دانلود مطالب در مورد پیشگیری از جرم در اسلام ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
امر به معروف و نهی از منکر نکردن، باعث بروز جرایم و انحرافات در جامعه می رود که این امر خود، منجر به تباهی محیط، بی حیایی و پرده دری، آشکار شدن گناهان و معاصی و در نهایت تشویق گناهکاران و مجرمان به ارتکاب هر چه بیشتر رفتارهای نابهنجار خویش می گردد،[۲۳۸]امری که پیامدی جز بالا رفتن میزان بزه کاری و افزایش شمار بزهکاران و منحرفان و در نتیجه حاکمیت و سطه آنان بر جامعه نخواهد داشت.
حضرت علی (ع) در این زمینه می فرمایند:
«لا تترکوا الامر بالمعروف والنهی فیولی علیکم شرارکم ثم توعون فلا یستجاب لکم»[۲۳۹]
امر به معروف و نهی از منکر را وا می گذارید که بدان بر شما مسلط خواهند شد، آن گاه دعا می کنید، ولی به هدف اجابت نمی رسد.
پر واضح است که سیطره شروران و منحرفان بر جامعه، به معنای تعطیل شدن و بسته شدن همه درهای خیر و نیکی به روی مردم خواهد بود؛ زیرا چنین جامعه ای روی امنیت را نمی بیند، در آن از عبادات الهی خبری نیست و مردم بر قوام خود باقی نخواهد ماند. در این صورت، تمامی زمینه ها و شرایط برای بروز استعدادها و قابلیت های مجرمانه فراهم و هموار خواهد شد.[۲۴۰]
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
کار کرد دیگر امر به معروف و نهی از منکر و در حقیقت روی دیگر سکه کار کرد اول پیشگیری از وقوع جرایم و انحرافات، زمینه سازی برای رواج هنجارها در جامعه است. این امر، خصوصاً با تکیه بر امر به معروف و تواصی به حق، نقش بارزتری به خود می گیرد. توضیح آن که، امر به معروف و نهی از منکر، تنها به جنبه سلبی و مبارزه منفی با نابهنجاری ها در جامعه خلاصه نمی شود، هر چند که متأسفانه در تحقیقات و متون نگارش یافته در زمینه این نهاد اسلامی، بیشتر بر جنبه نهی از منکر و اثرات آن در جامعه، تمرکز شده است. اما باید گفت علاوه بر مبارزه منفی با منکرات در این آموزه مهم، بر مبارزه مثبت با نابهنجاری ها که همان امر به معروف و تواصی به حق در جامعه است نیز، به همان میزان اهمیت داده شده و مورد توجه قرار گرفته است.
حضرت علی (ع) در مورد فلسفه امر به معروف و نهی از منکر، به طور مشخص بر هر دو جنبه مذکور به طور همسان تاکید فرموده است. ایشان می فرماید:
«فرض الله… الامر بالمعروف مصلحه للعوام و النهی عن المنکر ردعاً للسفهاء»[۲۴۱]
خداوند امر به معروف را برای اصلاح کار توده های نا آگاه و نهی از منکر برا برای بازداشتن بی خردان و سفیهان از زشتی ها قرار داده است.
این مهم، از چند جنبه می تواند در چگونگی عملکرد افراد تأثیر گذار باشد: جنبه اول، نقشی است که امر به معروف، می تواند به عنوان یک دانشگاه همیشه فعال ایفا نماید؛ چنان که از کلام حضرت علی (ع) در سطور فوق به دست می آید، نظام امر به معروف می تواند در گسترش و نشر خوبی ها در بین بخش عظیمی از توده های اجتماع که به علل گوناگون (بی سوادی و نا آگاهی و…) همیشه دایر و پویا باشد.[۲۴۲]
نقش دیگری که امر به معروف می تواند در جامعه، در جهت زمینه سازی برای سمت و سو دادن به عملکرد افراد برای انجام اعمال نیک ایفا کند، تغذیه فرهنگی جامعه است. توضیح آن که، جامعه و افراد آن، در انتخابات نحوه ی سلوک رفتاری خویش، به هر روی، محتاج سو گیری و جهت گیری هدفی هستند. این امر نیاز به تغذیه فرهنگی و آگاهی بخشی عمومی در مورد هنجار ها و تشویق افراد به انجام آن هاست؛ به عبارت دیگر، در مقابل نهی از انجام نا بهنجاری ها و آگاهی بخشی از تنبیه های ترتیب بر آن بایستی امر به هنجارها و مشوق های متضمن آن نیز، ارائه شود تا خلاء فرهنگی در نحوه سلوک افراد جامعه ایجاد نشود. توصیه به حق و نیکی، امری است که بدین لحاظ در آیات قرآنی و روایات اسلامی به دفعات تکرار شده و بر اساس آن، مومنان به تواصی و دعوت یکدیگر به خیر تشویق می شوند.[۲۴۳]
در نهایت امر، امر به معروف از یک جنبه عمده دیگر منجر به رواج هنجارها و نهادینه شدن رفتارهای صحیح انسانی در جامعه می شود و آن نقشی است که این مهم، از جنبه روان شناختی بر رفتار افراد جامعه بر جای می گذارد. توضیح آن که؛ وقتی اعضای اجتماع، مراقب هم بوده و یکدیگر را سفارش به حق و نیکی نمایند و از بدی و زشتی بازدارنده، این خود به تدریج زمینه نهادینه شدن و رسوخ نیکی ها در روح و روان را فراهم می آورد.[۲۴۴]
امام علی (ع) این نکته ظریف روان شناسانه را در کلام بلیغ خویش بیان نموده است:
«اومر بالمعروف تکن من اهله»[۲۴۵]
امر به معروف کن تا خود نیز اهل معروف شوی.
اصل عملی امر به معروف و نهی از منکر، علی رغم آن که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بدان اشاره شده است. اما متاسفانه علی رغم تاکید قانون اساسی بر تدوین قانون لازم برای آن، تاکنون هیچ گونه چارچوب و شیوه عمل قانون مند و برنامه ریزی شده ای جهت عمل به این اصل مهم در جامعه، پی ریزی نشده است.[۲۴۶] از آن جا که امر به معروف و نهی از منکر، حوزه نظارت همگانی را بر اجرای پیشگیری مراقبتی می دهد و شامل مواردی می شود که چه بسا نص صریح قانونی هم، در خصوص آن وجود ندارد،[۲۴۷] بنابراین این امر ممکن است به آزادی ها و حقوق مشروع افراد، لطمه بزند یا سبب تضعیف پیوندهای اجتماعی و به هم خوردن روابط اجتماعی و در نتیجه فرو پاشیدن نظم اجتماعی شود؛ از این رو، دولت اسلامی باید زمینه های نهادینه شدن این اصل را در اجتماع فراهم آورد و حدود و شرایطی را که در روایات و متون دینی برای این وظیفه آمده است، لحاظ کند تا از این طریق، یکی از مهم ترین برنامه های سیاست جنایی مشارکتی اسلامی، محقق و عملی شود.[۲۴۸] در صورتی این تاسیس مهم، نهادینه شود و بتوانم با توجه به وضعیت جوامع فعلی، راهکارهای منطقی و کار آمدی برای انجام این واجب الهی پیدا کنیم، جامعه خود به خود و در سطحی وسیع و چه بسا با تخصیص هزینه هایی به مراتب پایین، کنترل گردیده و با این نظارت گسترده عمومی، لغزش ها و انحرافات به حداقل خود خواهد رسید.[۲۴۹]
صله رحم؛ نظارت و کنترل خویشاوندی
یکی از دستورات تربیتی و اخلاقی که تاکید زیادی را هم در قران کریم و هم در روایات معصومین (ع) در بر دارد، «صله رحم» یا به عبارت دیگر، لزوم تقویت و تحکیم پیوندهای خویشاوندی است. بر اساس این دستور اسلامی، انسان باید پیوند عاطفی خود را با بستگان و خویشاوندان انسان، از جهت نیازهای انسانی و عاطفی متفاوتند، در برابر هر نیاز، پاسخ متناسب بدهد.[۲۵۰]
در آموزه های اسلامی فواید بیشماری از جمله؛ طول عمر، افزایش روزی، رفع بلا، پاکیزه شدن اعمال، آسانی حساب روز قیامت، آبادی شهرها و… برای صله رحم ذکر شده است.[۲۵۱] در قرآن کریم، صراحتاً به نیکی به خویشاوندان دستور داده شده و برای آن چنان اهمیت و عظمتی در نظر گرفته شده که در ردیف پرستش خداوند آمده است.[۲۵۲] در مقابل، قطع رحم و گسستن پیوندهای خویشاوندی بسیار مورد نکوهش، لعنت و غب الهی قرار گرفته[۲۵۳]، و در احکام اسلامی این امر، در زمره بزرگترین گناهان (= گناهان کبیره)[۲۵۴] بر شمرده شده است و مصداقی از عهد شکنی با خداوند و «قطع ما امر اللّه به آن یوصل» (قطع آنچه خداوند امر به وصل آن داده است) می باشد[۲۵۵].
ارحام و خویشاوندان نیز، طبق نظر برخی از صاحبنظران علوم اسلامی، با برداشت از متون اسلامی، کلیه نزدیکان، اعم از خویشاوندان سببی و نسبی را شامل می شوند.[۲۵۶]
با روشن شدن اجمالی جایگاه این دستور اخلاقی اسلام، در ادامه، به بیان برخی از حکمت های وضع این حکم، که با موضوع بحث ما در این نوشتار مرتبط است می پردازیم.
حفظ پیوندهای خویشاوندی از چند جهت می تواند در پیشگیری از وقوع جرایم و انحرافات اخلاقی و اجتماعی، تأثیرگذار باشد؛ از جمله آن ها، اثری است که این آموزه، می تواند در رفع حوائج و نیازهای مادی و اقتصادی افراد داشته باشد. توضیح آن که، همچنان که برخی در بیان معنای دقیق و مصداق کامل صله رحم بیان داشته اند، صله رحم، تنها این نیست که انسان به خانه بستگان خود برود و یادی از آنان کند، بلکه مصداق کامل آن، این است که قبل از دیگران نیز، نیاز آنان را برطرف و آنان را خوشحال سازد[۲۵۷]. بنابراین، بر طبق دستور اسلامی، مسلمانان مؤظف هستند با اطلاع از حال بستگان خویش اوضاع زندگی آنان، در مواقع بروز مشکل، به رفع حوائج و نیازهای یکدیگر، در حد امکان اقدامات اقتصادی، اجتماعی و … افراد جامعه اسلامی برطرف گردیده و بدین لحاظ ریشه بروز بسیاری از جرائم، مخصوصاً جرائم مالی، که شکل گیری اندیشه مجرمانه در آن ها، غالباً بر اثر احساس نیاز در افراد است- خشکانده می شود.
از دیگر اثرات مهم صله رحم، نقشی است که این مهم، می تواند در القای آرامش گری روحی و روانی افراد یک اجتماع ایفا نماید، امری که عدم آن (= آشفتگی روحی، روانی) به عنوان یکی از عوامل عمده انجام رفتارهای نابهنجار، در جرم شناسی مورد شناسایی قرار گرفته است. خوشبختانه در این زمینه، تحقیقات تجربی و آزمایشگاهی نیز صورت پذیرفته که می تواند تأکیدی بر مباحث تئوریک و نظری در این قسمت باشد.
در حدیثی از امام صادق (ع) یکی از فواید تحکیم و تقویت پیوندهای خانوادگی، طیب نفس و پاکیزگی روان، آدمی از رنج ها، رنجش ها، کینه ها، اضطراب هاو افسردگی ها ذکر شده است[۲۵۸].
در تحقیقات خارجی صورت گرفته، صله رحم، تحت عنوان «حمایت های اجتماعی»[۲۵۹] مورد بررسی قرار گرفته است. در تمام این تحقیقات متعدد که توسط گروه های مختلف و بر روی طیف های گسترده ای سطوح اجتماع صورت گرفته و همچنین در تحقیقی که توسط برخی پژوهشگران ایران، در سطح دانش آموزان دختر ۱۴-۱۸ ساله تهران انجام پذیرفته است، رابطه معناداری میان صله رحم و سازگاری اجتماعی، سلامت روحی، روانی افراد مورد شناسایی قرار گرفته است. در تحقیقات «لیندزی»[۲۶۰] و «تامسون»[۲۶۱] (۱۹۹۸)، نشان داده شده که تعداد روابط اجتماعی، در سلامت نفس انسان نقش مثبت دارد و اشخاصی که از حمایت اجتماعی بالایی برخوردارند، مرگ و میر کمتری داشته و از عمری طولانی تر نیز برخوردار بوده اند. «مک کال»[۲۶۲] (۱۱۹۱) نیز در یافته های خود به این نتیجه رسید که بین حمایت اجتماعی و ناسازگاری و افسردگی، رابطه منفی وجود دارد. «هارتاپ»[۲۶۳] (۱۹۸۳) درباره ی بین همسالان و دریافت حمایت از آن ها، به این نتیجه رسید که نوجوانان دارای روابط ضعیف، امکان بالاتری از ابتلا به اختلالات روان پریشی، روان رنجوری، اختلال سلوک، تبهکاری، اختلال در رفتار جنسی و ناسازگاری دارند. در تحقیق «ویتمور»[۲۶۴] (۱۹۹۴)، حمایت اجتماعی به عنوان عامل پیش بینی کننده مهمی برای سازگاری افراد شناخته شد[۲۶۵].
تمامی تحقیقات صورت گرفته- که نتیجه برخی از آن ها در فوق بیان شد- نشانگر این مطلب است که سازگاری اجتماعی و سلامت روان، با صله رحم و دریافت حمایت های اجتماعی ارتباط دارند که این امر نیز به نوبه ی خود، بیانگر نقش تعیین کننده صله رحم و تحکیم پیوندهای خویشاوندی در کاهش جرائم و پیشگیری از وقوع آن ها دارد.
امّا آنچه که بیشتر از همه، منظور نظر ما در این قسمت از نوشتار، از طرح بحث صله رحم می باشد، نقشی است که این آموزه می تواند از طریق ایجاد شبکه نظارت و کنترل قوی خویشاوندی در پیشگیری از بزه و بزهکاری داشته باشد.
نهادینه شدن و مبدل به فرهننگ اجتماعی گردیدن این آموزه مهم و مورد تأکید اسلامی، خودبه خود و به طور غیرارادی، بر طرز عملکرد و رفتار افراد جامعه اثرگذار خواهد بود. ساز و کار این تأثیرگذاری بر مبنای نظریه کنترل اجتماعی دورکیم نیز- که شرح آن پیشتر گذشت-[۲۶۶] به روشنی قابل تطبیق خواهد بود. توضیح آن که، تقویت و تحکیم بنیادهای خانوادگی و خویشاوندی، منجر به ایجاد یک شبکه گسترده ارتباطی مبتنی بر تعامل و آشنایی بیشتر افراد با یکدیگر در اجتماع می گردد. این امر، علاوه بر تأمین برخی از نیازهای اساسی انسان، از جمله ضرورت برقراری تعامل اجتماعی افراد انسان با یکدیگر- به حکم مدنی بالطبع بودن بشر- یک شبکه گسترده نظارتی را نیز در درون جامعه به وجود می آورد که هر چقدر کیفیت و عمق این ارتباطات و کمیت و گسترده ایی این ارتباطات بیشتر باشد، این نظارت و کنترل اجتماعی نیز قوی تر و اثرات آن، در بازدارندگی از ارتکاب جرائم بیشتر خواهد بود. به دیگر سخن، با صله رحم و گسترش پیوندهای خویشاوندی بر تعداد افراد ناظر در جامعه که رفتار فرد در اجتماع تأثیرگذار است؛ چراکه هر فرد، به علت برخورداری از وجهه اجتماعی و مقبولیت عمومی در اجتماع، به خاطر ترس از دست دادن موقعیت خویش، حاضر نیست عملی را مرتکب شود که از دیدگاه افراد جامعه، نابهنجار و خلاف موازین قانونی، اخلاقی و یا عرفی باشد.
این کارکرد، هرچند با وجود نهاد امر به معروف و نهی از منکر و اجرا شدن آن در جامعه نیز وجود دارد[۲۶۷]، امّا در نهاد صله رحم، نقش پررنگ تر و تأثیرگذاری را در بر خواهد داشت؛ چراکه پیوندهای خویشاوندی به جهت احساس قرابت و نزدیکی بیشتر بین این افراد و در نتیجه، ترس مضاعف افراد به خاطر از دست دادن جایگاه و وجهه شخصیتشان در میان بستگان و اعضای خانواده، تأثیر بازدارندگی بیشتری را نیز خواهد داست. علاوه بر این که، با صله رحم، آسیب مدرن شدن جوامع و سست شدن همبستگی اجتماعی در نظریه دورکیم نیز خنثی خواهد شد؛ زیرا علی رغم خاصیت تضعیف کننده جوامع صنعتی و مدرن در نظارت و کنترل اجتماعی افراد بر یکدیگر، این آموزه الزامی در اسلام، با تأکید بر تقویت و تحکیم و حفظ ارتباطات اجتماعی و خویشاوندی، آن را جبران نموده و از سست شدن پیوندهای اجتماعی و در پی آن ضعیف شدن همبستگی اجتماعی به عمل می آورد[۲۶۸].
۳- خانواده؛ نظارت و کنترل نهادی
یکی دیگر از مراتب کنترل اجتماعی و نظارت مؤثر بر عملکرد افراد، نهاد خانواده است. نظارت و کنترل اجتماعی از این طریق، در بازداشتن بزهکاران القوه از ارتکاب جرائم گوناگون در همه جوامع، به ویژه جرائم جنسی، به عنوان یکی از کارکردهای مهم نهاد خانواده برشمرده شده است. این امر، یا از راهکنترل مستقیم خانواده بر رفتار اعضا و یا به طور غیر مستقیم و به عنوان پیامد کارکردهایی چون؛ ارضای نیازهای جنسی و عاطفی، حمایت، مراقب و جامعه پذیری تحقق می یابد. هرچند که متأسفانه در جوامع غربی، با توجّه به رواج بینش های فردگرایانه و آزادی خواهانه، از نقش خانواده در کنترل غیرمستقیم اعضا نیز با تضعیف سایر کارکردهای خانواده- به سبب نابه سامانی فزاینده خانوادگی و گسترش پدیده هایی مانند روابط جنسی آزاد، طلاق، و خانواده های تک سرپرست، کاهش یافته است. با این همه اعتقاد برخی جامعه شناسان، خانواده حتی در جوامع جدید نیز، عامل اولیّه کنترل اجتماعی و به ویژه کنترل جنسی بزرگسالان و کودکان است[۲۶۹].
در زمینه ی تأکید اسلام بر پیوند ازدواج و تحکیم بنیان خانواده و نقش کلیدی ای که آموزه های این دین برای نهاد مهم در تعیین سرنوشت فردی و اجتماعی افراد ایفا می کند، جای هیچگونه شک و تردیدی نیست و این مجال، جای پرداختن به آن نیز نمی باشد. در این خصوص، آنچه مسلم است این که، یکی از مهم ترین دلایل اهمیت و جایگاه والای خانواده در اسلام، توجه به همین کارکرد خانواده است. نظارت و مراقبت اعضای خانواده بر عملکرد یکدیگر خصوصاً کنترل والدین بر رفتار فرزندان، به صراحت در قرآن کریم مورد تأکید است، چنان که این نظارت و کنترل نهادی، هم رتبه و هم ردیف نظارت و کنترل شخصی هر فرد بر عملکرد خویش برشمرده است.
«یا ایهاالذین آمنو قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها الناس و الحجاره»[۲۷۰]
ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن، انسان ها و سنگ است، نگه دارید.
در مورد تفسیر این آیه، بیان شده که نگهداری و صیانت از خویشتن، با ترک معاصی و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش حاصل می شود و حفظ و صیانت اعضای خانواده، با تعلّم و تربیت و امربه معروف و نهی از منکر آن ها و فراهم ساختن محیطی پاک و خالی از هرگونه آلودگی، در فضای خانه و خانواده تأمین می گردد. بر این اساس، این برنامه ای است که باید از نخستین سنگ بنای خانواده؛ یعنی مقدمات ازدواج و سپس نخستین لحظه تولّد فرزند آغاز گردد و در تمام مراحل با برنامه ریزی صحیح و با نهایت دقّت تعقیب شود. به تعبیر دیگر، حق زن و فرزند در خانواده، تنها با تأمین هزینه زندگی و مسکن و تغذیه آن ها حاصل نمی شود، بلکه مهم تر از آن، تغذیه روح و جان آن ها و به کار گرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است؛ امری که رسالتی بزرگ را بر دوش اعضای خانواده و به ویژه والدین می نماید.[۲۷۱]
کنترل خانوادگی، در یک تقسیم بندی کلی در دو محور «کنترل نظارت همسران بر یکدیگر» و «کنترل رفتار فرزندان از سوی والدین» قابل بررسی است که در ادامه بدان خواهیم پرداخت.
همان گونه که پیشتر بیان شد، نظارت و کنترل همسران بر عملکرد یکدیگر، هم به شیوه مستقیم و هم غیرمستقیم در تنظیم رفتارهای آن ها تأثیرگذار است. «کنترل مستقیم هر یک از دو زوج بر رفتارهای طرف مقابل، به ویژه رفتارهای جنسی خارج از چارچوب ازدواج امری است که در بسیاری از فرهنگ های گذشته و حال به چشم می خورد، هر چند به دلیل عواملی مانند قدرت بیشتر مردان و نقش های جنسیتی زنان توسط شوهران، این کنترل بیشتر از سوی مردان نسبت به زنان اعمال شده است. کنترل جنسی زن توسط شوهران، از گذشته های دور وجود داشته و هماره از پشتوانه نیرومند فرهنگی، دینی و فلسفی برخوردار بوده است.»[۲۷۲]
به نظر می رسد، اغلب فیلسوفان و اندیشمندان اجتماعی با این نظر ژان ژاک روسو[۲۷۳] موافق بوده اند که «شوهر باید بر رفتار همسرش نظارت کند؛ زیرا برای او اهمیت دارد که بداند، کودکانی که ناگزیر از شناسایی و پرورش آن ها است، به کسی به جز خودش تعلق ندارند»[۲۷۴].
در اسلام، علاوه بر تأکید نسبت به نقش کنترل های دورنی اشخاص در بازداشتن آن ها از اقدام به رفتارهای نابهنجار اجتماعی و آلوده شدن به مفاسد و انحرافات اخلاقی، نقش کنترلی اعضای خانواده، به ویژه همسران بر عملکرد یکدیگر، از طریق تأکید بر محیطی صمیمی و محبت آمیز و ایجاد فضای عاطفی صورت می پذیرد؛ به عبارت دیگر، در آموزه های دینی با تأکید بر خانواده عاطفی، سعی می گردد که در هنگام رویارویی و مواجهه با وسوسه های نفسانی و زمینه های مساعد پیش از ارتکاب بزه، حس وفاداری و عشق و علاقه ی به همسر، به عنوان عزیزترین کسان شخص، وی را از درون از بزهکاری بازدارد، حتّی در صورتی که هیچ ناظر و کنترل کننده ای در بین نباشد. پر واضح است که چنین نظارتی علاوه بر اثر درون کنترلی پیش گفته، متضمن اثرات مثبت کنترل رفتار در افراد، که به واسطه ی ترس از احتمال کشف واقعه انجام بزه و عواقب سوء ناشی از آن در زندگی خانوادگی پدیدار می شود، نیز می باشد. بر این اساس، هر یک از زوجین، در وضعیت های پیش بزهکاری با تداعی پیامدهای احتمال ناشی از رفتار ناصواب خویش، نهایت دقّت را در عملکرد خویش نموده و به احتمال قوی، منافع آنی و زودگذر ناشی از ارتکاب رفتار نابهنجار را از بین رفتن روابط گرم و صمیمی خود با همسر و از هم پاشیدگی کانون خانواده ترجیح نمی دهند.
نقش کنترلی نهاد خانواده در عملکرد همسران، علاوه بر کنترل مستقیم، به طور غیرمستقیم و از راه ایجاد فضایی همراه با آرامش و امنیت و ارضای نیازهای جنسی و عاطفی همسران نیز، ایفای نقش کرده و آنان را از گرایش به کجروی باز می دارد. واضح است که آرامش روانی حاصل از ازدواج، علاوه بر مسئولیت پذیر کردن انسان و شکیبایی بخشیدن در برابر دشواری های زندگی و افزایش شور و نشاط در فعالیت، فرد را از دچار شدن به اختلالات روانی که یکی از مهم ترین عوامل بزهکاری است، مصون می سازد. در مقابل، احساس تنهایی و نداشتن یک پایگاه مطمئن عاطفی و روانی، علاوه بر بالا بردن احتمال کجروی و ارتکاب جرم، انحرافاتی همچون خودکشی را به ارمغان خواهد آورد. صرف نظر از انحرافات و جرایم غیرجنسی، ارتباط معناداری میان نابسامانی خانوادگی و کجروی های جنسی وجود دارد. نقش ارضای جنسی و عاطفی زن و شوهر در کاهش تخلفات جنسی، امری است که به استدلال چندانی نیاز ندارد و ظاهراً جای تردید نیست که مانند تجاوز جنسی به زنان و کودکان، روسپیگری و هم جنس بازی و خودارضایی تا حد زیادی، به مرحومیت افراد از کانون گرم خانواده بستگی دارد.[۲۷۵]
«آنتونی»[۲۷۶] در خصوص تجاوز جنسی به کودکان می گوید: اماری که به سیستم گردآوری داده های سراسری در آمریکا گزارش شده است، افزایش به میزان ۶۰۰ درصد در موارد گزارش شده تجاوز جنسی، نسبت به کودکان بین سال های ۱۹۷۶ و ۱۹۸۲ را مشخص کرده است. در برخی بررسی هایی در انگلستان و آمریکا طی دهه ۱۹۸۰ انجام گردید، پژوهشگران دریافتند که یک سوم زنان در کودکی، قربانی تجاوز جنسی گردیده بودند. بزرگسالانی که روابط زناکارانه ای با کودکانشان برقرار می کنند، به نظر می رسد اغلب در روابطشان با بزرگسالان کمرو و بی دست و پا و بی کفایت هستند. به نظر می رسد، بسیاری از آن ها تنها درصدد ارضای انگیزه های جنسی نبوده، بلکه در جستجوی محبّتی هستند که آن را نمی توانند در جای دیگر به دست آورند… مردانی که ایجاد رابطه با زنان هم سطح از نظر بلوغ و صلاحیت مشکلی ندارند، کمتر احتمال دارد که کودکان را مورد سوء استفاده جنسی قرار دهند. هنگامی که روابط مردان با زنان تغییر کند، روابط آن ها با کودکان نیز تغییر خواهد کرد.[۲۷۷]
وی همچنین در خصوص روسپیگری نیز اظهار می دارد: «فحشا وسیله کسب رضایت جنسی برای افرادی است که به علت کاستی های جسمانیشان با وجود قوانین اخلاقی محدود سازنده، نمی توانند شریک جنسی دیگری پیدا کنند. فاحشه ها نیازهای جنسی مردانی را که دور از خانه هستند، خواستار تماس های جنسی بدون تعهد هستند، یا دارای سلیقه های جنسی غیرعادی اند که زنان دیگر نمی پذیرند، برآورده می سازند».[۲۷۸]
از این رو، در اسلام تأکید ویژه ای بر اهمیت ارضای نیازهای جنسی و عاطفی در خانواده گردیده است.[۲۷۹]در این زمینه، باید اشاره کرد که فلسفه ازدواج موقت در اسلام نیز، تا حدود زیادی مبتنی بر تأمین نیازهای جنسی افراد به صورت مشورع و در شرایط خاص می باشد. توضیح آن که، همواره برخی محدودیت های اجتناب ناپذیر؛ از قبیل کاستی های جسمانی، دوری مردان از خانه و مهیا نبودن شرایط تشکیل خانواده وجود دارند که ارضای نیازهای جنسی در خانواده را نامقدور می سازند. ازدواج موقت، نوعی جایگزین قانونمند برای خانواده است که در صورت نهادینه شدن می تواند بخشی از کارکردهای خانواده در زمینه تنظیم رفتار جنسی و کنترل کجروی های اجتماعی را به خوبی ایفا نماید.[۲۸۰]
کنترل صحیح رفتار فرزندان از سوی والدین نیز از دیگر کارکردهای بنیان خانواده می باشد که دارای دو جنبه مستقیم و غیرمستقیم است.
تأثیر کنترلی غیر مستقیم نهاد خانواده بر رفتار فرزندان، همان اثری است که این نهاد، در احساس آرامش گری و امنیت برای فرزندان به ارمغان خواهد آورد. طبق تحقیقات انجام شده در مورد بزهکاری کودکان و نوجوانان در جرم شناسی، ثابت شده که وجود هرگونه ناآرامی در خانواده، همچون وجود ستیز و ناسازگاری بین پدر و مادر، فقدان روابط گرم، محبت آمیز و حمایت گرایانه بین والدین و فرزندان، کجروی های والدین و بدرفتاری و خشونت آنان با فرزندان، از عوامل مؤثر بر کجروی و ارتکاب جرم توسط آنان می باشد.[۲۸۱] برای نمونه، پژوهش های انجام شده در مورد علل گرایش دختران و پسران به فحشا، نشان می دهند که روسپیان اغلب به خانواده های مسئله دار تعلق دارند، خانواده هایی که دچار فقر، ستیزه جویی و دشمنی شدید، طلاق، مرگ یکی از والدین، غیبت پدر و یا سوء استفاده جنسی اعضای خانواده از فرد در دوران کودکی او بوده اند.[۲۸۲]
نظارت و کنترل مستقیم بر رفتار فرزندان نیز، امری است که به طور عام در آیه ششم از سوره تحریم- که شرح آن گذشت- مورد اشاره قرار گرفته و از جمله مهم ترین وظایف و مسئولیت های والدین محسوب گردیده است. مراقبت کامل والدین بر رفتار فرزندان خویش، نقش اساسی در جلوگیری از انحرافات و کجروی های احتمالی آن ها بر عهده دارد. در این خصوص، نظارت بر همنشینان و دوستان نوجوان، نیز بسیار مهم است.
نظارت والدین بر رفتار فرزندان در اسلام، مبتنی بر پرورش و تربیت صحیح آنان بر اساس اصل محبت و عاطفه است و نه ترس از مجازات دارد. بر این اساس، آموزه های دینی، ضمن پاسداشت اصل محترم بودن شخصیت انسانی کودک و لزوم توجه به ارزش های وجودی آنان توسط والدین، بر نقش هدایتگری و راهنمایی پدر و مادر در شناساندن نیک و بد فرزندان تأکید می کند.[۲۸۳]
کنترل مستقیم والدین بر عملکرد فرزندان، علاوه بر جنبه عام آن که توضیح آن گذشته از جنبه خاص؛ یعنی امور جنسی نیز مورد توجه و تأکید ویژه اسلام قرار گرفته است، به گونه ای که با نظارت و کنترل دقیق والدین بر روند رشد جنسی کودکان، در بستری طبیعی و به دور از تجربیات خارجی، از بلوغ زودرسی کودکان و پیامدهای مخرب آن در بروز انحرافات و کجروی های جنسی آینده آنان، جلوگیری به عمل آید که شرح آن در مبحث بعدی این نوشتار، ذیل عنوان «جرائم مانع یا بازدارنده» خواهد آمد.
گفتار دوم: ایجاد جرائم یا بازدارنده
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 08:54:00 ق.ظ ]
|