کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



آن تکلف باشد و روپوش هین

نار را نکْشَد به غیر نور دین
(مثنوی، گولپینارلی، دفتر سوم، بیت ۳۲۸۴)

بر آتشِ رخ زیبایِ او بجای پسند

بغیرِ خالِ سیاهش که دید به دانه
(حافظ، غزل ۴۲۷)

« غیر » در زبان عربی
« غیر » اسمی است که مفید معنی « مغایره»است و برخلاف مماثله یعنی دلالت می باشد و بعد از آن مغایر و مخالف قبل از آن می باشد در معنی که برای ثبت شده از نظر ایجاب یا نفی، مانند:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

« أسْرَعَ المتسابقونَ غیرُ سعیدٍ ».مسابقه دهندگان شتافتند به جز سعید(النحو الوافی، عباس حسن ج ۲، ص ۳۱۸)قاعده و اصل این است که « غیر » صفت باشد،‌ولی گاهی در حکم « إلّا » یعنی به عنوان ادات استثناء به کار می رود (چنانکه اصل در إلا » استثناء می باشد ولی گاهی هم به معنای « غیر » به کار می رود ) :‌« لایَسْتَوِی القاعِدُونَ مِن المؤمنینَ غیرَ اُولی الضَّرَرِ و المجاهدونَ فی سبیلِ اللّه بِأموالِهِم و أنفسِهم »مستثنی عنه مستثنییعنی :‌مؤمنانی که از کار جهاد نشینند، البته غیر از کسانی که عذری ] مانند نابینایی و فقر و مرض [ دارند، با آنانکه در راه خدا، با مال و جانشان فداکاری و جهاد می کنند برابر نیستند.(معانی حروف با شواهد از قرآن و حدیث، دکتر رادمنش، ص ۸۴)« ما لَکم مِن إلهٍ غیرُهُ » (نیست برای شما خدایی غیر از او )« غیر » صفت می باشد برای « إله » و « اله » در اصل فاعل و محلاً مرفوع است، زیرا « مِنْ » حرف جر زاید است و آیه در اصل « ما إلِهٌ غیُرهُ» می باشد.(همان، ….)یادآوری ۱- « غیر » « اسم نکره مُتَوغلهٌ فی الإبهام و التنکیر » است و مفید نیست اضافه کردن آن را به معرفه و وصف نمی شود با آن به جز نکره،‌هر چند به اسم معرفه ای اضافه شود مانند :‌« جاءنی رجلٌ غیرُکَ »غیر متوغله فی إبهام می باشد و واجب است که نکره باشد اما معرفه است.(جامع الدروس العربیه، غلایینی، الجزء الثالث، ص ۱۳۷)یا ممکن است اسم قبل از « غیر » شبه نکره باشد که از لحاظ معنی مفید معرفه نمی باشد مانند « ال جنسیه‌« که لفظاً معرفه است امّا در حکم اسم نکره است از نظر معنی، زیرا بر معیّن دلالت نمی کند،‌پس اگر بگویی:‌« الرجالُ غیرُکَ کثیرٌ » پس مراد مردان معینی نیستند، زیر ال جنس در حکم اسم نکره است.
(همان، ص ۱۳۸)
« صراطَ الذینَ أنْعّمْتَ علیهم غیرِ المغضوبِ عَلَیْهم »در این آیه هم « غیر » صفت برای اسم معرفه ای است که نزدیک به نکره است (یعنی برای الذینَ)، زیرا اسم معرّفه به ال جنس در حکم اسم نکره است.(معانی حروف با شواهد از قرآن و حدیث، دکتر رادمنش ص ۸۴)یادآوری ۲- اسم و ضمیری که بعد از غیر بیاید مضاف الیه می باشد، زیرا غیر از اسماءِ دائم الإضافه می باشد و لازم الإضافه محسوب می شود.
(ترجمه و شرح مغنی الأدیب، حسینی، ج ۲، ص ۲۳۴)
« لکن‌««لکن» از الفاظ مرکب است و بر دوقسم است . ۱- آنکه در اصل به صورت مشدد بوده آنگاه مخفف گردیده که از این قسم به لکن مخففه تعبیر مینماید. ۲- از آغاز وضع به صورت لکن بوده که این قسم بر جمله و مفرد وارد می شود با این تفاوت که اگر بر جمله وارد شود عاطفه نبوده بلکه حرف ابتدا و بیانگر معنای استدراک است. ( تجربه و شرح مغنی الادیب ، ج ۳، ص ۱۵۴)
« لکن » حرف ربط ساده برای عطف است که از عربی مأخوذ است. لکن در سیاق فارسی برای استدراک است مترادف « اما » مانند مثال های زیر:‌
محمود گفت خواجه بداند که من این دانسته ام و می گویند این مرد را در عالم نیست مگر بوعلی سینا، لکن هر دو حکمش برخلاف رأی من بود.
(حروف ربط و اضافه، دکتر خطیب رهبر، ص ۴۴۹)
بهیچ تأویل آن را به دشمنایگی حمل نتوان کرد، لکن چون در آن فایده ای نشناسد از سعی باطل، احتراز صواب بیند.
(کلیله و دمنه، تصحیح مینوی، ص ۲۴۷)
مادر شیر گفت : این اشارتِ پسندیده و رأی درستست، لکن کشف اسرار دو عیب ظاهر دارد.
(همان، ص ۱۳۱)
خرس گفت: بحمدالله تو از همه نیکوتر دانی و با رشادِ دیگری محتاج نه … ، لکن مرا حکایتی در تبدیلِ حالات و دستِ تصرّفی که زمانه را مسلم است، از حال وجو لاهه یاد می آید.
(مرزبان نامه، به کوشش دکتر خطیب رهبر، ص ۵۷۵، ۵۷۶)
آزاد چهر گفت: آنچه گویی همه‌خلاصه فرد و مایه دانش و حاصل تجربه أیامست و بِاشارتِ عقل و أحکام شرع موکد،‌لکن خود را در خواب ذهول نتوان کرد.(همان، ص ۶۶۵)
خانه ای را که چون تو همسایه است ده درم سیمِ بدعیار را ارزد
لکن امیدوار باید بود که پس از مرگ تو هزار ارزد
(گلستان سعدی،‌از روی نسخه ‌تصحیح شده فروغی، ص ۱۰۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 12:38:00 ق.ظ ]




برای شکل‌گیری افکار عمومی دو اصل یا عامل باید با هم جمع شوند. ۱ـ موضوع یا مشکلی خاص ۲ـ توجه عمومی حول و حوش آن موضوع. در ادامه این دو محور بررسی می‌شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱ـ اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی حول یک موضوع: همان‌گونه که از عنوان افکار عمومی بر می‌آید، منظور عقایدی عمومی است که به همگان مربوط باشد. امروز فقط رسانه‌ها توان ایجاد این عقاید را بین همگان دارند. لذا اگر نقش اطلاع‌رسانی رسانه‌ها نباشد، به پیروی از آن، آگاهی عمومی نیز نسبت به موضوع پیدا نخواهد شد و یا اگر هم پیدا شود، بدون اطلاع‌رسانی رسانه‌ها، افکار عمومی در خصوص تمامی مسائل به سرعت شکل نخواهد گرفت و فقط می‌تواند، حول و حوش مسائلی خیلی مهم و حیاتی شکل بگیرد.
با توجه به مطلب مذکور می‌توان گفت رسانه‌ها با اطلاع‌رسانی دقیق، نشان دادن کاستیها، بررسی زوایای پنهانی، ارائه آمار و ارقام در خصوص موضوع، باعث آگاهی عمومی شهروندان می‌شوند که این مهم‌ترین و شاید نخستین مرحله در شکل‌گیری افکار عمومی است.
۲ـ اعطای اعتبار اجتماعی رسانه به موضوع: (مهرداد، ۱۳۸۰، ۸۲) زمانی که رسانه‌های همگانی موضوع یا سوژه‌ای خاص را انعکاس می‌دهند. در اصل بخشی از اعتبار اجتماعی خود را نیز به آن موضوع انتقال می‌دهند و مخاطب نیز اینگونه برداشت می‌کند که حتماً موضوع مطرح شده حائز اهمیت بوده که رسانه مورد نظر آن را انعکاس داده است و اگر اهمیت نداشت، هیچگاه در رسانه‌ها مطرح نمی‌شد. به این عمل رسانه‌های همگانی مرتن و لازرسفلد اعطای اعتبار اجتماعی رسانه به موضوع یا اعطای منزلت اجتماعی می‌گویند.
اعطای اعتبار اجتماعی دو گونه موضوع را دربرمی‌گیرد ۱- موضوعات کلیدی و حساس ۲- موضوعات کم‌اهمیت. برای نمونه اگر در وضعیت فعلی موضوعات اقتصادی، اعتبار دریافت کنند، باعث رشد و هدایت مناسب افکار عمومی در جهت توسعه و پیشرفت جامعه می‌شوند و اگر این اعتبار به موضوعات و مسائل بی‌اهمیت و کذایی اعطا شود، آن مسائل در اولویت افکار عمومی قرار می‌گیرند و گمراهی جامعه را در پی خواهند داشت.
۳- نظریه کاشت: گروه انبرگ استدلال می‌کنند که در امریکا، تلویزیون بخشی از پیامها را انتقال می‌دهد که بازتاب جریان اصلی فرهنگ امریکایی است. بنابر نظریه کاشت([۲۵]) تلویزیون در کارکرد گزارشگری خود، به ابلاغ پیامهای به هم پیوسته‌ای گرایش دارد که درسهای یکسانی را بارها به نمایش در می‌آورد. تلویزیون خالق و منعکس‌کننده اندیشه‌ها و باورهایی است که از نیازهای نهادینه جامعه پیرامون، تأثیر می‌پذیرد و مردم را برمی‌انگیزد، تا پیوسته به محتواهایی توجه کنند که احتمالاً باورها و اندیشه‌های پیشین را تأیید می‌کند. جرج گربنر می‌گوید: کاشت، فرآیندی بی‌سمت و سو نیست، بلکه بیشتر شبیه فراگردی جاذبه‌ای است و … هر گروه از مخاطبان ممکن است، در جهتی متفاوت تلاش کنند اما همه گروه ها تحت تأثیر جریان مرزی واحد‌ی‌اند، از این رو کاشت بخشی از فرآیندی دائمی، پویا و پیش‌رونده تعامل میان پیامها و زمینه‌های قبلی است. نظریه کاشت به ما خاطرنشان می‌کند که ارتباطات در دنیای نهادین روی می‌دهد دنیایی که احتمالاً آفریده رسانه‌ها است (ویندال، ۱۳۷۶، ۳۶۴). بنابراین نظریه، افکار عمومی نیز از طریق اطلاعات رسانه‌ای در طول زمان شکل می‌گیرد و مستقل از اطلاعات دسته‌بندی شده منظمِ رسانه‌ای، کمتر محقق می‌شود.
۴- برجسته‌سازی: برای مک کومبز و شاو در سال ۱۹۷۲ نخستین پژوهش درباره برجسته‌سازی است. هرچند این فکر که رسانه‌ها اولویت همگانی را تعیین می‌کنند فکر کاملاً تازه‌ای نبود، کارکرد برجسته‌سازی رسانه‌ها، به تأثیر گذاشتن به آنچه مردم درباره آن فکر می‌کنند یا آنچه مهم تلقی می‌شود، می‌پردازد. راجرز و دیرینگ برجسته‌سازی را فرآیندی می‌دانند که از طریق آن رسانه‌های همگانی اهمیت نسبی موضوع و تأثیر گوناگون را به مخاطب منتقل می‌کنند.»
دنیس مک کوئیل (۱۹۸۷) خاطرنشان می‌کند که فرایند برجسته‌سازی به سه اولویت متفاوت مربوط می‌شود. اولویت اول در گروه سیاسی یا سایر گروه های ذینفع جای می‌گیرد. اولویت دوم رسانه‌ها است که ارزشهای خبری و سلیقه‌های ملموس مخاطبان در آن تأثیر می‌گذارد و به آن شکل می‌دهد. اولویت سوم از آنِ همگان است که تصور می‌شود تحت تأثیر رسانه‌ها هستند (ویندال، ۱۳۷۶، ۳۵۳)‌.
بن اچ بگدیکیان درباره تأثیر برجسته‌سازی وسایل ارتباط جمعی می‌گوید: در میان صاحب‌نظران علوم سیاسی، این نکته بدیهی است که رسانه‌ها نمی‌توانند به مردم بگویند چگونه بیندیشند، آنها می‌گویند که به چه بیندیشید، آنچه رسانه‌ها گزارش می‌دهند در دستور کار مردم قرار می‌گیرد و آنچه مسکوت می‌ماند ممکن است برای همیشه فراموش نشود، اما امکان دارد زمانی که سخت به آن نیاز است در دسترس مردم قرار نگیرد. به این ترتیب در برجسته‌سازی صریحاً به شهروندان القا می‌شود که اولویتهای فکری آنها چه چیزهایی است و این تعیین اولویت، تا حدودی تعیین اولویت افکار عمومی در جامعه نیز خواهد بود.
۵ـ جوسازی: تبلیغات و شکل‌دهی افکار عمومی، همراه با در اختیار گرفتن جریان اطلاعات است. کسانی که عقاید و رفتار عامه مردم را کنترل می‌کنند به حداکثر استفاده آگاهانه از اشکال ارتباطی دست می‌یابند و اطلاعات خاص را به نوبت یا همراه با اطلاعات دیگر منتشر می‌کنند. این روشی برای تعریف اطلاعات است زیرا نشان‌دهنده همراهی کاذب است (جووت، ۱۳۷۴، ۲۸). به عبارت دیگر خبرهایی که از رسانه‌های همگانی منتشر می‌شود، رشته به هم پیوسته‌ای از رخدادها را پدید می‌آورد، انجام این زنجیره حوادث و رخدادها، به تبلور افکار عمومی منجر می‌شود و هر گروه، خبرها را به نوعی برداشت و تفسیر می‌کند (اسدی، ۱۳۷۱، ۱۱۵). هر چند تعبیر رسانه‌های جمعی از رخدادها، مغایر با حقایق است. این تعابیر ساختگی به عنوان حقیقت در اذهان مردم فرو می‌رود، به عبارت دیگر رسانه‌ها نسبت به افراد، مکانها و رویدادها، تعابیری می‌سازند که جایگزین حقایق می‌شوند و در نهایت این تعابیر اساس کنش متقابل افراد را تشکیل می‌دهند (کمالی‌پور، ۱۳۷۳، ۴۹).
کازنو در خصوص جوسازی می‌گوید: در چنین حالتی افراد متوجه می‌شوند که عقاید و نظرهای مشترکی با دیگران دارند و حتی می‌دانند که عقاید آنها جزئی از افکار عمومی است، ولی به این نکته توجه ندارند که پیرو دیگران شده‌اند و فکر می‌کنند عقیده و نظرشان ناشی از تأمل شخصی، انتخاب آزاد و سنجیده خودشان است. مشخصه جوسازی آن است که شخص علت انتخاب و گرایش به عقیده‌ای را نمی‌داند در حالی که نگرش بر عقاید، از خارج بر او تحمیل شده‌اند و شخص تصور می‌کند، تصمیمش از روی استقلال رأی بوده است (کازنو، ۱۳۷۴، ۷۷).
۶ـ غلبه بر جهل متکثر: پروفسور الیزابت نئول نئومن، جامعه‌شناس آلمانی، در سال ۱۳۷۴ نظریه مارپیچ سکوت را طرح کرد. مارپیچ سکوت در پاسخگویی به سؤال چگونگی شکل‌گیری افکار عمومی، مسائل تأثیر متقابل بین ارتباطات جمعی، ارتباطات فردی و درک شخصی از فکر خویشتن را در ارتباط با افکار عمومی دیگران در جامعه بررسی می‌کند.
ایده اساسی و پایه این مدل آن است که بیشتر افراد کوشش می‌کنند تا از داشتن نگرشها و باورهای منزوی دوری کنند (محسنیان راد، ۱۳۶۹، ۴۵۹).‌ به عبارت بهتر شخص می‌خواهد همه او را تأیید کنند، نمی‌خواهد جدا بیفتد و مغلوب همه شود (شعار غفاری، ۱۳۷۲، ۱۹۹).
جهل متکثر در مارپیچ حلزونی سکوت، بدین معنی است که همه افراد ظاهراً حاضرند تغییرات پیشنهاد شده را بپذیرند و در عین حال نیز گمان می‌کنند دیگران با این تغییرات شدید، مخالف‌اند به عبارت دیگر جهل متکثر عبارت از باوری که بر جامعه حاکم است و همه تصور می‌کنند که باور خود آنها است و باور آنان از باور دیگران متمایز است (فرهنگی، ۱۳۷۴، ۳۰). در اینگونه مواقع رسانه‌ها با نشان دادن جهل متکثر شهروندان و نمایش افکار تک‌تک آنها می‌توانند این جهل را از بین ببرند و باعث شکل‌گیری افکار عمومی در مورد موضوع مورد نظر شوند.
۷ـ برقراری رابطه بین موضوع و منافع شخصی شهروندان: در اکثر مواقع شهروندان توان برقراری ارتباط بین موضوعات مختلف و منافع شخصی خود را ندارند. آنان با توجه به اینکه در آن موضوعات هیچگونه منافع شخصی ندارند، از بحث و گفتگو و هر عمل دیگری خودداری می‌کنند. در این مواقع رسانه‌های همگانی با ایجاد رابطه منطقی بین موضوعات و منافع شخصی شهروندان، در شکل‌گیری افکار عمومی نقش مهمی را ایفا می‌کنند.
خاطرنشان می‌شود امروز رسانه‌های همگانی امپریالیستی و استعماری، بین موضوعات و منافع شخصی شهروندان رابطه‌ای نادرست ایجاد می‌کنند و این باعث ایجاد افکار عمومی کاذب و نیز جبهه‌گیریهایی به نفع شبکه‌ها یا سیاستمداران حاکم بر آن شبکه‌ها می‌شود. نمونه بارز آن را می‌توان در ایجاد دشمنان خیالی در عملیات روانی مشاهده کرد. در اینگونه مواقع هیچ‌گونه دشمنی که بتواند تهدیدکننده باشد، وجود ندارد ولی سیاستمداران و کارگزاران تبلیغاتی برای دسترسی به مقاصد خود که همانا دورکردن شهروندان از موضوعات مهم و اساسی است، دشمنی ایجاد می‌کنند.
با توجه به نظریاتی همچون کاشت، برجسته‌سازی، جوسازی، اعطای اعتبار اجتماعی رسانه به موضوع، غلبه بر جهل متکثر،‌ رابطه بین موضوع و منافع شخصی شهروندان، مشاهده می‌شود که خیلی از سوژه‌های افکار عمومی، موضوعاتی رسانه‌ای و به تعبیر دیگر انگاره‌ای‌اند به این مفهوم که اگر رسانه‌ها وجود نداشتند موضوعی که امروز با عنوان افکار عمومی از آن یاد می‌شود، وجود نداشت. البته در خصوص افکار عمومی این موضوع کلی است و اگر مراد از افکار عمومی صرفاً مسائل سیاسی باشد، کمتر مشمول این قانون می‌شود. به عبارت دیگر چون در موضوعات سیاسی همیشه دو طرف درگیر وجود دارد، لذا طرف رقیب برای بسیج افکار عمومی از تمامی شیوه‌ها، تمهیدات و ترفندها استفاده می‌کند و این کمرنگ شدن نقش انحصاری رسانه‌ها را در پی دارد.
۲-۳ بخش سوم: نظریه های ارتباطی:
۲-۳-۱ نظریه اعتماد:[۲۶]
در ادبیات نظریه اعتماد، دو دسته نظریه های کلان و خرد در مورد اعتماد مطرح شده اند. در نظریه‌های کلان و عمدتاً کلاسیک، نظریه پردازانی چون اسپنسر، دورکیم، تونیس، مارکس، وبر و…. معتقد به عوامل ساختاری و کلان اعتماد هستند و در بررسی و تحلیل مفهوم اعتماد، سطح مطالعه خود را بر روی ساخت اجتماعی متمرکز ساخته اند و اعتماد را به عنوان ویژگی نظام اجتماعی و یک ویژگی جمعی مفهوم سازی می کنند. «در نظریه های خرد و عمدتاً معاصر، نظریه پردازانی چون اریکسون، کلمن، جانسون و… معتقد به عوامل فردی و خرد هستند؛ یعنی عواملی که متأثر از برخوردها، مبادلات و یا ویژگی های زیستی، روانی و شخصیتی فرد است. این نظریه پردازان اعتماد را به عنوان یک ویژگی فردی و متأثر از کنش های افراد در نظر می گیرند و بیشتر به ارتباطات و روابط اجتماعی توجه دارند» (اوجاقلو و زاهدی، ۱۳۸۴، ۹۹ – ۱۰۰).
در بینابین نظرات خرد و کلان اعتماد، نظریه پردازانی چون گیدنز، که در تحلیل و بررسی اعتماد به تلقیق این دو سطح دست زده اند قابل توجه ترند. در واقع مهم ترین ویژگی های کار گیدنز ۱) تلفیق سطوح خرد و کلان ۲) تحلیل الگوهای اعتماد در دوره سنت و مدرنینه و ۳) چگونگی مکانیسم تغییر اعتماد است. از نظر گیدنز، پویایی مدرنیت ناشی از ۱) جدایی زمان و مکان ۲) تحول مکانیسم های ازجا کندگی و ۳) تخصیص بازاندیشانه دانش است که این هر سه در شناخت تحول اعتماد مؤثر است از نظر گیدنز، اعتماد در نظام های ماقبل مدرنیته متاخر از نوع پایبندی های چهره دار و مبتنی بر هم حضوری است اما در مدرنیته متاخر اعتماد غیر شخصی و به دیگران ناشناس است (گیدنز، ۱۳۸۴؛ زتومکا، ۱۳۸۴).
۲-۳-۱-۱ رویکرد فلسفی از مفهوم اعتماد:
«اعتماد یک مفهوم کلیدی برای جوامع نوین کارکردگرا، در مواجهه با چشم اندازهای نامشخص و تصمیم های مخاطره آمیز قطعانه تلقی می گردد. از منظر ارتباط پژوهی، اعتماد می تواند به عنوان یک متغیر اساسی برای اثر سنجی رسانه مطرح شود» (Tsfati, 2003, P.162)؛ مسأله اعتماد، ما را آگاه می کند که افراد چطور رسانه های خبری را درک و ارزیابی می کنند. جالب توجه است که پژوهشگران ارتباطات غالباً واژه اعتبار را به اعتماد ترجیح می دهند. متعاقب آن، نظریه های صریح اعتماد، به شکل پر اهمیت و شایسته ای در این حوزه مورد ملاحظه قرار نگرفته اند. هرچند این قضیه، به آن معنی نیست که واژه های اعتماد و اعتبار در موضعی متضاد قرار گرفته اند و این مفاهیم منحصراً در تقابل با یکدیگر هستند.
آنتونی گیدنز در کتاب «پیامدهای مدرنیت» عنوان می کند که در تعریف اعتماد باید عناصر زیر را در نظر داشت:
۱- اعتماد به غیبت در زمان و مکان ارتباط دارد که منجر به کمبود اطلاعات می شود.
۲- اعتماد اساساً نه به مخاطره بلکه به احتمال وابسته است.
۳- اعتماد چیزی است که از ایمان به اعتمادپذیری یک شخص یا یک نظام سرچشمه می گیرد.
۴- اعتماد می تواند معطوف به نشانه های نمادین یا تخصصی باشد که مبتنی بر ایمان به درستی اصولی است که شخص از آن بی خبر است.
۵- اعتماد یعنی اطمینان به اعتمادپذیری یک شخص یا نظام، با توجه به یک رشته پیامدها یا رویدادهای معین است.
۶- در شرایط مدرنیت، اعتماد در (الف) اطلاع همگانی در این مورد که فعالیت بشری زاییده اجتماع بشری است، و (ب) پهنه متغیر و بسیار گسترش یافته کنش بشری که خصلت پویای نهادهای مدرن اجتماعی پدید آورده است، وجود دارد.
۷- خطر و مخاطره رابطه بسیار نزدیکی با هم دارند، یعنی مخاطره دقیقاً مبتنی بر فرض خطر است نه لزوماً به معنی آگاهی از خطر، مخاطره و اعتماد در هم بافته اند و اعتماد برای کاهش فعالیت بشری است.
۸- مخاطره تنها به کنش فردی ارتباط ندارد و «امنیت» موقعیتی است که در آن، با یک رشته خطرهای خاص مقابله شده و یا به حداقل رسانده شده است (گیدنز، ۱۳۸۴، ۴۰-۴۴).
پیوتر زتومکا جامعه شناس برجسته لهستانی، با بیان این توضیح که اعتماد نوعی جهت گیری نسبت به جهان طبیعی نیست، آن را متعلق به انسان ها و جهان اجتماعی می داند و نه موارد طبیعی. او می‌گوید، این درست نیست که بگوییم: «من به بارش باران اعتماد دارم» یا « به رشد کردن گل ها اعتماد دارم»، ولی این کاملاً طبیعی است اگر بگوییم « من به پیش بینی هواشناسان در مورد بارش باران اعتماد دارم» یا « من به باغبان ها به جهت رسیدگی خوب به گل ها اعتماد دارم» وقتی به اشیاء اعتماد می کنیم، این به این معنی است که آنها مخلوقات انسانی هستند چون ما در واقع به صورت غیرمستقیم به افرادی که آن اشیاء را خلق کرده اند، اعتماد می کنیم. این نشان می دهد که نمی توان گفت: « من به خورشید که می تابد، اعتماد دارم»، اما می توان گفت: «من به ماشین برای راندن آن اعتماد دارم». به همین خاطر اعتماد به دولت، سازمان ها، نهادها، رسانه های جمعی، و…. نوعی جهت‌گیری به جهان اجتماعی است، نه موارد طبیعی (زتومکا، ۱۳۸۴، ۲۴ و ۲۵).
همچنین اعتماد را می توان به حوزه های شناختی مختلفی تقسیم کرد: سیاسی، اجتماعی، روانشناسانه، فرهنگی، و رسانه ای، نوع رویگرد ما به مسأله اعتماد در این پژوهش از نوع آخر است که در پیوند با علوم ارتباطات و اخبار در رسانه، در ادامه بدان پرداخته می شود.
۲-۳-۱-۲ عناصر دخیل در مفهوم اعتماد:
۱) زمان و مکان: اعتماد به شخصی تعلق می گیرد که حاضر و همزمان نیست، یعنی فعالیت هایش پیوسته در معرض دید قرار ندارد و عملکردهایش کاملا شناخته شده نیست.
۲) احتمال: اعتماد، به عدم وقوع پیامدهای محتمل منفی، تعلق دارد.
۳) ایمان: اعتماد از ایمان سرچشمه می گیرد.
۴) نشانه های نمادین: اعتماد می تواند معطوف به نشانه های نمادین باید.
۵) اصول انتزاعی: اعتماد یک شخص یا نظام، نشانگر صحت اصول انتزاعی آن جامعه است.
(در دنیای مدرن، منظور از اصول انتزاعی دانش فنی است).
۶) تقدیر زدایی: اعتماد در شرایط مدرنیت، فقط به جهان مادی و نحوه تأثیرگذاری بشر و اجتماع بشری تعلق می گیرد.
۷) مخاطره: مخاطره به معنای طرح خطر و نه لزوما آگاهی از خطر است.
اعتماد یعنی به استقبال خطر رفتن و خطر هم به معنای تهدیدی است که متوجه نتایج دلخواه است.
همیشه میان “اعتماد” و “محاسبه مخاطره قابل قبول” تقریباً تعادلی برقرار است یعنی اعتماد تا آنجاست که مخاطره پذیرفتنی باشد (مثل هواپیما سوار شدن).
۸) محیط: مخاطره برخورداری از محیط هایی است که به گونه ای جمعی بر توده ها اثر می گذارد. محیط امنیتی یک جامعه می تواند تعیین کننده میزان مخاطره و اعتمادپذیری باشد.
۲-۳-۱-۳ کارکردهای گوناگون اعتماد:
الف)کارکردهای سیاسی اعتماد:
از نظر پارسونز اعتماد به نتایجی نظیر مشروعیت می انجامد، چنانچه اعتماد وجود داشته باشد (اعتماد از سوی شهروندان به حاکمان)، مشروعیت حکام افزایش خواهد یافت و با افزایش مشروعیت، شاهد کاهش بکارگیری زور از سوی حاکمان خواهیم بود.
از نظر اینگلهارت “اعتماد متقابل”، بخشی از نشانه های فرهنگی پایدار است که به بقای دموکراسی منجر می شود.
اعتماد در ایجاد حس مشارکت و تعاون نقش موثری دارد. به مردم کمک می کند تا علایق و منافع خود را مطابق امیال و علایق دیگران کنند. فرصت لازم را در اختیار رهبران سیاسی قرار می دهد تا اصلاحات را انجام دهند و ارتباط و گفتگو را میسر می کند. که “ماتیه دوگان” و “گابریل آلموند” نیز به اعتماد از دیدگاه سیاسی پرداخته اند.
ب)کارکردهای روان شناختی اعتماد:
به لحاظ روان شناختی وجود اعتماد باعث پیدایش آرامش، امنیت و سلامت روانی خواهد گردید. در جامعه ای که اعتماد وجود داشته باشد افراد کمتر دغدغه هایی نظیر به مخاطره افتادن نیازها و خواسته های خود را دارند (شولتز،۱۳۷۷). “مورتن دویچ” و “گای بنونیست” نیز به اعتماد از دیدگاه روان شناختی پرداخته اند.
ج) کارکردهای اجتماعی اعتماد:
در هر حال اعتماد پیش شرط عمده برای موجودیت هر جامعه محسوب می شود.
اعتماد همچنین برای حل مسایل اجتماعی ضروری است زیرا اعتماد، مبادله اطلاعات مناسب را تسهیل می بخشد و ازین طریق اعضای گروه ها را وادار می کند که تصمیمات و کنش های یکدیگر را مورد تأثیر قرار دهند (خلیفه، ۱۳۸۶، ۴۷). “توکویل”، “لاهمن” و “آنتونی گیدنز” نیز به اعتماد از دیدگاه اجتماعی پرداخته اند.
د) کارکرد رسانه ای و اعتماد به اخبار (کارکرد ارتباطی):
جوامع مدرن با نظام های تخصصی مستقل یا خودگردان، همچون رسانه های خبری، متمایز و شناخته می شوند که هر کدام صاحب ساختار سازمانی مخصوص به خود، زبان تخصص گرا و منطق در عمل هستند (گیدنز، ۱۳۸۴). اعتماد یک اصل مهم برای نظم سیستم های اجتماعی و بنیانی برای انسجام اجتماعی قلمداد می شود هیچکس قادر نیست اثر بخشی این نظام ها را بر روی خود کنترل کند، چرا که با عدم شناخت و منابع ناکافی دیگری، همچون پول و زمان روبه روست. چه در این توصیف، اذعان می داریم که رسانه های خبری قادرند به منزله منبع اساسی اطلاعات در باب زندگی سیاسی و اجتماعی، از سوی بسیاری از مردم مورد قبول واقع شوند. عملکرد وابسته به اجتماع رسانه‌های خبری، مخاطبانشان را برای برآورده ساختن نیازهای شان توانمند ساخته و جهت گیری نسبت به محیط اجتماعی شان و تنظیم انتظاراتشان را، با توجه به عوامل اجتماعی دیگر، مورد ملاحظه قرار می دهد (به طور مثال سیاستمداران)، به همین خاطر اعتماد به رسانه های خبری، شرط لازمی برای اعتماد به بازیگران (عوامل) اجتماعی دیگر است. هرچند به دلیل اینکه روزنامه نگاران نمی توانند تمام اطلاعات مربوط به مسائل جاری را تدارک ببینند، همیشه به طور گزینشی، عموم مردم را در جریان موضوعات، حوادث، و رویدادها قرار می دهند. این شیوه ی گزینش گزارش های خبری، نقش اطمینان و اتکاء به رسانه های خبری را، عملی مبتنی بر ریسک می‌کند. (Kohring&Matthes, 2007, 238-239) بنابراین می توان گفت، وقتی مردم به رسانه های خبری اعتماد می کنند، وارد یک خطرورزی واقع نگر شده اند؛ چرا که دروازه بانان خبر به طور گزینشی برخی از اخبار را از بین همه خبرها بر می گزینند و در مرحله بعد نیز، قسمتهایی از آن را در مقابل گوینده خبر تلویزیونی یا خروجی صفحه وب سایت خبری خود قرار می دهند. از این رو، مخاطب وقتی به رسانه های خبری اعتماد می کند، در حقیقت به گزینش های خاص دروازه بانان خبر اعتماد کرده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:38:00 ق.ظ ]




پراگماتیسم[۳۵]: فعالیت‌های سرگرمی و اوقات فراغت میزان ارزشمندی خود را به استناد نتایج علمی بازپس داده یا مردود تبیین می کند. تربیت از دیدگاه دیویی ارتباط عمیق و مستحکمی با سرگرمی دارد، چون تربیت همان زندگی است نه آماده کردن برای زندگی و مفهوم سرگرمی در واقع استفاده از اوقات فراغت است نه گذران بیهوده آن (عمید، ۱۳۸۱).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲.۵ آراء چند‌تن از فلاسفه در خصوص اوقات فراغت
جان دیوئی[۳۶]، اظهار می‌کند: البته میل به تفریح مخالف اخلاق نیست و بر عکس علاقه به نشاط و آمیزش اجتماعی یکی از استوارترین پایه‌های اخلاق است، و لیکن متأسفانه تفریح و نشاط گاهی با هیجان‌های مخصوص، تحریکات شدید، قلقلک‌های حواس و برافروختن آتش همراه می‌شود. التزاز فوری بدون کمترین توجه به عواقب وخیم این نوع تفریحات و لذت‌جویی‌ها موجبات نابودی و تباهی را فراهم می‌کند (ماسانوری[۳۷] و همکاران، ۲۰۰۷).
تاگور: شاعر و فیلسوف هندی اظهار داشته است که تمدن‌های انسانی سرمایه‌های جاودانی است که از کاشت و برداشت صحیح اوقات فراغت متجلی گشته‌اند (ماسانوری و همکاران، ۲۰۰۷).
مک‌دال: معتقد است که بین فراغت و سلامتی در زندگی و مفهوم سلامت بدنی، فکری و احساسات تندرستی ارتباط وجود دارد (صباغ لنگرودی، ۱۳۷۷).
۲.۶ نظریه‌های فراغت
۲.۶.۱ دیدگاه دو‌مازیه
دومازیه معتقد است که اوقات فراغت کارکردهای مثبت بسیاری برای افراد دارد که اگر به خوبی از این فرصت‌ها استفاده شود برای فرد مزایای زیادی در بر خواهد داشت. دومازیه به منظور شناخت مفهوم فراغت سه کارکرد اساسی را برای فعالیت‌های فراغتی قائل است:
۱- تأمین استراحت: که نقش آن رفع خستگی، جبران فشارهای روحی و جسمی ناشی از هیجانات مداوم کار که از انجام وظایف گوناگون اجتماعی و غیره به وجود می‌آیند.
۲- تفریح و کم کردن کسالت: که نقش آن رهانیدن انسان از کسالت ناشی از یکنواختی و انجام وظائف روزانه در موقعیت‌های گوناگون اجتماعی است.
۳- رشد شخصیت فردی و اجتماعی: که از طریق افزایش معلومات، اطلاعات و افزایش مشارکت اجتماعی افراد حاصل می‌شود.
دومازیه نحوه‌‌ی گذران اوقات فراغت را به ۵ دسته تقسیم می‌کند: ۱.فراغت‌های جسمانی؛ ۲.فراغت‌های هنری؛ ۳.‌فراغت‌های فکری؛ ۴.فراغت‌های عملی؛ ۵.‌فراغت‌های اجتماعی (رفعت‌جاه، ۱۳۹۰، به نقل از دومازیه، ۱۳۵۲).
۲.۶.۲ دیدگاه ادگینتون[۳۸]
ادگینتون کارکردهای مثبتی را برای اوقات فراغت قائل است. وی معتقد است که اوقات فراغت اثر مثبتی بر رشد فردی و پیوندهای اجتماعی دارد و منظور از آن تغییراتی است که در وجهه نظر، ارزش‌ها و مهارت‌های فردی با انجام دادن فعالیت‌های گوناگون در زمان فراغت حاصل می‌شود. ادگینتون معتقد است که فوائد بالقوه متعددی از مشارکت در فعالیت‌های فراغتی می‌توان کسب کرد، که اعتماد به نفس، رشد روحی، خلاقیت، یادگیری، اتکاء به خود و خودیابی از جمله این فوائد می‌باشد (به نقل از حسینی، ۱۳۸۷).
۲.۷ نظریه‌های مربوط به سلامت اجتماعی
۲.۷.۱ رویکرد سیستمی
این رویکرد به انسان و رفتارهای او به عنوان یک سیستم نگاه می‌کند که خود جنبه‌های بسیار متنوع زیستی روانی و اجتماعی دارد. در رویکرد سیستمی، مطالعه یک پدیده در ارتباط با پدیده‌های دیگر در نظر گرفته می‌شود که در اطراف و محیط آن وجود دارد و بر آن تأثیر می‌گذارد و از آن متأثر می شود (کافی وهمکاران، ۱۳۷۳ به نقل از حسینی، ۱۳۸۷).
۲.۷.۲ رویکرد اکولوژیکی
در رویکرد اکولوژیکی انسانی، وابستگی و تأثیر متقابل محیط و انسان مورد مطالعه قرار می‌گیرد. محیط شامل، محیط داخلی و خارجی است که هر گونه تغییر در آن می‌تواند بر تعادل فرد تأثیر بگذارد و بدین ترتیب سلامت اجتماعی – روانی یا بیماری اجتماعی – روانی می‌تواند متأثر از محیط داخلی و خارجی باشد (شولتس[۳۹] و همکاران، ۱۳۸۷).
۲.۸ اوقات فراغت و ساختار فعالیت‌ها
فعالیت‌های اوقات فراغت، فعالیت‌هایی است که افراد در زمان بیکاری انجام می‌دهند که هم جنبه احتیاطی و هم لذت‌بخش بودن را به همراه داشته باشند (منل و کلیبر[۴۰]، ۱۹۹۷). بیشتر تحقیقات و پژوهش‌های پیشین به تقسیم‌بندی فعالیت‌های اوقات فراغت به دو دسته فعالیت‌های سازمان‌یافته و غیرسازمان‌یافته پرداخته‌اند (لارسون‌ و ورما[۴۱]، ۱۹۹۹، اسگاد و اندرسون[۴۲]، ۲۰۰۴).فعالیت‌های سازمان‌یافته آن دسته از فعالیت‌هایی است که زمان شروع و طول مدت انجام آنها قبلا تعیین شده باشد و اهداف آن معین باشد، لباس‌هایی که آنها استفاده می‌کنند استاندارد باشد و افراد یا سازمان‌هایی تبعیت و پیروی از قوانین را به عنوان ناظر، کنترل نمایند. در مقابل، فعالیت‌های غیر‌سازمان‌یافته بیشتر به صورت خود‌جوش انجام می‌گیرند، زمان آن قبلأ تعیین نمی‌شود و افرادی که به این فعالیت‌ها می‌پردازند خود زمان و قوانین را به صورت دلخواه تعیین می‌کنند (آبوت و باربر[۴۳]، ۲۰۰۷).
تحقیقات، نتایج مثبت زیادی را از شرکت در فعالیت‌های سازمان‌یافته نسبت به فعالیت‌های غیر‌سازمان‌یافته در اوقات فراغت نشان می‌دهند. کاربردهای متنوعی برای این پژوهش‌ها می‌توان متصور شد. اول اینکه، بسیاری از این پژوهش‌ها فعالیت‌های فوق برنامه‌ی مدارس را ارزیابی می‌نمایند. یافته‌های این مطالعات را نمی‌توان به همه‌ی زمینه‌های اوقات فراغت تعمیم داد. (گاست و مسری[۴۴]، ۲۰۰۹؛ کورت و باتلردهاگوان[۴۵]، ۲۰۱۱)، دوم این که، بسیاری از عوامل، تأثیرات فعالیت سازمان‌یافته اوقات فراغت را محدود می‌نمایند. برای مثال عوامل محیطی، دامنه فعالیت‌ها و مقدار شرکت در فعالیت‌، عوامل اجتماعی و اقتصادی و قومی و… (بوسری و همکاران[۴۶]، ۲۰۰۶، فردریک و ایکلز[۴۷]، ۲۰۰۸).
سوم، اثرات متقابل ویژه‌ای که فعالیت‌های سازمان‌یافته و غیر‌سازمان‌یافته در اوقات فراغت ایجاد می‌کنند. مثلأ: شرکت در باشگاه و یا فعالیت‌های فوق برنامه‌ی مدارس و فعالیت‌های اجتماعی و یا شرکت در سایر فعالیت‌های سازمان‌یافته همراه با شرکت در مسابقات ورزشی و یا فعالیت‌های هنری که نتایج مثبتی را به دنبال داشته‌اند (ایکلز و باربر[۴۸]، ۱۹۹۹ و فردریک و ایکلز، ۲۰۰۸ و کورت باتلر و هاگوان[۴۹]، ۲۰۱۱).
شرکت در ورزش‌های سازمان‌یافته زمینه‌ای را برای ایجاد تجربیات و فرصت‌های ویژه‌ای برای کودکان و نوجوانان ایجاد می‌کند. ورزشکاران جوان نه تنها به فرصت‌هایی برای نشان دادن مهارت‌ها و دانش خود در زمینه‌ی ورزش نیاز دارند بلکه آنها به انجام دادن ورزش و نشان دادن عملکرد ورزشی نیازمندند. ورزشکاران جوان هم چنین به آشنایی با ارزش‌های اخلاقی و روانی که پایه و اساس قوانین ورزش هستند نیاز دارند (سیمون[۵۰]، ۲۰۰۰).
شرکت در فعالیت‌های اجتماعی تحت تأثیر رفتارهای دوران نوجوانی می‌باشد که بر آنها نظارت و کنترل شده است (دونکن و همکاران، ۲۰۰۲).
هم‌چنین برخی پژوهش‌گران تأکید می‌کنند که فعالیت‌های کنترل شده و فعالیت‌های ساختار‌یافته، راه‌های زیادی را برای گذراندن اوقات فراغت کودکان ایجاد می کند (مایکل و همکاران[۵۱]، ۲۰۰۱). کنترل فعالیت کودکان و نوجوانان رفتارهای ضد‌اجتماعی آنها را کاهش می‌دهد (پترسون و همکاران[۵۲]، ۱۹۹۲). فعالیت‌های اوقات فراغت ساختار‌یافته از پیچیدگی اجتماعی بالایی برخوردار هستند وشاید همکاری و حمایت اعضای خانواده و سایرین را در بر داشته باشد (ایدر[۵۳]، ۱۹۸۵ – کینی[۵۴]، ۱۹۹۳ و ماهونی، ۱۹۹۳).
شرکت جوانان کم تجربه در فعالیت‌های ساختار‌یافته فرصتی برای ایجاد شایستگی در آنها به وجود می‌آورد که شاید در غیر این صورت ایجاد شود. فعالیت‌های ساختار‌یافته‌ای که توسط مؤسسات و باشگاه‌ها ایجاد می‌شود به والدین در کنترل فعالیت‌ها و افزایش دانش فرزندان و اینکه جوانان آنها در اوقات فراغت چه فعالیتی را و در چه مکانی انجام می‌دهند، کمک می کند. در مقایسه، فعالیت‌هایی که ساختار پایینی دارند به سمت بی‌قانونی اجتماعی سوق دارند و بعضی فعالیت‌های اوقات فراغت با ساختار پایین با انحرافات و کارهای غیر‌اخلاقی جوانان همراه می‌شود (اسگاد و همکاران، ۱۹۹۶).
وقتی مشکلات رفتاری انحرافی جوانان افزایش می‌یابد، فعالیت‌های اوقات فراغت بی‌ساختار زمینه‌ای برای رفتارهای ضد‌اجتماعی خواهد شد. همچنین درگیری مکرر در فعالیت‌های با ساختار پایین شاید مانع کنترل دقیق والدین و کاهش آگاهی آنها به فعالیت‌های اوقات فراغت فرزندانشان شود (کارنیز و همکاران[۵۵]، ۱۹۹۸ و اوربرگ[۵۶]، ۱۹۹۲).
۲.۹ اوقات فراغت و جنسیت
پژوهش‌ها نشان داده‌اند که شرکت جوانان در فعالیت‌های اجتماعی داوطلبانه بهتر از شرکت نکردن در این فعالیت‌هاست. (آلن و همکاران[۵۷]، ۱۹۹۷). هم چنین دخترها وپسرهائی که مشکلات متعددی دارند اگر هم زمان در برنامه‌ی مدارس شرکت کنند باعث کاهش ترک تحصیل و رفتارهای ناهنجار و بزهکارانه خواهد شد (ماهونی، ۲۰۰۰).
مطالعات حاکی از آن است که تحصیلات والدین، مشارکت اجتماعی دخترها، وضعیت اقتصادی خانواده، رشد تکنولوژی (نوع دسترسی به امکانات) و همسالان همگی در شرکت دخترها در فعالیت‌های اوقات فراغت مؤثر هستند. همچنین دخترها به انواع فراغت‌ها از جمله ورزش، سینما، پارک، کافی‌شاپ، مسافرت و رفتن به مراکز خرید و قدم زدن در خیابان تمایل دارند (پهلوان و برزگر، ۱۳۹۰).
تحقیقات، جنسیت را به عنوان تعدیل کننده‌ی مهمی معرفی می‌کنند (فلدمن و مت جاسکو[۵۸]، ۲۰۰۵‌). جنسیت معمولأ در مطالعات پیشین به عنوان کنترل کننده مطرح بوده است. اگرچه تفاوت بین دختر‌ها و پسرها در مشارکت در فعالیت‌ها مشخص است (فردریک و ایکلس، ۲۰۰۶).
شرکت دخترها و پسرها در فعالیت‌های سازمان یافته به یادگیری رهبری و عضو تیم بودن اشاره دارد. دخترها و پسرها شاید نتایج متفاوتی را از اثر متقابل در یک گروه و در سطوح مختلف نشان دهند (مکوبی[۵۹] ۱۹۹۰ و ۱۹۹۸).
در تحقیقی که توسط استاتین[۶۰] و همکاران در سال ۲۰۰۳ انجام گرفت نشان داد که دخترها در مقایسه با پسرها قانون شکنی سطح بالائی را در فعالیت‌های اوقات فراغت دارند.
در مقابل فرگانسون[۶۱] و همکاران، ۱۹۹۴ و ویندل[۶۲] ۱۹۹۰ در تحقیقات خود نشان دادند که پسرها سطوح بالاتر از رفتارهای ضد اجتماعی را دارا هستند و مصرف مواد و سایر فعالیت‌های بزهکارانه با افزایش سن فزونی می‌یابد (دونکن و همکاران، ۲۰۰۱) و هم چنین تحقیقات نشان داده‌اند که پسرهای جوان بیشتر از دخترهای جوان در فعالیت‌های ورزشی شرکت می‌کنند.
بسیاری از مشکلات مربوط به سلامتی در زندگی‌های گذشته که قابل جلوگیری می‌باشند به سبک زندگی غیر فعال و بی‌تحرک افراد در گذشته مربوط می‌باشند (سازمان جهانی سلامت[۶۳]، ۱۹۹۸).
شرکت افراد سالخورده در فعالیت‌های جسمانی اوقات فراغت برای کاهش بیماری در زندگی افراد مسن پیشنهاد شده است که نقطه بالقوه‎ای برای بالا بردن سن شروع بیماری‎های دوران سالخوردگی می‎باشد (فریز[۶۴]، ۱۹۹۶).
۲.۱۰ نقش والدین در اوقات فراغت
در اوایل دوره‏ی نوجوانی و جوانی، پسر بچه‌ها نسبت به رفتارهای ضد‎اجتماعی آسیب پذیرترند (آگینو[۶۵]، ۲۰۰۳). یکی از مشکلاتی که والدین با آن مواجه هستند وضع دشوار دوران بلوغ فرزاندانشان می‌باشند. از طرفی والدین می‌خواهند که فرزاندان خود را از خطرات و رفتارهای ناهنجار دور نمایند‌ (‌لایرد و همکاران[۶۶]، ۲۰۰۳ و لوبر و فارینگتون[۶۷]، ۲۰۰۰).
از طرف دیگر تحقیقات نشان دادند والدینی که بیشتر سعی در کنترل فرزندان خود دارند در واقع خطر رفتن فرزندان به سمت این ناهنجاری‌ها را افزایش می‌دهند (سنتس و همکاران[۶۸]، ۲۰۰۹ و ونسترا و همکاران[۶۹]، ۲۰۰۶).
همچنین بعضی از والدین برای محافظت فرزندان در این دوران فرصت خود مختاری و استقلال را در اختیار فرزندان خود قرار می‌دهند.اگرچه ممکن است والدینی که نظارت و کنترل را بر اعمال فرزندان خود داشته‌اند خطر پرداختن به رفتارهای ضد اجتماعی را افزایش دهند زیرا در این حالت فرصت تأثیر جنس مخالف بیشتر خواهد شد (وار[۷۰]، ۲۰۰۵).
فراغت زمانی است که در ارتباط نزدیک با دنیای جوانی و زمان خارج از وقت مدرسه و کار می‌باشد. (فاین و همکاران[۷۱]، ۱۹۹۰) و در عین این که می‌تواند مفید واقع شود می‌تواند زمینه‌ساز خطر نیز باشد (کالدول و همکاران[۷۲]، ۲۰۰۴). فراغت زمینه‌های زیادی را در زندگی جوانان دارد که شامل فعالیت‌های شخصی، لذت بخش، خود مختاری، ارادی، ارتباط با اجتماع، پیشرفت، ارتباط پایدار با بزرگسالان، اظهار عقیده، احساس مالکیت و کنترل می‌باشد (هانسن و همکاران[۷۳]، ۲۰۰۳).
پیشرفت و توسعه جوانان در گرو ارتباطات شخصی و خصوصی با دیگران شکل می‌گیرد. این ارتباطات در گروه‌های گوناگونی اتفاق می‌افتد که این گروه‌ها می‌توانند خانواده، همسالان و مدرسه باشند (‌برونفر برنر[۷۴]، ۱۹۷۹). والدین به طرق گوناگون در فعالیت‌های فرزندان خویش نقش دارند و این اثر شاید باعث توسعه ارتباط والدین با فرزندان شود (ماهونی و استاتین، ۲۰۰۰). شاید والدین فرزندان خود را به طرقی حمایت کنند که اثرات مثبت این حمایت نسبت به فعالیت‌های سازمان‌یافته بیشتر است (اندرسون و همکاران[۷۵]، ۲۰۰۳ و فلتچر و همکاران[۷۶]، ۲۰۰۰).
والدینی که با فرزندان و مربیان آن‌ها در فعالیتی که در آن شرکت می‌کنند رابطه‌ی مستقیمی داشته باشند در نتیجه جوانان احساس حمایت از تلاش‌های خود را در فعالیت‌هایشان خواهند داشت، هم‌‌چنین باعث بهتر شدن روابط والدین با فرزندان می‌شود (آپدراگراف و همکاران[۷۷]، ۲۰۰۱). اگر‌چه اهمیت نقش والدین در زمینه‌ی فعالیت‌های سازمان‌یافته در تحقیقات و پژوهش‌های زیادی مورد تاکید قرار گرفته است اما نقش پدر نسبت به مادر در گذران وقت با جوانان و همسالان، مثل شرکت در فعالیت‌های ورزشی بیشتر است (کروتر و همکاران[۷۸]، ۱۹۹۵).
۲.۱۱ یکپارچگی در فعالیت‌های گروهی
فعالیت در یک گروه به جوانان فرصت پیدا کردن دوستان جدید و ایجاد ارتباط با افراد خارج از محدوده‌ی خودرا ایجاد می‌کند (دورکین و همکاران[۷۹]، ۲۰۰۳و فردریکس و همکاران[۸۰]، ۲۰۰۲). اعضای گروه منبع مثبت و خوبی برای تایید جوانان به شمار می‌روند. مطالعات نشان می‌دهند که فعالیت‌های سازمان‌یافته می‌توانند وسیله‌ای برای همسو کردن اعضای گروه باشند. هم‌چنین بسیاری از فعالیت‌ها، دارای اثر متقابل درون‌گروهی می‌باشند یعنی عضو گروهی بودن و پذیرش از سوی سایرین در یک گروه فرد را به سوی تجارب اجتماعی رهنمون در فعالیت‌های سازمان‌یافته رهنمون می‌سازد (فردریک و همکاران، ۲۰۰۲). و ملاقات دوستان منجر به یکپارچگی اجتماعی و افزایش تجربه‌ی شخصی جوانان می‌شود (پاتریک و همکاران[۸۱]، ۱۹۹۹).
۲.۱۲ حمایت از طرف رهبران (مربیان)گروه
جوانان در فعالیت‌های سازمان‌یافته مورد تایید افراد بزرگ‌سال (رهبران) قرار می‌گیرند که ادامه‌ی این ارتباطات جدید می‌تواند منبع حمایتی و راهنمائی (راهبردی)جوانان را تقویت کند (دورکین و همکاران، ۲۰۰۳و رودس و اسپنسر[۸۲]، ۲۰۰۵). حمابت بزرگ‌ترها منجر به کاهش استرس و باعث آرامش و اعتماد به نفس در تیم می‌شود (ماهونی و همکاران، ۲۰۰۲). به طور کلی رهبران، اعضای گروه و والدین، همگی در ایجاد ارتباطات مثبت و مشارکت اجتماعی جوانان نقش تعیین کننده دارند.
هم‌چنین شرکت جوانان در چنین فعالیت‌هائی می‌تواند موجب جلب حمایت گسترده شود (ایکل و همکاران، ۲۰۰۳). ایجاد ارتباط با افراد غیر‌فامیل بزرگ‌سال نقش محافظتی را برای جوانان به خصوص آن‌هائی را که در محله‌های پر‌خطر زندگی می‌کنند به همراه دارد (‌دوبویس و همکاران[۸۳]، ۲۰۰۲ و لودار و همکاران[۸۴]، ۲۰۰۰).
۲.۱۳ رابطه‌ی بین فعالیت‌های اجتماعی و ضد‌اجتماعی
رواج مشکلات رفتاری در بین جوانان می‌تواند دلیل خوبی برای مطالعه‌ی رابطه‌ی بین فعالیت‌های اجتماعی و ضد اجتماعی جوانان باشد. تحقیقات تجربی به طور آشکاری رابطه‌ی بین مصرف الکل، سیگار، ماریجوانا و سایر رفتارهای ضد‌اجتماعی، مصرف دارو و رفتارهای منحرف عمومی را نشان می‌دهند (بیگلن و همکاران[۸۵]، ۱۹۹۰و نوکامب و بنتلر[۸۶]، ۱۹۸۸). یک فرض مهم برای ارتباط قوی بین مشکلات رفتاری جوانان این است که انگیزها و علت‌های عمومی و مشترکی دارند (دانو وان و جسور[۸۷]، ۱۹۸۵و جسور، ۱۹۷۷). نتایج تحقیقات این را نشان می‌دهد که هم دخترها و هم پسرها دارای مشکلات اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی می‌باشند (دانو وان و جسور، ۱۹۸۵ و فارل و همکاران[۸۸]، ۱۹۹۲). در عین حال که رابطه‌ی بین مشکلات مختلف جوانان تصدیق شده، ارزیابی رابطه‌ی بین رفتارهای مختلف اجتماعی و رابطه‌ی رفتارهای اجتماعی با رفتارهای ضد اجتماعی مبهم می‌باشد، این ابهامات مربوط به سلامت و چشم‌انداز جامعه می‌باشد برای مثال مطالعات کمی به رابطه‌ی افزایش سلامت رفتار جوانان اشاره دارند و هم‌چنین به ارتباط بین عامل‌های افزایش رفتار‌های سالم با رفتارهای ناسالم پرداخته اند (هاوکینز[۸۹]، ۱۹۹۲و دانووان و همکاران، ۱۹۹۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:38:00 ق.ظ ]




رهبران قدرت طلب، انتظارات مشخصی را در مورد این که چه کاری باید انجام شود، چه موقع باید انجام شود و چگونه باید انجام شود، فراهم می‌سازند. همچنین تفکیک مشخصی بین رهبر و پیروان وجود دارد. رهبران قدرت‌طلب مستقلاً تصمیم‌گیری می‌کنند و از نظرات دیگران یا اصلاً استفاده نمی‌کنند و یا خیلی کم استفاده می کنند.پژوهشگران دریافتند که تحت رهبری قدرت‌طلبانه، تصمیم‌گیری‌ها از ابتکار و نوآوری کمتری برخوردارند. لوین همچنین کشف کرد که حرکت از یک سبک قدرت‌طلبانه به یک سبک دموکراتیک دشوارتر از حرکت در جهت عکس آن است. سوء استفاده از این سبک رهبری معمولاً به دیکتاتوری و خودکامگی می‌ انجامد.
رهبری قدرت‌طلبانه برای شرایطی که زمان اندکی برای تصمیم‌گیری گروهی وجود دارد و یا در جایی که رهبر آگاه‌ترین عضو گروه باشد، بهترین شیوه است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

رهبری مشارکتی (دموکراتیک)
مطالعه لوین به این نتیجه رسید که رهبری مشارکتی (دموکراتیک) به طور کلّی اثربخش‌ترین شیوه رهبری است. رهبران دموکراتیک اعضای گروه را راهنمایی می‌کنند امّا خود نیز در کار گروه مشارکت می‌نمایند و امکان می‌دهند که نظرات دیگران نیز مطرح گردد. در مطالعه لوین، دانش‌آموزانی که در این گروه بودندبه نسبت به آن‌هایی که در گروه قدرت‌طلبانه قرار داشتند از کارآیی کمتری برخوردار بودند امّا مشارکت آنان از نظر کیفی، بسیار بالاتر بود. رهبران مشارکت جو اعضای گروه را به مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها تشویق می‌کنند امّا حقّ زدن حرف آخر در تصمیم‌گیری‌ها را برای خود محفوظ می‌دارند. اعضای گروه خود را در فرایند کار دخیل حس می‌کنند و انگیزه و نوآوری بیشتری دارند.(همان)
رهبری آزادمنشانه
پژوهشگران دریافتند که دانش‌آموزانی که در این گروه قرار گرفته بودند به نسبت به دو گروه دیگر، کمترین کارایی را داشتند. آن‌ها همچنین تقاضای زیادی از رهبر داشتند، همکاری کمی نشان می‌دادند و قادر به کار مستقل نبودند. رهبران آزادمنش راهنمایی اندکی به اعضای گروه می‌کنند (یا اصلاً نمی‌کنند) و تصمیم‌گیری را به اعضای گروه واگذار می‌نمایند. هر چند این شیوه رهبری در شرایطی که اعضای گروه از تخصص بالایی در زمینه مورد نظر برخوردار باشند، می‌تواند اثربخش باشد امّا غالباً به کمبود انگیزه و نقش‌های تعریف نشده می‌ انجامد.(لوین و واگنر[۵۱]، ۱۹۳۹: ۴۲۶)
مدل مفهومی تحقیق
پیشینه تحقیق
۱-۱۴-۲ مرور تحقیقات داخلی
تحقیقات انجام شده:
نوروزی(۱۳۹۲) به بررسی ارتباط بین سبک های رهبری مربیان و رضایتمندی جودوکاران نخبه ایران پرداخته است. در این تحقیق نمونه آماری براساس جدول حجم نمونه گیری مورگان ۱۲۵ جودوکار در نظر گرفته شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و در راستای تعیین ارتباط از رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین سبک­های رهبری مربیان و رضایتمندی بازیکنان رابطه معناداری (P< 05/0) وجود دارد. همچنین یافته­های تحقیق رابطه مثبت و معنی داری را بین سبک رهبری دموکراتیک با رضایتمندی بازیکنان نشان داد (۰۵/۰ ).
شیخ یوسفی(۱۳۹۲) به بررسی رابطه سبک های رهبری مربیان و انسجام گروهی تیم های بسکتبال حاضر در دهمین المپیاد ورزشی دانشجویان پسر کشور (۱۳۸۹) پرداخته است. جهت سنجش سبک رهبری از پرسشنامه LSS استفاده شده است. پرسشنامه LSS شامل ۴۰ سوال است که پنج بعد سبک رهبری مربیان شامل: سبک آموزش و تمرین، دموکراتیک، آمرانه، حمایت اجتماعی و بازخورد مثبت را میسنجد. نتایج نشان داد انسجام گروهی با سبک های رهبری آموزش و تمرین، دموکراتیک و حمایت اجتماعی رابطه مثبت و معنی دار دارد، اما با سبک های رهبری آمرانه و بازخورد مثبت رابطه معنی­داری ندارد.
نیک پور(۱۳۹۲) به بررسی تاثیر تنوع در کار بر میزان انگیزش کارکنان اداره کل راه و ترابری استان سمنان پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که عوامل تأثیرگذار بر انگیزه کار و خدمت کارکنان در سازمان با توجه
به ساختار چند بعدی مسائل روانشناختی و اجتماعی فراوان بوده و شناخت تمام این موارد و تسلط بر آن و ارائه راهکار، وظیفه دشواری را بر دوش مدیران سازمان قرار می دهد.
غلامی(۱۳۹۲) به بررسی تاثیر سبک رهبری مدیران و عوامل دموگرافیک بر میزان رضایت شغلی کارکنان خدمات درمانی نظامی پرداخته است. ابزار استفاده شده در این مطالعه شامل پرسشنامه استاندارد رضایت شغلی با ۷ زیر حیطه و فرم سبک رهبری باردنز و متزکاس و فرم اطلاعات دموگرافیک بود. نتایج نشان داد بین سبک رهبری (۰۱۹/۰ p=)، جنسیت (۰۳۴/۰ p=) و تحصیلات (۰۰۱/۰ p=) یک مدیر و رضایت شغلی کارکنان رابطه معنی دار آماری وجود دارد.
یمین(۱۳۹۲) ضمن معرفی ابزار کلایمت کوآل ، جوّ سازمانی کتابخانه های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مازندران (ساری) و بابل را با این ابزار مورد ارزیابی قرار داده است. میانگین جو سازمانی کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی مازندران و بابل به ترتیب ۹۷.۹ و ۱۰۸.۸ به دست آمد. ارزیابی جو سازمانی در ۹ خرده مقیاس نیز نشان داد که جو نوآوری و خلاقیت، کار گروهی، آموزش و یادگیری مداوم ، امنیت روانی و جو مدیریت در کتابخانه های مورد بررسی نامطلوب و در مابقی شاخص ها قابل قبول است .
نکویی مقدم(۱۳۹۲) به بررسی رابطه سبک رهبری و رضایت شغلی کارکنان شبکه های بهداشت و درمان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال ۱۳۸۹ پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد اکثر مدیران از سبک بینابینی رابطه مدار و وظیفه گرا استفاده می کنند و رضایت بیشتر کارکنان در حد متوسط است. میانگین نمره رضایت سبک انسان مدار به طور معنی داری از سبک های تلفیقی و وظیفه مدار بیشتر بود. همچنین نتایج بررسی رابطه سبک رهبری و رضایت شغلی نشان داد که رابطه معنی داری میان این دو وجود دارد.
حیدرزادگان(۱۳۹۲) به بررسی رابطه خویشتن داری، خلاقیت و سبک های رهبری پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که بین خویشتن داری و خلاقیت مدیران آموزشی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بین خویشتن داری و سبک دستوری، بین خویشتن-داری و سبک تشویقی – مشارکتی و بین خویشتن داری و سبک مشارکتی رابطه ای معکوس و معنی دار برقرار است.
حسین پور(۱۳۹۲) به بررسی تاثیر تنوع در کار بر میزان انگیزش کارکنان اداره کل راه و ترابری استان سمنان پرداخته است. نتیجه تحقیق نشان می هد بین میزان تنوع در کار و میزان انگیزش کارکنان رابطه معنی داری خطی مثبت وجود دارد.
احسانی(۱۳۹۱) به بررسی ارتباط بین سبک های رهبری سرپرستاران با رضایت شغلی پرستاران شاغل در بخش های داخلی و جراحی بیمارستانهای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن پرداخته است. ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه ای ۳ قسمتی مشتمل بر مشخصات فردی پرستاران و سرپرستاران، پرسش نامه توصیف رفتار رهبری سرپرستاران (پرسش نامه دانشگاه ایالت اوهایو۱۹۵۷) و پرسش نامه مربوط به سنجش رضایت شغلی پرستاران شاغل (مقیاس رضایت شغلی موهرمن-کوک-موهرمن،۱۹۸۷) بود. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اکثریت واحد های دارای رضایت شغلی بالا (۵/۸۰ درصد) افرادی بودند که سرپرستاران آنها از سبک رهبری متقاعد کننده استفاده می کردند و بر عکس اکثریت افراد دارای رضایت شغلی پایین (۷/۶۶ درصد) پرستارانی بودند که سرپرستارانشان از سبک رهبری تفویضی برای سرپرستی بخش استفاده می کردند.
درگاهی(۱۳۹۱) به بررسی جو سازمانی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداخته است. در این مطالعه ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه جو سازمانی لایل ساسمن و سام دیپ بود. کمتر از نیمی از کارکنان اعتقاد داشتند که جو سازمانی در بیمارستان های مورد مطالعه مطلوب است. هم چنین، جو سازمانی این بیمارستان ها با سن، با وضعیت استخدامی و با نوع شغل کارکنان، دارای ارتباط معنی داری بود.
کیانی(۱۳۹۱) به بررسی سبک رهبرى تبادلى و هوشیارى ایمنى به عنوان پیش بین هاى آسیب هاى شغلى در کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان پرداخته است. اجراى پژوهش با بهره گرفتن از مقیاس سبک رهبرى تبادلى سرپرست صورت گرفته است. یافته ها نشان داد سبک رهبرى تبادلى سرپرست با هوشیارى ایمنى و رویدادهاى مرتبط با ایمنى رابطه معنى دارى داشت.
تابلی(۱۳۹۱) به بررسی رابطه بین سبکرهبری تحول آفرین و خلاقیت کارکنان در سازمانهای دولتی شهرستان نیریز پرداخته است. نتایج اصلی پژوهش نشان داد بین رهبری تحول آفرین و خلاقیت کارکنان، رابطه معناداری وجود دارد.
عریضی(۱۳۹۱) به بررسی نقش تعدیل کنندگی رهبری ساخت ده – ملاحظه کار در رابطه بین جو سازمانی ادراک شده و سبک تفکر سرپرست با ویژگی های فردی پرداخته است. روش پژوهش آزمایشی و از دو نوع ابزار شبیه سازی (تمرین کازیه) استفاده شد. تمرین های کازیه-ای جو سازمانی و سبک تفکر سرپرست با بومی سازی تمرین های فردریکسون و همکاران (۱۹۷۲) ساخته شده است. یافته های پژوهش، نقش تعدیل کنندگی سبک رهبری ساخت ده – ملاحظه کار در رابطه بین جو سازمانی ادراک شده و سبک تفکر سرپرست با ویژگی های فردی تایید شد.
الماسیان(۱۳۹۱) به بررسی رابطه سبک رهبری مدیران و فرسودگی شغلی کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی لرستان در سال ۱۳۹۰ پرداخته است. پرسشنامه سبک رهبری فیدلر برای سنجش سبک رهبری مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد که بین سبک رهبری مدیران و فرسودگی شغلی کارکنان با اطمینان بالای ۹۹% رابطه معکوس معنی دار وجود دارد ،به عبارت دیگر فرسودگی شغلی بیشتر قربانیان خود را از بین سازمان ها و موسساتی می گیرد که رفتا ر های ملاحظه کارانه و گرم و عاطفی کمتری از طرف مدیران و روسای آنها سر می زند.
درامامی(۱۳۹۱) به بررسی رابطه سبک رهبری و مهارت های ارتباطی مدیران با سلامت روان کارکنان پرداخته است. ابزار جمع آوری اطلاعات ۳ نوع پرسشنامه سبک رهبری (باردنز و متزکاس) و مهارتهای ارتباطی (بارتون جی.ای) و سلامت روان ( GHQ ) بود. در یافته های پژوهش بین سبک رهبری و مهارت های ارتباطی مدیران با سلامت روان کارکنان از لحاظ آماری رابطه معنی داری مشاهده نشد. بین ابعاد سبک رهبری، سبک رابطه مداری با سوء عملکرد اجتماعی و سلامت ر وانی رابطه مثبت و معنی دار نشان داد.
زرندی(۱۳۹۰) به بررسی ارتباط پنج عامل شخصیت و رهبری تحول گرا بر اساس دگرارزیابی زیردستان و فرادستان پرداخته است. متغیرها با پرسشنامه چند عاملی رهبری (MLQ)، پرسشنامه پنج عامل شخصیت گلدبرگ، و پرسشنامه ارزیابی عملکرد، اندازه گیری شدند. طبق یافته ها عامل های شخصیتی برون گرایی و انعطاف پذیری به صورت مثبت، و عامل های وظیفه شناسی و روان رنجورخویی به صورت منفی، رهبریِ تحول گرا را پیش بینی می کنند.
اشراقی(۱۳۸۹) به بررسی رابطه جوّ سازمانی با سبک رهبری مدیران ادارات تربیت بدنی استان اصفهان پرداخته است. پرسش نامه جو سازمانی (O.C.Q) لایل سوسمان و سام دیپ و پرسش نامه سبک رهبری (L.B.D.Q) باردنز و متزکاس به عنوان ابزار تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که بین جوّ سازمانی و سبک رهبری مدیران رابطه معنی داری وجود دارد.
حیدری و همکاران(۱۳۸۹) بین بعد صمیمی جوّ سازمانی با شیوه های رقابت رابطه معکوس وجود دارد.
ناظم، شیخی (۱۳۸۸) بین جو سازمانی و بهره وری رابطه وجود دارد.
جهرمی و همکاران (۱۳۸۸) بین جوّ سازمانی، تعهد سازمانی و روحیه تعهد معنادار مثبت وجود دارد.
کرمانی(۱۳۸۷) روحیه گروهی با افزایش صمیمیت و علاقمندی همراه است. افزایش صمیمیت با افزایش علاقمندی، ملاحظه گری و نفوذ و پویایی و کاهش تاکید بر تولید همراه است. افزایش مزاحمت با کاهش علاقمندی به کار همراه است. ملاحظه گری و نفوذ و پویایی بالا و تاکید بر تولید پایین با افزایش علاقمندی به کار همراه است. نفوذ و پویایی بالا با افزایش ملاحظه گری و کاهش فاصله گیری همراه است. کاهش تاکید بر تولید نیز با افزایش ملاحظه گری و نفوذ و پویایی و کاهش فاصله گیری همراه است. عکس کلیه رابطه ها نیز صادق است.
بابایی زکلیکی، مومنی (۱۳۸۵ )خودآگاهی و آگاهی اجتماعی مدیر بیشترین تأثیر را بر جو سازمانی دارند.
کریم زاده (۱۳۸۱) در پژوهش خود تحت عنوان رابطه بین جو سازمانی بر بهره‌وری کارکنان اداره برق شهرستان جهرم به این نتیجه دست یافت که جو باز در سازمان بر افزایش بهره‌وری کارکنان تأثیرگذار می‌باشند و وجود فرهنگ غیر رسمی‌در سازمان،علاوه بر ایجاد رضایت بیشتر در کارکنان ازشغلشان، بهره‌وری بیشتری را منجر خواهد گشت.
طوسی و ناظم (۱۳۸۰) در تحقیق خود تحت عنوان «رابطه سبک رهبری و جوّ سازمانی با بهره‌وری خدمات مدیران آموزشگاه‌ها دردبیرستان‌های شهر تهران)» به این نتیجه رسید که بهره‌وری خدمات مدیران آموزشگاه‌ها با سطح‌های سه گانه فضای سازمانی محیط‌های آموزشگاه‌ها ارتباط مستقیم دارد. و عوانلی مانند پاداش،دوستی، پشتیبانی و هویت که از بعدهای سازنده فضای سازمانی است، به طور ضمنی در روحیه مدیران و بهتر شدن روحیه معلمان و در نتیجه بهره‌وری خدمات مدیران آنان به طور مستقیم اثر دارد.
مرور تحقیقات خارجی
دودک[۵۲] و همکاران (۲۰۱۲) در پژوهش خود به بررسی فرهنگ و سلامت سازمانی در برخی واحدهای مرکزی و روی ۲۳۷۴ کارمند کلینیک های پزشکی کانادا پرداختند. آنان به این نتیجه رسیدند که توزیع نمرات فرهنگ سازمانی با توزیع نمرات در سلامت سازمانی به شکل معناداری با یکدیگر ارتباط داشت.
چاکماک اوتلوقلو[۵۳] (۲۰۱۲) در پژوهش خود با عنوان نگرش های شغلی بدون مرز و متنوع و تعهد سازمانی، به این نتیجه رسید که جنبش و تحرک در سازمان با همه ابعاد تعهد سازمانی ارتباط منفی دارد. مدیریت مشاغلی که به شیوه خود محوری هدایت می شوند، با اعهد هنجاری و عاطفی ارتباط مثبی داشت و با تعهد مستمر ارتباط منفی داشت. همچنین حمایت درک شده از سوی سرپرستان تنها یک اثر مهم روی تعهد عاطفی و هنجاری داشت.
چن[۵۴] و همکاران(۲۰۱۲) نیز در تحقیق خود با عنوان بررسی نقش کیفیت سیستم مدیریت اطلاعات، کارایی فردی سیستم مدیریت اطلاعات و جو سازمانی که داده های خود را از ۱۳۴ کارخانه الکترونیکی در تایوان جمع آوری کرده بودند، اذعان می داند که در خصوص این که چگونه سازمان ها بایستی به تشویق رفتارهای گروهی و تشریک مساعی در کارکنان همت گمارند یا موجب بروز رفتارهایی در جهت تحکیم سیستم مدیریت دانش، کارایی فردی و ایجاد یک جو سازمانی مطلوب شوند، نگرش های مفیدی وجود دارد که می تواند در تغییر و تسهیل نگرش و توجه به اشتراک مساعی مثمر ثمر باشد و آن نیز منجر به ایجاد مزیت هایی برای کل بخش های سازمان می گردد.
شارما[۵۵](۲۰۱۲) به بررسی تاثیر جو سازمانی و ویژگی های دموگرافیک در پروژه هایی در زمینه صنعت نرم افزاری هندوستان پرداخته است. در این پژوهش از تحلیل عاملی جهت تحلیل اهداف تحقیق استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد بین ابعاد جو سازمانی و ابعاد ریسک در انجام پروژه ها ارتباط معناداری وجود دارد.
چن هانگ[۵۶](۲۰۱۰) به بررسی تأثیر ساختار و جوّ سازمانی بر مدیریت دانش و نوآوری سازمانی با دیدگاه تعاملات اجتماعی پرداخته است. براساس یافته های این پژوهش، مدیریت دانش تأثیر مثبتی بر نوآوری دارد؛ درحالی این اثرگذاری از طریق تأثیر مثبت جوسازمانی حمایتی و ساختارغیرمتمزکز، رسمیت نیافته و منسجم بر مدیریت دانش کاماروا [۵۷](۲۰۱۰) در مطالعه خود روی رقصندگان حرفه ای دریافت که هیچ گونه ارتباط معنی داری بین درک رفتار رهبری مربی و اَشکال مختلف انگیزش وجود ندارد .
آلوارز[۵۸] و همکاران(۲۰۰۹) در تحقیقی به مطالعه ارضای نیازهای روانی پایه به عنوان میانجی ارتباط بین درک سبک رهبری مربی و انگیزش پرداختند و به این نتیجه رسیدند که سبک رهبری مربیان با انگیزش رابطه معنی داری دارد.
جانسون[۵۹] (۲۰۰۸) مشان داد که نظارت و مدیریت کارآمد و برخورد مناسب با کارکنان سبب بهبود کیفیت عملکرد در سازمان و جو سازمان و در نتیجه موفقیت سازمان می گردد.
آگبا و هریس[۶۰](۲۰۰۷) پیرامون ارتباط و وجود شواهد ضمنی در مورد ارتباط بین سبک رهبری و عملکرد و همچنین نوع فرهنگ سازمانی موجود در انگلستان به این نتیجه رسیدند که فرهنگ سازمانی و سبک رهبری با عملکرد سازمان مرتبط است.
مور[۶۱] و همکارن(۲۰۰۷) در تحقیق خود تحت عنوان رهبری، محیط کار و تحکیم محیط کار، به تفاوت معنی داری بین رهبری با جنبه های محیط کار از جمله جو سازمانی اشاره کرده اند.
چن و همکاران(۲۰۰۷) به بررسی تأثیر ساختار و جو سازمانی بر مدیریت دانش از طریق متغیر میانجی کنش متقابل اجتماعی با بهره گرفتن از روش تحقیق همبستگی پرداخته است. براساس نتایج جو سازمانی نوآورانه و مشارکتی تأثیر مثبت و معناداری بر کنش متقابل اجتماعی دارد.
وودبری[۶۲](۲۰۰۶) در تحقیق خود با عنوان فرهنگ پله به پله در سازمان های ورزشی نشان می دهد که فرهنگ سازمان از نقاط کلیدی و حساس در ظرفیت یک سازمان ورزشی محسوب می شود و نشان دهنده پیمان ها و موج های جدیدی در سازمان های ورزشی است.
وانگ و احمد (۲۰۰۴) در سازمان هایی که جوّ سازمانی منسجم و حمایت کننده از فرهنگ سازمانی وجود دارد همه اعضای سازمان نسبت به ابتکارات جدید پایبند و متعهد بوده و ابتکارات فعلی و رایج در سازمان را مورد بازنگری قرار می دهند.
لیمن (۲۰۰۳) نتایج پژوهشی که بر روی یکصد شرکت برتر با مصاحبه با هزاران کارمند انجام داد نشان می دهد، عوامل ایجاد کننده جو سازمانی متعالی در پنج متغیر اعتبار، احترام، عدالت، افتخار و صمیمیت قرار دارد. سه متغیر اول بر روی هم بیانگر مفهوم اعتماد است. در واقع اعتماد قوی کارکنان به سازمان و مدیریت، عامل اصلی محیط متعالی برای کار تلقی می شود. از سه بخش ایجادکننده جو سازمانی یعنی ارتباط مدیران با کارکنان، شغل کارمندان و ارتباط کارکنان با یکدیگر، ارتباط مدیر با کارکنان خود، مهمترین عامل تعیین کننده جو سازمانی است. و این امر تأییدی است بر ادعای سایر پژوهشگران همچون استرینگر، لیتوین، لیکرت وگولمن که بیان می کنند “رهبر مهمترین عامل تعیین کننده جوّ سازمانی است”.
چیانگ (۲۰۰۲) هر سازمانی که قادر به بهبود جو سازمانی باشد می تواند افراد را متعهد به یادگیری سازمانی کند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:38:00 ق.ظ ]




شبکه‌ی منافذ پرشده به‌وسیله‌ی مایع

جداسازی گاز

متقارن یا ایزوتروپ

واکنش تغییر فازی

اندازه‌ی سوراخ
mμ ۵-۰۵/۰

فیلتراسیون جهت استریل‌سازی، دیالیز، نمک‌زدایی غشایی

پوسته‌ای

واکنش تغییر فازی به همراه تبخیر

اندازه‌ی سوراخ در سطح غشا nm 10-1

اولترافیلتراسیون، نانوفیلتراسیون، جداسازی گازی، تبخیر

مرکب یا فیلم نازک

به‌کارگیری یک فیلم نازک روی غشای ریز منفذ

اندازه‌ی سوراخ در سطح غشا nm 5-1

اولترافیلتراسیون، نانوفیلتراسیون، جداسازی گازی، تبخیر

جدول ۴-۱۰ مزایا و معایب مواد مختلف به‌کاررفته در ساختار غشاها]۵۵[

جنس غشا

مزایا

معایب

سلولزاستات

ارزان‌قیمت، روش ساخت آسان

پایداری حرارتی کم (برای استفاده درجه حرارت بیشتر از ۳۰ درجه سانتی‌گراد توصیه نمی‌شود)، پایداری شیمیایی کم (محدودیت تحمل pH از ۳ تا ۶)، پایداری مکانیکی کم (قابلیت تجزیه‌پذیری بیولوژیکی بالا)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

پلی‌آمید

پایداری حرارتی خوب (درجه حرارت بالاتر از ۵۰ درجه سانتی‌گراد هم کارکرد مناسبی دارد) پایداری شیمیایی مناسب (مناسب برای pH در محدوده‌ی ۳ تا ۱۱)، نفوذپذیری بیشتر نسبت به غشاهای سلولزاستات

عدم مقاومت مناسب در برابر کلر

پلی‌پروپیلن

توانایی تحمل حرارت‌های بالا را دارد

مقاومت شیمیایی کمتر از غشاهای پلی‌تترافلوروتیلن، حساس نسبت به وجود کلر

پلی‌سولفون

پایداری حرارتی خوب (در حرارت بالاتر از ۷۵ درجه سانتی‌گراد هم مناسب است)، پایداری شیمیایی مناسب (مناسب برای pH در محدوده‌ی ۱ تا ۱۳) مقاومت نسبتاً خوب در برابر کلر، روش ساخت آسان، مقاومت شیمیایی خوب در برابر هیدروکربن‌های آلیفاتیک، هیدروکربن‌های هالوژنه، الکل‌ها و اسیدها

مقاومت شیمیایی کم در برابر هیدروکربن‌های آروماتیک، کتون‌ها، استرها و اترها، محدودیت فشار نسبی کم (KN/m2 ۶۹۰ برای غشاهای صفحه‌ای و KN/m2 ۱۷۲ برای غشاهای فیبر توخالی)

پلی‌تترافلوروتیلن

مقاومت بسیار خوب در برابر مواد ارگانیک، مقاومت شیمیایی بسیار خوب در برابر اسیدهای قوی، بازها و حلال‌ها، محدوده‌ دمای قابل‌تحمل بالا (۱۰۰ تا ۲۶۰ درجه سانتی‌گراد)

فقط در سایز منافذ میکرو فیلتراسیون موجود است، گران‌قیمت است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:38:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم