کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



امام خمینی(ره) نیز در خصوص پایبندی به همه احکام خرید و فروش و تجارت در برابر غیر مسلمان فتوا داده‌اند که واجب است و آنان حق فسخ معامله را به اشکال مختلف آن دارند (امام خمینی، ۱۴۰۱ق، ص۵۵۲).
اقلیت‌های دینی متعهد به جز امور بازرگانی و فعالیت‌های اقتصادی اصولاً در مورد انتخاب هر نوع شغل و حرفه نیز آزاد و مختار می‌باشند و می‌توانند هر نوع شغل و حرفه‌ای که با قرارداد ذمه منافات نداشته باشد و ایجاد مفاسد و اختلال نظام اجتماعی در داخل جامعه بزرگ متحد نماید اشتغال ورزند. پیشه و حرفه آزاد برای اقلیت‌های دینی متعهد شامل مشاغل تولیدی، صنعتی و همچنین مشاغلی از قبیل طبابت و تعلیم و نظائر آن نیز می گردد. بدیهی است گرچه اصل حق اشتغال به امور مذبور جزء مقتضیات قرارداد ذمه بوده و تضمین آن بر مسلمین لازم می‌باشد ولی این نکته را نیز باید یادآور شد که جزئیات و موارد این حق با تصریحاتی که ممکن است در متن قرارداد ذمه مورد توافق قرار گیرد قابل تغییر و تبدیل می‌باشد. بنابراین چنین حقی برای مسلمین محفوظ است که احیاناً به موجب مصالح ضروری جامعه اسلامی و منافع خاصی که منظور پیشوای مسلمین می‌باشد. اقلیت‌های دینی متعهد و یا افراد معینی از آنان از اشتغال به پاره‌ای از مشاغل و حرفه‌ها محروم و ممنوع گردند و این نوع محدودیت استثنای در مورد امور بازرگانی و اقتصادی نیز ممکن است منظور گردد. بدین ترتیب که در متن قرارداد ذمه محدودیت‌هایی در زمینه فعالیت‌های تجارتی و اقتصادی سوداگران ذمی و یا افراد خاصی از آنان به عللی که به مصالح مسلمین و صلاحدید پیشوای جامعه اسلامی مربوط است ملحوظ شود. ولی در صورتیکه نسبت به این امور تصریحی در قرارداد ذمه نیامده باشد همانطور که گفته شد اقلیت‌های دینی متعهد در زمینه‌های اقتصادی و اشتغال به مشاغل و حرفه‌ها از آزادی کامل برخوردار خواهند شد (عمید زنجانی، ۱۳۷۰، ص۲۰۳).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

همانگونه که گفته شد معامله با اقلیت‌های دینی صحیح است. مسلمانان نمی‌توانند بگویند مال یا اموالی که در دست اقلیت‌ها (اهل کتاب) است وجه فروش شراب است و آن مال را از او قبول نکند. بلکه اسلام تاکید دارد که چنانچه فرد یقین بر این مطلب نیز داشته باشد می‌تواند آن وجه را در ازای معامله‌ای که با او انجام می‌دهد از او بگیرد، چرا که خرید و فروش شراب، خوک و الات لهو برای آنان جایز است.(حلی،۱۴۰۳ق، شرایع الاسلام، ص۳۲۵).
۵-۱-۳- حقوق خانواده، مادر و کودک
خانواده به عنوان واحد اصلی جامعه که وظیفه تربیت و رشد کودک را بر عهده دارد باید به وسیله حکومت حمایت گردد. ابتدا در تشکیل خانواده، سن قانونی و بلوغ، رضایت کامل زوجین و سپس در عرصه زندگی، حمایت موثر از مادر و کودک به ویژه حمایت از کودک در صورت انحلال زوجیت یا فوت پدر و مادر باید مورد توجه دولت‌ها قرار گیرد. در فقه و قوانین اسلام، این حمایت‌ها بسیار نظام یافته و با دقت دنبال شده و نمود آن در قانون اساسی جمهوری متبلور شده است. در بند هشتم مقدمه قانون اساسی و در اصل ۲۱ آن به این حقوق توجه شده است و در آن آمده است:
«دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد:
۱ـ ایجاد زمینه‌های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او؛
۲ـ حمایت مادران، بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایت از کودکان بی‌سرپرست؛
۳ـ ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده؛
۴ـ ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بی‌سرپرست؛
۵ ـ اعطای قیمومیت فرزندان به مادران شایسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولی شرعی.
در بند دوم ماه ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر به این مساله اشاره شده و مواد ۲۳و ۲۴میثاق بین‌المللی اقتصادی ـ اجتماعی نیز به تفصیل از این موضوع سخن گفته است. در ارتباط با حمایت‌هایی که فقه اسلام نسبت به اطفال و زنان اقلیت‌ها علاوه بر حمایت‌های عام مربوط به زنان و اطفال ـ مقرر داشته می‌توان از معافیت‌های مالیاتی زنان و منع کشتن آنها در جنگ یاد کرد. در این خصوص به روایتی که از امام صادق(ع) درباره علت معافیت زنان و اطفال از پرداخت جزیه سوال شده اشاره می‌کنیم که حضرت فرمودند: برای این‌که پیامبر(ص) از کشتن زنان و اطفال در دارالحرب نهی کرده‌اند به جز در صورتی که آنان نیز بجنگند، و اگر با تو بجنگند تا حد امکان از کشته شدن او خودداری کن و نترس که مشکلی پیش آید. پس از آنجا که پیامبر (ص) از کشتن آنان در دارالحرب نهی فرمودند این امر در کشور اسلامی اولویت دارد و اگر از دادن جزیه خودداری کرد امکان قتل او بر تو نیست و از آنجا که کشتن او ممکن نیست. جزیه از او برداشته شده همچنین (کشته نمی‌شود). افراد زمین‌گیر، پیرمرد، زن و اطفال در دارالحرب و به همین دلیل از آنان جزیه برداشته شده است (طوسی، ۱۴۰۶ق، تهذیب الاحکام، ج۶،ص۱۵۶).
همانگونه که در روایت فوق به قیاس اولویت تمسک شده، می‌توان گفت؛ از آنجا که اسلام به حمایت از زنانی که در جنگ با کشور اسلامی هستند توصیه می‌کند. به طریق اولی حمایت از زنان همه پیمان با مسلمانان را مد نظر دارد. البته نوع و چگونگی حمایت را دولت، جامعه و اوضاع زمانه تعیین می‌کند. با این وجود باید گفت حمایت‌هایی که در قانون اساسی نسبت به زنان آمده است برای زنان غیر مسلمان تبعه کشور اسلامی نیز صادق و نافذ است (شریعتی، ۱۳۸۷،ص۱۳۳).
در رابطه با سالخوردگان، معافیت از جزیه را که فقها بر اساس روایات وارده برای پیران سالخورده ذکر کرده‌اند می‌تواند به عنوان گونه‌ای حمایت از قشر آسیب پذیر اقلیت‌ها به شمار آورد(حلی،(محقق)، ۱۴۰۳ق، شرایع الاسلام،ص۲۵۰).
مرد مسلمان همچنین باید در مسائل خانواده و زناشویی با همسر غیر مسلماناش مانند دادن مهریه، نفقه، حسن معاشرت و عده باید همانند صورتی که زن، مسلمان است عمل کند یعنی در روابط خانوادگی و زناشویی بدون توجه به عقیده و دین همسرش بر مبنای حسن معاشرت رفتار کند و فرد مسلمان نمی‌تواند همسر غیر مسلمان خود را به اموری که در دین اسلام واجب است و به روابط زناشویی مربوط نیست وادار کند مانند اجبار به غسل و اقامه نماز محقق حلی در این زمینه می‌گوید: «مسلمان نمی تواند زن ذمی خود را مجبور به غسل کند زیرا بدون غسل نیز استمتاع از زن ممکن است» (محقق حلی، ۱۴۰۳ق، ص۵۱۲). یا در مورد نفقه ایشان معتقد است پرداخت نفقه به افرادی که واجب النفقه انسان هستند واجب است اگر چه کافر باشند (حلی، ۱۴۰۳ق، شرایع الاسلام، ص۵۷۳)، حتی زکات فطره آنان نیز بر او واجب است (محقق حلی، ]بی‌تا[، مخاصر المنافع، ص۸۵).
البته در مسائلی که در حسن معاشرت اخلال ایجاد می‌کند، چون مرد سرپرست خانواده است باید همسر غیر مسلمان به گفته وی عمل کند، مثلا خوردن شراب یا گوشت خوک که آثار و تبعاتی در همسر و فرزندان ایجاد می‌کند و نیز در ظاهر به علت اینکه مباشرت با این اشیاء موجب نجاست بدن فرد می‌شود و در معاشرت خانوادگی اختلال ایجاد می‌کند شوهر می‌تواند همسر غیر مسلمان خود را از خوردن چنین چیزهایی منع کند پس شوهر مسلمان می‌تواند همسر غیرمسلمان خود را ملزم به دوری از موانع استمتاع و معاشرت کند (حلی، ۱۴۰۳ق، شرایع السلام، ص۵۲۱).
روابط خانوادگی بین افراد خانواده اعم از پدر، مادر، همسر، فرزندان و همچنین دیگر افراد تحت تکفل و نیز خویشان و ارحام فرد برقرار می‌شود در اسلام این رابطه تحت عنوان صله رحم بسیار مورد تاکید قرار گرفته و ترک آن از گناهان کبیره محسوب شده است. روایات زیادی از پیامبر (ص) و ائمه اطهار (علیهما السلام) در مورد ترغیب افراد به صله رحم و ترک قطع رحم دارد شده است. این روایات برخی صراحتا و برخی با اشاره، صله رحم را خواه با مسلمان و یا غیر مسلمان متذکر شده‌اند. به عنوان مثال، شخصی از امام صادق پرسید: من خویشاوندانی غیر مسلمان دارم آیا آنان حقی بر من دارند؟ امام فرمود: «نعم، حق الرحم لا یقطعه شیء و اذ کانوا علی امرک کان لهم حقان: حق الرحم و حق الاسلام: آری حق رحم و خویشاوندی را چیزی قطع نمی‌کند. البته اگر خویشان تو مسلمان بودند دو حق بر تو داشتند، حق خویشاوندی و حق مسلمانی(حق مسلمان بر مسلمان).»(محمدی ری شهری، ]بی‌تا[، میزان الحکمه، ص۱۰۵۵).
امام سجاد (ع) در رساله حقوق، حقوق پدر و مادر، همسر و فرزندان، برادران و خواهران و دیگر ارحام انسان را یک به یک برشمرده و هیچ اشاره‌ای به مسلمان یا غیر مسلمان بودن ارحام نکرده است و این دلالت بر عمومیت این حقوق برای ارحام مسلمان و کافر دارد. در روایتی از امام محمد باقر(ع) آمده است: سه امر است که اجازه ترک آن را خداوند به هیچ فردی نداده‌ است: ۱ـ پرداخت امانت به نیک و بد؛ ۲ـ وفای عهد نسبت به نیک و بد؛ ۳ـ نیکی به پدر و مادر چه نیک باشند چه بد. (شریعتی،۱۳۸۱، ص۵۲۱).
بنابراین در فقه امامیه، حقوق ایران و حقوق بشر معاصر این حقوق برای همه مردم به طور عام و برای اقلیت‌ها به طور خاص در نظر گرفته شده است.
۵-۱-۴- حقوق استقلال در احوال شخصیه
یکی از حقوق اجتماعی که از احوال شخصیه اهل کتاب شمرده می‌شود حق به رسمیت شناختن اموری از قبیل ازدواج، طلاق، ارث، وصیت و… که مربوط به زندگی شخصی افراد است می‌باشد. اسلام احوال شخصیه اهل کتاب را بر طبق مذهب خودشان به رسمیت می‌شناسد. قاضی مسلمان در دعاوی مربوط به احوال شخصیه لازم است بر اساس دین آنان حکم دهد. چرا که رسمیت دادن به دین آنان و اینکه آنان بتوانند در کشور اسلامی به دین خویش معتقد باشند، مستلزم آن است که بتوانند در این امور طبق مذهب خود عمل کنند.
دلیل صحت ازدواج اهل ذمه و کلا کفار اولا آیاتی است که راجع به کفار و همسرشان آمده است مانند: «و امراته حماله الحطب»(مد/۴)، ویا«قالت امراه فرعون»(قصص/۹) که خداوند قبول کرده که آن زن همسر فرعون بوده با اینکه ازدواج آنها بنابر مسلک خودشان صحیح بوده است نه اسلام.
ثانیا روایاتی نیز وجود دارد که موید این مطلب می‌باشد. به علاوه قاعده الزام درباره اهل کتاب نیز دلالت بر رسمیت ازدواج‌های اهل کتاب دارد.
نقل شده است که: امام صادق با یکی از یاران خود که غلامی را نیز به همراه داشت از بازاری می‌گذشتند، غلام از صاحب خود عقب مانده بود، صاحبش آن غلام را به گونه‌ای که به مادرش نسبت ناروا داده باشد صدا می‌زد. حضرت به وی تندی کرد که چرا به مادرش نسبت ناروا می‌دهی؟ او گفت: مادر وی کافر است و ازداوجشان صحیح نبوده است. امام در ضمن جواب، ازداوج هر قومی طبق مرام خود را صحیح دانستند. با اینکه بر اساس تعالیم اسلام ازدواج آنها صحیح نمی‌باشد و جالب توجه است که رفتار فوق باعث گردید که امام دیگر از همراهی آن شخص صرف‌ نظر کنند(به نقل از شریعتی، ۱۳۸۷، ص۱۳۴).
فقهای مسلمان به ویژه فقیهان شیعه ازدواج و طلاق را در صورت صحت آن در مذهب خودشان صحیح تلقی کرده‌اند. مثلا علامه حلی در قواعد بیان می‌دارد: و عقد اهل الذمه ان کان صحیحا عندهم اقروا علیه و الا فلا(به نقل از علی این حسین کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۰۸،ج۱۲، ص۳۹۲).
امام خمینی در تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۲۲، حلی در تذکره الفقها، جلد دوم، ص۶۴۸، سید حسن امامی در کتاب حقوق مدنی ج۴، ص۳۴۴ و… نیز به این موضوع اشاره کرده‌اند.
همچنین در طلاق نیز مطابق با دین خود عمل می‌کنند. در یک اصل کلی می‌توان گفت اهل کتابی که در کشور اسلامی زندگی می‌کنند در احوال شخصیه مجازند که طبق مذهب خود رفتار کنند چنانچه در اصل ۱۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است:
«ایرانیان زرتشتی، کلیمی، و مسیحی تنها اقلیت‌های دینی شناخته می‌شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزاداند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می‌کنند».
همچنین در ماده۶ قانون مدنی ایران، احوال شخصیه از قبیل ازدواج، نکاح، طلاق و اهلیت اشخاص و ارث آمده است.
همچنین در ماده ۲۷ میثاق بین‌المللی مدنی سیاسی به آزادی اقلیت‌های دینی مبنی بر عمل طبق دین خود اشاره شده است.
پس قوانین ارث اهل کتاب در مورد خودشان حتی در کشور اسلامی قابل اجرا است. فقها اعتقاد دارند که کفار پیرو هر آیین که باشند می‌توانند از یکدیگر ارث ببرند. محقق حلی در این خصوص می‌گوید: «الکفار یتوارثون و ان اختلفوا فی النحل»(حلی، ۱۴۰۳ق، شرایع الاسلام، ص۸۱۵).
بنابراین حقوق استقلال در احوال شخصیه برای اهل کتاب توسط فقه امامیه، حقوق ایران و حقوق بشر معاصر به رسمیت شناخته شده و آنان می‌توانند مراسماتی مانند ازدواج، طلاق و … را طبق آیین خود به جای آورند.
۵-۱-۵- حقوق برخورداری از تامین اجتماعی
یکی از موضوع‌هایی که دین اسلام به صورت توصیه یا دستور از مردم درخواست انجام آن را کرده، حمایت‌های اجتماعی نسبت به اقشار آسیب‌پذیر جامعه است. اسلام علاوه بر اینکه بر مردم واجب کرده تا قسمتی از درآمد خویش را به عناوین مختلف از قبیل خمس و زکات و به منظور حمایت از مستمندان در اختیار حاکم قرار دهند، توصیه ‌های اکیدی نیز به آنان مبنی بر دستگیری نیازمندان کرده است. این حمایت‌ها تنها حمایت‌های مادی نیست، بلکه حمایت‌های معنوی مانند: مشاوره، کمک در فروکش کردن غم غمدار و مصیبت زده، محبت به افراد و… همه از توصیه‌های موکد اسلام به مسلمانان می‌باشد. حدیث قدسی زیر گویای بخشی از این توصیه‌ها است:
«الخلق عیالی فاحبهم الی الطفهم بهم و اسعاهم فی حوائجهم؛ مردم (همانند) عیال من هستند پس محبوب‌ترین آنها نزد من کسی است که لطف بیشتری به آنان کرده و در برآورد کردن حوائج آنان پر تلاش‌تر باشد»(محمدی ری شهری، بی‌تا، میزان الحکمه، ص۷۰۰).
حکومت با وجود قدرت و امکانات وسیعی که در اختیار دارد. بهترین حامی برای افراد در زندگی اجتماعی‌شان می‌باشد. رهبران دینی به حاکمان توصیه‌های اکیدی در حمایتهای اجتماعی از مردم کرده‌اند. چرا که زندگی اجتماعی، همه افراد به طریقی در به راه انداختن چرخ جامعه نقش دارند. اگر تلاش و صرف وقت گران مایه آحاد جامعه نباشد. چرخ معامله از کار می‌افتد، فردی در تولید، فردی در انجام خدمات، فرد دیگری در پست مدیریتی و افراد دیگر در به سامان رساندن جامعه نقش دارند، به علاوه اشخاص با پرداخت مالیات‌ها، عوارض، خمس و زکات، جزیه و غیره به اقتصاد کشور کمک می‌کنند. حال آیا معقول است که اینگونه افراد که تا توان دارند به جامعه خدمت می‌کنند، در ناتوانی رها شوند و به خدمات گذشته آنان توجهی نشود با تامین اجتماعی، امری کاملا عقلایی است و از قرائن چنین بر می‌آید که از قدیم الایام بشر به این اندیشه دست یافته است؛ پس هدف تامین اجتماعی، آن است که شخص بتواند در زمان پیری، از کار افتادگی، بیکاری، بیماری و یا در مواقع حوادث و سوانح و امثال آن به گونه‌ای تامین شود و از آثار و عواقب آنها در حدود امکانات مصون باشد. (طباطبائی موتمنی، ۱۳۷۰، ص۱۳۴).
در صدر اسلام با بر پا شدن بیت‌المال و هزینه اموال بیت‌المال در مصالح عمومی، به این امر توجه شده و به عنوان نیاز جامعه، هزینه آن از بیت‌المال پرداخت و از محل آن به گونه‌های مختلف به افراد کمک می‌‌شده است برای مثال به افراد بی بضاعت برای معیشت، به قاتلی که به خطا کسی را کشته و توان پرداخت دیه او را ندارد برای پراخت دیه و اموری دیگر که منافع عمومی را در پی داشته است. البته از آنجا که درآمد بیت‌المال در گذشته زیاد نبوده، فقها موارد مصرف محدودی برای آن برشمرده‌اند. ولی امروزه بودجه‌های عمومی، مانند بودجه‌های که از فروش تولیدات، معادن، مالیات‌ها، نفت و… حاصل می‌شود زیاد است و چون نقش دولت در رفاه عمومی نیز بیشتر شده، هزینه‌های عمومی هم سرسام‌اور است و با این وجود همه بر این اعتقادند که تامین اجتماعی از جمله حقوق افراد است و دولت موظف به انجام اینگونه حمایت‌ها است.
امام علی (ع) در گذر از کوچه‌ای پیرمردی مسیحی را مشاهده کردند که به تکدی‌گری مشغول بود و از مردم درخواست کمک می‌کرد حضرت به یارانش فرمودند: چرا این فرد تکدی می‌کند؟ (چرا از بیت‌المال به او نداده‌اید که او مجبور به تکدی شده است؟) پاسخ دادند: او فردی مسیحی است. حضرت فرمودند: تا توان داشت او را به کار گرفتیدو حال که ناتوان گشته از او دریغ می‌دارید (عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۹).
این جمله حضرت سبب شد تا از بیت‌المال به مبلغی به عنوان مستمری به او پرداخت کنند. از دیدگاه ایشان، لازم است از بیت‌المال به اهل ذمه نیز کمک شود و در این حق، اقلیت‌ها تفاوتی با مسلمانان ندارند و باید یکسان نگریسته شوند. همچنین فقها در بحث از دیه قتل خطایی قاتل ذمی، پرداخت آن را از بیت‌المال متذکر شده‌اند که این نیز به نوعی بر حق آنان در برخورداری از تامین اجتماعی دلالت می‌کند.
در اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز چنین آمده است: برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کار افتادگی، بی سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و… نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی، دولت مکلف است طبق قوانین از محل‌ درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک‌یک افراد کشور تامین کند.
چنانچه مشاهده می کنیم، امروزه تامین اجتماعی لازمه زندگی است و پافشاری قانون گذاران بین‌المللی بر اعمال این اصل در قوانین کشورها است و عقلای دنیا نیز بر آن صحه می‌گذارند.
در ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر به این مساله پرداخته شده است:«هر کس حق دارد که سطح زندگی او، سلامتی و رفاه خود و خانواده‌اش را از حیث خوراک و مسکن و مراقبت‌های طبی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، پیری یا در تمام موارد دیگری که علل خارج از اراده انسان، وسایل امرار معاش از بین رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار باشد.
بنابراین فقه امامیه، حقوق ایران و حقوق بشر معاصر فارغ از مسأله دین حق برخورداری از تأمین اجتماعی را برای همه لازم دانسته و بر آن تأکید داشته اند. حتی در اسلام ضمن سفارش به این حق، نمونه‌های عملی فراوانی از رعایت این حق برای اقلیت‌ها به چشم می‌خورد.
۵-۱-۶- حق برخورداری از بهداشت
سلامت جامعه، جلوگیری از عوامل بیماری زا و مبارزه با بیماری‌ها، بخصوص بیماری های مسری، حق آحاد جامعه است و دولت ‌ها باید در برابر آنها خود را مسئول بدانند. در ماده ۱۲ میثاق بین‌المللی اقتصادی ـ اجتماعی آمده است: کشورهای طرف این میثاق حق هر کس را به تمتع از بهترین حال سلامت جسمی و روحی ممکن الحصول به رسمیت می‌شناسد… .
در بند بعد تدابیر اتخاذی شامل تقلیل مرگ و میر کودکان، بهداشت محیط، بهداشت صنعتی، پیشگیری و معالجه بیماری‌های همه گیر بومی، حرفه‌ای و سایر … و مبارزه با آنها، ایجاد شرایط مناسب برای تامین مراجع و کمک‌های پزشکی برای عموم در صورت ابتلاء ذکر شده است.
در اصل چهل و سوم قانون اساسی ایران تامین بهداشت و درمان از ضوابط اقتصادی جمهوری اسلامی ایران دانسته شده است. در اصل ۲۹ قانون اساسی امده است:
«نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشکی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی، دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایت‌های مالی فوق را برای یک‌یک افراد تامین کند.»
در گذشته برای مواردی که مصداق مصالح عمومی یا مصالح حکومت به شمار می‌رفت، از بیت المال که بدین جهت فراهم شده، هزینه می‌شد، اما حضور دولت در این عرصه کمرنگ بود و با توجه به اینکه اقلیت‌ها حقوقی مانند مسلمانان داشتند. اگر برای مسلمانی این حق به رسمیت شناخته می‌شد برای اقلیت‌ها نیز چنین بود. امروزه نیز که این حق به رسمیت شناخته شده و دولت موظف به حمایت‌های همه جانبه از مردم است. حق مزبور برای همه، اعم از مسلمانان و اقلیت‌ها یکسان است و تبعضی در این مورد وجود ندارد. چنانچه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز حقوق ملت را برای همه به طور یکسان به رسمیت شناخته است (شریعتی، ۱۳۸۷، ص۱۴۰).
در خصوص حق برخورداری از بهداشت، نه تنها اسلام، بلکه حقوق ایران و حقوق بشر معاصر به این امر تأکید دارند. در گذشته در اسلام حق بهداشت بیشتر جنبه فردی داشت اما با گسترش دین و جامعه اسلامی این امر به یک حق اجتماعی مبدل گشت.
۵-۲- حقوق و آزادی‌های فرهنگی ـ مذهبی
یکی از مهمترین حقوق و آزادی‌های افراد، حقوق و آزادی‌های است که به تبع دین و مذهبی که به آن اعتقاد دارند لازم است برای فرد به رسمیت شناخته شود. برخی از حقوق مذهبی افراد عبارت است از: آزادی اعتقاد به دین و مذهب خاص و عدم اکراه به آن، حق ابراز عقیده بر اساس معتقدات دینی، حق انجام مناسک دینی، حق داشتن معبد و پرستشگاه، حق فراگیری تعلیمات دینی. حق آزادی عقیده و بیان و عدم تفتیش عقاید و عدم تعرض به دلیل اعتقادی خاص. با استناد به منابع اسلامی از حقوق غیر مسلمانان ساکن در کشور اسلامی بیان شد و دانستیم که به تبع آن این آزادی ها، برخی از حقوق مذهبی را نیز باید برای آنان بپذیریم. برای مثال به فردی که بنا بر اعتقاد خود در منزل خویش مشغول مناسک دینی است به صرف انجام آن مناسک تعرض مجاز نیست، چرا که این حق فرد است که صرفا به دلیل اعتقادات مورد تعرض قرار نگیرد.
از دیدگاه اسلام اقلیت‌های دینی(یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) که پیرو ادیان آسمانی بوده و دارای کتاب آسمانی هستند در کشور اسلامی نسبت به دیگر غیر مسلمانان از حقوق و آزادی‌های مذهبی بیشتری برخوردارند. چرا که دین آنان به رسمیت شناخته می‌شود و این به رسمیت شناسی، حقوق و آزادی‌های بسیاری را به دنبال دارد. اسلام اعتراف به واقعیت ادیان آسمانی و پیامبران برگزیده الهی و احترام به کتب و شریعت‌های آنان را جزو اصول اعتقادی خود شمرده است و قرآن در بیشتر سوره‌ها طی آیات زیادی مردم را به ارزش معنوی این اصل توجه داده است و صریحا ایمان به انبیاء را ملازم و همردیف ایمان به پیامبر اسلام اعلام نموده است.
«قولوا آمنا بالله و ما انزل الی ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و الابساط و مااوتی موسی و عیسی و ما اوتی النبیون من ربهم لانفرق بین احد منهم و نحن له مسلمون؛ بگوئید به خدا و آنچه که بر ما نازل گشته و در آنچه بر ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و اخلاف آنان نزول یافته و آنچه به موسی و عیسی وحی شده و آنچه که به سایر انبیاء از پروردگارشان رسیده ایمان آورده و میان هیچ یک فرقی نمی‌گذاریم آن سر تسلیم فرود می‌آوریم»(بقره/۱۳۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 04:52:00 ق.ظ ]




سرانجام، میانگین هندسی مقادیر ثابت ها مساوی ۷۹۱۲/۰ بدست آمد. از این مقدار میانگین هندسی به عنوان مقدار ثابت مخرج معادله Murphy (معادله ۴-۷) استفاده گردید.
با جایگزین کردن این مقدار ثابت در مخرج معادله Murphy و دیگر معادلات (۴-۲ تا ۴-۶) در صورت آن، شکل نهایی معادله خشک کردن دانه های ذرت با کمک خشک کن پیوسته ساخته شده در بخش مکانیک ماشین های کشاورزی دانشگاه شیراز به صورت زیر خواهد بود:
(۴-۸)
که البته می توان با قرار دادن مقدار هر کدام از متغیرهای بی بُعد در این معادله، به معادله زیر دسترسی پیدا کرد:
(۴-۹)
که از این معادله می توان مستقیماً درصد رطوبت (برمبنای تر) را بر اساس پارامترهای مختلف آزمایش بدست آورد:
(۴-۱۰)
۴-۴-۲- ارزیابی مدل بدست آمده از تحلیل ابعادی
ارزیابی مدل بدست آمده بر اساس مقایسه بین محتوای رطوبت بدست آمده از آزمایش و مقدار پیش بینی شده توسط مدل انجام گرفت. البته این مقادیر آزمایشگاهی، آن دسته از اطلاعاتی بودند که در بدست آوردن مدل استفاده نشده بودند. نمودار زیر مقادیر محتوای رطوبت پیش بینی شده را در برابر محتوای رطوبت واقعی(حاصل از آزمایش) نشان می دهد. نزدیکی این دو مقدار به همدیگر نشان دهنده دقت بالای مدل بدست آمده است. میانگین مربعات خطا (RMSE[147]) دارای مقدار ۰۷۷/۰ و ضریب همبستگی[۱۴۸] ® مساوی ۹۶۴۴/۰ محاسبه گردید.
نمودار ۴-۵۱- مقایسه بین مقادیر محتوای رطوبت بدست آمده از آزمایش و مقادیر پیش بینی شده توسط مدل
مقدار کمی اختلاف بین محتوای رطوبت بدست آمده از آزمایش و محتوای رطوبت بدست آمده از مدل وجود دارد که احتمالاً به دلیل نقاط محدود انجام آزمایش جهت بدست آوردن هر کدام از معادلات متغیرهای بی بُعد می باشد. البته این اختلاف کم نمی تواند خطای معنی داری در مقادیر پیش بینی شده از مدل، ایجاد نماید. (Kachru and Matthes, 1976)
۴-۵- دینامیک سیالات محاسباتی (CFD)
نتایج انجام شبیه سازی فرایند خشک شدن دانه های ذرت در خشک کن پیوسته ساخته شده در بخش مکانیک ماشین های کشاورزی دانشگاه شیراز به وسیله روش دینامیک سیالات محاسباتی در نرم افزار فلوئنت ۱۴ در ادامه آورده می شود.
همان گونه که در فصل سوم ذکر گردید، در این دستگاه خشک کن پیوسته از دو نقاله مارپیچ در بالای مخزن (جهت ورود ذرات بی اثر و دانه های ذرت) و یک نقاله مارپیچ در پایین مخزن (برای خروج دانه ها و ذرات بی اثر) استفاده شد. ورودی هوای خشک کننده نیز در نیمه پایینی مخزن قرار داشت. در حین انجام آزمایش ها مشاهده شد که هوای خروجی از مخزن، از قسمت بالای مخزن (خروجی هوا) خارج می شود و میزان هوای خروجی از نقاله های مارپیچ بسیار ناچیز می باشد. برای انجام شبیه سازی فرایند خشک شدن توسط روش دینامیک سیالات محاسباتی فرایند به گونه ای تعریف شد که شرایط مذکور در حین آزمایش در شبیه سازی عددی نیز اعمال گردد. به این ترتیب در مرز خروجی مواد جامد (نقاله مارپیچ) از شرط مرزی فشار خروجی استفاده گردید. با روش سعی و خطا مقدار فشار خروجی به گونه ای تعیین شد که بخش اعظم هوای خروجی از قسمت بالای مخزن خارج شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

میدان رطوبت دانه در داخل مخزن در زمان های مختلف و حالت های مختلف خشک شدن در ادامه آورده می شود:

شکل۴-۱- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=0 ، T=50°C,va=1m/s) در زمان های ۸۰۰، ۵۰۰ و ۳۰۰ثانیه (به ترتیب از راست به چپ) بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۲- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=1 ،T=50°C,va=1m/s) در زمان ۳۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۳- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=1 ،T=50°C,va=1m/s) در زمان ۵۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۴- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=1 ،T=50°C,va=1m/s) در زمان ۸۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۵- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=2 ،T=50°C,va=1m/s) در زمان ۳۰۰ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۶- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=2 ،T=50°C,va=1m/s) در زمان ۵۰۰ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۷- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=2 ،T=50°C,va=1m/s) در زمان ۸۰۰ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۸- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=0 ،T=60°C,va=1m/s) در زمان ۳۰۰ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۹- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=0 ،T=60°C,va=1m/s) در زمان ۵۰۰ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۱۰- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=0 ،T=60°C,va=1m/s) در زمان ۸۰۰ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۱۱- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=1 ،T=60°C,va=1m/s) در زمان ۳۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۱۲- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=1 ،T=60°C,va=1m/s) در زمان ۵۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۱۳- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=1 ،T=60°C,va=1m/s) در زمان ۸۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۱۴- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=2 ،T=60°C,va=1m/s) در زمان ۳۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۱۵- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=2 ،T=60°C,va=1m/s) در زمان ۵۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۱۶- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=2 ،T=60°C,va=1m/s) در زمان ۸۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۱۷- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=0 ،T=50°C,va=2m/s) در زمان ۳۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۱۸- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=0 ،T=50°C,va=2m/s) در زمان ۵۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۱۹- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=0 ،T=50°C,va=2m/s) در زمان ۸۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۲۰- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=1 ،T=50°C,va=2m/s) در زمان ۳۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۲۱- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=1 ،T=50°C,va=2m/s) در زمان ۵۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۲۲- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=1 ،T=50°C,va=2m/s) در زمان ۸۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۲۳- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=2 ،T=50°C,va=2m/s) در زمان ۳۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۲۴- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=2 ،T=50°C,va=2m/s) در زمان ۵۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۲۵- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=2 ،T=50°C,va=2m/s) در زمان ۸۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۲۶- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=0 ،T=60°C,va=2m/s) در زمان ۳۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۲۷- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=0 ،T=60°C,va=2m/s) در زمان ۵۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل۴-۲۸- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=0 ،T=60°C,va=2m/s) در زمان ۸۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل ۴-۲۹- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=1 ،T=60°C,va=2m/s) در زمان ۳۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل ۴-۳۰- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=1 ،T=60°C,va=2m/s) در زمان ۵۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش
شکل ۴-۳۱- محتوای رطوبت دانه های ذرت (در حالتi=1 ،T=60°C,va=2m/s) در زمان ۸۰۰ ثانیه بعد از شروع آزمایش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:52:00 ق.ظ ]




«هنگامی که زنان را طلاق دادید و عده آنان به سر آمد یا از راه نیکی و رضا و رغبت به آنان رجوع کنید یا آنان را به نیکی رها سازید به منظور اضرار و تعدی به ایشان رجوع نکنید و کسی که چنین کند به خود ظلم کرده است».
در این آیه صراحتاً از رجوع به زنان مطلقه رجعیه به منظور اضرار به آنان نهی شده است یعنی رجوعی که از روی رضا و رغبت نبوده بلکه فقط به قصد آزار و ایذاء زن صورت می‌گیرد.
د) «… من بعد وصیه یوصی بها او دین غیر مضار و وصیه من الله و الله علیکم حکیم[۱۳۵]».
«پس از خارج کردن آنچه به آن وصیت شده و دینی که به قصد اضرار نبوده سهم ورثه را بدهید این توصیه‌ای از جانب خداوند است و خداوند دانای حکیم است».
لازم است در توضیح و تفسیر این آیه گفته شود که از منظر دین مبین اسلام به هر فرد مسلمانی اجازه داده شده است که بخشی از ثروت و دارایی خویش یعنی ثلث آن را برای هر فردی یا هر موردی که خواسته باشد برای بعد از مرگش وصیت کند که به آن فرد داده شود یا در مورد مذکور مصرف گردد این حق در این حد برای آن داده شده است که شخص به منظور عملی کردن کینه و نفرت خویش از بعض یا تمام ورثه کاری نکند که آنان از ارث محروم شوند یا مثلاً اقرار به دینی کند که حقیقتاً وجود نداشته و ذمه او به این دین مشغول نبوده است و صرفاً به منظور اضرار بر ورثه این اقرار صورت گرفته باشد.

هـ) «… و لا یضار کاتب و لا شهید[۱۳۶]».
آیه فوق بخشی از طولانی‌ترین آیه قرآن سوره بقره است که مفسرین در تفسیر آیه فوق نیز دو احتمال را مد نظر قرار داده‌اند. بر مبنای احتمال اول چنانچه کاتب و شهید در آیه نایب فاعل تلقی شوند، معنای آیه این خواهد بود که بر نویسنده به خاطر سندی که برای دین نوشته یا شاهدی که در این باره شهادتی داده، نباید ضرر و زیان رسانیده شود و بر مبنای احتمال دوم در صورتی که کاتب و شهید در آیه فاعل تلقی شوند، ترجمه و توضیح آیه این است که کاتب دین نباید چیزی را که نگفته‌اند بنویسد و شاهد نیز نباید چیزی را که ندیده است شهادت دهد که البته در هر حال منظور، نفی ضرر زدن است.
گفتار دوم: روایات و احادیث مربوط به قاعده لاضرر
فقهاء، اعم از فقها عامه و امامیه در بحث مربوط به قاعده لاضرر به ندرت به آیات قرآنی استناد نموده‌اند و عمدتاً استناد آنان به روایات زیادی است که در این خصوص وجود دارد و از طرق مختلف نقل شده و در کتب فریقین به صورت متواتر آمده است و در همه این روایات عبارت «لاضرر و لاضرار» ذکر شده است.
علت آنکه مستندات و مدارک قاعده لاضرر مانند بیشتر ابواب فقه سنت است آنستکه حقیقتاً سنت تحقق و تعیّن کتاب یعنی قرآن کریم در عمل پیغمبر (ص) خصوصاً و سایر معصومین علیهم‌السلام است وقتی که هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه صورت گرفت اقدام به برپایی حکومت فرمودند هر جا که مردم در روابط معاملی و مالی و سیاسی و اجتماعی و… خویش بلاتکلیف و سرگردان بوده و با مشکل مواجه می‌شدند با مراجعه به خدمت پیامبر (ص) حکم آنها را از رسول گرامی (ص) خواستار می‌شدند که احکام مربوط توسط ایشان بیان و در بسیاری از موارد در عمل نیز پیاده می‌شد بدین ترتیب می‌توان گفت اصولاً فقه و حقوق اسلامی عمدتاً ملهم و منبعث از سنت بوده و روایات در آن نقش پایه و زیربنایی دارد.
از برخی از محققین حکایت شده است که ادعا نموده‌اند اخبار مربوط به موضوع «لاضرر و لاضرار» به سر حد تواتر رسیده است.
بعضی از محققین تواتر لفظی و تواتر معنوی را در مورد این اخبار درست ندانسته‌اند. چنانچه قائل به این امر شویم که این اخبار به سر حد تواتر نرسیده است می‌توان گفت بدون شک به سر حد استفاضه رسیده است که ذیلاً به ذکر چند مورد مهم و توضیح پیرامون آنها می‌پردازیم.
الف) روایت مربوط به داستان سُمره بن جندب و مرد انصاری که از جمله مرحوم کلینی، در کتاب کافی آورده است به این صورت که زراره از امام باقر (ع) روایت کرده که فرموده است «سمره بن جندب» درخت خرمایی در باغ یکی از انصار داشت، منزل آن مرد انصاری در مدخل و محل ورودی باغ بود سمره مرتباً برای رفتن به طرف درخت خود از منزل انصاری عبور می‌کرد و اجازه نمی‌گرفت مرد انصاری از او خواست که وقتی برای سرکشی درخت خرمای خود می‌رود اجازه بگیرد ولی سُمره از قبول این درخواست امتناع کرد لذا مرد انصاری شکایت نزد پیامبر (ص) برد پیامبر (ص) سمره را احضار و شکایت مرد انصاری را به اطلاع او رسانید و از او خواست وقتی که قصد دارد وارد باغ شود اجازه بگیرد و سمره مجدداً امتناع کرد وقتی پیامبر (ص) چنین دید از او خواست تا درخت خرمایش را بفروشد و قیمت آن را الی ماشاء‌الله بالا برد باز سُمره نپذیرفت پیامبر(ص) فرمود در برابر آن درختی در بهشت بگیر سُمره قبول نکرد پیامبر (ص) به مرد انصاری فرمود: برو درخت او را بکن و پیش او بینداز زیرا «لاضرر و لاضرار» پیغمبر به سمره فرمود:
«انّک رجل مضار و لاضرر و لاضرار».
[۱۳۷]
ب) روایت دیگری را کلینی در کتاب کافی کتاب‌المعیشه باب اضرار روایت ۸ از امام باقر (ع) شبیه روایت فوق را ذکر کرده است.
ج) همچنین مرحوم صدوق در «من لایحضرهُ الفقیه» روایتی شبیه روایت فوق را در باب حکم حریم از امام باقر (ع) نقل کرده است.
با بررسی هر سه روایت مشخص می‌شود که مفاد هر سه روایت صراحت در حرمت اضرار به دیگری داشته و دلالت مطابقی بر قاعده لاضرر دارد.
د) در کتاب کافی از امام محمدباقر (ع) روایتی در خصوص حق شفعه آمده است که ترجمه آن چنین است: «پیامبر بین شرکاء و زمین‌ها و مساکن قضاوت به شفعه کرد و فرمود «لاضرر و لاضرار» ضرر و ضرار وجود ندارد و فرمود وقتی که تقسیم انجام گرفت و حدود مشخص شد دیگر حق شفعه نیست».[۱۳۸]
هـ) در کتاب کافی از امام صادق (ع) روایت شده که پیامبر (ص) بین اهل مدینه در آبیاری درختان خرما قضاوت کرد و فرمود که باید از باقیمانده آب ممانعت نشود و بین اهل بادیه، قضاوت نمود و گفت از باقیمانده آب جلوگیری نشود چون از باقیمانده گیاهان جلوگیری می‌گردد و فرمود «لاضرر و لاضرار».[۱۳۹]
و) در مستدرک محدث نوری از امام صادق (ع) نقل شده است که «از آن حضرت درباره دیواری سوال شد که متعلق به فردی است و حد فاصل بین ملک او و همسایه می‌باشد، اگر این دیوار خراب شود و صاحب آن از درست کردن آن امتناع نماید تکلیف چیست؟
امام (ع) فرمود: صاحب دیوار را نمی‌توان مجبور کرد که دوباره آن را بنا کند، مگر در صورتی که تجدید بنای این دیوار در رابطه با اصل ملک برای همسایه به عنوان حق یا شرط ضمن عقد از قبل وجود داشته باشد ولی به صاحب منزل گفته می‌شود اگر مایلی می‌توانی در ملک خودت دیواری بکشی، به امام گفته شد اگر دیوار خراب نشود ولی صاحب آن بدون نیاز و به قصد اضرار همسایه دیوار مزبور را خراب کند و یا بخواهد خراب نماید تکلیف چیست؟
امام (ع) فرمود: به او چنین اجازه‌ای داده نمی‌شود: زیرا پیامبر (ص) فرمود لاضرر و لاضرار، بنابراین اگر صاحب دیوار آن را خراب کند او را ملزم می‌کنند تا دوباره بسازد».
روایات زیادی نیز نقل شده است که ذکر آنها از حوصله و حدود رساله خارج است ولی نکته‌ای که نباید ناگفته ماند اینست که این حدیث در روایات رسیده به سه نحو خوانده شده است.
«لاضرر و لاضرار»
«لاضرر و لاضرار فی الاسلام»
«لاضرر و لاضرار علی مؤمن»
از طرفی گفته شده است آنچه مسلم و متواتر و در سه نوع قرائت مشترک است نحوه اول است و دو نحوه دیگر به حد تواتر نرسیده است.
گفتار سوم: اجماع
در بسیاری از موارد فقهاء با مفروض دانستن قاعده لاضرر به آن استدلال و تمسک نموده‌اند و در حقیقت شهرت عملی ایجاد شده است؛ در کتاب خلاف آمده است: «دلیلنا ما روی عن النبی (ع) انه قال: لاضرر و لاضرار»،[۱۴۰] ابن زهره در بحث خیار عیب می‌گوید: و یحتج علی المخالف بقوله «لاضرر و لاضرار: یعنی دلیل ما برای رد قول مخالف حدیث لاضرر است» صاحب عناوین قاعده لاضرر را از اصول منبعث از شریعت دانسته[۱۴۱] و بیش از بیست مسئله را مشمول قاعده می‌داند.[۱۴۲]
نه تنها فقهای امامیه بلکه فقهای عامه نیز بر حجیت این قاعده اتفاق و اجماع دارند؛ در مسند احمد بن حنبل آمده است عن رسول الله (ص) «و قضی ان لاضرر و لاضرار»، البته این اجماع به معنای مصطلح اصولی آن نمی‌باشد زیرا اجماع مذکور با توجه به ادله مربوطه مدرکی است و ارزش و اعتبار فقهی و حقوقی ندارد.
گفتار چهارم: قاعده لاضرر از منظر عقل مستقل
دلیل عقلی به دو دسته تقسیم می‌شود:
الف) مستقلات عقلیه ب) استلزامات عقلیه یا غیر مستقلات عقلیه
الف) دلیل عقلی یا مستقلات عقلیه آن دسته از احکام عقلی است که عقل مستقلاً و بدون دخالت شرع به آن می‌رسد مثل خوبی عدل و بدی ظلم که در این موارد برای رسیدن به حکم شرعی تنها یک استدلال منطقی لازم است در اینجا چون صغری و کبرای قیاس هر دو عقلی هستند یعنی حکم عقل را صغری قرار می‌دهیم سپس کبری کلی «کلما حکم به العقل حکم به الشرع: هر چه عقل به آن حکم کند شرع نیز به آن حکم خواهد کرد» را نیز به آن اضافه می‌کنیم و حکم شرعی را بدست می‌آوریم یعنی تنها عنصر عقل برای کشف حکم شرعی دخالت دارد و در غیر مستقلات عقلیه یعنی استلزامات عقلی وضع بدین‌گونه نیست یعنی برای بدست آمدن حکم شرعی تنها عقل مؤثر نیست، بلکه عقل پس از دریافت حکم شرع وارد عمل می‌شود.
مثال برای دلیل عقلی مسئله تزاحم احکام است که عقل حکم می‌کند بر تخییر در صورتی که هیچ یک ترجیحی بر دیگری نداشته باشد مثلاً هرگاه شخصی موظف به نگهداری دو نفر باشد و ببیند که هر دو دچار سیل یا طوفان شده و در معرض هلاکت و آسیب جانی هستند و برای او فقط نجات جان یکی از آنها ممکن باشد، عقل حاکم است بر اینکه این شخص در نجات هریک از آنها مخیر است در این صورت حکم عقلی دلیل حکم شرعی است.
در اصول قاعده‌ای است که می‌گوید «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع و کل ما حکم به الشرع حکم به العقل» دلیل عقلی لاضرر با توجه به اینکه حفظ نظام زندگی و روابط سالم اجتماعی به حکم عقل واجب است جلوگیری از ضرر و جبران آن یکی از راه‌های حفظ نظام زندگی در روابط سالم بین افراد است. عقل به لزوم حکومت قاعده مذکور حکم می‌کند بنا به فرض که کتاب و سنت هم درباره قبح و منع ضرر به دیگری و جبران آن در صورت وقوع ساکت بود با وجود ادله فراوانی که عقل سلیم را حجت خدادادی معرفی می‌کند، و یکی از منابع چهارگانه فقه اسلامی است که آن را به عنوان یک قاعده اساسی که بدون آن حیات اجتماعی امکان‌پذیر نخواهد بود می‌پذیرد.
مبحث دوم: مفهوم قاعده لاضرر
فقهای امامیه درباره مفهوم قاعده لاضرر اتفاق نظر ندارند. نظریه‌های که درباره مفهوم این قاعده ارائه شده را می‌توان به طور کلی به چهار دسته ذیل تقسیم نمود:
۱- اراده نهی از نفی ۲- نفی ضرر غیر متدارک ۳- نفی حکم ضرری ۴- نفی حکم به لسان نفی موضوع
ما این چهار نظر را همراه با نظریه برگزیده در گفتارهای جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد.
گفتار اول: اراده نهی از نفی
به عقیده طرفداران این نظر مدلول حدیث لاضرر حکم تکلیفی است نه وضعی. به این معنی که مدلول آن عبارت از این است که ضرر زدن افراد به یکدیگر از نظر اسلام حرام است. بعضی از شارحان حدیث هم این نظر را تقویت کرده‌اند و بعضی از علمای اهل سنت نیز به همین شکل اظهارنظر کرده‌اند. از جمله ابن اثیر که در تفسیر این حدیث گفته که معنی آن این است که: لایضرّ الرجل اخاه» کسی نباید به برادر خودش ضرر برساند. از جمله فقیهان شیعه که طرفدار این نظر بوده، مرحوم شیخ فتح‌الله شریعت اصفهانی است. به نظر ایشان «لا» در جمله لاضرر و لاضرار برخلاف موارد رایج که به صورت حقیقی مورد استعمال قرار می‌گیرد و دلالت بر نفی می‌کند، در واقع به معنای مجازی استعمال گردیده و در مقام نهی است.[۱۴۳] ایشان معتقد است در کتاب و سنت نظایر و اشتباه این مورد زیاد وجود دارد که کلمه «لا» به معنای نهی استعمال شده است؛ مانند آنکه قرآن می‌فرماید: «فلا رَفَثَ و لا فُسوقَ و لا جدال فی الحج» که به معنای نهی از بدکاری و آمیزش با زنان و ستیزه‌جویی در حج است.
امام خمینی (ره) نیز همانند شیخ‌الشریعه معتقدند که نفی در جمله لاضرر و لاضرار به معنی نهی است.[۱۴۴] با این تفاوت که به عقیده شیخ‌الشریعه این نهی، نهی الهی است ولی در نظر امام (ره) این نهی، نهی حکومتی است.
نظر امام (ره) مبتنی بر دو مقدمه به شرح ذیل است:
مقدمه اول: پیامبر (ص) دارای سه مقام است؛ یکی مقام نبوت و رسالت که احکام خداوند را به مردم می‌رساند. دیگری مقام حکومت و سیاست که از این نقطه نظر اعلام جنگ و پیکار می‌کند، متخلفین از قوانین الهی را مجازات می‌کند و دیگر اموری که لازمه حکومت است انجام می‌دهد، از این جهت پیامبر (ص) لازم الاطاعه است. سوم مقام قضاوت است که براساس آن فصل خصومت می کند و به عنوان قاضی حکم می‌کنند.
مقدمه دوم: در جملاتی که رسول الله (ص) یا امیرالمؤمنین (ع) با کلمه «قَضی» یا «حَکَمَ» یا «اَمَرَ» و امثال اینها بیان کرده‌اند، ظاهر در این است که ایشان به عنوان امیر و حاکم چنین دستوری داده‌اند نه به عنوان بیان‌کننده احکام، و هرگونه تعبیری غیر از این نیازمند دلیل است.
با این دو مقدمه امام (ره) نتیجه‌گیری می‌فرمایند: این که حدیث لاضرر و لاضرار در مسند احمد بن حنبل به روایت عباده بن ثابت در ضمن قضاوت‌های پیغمبر (ص) نقل شده است به این تعبیر که «و قَضی اَنْ لاضررَ و لاضرار» نشان می‌دهد که حکم مذکور ظاهراً از جمله احکام قضایی است که پیامبر (ص) در مقام قضا صادر کرده‌اند. اما چون مورد از موارد فصل خصومت نبوده، زیرا اصل زمین یا درخت خرما محل نزاع بین مرد انصاری و سمره نبوده بلکه انصاری شکایت داشت که سمره با طرز رفتارش باعث مزاحمت برای خانواده‌اش شده است، در می‌یابیم که حکم مذکور، یک حکم قضایی به معنی فقهی نیست بلکه منحصراً یک دستور حکومتی می‌باشد.
در هر حال مطابق این نظر که مفاد قاعده لاضرر را اراده نهی از نفی می‌داند، قاعده مزبور دلالتی بر ضرورت جبران ضرر یا اشتغال ذمه ضرر زننده یا حکومت دلیل لاضرر بر ادله احکام و همچنین دیگر آثار را نخواهد داشت و بالنتیجه نمی‌توان آن را مبنای اعمال خیار و فسخ قرارداد دانست.
بر این نظر اشکالاتی به شرح ذیل وارد شده است:
۱- چنانچه «لا» بر سر فعل مخاطب درآید ظهور آن در نهی است. ولی اگر بر سر اسم در آید ظهور در نفی دارد نه نهی. حتی اگر در آیات و روایاتی که «لا» بر سر اسم درآمده دقت شود، روشن می‌شود که در آنها نیز در واقع «لا» در معنی نفی استعمال شده نه نهی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:52:00 ق.ظ ]




کلیه‌ خسارات‌ و فقدان‌ فیزیکی‌ هواپیما در زمانی‌ که‌ در فرودگاه‌ (زمین‌) قرار دارد و از نیروی‌ محرکه‌ خود برای‌حرکت‌ و جابجایی‌ استفاده‌ نمی‌کند، تحت‌ این‌ نوع‌ بیمه‌ پوشش‌ می‌گیرد (مسجدآملی، ۱۳۹۱، ۹۸).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بیمه‌ تمام‌ خطر بجز مواقعی‌ که‌ هواپیما در پرواز است. ‌
کلیه‌ خسارات‌ و فقدان‌ فیزیکی‌ هواپیما در روی‌ زمین‌ حتی‌ خسارات‌ زمان‌ جابجایی‌ هواپیما (Taxiing) شامل‌ این‌نوع‌ پوشش‌ بیمه‌ای‌ می‌شود.
بیمه‌ تمام‌ خطر، بر روی‌ زمین‌ و در زمان‌ پرواز
کلیه‌ خسارات‌ و فقدان‌ ناشی‌ از حرکت‌، توقف‌ و یا جابجایی‌ هواپیما بر روی‌ زمین‌ و در زمان‌ پروازتحت‌ پوشش‌ بیمه‌ای‌ است‌.
مواردی‌ که‌ خارج‌ از تعهد بیمه‌گر است (توکلی، ۱۳۸۴، ۱۵۷).
استثنائات‌ بیمه‌ بدنه‌ در بیمه‌نامه‌های‌ صادره‌ تا حدودی‌ با یکدیگر متفاوت‌ است‌ ولی‌ جنبه‌ عمومی‌ و همگانی‌ که‌ در تمامی‌ بیمه‌نامه‌ها یافت‌ می‌شود به‌ شرح‌ زیر است‌:
چنانچه ‌هواپیما برای‌مصارف‌ غیرقانونی‌ وبارضایت‌ بیمه‌گذار به‌کار گرفته‌شود.
هنگامی‌ که‌ هواپیما در خارج‌ از محدوده‌ جغرافیایی‌ مندرج‌ در بیمه‌نامه‌ فعالیت‌ کند.
استفاده‌ از هواپیما برای‌ مصارفی‌ بغیر از آنچه‌ در بیمه‌نامه‌ قید شده‌ است‌.
هدایت‌ هواپیما توسط شخص‌ دیگری‌ به‌ غیر از خلبان‌ آن‌، مگر در مواردی‌ که‌ عمل‌ جابجایی‌(Taxiing) انجام‌ می‌شود.
زمانی‌ که‌ شرایط قابلیت‌ پرواز هواپیما و یا اعتبار گواهینامه‌ خلبانی‌ خلبان‌ نقض‌ شده‌ ولی‌ پروازانجام‌ شده‌ است‌.
در شرایطی‌ که‌ با موافقت‌ بیمه‌گذار، هواپیمای‌ در حال‌ پرواز بعضی‌ از قوانین‌ و مقررات‌ هواپیمایی‌کشوری‌(۴) را نقض‌ کرده‌ باشد.
هرگونه‌ خسارات‌ ناشی‌ از کهنگی‌ و فساد لاستیکهای‌ هواپیما، مگر اینکه‌ شرط مغایری‌ برای‌پوشش‌ آنها وجود داشته‌ باشد.
خسارات‌ ناشی‌ از تغییر و تبدیل‌ هواپیما، جنگ‌، اعتصاب‌، شورش‌ و بلوا.
خسارات‌ ناشی‌ از عدم‌ استفاده (امین، ۱۳۸۶، ۶۶).
بیمه مسئولیت هواپیما
بیمه‌ مسئولیت‌، سه‌ نوع‌ پوشش‌ را ارائه‌ می‌دهد که‌ حدود مسئولیت ‌هریک ‌ازآنها با یکدیگر متفاوت‌ است‌.
جرح‌ بدنی‌، به‌ استثنای‌ مسئولیت‌ در قبال‌ سرنشینان‌ هواپیما
این‌ نوع‌بیمه‌، بیمه‌گذار را در قبال‌ اقدامات‌ و دعاوی‌ قانونی‌ اشخاص‌ ثالث‌ برای‌ مواردی‌ چون‌جرح‌بدنی‌، بیماری‌، امراض‌ و مرگ‌ ناشی‌ از حادثه‌ در قبال‌ مالکیت‌، تعمیر و نگهداری‌ و کاربرد هواپیما باتوجه‌ به‌ شرایط مندرج‌ در بیمه‌نامه‌ پوشش‌ می‌دهد.
در این‌ نوع‌ پوشش‌ بیمه‌ای‌ غرامت‌ هر شخص‌ در قبال‌ فوت‌ و یا صدمات‌ بدنی‌ مشخص‌ است‌ و حداکثر تعهد بیمه‌گر برای‌ خسارات‌ ناشی‌ از هر حادثه‌ نیز معین‌ است‌.
جرح‌ بدنی‌ سرنشینان‌ هواپیما
این‌ نوع‌ پوشش‌، بیمه‌گذار را در قبال‌ دعاوی‌ و اقدامات‌ قانونی‌ سرنشینان‌ هواپیما در مواردی‌ چون‌جرح‌ بدنی‌، بیماری‌، امراض‌ و مرگ‌ ناشی‌ از حادثه‌ هواپیما باتوجه‌ به‌ شرایط مندرج‌ در بیمه‌نامه‌ تأمین‌می‌دهد. در این‌ نوع‌ بیمه‌نامه‌ غرامت‌ هر شخص‌ در قبال‌ فوت‌ و یا صدمات‌ بدنی‌ مشخص‌ است‌ وحداکثر تعهد بیمه‌گر نیز برای‌ خسارات‌ ناشی‌ از هر حادثه‌ معین‌ شده‌ است‌ (طلابی‌فرد، ۱۳۸۸، ۵۶).
بیمه‌ مسئولیت‌ خسارات‌ مالی
این‌ نوع‌ پوشش‌، بیمه‌گذار را در قبال‌ دعاوی‌ و غرامتهای‌ مالی‌ ناشی‌ از فعالیتهای‌ مربوط به‌ مالکیت‌،تعمیر و نگهداری‌ و یا کاربرد هواپیما، تأمین‌ می‌دهد. حدود مسئولیت‌ بیمه‌گر برای‌ هر حادثه‌ معین‌است‌.
موارد خارج‌ از تعهد بیمه‌گر(استثنائات‌)
استثنائات‌ بیمه‌نامه‌ مسئولیت‌ هواپیما در مورد بیمه‌گران‌ مختلف‌، متفاوت‌ است‌، اما به‌ طور کلی‌استثنائات‌ به‌ شرح‌ زیر است‌ :
خسارات‌ بدنی‌ وارد به‌ خود بیمه‌گذار.
خسارات‌بدنی‌ واردبه‌ کارکنان‌بیمه‌گذار درطول‌ مدت‌خدمت‌ و اعتباربیمه‌نامه‌.
خسارات‌ مالی‌ وارده‌ به‌ اشیاء و اموال‌ بیمه‌گذار، زمانی‌ که‌ متعلق‌ به‌ وی‌ یا در تصرف‌ و کنترل‌ او باشد.
مسئولیت‌های‌ بیمه‌گذار برای‌ جرح‌ بدنی‌ و یا خسارات‌ مالی‌ ناشی‌ از تولید، ساخت‌ و یا فروش‌هواپیما و قطعات‌ و لوازم‌ یدکی‌ آن‌ و یا ناشی‌ از هرگونه‌ عملیات‌ خدماتی‌ (سرویس‌)
مسئولیت‌ بیمه‌گذار در زمانی‌ که‌ هواپیما با اجازه‌ وی‌، بدون‌ توجه‌ به‌ گواهی‌ قابلیت‌ پرواز و یا نادیده‌گرفتن‌ بعضی‌ از قوانین‌ هواپیمایی‌ کشوری‌، اقدام‌ به‌ پرواز نماید (کمالخانی، ۱۳۸۸، ۱۱۶).
بیمه لوازم یدکی هواپیما
بیمه فقدان گواهی پرواز خلبان، کمک خلبان و مهندسین پرواز (مسجدآملی، ۱۳۹۱، ۹۲).
بیمه‌ مهندسی[۱]
بیمه‌های مهندسی زیرمجموعه بیمه‌های اموال بوده که پروژه‌های درحال ساخت یا سازه‌ها و تأسیسات درحال بهره‌برداری و یا ماشین‌آلات و تجهیزات فنی را تحت پوشش قرار می دهد. مفهوم تمام خطر[۲] در بیمه‌های مهندسی یعنی تمام خطرات بجز آنچه صراحتاً در بیمه‌نامه مستثنی شده تحت پوشش می باشد.
نکته: همه بیمه‌های مهندسی بجز بیمه ریسکهای تکمیل شده ساختمانی (CECR)[3] و بیمه عیوب اساسی و پنهان ساختمان (LDB)[4] تمام خطر می باشند.
بیمه‌های مهندسی نسبت به سایررشته‌های بیمه‌ای فعالیت جدیدی در صنعت بیمه محسوب می شود. استفاده از ماشین بخار درنیمه اول قرن نوزدهم باعث بوجود آمدن انفجارهائی گردید که خسارتهای شدیدی به جان و مال افراد وارد کرد. از این رو استفاده کنندگان را واداشت تا درخصوص محافظت و جلوگیری از بروز چنین خسارتهائی چاره‌ای بیندیشند. درسال ۱۸۵۴ تعدادی از مصرف کنندگان دیگهای بخار درشهر منچستر به منظور جلوگیری از انفجار دیگهای بخار و کاهش زیان‌های اقتصادی “سازمان مصرف کنندگان دیگ بخارمنچستر”را تاسیس کردند و برای هریک از اعضاء حق عضویت و حق کارشناسی تعیین کردند. درسال ۱۸۵۸ تعدادی از اعضای این سازمان اولین شرکت بیمه مهندسی به نام شرکت بیمه دیگهای بخار را تاسیس کردند این شرکت کار خود را فقط در رشته بیمه بویلرها شروع کرد به تدریج که دامنه فعالیت شرکت گسترش یافت، بیمه انواع ماشین‌های بخارنیز به آن اضافه شد. بیمه ماشین بخاردر سال ۱۸۷۲ شروع گردید. متعاقب آن بیمه تجهیزات الکتریکی و بیمه مهندسی انواع کارخانجات متداول شد (حبیبی، ۱۳۹۰، ۶۴).
بیمه مهندسی خود شامل دو بخش زیر است:
بیمه تمام خطر نصب[۵]
هدف اصلی بیمه تمام خطر نصب، ارائه تأمین جامع و کافی در مقابل تمام خطرات مربوط به نصب ماشین‌آلات و تجهیزات و همچنین نصب هرگونه سازه با اسکلت فلزی می‌باشد. موضوع بیمه‌نامه تمام خطر نصب، پروژه‌های در حال اجراء می‌باشد. بیمه نامه تمام خطر نصب پروژه‌هایی را در بر می‌گیرد که با قطعات و تجهیزات و ماشین‌آلاتی شکل می‌گیرد که در کارخانه‌ها و واحدهای تولیدی دیگر ساخته شده و در محل اجرای طرح نصب می‌گردد. مدت این بیمه بسته به نوع پروژه متفاوت بوده و ممکن است چند ماه یا چندین سال بطول انجامد و ضمناً در این بیمه، سرمایه درگیر با ریسک تابعی از مدت بیمه می‌باشد. از جمله خطرات تحت پوشش می‌توان به‌این موارد اشاره کرد:
خطرات طبیعی مثل سیل، زلزله، طوفان، نزولات جوی
آتش سوزی، انفجار، برخورد جسم خارجی، ریزش و رانش زمین
دزدی، خسارت ناشی از بکار بردن مصالح معیوب و اجرای ناصحیح کار به بخشهای اجراء شده دیگر که بطور صحیح اتمام گردیده و غیره (نوری، ۱۳۷۷، ۱۴۳).
بیمه تمام خطر مقاطعه کاری[۶]
گسترش‌ سریع‌ تکنولوژی‌ و توسعه‌ ابزارهای‌ ساخت‌ و کاربرد مواد اولیه‌ جدید در زمینه‌ صنایع‌ و مهندسی‌ برای‌ساخت‌ پروژه‌های‌ ساختمانهای‌ مسکونی‌، اداری‌، بیمارستانها، مدارس‌، کارخانه‌ها، نیروگاهها، فرودگاهها،پلها، سدها، تونلها، سیستمهای‌ آبرسانی‌ و زهکشی‌، بندرگاهها، ساختمان مترو، تأسیسات راه آهن، یا هر نوع کار ساختمانی دیگر، باعث‌ شده‌ که‌ از طرف‌مقاطعه‌کاران‌ تقاضایی‌ نسبت‌ به‌ این‌ نوع‌ پوشش‌ بیمه‌ای‌ ایجاد شده‌ است‌. این‌ نوع‌ بیمه‌، رشته‌ جدیدی‌ شمرده‌ می‌شود و کاربرد آن‌ در جبران‌ خسارت‌ کارهای‌ مورد مقاطعه‌ از قبیل‌ خاکبرداری‌، انجام‌ امور تسطیح‌، اجرای‌ موقت‌ تأسیسات‌ مورد نیاز کارگاهی‌ و پروژه‌های‌ اصلی‌ است‌.
این نوع بیمه از متداول ترین انواع بیمه های مهندسی است که تقریباً کلیه خساراتی که در تمام طول زمان احداث پروژه به کار موضوع قرارداد، ماشین آلات، لوازم و تجهیزات ساختمانی، و همچنین خسارات مادی و صدمات جسمانی را که ممکن است به اشخاص ثالث وارد آید، پوشش می دهد.
مدت این بیمه برابر با مدت قرارداد ساخت می باشد و علاوه بر آن دوازده ماه نیز معمولاً به عنوان دوره نگهداری منظور می گردد.
عمده خساراتی که در این نوع بیمه تحت پوشش قرار می گیرد عبارت اند از خسارات ناشی از :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:52:00 ق.ظ ]




دانشآموزان اطلاعات را روی کاغ به قصد نشان دادن به معلم مکتوب میکنند و یا اطلاعات مکتوب را روی دیوار مدرسه برای مشاهده دیگران نصب میکنند.

مقالات، روزنامهها و نوشته کتابها منبع دانش هستند .
متون درسی تنظیم شده است .
دانشآموزان انتخاب محدودی در گزینش منبع دارند .
اهداف کاربردی فناوری معلوم نیست و یا دارای انسجام نیست .
تولیدات فکری مثل گزارشها روی کاغذ نوشته و تمام میشوند.
۱۰-گزارش ها متونی را تشکیل میدهند که پیوندی با تولیدکنندگان آنها ندارند.
دانشآموزان گزارشهای خود را از یکدیگر پنهان میکنند و تنها به معلم اجازه خواندن آن را می دهند.
متنها به خانه آورده میشوند و والدین و دیگران به طور فردی در آن سهیم میشوند.
دانش فقط به یک صورت ارائه می شود.
دانش به صورت خطی ارائه می شود.
دانشآموز در سنین پایین از فناوری استفاده نمیکنند آمادگی استفاده از ابزارهای الکترونیکی را ندارند.
۲-۳-۲ – الگوهای نوین تدریس
در قرن بیست ویکم با خواست روبه رشد و فزاینده کیفیتگرایی، در آموزش وپرورش روبه رو هستیم به همین دلیل به رغم توسعه کمی آموزش رسمی در چند دهه اخیر انتقاداتی بر جنبه های کیفی تعلیم و تربیت وارد آمده است، برخی از این انتقادات دلالت بر وجود دانشآموزان بیانگیزه، فارغ التحصیلان بیعلم معلمان فاقد خلاقیت دارند حتی دانش آموزان سطح بالاتر تحصیلی درحال گذر از مسیر از پیش تعیین شده هستند و در جریان یادگیری فعالیت و تحرک ندارند(اطیایی،۱۳۸۴) از سوی دیگر شرکت نکردن دانش آموزان به طور کامل در فعالیتهای یادگیری به آن معنی است که آنها در جریان یادگیری درگیر نشده اند(آقازاده،۱۳۸۱)
بسیاری از نظریه پردازان معتقدند که در یادگیری دانش آموز باید فعال باشد روسو معتقد است نباید هر چیزی را به صورت آماده در اختیار دانشآموز قرار داد. بلکه او باید نیاز به تلاش را در خود احساس کند.(آرمند،۱۳۷۱)
اصولا برای اجرای هر برنامه آموزشی لازم است که ابتدا چهارچوب و خط مشی کلی فعالیتها مشخص شود سپس روش های اجرا و وسایل و امکانات مورد نیازی برای فعالیت و تحقق هدفهای آموزش تعیین و انتخاب گردند تدریس و یادگیری فعال شامل استفاده از استراتژیها است که زمینه ساز فرصت هایی برای فعالیت و عمل است. تدریس و یادگیری فعال اشاره دارد به فرصتهایی برای ارتباط بین معلم و شاگرد و ارتباط بین خود دانشآموزان با یکدیگر و ارتباط بین دانشآموزان و مواد درسی و دیسیپلینهای آکادمیک. برونر معتقد است که دانستنی ها را نباید به صورت مستقیم در اختیار دانش آموزان قرار داد بلکه باید آنها را با مسئله روبهرو کردن تا خودشان به کشف روابط میان مورد راه حل های آن اقدام کنند.(کدیور ،۱۳۷۲) .
۲-۳-۳- رویکردهای نو در تدریس _ یادگیری
با تحول علم و فناوری و پیدایش نظریههای جدید در یادگیری، رویکردهای جدیدی نسبت به علم و روش های آموختن علوم مطرح شده است. امروزه بیشتر دانشمندان در تعریف علم به مطالعه پدیده ها از طریق مشاهدات معتبر و قابل اطمینان و، تحلیل مشاهدات و تفکر درباره یافتهها و ساختن نظریههایی بر اساس توجیه آنچه مشاهده وتحلیل شده است با هم توافق دارند و بر خلاف گذشته آن را به دو بخش عمده تقسیم میکنند : معرفت علمی و فرایند علمی. معرفت علمی عبارت است از مجموعه ای از اطلاعات و یافته های منظم و منسجم، مانند حقایق، مفاهیم، اصول، قواعد، نظریهها و مفاهیم کلی مربوط به یکی از رشته های علمی(گانیه ،۱۹۸۵)، فرایند علمی نیز شامل روش علمی و نگرش علمی مربوط به آن است. روش علمی مجموعهای از فنون، مهارتها، شیوه های بررسی و در کل فعالیتهای است که دانشمندان در تولید دانش جدید و بررسی درستی و یا نادرستی دانش موجود از آنها استفاده میکنند، مهارتها و شیوهایی مانند فرضیه سازی و پیشبینی، طراحی تحقیق، کاربرد ابزار، جمعآوری داده ها و تجزیه و تحلیل یافتهها (ماتیوز ،۱۹۹۴). نگرشهای علمی بهعواطفواحساسات درونی دانشمندان نسبت به معارف بشری مربوط میشود که در آن داشتن گرایش مثبت نسبت به علم، رعایت صداقت در جمعآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها، تشخیص خطاها و نارساییها، توجه به اصل تغییرپذیری در علم و انعطاف پذیری در برخورد با حقایق نقش مهمی را ایفا میکند(ماتیو، ۱۹۹۹) نظامهای آموزشی برای بهبود بخشی فعالیتهای مدارس به استانداردها منابعی نیاز دارند که بتنهایی کافی نیستند. معلمان به آگاهی و ادراک مطمئنتری از آنچه تدریس میکنند نیاز دارند (ماتیوز،۱۹۹۴ ) به نظر برونر نظامهای آموزشی به جنبشی نیاز دارند که در آن دقیقا با الزام عمیقتری مشخص شده باشد که به کجا میروند و در آینده به چه نوع انسانهای تربیت شدهای نیاز دارند. در این صورت که متخصصان تعلیم و تربیت میتوانند چهار چوب مشخصی را برای تحول یافتن تعلیم و تربیت تعیین کنند و تمام منابع و نیروی کارآمد و دلسوز را به کار بگیرند. او در بیان اینکه” هر موضوعی را میتوان به هر کودکی در هر سنی، به شکلی مشروع آموخت” روشدیگری را انتخاب میکند و میگوید : حیطه هایدانش به وجود نمیآیند، بلکه ساخته میشوند. هرحیطه از دانش را میتوان در سطوح وسیعی از انتزاع و پیچیدگی به وجود آورد(ماتیوز،۱۹۹۴،به نقلاز شعبانی)
در رویکرد جدید تدریس _ یادگیری دانشآموز هم یادگیرنده محسوب میشود و هم محصول یادگیری؛ یادگیرنده است زیرا دست کم در قسمتی از مطالعات خود دست به اکتشاف میزند. اکتشاف نه به این معنا که محتوای آموزشی را در ساخت شناختی خود جای دهد و وحدت بخشد، بدین معنا که توانایی انتقال دانش کسب شده در موقعیت جدید مساله را توسعه بخشیده وخود پنداری مثبت به عنوان حل کننده مستقل مساله را کسب کرده است. همچنین دانشآموز محصول یادگیری است؛ زیرا نه تنها مفاهیم اصلی و اصول و نظریههای جدید را فهمیده و به مطالعه پدیده های طبیعی واجتماعی بپردازد تا بتواند دلایل و شواهد را از تبلیغات، اطلاعات را از خیالبافی، حقایق را از افسانهها، واقعیت را از فریب و اغفال، نظریه را از عقیده، مشاهده را از استنتاج و باورکردنی را از باور نکردنی تمیز دهد. (ماتیوز،۱۹۹۴،به نقل ازشعبانی ،۱۳۸۶)
۲-۳- ۴- پرورش تفکر، رویکردی جدید در فرایند تدریس _ یادگیری
با تحول مبانی نظری و ماهیت علم، رویکردهای جدیدی در تعیین اهدا ف تربیتی وفرایندآموزش مطرح شده است. یکی از بارزترین رویکردها توجه بهتفکر جدید فرایند تدریس _ یادگیریاست. انیس، لیپمن و پاول ۱۹۸۹ معتقدند که تربیت انسانهای صاحب اندیشه باید نخستین هدف تعلیم و تربیت باشد. به نظر پاول محصول نهایی تعلیم و تربیت باید “ذهن کاوشگر” باشد. اندرسون،۱۹۹۷وهارت،۱۹۸۰ برنقش اساسی جستجوی معنا در شناخت تاکید میورزند و معتقدند دانشآموزان باید به طور فعال تلاش کنند، اطلاعات جدید را با دانسته قبلی خود وحدت بخشند وآنچه را مهم و با ارزش است استنباط و انتخاب کنند و به طور راهبردی درباره یادگیری خود بیندیشند. ارنبرگ، ۱۹۸۵) طراح چندین برنامه مهارت تفکر، برای تدریس تفکر در قالب نیازها و منافع فردی و اجتماعی برعقلانیت تاکید میکند و معتقد است وقتی که دانشآموزان فارغ التحصیل میشوند باید قادر باشند عوامل علمی و اخلاقی هوشمندانه را دنبال کنند و جامعه نیز حق دارد چنین انتظاراتی از اعضای خود داشته باشد. به نظر او این تولیدات، که تنها در سایه تفکر دانشآموزان به دست میآید، باید پایه و اساس برنامه ریزی تمام دروس قرار گیرد؛ زیرا هدف اصلی تعلیموتربیت انتقال دانش آموزان از دنیای خود محور مبتنی برتجربیات شخصی محدود و واقعیات محسوس بات حصیلشده، به دنیایی غنی تر انتزاعیتر است که ارزشها، بینشها و حقایق متعدد و گوناگون را در بردارد. متاسفانه به رغم ارائه نظریههای مختلف درباره ضرورت و تقویت تفکر، همچنان بین نظریه و عمل در این زمینه فاصله بسیاری وجود دارد.
بسیاری از صاحبنظران تربیتی معتقدند فقر تفکر دانشآموزان نتیجه حاکمیت روش های سنتی در مدارس است. (گودلد،۱۹۸۳؛سرانتیک،۱۹۸۱). تحقیقات انجام شده در این زمینه بیانگرآن است که هنوز بسیاری از معلمان بیشترین زمان کلاس خود را صرف ارائه مطالب یا طرح سوالهایی میکنند که صرفا جمعآوری مجدد حقایق ساده علمی را میطلبد و فقط یک درصد از زمان صرف شده در کلاس را به سوالهایی اختصاص میدهند که به پاسخ متفکرانه نیاز دارد(سرانتیک،۱۹۸۳). اغلب معلمان با دادن فرصت اندک برای پاسخگویی به سوالها، دانش آموزان را از ارائه نظرهای متفکرانه دلسرد میکنند.(راو،۱۹۷۴ ؛گال،۱۹۸۴).
(آیزنر،۱۹۸۳) در مقالهای تحت عنوان “نوع مدارسیکه نیاز داریم” مشکلات مدارس امروز را یادآور شده میگوید : در مدارس امروز فقط بر مهارتهای خواندن و نوشتن وحساب کردن تاکید میشود، در حالی که این مهارتها ذاتا دارای ارزش نیستند و در تعلیم و تربیت نهی از فضیلتند. مساله این نیست که دانشآموز میتواند بخواند، بلکه این استکه او چه و چگونه میخواند؟ ارزش مدارس در تربیت انسانهای فرهیخته نهفته است آیزنر معتقد است مدارس باید توانایی تفکر بویژه تفکر منطقی و خلاق دانشآموزان را در آنچه میبینند، میشنوند میخوانند پرورش دهند؛ آنچنان که بتوانند عقاید را از حقایق، سفسطه را از استدلال منطقی و شایستگی را از عدم شایستگی تشخیص دهند؛ بویژه در فرهنگهایی که از هر سو تحت تاثیر اطلاعات مختلف قرار دارند. دانشآموزان باید در مدارس بیاموزند که چگونه یادبگیرند، به عبارت بهتر باید بیاموزند که معمار آموزش و پرورش خود باشند.
دستیابی به چنین مهارتی به ممارست و تمرین در تجزیه و تحلیل مباحث نیاز دارد. در مدارس باید زمینه این کار برای دانشآموزان فراهم شود و فرصتهایی نیز در فرایند آموزش آیجاد شود تا در زمینه های مختلف آن به مباحثه ؛ مناظره و تعامل فکری بپردازند و این امر به پرورش استقلال آنان در تصمیمگیری استدلال و قضاوت میانجامد و آنان نحوه دفاع از قضاوت خود را میآموزند. انتقادگری، آنچنان که در هنر متداول است، باید در فرایند تعلیم وتربیت در نظر گرفته شود تا منطق و ارزیابی اندیشه ها جایگزین فن نگارش در کلاس درس شود نظریه های تدریس _ یادگیری در جهت دادن به فعالیتهای آموزشی تاثیر بسیاری دارند.معلمان و برنامهریزان درسی در چهارچوب نظریهها میتوانند به جهان تعلیم و تربیت از منظر خاصی بنگرند و بر جنبه های مختلف کلاس درس تاکید نمایند علاوه بر این، در قالب نظریهها میتوان عملکرد نظامهای آموزشی را تحلیل و ارزشیابی کرد(آیزنر،۱۹۸۳،بهنقلاز شعبانی ،۱۳۸۶)
۲-۳-۵- نظریه های همسو با رویکرد تدریس تفکر و حامی آن
که بر اساس آنها میتوان به تحلیل فعالیتهایی که منجر به تفکرمی شود پرداخت عبارتند از:
نظریههای شناختی
نظریههای فراشناختی
نظریههای ساختن گرایی
۲-۳-۵-الف : نظریه شناختی
روانشناسان شناختگرا، رفتار را وسیله یا سر نخی برای استنباط و استنتاج پدیده های شناختی یا آنچه در ذهن انسان میگذرد میدانند. آنان رفتار آشکار را موضوع اصلی علم روانشناسی به شمار نمیآورند، بلکه بیشتر به فرایند های ذهنی که به اعتقاد آنها رفتار ناشی از آنهاست توجه دارند، به سخن دیگر، شناخت گرایان راههایی را که فرد به شناسایی امور میپردازند بررسی و مطالعه میکنند، از اینرو، یادگیری را تغییرات حاصل در فرایندهای درونی ذهن میدانند، نه ایجاد تغییر در رفتار آشکار(شوئل، ۱۹۸۶). در نتیجه “شناخت”موضوع اصلی پژوهشهای شناخت گرایان است. شناخت به آن دسته از فرایندهای ذهنی اطلاق میشود که از طریق آنها اطلاعات دریافت شده از راه حواس، به روش های مختلف تغییر مییابد، به صورت رمز در میآید و در حافظه ذخیره میشود و در استفادهای بعدی بازیابی میگردد. ادراک، تخیل، یادآوری، بازشناسی، حل مساله و تفکر ازاصطلاحاتی است که به مراحل فرضی شناخت اشاره دارد(وول فولک، ۱۹۹۰). شناختگرایان معتقدند انسان از یک نظام درونی تصمیمگیری برخوردار است که رفتار او را کنترل میکند. آنان تقویت را منبع بازخورد تلقی میکنند، بازخوردی که پیامد تکرار رفتار به فرد خبر می دهد، به عبارت دیگر، تقویت تردید را کاهش میدهد و احساسی از درک و فهم و تسلط در فرد به وجود میآورد .
نظریه پردازان شناختی یادگیرندگان را در فرایند یادگیری پردازش کنندگان فعال اطلاعات تلقی میکنند. کسانی که تجربه میکنند؛ برای حلمساله به جستجوی اطلاعات میپردازند در ساختار ذهن خود آنچه را برای حل مساله جدید مفید تشخیص میدهند، به کار میگیرند، به جای اینکه به طور انفعالی تحت تاثیر محیط قرار گیرند، فعالانه انتخاب، تمرین، توجه و حتی چشم پوشی میکنند و همچنان که در پی تحقق هدفها هستند واکنشهای متعددی از خود نشان میدهند روانشناسان شناختی، موقعیت یادگیری ر عوامل مهم و موثر در فرایند یادگیری میدانند و بر نقش آموختههای قبلی در یادگیری تاکید دارند، زیرا معتقدند، آموختههای گذشته خط مشی یادگیریهای آینده را تعیین میکند(شوئل ،۱۹۸۶). نظریهپردازان شناختی ساختارهای مختلف شناختی و فرایندهایی را که آن ساختارها را به وجود میآورند یا تغییرمیدهند ، بررسی میکنند. دلواپسیهای آنان درباره ساختارها و فرایندها، همواره در عناوین مطالعاتشان منعکس شده است، عناوینی چون حافظه، ادراک، توجه، حل مساله، درک مطلب و مفهوم یادگیری. (وول فولک ،۱۹۹۰)
۲-۳-۵- ب: نظریه فراشناخت
فراشناخت : آنچنان کهروانشناسان مطرح کردهاند دانش درباره فعالیتهای تفکر و یادگیری و کنترل آنها (فلاول، ۱۹۷۶)، یا بررسی دانش فرد، فرایندهای شناختی، تولیدات، یا آنچه بدان مربوط است(مارزانو ودیگران ،۱۹۸۸) و درواقع نظارت فعال، هماهنگی و تنظیم منطقی فرایندهای شناختی در ارائه خدمات به بعضی از اهداف خاص یاعینی است. با چنین تعبیری دانشآموزان در فرایند حل مساله همیشه درگیر نوعی فراشناختی اند.(پاریز،لیپسون وویکسون،۱۹۸۳).
یاماگوچی ضمن تحلیل مفهوم فراشناخت ،آن را به دو مقوله تقسیم می کند :
دانش فراشناختی (شخص، وظیفه و راهبرد).
مهارتهای فراشناختی (نظارت ،کنترل و ارزشیابی ).
وی معتقداست دانش فراشناختی تفکر درباره تفکر است و با دیگر دانشها تفاوت دارد، اما براساس دیدگاه پاریز و وینگود فراشناخت دارای دو جنبه اصلی است.
دانش وکنترل خود : دانش و کنترل خود ، دارای سه عنصر تعهد، نگرش و توجه است.
دانش وکنترل فرایند : که دراین مبحث بر دو عنصر مهم تاکید کردهاند. الف : انواع دانش مهم در فراشناخت ب: کنترل اجرایی رفتار.
رویکرد فراشناختی نیز در تقویت و پرورش مهارتها و راهبردهای تفکر نقش اساسی دارد.ازدیدگاه فراشناخت دانش آموزان باید بر فرایندهای ذهنی خودنظارتی فعال داشته باشند و فعالیتهای ذهنی خود را تنظیم و بازسازی کنند. در تفکر فراشناختی دانش شرطیکه از عناصر مهم فراشناخت است، جزء اجزاء تفکر انتقادی در فرایند یاددهی _یادگیری قلمداد شده است.
۲-۳-۵- ج: نظریه ساختن گرایی
ساختن گرایی مفهومی استعاره گونه در مورد چگونگی فرایند یادگیری است که در سالهای اخیر توجه بسیاری از محققان تعلیم و تربیت را جلب کرده است. پایه های فلسفی ساختن گرای بر اصل خطاپذیری معرفت شناسی استوار است. براساس این نگرش تمام معرفتهای علمی به دلیل فقدان درستی و عدم درک و فهم به طور بالقوه خطاپذیرند (کوبرن،۱۹۹۴).
پوپر در نظریه”عقلانیت انتقادی” با ارائه معیار عقلانی ابطال پذیری به جای تایید پذیری برای بررسی صحت و سقم دانش یا معرفت علمی معیار تازهای را معرفی میکند. براساس این معیار معرفت علمی همواره ماهیت گمانهای دارد، به همین دلیل، هرگز نمیتوان درباره شناخت و معرفت علمی به شکل قطعی و جزمی با توجه به شواهد تجربی اظهار نظر کرد(به نقل ازمهرمحمدی،۱۳۷۸).
از مجموع آراء فلسفی در زمینه فلسفه علم چنین استنباط میشود که از نظرساختن گرایان “معرفت ساخته ذهن انسان است”. معرفت مجموعه ای از حقایق؛ مفاهیم یا قوانین مورد انتظار برای کشف نیست و پدیده ای نیست که خارج از فرد و مستقل از او وجود داشته باشد.
انسان سازنده دانش در فرایند تجربه است. معرفت انسان ساخته خود انسان است(زاهوریک، ۱۹۹۵) نظریه پردازان ساختن گرا برای استحکام پایه های نظری خود به روانشناسی شناختی استناد می کنند.
در رویکرد ساختنگرایی موقعیت یادگیری مهمترین عامل موثر در فرایند یادگیری است. طبق این نظریه مجریان برنامه های درسی باید موقعیتی را فراهم آورند که دانشآموزان در آن از طریق مباحثه استدلالی، که عمل تعامل و تحلیل را تسریع و تسهیل میکند، به تفکر انتقادی بپردازند. همچنین راهبردهای یادگیری مشارکتی وحل مساله مطلوبترین روش برای کسب معرفت علمی است. تاکید بر فرایند ساختار دانش به جای تولید مجدد آن، پرورش اعمال متفکرانه، آموزش و یادگیری مشارکتی، توجه به فراشناخت وخود تنظیمی و خود کنترلی دانشآموزان و یادگیری در محیط غنی و معتبر حل مساله همواره در مرکز ثقل رویکرد ساختن گرایی قراردارد.
به طورکلی در میان مجموعه فعالیتهایی که برای تعلیم و تربیت دانشآموزان انجام میشود بیشترین سهم در تدریس معلم در کلاس درس اختصاص مییابد.(شعبانی،۱۳۸۳) معتقدند چهار ویژگی خاصدر تعریف تدریس وجود دارد که عبارتنداز:
وجود تعامل بین معلم و شاگردان .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:52:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم