابت یک ویژگی در خور توجه دارد: این رویکرد، وقتی اثرات فردی با متغیرهای توضیحی همبستگی نداشته باشد، توجیه کمتری ندارد. بنابراین، مدل اثرات تصادفی مواجه با یک ناسازگاری است که ناشی از همبستگی بین متغیرهای توضیحی موجود در معادله و اثرات تصادفی است.
آزمون تصریح هاسمن (۱۹۷۸)، برای آزمون مستقل بودن اثرات تصادفی از متغییرهای توضیحی به کار می‌رود. این ازمون براساس این ایده است که تحت فرضیه عدم همبستگی، هم روش OLS در مدل LSDV و هم GLS سازگارند، اما OLS ناکارا است. در حالی که تحت فرضیه رقیب، OLS سازگار است اما GLS سازگار نیست. همان طور که دیدیم، روش GLS‌ از وزن های کارای Ө استفاده می کند، در حالی که روش OLS از ۱=Ө استفاده می کند. بنابراین، تحت فرضیه H0 (عدم همبستگی) این دو تخمین نباید تفاوت نظام‌مندی داشته باشند و لذا می توان در خصوص تفاوت آنها یک آزمون را ارائه نمود. یک راه برای انجام این آزمون، استفاده از ماتریس کوواریانس بردار تفاضل است. مربوط به روش GLS (که از مدل اثرات تصادفی به دست می آید) و مربوط به مدل اثرات ثابت است. واریانس تفاضل عبارت است از:

نتیجه اساسی آزمون هاسمن آن است که کوواریانس تخمین زننده کارا با تفاضل آن از تخمین زننده ناکارا صفر است، یعنی:
و
(۱)
و لذا خواهیم داشت:
(۲)
آزمون کای دو بر اساس معیار والد عبارت است از:
(۳)
برای محاسبه از ماتریس کوواریانس تخمین زنندههای شیب (ضرایب Xها) در مدل LSDV و ماتریس کوواریانس در مدل اثرات تصادفی (به استثنای عرض از مبدأ) استفاده میکنیم. تحت فرضیه صفر، W توزیع کای دو با درجه آزادی ۱-K خواهد داشت (۱-K برابر با ضرایب Xها است).
اگر مقدار W بزرگ باشد ( ) در این صورت فرضیه H0 رد میشود. یعنی این فرضیه که اثرات فردی با سایر متغیرهای توضیحی همبستگی ندارد، رد نمیشود. لذا نتیجه میگیریم که اثرات فردی را بایستی به صورت اثرات تصادفی در نظر بگیریم و نه به صورت اثرات ثابت.
به عبارت دیگر برای آنکه بتوانیم بین مدلهای اثرات ثابت و اثرات تصادفی از نظر قدرت توضیح دهندگی متغیر وابسته مقایسهای انجام دهیم از آزمون هاسمن استفاده میکنیم. اگر سطح معناداری آزمون هاسمن کمتر از ۵ درصد باشد از روش اثرات ثابت و اگر بیشتر از ۵ درصد باشد از روش اثرات تصادفی استفاده میکنیم.
۳-۸-۲-۴ آزمون فیشر
برای بررسی معنا‌دار بودن مدل رگرسیون از آماره F استفاده شده است. فرضیه صفر در آزمون F به صورت زیر خواهد بود:

که به‌وسیله آماره زیر صحت آن مورد بررسی قرار گرفته است:

برای تصمیم‌گیری در مورد معنا‌دار بودن مدل‌های پژوهش، خروجی‌های آماری آماره F به دست آمده، با F جدول که با درجات آزادی K-1 و N-K در سطح خطای ( ) ۵% محاسبه شده، مقایسه شده است. اگر F محاسبه شده بیشتر از F جدول باشد ( ) مقدار عددی تابع آزمون در ناحیه بحرانی قرار گرفته و فرض صفر ( ) رد می شود، در این حالت با ضریب اطمینان ۹۵% کل مدل معنا‌دار خواهد بود. در صورتیکه مقدار F محاسبه شده کمتر از F جدول باشد فرض پذیرفته شده و معنا‌داری مدل در سطح اطمینان ۹۵% مورد تأیید قرار نمی‌گیرد.
۳-۸-۲-۵ آزمون t
برای تعیین تأثیرگذاری متغیر مستقل بر روی متغیر وابسته از این آزمون استفاده میکنیم. اگر سطح معناداری این آزمون کمتر از ۵ درصد باشد متغیر مستقل توانایی تأثیرگذاری بر روی متغیر وابسته را دارد، در نتیجه فرضیه تأیید میشود و معادله تشکیل میگردد.
۳-۸-۲-۶ پییش فرض تبیین مدل
در این پیش فرض باید مشخص شود که آیا متغیرهای مستقل توانایی تبیین (متوسط اثر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته) متغیر وابسته را دارند، که این مقدار بوسیله R2 (ضریب تعیین) سنجیده میشود و این مقدار نباید در حد صفر باشد.
۳-۸-۲-۷ پیش فرض استقلال خطاها از یکدیگر (عدم خودهمبستگی)
در تحلیل رگرسیون بایستی خطاها (تفاوت بین مشاهده شده و پیشگویی) مستقل از هم باشند، که در این زمینه از آزمون دوربین واتسون کمک گرفته میشود. بایستی مقدار به دست آمده این آزمون بین ۱.۵ تا ۲.۵ قرار گیرد تا استقلال خطا پذیرفته شود.
سادهترین روش تشخیص خودهمبستگی، آزمون دوربین واتسون است. این آزمون برای بررسی و تشخیص همبستگی سریالی بین باقیماندههای مدل استفاده میشود.
آزمون دوربین واتسون بصورت زیر تعریف میشود :

صورت کسر، مجموع مجذور تفاضل پسماندههای پیاپی (اخلال) و مخرج کسر مجموع مجذورات مقادیر پسماند است. همچنین تعداد مجذورات صورت برابر n-1 است، زیراکه با انجام تفاضلهای پیاپی، مجموعاً n-1 جمله بوجود میآید. همبستگی سریالی بین باقیماندهها به معنای اثرگذاری مشاهدات بر روی هم است. برای قضاوت در مورد وجود یا عدم وجود همبستگی سریالی مقدار آماره دوربین واتسون را با مقایسه جدول مربوط به آن می توان به کار برد. یعنی هنگامی که الگو اصلی را تخمین میزنیم، آماره دوربین واتسون (DW) بدست آمده را با توجه به تعداد مشاهدات (n) و تعداد متغیرهای مستقل (K) و مطابقت با جدول مربوطه محاسبه کرده و با (DW) مقایسه مینماییم و حالتهای زیر را بررسی میکنیم:
جدول (۳-۲) آماره دوربین- واتسون

اگر:
تصمیمگیری

شواهدی دال بر خود همبستگی مثبت

ناحیه نبود تصمیمگیری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 03:21:00 ق.ظ ]




– هزینه بالاتر

هنگامی که حق تقدم خرید سهام توانایی تأمینمالی شرکت را شدیدا محدود میکند. به این علت که سهامداران فعلی ممکن است منابع یا تمایل کمی درمقابل افزایش سرمایه داشته باشند. بنابراین شرکت ممکن است توجه جدی به تأمینمالی ازطریق بدهی و انتشار سهام برای عموم داشته باشد. در ارزیابی این راه ها درمقایسه با یکدیگر، پیآمد کنترل مهم است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بطورکلی پیآمد کنترل در چهار مورد بحرانی و مهم است: هنگامی که ‹‹صاحبان سهام اولیه[۲۸]›› شرکت میزان مالکیت آنها به زیر۱۰۰ درصد، زیر۵۰درصد، زیر۴۰ درصد و زیر ۲۶ درصد کاهش یابد. معرفی مالکان خارجی برای اولین بار در شرکت، بیشتر یک مشکل روانی را اشاعه خواهد کرد و کمتر مشکل مدیریتی درپی خواهد داشت. چرا که سهامداران اولیه شرکت قادر هستند بیشتر از۵۰ درصد سهام شرکت را دردست گیرند. کنترل آنها بر روی مدیریت شرکت بحث و رقابتی را نخواهد داشت. یعنی باتوجه به اینکه آنها بیشتر از ۵۰ درصد سهام شرکت را دردست دارند، لذا هیچگونه مشکلی از لحاظ ازدست دادن کنترل و مدیریت شرکت برای آنها پیش نخواهد آمد. هنگامی که سهام جدید به افراد جدید (خارج ازشرکت) عرضه گردد، این امر ممکن است از نظر روانی برای سهامداران اولیه شرکت خوش آیند نباشد. اما درصورتی که شرکت بخواهد سرمایه دایمی خود را از طریق بازارسرمایه افزایش دهد، امری اجتناب ناپذیرخواهد بود.
هنگامی که افراد جدید درحقوق صاحبان سهام شرکت شریک میشوند، سهامداران اولیه شرکت ممکن است با حالتی مواجه شوند که میزان سهم (مشارکت) آنها درحقوق صاحبان سهام به کمتراز۵۰ درصد تنزیل یابد. برای بسیاری ازمالکان ممکن است مشکل باشد که از این مانع عبور نمایند. به عنوان مثال در کشور هند، بورس اوراق بهادار شرایط و احتیاجات برای افزایش سرمایه (فروش سهام) را فهرست مینماید. بنابراین شرکتی که فهرست مذکور را بررسی نماید، میبیند که بایست بطور معمول حداقل ۶۰% حقوق صاحبان سهام را به عموم مردم عرضه نماید.
سهامداران اولیه ضرورتاً باید خود را با کاهش مالکیت درحقوق صاحبان سهام شرکت به میزان ۴۰% تطبیق دهند. همچنین ممکن است کم کردن حقوق صاحبان سهام مورد نیاز باشد، برای تضمین اینکه شرکت منابع مورد نیاز برای تقویت رشد خود را تأمینمالی نماید. آخرین مانع اصلی در کشور هند به نظر میرسد کاهش سهم و میزان مشارکت سهامداران اولیه به ۲۶ % کل حقوق صاحبان سهام باشد. این مشکل بیشتر از این قانون ناشی میشود که برای تصویب یک راه حل یا طرح خاصی (درمجموع عمومی سهامداران) ۷۵% آراء مورد نیاز است. لذا این بدان معنی است که حفظ ۲۶% ازحقوق صاحبان سهام درشرکت برای بازداشتن هرگونه طرح یا راه حل خاصی کافی است. البته درعمل کنترل مؤثر میتواند از طریق داشتن سهم کوچکتری نیز اعمال گردد. به همین دلیل است که در بسیاری مؤسسات تجاری صاحبان سهام شرکت کم کردن میزان مالکیت شان را تحمل مینمایند. با این حال باداشتن میزان مالکیت کمتر، شرکت توسط آنها کنترل میگردد. اینطور بهنظر میآید که آنها خود را با کم کردن میزان مالکیت تطبیق میدهند. چرا که تنها راه فراهم نمودن و تسهیل توسعه و رشد شرکت پذیرفتن این امر است. (چاندر، ۱۹۹۰)
۲-۲-۲-۱-۹) قابلیت انعطاف:
یک شرکت انتظار دارد که ترکیب متعادل بدهی وحقوق صاحبان سهام خود را حفظ نماید افزایش مفرط میزان بدهی، توانایی شرکت برای اخذ وام را کاهش میدهد و به تبع آن قابلیت انعطاف شرکت را نیز میکاهد. نیاز به حفظ تعادل برای تضمین کردن قابلیت انعطاف در تأمین مالی، ساختارمالی را تحت تأثیرخود قرار میدهد. (هامپتون، ۱۹۹۱)
انعطاف پذیری اشاره به توانایی یک شرکت برای افزایش سرمایه خود از هر منبعی که بخواهد را دارد. این امر قابلیت مانور را برای مدیریت مالی شرکت فراهم مینماید. بطور کلی اگر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام رضایت بخش باشد، شرکت میتواند سرمایه تأمین شده ازحقوق صاحبان سهام خود را افزایش بیشتری بدهد. زیرا نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام میتواند به صفرهم کاهش یابد. اما باید توجه داشت که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام به طور معمول اجازه داده نمیشود که ازحد معینی تجاوز نماید. چرا که ممکن است میزان آن توسط کنترل کنندگان سرمایه شرکت مشخص شده باشد، یا توسط مؤسسات مالی ویا بازارسرمایه تعیین گردد. شرکت نمی تواند فرض نماید که بطور معمول سرمایه خود را ازطریق انتشار انواع اوراق بهادار میتواند افزایش دهد. چرا که انعطاف پذیری برای عملی نمودن اهداف ممکن است این مفهوم را تداعی نماید که شرکت نمیتواند بطور کامل ظرفیت بدهی خود را تمام نماید. این امر دلالت براین مفهوم دارد که شرکت قدرت وام گیری خود را حفظ نماید، تا اینکه آن را برای افزایش سرمایه از طریق بدهی برای احتیاجات پیشبینی نشده سرمایه که ممکن است به دلایل مختلف از قبیل: تغییرات درخطمشیهای دولت، شرایط رکودی در بازار، کاهش عرضه وجوه در بازار، کاهش تولید به دلیل کمبود انرژی یا اعتصابات وآشوبهای کارگری، تشدید رقابت، میبایست یک ظرفیت بدهی استفاده نشده معین را حفظ نماید تا اینکه پیشرفتهای آینده شرکت را از این طریق تضمین نماید. اما قابلیت انعطاف اشکالاتی را نیز بخصوص برای یک شرکت درحال رشد به دنبال خواهد داشت. اگر این قبیل شرکتها به منظورحفظ ظرفیت وام گیری، اقدام به افزایش سرمایه از طریق انتشار سهام نمایند. زمانی که بازار کاملا جنبه های رشد و توسعه شرکت را احساس نمیکند، قیمتی که سهام منتشره میتواند به فرش برسد، ممکن است بسیار کمتر از ارزش ذاتی سهام شرکت براساس چشمانداز وجنبههای رشد شرکت باشد. (چاندر، ۱۹۹۰)
۲-۲-۲-۱-۱۰) زمان بندی:
فرض کنید شرکتی تعیین کرده است که میبایست بدهی وحقوق صاحبان سهام را به نسبت مساوی در ساختار مالیاش داشته باشد. آیا این بدان معنی است که هرگاه شرکت بخواهد سرمایه خود را افزایش دهد، باید بدهی وحقوق صاحبان سهام به نسبت مساوی افزایش یابند؟ این امربه دو دلیل رخ نخواهد داد:
۱- غالباً تأمینمالی یک فرایند موج دارو متلاطم است، بطوری که برای یک شرکت مشکل است که نسبتهای معینی را در هر زمانی که افزایش سرمایه میدهد حفظ نماید.
۲- شرایطی که در بازار سرمایه وجود دارد معمولا ممکن است آن طور مناسب ومطلوب نباشدکه شرکت از هردو منبع تأمینمالی برای افزایش سرمایه خود استفاده نماید. ازاین رو زمانبندی یکی ازجنبههای مهم تأمینمالی محسوب میشود. غالباً شرکت باید تصمیم بگیرد که درحال حاضرسهام منتشر نماید و بعد از آن ازطریق بدهی تأمینمالی نماید، یا اینکه برعکس. اگرآینده بطور مطمئن شناخته شده باشد، دراین صورت تعیین و ترکیب و ترتیب بهینه تأمینمالی براساس تغییرات پیشبینی شده در بازار سرمایه آسان خواهد بود.
متأسفانه باتوجه به عدم اطمینان نسبت به بازارسرمایه، تغییرات آینده نمیتواند به طور دقیق پیشبینی شود. لذا تصمیمهای زمان بندی ضرورتاً باید برمبنای پیشرفتهای مورد انتظار در یک بازاری که به سختی قابل پیشبینی است صورت گیرد. اگر قیمت سهام شرکت فعلاً کاهش یافته اما انتظارمیرود که به دنبال عملکرد بهتر و یا پیشرفتهای سریعتر در بازار بعدا افزایش یابد، این امرممکن است مزیتی باشد برای ترتیب و تنظیم مجدد تأمینمالی که اکنون ازطریق بدهی تأمینمالی گردد وبعد ازآن از طریق انتشارسهام تأمینمالی صورت گیرد. و برعکس اگر قیمت سهام شرکت شناور است ، ممکن است اینطور مناسب باشد که درحال حاضر ازطریق انتشار سهام و بعد از آن ازطریق بدهی تأمینمالی صورت گیرد.
درحالی که زمان بندی بسیارمشکل (تقریباً غیرممکن) است، برای دستیابی به یک زمان بندی درست با درنظرگرفتن عدم اطمینان بازار، راهنماییهای زیرممکن است درجهت بهبود عملکرد یک شرکت درارتباط با مسأله زمانبندی درتأمینمالی مفید باشند:
هرگزحریص نباشید. اگر شرایط فعلی برای یک نوع معین تأمینمالی مناسب است از آن مزیت استفاده نمائید. منتظر این نباشید که ممکن است فردا بهتر باشد.
ازاینکه شیوه و تفکر دیگران بخواهد برشما مسلط گردد پرهیز نمائید. درحالی که مشورت با دیگران میتواند مفید باشد، اما اینکه ازاین طریق تفکر و عقاید دیگران بخواهد برشما چیره شود کاملاً پرهیزنمائید.
به ارتباطات بلندمدت بازار توجه کنید. به نظرمیآید که بازارهای مالی الگوهای رفتاری معینی را دنبال مینمایند که تمایل دارند آن را تکرار نمایند. اگرچه این الگوهای رفتاری نیز ممکن است کاملا عادی نباشند، اما آنها اصرار کافی روی آنان دارند. لذا این الگوهای رفتاری میتوانند به نحو مفید و سودآوری به عنوان نشانه های عمومی مورد استفاده قرار گیرند. (چاندر[۲۹]، ۱۹۹۰)
البته باید یادآور شد که عوامل داخلی یا درونی مؤثر بر ساختار مالی (اهرم مالی) محدود به عوامل مذکور نیستند. عوامل دیگری نیزمی تواند وجود داشته باشند که به نوعی ساختار مالی را به عنوان عوامل درونی تحت تأثیرخود قرار دهند. دراینجا به عمدهترین و شایعترین این عوامل اشاره گردید.
۲-۲-۲-۲) عوامل خارجی مؤثر بر ساختارمالی:
عوامل خارجی یا برونی عبارتند از: ملاحظات خارج از شرکت که ترکیب بدهی وحقوق صاحبان سهام را تحت تأثیر قرار میدهند. ازقبیل موارد زیر:
۲-۲-۲-۲-۱) سطح عمومی فعالیتهای تجاری (شاخص صنعت)
سطح عمومی فعالیتهای تجاری یکی ازعوامل تعیین کننده ساختارمالی شرکتها است. اگرسطح عمومی فعالیتهای تجاری رونق یابد، اکثرشرکتها برای بسط وگسترش عملیات خود نیاز به پول دارند. لذا نیاز به منابع بلندمدت اضافی موجب میگردد که شرکتها به بازارهای پولی و مالی برای بدهی یا سهام روی آورند. اما کاهش و رکود در فعالیتهای تجاری موجب میگردد که شرکتها عملیات خود را محدود نمایند و نقدینگی خود را صرف بازپرداخت و بازخرید بدهی و سهام نمایند. (هامپتون[۳۰]، ۱۹۹۱)
۲-۲-۲-۲-۲) سطح نرخ بهره
نرخ بهره اوراق قرضه یا بدهیها در بازار در پاسخ به عوامل عرضه و تقاضا نوسان مینماید. اگر نرخ بهره افزایش یابد، شرکتهایی که به تأمین مالی ازطریق بدهی متکی هستند، به تأمین مالی کوتاه مدت روی میآورند. تا وقتی که بدهی بلندمدت بتواند در نرخهای پائینتر عرضه شود یا اینکه به سهام روی میآورند. (هامپتون، ۱۹۹۱)
۲-۲-۲-۲-۳) سطح قیمت سهام
هنگامی که شرکتها سهام عادی جدید منتشر میکنند،‌ آنها سعی دارند تا آنجایی که ممکن است پول زیادتری از هرسهم دریافت نمایند. هنگامی که قیمت سهام کاهش یافته است شرکت سهام عادی عرضه نمیکند. اگر قیمت سهام بالا باشد، شرکت میتواند مقدار نسبتاً بیشتری پول ازطریق انتشارسهام نسبتاً کمتری ایجاد نماید.
۲-۲-۲-۲-۴) قابلیت دسترسی به وجوه در بازارها
بازارهای پول و سرمایه دائماً درحال تغییر و تحول هستند، رفتار آنها پدیده پیچیدهای است. در زمانی که پول فراوان است، شرکت میتواند راحتتر اقدام به انتشار اوراق قرضه یا سهام نماید که به فروش خواهد رفت. اما زمانی که پول کمیاب است انتشار و فروش اوراق قرضه و سهام با شکست مواجه میشود. لذا قابلیت دسترسی به وجوه، توانایی شرکت را برای انتشار و فروش اوراق قرضه، سهام و سایر اوراق بهادار تحت تأثیر قرار میدهد. (هامپتون، ۱۹۹۱)
۲-۲-۲-۲-۵) خط مشیهای مالیاتی برروی بهره و سود سهام
باتوجه به اینکه هزینه بهره به عنوان هزینه قابل قبول مالیاتی است، لذا شرکت قبل از آنکه مالیات را پرداخت نماید، ابتدا هزینه بهره را پرداخت نماید ، بدین جهت هزینه بهره برای شرکت صرفه جوییهای مالیاتی را دربر دارد. اما پرداخت سود سهام چه سهام عادی وچه سهام ممتاز بعداز پرداخت مالیات شرکت صورت میگیرد. بنابراین از نقطهنظر هزینه سرمایه، تأمینمالی ازطریق بدهی ارزانتر از تأمینمالی ازطریق سهام است. بدین لحاظ این امر موجب گشته است که درسالهای اخیرحجم انتشار سهام (تأمینمالی ازطریق سهام) در مقایسه با بدهی تاحد زیادی کاهش یابد. (هامپتون، ۱۹۹۱)
۲-۲-۲-۲-۶) دیدگاه و نظر وام دهندگان
مادامی که قابلیت دسترسی به وام واعتبار به تمایل وام دهندگان بستگی دارد. بنابراین دیدگاه و نظر آنها یکی از ملاحظات مهم در تصمیمات ساختارمالی است. میزان تمایل وام دهندگان دراعطای وام به شرکت، چه مؤسسات وام دهنده دولتی وچه خصوصی ضروری ومهم است. هنگامی که ما تأمین مالی ازطریق بدهی را جستجو میکنیم، نظر و موافقت سرمایه گذاران دولتی باید حاصل گردد. خصوصا هنگامی که جایگزینی مؤسسات خصوصی را به جای مؤسسات دولتی جستجو مینمائیم، این امر بسیار مهمتر و حساستر خواهدبود. (چاندر، ۱۹۹۰ )
۲-۲-۲-۲-۷) الگوهای رایج
ساختارمالی تحت تأثیر قوانینی است که بدین منظور مقرر گردیده است. که براساس آن یک شرکت در افزایش سرمایه خود میبایست نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام را رعایت نماید. حد تعیین شده به عنوان الگو یا هنجار تلقی شده که شرکتها برای حفظ اعتبارخود سعی مینمایند آن را رعایت نمایند. مثلاً رعایت نسبت بدهی متوسط صنعت به عنوان یک الگوتلقی شده که شرکتها برای حفظ اعتبار خود سعی مینمایند درحد متوسط صنعت از بدهی در ساختارمالی خود استفاده نمایند. بنابراین الگوهای هر کشوری به عنوان یکی از عوامل برونی مؤثر برساختارمالی شرکتها تلقی میشود. (چاندر، ۱۹۹۰)
بعداز بررسی عمدهترین عوامل درونی و برونی مؤثر بر ساختارمالی، لازم است مروری کوتاه بر تاریخچه بورس در جهان وهمین در ایران داشته باشیم. تا اینکه شناختی نیز از بورس اوراق بهادار تهران وفعالیت های آن بوجود آید.
۲-۲-۳ بخش سوم: عوامل مؤثر براهرم مالی شرکتها
از بین عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر ساختار مالی (اهرم مالی) شرکتها در این پژوهش از ۸ عامل متغیر داراییهای وثیقهای شرکت، سودآوری شرکت، نرخ موثر مالیات شرکت، سپر مالیاتی غیربدهی شرکت، اندازه شرکت، نرخ رشد شرکت، تعداد شرکتهای تابعه و شاخص صنعت استفاده شده است، که به شرح زیر مورد بررسی و مطالعه قرار میگیرد:
۲-۲-۳-۱) داراییهای وثیقه:
یکی دیگر از عوامل تعیین کننده ساختار مالی شرکت ساختار دارایی میباشد. شرکتهایی که داراییهای آنها وثیقه مناسبی برای وام هستند، از بدهی و وام بیشتری استفاده میکنند. از طرف دیگر از دیدگاه وام دهندگان نیز شرکتهایی که قسمت اعظم داراییهای آنها دارایی مشهود و قابل وثیقه باشد، برخی ریسکها را که وام دهندگان با آنها روبروست را کاهش میدهد. به دلیل اینکه ارزیابی ارزش داراییهای مشهود برای وام دهندگان نسبت به ارزیابی داراییهای غیر مشهود آسانتر است و ثانیاً شرکتهایی که قسمت اعظم داراییهایشان دارایی مشهود است مشکلتر میتوانند سرمایه گذاریها را به سمت سرمایه گذاریهای ریسکی انتقال دهند. بنابراین هرچه در ساختار داراییهای مشهود که قابل وثیقه گذاشتن باشد، بیشتر باشد، تمایل وام دهندگان به دادن وام بیشتر است. این نتیجه گیری براساس تئوری تضاد منافع بین وام دهندگان و سهامداران مطرح شده است. این تئوری بیان میکند که تضاد منافع بین وام دهندگان و سهامداران، تشویقها و انگیزههایی برای سهامداران ایجاد میکند که به طور ریسکیتری سرمایه گذاری کند و وام دهندگان جهت مصون کردن خود از این ریسکها به داراییهای مشهود که به عنوان وثیقه جهت اعطای اعتبار به شرکت، نیاز بیشتری دارند.(ساکسانگ ۲۰۰۴)
بنابراین میتوان گفت که هر چه داراییهای شرکت که قابل وثیقه شدن است بیشتر باشد شرکت قادر به تحصیل وام و اعتبار بیشتری خواهد بود. لازم به یادآوری است که داراییهایی مانند داراییهای نامشهود، مخارج انتقالی به دوره های آتی و سایر داراییها معمولاً قابل وثیقه شدن نیستند.
جهت ارزیابی داراییهای مشهود قابل وثیقه از نسبت داراییهای ثابت به کل داراییها استفاده میشود. در زمان ورشکستگی داراییهای غیر قابل مشاهده زودتر از داراییهای قابل مشاهده از بین میروند، بنابراین بنگاههایی که داراییهای قابل مشاهده بیشتری دارند امکان استفاده از وام بیشتری را نیز دارند.
۲-۲-۳-۲) سودآوری:
بر مبنای تئوری که در سال ۱۹۸۴ توسط مایرز و ماجلوف بیان شد شرکت ها در انتخاب تصمیمات تأمین مالی یک سلسله مراتبی را رعایت میکنند. به این ترتیب که شرکتها وجوه داخلی را به وجوه خارجی ترجیح میدهند و در ابتداء از محل سود انباشته، سپس از محل بدهی و درنهایت از طریق انتشار سهام و یا اوراق بهادار دو منظوره (مثل اوراق قرضه قابل تبدیل) جهت تأمین مالی طرحهای سرمایه گذاری اقدام مینمایند. این رفتار ممکن است به دلیل هزینه های انتشار اوراق بهادار جدید، هزینه معاملات و یا نتیجه اطلاعات نامتقارن و چندگانه باشد. بنابراین براساس نظریه فوق هرچه سودآوری بیشتر باشد شرکتها قادر به انباشتن سود بیشتر خواهند بود و درنتیجه برای سرمایه گذاریهای جدید خود از محل سود انباشته اقدام خواهد نمود. لذا ارتباط منفی بین سودآوری و اهرم مالی وجود دارد.
با این وجود در خصوص نحوه تأثیر سودآوری بر روی اهرم مالی تضادهایی وجود دارد. بطوری که برخلاف نظریه مایرز و برالی در سال ۱۹۸۶ جنسون یک رابطه مثبتی را بین اهرم و سودآوری به شرط وجود بازار مؤثر بر شرکت بیان میکند و درصورتیکه بازار غیرمؤثر باشد یک رابطه منفی بین سودآوری و اهرم را بیان میکند (جنسون ۱۹۸۶) و راژان وزینگالس در سال ۱۹۸۸ نیز این رابطه را تأیید کردهاند.
معیارهایی که جهت اندازه گیری سودآوری شرکتها به کار میرود عبارتند از:
نسبت سود قبل از بهره و مالیات به کل داراییها
نسبت سود قبل از بهره و مالیات به کل فروش
و در این پژوهش از نسبت سود قبل از بهره و مالیات به کل داراییها استفاده کردهایم
۲-۲-۳-۳) نرخ موثر مالیات:
از آنجایی که برخی فعالیتها مانند کشاورزی و دامپروری و… معاف از مالیات میباشند و برخی شرکتها به دلایلی خاص از معافیتهای مالیاتی خاصی برخوردار میباشند لذا مقدار مالیات آنها نسبت به کل سود آنها از نرخ مالیاتی مصوب متفاوت خواهدبود.
۲-۲-۳-۴) سپر مالیاتی غیربدهی:
منظور از سپر مالیاتی هزینههایی است که باعث خروج پول و ثروت از شرکت نمیگردد و یا به بیان دیگر هزینه های غیر نقدی هستند و سپرمالیاتی غیربدهی منظور هزینه استهلاک است که در شرایط تورمی نیز به دلیل تجدید ارزیابی بیشتر خواهد شد و افزایش هزینه استهلاک باعث کاهش مالیات خواهدشد.
۲-۲-۳-۵) اندازه شرکت:
منظور از اندازه شرکت عبارت است از حجم فروش، حجم داراییها، حجم سرمایه و میزان فعالیت یک شرکت. بنابراین نکته مهم در سنجش اندازه شرکت این است که چه عاملی به عنوان ملاک و معیار، مورد استفاده قرار گیرد، تا از آن طریق به شکل صحیح و دقیق شرکتها را از نظر اندازه وحجم از یکدیگر تفکیک نمایند. لذا مساله مهم در اندازه شرکت، مقیاس و ملاک سنجش اندازه شرکتها می باشد. معیارهای متفاوت، ولی مرتبط با یکدیگر، برای اندازه گیری حجم و گسترش فعالیت شرکتها مورد استفاده قرار گرفته است.
۲-۲-۳-۶) نرخ رشد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:20:00 ق.ظ ]




با این حال نگرش مردم به ویژه افراد مذهبی نسبت به تلویزیون به شدت متفاوت است و طیفی از پذیرش بی‌قید و شرط تا طرد کامل را دربر می‌گیرد.
امروزه یکی از مهم‌ترین انتقادهایی که افراد مذهبی نسبت به تلویزیون دارند، این است که تلویزیون جای مذهب را در جامعه اشغال کرده است و آن چه از آن با عنوان ” مذهب تلویزیون” یاد می‌شود در جامعه رواج پیدا کرده است. به عبارت دیگر امروزه تلویزیون در شکل‌دهی به نظام ارزشی و تبیین بنیان‌های فرهنگی اثر بسیاری دارد در حالی که در جوامع سنتی این وظیفه به عهده موسسه‌های مذهبی بوده است. (رضایی بایندر،۱۳۹۰: ۵۷۳)
بسیاری از رهبران مذهبی بر این باورند که رشد فزاینده فن‌آوری، مذهب را دست‌کم با سه تهدید عمده روبه‌رو کرده است . اول این که سبب شده تا بخش عمده‌ای از انگیزه‌ها، علایق، خواسته‌ها، رضا‌مندی‌ها و انرژی انسان‌ها صرف کارهایی شود که زاییده فرهنگ و تکنولوژی است در حالی که چنین مقوله‌هایی موضوع اصلی مذهب است و رهبران دینی با بهره‌گیری از این مقولات، اهداف خویش را تحقق ‌می‌بخشند. افراد مذهبی هم‌چنین از آن ترس دارند که رسانه‌های گروهی ارزش‌ها و نگرش‌های مذهبی سنتی را تضعیف کنند. دوم این که فن‌آوری، زبان مذهبی را به سود خود ضبط، و نمادها، تصویرها و آیین‌های جدیدی را خلق کرده است. (رضایی بایندر،۱۳۹۰: ۵۷۳) تلویزیون قدرت اسطوره‌ها را در دست می‌گیرد، اسطوره‌های که یکی از کارکردهای مهم آن‌ها، تعیین وضعیت و تعریف جهان و مکانی است که در آن قرار داریم . به عبارت دقیق‌تر، اسطوره‌ها نوعی جهان‌بینی برای انسان‌ها فراهم می‌آورند و از راه انتقال باورها، آداب و رسوم،و الگو‌پردازی هویت فرهنگی افراد را شکل می‌دهند. (Goethals,1993,p.25)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تهدید سوم به شکل‌گیری نوع ویژه‌ای از موضوع‌ها و مقوله‌های مذهبی مربوط می‌شود که هیچ ارتباطی با مذاهب رسمی و سازمان‌یافته ندارند.ظهور برخی فرقه‌های موهوم، باورهای خرافه با ظاهری مذهبی و…. نمونه‌ای از چنین مقوله‌هایی هستند که در فرهنگ تکنولوژیک جهان معاصر ظاهر شده و در بسیاری از مواقع افراد بسیاری را به خود جلب کرده‌اند. در ارتباط با همین موضوع است که نیومن (۱۹۹۹) در کتاب “مذهب در برابر تلویزیون” بیان می‌کند که یکی از جنبه‌های مذهبی که تلویزیون نمی‌تواند آن را بازنمایی کند ارزش‌های قدسی مذاهب است، ولی خطر ویژه‌ای که در این جا وجود دارد، این است که تلویزیون با فراهم آوردن جنبه‌های کاملا جدیدی از ادراک، امکان آشکار ساختن جنبه‌هایی از مذاهب را که تا کنون مکتوم و مخفی بوده مهیا می‌سازد و به عاملی برای تقدس‌زدایی از مذاهب بدل ‌می‌شود. (Newman,1999)
بسیاری از صاحب نظران متقدم در بررسی رابطه تلویزیون و مذهب به جنبه‌های متعارض این دو تاکید کرده‌اند. مالکوم ماگریج (۱۹۷۷) بر این باور است که تلویزیون ماهیتا نمی‌تواند رسانه‌ای صادق تلقی شود، چرا که فانتزی است و خلق تصویرها و باورهایی که حقیقت ندارند، جزو جدایی ناپذیر ماهیت تلویزیون است.بنابراین نمی‌توان در هر حال به آن اعتماد کرد . تلویزیون پیش از هر چیز به ساختارهای اجتماعی و اقتصادی وابسته است، در حالی که مذهب و ایمان مذهبی فراتر از ساختارهای اجتماعی است و ماهیتی ماورایی دارد. چنین برداشتی بر مفهومی از ایمان استوار است که مذهب را فرازمانی و فرامکانی قلمداد می‌کند تا خلوص و یکپارچگی آن همواره حفظ شود . این در حالی است که تلویزیون و هر آن چه از آن به نمایش در می‌آید، به شدت وابسته به زمان و مکان است.
پیتر هورسفیلد (۱۹۸۴) نیز معتقد است که تلویزیون با برجسته سازی برخی از موضوعات و مسائل مذهبی در سطح جامعه بر ادراک و برداشت مراکز مذهبی مثل کلیسا تأثیر می‌گذارد.
و از طرف دیگر لید اسکافیلد کلارک بیان می‌کند : که تلویزیون دینی، معنا و مضمون فرهنگی خود را از جایگاه دین در حوزه غیرمذهبی رسانه‌ها اخذ می‌کند و بنابراین، گسترش وسوسه انگیز نقش این پدیده، خود را هم در دین زدایی آشکار ساخته و هم در تحولات به وقوع پیوسته در زمینه پخش برنامه‌های تلویزیونی.
نویسنده مقاله «تلویزیون ابزار مصرف» نیز با بهره گرفتن از جمله ژان بودریار در باب تلویزیون که می‌گوید: «تلویزیون تو را نگاه می‌کند نه تو تلویزیون را»، به مقوله مصرف دین در تلویزیون دینی پرداخته و معتقد است: بین دین پروری و دین داری تفاوت است. آن گاه که تلویزیون به طور مستقیم به ارائه برنامه مذهبی می‌پردازد در حقیقت، به صورت یکسان به انسان‌ها نگریسته و برای همگان نسخه عمومی مصرفی یکسانی ارائه کرده است، در حالی که ارائه برنامه‌های غیرمستقیم فرصت و مجال تأمّل و بازسازی را به مخاطب می‌دهد و این موجب دین‌داری می‌شود. وی معتقد است: باید از مصرفی کردن دین اجتناب کرد.
«بن هوگز» در سال ۲۰۰۷ تاثیر رسانه‌ها بر عقاید دینی را در چند مقوله بیان می‌کند و می‌نویسد:
مذهب در رسانه از دو راه عمل می‌کند یا به طرف جنون و یا به سمت استهزاءحرکت می‌کند. اغلب مردم در مورد مذهب تقریباً همیشه دیدگاهی روشن دارند، یا دوستدار آن و یا از آن بی‌زارند. بسیارى از مردم را می‌شناسیم که از مذهب گریزانند اما خودشان نمی‌دانند چرا؟ آن‌ها چیزى درباره خلقت جهان نمی‌دانند، کارکردهاى مثبت مذهب را منکر می‌شوند، از ارسال وحی و کتاب مقدس چیزى نمی‌دانند و براى آن‌ها اعتقاد به مذهب چیز پست و بی‌ارزشی است. در ایالت متحده، فیلم‌هایی که مذهب را به چالش می‌کشند، فروش خوبی دارند. انعکاس افراد مذهبی در تلویزیون یک زندگی دور از جمعیت است که به امور خیرخواهانه و دستگیرى از فقرا با ابتکاراتی مثل آشپزخانه‌هاى تهیه غذا می‌پردازند. این برنامه‌ها غالباً توهین‌آمیز و اسباب خنده و تفریح مردم است. (بن هوگز،۲۰۰۷)
ویژگی‌های مادی تلویزیون و ساختار کاملا ابزاری آن، از این رسانه در ظاهر، وسیله‌ای ساخته که گویی به هیچ عنوان نمی‌توان از آن برای انتقال مفاهیم دینی و وقدس سود برد. تقلیل گرا بودن، کوچک نمودن مفاهیم مقدس، عدم پیوستار و رمزآلود بودن آن، تخریب نمودن جهان سمبلویک، و غیره همه و همه از چالش‌های این ابزار مادی در جهت انتقال مفاهیم دینی محسوب می‌شود.(بن هوگز،۲۰۰۷)
با وجود این دیدگاه‌های انتقادی، برخی دیگر از صاحب‌نظران، نگاه خوش‌بینانه‌تری نسبت به رابطه مذهب و تلویزیون دارند. برای نمونه برخی رهبران کلیسای کاتولیک از جمله پاپ ژان پل دوم مفهومی به نام «کلیسای الکترونیک» را وارد ادبیات پژوهشی این حوزه کرده‌اند . پاپ ژان پل دوم بر این باور است که تلاش و مبارزه برای استفاده بهینه و مطلوب از رسانه‌ها باید یکی از اهداف کلیسا باشد : «ما درجهانی زندگی می‌کنیم که در آن، رسانه‌های گروهی هر روز اهمیت بیشتری می‌یابند و به منابع عمده اطلاعات و سرگرمی تبدیل می‌شوند. هم‌چنین باید به این نکته واقف باشیم که رسانه‌ها تاثیر بسیار مهمی در تشویق مردم برای ساختن جهانی که در آن عدالت و صلح حاکم باشد، دارند.» (رضایی بایندر،۱۳۹۰: ۵۷۳)
در تایید این دیدگاه خوش بینانه می‌توان به نظر “راجرز” اشاره کرد که: در جوامعی که بر اثر حملات رسانه‌های پست مدرن به زانو درآمده‌اند، تلویزیون دینی تنها حکم مسکّنی را دارد که گه گاه برای فرد دردمند آرامش فراهم می‌آورد. مصلحان، اندیشمندان و دلسوزان جامعه باید به فکر علاج قطعی و نجات بشریت از انحطاط باشند. اما تا آن موقع، استفاده از این مسکّن‌ها نه تنها اشتباه نیست، بلکه کار درستی هم هست؛ باید مدام بر کیفیت چنین مسکّن‌هایی افزود تا زمان علاج قطعی فرا رسد.
در کنار این نظریات بسیاری از دانشمندان میان کارکردهای رسانه با کارکردهای دین شباهت‌هایی دیده‌اند. به عنوان مثال دیویس و دیگران (به نقل از سوکاپ،۲۰۰۲: ۳۱) معتقدند که مذهب شامل چهار عامل است : جهان بینی که متشکل از شبکه ای از عقاید و ارزش‌ها است،رمزهای اخلاقی، مناسک دوره ای عمومی، و جمعی از معتقدان که این مناسک را انجام می‌دهند و تلویزیون نیز هر چهار عامل را فراهم می‌آورد. سوکاپ از این نقل قول نتیجه می‌گیرد که تلویزیون به علت طبیعت مذهب مانندش موضوع ارزشمندی برای انعکاس مسائل مذهبی است. همچنین مجید محمدی(۱۳۸۲: ۱۷۱) معتقد است که دین و رسانه هر دو، سه نوع رابطه با کل جامعه دارند : ایدیولوژیک، انتقال فرهنگی و ماورائ الطبیعی. به عقیده وی شباهت ایدئولوژیک مذهب و رسانه به این ترتیب است که هر دو به یک نظام اعتقادی سامان می‌دهند، باورها را به وجود می‌آورند، تغییر می‌دهند، اقناع می‌کنند، آرمان می‌سازند و فعالیت‌هایی مشابه را سامان می‌دهند.
از نظر انتقال فرهنگی در گذشته ارباب دین معلم مردم بودند و کار انتقال فرهنگی را با آموزش ایشان به عهده داشتند و امروزه رسانه‌ها با قدرت و حدت بیشتری همین کار را انجام می‌دهند. در مورد ارتباط ماورائ الطبیعی که به نظر می‌آید ویژه دین باشد، نیز رسانه‌ها با قرار دادن مخاطب در معرض تجربیات گوناگون عاطفی و زیبایی شناختی و انواع قالب‌های رسانه ای چون عکس، فیلم، موسیقی و نمایش، بسیاری از شکاف‌های معنوی و روحی انسان را پر می‌کنند. همین مشاهبت‌ها باعث می‌شود که دو نهاد دین و رسانه گاه جایگزین یکدیگر شوند و گاه به کمک یکدیگر آمده تاثیرات هر یک را مضاعف سازند.( راودراد،۱۳۸۶: ۲۰۷)
یکی از کارکردهای مشابه مهمی که در این ادبیات مغفول مانده عبارت است از حفظ انسجام گروهی.( راودراد،۱۳۸۶: ۲۰۷) معتقدان به یک دین به لحاظ ظاهری و سلوک و رفتار دارای شباهت‌هایی با هم می‌شوند، و از مناسک و آیین واحدی پیروی می‌کنند و این کار یک جور همبستگی و انسجام گروهی میان معتقدان به یک دین فراهم می‌آورد. همین طور است درباره رسانه که یکی از کارکردهای مهم آن ایجاد همبستگی اجتماعی از طریق ارائه پیام‌های واحد در مدت زمان کوتاه برای جمعیت کثیری است که در یک جامعه زندگی می‌کنند.همان طور که هدف دین هدایت مردم است، رسانه‌ها نیز به دنبال هدایت مخاطب هستند، اگر چه مصادیق هدایت در این دو متفاوت باشند. چنانچه این دو دسته کارکرد مشابه در یک گروه جمع شوند، یعنی تعاملی بین دین و رسانه به وجود آید که در آن دین رسانه ای شود و رسانه دینی، می‌توان انتظار داشت که زندگی جمعی نیز به سمت تعمیق ارزش‌های دینی از طریق رسانه‌ها حرکت کند.(راودراد،۱۳۸۶: ۲۰۸)البته این موضوع با توجه به نوع جامعه و رسانه متفاوت می‌باشد.
استوارت هوور برای دین توصیفی اراده می‌کند که بتواند به برقراری تعامل بین دین و رسانه کمک کند. وی دین را نه پدیده ای بوراکتیک و نهادی می‌داند و نه آن را تا امری صرفا شخصی و فردی تنزل می‌دهد. وی تاکید می‌کند دین محدود به رویدادهایی که در قلمرو مقدس رخ می‌دهد نیست بلکه بخشی از فرهنگ است و لذا دین و فرهنگ تفکیک ناپذیرند. به عبارت دیگر، نقش دین معنا بخشی به کل زندگی بشر است و از همین حیث باید مورد توجه قرار گیرد.(هوور و لاندبای،۱۹۹۷: ۱۸-۱۶) هوور هم چنین به نقش رسانه‌ها در ایجاد شرایط لازم در مناسک دینی اشاره می‌کند و معتقد است رسانه‌ها می‌توانند افراد را وارد مرحله آستانه ای کنند و برای تحول و الحاق مجدد آماده سازند. در مجموع توصیه شدید هوور و همکارانش به استفاده از رسانه در مضامین دینی، نشانگر تاکید وی بر ضرورت اجتماعی تعامل این دو مقوله است.
هم چنین می‌توان به تحقیقاتی که درصدد تبیین ابعاد مختلف بازتاب اجتماعی در مطالعات دینی و رسانه ای است، اشاره کرد. افرادی چون وایت با تاثر از متفکرانی چون گیدنز، در صدد هستند که از طریق مطالعات دینی و رسانه ای به تبیین و توضیح ابعاد مختلف بازتاب اجتماعی بپردازند. وی این ابعاد را شامل تقویت و بازسازی الگویی منسجم از معنا در فرهنگ‌های مختلف، بیان واقعیت‌های فراعقلانی و تعیین مرزبندی میان ساخت‌هایی از معنا که از لحاظ اجتماعی مقبولیت دارد،می‌داند.(هوور :۴۴-۴۲). وایت بر این نکته تاکید می‌کند که شیوه‌های ابلاغ نمادهای مقدس در عرصه‌های معنا، بسیار متنوع است و تکیه بر یک نوع تقدس بخشی و حذف دیگر شیوه‌ها، احتمالا به تایید و تثبیت ناگزیر تقدس زدایی و یا برعکس تقدس بخشی می‌ انجامد. برخی نیز از جمله مارتین باربرو معتقدند به دلیل بحران‌های ناشی از مدرنیته، بشر جدید به دنبال هویت جدید فردی و جمعی است و نیاز مجدد برای راز و افسون حس می‌شود. از نظر وی، مدرنیته به هیچ کدام از وعده‌هایش جز راز زدایی و افسون زدایی و معنا زدایی از تفکر بشری عمل نکرد. آنچه مهم است تعامل و همکاری ضروری رسانه‌ها و ادیان با یکدیگر است، چرا که هر دو ابزار و واسطه فرهنگی مهمی برای اجابت مردم به راز و معنا و افسون در جهان است (هوور،۱۳۲-۱۰۲)
دیدگاه‌های محققان ایرانی درباره رابطه دین و رسانه
در کنار این نظریات محققان ایرانی نیز به تاثیرات شرایط جدید جهانی بر حضور دین در تلویزیون اشاره کرده‌اند. محقق این حوزه مجید کاشانی در مقاله خود با عنوان « رسانه‌های دینی و نقش آن در جامعه پذیری دینی » (۱۳۸۹ : ۸۹) بیان می‌کند که:
با توجه به گسترش ارتباطات رسانه‌اى در جهان، محدودیت‌ها و امکاناتی برای ادیان و پیروان آن‌ها فراهم شده است. فرایند جهانی شدن به دلیل فشردگی زمان و مکان، مغلوب شدن مرزهای جغرافیایی و فرهنگی که عمدتاً به یمن ظهور وسایل ارتباطاتی و مواصلاتی مدرن و رسانه‌های پر‌قدرت جهان‌گستر به وقوع پیوسته، امکانات و در عین حال، چالش‌هایی را برای فرهنگ عموماً و برای دین خصوصاً فراهم ساخته است. برخی از این امکانات و محدودیت‌ها عبارتند از:
ترغیب و تحریص مؤمنان متعهد به تبلیغ دین و مرام ایدئولوژیک خود، تعدد و تکثر روز افزون کانال‌های تبلیغ و ترویج دین، امکان‌یابی پراکنش اطلاعات دینی در تیراژ وسیع، امکان‌یابی بیشتر برای تبلیغ آموزه‌های دین، آسان‌ترشدن دستیابی به اطلاعات بیشتر از تعالیم و موقعیت سایر ادیان (کمیت و پراکندگی پیروان،حوزه نفوذ، سیاست‌های تبلیغی، امکانات)، رشد فزاینده دانش مذهبی و اطلاعات دینی توده‌ها و افراد غیرمتخصص (که خود به تنزل جایگاه و کاهش موقعیت فکری و اجتماعی متخصصان مذهبی منجر شده است)، کاهش اتصال سنتی مذهب به تاریخ و فرهنگ ملت‌ها و گروه‌های قومی، وقوع تغییر در ساختار سنتی ادیان تاریخی (بعضاً وقوع تغییر در محتوای اعتقادات، ارزش، مناسک، شعائر و رسوم تحت تأثیر ارتباط با فرهنگ‌های مختلف)، گسترش ارتباطات متنوع میان پیروان یک دین در سراسر جهان، تعمیق پیوند میان ملل دارای دین مشترک، برهم‌خوردن مرزهای جغرافیایی ادیان، ورودکنترل‌ناپذیر ادیان به قلمرو نفوذ و حوزه استحفاظی یکدیگر، نزدیکی بیشتر ادیان به‌ویژه ادیان الهی با یکدیگر، وقوع پدیده چندملیتی شدن تدریجی ادیان، امکان‌یابی تلفیق و آمیزش نوین ادیان و شکل‌گیری ادیان التقاطی، امکان‌یابی ظهور ادیان بی‌سرزمین یا فاقد مرکزیت مشخص، توسعه روزافزون معنویت‌گرایی دینی یا متأثر از دین، شیوع پدیده مبلغ شدن همگانی و ورود فزاینده افراد و گروه‌های مختلف به جرگه مبلغان دینی، کنترل‌ناپذیری جریان تبلیغ دین توسط کانال‌های مختلف، شیوع تبلیغ غیرمستقیم دین از طریق برنامه‌های متنوع رسانه‌ای، روند رو به رشد تکثرگرایی و پلورالیزم مذهبی، تقویت هم‌زیستی درعین رقابت آزاد ادیان در مقیاس جهانی، توسعه جهانی جنبش‌های مذهبی بدون تکیه بر روحانیان و متخصصان مذهبی، مشارکت بیشتر ادیان و مؤمنان در جنبش‌های اجتماعی (هم‌چون جنبش‌های صلح، حفاظت از محیط زیست، تبعیض نژادی، تروریسم، جنگ و…)، کالایی شدن اقلام فرهنگی دین، بالا رفتن میزان مصرف اطلاعات دینی، شیوع دیدگاه‌های انتقادی به مذهب و مؤلفه‌ها و تفسیرهای سنتی آن، امکان بازخوردگیری فرستندگان پیام دینی از مخاطبان متنوع، کاهش خودسانسوری در طرح دعاوی دینی مخالف با قرائت‌های رسمی و ترجیحی، امکان پالایش یا صیقل‌دهی پیام‌های دینی قبل از ارسال، استفاده بیشتر از هنر در تبلیغ آموزه‌ها و پیام‌های دینی، امکان دریافت سؤالات مختلف معطوف به دین از طریق مخاطبان، توده‌ای شدن دین رسانه‌ای و…. ( کاشانی،۸۹:۱۳۸۹)
او در جایی دیگر بیان می‌کند که: «اما ظرفیت رسانه‌های دیداری شنیداری هم‌چون تلویزیون، سینما و اینترنت به‌دلیل ویژگی‌های هستی‌شناسی، اقتضائات تکنیکی، قابلیت‌های ساختاری، ظرفیتهای بیانی، زبان فنی، مختصات زیباشناختی، منطق نشانه‌شناختی، الزام به خلق فضاهای مصنوعی و تخیلی، ماهیت این جهانی و غلظت ویژگی‌های سکولار، محدودیت دانش فنی و آکادمیک گردانند گانو… به رغم امکانات و ظرفیت‌های بسیار زیاد برای انعکاس تصویری پدیده‌ها و واقعیات مشهود و ترجمه مصور امور ذهنی و انتزاعی و واقعیات نامرئی این جهانی؛ معمولاً برای عینی ساختن و تصویرپردازی از واقعیات جهان فراسو، عالم غیب، حقایق متافیزیکی و استعلایی و یافتن بازارهای تصویری متناسب با مشکلات زیادی مواجه‌اند. معادل‌سازی تصویری برخی از حقایق و معارف بلند فلسفی، عرفانی و کلامی مندرج در منابع اصیل دینی و برخی از یافته‌ها و مواجید تجربی و شهودی اهل معرفت و تبدیل آن به تصاویر عینی و رئالیستی اگر نه محال، دست‌کم بسیار مشکل و در مواردی با دخل وتصرف‌های زیاد و بعضاً تحریف‌گرانه توأم خواهد بود.» و در پایان این طور نتیجه‌گیری می‌کند که : نظریات اصحاب ارتباطات حاکی از آن است که، رسانه‌هایی که با احساسات و هیجانات بیشتر سروکار دارند (نظر رسانه‌های صوتی و تصویری) بیشتر از آنکه بر دین‌پذیری مردم اثر داشته باشد بر دین‌گریزی مردم موثر بوده است. دین‌دار کردن مردم و یا جامعه‌پذیری دینی از طریق رسانه‌ها در صورتی امکان‌پذیر است که سازمان اجتماعی در آموزش و تربیت دینی حداقلی از امکانات و تعاملات اجتماعی را مهیا کرده باشد.
در خصوص تاثیر نمایش مناسک و آیین‌های دینی در تلویزیون بر این مناسک، تحقیقات زیادی صورت گرفته است که از آن جمله می‌توان به تحقیق”مهری بهاری” (۱۳۸۹: ۱۹۶) با عنوان « تلویزیون عامل تغییر یا آسیب فرهنگی » اشاره کرد . این تحقیق با تاکید بر اثرگذاری تلویزیون بر مراسم عزاداری بیان می‌کند که : در زمینه دین، تلویزیون در ایران در تغییر مراسم دینی تعیین کننده است. زیرا تا قبل از ورود رسانه‌های جدید به ایران، مراسم دینی بیشتر قالب سنتی داشت، کمتر قابل تغییر بود و بیشتر معطوف به شرایط محلی. در حالی که به کارگیری رسانه‌ای چون تلویزیون در معرفی و تبلیغ دین، این مراسم به مراسمی فراگیر، جهانی، قابل تغییر و کمتر با واسطه فردی، و مدرن و زیبا تبدیل شده است.
تحقیقات نشان می‌دهند که ساختار جامعه، و پیشینه فرهنگی مراسم عزاداری، پوشش گسترده رسانه از برنامه‌های دینی و به طور خاص مراسم عزاداری و استمرار تاثیر پذیری آن مراسم از نحوه ارائه برنامه‌ها در تلویزیون حاکی از تغییر در جامعه و تغییر در مراسم دینی است ؛ ولی اثرگذاری رسانه به معنی خنثی شدن سهم مخاطب و موسسه‌های دینی نیست زیرا در مراسم دینی تا حدود زیادی ارتباطات سنتی نقش عمده ای به عهده دارند. اگرچه رسانه تلویزیون سعی در انتقال اهداف مدیران در نگاه به مراسم دینی داشته است ولی حضور مخاطب فعال برآمده از زندگی روزمره در تکثر شیوه اجرای مراسم و نمادین بودن آن از لحاظ فرهنگی و اجتماعی موثر واقع شده است. از طرف دیگر، ورود مراسم به عنوان کالایی فرهنگی و قابل عرضه برای همه راهی به سوی مدرن سازی آن از طریق وضعیت نمایشی، زیبا شناختی و کالا گونه ای آن شده است. (بهاری،۱۳۸۹ :۲۰۰)
یکی دیگر از ابعاد تاثیر پخش مناسک دینی از تلویزیون توسط اعظم راودراد(۱۳۸۶) مورد بررسی قرار گرفته است. او در خصوص تأثیر نمایش مستقیم مناسک مذهبی از تلویزیون بیان می‌کند که پخش مستقیم مناسک مذهبی از تلویزیون نمی‌تواند مخاطب را در مناسک مشارکت داده و همان تأثیری را که این مناسک بر مشارکت‌کنندگان دارد بر مخاطب نیز بگذارد. آنچه اتفاق می‌افتد این است که تلویزیون اطلاعات و آگاهی‌های مخاطب را در مورد مناسک دینی و مسائل مختلف افزایش می‌دهد بدون اینکه این افزایش با تأثیرگذاری مبتنی بر عمل به آن اعتقادات همراه باشد. در حقیقت در مناسک دینی حضوری، این اعتقاد و شور مذهبی است که تأثیرگذار است، نه صرفاً داشتن اطلاعات، چیزی که از طریق تلویزیون قابل انتقال نیست.
از طرف دیگر نمایش مستقیم مناسک مذهبی از رسانه تأثیر منفی بر خود مشارکت‌کنندگان در مراسم نیز خواهد داشت. اگر در غیاب دوربین هر کس در حقیقت با خدای خود تنها است، در حضور دوربین‌ها هرکس خود را در معرض تماشا می‌بیند. حضور دوربین مناسک را از حالت طبیعی آن خارج می‌سازد و خلوص آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
تحقیقات بیان گر این موضوع هستند که تاثیرات منفی پخش مناسک دینی از تلویزیون از تاثیرات مثبت آن بیشتر است و راه حل این مشکل را در این می‌دانند که دین برای تاثیر مثبت داشتن بر مخاطب، قبل از ورود به رسانه، لازم است رسانه ای شود. برای مثال اعظم راودراد (۱۳۸۶) سه نمونه از دین رسانه ای شده را نام می‌برد : مجموعه شب دهم، مسافری از هند و نماهنگی با عنوان گل یاس. ایشان بر لزوم انتقال پیام‌های دینی در تلویزیون به روش‌های هنری و غیر مستقیم اشاره می‌کنند.
دیگرپژوهش‌های صورت گرفته در این زمینه بیان می‌کنند که دین ارائه شده در فضاهای مجازی، عینا همان دین الوهی و واقعی نیست بلکه به تبع تغییر ماهیت رسانه‌های انتقال دهنده مفاهیم دینی، خود دین ارائه شده نیز تغییراتی همچون صنعتی شدن و یا حتی رسانه‌ای شدن را می‌پذیرند. و دیگر موضوع نگران‌کننده در این زمینه، این نکته است که تلویزیون نباید به عنوان سازنده مذهب نقش ایفا نکند بلکه صرفاً به عنوان ابزاری جهت انتقال مفاهیم دینی از منشاهای قابل اطمینان به مردم باشد. به هر میزان که نقش واسطه‌گری به نقش سازندگی تغییر موقعیت دهد، امکان تخریب بنیان‌های اعتقادی مردم یک جامعه بیشتر می‌گردد.
برخی محققان بیان می‌کنند که تکلیف اساسی تلویزیون دینی، توجه به دیندار کردن مخاطبان است؛ یعنی توجه به اعتقادات، اهداف و آرمان‌ها، و تلویزیون با ویژگی‌هایش استعداد چندانی برای آموزش، تعلیم و تربیت و بینش سازی ندارد. تلویزیون، از این حیث که تفاوت‌های ارزش‌های دینی و غیردینی را برمی‌دارد، باعث تلاقی رفتار دینی و غیردینی و آمیختگی و التقاط آن‌ها می‌گردد، کار را بر مبلّغان دینی دشوار ساخته است. تلویزیون ابزاری است که آثار آن غالبا در لایه‌های حسی، احساسی و عاطفی باقی می‌ماند و کمتر به لایه بینش می‌رسد. حرکت از احساس و عاطفه به سوی بینش، که در تبلیغات سنتی از آن استفاده می‌شود، نیازمند پیش زمینه‌ها و ممارست‌های فراوانی است که تشتّت فضای تبلیغی تلویزیون در سطح هویت‌سازی فردی استعداد کمتری برای چنین زمینه‌ای دارد.
موضوعی که مهدی محسنیان راد (۱۳۸۹: ۹۰) در تحقیق خود با عنوان «ترویج دین از طریق عاطفه در رسانه‌های معاصر، در مقایسه با ترویج مبتی بر تعقل در صدر اسلام» از آن یاد کرده است . او بیان می‌کند که “پس از پیروزی انقلاب اسلامی و دسترسی مبلغان دینی ایران به رسانه‌های مدرن، به ویژه رادیو و تلویزیون و تداوم تحریک عاطفه به منظور تقویت باورهای دینی در مخاطبان، سبب شد که سهم تحریک عاطفه، در طیف تعقل-احساس افزایش یابد. متعاقبا توسعه فناوری‌های نوین اطلاعاتی-ارتباطی سبب شد که مدیریت این امر به طبقاتی همچون مداحان و خادمان نیز منتقل شود و انواع لوح‌های فشرده تولیدی آنان این پدیده را تقویت کند . پدیده‌ای که برون داد آن، توسعه دین عوامانه یا دین عوام‌ساز است. تشدید و رواج چنین پدیده ای سبب خواهد شد که دین عوامانه در منظر چشم خود و همچنین اکثریت همگون خود مترادف با مومن و متقی می‌شود. چراکه دستیابی به احساس مؤمن و متقی بودن از طریق حاشیه –نه متن- بسیار سهل‌تر و کم هزینه‌تر است.”
در این خصوص دکتر دهقان بیان می‌کندکه «به نظر می‌رسد نگاه بینندگان و استفاده کنندگان از تلویزیون در الگوی غالب و مسلط نگاه سرگرم شدن است تا آموختن. (۱۳۸۶: ۱۵۰) در این وضعیت کارکردی که تلویزیون می‌تواند در پیرامون آگاهی‌ها و رفتارهای‌دینی داشته باشد، بیشتر کارکرد تقویت مطرح است تا ایجاد یا تغییر.
دکتر ابراهیم فیاض در خصوص عملکرد تلویزیون ایران در انتقال مفاهیم دینی بیان می‌کند که در ایران صدا و سیما به‌مثابه پای مجموعه رسانه‌ای کشور در حال رواج دادن نوعی عوام‌گرایی دینی است که عملا در مقابل اسلام نخبگان واقع می‌شود. انتقادهایی که از سوی حوزه علمیه قم یا دانشگاه‌ها یا رسانه‌های نخبگانی مثل اصحاب کتاب و سینما و مطبوعات به صداوسیما می‌شود، واکنشی به همین عوام‌گرایی است وآنچه در شبکه چهار به عنوان میزگردهای نخبگان درباره بحث‌های اساسی پخش می‌شود، چون به ماهیت رسانه تلویزیون اعتنا ندارد و آن را با مطبوعات اشتباه گرفته، راه‌ به ‌جایی نمی‌برد. در نگاه ایشان مهم‌ترین خدمت صداوسیما به فرهنگ دینی پراکنش و انتشار مباحث دینی است. ایشان بیان می‌کنند که تبلیغ دین هم گرفتار تلویزیون‌زدگی مفرط شده است. حتی روحانیون هم به دو گروه تلویزیونی و غیرتلویزیونی تقسیم شده‌اند و اتفاقا گروه دوم که دارند از راه «کتابت» با مخاطبانشان ارتباط برقرار می‌کنند، بیشتر مؤثرند. ایشان بیان می‌کنند که اگر چهره‌های روحانی را تلویزیونی کردیم، خدمتی به آنها نکرده‌ایم. چون زندگی عادی آن‌ها بر اثر مشهور شدن‌شان از بین می‌رود و رابطه‌شان با مردم مختل می‌شود.(فیاض، ۱۳۸۸)
۸٫۲٫۲ نگاه و تأکیدهای امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در خصوص تعامل دین و رسانه
امام خمینی (ره)
حضرت امام خمینی(ره) در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی ایران با همان رویکرد ظلم ستیزی و استبداد ستیزی به رادیو و تلویزیون توجه می‌کنند. از این نظر، این رسانه‌ها ابزاری استعماری در دست استبداد پهلوی است که هم‌چون تزریق فساد به کالبد جامعه و به ویژه جوانان و زنان عمل می‌کند. ایشان با درک این معنا و به دلیل اهمیت این رسانه‌ها،تلویحا ضرورت وجود رسانه ای دینی را متذکر می‌شوند:
«یک وزارتخانه دست ما بدهید. یک چند ساعت از این رادیو، که دارد موسیقی و بچه‌های ما را دارند سوق می‌دهند به فساد اخلاق، یک- دو- سه ساعتش را هم دست ما بدهید اما آزادمان بگذارید، نه اینکه برنامه اش هم خودتان بنویسید که این جوری برو بگو- ما را آزاد بگذارید، یک- دو- سه ساعت از برنامه رادیو دست ما بدهید. ما برایش تعیین می‌کنیم برنامه را که او صحبت کند.» (صحیفه امام،۱۸/۶/۱۳۴۳)
ایشان در جایی دیگر ضمن رد تقابل دین و رسانه می‌فرمایند: «سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم.» (صحیفه امام(ره)،۱۲/۱۱/۱۳۵۷)
در سال‌های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی رویکرد حضرت امام(ره) معنایی مقایسه ای بین رسانه دینی و رسانه طاغوتی را شکل می‌دهد، شاید بتوان این گونه فرمایشات را معرفی حدود و ثغور دینی و غیردینی بودن سازمان رسانه ای تلقی نمود چنانچه وجود یک رسانه در حکومت دینی با معیارهای دینی باید سنجیده شود نه معیارهای محیطی: «یک حرفی هم راجع به این دستگاه تبلیغاتی- تلویزیون و امثال این‌ها، رادیو و این‌ها- دارم و آن اینکه این دستگاه‌ها آن وقتی که در خدمت طاغوت بود، دستگاه‌هایی بود که یا تقویت طاغوت را می‌کردند- به مجرد اینکه پیچ رادیو را می‌گرفتند «اعلی حضرت آریامهر، کذا» شروع می‌کردند تبلیغات کردن، تبلیغات میان تهی- و یا مردم را از مسائل اصلی دور می‌کردند. بنابراین بود که رادیو- تلویزیون و این‌ها که در سطح کشور- در تمام سطح کشور- انتشار پیدا می‌کند و مردم با گوش‌شان و چشم‌شان مسائل را ادراک می‌کنند، و آن کسی که بی سواد است هم، در این‌جا می‌تواند بفهمد (و) آن کسی هم که باسواد است، هست ؛ این بسیار اهمیت دارد. هم برای آنها بسیار اهمیت داشت که مردم را در سطح وسیعی خواب کنند و غافل کنند و چپاول کنند، و هم حالاکه بحمدالله اسلامی شده است و وظایف اسلامی را می‌خواهد عمل بکند. حالاباید یک فکری برای رادیو- تلویزیون بشود که- چنانچه فکر شده است و می‌شود- لکن بیشتر عنایت بشود که کسانی که در این‌جا، سابق در خدمت طاغوت بودند و همه فسادها را می‌کردند، حالاباید اینها تصفیه بشوند. کسانی که تا دیروز بر ضد ملت و بر ضد انقلاب ما سخنرانی می‌کردند، نمایش می‌دادند، همه بساط را درست می‌کردند، و حالاآمدند و اظهار اسلام و دیانت می‌کنند، از اینها نمی‌توانیم ما بپذیریم. این هم باید تصیفه بشود. رادیو و تلویزیون یک دستگاهی است که هم در طرف تبلیغات فاسد اهمیت زیاد دارد و هم در طرف تبلیغات صحیح. این با آن طوریکه از اول شاید آن‌هایی که درست کردند این‌ها را، نظر آموزشی داشتند به این‌ها. (به) این دستگاه‌ها. تمام مطبوعات (هم) این طور است منتها اهمیت تلویزیون بیشتر از همه است. اهمیت رادیو- تلویزیون بیشتر از همه است. این دستگاه‌ها دستگاه‌های تربیتی است: باید تمام اقشار ملت با این دستگاه‌ها تربیت بشوند؛ یک دانشگاه عمومی است. دانشگاه‌ها دانشگاه‌های موضعی است؛ این یک دانشگاه عمومی است ؛ یعنی دانشگاهی است که در تمام سطح کشور گسترده است. باید از آن، عمل دانشگاه را، به آن اندازه ای که می‌شود، استفاده کرد. باید این دستگاه، دستگاهی باشد که بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن کند، تمام را مبارز باربیاورد، تمام را متفکر بار بیاورد. تمام این‌ها را مستقل بار بیاورد. آزادمنش بار بیاورد. از غربزدگی بیرون کند؛ استقلال به مردم بدهد، این از همه چیزهایی که در این دستگاه‌ها هست مهم‌تر است؛ و این وظیفه دارد که با مردم حکم معلم و شاگرد داشته باشد. اشخاص نویسنده، اشخاص گوینده، اشخاص فهیم، اشخاص مطلع در اینجا صحبت بکنند. فرصت به آن‌ها بدهند که در اینجا صحبت بکنند. زیادند اشخاص که پیشنهاد این معانی را می‌کنند؛ به این‌ها باید فرصت بدهند و آن‌ها صحبت بکنند. به جای آنکه چیزهایی که به درد ملت نمی‌خورد یا مضر به حال ملت است. یک چیزهای مفید را به مردم بدهند و یک غذای مفیدی به مردم بدهند؛ مردم را تغذیه کنند و غذاهایصحیح سالم. و من امیدوارم که این دستگاه هم همان طوری که وعده کردند که بتدریج درست بشود، قدم را یک خرده بلندتر بردارند و زودتر انشاء الله تصفیه بشود و تعدیل بشود». (صحیفه امام (ره)،۲۹/۱۲/۱۳۵۷)
حضرت امام خمینی(ره) در خصوص آزادی بیان می‌فرمایند:
«آزادی آرا دراسلام از اول بوده است، در زمان ائمه ما بلکه در زمان خود پیغمبر آزاد بود حرف‌هایشان را می‌زدند. ما حجت داریم. کسی که حجت دارد از آزادی بیان نمی‌ترسد لکن توطئه را اجازه نمی‌دهیم. اینها حرف ندارند. توطئه می‌کنند. ما آنها را دعوت کردیم، کسانی را وادار کردیم که دعوت کنند که اگر حرفی دارید بیایید در تلویزیون بگویید. مباحثه می‌کنیم با هم. تا حالاحاضر نشدند.» (صحیفه امام (ره)،۱۰/۱۲/۱۳۵۷)
امام راحل(ره) رادیو و تلویزیون را معلمان جامعه و دانشگاه عمومی می‌دانست و بر این اساس بزرگترین خدمت رسانه به مردم تربیت آنان در همه حوزه‌ها است چنانکه ایشان در بیان وظیفه خطیر رسانه‌ها فرموده‌اند:
« آن که از همه خدمت‌ها بالاتر است این است که نیروی انسانی ما را رشد بدهد و این به عهده مطبوعات است؛ مجله‌هاست؛ رادیو تلویزیون است؛ سینماها است؛ تئاترهاست. اینها می‌توانند نیروی انسانی ما را تقویت کنند و تربیت صحیح بکنند و خدمت‌شان ارزشمند باشد» (صحیفه امام(ره)۱۶/۴/۱۳۵۸)
علاوه برتوجه به محتوا که در موضوعات اخیر به آن‌ها اشاره شد. نکته مهمی که در فرهنگ‌سازی جامعه باید مدنظر باشد توجه به ساختار دینی است . امام در این خصوص بیان می‌کنند: «الان شما موظفید که همه این کسانی که در این کارها هستند، و راس کار هستند در تلویزیون- البته بنگاه بزرگی است- مراقبت کنید که یک اشخاص متعهد باشند به اسلام و معتقد به جمهوری اسلامی باشند و بدانند که جمهوری اسلامی یعنی چه. محتوایش باید اسلامی باشد. باید آنها را در راس کارها قرار بدهید در سرتاسر ایران.» (صحیفه امام(ره) ۵۸٫۷٫۲۹) .
می‌توان سخنان امام خمینی (ره) در خصوص رسانه دینی را از دو جنبه مورد بررسی قرار داد :
جنبه محتوایی
آنچه در این عرصه اهمیت می‌یابد نقش رسانه دینی در تعلیم و تربیت اخلاقی جامعه است؛ این معنا در مورد رسانه‌ای با گستردگی رادیو و تلویزیون ظهور و بروزی ممتاز می‌یابد: «از تمام دستگاه‌های تبلیغاتی الآن، امروز نقش رادیو تلویزیون از همه دستگاه‌ها بالاتر است. اگر این اصلاح بشود، یک کشور را می‌تواند اصلاح کند و اگر- خدای نخواسته- انحراف در این باشد، یک کشور را می‌تواند منحرف کند.» (صحیفه امام (ره).۲۷/۱۲/۱۳۶۰) . در این نگاه رسانه وسیله ای برای جذب مشتری بیشتر نیست (صحیفه امام(ره) ۵۸٫۴٫۱۶) بلکه مبنایی برای بسط فضائل در جامعه است. ایشان در بسیاری از موارد نقش رسانه‌ها را به عنوان مربی و معلم گوشزد می‌نمایند؛ چنانکه در دیدار مدیران اطلاعات سازمان صدا و سیما می‌فرمایند: «باید رادیو تلویزیون مربی جوان‌های ما، مربی مردم کشور باشد. نه اینکه مطالبی در او گفته شود که مخالف با وضعیت کشور است، مخالف با مصلحت کشور است، و جوان‌های ما را جوری بار می‌آورند که برای خودشان نباشند، برای دیگران باشند.» (صحیفه امام(ره).۳۱/۲/۱۳۵۹)
از حیث ساختاری
آنچه باید در سازمان رسانه ای مورد توجه قرار گیرد به‌ کارگیری اشخاصی است که به ارزش‌های اسلامی و انقلابی پایبند بوده و با بصیرت قدم در راه اصلاح جامعه و تربیت مردم بگذارند. (طبعاً در این مسیر از اصلاح خود نیز نباید غافل بود) لکن آنچه مهم است این است که اشخاص متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی دست اندرکار تولید رسانه گردد با این مبنا در تعامل دین و رسانه، دین در طول رسانه قرار می‌گیرد و در تمام ارکان تولیدی ممزوج با رسانه می‌گردد، اما اگر این اتفاق نیفتد ارتباط دین و رسانه به اشکال صوری و نمایشی از دین تقلیل پیدا می‌کند.
حضرت آیت الله خامنه ای
ایشان در مورخه ۱۱/۹/۱۳۸۳ در دیدار رئیس، معاونان، مدیران و جمعی از دست‌اندر کاران سازمان صداوسیما فرمودند: « به طور کلی صدا وسیما مدرسه‌ای گسترده برای طرح حقایق اسلام ناب محمدی (صل الله علیه و اله ) و معارف اهل بیت به گونه‌ای اصیل و صحیح گردد. در تولید برنامه‌های هنری، از همکاری نهادهای فرهنگی کشور مانند وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات و حوزه هنری و غیر آن‌ها بیشترین بهره شایسته گرفته شود.»
یا در جای دیگر تأکید می‌کنند: «به طورکلی صداوسیما چنان که امام راحل تعبیر فرمودند، دانشگاهی همگانی است که در آن دین، اخلاق و ارزش‌های اسلامی و راه و روش زندگی و تازه‌های جهان علم و سیاست و اندیشه‌های نوین و راهگشا به زبان‌های رسا و باب فهم همه قشرها آموخته شود و همه از ذهن‌های ساده تا مغزهای متفکر و انسان‌های برجسته بتوانند به تناسب آمادگی خود از آن بهره ببرند و از فیض آن سیراب شوند.برنامه‌ها برای عامه قابل فهم و استفاده باشد.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:20:00 ق.ظ ]




– هزینه بالاتر

هنگامی که حق تقدم خرید سهام توانایی تأمینمالی شرکت را شدیدا محدود میکند. به این علت که سهامداران فعلی ممکن است منابع یا تمایل کمی درمقابل افزایش سرمایه داشته باشند. بنابراین شرکت ممکن است توجه جدی به تأمینمالی ازطریق بدهی و انتشار سهام برای عموم داشته باشد. در ارزیابی این راه ها درمقایسه با یکدیگر، پیآمد کنترل مهم است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بطورکلی پیآمد کنترل در چهار مورد بحرانی و مهم است: هنگامی که ‹‹صاحبان سهام اولیه[۲۸]›› شرکت میزان مالکیت آنها به زیر۱۰۰ درصد، زیر۵۰درصد، زیر۴۰ درصد و زیر ۲۶ درصد کاهش یابد. معرفی مالکان خارجی برای اولین بار در شرکت، بیشتر یک مشکل روانی را اشاعه خواهد کرد و کمتر مشکل مدیریتی درپی خواهد داشت. چرا که سهامداران اولیه شرکت قادر هستند بیشتر از۵۰ درصد سهام شرکت را دردست گیرند. کنترل آنها بر روی مدیریت شرکت بحث و رقابتی را نخواهد داشت. یعنی باتوجه به اینکه آنها بیشتر از ۵۰ درصد سهام شرکت را دردست دارند، لذا هیچگونه مشکلی از لحاظ ازدست دادن کنترل و مدیریت شرکت برای آنها پیش نخواهد آمد. هنگامی که سهام جدید به افراد جدید (خارج ازشرکت) عرضه گردد، این امر ممکن است از نظر روانی برای سهامداران اولیه شرکت خوش آیند نباشد. اما درصورتی که شرکت بخواهد سرمایه دایمی خود را از طریق بازارسرمایه افزایش دهد، امری اجتناب ناپذیرخواهد بود.
هنگامی که افراد جدید درحقوق صاحبان سهام شرکت شریک میشوند، سهامداران اولیه شرکت ممکن است با حالتی مواجه شوند که میزان سهم (مشارکت) آنها درحقوق صاحبان سهام به کمتراز۵۰ درصد تنزیل یابد. برای بسیاری ازمالکان ممکن است مشکل باشد که از این مانع عبور نمایند. به عنوان مثال در کشور هند، بورس اوراق بهادار شرایط و احتیاجات برای افزایش سرمایه (فروش سهام) را فهرست مینماید. بنابراین شرکتی که فهرست مذکور را بررسی نماید، میبیند که بایست بطور معمول حداقل ۶۰% حقوق صاحبان سهام را به عموم مردم عرضه نماید.
سهامداران اولیه ضرورتاً باید خود را با کاهش مالکیت درحقوق صاحبان سهام شرکت به میزان ۴۰% تطبیق دهند. همچنین ممکن است کم کردن حقوق صاحبان سهام مورد نیاز باشد، برای تضمین اینکه شرکت منابع مورد نیاز برای تقویت رشد خود را تأمینمالی نماید. آخرین مانع اصلی در کشور هند به نظر میرسد کاهش سهم و میزان مشارکت سهامداران اولیه به ۲۶ % کل حقوق صاحبان سهام باشد. این مشکل بیشتر از این قانون ناشی میشود که برای تصویب یک راه حل یا طرح خاصی (درمجموع عمومی سهامداران) ۷۵% آراء مورد نیاز است. لذا این بدان معنی است که حفظ ۲۶% ازحقوق صاحبان سهام درشرکت برای بازداشتن هرگونه طرح یا راه حل خاصی کافی است. البته درعمل کنترل مؤثر میتواند از طریق داشتن سهم کوچکتری نیز اعمال گردد. به همین دلیل است که در بسیاری مؤسسات تجاری صاحبان سهام شرکت کم کردن میزان مالکیت شان را تحمل مینمایند. با این حال باداشتن میزان مالکیت کمتر، شرکت توسط آنها کنترل میگردد. اینطور بهنظر میآید که آنها خود را با کم کردن میزان مالکیت تطبیق میدهند. چرا که تنها راه فراهم نمودن و تسهیل توسعه و رشد شرکت پذیرفتن این امر است. (چاندر، ۱۹۹۰)
۲-۲-۲-۱-۹) قابلیت انعطاف:
یک شرکت انتظار دارد که ترکیب متعادل بدهی وحقوق صاحبان سهام خود را حفظ نماید افزایش مفرط میزان بدهی، توانایی شرکت برای اخذ وام را کاهش میدهد و به تبع آن قابلیت انعطاف شرکت را نیز میکاهد. نیاز به حفظ تعادل برای تضمین کردن قابلیت انعطاف در تأمین مالی، ساختارمالی را تحت تأثیرخود قرار میدهد. (هامپتون، ۱۹۹۱)
انعطاف پذیری اشاره به توانایی یک شرکت برای افزایش سرمایه خود از هر منبعی که بخواهد را دارد. این امر قابلیت مانور را برای مدیریت مالی شرکت فراهم مینماید. بطور کلی اگر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام رضایت بخش باشد، شرکت میتواند سرمایه تأمین شده ازحقوق صاحبان سهام خود را افزایش بیشتری بدهد. زیرا نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام میتواند به صفرهم کاهش یابد. اما باید توجه داشت که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام به طور معمول اجازه داده نمیشود که ازحد معینی تجاوز نماید. چرا که ممکن است میزان آن توسط کنترل کنندگان سرمایه شرکت مشخص شده باشد، یا توسط مؤسسات مالی ویا بازارسرمایه تعیین گردد. شرکت نمی تواند فرض نماید که بطور معمول سرمایه خود را ازطریق انتشار انواع اوراق بهادار میتواند افزایش دهد. چرا که انعطاف پذیری برای عملی نمودن اهداف ممکن است این مفهوم را تداعی نماید که شرکت نمیتواند بطور کامل ظرفیت بدهی خود را تمام نماید. این امر دلالت براین مفهوم دارد که شرکت قدرت وام گیری خود را حفظ نماید، تا اینکه آن را برای افزایش سرمایه از طریق بدهی برای احتیاجات پیشبینی نشده سرمایه که ممکن است به دلایل مختلف از قبیل: تغییرات درخطمشیهای دولت، شرایط رکودی در بازار، کاهش عرضه وجوه در بازار، کاهش تولید به دلیل کمبود انرژی یا اعتصابات وآشوبهای کارگری، تشدید رقابت، میبایست یک ظرفیت بدهی استفاده نشده معین را حفظ نماید تا اینکه پیشرفتهای آینده شرکت را از این طریق تضمین نماید. اما قابلیت انعطاف اشکالاتی را نیز بخصوص برای یک شرکت درحال رشد به دنبال خواهد داشت. اگر این قبیل شرکتها به منظورحفظ ظرفیت وام گیری، اقدام به افزایش سرمایه از طریق انتشار سهام نمایند. زمانی که بازار کاملا جنبه های رشد و توسعه شرکت را احساس نمیکند، قیمتی که سهام منتشره میتواند به فرش برسد، ممکن است بسیار کمتر از ارزش ذاتی سهام شرکت براساس چشمانداز وجنبههای رشد شرکت باشد. (چاندر، ۱۹۹۰)
۲-۲-۲-۱-۱۰) زمان بندی:
فرض کنید شرکتی تعیین کرده است که میبایست بدهی وحقوق صاحبان سهام را به نسبت مساوی در ساختار مالیاش داشته باشد. آیا این بدان معنی است که هرگاه شرکت بخواهد سرمایه خود را افزایش دهد، باید بدهی وحقوق صاحبان سهام به نسبت مساوی افزایش یابند؟ این امربه دو دلیل رخ نخواهد داد:
۱- غالباً تأمینمالی یک فرایند موج دارو متلاطم است، بطوری که برای یک شرکت مشکل است که نسبتهای معینی را در هر زمانی که افزایش سرمایه میدهد حفظ نماید.
۲- شرایطی که در بازار سرمایه وجود دارد معمولا ممکن است آن طور مناسب ومطلوب نباشدکه شرکت از هردو منبع تأمینمالی برای افزایش سرمایه خود استفاده نماید. ازاین رو زمانبندی یکی ازجنبههای مهم تأمینمالی محسوب میشود. غالباً شرکت باید تصمیم بگیرد که درحال حاضرسهام منتشر نماید و بعد از آن ازطریق بدهی تأمینمالی نماید، یا اینکه برعکس. اگرآینده بطور مطمئن شناخته شده باشد، دراین صورت تعیین و ترکیب و ترتیب بهینه تأمینمالی براساس تغییرات پیشبینی شده در بازار سرمایه آسان خواهد بود.
متأسفانه باتوجه به عدم اطمینان نسبت به بازارسرمایه، تغییرات آینده نمیتواند به طور دقیق پیشبینی شود. لذا تصمیمهای زمان بندی ضرورتاً باید برمبنای پیشرفتهای مورد انتظار در یک بازاری که به سختی قابل پیشبینی است صورت گیرد. اگر قیمت سهام شرکت فعلاً کاهش یافته اما انتظارمیرود که به دنبال عملکرد بهتر و یا پیشرفتهای سریعتر در بازار بعدا افزایش یابد، این امرممکن است مزیتی باشد برای ترتیب و تنظیم مجدد تأمینمالی که اکنون ازطریق بدهی تأمینمالی گردد وبعد ازآن از طریق انتشارسهام تأمینمالی صورت گیرد. و برعکس اگر قیمت سهام شرکت شناور است ، ممکن است اینطور مناسب باشد که درحال حاضر ازطریق انتشار سهام و بعد از آن ازطریق بدهی تأمینمالی صورت گیرد.
درحالی که زمان بندی بسیارمشکل (تقریباً غیرممکن) است، برای دستیابی به یک زمان بندی درست با درنظرگرفتن عدم اطمینان بازار، راهنماییهای زیرممکن است درجهت بهبود عملکرد یک شرکت درارتباط با مسأله زمانبندی درتأمینمالی مفید باشند:
هرگزحریص نباشید. اگر شرایط فعلی برای یک نوع معین تأمینمالی مناسب است از آن مزیت استفاده نمائید. منتظر این نباشید که ممکن است فردا بهتر باشد.
ازاینکه شیوه و تفکر دیگران بخواهد برشما مسلط گردد پرهیز نمائید. درحالی که مشورت با دیگران میتواند مفید باشد، اما اینکه ازاین طریق تفکر و عقاید دیگران بخواهد برشما چیره شود کاملاً پرهیزنمائید.
به ارتباطات بلندمدت بازار توجه کنید. به نظرمیآید که بازارهای مالی الگوهای رفتاری معینی را دنبال مینمایند که تمایل دارند آن را تکرار نمایند. اگرچه این الگوهای رفتاری نیز ممکن است کاملا عادی نباشند، اما آنها اصرار کافی روی آنان دارند. لذا این الگوهای رفتاری میتوانند به نحو مفید و سودآوری به عنوان نشانه های عمومی مورد استفاده قرار گیرند. (چاندر[۲۹]، ۱۹۹۰)
البته باید یادآور شد که عوامل داخلی یا درونی مؤثر بر ساختار مالی (اهرم مالی) محدود به عوامل مذکور نیستند. عوامل دیگری نیزمی تواند وجود داشته باشند که به نوعی ساختار مالی را به عنوان عوامل درونی تحت تأثیرخود قرار دهند. دراینجا به عمدهترین و شایعترین این عوامل اشاره گردید.
۲-۲-۲-۲) عوامل خارجی مؤثر بر ساختارمالی:
عوامل خارجی یا برونی عبارتند از: ملاحظات خارج از شرکت که ترکیب بدهی وحقوق صاحبان سهام را تحت تأثیر قرار میدهند. ازقبیل موارد زیر:
۲-۲-۲-۲-۱) سطح عمومی فعالیتهای تجاری (شاخص صنعت)
سطح عمومی فعالیتهای تجاری یکی ازعوامل تعیین کننده ساختارمالی شرکتها است. اگرسطح عمومی فعالیتهای تجاری رونق یابد، اکثرشرکتها برای بسط وگسترش عملیات خود نیاز به پول دارند. لذا نیاز به منابع بلندمدت اضافی موجب میگردد که شرکتها به بازارهای پولی و مالی برای بدهی یا سهام روی آورند. اما کاهش و رکود در فعالیتهای تجاری موجب میگردد که شرکتها عملیات خود را محدود نمایند و نقدینگی خود را صرف بازپرداخت و بازخرید بدهی و سهام نمایند. (هامپتون[۳۰]، ۱۹۹۱)
۲-۲-۲-۲-۲) سطح نرخ بهره
نرخ بهره اوراق قرضه یا بدهیها در بازار در پاسخ به عوامل عرضه و تقاضا نوسان مینماید. اگر نرخ بهره افزایش یابد، شرکتهایی که به تأمین مالی ازطریق بدهی متکی هستند، به تأمین مالی کوتاه مدت روی میآورند. تا وقتی که بدهی بلندمدت بتواند در نرخهای پائینتر عرضه شود یا اینکه به سهام روی میآورند. (هامپتون، ۱۹۹۱)
۲-۲-۲-۲-۳) سطح قیمت سهام
هنگامی که شرکتها سهام عادی جدید منتشر میکنند،‌ آنها سعی دارند تا آنجایی که ممکن است پول زیادتری از هرسهم دریافت نمایند. هنگامی که قیمت سهام کاهش یافته است شرکت سهام عادی عرضه نمیکند. اگر قیمت سهام بالا باشد، شرکت میتواند مقدار نسبتاً بیشتری پول ازطریق انتشارسهام نسبتاً کمتری ایجاد نماید.
۲-۲-۲-۲-۴) قابلیت دسترسی به وجوه در بازارها
بازارهای پول و سرمایه دائماً درحال تغییر و تحول هستند، رفتار آنها پدیده پیچیدهای است. در زمانی که پول فراوان است، شرکت میتواند راحتتر اقدام به انتشار اوراق قرضه یا سهام نماید که به فروش خواهد رفت. اما زمانی که پول کمیاب است انتشار و فروش اوراق قرضه و سهام با شکست مواجه میشود. لذا قابلیت دسترسی به وجوه، توانایی شرکت را برای انتشار و فروش اوراق قرضه، سهام و سایر اوراق بهادار تحت تأثیر قرار میدهد. (هامپتون، ۱۹۹۱)
۲-۲-۲-۲-۵) خط مشیهای مالیاتی برروی بهره و سود سهام
باتوجه به اینکه هزینه بهره به عنوان هزینه قابل قبول مالیاتی است، لذا شرکت قبل از آنکه مالیات را پرداخت نماید، ابتدا هزینه بهره را پرداخت نماید ، بدین جهت هزینه بهره برای شرکت صرفه جوییهای مالیاتی را دربر دارد. اما پرداخت سود سهام چه سهام عادی وچه سهام ممتاز بعداز پرداخت مالیات شرکت صورت میگیرد. بنابراین از نقطهنظر هزینه سرمایه، تأمینمالی ازطریق بدهی ارزانتر از تأمینمالی ازطریق سهام است. بدین لحاظ این امر موجب گشته است که درسالهای اخیرحجم انتشار سهام (تأمینمالی ازطریق سهام) در مقایسه با بدهی تاحد زیادی کاهش یابد. (هامپتون، ۱۹۹۱)
۲-۲-۲-۲-۶) دیدگاه و نظر وام دهندگان
مادامی که قابلیت دسترسی به وام واعتبار به تمایل وام دهندگان بستگی دارد. بنابراین دیدگاه و نظر آنها یکی از ملاحظات مهم در تصمیمات ساختارمالی است. میزان تمایل وام دهندگان دراعطای وام به شرکت، چه مؤسسات وام دهنده دولتی وچه خصوصی ضروری ومهم است. هنگامی که ما تأمین مالی ازطریق بدهی را جستجو میکنیم، نظر و موافقت سرمایه گذاران دولتی باید حاصل گردد. خصوصا هنگامی که جایگزینی مؤسسات خصوصی را به جای مؤسسات دولتی جستجو مینمائیم، این امر بسیار مهمتر و حساستر خواهدبود. (چاندر، ۱۹۹۰ )
۲-۲-۲-۲-۷) الگوهای رایج
ساختارمالی تحت تأثیر قوانینی است که بدین منظور مقرر گردیده است. که براساس آن یک شرکت در افزایش سرمایه خود میبایست نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام را رعایت نماید. حد تعیین شده به عنوان الگو یا هنجار تلقی شده که شرکتها برای حفظ اعتبارخود سعی مینمایند آن را رعایت نمایند. مثلاً رعایت نسبت بدهی متوسط صنعت به عنوان یک الگوتلقی شده که شرکتها برای حفظ اعتبار خود سعی مینمایند درحد متوسط صنعت از بدهی در ساختارمالی خود استفاده نمایند. بنابراین الگوهای هر کشوری به عنوان یکی از عوامل برونی مؤثر برساختارمالی شرکتها تلقی میشود. (چاندر، ۱۹۹۰)
بعداز بررسی عمدهترین عوامل درونی و برونی مؤثر بر ساختارمالی، لازم است مروری کوتاه بر تاریخچه بورس در جهان وهمین در ایران داشته باشیم. تا اینکه شناختی نیز از بورس اوراق بهادار تهران وفعالیت های آن بوجود آید.
۲-۲-۳ بخش سوم: عوامل مؤثر براهرم مالی شرکتها
از بین عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر ساختار مالی (اهرم مالی) شرکتها در این پژوهش از ۸ عامل متغیر داراییهای وثیقهای شرکت، سودآوری شرکت، نرخ موثر مالیات شرکت، سپر مالیاتی غیربدهی شرکت، اندازه شرکت، نرخ رشد شرکت، تعداد شرکتهای تابعه و شاخص صنعت استفاده شده است، که به شرح زیر مورد بررسی و مطالعه قرار میگیرد:
۲-۲-۳-۱) داراییهای وثیقه:
یکی دیگر از عوامل تعیین کننده ساختار مالی شرکت ساختار دارایی میباشد. شرکتهایی که داراییهای آنها وثیقه مناسبی برای وام هستند، از بدهی و وام بیشتری استفاده میکنند. از طرف دیگر از دیدگاه وام دهندگان نیز شرکتهایی که قسمت اعظم داراییهای آنها دارایی مشهود و قابل وثیقه باشد، برخی ریسکها را که وام دهندگان با آنها روبروست را کاهش میدهد. به دلیل اینکه ارزیابی ارزش داراییهای مشهود برای وام دهندگان نسبت به ارزیابی داراییهای غیر مشهود آسانتر است و ثانیاً شرکتهایی که قسمت اعظم داراییهایشان دارایی مشهود است مشکلتر میتوانند سرمایه گذاریها را به سمت سرمایه گذاریهای ریسکی انتقال دهند. بنابراین هرچه در ساختار داراییهای مشهود که قابل وثیقه گذاشتن باشد، بیشتر باشد، تمایل وام دهندگان به دادن وام بیشتر است. این نتیجه گیری براساس تئوری تضاد منافع بین وام دهندگان و سهامداران مطرح شده است. این تئوری بیان میکند که تضاد منافع بین وام دهندگان و سهامداران، تشویقها و انگیزههایی برای سهامداران ایجاد میکند که به طور ریسکیتری سرمایه گذاری کند و وام دهندگان جهت مصون کردن خود از این ریسکها به داراییهای مشهود که به عنوان وثیقه جهت اعطای اعتبار به شرکت، نیاز بیشتری دارند.(ساکسانگ ۲۰۰۴)
بنابراین میتوان گفت که هر چه داراییهای شرکت که قابل وثیقه شدن است بیشتر باشد شرکت قادر به تحصیل وام و اعتبار بیشتری خواهد بود. لازم به یادآوری است که داراییهایی مانند داراییهای نامشهود، مخارج انتقالی به دوره های آتی و سایر داراییها معمولاً قابل وثیقه شدن نیستند.
جهت ارزیابی داراییهای مشهود قابل وثیقه از نسبت داراییهای ثابت به کل داراییها استفاده میشود. در زمان ورشکستگی داراییهای غیر قابل مشاهده زودتر از داراییهای قابل مشاهده از بین میروند، بنابراین بنگاههایی که داراییهای قابل مشاهده بیشتری دارند امکان استفاده از وام بیشتری را نیز دارند.
۲-۲-۳-۲) سودآوری:
بر مبنای تئوری که در سال ۱۹۸۴ توسط مایرز و ماجلوف بیان شد شرکت ها در انتخاب تصمیمات تأمین مالی یک سلسله مراتبی را رعایت میکنند. به این ترتیب که شرکتها وجوه داخلی را به وجوه خارجی ترجیح میدهند و در ابتداء از محل سود انباشته، سپس از محل بدهی و درنهایت از طریق انتشار سهام و یا اوراق بهادار دو منظوره (مثل اوراق قرضه قابل تبدیل) جهت تأمین مالی طرحهای سرمایه گذاری اقدام مینمایند. این رفتار ممکن است به دلیل هزینه های انتشار اوراق بهادار جدید، هزینه معاملات و یا نتیجه اطلاعات نامتقارن و چندگانه باشد. بنابراین براساس نظریه فوق هرچه سودآوری بیشتر باشد شرکتها قادر به انباشتن سود بیشتر خواهند بود و درنتیجه برای سرمایه گذاریهای جدید خود از محل سود انباشته اقدام خواهد نمود. لذا ارتباط منفی بین سودآوری و اهرم مالی وجود دارد.
با این وجود در خصوص نحوه تأثیر سودآوری بر روی اهرم مالی تضادهایی وجود دارد. بطوری که برخلاف نظریه مایرز و برالی در سال ۱۹۸۶ جنسون یک رابطه مثبتی را بین اهرم و سودآوری به شرط وجود بازار مؤثر بر شرکت بیان میکند و درصورتیکه بازار غیرمؤثر باشد یک رابطه منفی بین سودآوری و اهرم را بیان میکند (جنسون ۱۹۸۶) و راژان وزینگالس در سال ۱۹۸۸ نیز این رابطه را تأیید کردهاند.
معیارهایی که جهت اندازه گیری سودآوری شرکتها به کار میرود عبارتند از:
نسبت سود قبل از بهره و مالیات به کل داراییها
نسبت سود قبل از بهره و مالیات به کل فروش
و در این پژوهش از نسبت سود قبل از بهره و مالیات به کل داراییها استفاده کردهایم
۲-۲-۳-۳) نرخ موثر مالیات:
از آنجایی که برخی فعالیتها مانند کشاورزی و دامپروری و… معاف از مالیات میباشند و برخی شرکتها به دلایلی خاص از معافیتهای مالیاتی خاصی برخوردار میباشند لذا مقدار مالیات آنها نسبت به کل سود آنها از نرخ مالیاتی مصوب متفاوت خواهدبود.
۲-۲-۳-۴) سپر مالیاتی غیربدهی:
منظور از سپر مالیاتی هزینههایی است که باعث خروج پول و ثروت از شرکت نمیگردد و یا به بیان دیگر هزینه های غیر نقدی هستند و سپرمالیاتی غیربدهی منظور هزینه استهلاک است که در شرایط تورمی نیز به دلیل تجدید ارزیابی بیشتر خواهد شد و افزایش هزینه استهلاک باعث کاهش مالیات خواهدشد.
۲-۲-۳-۵) اندازه شرکت:
منظور از اندازه شرکت عبارت است از حجم فروش، حجم داراییها، حجم سرمایه و میزان فعالیت یک شرکت. بنابراین نکته مهم در سنجش اندازه شرکت این است که چه عاملی به عنوان ملاک و معیار، مورد استفاده قرار گیرد، تا از آن طریق به شکل صحیح و دقیق شرکتها را از نظر اندازه وحجم از یکدیگر تفکیک نمایند. لذا مساله مهم در اندازه شرکت، مقیاس و ملاک سنجش اندازه شرکتها می باشد. معیارهای متفاوت، ولی مرتبط با یکدیگر، برای اندازه گیری حجم و گسترش فعالیت شرکتها مورد استفاده قرار گرفته است.
۲-۲-۳-۶) نرخ رشد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:20:00 ق.ظ ]




غذائی است، می‌توان گفت پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی میباشد و با توجه به اینکه در این پژوهش از روش های مطالعه کتابخانهای و نیز روش های میدانی نظیر پرسشنامه استفاده شده است، می‌توان بیان کرد که پژوهش حاضر بر اساس ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی است. روش انجام پژوهش حاضر به صورت مبسوط در فصل سوم ارائه شده است.
۱-۸- قلمرو تحقیق
قلمرو زمانی: از نظر زمانی، بازه زمانی گردآوری اطلاعات و انجام نظرسنجی از آبان ۸۹ لغایت اردیبهشت ۹۱ می‌باشد. اطلاعات تفصیلی در زمینه قلمرو زمانی پایان نامه در شکل شماره ۱-۲ ارائه شده است.
قلمرو موضوعی: از نظر موضوعی، پژوهش حاضر با موضوعاتی همچون، بسته‌بندی و رفتار مصرف کننده مرتبط می‌باشد.
قلمرو مکانی: جامعه مصرف کنندگان مواد غذایی شهر همدان.
شکل شماره ۱-۲- برنامه زمانبندی مراحل انجام پایان نامه تحصیلی
۱-۹- تعاریف کاربردی واژه‌های پژوهش
بسته‌بندی: بسته‌بندی شامل بسط و توسعه یک ظرف و طرح گرافیکی برای محصول است.یک بسته بخش جدانشدنی از یک محصول است که باعث می‌گردد محصول انعطاف پذیری بیشتر،امن تر و از قابلیت استفاده آسانتری برخوردار گردد. یک بسته همانند نام تجاری می‌تواند بر نگرش مشتریان در ارتباط با محصول مؤثر باشد. (ویلیام، ۱۹۹۷: ۲۱۳)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

رفتار مصرف کننده: برکمن و گیلسون رفتار مصرف کننده را فعالیت هایی می‌دانند که در انها افراد درگیر استفاده واقعی یا بالقوه از محصولات مختلف بازار که شامل کالاها، خدمات، ایده‌ها و محیط فروشگاه‌ها میشود، هستند. (برکمن و گیلسون،۱۹۸۱ : ۹۶)
مؤلفه‌های بسته‌بندی: پنج عنصر مهم بسته‌بندی اصولاً بر تصمیم گیری خرید مصرف کننده تأثیر می‌گذارند که می‌توان آنها را به دو گروه مجزا طبقه بندی کرد: عناصر بصری و عناصر اطلاعاتی. عناصر بصری شامل تصاویر و سایز و شکل بسته هاست که بیشتر برای تصمیم گیری تأثیر می‌گذارند. عناصر اطلاعاتی مربوطه به ارائه اطلاعات و تکنولوژی های استفاده شده در بسته بندی‌ها است که احتمال زیادی می‌رود که از جنبه شناختی حائز اهمیت باشد. (پِرِن دِرگاست و پیت، ۱۹۹۶ : ۱۱۵)
فصل دوم
ادبیات تحقیق
مقدمه
امروزه از سوی صاحبنظران بازاریابی، بسته‌بندی[۱] به عنوان ابزاری استراتژیک جهت افزایش رقابت‌پذیری محصولات مورد تائید قرار گرفته است. (فیروزیان و همکاران، ۱۳۸۸ : ۴۷) تفاوت بین ادراک مصرف کنندگان و تولیدکنندگان در رابطه با ارزش محصولات، فاکتور مهمی در تعیین موفقیت یا شکست یک محصول است. بنابراین ادغام نظریات مصرف‌کنندگان در زنجیره ارزش‌گذاری[۲] برای محصول، فاکتور بسیار مهمی در کسب مزیت رقابتی[۳] است. یکی از موضوعاتی که در تعیین ارزش‌گذاری محصولات اغلب نادیده گرفته می‌شود نظر مصرف‌کنندگان راجع به بسته‌بندی است. ارزش افزوده به محصول از طریق بسته‌بندی در بسیاری موارد با نظرات متفاوت زیادی روبرو است اما درباره اهمیت بکارگیری بسته‌بندی برای خلق ارزش افزوده محصول اجماع نظر وجود دارد. (تاپیان و بالات[۴]، ۲۰۱۱ : ۴۴۷)
از سوی دیگر رفتار مصرف کننده طی دهه‌ های اخیر یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه محققان بازاریابی بوده است. گوناگونی و تنوع رفتار مصرف کننده به دلیل گوناگونی در عوامل اثر گذار بر رفتار فرد و انگیزه فرد برای خرید می‌باشد. امروزه مصرف کننده به عنوان کلید اصلی موفقیت یا عدم موفقیت یک شرکت محسوب می‌شود. لذا درک رفتار مصرف کننده از اهمیت زیادی برخوردار است. تصمیم خرید مصرف کننده می‌تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی که یا درونی ویا بیرونی هستند، قرار گیرد. بسته‌بندی محصول یکی از این عناصر تاثیرگذار در تعیین رفتار خرید مصرف‌کنندگان است. براین اساس بررسی تاثیر و بسته‌بندی محصول در تصمیم خرید و رفتار مصرف کننده از اهمیت بسیار برخوردار است. (سیلالوی و اسپیس[۵]، ۲۰۰۴ : ۶۷)
در این فصل مبانی نظری و پیشینه پژوهش پیرامون بسته‌بندی و تاثیرات آن بر رفتار خرید مصرف‌کنندگان در سه بخش ارائه خواهد شد. به این منظور در بخش اول به بیان تعاریف، مفاهیم و مبانی نظری مدیریت رفتار مصرف‌کنندگان پرداخته خواهد شد. در بخش دوم مبانی نظری و اهمیت بسته‌بندی و مولفه‌های آن و تاثیرات بسته‌بندی محصول بر خرید مصرف‌کنندگان ارائه می‌گردد. در نهایت در بخش سوم مروری بر مطالعات انجام شده صورت خواهد گرفت.
بخش اول:
۲-۱- تعاریف، مفاهیم و مبانی نظری رفتار مصرف کننده
۲-۱-۱- معرفی رفتار مصرف‌کننده
سازمان ها بدون آگاهی از چگونگی رفتار مصرف کننده[۶] و درک صحیح از آن، امکان اتخاذ اقدام مناسب جهت تأمین نیازها و خواسته مصرف کننده را نخواهند داشت. (هاوکینز و کانی[۷]، ۲۰۱۰) بنگاه‌های بازرگانی جهت انتخاب بازارهای هدف نیازمند اطلاعاتی درخصوص الگوهای مصرف رایج در آن بازارها هستند. به عبارت دیگر، امروزه امروزه مصرف به یکی از اساسی ترین مفاهیم جامعه مدرن تبدیل شده است، به گونه ای که می توان آن را پدیده ای اجتماعی تلقی نمود که نیازهای چندگانه افراد را برآورده می سازد. (رنجبریان و همکاران، ۱۳۹۰ : ۱۵۶)
تصور عمومی بر این است که رفتار مصرفکننده چگونگی خرید کالاها و خدمات توسط افراد می‌باشد، اما در واقع رفتار مصرف کننده چیزی بیشتر از خرید کالاها و خدمات توسط افراد است. رفتار مصرف کننده را به طور کلی چنین تعریف می‌نمایند: تصمیم نهایی مصرف کننده با توجه به اکتساب، مصرف و خلاص شدن از کالاها،خدمات،زمان و نظرات بخشهای مختلف تصمیم گیری در یک دوره زمانی می‌باشد. (هاشمی، ۱۳۸۹ : ۱۲)
رفتار مصرف‌کننده شامل دانش و احساساتی که افراد تجربه می‌کنند و اقداماتی که آن‌ها در فرایند مصرف انجام می‌دهند، می‌شود. همچنین شامل اجزایی از محیط است که بر این دانش، احساسات و رفتار تأثیر می‌گذارد. همچنین که در تعریف فوق آمده است، رفتار مصرف‌کننده پویاست، زیرا، دانش، افکار و احساسات و رفتار مصرف‌کننده به طور مجزا، گروه‌های مصرف‌کننده مورد هدف و جامعه در کل، دائماً در حال تغییر می‌باشند. ماهیت پویای رفتار مصرف‌کننده توسعه استراتژی‌های بازاریابی را مشکل می‌سازد. از رفتار مصرف کننده تعاریف گوناگون دیگری نیز ارائه شده است. برای نمونه انجمن بازاریابی آمریکا[۸] رفتار مصرف‌کننده را این‌گونه تعریف می‌کند «تعامل پویای نفوذ و شناخت، رفتار و محیط به طریقی که انسان‌ها در زندگیشان مبادله می‌کنند».
رفتار مصرف‌کننده شامل تعاملات بین افکار و احساسات و رفتار انسان و محیط می‌باشد. بنابراین، بازاریابان نیازمند شناخت در خصوص مواردی از قبیل، چه محصولات و نام‌های تجاری‌ای برای مصرف‌کننده معنی دارند، مصرف‌کننده به چه طریقی خرید می‌کند و چه عواملی بر خرید و مصرف تأثیر می‌گذارد، می‌باشند. همچنین رفتار مصرف‌کننده شامل مبادلات بین انسان‌ها می‌باشد. به این معنی که افراد چیزی را که دارای ارزش هست به دیگری می‌دهند و در مقابل چیزی دریافت می‌کنند (پیتر و اولسون[۹]، ۲۰۰۹ : ۱۱۵).
۲-۱-۲- دلیل‌ مطالعه رفتار مصرف کننده
توسعه مطالعات رفتار مصرف‌کننده، نتیجه چرخش فلسفه بازاریابی از گرایش تولید و محصول به گرایش فروش و سپس گرایش بازاریابی است. عوامل دیگری نیز در گسترش مطالعات رفتار مصرف کننده دخیل بوده‌اند که عبارتند از: سرعت زیاد معرفی محصولات جدید، چرخه‌های کوتاهتر عمر محصولات، افزایش جنبشهای حمایت از مصرف‌کنندگان بوسیله گروه های خصوصی و سیاست‌گذاران عمومی، توجه به محیط زیست و رشد بازاریابی خدمات. (گلچین‌فر و بختائی، ۱۳۸۶)
در چنین فضایی داشتن درک صحیح از مصرف‌کنندگان و فرایند مصرف، مزیتهای متعددی را در بر دارد. این مزیتها شامل کمک به مدیران در جهت تصمیم‌گیری، تهیه یک مبنای شناختی از طریق تحلیل رفتار مصرف‌کنندگان، کمک به قانون‌گذاران و تنظیم‌کنندگان برای وضع قوانین مربوط به خرید و فروش کالا و خدمات و در نهایت به مصرف‌کنندگان در جهت تصمیم‌گیری بهتر است. رفتار مصرف کننده در طراحی کمپین‌های تبلیغاتی نیز نقشی حیاتی ایفا می‌کند. با علم به نحوه رفتار مخاطبان است که می‌توان رسانه و پیام مناسب را انتخاب کرد. به علاوه مطالعه رفتار مصرف‌کننده می‌تواند در فهم عوامل مربوط به علوم اجتماعی که رفتار انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهند، به ما کمک کند. بر این اساس، تحلیل رفتار مصرف کننده در مواردی همچون طراحی آمیخته بازاریابی، بخش‌بندی بازار و تعیین موقعیت و متمایز سازی محصول نیز امری لازم و حیاتی است. (میچل و ایماری، ۲۰۱۰ : ۳۹)
رفتار مصرف کننده تنها چگونگی خرید کالاها را شامل نمی شود، بلکه شامل استفاده از خدمات، فعالیتها و عقاید نیز می‌باشد. فعالیتهائی مانند مسافرت کردن،رفتن به دندانپزشکی،ثبت نام برای کلاسهای آموزشی و غیره همگی جزء مواردی هستند که رفتار مصرف کننده آنها را شامل می‌شود. به این دلیل رفتار مصرف کننده شامل کالاها،خدمات،فعالیتها و عقاید می‌باشد و تلاشهای بازاریابی برای رفع نیازهای افراد پیشنهاد نامیده می‌شوند. اگر چه حالت خرید برای بازاریابان بسیار مهم است،اما رفتار مصرف کننده تنها خرید را شامل نمی شود. بلکه رفتار مصرف کننده شامل سه فعالیت اکتساب ،مصرف و خلاص شدن است. (هاشمی، ۱۳۸۹ : ۱۳) علل مطالعه رفتار مصرف‌کننده در جدول ۲-۱ آمده است.
جدول ۲-۱- علل مطالعه رفتار مصرف کننده؛ منبع: موون ومینور، ۱۳۸۲ : ۲۸

علل مطالعه رفتار مصرف کننده

۱- اساس مدیریت بازاریابی می‌بایست تحلیل رفتار مصرف‌کننده باشد. این موضوع به مدیران در موارد زیر کمک می‌کند:
الف) طراحی آمیخته بازاریابی
ب) بخش‌بندی بازار
ج) تعیین موقعیت و متمایزسازی محصول
د) بهسازی تحلیل محیطی
هـ) توسعه مطالبات تحقیق بازار
۲- رفتار مصرف‌کننده باید نقش مهمی در ایجاد سیاستگذاری کلی داشته باشد.
۳- مطالعه رفتار مصرف‌کننده باعث می‌شود که فرد به مصرف کننده مؤثرتری تبدیل شود.
۴- مطالعه رفتار مصرف‌کننده در مورد رفتار مصرفی انسان‌ شناخت ارائه می‌دهد.
مطالعه رفتار مصرف‌کننده سه نوع اطلاعات فراهم می‌سازد:
الف) جهت‌گیری مصرف‌کننده
ب) واقعیات مربوط به رفتار انسانی
ج) نظریاتی که فرایند تفکر را هدایت می‌کنند.

۲-۱-۳- دیدگاه‌های پژوهشی در مورد رفتار مصرف‌کننده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:20:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم