کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



سواد رسانه ای

.۰۳۱

.۰۰۲

.۷۰۴

۱۹٫۳۷۳

.۰۰۰

همبستگی بین میزان سواد رسانه ای مخاطبان و روابط میان افراد متاثر از برنامه های ماهواره نشان داد که ، سواد رسانه ای با میزان بتای۷۰/۰ قدرت تبیین متغیر وابسته را دارد.بنابراین فرضیه پژوهش مورد تایید است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فصل پنجم :

نتیجه گیری و پیشنهادها

مقدمه
تحقیق حاضر با عنوان «بررسی تاثیرمیزان سوادرسانه ای مخاطبان بر انتخاب سبک زندگی، متاثراز برنامه های شبکه های ماهوارهای (مطالعه موردی شبکه من وتو)» تلاشی بود در حد توان و بضاعت علمی یک دانشجو برای روشن نمودن تاثیر سواد رسانهای بر انتخاب سبک زندگی.
شاید بهترین تعریف از مفهوم سبک زندگی همین باشد که الگویی برای کنش و متمایز کننده مردم از یکدیگر است و موارد ی چون گذران اوقات فراغت، پوشش و مدیریت بدن، روابط میان فردی، نوع و شیوه غذاخوردن، کالاهای منزل و چیدمان آن، آداب و رسوم فردی و بسیار موثر است رسانه و بسیاری از مواردی دیگر را در بر میگیرد. رسانه یکی از مواردی است که باعث شکل گیری سبک زندگی می شود و در انتخاب شیوه زندگی فرد بسیار موثر است. رسانه ها به وسیله تبلیغات و برنامه هایی چون فیلم ها و سریال ها و سایر آیتم ها به ما می گویند چگونه بیندیشیم، بپوشیم ، بخوریم و زندگی کنیم. در این میان اگر فرد در مقابل هجمهی پیامهایی که در معرض آن قرار گرفته است مجهز به سلاح سواد رسانه ای نباشد با سبک زندگی مورد تبلیغ رسانه که شاید اصلا هیچیک از ابعاد آن درست انتخاب نشده اند روبه رو می شود. به جز مصرف گرایی و سایر مواردی که رسانه ها به دنبال آن هستند استقلال فکری و عملی از فرد گرفته می شود و تبعات بسیار بدی را چه لحاظ فردی بلکه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به دنبال دارد.
بنابراین فرد با سطح سواد رسانه ای متفاوت، سبک زندگی متفاوتی را هم خواهد داشت و اگر به افراد در جامعه سواد رسانه ای آموزش داده شود نگاهشان به رسانه ها انتقادی خواهد بود و در معرض رسانه ها بی سلاح نخواهند بود و تاثیرپذیریشان کمتر و سنجیده تر خواهد بود بنابراین سبک زندگی گرفته شده از رسانه ها هم متفاوت خواهد بود.
با توجه منویات مقام معظم رهبری از سالیان گذشته در خصوص توجه به جنگ نرم، نفوذ بیگانگان و نشانه گرفتن فرهنگ و سبک زندگی جوانان و سایر آحاد ملت توجه هرچه بیشتر بر مسئله ی بررسی سبک زندگی افراد جامعه و هدایت به سمت سبک زندگی اسلامی _ایرانی که برگرفته از آیات قرآن کتابی، که برای همه اعصار و تمامی جوانب زندگی به عنوان راهنما و دستورعمل می باشد و فرهنگ غنی تشیع در قالب احادیث و سیره ائمه اطهار همچنین فرهنگ چندین هزارساله ی ایرانی است.
بنابراین بررسی و سنجش میزان تاثیر این مقوله بر نوع سبک زندگی انتخابی افراد می تواند در تصمیم سازی های کلان و استراتژی ها و برنامه های کشور بسیار حائز اهمیت باشد چرا که با درک میزان اهمیت موضوع گسترش آموزش سواد رسانه ای و تلاش برای ارتقا سطح سواد رسانه ای مردم کشور می توانیم در انتخاب سبک زندگی مناسب و مطابق با الگوی اسلامی _ ایرانی گام موثری در جهت داشتن ایرانی آباد و آزاد داشته برداریم.
این موضوع محقق را برآن داشت تا به این سوال پاسخ دهد که میزان سواد رسانه ای چقدر باعث می شود سبک زندگی که فرد انتخاب می کند تحت تاثیر رسانه ها نباشد.
در این تحقیق سعی ما بر آن بود تا بفهمیم میزان سواد رسانه ای چه تاثیری بر سبک زندگی انتخابی جامعه هدفمان دارد.
برای این منظور، همانطور که در فصلهای پیش آمد، به طرح نظری و عملی سؤالات تحقیق و متغیرها و مفاهیم مرتبط با آن پرداخته شد. سپس به گردآوری اطلاعات در مورد این مفاهیم و متغیرها، و تجزیه و تحلیل آنها پرداختیم و حال در این فصل برآنیم که خلاصهای از یافته های توصیفی و تبیینی تحقیق، به همراه نتیجهگیری و تشریح این یافتهها ارائه نماییم تا به یک جمعبندی کلی در مورد میزان تاثیر سواد رسانه ای در جامعۀ آماری مورد بحث برسیم و در پایان، با توجه به محدودیتهای تحقیق، پیشنهادات عملی (کاربردی) و علمی خود را در این راستا ارائه نماییم.

۵-۱خلاصه ونتیجهگیری از یافته های توصیفی

جامعۀ آماری این تحقیق را ۳۸۴ نفر از دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگ و هنر علمی کاربردی شهر تهران تشکیل میدهند .
جامعۀ آماری که توصیف مختصری از ویژگیهای جمعیتشناختی آن ذکر شد، در مورد متغیرهای تحقیق، نظراتی به شرح زیر داشتند:
میانگین سنی افراد مورد مطالعه ۳۶ سال می باشد که کم سن ترین فرد مورد مطالعه ۲۴ سال و مسن ترین نیز ۶۰ ساله بود.پایین ترین سن دانشجویان ۱۹سال و بالاترین سن ۵۰ سال بوده است .
از مجموع ۳۸۴ نفر جامعه نمونه تعداد ۲۷۹ نفر از پاسخ گویان معادل ۷۲٫۷ درصد را مرد و تعداد ۱۰۵نفر از پاسخ گویان معادل ۲۷۰۳ درصد را زنان تشکیل می دهند.
از مجموع ۳۸۴ نفر جامعه نمونه تعداد۳۲۸ نفر( ۸۵٫۴ درصد) به ماهواره دسترسی دارند و۵۶ نفر( ۱۴٫۶درصد) به ماهواره دسترسی نداشتند.
اکثر پاسخگویان(۴۳٫۵درصد) کمتر از یک ساعت در شبانه روز برنامه های شبکه های ماهواره ای را تماشا می کردند ۲۴٫۷ درصد از پاسخگویان بیشتر از یک ساعت به تماشای برنامه های ماهواره می پردازند. ۱۷٫۲ درصد گزینه دوتاسهساعت را انتخاب کره اند و ۹٫۴ درصد از پاسخگویان سه تا پنج ساعت را انتخاب کرده اند و تنها ۵٫۲ درصد گزینه بیشترازپنجساعت را انتخاب کرده اندو این موضوع نشانگر این مطلب است که در قشر تحصیل کرده و دانشجو میزان تماشای برنامه های ماهواره خیلی زیاد نیست و درصد زیادی از پاسخگویان خیلی کم به تماشای برنامه های ماهواره ای می پردازند.
اکثر پاسخگویان(۳۶٫۶) بیشتر برای تفریح و سرگرمی از برنامه های ماهواره ای استفاده می کنند و البته (۲۸٫۱ درصد ) به منظور استفاده از اخبار و اطلاع رسانی و (۱۵٫۶درصد) از برنامه های ماهواره ای برای کسب اطلاعات سیاسی بهره می برند. کسب اطلاعات پزشکی و سلامت با (۷٫۸درصد) و کسب اطلاعات اقتصادی با (۱٫۳درصد) کمترین علاقه من را دربرگرفت و از این نتایج این چنین بر میآید که مهم ترین جنبه ی مدنظر پاسخگویان ما تفریح و سرگرمی است که شبکه های ماهواره ای توانسته اند نظر مخاطبان را تامین کنند.
اکثر پاسخگویان( ۷۷٫۶ درصد) برنامه های شبکه من و تو را تماشا می کردند البته (۲۲٫۴درصد ) به برنامه های این شبکه علاقه ای نداشتند و تماشا نمی کردند.
اکثر پاسخگویان (۵۷درصد) کمتر از یک ساعت در شبانه روز برنامه های شبکه من و تو را تماشا می کردند( ۲۹٫۸درصد) از پاسخگویان بیشتر از یک ساعت به تماشای برنامه های این شبکه ی ماهواره ای می پردازند. (۹٫۲ درصد) گزینه دوتاسهساعت را انتخاب کره اند و(۱٫۳ درصد) از پاسخگویان سه تا پنج ساعت را انتخاب کرده اند و تنها( ۲٫۶) گزینه بیشترازپنجساعت را انتخاب کرده اندو این موضوع نشانگر این مطلب است که در قشر تحصیل کرده و دانشجو میزان تماشای برنامه های این شبکه که غالبا به جنبه ی تفریح و سرگرمی می پردازد خیلی زیاد نیست و درصد خیلی کمی از پاسخگویان بیشتر از چند ساعت در شبانه روز به تماشای برنامه های این شبکه ی ماهواره ای می پردازند.
اکثر پاسخگویان(۲۳٫۷درصد) بیشتر برنامه های مسابقات و سرگرمی را از این شبکه دنبال می کنند.
( ۲۲٫۴ درصد) مستند های این شبکه را می پسندند و تماشا می کنند که این امر نشانگر تنوع و کیفیت نسبتا خوب این بخش از برنامه های این شبکه و همچنین نیاز مخاطب به این نوع برنامه است، بعد از آن (۲۰٫۶ درصد) به اخبارواطلاعرسانی این شبکه علاقه داشتند.گزینه خبری و تحلیلی ( ۱۵٫۸ درصد) علاقه مند داشت. تنها( ۱۳٫۲ درصد )گزینه فیلم و سریال را انتخاب کردند که در ابتدا محقق این طور انتظار نداشت.،( ۲٫۹ درصد ) اطلاعات ورزشی و برنامه های ورزشی این شبکه را انتخاب کرده اند و ۵ نفر معادل ۱٫۳ درصد گزینه سایر را انتخاب کرده اند.
اکثر پاسخگویان(۴۵٫۶ درصد )درلحظه تماشا خودشان انتخاب میکنند که چه برنامه ای را تماشا کنند و (۲۲٫۴درصد ) ازقبل برنامه ریزی می کنند که چه برنامه ای را تماشا کنند، (۱۲ درصد)گزینه مهم نیست که چه کانال یا برنامه ای را تماشا میکن مرا انتخاب کرده اند ، ( ۱۳ درصد )گزینه سایر وتنها ( ۷ درصد) از پاسخگویان گزینه تابع تصمیم دیگران هستم را انتخاب کرده اند.این موضوع نشانگر این مطلب است که اکثر پاسخگویان برای انتخاب برنامه های مورد علاقه ی خود نظر ویژه ای دارند.
اکثر پاسخگویان(۳۳٫۲درصد) در حین یا بعد از پایان برنامه از طریق پیامکوتاه با برنامه ارتباط برقرار می کند،(۳۰٫۲ درصد) از طریقتلفن با برنامه در تماس بوده اند،( ۲۵٫۸ درصد )گزینه ایمیل،۳۰نفر معادل( ۸٫۲ درصد )وب سایت را برای ارتباط گرفتن با برنامه مورد علاقه ی خود انتخاب کرده اند، و تنها (۲٫۷ درصد )گزینه سایر را انتخاب کرده اند. می توان اینگونه نتبجه گیری کرد که هنوز استفاده از فضای مجازی برای برقراری ارتباط بین مخاطبین برنامه های تلوزیونی جا نیوفتاده است و این امر به بستر سازی و آموزش های مکمل نیازمند است.
( ۴۲٫۲ درصد )گزینه سایر را انتخاب کرده اند.
اکثرپاسخگویان ( ۴۲٫۲ درصد ).به این سوال که به چه منظوری با برنامه ی مدنظرتان تماس می گیرد گزینه سایر را انتخاب کرده اند و این نتیجه گیری را می توان داشت که یا گزینه ی مدنطرشان را در میان گزینه ندیده اند یا دلایل برقراری ارتباطشان را دوست ندارند علنی کنند.،( ۲۳٫۷ درصد )برای پاسخگویی به سوالات تماس گرفته اند ،( ۱۱٫۷ درصد )گزینه صحبت با کارشناسان یا مهمان برنامه(۱۴٫۶ درصد)گزینه پرسش وپیشنهاد یا انتقاد ازبرنامه را انتخاب کرده اند ،( ۱۱٫۷ درصد )گزینه صحبت باکارشناسان یا مهمان برنامه و تنها (۷٫۸ درصد )برای مشارکت دربرنامه وارائه نظرات کارشناسی با برنامه مدنظرشان تماس گرفته اند. اما با توجه به نتایج سوال برنامه های مورد علاقه شان که بیشترپاسخگویان به مسابقات و برنامه های تفریحی پخش شده از این شبکه علاقه مند هستند دومین فراوانی قابل توجیه است.
اکثرپاسخویان (۲۶٫۶ درصد )به این سوال که معمولا تماشای برنامه های ماهواره ما را ازانجام فعالیت هایی چون مطالعه، باهم بودن، ورزش، معاشرت وسایرفعالیت های گوناگون زندگی بازمیدارد پاسخ کم دادند و این موضوع با توجه به یکی از سوالات که میزان تماشای برنامه ای این شبکه در شبانه روز را سوال می کرد قابل پیش بینی بود زیرا اکثر پاسخویان کمتر از یک ساعت در شبانه روز پای برنامه ای این شبکه وقت می گذرانند.(۱۸٫۵ درصد )گزینه خیلی زیاد (۱۸٫۲ گزینهزیاد ) و( ۱۲ درصد )گزینه نظری ندارم را انتخاب کرده اند.نزدیک بودن درصد های پاسخ ای متناقض در این جا به چشم می خورد که با توجه به نوع انتخاب برنامه ها و شرایط سنی پاسخگویان قابل توجیه است.
اکثر پاسخگویان (۴۲٫۲ درصد)اطلاعات وشناخت قبلی ازیک رسانه را درانتخاب آن موثراست زیاد موثر دانسته اند که این خود یکی از پرسش های بسیار مهم در سنجش میزان سواد رسانه ای است و این موضوع نشانگر این مطلب است که به استناد این سوال و سوالات دیگر محقق در این پژوهش میزان سواد رسانه ای پاسخگویان سنجیده می شود. (۲۸٫۹ درصد )گزینه خیلی زیاد ، ( ۱۰٫۴ درصد )گزینهکم ،۳۰ نفر معادل( ۷٫۸ درصد )گزینه خیلی کم ، و تنها( ۱٫۷ درصد )گزینه نظری ندارم را انتخاب کرده اند. و این امر به سواد رسانه ای نسبتا خوب پاسخویان اذعان دارد.
اکثر پاسخگویان( ۳۸ درصد) در پاسخ به این سوال که معمولا شما رسانه هارا براساس کدامیک از ویژگی های زیرانتخاب میکنید؟علاقه شخصی وآشنایی قبلی را اشاره کرده اند ، و این نشانگر انتخاب هوشمندانه و بر پایه مطالعه است ( ۱۸٫۸ درصد)گزینه قابل دسترس بودن،( ۱۴٫۳ درصد )گزینه برخورداری ازتکنولوژی روز ،( ۱۱٫۷ درصد )گزینه خودسانسوری کمتر ،( ۵٫۲ درصد )به جذابیت مجریان وگویندگان اشاره کرده اند (۱٫۳ درصد )گزینه کم هزینه بودن را دلیل اصلی انتخاب رسانه ی خود دانسته اند.
اکثر پاسخگویان(۴۳ درصد) برای اطمینان از اطلاعاتی که از رسانه های مختلف دریافت میکنید چه اقدامی میکنید؟ را با گزینه تحقیق و مطالعه بیشتر پاسخ داده اند. که این امر نکات بسیار مثبتی دارد که یکی از آن بی گدار به آب نزدن مخاطب است یعنی مخاطب با ذهنی باز و انتقادی به چیزهایی که از رسانه می بیند و می شنود برخورد می کند. (۲۷٫۹ درصد)گزینه پرسش از دیگران را برای پاسخ این سوال انتخاب کرده اند که این موضوع توجه ما را به اعتماد زیاد جامعه به گروه های مرجع و دوستان جلب می کند. (۱۴٫۶ درصد ) مراجعه به منابع یا رسانه های دیگر را برای کسب اطمینان از صحت اطلاعات انتخاب کرده اند که این موضوع نشانگر این مطلب است که هنوز مخاطب به درستی مقایسه کردن یا انتخاب رسانه ها براساس مقایسه آن با سایر رسانه هارا نیازموده است. ( ۲٫۶ درصد )گزینه ارتباط برقرار کردن با کارشناسان برنامه و تنها( ۱٫۳ درصد) به صحت اطلاعات دریافتی اطمینان دارشتند که این موضوع به روشنی نشان می دهد که قشر دانشجوی ما بسیار حساس و دقیق انتخاب می کند و البته( ۱٫۷ درصد) گزینه سایر را انتخاب کرده اند.
درخصوص چگونه گذراندن اوقات فراغت اکثر پاسخگویان ۳۱٫۱ درصد گزینه ورزش را انتخاب کرده اند ،( ۸٫۳ درصد)گزینه فوتبال،( ۱۶٫۱ درصد )گزینه دویدن ،( ۱۷٫۴ درصد) گزینه پینگ پنگ ،( ۱۱ درصد) گزینه دوچرخه سواری،( ۶٫۷ درصد) گزینه بیلیارد،( ۲٫۷ درصد) گزینه اسکی و گلف و ( ۶٫۷ درصد )گزینه بازی و ورزش های محلی را انتخاب کرده اند.این نتایج بیانگر این مطلب است که همچنان ورزش هایی چون فوتبال که عام ترین ورزش است بیشترین طرفدار را دارد و ورزش هایی که هزینه های زیادتر و یا تخصص های خاص تری را نیاز دارد طرفدار کمتری را دارد. هدف پژوهشگر از طرح این سوال این نکته بود که نوع گذران اوقات فراغت نوع سبک زندگی مخاطب را نشان می دهد.
اکثر پاسخگویان (۵۸٫۱ درصد ) در پاسخ به این سوال که به نظر شما چه رسانه هایی می تواند روی شما تاثیر بگذارد؟ رسانه های دیداری و شنیداری را معرفی کرده اند ،( ۱۸٫۲ درصد) گزینه همه رسانه ها، ( ۹٫۴ درصد) گزینه اینترنتی (۹٫۱ درصد)گزینه رسانه های مکتوب، ، (۵٫۲ درصد) گزینه سایر را انتخاب کرده اند. این نتایج نشانگر این مطلب است که رسانه های دیداری و شنیداری به دلیل استفاده از تمام ظرفیت تاثیرگذاری برای مخاطب عام بیشترین طرفدار را دارد در حالیکه رسانه های اینترنتی هنوز نتوانسته اند با وجود تمام مزیت هایی چون( سرعت و سهولت و فضای شخصی برای مخاطب ، نوع زبان و …) مخاطب را جذب خود کنند.
اکثر پاسخگویان( ۴۱ درصد) در خصوص مسافرت رفتن معتقدند که به قصد سیاحت وگردشگری به سفر می روند، ( ۳۳٫۹ درصد ) به قصد خرید و سیاحت ،(۱۳٫۲ درصد ) به قصد دیدن اقوام و دوستان و تنها ( ۱۱٫۹ درصد) گزینه زیارت را انتخاب کرده اند. که این نتایج در نوع خود جالب است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 06:00:00 ق.ظ ]




۱- جلوس مروان‌بن‌حکم (جوامع نسخه‌ی A، باب پنج از قسم اوّل، حکایت ۲۴۸: ۹۷ الف) و (تجارب‌السّلف: ۳۴ ب).
۲- چرا عثمان خلیفه حکم‌ابن‌العاص را فراخواند؟ (جوامع نسخه‌ی A، باب پنجم از قسم اوّل، حکایت ۲۲۲: ۹۲ ب) و (تجارب‌السّلف: ۳۴ ب).
۳- خانقاه نظام‌الملک توسی در استانبول (جوامع نسخه‌ی A، باب چهاردهم از قسم اوّل، حکایت ۷۴۶: ۱۸۸ الف) و (تجارب‌السّلف: ۱۳۸ ب).
۴- در نزهت‌القلوب: اندکی بعد حمدالله مستوفی‌قزوینی، به طور اجمال ذکری از جوامع‌الحکایات می‌کند. اشارات همانند در متن فارسی نزهت‌القلوب به شرح زیر است:
۱) دوگانگی جنسی دختری در بغداد (جوامع نسخه‌ی D، باب چهاردهم از قسم چهارم، حکایت ۱۹۳۶: ۵۹ ب) و (نزهت‌القلوب: ۲۸۱).
۲) تولّدی خارق‌العاده در فلسطین (جوامع نسخه‌ی D، باب چهاردهم از قسم چهارم، حکایت ۱۹۳۷: ۶۰ الف) و (نزهت‌القلوب: ۲۹۲).
۵- در زبدهالتّواریخ و آثارالوزراء: حافظ ابرو، نویسنده‌ی زبدهالتّواریخ، اوّلین حکایت جوامع‌الحکایات را که در مبدأ و اصل بت‌پرستی است، بدون ذکری از منبع اصلی کلمه به کلمه آورده است.
۶- در آثار میرخواند و خواندمیر: در قرن دهم، حدّاقل ده نویسنده که در نواحی مختلف ماوراءالنّهر و خراسان و آسیای صغیر و هندوستان در رشته‌های تاریخ، شرح احوال و کیهان‌شناسی مطالبی نوشته‌اند. از جوامع‌الحکایات یاد کرده و در ذکر مطالب مختلف از آن استفاده کرده‌اند. در خاتمه‌ی روض‍هالصّفای میرخواند، چهار نقل قول مستقیم یافت می‌شود. در آثار نوه‌ی میرخواند؛ یعنی خواندمیر هم تأثیر مستقیم جوامع آشکار است. در مآثرالملوک و خلاص‍هالاخبار، اندک مشابهتی و در دستورالوزرا حدّاقل بیست نقل قول از جوامع‌الحکایات دیده می‌شود. در حبیب‌السّیر نیز (۹۳۰ ه‍ . ق)، دو حکایت طولانی در باب برامکه از جوامع کلمه به کلمه نقل شده است، که عبارتند از:
۱) چگونه کاتبی نامه‌ای را جعل کرد و از اتّفاق روابط تیره‌ی مابین عبدالله‌بن‌مالک خزایی و یحیی‌بن‌خالد برمکی را التیام بخشید. (حبیب‌السّیر، ج ۲، جز سوم: ۱۸-۱۹ و جوامع، نسخه‌ی D، باب بیست‌وسوم از قسم دوم.)
۲) جلوگیری از عزاداری بر برامکه به فرمان هارون‌الرّشید، خلیفه و توصیف سخاوت‌های ایشان از زبان منذربن‌مغیره. (حبیب‌السّیر، ج ۲، جز سوم: ۲۴ و جوامع نسخه‌ی D، باب چهاردهم از قسم دوم.)
۷- در لطایف‌الطّوایف و تاریخ ابوالخیر خانی.
۸- در تاریخ نگارستان، تاریخ ایلچی نظامشاه و مرآت‌الادوار. (بانو مصفّا، ۱۳۶۲: ۸۱-۸۷)
۲-۹٫ نسخه‌های کتاب
از «جوامع‌الحکایات» نسخه‌های فراوان در کتابخانه‌های جهان موجود است، که عبارتند از:
۱- نسخه‌های خطّی کتابخانه‌ی ملّی پاریس، به نشانی Ancien fonds persan75 .
این نسخه، از قدیمی‌ترین نسخه‌های موجود است و در میان سال‌های ۶۲۵-۶۳۰ ه‍ . ق؛ یعنی در حدود هفتاد سال پس از تألیف کتاب، در تبریز نوشته شده است.
۲- نسخه‌ی خطّی کتابخانه‌ی ملّی پاریس، به نشانی Supplement persan 95که به سال ۷۱۷ ه‍ . ق نوشته شده است.
۳- نسخه‌ی خطّی کتابخانه‌ی ملّی.
فصل سوم
چکیده و بازنویسی حکایت‌های مربوط به فضایل اخلاقی
اشاره
یکی از دلبستگی‌های آدمی، از دوران کودکی تا پیری، شنیدن داستان است. سبب علاقه به داستان، این است که انسان چون تشابهاتی را میان احوال خود و قهرمانان داستان می‌بیند، می‌خواهد بداند سرانجام آن‌ها چه می‌شود. در ادبیّات ایران و تمام ملّت‌ها، داستان‌هایی وجود دارد که نه‌تنها سرگرم‌کننده و مسرّت‌بخش است، بلکه وسیله‌ی آموزشی هم محسوب می‌شود.
مقصود اصلی نویسنده از داستان‌پردازی و قصّه‌نویسی در کتاب جوامع‌الحکایات، بیان یک رشته مطالب اخلاقی و حکمی و پند و اندرز بوده است. در جامه‌ی حکایت، تا به قول سعدی داروی تلخ نصحیت به شهد ظرافت برآمیزند و چراغی تابان از معنی و حقیقت فراراه مردمان بدارند.
داستان‌های عوفی گوناگونند و نمودار این معنی‌اند که وی خواسته است نقاب داستان بر چهره‌ی اخلاقی بزند.
۳-۱٫ فضایل اخلاقی
۳-۱-۱٫ توحید
حکایت اوّل: ستایش خدا و پیغمبر
سپاس مخصوص خدایی است که آغاز و انجام همه‌ی موجودات به دست اوست. شکر و سپاس خدایی را که همه در ولایت او هستند. خدایی که آگاهی از همه‌ی ساخته‌ها و آفریده‌های او بیرون از فهم بشر است. وقتی قدرت خدا تجلّی کرد، موجودات از فیض حق به‌وجود آمدند و از حکمت او بقا یافتند. خدایی که برای استوار کردن دین و احکام آن از واجب و مستحبّ، پیامبران را فرستاد تا انسان‌ها را به راه راست هدایت کنند و حضرت محمّد (ص) در ترتیب زمانی آخرین پیامبران و در قدر و منزلت نخستین ایشان بودند. و صل‌الله علی محمّد و آل محمّد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

حکایت دوم: مناظره‌ی ابراهیم و نمرود
در مناظره‌ی حضرت ابراهیم (ع) با نمرود، نمرود از حضرت ابراهیم (ع) پرسید: خدای تو کیست؟ حضرت ابراهیم (ع) فرمودند: خدای من کسی است که می‌میراند و دوباره زنده می‌کند. نمرود گفت: زنده کردن و میراندن به خاطر حرکات افلاک و سیر نجوم است و ما هم روش زنده کردن و میراندن را می‌دانیم. ابراهیم (ع) فرمودند: اگر هم به خاطر حرکت افلاک باشد، باز هم تو و قدرت تو نمی‌تواند در افلاک و اجرام تصرّف کند. به قدرت آفریدگار هر روز خورشید از مشرق طلوع می‌کند و از مغرب غروب می‌کند، اگر تو راست می‌گویی یکبار کاری کن که خورشید از مغرب طلوع کند و از مشرق غروب کند و نمرود نتوانست اینکار را بکند و شکست خورد. خواست قدرتش را در زنده کردن و میراندن نشان دهد، پس یک نفر که محکوم به اعدام بود، آزاد کرد و بی‌گناهی را کشت. پس گفت: آنکه مرده بود، زنده کردم و زنده‌ای را کشتم. ابراهیم (ع) گفت: این کاری که تو کردی، زنده کردن مرده نبود. سرانجام خداوند پشه‌ای را که نیمی از بدنش فلج بود، در دماغ نمرود فرستاد و آن پشه با زبان حال چنین می‌گفت: اگر می‌توانی نیمه‌ی فلج مرا زنده کن تا با قدرت آن از بینی تو بیرون آیم، یا نیمه‌ی زنده مرا بمیران تا از من نجات یابی. این حکایت، عاقبت افراد نادان و مغروری است که از نعمت تفکّر در آفریده‌های خدا بی‌بهره‌اند.
حکایت سوم: خداشناسی ذوالنّون
از ذوالنّون مصری پرسیدند: خدا را چگونه شناختی؟ گفت: خدا را به‌وسیله‌ی خدا شناختم و اگر خدا نبود، هرگز خدا را نمی‌شناختم. مراد او این است که به‌وسیله‌ی توفیق هدایت حق، خدا را شناختم و این سخن حق است و پیامبر (ص) نیز فرمودند: سوگند به خدا اگر خدای نبود، ما به راه راست هدایت نمی‌شدیم و زکات نمی‌دادیم و نماز نمی‌خواندیم. مراد از این حکایت، خداشناسی هم توفیقی است که خود خدا به بندگانش عطا می‌کند.
حکایت چهارم: حکمت آفرینش مگس
امام شافعی (رحم‍هالله علیه) نزد پادشاهی نشسته بود. وقت خواب پادشاه، مگسی آمد و بر روی او نشست و پادشاه را اذیّت می‌کرد. پادشاه یکبار از امام شافعی سؤال کرد: حکمت خدا در آفرینش مگس چیست؟ شافعی گفت: برای این است که افرادی که ادّعای جبّاری می‌کنند، به‌وسیله‌ی مگس، ناتوانی آن‌ها معلوم شود.
حکایت پنجم: غرور بخت‌آزمای
پادشاهی به نام بخت‌آزمای، در مملکت مصر، که ادّعای جبّاری و خدایی می‌کرد، روزی گروهی از بازرگانان برای دادخواهی نزد او آمدند و گفتند: در سرزمین تو، دزدان راه را بر ما بسته و مال ما را دزدیدند. شاه از این سخن ناراحت شد و پرسید: چه کسانی مال این کاروان را دزدیده‌اند؟ گفتند: گروهی که پیشوای آن‌ها سالوج نام دارد. پادشاه به وزیرش گفت بروند و شرّ آن‌ها را کم کنند. وزیر گفت: فرمانبردارم، اگر خدای ما را یاری دهد! بخت‌آزمای از این سخن ناراحت شد و گفت: اگر خدا نخواهد، من می‌خواهم. وزیر گفت: در جهان، بدون اراده‌ی خدا هیچ اتّفاقی نخواهد افتاد و همه‌ی کارها به خواست خداست. بخت‌آزمای، وزیر را زندانی کرد و خودش به جنگ دزدان رفت. پس دزدان ناگهان بر لشکر او حمله کردند و لشکر بخت‌آزمای از هم پاشید و فرار کردند. بخت‌آزمای نیز مجبور به فرار شد و در بیابان به صومعه‌ای رفت و استغفار کرد و گفت: خدایا فهمیدم که بدون تو همه‌ی امیران، اسیر هستند و با یاری تو، همه‌ی روباهان شیر هستند. او چهل شبانه‌روز گریه و استغفار کرد تا بخشیده شد. در آن مدّت، سالوج به مصر رفته بود و آنجا را تصرّف کرده بود و اسفهسالار را به دنبال بخت‌آزمای فرستاده بود تا او را به مصر بیاورد. ناگهان هر دو به هم رسیدند و اسفهسالار حقّ نعمت پادشاه را به یاد آورد و او را تعظیم کرد و با عزّت و احترام به مصر آورد و با یاران متّحد شدند و سالوج را گرفتند و بخت‌آزمای را به پادشاهی رساندند. پس بخت‌آزمای گفت: ای مردم! من به خاطر قوّت و شوکت و زیادی لشکر و تجهیزات جنگی، دچار غرور شدم و بر سر من آنچه آمد را دیدید. حال که رضایت خدا شامل حال من شد و راه هدایت یافتم، اکنون به من خدای‌شناس بگویید و به من بخت‌آزمای نگویید و یقین کنید که هر که خدا را بشناسد و به او توکّل کند، بر همه‌ی کارها پیروز می‌شود.
حکایت ششم: اجابت دعای جنید
نقل کرده‌اند: زمانی پیرزنی به نزد جنید رفت و گفت: مدّتی هست پسرم رفته است و از او بی‌خبرم و بیشتر از این نمی‌توانم بر فراق او را صبر کنم. جنید باز هم او را به صبر توصیه کرد. پیرزن فکر کرد که گیاه درخت صبر که عصاره‌ی آن تلخ است را می‌گوید. پس به بازار رفت و قدری صبر تلخ خرید و هل کرد و خورد. دهان او و معده و رودهایش از تلخی زخم شد و مدّتی ضعیف و بی‌طاقت شد، نزد شیخ آمد و گفت: (خوردم). شیخ به او گفت: به تو گفتم که صبر کن، نه اینکه صبر را بخوری. پیرزن وقتی شنید بر سر و صورت خود زد و گفت: دیگر طاقت صبر ندارم. پس شیخ دست به آسمان بلند کرد و دعایش نمود. پس گفت: برو که پسر تو به خانه رسیده است! پیرزن به خانه آمد و پسر خود را دید. به نزد شیخ برگشت و گفت: از کجا می‌دانستی که پسرم آمده؟ شیخ گفت: چون پریشانی تو را که دیدم، فهمیدم آن لحظه، دعا مستجاب می‌شود، زیرا خدا فرموده است: اَمن یجیب المضطر اِذا دعاهُ؛ یعنی: آیا کسی هست که دعای بیچاره را اجابت کند. وقتی که او بخواند، پس دعا کردم و مستجاب شد.
حکایت هفتم: کشتی‌شکستگان
حکایت کردند از ابراهیم خواص، که با جمعی از یاران عزم سفر کرد و می‌گوید: در کشتی نشستیم و به میان دریا رسیدیم. باد شدیدی آمد و کشتی و لنگر و بادبان را شکست و مردم غرق شدند. چند نفری بر تخته ماندیم و باد تخته را به جزیره برد. در جزیره هیچ غذایی نداشتیم و از گرسنگی با هم وداع می‌کردیم. یکی گفت: بیایید نذری کنیم تا به برکت آن نجات یابیم. یک نفر نذر کرد که تمام عمر را روزه بگیرد و دیگری در شبانه‌روز نذر کرد چند رکعت نماز بخواند. وقتی نوبت من شد، هرچه فکر کردم چیزی یادم نیامد. پس گفتم: من نذر کردم که هرگز گوشت فیل نخورم. همه گفتند: وقت شوخی نیست و برای این کار نذری واجب نیست. پس یاران گفتند: بهتر است اطراف جزیره را بگردیم، تا چیزی پیدا کرده از آن بخوریم. بچّه‌فیلی را پیدا کردند و او را کشتند و چون جانشان در خطر بود، برای حفظ جان گوشت او را خوردند. بجز مردی که گفت: نذر کردم که گوشت فیل نخورم. وقتی نیمی از شب گذشت، فیلی مست آمد و فریاد می‌کرد. همه از ترس او افتادند و مردند و فیل یکی‌یکی آن‌ها را بو می‌کردند و در زیر پا آن‌ها را له می‌کرد. مرا نیز بوئید. پس مرا بر پشت خود سوار کرد و هنگام ظهر مرا از پشت خود آهسته بر زمین گذاشت. من خدا را شکر کردم. در راه شهری را دیدم. فرسنگی که رفتم، به شهر رسیدم و قصّه را برای اهل آنجا گفتم. همه متعجّب شدند و گفتند: این فیل یک شبه، راه چندین روز را طیّ کرده تا به این مکان رسیده است و فایده‌ی این حکایت این است که عاقلان بدانند فضل خداوند باعث می‌شود که فیل به حمّالی تبدیل شود.
حکایت هشتم: فایده‌ی نیش عقرب
ابن‌ابی‌سلم عسکری می‌گوید: مردی فلج شد و بیماری‌اش طولانی شد و آنقدر ضعیف شده بود که توان حرف زدن نداشت. او را پیش عسکر مکّرم آوردند. در شهر هیچ کس او را به خانه‌اش راه نداد. او را در صحرایی گذاشتند. در آن صحرا عقرب فراوان بود. در شب عقرب‌ها او را گزیدند. پس آثار سلامتی در او ظاهر شد و زبانش قدری گشاده شد. صبح وقتی او را دیدند، از طبیب علّتش را پرسیدند. گفت: سلامتی‌اش به خاطر نیش عقرب است. پس او را از آنجا بردند و با این معالجه، سلامتی پیدا کرد. وقتی آثار قدرت خدا ظاهر شود، نیش عقرب باعث شفا می‌شود و زهر کشنده باعث حیات و زندگی، تا بر همه معلوم شود که مردن و زنده بودن در قدرت خداوند است و مانندِ او چیزی نیست و او شنونده و بیناست.
حکایت نهم: حضرت سلیمان و مرد اجل‌رسیده
نقل کرده‌اند که، روزی ملک‌الموت پیش حضرت سلیمان (ع) آمد و مردی پیش حضرت سلیمان (ع) بود. ملک‌الموت خیره‌خیره به او نگاه می‌کرد. آن مرد ترسید. وقتی ملک‌الموت رفت، آن مرد پرسید: این که بود؟ گفت: ملک‌الموت. او گفت: ای سلیمان! می‌ترسم مرا هلاک کند، به باد بگو تا مرا به هندوستان ببرد. سلیمان باد را فرمان داد تا او را برد. بعد از ساعتی ملک‌الموت پیش سلیمان آمد، پرسید کجا بودی؟ گفت: در هندوستان، چون آن مرد را در پیش تو دیدم، تعجّب کردم، زیرا تا هندوستان مسافت زیادی بود. خداوند در دل او انداخت که از تو بخواهد، او را به هندوستان بفرستی و من در عقب او بروم و قبض روحش کنم. عالمیان بدانند که قضای خداوند را برگشتی و حکم او را مانعی نیست.
حکایت دهم: داستان شدّاد
نقل کرده‌اند که، روزی عزرائیل به دیدن پیامبر (ص) آمد. پیامبر (ص) از او پرسیدند: ای برادر! چندین هزار سال است که تو عهده‌دار این مردم هستی و جان بسیاری را از بدن جدا کردی، آیا تو را بر هیچ کس رحم آمد؟ گفت: بله یا رسول‌الله! در این مدّت، دلم برای دو کس سوخت؛ یکی آنکه روزی در دریا از تلاطم امواج، کشتی شکست و اهل آن غرق شدند و زنی حامله بر روی تخته‌شکسته‌ای ماند و در میان این تلاطم، فرزندش به دنیا آمد. وقتی که خواست به فرزندش شیر بدهد، به من فرمان رسید که جان او را بگیرم و کودک را در میان دریا بگذارم. من بر آن کودک دلم سوخت. دیگر بر شدّاد عاد، رحم کردم، زیرا او سال‌ها بود که باغی را ساخت و همه‌ی عالم را خرج آن کرد و در باغ او میوه‌هایی از طلا و خوشه‌هایی از مروارید و سنگ‌ریزه‌هایی از جواهر و درخت از مرجان و شاخه‌ی آن درخت از زمرّد و چون این باغ تمام شد و خواست که به باغ برود، هنوز از اسب پیاده نشده بود، فرمان رسید که جان او را بگیرم. پس دلم برای او سوخت، زیرا بیچاره عمری بر آن امید گذاشت، ولی چشمش بر آن بنا نیفتاد و در این گفتگو بودند که جبرئیل رسید و گفت: ای محمّد! خداوند سلام می‌رساند و می‌فرماید: به عزّت و جلالم که شدّاد عاد همان طفل بود که در دریای بی‌کران او را پرورش دادم و از دریا محافظتش کردم، بدون مادر، بزرگش نمودم، به پادشاهی رساندمش و او بر علیه من بلند شد و نعمت مرا ناسپاسی کرد و خودبینی را در پیش گرفت، ناچار از آتش عذاب آبروی او را بردم تا عاقلان بدانند که به کافران مهلت می‌دهیم تا بر گناه خود بیفزایند و برایشان عذاب خوارکننده است.
حکایت یازدهم: پیش‌بینی زاهد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:00:00 ق.ظ ]




ماده ۵۷۸قانون تعزیرات مصوب۱۳۷۵ «هر یک از مستخدمین و مأمورین قضایی یا غیر قضایی دولتی برای اینکه متهمی را مجبور به اقرار کند او را آزار و اذیت بدنی نماید؛ علاوه بر قصاص یا پرداخت دیه، حسب مورد به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم می‌گردد و چنانچه کسی در این خصوص دستور داده باشد فقط دستور‌دهنده به مجازات حبس مذکور محکوم خواهد شد و اگر متهم به‌واسطۀ اذیت و آزار فوت کند مباشر، مجازات قتل و آمر، مجازات آمر قتل را خواهد داشت.»
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ماده ۵۷۹ قانون تعزیرات مصوب۱۳۷۵ «چنانچه هر یک از مأموران دولتی محکومی را سخت‌تر از مجازاتی که مورد حکم است، مجازات کند یا مجازاتی کند که مورد حکم نبوده است به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد و چنانچه این عمل به دستور فرد دیگری انجام شود فقط آمر به مجازات مذکور محکوم می‌شود و چنانچه این عمل موجب قصاص یا دیه باشد مباشر به مجازات آن نیز محکوم می‌گردد و اگر اقدام مزبور متضمن جرم دیگری نیز باشد، مجازات همان جرم حسب مورد نسبت به مباشر یا آمر اجرا خواهد شد.»
همچنین در بند ۹ قانون احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی آمده است: «هرگونه شکنجۀ متهم به‌منظور اخذ اقرار یا اجبار او به امور دیگر ممنوع بوده و اقرارهای اخذ شده، بدین وسیله حجیت شرعی و قانونی نخواهد داشت.»
نکتۀ شایان توجه اینکه اگرچه اعمال و رفتار اشاره شده جنبۀ کیفری داشته و قابل مجازات است؛ اما مجرمانه بودن آنها، مانع اعمال تنبیهات انضباطی برای مرتکبین نخواهد بود. در واقع می‌توان گفت: برخی اعمال و رفتارها ضمن تعرض به نظم و امنیت جامعه و قابل مجازات بودن از این جهت که شأن و منزلت سازمان یا ارگانی را که فرد در آنجا مشغول به خدمت است خدشه‌دار می‌کنند، نیز تخلف محسوب می‌شوند. در مادۀ ۱۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری که در کلیۀ وزارتخانه‎‌ها، سازمان‌ها، مؤسسات و شرکت‌های دولتی و غیره قابلیت اجرایی دارد آمده است: «هرگاه تخلف کارمند عنوان یکی از جرایم مندرج در قوانین جزایی را نیز داشته باشد، هیئت رسیدگی به تخلفات اداری مکلف است مطابق این قانون به تخلف رسیدگی و رأی قانونی صادر نماید و مراتب را برای رسیدگی به اصل جرم به مرجع قضایی صالح ارسال دارد. هرگونه تصمیم مراجع قضایی مانع از اجرای مجازات‌های اداری نخواهد بود …»
در نیروهای مسلح بند (ز) مادۀ ۱۱۶ آیین‌نامۀ انضباطی همان‌گونه که اشاره شد به صراحت عدم رعایت قوانین را به‌عنوان تخلف انضباطی پیش‌بینی کرده است؛ علاوه بر این بند مقررات ذیل نیز اعمال مجازات و تدبیر را برای برخی از رفتارهایی که دو جنبۀ کیفری و انضباطی دارند، پیش‌بینی کرده است:
الف- بند ۱۱ پیوست جداول تنبیهات آیین‌نامۀ انضباطی نیروهای مسلح: «درصورتی که کارکنان توأماً مرتکب جرم و تخلف شوند، رسیدگی به تخلفات آنان بر اساس این آیین‌نامه بوده و اعمال تنبیه انضباطی به همین منظور مانع تعقیب جزایی و رسیدگی به جرم آنان در مراجع قضایی نخواهد بود.»
ب- مادۀ ۱۳۶ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح: «هرگاه جرم ارتکابی کارکنان نیروهای مسلح، جنبۀ تخلف انضباطی نیز داشته باشد، رسیدگی به تخلف از نظر انضباطی توسط فرماندهان و مسئولان نیروهای مسلح انجام می‌شود و این موضوع مانع رسیدگی به جرم در مرجع قضایی نخواهد بود و فرماندهان مکلفند مراتب وقوع جرم را به مرجع قضایی اعلام نمایند.»

۲-۴-۲-۲-عدم رعایت مقررات، آیین‌نامه‌ها، بخشنامه‌ها، دستورالعمل‌ها و سایر دستورات

«مقررات» جمع مقرر به معنی قرارداده شده، تعیین‌شده، تقریرشده، مرسوم، ثابت و برقرار است(معین، ۱۳۷۷، ص۴۳۸).
و اصطلاحاً به مجموعه اصولی که برای جریان امور سازمان و مؤسسه‌ای عملاً اجرا می‌شود (بدون اینکه جنبۀ قانونی داشته باشد)، اطلاق می‌گردد و کلیۀ آیین‌نامه‌ها، بخشنامه‌ها، دستورالعمل‌ها و سایر دستورات صادره را دربر می‌گیرد. تعاریف ذیل مرز مفهومی هر یک از واژگان را تعیین می‌کند:
آیین‌نامه: مقرراتی است که مقامات صلاحیت‌دار وضع می‌کنند و به مرحلۀ اجرا می‌گذارند؛ خواه هدف آن تسهیل در اجرا یا تشریح قانونی از قوانین موضوعه باشد، خواه در مورد موضوعی باشد که اساساً در آن مورد، قانونی وضع نشده است.
بخشنامه: نوشته‌ای است که جنبۀ عمومی داشته و برای آگاهی و اجرا به‌وسیلۀ فرمانده نیروی انتظامی صادر می‌گردد.
دستورالعمل: نوشته‌ای است که در آن چگونگی انجام کار، وظیفه و مسئولیت یگان‌ها و واحدهایی که در اجرای یک مأموریت نقشی دارند و باید هماهنگ عمل نمایند، تعیین می‌گردد. (حلوایی، ۱۳۸۵، ص ۲۴)
دستور: برابر مادۀ ۳ آیین‌نامۀ انضباطی نیروهای مسلح به کلیۀ تدابیر، ابلاغیه‌ها و خط‌مشی و روش جاری‌ که در رابطه با ادارۀ امور یگان یا سازمان در انجام مأموریت‌های محوله از طرف سلسله‌مراتب فرماندهی در نیرو‌های مسلح صادر می‌گردد؛ اطلاق می‌شود. گفتنی است به دستورات صادره از سوی مقام معظم فرماندهی کل قوا در ارتباط با نیروهای مسلح، «فرمان» گفته می‌شود.

۲-۴-۲-۳-فرامین فرماندهی معظم کل قوا

فرامین مقام معظم رهبری کل قوا: مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا در موارد متعدد به‌ خصوص در بیانات گوهربار خود در جمع فرماندهان و مسئولان نیروی انتظامی به مناسبت‌های مختلف بر تقیّد کارکنان نیروی انتظامی به قانون و خوش‌رفتاری و مهربانی با مردم تأکید داشته‌اند. در زیر به برخی از جملات برگزیدۀ معظمٌ‌له اشاره می‌شود:
الف. ملاک برای درست و بد عمل کردن، مرز قانون است، قانون مشخص می‌کند که یک نفر درست عمل می‌کند یا غلط؛ هر کس طبق قانون عمل کرد، این درست است و هر کس از قانون تعدی و تجاوز کرد، این غلط است(بوستان ولایت ۲، ۱۳۸۵، ساعس ناجا، ص ۲۱۴).
ب. نیروی انتظامی در چهارچوبی که برای او قانون معین کرده است، باید قوی باشد(همان).
ج.مردم، نیروی انتظامی را باید از خود بدانند و شما باید با رفتار خود، با شیوه‌های خود، با امانت خود، با سلامت خود و صداقت اخلاقی عملی خود، این اطمینان و اعتماد را از خود در دل مردم به‌وجود بیاورید. (همان، ص ۲۳۱)
د.اگر اندک اشتباهی در فهم مأموریت صورت گیرد؛ ممکن است زحمات این کارکنان از چشم مردم پوشیده بماند. یک حرکت و حرف بیجا، یا رفتاری خشونت‌آمیز ممکن است تلقی نادرستی در ذهن مردم ایجاد کند. (همان، ص ۲۳۳).
ر. در مقابله تخلف، هیچ‌گونه کوتاه نیامدن؛ اما در عین حال در برخورد، خشونت و بداخلاقی به خرج ندادن(همان، ص۲۳۷).

۲-۴-۲-۴-تدابیر و ابلاغیه‌های صادره

با توجه به تبعات سوء ضرب و جرح متهمان و مظنونان در ارزیابی مردم از عملکرد سازمان و جرم‌بودن عمل ارتکابی و احتمال محکومیت کارکنان در این خصوص، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، به‌منظور صیانت از سازمان و کارکنان جمعی در مقاطع مختلف با صدور ابلاغیه‌های متعدد، ضمن تذکر در ارتباط با برخورد قضایی و انضباطی با کارکنان مختلف، به بیان ممنوعیت ضرب و جرح متهمان و مظنونان و بدرفتاری با مردم و مراجعان پرداخته است(اسحاقی:۱۳۸۲، ص۲۲).

۲-۴-۳- ارتکاب اعمال و رفتار برخلاف شئون نظامی

بر اساس قسمت اول بند (م) مادۀ ۱۱۶ آیین‌نامۀ انضباطی نیرو‌های مسلح، ارتکاب اعمال و رفتار برخلاف شئون نظامی که به‌موجب مقررات تعیین و ابلاغ می‌گردد، تخلف محسوب می‌شود و شایستۀ تنبیه می‌باشد. در بند ۴ پیوست جداول تنبیهات آیین‌نامه انضباطی نیروهای مسلح در تعریف شئون نظامی آمده است: «اعمال و رفتاری که نمایانگر قدر، مرتبه و منزلت کارکنان نیروهای مسلح بوده و براساس آیین‌نامه‌ها، دستورالعمل‌ها، بخشنامه‌ها، و دستورات شفاهی فرماندهان مشخص می‌گردد و کارکنان ملزم به رعایت آن می‌باشند.» بر اساس این بند، اعمال و رفتار کارکنان درصورتی که متضمن دو شرط ذیل باشد، تخلف انضباطی محسوب خواهد شد:
الف- عمل ارتکابی برخلاف مقررات ابلاغ‌شده، صورت گرفته باشد.
ب- شأن و منزلت کارکنان ناجا را خدشه‌دار کند.
با دقت در این بخش و قسمت اخیر بند (ز) مادۀ ۱۱۶ می‌توان گفت بین مقررات ذکر شده، رابطۀ عموم و خصوص مطلق حاکم است، یعنی هر تخلفی که اعمال و رفتار بر خلاف شئون نظامی محسوب شود، الزاماً متضمن عدم رعایت مقررات هم هست و در شمول بند (ز) مادۀ ۱۱۶ قرار می‌گیرد، این درحالی است که تنها برخی از تخلفات مشمول بند (ز) در شمول بند (م) نیز قرار می‌گیرد. با توجه به مراتب فوق چنانچه عمل صورت گرفته برخلاف قوانین و مقررات، به شأن و منزلت سازمان نیز لطمه وارد نماید، خاطی برابر بند (م) و در غیر این‌صورت برابر بند (ز) مادۀ ۱۱۶ آیین‌نامۀ انضباطی نیروهای مسلح مورد تنبیه قرار خواهد گرفت(اسحاقی:۱۳۸۲، ص۲۳).

۲-۴-۴-نحوه برخورد

آیین‌نامۀ انضباطی نیروهای مسلح در اجرای هرچه بهتر وظایف محوله و اهداف از پیش تعیین‌ شده و برقراری انضباطی که اصل اول در سازماندهی نیروهای مسلح به شمار می‌رود، فرماندهان، رؤسا و مدیران را موظف نموده است در برخورد با هرگونه بی‌انضباطی، سستی و سهل‌انگاری در خدمت، بدون اغماض و با هوشیاری علل نارسایی‌ها را دریابند و سریعاً با بهره گرفتن از اختیارات قانونی و اعمال مدیریت از آن جلوگیری نمایند(مادۀ ۵۵ آیین‌نامه انضباطی نیروهای مسلح).
باتوجه به مطالب مذکور، ضرب و جرح متهمان و مظنونان به استناد دو بند از بندهای مادۀ ۱۱۶ آیین‌نامۀ یادشده به‌عنوان تخلف انضباطی محسوب می‌گردد.

۲-۴-۵-تنبیهات انضباطی

مادۀ ۱۱۸ آیین‌نامۀ انضباطی نیروهای مسلح مقرر می‌دارد: «فرماندهان، رؤسا و مدیران می‌توانند در حدود اختیارات، تنبیهات انضباطی مندرج در آیین‌نامه را که اجرای آن مستلزم انجام تشریفات نیست، نسبت به کارکنان مختلف در یگان یا قسمت تابعۀ خود مستقیماً به ‌موقع اجرا گذارند…».
این ماده که اساس رسیدگی به تخلفات را در نیروهای مسلح و همچنین نیروی انتظامی بیان می‌کند، اجازۀ اعمال تنبیهاتی را که اجرای آن مستلزم اجرای تشریفات نیست در حدود اختیارات به فرماندهان، رؤسا و مدیران می‌دهد. مفهوم مخالف مادۀ مذکور این است که دستۀ دیگری از تنبیهات وجود دارد که اعمال آنها مستلزم انجام تشریفات است؛ بنابراین تنبیهات در نیروهای مسلح به‌طور کلی به دو بخش تقسیم می‌شود. الف- تنبیهاتی که اعمال آنها مستلزم تشریفات نیست. ب- تنبیهاتی که اعمال آنها با انجام تشریفات خاص همراه است(افراسیابی و ساریخانی:۱۳۹۴، ص۶۴).

۲-۴-۵-۱- تنبیهاتی که اعمال آنها مستلزم تشریفات نیست

از مجموع تنبیهاتی که به‌علت تخلفات ارتکابی کارکنان قابل اعمال بوده و در موارد ۱۱۷ آیین‌نامۀ انضباطی نیروهای مسلح و ۱۲۰ قانون استخدام ناجا بیان شده است، اعمال تنبیهات ذیل مستلزم انجام تشریفات خاص نیست و از طریق فرماندهان، رؤسا و مدیران در حدود اختیارات صورت می‌گیرد:
الف- توبیخ شفاهی؛
ب- توبیخ کتبی؛
ج- توبیخ در دستور قسمتی؛
د- توبیخ در دستور نیرو یا سازمان؛
هـ- توبیخ در فرمان؛
و- خدمت شبانه روزی در قسمت حداکثر تا ۳۰ روز؛
ز- بازداشت، غیر قابل تمدید در بازداشتگاه، حداکثر تا ۳۰ روز؛
ح- کسر حقوق حداکثر به میزان یک‌پنجم و حداکثر به مدت چهار‌ماه؛
ط- انتظار خدمت حداکثر تا شش‌ماه؛
ی- بدون کاری حداکثر تا سه ماه؛
البته همین‌گونه که در جدول نوع تخلفات و حداکثر تنبیهات ملاحظه می‌گردد از مجموع تنبیهات مورد اشاره، تنبیه کسر حقوق حداکثر تا چهارماه برای بندهای ۷ و ۱۴ پیش‌بینی نشده است. در ارتباط با اعمال تنبیهات از طریق فرماندهان، رؤسا و مدیران ذکر چند نکته ضروری است:
۱٫اعمال تنبیهات صرفاً از سوی فرماندهان، رؤسا و مدیران در خصوص کارکنان متخلف یگان یا قسمت تابعۀ خود صورت می‌گیرد به‌این معنی که بین مقام تنبیه‌کننده و فرد تنبیه‌شونده باید سلسله‌مراتب فرماندهی برقرار باشد.

    1. در اعمال تنبیهات باید دقت شود که چه درجه و مقامی چه فردی را چه نوع و تا چه میزان می‌توان تنبیه کند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:59:00 ق.ظ ]




ماتریس کوواریانس بروز شده به صورت زیراست:

(۱۲)

تخمین و ماتریس کوواریانس خطا به صورت زیر بدست می آید:

(۱۴)

(۱۵)

که در معادله بالا ماتریس ، ماتریس ژاکوبین مدل سیستم است که به صورت معادله بدست (۱۶) می آید:

(۱۷)

فیلتر ذره ای
رایج ترین کاربرد فیلتر کالمن، در سیستم های غیرخطی فیلتر کالمن توسعه یافته[۱۵] می باشد. در فیلتر کالمن توسعه یافته توابع غیر خطی موجود در مدل پروسه و اندازه گیری، توسط مشتقات جزئی خطی می شود که اینکار منجر به بدست آوردن ماتریس های ژاکوبین می گردد. فیلتر کالمن توسعه یافته در کنار محاسنی که از فیلتر کالمن به ارث برده است از محدودیت هائی نیز رنج می برد:
خطی سازی توابع غیر خطی در صورتی نتیجه خوبی می دهد که بتوان در بسط تیلور از ترمهای مرتبه دو و بالاتر چشم پوشی کرد.
پیاده سازی فیلتر کالمن در صورتی امکان پذیر است که ماتریسهای ژاکوبین[۱۶] را بتوان به دست آورد.
محاسبه ماتریسهای ژاکوبین در صورت وجود کاری پیچیده و مستعد خطا است.
درصورتی که بازه های زمانی نمونه برداری کوچک نباشند همین مساله می تواند باعث واگرایی فیلترگردد.
اما تلاش های بسیاری برای طراحی تخمینگرها در مدل فضای حالت غیر خطی صورت پذیرفته است. در میان این تلاشها می توان از فیلتر ذره ای نام برد . این فیلتر قابلیت به کارگیری معادلات غیر خطی وهمچنین الگوریتم بازگشتی مناسب برای به کارگیری توسط کامپیوتر های دیجیتال در کاربردهای زمان حقیقی را دارد. مشکل ناهمگرایی فیلتر کالمن توسعه یافته می تواند توسط فیلتر آنسنت[۱۷] بر طرف گردد. اما متاسفانه فیلتر آنسنت نیز معایبی دارد از جمله این که این فیلتر برای توزیع های غیر گوسی نمی تواند به کارگرفته شود. یکی از روش های حل مشکل تخمین غیرخطی وغیر گوسی به کار گیری فیلتر ذره ای میباشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از مزایای گیری فیلتر ذره ای به طور خلاصه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
قابلیت مدل کردن دینامیک سیستم های غیر خطی
عملکرد مناسب در حضور نویز با مقادیر بزرگ و مخدوش شدن فرضیات
به کارگیری ساده
کارا در قرار دادن نمونه ها در نواحی با احتمال بیشتر
قابلیت به کارگیری نویزهای غیر گوسی
چارچوبی که امکان استفاده از مدلهای چندگانه را برای کاربر فراهم میکند. از این قابلیت می توان در ردیابی هدف استفاده کرد.
درقبال این مزایا این فیلتر معایبی نیز دارد از جمله:
پیچیدگی محاسباتی بالا ومعمولا این پیچیدگی به صورت نمایی با افزایش حالات افزایش می یابد.
معمولا تعیین بهینه نمونه ها سخت ودشوار است.
تعداد نمونه ها با افزایش بعد مدل افزایش می یابد.
اگر معادله حالت سیستم دینامیک گسسته در زمان زیر را در نظر بگیرید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:59:00 ق.ظ ]




درماده ۹۴۵ المجله، معتوه چنین تعریف شده است« المعتوه هوالذی اختل شعوره بان کان فهمه قلیلا وکلامه مختلطا وتدبیره فاسدا».
الف – درجات جنون
جنون عرفا دارای درجاتی است وبرخی از دیوانگان حالت خطرناکی دارند، درصورتی که برخی دیگر بی آزار وآرام هستند و حتی گاهی بصورت ناشناخته درجامعه به سرمی‏برند. دربرخی از کشورها
(مانند فرانسه) بین درجات جنون تفکیک قائل شده ومتناسب با درجه آن رژیمی برای حمایت از محجور برقرار کرده‏اند؛ اما درحقوق ایران قانونگذار بدون هیچ گونه توجهی به این درجات مقررمی‏دارد « جنون به هردرجه که باشد موجب حجر است» ( ماده ۱۲۱۱ ق.م).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ب- بیماران روانی وکسانی که درحکم دیوانه‏اند
می‏دانیم که اساس تکالیف انسان داشتن تمیز واراده است واز عهده شخص فاقد تمیز نه تنها تکالیف مذهبی برداشته شده است، بلکه اعمال حقوقی او نیز باطل می‏باشند. این افراد به علت عدم توانایی به حمایت نیاز دارند وجامعه باید از این گونه افراد حمایت کند. نمونه بارز آنان شخص مجنون یا مختل المشاعر است که با تشخیص پزشک وبراساس حکم دادگاه مور حمایت قرارمی‏گیرد؛ اما کسانی وجود دارند که با اینکه مجنون نیستند، ناتوانی ها وناهجاری های شدید روانی – که خود معلول عوامل مختلفی است- دارند؛ درست نمی‏توانند تصمیم بگیرند و لغزش ها وضعف هایی دارند که نباید ازکنار آنها بی توجه گذشت. قانونگذار هم هیچ تدبیری برای این گونه افراد نیندیشیده است. اما واقع نگری وحمایت های معقول و منطقی از کسانی که نیازمند کمک هستند لطمه ای به آزادی های فردی نخواهد زد، بلکه مانع سوء استفاده ازای آزادی ها می‏گردد و بههرحال به سود افراد جامعه است.
دراوضاع واحوال کنونی نمی‏توان هیچ یک از بیماران روانی را بدون نظر پزشک متخصص به دیوانه دائمی یا ادواری ملحق نمود وایشان است که می تواند دراین زمینه اظهار نظر کند؛ اما آیا آنها را به دلیل ضعف اراده ی نقص قوای دماغی نمی‏توان در حکم غیر رشید قرار داد؟ [۲۵۲]
ممکن است گفته شود که ضعف غیررشید درامور مالی است، ولی ضعف بیماران روانی محدود به امورمالی نیست. این سخن درست است؛ اما وقتی که شخص عاقلی قدرت اداره قسمتی از امور خود را ازدست می‏دهد قانونگذار اعمال اورا غیر نافذ می‏شمارد آیا از ملاک این قاعده درباره بیماران روانی نمی‏توان استفاده کرد؟
اینجاست که باید به یک ملاک مشخص دراین ارتباط دست پیدا کرد.[۲۵۳]بعضی از استادان حقوق این گونه اشخاص مخصوصا عقب افتاده ها را غیر رشید به شمار می آورند واین کلمه را اعم از سفیه
گرفته اندبا وجود این چون ایجاد حجر بدون حکم صیح قانون قابل ایراد می‏باشد، شایسته است قانونگذار تدبیری برای این افراد بیندیشد ومقرراتی را دراین زمینه تدوین ووضع نماید، چنانچه دربرخی ازکشورهای اسلامی(مصر، سوریه، عراق) به تبعیت از فقه حنفی، جنون سبی (عته) را نیز پذیرفته اند.
این مسأله درمورد کسانی که به بیهوشی یا اغماء ( به طورمستمر یا ادواری) مبتلا هستند نیز مطرح می‏شود. دراین مورد نیز شاید بتوان آنان را درحکم مجنون قرار داد ویک رژیم حمایتی برای آنان به حکم دادگاه برقرار کرد، هرچند که قبول این راه حل بدون نظر قانونگذار خالی از اشکال نیست.
قابل ذکر است که هرگاه این گونه اشخاص درحال فقدان شعور واراده، اعمال حقوقی انجام دهند، اعمال مزبور درصورت اثبات فقدان قصد، باطل و کان لم یکن خواهد بود، البته برای ابطال این اعمال به حجر نیازی نیست، بلکه نظریه اراده (قصد) کافی است، اما برقراری یک رژیم حمایتی برای اداره امور آنان، مانند قیمومیت به جر نیاز دارد که بدون ذکر قانونگذار، حکم به آن دشوار است. [۲۵۴]
ج – اقسام جنون
درفقه وقانون مدنی مجنون را به چند اعتبار تقسیم کرده اند: به اعتبار اتصال یا عدم اتصال جنون به کودکی وبه اعتبار دائمی یا ادواری بودن جنون.
مجنون به اعتبار اتصال یا عدم اتصال جنون به زمان کودکی
این تقسیم بندی خود به دوگروه می باشد:
۱- مجنونی که جنون او متصل به دوران صغر است.
۲- مجنونی که جنون او متصل به ایام صغر نیست.
به این تقسیم بندی درماده ۱۲۱۸ ق.م اشاره شده است. هردوگروه محجورند وکلیه تصرفات واعمال حقوقی آنها باطل است. اما هرگاه گروه اول دارای ولی خاص باشند، به قیم احتیاجی ندارند و سرپرستی آنها با ولیّ خاص است، درصورتی که برای گروه دوم باید قیم نصب شود. اگرچه دارای پدر وجد پدری باشند ( بند ۲و۳ ماده ۱۲۱۸ ق.م).
مجنون دائمی و مجنون ادواری
مجنون را به اعتبار استمرار جنون وعدم استمرار آن به مجنون دائمی و یا اطباقی ومجنون ادواری تقسیم کرده اند( ماده ۱۲۱۳ ق.م) مجنون دائمی دارای جنون مستمر ومداوم است، درصورتی که مجنون ادواری حالات متفاوت دارد، گاهی درحال جنون وگاهی درحال افاقه، بسر می برد.
د – اعمال حقوقی مجنون
چون مجنون فاقد درک وتمیز ودرنتیجه اراده حقوقی است، تمام اعمال حقوقی او باطل است واجازه ولی یا قیم نیز دراین زمینه نمی‏تواند ناتوانی اورا جبران نماید، البته درصورت لزوم خود ولیّ قیم، برطبق مقررات، به عنوان نماینده قانونی مجنون اقدام می‏نماید وبه جای او اعمال حقوقی نیز انجام می‏دهد. چنانچه در ماده ۱۲۱۳ قانون مدنی دراین باره مقررمی دارد:« مجنون دائمی مطلقا ومجنون ادواری درحال جنون نمی‏تواند هیچ تصرفی در اموال وحقوق مالی خود بنماید، ولو با اجازه ولی یا قیم خود؛ لکن اعمال حقوقی که مجنون ادواری درحال افاقه انجام می‏دهد نافذ است مشروط برآنکه افاقه او مسلم باشد».
آنچه از این ماده قانونی برمی‏آید ودرفقه نیز به آن تصریح شده است، بطلان اعمال حقوقی مجنون است؛ اما چون مجنون ادواری گاهی در دوران افاقه به سرمی‏برد ودراین ایام سلامتی خود را بازمی‏یابد، اعمال حقوقی او دراین حال صحیح ومعتبر است، به شرط اینکه افاقه او ثابت ومحرز باشد.
تردید در حالت مجنون ادواری
هرگاه مجنون ادواری عملی را انجام دهد واختلاف پدید آید که درچه دورانی انجام شده است، چگونه رفع اختلاف می‏شود وچه کسی باید ادعای خود را ثابت کند؟
در اینجا دو اصل وجود دارد که ظاهراً با یکدیگر متعارضند:
۱- اصل استصحاب
۲- اصل صحت
اصل استصحاب اقتضا دارد که معامله درحال جنون واقع شده است مگر اینکه خلافش ثابت شود.
اصل صحت اقتضا دارد که معامله صحیح تلقی شود مگر اینکه خلاف آن اثبات گردد. حال ببینیم کدام یک از این دو اصل مقدمند؟
گروهی معتقدند که اصل صحت یک اماره مبتنی بر ظن وغلبه است وبر استصحاب که یک اصل عملی و مبتنی بر شک وتردید است مقدم می‏باشد.
برخی براین عقیده اند که دراین مورد نیز اصل صحت جاری می‏شود.
نظر دیگر که مورد قبول برخی از متأخرین واز جمله میرزای نائینی قرار گرفته این است که در این مورد وهمچنین در مورد قابلیت مورد معامله بری نقل وانتقال اصل صحت جاری نمی‏شود و دراین زمینه به عرف و عادت وبنای عقلا هم استناد شده.[۲۵۵]و نیز گفته شده است دلیلی بر اصل صحت به جز اجماع نیست، پس هرگاه اهلیت طرف معامله مورد شک وتردید باشد، اصل صحت جاری نمی‏شود.
درحقوق جدید، برخی از استادان با استناد به استصحاب، معامله مجنون ادواری را باطل اعلام کرده‏اند، مگر اینکه مدعی ثابت نماید که قرارداد در زمان افاقه واقع شده است.[۲۵۶]لیکن بعضی دیگر از استادان به این استدلال ایراد کرده وگفته‏اند که با دوری بودن جنون یقین سابقی به دست نمی‏آید تا بتوان آن را استصحاب وحکم به بقای حالت پیشین کرد؛ به تعبیر علمای اصول دراینجا شک موجود، از نوع شک در رافع نیست بلکه شک درمقتضی است که علمای اصول استصحاب در این مورد را حجت نمی‏دانند.[۲۵۷]
منظور از شک درمقتضی این است که قابلیت واستعداد بقی موضوع مشکوک باشد، مثلا شخص پیر، فرتوت ومریض که سالیان درازی است مفقود شده است فاقد این استعداد است؛ اما درصورتی که موضوعی دارای این استعداد وشایستگی باشد، وبا وجود این، شک وتردید به وجود آید که آیا رافعی پدید آمده ( شک دروجود رافع) یا رافع موجود توانسته است اثر خود را بگذارد ( شک در رافعیت موجود) شک در رافع نامیده می شود. دانشمندان علم اصول استصحاب از نوع اول را حجت نمی دانند و به آن ترتیب اثر نمی دهند، ولی درمواقع شک دررافع به استصحاب (ابقاء ماکان) عمل کرده وبا وجود شک وتردید(شک دررافع یا رافعیت موجود ) یقین سابق را حجت می شمارند.
آنگاه اظهار نظر کرده‏اند که صدور حکم حجر اماره ای بر بطلان همه معاملات محجور است، مگر اینکه سلامت او درآن حال اثبات شود.[۲۵۸] بنابر این نظر، مانندنظر پیشین، اصل، بطلان معاملات مجنون است ومدعی صحت، باید دلیل بیاورد، هرچند که در تأیید آن،به اماره حجر ناشی از حکم دادگاه استناد شده است، نه استصحاب. درواقع فرق بین این دو نظر در استدلال است نه درنتیجه.
به هرحال، آنچه از ماده ۱۲۱۳ قانون مدنی برمی‏آید، تأیید همین نتیجه است، چه این ماده با تعبیر«مشروط بر اینکه افاقه اومسلم باشد» ، درواقع اصل را بروقوع معامله در حال جنون وبطلان آن قرارداده و خلاف آن را محتاج به اثبات دانسته است.
هـ – مسئولیت مدنی مجنون
مجنون، مانند سایر محجورین دارای مسئولیت مدنی است وچنانچه اشاره کردیم، اصولاً حجر مربوط به اعمال حقوقی است وافعال مادی زیان آور محجور را شامل نمی‏شود. ماده ۱۲۱۶ قانون مدنی به مسئولیت مدنی مجنون، درصورتی که باعث ضرر دیگری شود، تصریح کرده است. این ماده مبتنی بر فقه اسلامی است.
ماده ۷ قانون مسئولیت مدنی ( ۷ ق.م.م) در مورد مجنون
ماده ۷ ق.م.م در درجه اول، سرپرست مجنون را، درصورتی که در نگاهداری یا مواظبت تقصیر کرده باشد، مسئول شناخته و چنین مقرر داشته است« کسی که نگاهداری یا مواظبت مجنون یا صغیر قانوناً یا برحسب قرارداد به عهده او می‏باشد، درصورت تقصیر درنگاهداری یا مواظبت مسئول جبران زیان وارده از ناحیه مجنون یا صغیر می‏باشد..»
دراین گونه موارد ضرر به سرپرست مجنون نسبت داده می‏شود. البته ماده یاد شده مسئولیت مجنون را به کلی نفی نمی‏کند، زیرا مقرر می‏دارد که هرگاه سرپرست «استطاعت جبران تمام یا قسمتی از زیان وارده را نداشته باشد، از مال مجنونزیان جبران خواهد شد» . بدین ترتیب قانون مسئولیت مدنی در درجه دوم مسئولیت را برعهده خود مجنون می‏گذارد. بعلاوه هرگاه مجنون، بدون تقصیر سرپرست، یا بدون اینکه سرپرستی داشته باشد، زیانی به دیگری وارد کند، خود او برطبق ماده ۱۲۱۶ ق.م مسئول ومکلف به جبران خسارت است واگر مالی نداشته باشد حق زیان دیده از بین نمی‏رود و هروقت مجنون استطاعت مالی پیدا کرد، زیان دیده می‏تواند برای استیفای طلب خود اقدام کند. [۲۵۹]
و- مسئولیت دولت در قبال مجنون
هرگاه دولت دروظایفی که به موجب قانون درقبال مجنون بر عهده دارد، مانند نصب قیم کوتاهی کند وضرری از مجنون به دیگری برسد دولت سبب آن ضرر است وهرگاه خسارت از طرف کارمند دولت
( مانند دادستان یا جانشین او) باشد، مسئولیت برعهده شخص او خواهد بود. (ماده ۱۱ ق.م.م).
فصل چهارم:
تقدم وتأخر یا همطرازی اولیای قهری پدر یا جدّ پدری
مبحث اول: تعارض یا تزاحم ولایت قهری پدر وجد پدری
منظور از تقدم وتأخر یا همطرازی اولیای قهری این است که درصورت تعدد اولیای قهری ودر قید حیات بودن پدر وجد پدری درحقوق ایران تقدم در اعمال ولایت وجود دارد یا خیر؟
برابر ماده ۱۱۸۱ قانون مدنی:« هریک از پدر وجد پدری نسبت به اولاد خود ولایت دارند.»
ظاهر این ماده دلالت بر این دارد که پدر وجد پدری درعرض یکدیگر بر طفل وسایر محجورین قهراً ولایت دارند وهیچ یک از آنان بردیگری اولویتی ندارد وبه صورت همطراز، هریک از پدر وجد پدری به طور مستقل می‏تواند در امور محجور تحت ولایت خود، مداخله وتصمیم لازم اتخاذ کند وهیچ یک از این دونفر نمی‏تواند از اقدام دیگری جلوگیری کند، مگر این که به دادگاه مراجعه نماید ورأیی از دادگاه مبنی بر جلوگیری از اقدام ولی دیگر به دست آورد. بدیهی است که رأی دادگاه باید مبتنی بر مصلحت محجور باشد. اما درعمل و برابر عرف جامعه، پدر بزرگ یا جد پدری با زنده بودن پدر وداشتن صلاحیت در امور محجورین مربوط به فرزندش به ندرت مداخله می‏کند وامروزه خانواده به معنای گسترده مرکزیت واقتدار خود را از دست داده است. چه بسا پسری که ازدواج کرده از خانواده پدری، جدا زندگی می‏کند. بنابراین اگر پدر در قید حیات باشد وصلاحیت وی ساقط نشده باشد، جد پدری درکار اولاد صغیر، یا محجور دخالت نخواهد کرد وعملاً بعد ازفوت پدر یا سقوط ولایت قهری پدر، جد پدری به جای پدر نسبت به اعمال ولایت قهری اقدام خواهد کرد.
با اینکه در عمل جد پدری درامور مربوط به نوه های محجور خود کمتر مداخله می‏کند، برابر قانون مدنی ایران جد پدری درعرض پدر ویا همطراز با وی تلقی شده است واگر جد پدری اقداماتی در امور مولی علیه انجام دهد ودر اموال نواده خود با رعایت مصلحت آن تردیدی وجود ندارد. اما بحث وقتی پیش می‏آید که تصرف واقدام جد پدری با اقدامات وتصرفات پدر تعارض پیدا کند. در این فرض باید روشن شود اقدام کدام یک از این دو نفر بر اقدام دیگری مرجح است؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:59:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم