کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



(۳-۱)

و بترتیب بیانگر احتمال وقوع و توان تولیدی مزرعه بادی در هر سناریو و بردار نرخ قیمت حاشیه­ای برای هر باس است. لذا هدف پیدا کردن کمترین مقدار قیمت پیشنهادی تولید نیروگاه­ها با تعیین مشارکت واحدها و توان تولیدی هر کدام از آنها با در نظر گرفتن محدودیت­های واحدها و شبکه و سناریوهای باد می­باشد. خط اول تابع هدف بیانگر قیمت پیشنهادی تولید واحدها می­باشد. خط دوم شامل هزینه روشن شدن و خاموش شدن واحد می­باشد. خط سوم شامل هزینه رزروهای بالارونده و پایین­رونده در سمت تولید می­باشد. خط چهارم شامل هزینه رزرو پایین­رونده و بالارونده سمت بار و همچنین هزینه قطع بار می­باشد. خط پنجم شامل هزینه وابسته به هر سناریو می­باشد که همان هزینه رزروهای بکار گرفته در هر سناریو می­باشد؛ که S وW از زیربرنامه تعیین نوع باس بدست می­آیند. (S-W) مقادیر ۱ و ۱- را می ­تواند به خود اختصاص دهد، هنگامی ۱ می­ شود که نیاز به رزرو بالارونده باشد، یعنی ژنراتور باید هزینه این رزرو یا افزایش تولید را دریافت کند و یا به مصرف کننده باید هزینه کاهش بار برگردد که باید به هزینه اضافه شود. (S-W)در صورتی که نیاز به رزرو پایین­رونده باشد ۱- می­ شود، یعنی دریافتی­ ژنراتور به ازای کاهش تولیدش کمتر می­ شود و یا مصرف ­کننده به ازای مصرف بیشتر هزینه بیشتری را پرداخت می­ کند که باید از هزینه کسر شود [۵۱]. خط آخر هزینه تولید نیروگاه بادی است در صورتی که برای آن هزینه ای در نظر گرفته شود (در این تحقیق هزینه ای برای آن در نظر گرفته نشده است). در این تحقیق همچون مرجع [۶۸] فرض شده که تولید کننده­ های بادی در بازار انرژی رقابتی ندارند ( ) و همه تولید نیروگاه بادی استفاده می­ شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۳-۲ قیود موجود در مسئله مشارکت واحدها با قیود امنیتی در حضور مزرعه بادی

در این قسمت به قیود مختلفی که نسبت به فصل۲ تغییر کرده و در مسئله بهینه سازی استفاده شده اشاره می­ شود.
– قید مربوط به تعادل بازار[۴۰]

(۳-۲)

– حداقل و حداکثر توان تولیدی هر واحد
– حداکثر شیب افزایشی و یا کاهشی واحدها
– حداقل زمان خاموش بودن و یا روشن بودن هر واحد
– محدودیت­های حداکثری مربوط به انواع مختلف رزرو و قطع بار
– قیود شبکه : همچون فصل۲ برای رهایی از تعداد قیود، روابط مربوط به وضعیت سیستم بعد از وقوع سناریوهای مختلف بگونه­ای مدل می‏شود که تنها در نظر گرفتنِ یک متغیر برای هر نوع رزرو پیشنهادی کافی باشد. رابطه (۳-۳) بیان می‏کند که در صورت رخداد حوادث، باید حداقل توان مصرفی باس و توان خروجی از باس توسط خطوط، با بهره گرفتن از رزروهای بالارونده در هر باس تامین شود [۴۱].

(۳-۳)

(۳-۴)

رابطه (۳-۴) بیان می‏کند با بهره گرفتن از رزروهای پایین رونده در هر باس در صورت رخداد یکی از حوادث باید حداکثر توان مصرفی باس و توان خروجی از باس توسط خطوط را تامین نماید. همانطور که در فصل۲ اشاره شد، بدیهی است که در همه باس­ها و در همه حوادث نیاز به استفاده از رزرو بالارونده یا پایین­رونده نیست. از طرف دیگر در برخی باس­ها اصلاً پیشنهادی برای نوعی از رزرو وجود ندارد، بنابراین برخی از این قیود به تساوی تبدیل خواهند شد.
در صورت استفاده از روابط پیشنهادی، توان عبوری از خطوط در صورت رخداد سناریوهای مختلف را می‏توان به صورت رابطه (۳-۵) مدل کرد که در آن i و j به ترتیب بیانگر باس فرستنده و دریافت کننده توان در خط l می‏باشند.

(۳-۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 01:25:00 ق.ظ ]




۲ -۴- الگوریتم ژنتیک[۴۵]
الگوریتم ژنتیک روش جستجوی احتمالاتی فراگیر است که از فرایند تکامل زیست شناختی طبیعی پیروی می کند]۱۵[.
این الگوریتم، به نحو موثری در حل مسائل بهینه سازی، به خصوص مسائل غیرخطی و گسترده، کاربرد دارد.
۲-۴-۱- مفهوم الگوریتم ژنتیک
مفهوم الگوریتم ژنتیک از نظریه های چارلز داروین[۴۶] مبنی بر سیرتکاملی موجودات زنده و تنازع بقاء و ادامه حیات افراد شایسته تر و تولیدمثل آنها و نظریه و آزمایشات گرگور مندل[۴۷] (بنیانگدار علم توارث ) در تولید ویژگی های مورد انتظار و یا جدیدتر از طریق پیوند گیاهان با ویژگی های مختلف از یک گونه الهام گرفته شده است]۱۵[.
۲- ۴- ۲- آشنائی با الگوریتم ژنتیک
الگوریتم ژنتیک یکی از توانمندترین روش های هوشمند است که با الهام از علم وراثت در حل مسائل غیر خطی و پیچیده ریاضی در کنار روش های هوشمند دیگر از قبیل روش هجوم ذرات[۴۸]، جستجوی غذای باکتری[۴۹] E-Coli، شبیه سازی حرارتی[۵۰]، شبکه های عصبی، کولونی مورچگان[۵۱] و … کاربرد دارد.
الگوریتم ژنتیک اولین بار توسط دانشمند علوم رایانه دانشگاه میشیگان بنام جان هلند[۵۲] معرفی گردید]۱۵[.
در موجودات زنده، تولیدمثل از طریق جفت گیری سلول های جنسی صورت می گیرد و هر کدام از سلول ها، حاوی یک یا چند کروموزوم[۵۳] می باشند. کروموزوم ها حاوی تعداد زیادی ژن[۵۴] می باشند که این ژن ها نماینده ویژگی های مخصوصی از موجودات مثلا رنگ چشمان است که صورت های مختلف این ویژگی، رنگ چشم آبی، سبز و … است]۱۵[.
از لحاظ مهفومی در این تحقیق فرض شده است که می خواهیم موجودی تک کوروزومی با ویژگی های موردنظر از قبیل وزن، قد، زیبائی، رنگ چشم، رنگ مو و … تولیدکنیم. تعدادی موجود تک کوروموزومی را بصورت تصادفی جهت شروع در نظر می گیریم. کوروموزوم ها را ابتدا برحسب ویژگی های مطلوب مذکور با دادن وزن ها و اهمیت مختلف، ارزیابی می کنیم. چنانچه بهترین کوروموزوم (با بهترین ارزیابی ) شرائط مطلوب را داشته باشد مورد قبول واقع می گیرد، در غیر این صورت به تعداد معینی، کوروموزوم های با بالاترین ارزیابی نسل موجود را درنظر گرفته و برای تولید باقیمانده کوروموزوم های دیگر، از میان کورموزوم های با بالاترین ارزیابی، کورموزوم هائی را به طور تصادفی انتخاب و جهت تبادل ژن ها با یکدیگر ترکیب می کنیم. سپس بطور تصادفی، ژن هائی از کوروموزوم ها را انتخاب و مقدار آنها را (در محدوده قابل قبول ) تغییر می دهیم. بعد، همه کوروموزوم ها را بر حسب نمره ارزیابی شان مرتب می کنیم. مراحل ذکر شده تا برآورده شدن شرائط مطلوب تکرار می کنیم.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بعد از این واژه های ساختار و بیت را به جای کلمه های کوروموزوم و ژن، بکار می بریم.
۲-۴-۳- مراحل الگوریتم ژنتیک
الگوریتم ژنتیک جهت رمزگذاری[۵۵] ساختارها و تولید ساختارهای شروع و انتخاب ساختارها برای تکرارهای بعدی، دارای مراحلی است که بطور اجمالی به شرح ذیل توضیح داده می شود:
۲-۴-۴- ایجاد ساختار اولیه
اولین گام در الگوریتم ژنتیک، تولید ساختارهای اولیه است. ساختار اولیه می بایستی به طور مناسبی کدگذاری گردد. روش های کدگذاری متعددی برحسب نوع مسئله، وجود دارد. مهمترین روش کدگذاری، دوگان[۵۶] و حقیقی[۵۷] می باشد.
۲-۴-۵- تولید ساختارهای جدید
ایجاد ساختارهای جدید بدین صورت است که تعدادی از بهترین ساختارها را درنظرگرفته و از بین این ساختارها، تعداد حضور هر ساختار را به طور تصادفی براساس میزان شایستگی آنها طی روش انتخاب موردنظر تعیین و ساختارهای مذکور دو به دو و بطور تصادفی برای تولید باقیمانده ساختارها، انتخاب و با یکدیگر تلاقی می دهیم، که این عمل را تقاطع[۵۸] می نامیم. سپس بطور تصادفی تعدادی بیت، از کل ساختارها را انتخاب و مقدار آنها را در محدوده قابل قبولی، تغییر می دهیم که این عمل را هم جهش[۵۹] می نامیم. سپس کل ساختارهای موجود و ایجاد شده دوباره مورد ارزیابی قرارگرفته و برجسب نتیجه ارزیابی مرتب می گردند، اگر بهترین ساختار حائز شرائط مطلوب بود، جواب مسئله است، در غیر این صورت مراحل تولید ساختار جدید تا بدست آمدن ساختار بهینه، ادامه پیدا می کند.
۲- ۴-۶- روش های انتخاب[۶۰]
دراین مرحله با محاسبه مقدار تابع هدف، به هر ساختار ارزشی تعلق می گیرد که این ارزش میزان گرایش به ساختارهای با ارزش بالاتر را تعیین می کند. به عبارت دیگر تعداد دفعات حضور یک ساختار در تقاطع با ساختارهای دیگر را مشخص می کند. برای انتخاب ساختارها روش های متنوع زیادی وجود دارد که در اینجا فقط به متداول ترین روش ها، پرداخته می شود:
۲-۴-۶-۱- انتخاب چرخ گردان[۶۱]
در این روش پس از محاسبه مقدار تابع هدف برای هر ساختار، درصد نسبی مقدار تابع هدف هر ساختار از مجموع مقدار تابع هدف کلیه ساختارها را بدست آورده و درصدهای بدست آمده ساختارها را بر روی محیط کامل یک چرخ گردان می گسترانیم. سپس این چرخ گردان را مقابل یک فلش می چرخانیم. تعداد دفعاتی که فلش مذکور بر روی قطاع متناسب با هر ساختار قرار می گیرد، نشان دهنده تعداد انتخاب هر ساختار برای تقاطع با ساختارهای دیگر است.
در یک روش دیگر از روش های چرخ گردان، بجای یک فلش از تعدادی فلش برابر تعداد کل ساختارها استفاده و چرخ گردان را فقط یک بار می چرخانیم.
۲-۴-۶-۲- انتخاب مسابقه ای[۶۲]
این شیوه انتخاب به جای استفاده از مقدار و یا درصد نسبی تابع هدف ساختارها، از رتبه هر ساختار استفاده می کند. روش کار به این صورت است که هر بار K ساختار به طور تصادفی و با احتمال برابر از میان ساختارها انتخاب می شوند. سپس از میان K ساختار تعدادی را که بالاترین رتبه را دارند انتخاب و بقیه حذف می گردند، این عمل را به تعداد کل ساختارها تکرار می کنیم]۱۵[.
۲-۴-۶-۳- انتخاب رتبه ای[۶۳]
در این روش از مقدار یا درصد نسبی تابع هدف برای انتخاب استفاده نمی شود، بلکه از رتبه هر ساختار نسبت به یکدیگر استفاده می گردد.
۲-۴-۷- تقاطع
روش های تقاطع متعددی با توجه به نوع کدگذاری ساختارها وجود دارد که به طور مختصر به دو روش کلی به صورت ذیل اشاره می گردد:
۲-۴-۷-۱- تقاطع تک نقطه ای[۶۴]
در این روش، ساختارهای انتخاب شده، از یک نقطه (که به طور تصادفی انتخاب می شود ) دو به دو با یکدیگر تلاقی یافته و از آن نقطه هر ساختار به دو قسمت تقسیم و یک قسمت از هرکدام با یکدیگر مبادله می شود.
۲-۴-۷-۲- تقاطع چند نقطه ای[۶۵]
در این روش، به طور تصادفی در چندین نقطه ساختارها با یکدیگر تلاقی یافته و چندین قسمت بین دو ساختار انتخاب و مبادله می گردد.
۲-۴-۸- جهش
در این جا هم روش های جهش[۶۶] متعددی با توجه به نوع کدگذاری ساختارها وجود دارد که به طور مختصر به دو روش کلی به صورت ذیل اشاره می گردد:
۲-۴-۸-۱- جهش تک نقطه ای[۶۷]
در این روش با احتمال بسیار کم تعیین شده، به طور تصادفی در یک بیت از ساختار انتخاب شده از میان کل ساختارها، در محدوده قابل قبولی، تغییر ایجاد می کنیم.
۲-۴-۸-۲- جهش چند نقطه ای[۶۸]
در این روش نیز با احتمال بسیار کم تعیین شده، به طور تصادفی در چند بیت از ساختار انتخاب شده از میان کل ساختارها، در محدوده قابل قبول، تغییر ایجاد می کنیم.
۲- ۴- ۹- پردازش و برازش[۶۹]
گرچه در حل مسائل با الگوریتم ژنتیک نیازی به دانستن دقیق ساختار ریاضی مسائل نیست، ولی باید بتوانیم به صریقی میزان مطلوبیت هر ساختار بالقوه را ارزیابی کنیم. آنگاه با حفظ ساختارهای مناسب تر و حذف ساختارهای کمتر مناسب، به ساختار مناسب نزدیک شویم. میزان مطلوبیت ساختارها توسط تابع هدف یا تابع برازش تعیین می گردد. در الگوریتم ژنتیک و سایر روش های کلاسیک (برنامه ریزی خطی، برنامه ریزی اعداد صحیح، لاگرانژو … )، هدف کمینه و بیشینه سازی تابع هدف مسئله می باشد.
۲-۴-۱۰- جایگزینی[۷۰]
مرحله جایگزینی در واقع مکمل مراحل انتخاب، تقاطع و جهش است. در این مرحله ساختارهائی که باید با ساختارهای جدید تعویض شوند، مشخص می شوند. در الگوریتم ژنتیک استاندارد از روش جایگزینی تکرار به تکرار استفاده می شود. در این شیوه جایگزینی، تمام ساختارهای موجود با ساختارهای جدید جایگزین می شود. در الگوریتم ژنتیک حالت پایدار، ساختار ایجاد شده، تنها در صورتی جایگزین ساختارهای به وجود آورنده خود می شود که میزان شایستگی بهتری داشته باشد. بنابراین تنها بخشی از ساختارهای جاری در هر تکرار تعویض می شوند و ساختاری، می تواند در تکرارهای متعدد پایدار بماند. در الگوریتم ژنتیک تدریجی، ساختار جدید یا با یکی از ساختارهای به وجود آورنده خود و یا با به طور تصادفی جانشین ساختار دیگری شده و یا به جای ساختار با کمترین میزان شایستگی قرار گرفته و یا جایگزین شبیه ترین ساختار به خود می شود. در الگوریتم ژنتیک با رویکرد حفظ خبرگان، تعدادی از ساختارها با بالاترین میزان شایستگی از یک تکرار به تکرار دیگر عینا انتقال می یابند. چنانچه در عمل تقاطع شرکت داده شوند ساختارهائی را که به وجود می آورند جایگزین این ساختارها نمی گردند]۱۵[.
۲-۵- معرفی دو تابع کاربردی sparse و graphtraverse در نرم افزار matlab
در این بخش به معرفی دو تابع مهم و کاربردی sparse و graphtraverse در نرم افزار matlab پرداخته می شود:
۲-۵-۱- ماتریس sparse
ماتریس sparse برای تحلیل عددی ماتریس های بزرگ با اکثریت اعضای صفر، کاربرد دارد که توسط هاری مارکویتز[۷۱] اختراع گردید.
در لغت sparse matrixبه معنی ماتریس کم پشته می باشد، ماتریسی است که اکثریت اعضای آن صفر می باشد، همچنین به ماتریسی که اکثریت اعضای آن غیر صفر باشد، ماتریس متراکم[۷۲] گویند.
ماتریس کم پشته در حوزه های تئوری شبکه با اتصالات و یا اطلاعات کم ولی مهم، مفهوم و کاربرد زیادی دارد. اغلب در رشته های مهندسی و علوم، جهت حل معادلات تفاضلی جزئی، با ماتریس های کم پشته زیادی سروکار داریم.
با توجه به اینکه استفاده از ماتریس های کم پشته، بدلیل کاستن از حجم محاسبات، به زمان کمتری نیاز داشته و حافظه کمتری از رایانه را نیز اشغال می کند، مورد توجه و استفاده قرار می گیرد..
در حالت عادی، یک ماتریس کم پشته، یک بردار دو بعدی است. هر عضو بردار بیانگر یک عنصرaij از ماتریس است که از طریق دو اندیس i و j قابل دسترسی است. i تعداد سطر و j تعداد ستون ماتریس را نشان می دهد. برای یک ماتریس m×n حافظه کافی برای ذخیره اطلاعات به تعداد m×n مکان می باشد. این مقدار حافظه ازطریق ذخیره فقط عنصرهای غیرصفر کاهش می یابد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:25:00 ق.ظ ]




برخی فیلسوفان با دقت بیشتری در باب این مورد اخیر گفته­اند، باید علاوه بر اینکه یک گزاره موجه برای شخص باشد، باور فرد به آن گزاره نیز بر مبنای شواهد او بر آن گزاره باشد. فرض کنید علی دچار بیماری مهلکی شده است، اما ولو اینکه این بیماری بسیار کشنده می­باشد، ولی شواهد بسیار خوبی وجود دارد که او از این بیماری بهبود پیدا می­ کند، مثلاً دکتر متخصص او می­گوید که به احتمال ۹۹% معالجه­ی وی به او جواب می­دهد و حتی خود علی نیز به وسیله خواندن مجله پزشکی معتبری از کارایی این روش معالجه باخبراست. پس فرض می­کنیم که باور او به اینکه او بهبود پیدا می­ کند، موجه می­باشد. اما فرض کنیم که او به این گزاره براساس این شواهد باور پیدا نکرده است بلکه او باور به بهبودی­اش را از طریق فالگیری از روی تفاله چای وی گفته است که تو شفا پیدا می­کنی، حاصل کرده است. در این فرض او معرفت به این گزاره ندارد؛ چرا که صرف اینکه گزاره P برای S موجه باشد برای معرفت بدان کافی نیست بلکه باید باور شخص به این گزاره بر اساس شواهدی باشد که صدق آن را تأیید می­ کنند. (ibid, pp 16-17)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شاید همان طور که وحید می­گوید اصلی­ترین ویژگی توجیه در دو شهودی که ما از آن داریم که در ضمن فقرات فوق بیان شد، خلاصه بشود که این دو، بعضاً منجر به صدور احکام بعضاً متفاوتی می­شوند: یکی ویژگی نظرگاه گرایانه و دیگری ویژگی صدق رسانی[۹۴] توجیه. ایشان می گویند که ویژگی نظرگاه گرایانه توجیه برحسب پدیدارشناسی موقعیت معرفتی فاعل شناسا توصیف می­ شود؛ یعنی برحسب نحوه و گونه ای که اشیاء و امور بر او پدیدار می­شوند، توصیف می­ شود. توجیه بر این اساس، مبتنی بر شواهدی می­ شود که شناسا بر اساس قوای ادراکی و معرفتی خود بدست می ­آورد. اما در ویژگی صدق رسانی توجیه آنچه که مد نظر می­باشد، بعد عینی و خارجی باور می­باشد که برحسب نحوه­ای که اشیاء واقعاً در عالم واقع وجود دارند ، به نحو مستقل از ادراک فاعل شناسا، توصیف و تعریف می­ شود. توجیه بر این اساس، درصدد دستیابی به حاق واقع و صدق است. توجیه این دو خصلت را با هم دارد؛ از این رو هم به خاطر بعد نظرگاه گرایانه­اش، تابع نحوه پدیدارشدن امور از منظر فاعل شناسا هست و هم از سوی دیگر به خاطر بعد صدق رسانی­اش، تابع نحوه­ای که اشیاء فی نفسه در عالم واقع می­باشند، هست. به نظر می­رسد که هر نظریه­ای در باب ماهیت توجیه باید این دو ویژگی را در خویش جمع کند.
علت وجود ویژگی ۵ و ۴ در فوق برای توجیه، وجه نظرگاه گرایانه آن است. از این رو که این وجه وابسته به موقعیت معرفتی فاعل شناسا هست، سبب می­ شود به خاطر موقعیت­های مختلف، شواهد شناساها نیز متغیر شود و از این رو دو ویژگی مذکور برای توجیه رقم بخورد. با توجه به این ویژگی توجیه، ما توجیه­های مختلف افراد را در پرتو نحوه­ای که ایشان باورهای خویش را براساس منابع در دسترسشان در زمان خاص، با توجه به چگونگی پدیدار شدن امور برخود، ایجاد کرده ­اند، سنجیده و ارزیابی می­کنیم. با توجه به وجه نظرگاه گرایانه توجیه، تنها اموری که فاعل شناسا به آنها دسترسی معرفتی دارد، قدرت توجیه­ای دارند.
صدق رسانی توجیه نیز همان طور که در ۲ بیان شد، سبب متمایز شدن توجیه معرفتی از سایر گونه­ های توجیه­ای می­باشد. البته این خصلت توجیه با ویژگی ۵ در تنافی نیست؛ چرا که ملاک تحقق هدف صدق حداکثر کردن باورهای صادق و حداقل کردن باورهای کاذب در یک زمان مشخص و خاص نیست که اگر در زمان خاصی یک باور کاذب موجه هم در شبکه باورهای شناسا آمد، با هدف صدق در تنافی باشد، بلکه مراد این است که توجیه ما در بلند مدت سبب این بشود که در مجموع باورهای صادق ما افزایش و باورهای کاذب ما کاهش یابد و این هدف در زمان طولانی تأمین بشود. (Vahid, 2005, pp 7-20)
با در نظر گرفتن این دو ویژگی اصلی توجیه، ما می­توانیم در بررسی نظریات مختلفی که معرفت شناسان در توجیه معرفتی بیان کرده ­اند، ارزیابی بهتری داشته باشیم. هرچند پرداختن به این مسأله خارج از موضوع این پایان نامه می­باشد و ما در این پایان نامه اصلاً متعرض به این مباحث نخواهیم شد. غرض ما از طرح بحث مفهوم توجیه معرفتی به همین مقدار، صرفاً ایضاح مفهومی عنوان پایان نامه بود.
۳-۱-۲٫ درون گرایی و برون گرایی
این مسئله می­ شود گفت به طور خاص در میان معرفت شناسان ، بعد از انتقاد گتیه [۹۵]به تحلیل متعارف از معرفت مطرح شد و در همین چند دهه اخیر به اوج خود رسید. معرفت شناسان برای پاسخ به حل مشکل گتیه به ایجاد تمایز میان درون گرایی و برون گرایی[۹۶] [۹۷] در توجیه معرفتی [۹۸]رسیدند. به نظر می­رسد که بعد از دوران روشن گری تفکر غالب، تفکری درون گرایانه بوده است. تحلیلی که امثال دکارت[۹۹] و لاک[۱۰۰] از معرفت می­ کنند، تحلیلی درون گرایانه است. این چالش امروزه بسیار جدی می­باشد و نظریه پردازی در باب توجیه را بدون در نظرگرفتن این چالش نمی­ توان انجام داد. مسئله اصلی در نزاع درون گرایان و برون گرایان این است که آیا عامل یا عواملی که موجب توجیه باور می­شوند آیا باید لزوماً در حیطه اگاهی شناسا باشند یا نه.
۱-۳-۱-۲٫ درون گرایی
برخی معرفت شناسان بر این باورند که عواملی که موجب توجیه باور می­شوند، باید عواملی باشند که باورکننده به نحوی از آنها آگاه می­باشد یا امکان اگاهی از آنها برای او وجود دارد؛ به بیان دیگر، تنها اموری که به نحو شناختی در دسترس فاعل شناسا هستند، قابلیت توجیه باور را دارند. قید به نحو شناختی از این جهت است که مثلاً سطح جیوه خون و اندازه قلب ما نیز درونی است اما این درونی بودن اینجا مطمح نظر نیست، چون از درونی بودن معنای معرفتی مدنظر است. منظور معرفت شناسان از معنای معرفتی، نوعی دستیابی شناختی است که در این دستیابی ما از وجود ادراکات و باورها وحالت­ها و … خویش آگاهی بی واسطه داریم یا امکان داشتنشان را داریم . این دستیابی و آگاهی مستقیم و بی واسطه فقط با تأمل معرفتی ایجاد می­ شود و تابع شرایط بیرونی باور نیست. به این معرفت شناسان، درون گرا می­گویند؛ چرا که معتقدند عوامل توجیه در درون آگاهی شخص باور کننده قرار دارند. بر اساس این تحلیل، عوامل باورسازی که انسان نتواند به آنها دسترسی شناختی داشته باشد، هرچقدر عوامل مطمئن و قابل اعتمادی هم برای تولید باور صادق باشند، باز موجب توجیه باور نمی­گردند. البته میان خود درون گرایان در باب اینکه چه اموری درونی­اند، اختلاف نظر وجود دارد اما آنچه که تقریباً مورد اتفاق است را ما بیان کردیم.[۱۰۱] علت گرایش معرفت شناسان به درون گرایی علاوه بر شهودی که ما از توجیه بدین نحو داریم، تلقی تکلیف گرایانه[۱۰۲] از توجیه می­باشد که به تعبیر آلستون قاطع ترین دلیل بر درون گرایی از رهگذر همین تلقی ارائه می­ شود ( هرچند که خود ایشان چنین تلقی را به سختی به چالش می­کشد)[۱۰۳]. مطابق این تلقی فاعل شناسا از آنجا که موجود عقلانی است، موظف است که هنجارهای معرفتی را رعایت کند؛ یعنی او در رابطه با باورهایش وظیفه معرفتی دارد: وظیفه دارد که باورهای موجه را اخذ کند و از باورهای غیر موجه پرهیز کند. بنابراین تلقی، اگر فاعل شناسا چنین وظیفه ­ای را انجام ندهد، بدلیل برخورداری از موهبت قوای عقلانی سزاوار سرزنش و درخور ملامت است و اگر انجام بدهد مستحق تحسین می­باشد و قضاوت درباره موجه بودن یا نبودن شناسا در اخذ باور، امری است که به ایفای این تکلیف معرفتی یا اهمال درباره آنها مربوط هست. حال اگر این تلقی از توجیه پذیرفته شود؛ یعنی توجیه از سنخ ایفای تکالیف معرفتی باشد، تنها اموری در توجیه مدخلیت دارند که شناسا بتواند آنها را در نقض یا ابرام یک باور به کار ببرد. اگر شناسا در زمان موجه یا ناموجه دانستن یک باور به موجِه یا ناقض آن باور دسترسی نداشته باشد، نمی­تواند آن موجِه­ها یا ناقضها را در موجه یا ناموجه دانستن یک باور مدخلیت دهد. پس تنها اموری که در دسترس شناساست، می ­تواند در توجیه مدخلیت داشته باشد و این همان درون گرایی در توجیه می­باشد؛ لذا با توجه به این هدف، فاعل شناسا در موجه یا ناموجه دانستن باورها تنها باید دلنگران شواهد و دلایلی باشد که او در آن زمان دراختیار دارد که اگر اینگونه بود او در باورش موجه می­باشد؛ ( زمانی،۱۳۹۱، صص ۱۴۰- ۱۴۲) زیرا آنچه شخص باور کننده می ­تواند از آنها آگاهی داشته باشد، همان شواهد و دلایل می­باشند. شاید اصلی­ترین انتقادی که به این تلقی وارد کرده ­اند، این باشد که تکلیف وقتی معنا دارد که انسان توانایی انجام آن را داشته باشد، اما اگر خارج از قدرت و اختیار انسان انجام امری باشد، دم زدن از تکلیف بی معنا است. حال با توجه به این مقدمه، ایشان می­گویند که حصول بسیاری از باورها در شناسا، بیرون از حوزه اختیار او می­باشد؛ لذا در مورد این باورها نمی­ توان از تکلیف معرفتی سخن گفت[۱۰۴]. البته قائلان به تلقی تکلیفی از توجیه به این انتقادها پاسخ گفته­اند. نظریه­ های مبناگرایی و انسجام گرایی مورد بحث ما در ساختار توجیه از سنخ[۱۰۵] نظریه­ های درون­گرا هستند.
۲-۳-۱-۲٫ برون گرایی
اما در مقابل برون گرایان قائل به این می­باشند که حداقل برخی از عواملی که می­توانند موجه باور باشند، می­توانند خارج از نظرگاه شناختی شناسا باشند. پس ایشان فقط عوامل موجِه کننده باور را منحصر در حوزه شناختی فاعل شناسا نمی­کنند. می­توانیم بگوییم که از میان دو ویژگی اصلی که توجیه معرفتی داشت، درون گرایان بیشتر بر ویژگی نظرگاه گرایانه توجیه دست گذاشته­اند، اما برون گرایان بیشتر بر ویژگی صدق رسانی و عینی توجیه تأکید می­ کنند و با طرح این دیدگاه می­خواهند کاری کنند که هدف صدق بهتر تأمین شود. ( Vahid, 2011, p 145) شاخص­ترین گونه برون گرایی، اعتمادگرایی[۱۰۶] هست. آلوین گلدمن[۱۰۷] با طرح دیدگاه اعتماد گرایی، از برون گرایی به شدت دفاع کرد. برون گرایان نظیر گلدمن می­گویند که علاوه بر عوامل اثباتی که درون گرایان در توجیه فقط قائل به آن هستند که در توجیه موثر می­باشد، عوامل ثبوتی نیز موجب توجیه باور می­شوند؛ لذا از این رو معتقدند که عوامل و فرایندهای باورسازی که قابلیت اعتماد بالایی دارند؛ یعنی به گونه ­ای اند که میزان تولید باورهای صادق در آنها بسیار بالا است، نیز در موجّه ساختن باور نقش دارند. نظریه اعتمادگرایی روشن است که برون گرایانه است؛ چرا که فرایندهایی که ایجاد یک باور می­ کنند و اینکه آیا اصلاً آن فرایندها اعتماد پذیرهستند یا نه، هیچ کدام لزوماً دراختیار و دسترس فاعل شناسا و آگاهی او نیستند.
علت بیان این نزاع در پایان نامه، در تحلیل ما از مشکل جدایی مشخص خواهد شد. همه اشکالات راجع به مشکل جدایی، پیش فرض درون گرایانه بودن این نظریه را در خود دارند. در آنجا بررسی خواهیم کرد که آیا می­توانیم با بهره گیری از برون گرایی در حل این مسأله به کمک انسجام گرایان بیاییم یا نه؟.
۴-۱-۲٫ ساختار توجیه معرفتی
آنچنانکه در فوق بیان کردیم، توجیه معرفتی برای اخراج امثال حدس­های صائب از دایره معرفت بشری، به عنوان شرطی برای معرفت مبدل گشته است. اما چه ویژگی در دلیل­ها و شواهد می­باشد که سبب می­ شود از صرف حدس بودن خارج گردند؛ برای مثال من باور دارم که در تهران هستم. آن چیزی که این گزاره را از صرف حدس بودن خارج می­ کند، این است که باورهای دیگری هستند که سبب می­شوند این گزاره موجه بشود، مانند اینکه باور دارم که دارم برج میلاد را الان می­بینم، پس برخی باورهای ما با برخی باورهای دیگرمان در ارتباط و نسبت هستند و احیاناً توجیه خود را از باورهای دیگر بدست می­آورند. این گونه باورها را معرفت شناسان می­گویند، به نحو استنتاجی موجه[۱۰۸] می­باشند. استنتاج در اینجا بدین معنا است که باور به گزاره P ، توجیه خودش را از باور به گزاره­ای دیگر بدست بیاورد و آن گزاره دیگر احتمال صدق گزاره P را افزایش بدهد. به نظر می­رسد که در کل شبکه باور ما میان باورهای ما چنین ربط و نسبتی از حیث توجیه برقرار می­باشد. یکی از پر دامنه­ترین مباحث معرفت شناسی، کشفِ این ساختار و نظریه پردازی در باب سرشت و منشأ آن می­باشد. نظریه­ های مبناگرایی و انسجام گرایی از اصلی­ترین نظریه ­ها در باب ساختار معرفتی ما می­باشند که سعی در پاسخگویی به ساختار توجیه معرفتی ما را دارند.
۱-۴-۱-۲٫ مشکل تسلسل
در اکثر کتب معرفت شناسی در ذیل بحث از ساختار توجیه معرفتی به گونه ­ای به مشکل تسلسل[۱۰۹] اشاره شده است،[۱۱۰] به گونه ­ای که شاید با مسامحه بتوان گفت که نظریات مهمی همچون مبناگرایی و انسجام گرایی یکی از علل مهم طراحی آنها برای پاسخ گویی به این مشکل بوده است. براساس این مشکل، شرط توجیه در معرفت امکان تحقق ندارد، لذا معرفت امکان­ پذیر نیست؛ چرا که نفی جزءِ مرکب، کل مرکب را نابود می­ کند. برخی شکاکان به مشکل تسلسل[۱۱۱] توسل جسته­اند برای اینکه ثابت کنند ما نمی­توانیم باور به هیچ گزاره­ای به نحو موجه داشته باشیم. ( Moser & Mulder & Trout, 1998, pp 79-80 ) ایشان حتی از این مشکل تسلسل برای عدم موجه بودن ما برای باور به جهان خارج نیز استفاده می­ کنند. این استدلال در پی مخدوش کردن، توجیه استنتاجی است. این استدلال بیان می­ کند که بنا بر توجیه استنتاجی، باور ما به فلان گزاره موجه می­باشد به خاطر باور به گزاره دیگر که موجِه آن است. حال ایشان بحث را بر سر آن گزاره دیگر که موجِه باور قبل می­باشد، می­برند و می­گویند که خود این باور به چه دلیل موجه است، لامحاله بر اساس توجیه استنتاجی باید به این پرسش، این چنین پاسخ داده شود که این باور نیز، به نوبه خود، توجیه خویش را از باور دیگری گرفته است. این پرسش همین گونه در مورد باور اخیر و باورهای مرتبه­های دیگر و موجه بودن آنها تکرار می­ شود. شکاک پس از بیان این مطلب، نشان می­دهد که معرفت شناس به تسلسل بی پایان در موجه ساختن باورهای خویش گرفتار آمده است. شکاک با این تسلسل نشان می­دهد که پاسخ­های مختلفی که بر اساس توجیه استنتاجی برای موجه ساختن باورها ارائه می­ دهند کارساز نخواهد بود. ایشان می­گویند سه گزینه پیشا روی معرفت شناسان بیشتر وجود ندارد:

    1. ایشان تبیینی ارائه کنند که تسلسل بی پایان در موجه ساختن باورها، در آن تبیین، مشکل زا نباشد. ۲٫ ایشان نشان دهند که چگونه می­توان این سلسله بی پایان را متوقف کرد تا توجیه استنتاجی اعتبار خویش را به دست آورد.
    1. نتیجه مورد نظر شکاک که محال بودن توجیه استنتاجی می­باشد را قبول کند.

به نظر مستدل، در مورد توجیه استنتاجی سه احتمال مطرح می­باشد:
۱٫سلسله باورها در نهایت در باور خاصی متوقف می­ شود، ولی خود آن باور ناموجه است. ایشان می­گویند پذیرش این احتمال منجر به این می­ شود که هیچ یک از باورهای دیگر این سلسله نیز موجه نباشند؛ چرا که اگر آن باور نهایی خود موجه نباشد، دیگر نخواهد توانست از راه استنتاج، باور مبتنی بر خویش را توجیه کند و این نتیجه دلخواه شکاکان است.
۲٫سلسله باورها به هیج باور خاصی ختم نمی­ شود، بلکه به گونه بی نهایت ادامه پیدا می­ کند، بدین نحو هر باوری توجیه خود را از باور دیگری می­گیرد و هیچ گاه به باوری نمی­رسیم که چنین نیست. این احتمال به تسلسل باطل می­انجامد و در نتیجه هیچ باوری نمی­تواند موجه باشد و این نتیجه نیز مقبول شکاکان می­باشد.
۳٫سلسله باورها در باوری خاص به وضعیتی دوری دچار می­شوند؛ یعنی مثلا سلسله باورها به باور به گزاره X می­انجامد ولی باور به گزاره X خود توجیه­اش را از یکی از حلقه­های پیش از خود یا حتی از حلقه آغازین می­گیرد. این احتمال نیز، همان نتیجه احتمال قبل را در پی دارد؛ زیرا باور به گزاره P خود در توجیه وامدار باورهایی است که در نهایت به باور به گزاره X می­رسند. حال چگونه باور به گزاره X خود می ­تواند در توجیه نیازمند به باور به گزاره P باشد. پس بنابراین احتمال نیز هیچ باوری نمی­تواند موجه باشد و این نتیجه نیز مقبول شکاکان است. (شمس،۱۳۸۷، صص ۱۲۷-۱۲۸) [۱۱۲]
بحث از این مشکل منجر به این شد که به بحث از ساختار توجیه معرفت با جدیت بیشتری پرداخته شود و فیلسوفان برای برون روی از این معضل راه­های مختلفی را پیشنهاد کردند که از زمره­ی آنها می­توان از مبناگرایی[۱۱۳] و انسجام گرایی یاد کرد.
۵-۱-۲٫ مبناگرایی
قبل از اینکه به نظریه انسجام گرایی بپردازیم، به اصلی­ترین نظریه رقیب او به دو جهت اشاره می­کنیم؛ اول آنکه از آنجا که نظریه انسجام گرایی در تقابل با این نظریه می­باشد، فهم بهتر آن منوط به فهم این نظریه است. دوم اینکه برای تحلیل و ارزیابی دیدگاه­ های مختلف راجع به مشکل جدایی و نظریه نهایی نگارنده نیاز به فهم این نظریه داریم. به هر روی، انسجام گرایان به دلیل اشکالات وارد بر این نظریه از آن روی برداشتند.
نظریه مبناگرایی در ساختار توجیه با ارائه دیدگاه خویش پاسخ به مشکل تسلسل را از راه مطرح کردن احتمال چهارمی در سلسله توجیه باورها مهیا می­ کند. پس از ارائه خطوط کلی این نظریه، پاسخ به مشکل تسلسل از منظر مبناگرایان روشن خواهد شد.
۱-۵-۱-۲٫ خطوط کلی مبناگرایی
نظریه مبناگرایی دو ادعای اصلی دارد:

    1. ما دو گونه باور داریم، یک دسته از باورهای ما پایه[۱۱۴]می­باشند که مبنای نظام باورهای ما هستند و دسته­ی دیگر باورهای غیر پایه[۱۱۵]اند که روبنای مجموعه­ باورهای ما را تشکیل می­ دهند.
    1. هر باور استنتاجی (باور غیرپایه) موجه­ای، در نهایت توجیه خود را از یک یا چند باور پایه می­گیرد.

این دو ادعا می­توان گفت که در همه تقریرهای مختلف نظریه مبناگرایی مورد اتفاق است، آنچه تقریرهای این نظریه را از هم متمایز می­ کند، اولاً انواع باورهای پایه و ثانیاً نحوه ارتباط آنها با باورهای غیر پایه است. نظریه­ های مختلف مبناگرایی، دیدگاه­ های متمایزی در این دو مورد دارند.
از منظر مبناگرایان، باورهای پایه سه ویژگی اساسی دارند:
۱٫باورهای پایه غیر استنتاجی[۱۱۶] هستند؛ یعنی از باورهای دیگر بدست نیامده­اند؛ به عنوان مثال، دو باور داریم: یکی اینکه علی خیس شده است و دیگر اینکه بیرون باران می­بارد. فرض کنید که ما به این گزاره که بیرون باران می­بارد، باور پیدا کردیم به خاطر اینکه مشاهده کرده­ایم وقتی علی از بیرون آمد لباسش خیس شده بود. الان باور دوم از اول بدست آمده است، اما باور اول از آن بدست نیامده است، بلکه ما صرفاً چون مشاهده کرده­ایم که او خیس شده است به این گزاره باور کرده­ایم. در این مثال باور اول، غیر استنتاجی و باور دوم استنتاجی است.

    1. باورهای پایه موجه هستند؛ چراکه این گزاره­ها، باورهای غیر پایه را توجیه می­ کنند؛ لذا باید خود موجه باشند.
    1. باورهای پایه به نحوی غیر مبتنی بر باور[۱۱۷]موجه­اند؛ یعنی توجیه خویش را از باورهای دیگر بدست نیاورده­اند. این مشخصه ارتباط وثیقی به دو ویژگی قبلی دارد؛ از این رو که وقتی باورهایی موجه و غیر استنتاجی هستند، سوال پیش می ­آید که خود اینها توجیه خویش را چگونه بدست می­آورند؟ مبناگرا می­گوید این باورها توجیه خود را از منابعی می­گیرند که از سنخ باور نیستند، مانند درون نگری[۱۱۸]و ادراک حسی[۱۱۹].

مبناگرایان برای تبیین این امر بیان می­دارند که توجیه دو گونه متفاوت دارد:

    1. توجیه­ای که بر گرفته از سایر باورها می­باشد که مخصوص باورهای غیر پایه است.
    1. توجیه­ای که از طریق منابع غیر باوری مهیا می­ شود که مخصوص باورهای پایه است. (Steup, 1996, pp 89-91)

اصلی­ترین باورهای پایه از منظر مبناگرایان دو قسم است:
الف) باورهای راجع به حقایق منطقی یا ریاضی[۱۲۰] ساده،
ب) باور های راجع به حالات ذهنی[۱۲۱] خودمان.
مورد اول مانند این گزاره که اگر بگوییم چیزی هم گرد است و هم قرمز، آنگاه قرمز است، مورد دوم مانند باور من به اینکه شاد هستم. باور شخص به این گزارها سه خصوصیت مذکور را از منظر مبناگرایان دارا می­باشد. توجیه شناسا برای باور به این گزاره­ها مبتنی بر باور به سایر گزاره­های وی و مستنتج از آنها نمی ­باشد، این گزاره­ها بی واسطه، موجه برای شناسا هستند. (Lemos, 2007, pp 45-46)
۲-۵-۱-۲٫ پاسخ به مشکل تسلسل
مبناگرایان در پاسخ به مشکل تسلسل می­گویند که شما در این اشکال پیش فرض گرفته­اید که توجیه فقط استنتاجی می­باشد یعنی تنها راه موجه دانستن باورها، توجیه آنها بر اساس باورهای دیگر است، اما از منظر ما اینگونه نیست؛ چرا که باورهای پایه خود ذاتاً موجه­اند و توجیه خویش را از رهگذر باورهای دیگر نمی­گیرند. بدین­گونه هم ما به سلسله توجیه­ها خاتمه می­دهیم و هم با موجه دانستن باورهای پایه، توجیه باورهای غیر پایه را نیز حفظ می­کنیم. پس حصر استدلال شما در سه گزینه برای ما غلط بود؛ چرا که ما فرض چهارمی را در ساختار توجیه­ای خویش مطرح نمودیم که سلسله توجیه استنتاجی به باورهایی ختم شود که بدون استنتاج موجه هستند[۱۲۲].
البته روشن است که به آسانی از مبناگرایی نمی­ توان دفاع نمود؛ برخی از منتقدان ذاتاً موجه بودن گزاره­های پایه را نپذیرفته­اند و برخی علاوه بر این، ارجاع توجیه از گزارهای روبنایی به گزاره­های پایه را سخت به چالش کشیده­اند. لذا اگر این اشکالات درست باشد، پاسخی که به اشکال تسلسل داده شده است، راه به جایی نخواهد برد. شاید بتوان گفت اصلی­ترین دلیلی که متفکران به سمت نظریات بدیلی همچون نظریه انسجام گرایی مورد بحث ما سوق پیدا کردند، همین دو سنخ اشکال در مبناگرایی بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:25:00 ق.ظ ]




الگوهای معلولیت ابزاری هستند برای تعریف اختلال و معلولیت این الگوها مبنایی را در اختیار جوامع و دولت‌ها قرار می‌دهد تا بوسیله آن راهکارهایی برای شناسایی و رفع نیازهای افراد معلول اندیشیده شده و فراهم آید (MDRC, 2012) .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تعریف عملیاتی
معلولیت
معلولیت‌ها به سه طبقه تقسیم می‌شوند: ۱ـ جسمی ـ حرکتی، ۲ـ حسی ۳- ذهنی و روانی.
در این تحقیق فیلم‌هایی مورد بررسی قرار گرفته‌اند که در آن نقش اصلی فیلم دارای معلولیت جسمی یا حسی است.
الگوهای معلولیت
در پژوهش حاضر مبنای تحلیل فیلم‌ها دو الگوی فردی و اجتماعی طبق نظر مایکل الیور خواهد بود. الیور الگوهای دیگر همچون خیریه‌ای پزشکی و اخلاقی را برآیندی از الگوی فردی درنظر گرفته و زیرمجموعه آن قرار می‌دهد در فصل دوم این تحقیق تعاریف کامل این دو الگو ارائه خواهد شد.
۱ـ ۵ـ اهداف تحقیق
هدف اصلی
مشخص کردن نحوه انعکاس معلولیت و تصویرسازی از افراد معلول در فیلم‌های منتخب
اهداف فرعی
۱ـ مشخص کردن انطباق فیلم‌های منتخب با الگوهای معلولیت.
۲ـ تعیین میزان و نحوه انطباق فیلم‌های منتخب با الگوهای معلولیت.
۳ـ تعیین میزان مولفه‌های انعکاس‌یافته از الگوهای معلولیت در فیلم‌های منتخب.
۴ـ تعیین کلیشه‌های معلولیتی که در فیلم‌های منتخب نمایش داده شده‌اند.
۵ـ تعیین میزان و نحوه کلیشه‌سازی از معلولیت در فیلم‌های منتخب.
هدف کاربردی
نتایج پژوهش حاضر می‌تواند در تدوین الگوی مناسب فیلم‌سازی در حوزه معلولیت به فیلم‌سازان و کارگردانان یاری رساند و به مسئولین، متولیان کشور و مدیران رسانه امکان دهد تا با بهره‌گیری عمیق و دقیق، از نتایج این پژوهش در سیاست‌گذاری های بلندمدت رسانه‌ای و آموزشی استفاده کنند و درصدد تهیه شیوه‌نامه بازنمایی معلولیت در رسانه که لزوم آن بسیار حائز اهمیت است برآیند.
۱ـ ۶ـ سوالات تحقیق
سوال اصلی
ـ انعکاس تصاویر افراد معلول و معلولیت در فیلم‌های منتخب چگونه است؟
سوالات فرعی
۱ـ فیلم‌های منتخب منطبق بر کدام الگوی معلولیتی ساخته شده‌اند؟
۲ـ میزان انطباق فیلم‌های منتخب با الگوهای معلولیت تا چه حد و چگونه است؟
۳ـ کدام مؤلفه‌های الگوهای معلولیت بیشترین انعکاس را در هر یک از فیلم‌های منتخب دارند؟
۴ـ فیلم‌های منتخب به کدام یک از کلیشه‌های رایج در انعکاس معلولیت پرداخته‌اند؟
۵ـ میزان کلیشه‌سازی از معلولیت در فیلم‌های منتخب تا چه حد و چگونه است؟
فصل دوم
ادبیات تحقیق
– ادبیات پژوهش
– مبانی نظری
– چهارچوب نظری تحقیق
– پیشینه تحقیقات داخلی و خارجی
۲ـ ۱ـ معلویت
فرد دارای معلولیت به طرقی با دیگران متفاوت است، او استعدادهایی دارد که ترکیبی از توانایی‌ها و ناتوانی‌های ویژه است. تا این اواخر، متخصصان و نیز افراد معلول توجه خود را به تفاوت‌ها معطوف می‌کردند و عنایتی به تشابهات موجود از خود نشان نمی‌دادند، ولی از آنجا که افراد معلول در همه جنبه‌ها با دیگران تفاوت ندارند، امروزه تأکید بیشتر بر جنبه‌های مشترک است، لذا تحقیق و مطالعه برای دریافت نیازهای این افراد در مقایسه با گذشته پیچیده‌تر شده است از این رو، تعریف معلولیت و فرد معلول بسته به شرایط مکانی و زمانی، فرهنگ‌ها و جوامع مختلف نیز متفاوت است و مصادیق آن نیز روز به روز در حال افزایش می‌باشد. با این حال متخصصان علوم توانبخشی و حقوقی تعاریفی ارائه داده‌اند که هرچند ممکن است به اندازه کافی جامع نباشد اما برای شناخت ویژگی‌های این قشر از جامعه لازم به نظر می‌رسد (نباتی، ۱۳۸۹).
در زیر برخی از این تعاریف ذکر شده است.
الف ـ تعریف معلولیت در اسناد ملل متحد
تعریف معلولیت در اعلامیه حقوق معلولان مصوب ۱۹۷۵ مجمع عمومی سازمان ملل به شرح زیر است:
«فرد معلول یعنی هر فردی که به صورت کامل یا ناقص مادرزادی یا غیرمادرزادی در توانایی جسمی یا ذهنی قادر به رفع نیازهای یک زندگی عادی شخصی و یا اجتماعی نباشد.»
در تعریف فوق منظور از زندگی عادی مشخص نیست. چرا که زندگی عادی بسته به جوامع مختلف تعریف می‌شود. وقتی در یک کشور پیشرفته صنعتی افراد معلول دسترسی به اطلاعات روز، آزادی بیان و مشارکت‌های گسترده اجتماعی و سیاسی را حق مسلم خود می‌دانند و برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند برای افراد معلول کشورهای فقیر مهم این است که مورد تحقیر و خشونت قرار نگیرند (نباتی، ۱۳۸۹).
ب ـ تعریف معلولیت در کنوانسیون حقوق افراد معلول
(Convention on the rights of the persons with disabilities, 2007)
کنوانسیون صراحتاً کلمه معلولیت را تعریف نکرده است، چون هدف کنوانسیون این است که عنوان کند معلولیت یک مفهوم فراگیر است. لذا در ماده یک خود، اصطلاح فرد دارای معلولیت را این طور تعریف کرده است:
«اصطلاح اشخاص دارای معلولیت برای تمامی اشخاصی به کار می‌رود که دارای اختلالات طولانی‌مدت فیزیکی، ذهنی یا حسی بوده و در تعامل با موانع مختلف ممکن است از نظر مشارکت کامل و مؤثر بر اساس اصول مساوی با دیگران دچار تأخیر شوند.»
اما در تعریف فوق اینکه به واقع اختلال به چه معناست و یا اینکه مشارکت کامل و مؤثر چه فعالیت‌هایی را شامل می‌شود و بر اساس کدام اصول مساوی باید حکم کرد، حل نشده باقی مانده است. اگر بنا باشد هر فردی را تنها به خاطر نقصی که او را از مشارکتی باز می‌دارد به نام معلول یا ناتوان بخوانیم، به نظر می‌رسد اکثر انسانها به نوعی دارای معلولیت هستند و یا اینکه در طول زندگی خود به نوعی یک یا چند نوع معلولیت را تجربه کرده یا خواهند کرد. شاید بر همین مناسبت است که کشور سوئد دیابت و آلرژی را نیز جزء گونه‌های معلولیت ‌بشمار آورده است. کهنسالی نیز تجربه‌ای است که عده کثیری از افراد دنیا آن را تجربه کرده یا خواهند کرد.
ج ـ تعریف معلولیت در قانون جامع حمایت از حقوق معلولان ایران
ماده ۱ـ دولت موظف است زمینه های لازم را برای تأمین حقوق معلولان فراهم و حمایت‌های لازم را از آنان به عمل آورد.
ماده ۲ـ منظور از معلول در این قانون به افرادی اطلاق می‌گردد که به تشخیص کمیسیون پزشکی سازمان بهزیستی بر اثر ضایعه جسمی، ذهنی و روانی یا توأم، اختلال مستمر و قابل توجهی در سلامت و کارآیی عمومی وی ایجاد گردد، به طوری که موجب کاهش استقلال فرد در زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی شود (باختر، ۱۳۸۶).
توجه قانون‌گذار به تشخیص کمیسیون پزشکی سازمان بهزیستی، به‌عنوان مرجع تشخیص معلولیت باعث می‌شود از برخوردهای سلیقه‌ای و گزینشی جلوگیری به عمل آید ولی اینکه اختلال باید مستمر و قابل توجه باشد باعث می‌شود افراد بسیاری خارج از دایره شمول این قانون قرار بگیرند. (نباتی، ۱۳۸۹)
د ـ تعریف معلولیت در مصوبات سازمان جهانی بهداشت
بیش از ۱۹۸۰ تعاریف معلولیت متمرکز بر عدم توانایی فرد معلول ، ناتوان در مراقبت از خود و انجام وظایف خانوادگی بوده است، مقصر اصلی فرد معلول بود و جامعه مسئولیتی در قبال وی نداشت. پس از آن سازمان جهانی بهداشت با طرح موضوعات سه‌گانه ناهنجاری، ناتوانی و معلولیت در صدد تصحیح این مفهوم برآمد، نقص یا ناهنجاری مشکلاتی است که در عملکرد فیزیولوژی و یا ساختار جسمی فرد بوجود می‌آید و به دنبال خود ناتوانی را به همراه دارد که باعث کمبود می‌شود و در اثر آن فرد فعالیت را به صورتی که افراد عادی انجام می‌دهند قادر نخواهد بود انجام دهد و معلولیت نیز پیامد محرومیت‌هایی خواهد بود که فرد به سبب نقص‌ها یا ناتوانی‌ها تجربه می‌کند (کمالی، ۱۳۸۶).
بر اساس همین دیدگاه، در بریتانیا اتحادیه‌ معلولان جسمی علیه تبعیض[۴] دو تعریف زیر را ارائه کرده تا نقش جامعه را نشان دهد:
ـ ناهنجاری[۵]: نداشتن یک بخش یا تمامی یک عضو، یا داشتن یک ارگانیسم نقص عضوی یا مکانیسم نقص بدنی
ـ معلولیت[۶]: اشکال یا محدودیت حرکتی که از سوی نهاد اجتماعی معاصر ایجاد می‌شود؛ نهادی که افراد دارای کاستی را هیچ می‌انگارد و بنابراین آنها را از جریان غالب فعالیت‌های اجتماعی محروم می‌کند. (UPIAS, 1976).
و این تعریف نیز از سوی «DPI»[۷] اقتباس شد:
ـ ناهنجاری[۸]: عبارت است از محدودیت عملکردی در درون فرد که به سبب کاستی جسمی، ذهنی یا گیرندگی ایجاد می‌شود.
ـ معلولیت: عبارت است از فقدان یا محدودیت فرصت‌های ممکن برای مشارکت در زندگی معمولی جامعه در سطحی برابر با دیگران به سبب موانع فیزیکی و اجتماعی (DPI, 1982).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:25:00 ق.ظ ]




+

۳

رقص در آب

_

_

_

_

+

_

_

۱

موسیقی درون

_

_

_

_

_

_

_

۰

فراوانی کل

۱

۰

۰

۱

۱

۲

۲

فصل پنجم
نتیجه گیری وارائه پیشنهادات
– تحلیل یافته های پژوهش
– بحث و تفسیر نتایج
– نتیجه گیری
– ارائه راهکارهای پیشنهادی
۵ـ۱ـ۱ـ بررسی فیلم میم مثل مادر
در این فیلم نقش فرد معلول را پسر کوچکی بر عهده دارد که از بدو تولد دارای معلولیت است. در زمان بارداری مادر، پدر کودک بعد از اطلاع پیدا کردن از امکان معلولیت جنین، مخالف به دنیا آمدن او است. کودک ناخواسته و دقیقاً در زمانی که قصد بر نابودی‌اش است به دنیا می‌آید. پدر کودک به همین دلیل از مادر جدا شده و او را طلاق می‌دهد.
سیر تحول فیلم از الگوی اخلاقی معلولیت به سمت الگوی اجتماعی است. احتمال معلولیت جنین از سوی پزشکان تأیید شده است و پدر مخالف به دنیا آمدنش است، مادر تردید دارد و نمی تواند آن را از بین ببرد ولی در نهایت بر اثر اصرار پدر اقدام به انجام این کار می‌کند، از آنجا که جنین شش ماهه است پس از تزریق دارو از بین نرفته و صرفاً زودتر و نارس به دنیا می‌آید. نگاه فیلم به معلولیت از منظر الگوی فردی است تا زمانی که در دقیقه ۳۶ فیلم، کودک معلول (سعید) در حال گذاشتن بطری شیر برای همسایه‌ها نشان داده می‌شود. پیش از این صحنه، معلولیت یک نقص به حساب آمده و یک تراژدی قلمداد می‌شود پدر و مادری که قبل از اطلاع یافتن از معلولیت کودک خود مشتاقانه در انتظار ورود او به دنیا بودند بعد از آگاهی از معلولیتش آن را سدی در برابر موفقیت و خوشبختی خود می‌دانند. مخاطب همان تصور و برداشتی را از معلولیت دارد که کاملاً کلیشه‌ای است، فرد معلول مترادف است با موجودی سربار، تحمیل بر اطرافیان و خانواده، بهتر است نابود شده و از بین برود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پس از حضور سعید در فیلم، دیدگاه و نگاه تماشاگر به مسأله معلولیت تغییر می‌کند. شاهد مشارکت سعید در امور خانه، روابط صمیمانه و نزدیک او با همسایه و موفقیتش در امر موسیقی و هنر هستیم.
تفاوتی که سعید با کودکان پرورشگاه دارد برخورداری از محبت مادر و حمایت او است و این امر بیشتر در صحنه‌ای به چشم می‌خورد که شاهد مکالمه یکی از کودکان با سعید هستیم و می‌بینیم که چطور کودک غبطه شرایط سعید را می‌خورد و اینکه مادر سعید او را دوست دارد و مجبور نیست در پرورشگاه زندگی کند در صحنه‌ای همین کودک، سعید را از عکس پدر او در روزنامه مطلع می‌کند و تأکید می‌کند که عقب‌مانده نیست و مسائل را به خوبی درک می‌کند. با مشاهده این تصاویر و مکالمه‌ها، تماشاگر تشخیص می‌دهد که عدم مشارکت و نقش آفرینی کامل افراد معلول در جامعه ناشی از ایزوله شدن آنان در محیطی مثل پرورشگاه و به دور از حمایت خانواده و جامعه است و این در اثر همان نگاه‌های کلیشه‌ای و نگرش‌های غلطی است که نسبت به معلولیت وجود دارد. چه بسا که اگر همه این کودکان در محیط خانواده و تحت حمایت پدر و مادر باشند و از سوی دیگر، امکان و فرصت برابر با دیگر افراد در جامعه برایشان فراهم شود و به طور کلی حقوقشان رعایت شود، آنان نیز زمینه و فضای لازم برای بروز استعدادها و توانمندی‌های خود را خواهند داشت.
در این فیلم از میان مؤلفه‌های الگوی فردی شاهد مؤلفه دوم هستیم. معلولیت یک نقیصه به شمار می‌رود و تراژدی شخصی است. این تصور و برداشت بیشتر از سوی پدر کودک مطرح می‌شود و این باور چنان در او عمیق و استوار است که حتی پس از دیدن سعید و توانمندی‌هایش همچنان اصرار به گذاشتن او در پرورشگاه دارد. تفاوت‌های جسمی سعید همچنان از نظر او یک نقیصه است و تاب و تحمل دیدن او در این وضع را ندارد.
از میان هفت مؤلفه الگوی اجتماعی، چهار مؤلفه در این فیلم به چشم می‌خورد و بویژه شمار مصادیق برای مؤلفه‌های سوم و چهارم زیاد است. صحنه‌های زیادی وجود دارد که در آن سعید مشارکت اجتماعی دارد و نه تنها کارهای شخصی خود را انجام می‌دهد بلکه در امور خانه همکاری کرده و بیشتر یار است تا بار.
سعید هویت فردی خود را داشته و در مواردی نشان داده می‌شود که قدرت تصمیم‌گیری و انتخاب دارد.
در رابطه با حقوق برابر افراد معلول در دسترسی، مناسب‌سازی معابر و حقوق اجتماعی نمی‌توان مصادیق ملموس و اشارات مستقیمی در این فیلم یافت.
بازنمایی معلولیت در این فیلم سیر صعودی را طی می‌کند، نخست معلولیت رویداد منفی است که می‌بایست از آن گریخت ولی از نیمه فیلم به بعد با نمایش توانمندی‌های سعید، این امر خود را به صورت مثبت نشان می‌دهد. برابر بودن احتمال معلولیت در این فیلم هرچند در حد یک اشاره کوچک ولی به نظر مؤثر و مفید زمانی به تصویر درمی‌آید که سعید به دوست خود در پرورشگاه می‌گوید که مادربزرگ او ام اس دارد. این امر را می‌توان یکی دیگر از نقاط بازنمایی مثبت معلولیت قلمداد کرد. نکته‌ای که در آن به جامعه غیرمعلول خاطر نشان می‌کند معلولیت صرفاً پدیده‌ای مادرزادی نیست بلکه تجربه‌ای انسانی است و این نوع بازنمایی امری است که کمتر در سینمای معلولیت ایران شاهد آن بوده ایم، معمولاً بازنمایی معلولیت در بیشتر فیلم‌های ایرانی به صورت مسأله‌ای بوده که از بدو تولد وجود داشته است.
۵ـ۲ـ بررسی فیلم اینجا بدون من
یلدا دختری است که از بدو تولد دارای معلولیت جسمی است، از ناحیه یک پا اختلال حرکتی داشته و با عصا راه می‌رود. مادر کارگر کارخانه است و تمام فکر و ذهنش، یلدا و سر و سامان گرفتن او است. احسان برادر یلدا نیز از زندگی خود و کاری که علاقه به انجام دادن آن ندارد ناراضی است. علاقه او به نوشتن فیلم نامه و سینما است ولی برای تأمین هزینه‌های زندگی مادر و خواهر مجبور به کار کردن در یک انبار است. یلدا صدای رضا را که دوست احسان است از اتاق خود شنیده و عاشق صدای او شده است. موضوع را با مادر درمیان می‌گذارد و مادر ترتیبی می‌دهد که رضا برای شام به خانه آنان بیاید تا یلدا را دیده و زمینه ازدواج آنان فراهم شود. حین حرف زدن رضا با یلدا مشخص می‌شود که رضا نامزد دارد و تصور ازدواج با یلدا را نیز نکرده است. مادر، احسان را مقصر می‌داند و فکر می‌کند که او می‌دانسته رضا نامزد دارد. احسان خانه را ترک می‌کند و در اتوبوس نشسته است. از این پس داستان فیلم حالت دوگانه ای پیدا کرده که مرز بین واقعیت و رویا در آن مشخص نیست. داستان از زبان احسان نقل می شود و معلوم نیست که آیا واقعا احسان خانه را ترک کرده و می‌خواهد رویای خارج شدن‌اش از کشور را محقق کند یا در کنار خواهرش مانده و به نوبت به همراه مادر از یلدا که وضعیت روحی خوبی ندارد و به هم ریخته است مراقبت می‌کنند. مادر به احسان پیشنهاد می‌دهد کاری را انجام دهند که زمانی احسان در موردش حرف زده بود شیرهای گاز را باز گذاشته و بخوابند. احسان می‌گوید که جدی نگفته است، یلدا از اتاق بیرون آمده و می‌گوید که رضا با او تماس گرفته و نامزدیش را به هم زده و از اول نیز راضی به این ازدواج نبوده است، مادر و احسان با ناباوری به او نگاه می‌کنند صبح روز بعد رضا برای خواستگاری می‌آید و از رفتار آن روز که بدون خداحافظی خانه را ترک کرده بود عذرخواهی می‌کند. صحنه‌های پایانی فیلم احسان را نشان می‌دهد که در حیاطی نشسته و از دور منظره ای را تماشا می کند که در آن یلدا در حال چیدن میز غذا است، بدون عصا راه می‌رود و کودکی که در آغوشش است را به رضا می‌سپارد و به سمت دیگر حیاط رفته و کنار مادر می‌نشیند.
حضور یلدا از دقیقه چهارم فیلم به چشم می‌خورد، از همین ابتدا شاهد کمبود اعتماد به نفس و عدم پذیرش معلولیت از سوی او هستیم. در حال شستن عروسک‌های شیشه‌ای‌اش است جلوی آینه ایستاده و خطاب به یکی از حیوانات شیشه‌ای خود می‌گوید چیه چرا اینجوری نگام می‌کنی؟ لاک پشت را برداشته و پشت به چهره خودش می‌گذارد. بعد از خارج شدن از حمام نیز عصا را کنار گذاشته و سعی می‌کند بدون آن راه برود که پس از چند قدم به زمین می‌افتد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:25:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم