کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



۲-۹-۴-تأئید «خود»
خود بازخوردی را ترجیح می دهد که طرحواره ها و هویت های اجتماعی، آن را تائید می کنند. نظریه ی تایید خود و نظریه ی کنترل عاطفه فرض می کنند که عامل مهم برای روابط فردی بی دردسر، این است که فرد بتواند تشخیص دهد که دیگران و جامعه در کل چگونه او را برداشت می کنند. افراد به دلایل شناختی، دانشی و عملی بازخورد تائید خود را ترجیح می دهند. از نظر شناختی، افراد خود را به این علت تائید می کنند که می خواهند خودشان را بشناسند. در رابطه با مسایل دانشی، افراد به این دلیل به دنبال تائید خود هستند که تاییدهای خود، برداشت آن ها را از اینکه دنیا قابل پیش بینی و منسجم است تقویت می کند(سووان و پلهام،۲۰۰۲).از لحاظ عملی افراد به این دلیل خود را تایید می کنند که که دوست دارند از تعامل هایی که احتمال دارد آکنده از سوءتفاهم ها و انتظارات نامعقول باشند، اجتناب کنند آن ها افرادی را برای تعامل جستجو می کنند که بدانند چه انتظاری از آن ها داشته باشند(ریو، ۲۰۰۵؛ به نقل از سید محمدی،۱۳۸۶).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۱۰-آموزش ضروری انسان
آگاه نبودن از خصلت ها و استعدادهای خود، سرچشمه ی تعارض های فراوان و شکست های اصلی زندگی انسان می باشد. بنابراین، باید نوجوانان و جوانان را یاری کرد تا ویژگی های اصلی شخصیت و نقاط ضعف و قوت خود را بشناسند و فشارها و دلهره های خود را تشخیص دهند. گذشته از این، خودشناسی پیش نیاز روابط مؤثر اجتماعی و بین فردی است و در اینجا همدلی و هم حسی با دیگران، نقش مهمی ایفا می کند(مولوی حاجی آقا،۱۳۸۷).
گنجاندن مفهوم خودشناسی در میان مهارت های زندگی، پیامدهای مهمی دارد. خودشناسی مقدمه ی ارتباط مؤثر با دیگران است. زیرا علی رغم تفاوت های فردی فراوان، انسان ها ویژگی های مشابه زیادی هم دارند. برای مثال، هر انسانی نیازمند حفظ و تقویت عزت نفس خویشتن است و تخریب عزت نفس در هر فرد، موجب احساس شدید حقارت و درنتیجه، اضطراب در او خواهد شد. روشن است که هرگاه شخص، چنین فرایندی را درون خود تشخیص داده باشد، پیامدهای آن را در دیگران نیز درک خواهد کرد.ازسوی دیگر، پی بردن به انگیزه های بسیاری از اعمال و بخصوص رفتارهای نابهنجار، تاحدودی به شناخت بیشتر خود یاری خواهد کرد(طارمیان و دیگران، ۱۳۷۸). توانایی شناخت خود و آگاهی از خصوصیات،نقاط ضعف و قوت، خواسته ها،ترس ها و تنفرهاست.رشد و پرورش خودآگاهی به فرد کمک می کند تا دریابد تحت فشار روانی قرار دارد یا نه و این معمولا پیش شرط ضروری روابط اجتماعی و میان فردی مؤثر و همدلانه است (فولادی،۱۳۸۲).
موفقیت در خودشناسی و خودپذیری، شخص را از گرفتاری به بعضی اختلال های روان شناختی از قبیل احساس حقارت،احساس برتری، خودپنداره های منفی و خود محوری باز می دارد و نیز سبب می شود که شخص درباره ی خویشتن، داوری واقع بینانه داشته باشد و از زندگی لذت ببرد (شعاری نژاد،۱۳۸۳). خودپنداری آموختنی است و این موضوع برای فرد و برای کسانی که مسئول پرورش او در اوان زندگی هستند، حائز اهمیت فراوانی است. هرچه را که فرد درباره ی خود می داند از تجارب گذشته ی او سرچشمه می گیرد که در میان آن ها تجارب اجتماع، درجه ی اول اهمیت را دارد (شاملو، ۱۳۸۶). همه ی معلمان و والدین ما باید همیشه این واقعیت را در نظر داشته باشند که زندگی و آموزش و پرورش، دو پدیده ی جدا از هم نیستند. جز این که آموختن برخی مهارت ها از ضرورت بیشتری برخوردار است. مدرسه می تواند بهترین فرصت و زمینه را برای آموزش خودشناسی فراهم کند. خودشناسی و خودپذیری به این معناست که هر دانش آموز دریابد که :
الف) چیست و کیست یا دارای چه استعدادها، توانایی ها، نیازها، رغبت ها و به طورکلی ویژگی های مطلوب و نامطلوب است.
ب) خود را آنچنان که هست بپذیرد تا بتواند به رشد و تکامل خویشتن بپذیرد(شعاری نژاد،۱۳۸۶).
معلمان کارآمد می توانند از آغاز کار رابطه خوبی با دانش آموزان خود برقرار سازند.آنها با آزادی و به آسانی با اعضای کلاس برخورد کنند.به جای رقابت،بر همکاری که تجارب یادگیری مثبت تری را برای دانش آموزان دربر دارد تأکید می کنند.معلمان کارآمد رشد « خودپنداره » را در دانش آموزان خود درک می کنند و فعالیت های کلاس را به خوبی سازمان می دهند که موجب شکل گیری خود پنداره ی مثبت در ایشان می شود (جانسون،۱۹۸۸به نقل از گلاور،به نقل از خرازی،۱۳۸۵) .
خودپنداری همیشه قابل تغییر می باشد، زیرا بر اثر رابطه شخص با محیط تصور او از وجود خودش، دائما در حال تغییر است ولی این تغییرات در دوران کودکی خیلی زیادتر از دوران بزرگسالی است. اگرچه خود پنداری متغیر می باشد، لیکن در عین حال نیز سعی می کند که حالت ثابت خود را نگه دارد.در خانواده ای که صمیمیت، محبت و مهربانی وجود دارد، کودک می تواند هم ثبات خود پنداری را محفوظ نماید و هم باعث تغییرات مطلوب در شخصیت خود شود.از یک طرف او می تواند با اطمینان به شخصیت خود، با مشکلات روبه رو شود و از طرف دیگر، بدون داشتن اضطراب و تشویش، رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی می کند آن ها را به نحو مطلوبی تغییر دهد(شاملو،۱۳۸۰) .
۲-۱۱-اثرات خود پنداره
موفقیت در«خود شناسی و خود پذیری » شخص را از گرفتاری به بعضی اختلال های روان شناختی از قبیل احساس حقارت، احساس برتری، خودپنداری های منفی و خود محوری باز می دارد و نیز سبب می شود که شخص درباره ی خویشتن، داوری واقع بینانه داشته باشد واز زندگی لذت ببرد.به عبارت دیگر، هدف فردی اساسی تربیت یا آموزش و پرورش این است که به همه ی دانش آموزان کمک کند تا «خود واقعی» خود را دریابند و بپذیرند و بدانند چگونه آن را رشد دهند (شعاری نژاد،۱۳۸۶). بچه هایی که مورد محبت و احترام واقع می شوند، به حرف هایشان گوش داده می شود و در امنیت به سر می برند، از داشتن احساس خوبی به خود لذت خواهند برد، بچه هایی که فرصت داشته اند استقلال خود را در محیطی رشد دهند که در آن موفقیت های آنها ارزشمند تلقی می شود، احساس شایستگی و لیاقت خواهند کرد. حس هدفمند بودن و با ارزش بودن در بچه هایی که به دسته ای از گروه های اجتماعی خاص تعلق داشته و ریشه های خود را می شناسند رشد می کند (استن هاوس،۱۹۹۸؛ به نقل از آزادمنش،۱۳۸۰) .
زمانی که کودکان وارد دوره ی نوجوانی می شوند، خود پنداره و عزت نفس نیز تغییر می کنند.تغییر به سمت توصیفات انتزاعی تر که در اواسط کودکی آغازشده ادامه می یابد.خود وصفی های نوجوانان غالبا صفات شخصی ،هیجان ها و اعتقادات شخصی را شامل می شود (هارتر،۱۹۹۸) . سوزان هارترهشت جنبه ی مجزای خود پنداره ی نوجوان را مشخص کرده است. تحصیلی،شغلی، ورزشی، ظاهر جسمانی، پذیرش اجتماعی، روابط دوستی صمیمانه، جاذبه ی رمانتیک و کردارها(هارتر،۱۹۹۸). به عقیده فرانکن(۱۹۹۴ )٬ خود پنداره با عزت نفس ارتباط دارد. او در کتاب خود می گوید : افرادی که از عزت نفس بالایی برخوردارند از خود پنداره ی خوبی نیز برخوردار هستند … وقتی افراد خودشان را درک می کنند می توانند توانایی های خود را افزایش دهند چرا که آنها می دانند از عهده ی چه کاری بر می آیند یا اینکه می دانند از عهده ی چه کاری نمی توانند بر آیند (مولوی حاجی آقا٬ ۱۳۸۷).
مارش(۱۹۹۳)، پنج خود پنداره ی مجزا را مشخص کرد:توانایی کلامی تحصیلی، توانایی تحصیلی، روابط با والدین، همجنس و جنس مخالف. عزت نفس در دوره ی نوجوانی دستخوش نوسانات و تغییرات نیز می شود. هنگام وارد شدن کودکان به دوره ی متوسطه و سال سوم دبیرستان و شروع بلوغ، عزت نفس در پایین ترین حد است(سیمونزوبلیت،۱۹۸۷). دخترانی که زود بالغ شده اند بیشترین و بادوام ترین کاهش در عزت نفس را متحمل می شوند. در مجموع، دختران نوجوان عزت نفس پایین تری نسبت به پسران نوجوان دارند (مارش،۱۹۹۳،سیمونزوبلیت،۱۹۸۷). به نظر می رسد که عزت نفس کلی یا احساس ارزشمندی، قویا تحت تأثیر ظاهربدن و بعد پذیرفته شدن از جانب همسالان قرار دارد(اسلاوین، به نقل از سیدمحمدی،۱۳۸۵) .
تحقیقات کلاین(۱۹۹۵) نشان می دهد در جوانانی که خود انگاره ی ضعیفی دارند یا عزت نفس آن ها به درستی رشد نیافته است، تعداد زیادی از نشانه های بیمارگونه ی عاطفی دیده می شود.مثلا نشانه های روان_ تنی اضطراب[۴۴]، روی آوردن به مواد مخدر، ارتباط جنسی ناسالم، اختلال در خوردن، افسردگی و اضطراب عمومی را می توان آشکارا در این افراد مشاهده کرد(باتون[۴۵]،۱۹۹۰؛ گرین برگ[۴۶] و دیگران،۱۹۹۲،کینگ[۴۷] و دیگران،۱۹۹۶، به نقل از مولوی حاجی آقا،۱۳۸۷). همچنین کسانی که پیشرفت تحصیلی بهتری دارند، از خودانگاره و عزت نفس بالاتری نیز برخوردارند.یکی از دلایل این وضع آن است که شاگردانی که به خود اطمینان دارند دارای جرأت بیشتری برای تلاش کردن هستند و انگیزه ی قوی تری دارند که به آن چه می خواهند برسند و شاگردانی که نگرش منفی درباره خود دارند، توانایی و هوشمندی خود را کمتر از آن چه وقت، ارزیابی می کنند و با این محدودیت ها وضع بدتری نیز در کار و درس خود به وجود می آورند(فنزل[۴۸]،۱۹۹۴ به نقل از کلینکه،به نقل از محمدخانی،۱۳۸۰).
۲-۱۲-تدارک بافتی که شما را در تغییر دادن خودتان یاری می دهد
همانطور که شنا کردن در مسیر آب آسانتر از شنا کردن در خلاف جهت آب است، تغییر دادن خودپنداره نیز وقتی برای تلاشهایتان حامی داشته باشید آسانتر است. با انتخاب بافت ها و افرادی که شما را در شناخت و تحقق اهدافتان کمک می کند می توانید محیطی فراهم آورید که همسو با رشد و کمال شما باشد. یکی از شیوه های بررسی تأثیر نظر دیگران بر احساس ما راجع به خودمان این است که دیگران را به سه دسته ی مشوق[۴۹]، دایراد گیر[۵۰] و لاشخور[۵۱] تقسیم کنیم.مشوق ها، کسانی هستند که نظر و ارزیابی مثبتی در مورد ما دارند.آن ها بر روی نقط قوت و ضعف ما دست می گذارند و بدون تحقیر و سرزنش،نقاط ضعف و اشکالاتمان را می پذیرند. وقتی در حضور مشوق ها هستیم امیدوار می شویم و احساس مثبتی نسبت به خودمان پیدا می کنیم.مشوق ها بی هیچ قید و شروطی در ارتباطات خویش مثبت هستند.یک انسان مشوق به جای سرزنش و تحقیر،ما را باور دارد و به ما کمک می کند خودمان را باور کنیم و قبول کنیم یارای تغییر خودمان را داریم.
ایرادگیرها افرادی هستند که جنبه های منفی ما را می بینند، آن ها بر روی معایب ما دست می گذارند و بر اشکالات ما تاکید می ورزند، ضمن اینکه آمال و آرزوهای ما را تحقیر می کنند. وقتی در حضور ایرادگیرها هستیم از خودمان مأیوس می شویم. وقتی با این افراد هستیم بخاطر توجه به نقطه نظرهای آن ها بیشتر به نقطه ضعف های خویش می پردازیم و اعتماد به نفسمان را از دست می دهیم. اما لاشخورها، ایرادگیرهای افراطی هستند.آن ها فقط جنبه های منفی مارا می بینند و درست مثل لاشخورها که به طعمه ی خود هجوم می برند به خود پنداره ی ما حمله می کنند (سیمون،۱۹۷۷) .لاشخورها گاهی اوقات طرف مقابل را به باد انتقاد می گیرند.گاهی به تردیدهایی که در مورد خودمان داریم دامن می زنند و آن ها را بزرگ می کنند. نقاط ضعف ما را پیدا می کنند و از آن ها سوءاستفاده می کنند. دست روی نقاط حساس خود پنداره ی ما می گذارند.دیگران تنها کسانی نیستند که بر خود پنداره ی ما تأثیر می گذارند. ما با خودمان نیز ارتباط داریم و بر عزت نفس خویش تأثیر می گذاریم. یکی از مخرب ترین انواع گفتگوهای درونی ضایع کردن خود است.همچنین ممکن است قضاوت های دیگران درمورد خودمان را تکرار یا پیشگویی های کامبخش منفی مختلفی در مورد خودمان ابداع کنیم.در هر دو حالت،عمل خطرناکی است چون انگیزه ی تغییر و کمال را از انسان می گیرد. همچنین می توانیم مشوق خودمان باشیم .انسان ها می توانند نقاط قوت خویش را تأ یید و رشد و کمال را در خودشان تشویق کنند.در ضمن می توانند احساس ارزشمندی خود را تحکیم نمایند.گفتگوی درونی مثبت موجب افزایش انگیزش و ایمان انسان ها به خودشان می شود.همچنین به کمک این راهبرد می توانیم به جنگ پیام های منفی دریافت شده از خودمان یا دیگران برویم (وود، به نقل از فیروزبخت،۱۳۸۴) .
۲-۱۳-مفهوم خود در جریان ارتباط با دیگران ظهور می کند
مفهوم خود در جریان ارتباطات پدید می آید و یک فرایند چند بعدی است. نوزادان در بدو تولد درک و برداشت روشنی درمورد خویش و ارزش خود ندارند. اما در جریان ارتباط با دیگران خودهایی برای آن ها شکل می گیرد که به آن ها می فهماند چه کسی هستند. درست همانطور که بعضی از کشورها از کشورهای دیگر کالا وارد می کنند، انسان ها نیز از دیگر انسان ها و فرهنگ اطرافشان افکار و عقایدی را در مورد خویش وارد می کنند. وقتی نقطه نظرهای دیگران را وارد کردند در تصورات آن ها در مورد دنیا و خودشان سهیم می شوند.انسان از زمان بدو ورود به دنیا با دیگران تعامل برقرار می کند و درحین تعاملاتش، با نظردیگران درباره ی خودش آشنا می شود و نقطه نظرهای آن ها را می پذیرد . پس از درونی کردن دیدگاه های برخی افراد خاص و به طور کلی دیگران، درگیر یک رشته گفتگوهای درونی می شود که او را به باد نقطه نظر های دیگران در مورد خودش می اندازد. با همین گفتگوهای درونی یا گفتگو با خودمان است که ارزش های اجتماعی آموخته شده خود و نقطه نظرهایی را که دیگران در مورد ما داشته اند تحکیم و تقویت می کنیم به این ترتیب برداشت ما در مورد خودمان بازتاب تصوری است که دیگران در مورد ما داشته اند (وود،به نقل از فیروز بخت،۱۳۸۴).
۲-۱۴-مفهوم خود بر اثر تعامل عوامل زیر حاصل می شود
الف) ارتباط با اعضای خانواده : معمولا اعضای خانواده اولین و مهم ترین عواملی هستند که بر نظر ما راجع به خودمان تأثیر می گذارد. چون در سال های نخست عمرمان عمدتا با اعضای خانواده خویش تعامل داریم. به همین دلیل تعاملات ما با آنها، اساس و شالوده ی خود پنداره ی ما را می سازد. پدر و مادر ها و سایر اعضای خانواده با تعریف ها، نمایش نامه ها، و سبک دلبستگی خویش نظرشان را در مورد هویت و ارزش ما منتقل می کند. اعضای خانواده با اظهار نظرهای خویش نظرشان را به طور مستقیم در مورد ابعاد و جنبه های مختلف هویت ما بیان می کنند. این گونه برچسب های مثبت، عزت نفس کودکان را بالا می برند :(تو خیلی باهوش هستی).اما برچسب های منفی به عزت نفس کودکان لطمه می زنند: ( تو همیشه دردسر سازی) این گونه پیام ها موجب تخریب احساس ارزشمندی کودکان می شود.
ب)ارتباط با همسالان: دومین شیوه ی تأثیرگذاری ارتباط با همسالان مقایسه ی اجتماعی است که عبارتست از مقایسه ی خودمان با دیگران برای شناخت استعداد ها و توانایی هایمان و مواردی از این قبیل . انسان ها به دوشکل خودشان را در روابط خویش با دیگران می سنجند . ابتدا اینکه ،گاهی خودشان را با دیگران مقایسه می کنند تا ببینند آیا شبیه آنها هستند یا با آنها فرق دارند . تحقیقات نشان می دهند انسان ها معمولا با کسانی که شبیه آنها هستند رابطه آرام تر و بهتری دارند و به این ترتیب جذب کسانی می شوند که تصور می کنند شبیه آنها هستند(پتیگرو،۱۹۶۷،وای بک و هایت،۱۹۹۴) .اما همین جریان گاهی باعث می شود از مصاحبت و همنشینی با کسانی که تجارب و عقاید دیگری دارند محروم شوند. وقتی فقط با کسانی که شبیه ما هستند نشست و برخاست می کنیم ،دیدگاه های اجتماعی ما که شناخت ما را از دنیا می سازند تقلیل می یابد . همچنین از مقایسه ی اجتماعی برای سنجش خودمان نسبت به دیگران استفاده می کنیم .پس با مقایسه خودمان با دیگران دارای خودانگاره ای می شویم که اساس آن را ملاکهای مختلفی تشکیل می دهد که ما خودمان را بر آن اساس اندازه می گیریم .داشتن خود پنداره های واقع بینانه امری عادی و ضروری است اما نباید به معیارهای مقایسه ی نامناسب متوسل شویم .
ج)ارتباط با جامعه: سومین عامل مؤثر بر خود پنداره،تعامل با جامعه در معنای کلی آن است .ما بعنوان عضو یک اجتماع تحت تأثیر ارزش ها ،قضاوت ها و دیدگاه های اجتماع هستیم . دیدگاه های جامعه به دو شکل برای ما آشکار می شوند . نخست بدنبال تعامل با دیگران که ارزش های فرهنگی را درونی کرده اند و آن ها را به ما منتقل می کنند . در جریان گفتگو با این افراد می فهمیم جامعه چه نظری درباره ی جنس ،نژاد و طبقه اجتماعی ما دارد و به چه عناصری در هویت اشخاص ارزش می دهد . در جریان تعامل با دیگران نه تنها با نقطه نظرهای خود آنان روبه رو می شویم بلکه با نقطه نظرهای رایج در جامعه ما نیز آشنا می شویم .پس مفهوم خود در جریان ارتباط ظهور می کند . بدنبال تعامل با اعضای خانواده،گروه همسالان و جامعه با ارزش های فرهنگی و خصوصاً کسانی که در زندگی ما نقش مهمی دارند آشنا می شویم و این دیدگاه ها جزئی از هویت ما می شوند (وود؛به نقل از فیروزبخت،۱۳۸۴).
مساله عزت نفس و خودپنداره و ابراز وجود از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است . برخورداری از اراده و اعتمادبه نفس قوی ،تصمیم گیری و ابتکار،خلاقیت و نو آوری ،سلامت فکر و بهداشت روانی، رابطه مستقیم با میزان و چگونگی عزت نفس و خودپنداری و ابراز وجود، وجود دارد. امروزه در اصلاح و درمان بسیاری از اختلالات شخصیتی و رفتار ی کودکان و نوجوانان نظیر کمرویی و گوشه گیری، لجبازی و پرخاشگری، تنبلی بعنوان اولین یا مهمترین گام به ارزشیابی و پرورش احساس عزت نفس و خود پنداره، تقویت اعتماد به نفس و مهارتهای ابراز وجود آنان می پردازند. برای اینکه کودکان و نوجوانان بتوانند ازحداکثر ظرفیت ذهنی و توانمندی های بالقوه ی خود بهره مند شوند بایست از نگرش و خودپنداره مثبت نسبت به خود و محیط اطراف و انگیزه غنی برای تلاش برخوردار شوند (عبدی، ۱۳۸۶).
انسان متعالی در تعامل با دیگران هیچ گاه نباید صورتی تحقیر شده ،ذلت بار به خود بگیرد. اعتماد به نفس یا به عبارتی((میزان ارزش و حرمتی که یک فرد برای خود قائل است))،ارتباط زیاد ی با ، خانواده،محیط و زمینه های اجتماعی و تحصیل او دارد. پس اگر دانش آموزان ما در محیطی رشد کنند که دائما توسط والدین،معلمان و اطرافیان مورد انتقاد شدید قرار گیرند،آزادی های اساسی آنها محدود شود، زمینه های اعتماد به نفس در آنها کاهش می یابد(جمالی و دیگران،۱۳۸۳).
۲-۱۵-حمایت اجتماعی
عبارت «مسئله این نیست که چه چیز را می دانید، بلکه آن است که چه کسی را می شناسید» تا حدی گفته ای نامانوس است اما قدری خردمندی در آن نهفته است. این ضرب المثل قدیمی دانمارکی که «هیچ کس آنقدر توانا نیست که نیاز به همسایه نداشته باشد نقطه نظر را مثبت می کند. پژوهش جدید درباه حمایت اجتماعی، توجه را بر جنبه های مثبت روابط اجتماعی متمرکز کرده است یعنی آن دسته از بستگی های درون فردی که مورد علاقه و پاداش دهنده و حمایت کننده هستند. شبکه اجتماعی افرادی را در بر می گیرد که می توان به آنها تکیه کرد. مردمی که به فرد اجازه می دهند بدانیم آنها نگران ارزشها هستند و ما را دوست دارند. هر کس متعلق به شبکه اجتماعی است حمایت اجتماعی را تجربه می کند.شواهد مبنی بر اینکه طرق غیر انطباقی تفکر و رفتار به طور نامناسب در میان افراد با حمایت اجتماعی کم روی می دهد در حال افزایشند.میزان کفایت حمایت اجتماعی هم درآسیب پذیری و هم در مقابله نقش دارد. آسیب پذیری جسمی و روانشناختی به موازات کاهش حمایت اجتماعی افزایش می یابد، به این معنی که ،حمایت اجتماعی به عنوان سپری در مقابل آشفتگیهای زندگی در دنیای پیچیده عمل می کند. نه تنها حمایت اجتماعی طی دوره فشار روانی بسیار یاری کننده است، بلکه در مواقع آرامش نسبی نیز مفید است(ساراسون[۵۲]،۱۹۸۷،به نقل از نجاریان و همکاران،۱۳۸۱).
از سوی دیگر نوجوانی دوره ای از زندگی است که با مسائل و مشکلات زیادی برای نوجوانان و خانواده های آنان همراه است اگر رفتار و حمایت اجتماعی در این دوره از زندگی به نحوه صحیح صورت نگیرد مشکلات بعدی آن به صورت اضطراب، افسردگی، پرخاشگری بدگمانی و .. نسبت به مسائل زندگی در آنان شکل می گیرد. می توان گفت که روش های غیر انطباقی رفتار در میان نوجوانانی شایع است که درون خانواده حمایت اجتماعی کمی دارند. بررسی های مختلف نشان دادند که فقدان حمایت اجتماعی نه تنها سبب خلل در خوداتکایی می شود بلکه روابط آشفته بین نوجوانان و خانواده را تشدید می کند. برای تامین حمایت اجتماعی و روانی نوجوان، نیازمند همکاری موثر و متقابل وی و خانواده است. نوجوانانی که درک صحیحی از معنا و مفهوم زندگی دارند، به همان نسبت از انگیزه نیرومندی برای مبارزه با مشکلات و حل معضلات زندگیشان برخوردارند و این امر به نوبه خود منجر به تبادل روحی و سلامت روانی می شود. در مقابل، نوجوانانی که زندگی را فاقد معنا می دانند، دلیلی برای حفظ و حراست از آن نداشته و بیشتر در معرض افسردگی و احساس درون تهی بودن قرار می گیرند برخی از تضادهای درونی، علاوه بر آزار روحی، مانعی برای بهداشت روانی نوجوانان محسوب می شود. به عنوان مثال او از یک سوی خواستار استقلال بیشتر و تا حدی جدا شدن از والدین ومتکی به خود شدن است ولی از سوی دیگر از احتمال اینکه نتواند نیازهای خویش را پاسخگو باشند، نگران بوده و رنج می بردواین دو پدیده درتضاد با یکدیگرند.
نوجوانان لازم است، شیوه های حل تضادها و تعارضهای روحی خویش را بیاموزد «جریان فکر آدمی بر روند زندگیش تاثیر می گذارد.»اگر چه این عبارت، قدری بدیهی به نظر می رسد ولیکن درعمل و زندگی روزمره کمتر کسی به اهمیت و معنای آن توجه دارد، از جمله نوجوانان در تحلیل رابطه نوع تفکر و شیوه زندگی، دچار نوعی غفلت و بی خبری هستند، نوجوانان باید بتوانند نحوه تاثیر افکار و رویکردهای مختلف را بر جلوه های متنوع زندگی، به درستی تحلیل نموده و رابطه آنها را تبیین نمایند. به عنوان مثال چنانچه رویکرد مثبت و معقولی به زندگی داشته باشیم، زندگیمان روند مطلوب وقابل قبولی و مثبتی خواهد داشت و در مقابل، اتخاذ رویکرد منفی وغیر منطقی نیز موجب آشفتگی زندگی و برهم خوردن تعادل شخصیت خواهدگردید. شناخت و آگاهی از خط سیر زندگی و مراحل تحول و تکامل انسانهای والا وا سوه نوجوانان را در تحقق یک شخصیت متعادل و برخوردار از سلامت روان، یاری می دهد.آنچه که گفته شد نیازمند حمایت روانی اطرافیان خصوصا خانواده می باشد(احدی،۱۳۸۵).
راتوس[۵۳] (۲۰۰۳) معتقد است که حمایت اجتماعی اثرات نامطلوب فشار روانی را از پنج طریق تعدیل و تضعیف می کند:
۱- توجه عاطفی : شامل گوش دادن به مشکلات افراد و ابراز احساسات همدلی، مراقبت، فهم و قوت قلب دادن.
۲- یاری رسانی: یعنی ارائه حمایت و یاری که به رفتار انطباقی می انجامد.
۳- اطلاعات : ارائه راهنمایی و توصیه جهت افزایش توانایی مقابله ای افراد.
۴ ارزیابی : ارائه پسخوراند از سوی دیگران در زمینه کیفیت عملکرد منجر به تصحیح عملکرد.
۵- جامعه پذیری : دریافت حمایت اجتماعی معمولا به واسطه جامعه پذیری بوجود می آید در نتیجه اثرات سود مندی به دنبال می آورد. پژوهش ها به طور ثابت بر نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی بر استرس تاکید داشته اند میزان مرگ ومیر در مردانی که متاهل هستند به نحو معنی داری پایین تر از کسانی است که مجردند .لو معتقد است حمایت اجتماعی اثرات رویدادهای استرس زا را تعدیل می کند و به تجربه عواطف مثبت می انجامد . حمایت اجتماعی با شادکامی و سلامت روانی رابطه مثبت دارد دیلی و لاندرز[۵۴](۲۰۰۵) نشان دادند که حمایت اجتماعی موجب فائق آمدن بر مشکلات زندگی زناشویی می شود . زوجینی که از حمایت اجتماعی برخوردارند رضایت بالاتری از زندگی دارند. استروبی و دیگران[۵۵] (۲۰۰۶) اشاره کردند که حمایت اجتماعی به مثابه یک تعدیل کننده تجربه سوگ عمل می کند. افرادی که فقدان را تجربه می کنند وقتی از حمایت اجتماعی برخوردار باشند بهتر با آن کنار می آیند و بهبودی از تجربه سوگ با سهولت بهتری صورت می گیرد .همچنین حمایت اجتماعی در کاهش علایم افسردگی پس از سوگ تاثیر معنا داری می گذارد. ادبیات پژوهشی در زمینه حمایت اجتماعی را می توان به دو دسته تقسیم کرد : اول مطالعاتی که متمرکز بر سیستم های حمایتی در محیط است . دوم، مطالعاتی که به سازه حمایت اجتماعی تصوری توجه دارند یعنی بنا به تصور شخصی، چه میزان از حمایت شخصی برخوردار است .محققان مختلف نشان داده اند که رضایت از زندگی یکی از پیش بینی کننده های سلامت روانی است رضایت از زندگی از سایر سازه های روان شناختی مانند عاطفه مثبت و منفی، عزت نفس و خوش بینی متمایز است شواهد تجربی حاکی از آن است که بعد زمانی رضایت از رضایت از گذشته و رضایت از حال، زندگی مهم است و رضایت از آینده سه بعد متمایز رضایت از زندگی است .سایر متغیرهای روان شناختی مرتبط با رضایت از زندگی مانند امید و خوش بینی نیز به سوی دیدگاه زمانی آینده مدار حرکت کرده اند. لازاروس و فولکمن[۵۶](۱۹۹۶) به چندین مسیر اشاره کرده اند که دیدگاه امیدوارانه و خوشبینانه موجب فراخوانی هیجان های مثبت می شود و کیفیت مقابله با منابع استرس را بهبود می بخشد شوارتز[۵۷] و استراک[۵۸](۲۰۰۸) نشان داده اند که متمایز سازی سه سطح رضایت از زندگی یعنی رضایت از گذشته، حال و آینده برای برآورد تاثیرات این سازه بر سلامت روانی به پیش بینی های دقیق تر سلامت روانی و مقابله با منابع استرس زندگی منجر می شود.هانکانن و همکاران(۱۹۹۹) یک فراتحلیل در زمینه رضایت از زندگی انجام دادند و دریافتند که رضایت کمتر از زندگی با خطر بالاتر خودکشی همبسته است، حتی وقتی متغیرهایی چون سن، جنس، وضعیت سلامت پایه و مصرف الکل کنترل شود. مردان ناراضی از زندگی درمقایسه با زنان ناراضی، ۲۵ بار بیشتر در معرض خطر خودکشی قرار دارند. در مجموع تحقیقات بر نقش حمایت اجتماعی واقعی و تصوری تاکید داشته اند.
۲-۱۶-ابعاد حمایت اجتماعی
برخی حمایت اجتماعی را واقعیتی اجتماعی و برخی دیگر آن را ناشی از ادراک فرد می دانند. ساراسون(به نقل از علی پور،۱۳۹۰) حمایت اجتماعی را مفهومی چند بعدی می داند که هر دو را در بر می گیرد. بررسی ها نشان می دهد که بین حمایت اجتماعی وسلامتی ارتباط معناداری وجود دارد. افرادی که حمایت اجتماعی بالاتری دارند، از سلامت بهتری برخوردارند(چموت و پرنگر[۵۹]، به نقل از علی پور،۱۳۹۰). همچنین بررسی ها گویای آن هستند که واکنشهای فیزیولوژیک نسبت به استرس، تحت تاثیر حمایت اجتماعی تغییر می کند پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که حمایت اجتماعی پیش بینی کننده قوی سلامت در زندگی است. حمایت اجتماعی احتمال بیمارشدن را کاهش می دهد، بهبودی را تسریع ومرگ را کم می کند(برکمن[۶۰]، ۱۹۹۵).مک نیکولاس[۶۱] ( ۲۰۰۳ ) بین حمایت اجتماعی و رفتارهای بهداشتی مثبت، همبستگی معناداری راگزارش نمودند. پژوهشگران برای تبیین چگونگی تأثیرحمایت اجتماعی بر سلامتی، دومدل را مطرح کرده اند : ۱- مدل تأثیرکلی: حمایت اجتماعی صرف نظر از اینکه فرد تحت تأثیر استرس باشد یا نه، باعث می شود تا فرد ازتجارب منفی پرهیز کند وازاین رو اثرات سودمندی برسلامتی دارد(سارافینو، به نقل ازعلی پور، ۱۳۹۰) . ۲- فرضیه سپرمانند : حمایت اجتماعی تنها برای افراد تحت استرس سودمند است وچون مانع نفوذ استرس برفرد می شود. حمایت اجتماعی وحتی ادراک حمایت اجتماعی با پاسخهای ایمنی بدن ارتباط دارد بارون وهمکاران،(علی پور،۱۳۹۰) دریافتند افرادی که نمره حمایت اجتماعی بیشتری دارند از وضعیت ایمنی بهتری نیز برخوردارند. حمایت اجتماعی را دارای نقشی محافظت کننده در برابر اثرات استرس امتحان گزارش نمودند. برخی بررسی ها فشارخون پایین تر را درمیان همسالان و جوانان دارای حمایت اجتماعی بالا گزارش کردند.
راتوس، ۲۰۰۳؛ به نقل ازعابدیان و پیروی، ۱۳۸۶) معتقد است که حمایت اجتماعی اثرات نامطلوب فشارروانی را ازپنج طریق تعدیل وتضعیف می کند : ۱- توجه عاطفی شامل گوش دادن به مشکلات افراد و ابرازاحساسات، همدلی، مراقبت، فهم وقوت قلب دادن ۲- یاری رسانی یعنی ارائه حمایت ویاری که به رفتارانطباقی می انجامد، ۳- اطلاعات یعنی ارائه راهنمایی وتوصیه جهت افزایش توانایی مقابله ای افراد، ۴- ارزیابی یعنی پسخوراند ازسوی دیگران درزمینه کیفیت عملکرد منجربه تصحیح عملکرد ۵- جامعه پذیری یعنی دریافت حمایت اجتماعی معمولاً به واسطه جامعه پذیری به وجود می آید درنتیجه اثرات سودمندی به دنبال می آورد. پژوهشها به طورثابت برنقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی براسترس تأکید داشته اند .میزان مرگ ومیر درمردانی که متأهل اند به نحو معناداری پایین ترازکسانی است که مجردند. معتقد است حمایت اجتماعی اثرات رویدادهای استرس زا را تعدیل می کند و به تجربه عواطف مثبت می انجامد. حمایت اجتماعی با شادکامی و سلامت روانی رابطه مثبت دارد. دهلی و لاندرز[۶۲](۲۰۰۵) نشان دادند که حمایت اجتماعی موجب فائق آمدن بر مشکلات زندگی زناشویی می شود. استروبی و دیگران(۲۰۰۶ ) اشاره کردند که حمایت اجتماعی به مثابه یک تعدیل کننده تجربه سوگ عمل می کند. افسردگی یکی ازشایع ترین اختلالات روانی است و چندین عامل دربروزوشیوع آن نقش دارند : رویدادهای منفی زندگی وپایین بودن سطح حمایت اجتماعی، دوعامل مرتبط با افسردگی دانسته شده اند. بررسی ها، وجود رابطه میان حمایت اجتماعی پایین وسلامت روانی را مورد تأیید قرارداده اند (بیرشک ودیگران، ۱۳۸۵ ).
۲-۱۷-انواع حمایت اجتماعی
محققان سعی کرده اند انواع حمایت ها را طبقه بندی کنند. آنان معتقدند اساساً پنج نوع حمایت اجتماعی وجود دارد :
۱ـ حمایت عاطفـی[۶۳]: که شامـل ابراز همــدردی ، توجـه ، محبت و علاقه نسبت به فرد است. در این صورت فرد در زمان استرس ، احساس آسایش ، اطمینان و به جایی تعلق داشتن می کند .
۲ـ حمایت ارزشی[۶۴]: از طریق ابراز احترام ، تشویق یا موافقت با نظـرها ، یا احساسات فرد ، و ارزیابی مثبت فــرد در مقایسه با کسانی که مثلاً وضعیتشان بدتراز اوست ، صــورت می گیــرد . این نوع حمایت موجب افزایش احساس با ارزش بــودن ، لیاقت و اعتبار در فرد می شود . حمایت ارزشی ، به ویژه در زمان ارزیابی استرس ، مفید واقع می شود .
۳ـ حمایت عملی و مادی[۶۵] : که شامل کمکهای مستقیم به فرد است ، مانند انجام دادن کارهای خانه یا قرض دادن پول به او .
۴ـ حمایت اطلاعاتی[۶۶] : شامل توصیه کردن، دادن پیشنهاد یا دادن جهت و پسخوراند به بیمار است . به عنوان مثال ، امکان دارد پزشک یا دوستان اطلاعاتی در مورد درمان در اختیار بیمار بگذارند. یا امکان دارد همکاران فردی که با یک تصمیم گیری شغلی رویاروست، پیشنهادهای خوبی به او بکنند.
۵ـ حمایت شبکه ای[۶۷] : به فرد احساس عضویت در گروهی با علایق و فعالیتهای اجتماعی مشترک می دهد ( سارافینو ، ۱۹۸۶، به نقل از نجاریان و همکاران، ۱۳۸۷).
چه کسانی از حمایت اجتماعی برخوردارند
همه افراد از حمایت اجتماعی مورد نیازشان بهره مند نمی شوند . عوامل متعددی در تعیین این حمایتها موثرند. بعضی ازاین عوامل به خود فرد مربوط می شوند. اگر فردی، اجتماعی نباشد، به دیگران کمک نکند و اجازه ندهد دیگران بفهمند که به کمک نیاز دارد، احتمالاً از حمایتی بهره مند نخواهد شد . یکی دیگر از عوامل تعیین کننده بهره مندی از حمایت، ساختار شبکه اجتماعی فرد است ، یعنی پیوندهایی که او با افراد در خانواده و جامعه دارد. این پیوندها از نظر وسعت، تعداد ارتباطات، نزدیکی، و میزان صمیمیت با هم متفاوت هستنــد. نیاز افــراد به حمایت از دیگران ، در طـول زندگی تغییر می کند(سارافینو ، ۱۹۸۶ ، به نقل از نجاریان و همکاران ، ۱۳۸۷).
۲-۱۸- مهارت­ های اجتماعی
ارتباط لذت بخش و پاداش دهنده با افراد، یکی از مهمترین جنبه­ های زندگی می­باشد. در سراسر زندگی روزمره اغلب، افراد با طیف وسیعی از موقعیت­های بین فردی روبه­رو می­شوند. مخصوصاً به طور روزمره دانشجویان با همکلاسی­ها، اساتید، مربیان و مسؤلین تعامل دارند. علاوه بر این برای رفع نیازهای روزمره زندگی لازم است با مسؤلین بانک ها، فروشگاه­ها، پزشکان و پستچی­ها روبه­رو شوند. مهارت­ هایی که روابط را توسعه داده و حفظ می­ کنند خیلی مهم می­باشند. خوب است که این روابط در فضایی صمیمانه با همکاران، دوستان و خانواده صورت گیرند. در هر کدام از موقعیت­های ذکر شده در بالا مهارت­ های اجتماعی مناسب، زندگی را راحت­تر می­سازد (وارن[۶۸]، ۲۰۰۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 04:57:00 ق.ظ ]




Iyer, E. S.(1989), “Unplanned Purchasing: Knowledge of Shopping Environment and Time Pressure”, Journal of Retailing, Vol. 65(1), pp.40-57.
Jackson, C.J.(2002). “Mapping Gray’s model of personality onto the Eysenck Personality Profiler(EPP).” Personality and Individual Differences, 32, pp. 495- 507.
Jarboe, G. R. and McDaniel, C. D.(1987), “A Profile of Browsers in Regional Shopping Malls”, Journal of the Academy of Marketing Science, Vol. 15(spring), pp.46-53.
Jeffrey and Hodge.(2007). Factors influencing impulse buying during an online purchase. Electron Commerce Res, 367-379.
Jiang, Y.; Lianekhammy, J.; Lawson, A.; Guo, Ch.; Lynam, D.; Joseph, J. E.; Gold,B. T. & Kelly, Th. H.(2008). “Brain responses to repeated visual experience among low and high sensation seekers: role of boredom susceptibility”. Psychiatry Research: Neuroimaging, 173(2), pp. 100-106.
Joan Anderson, K. & Revelle, W.(1994). “Impulsivity and time of day: is rate of change in arousal a function of impulsivity?” Journal of Personality and Social Psychology, 67(2), pp. 334-344.
Joël Billieux, Lucien Rochat, Marie My Lien Rebetez, Martial Van der Linden ,(2008),” Personality and Individual Differences” , Volume 44, Issue 6, April , Pages 1432-1442.
Johnston, J. R.(2003). “Vanishing Dual-Task interference after practice” Journal of Experimental psychology, 12, pp. 280-289.
Jong, P. J.; Peters, M. & Vanderhallen, I.(2002). “Disgust and disgust sensitivity in spider phobia: facial EMG in response to spider and oral disgust imagery”. Anxiety Disorders, 16, pp. 477-493.
Kacen J T and Lee J A.(2002). The Influence of Cul ture on Consumer Impul sive Buying Behavior. Journal of Consumer Psychology , Vol. 12, 163-176.
Kandel, E. R., Schwartez, J. H., Jessell, T. M.(Eds).(2002). “Principles of Neural science available”(4th.Ed). New York: Mc Graw-Hill.
Kaspers, A. F., & Scholz, B. O.(2004). Stress – induced increase in morning cortisol variance.” Stress and Health, 20, pp. 127-139.
Katz, J.(1988). Seduction of crime: moral and sensual attraction of doing evil. New York: Basic Books.
Kaufman, S. B., DeYoung, C. G., Gray, J. R., Jimenez, L., Brown, J., & Mackintosh, N.(2010). “Implicit learning as an ability”. Cognition, 116, pp. 321-
Keefe, J. W.(2006). “Cognitive styles”, In Encyclopedia of Educational leadership and Administration. SAGE Publications.
Kellachan, L.(2002), “Acting on Impulse”, Playthings,(April), pp.44-48.
Kemeny, E. M., Schedlowski, M.(2007). ‘Understanding the interaction between psychosocial stress and immune-related diseases: A stepwise progression.” Brain, Behaviour, and Immunity, 21, pp. 1009-1018.
Kenny, D. and Marshall, J. F.(2000), “Contextual Marketing – the Real Business of Internet”, Harvard Business Review, Vol. 78(6), pp.119-125.
Kirkeby, B. S. & Robinson, M. D.(2005). “Impulsive behavior and stimulus response variability in choice reaction time”. Journal of Research in Personality. 39, pp. 263-277.
Knyazev, G.G. & Slobodskoj-Plusnin, J. Yu.(2007). “Behavioural approach system as a moderator of emotional arousal elicited by reward and punishment cues.” Personality and individual differences, 42(1), pp. 49-59.
Kollat D T and Willet R P.(1976). Customer Impulse Purchase Behavior. Journal of Marketing Research , Vol. 4, 21-31.
Kollat D T and Willet R P.(1976). Customer Impulse Purchase Behavior. Journal of Marketing Research , Vol. 4,21-31.
Kollat, D. T. & Willett, R. P.(1969). Is Impulse Purchasing Really a Useful Concept for Marketing Decisions. The Journal of Marketing,79-83.
Kopnisky, L. K., Stoff, M. D., Rausch, M. D.(2004). “Workshop report: the effects of psychological variables on the progression of HIV-1 disease.” Brain, Behaviour, and Immunity, 18, pp. 246-261.
Korotkov, D.(2008). “Does personality moderate the relationship between stress and health behaviour? Expanding the nomological network of the five-factor model.” Journal of Research in Personality, Article in Press.
Koski, N.(2004). Impulse Buying on the Internet: Encouraging and Discouraging Factors. FRONTIERS OF E-BUSINESS RESEARCH,23-35.
Kreitler, S., Kreitler, H., Chaitchik, S. & Shaked, S., Shaked, T.(1997). “Psychological and medical predictors of disease course in breast cancer: a prospective study”. European Journal of Personality, 11, pp. 383-400.
Lai, C. W.(2010). How financial attitudes and practices influence the impulsive buying behavior of college and university students, Social Behavior and and Personality. An International Journal ,373-380.
Laird, J. D., & Stout, S.(2007). “Emotional behaviour as emotional stimuli”. In J. Coan & J. J. B. Allen(Eds.) Handbook of emotion elicitation and assessment. New York: Oxford University Press.
Lam, S. Y.(2001), “The Effects of Store Environment on Shopping Behaviors: A Critical Review”, Advances in Consumer Research, Vol. 28, pp.190-197.
Lancaster, B.(1995), the Department Store: A Social History, London: Leicester University Press.
Lanfumey, L., Mongeau, R., Cohen-Salmon, C., Hamon, M.(2008) “Corticosteroid-serotonin interactions in the neurobiological mechanisms of stress-related disorders’. Neuroscience and Biobehavioral Reviews.
Lansbergen, M. M., Kenemans, J.(2008). “Stroop interference and the timing of selective response activation”. Clinical Neurophysiology, 119, pp. 2247-2254.
Laptook, R. S.; Klein, D.N.; Durbin, C. E.; Hyden, E. P.; Olino, Th. M. & Carlson, G.(2008). “Differentiation between low positive affectivity and behavioural inhibition in novel and non-novel contexts”. Personality and individual differences, 44, pp. 758-767.
Larsen, R. J. & Buss, D. M.(2008). “Personality psychology, domain of knowledge about human nature”. Mc Graw- Hill.
Larson, J. M., Kaufman, S. A. D., Perlstein, M. W.(2008). “Neural time course of conflict Adaptation Effects on the stroop task”. Neuropsychologia, 11, 013.
Laurens, M. S., Peter, c V. and Philip, H. F.(2005), “The Impact of Brand Equity and the Hedonic Level of Products on Consumer Stock-out Reactions”, Journal of Retailing, Vol. 81(1), pp.15.
Leblanc, J., Ducharme, M. B., Pasto, L., Thompson, M.(2003). “Response to thermal stress and personality”. Physiology & behaviour, 80, pp. 69-74.
LeDeux, J.E.(2000). “Emotion circuits in the brain”. Annual Review of Neuroscience, 23, pp. 406-430.
Lee, C. M. T., Chan, H. C. C., Han, S., Leung, S. W. A., Fox, T. P., Gao, J.(2008). “An event-related study on risk taking by healthy individuals of high or low impulsiveness”. Neuroscience Letters, 438, pp. 138-141.
Lee, E.(1996). “Arousal theory and the religiosity-criminality relationship”. Contemporary Criminology Theory, pp. 65-84.
Lee, J. A., Kacen, J.(2008). Cultural influences on consumer satisfaction with impulse and planned purchase decisions. Journal of Business Research , 265-272.
Levy, M. and Weitz, B. A.(1998), Retailing Management, 3rd ed., Chicago: Irwin McGraw-Hill.
Lewis, G.(1993), “The Impulse Zone”, NPN, National Petroleum News, Vol. 85(4), pp.24.
Lewis, M. D. & Todd, R. M.(2007). “The self-regulating brain: cortical-subcortical feedback and the development of intelligent action”. Cognitive Development, 22, pp. 406-430.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:57:00 ق.ظ ]




۱۰-۳ خلاصه فصل
در این فصل به بررسی و بیان روش تحقیق این پژوهش پرداخته شد. در بخش روش شناسی نیز به طور خلاصه بیان می شود که این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی می باشد. در ادامه بخش به معرفی جامعه آماری پرداخته شد. سپس توضیح داده شد که برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است و سوالات پرسشنامه به تفکیک هر یک از متغیرها توضیح داده شد. سپس روایی و پایایی ابزار سنجش مورد بررسی قرار گرفت. در پایان و در بخش تجزیه و تحلیل داده ها روش های مورد استفاده در این پژوهش معرفی و تشریح شد.

۱-۴٫ مقدمه
پژوهشگر پس از این که روش تحقیق خود را مشخص کرد و با بهره گرفتن از ابزارهای مناسب، داده های مورد نیاز را برای آزمون فرضیه های خود جمع آوری کرد، اکنون نوبت آن است که با بهره گیری از تکنیک های آماری مناسبی که با روش تحقیق، نوع متغیرها،… سرپرستی دارد، داده های جمع آوری شده را دسته بندی و تجزیه و تحلیل نماید و در نهایت فرضیه هایی را که تا این مرحله او را در تحقیق هدایت کرده اند در بوته آزمون قرار دهد و تکلیف آن ها را روشن کند و سرانجام بتواند راه حلی و پاسخی برای پرسش تحقیق بیابد. پیوند دادن موضوع تحقیق به رشته ای از اطلاعات موجود مستلزم اندیشه ای خلاق است، معمولاً موضوعی به ذهن محقق خطور می کند که یافتن منابع داده های موجود برای بررسی آن مستلزم خلاقیت ذهنی محقق است، آرایش و تنظیم داده ها نیز مستلزم خلاقیت است.فرایند تجزیه و تحلیل داده ها فرایندی چند مرحله ای است که طی آن داده هایی که از طریق بکارگیری ابزارهای جمع آوری در جامعه (نمونه) آماری فراهم آمده اند خلاصه، کد بندی و دسته بندی… و در نهایت پردازش می شوند تا زمینه برقراری انواع تحلیل ها و ارتباط ها بین این داده ها به منظور آزمون فرضیه ها فراهم آید.
تجزیه و تحلیل اطلاعات به عنوان مرحله ای علمی از پایه های اساسی هر پژوهش علمی به شمار می رود که به وسیله آن کلیه فعالیت های پژوهش تا رسیدن به نتیجه، کنترل و هدایت می شوند. در این فصل نیز به توصیف داده های پژوهشی و تجزیه و تحلیل تجزیه و تحلیل داده هایی که به وسیله پرسشنامه از افراد نمونه گردآوری شده‌اند پرداخته خواهد شد و سپس به هر یک از فرضیات پاسخ داده می‌شود.
۲-۴٫ توصیف ویژگی های جمعیت شناختی اعضای نمونه
به منظور شناخت بهتر ماهیت جامعه ای که در پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است و آشنایی بیشتر با متغیرهای پژوهش، قبل از تجزیه و تحلیل داده های آماری، لازم است این داده ها توصیف شود. همچنین توصیف آماری داده ها، گامی در جهت تشخیص الگوی حاکم بر آن ها و پایه ای برای تبیین روابط بین متغیرهایی است که در پژوهش بکار می رود (حافظ نیا، ۱۳۸۹؛ ۲۷۴).
۱-۲-۴٫ جنسیت
جدول ۱-۴ توزیع فراوانی مربوط به جنسیت پاسخ دهندگان

جنسیت
فراوانی
درصد فراوانی
مرد

۲۶

۷/۸۶

زن

۴

۳/۱۳

جمع

۳۰

۱۰۰

همانطوری که در جدول و نمودار ۱-۴ مشاهده می‌شود ۷/۸۶ درصد از پاسخ دهندگان مرد و ۳/۱۳ درصد باقیمانده زن بوده‌اند.
نمودار ۱-۴ نمودارمیله ای مربوط به فراوانی جنسیت پاسخ دهندگان
۲-۲-۴٫ سن
جدول ۲-۴ توزیع فراوانی مربوط به سن پاسخ دهندگان

سن
فراوانی
درصد فراوانی
تا ۳۰ سال

۱۵

۰/۵۰

۳۱ تا ۴۰ سال

۱۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:57:00 ق.ظ ]




اخلاق اصول و موازینی است که رفتار و حرکت درست و غلط را تعریف نماید و نقطه تمایز میان آنها را به نمایش گذارد. از نظر عملی اخلاق عملی نمی تواند پای بند معیار ثابتی باشد بلکه بنا به گفته لوسن اخلاق امری انسانی است و نمی تواند چیزی غیر از ابداعات مداوم و ابتکارات روزانه در برابر مسائل رفتاری باشد، بنابراین در نظر فلاسفه جدید اروپایی جنبه انسانی اخلاق بیشتر از سایر جنبه های متافیزیکی آن است. (گرگوار[۶] ،۱۳۸۰:۹۴).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اخلاق چیزی است که با رفتارهای ناشی از قانون متفاوت است؛ رفتار قانونی ریشه در مجموعه ای از اصول و مقرراتی دارد که نوع عمل افراد را مشخص می کند.
اصول اخلاقی در مدیریت به هنگام تصمیم گیری و رفتار)در رابطه با درست یا نادرست بودن آنها( از نظر اخلاقی مدیران را هدایت و راهنمایی می کند و موضوع مسئولیت اجتماعی درگستره همین مطلب قرار می گیرد و به تعهدات مدیریت مربوط می شود، یعنی به هنگام تصمیم گیری و اقدام، سازمان باید به گونه ای عمل نماید که به خیر و صلاح جامعه و خودش باشد )دفت[۷]،.( ۶۴۰:۱۳۸۴

۲-۱-۲-مکاتب و نظریه های اخلاق
مکاتب و نظریه های اخلاقی را به اعتبارات مختلف می توان تقسیم بندی کرد. برای مثال، بر اساس سیر تاریخی یا بر اساس ملاحظات فرا اخلاقی مانند واقع گرا شامل طبیعت گرا و غیرطبیعت گرا و غیرواقع گرا بودن، می توان دیدگاه های مختلف را دسته بندی کرد. در اینجا به مباحث اخلاق هنجاری و تفاوت آن با فرا اخلاق پرداخته و در ادامه به تقسیم بندیهای ارائه شده پرداخته میشود (شمالی،۱۳۸۹ ). انواع رهیافت های علم اخلاق در یک تقسیم بندی به چهار مقوله تقسیم بندی می شود:
اخلاق فلسفی یا فرا اخلاق: از دریچه این رهیافت، در باب پرسشهای منطقی، شناختی و معناشناسی اخلاق، تحقیق میشود، پرسشهایی از این قبیل که “معنای خوب و بد اخلاقی چیست؟”،” راه اثبات یا توجیه احکام و گزار ههای اخلاقی چگونه است؟” و یا “آیا اخلاق جعلی است یا کشفی؟”. به طور خلاصه، دو مبحث معنا و توجیه عمده مسائل فرا اخلاق را تشکیل می دهند. این رهیافت در مطالعات اخلاقی به مسائل تجربی و تاریخی که در حیطه فعالیت های انسان شناسان، مورخان و جامعه شناسان است نمی پردازد، هم چنین به دنبال پاسخ برای پرسشهایی نظیر این که “عمل خوب و ارزشمند چه عملی است؟” و یا “چه چیزی متقتضای وظیفه یا الزام اخلاقی است؟” بر نمی آید، و چنین بررسیهایی در فرا اخلاق مورد بحث قرار نمی گیرد. از آن جا که در رهیافت فرا اخلاقی، به تحلیل و پژوهش فلسفی ماهیت گزاره ها، مفاهیم و احکام اخلاقی پرداخته می شود و به درستی و نادرستی این گزاره ها نظری ندارد، آن را اخلاق فلسفی نیز می توان نامید.
اخلاق هنجاری: این رهیافت به حوزه اخلاق، به دنبال شناسایی و تبین اساسی ترین مبانی و معیارهای درستی و نادرستی، و یا خوبی و بدی در احکام اخلاق است. اخلاق هنجاری اغلب با اصطلاحاتی کلی و نظریه هایی عام، نظیر لذت گرایی، فایده گرایی، وظیفه گرایی و نظریه های دینی به بیان ملاک درستی افعال اخلاقی می پردازد و مطالبی نظیر ” عدالت خوب است”، آن چه را برای خود می پسندی برای دیگران نیز بپسند”، و ” باید به عملی پرداخت که بیشترین فایده را برای بیشترین افراد داشته باشد”، در حوزه اخلاق هنجاری قرار می گیرد. در حقیقت وظیفه اصلی اخلاق هنجاری این است که طراحی کلی از معیارهای عمومی الزام و ارزش ارائه کند.
اخلاق توصیفی: براساس این رهیافت، اخلاق توصیفی برآنست باورها، اصول اخلاقی مورد قبول شخص، گروه و یا فرهنگی را توصیف و تبین نماید. روش تحقیقی که در اخلاق توصیفی به کار می رود، روشی تجربی- توصیفی و عملی- تاریخی است. آن گونه که انسان شناسان، جامعه شناسان، مورخان و روانشناسان در زمینه های مطالعات اخلاقی از چنین روش هایی استفاده می کنند. از این رو، گزاره ها و معرفت برآمده از اخلاق توصیفی را می توان علمی- تاریخی – توصیفی دانست، آن چنان که توصیه و دستوری را ارائه نمیکند؛ برای مثال گزاره هایی هم چون “از نظر برخی جامعهشناسان عصر اطلاعات، به منظور پیشبرد اهداف جامعه اطلاعاتی، گردش آزاد اطلاعات اقدامی پسندیده است” و یا” از نظر ادیان الهی، دروغ اقدامی ناپسند است” در حوزه اخلاقی توصیفی قرار می گیرند. هدف اخلاقی توصیفی، توصیف یا تبیین نظام ها و اصول اخلاقی موجود و عرضه شده از سوی افراد و جوامع، و از رهگذر آن دستیابی به نظریه ای درباب سرشت اخلاقی انسان است.
اخلاق کاربردی: وقتی محققان اخلاق به جای تعیین درستی یا نادرستی امور در کلی ترین حالت ها، به دنبال تشخیص رفتارها و عملکردهای اخلاقی درست در برخی موارد و مسائل خاص علمی باشند، وارد گسترده اخلاق کاربردی می شوند؛ از این رو، رهیافت اخلاق کاربردی در پی یافتن قواعدی خاص تر از قواعد و نظریه های عام اخلاقی است، که در شرایط، موضوعات و موارد مشخص تر و جزئی تر کارایی داشته باشد، هرچند به نظریه های عام مطرح در اخلاق هنجاری نیز بی توجه نیست. اصول و قواعدی نظیر عدالت ورزیدن،دروغ نگفتن، به حق حیات دیگران احترام گذاشتن، آسیب نرساندن به دیگران و مواردی دیگر، مقبول عموم نظریه های هنجاری هستند و در اخلاقی بودن آنها اختلاف چندانی مشاهده نمی شود و فاعل اخلاقی نیز در کاربرد آنها در خیلی از موارد با پیچیدگی و دشواری خاصی مواجه نمی شود، اما شناسایی و تشخیص رفتار درست از نادرست در بسیاری از حوز ه های علمی، خصوصاً با پیشرفت های فناورانه پدید آمده، تصمیم گیری های اخلاقی دشواری را پیش روی محققان علم اخلاق و متخصصان زمینه های گوناگون علوم و فنون قرار می دهد و اتخاذ تصمیم هایی مناسب در موارد خاص علمی، برخوردار از پیچیدگی ها و ظرافت هایی می باشد که خود موجب پیدایش مسائل و معضلاتی اخلاقی می شوند. این مهم، توجه اندیشمندان علم اخلاق را به رهیافت اخلاق کاربردی جلب می نماید (ثقه الاسلامی، ۱۳۸۸: ۵۵-۵۶).
۲-۱-۳-اخلاق کاری
اخلاق می تواند به مکانیزمی ارتباطی بین اجتماع و امور شخصی باشد. رفتار اخلاقی، عادت های کاری خوب، نگرش های کاری مثبت، هماهنگی با دیگر افراد و مهارت های مورد نیاز برای حفظ شغل است. به منظور درک مفهوم اخلاق کاری، به تقسیم بندی نیروی های کاری اشاره می شود. برخی از افراد، تمایل فراوان به تلاش و فعالیت دارند، سکون و آرامش را پسندیده نمی دانند و فضایل اخلاقی آنان در کارهای شان شکوفا می گردد. در مقابل، گروهی هم تمایلی به کار و مجاهدت ندارند و تنها با نیروهای جبری و فشارهای بیرونی باید آنان را به کار وادار کرد. بنابراین اخلاق کاری، متعهد شدن توان ذهنی، روانی و جسمانی فرد یا گروه به اندیشه جمعی در جهت اخذ قوا و استعداد درونی گروه و فرد برای توسعه است (رحیم نیا و همکاران، ۱۳۸۹: ۸).
اخلاق کاری، مهمترین عامل فرهنگی در توسعه اقتصادی محسوب می شود (خانی جزنی، ۹۳:۱۳۸۷ ). به عبارت دیگر، اخلاق کاری، هنجاری فرهنگی است که به انجام کار مناسب و خوب در جامعه، ارزش معنوی مثبت می دهد و بر این باور است که کار فی نفسه یک ارزش ذاتی دارد (رحیم نیا و همکاران، ۱۳۸۹:۸)
به نظر پتی[۸] (۱۹۹۵) ویژگی های اخلاق کاری شامل مهار تهای میان فردی (محتاط و با ملاحظه)؛ مقبولیت قطعی وظیفه (تشریک مساعی)، ابتکار عمل (بلندپروازی) و قابل اعتماد بودن (قابلیت اطمینان) می باشد (کیگانس[۹]، ۲۰۰۹).
مولفه های اخلاق کاری شامل موارد زیر میباشد: در نظر گرفتن خدا، انضباط کاری،مسئولیت پذیری، رعایت انصاف و عدالت، صداقت و امانت داری، تعهد کاری، انتقادپذیری و سلامت اداری (نویدفر،۱۳۸۵: ۴۴ ).
در نظر گرفتن خدا: ما همواره در محضر خدا هستیم، در ارائه خدمت، رضای خدا بالاتر از هر چیز است. پاداشی که خداوند در برابر خدمات صادقانه می بخشد قابل مقایسه یا هیچ چیز نیست.
انضباط کاری: انضباط کاری یعنی سازمان پذیری، آراستگی، نظم و ترتیب و اجتناب از بی نظمی در کار. در حقیقت انجام هر کاری با توجه به اصول آن کار و انجام به موقع هر کار.
مسئولیت پذیری: پذیرش مسئولیت باید توأم با قابلیت انجام مسئولیت باشد. اصل مسئولیت پذیری می آموزد که هر کسی در هر مرتبه ای که باشد، نسبت به تمام امور و کارهای خود و مربوط به خود مسئول و پاسخگوست (نهج البلاغه، حکمت ۳۸۲).
رعایت انصاف و عدالت: خداوند به انصاف و نیکوکاری فرمان میدهد. ( قرآن کریم،سوره نحل،آیه ۹۰ ). رعایت عدل و انصاف در قضاوتها و پاداشها و تقسیم مسئولیتها، روحیه کارکنان را بالا میبرد و آنان با اعتماد و اطمینان به آن که حقوقشان ضایع نمیشود با دلگرمی بیشتر به ارائه خدمات ادامه میدهند.
رعایت ادب و احترام: کسی که با مردم الفت گیرد، مردم دوستش دارند(غررالحکم،ج۲).
احترام به تک تک افراد، نظرات، دیدگاه ها و ماهیت فردی آنها را باید مورد توجه قرار داد. چرا که نوع رفتار کارکنان به ویژه افراد و مراجعه کنندگان به سازمانها خوشنامی یا بدنامی سازمان را رقم میزند. آنچه بیشتر از هر چیز دیگر در قضاوت مردم نسبت به تکریم آنان اثر میگذارد، رفتار درست و شایسته با آنان است.
صداقت و امانتداری: یکی از اصول اساسی در انجام دادن کارها امانت داری است. اگر انسان کار و مسئولیت را امانت بداند، بی گمان حرمت آن را پاس میدارد و تلاش میکندکه به خوبی آن را پیش برد و بالنده سازد. امام علی (ع) میفرمایند: “همانا کاری که به عهده توست طعمه ای برایت نیست، بلکه امانتی است بر گردنت”(نهج البلاغه، نامه ۵).
تعهد: رابینز( ۱۹۸۲ ) [۱۰]تعهد را به عنوان مجموع فشارهای هنجاری درونی شده برای انجام فعالیت ها می داند به طریقی که اهداف و منافع سازمانی حاصل شود. در این شیوه تعهد سازمانی به عنوان یک اعتقاد و هنجار در رابطه با مسئولیت فرد به سازمان در نظر گرفته می شود(شکر زاده، ۱۳۸۱: ۴۲ ).
انتقادپذیری: از ویژگیهای یک کارگزار اخلاقی میزان تحمل وی در شرایط مختلف است وگرنه یک مدیر بی طاقت در برابر فشارهای سازمانی و محیطی به سرعت خرد خواهد شد (نویدفر،۱۳۸۵: ۴۹).
یک مدیر کمال جو برای بهتر شدن وضع سازمان با رویی گشاده از انتقادات و نظرات اصلاحی افراد استقبال می کند(رضاییان،۴۳۲:۱۳۸۷ ).
سلامت اداری: سلامت اداری، عدم درخواست و عدم دریافت رشوه و فرایندهای کاری شفاف به طوری که ارباب رجوع به سادگی چگونگی انجام کارها را درک کند، تعریف شده است(حمیدیان، ۵۱:۱۳۸۹).
۲-۱-۴- اخلاق حرفه ای :
فضای اخلاقی سازمان، مفهومی است که در دو دهه گذشته، در حوزه رفتار سازمانی و ادبیات اخلاق کسب وکار،مطرح بوده است. پژوهشگران، فضای اخلاقی سازمان را ادراکات رایج و متداول از اقدامات، اعمال و رویه های سازمانی تعریف نموده اند که محتوایی اخلاقی دارد (ویکتور و کالن[۱۱] ۱۹۸۸ ).
آنان، مفهوم فضای اخلاقی را طریقه ای برای تبیین، توضیح و پیش بینی رفتارهای اخلاقی در سازمان معرفی نموده اند.
مفهوم فضای اخلاقی با سازه های کلی تری مانند فضای سازمانی و فرهنگ سازمانی، مشابه است امابر روی موضوعات اخلاقی، تمرکز بیشتری دارد.کالن ، فضای اخلاقی سازمان را یک ساز وکار روانی برای تشخیص و حل مسائل اخلاقی می داند و معتقد است که فضای اخلاقی سازمان، یک دید ادراکی برای تشخیص، ارزیابی و حل مسائل اخلاقی به افراد می دهد و راهنمای افراد در تصمیم گیری است (مارتین[۱۲] و کالن[۱۳]، ۲۰۰۶ ).
فضای اخلاقی سازمان، به نحوه تصمیم گیری شایع و رایج افراد در سازمان، در برخوردبا مسائل اخلاقی و بازخورد هایی که دریافت می کنند اشاره دارد. به عبارت دیگر، فضای اخلاقی سازمان با ارائه معیارهای اخلاقی برای تصمیم گیری افراد و دادن بازخورد های مثبت و منفی، به رفتار افراد، جهت می دهد. در واقع می توان گفت که ابعاد متفاوت فضای اخلاقی، ممکن است نشانه های متفاوتی رابرای اعضای یک گروه کاری مبنی بر اینکه چه رفتاری قابل قبول و چه رفتاری غیر قابل قبول است فراهم کنند (کالن[۱۴] و همکاران ، ۱۹۸۹ ).
پژوهشگران نیز عنوان می کنند که فضای اخلاقی سازمان با تدوین استانداردها و معیار های اخلاقی، بر رفتارهای افراد اثر می گذارد. آن ها تاکید می کنند که در سازمان های با فضای اخلاقی مناسب، تمام فرایند ها و فعالیت های سازمان (سیستم پاداش، سیستم ارزیابی عملکرد، فرایند های استخدامی و…) به صورت درست و اخلاقی انجام شده است و این امر، خود بر تعهدافراد به سازمان و رفتار های اخلاقی آنان تاثیر گذاشته و کارکنان را اخلاقی تر می کند. از سوی دیگر، اینگونه سازمان ها با تدوین استانداردهای اخلاقی مدون، افراد را به رفتار های اخلاقی، رهنمون می کنند.به عبارت دیگر، سازمان، هم از طریق فرایندهای اخلاقی و منصفانه خود (پاداش منصفانه، استخدام منصفانه و..) و هم از طریق تدوین استاندارد های اخلاقی برای افراد، بر اخلاقی تر شدن رفتار آنان اثر دارد( لوریا و یاگیل[۱۵]، ۲۰۰۸ ).
۲-۱-۵-مفهوم اخلاق حرفه ای :
اخلاق اکنون به صورت منشور اخلاقی سازمان و قوانین رفتار حرفه ای مشاغل پایه درون سازمانی نهاده است. در یک دهه ی اخیر توجه روز افزون به این موضوع شده که بایدعلت آن را در وقایع دهه های اخیر مانند جهانی شدن، توسعه عدم تمرکز، مدیریت گرایی، افزایش روابط کاری تجاری سازمان های دولتی با بخش خصوصی، رشد مطالعات اجتماعی و درخواست فزاینده برای پاسخگویی و مسؤولیت اجتماعی از سوی مراجع قانون و سیاسی دید.اخلاق اداری هم اکنون به نهضتی اصلاح گرایانه درمدیریت دولتی تبدیل شده است که به مطالعه و شناسایی قواعد و ضوابط رفتار انسان اداری و موضع هایی چون تدوین منشور اخلاق، قوانین و استانداردهای رفتار، آموزش اخلاقیات، مدیریت اخلاق، تصمیم گیری اخلاق، فرهنگ و جو اخلاق و زیرساخت اخلاق می پردازد(فقیهی و رضایی منش، ۱۳۸۴).
سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه (OECD) نیز با طراحی یک زیرساخت اخلاقی که در واقع یکی از الگوهای اثربخش مدیریت اخلاقیات محسوب می گردد وسعی درکنترل فساد و حفظ و ارتقای اخلاقیات و اصلاح رفتارهای نامطلوب در اغلب کشورهای عضو خود کرده است. در این الگو به میزان زیادی عوامل محیطی و سازمانی با یکدیگر ترکیب شده است که مهمترین این عوامل عبارتند از:

    • تعهد رهبران، سیاست مداران و مدیران به رعایت امور اخلاقی
    • استراتژی، سیاست ها و قوانین و مقررات دقیق و لازم اخلاقی
    • جو و فضای جامعه و سازمان
    • سیستم ها و مکانیزم های انگیزشی برای تشویق به انجام رفتار اخلاقی
    • برنامه های آموزش های کارآمد و مؤثر
    • سیستم های کنترلی و ارزیابی کارآمد و مؤثر درون و برون سازمانی
    • دلایل و استدلال عقل پسند کافی برای پذیرش اخلاق
    • موقعیت های شغلی
    • نیازهای شخصی
    • جامعه مدنی فعال

لذا در مجموع می توان گفت چنانچه یک زیر ساخت اخلاق از کارکرد صحیحی برخوردار گردد، محیطی را فراهم می آورد که استانداردها و شاخص های رفتار شخصی مطلوب، مورد تشویق و حمایت قرار گیرد. (فقیهی و رضایی منش، ۱۳۸۴).
۲-۱-۶-رویکردهای نظری اخلاقیات در سازمان:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:57:00 ق.ظ ]




کل

۸۰۳

۱۰۰

۲۶۰

۳-۷- ابزار جمع آوری داده ها و اطلاعات

مهمترین بخش جمع آوری داده ها، مربوط به داده های مورد نیاز برای سنجش و اندازه گیری متغیرهای تحقیق است که پس از تعریف عملیاتی و طراحی فرم پرسشنامه و بررسی روایی و پایایی آن در بین افراد نمونه اماری توزیع شده و داده های مورد نیاز جمع آوری شد. در این پژوهش از پرسشنامه‌ای حاوی۶۰ سوال برای گرد آوری داده های مورد نیاز استفاده شد. سوالهای ۱-۴ پرسشنامه برای سنجش میزان کارایی مدیریت زنجیره تامین استفاده شد این سوالات از پرسشنامه استاندارد ، اریک سلدین و فان اولگر[۴۹] (۲۰۰۷) استفاده شد. برای سنجش میزان اعتماد در مدیریت زنجیره تامین از ۵ سوال استفاده شد . سوالهای ۵-۹ پرسشنامه برای سنجش این متغیر تعیین شد که این سوالها از پرسشنامه استاندارد کابانیس[۵۰] (۱۹۹۵) استخراج شد. برای سنجش یکپارچگی مدیریت زنجیره تامین از ۶ سوال( ۱۰الی۱۵) برگرفته از پرسشنامه استاندارد مولونکوپف و داپریان[۵۱] (۲۰۰۵) استفاده شد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همچنین به منظور سنجش میزان پاسخگویی مدیریت زنجیره تامین از ۳سوال (۱۶ الی ۱۸) برگرفته شده از پرسشنامه استاندارد کلوس ، سوینک و نایر[۵۲](۲۰۰۵) و اریک سلدین و فان اولگر(۲۰۰۷) استفاده شد.
همچنین بخشی از پرسشنامه طراحی شده به سنجش متغیرهای مدیریت ارتباط با مشتری یا مدیریت ارتباط با مشتری می‌پردازد. برای سنجش میزان درک نیازهای مشتری توسط شرکت ۶ گویه ( گویه های ۱۹الی ۲۴) استفاده شده است.به منظور سنجش میزان ایجاد ارزش برای مشتریان از ۸ گویه‌( گویه های ۲۵ الی ۲۸) استفاده شده است. منبع سوالات پرسشنامه ارزش درک شده مشتری است که توسط ایگرت و اولاگا[۵۳] (۲۰۰۰) طراحی شده است.
برای سنجش میزان توجه شرکت به حفظ و مراقبت از مشتری (وفاداری مشتری) از ۱۰ گویه( گویه های ۲۹ الی ۳۸) استفاده شده است. برای سنجش متغیر میزان درک نیازهای مشتری از پرسشنامه طراحی شده توسط نایت و کیم (۲۰۰۷)[۵۴] استفاده شد.
همچنین به منظور سنجش میزان مشتری‌محوری شرکت، ۱۳ گویه( گویه های ۳۹ الی ۵۱) استفاده شده است ، این سوالات از پرسشنامه طراحی شده توسط حاجت[۵۵] (۲۰۰۲) استفاده شده است.
میزان مشتری‌گرایی شرکت بوسیله ۱۰ گویه( گویه های ۵۲ الی ۶۰) مورد ارزیابی قرار گرفته است. این گویه ها از پرسشنامه طراحی شده توسط کوازی[۵۶](۲۰۰۲) استفاده شده است.
جدول۲-۳ گویه های مطرح شده در پرسشنامه

عوامل

ردیف

گویه

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

کارآیی
مدیریت زنجیره تامین

۱

در طراحی کلی زنجیره تامین ، به حداقل رساندن هزینه تا چه حد برای شرکت شما مهم است؟

۲

در استراتژی موجودی انبار، ایجاد گردش بالا و حداقل کردن موجودی انبار در کل زنجیره تامین تا چه اندازه برای شرکت شما مهم است؟

۳

در استراتژی منابع، حفظ نرخ بالای مطلوبیت و به کار گیری در زنجیره تامین، تا چه اندازه برای شرکت شما مهم است؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:57:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم