کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



    1. بررسی نقش حمایت تماشاگران از تیم مورد نظرشان بر حضور آنها در مسابقات کاراته شهر تهران
    1. بررسی نقش علاقه تماشاگران به بازیکن خاصی بر حضور آنها در مسابقات کاراته شهر تهران
    1. بررسی تأثیر سرگرم کنندگی بازی ها بر تماشاگران در حضور آنها در مسابقات کاراته شهر تهران
    1. بررسی نقش پذیرایی بر حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران
    1. بررسی میزان مهیج بودن مسابقات بر حضور تماشاگران مسابقات کاراته شهر تهران
    1. بررسی میزان آگاهی و اطلاعات در زمینه کاراته بر حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران

۱-۴ سؤال‌های تحقیق:

    1. آیا حمایت از تیم بر حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران نقش دارد؟
    1. آیا علاقه به بازیکنان خاص بر حضور تماشاگران مسابقات کاراته شهر تهران نقش دارد؟
    1. آیا بازی پایاپای بر حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران نقش دارد؟
    1. آیا سرگرم کنندگی بازی ها بر حضور تماشاگران مسابقات کاراته شهر تهران نقش دارد؟
    1. آیا خدمات رفاهی بر حضور تماشاگران مسابقات کاراته شهر تهران نقش دارد؟
    1. آیا هیجان بازی بر حضور تماشاگران مسابقات کاراته شهر تهران نقش دارد؟
    1. آیا گریز بر حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران نقش دارد؟
    1. آیا آگاهی و اطلاعات در زمینه کاراته بر حضور تماشاگران مسابقات کاراته شهر تهران نقش دارد؟
    1. آیا پیروزی نیابتی بر حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران نقش دارد؟

۱-۵ فرضیه ‏های تحقیق:
۱-۵-۱ فرضیه اصلی:
بین انگیزه‌ها و عوامل موثر و حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران رابطه معنی داری وجود دارد.
۱-۵-۲ فرضیه های فرعی:

    1. بین میزان حمایت از تیم و حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران رابطه معنی داری وجود دارد.
    1. بین میزان علاقه به بازیکنان خاص و حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران رابطه معنی داری وجود دارد.
    1. بین میزان بازی پایاپای و حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران رابطه معنی داری وجود دارد.
    1. بین میزان سرگرم کنندگی بازی ها و حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران رابطه معنی داری وجود دارد.
    1. بین میزان هیجان بازی و حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران رابط معنی داری وجود دارد.
    1. بین میزان خدمات رفاهی و حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران رابطه معنی داری وجود دارد.
    1. بین میزان گریز و حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران رابطه معنی داری وجود دارد.
    1. بین میزان آگاهی و اطلاعات در زمینه کاراته و حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران رابط معنی داری وجود دارد.
    1. بین میزان پیروزی نیابتی و حضور تماشاگران در مسابقات کاراته شهر تهران رابط معنی داری وجود دارد.

۱-۶ تعریف واژه‏ ها و اصطلاحات فنی و تخصصی:
تعریف مفهومی انگیزش:
انگیزش عبارت است از حالتی درونی که انسان را به انجام فعالیت خاصی ترغیب می کند برخی از صاحب نظران انگیزه را همان نیاز، خواسته، تمایل، نیروی درونی می دانند که افراد را برای انجام کار راغب می سازد (رضاییان، ۱۳۸۴).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تعریف عملیاتی انگیزش:
در این تحقیق منظور از انگیزش: علاقه مندی به تیم، علاقه مندی به بازیکنان خاص، هیجان بازی، علم به کاراته، پیروزی نیابتی، بازی پایاپای، گریز، خدمات به تماشاگران، سرگرمی.
تعریف مفهومی تماشاگران:
تماشاگران ورزش آن دسته از افرادی هستند که علاقه مند به تماشای رویدادهای ورزشی از قبیل مسابقات المپیک جام جهانی و سایر مسابقات هستند. (هال، ۱۹۹۲)
تعریف عملیاتی تماشاگران:
در این تحقیق افرادی که علاقمند به تماشای مسابقات کاراته هستند مد نظر ما می باشد.
تعریف مفهومی کاراته:
کاراته یعنی مبارزه و دفاع بادست خالی، این هنر، به ما اجازه میدهد تا بر دشمن، به وسیله تکنیک های و تاکنیک های مناسب و با بهره گرفتن از قسمت های مختلف بدن به طور عقلانی و مؤثر پیروز شویم. (http://www.aftabir.com)
تعریف عملیاتی کاراته:
در این تحقیق مسابقات کاراته مد نظر است که شامل دو بخش می باشد: ۱- مبارزه انفرادی و تیمی ۲- کاتای انفرادی و تیمی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:50:00 ق.ظ ]




منبع: (سعید حسین­آبادی، ۱۳۹۲، ۹).
بحث اساسی فلوریدا این است که سطوح خلّاقیت و نوآوری با باز بودن و بردباری محیطی که افراد خلّاق در آن کار می­ کنند، در ارتباط است. بنابراین، کنار هم قرار دادن میزان تنوّع جمعّیتی با ستانده­های خلّاق مثل تعداد اختراعات ثبت شده یک نرخ کلّی از شهر خلّاق فراهم می ­آورد. جنبه مهم این شاخص ­ها ایجاد پیوند بین فعالیت صنعتی و کیفیت مکان است(۵ ,۲۰۰۴ ,Brecknock).

۲-۲-۵- ارکان اصلی شهر خلّاق
مردم، بنگاه­هاى اقتصادى، فضاها، پیوندها و چشم­انداز ۵ رکن اصلى شهرهاى خلّاق مى باشند که توجه به این ارکان براى ایجاد و توسعه شهرهاى خلّاق در آینده حیاتى است(محمدی، مجیدفر، ۱۳۸۹).
۲-۲-۵-۱- مردم
در شهرهاى خلّاق باید شرایط و فعالیت­هایى مدنظر قرار گیرند که به ظهور هنرمندان آینده منجر شوند، به موفقیت کارکنان خلّاق در کلیه بخش­هاى اقتصادى بیانجامند، باعث شوند مصرف­ کنندگان خواهان کالاهاى فرهنگى باشند و محیطى جذاب براى افراد خلاق ایجاد شود. آموزش عمومى قوى و دستیابى به فعالیت­هاى فرهنگى نقشى حیاتى را در شکل­گیرى افراد خلاق بازى مى­کنند و باعث پیشبرد التزام­ها و مشارکت­هاى اجتماعى مى­شوند(همان).
۲-۲-۵-۲- بنگاههاى اقتصادى
خلّاقیت اغلب به ایجاد فرصت­هاى اقتصادى مى­انجامد و کارآفرینان فرهنگى، کسب و کارهاى خلّاق را شروع مى­کنند و آنها را رشد می­ دهند. تجارى­سازى ایده­هاى نوآورانه و خلاق مسبب اشتغال­زائى و تولید ثروت در شهرهاى خلّاق است. همچنین باید در نظر داشت که چگونه بنگاه­هاى اقتصادى خلّاق از پشتیبانى کارآفرینانه، آموزش و مربیگرى، انکوباتورها و مراکز همگرا استفاده می­برند. کلید منافع اقتصادى که بنگاههاى اقتصادى سالم و خلاق کسب می­ کنند، تجارى­سازى است. در شهرهاى خلّاق، فراوانى استعدادهاى خلّاق پیشروان اصلى صنایع خلّاق و اقتصاد منطقه است(همان).
۲-۲-۵-۳- فضا
یک ارتباط قوى بین فضا و خلّاقیت وجود دارد. افراد خلّاق نیاز به فضایى براى زندگى، کار، الهام بخشى و نمایش کارهاى خود دارند. فضاهاى یک شهر اعم از طبیعى و مصنوعى، باعث برانگیختگى، انطباق و بیان خلاقیت ساکنین خود می­شوند. فضاهاى خلّاق باید امیدبخش و توانمندساز باشند. زیرا خلّاقیت نیازمند فضاهایى است که در آن بتواند رشد و فعالیت کند، تفکر و نوآورى نماید، تجمع و پرورش یابد و نهایتا پیشرفت کند.
۲-۲-۵-۴- پیوندها و ارتباطات
یک محیط شهرى که به دنبال برانگیختن و پشتیبانى از خلّاقیت است، باید بتواند بسیارى از اقدامات مجزا را نیز به هم پیوند دهد. این پیوندها اغلب اوقات توسط سازمان­هایى رهبرى می­ شود و توسعه مى­یابند که ماموریت و چشم اندازشان خلاقیت است. پشتیبانى از این پیوندها نیز توسط سازمان­هاى واسطى صورت می­پذیرد که فعالیت­هاى مجزا را سازماندهى و از منابع موجود به نحو موثر استفاده مى­کنند. اکولوژى خلّاقیت یک شهر براى پایدارى و ثبات باید به خوبى و به نحوى یکپارچه گردد تا هنرمندان، صنایع خلّاق، سازمان­هاى دولتى، برنامه­هاى سرمایه گذارى و جامعه محققین بتوانند به صورتى مولّد و اثربخش با یکدیگر ارتباط متقابل داشته باشند. شهرهاى خلّاق به زیرساخت­هاى پیوند دهنده­اى نیاز دارند تا از اکولوژى خلّاقیت آن­ها پشتیبانى نمایند.
۲-۲-۵-۵- چشم انداز و آوازه
در شهرهاى خلّاق، بیان و اظهار یک چشم­انداز قوى و خلّاقانه باعث رشد استعدادها خواهد شد و پشتیبانى از خلّاقیت را به صورت گسترده­اى در شهر هدایت کرده، نظم مى­بخشد. این چشم­انداز داستان شهر را در سراسر جهان بازگو مى­کند، آوازه آن را در جهان خلق مى­کند و به پیشبرد گردشگردى، صادرات و سرمایه­گذارى در شهر مى­انجامد.
درباره ارکان شهر خلّاق در کشور ما دیدگاه­ های دیگری هم وجود دارد: «محمدی» ارکان شهر خلّاق را در پنج رکن: ۱- مردم ۲- بنگاههای اقتصادی ۳-فضاها ۴- پیوندها ۵- چشم­اندازها می­داند. «شادی عزیزی» و «فیروز دولت­آبادی» ارکان شهر خلّاق را در ۶ رکن ۱- فضا ۲- شهروندان ۳- شبکه ۴- رویدادها ۵-تجربه­ها و ۶- نهادها می­دانند(رحمتی، کلانتری، ۱۳۹۱، ۲۶).(شکل۲-۱).
شکل۲-۱: دارایی­ های شهر خلّاق
منبع: (http://www.memarnet.com).
۲-۳- نظریات شهر خلّاق
۲-۳-۱- نظریه طبقه خلّاق فلوریدا
پروفسور ریچارد فلوریدا­، متولد سال ۱۹۵۷ در نیوجرسی آمریکا­، تئوریسین مسائل شهری معاصر است که به خاطر تحقیقات گسترده­اش در مورد مسائل اقتصادی و اجتماعی شهری در سطح بین ­المللی مورد توجه قرار گرفته است. فلوریدا که هم اکنون پروفسور دانشگاه تورنتو می­باشد­، برای اولین­بار نظریه «طبقه خلّاق» Creative Class را معرفی کرد.
ایده مطرح شده در تئوری وی که با عنوان طبقه خلّاق معروف شده است به­ طور خلاصه عبارت است از این که میزان توسعه اقتصادی شهر با میزان حضور و تمرکز متخصصین تکنولوژی پیشرفته­، هنرمندان­، موسیقیدان­ها، و به­ طور کلی قشر فرهیخته جامعه که وی آنها را «طبقه خلّاق» می­خواند بستگی مستقیم دارد. فلوریدا طبقه خلّاق را به دو قسمت «کارکنان علمی» مثل پزشکان و وکلا و «کارکنان فرا خلّاق» مانند معمارها، برنامه­نویس­های کامپیوتر و فعالین حوزه ­های دانشگاهی تقسیم می­ کند.
با در نظر گرفتن این تعریف، طبقه خلّاق آمریکا شامل حدود ۴۰ میلیون نفر می­باشد که این جمعیت حدوداٌ ۳۰ درصد از نیروی کار این کشور را تشکیل می­دهد. این مقدار در ۲۰ سال گذشته بیش از ۱۰ درصد افزایش یافته است. می­توان ۲۶ درصد از کل جمعیت آمریکا را نیز طبقه خلّاق نامید. این نسبت در دهه ۱۹۶۰ کمتر از ۵ درصد بوده است. این قشر ۵۰ در صد از دستمزد پرداخت شده در ایالات متحده را نیز به خود اختصاص داده است.
به نظر وی این طبقه خلّاق است که باعث بوجود آمدن یک جامعه پویا، باز و رو به پیشرفت می­ شود و نخبگان دیگر را نیز به جامعه جذب می­نماید. از سوی دیگر جامعه­ای طبقه خلّاق را به خود جذب می­ کند که دارای سه مشخصه اصلی باشد: فن­آوری Technology، استعداد Talent و مدارا Tolerance. شهرهای بوفالو Buffalo در ایالت نیو اورلینز و لوئیزویل نمونه­هایی هستند که به علت عدم دارا بودن سه عامل ذکرشده در جلب طبقه خلّاق ناموفق بودند. جذب افراد نخبه و در کنار آن توجه به زیرساخت­ها در حوزه معماری و شهرسازی از قبیل ورزشگاه ها­، ساختمان­ها و عناصر شهری شاخص­، مراکز خرید و … نقش موثری در احیاء شهرها دارند. رویدادهای موسیقی­، رستوران­ها­، نمایشگاه­های هنری­، فرهنگ­، فضاهای باز و دانشگاه­ها که طبقه خلّاق نقش اساسی در اداره و یا استفاده از آن­ها به عهده دارند، شهرها را زنده نگه می­دارند .
فلوریدا همچنین پیشنهادهایی جهت رتبه ­بندی شهرها بر اساس شاخص­ های مربوط به طبقه خلّاق ارائه نموده است. تئوری فلوریدا اولین­بار در سال ۲۰۰۲ در کتاب «ظهور طبقه خلاق» The Rise of the Creative Class ارائه گشت. عقاید وی پس از انتشار، توجه محافل علمی معماری، شهرسازی، جامعه ­شناسی و … را به خود جلب کرد و موافقین و منتقدین زیادی پیدا کرد که گاه حملات تندی نیز به وی می­کردند. عده­ای آمار مورد استفاده و همچنین استنتاج و نتیجه ­گیری او در مورد همبستگی مستقیم حضور طبقه خلّاق و توسعه علم و تکنولوژی جوامع را مورد سوال قرار می­ دهند. عده­ای نیز نظریه وی را بیشتر در حیطه مسائل سیاسی درست می­دانند و در مورد مسائل شهری­، جامعه ­شناسی و … آنرا غیر قابل استناد تشخیص داده­اند(۸ ,۲۰۰۴ ,Florida).
۲-۳-۲- نظریه شهر خلّاق فلوریدا
ریچارد فلوریدا در سال ۲۰۰۲ نظریه شهر خلّاق را مطرح گردید که در آن ظهور عصر خلّاق در شکل یک انقلاب اجتماعی مهارنشدنی معرفی شده است. این نظریه به سه عنصر متغیر تکنولوژی، استعداد و تسامح پایه­گذاری گردیده است(مشکینی، ۱۳۹۲، ۹۸).
به باور این نظریه، جذب افراد خلّاق موجب قدرتمند شدن شهر‌ها و بالندگی اقتصادی آن می‌گردد. بر مبنای این نظریه نخبگان یا طبقه خلّاق به سکونت در شهرهایی گرایش دارند که از تنوع، تساهل و تسامح چشمگیری برخوردار بوده و از نظر کیفیت محیط شهری و استانداردهای طراحی، از سطح بالایی برخوردار باشند.
براساس این نظریه، جذب افراد خلّاق، باعث قدرتمند شدن شهرها و بالندگی اقتصادی آن‌ها می‌شود. این نظریه برخلاف جدید بودنش به سرعت در میان دانشمندان، جغرافیدانان و پژوهشگران شهری مورد توجه قرار گرفت. در کانون تمرکز نظریه شهر خلاق، موضوعاتی از قبیل؛ فناوری، استعداد و تسامح و تساهل مطرح است و شاخص­ های شهر خلاق شامل تعداد مراکز علمی پژوهشی و دانشگاهی، مراکز هنری فرهنگی مختلف، فضاهای مدنی و عمومی، تنوع قومیت­ها و نژادها و مکان­های شهری مملو از جمعیت است. ظهور نظریه طبقه خلّاق و شهر خلّاق، موجب اهمیّت یافتن روزافزون اقتصاد فرهنگ در پژوهش‌ها و تحقیقات علوم شهری به ویژه تحقیقات اقتصاددانان شهری شده است؛ به گونه‌ای که در اقتصاد دانش‌محور قرن بیست و یکم، خلاقیت نقشی بسیار مهم در افزایش توان رقابتی شهرها دارد. نظریه‌های پیشین همچون «طبقه‌ی خلّاق» از ریچارد فلوریدا (Richard Florida) بر نقش شاغلان در صنایع خلّاق چون هنرمندان تأکید دارند و سهم بیشتری را برای آنان در شهر می‌طلبد. برخلاف آنها، نظریه‌ی شهر خلّاق باور دارد که هر شهروندی، با هر حرفه‌ای، می‌تواند منبع خلّاقیت باشد و هرگونه دخل و تصرف بر محیط می‌تواند به ‌مثابه «کار فرهنگی» به‌شمار بیاید و فقط باید فرصت را فراهم کرد تا زمینه‌ی دخل و تصرف آنها بر محیط ایجاد شود، چرا که این فرضیه باور دارد برای حل مسائل مختلف واگرایی در تفکر، طراحی، اجرا و سیاست‌گذاری خیلی بیشتر از هم‌گرایی در آن راه حل و جواب به‌دست می‌دهد. در ذهن نظریه‌پردازان «شهر خلّاق» سلسله‌ مراتب فضاهای شهری، فضاهای خصوصی(خانه و مدرسه)، نیمه‌عمومی(محله) یا فضاهایی عمومی، همگی فرصتی برای بروز خلّاقیت به‌شمار می‌آیند اما طبیعتاً چالش اصلی آنها این است که در تحلیل پیکره‌ی موجود شهرها چقدر «عرصه‌ی عمومی» ظرفیت این را دارد که میزبان تجلی خلاقیت باشد یا این عرصه‌ی عمومی«چه تغییری باید بکند تا این ظرفیت‌ها را در خودش به‌وجود بیاورد(شکل۲-۲).
شکل۲-۲: مقایسه ویژگی­های طبقه خلّاق و شهر خلّاق
منبع: (http://www.memarnet.com).
۲-۴- زیرساخت­های مناطق و شهر خلّاق
زیرساخت­های شهر خلّاق متأثر از شبکه­ ای از تولیدکنندگان منطقه­ای، بازار نیروی کار محلی یعنی کارگران دانش و کارگران خلّاق که در یک منطقه استقرار دارند و می­توانند در شکل گیری توسعه خلّاقیت در شهر و منطقه در شهر خلّاق اثرگذار باشند، و رقابت و همکاری بین مجموعه ­ای از شهرها که بتوانند عنصرخلّاقیت را به منطقه و شهر تزریق کنند، خواهد بود. مباحث مطرح در زمینه شهر خلّاق بیش­تر مربوط به مناطق کلان­شهری و شهرهای بزرگ است و هرچه قدر که از شهرهای بزرگ­تر دور می­شویم بحث مربوط به خلاقیت، بیش تر به عناصر سنتی تا عناصر جدید ارتباط پیدا می­ کند، اما امروزه عناصر سنتی مانند جواهرآلات با وجود سنتی بودن می ­تواند به عنوان یک صنعت خلّاقیت آفرین تأثیر خود را بر شکل­ گیری شهر خلّاق بگذارد(نمودار۲-۱).
نمودار۲-۱: بسترهای اجتماعی شهر خلّاق

منبع: (http://www.memarnet.com).
همچنین از جمله ویژگی­های عمومی هر شهر خلاق این است که مکانی جذاب برای کار کردن و زندگی شهروندان خود (به خصوص برای نسل جوان)، مکانی جذاب برای گردشگران (صنعت توریسم توانمند در شکوفایی بخش­های مختلف اقتصادی (از راه به کارگیری تکنولوژی و مدیریت صحیح آن) و همچنین مرکز جذب بنگاه­های مختلف اقتصادی نوظهور (خوشه­­ها و مراکز تحقیقاتی به­ ویژه در زمینه High-Tech تکنولوژی­های باشد.
۲-۵- بسترهای زمینه­ ساز شهر خلّاق
مهم­ترین بسترهای ایجاد کننده و ترغیب کننده شهر خلّاق که مربوط به چند دهه اخیر است و تا حد زیادی تحت تاثیر جهانی شدن است را می­توان در موارد زیر دید:
۲-۵-۱- تغییر پارادایمی از دولت- ملّت به شهر
جامعه جهانی قرن بیستم و یکم دستخوش تغییر پاردایمی مهمی از«دولت- ملت به شهر» است(۷۷ ,۲۰۰۸ , Sasaki). که به موجب آن شهرها، نه دولت- ملّت ها، به عنوان عاملّین کلیدی در جامعه و اقتصاد اطّلاعاتی شناخته می­ شود. شهرها یا تا حدودی شهر- منطقه­ها موتورهای اقتصاد جهانی هستند، که صریحاً ارتباطات انسانی متّصل از نظر فضایی را که برای یادگیری، نوآوری و خلّاقیت ضروری است را مهیا می سازد.
در طریقی نسبتاً متفاوت نقش شهرها در نوآوری و کارآفرینی به عنوان محوری از خودجوشی فردی و غیردولتی است. در مقایسه با دولت­های ملّی شهرها در انطباق با شرایط متغیرّ بازارها، فناوری و فرهنگ در عصر به اصطلاح جهانی منعطف­ترند. افزایش برتری شهرها و مناطق شهری در عصر اطّلاعات با زوال متقابل اهمیّت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دولت- ملّت­ها همراه است. این زوال اجتناب­ناپذیر دولت- ملّت پیشینه بیشتری نسبت به فناوری های ارتباطی دارد. با این حال اخیراً توسعه و گسترش فناوری های ارتباطی و اطّلاعاتی را عامل تنزّل دهنده دولت- ملّت در واحد سرزمینی هم در بعد سازمان اقتصادی و هم تصویر فرهنگی جمعی معرّفی کرده ­اند: فرایند جهانی شدن اقتصادی، توسط شرکت­های چند ملّیتی قطبی شده است و تا حدودی به وسیله مدل­های ارتباطات جهانی تسهیل شده ­اند و تقسیم بین ­المللی سنّتی کار را به تحلیل برده­اند. دوم: اشکال جدید هویت جمعی ایده­های شهروندی ملّی را به چالش کشیده است. فناوری­های جدید تا حد زیادی امکان برای تفکّر و عمل چند ملّیتی را از طریق ظهور ارتباطات مجازی و هویت­های فراسرزمینی گسترش داده است. به علاوه شهروندی منعطف و وابستگی مهاجران اقتصادی و اجتماعات محلّی پراکنده در یک جهان در حال تغییر دولت ملّت را دچار تزلزل کرده است. شهرها به عنوان مقصد اصلی مهاجران چند ملّیتی مکان­هایی ممتاز برای مذاکره مجدد شهروندی است. بدین­ترتیب، شهرها به عنوان «دولت های درحال جایگزین در ساخت هویت های اجتماعی هستند»(۲۸-۲۸۷ ,۲۰۰۲ , Bunnell). البتّه، زوال دولت ملّت ها برای همه صادق نیست. برخی دولت ملّت ها ممکن است، تحت شرایط شهرنشینی تحلیل بروند در حالی که دولت­های ملّی دیگر ممکن است در ارتباط با شهرها بر زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شهرنشینان مسلّط شوند(www.gt2030.com).
۲-۵-۲- تغییر از حکومت به حکمروایی و نقش کانونی اجتماعات محلّی
از یک دهه قبل از آغاز هزاره جدید رویکرد به توسعه شهری دگرگونی مهمی در پارادایم خود را تجربه کرده است. آموختن از تجارب قبلی و نگرش سنتی«پائین به بالاست». تغییر از یک نگاه «تجویز به مشارکتی» از تأکید بر محصول به تمر کز بر فرایند، از وابستگی به منابع موجود به ظرفیت­سازی، از توجه به راه­ حل­های دولت محور به شیوه ­های حل مسأله با تأکید بر ابتکارات جامعه مدنی و از مساعدت و همیاری به مشارکت واقعی، ویژگی­های این الگوی جدید توسعه است. الگویی که تأکیدی بنیادین بر نقش مردم، اجتماعات محلّی و جامعه مدنی دارد(حاجی پور، ۱۳۸۵، ۳۸).
در واقع در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی رویکرد مدیریت شهری دولت مدار به رویکرد حکمروایی شهری تحوّل یافته است. حکومت­های شهری دیگر مثل گذشته نمی ­توانند همان شیوه تفکر پیشین یا کنترل رویدادها را ادامه دهند. نشان مرحله حکمروایی، ارتباط بین حکومت و جامعه مدنی و تأکید بر شفافیّت و پایبندی به اصول است. حکمروایی که نوعی فرایند است هم حکومت و هم اجتماع محلّی را در بر می گیرد و به موجب آن پاسخگویی، تناسب و آینده نگری، توانایی برخورد مؤثّر با مسائل جاری و پیش ­بینی رویدادها نه تنها به شبکه ­های سازمانی رسمی، بلکه به شبکه ­های غیررسمی نیز بستگی دارد. شبکه­ هایی که مردم را قادر می­سازد زمانی که شبکه ­های رسمی در کار فرو می مانند آن را به انجام برسانند. حکمروایی مفهومی است که به منظور توجه به نقش روزافزون بازیگران و سهام دارانی که علاوه بر دولت در رشد و توسعه شهرها نقش دارند، عمومیّت یافته است. این در حالی است، که حکومت شهری شیوه اداره مقتدرمآبانه است(برک­پور و اسدی، ۱۳۹۰، ۱۹۰). این تغییر پاردایمی از مدیریت و حکومت شهری به حکمروایی شهری و نیز نقش کانونی اجتماع محلّی درشکل گیری شهر خلّاق- که خود مظهر حضور و فعالیت و بالفعل شدن استعدادهای اجتماع محلّی و همه بازیگران در عرصه توسعه و اداره شهری است مؤثّر بوده است. در واقع شهر خلّاق، قدرت را از مسئولان، مدیران و نهادها به سرمایه اجتماعی و شهروندانی منتقل می­ کند، که باید فعالانه در فرایند برنامه­ ریزی شرکت کنند و ایده­های مورد نظرشان را در ساخت، طراحی، حمل و نقل، ارتباطات، نمایش هنر و … به کار ببندند(۱۱ , ۲۰۱۱, Deffner,Vlachopoulou).
۲-۵-۳- جهانی – محلّی شدن[۱۱]
بستر زمینه­ ساز بعدی در شهر خلّاق، مفهوم جهانی محلّی شدن است. این عقیده وجود دارد که بین شهرها و فرایند جهانی شدن پارادوکس به اصطلاح جهانی – محلّی وجود دارد. در جهانی که روز به روز بیشتر ادغام می­ شود، شهرها باید به ویژگی­های منحصر به فرد مکانی و فضایی خویش، بیش از پیش متکّی باشند در واقع این خصلت­های مکان پایه (محل پایه) برای یک شهر مشخص می­ کند که چگونه بر دیگران پیشی بگیرد و بتواند در رقابت با دیگر نواحی شهری در اقتصاد دانش محور جهانی خود را از سایرین متمایز سازد(Hospers, 2003). در مفهوم جهانی محلّی لازم است که همیشه از مسائلی که به صورت جداگانه و محلّی هستند، یک چشم­انداز جهانی داشته باشیم که پایه آن بر زمینه ­های محلّی استوار است(۲۰۱۰,۵۱۱ , Danny Samson ,­Okano and). اقتصاد دانش و پارادوکس محلّی- جهانی بیانگر آن است که شهرها، بیش از گذشته برای منافع ساکنان، شرکت ها و بازدیدکنندگان­شان، رقابت وتلاش می کنند. هر شهری می ­تواند منافعش را از طریق جذب کارکنان دانش افزایش دهد. این همان چیزی است که به شهر کمک می­ کند تا به مزیت رقابتی دست یابد. درست است که اقتصاد دانش محور جهانی می ­تواند منجر به ایجاد یک دهکده جهانی شود. اما، این ضرورتاً به معنای بی­اهمیت شدن شهرها نیست. بلکه، برعکس آینده در دستان شهرهای مبتکر و نوآور است. اما، شهرها باید قدرت رقابتی­شان را به گونه ­ای تقویت کنند که رقبا نتوانند برنامه ­های آن­ها را خنثی کنند. از این رو استراتژی­ های هوشمندانه و واقعی در مقیاس محلّی باید این عنصر (تقویت قدرت رقابتی) را در خود داشته باشد. آن دست از نواحی شهری که در توسعه استراتژی­ های محل پایه موفّقند، توانایی آن را دارند که تبدیل به «شهرهای رقابتی وخلّاق» شوند(Hospers, 2003).
۲-۵-۴- اهمیّت یافتن اقتصادهای فرهنگ پایه و دانش بنیان
فرایند بازساخت اقتصادی اخیر تغییری مداوم در اقتصادهای شهری را از وضعیّت فوردیسم که در آن صنایع کارخانه­ای از طریق استاندارد­سازی فرایند تولید شناخته می­شد به وضعیت پست- فوردیسم که مشخصه­های اصلی بخش­های تجارت و خدمات مصرف کننده و ارتباطات، به عنوان فرآیندهای تولیدی که کم­تر استاندارد شده و بیشتر انعطاف­پذیرند؛ به سوی وضعیت اخیر که فناوری، خدمات و ارتباطات در افزایش دانش، بخش­های فرهنگی با عناصری که برای خلّاقیت و نوآوری مناسبند، آشکار می­سازد(Musterd,2002,3). در واقع اقتصادهای شهری پر هزینه رقابتی، دیگر نمی توانند در تولید انبوه رقابت کنند. بلکه، مجبورند بر ارزش­های سمبولیک تمرکز کنند. این نیازمند تغییر ساختارهای تولید به سوی فعالیت­های طراحی خلّاق است­(.(Romein and Jacob Trip, 2009, 3 بدین­ترتیب در پایان قرن بیستم، فرهنگ و خلّاقیت با بخش­های خاص اقتصادی به وضوح پیوند خورد( ۲۷,۲۰۰۸ ,Van Loon). دگرگونی­ها به­ طور معناداری با تغییراتی که در شهرها به عنوان موتورهای رشد اقتصادی و مراکز تولید، مصرف، نوآوری و تجمع ثروت؛ رخ می­دهد، در ارتباط است. برخی از این شهرها در این دگرگونی­ها بیشتر از سایرین پیشرفت می­ کنند. تولید امروز در شهرها زیاد به مواد اوّلیّه وابسته نیست. تولید امروز در محیطی از خدمات، آگاهی­ها، دانش، مصرف، فرهنگ و نوآوری شکل می­گیرد. بنابراین، هیچ ماده­ای به اندازه استعداد (مهارت بالا) یا همان سرمایه انسانی در تولید نقش محوری ندارد. امروزه برخی شهرها قادرند تا خصوصیات ویژه مکانی که اغلب به طور کامل برای تقاضای جدید مناسبند را در خود به وجود آورند. این شهرهای موفّق ، شهرهای دانش و شهرهای خلّاق هستند(­(Musterd, 2002,3.
۲-۶- راهبرد شهر خلّاق
راهبرد شهر خلّاق، به “بازسازی” کل شهرها نمی‏پردازد، بلکه به عنوان یک مدل غالب، درک ما از شهرها، روش زندگی در آن‌ها و اندیشیدن به شهرها را تغییر می‏دهد. به عبارت دیگر، اگر بتوانیم شرایطی فراهم کنیم که مردم بتوانند بر اساس تخیلات بلندپروازانه، فکر، برنامه‏ ریزی و عمل کنند و فرصت‏های توسعه وجود داشته باشند، می‏توانیم به شهر خلاق نزدیک شویم. این فرصت‏ها می‏توانند شامل اقداماتی برای تولید ثروت و افزایش بازده اقتصادی، ارتقاء زیبایی‏های بصری در محیط شهری یا حل مسائل اجتماعی باشند. مفهوم شهر خلّاق برای مفهوم‏سازی و تصویرسازی از شهرها به طور فزاینده‏ای از واژگانی مانند “شهر خلّاق” (لندری ۲۰۰۸) و “طبقه خلّاق” (فلوریدا ۲۰۰۲) استفاده می‏شود که بر اهمیت فرهنگ و هنر در بافت شهری تأکید دارند. تا اواسط دهه ۱۹۹۰، ابتدا در بریتانیا و سپس در آمریکا، مفهوم شهر خلاق تبدیل به یک پارادایم هنجاری و مدلی جدید از جهت‏گیری سیاست‏ها و برنامه‏ ریزی شهری شد. (لندری نظریه‏پرداز شهری) و فلوریدا (اقتصاددان) نماد اصلی “مفهوم شهر خلّاق” بوده‏اند. مفهوم شهر خلّاق عموماً توسط مقامات شهری، برنامه‏ریزان شهری، کسب و کارها و همه افراد علاقمند به توسعه شهر و با هدف بازتعریف شهر به عنوان یک مرکز “خلّاق” و نیز به عنوان نوعی از برنامه‏ ریزی راهبردی به کار می‏رود. موفقیت کلان مفهوم شهر خلّاق، به واسطه تغییرات گسترده‏تر اقتصادی و اجتماعی است که در نتیجه آن، خلّاقیت انسانی تبدیل به یک عامل کلیدی شده است.
تغییر سبک زندگی و کار منجر به ایجاد طبقه‏ای جدید با عادات یا ویژگی‏های فرهنگی جدید شده که بر ارزش‏ها و هنجارهای جدید نظیر فردگرایی، تنوع، انگیزش درونی، خوداظهاری و آزادی تمرکز دارد. واژگان کلیدی و مفاهیم زیربنایی شهر تغییر و تمرکز بر خلّاقیت در استفاده فراوان از مفهوم “شهر خلّاق”، به عنوان مثال توسط فلوریدا و لندری مشاهده می‏شود. این واژه در رشته‏های مختلفی نظیر روان‏شناسی، جامعه‏شناسی، انسان‏شناسی و اقتصاد مورد بحث و بررسی قرار گرفته و آن را تبدیل به یک حوزه پژوهشی گسترده نموده است. تعاریف خلّاقیت بستگی به ویژگی‏های عمومی جامعه و رشته خاصی دارد که به بررسی آن می‏پردازد. به طور کلی می‏توان خلاقیت را این‏گونه تعریف کرد: “ظهور یک امر نو و مناسب از یک فرد، گروه یا جامعه”. از نظر فلوریدا، اعضای طبقه خلّاق، از خلّاقیت برای خلق ارزش اقتصادی استفاده می‏کنند و بر این مبنا می‏توان آنها را به “هسته فوق‏خلّاق” و “افراد حرفه‏ای خلّاق” تقسیم کرد.
همچنین یک “طبقه خدماتی” وجود دارد که در طبقه خلاق جای نمی‏گیرد، اما وجود آن برای برآورده نمودن تقاضای طبقه خلاق ضروری است. برخلاف فلوریدا، لندری روی اعضای این طبقه جدید تمرکز نکرده، بلکه بیشتر به ویژگی‏های خلاقیت نظیر توانایی تفکر منعطف و برخورد باز با مسائل توجه داشته است. از نظر وی، خلاقیت از طریق ایده‏ها و تفکر شکل می‏گیرد و فرهنگ به عنوان یک منبع خلاق، اهمیت خاصی دارد. همان‏طور که کرچ‏برگ می‏گوید: لندری عمدتاً خلاقیت را ویژگی یک هنرمند می‏داند، در حالی که فلوریدا مفهوم این واژه را گسترده‏تر در نظر می‏گیرد تا تقریباً همه افرادی که در دوره پساصنعتی به خلق ارزش می‏پردازند، دربرگیرد. مدل شهر خلاق، روی تأثیرات و نتایج خلاقیت متمرکز می‏شود. تأثیرگذاری طبقه خلاق بر مکان مفهوم طبقه خلاق و خلاقیت به عنوان “یک سرمایه جدید که بسیار پیچیده‏تر و قوی‏تر از سرمایه مالی است”، فضای شهری را تحت تأثیر قرار داده و تبدیل به پارادایم غالب در این فضا شده است.
فلوریدا و لندری معتقدند خلاقیت برای پیشرفت و نهایتاً ایجاد رفاه اقتصادی نیاز به یک چارچوب خاص دارد. اگرچه لندری خلاقیت را عمدتاً یک ویژگی فردی در نظر می‏گیرد، معتقد است که فضاهای شهری فیزیکی تأثیر ناچیزی بر خلاقیت دارند. اما از نظر فلوریدا مکان، واحد کلیدی سازمان‏دهی اجتماعی و اقتصادی دوره ماست؛ از این رو، ایجاد یک محیط خلّاق، تبدیل به کلید موفقیت اقتصادی شهرها می‏شود. شهروندان از شهر خود انتظار کیفیت زندگی مناسب دارند و این مسأله، اهمیت و نقش فرهنگ، تفریح و سرگرمی، مصرف و امکانات رفاهی شهری در ارتقاء مکان‏های مختلف را افزایش می‏دهد. بنابراین شاهد تغییر شیوه تفکر نسبت به فضای شهری و نیروهای پیشران توسعه در یک شهر هستیم. شهر دیگر فقط یک فضای “کارکردی” با تفکیک زندگی و کار و اشکال استاندارد مصرف و استراحت نیست. شهر خلّاق، دارای ویژگی فرهنگی است؛ یعنی شهری که در مقایسه با سایر شهرها دارای نشانه‏ها، علائم و الگوهای خاصی می‏باشد؛ و به منظور جذب طبقه خلّاق، از تمایز محلی و بومی خود استفاده کرده و آن را توسعه می‏دهد. از نظر لندری، شهرهای موفق، متنوع‏ترین و بامداراترین مکان‏ها هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:50:00 ق.ظ ]




ج) ارزشیابی دراز مدت: که در واقع به منظور روشن شدن نتایج کار برنامه آموزشی صورت می‌گیرد و درآن، تأثیرات برنامه آموزشی در شرکت کنندگان و بطور کلی در بوجود آمدن تغییر لازم در قسمتی و یا در کل یک سازمان و در نتیجه تغییر‌هایی که در رفتار شرکت کنندگان ایجاد گردیده، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
۲-۱۱-۱۴-۶- مدل آزمایش اجتماعی
دراین مدل جامعه به صورت یک آزمایشگاه در می‌آید. درمدل کلاسیک، ارزشیاب با بهره گرفتن از این مدل دو گروه انتخاب می‌کند. گروه مورد آزمون و گروهی که آزمونی بر روی آن انجام نمی‌گیرد. مفاهیم اصلی روش شناسی این مدل عبارتنداز: نمونه برداری تصادفی، کنترل، برخورد آزمایشی و مقایسه (ابیلی، ۱۳۷۵).
۲-۱۱-۱۴-۷- روش T.V.S[37]
در این روش بیشترین توجه برموفقیت آموزش، مداخله، تأثیر و ارزش برنامه آموزشی معطوف است. توضیح این که در مرحله بررسی موقعیت تلاش می‌شود تا اطلاعاتی از وضعیت جاری عملکرد سازمانی فراگیران و همچنین تعاریفی ازانتظارات سازمانی آینده از وضعیت مطلوب عملکرد افراد جمع آوری شود. در قدم بعدی که مرحله مداخله نام دارد کارشناسان آموزش تلاش می‌کنند از طریق یک آسیب شناسی دلایل وجود خلا بین عملکرد آرمانی و کنونی کارکنان را به دست آوردند در مرحله سوم، ارزشیابی، تفاوت بین اطلاعات جمع‌ آوری شده اولیه و ثانویه آشکار و راه‌حل آموزشی مناسب برای ازبین بردن این خلا ارائه شود. درمرحله پایانی، اندازه‌گیری آموزش‌های مؤثر صورت پذیرفته به صورت اعداد واقعی و ترجیحاً بر حسب واحد پول (دلار، ریال،…) به مسئولان سازمان ارائه می‌شود (یاریگرروش، ۱۳۸۱)‍.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۱۱-۱۴-۸- روش کرک پاتریک[۳۸]
کرک پاتریک چنین معتقد است که در روش‌های ارزشیابی دوره های آموزشی باید به چهار سطح از معیار، یعنی واکنش، یادگیری، رفتار شرکت کنندگان و نیز به نتایج آموزش توجه شود.
برای روشن شدن نظریه‌های این محقق لازم است در مورد هریک از عوامل مورد نظر توضیح داده شود:
۲-۱۱-۱۴-۸-۱- سطح یک ـ واکنش
کلمه واکنش در ارزیابی برنامه‌های آموزشی بطور ضمنی اشاره بر این دارد که کارکنان چگونه نسبت به برنامه‌های آموزشی برگزار شده واکنش نشان می‌دهند. این سطح، یک ارزیابی از میزان رضایت کارکنان است. این واضح است که ارزیابی واکنش افراد همان ارزیابی رضایت مشتری است. همچنین این نیز بدیهی است که هر چه قدر مشتریان جدیدی جذب شوند و یا مشتریان قدیمی در برنامه‌های آینده مشارکت نمایند، بیانگر واکنش مطلوب و مساعد آنهاست.
این نیز کاملاً واضح است که واکنش به برنامه‌های درون کلاسی نیز همان اندازه گیری میزان رضایت مشتریان است و نحوه واکنش این مشتریان نسبت به برنامه‌های آموزشی می‌تواند تکلیف یک برنامه آموزشی را مشخص نماید. آنچه که آنها بعد از گذراندن برنامه‌های آموزشی به مدیران بالادست خود گزارش می‌دهند در تصمیم گیری مدیران در مورد شرکت یا عدم شرکت در برنامه‌های آتی آموزشی تأثیر خواهد داشت. واکنش مثبت این افراد، در برگشت آنها به سایر برنامه‌‌های آموزشی بی‌تأثیر نخواهد بود.
البته این خیلی مهم است که واکنش افراد، یک واکنش مثبتی باشد. برای توضیح باید گفت که آینده یک برنامه آموزشی، بستگی به واکنش مثبت افراد دارد. همچنین اگر واکنش افراد مثبت نباشد احتمالاً آنها انگیزه کافی نیز برای یادگیری نخواهند داشت. واکنش مثبت نمی‌تواند یک دلیل مطمئنی برای یادگیری بهتر افراد باشد. ولی اگر واکنش منفی باشد قطعاً در کاهش میزان یادگیری کارکنان تاثیر خواهد گذاشت.
۲-۱۱-۱۴-۸-۲- سطح دوـ یادگیری
یادگیری را اینگونه تعریف می‌کنند: میزان تغییری که در دانش، یا مهارت کارکنان بعد از شرکت در یک برنامه آموزشی ایجاد می‌شود. اینها سه چیزی هستند که در برنامه آموزشی حاصل می‌شوند. برنامه‌هایی که در ارتباط با موضوعاتی همچون تنوع نیروی کاری هستند، می‌توانند در تغییر نگرش افراد مؤثر باشند. برنامه‌های فنی می‌توانند در تغییر مهارت افراد مؤثر واقع شوند و برنامه هایی که در ارتباط با موضوعاتی همچون رهبری، انگیزش و ارتباطات هستند در تمامی این سه سطوح مؤثر هستند. به منظور ارزیابی میزان یادگیری افراد، دوره‌های مخصوصی را بایستی شناسایی کرد برخی افراد معتقدند که یادگیری اتفاق نمی‌افتد مگر زمانی که تغییر در رفتار افراد ایجاد شود.
یادگیری زمانی اتفاق خواهد افتاد که حداقل یکی از موارد زیر پیش آید:
نگرشها تغییر کنند؛
دانش افزایش پیدا کند؛
مهارت بهبود یابد.
۲-۱۱-۱۴-۸-۳- سطح سه ـ رفتار
رفتار را اینچنین می‌توان تعریف کرد: میزان تغییری که در عملکرد افراد بدلیل شرکت در برنامه‌‌های آموزشی ایجاد می‌شود. برخی مواقع واحدهای آموزشی ارزیابی سطح ۱ و ۲ (واکنش و یادگیری) را به منظور سنجش میزان تغییر‌های رفتاری افراد انجام می‌دهند. این یک اشتباه بزرگ است و گمان می‌کنند که هیچ تغییری در رفتار ایجاد نشده است. لذا چنین نتیجه می‌گیرند که این برنامه غیر اثربخش بوده، لذا نبایستی تداوم داشته باشد. این نتیجه‌گیری ممکن است درست نباشد. این احتمال وجود دارد که واکنش مطلوب باشد و اهداف یادگیری نیز محقق شود. اما شرایط ارزیابی سطح ۳ و ۴ مهیا نباشد. به منظور ایجاد تغییر، شرایط چهارگانه زیر ضروری است:
بایستی شرایط مناسب باشد.
شخص باید بداند که چه کاری انجام می‌دهد و چگونه آنرا انجام می‌دهد.
شخص باید در شرایط مساعد (جو مناسب آموزشی) قرار بگیرد.
شخص باید برای ایجاد شدن تغییر تشویق شود.
برنامه آموزشی زمانی می‌تواند به خوبی مؤثر واقع شود که اولاً یک نگرش مثبتی راجع به تغییر مطلوب در سازمان ایجاد نماید و ثانیاً دانش‌ها و مهارت‌های ضروری به افراد آموزش داده شود و دیگر اینکه مدیران مستقیم افراد، جو مناسب و حمایتی برای کارکنان ایجاد نمایند. پنج نوع از جو مختلف سازمانی در زیر تشریح می‌شود:
مانع تراشی: رئیس از بکارگیری آنچه که افراد در طول برنامه آموزشی یاد گرفته‌اند جلوگیری می کند و تحت تأثیر فرهنگی که توسط مدیر عالی در سازمان جاری شده است، قرار بگیرد و یا اینکه سبک رهبری رؤسا در تضاد با آنچه که افراد یادگرفته اند، قرار گرفته باشد.
سرکوب نمودن: رئیس نمی‌گوید که نظر شما می‌توانید این کار را انجام دهید بلکه اظهار می‌کند واضح است که این برنامه‌ها نمی‌تواند هیچگونه تغییر رفتاری در افراد ایجاد نماید.
بی‌تفاوتی: رئیس فراموش می‌کند که افراد با میل و رغبت خود در برنامه‌های آموزشی شرکت کرده‌اند. اگر چنانچه کارکنان بخواهند نوعی تغییر رفتاری در خود ایجاد نمایند رئیس هیچگونه واکنشی در مقابل آنها انجام نمی‌دهد.
تشویق نمودن: رئیس کارکنان آموزش دیده را تشویق می‌کند که آنچه را که در طول دوره یاد گرفته اند درشغل خود آنرا بکار بگیرند و در ارتباط با کارکنان اظهار نظر می‌کند که من هستم بدانم چگونه شما را در انتقال یافته‌هایتان به محیط کاری کمک نمایم.
الزام نمودن: رئیس می‌داند که زیر دستانش چه چیزهایی را بایستی در طول دوره فراگرفته باشند و لذا سعی می‌کند که از انتقال آموخته‌هایش به محیط کاری اطمینان حاصل کند. حتی در برخی مواقع فر اگیران یک کپی از خلاصه آموخته‌های خود در طول دوره‌ها ر ا به رئیس شان ارائه می‌دهند. تا اینکه مطابق با آن، انتظارات رؤسا را برآورده سازند. در شرایط چهارم بایستی رئیس دو نوع پاداش (پاداش درونی، پاداش بیرونی) به کارکنان در جهت بکارگیری آموخته‌هایشان اختصاص دهد. پاداش درونی همچون تشکر و قدردانی، ابراز رضایت زمانی که نتایج مثبت بوده است و بدیهی است اگر چنانچه شرایط سازمان بصورت مانع تراشی باشد از اثربخشی برنامه‌های آموزشی کاسته می‌شود و اگر جو سازمان بی‌تفاوت باشد موفقیت برنامه آموزشی وابسته به دیگران است ولی اگر چنانچه شرایط سازمان در راستای تشویق کارکنان و ایجاد الزام برای آنها باشد میزان فعالیت کارکنان در انتقال یافته هایشان به محیط کار به حداکثر می‌رسد.
۲-۱۱-۱۴-۸-۴- سطح چهارـ نتایج
نتایج به این صورت تعریف می‌شود: دستاوردهایی که بعد از گذراندن دوره آموزشی ایجاد می‌شود. نتایج نهایی می‌تواند به صورت افزایش تولید بهبود کیفیت، کاهش هزینه‌ها، کاهش میزان و تعداد تصادفات و حوادث کاری، افزایش فروش، کاهش جابجایی و سودآوری بالا باشد. بنابراین تحقق اهداف نهایی برنامه‌های آموزشی نیاز به تشریح این واژه‌ها دارد. برخی از برنامه‌های آموزشی بر مبنای یک برنامه دراز‌ مدت پایه‌ریزی می‌شوند. بعنوان مثال هدف برخی از برنامه‌های عمومی آموزشی ایجاد تنوع نیروی کار است که باعث تغییر نگرش مدیران و مدیران در بخشی از سازمان می‌شود. ما از مدیران می خواهیم که با کارکنان با عدل و انصاف برخورد کنند و تبعیضی بین آنها قائل نشوند.
این یک نتیجه قابل محاسبه دلاری و یا سنتی نیست، اما از طرفی این نتایج قابل لمس و مملوس هستند. هرچند که اندازه‌گیری این نتایج دشوار است ولی امر غیر ممکنی نیست. مثل نتایج دوره‌هایی همچون رهبری، ارتباطات، انگیزش، مدیریت زمان، توانمند‌سازی، تصمیم‌گیری و … می‌توان بصورت توصیفی، نتایج دوره‌ها را مورد ارزیابی قرار داد ولی نمی‌توان نتایج دوره‌ها را کاملاً بصورت مالی بیان کرد. این امید می‌رود که نتایج برخی موارد همچون اخلاقیات، بهبود کیفیت زندگی کاری و …که دارای نتایج ملموسی هستند بصورت توصیفی مورد اندازه گیری قرار گیرد (عیدی، علی پور و عبدالهی، ۱۳۸۷ و ابیلی، ۱۳۷۵).
در شکل شماره (۴) مدل هرمی کرک پاتریک نشان داده شده است.
شکل شماره، ۳: مدل چهار سطحی کرک پاتریک
(اقتباس از عیدی، علی پور و عبدالهی، ۱۳۸۷)
شکل شماره، ۳: مدل چهار سطحی کرک پاتریک (عیدی، علی پور و عبدالهی، ۱۳۸۷)
شکل شماره، ۳: مدل چهار سطحی کرک پاتریک (عیدی، علی پور و عبدالهی، ۱۳۸۷)
۲-۱۱-۱۴-۹- مدل ارزشیابی مبتنی بر مدافعه
این مدل با عناوین مدل ارزشیابی رقیب یا مدل ارزشیابی قضایی نیز خوانده می‌شود. در این روش همانگونه که از نام آن بر می‌آید در انجام ارزشیابی از شیوه‌های شبه قضایی استفاده می‌شود. در این مدل نوعاً به دوگروه موافق و مخالف یک برنامه اجازه داده می‌شود تا در مقابل یک هیأت منصفه آموزشی در مورد مسایل مختلف از موضع موافق یا مخالف خود دفاع کنند. مقررات و شیوه‌های شهادتی بوجود آید. و اجازه استنطاق و بازجویی به آنها داده می‌شود. این کار بعنوان یک محاکمه آموزشی توسط هیأت منصفه تلقی می‌شود (ابیلی، ۱۳۷۵).
۲-۱۱-۱۴-۱۰- مدل ورودی ـ فرایند ـ خروجی
این مدل با اتخاذ رویکرد سیستمی به ارزشیابی اموزش، به سنجش و پایش دوره‌های آموزشی در قالب ورودی ـ فرایند ـ خروجی می‌پردازد. بعد ورودی این مدل شامل ۸ مؤلفه اصلی هدفگذاری، نیاز سنجی، محتوای دوره، منابع مالی، مربیان و مدرسان، کارکنان، امکانات و تجهیزات، کارشناسان و عوامل اجرائی آموزشی است که هر کدام دارای چندین شاخص نیز هستند. بعد فرایند شامل نحوه طراحی و اجرای برنامه‌های آموزشی است. و بعد خروجی نیز شامل مباحث عملکرد و نتیجه است. می‌توان گفت هر دوره آموزشی از جهت هدف یادگیری در یکی از سه دسته یاد شده قابل طبقه بندی است و بر اساس شاخص‌ها و سطوح مختلف می‌توان برای هر یک ابزار سنجش مقتضی را فراهم ساخت ( ابطحی و جعفری نیا، ۱۳۸۸).
۲-۱۱-۱۴- ۱۱- مدل تلفیقی ارزیابی و اثربخشی آموزشی[۳۹]
این مدل توسط الوارز، سالاس و گارافنو[۴۰] (۲۰۰۴) ارائه شده است. بر مبنای این مدل چهار سطحی، برنامه‌های آموزشی می‌بایست در یک موقعیت سازمانی وسیع در نظر گرفته شوند. این مدل کلیه ویژگیهای فردی کارآموزان و عوامل موقعیتی شامل عوامل آموزشی و سازمانی را در نظر می‌گیرد. سطح اولیه آن شامل نیاز سنجی آموزشی است که حیاتی ترین مرحله هر آموزشی محسوب می‌شود. نیاز سنجی آموزشی سایر سطوح آموزش را تحت تأثیر قرار می‌دهد (کرایگر[۴۱]، ۲۰۰۲؛ الوارز، سالاس و گارافنو، ۲۰۰۴). سطح دوم شامل سه حوزه ارزشیابی است که توسط کرایگر، ۲۰۰۲ ارائه شده است و عبارتند از محتوا و طرح آموزشی، تغییرات کارکنان و نتایج سازمانی. این سه مقوله شش مقیاس ارزشیابی را برای سطح سوم ارائه می‌کند که شامل واکنش یادگیرندگان، پس آزمون خودکارآمدی، یادگیری شناختی، عملکرد آموزشی، عملکرد انتقال یادگیری و نتایج می‌باشند. در این مدل واکنش یادگیرندگان برای ارزیابی محتوا و طرح آموزشی مورد استفاده قرار می‌گیرند. پس آزمون خودکارآمدی یادگیری شناختی و عملکرد یادگیری میزان تغییرات ناشی از یادگیری را در یادگیرندگان اندازه‌گیری می‌کند و عملکرد انتقال یادگیری و نتایج پیامدهای سازمانی را مورد ارزشیابی قرار می‌دهد. سطح چهارم این مدل شامل ویژگیهای فردی، آموزشی و سازمانی است که اثربخشی آموزشی را قبل، حین و بعد از آموزش تحت تأثیر قرار می‌دهد.
۲-۱۱-۱۴- ۱۲- مدل انگیزشی اثربخشی آموزشی نئو[۴۲]
نئو (۱۹۸۶) جز پیشگامان تلفیق انگیزش با مدل‌های اثربخشی آموزش بود. وی اظهار داشت که متغیرهای فردی و موقعیتی با توانایی کاربرد دانش، مهارت و نگرش‌های نو و تازه در شغل در تعامل می‌باشند. حیطه کنترل، نگرش به شغل و حرفه، عکس‌العمل در قبال ارزیابی مهارت ازجمله مواردی هستند که متأثر از انگیزه یادگیری و اثربخشی آموزشی هستند. علاوه بر این نئو مفهوم مساعدت محیطی را مطرح کرد که بر دو پیش فرض مبتنی است: نخست آنکه انجام وظیفه مستلزم دسترسی به منابع بوده و در ثانی نیازمند فرصت به کارگیری مهارت‌های جدید در شغل می‌باشد. وی معتقد است مساعدت محیطی انگیزه یادگیری و انتقال یادگیری را تحت تاثیر قرار داده که نهایتا بر اثربخشی آموزشی مؤثر است.
۲-۱۱-۱۴- ۱۳- مدل انتقالی اثربخشی بالدوین و فورد[۴۳]
بالدوین و فورد (۱۹۸۸) براساس مدل نئو کوشیدند تا متغیرهای مداخله گر در انتقال یادگیری را شناسایی کنند. این مدل اظهار می‌دارد نتایج آموزش به طور معناداری تحت تأثیر طراحی آموزش قرار دارد زیرا همانطور که انتظار می‌رود اجرای عملی مباحث آموزشی سنگین دشوار است. همچنین این نتایج تحت تأثیر متغیرهای ویژه در محیط کار از جمله تعهد سازمان به آموزش و حمایت ناظران آموزشی از یادگیرندگان و آموزش و نهایتاً ویژگیهای فردی که شامل ضریب هوش عمومی، توانایی یادگیری، انگیزه یادگیری، استقلال کاری هستند. مدل بالدوین و فورد نیز همچون مدل نئو بر اهمیت متغیرهای فردی و موقعیتی نظیر فرآیندهای شناختی اجتماعی تاکید دارد. با این حال مدل آنها پا را فراتر نهاده است و با تعریف انگیزش به عنوان خصلتی از یادگیرندگان که ماهیتی کلی دارد، توانسته اکثر مفاهیم اساسی انگیزشی را پوشش دهد (فریمن[۴۴]، ۲۰۰۹).
۲-۱۱-۱۴- ۱۴- مدل اثربخشی آموزشی ماتیو و مارتین[۴۵]
مدل ارائه شده توسط ماتیو و مارتین (۱۹۹۷) چارچوب جامعی از متغیرهای دخیل در اثربخشی آموزشی فراهم می‌کند. به اعتقاد آنان برنامه‌های آموزشی می‌بایست در یک موقعیت وسیع سازمانی و در تعامل با معیارهای فردی و موقعیتی مورد بررسی قرار گیرد. با شناسایی فاکتورهای محیط‌کاری و فردی که با انگیزه یادگیری و انگیزه انتقال یادگیری در تعامل هستند رویکردهای سنتی به اثربخشی آموزشی را می‌توان ارتقا داد. آنان بعلاوه اظهار داشتند که ویژگیهای فردی و موقعیتی انگیزه‌های قبل یادگیری را که به نوبه خود پیامدهای آموزش و پیامدهای کار ر ا تحت تأثیر قرار می‌دهد متأثر می‌سازد. به عقیده آنها ویژگیهای برنامه آموزشی می‌تواند با همه متغیرهای دیگر در تمام سطوح طی فرایند آموزش تعامل داشته باشد (فریمن، ۲۰۰۹). چنانکه ماتیو و مارتین (۱۹۹۷) بیان داشتند سطوح مختلف انگیزش، که در میزان یادگیری، انتقال یادگیری و نهایتاً موفقیت برنامه مؤثر است شرکت‌کنندگان را راغب به آموزش و یا ترک از آن می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:50:00 ق.ظ ]




۱_۸_۲ ) متغیر وابسته:
کارآیی:کارایی متفاوت از اثربخشی سازمانی است.کارایی در صورتی افزایش می یابد که بااستفاده از شیوه های پیشرفته مدیریت,به دست آمدن بازده ثابت در قبال کاهش استفاده از منابع مصروفه صورت گیرد.اما اثربخشی تحقق اهداف سازمان است صرفنظر از میزان کارایی.(اقتداری˛۱۳۶۸˛۱۰۵)به منظور بررسی این متغیر از ۱۲سوال مندرج در پرسشنامه استفاده شده است.از سوال ۲۳تا۳۴٫
۱-۸) قلمرو تحقیق:
۱_۸_۱ ) قلمرو زمانی:
بررسی این تحقیق از بهمن ماه سال ۱۳۹۱ شروع تا شهریور ماه سال۱۳۹۲ به بررسی و تحلیل و گردآوری اطلاعات پرداخته شده است.هرچند توصیف و بررسی وضعیت فعلی این سازمان مدنظر است ولی نتایج ان را می توان به آینده تعمیم داد.
۱-۸-۲) قلمرو مکانی:
قلمرو مکانی این تحقیق کارمندان شعب بانک ملی رشت می باشد.
۱-۸-۳) قلمرو موضوعی:
قلمرو موضوعی این تحقیق در حیطه علم مدیریت˛حوزه مدیریت بازرگانی و در بخش اقتصادی مدیریت است.این طرح با بررسی آگاهی و عدم اگاهی کارکنان از اهداف سازمان در پی آن بود تا اثر این عوامل را بر کارائی کارکنان مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار دهد.بنابراین از نظر موضوعی تحقیق حاضر در قلمرو مدیریت منابع انسانی,حوزه کاربرد موثر نیروی انسانی جای دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فصل دوم:
مروری بر ادبیات تحقیق
بخش اول:
مبانی نظری

۲-۱) سازمان

۲-۱-۱) تعاریف ارائه شده سازمان:
سازمان مجموعه هدفمندی است که پیرو یک نظام است، و دارای مرزها و حدودی است که آن را از محیط خود جدا می‌سازد.
سازمان عبارت است از فرایندهای نظام یافته از روابط متقابل افراد برای دست یافتن به هدفهای معین.
این تعریف از پنج عنصر تشکیل شده است:
سازمان همیشه از افراد تشکیل می شود .
این افراد به طریقی با یکدیگر ارتباط دارند و بین آنها روابط متقابل برقرار است.
. این روابط متقابل را می توان نظام بخشید
کلیۀ افراد در سازمان دارای هدفهای مشخصی هستند و بعضی از این هدفها در عملکرد آنها اثر می گذارند. هر فرد انتظار دارد که از طریق همکاری در سازمان به هدفهای شخصی خود نیز نایل شود.
این روابط متقابل همچنین نیل به هدفهای مشترک سازمان را میسر می کند و اعضای سازمانها برای دست یافتن به هدفهای فردی، حصول هدفهای مشترک سازمانی را دنبال می کنند. با توجه به تعریف فوق، سازمان چیزی جز روابط متقابل بین افراد نیست و ساختار سازمانی این روابط متقابل را که شامل تعیین نقشها، روابط بین افراد، فعالیتها، سلسله مراتب هدفها و سایر ویژگیهای سازمان است، منعکس می نماید.
سازمان تشکیل شده است از گروهی از افراد با طرز فکرهای مختلف که برای رسیدن به اهداف مشخص و معین دور هم جمع شده اند و برای رسیدن به آن اهداف با هم همکاری می کنند.
سازمان عبارت است از گروهی متشکل از دو یا چند تن که در محیطی با ساختار منظم و از پبش تعیین شده برای نیل به اهداف گروهی بایکدیگر همکاری می کنند.(۱۹۹۳_ Bovee.courtland L. & Thill,John V. & Wood,Marian Burk & )Dovel,eorge
با توجه به تنوع کارکرد سازمان می توان برای سازمان تعریف زیر را آورد:
یک سازمان عبارت است از:(الف)یک موجود اجتماعی است.(ب)دارای هدف می باشد.(پ)دااری یک سیستم و ساختار معینی است.(ت)دارای مرز روشن و مشخص است. ( جهرمی˛۱۳۸۲˛۹۵)
سازمان عبارت است از یک نهاد اجتماعی که مبتنی بر هدف می باشد,ساختار آن به صورتی اگاهانه طرح ریزی شده است,دارای سیستم های فعال و همامنگ است و سانجام با محیط خارجی ارتباط دارد.در سازمان رکن اصلی این نیست که مجموعه ای از سیاست ها و رویه ها ارائه گردد بلکه سازمان از افراد و رابطه ای که با یکدیگر دارند تشکیل می شود.(ال دفت˛۱۳۸۸˛۱۹).
۲-۱-۲) انواع سازمان ها:
سازمانها با توجه به اهداف اولیه آنها به۲ نوع تقسیم می شوند:
۱٫سازمانهای انتفاعی و غیر انتفاعی:سازمانهای انتفاعی سازمانهایی هستند که هدفشان از تشکیل کسب سود است.بیشتر موسسه های تجاری جزو این دسته از سازمانها محسوب می شوند. سازمانهای غیر انتفاعی بر عکس سازمانهای انتفاعی با هدفی غیر از کسب سود تشکیل می شوند. معمولا با اهدافی اجتماعی,فرهنگی,مذهبی,سیاسی تشکیل می شوند مانند موسسه های خیریه.
۲٫سازمانهای تولیدی و خدماتی:سازمانهای تولیدی سازمانهایی هستند که از مواد اولیه و مواد خام خروجی ها و کالاهای ملموس و قابل لمس تولید می کنند مانند کمد .سازمانهای خدماتی سازمانهایی هستند که خدمات ارائه می کنند و خروجی آنها ملموس و غیرقابل لمس است.
سازمانها از نظر مالکیت به ۲دسته دولتی و خصوصی تقسیم می شوند: سازمانهای دولتی سازمانهایی هستند که دولت آنهارا اداره می کند اما سازمانهای خصوصی سازمانهای هستند که به وسیله افراد یا بخش غیردولتی اداره می شوند.
سازمانها به دو نوع رسمی و غیر رسمی تقسیم می شود:
سازمان رسمی طبق قوانین و مقرارت خاصی تشکیل شود و روابط در آن بصورت خشک و رسمی بود طبق قوانین و مقررات وضع شده اما سازمان غیررسمی طبق قوانین و مقررات خاصی تشکیل نمی شود و روابط در آن خشک و رسمی نیست بلکه کارکنان در ان دارای روابط دوستانه و صمیمیت هستند.
سازمان رسمی در بردارنده قوانین و مقررات و دستوالعمل ها و بخشنامه ها و آیینامه ها می باشد که از طریق مجاری قانونی در هر سازمان جاری می شود تا همه امور در چارچوب نظم و قانون صورت پذیرد.
این مجموعه قوانین خوب می باشند اما می باید فراموش نکنیم که نباید آنقدر به وضع قوانین مختلف بپردازیم که در اصطلاح سازمان را سردرگم و پیچیده کنیم.
سازمان غیر رسمی که به نام سازمان سایه هم مشهور می باشد ، در دل سازمان رسمی شکل می گیرد .این سازما ها به خاطر آن ایجاد می شوند که اصولاً سازمان رسمی نمی تواند برطرف کننده تمامی نیازهای کارکنان خود باشد ،بنابراین کارکنان در سازمانها به طرق مختلف(تیم فوتبال – گردش دسته جمعی – کوه نوردی – میهمانی های خانوادگی و … ) گردهم می آیند تا پوشش دهنده این نیازها باشد.
علما و دانشمندان کلاسیک معتقدند که با داشتن سازمان رسمی میتوان حداکثر کارائی را از کارگران بدست آورد و با لعکس علما نئوکلاسیک معتقدند که با برقراری روابط غیر رسمی میتوان باین هدف رسید.(پرهیزگار˛۱۳۷۷˛۱۲۰)
در سازمان رسمی اختیارات مقامات و روابط بین کارکنان بر حسب مقررات و قواعد وضع می شود.در سازمان رسمی مشاغل و پستهای سازمان تعریف می شوند و اختیارات و مسئولیتها در هر شغل یا در هر مقام به صورت دقیق و مدون تشریح می گردد.به طور کلی سازمان غیررسمی از گروه ها و افرادی تشکیل می شود که در درون سازمان اداری یا سازمان رسمی دارای روابط شخصی و اجتماعی بین افراد هستند.این روابط از طرف مقامات سازمان به رسمیت شناخته نمی شوند.(جاسبی˛۶۷_۶۶)
نتیجه فرایند جمع شدن افراد به دور هم در یک سازمان رسمی˛به طور اجتناب ناپذیری منتهی به تشکیل گروه غیر رسمی خواهد شد.با پیوستن افراد به یکدیگر˛این گونه روابط توسعه یافته ادامه می یابد.مدیریت سازمان رسمی قادر نخواهد بود در شکل گیری و نحوه پدید آمدن سازمان های غیر رسمی اعمال نظر کند.(قاسمی˛۱۳۹۰˛۳۹۴)
یکی از تفاوتهای سازمان رسمی و غیر رسمی اینست که سازمان رسمی˛یک سازمان عمومی و اداری است.در صورتی که سازمان غیر رسمی یک سازمان غیر رسمی خصوصی و غیر ارادی است.لذا سازمان رسمی طبق قانون مدون تشکیل می گردد و دارای اهداف از پیش تعیین شده است.اما وجود پیدایش سازمان غیر رسمی در جایی مطرح و مکتوب نیست.منبع در سازمان رسمی قانون˛اختیار و مسئولیت است و در سازمان غیر رسمی˛منبع قدرت در خود افراد نهفته است. در سازمان رسمی هر فرد که به استخدام سازمان در آید˛ موظف و مجبور است در محدوده قوانین و مقررات به انجام وظیفه بپردازد.در مقابل در سازمان غیر رسمی تبعیت داوطلبانه و ازاد است.(۳۲۹_۱۹۸۵_ Keith Davis)
اهمیت سازمان غیر رسمی آنقدر زیاد است که فرد لوتانز جدا کردن سازمان رسمی را از غیر رسمی اشتباه بزرگی مد داند.(۳۷۳_۱۹۸۵_ Fred Iutans).
۲-۱-۳) شکل سازمان:
چارچوبی به وسیله هنری مینزبرگ ارائه شده است که بر ان اساس هر سازمان از ۵بخش تشکیل می شود.(۲۱۵_۹۷_ Henry mintzberg_1981)
در راس سازمان مدریت ارشد قرار می گیرد.در بخش میانی سازمان مدیریت میانی جای دارد.بخش هسته فنی شامل تشکیا شده است از افرادی که کارهای اصلی سازمانه بر عهده آنها است.بخش گروه ستاد فنی شامل افرادی است که برنامه ریزی و کنتری هسته فنی را بر عهده دارد.بخش ستاد اداری شامل افرادی است که خدمات غیر مستقیم را رائه می دهند.
پنج شکل سازمان که به وسیله مینزبرگ ارائه شد عبارت اند از:ساختار کار آفرین˛دیوان سالاری مکانیکی˛دیوان سالاری حرفه ای˛بخش یا واحد مستقل و تخصص سالاری.
۲-۱-۴) عوامل مشترک سازمانها:
همه سازمانها اعم از رسمی و غیر رسمی˛کوچک و بزرگ˛و جز آن دارای عوامل مشترکی به شرح زیر هستند:
هدف یا منظور:روشن ترین عامل برای تشکیل هر سازمانی اهداف آن سازمان است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:50:00 ق.ظ ]




یکی از اساسی ترین هدفهای آموزش و پرورش در همه سطوح یاری افراد در ایجاد ارتباطی هوشمندانه با محیط اطراف خود می باشد لازمه این امر آن است که فرد به برخی اطلاعات درباره جهان هستی دسترسی داشته باشد و نیز در راه به انجام رساندن این اطلاعات و سازمان دادن آنها به شکلی مناسب دارای مهارتهایی باشد تا بتوان به نتیجه ای کلی برسد و اطلاعات جدید را به صورت یک نظام دانش قابل رشد شکل دهد. این امر به معنی فرا رفتن از پرورش ادراکی (Perceptual training) یا آموزش حسی (Sensory education) است تا کودک به مدد آن معنی و مفهوم احساسها را تشخیص دهد کودک جهان را درک می کند او باید بداند چه جنبه هایی از درک وی مهم و قابل توجه و چه جنبه هایی بی اهمیت هستند و باید از ذهن زدوده شوند فقط از طریق بذل توجه خاص است که کودک می تواند اطلاعات لازم را از انبوه اطلاعات در هم و برهم استخراج کند او می آموزد که چیزهایی مشخص دارای خصوصیاتی مشترک هستند و این چیزهای مشخص می توانند به سبب هدفهایی خاص دسته بندی شوند چنین دسته بندی ها یا مفاهیمی به کودک این اجازه را می دهند تا با نظریات مختلف به گونه ای مؤثرتر و با پدیده های جدید و قابل انطباق با طبقه بندی های موجود، با حالتی آماده تر در تماس باشد و سیستم تصور کودک را باید با روش سازمان دادن دانش درجامعه ارتباط داد و کودک باید مهارتهای مربوط به مقایسه نظریات خویش با عقاید دیگران را بیاموزد. یادگیری این مهارتها برای ساختن نظام دانش پایه ای کودک ضروری است و اساس یادگیری بعدی را تشکیل می دهد کودک باید نحوه یادگیری در مدرسه را همچون استنباط مفاهیم دنیای خارج فرا گیرد آنچه که بیشتر لازم است کودک درباره رفتار مناسب آموزش در مدرسه بدانند از طریق فرایند اجتماعی شدن به دست می‌آید کودک باید برای تنظیم سیستم آگاهی خویش به ادراکات خود نظم دهد و به طریقی آنها را به صورت زبانی در آورد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

یادگیری نظامهای زبانی
بسیاری از کودکان قبل از ورود به مدرسه بر ساختارهای اساسی زبان مادری تسلط پیدا کرده اند و توانایی ادا کردن و شنیدن لغات بسیار زیادی را به دست آورده اند اما سایر کودکان از عهده این کاربر نمی آیند لازم است مدرسه از ابتدای امر، نیازهای کودکان در زمینه یادگیری زبان را تشخیص دهد و آنان را در راه آموختن این نظام و نیز در راه گسرتش مهارتهای زبانی افراد صلاحیتدار تر یاری کند. شاید برای این کار نیاز به آموزش گویشهای مختلف استاندارد به بعضی از کودکان احساس شود و یا کمک به کودکان درباره به کار بردن زبان برای بیان خود ضروری به نظرمی رسد در حالی که اکثر تجارب اولیه گفتاری بیشتر به زبان محاوره ای مربوط است زبان مکتوب نیز در برنامه آموزشی از اهمیت روزافزونی برخوردار است ولی حتی نوشتن نیز دیگر تنها وسیله ثبت زبان نیست و از همین رو کودکان در مراحل نخستین مدرسه برای ضبط زبان محتاج به دانش تجربیاتی درباره شیوه های مکانیکی آن هستند.
یادگیری راه های بیان خود
کودکان خردسال در حال عادی تا حد زیادی قادر به بیان خود می باشند گر چه زبان یکی از عمده ترین وسیله های بیان است تنها وسیله قابل استفاده برای کودکان محسوب نمی شود هنر و کادرستی، موسیقی و تحرک راه های دیگر بیان خود به شمار می آیند. کودکان باید مهارتهای اساسی را درکاربرد این واسطه ها بیاموزند تا بتوانند نیات خود را به انجام برسانند و نیز خودآگاهی و درک خود را تا حدی افزایش دهند در زمینه بیان خود علاوه بر محتوای یاد شده توانایی ایجاد نیز حائز اهمیت است.
زیبایی شناسی
بیان احساس از طریق هنر و موسیقی چیزیست و آموختن درک خلاقیت دیگران کاملاً چیزی دیگر و هر دو را به پرورش نوعی احساس زیبایی نیاز است درک زیبایی یک مقوله فرهنگی محسوب می شود و کودکان آن را از راه های گوناگون یاد می گیرند زیبایی شناسی باید بخشی از هر برنامه کودکان خردسال را تشکیل دهد و به گونه ای ارائه شود تا کودکان بتوانند به معیارهای خاص خود در مورد زیبایی و به راه های قضاوت درباره آن برسند.
یادگیری مهارتهای جسمانی
آموزش یک رشته مهارتهای جسمانی باید بخشی از برنامه مهدکودکها و کودکستانها را تشکیل دهد این مهارتها عبارتند از انجام حرکتهای عضلات بزرگ که در فعالیتهایی چون دویدن، کوهنوردی یا سوار شدن بر وسایل چرخ دار دیده می شود داشتن مهارتهایی در انجام اعمال عضلات کوچک که آن نیز دارای اهمیت است استفاده از قیچی و مدادرنگی در ایجاد بسیاری از مهارتهای لازم نوشتن و خواندن مؤثر است. داشتن مهارتهای بنیادی در اجرای حرکات و حفظ تعادل برای موفقیتهای علمی و رشد جسمانی اهمیت دارد.
کسب خودمختاری شخصی:
این هدف تا حد زیادی تمام هدفهای دیگری را که قبلاً بیان شدند شامل می شود کودک باید برای نیل به خودمختاری شخصی لیاقت خویش را افزایش دهد و به پرورش نوعی حس استقلال در عمل و گسترش مجموعه ای از ارزشها بپردازد و اعمال خود را براساس آنها بنا نهد. لیاقت در سالهای اول کودکی همان توانایی مراقبت از خود به حساب می آید حتی مهارتهایی چون پوشیدن و درآوردن لباس به رغم آنکه مهارتهایی ابتدایی هستند برای کودک دارای اهمیت می باشند بعدها توانایی نوشتن و خواندن و داشتن قضاوت منطقی لازمه های وجود لیاقت خواهند بود. هرقدر شایستگی کودک زیاد می شود به همان نسبت اعمال وی وابستگی کمتری به خواسته ها و تقاضاهای اطرافیان بزرگسالش پیدا می کند و این اعمال بیشتر تابع تصمیمات شخصی وی می شوند مجموعه ارزشهایی که در بروز رفتارهای مثبت در کودک مؤثرند از اهمیت خاصی برخوردارند ضمن آن که کودک همچنان بصورت عضوی سودمند از یک گروه اجتماعی، خواه کلاس خواه فرهنگ باقی می ماند نظام ارزش نهفته در باطن او سبب می شود تا وی اعمال مستقلتری را انجام دهد (همان منبع).
برنامه درسی مراکز پیش دبستانی:
کارکرد برنامه درسی مراکز پیش دبستانی یا به عبارت بهتر دوره پیش دبستانی بوسیله دو عامل اساسی تعیین می شود از یکسو میلیون ها کودک مدرسه رو در کشور وجود دارد کودکانی با پتانسیل بسیار زیادی برای زندگی در جامعه اما متفاوت از نظر توانایی و ظرفیت یادگیری از سویی دیگر در جامعه مسائل بیشماری وجود دارند و باید برای بهبود و غنی تر کردن زندگی انسانها کارهایی انجام می گردند لذا برنامه درسی دوره پیش دبستان شامل تجاربی است که کودکان از طریق آن به خودشکوفایی می رسند و در همان زمان یاد می گیرند در ساختن جامعه خوب کشور خوب وبرای بهتر زیستن همگان مشارکت کنند که در این میان توجه به برنامه ریزی محتوای درسی و آموزش در مراکز قبل از دبستان ضروری است.
موارد مهم در برنامه ریزی محتوای آموزش در مراکز پیش دبستان:
توجه به انرژی و وقت: همانطور که می دانید این کودکان پرجنب و جوش و به ظاهر پرانرژی زمانی که در یک جامعه محدودباشند و بخواهند به سخنان مربی گوش فرا دهند یا به فعالیت جدی (نه بازی) بپردازند حوصله شان کم می شود علاوه بر آن مدت زمانی که کودکان می توانند با تمام وجود و با بهره گرفتن از همه حواس با مربی باشند بسیار محدود است و تنها می توانند به طور مستمر بین ۱۰ الی ۱۵ دقیقه به گفته ها و فعالیتهای هدایت شده مربی توجه داشته به فعالیت بپردازند بنابراین در برنامه ریزی باید به انرژی و مدت زمان توجه کودکان از سویی و شرایط زمانی و مدت زمان آموزش از سوی دیگر توجه داشته باشیم.
توجه به نیازمندیهای فردی و گروهی: اصولاً نیازمندیهای کودک محدود و مشخص است و ما باید این نیازها را تشخیص دهیم و لذا برنامه ها در جهتی باید حرکت کند که این نیازها را برآورده سازد نه بیشتر، یعنی ما در حقیقت نمی خواهیم اطلاعات خود را به کودکان منتقل کنیم بلکه تنها می خواهیم در مورد پرسشهای آنان پاسخگو باشیم پس در برنامه ریزی باید به این تواناییها و نیازها توجه داشته باشیم بچه از حدود سه سالگی وقتی در کنار هم قرار می گیرند بعد اجتماعی شخصیتشان رشد می کند و دوست دارند با هم باشند و با همه بازی کنند درا ین شرایط برنامه ریز باید توجه داشته باشد که در برنامه هایشان فعالیتهایی را بگنجد که امکان فعالیتهای گروهی بیشتری را برای کودک فراهم کند شرایط زمانی و مکانی نکته مهم دیگری است که باید در برنامه ریزی در نظر برنامه ریز باشد ما نمی توانیم مفاهیم را بدون توجه به مکان و زمان برنامه ریزی کنیم زیرا کودکان توانایی ندارند که مطالب را بفهمند بدون آن که در آن زمینه تجربه ای داشته باشند مثلاً برای کودکان سواحل خلیج فارس صحبت از جنگلهای انبوه شمال و برفهای سنگین غرب تا حدودی بی معنی است.
ایجاد محیط مناسب: محتوای برنامه باید به سوی این هدف یعنی فراهم آوردن محیطی مناسب گرایش داشته باشند برنامه و محتوای آموزش در قبل از دبستان باید با توجه به همه جنبه های جسمی، ذهنی، عاطفی، اجتماعی کودکان برنامه ریزی شود. ارائه محتوایی نامناسب حتی اگر کمتر از ظرفیت و توانایی کودکان طراحی شود بدون شک سبب خستگی خواهد شد و کار را به تکرار می کشاند و بی علاقگی و خستگی زودرس به دنبال خواهد داشت. بنابراین در این زمینه باید بسیار دقیق بود و محتوای برنامه را چنان پیش بینی کرد که با خصوصیات و توانایی های آن مقطع سنی هماهنگی داشته باشد (ندیمی، ۱۳۸۰).
جهت گیری هدفها در دوره پیش دبستانی:
اهداف یکی از مهمترین عناصر برنامه درسی هستند معمولاً آنچه از فراگیران انتظار می رود یاد بگیرند بصورت هدف بیان می شوند هدفهای اصلی و اساسی دوره پیش دبستان در ۵ گروه به شرح زیر بیان می شود:
به رشد و شکوفایی کودک باید فارغ از هر گونه قید و بند و هدف گیری خاصی از جمله قید آماده شدن برای ورود به دبستان توجه نمود (کسب مهارت در خواندن، نوشتن، حساب کردن بصورت مقدماتی)دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی بیشتر در این جهت حرکت می کنند و سعی دارند راه ها و روشهایی پیدا کنند که استعدادها و توانایی های ذاتی کودک را آشکار و تقویت کند یعنی آنچه بالقوه وجود دارد به فعل درآورند در این هدف آنچه مد نظر است کودک است و توجهی به ضرورتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی نمی شود یا بسیار کم به آنها پرداخته می شود.
آماده شدن برای ورود به دبستان: وقتی چنین هدفی مد نظر باشد عملاً مرحله پیش از دبستان تابع برنامه ریزیها و هدف گیریهای دبستان می شود و تمام توجه و فعالیتها بر این امر متمرکز می گردد که از کودک دانش آموز موفق ساخته شود.
پایه گذاری ارزشهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی در کودک در این هدف نظام اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و تربیتی جامعه تعیین کننده برنامه ها و فعالیتهاست.
جایگزینی ما در همه اوقاتی که به نیروی کار او در جامعه نیاز است: جامعه به نیروی کار زنان و مادران در شهر و روستا در کارخانه و مزرعه در امور تولیدی و خدماتی نیاز دارد بنابراین لازم است به مادرانی که کودکان خردسال دارند کمک شود در اینجا منظور فقط نگهداری و پرستاری نیست بلکه می تواند بهترین جایگزین باشد یعنی توجه به همه جوانب پرورش جسمی، ذهنی، عاطفی.
شکستن دور باطل فقر، بیسوادی، عقب ماندگی … (همان منبع)
اهداف آموزشی و پرورشی دوره پیش دبستانی
براساس طرح نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران ۱۳۶۷ و در جهت اهداف کلی نظام، اهداف دوره پیش دبستانی در سه سطح شناختی عاطفی، روانی، حرکتی از طرف کمیسیون پیش دبستانی و دبستان به شرح ذیل تعیین و اعلام شده است:
اهداف شناختی:
پرورش عادات مفید در کودک
پرورش توان کودک برای گفتن عقاید و احساسات خود بطور صحیح و روشن
دادن اطلاعات بهداشتی و ایمنی
دادن اطلاعات لازم در زمینه واجبات دینی
تقویت حس کنجکاوی کودک نسبت به محیط اجتماعی و طبیعی خود
آشنا کردن نوآموزان با زندگی پیامبران و ائمه (ع) در حد ممکن
آشنا کردن نوآموزان با قوانین و هنجارهای اجتماعی
پرورش حس اعتماد به نفس در کودکان
اهداف عاطفی
احترام گذاردن به بزرگسالان
علاقمند کردن به نظم و مسئولیت پذیری و رعایت حقوق دیگران
علاقه مند کردن نوآموزان به درس و مطالعه
علاقه مند کردن نوآموزان به فعالیتهای اجتماعی و تعاون
اهداف روانی ـ حرکتی:
ایجاد عادات بهداشتی و ایمنی
آموزش عملی نماز
تقویت مهارت خواندن، نوشتن، حساب کردن در حد مقدماتی (تقی پور ظفیر، ۱۳۸۷).
محتوای برنامه درسی دوره پیش دبستان:
تحقق برنامه درسی و اهداف آن به تنهایی مقدور نیست بلکه تمامی عناصربرنامه درسی باید هماهنگ و در ارتباط با هم طراحی و اجرا گردند. محتوای مواد آموزشی و برنامه درسی در هر پایه تحصیلی در راستای دستیابی به اهداف پایه های تحصیلی طراحی می شود لذا محتوای برنامه درسی در دوره پیش از دبستان در برگیرنده انتظارات یادگیری درباره موضوعات متنوعی از قبیل علوم طبیعی و اکتشاف، ریاضی و حل مسأله، نقاشی، زبان آموزی، قرآن و مسائل دینی و مذهبی و کنجکاوی می باشد که از طریق فرصتهای یادگیری متنوع و سازنده در اختیار کودکان قرار می گیرد انعطاف در انتخاب محتوا با توجه به شرایط زمانی و مکانی، نقش والدین، نقش مربی حتماً وجود خواهد داشت. لذا محتوای پیش دبستانی مطرح شده براساس محتوای دوره ابتدایی تنظیم شده است تا محتوای دوره آمادگی به عنوان پیش نیازی برای دروس دوره ابتدایی محسوب گردد.
محتوای علوم طبیعی و اکتشاف در برنامه درسی دوره پیش دبستان
انسان (بدن انسان، حواس پنجگانه، رشد انسان، عوامل مؤثر در رشد) براساس تجربیات واقعی و علت و معلولی. جانوران، (انواع جانوران، رشد آنها، محل زندگی، تغذیه و …) براساس تجربیات واقعی و علت و معلولی. وسایل نقلیه و عادت ایمنی.
محتوای ریاضیات و حل مسأله:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:50:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم