کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



وجوه بیانی و سیمای ادبی ؛

الف.مجاز؛
قَدْ نَسِینَا کُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَهٍ«موعظه کنندگان راازیادبرده ایم»مجازعقلی به علاقه لازمیت زیرا لازم(واعظ)رابه کاربرده وملزوم(موعظه)رااراده فرموده است.دراصل (قدنسینامواعیظ الواعظین)(احمدنژاد؛۱۳۸۵: ۶۶)
حضرت دراین عبارت ازتمام چیزهایی که مایه عبرت و موجب بیداری و توجه انسان می شوداعم از آیات الهی وخیرخواهی پیامبران و اولیای الهی ،برای تاکیدبیشتربه جای موعظه،به وَاعِظٍ وَ وَاعِظَهٍ تعبیرفرموده است.زیرا همانطوری که می دانیم درادبیات به کاربردن اسم درمقایسه با فعل دلیل برثبات و استحکام بیشترمطلب است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ب.استعاره؛
عبارت: نُبَوِّئُهُمْجائحه وَ رُمِینَا بِکُلِّ جَائِحَهٍ« وخودرا هدف تیرهای بلاوآفت قرارداده ایم »جَائِحَه استعاره مکنیه،زیرابلاهاوآفتها (مستعارله یا مشبه)به صیادتشبیه شده(مستعارمنه یامشبه به)که حذف شده و هدف گیری و تیراندازی که از لوازم صیاداست به عنوان قرینه(استعاره تخییلیه)وترشیح ذکرشده است.
حضرت دراین جمله به مشکلات و سختی هایی که دردنیا سدراه سعادت انسان هاست اشاره می فرمایند.وباتوجه به فعل (رمینا)که فعل مجهول است یادآوری می کنند که انسان هابااختیارخودبه استقبال تیرهای بلا می روندوآگاهانه این مسیرپرخطرراانتخاب می کنند.وآن هم بخاطرغفلت ازمرگ و حساب رسی روز قیامت و نیز نشنیده گرفتن موعظه خیرخواهان است.(همان منبع)
ج.تشبیه؛ امام (ع) سه تشبیه بیان کرده است:
تشبیه مرگ«الْمَوْتَ فِیهَا» به چیزى که براى دیگران مقرر«مکتوب علی غیرنا» شده است.« کَأَنَّ ٱلْْمَوْتَ فِیهَا عَلَى غَیْرِنَا کُتِبَ»
تشبیه حقى که بر انسان واجب است« الْحَقَّ فِیهَا » به حقى که بر دیگران واجب است نه بر او.(واجب علی غیرنا) « وَ کَأَنَّ الْحَقَّ فِیهَا عَلَى غَیْرِنَا وَجَبَ »
«کَأَنَّ الَّذِی نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِیلٍٍ إِلَیْنَا رَاجِِعُونَ »تشبیه مردگانى که به چشم خود مى‏بیند به مسافرانى که عن قریب برمى‏گردند.
نوع تشبیه تمثیل وجه شبه در هر سه مورد کم توجهی به مرگ، و کم‏توجهى به اداى حق واجبى است که خداوند بر آنان مقرّر کرده، و عبرت نگرفتن ایشان از کسانى که مى‏میرند. عبارت: نبوّئهمجَائِحَهٍ مکمل وجه شبه است، زیرا انجام دهنده چنین کارى (دفن) در باره مردگان به دلیل سنگدلى و پند نیاموختن چنان است که گویى مرگى که بر مردگان مقرر شده است، براى او مقرر نشده است. (عرفان ؛۱۳۵۸ :۲/ ۲۲-۱۹)
د. کنایه؛
عبارت طوبى… کنایه است ازنوع تعریض وادار ساختن بر آراستگى به فضایل یاد شده است(مکنی عنه)، یعنى خوشا به حال او، و این حالت در حقیقت حالت خوبى است براى اولیاى خدا در آخرت، یعنى همان حالت خوشى و لذّت جاوید.
کَأَنَّ الْمَوْتَ فِیهَا عَلَى غَیْرِنَا کُتِبَ «گویی مرگ برای دیگران است » کنایه تعریض ازغفلت وبی توجهی نسبت به مرگ(مکنی عنه) است
وَ کَأَنَّ الْحَقَّ فِیهَا عَلَى غَیْرِنَا وَجَبَ «گویی حق بردیگران واجب است»کنایه تعریض ازنادیدگرفتن حق
وَ کَأَنَّ الَّذِی نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِیلٍ إِلَیْنَا رَاجِعُونَ «گویی مردگان مسافرانی هستندکه به زودی به سوی مابرمی گردند»کنایه تعریض ازعدم عبرت گرفتن ازمرگ دیگران (عبرت نگرفتن )مکنی عنه
نَأْکُلُ تُرَاثَهُمْ «میراثشان را می خوریم»کنایه از به ارث بردن اموال مردگان (مکنی عنه)
َکأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ «گویی بعدازمردگان جاودانه ایم»کنایه ازعدم جاودانه بودن (مرگ مکنی عنه) (احمدنژاد؛۱۳۸۵: ۶۶)

۴-۰۳۲ نهج البلاغه-حکمت ۱۲۶

*وقالَ علیه ٱلسَّلامُ: عَجِبْتُ لِلْبَخِیلِ یَسْتَعْجِلُ ٱلْْفَقْرَ الَّذِی مِنْهُ هَرَبَ- وَ یَفُوتُهُ ٱلْْغِنَى الَّذِی إِیَّاهُ طَلَبَ- فَیَعِیشُ فِی ٱلْدُّنْیَا عَیْشَ ٱلْفُقَرَاءِ- وَ یُحَاسَبُ فِی ٱلْْآخِرَهِ حِسَابَ ٱلأغْنِیَاءِ- وَ عَجِبْتُ لِلْمُتَکَبِّرِ الَّذِی کَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَهً- وَ یَکُونُ غَداً جِیفَه[۶۰]ً- وَ عَجِبْتُ لِمَنْ شَکَّ فِی اللَّهِ وَ هُوَ یَرَى خَلْقَ اللَّهِ- وَ عَجِبْتُ لِمَنْ نَسِیَ ٱلْْمَوْتَ وَ هُوَ یَرَى ٱلْمَوْتَى- وَ عَجِبْتُ لِمَنْ‏ أَنْکَرَ ٱلْنَّشْأَهَ الأخْرَى- وَ هُوَ یَرَى ٱلْنَّشْأَهَ الأولَى-وَ عَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ ٱلْْفَنَاءِ وَ تَارِکٍ دَارَ ٱلْْبَقَاءِ*

و درود خدا بر او، فرمود: در شگفتم از بخیل: به سوى فقرى مى‏شتابد که از آن مى‏گریزد، و سرمایه‏اى را از دست مى‏دهد که براى آن تلاش مى‏کند. در دنیا چون تهیدستان زندگى مى‏کند، امّا در آخرت چون سرمایه‏داران محاکمه مى‏شود.
و در شگفتم از متکبّرى که دیروز نطفه‏اى بى‏ارزش، و فردا مردارى گندیده خواهد بود
و در شگفتم از آن کس که آفرینش پدیده‏ها را مى‏نگرد و در وجود خدا تردید دارد
و در شگفتم از آن کس که مردگان را مى‏بیند و مرگ را از یاد برده است،
و در شگفتم از آن کس که پیدایش دوباره را انکار مى‏کند در حالى که پیدایش آغازین را مى‏نگرد،
و در شگفتم از آن کس که خانه نابود شدنى، را آباد مى‏کند امّا جایگاه همیشگى را از یاد برده است.

موضوع: شگفتى ضدّ ارزش‏ها (اخلاقى، اجتماعى، اعتقادى)

دراین کلام حضرت (ع)به مهم ترین زشتی های اخلاقی پرداخته است که هریک از آن ها به تنهایی برای هلاکت انسان و ازبین بردن خوشبختی معنوی وی کفایت می کند،وآن بخل و تکبر،وشک درباره خدا و غقلت از مرگ و نپذیرفتن زندگی دوباره پس از مرگ و حب دنیاست…(کمره ای ؛۱۳۵۶: ۲۱/ ۱۹۳)

وجوه بیانی وسیمای ادبی؛

الف.مجاز؛
کَانَ بِالأمْسِِ نُطْفَهًوَ یَکُونُ غَداً جِیفَهً…که دیروز نطفه‏اى بى‏ارزش، و فردا مردارى گندیده خواهد بود نُطْفَهًو جِیفَهً؛مجاز مفردمرسل(لغوی) هستند ازانسان متکبر به علاقه ماکان و مایکون. (عرفان؛۱۳۵۸ :۲/ ۱۲۳-۱۱۱)
بنابراین امام (ع) به دلیل تعجّب خود از خودخواه گردنفراز از طریق یادآورى ریشه وجودى او، توجّه مى‏دهد یعنى انسان خودخواه در آغاز نطفه‏اى در نهایت حقارت و پستى بوده که با گردنفرازى تناسب ندارد، و هم‏چنین سرانجام او مردارى در نهایت پلیدى خواهد بود. (بحرانی ؛۱۳۷۴ : ۵/۵۲۴)
ب.استعاره؛
یَرَى خَلْقَ اللَّهِ- نَسِیَ ٱلْْمَوْتَ ، یَرَى ٱلْْمَوْتَى یَرَى ٱلْنَّشْأَهَ الأولَى(افعال یری یعنی می بیند و نسی یعنی فراموش می کند استعاره مصرحه است)زیرا دراین جملات درک کردن وتحقق امرخلقت ومرگ(مستعارله) بخاطر شدت وضوح به دیدن تشبیه شده است و همچنین است فعل نسیَ(مستعارمنه) یعنی فراموش کرد استعاره مصرّحه از غفلت است(مستعارله).
ب. تشبیه؛
فَیَعِیشُ فِی الدُّنْیَا عَیْشَ الْفُقَرَاءِ(تاویل آن عیش البخیل فی الدنیا عیش الفقراء است)بنابراین زندگی بخیل دردنیا(مشبه)به زندگی فقیران (مشبه به)تشبیه شده است وهمینطور است وَ یُحَاسَبُ فِی الآخِرَهِ حِسَابَ الأغْنِیَاءِ(تاویل آن حسابه فی الآخره حساب الإغنیاءاست) بنابراین در هردو مورد،نوع تشبیه مفردمقید حسی به مشابه خود و با توجه به حذف ادات تشبیه و وجه شبه از نوع تشبیه بلیغ و موکد می باشد
ج.؛کنایه؛
وَ عَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِوَ تَارِکٍ دَارَ الْبَقَاءِ(دارفناءو داربقاء کنایه از نوع تعریض اولی برای دنیا و دومی برای آخرت ومجموع عبارت کنایه ازتلاش بیهوده وناپایدار ونادیده گرفتن اهمیت آخرت می باشد.)
.مجموع تشبیهات کنایه است برای برحذرداشتن انسان از بخل با توجه به نتایج شومی که دارد.
عَجِبْتُ لِلْبَخِیلِ …. (به سوى فقرى مى‏شتابد که از آن مى‏گریزد،) – وَ یَفُوتُهُ الْغِنَى ……..(و سرمایه‏اى را از دست مى‏دهد که براى آن تلاش مى‏کند) کنایه از تلاش بیهوده است که نه تنها به نتیجه نمی رسد بلکه شخص را از هدف دورتر می کند(همان منبع)

۴-۰۳۳(نهج البلاغه حکمت ۱۳۱)؛

*وقالَ علیه ٱلسَّلامُ:وَ قَدْ سَمِعَ رَجُلاً یَذُمُّ الدُّنْیَا أَیُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْیَا الْمُغْتَرُّ[۶۱] بِغُرُورِهَا الْمُنْخَدَعُ بِأَبَاطِیلِهَا أَتَغْتَرُّ بِالدُّنْیَا ثُمَّ تَذُمُّهَا أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ [۶۲]عَلَیْهَا أَمْ هِیَ الْمُتَجَرِّمَهُ عَلَیْکَ مَتَى اسْتَهْوَتْکَ[۶۳] أَمْ مَتَى غَرَّتْکَ أَ بِمَصَارِعِ[۶۴] آبَائِکَ مِنَ الْبِلَى أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِکَ تَحْتَ الثَّرَى کَمْ عَلَّلْتَ بِکَفَّیْکَ وَ کَمْ مَرَّضْتَ بِیَدَیْکَ تَبْتَغِی لَهُمُ الشِّفَاءَ وَ تَسْتَوْصِفُ[۶۵] لَهُمُ الْأَطِبَّاءَ غَدَاهَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ دَوَاؤُکَ وَ لَا یُجْدِی عَلَیْهِمْ بُکَاؤُکَ لَمْ یَنْفَعْ أَحَدَهُمْ إِشْفَاقُکَ وَ لَمْ تُسْعَفْ[۶۶] فِیهِ بِطِلْبَتِکَ وَ لَمْ تَدْفَعْ عَنْهُ بِقُوَّتِکَ وَ قَدْ مَثَّلَتْ لَکَ بِهِ الدُّنْیَا نَفْسَکَ وَ بِمَصْرَعِهِ مَصْرَعَکَ إِنَّ الدُّنْیَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا وَ دَارُ عَافِیَهٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا وَ دَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا وَ دَارُ مَوْعِظَهٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ وَ مُصَلَّى مَلائِکَهِ اللَّهِ وَ مَهْبِطُ وَحْیِ اللَّهِ وَ مَتْجَرُ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ اکْتَسَبُوا فِیهَا الرَّحْمَهَ وَ رَبِحُوا فِیهَا الْجَنَّهَ فَمَنْ ذَا یَذُمُّهَا وَ قَدْ آذَنَتْ[۶۷] بِبَیْنِهَا وَ نَادَتْ بِفِرَاقِهَا وَ نَعَتْ نَفْسَهَا وَ أَهْلَهَا فَمَثَّلَتْ لَهُمْ بِبَلَائِهَا الْبَلاءَ وَ شَوَّقَتْهُمْ بِسُرُورِهَا إِلَى السُّرُورِ رَاحَتْ بِعَافِیَهٍ وَ ابْتَکَرَتْ بِفَجِیعَهٍ[۶۸] تَرْغِیباً وَ تَرْهِیباً وَ تَخْوِیفاً وَ تَحْذِیراً فَذَمَّهَا رِجَالٌ غَدَاهَ النَّدَامَهِ وَ حَمِدَهَا آخَرُونَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ذَکَّرَتْهُمُ الدُّنْیَا فَتَذَکَّرُوا وَ حَدَّثَتْهُمْ فَصَدَّقُوا وَ وَعَظَتْهُمْ فَاتَّعَظُوا*
ترجمه؛ و درود خدا بر او، فرمود: (شنید مردى دنیا را نکوهش مى‏کند.)
توبیخ نکوهش کننده دنیا:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 09:40:00 ق.ظ ]




شبکه مدیریت ، عمدتا ، به پنج نقطه در داخل چهار ربع مطالعات اوهایو ، به زبانی مردم پسند اشاره کرده است . (بلانچارد ، ۱۳۸۹ :۹۹ )
۲-۴-۵ خصوصیات مورد انتظار رهبری
چهارخصوصیت عمده ای را که به عنوان عوامل موفقیت رهبری یک گروه یا سازمان بر شمرده اند عبارتند از :
– رهبر باید به عنوان” یکی از ما “درک شود این خصوصیت بیان می کند که رهبر باید در گروه عضویت داشته باشد وبه عنوان یک عامل خارجی تلقی نگردد
– رهبر باید به عنوان” بیشترین ما “درک شود . رهبر لازم است در گروه نقش بارز ومحوری داشته وشخصیت او ، انعکاس جامعی از معیارها وارزشهای گروه باشد
– رهبری به عنوان” بهترین ما” شناخته شود. بیشترین ما بودن برای انجام نقش رهبری لازم است ، اما کافی نیست .رهبر باید از نظر معنوی نیز به عنوان یک متخصص فوق العاده برتر درک شده باشد وسیمای یک شبه پدر را در گروه داشته باشد

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵ – کنترل
موفقیت در اجرای برنامه ها بستگی به برقراری نظام کنترل دارد .بنابراین ، برنامه ریزی و کنترل دوعامل اساسی در اداره اثر بخش سازمان می باشند هدف اصلی از کنترل امور در مدیریت این است که مدیر از آنچه انجام می شود قبل از آنکه به صورت مشکل جدی در آید آگاه گردد .دلیل دیگری که نقش واهمیت کنترل را در سازمان های ایران به شدت می طلبد ، ضعف در نظام صحیح ارزشیابی کارکنان است .معمولا ، نتیجه ی آن در واگذاری مشاغل و پست ها به کار برده می شود که متاسفانه این کار جدی تلقی نمی گرددودر بسیاری از سازمانها به اهمیت شایسته سالاری و لیاقت در انتصابات توجه نمی شود.(نجف بیگی،۴۵:۱۳۸۹)
۲-۵- ۱ ضرورت واهمیت کنترل
گفته شد که کنترل در مدیریت موجب می شود تا مدیر از مشکلات بالقوه آگاه گردد مشکل مدیران عالی هنگامی است که آنان نتوانند هدفهای تعیین شده را تحقق بخشند مشکل سطوح مدیریت میانی وپایه نیز آن است که موفق به دستیابی هدفهای واحدهای تحت سرپرستی خود نشوند ، مانند هدفهای اداری و استانداردهای تولیدی . بنابراین ، همه ی اشکال وانواع کنترل مدیریت به این دلیل طراحی می شوند که به مدیر درباره پیشرفت فعالیت ها که از اهمیت زیادی برخوردار است ، اطلاعات دقیقی داده شود . ( نجف بیگی ۱۳۸۹ : ۴۵)
فقط با کنترل است که برنامه ریز به صحت پیشرفت خود پی خواهد برد . به همین دلیل است که باید این نظر را پذیرفت که هیچ برنامه ای بدون کنترل بدرستی اجرا نمی شود وکنترل هم بدون وجود برنامه مفهوم و معنا پیدا نمی کند کنترل ابزار کار مدیران در رده های مختلف سازمان از مراتب عالی تا رده های سرپرستی است و لزوم آن را در مراتب مختلف به سادگی می توان احساس کرد . سازمان بدون وجود یک سیستم موثر کنترل در تحقق ماموریتها ی خود موفق نبوده و نمی تواند از منابع خود به درستی استفاده کند . ( نکویی ، ۶۶:۱۳۷۹ )

۲-۵-۲ تعریف کنترل
از کنترل ، تعاریفی گوناگون به عمل آمده است که اگر چه از جهت لفظی ممکن است متفاوت باشند ، اما از نظر مفهوم ومعنی یکسان و مشابه اند تمامی این تعاریف ، کنترل را نوعی مقایسه وتطبیق بین آنچه هست و آنچه باید باشد دانسته اند .بر اساس تعاریف مذکور :
کنترل فعالیتی است که ضمن آن، عملیات پیش بینی شده با عملیات انجام شده مقایسه می شوند ودرصورت وجود اختلاف وانحراف بین آنچه باید باشد و آنچه هست به رفع واصلاح آن ها اقدام می شود .( الوانی ، ۱۳۸۹ :۱۲۰ )
کنترل عبارت ازارزیابی تصمیم گیری ها و برنامه ها از زمان اجرای آنها واقدامات لازم برای جلوگیری از انحراف عملیات ، نسبت به هدف های برنامه وتصحیح انحرافات احتمالی به وجود آمده می باشد .( احمدی ، ۱۳۸۸ :۱۶۴ )
کنترل عبارت است از آگاهی از آن چه که رخ می دهد ( عملکرد سازمان ) در مقایسه با آن چه که از قبل تعیین شده است . ( نجف بیگی ، ۴۳:۱۳۸۹)
۲-۵-۳ فرایند کنترل (مراحل )
فرایند کنترل جریان مستمری است بین اندازه گیری ، مقایسه و عمل یا آنچه که رخ داده است در این فرایند ، چهار مرحله وجود دارد :
– برقراری استانداردهای عملکرد
– اندازه گیری عملکرد واقعی
– مقایسه عملکرد انجام شده در مقایسه با استاندارد های تعیین شده
– انجام اقدامات اصلاحی (در صورت لزوم ) (نجف بیگی ، ۱۳۸۹: ۴۶ )
برنامه هدف ها
کانالهای ارتباطی
استاندارد ها

سنسورها یا حس کننده ها کانالهای اطلاعاتی تنطیم کننده (مدیر )
کانال ارتباطی
خروجی ها فعالیت ها ورودی ها

۲-۱۱ فرایند کنترل (همان منبع )
یکی از وظایف اصلی مدیر، طراحی سیستم کنترل در سازمان است وبرای این طراحی در سازمان مراحل زیر باید طی شود :
– تعیین نتایج مورد انتظار در کنترل ( بایدها )
– تعیین شاخص برای سنجش نتایج مورد انتظار
– تعیین استاندارد یا الگوی مطلوب ( الوانی ، ۱۳۸۹ :۱۲۴ )
فرایند کنترل برابر شکل ۲-۱۲ دارای چهار مرحله به شرح زیر می باشد :
گام اول
تعیین معیار یا شاخص عملکرد
معیار ها یک مقدارکمی ، کیفی اندازه گیری طراحی شده برای نظارت کردن فرد ، پول ، کالای سرمایه ای یا فرایند ها می باشد
گام دوم
اندازه گیری عملکرد یا عملیات
در این مرحله مدیران باید عملکرد واقعی را برای تعیین انحراف از معیار ، اندازه گیری نمایند
گام سوم
مقایسه عملکرد با معیار تعیین شده
در این گام مقایسه صورت می گیرد ، اگر انحراف از معیار وجود داشته باشد ، ضرورت انجام اقدامات اصلاحی تشخیص داده می شود
گام چهارم
انجام اقدامات اصلاحی : زمانی که علت یا علل انحراف از معیار مشخص شد ، برای اجتناب از مشکلات بعدی باید اقدامات اصلاحی صورت گیرد ( احمدی ، ۱۳۸۸ :۱۶۴ )
گام ۱
تعیین معیار عملکرد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:40:00 ق.ظ ]




عبدالهزادهرافی، بهرامی، میرزمانی، صالحی و حسنزادهاول (۱۳۸۹)، در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که تحول نظریه ذهن بر اساس بلوغ فرایندهای ضروری صورت میگیرد؛ مورد پذیرش است. تحول نظریه ذهن سطح اول و دوم دانشآموزان عقب مانده ذهنی تا ۱۲ سالگی سیر صعودی دارد و پس از آن ثابت است. ولی تحول نظریه ذهن که با تکلیف محتوای غیرمنتظره سنجیده میشود صعودی است.
غفاری، بنی جمالی و احقر(۱۳۸۹)، در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که عملکرد دانشآموزان عادی در تکالیف تئوری ذهن بالاتر از عملکرد دانشآموزان پرخاشگر است. در هر دو گروه پرخاشگر و عادی، روند تحول تئوری ذهن با توجه به سن و پایۀ تحصیلی صعودی است.
رویکرد تحولی پیرامون تبیین تحول و رشد تئوری ذهن
در حال حاضر نظریههای مختلفی پیرامون تبیین تحول و رشد دانش کودکان درباره ذهن وجود دارد. در اینجا به مهمترین نظریهها پرداخته میشود.
رویکردنظریه نظریه[۶۶]
دانشمندان تنها افرادی نیستند که از نظریهها استفاده میکنند و همه پیشنهادهای رسمی نظریهها شامل فرضهای مسلم[۶۷] و اصول تبعی[۶۸] نیستند. همه ما در رفتار متقابل روزمره مان با دیگران از نظریههای شخصی استفاده میکنیم و معمولاً نظریههای شخصی خود را بر پایه اطلاعات جمعآوری شده از درک رفتار اطرافیانمان قرار میدهیم (شولتز[۶۹] و شولتز، ۱۹۹۸؛ ترجمه سیدمحمدی، ۱۳۹۱).
بر طبق دیدگاه نظریه، مفهوم حالتهای ذهنی در نظر کودکان، وجودهای انتزاعی و نظری غیر قابل مشاهدهای هستند که در تبیین و پیش بینی رفتار قابل مشاهده انسان به عنوان اصول پذیرفته شدهاند (سنمان، ۲۰۰۲).
کازدین[۷۰](۲۰۰۰) در تبیین این دیدگاه بیان میدارد که کودک از ظرفیت هوش کلی خود برای توسعه نظریهای درباره حالتهای ذهنی استفاده میکند. این همان کاری است که دانشمندان با بررسی مدارک و شواهد و آزمون فرضیه ها انجام میدهند؛ این وضع نظریه نظریه نامیده میشود. بر طبق این دیدگاه کودکان برای تلخیص اطلاعات مربوط به رویدادها یک توانش فطری دارند که به آنها در ابداع نظریهها کمک میکند.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

به عقیده پژوهشگرانی که با دیدگاه نظریه نظریه موافقاند، تحول درک اجتماعی کودکان نتیجه تحول تئوری ذهن است، فرایندی مشابه با ایجاد نظریه علمی (سنمان،۲۰۰۲)، ویژگی بنیادی هر نظریه اعم از نظریه کودک یا یک نظریه علمی این است که در معرض تغییر و تحول قرار دارد. ساختار نظریه یک ماهیت تحولی و پویا دارد. این گونه نیست که کودکان از یک حالت بدون داشتن هیچ نظریه به حالت داشتن یک تئوری ذهن کامل(همانند بزرگسالان) دست یابند، بلکه آنها در مراحل مختلف تحول دارای نظریههای مختلف هستند.
در حال حاضر تئوری ذهن، فعالترین حوزه پژوهشی نظریه نظریه و شاید در کل، حوزه تحول شناختی باشد. پژوهشگران در خط سیر تحولی کودکان نسبت به نظریه بزرگسالان از ذهن، تعدادی از گامها یا مراحل برجسته را شناسایی کردهاند. برای مثال، بارتچ و ولمن[۷۱](نقل از فلاول، ۱۹۹۹)، شواهدی از توالی سه گام تحولی در رشد ذهنی کودکان ارائه نمودهاند. نخست اینکه کودکان در حدود دو سالگی، «روانشناسی میل[۷۲]» را کسب میکنند. این روانشناسی علاوه بر اینکه شامل یک مفهوم ابتدایی از امیال ساده میشود، هیجانهای ابتدایی و تجربه ادراکی ابتدایی یا توجه را نیز در بر میگیرد. این مفهوم ابتدایی است، یعنی هرچند ذهن گرایانه است، اما بازنماینده نیست. این بدان معناست که کودک میفهمد که افراد به طور ذهنی با اشیاء مربوطند، چرا که تجربهای درونی از خواستن اشیاء، ترس از آنها، دیدن آنها و غیره دارد، اما او هنوز درک نمیکند که افراد به نحوی درست یا غلط به بازنمایی ذهنی این چیزها میپردازند و البته این بازنماییها را صحیح میپندارند. دوم اینکه، در حدود سه سالگی، کودکان صحبت کردن درباره باورها، افکار و امیال را شروع میکنند و ظاهراً درک میکنند که باورها بازنماییهای ذهنی هستند که میتوانند درست یا غلط و از شخصی به شخص دیگر متفاوت باشند. با وجود این، در این سن آنها پیوسته اعمال خودشان و دیگران را با توسل به امیال خود تبیین میکنند و با توجه به باورها، این سطح دوم درک «روانشناسی میل- باور[۷۳]» نام میگیرد و بالاخره در چهار سالگی افکار دیگران را باور دارند و آرزوهایشان را درک میکنند؛ یعنی آنها « روانشاسی میل- باور» را کسب میکنند. چون باورها و امیال برای تعیین اعمال به طور مشترک در نظر گرفته میشوند. بنابراین، نقش تجربه دراین دیدگاه مشابه نقش آن در نظریه تعادل جویی پیاژه انگاشته میشود .در دیدگاه پیاژه، تجربه موجب تعادل میشود و در نهایت، به حالتی عالیتر از تعادل (نظریهای جدید) میانجامد.
ولمن، کروس و واتسون[۷۴](۲۰۰۱) نیز بر این باورند که کودکان بین ۵/۲ تا ۵ سالگی در درک و بازنمایی و درک۱عملکرد ذهن کودکان یک تغییر مفهومی رخ میدهد.
در مجموع میتوان گفت که بر طبق دیدگاه نظریه نظریه، پیشرفتهای تفکر کودکان بیشتر همانند اکتشاف علمی است. کودکان دانشمندان کوچکی هستند (و شاید دانشمندان کودکان بزرگسال هستند) و با گرایش به ایجاد نظریههای ساده لوحانه وعامیانه متولد میگردند. چنین نظریهای یک بازنمایی سازمان یافته درباره حوزه های خاص در جهان است (همانند نظریه ذهن). ادعا این است که نظریههای کودکان خردسال و شاید حتی نظریههای نوباوگان، تا حدودی انتزاعی، پیوسته و از لحاظ درونی هماهنگ باشند کودکان برای تعبیر و تفسیر جهان، پیش بینی رویدادهای آینده و تبیین رویدادهای قبلی، درست مثل دانشمندان از نظریههای علمی و تبیینی استفاده میکنند و از نظریههای فیزیکی، زیست شناختی و ذهنی خود در موقعیتهای مختلف استفاده مینماید. آنچه اهمیت دارد توجه به این نکته است که نظریههای کودکان، نظریههای روزمره، معمولی و عامیانهاند، نه نظریههای علمی (مشهدی، ۱۳۸۲).
در یک تحلیل نظریه نظریه دیگر، پرنر[۷۵](۱۹۹۱)، تحول نظریه ذهن را بر اساس انواع متفاوت بازنمایی که توسط کودک صورت میگیرد، توضیح داده است. به اعتقاد پرنر انواع بازنمایی شامل نمایش(در هنگام تولد)، بازنمایی(حدود هیجده ماهگی) و فرابازنمایی(چهار سالگی) است که پایه های مفهومی تحول درک از ذهن یا نظریه ذهن است. همزمان با این تغییرات مفهومی، نظریه ذهن نیز تحول مییابد. «نمایش»، الگویی از واقعیت است که به طور کامل توسط درونداد ادراکی تعیین میشود. در هیجده ماهگی، کودک قادر میشود تا از محدودیتهای واقعیت فراتر رود و به قلمرو دنیای فرضیهای و غیر واقعی پا بگذارد. این توانایی که «بازنمایی» خوانده میشود به کودک امکان میدهد تا برخلاف «نمایش» که صرفاً واقعیت را منعکس میکرد، الگوهای ذهنی منعطف و متنوعی را در کنار الگوی نمایش بسازد. چنین الگوهایی میتواند در جهت ارزیابی اطلاعات موجود در نمایش مورد استفاده قرار گیرند. اعتقاد بر این است که بازی وانمود سازی نتیجهای از ظهور بازنمایی است. در حدود سن چهار سالگی تغییر مفهومی مهمی رخ میدهد. در این مرحله، با دستیابی به توانایی فرابازنمایی، کودک در مییابد که ذهن به عنوان واسطه بازنمایی عمل میکند. حال کودک میتواند دریابد که هر فرد ممکن است الگوهای مختلفی از واقعیت داشته باشد. بر این اساس دیدگاه نظریه نظریه بر این باور است که رشد نظریه ذهن در کودکان، با تغییر نظریه ذهن غیربازنمایانه به نظریه ذهن بازنمایانه قابل تبیین است. پرنر(۱۹۹۱)، در نظریه ذهن غیربازنمایانه، اعتقاد بر این است که ذهن، انباری حاوی حالات ذهنی مختلف است که میتواند جهت اسناد دهی به اعمال انسان مورد استفاده قرارگیرد.اما در یک نظریه ذهن بازنمایانه، چنین فرض میشود که ذهن یک پردازشگر فعال اطلاعات است که بواسطه آن، حالات ذهنی ظاهر میشوند. براساس این مفهوم سازی است که پژوهشگران نظریه نظریه مدعی میشوند که رشد نظریه ذهن، شامل یک مجموعه تغییرات مفهومی حقیقی است.
نظریه پودمانی(مدولار[۷۶])
سایر نظریه پردازان دربارۀ آنچه که در جریان رشد تئوری ذهن اکتساب میشود و نیز چگونگی آن، دیدگاه های متفاوتی دارند. نظریه پردازان پودمانی از جمله لزلی بر این باورند که کودکان به هیچ وجه نظریهای درباره بازنماییهای ذهنی کسب نمیکنند. به بیان دقیقتر، لزلی فرض میکند که این اکتساب از طریق نمویافتگی(رسش[۷۷]) عصب شناختی توالی سه مکانیزم حوزه – ویژه[۷۸] و مکانیزمهای پودمانی برای عمل با اشیای عامل در مقابل اشیای غیر عامل اتفاق میافتد.اگر چه وجود تجربه ممکن است برای راهاندازی عملکرد این مکانیزمها لازم باشد، اما تعیین کننده ماهیت آنها نیست. اولین مکانیزم«مکانیزم مجموعه[۷۹]» (Toby) نامیده میشود که در سال اول زندگی تحول مییابد. این مکانیزم به کودک اجازه میدهد تا در میان یک سری عامل، عاملان حرکت یک منبع انرژی درونی را بازشناسی کند. مکانیزم بعدی «مکانیزمهای اول نظریه ذهن[۸۰]» (TOMM1) نامیده میشود که با قصدمندی یا وجود عاملان نسبت به مالکیت مکانیکی آنها ارتباط دارد. این مکانیزم که بعد از سال اول زندگی ایجاد میشود، به کودک اجازه میدهد تا اشخاص یا افراد دیگر را به عنوان دریافت کننده محیط و به عنوان اهداف اتخاذ شده تعبیر و تفسیر کند و بالاخره سومین مکانیزم «مکانیزمهای دوم نظریه ذهن[۸۱]»(TOMM2) طی سال دوم آغاز میگردد. این مکانیزم به کودک اجازه میدهد تا عاملان را به صورت بازخوردهای حقیقت گزاره[۸۲] بازنمایی نماید (آنچه فیلسوف به عنوان بازخوردهای گزارهای یا قضیهای اشاره میکند) بازخوردهای گزارهای در حقیقت حالتهای ذهنی از قبیل وانمود کردن، باور داشتن، تصورکردن، آرزو کردن و …. هستند. کودکان مجهز به مکانیزمهای دوم نظریه ذهن، قادر به تجزیه و تحلیل این نکتهها هستند که، شخصی وانمود میکند که این فنجان خالی از پر چای است، و فرد دیگری فکر میکند که این جعبه شکلات محتوای شکلات است وغیره. (فلاول، ۱۹۹۹).
بر طبق نظریه پودمانی، نظریه ذهن یک نظریه ویژه است، بدین صورت که تحول آگاهی از حالتهای ذهنی، مستقل از دیگر جنبه های تحول شناختی است(سنمان، ۲۰۰۲). اصل اساسی این الگو این است که نظریه ذهن مبنایی فطری و درونی دارد (اسکول[۸۳] و لزلی،۲۰۰۱). بر طبق این نظریه با تکامل مغز، انسان به یک پودمان ویژه مجهز میشود. این وضعیت به کودکان کمک میکند تا حالتهای ذهنی پنهان دیگران را درک کنند این غریزه اجتماعی مرهون قدرت استدلال کلی است (کازدین، ۲۰۰۰).
مطابق با نظر لزلی(۱۹۸۷)، رشد و نمو مکانیزمهای دوم نظریه ذهن به کودکان ۱۸ تا ۲۴ ماهه اجازه میدهد تا در بازی وانمودی شرکت کنند و بتوانند وانمود کنند که میتوانند اعمال وانمودی دیگران را درک کنند. در مجموع میتوان گفت آنچه لزلی به عنوان یکی از نظریه پردازان پودمانی به آن اعتقاد دارد این است که مغز یک ساز و کار فطری ویژه دارد که آن را پودمان نظریه ذهن مینامند.
رویکرد شبیه سازی[۸۴]
هاریس[۸۵] و همکارانش پیشنهاد کردند که هنوز یک رویکرد سوم نیز وجود دارد. بر طبق نظریه شبیه سازی، کودکان به صورت درونگرایانه[۸۶] از حالتهای ذهنی خودشان آگاه اند و از طریق نوعی نقش گیری یا فرایند شبیه سازی، از این آگاهی میتوانند برای استنباط حالتهای ذهنی سایر افراد استفاده کنند. برای مثال، در تکلیف باور کاذب، کودکان میتوانند از طریق تصور کردن یا شبیه سازی ذهنی، پیش بینی کنند که کودکی دیگر که تنها جعبه شکلات را میبیند، دربارۀ محتویات آن چه فکر خواهد کرد، آنان برای این کار، خود را در جای آن کودک قرار خواهند داد. آنچه در اینجا توسعه مییابد، توانایی انجام شبیه سازیهای دقیق از این دست است. این دیدگاه اگر چه متوسل شدن افراد به نظریهها را برای پیش بینی و تبیین رفتار منکر نمیشود، اما بر اهمیت فرایندهای شبیه سازی ذهنی در اکتساب دانش و مهارتهای اجتماعی- شناختی تاکید میورزد (فلاول، ۱۹۹۹). بر طبق این دیدگاه، کودکان اعمال دیگران را بدین صورت پیش بینی میکنند که تصور میکنند اگر آنها باورها و امیال این افراد را داشتند چه گونه عمل میکردند (سنمان، ۲۰۰۲).
هاریس (۱۹۹۱)، و گوردون[۸۷] (۱۹۹۶) با پیشنهاد نظریه شبیه سازی تلاش کردند تا چگونگی درک کودکان از حالات ذهنی دیگران و نیزچگونگی تبیین و پیش بینی رفتار را توضیح دهند. هاریس(۱۹۹۱) به رویکرد نظریه نظریه انتقاد میکند و معتقد است که کودکان مانند یک دانشمند نظریه نمیسازند تا آن را مورد آزمایش قرار دهند. بلکه در عوض رفتار دیگران از طریق مقایسه با حالات ذهنی خود فرد و یا تصویرسازی ذهنی ذهن دیگران، تفسیر میشود. یعنی تئوری ذهن به این دلیل رشد میکند که افکار، احساسات و خواسته هایی که کودک تجربه کرده است بر روی سایر مردم فرافکنی میشود. هاریس وجود سه شرط را برای ذهن خوانی دیگری لازم میداند: خودآگاهی، توانایی وانمودسازی، و توانایی تمیز واقعیت از وانمودسازی. برطبق نظر وی آگاه شدن کودک بر حالات ذهنی خود موجب میشود تا او از طریق مکانیسم وانمودسازی، حالات ذهنی خود را بر دیگری فرافکنی کند. وی معتقد است که در فرایند تبیین و پیش بینی رفتار دیگران، کودک به فرایند پیچیدهای از شبیه سازی ذهنی مبادرت میورزد. کیفیت شبیه سازی بستگی به توانایی کودک در دو گام متوالی دارد: ۱. داشتن تصویری از تمایل یا باوری خاص، ۲. تصور اینکه اگر فردی این تمایلات و باور را داشته باشد چه اعمال، افکار یا هیجاناتی ممکن است داشته باشد.
پیامد بعدی رویکرد شبیه سازی، در ارتباط با چگونگی تغییرات تحولی در نظریه ذهن است. بر خلاف نظریه نظریه که تحول نظریه ذهن را تغییر در نظریه کودکان از حالات ذهنی میداند، نظریه شبیه سازی پیشنهاد میکند که تحولاتی که در درک کودکان از دیگران به وقوع میپیوندد، باید در ارتباط با تحولاتی در نظر گرفته شود که در توانایی شبیه سازی رخ میدهد. به اعتقاد هاریس، تحول عملکرد در آزمونهای باور غلط که طی آن کودکان در چهار سالگی قادر به ارائه پاسخ صحیح میشوند، میتواند توسط تغییراتی که در طول دوران کودکی در توانایی شبیه سازی رخ میدهد؛ توضیح داده شود. بر این اساس، چگونگی درک دیگران توسط نوزادان و خردسالان و پاسخگویی به تکالیف باورغلط در چهار سطح توضیح داده میشود: سطح اول: تکرار و انعکاس وضعیت ذهنی نسبت به اهداف موجود، سطح دوم: اسناد دادن وضعیت ذهنی نسبت به اهداف موجود، سطح سوم: تصور کردن یک وضعیت ذهنی، وسطح چهارم: تصور کردن یک وضعیت ذهنی نسبت به اهداف غیر واقعی (امین یزدی، ۱۳۸۳).
هاریس(۱۹۹۵) معتقد است که اساساً کودک در سطح دوم قادرخواهد بود تا شخص دیگری را که به صورتX نگاه میکند، یا دوست دارد، یا تمایل دارد، رمزگردانی کند. اینگونه تعبیر و تفسیر از اعمال افراد دیگر، به این اشاره دارد که کودک، دیگران را به عنوان افرادی میبیند که به حیطه روابط ذهنی با اهداف ملموس وارد شدهاند. با این وجود در این سطح، کودک هنوز قادر به انطباق (تصویر پردازی ذهنی) با روشی که دیگران ادراک میکنند، نیست. هاریس معتقد است که منشأ تغییراتی که در عملکرد کودکان در تکالیف باور غلط وجود دارد، تحولاتی است که در انعطاف پذیری توانایی تصویر پردازی ذهنی در طی تحول رخ میدهد. چنین تحولاتی به کودک این امکان را میدهد که بتواند وضعیت ذهنی یک فرد را نسبت به موضوعی غیر واقعی، شبیه سازی کند. درک باور غلط دیگران، مستلزم دو چیز است: ۱. تصور موقعیتی فرضی که فرد دارای باور غلط، آن را درست میپندارد و ۲. درک این موضوع که نگرش فرد دارای باور غلط با نگرش خود او متفاوت است. به عبارتی دیگر، کودک باید تصور کند که دیگری نسبت به یک موقعیت، از باوری برخوردار است که با باور خود کودک نسبت به همین موقعیت متفاوت است.
آنچه در دیدگاه شبیه سازی اهمیت دارد نقشه تجربه درونگرایانه خود کودک است. مطابق با این دیدگاه، کودک مفاهیم روانشناختی (باور، میل، قصد، هیجان) را از طریق تجربه خودش درک میکند (استینگتون[۸۸]، ۱۹۹۳). آن چیزی که تحول مییابد توان شبیه سازی است، هر چند که نقش نظریههای کودکان نادیده انگاشته نشده است. با وجود این هاریس بر اهمیت نقش این فرایندهای شبیه سازی ذهنی در اکتساب دانش و مهارتهای اجتماعی تأکید میکند. همانند نظریه پردازان نظریه- نظریه، نظریه پردازان شبیه سازی بر نقش سازنده و مهم تجربه در عمل و رفتار کودک تأکید میکنند (فلاول، ۱۹۹۹).
رویکرد پیمانهای
بر اساس رویکرد پیمانهای، ذهن متشکل از سیستمهایی جداگانه(مانند استعداد زبانی، سیستم دیداری، پیمانه بازشناسی چهره) است که هر کدام از سیستمهایش، دارای ویژگی مخصوص به خود است. رویکرد پیمانهای در تقابل با دیدگاهی است که معتقد است انسانها دارای مجموعهای از توانایی های عمومی استدلال هستند و در مواجهه با هرگونه تکلیف شناختی، صرف نظر از محتوای خاص هر تکلیف، مورد استفاده قرار میگیرند. وجه تمایز اساسی رویکرد پیمانهای با رویکرد شبیهسازی و نظریه نظریه، در ماهیت حیطه اختصاصی رویکرد پیمانهای است. باید در نظر داشت که مفاهیم متفاوتی از پیمانه وجود دارد. در این جا پیمانه به عنوان یک سیستم محاسباتی[۸۹] در نظر گرفته میشود که مجهز به یک پردازشگر بازنمایی[۹۰] است. این سیستم همانند کامپیوتر عمل میکند که طی آن بازنماییها را به عنوان درونداد دریافت میکند و نیز بازنماییهایی را به عنوان برونداد تولید میکند. به اعتقاد فودور[۹۱]، به میزانی که یک عملکرد «بسته اطلاعاتی»[۹۲] است، آن عملکرد پیمانهای است. منظور از بسته اطلاعات این است که پیمانه به اطلاعات خارج از خودش، دسترسی نداشته باشد. باید به خاطر داشت پیمانهای بودن یا نبودن یک عملکرد، ویژگی همه یا هیچ ندارد (نقل از امین یزدی، ۱۳۸۳).
یکی از نظریههای پیمانهای که چگونگی عمل تئوری ذهن را به عنوان یک پیمانه توضیح میدهد، نظریه فودور(۱۹۸۳) است. به اعتقاد فودور، برای تئوری ذهن یک پیمانه اختصاصی وجود دارد. هر نوزادی با یک پیمانۀ تئوری ذهن خیلی ساده به دنیا میآید که برای درک حالات ذهنی، ویژگیهای معنایی و سببی مناسب را فراهم میسازد. به عنوان ویژگی معنایی، پیمانه این امکان را فراهم میسازد که حالات ذهنی با توجه به حالات واقعی دنیا، مورد ارزیابی قرار گیرند. منظور از ویژگیهای سببی این است که حالات ذهنی نتیجهای از تعامل بین ارگانیسم و محیط و نیز تعامل بین حالات ذهنی مختلف هستند. این ویژگیها همچنین این نکته را در بردارند که حالات ذهنی باعث رفتار هستند. فودور عقیده دارد که خصیصههای پیمانهای تئوری ذهن خیلی ساده در اساس، بین کودکان و بزرگسالان، یکسان است به جز اینکه تئوری ذهن بزرگسالان، حالات ذهنی بیشتری (مانند تمایلات، باورها، امیدها و نیات) را بازشناسی میکند در حالی که تئوری ذهن خیلی سادۀ کودکان، تنها میتواند تمایلات و باورها را بازشناسی کنند. بر اساس ویژگیهای معنایی و سببی فوق، پیمانه تئوری ذهن خیلی ساده به این نتایج میانجامد: ۱. افراد به گونهای رفتار میکنند که به برآورده ساختن تمایلاتشان میانجامد مشروط به اینکه باورهایشان درست باشد. ۲. باورهای افراد درست هستند.
لزلی (۲۰۰۰)، تلاش دارد تا در چارچوب رویکرد پیمانهای به تبیین نظریه ذهن در خردسالان بپردازد. به این منظور لزلی مدل مکانیسم نظریه ذهن پردازشگر انتخابی را پیشنهاد میکند. بر اساس تعریف نظریه ذهن، کودک از حالات ذهنی برای درک رفتارهای دیگران استفاده میکند. موضوع مهم از دیدگاه پیمانهای این است که چگونه مغز کودک خردسال قادر به توجه به حالات ذهنی است در حالی که حالات ذهنی دیده، شنیده و یا حس نمیشوند و در واقع کاملاً انتزاعی است. بر اساس مدل مکانیسم تئوری ذهن پردازشگر انتخابی، کودک به رفتار توجه میکند و حالات ذهنی زیرین را که به آن انجامیدهاند، استنباط میکند. برای اینکه مغز کودک خردسال از رفتار به حالات ذهنی زیرین توجه نماید، باید مکانیسمهای پردازشگری خاصی وجود داشته باشند که کودک را قادر به بازنمایی حالات ذهنی بنماید. در این دیدگاه اعتقاد براین است، که هر کودک با یک مجموعۀ پایهای از مفاهیم نگرشی مثل باورداشتن، تمایل داشتن و وانمود ساختن به دنیا میآید. این مفاهیم پایهای، حیطه اختصاصی و محوری در کسب تئوری ذهن است. این مفاهیم توسط یک مکانیسم اختصاصی که فرا بازنمایی نامیده میشود، استخراج میشوند. در درون مکانیسم فرا بازنمایی، تئوری ذهن توسط سه اصطلاحی که روابط اطلاعاتی خوانده میشوند، بازنمایی میشوند: در طی این فرایند (کشف حالت ذهنی از رفتار مشاهده شده)، یک عامل، محتوای اطلاعات و تکیهگاه یا جنبهای از دنیای واقعی با یکدیگر مرتبط میشوند. در این دیدگاه، مکانیسم تئوری ذهن، به عنوان قسمتی از سیستم مهندسی شناختی در نظر گرفته میشود. این رویکرد، بین قابلیت یا شایستگی در تئوری ذهن و عملکرد در آزمونهای باور غلط تمایز قایل میشود. اعتقاد بر این است که حل موفقیت آمیز چنین تکالیفی به مهارتهایی عملکردی نیاز دارد. به عبارتی دیگر، پاسخگویی صحیح به تکالیف باور غلط، مستلزم مهارتهایی فراتر از توانایی صرف مکانسیم نظریه ذهن است. از ویژگیهای مکانیسم تئوری ذهن این است که همیشه باور را با محتوایی به خود و دیگران نسبت میدهد که بیانگر واقعیت موجود است. این در حالیست که موفقیت در تکالیف باور غلط، مستلزم این است که اسناد دهی به واقعیت موجود یا باور واقعی بازداری شود و در عوض برای باور فرد محتوایی جانشین انتخاب شود که در واقعیت فعلی وجود ندارد.
براین اساس، اعتقاد بر این است که موفقیت در تکالیف باورهای غلط، مستلزم همکاری بین مکانیسم تئوری ذهن و پردازشگر انتخاب است که طی آن با بازداری بازنمایی واقعی کودک میتواند باور غلط فرد عامل را بازنمایی کند و به سؤال آزمون پاسخ صحیح دهد. ایده اساسی در این دیدگاه این است که مفهوم باوردر درون مکانیسم نظریه ذهن به گونهای قاعدهمند پردازش میشود. این فرایند باعث میشود که کودک، باوری را به خود یا دیگری نسبت دهد که محتوایش همیشه واقعی و یا بیانگر وضعیت موجود باشد (امین یزدی، ۱۳۸۳).
شواهدی که نشان میدهد در بعضی از اختلالات تحولی، تئوری ذهن دارای اختلال است، مؤیدی بر درستی رویکرد پیمانهای هستند. در این زمینه کودکان مبتلا به اوتیسم، به طور خاصی مورد توجه قرار میگیرند. اعتقاد بر این است که این کودکان به طور اختصاصی در نظریه ذهن دارای اختلال اند. به عنوان نمونه لزلی و تایس[۹۳]۱۹۹۲ کودکان چهار ساله و کودکان اوتیسم را در زمینه درک از تصاویر غلط و باورغلط مورد مقایسه قراردادند تا مشخص شود که آیا کودکان اوتیسم علاوه بر دشواری در بازنمایی باور غلط، در بازنمایی تصاویر غلط هم، مشکل دارند یا خیر. در آزمون تصویر غلط، تصویری از یک وضعیت (به عنوان مثال فردی که روی صندلی نشسته است) گرفته میشود سپس در حالی که تصویر در حال آماده شدن است، تغییری در وعیت فعلی رخ میدهد (شخص دیگری به جای فرد قبلی روی صندلی مینشیند) سپس از کودک خواسته میشود تا پیش بینی نماید که در تصویری که در حال چاپ است چه کسی روی صندلی خواهد بود؟ نتایج نشان میدهد که کودکان اوتیسم در تکالیف باورغلط عملکرد خیلی ضعیفی داشتند در حالی که در تکالیف مشابهی که درک از بازنمایی تصویری را اندازگیری میکرد، عملکردشان تقریباً در بالاترین سطح قرار داشت. در حالیکه کودکان چهار ساله، در درک باور غلط، عملکردی بهتر نسبت به درک از تصویر غلط داشتند؛ کودکان اوتیستیک در آزمون تصویر غلط عملکرد بهتری داشتند. لزلی مدعی شده است که درک حالات ذهنی با درک انواع دیگر بازنمایی متفاوت است. بر این اساس، این عقیده در رویکرد پیمانه ای مطرح است که تئوری ذهن یک پیمانه است که به طور ذاتی اختصاص به بازنمایی حالات ذهنی دارد. به عبارتی دیگر، تحول مفهومی در درک حالات ذهنی، حیطه اختصاصی است و کودکان مبتلا به اوتیسم، به طور اختصاصی در ظرفیت تحول نظریه ذهن دچار اختلال اند.
حالتهای ذهنی
بسیاری از جنبه های رفتار انسان، نتیجه حالتهای ذهنی درونی از قبیل باورها و امیالاند. علاوه بر این،کودکان خردسال نیز میتوانند رفتار دیگران را بر حسب حالتهای ذهنی زیربنایی پیش بینی، تعبیر، تفسیر و تبیین نمایند. قسمت اعظم مطالعه های تئوری ذهن، افکار، مقاصد و دانش را مورد بررسی قرار داده است. پژوهشگران تئوری ذهن سعی میکنند تا کشف کنند کودکان درباره وجود و عمل حالتهای ذهنی مختلف که در ذهن وجود دارند و نیز درباره اینکه حالتهای ذهنی چگونه به طور علّی به درون دادهای ادراکی یا برون دادهای رفتاری مربوط میشوند؛ چه میدانند (فلاول، ۱۹۹۹).
درک حالتهای ذهنی، بخصوص ماهیت بازنمایی ذهن محور، تحول شناخت اجتماعی است. اکتساب نظریه ذهن بر بازشناسی مقوله های مختلف ذهن از جمله، رویاها، حافظهها، تخیّل، باورها وغیره ونیز داشتن یک چهار چوب علّی و تبیینی برای در نظر گرفتن اعمال سایر مردم دلالت دارد (مشهدی، ۱۳۸۲). در ادامه، برخی از مهمترین حالتهای ذهنی به اختصار بیان میشود.
باورغلط: باورها شیوهای را که درجهان است یا دست کم انسانها میخواهند باشد، منعکس میکنند. بنابراین اگر انسانها بفهمند باورشان اشتباه است، سعی خواهند کرد آن را مطابق با حقیقت اشیای خارجی تغییر دهند. درک باور غلط(کاذب) مهم ترین عنصر کلیدی تئوری ذهن است (نسائیان، بهرامی، میرزمانی و صلالحی، ۱۳۸۸).
باور غلط نشانهای از درک ذهن گرایانه دیگران است. درباره استدلال باور غلط ادعا این است که کودکان درک میکنند که مردم به همان اندازه که در جهان موقعیتها و رویدادها زندگی میکنند، در جهان ذهنیشان نیز زندگی میکنند (ولمن، کروس و واتسون،۲۰۰۱). اگر کودکان درک کنند که افراد میتوانند باور غلط داشته باشند، پس قادرند بفهمند که درک اشخاص از جهان میتواند متفاوت از واقعیت آن باشد. در این شرایط استنتاج میشود که کودک تئوری ذهن را درک کرده است. از طرف دیگر عدم درک اینکه اشخاص میتوانند باور غلط داشته باشند، نشان میدهد که کودک هنوز تئوری ذهن را کسب نکرده و تفکرش به جهان واقعی محدود میشود (بیرچ[۹۴]، ۱۹۹۷).
بنابراین درک باور غلط جزیی، ناشی از دانش آگاهانه ما درباره ذهن خود و دیگران است. این توانش فرابازنمایی بخشی از فراشناخت را تشکیل میدهد. در کودکان، در دوره پیش عملیاتی این نوع توانش فرابازنمایی وجود دارد و باعث میشود که آنها بفهمند یک محرک بیرونی میتواند به طور همزمان بر دو چیز متفاوت و غیر همانند دلالت کند و یا اگر به یک شیء واحد از جنبه های مختلف نگریسته شود، میتوانند به صور مختلف درک گردند. به طور کلی به نظر میرسد یک اجماع نظر کلی در این باره وجود دارد که مفهوم ذهن در کودکان سه تا پنج ساله دچار تغییرات مهم و عمیقی میشود (مشهدی، ۱۳۸۲).
بر سر اینکه آیا تنها رسش برای فهم کودکان کافی است یا تجربه لازم است، بحثهایی رخ داده. از نظر بعضی از پژوهشگران داشتن تعامل با دیگران و تجربه دیدگاه های متفاوت، به درک فهم باور کاذب و پاسخ صحیح دادن به تکالیف باور کاذب در کودکان کمک میکند (کارپندال، لوئیز، سوسین و لئون[۹۵]، ۲۰۰۸). لبونتی، ولمن، السون، لگاتا و لئو[۹۶] (۲۰۰۸)، نشان دادند که گفتگوهای والدین با کودکشان در مورد حالات ذهنی، با تحول تئوری ذهن کودک رابطه مثبت دارد. درک باور کاذب به عنوان تست تشخیصی«تئوری ذهن» شناخته میشود. همچنین نسائیان، بهرامی، میزمانی و صالحی(۱۳۸۸)، در پژوهشی به این نتییجه رسیدند که آموزش باور کاذب موجب اکتساب تئوری ذهن در دانشآموزان پسر کم توان ذهنی ۸ تا ۱۱ ساله میشود.
میل: امیال افراد در برگیرنده پیامدها و حالتهای خواسته شده و دوری جستن از پیامدها و حالتهای منفی است. به عنوان مثال امیدواری، ترس، آرزو، نفرت و عشق نمونههایی از امیال اند (ولمن،۱۹۹۰). وی همچنین بیان میکند که مفهوم میل در دو سالگی کسب میشود. در این زمان کودکان در گفتار روزمرهشان از برخی اصطلاحات مربوط به میل استفاده میکنند. فلاول(۱۹۹۹) معتقد است که در سه سالگی کودکان آمادگی پیدا میکنند تا ارتباطهای علی ساده بین امیال، پیامدها، هیجانها و اعمال را درک کنند (یعنی نوعی نظریه ضمنی را کسب میکنند). به نظر میرسد آنها درک میکنند که مردم اگر به آنچه میخواهند برسند، احساس خوب و در غیر این صورت احساس بدی خواهند داشت. همچنین در این سن کودک درک میکند که اگر افراد به شییء مورد نظرشان برسند، جستجوی خود را متوقف میکنند و در غیر این صورت به جستجوی خود ادامه خواهند داد.
قصد: مفهوم قصد به دو شیوه مجزا مورد استفاده قرار میگیرد. اول اینکه، این مفهوم برای یک عمل برنامه ریزی شده در آینده به کار برده میشود و دوم اینکه برای جداسازی اعمال عمدی از غیر عمدی مورد استفاده قرار میگیرد (استینگتون،۱۹۹۳). در سه سالگی کودکان میتوانند اعمال عمدی را از اعمال غیر عمدی مانند بازتابها و اشتباهها تشخیص دهند و در چهار تا پنج سالگی قادر میگردند تا قصدها را از امیال یا رجحانها و نیز از پیامدهای اعمال عمدی تمیز دهند(فلاول، ۱۹۹۹). استینگتون(۱۹۹۳)، رابطه بین میل، قصد، عمل و پیامد را اینگونه تبیین میکند: امیال علت مقاصد و مقاصد نیز علت اعمال افراد هستند.
دانش: در پایان دوره پیش از دبستان، کودکان برخی حقایق مهم را درباره حالت ذهنی دانستن به دست میآورند. آنها در مییابند که کلمه دانستن نسبت به فکر کردن یا حدس زدن نشان دهنده اطمینان بیشتر گوینده است و فرد را به حقیقت حالت موضوعات با اطمینان بیشتری هدایت میکند (فلاول و میلر،۱۹۹۸).
ولمن(۱۹۹۰)، درک کودکان درباره ذهن را به صورت«دنیای ذهنی درونی» بررسی کرده است. وی پنج طبقه دانش را که به خصوص در دوران پیش از دبستان شکل میگیرند بدین صورت مطرح کرده است: ۱) وجود[۹۷]، ۲)فرآیندهای مجزا[۹۸]، ۳)متغیرها[۹۹]، ۴)یکپارچگی[۱۰۰]، ۵)نظارت شناختی[۱۰۱]. در مجموع به نظر ولمن این پنج طبقه دانش لزوماً در برگیرنده تمام جزئیات آنچه شخص درباره شناخت میداند نیستند و نیز کاملاً مستقل از هم نیستند و با همدیگر همپوشی دارند. همچنین فلاول(۱۹۹۹) معتقد است در دوران دبستان، سالهای میانه کودکی، کودکان در مییابند که دانش از طریق ارائه اطلاعات ادراکی کسب میگردد. در عین حال اطلاعات باید هم کافی باشد و هم به فرد ارائه گردد.
وانمود سازی: مطالعههایی که توسط پژوهشگران انجام شد از این نظر پیاژه حمایت میکند که وقوع بازی وانمودی در سنین یک تا شش سال رخ میدهد، زودرسترین ژستهای وانمودی کودکان در۱۲تا ۱۳ سالگی ظاهر میگردد و این بازی وانمودی بیشتر متوجه خودش است تا دیگران. در ۱۸ ماهگی این رفتارهای خود مدلولی کاهش و رفتارهای دیگر مدلولی افزایش مییابد. در ابتدا کودکان، عامل فعال در وانمودسازی هستند و با اشیای دیگر(اغلب یک عروسک) به عنوان همبازی منفعل رفتار میکنند. بین ۱۴ تا ۱۹ماهگی کودکان به طور روز افزون از یک شییء برای جانشینی شییء دیگر استفاده میکنند. در سه سالگی کودکان بیشتر در بازی وانمودی اجتماعی که در برگیرنده سناریوهای وانمودی با همسالان یا بزرگسالان است شرکت میکنند (مشهدی، ۱۳۸۲).
در مجموع هر چند تحول مهارتهای بازی وانمودی طی دوران کودکی اولیه در مطالعه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. با وجود این فقط در سالهای اخیر است که با توجه به کارهای لزلی(۱۹۸۷)، این مهارتها به عنوان بخشی از تحول دانش کودکان درباره ذهن مورد بررسی قرار گرفتهاند. وی در مطالعه های خود نشان داد که مفهوم وانمودسازی بین ۱۸ ماهگی تا دو سالگی به دست میآید.
بازنمایی و فرابازنمایی
بازنمایی [۱۰۲]یا تجسم در برگیرنده درک روابط نمادینی است که یک شخص برای دیگری قائل میشود(سنمان، ۲۰۰۲) به عقیده استینگتون(۱۹۹۳)، اصطلاح بازنمایی را میتوان به دو شیوه مورد بررسی قرار داد: در یک معنا بازنمایی یک حالت ذهنی است؛ فکر، خواسته، باور، قصد و… و در معنایی دیگر، به عنوان عامل شکل دهنده به این حالتهای ذهنی. بنابراین بازنمایی هم فعالیت است و هم وجود، هم فرایند است و هم تولید. حالتهای ذهنی نظیر باورها و امیال، بازنماییهایی هستند که واسطه فعالیت ما درجهاناند. آنها برای ما رابطۀ روانشناختی با واقعیت پدید میآورند. در تکالیف نظریه ذهن، کودکان باید فرایند بازنمایی را درک نمایند. درک نظریه ذهن مربوط به بازنمایی در حدود چهار سالگی رخ میدهد و در این سن کودکان درک میکنند که ذهن فعال است و موقعیتها را تعبیر و تفسیر میکند.
اصطلاح فرابازنمایی[۱۰۳] یا فراتجسّم عموماً به عنوان بازنمایی یک بازنمایی یا به بیان دقیقتر بازنمایی یک بازنمایی به عنوان بازنمایی تعریف میشود. فرابازنمایی ملاک اصلی در کسب تئوری ذهن محسوب میگردد. فرابازنمایی یعنی فرد به طور همزمان دو بازنمایی متفاوت از یک شییء یا رویداد داشته باشد. به این صورت که شییء یا رویدادی را از قبل بازنمایی کند و آن را با بازنماییای که هم اکنون از آن شییء یا رویداد دارد مقایسه نماید (مشهدی،۱۳۸۲).
همچنین لزلی(۱۹۸۷) بر این باور است که دو سطح بازنمایی وجود دارد: سطح اول بازنمایی شامل نمادپردازی در ذهن فرد است. سطح دوم بازنمایی یا فرابازنمایی در برگیرنده توانش کودکان در درک بازنمایی خودشان است. وی بر این باور است که توانشناختی فرابازنمایی مهمترین عامل اساسی تئوری ذهن است. این توانش فرابازنمایی، در بازی وانمودی، درک باور غلط و سایر حالتهای ذهنی مشاهده میگردد. فرابازنمایی برای لزلی شامل سه جزء است:۱)عامل؛ یعنی شخص ۲)ارتباط اطلاعاتی؛ شغل و عمل عامل ۳) تظاهر؛ واحدهای اطلاعاتی که استفاده معمولی از یک شیء را بیان میدارد.
تکالیف تئوری ذهن
برای پاسخ و بررسی به این سؤال که چه زمانی و چگونه کودکان احساس میکنند که دیگران باورها و امیالی متفاوت از آنها دارند که عامل رفتارشان میشود؟ پژوهشگران تکالیف متفاوتی را گسترش دادهاند تا بدین وسیله مشخص سازند که کودکان چگونه میتوانند افکار و اعمال دیگران را پیش بینی کنند و چه چیزی درباره ذهنهای سایر افراد میدانند. در مجموع پژوهشگران برای ارزیابی توان تئوری ذهن کودکان از دو مقوله تکلیف به طور گسترده استفاده نمودهاند این دو مقوله عبارتاند از: تکالیف باور غلط و تکالیف نمود از واقعیت. هر یک از این دو مقوله به تفصیل تشریح میگردد (مشهدی، ۱۳۸۲).
تکالیف باور غلط[۱۰۴] :سرمنشاء دو نمونه اساسی از تکالیف باور غلط به ویمر و پرنر[۱۰۵](۱۹۸۳) نسبت داده میشود. به طو رکلی برای ارزیابی باور غلط در کودکان از دو تکلیف زیر به طور گسترده استفاده شده است: ۱. تکلیف پیش بینی عمل یا انتقال غیر منتظره. این تکلیف جزو اولین ابزارهایی هستند که به منظورسنجش تئوری ذهن طراحی شدهاند. به عنوان مثال تکلیف خانه عروسکها، نمونهای از این تکالیف است که اولین بار توسط ویمر و پرنر طراحی شده است. این تکلیف بر اساس باورها یا سایر حالتهای ذهنی افراد با یکدیگر متفاوت باشند و چه بسا پارهای از این باورها با واقعیت منطبق نباشند (نقل از فلاول، ۱۹۹۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:40:00 ق.ظ ]




با توجه به اینکه نوشته ها و گزارشات خبرنگاران برداشت های خود از حادثه واقع شده است واز اقبال و توجه عمومی قابل توجهی نیز برخوردار است و در جامعه عمومیت یافته و شایع می شود به راحتی بر اظهارات و خاطرات شهود تاثیر گذاشته و شاهد یا مطلع سعی خواهد کرد که اظهارات خود را با آن منطبق کند .

فصل دوم : تاثیر رسانه ای شدن جرم بر حقوق دفاعی متهم

رعایت حقوق دفاعی متهم یکی از اساسی ترین معیار های رسیدگی عادلانه است. متهم با بهره گرفتن از حق.ق دفاعی که قانون گذار برای او به رسمیت شناخته است در برابر اتهامی که به او نسبت داده می شود از خود دفاع می کند. حقوق دفاعی در تمام طول رسیدگی کیفری از تفهیم اتهام تا اجرای حکم برای متهم پیش بینی شده است و تکالیفی را نیز برای مقامات قضایی و سایر افراد خارج از این دستگاه پیش بینی کرده است. در این فصل به بررسی ان قسمت از حقوق دفاعی می پردازیم که در نتیجه رسانه ای شدن رسیدگی به جرایم خاص بیشترین آسیب پذیری را دارند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اصل برائت به عنوان یکی از اصول زیر بنایی دادرسی عادلانه در تمام جریان رسیدگی کیفری حاکم است و به مقتضای آن هر شخص تا زمانی که اتهام او منجر به صدور حکم محکومیت در دادگاه نشده باشد بی گناه فرض می شود و هر گونه ممنوعیت و محدودیت برای او خلاف اصل و استثنا محسوب می شود که باید توسط قانون گذار صریحا پیش بینی شده باشد. نقض این اصل نیز خواه به وسیله مسئولان دستگاه قضایی و خواه سایر افراد دارای ضمانت اجراهای کیفری و انتظامی می باشد. با این وجود در پرونده جرایمی که جنبه رسانه ای پیدا می کنند شاهد نقض مکرر این اصل در گزراش های خبرنگاران هستیم .در گزارش های خبری استفاده از تصاویر متهمین و بیان مشخصات آن ها در غالب نام ، لغب و منصب شغلی امری شایع است. حتا گاهی اوقات اقدام به ارائه گزارش تصویری از جلسات دادگاه می شود که نقض صریح اصل برائت است.
یکی دیگر از حقوق دفاعی متهم داشتن مهلت و امکانات کافی برای دفاع در برابر اتهام است که مستلزم دادن مهلت کافی برای دفاع ، استفاده از مشاوره وکیل مدافع و رسیدگی به ادله پیشنهادی طرفین بدون تبعیض قایل شدن بین طرفین است. یکی از نتایج رسانه ای شدن جریان رسیدگی به پرونده کیفری این است که مقامات قضایی در پی مطالبات رسانه ها در پوشش افکار عمومی تلاش دارند تا جریان رسیدگی را تا حد ممکن کوتاه کنند و با تسریع بخشیدن به رسیدگی به این جرایم سعی دارند تا از بار فشار افکار عمومی و رسانه ها بر دستگاه قضایی بکاهند. تسریع رسیدگی منجر می شود تا آن قسمت از حقوق دفاعی متهم که استفاده از آن ها نیتزمند صرف وقت است با تهدید روبه رو شوند . استفاده از حقوق دفاعی مانند مشاوره وکیل دادگستری ، رسیدگی به ادله و استفاده از نظر کارشناس نیازمند گذشت زمان است در حالی که ارائه مهلت در این خصوص با اراده مسئولان قضایی در تسریع رسیدگی به این جرایم در تضاد است و در این گونه موارد حقوق دفاعی متهم قربانی مصلحت اندیشی مقامات قضایی می گردد.در این فصل ابتدا در مبحث نخست به تاثیر رسانه ای شدن جرم بر رعایت اصل برائت در دادرسی پرداخته و سپس در مبحث دوم تسریع رسیدگی و نتایج آن را مورد بررسی قرار می دهیم.

مبحث نخست: نقض اصل برائت :

اصل برائت یکی از اصول زیر بنای حقوق کیفری است . به موجب آن هر متهمی بی گناه شناخته می شود تا زمانی که حکم قطعی به مجرم بودن وی صادرگردد[۱۶۲] . اقتضای اصل برائت بی گناه شناختن تمامی افراد است و تنها صدور حکم به محکومیت می تواند افراد را حمایت این اصل خارج کند . باتوجه به اهمیت اصل برائت در حفظ حقوق و آزادی های فردی این اصل در بالاترین مراتب قانونگذاری که عبارت است از معاهدات بین المللی و قوانین اساسی به رسمیت شناخته شده است تا قانونگذار نیز نتواندآن را نقض یا محدود کند [۱۶۳].
بند ۲ از ماده ۱۴ م. ب. ح .م .و. س. مقرر می دارد : ((هر کس متهم به جرمی می شود ،‌ تا زمانی که بزهکاری او مطابق قانون به اثبات برسد بی گناه فرض می شود .))
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز در اصل ۳۷ خود مقرر می دارد : ((اصل برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت شود.)) همچنین بند ۲ ماده واحده حمایت از حقوق شهروندی نیز اصل برائت و نیز امنیت مردم در پناه قانون را تا زمان اثبات جرم به رسمیت شناخته است . حتا در دادسرا نیز یکی از مبانی سری بودن تحقیقات مقدماتی حفظ اعتبار و آبروی متهم و رعایت اصل برائت در خصوص او می باشد[۱۶۴] .
بنابراین تا قبل از محکومیت متهم حقوق و آزادی وی در مصونیت قرار دارد و هرگونه محدود کردن و خدشه وارد کردن بر این حقوق و آزادی خلاف اصل برائت بوده و نیاز به تصریح قانونگذار دارد و در موارد اختلافی نیز باید با عمل به اصل در جهت حفظ امنیت و آزادی متهم اقدام نمود . در این راستا و در حمایت اصل برائت قرار گرفتن، هیچ گونه تفاوتی بین متهمین در انواع جرایم وجود ندارد و همه به طور یکسان در پناه این اصل قرار دارند .در خصوص رعایت اصل برائت توسط مقامات عدالت کیفری با توجه به تخصص آنها در این زمینه و نیز اطلاع و آگاهی از مبانی آن کمتر شاهد نقض آن توسط این مقامات بوده و حتی ضمانت اجراهایی نیز اعم از انتظامی و کیفری و همچنین نقض اقدامات خلاف قانون در قوانین پیش بینی شده است تا هرچه بهتر از مبانی اصل برائت حمایت گردد.
اما در خصوص رسانه ها و خبرنگاران این امر کاملا متفاوت است واحتمال نقض اصل برائت توسط آنها بیشتر از مسئولان عدالت کیفری است. این امر در حالی است که رعایت اصل برائت محدود به قضات دادگاهها و کارمندان و وکلاء نمی باشد . بلکه سایر افراد و به ویژه اصحاب مطبوعات و رسانه های گروهی قبل از اینکه تصمیم متهم از سوی دادگاه صالح مبرهن شود باید در نهایت حزم و احتیاط عمل و اعلام نظر کنند تا مبادا اظهارات و برداشت های سریع آنان به ویژه در اتهامات مهم از سوی مردم به معنای بزهکاری متهم تعبیر نشده فرض بیگناهی او مخدوش شود[۱۶۵] . با توجه به اینکه رسانه های خبری فرصت کافی در تهیه گزارش را به منظور رعایت تمام نکات مد نظر قانونگذار ندارند ، این کمبود فرصت ممکن است منجر به ارائه مشخصات درخصوص متهم و شناسایی آن به نحو ناخواسته گردد . علی رغم توجه برخی از حقوقدانان به این مسائل در پرونده های مهم که بازتاب وسیع خبری پیدا می کنند به اشکال مختلف می توان شاهد نقض اصل برائت توسط رسانه های خبری بود . از طرفی نیز با توجه به جذابیت خبر و کامل شدن آن با درج مشخصات و تصاویر متهم ،اگر مردم بخواهند عکس متهم یا مجرمی را ببینید ، باید در اختیار آنها قرار گیرد . ولی چنان رسانه ای توجه به این نکته ندارد که معرفی یک متهم به عنوان مجرم یا حتی صرفا به عنوان متهم ، یا پس از اثبات جرم به عنوان مجرم ، پایان حیات اجتماعی فرد است[۱۶۶] . یکی از مبانی اصل برائت نیزحمایت از حیات اجتماعی شخص متهم می باشد و بر اساس یافته های جرمشناسی و نظریه برچسب زنی[۱۶۷] ، عناوینی که جامعه با آن افراد خود را خطاب قرار می دهد دارای اهمیت زیادی هستند . این امکان وجود دارد که بواسطه فرایند برچسب زنی اثرات منفی به وجود آید . مانند اینکه شخصی که مورد برچسب زنی قرار گرفته است ، نقش آن فردی را بپذیرد که به او القاء کرده اند . وبه بیان دیگر این فرد به طور رسمی به عنوان یک انسان منحرف ، خلافکار ، جنایتکار معرفی شود این امکان وجود دارد که این مطلب به شکلی نمود پیدا کند که با برچسب مطابقت داشته باشد[۱۶۸] . در این مبحث شایع ترین اشکال نقض اصل برائت در رسانه ها را در دو گفتار بررسی می کنیم :

گفتار اول : ارائه مشخصات متهم

دربخش اول اشاره شد یکی از خصیصه های بازتاب رسانه ای جرم توصیفی بودن این گزارشات است . به این ترتیب که گزارشگر سعی در تهیه گزارش کامل و با تمام جزئیات از یک حادثه می کند . هنگامی که خبرنگاران برای تهیه گزارش در جلسات دادگاه حاضر می شوند با تمام جزئیات سعی در انتشار اخبار مربوط به جلسه رسیدگی دارند . مشخصات متهم مانند نام و موقعیت شغلی وی نیز از جمله جزییاتی است که ذکر آن در خبر سبک نگارشی داستانوار خبر را تقویت می کند .
در این وضعیت برای عدم شناسایی متهمین از اعلام اختصاری و یا القاب متهمین به جای نام و نام خانوادگی کامل متهمان استفاده می کنند و حتی بعضا علی رغم عدم صدور حکم به محکومیت و پایان جلسه های رسیدگی نام و نام خانوادگی متهمین را به طور کامل ذکر می کنند که این امر برخلاف اصل برائت است . برای نمونه می توان به گزارش روزنامه ایران[۱۶۹] اشاره کرد . این پایگاه خبری در یکی از شماره های خود و در بازنمایی اخبار مربوط به پرونده ای که متهم آن را ((خفاش جنایتکار )) نامگذاری کرده است ، نام اصلی متهم ((حسن )) ، نامهای مستعار ((سیامک مافی و سید حسینی )) را در گزارش خود آورده است.
انتشار مشخصات متهم در رسانه ها محدود به القاب نبوده و پا را فراتر گذاشته و به نام و نام خانوادگی متهم نیز اشاره شده است. در گزارش روزنامه همشهری[۱۷۰] از جلسه دادگاه رسیدگی به جرم متهم معروف به ((بیجه )) مشخصاتی مانند ((نام ، نام خانوادگی ، نام پدر ، سن ، شغل و اتهام)) ذکر شده است.در کنفرانس های خبری نیز که توسط سخنگوی قوه ی قضاییه برگزار می شود متاسفانه آوردن نام و مشخصات متهمین امری شایع است. در یکی از کنفرانس های خبری که در روزنامه کیهان[۱۷۱] بازتاب داشته در اظهارات سخنگوی قوه قضاییه ((نام و نام خانوادگی)) یکی از مسئولان اداری که در دولت های قبلی سمت داشته است با وجود اینکه صرفا به عنوان متهم احضار و از او تحقیق شده ، ذکر شده است. گاهی نیز در گزارش هایی که از جلسه رسیدگی بازتاب داده می شود جریان دادگاه که شامل اطلاعات فردی متهمین است بدون حذف ان مشخصات نقل می شود. نمونه بارز این امر گزارشی است که در روزنامه کیهان[۱۷۲] از جلسه رسیدگی به پرونده فساد مالی اخیر چاپ شده است . در این گزارش تمام اظهارات وکیل مدافع از جمله ((نام و نام خانوادگی)) که توسط وی اشاره شده آورده شده است.

همانطور که مشاهده می شود خبرنگاران در گزارشات خود مشروح جریان رسیدگی در دادگاه و اظهارات متهمین و وکلاء آنان را بدون توجه به محتوی و عواقب ناشی از انتشار این اطلاعات ذکر می کنند. ای در حالی است که در مصاحبه هایی که با قضات دادگاه ها به عمل آمد تمامی قضات بیان داشته اند محتوای گزارش تهیه شده از جلسه رسیدگی برای آن ها به دلیل اینکه ممکن است حاوی اطلاعاتی در خصوص بزه دیده یا شاکی باشد دارای اهمیت است . اما تحلیل محتوای اخبار جنایی در خصوص جرایم رسانه ای شده نشان داد که محتوای این گزارش ها در پرونده های خاص در بردارنده مشخصات متهمین است که نشان دهنده نرمش بیشتر قضات در پرونده های رسانه ای شده است. به نظر می رسد در این پرونده ها به دلیل تمرکز و توجه ویژه افکار عمومی ، قضات دادگاه ها از رویارویی با خبرنگاران رسانه ها که ادعای نمایندگی افکار عمومی را دارند خود داری کرده و بر محتوای گزارش های بازتاب یافته کمتر نظارت می کنند.

گفتار دوم : انتشار تصاویر متهم

یکی از اقدامات دیگر رسانه ها که منجر به نقض اصل برائت در خصوص متهم می شود بازتاب تصاویر مربوط به جلسه های در گزارش های خبری است. با توجه به فضای حاکم بر جامعه و توجه افکار عمومی به آن که آثار زیانبار تخلف از اصل برائت را دو چندان می کند ما شاهد کوتاهی مسئولین در برخورد با این گزارشات هستیم . از طرفی نیز با توجه به جذابیت خبر و کامل شدن آن با درج مشخصات و تصاویر متهم ،اگر مردم بخواهند عکس متهم یا مجرمی را ببینید ، باید در اختیار آنها قرار گیرد . ولی چنان رسانه ای توجه به این نکته ندارد که معرفی یک متهم به عنوان مجرم یا حتی صرفا به عنوان متهم ، یا پس از اثبات جرم به عنوان مجرم ، پایان حیات اجتماعی فرد است[۱۷۳] . در پرونده های رسانه ای شده سال های گذشته انتشار تصاویر متهمین امری شایع بوده است. ((پرونده متهم معروف به بیجه))، ((پرونده قتل میدان کاج سعادت آباد تهران)) و(( پرونده فساد مالی اخیر)) نمونه هایی از بازتاب تصاویر متهمین است که جهت مشاهده در زیر نقل می شود:
گزارش روزنامه همشهری[۱۷۴]از جلسه رسیدگی به اتهام پرونده متهم معروف به بیجه:
گزارش روزنامه شرق:[۱۷۵] از جلسه رسیدگی به قتل میدان کاج سعادت آباد تهران

گزارش پایگاه خبری مهر نیوز[۱۷۶] از جلسه رسیدگی به فساد مالی :
انتشار تصاویر از جلسات رسیدگی به این دلیل است که علاوه بر تکمیل جزئیات خبر، ارزش خبری و جذابیت آن را افزایش می دهد و به تبع آن موجب افزایش مخاطب گزارشات می شود . حتا گاهی اوقات مشاهده می شود که در گزارشات از جلسات دادگاه با انتشار تصاویر متهمین فقط قسمتی از مقابل چشمان آنها را تیره می کنند در حالی که تصویر صورت متهم کاملا نمایان است به راحتی قابل تشخیص می باشد .
این اقدام رسانه ها در حالی است که تبصره ماده ۱۸۸ ق .ا .د .ک مقرر می دارد:(( خبرنگاران رسانه ها می توانند با حضور در دادگاه از جریان رسیدگی مکتوب تهیه کرده و بدون ذکر نام یا مشخصاتی که معرف هویت فردی یا موقعیت اداری و اجتماعی شاکی ومشتکی عنه باشد منتشر نمایند . تخلف از حکم قسمت اخیر این تبصره در حکم افترا است.))به این ترتیب قانونگذار فقط اجازه تهیه گزارش مکتوب را از جلسات رسیدگی داده است و هیچ گونه مجوزی برای تهیه گزارش تصویری از جلسه رسیدگی به خبر نگاران رسانه ها داده نشده است . در این تبصره حتا برای انتشار مشخصات متهمین ضمات اجرای کیفری و مجازات افترا پیش بینی شده است . اهمیت وجود تصویر در گزارش های خبری در جذب مخاطب و افزایش ارزش خبری گزارش به اندازه ای است که خبرنگاران حاضر هستند خطر تعقیب کیفری تحت عنوان افترا را به جان بخرند.

مبحث دوم : تسریع رسیدگی

فرایند رسیدگی و صدور رای نسبت به یک پرونده کیفری دارای پیچیدگی های فراوانی است . بدون شک اظهار نظر و صدور رای نسبت به یک پرونده کیفری مستلزم صرف وقت و زمانی است که طول مدت آن با توجه به هر پرونده و به صورت موردی متفاوت است . روند رسیدگی نباید به قدری طولانی باشد که موجب از دست دادن ادله و یا ضعف حافظه و فراموشی شهود شود ، به این امر تاخیر ناروا در رسیدگی گفته می شود[۱۷۷] . در رابطه با لزوم وجود سرعت در رسیدگی سزار بکاریا در کتاب معروف خود رساله جرائم ومجازات ها می گوید : سزاوار است که کوتاهترین زمان برای دادرسی احتساب گردد[۱۷۸]. از طرفی نیز داشتن زمانی کافی برای تهیه دفاع توسط متهم از معیار های اساسی دادرسی عادلانه است[۱۷۹] . در مقام جمع بین منع تاخیر ناروا و لزوم داشتن مهلت کافی به منظور تهیه دفاع توسط متهم یکی از اصول دادرسی عادلانه به عنوان رسیدگی به جرم در مدت زمان معقول شکل گرفته است .
این اصل مبین این امر است که در پرونده های مختلف مدت زمانی که باید در آن رسیدگی انجام شود متفاوت است . این تفاوت ممکن است ناشی از پیچیدگی امر تحقیق در یک پرونده باشد یا در دسترس بودن ادله و مدارک معتبر، اما در نهایت این امر نباید به سلب حق آزادی متهم گشته و او را از حقوق اساسی خود محروم کند . پس تعیین مدت معقول یا تاخیر ناروا به شرایط و پیچیدگی های هر پرونده بستگی دارد [۱۸۰]. حق رسیدگی به جرم در مدت زمان معقول به عنوان یکی از موازین دادرسی عادلانه به طور صریح در قوانین پیش بینی نشده است ولی در سطوح مختلف از الفاظ و عبارات کلی به راحتی قابل استنباط است.
بند ششم از اصل دوم ق.ا. کرامت انسان را به عنوان یکی از پایه های نظام جمهوری اسلامی تعیین نموده است . بدون شک یکی از حقوق اصلی انسان که ناشی از کرامت والای انسانی است حق آزادی و امنیت است که با اصل رسیدگی به جرم در مدت زمان معقول تامین می گردد . همچنین بند ۱ از ماده ۱۴ م.ب.ح. م .و. س. مقرر می دارد : «هر شخص حق دارد که دعوی او در یک مدت معقول استماع گردد.»
با وجود بدیهی بودن این حق در پرونده های کیفری که جنبه رسانه ه ای پیدا کرده اند ما شاهد تسریع در روند رسیدگی هستیم به نحوی که این تسریع موجب تضییع حقوق دفاعی متهم می گردد. با وجود تاکید مقامات عالی قضائی بر رعایت موازین قانونی و قضائی در این پرونده ها در مواد متعدد شاهد نقض موازینی از دادرسی کیفری هستیم که در تضاد با امر تسریع هستند و مستلزم صرف زمان می باشند .
در این مبحث ابتدا به احرازتسریع در رسیدگی از طریق داده های میدانی جمع آوری شده پرداخته و در نهایت مواردی از حقوق دفاعی متهم را که در راستای تسریع دادرس نقض گشته اند بیان می کنیم .

گفتار اول : احراز تسریع رسیدگی

به منظوراحراز تسریع روند رسیدگی در این تحقیق از دو دسته اطلاعات جمع آوری شده استفاده شده است . گروه اول داده ها اظهار نظر مسئولان دستگاه قضایی در خصوص پرونده های رسانه ای شده است که بر تسریع رسیدگی به این جرایم تاکید کرده اند. گروه دوم حاصل از اطلاعات میدانی در خصوص پرونده های با موضوعات مشابه و مقایسه آن با پرونده های رسانه ای شده است. این گفتار در دو بند به بررسی این اطلاعات اختصاص داده شده است.

بند اول : اظهارات مسئولان قضایی

پس از رسانه ای شدن ارتکاب برخی جرائم و با توجه به تمرکز افکار عمومی بر اظهارات و عملکرد مسئولین دستگاه قضایی این مسئولان در اظهارات خود به عزم دستگاه قضایی در تسریع روند رسیدگی به این جرائم تاکید می کنند. از دید این مسئولان و رسانه ها این تسریع در رسیدگی نوعی واکنش سرسختانه است و متهمی که جرم او جنبه ی رسانه ای پیداکرده است از دید این افراد شایسته ی نرمش و برخورد ملایم نمی باشد. در طول چند سال اخیر معمولا مقامات عالی قضایی در مصاحبه ها و یا اظهار نظر خود در مقابل رسانه ها بر پیگیری به منظور تسریع در روند رسیدگی به این جرائم در مقابل افکار عمومی و اصحاب رسانه متعهد می شوند. نمونه این اظهارات در گزارش های خبری به نقل از مسئولان دستگاه قضایی مشاهده می شود. عالی ترین مقام دستگاه قضایی کشور در اظهارات خود در خصوص پرونده ((فساد اخیر مالی)) و ((قتل میدان کاج سعادت آباد تهران)) که در پایگاه خبری کیهان[۱۸۱]و جام جم[۱۸۲]بازتاب داشته بر عزم دستگاه قضایی مبنی بر رسیدگی در اسرع وقت و با رعایت تمام موازین شرعی و قانونی به منظور پیشگیری از موارد مشابه تاکید کرده است. همچنین این اظهارات در خصوص پرونده های : قتل روح الله داداشی ، تجاوز خمینی شهر اصفهان ، تجاوز گروهی در شهرستان کاشمر نیز در گزارش های خبری بازتاب یافته است.
مقامات قضایی در اظهارات خود نسبت به پرونده هایی که جنبه رسانه ای پیدا کرده اند ضمن تاکید بر تسریع رسیدگی به این جرایم ادبیاتی عوام پسندانه و فاقد چهارچوب و تحلیل کارشناسی را استفاده می کنند که تاثیر پذیری این اقدامات را از افکار عمومی نشان می دهد. این الفاظ و عبارات نبز در ادبیات بازنمایی رسانه ای جرایم ، رایج و دارای بار معنایی جا افتاده در میان مردم است. استفاده از عباراتی مانند ((قاطعانه عمل کردن ، مهلت ندادن ، تسامح نکردن ،[۱۸۳])) پیشگیری از موارد مشابه و عبرت دیگران نشان دهنده توجه مقامات قضایی به افکار عمومی و خواسته های مردم است. از طرفی نیز قبلا بیان شد که رسانه ها تا حدودی دستگاه قضایی را در افزایش جرایم مقصر می دانند . مسئولان دستگاه قضایی نیز در پی رفع اتهام تقصیر از خود و همراهی و نزدیکی به عامه مردم سیاست های خود را در جهت تمایلات آن ها برنامه ریزی می کنند . یکی از مواردی که بر مطلوبیت دستگاه قضایی در بین مردم می افزاید رسیدگی سریع به جرایم رسانه ای شده است. بازنمایی رسانه ای این اخبار نیز تاثیر آن را در بین مردم بیشتر می کند.
تسریع رسیدگی در مراحل فرجامی جرایم رسانه ای شده نیز مشاهده می شود . این در حالی است که موضوع رسیدگی های فرجامی در دیوان عالی کشور دارای حساسیت های زیادی است و این امر موجب طولانی شدن رسیدگی ها در دیوان شده است . دادستان عمومی و انقلاب استان اصفهان در خصوص متجاوزین باغ خمینی‌شهر بیان داشته با توجه به اهمیتی که این پرونده داشت ظرف کوتاه‌ترین زمان ممکن در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفت.[۱۸۴]همچنین رییس دیوان عالی کشور در گزارشی که در پایگاه خبری کیهان[۱۸۵] بازتاب داشته بیان داشته پرونده های قتل و جرائم خاص گاهی در دیوان عالی کشور حدود ۶ ماه الی یک سال باقی می ماند و قضات جرات ندارند تا پرونده های قتل، ناهنجاری، آدم ربایی و تجاوز به عنف را تاییدکنند، در حال حاضر این پرونده ها در دیوان عالی کشور بیشتر از ۷ الی ۱۰روز باقی نمی ماند. منظور این مقام عالی قضایی از پرونده هایی که بیشتر از ۷ الی ۱۰روز باقی نمی ماند ، پرونده هایی بوده است که جنبه رسانه ای پیدا کرده اند.

بند دوم : اطلاعات میدانی در خصوص پرونده های مشابه

اظهار نظر مقامات دستگاه قضایی گرچه نشان دهنده تسریع رسیدگی در پی رسانه ای شدن جرایم است اما میزان این تاثیر و تسریع در رسیدگی را روشن نمی کند . به همین دلیل اطلاعات میدانی در خصوص پرونده های مشابه عناوین جرائمی که رسانه ای شده اند انتخاب شده و سیر کامل روند رسیدگی تا تائید در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفته است تا میزان این تاثیر پذیری مشخص شود. تحلیل اطلاعات جمع آوری شده یافته های زیر را در اختیار ما قرار داده است:
در خصوص پرونده های با موضوع قتل عمدی نتیجه یافته ها از قرار ذیل است :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:40:00 ق.ظ ]




تقدیم به
پدر و مادر مهربانم که با زحمات و دعای خیرشان همیشه یار و پشتیبان من بوده و هستند.
و
همسر عزیزم که در کمال از خود گذشتگی در این راه در کنار من بودند.
و
استاد بزرگوارم جناب آقای دکتر افشین امینی که در این مدت الگوی علم و اخلاق من بودند و با زحمات بی دریغشان این راه را برای من هموار نمودند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سپاسگزاری
با سپاس به درگاه حضرت احدیت که توفیق ادامه تحصیل و انجام تحقیق را به من مرحمت فرموده و از دریای بی­کران علم جرعه­ای نصیبم نمود. همچنین مراتب قدردانی خود را از زحمات بی­دریغ استاد ارجمند جناب آقای دکتر افشین امینی به محضر ایشان ابراز می­نمایم.
علاوه برآن از اساتید گرانقدرم جناب آقای دکتر مجید ارشاد لنگرودی و دکتر بابک امینی که قبول زحمت نموده و مشاوره این پایان نامه را بر عهده داشتند کمال تشکر و سپاس را دارم.
همچنین از زحمات کلیه اساتید محترم بخش ریاضی دانشکده علوم دانشگاه شیراز و مسئولین محترم ساختمان مدیریت و تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز صمیمانه تشکر و قدردانی می­نمایم.
چکیده
مدول‌های دوم روی حلقه های ناجابجایی
به کوشش
امین رنجبر کهخا
هدف از این پایان‌نامه، بررسی مقاله “مدول‌های دوم روی حلقه‌های ناجابجایی” از سکن و آلکان و اسمیت است.
فرض کنید یک حلقه دلخواه باشد. یک -‌ مدول راست یکانی غیر صفر یک مدول دوم خوانده می شود اگر و هر تصویر همریخت غیر صفر آن دارای پوچ ساز یکسان در باشند. ثابت شده که اگر یک حلقه باشد به طوری که برای هر ایده‌آل اول از ، یک حلقه کراندار چپ و گولدی چپ باشد، آنگاه یک – مدول راست یک مدول دوم است اگر و تنها اگر یک ایده‌آل اول حلقه باشد و یک – مدول راست بخش‌پذیر باشد.
اگر یک حلقه در شرط زنجیر افزایشی روی ایده‌آل‌های دوطرفه صدق کند، آنگاه هر – مدول غیر صفر، یک تصویر همریخت غیر صفر دارد که مدول دوم است.هر مدول آرتینی غیر صفر، شامل زیرمدول‌های دوم است و فقط تعداد متناهی عضو ماکسیمال در گردایه زیرمدول‌های دوم آن وجود دارد.
فرض می‌کنیم یک حلقه و یک – مدول راست غیر صفر باشد به طوری‌که شامل یک زیرمدول محض است که یک مدول دوم باشد و همچنین دارای بعد دوگان گولدی باشد، برای بعضی اعداد صحیح مثبت مانند ، آنگاه یک عدد صحیح مثبت و ایده‌آل‌های اول وجود دارد به طوری که اگر یک زیرمدول محض از باشد که یک مدول دوم باشد، آنگاه دارای پوچ‌ساز برای بعضی است.
هر زیرمدول دوم از یک مدول آرتینی حاصل‌جمع تعداد متناهی از زیرمدول‌های دوم پوک است.
کلمات کلیدی: ایده­آل­های اول چسبیده، بعد پوک، مدول دوم، حلقه نیم­موضعی.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل ۱: مقدمه ۲
فصل ۲: تعاریف و قضایای پیش‌نیاز ۴
فصل ۳: مدول‌های نیم‌ساده و مدول‌های دوم ۱۹
فصل ۴: مدول‌های دوم و حلقه گولدی ۲۳
فصل ۵: تصویر همریختی‌ها ۳۳
فصل ۶: زیرمدول‌های دوم ۳۹
فصل ۷: نتایج بیشتر ۴۳
منابع و مآخذ ۵۱
فصل اول
مقدمه
در سراسر این پایان‌نامه، تمامی حلقه ها شرکت‌پذیر هستند و عنصر همانی دارند و تمامی مدول‌ها یکانی راست هستند، مگر اینکه غیر از آن بیان شود.
یک – مدول راست اول نامیده می شود هرگاه ، و برای هر زیرمدول غیر صفر از .
منظور از زیرمدول اول از – مدول راست ، زیرمدولی مانند است به طوری که اول باشد.
مدول‌های اول و زیرمدول‌های اول مدول‌ها در سی سال اخیر به طور فراوان مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. مطالعه مدول‌های دوم و زیرمدول‌های دوم مدول‌ها موضوع جدیدتری است. حال به مفهوم دوگان مدول اول، یعنی مدول‌ دوم می‌پردازیم.
یک – مدول راست ، دوم نامیده می شود هرگاه و برای هر زیرمدول محض از . توجه شود که در بعضی موارد، مدول دوم را هم‌اول نیز می‌نامند.
همچنین دوگان زیرمدول اول، یعنی زیرمدول دوم را تعریف می‌کنیم.
منظور از زیرمدول دوم یک مدول، زیرمدولی است که خود، مدول دوم باشد.
مدول‌های دوم و زیرمدول‌های دوم، اولین بار توسط دکتر یاسمی روی حلقه‌های جابجایی در منبع در سال ۲۰۰۱ معرفی شده است.
فرض کنید یک حلقه جابجایی و یک مدول غیر صفر باشد. برای هر عنصر از حلقه فرض کنیم یک درون‌ریختی مدول باشد که به صورت تعریف می‌شود.
به سادگی می‌توان دید که اول است اگر و تنها اگر به ازای هر داشته باشیم یا اینکه یک تکریختی باشد. به عبارت دیگر ، اول است اگر و تنها اگر برای هر در حلقه و به ازای هر عضو ، اگر داشته باشیم آنگاه یا .
همچنین به سادگی می‌توان مشاهده کرد – مدول دوم است اگر و تنها اگر برای هر داشته باشیم یا یک بروریختی باشد.
به بیان دیگر، دوم است اگر و تنها اگر برای هر عضو ، یا .
هدف از این پایان‌نامه، مطالعه مدول‌های دوم در سایه مدول‌های اول است.
توجه داشته باشید اگر یک حلقه و یک – مدول راست دوم باشد، آنگاه یک ایده‌آل اول است. در این حالت برای راحتی کار را یک مدول – دوم می خوانیم.
توجه داشته باشید که مدول‌های ساده، اول و دوم هستند. در حالت کلی تر، ما مدول را نیم ساده همگن می نامیم، در صورتی که برابر حاصل‌جمع مستقیم زیرمدول‌های ساده یکریخت باشد. به سادگی می‌توان دید که مدول‌های نیم ساده همگن، اول و دوم هستند.
علاوه بر آن، اگر یک حلقه ساده باشد آنگاه هر مدول غیر صفر روی اول و دوم است. بالعکس، هر حلقه که خودش – مدول راست دوم باشد، ساده است. به وضوح، هر زیرمدول غیر صفر از یک مدول اول، اول است.
همچنین هر تصویر همریخت غیر صفر از یک مدول دوم، دوم است.
در این پایان‌نامه مثال های بیشتری آورده شده است.
فصل دوم
تعاریف و قضایای پیش‌نیاز
یادآوری۲-۱: فرض کنید – مدول راست داده شده است. پوچ‌ساز در را با نشان می‌دهیم، به عبارت دیگر مجموعه تمام عنصرهای در است به طوری که . توجه کنید که یک ایده‌آل از حلقه است.
یادآوری۲-۲: اگر یک حلقه جابجایی و یکدار باشد و یک ایده‌آل ماکسیمال آن باشد، آنگاه میدان است.
یادآوری۲-۳: اگر یک میدان و یک – مدول باشد، را یک فضای برداری روی می‌نامند، در این حالت برای یک مجموعه اندیس‌گذار .
یادآوری۲-۴: هر میدان، یک مدول ساده روی خودش است.
قضیه۲-۵: اگر یک – مدول نیم‌ساده باشد به طوری که ، که ها ساده هستند، آنگاه اگر یک دنباله دقیق – مدولی باشد. آنگاه وجود دارد به طوری که و .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:39:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم