سایت دانلود پایان نامه: دانلود مطالب پژوهشی در رابطه با تاثیر سیاست … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
- وجود اسرائیل به عنوان میهن یهودیان
- مبارزه با یهود ستیزی
- مبارزه جهان آزاد علیه افراط گرایان
برای دستیابی به این اهداف داخلی و خارجی باید تمام تلاش خود را به کار بریم ما باید با روند نامشروع سازی کشور اسرائیل به عنوان ملت یهود مقابله کنیم. آنچه در سال ۴۸- ۱۹۴۷ بدون چون و چرا پذیرفته شد، تصمیمات سازمان ملل در مورد تأسیس دو کشور بود که مطابق آن یکی از دو کشور به عنوان میهن ملی یهودیان تعیین شد اما در حال حاضر زیر سئوال رفته است.»[۱۶۹]
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳- مقاومت در زمینه هسته ای:
در شرایطی که آمریکا سعی داشت با محور شرارت خواندن ایران و موضوع حمایت ایران از تروریسم، جامعه جهانی را قانع کند که ایران خطری برای صلح است، موضوع فعالیت های هسته ای ایران به دست آویزی تبدیل شد که ایالات متحده بتواند از آن به عنوان اهرمی برای فشار وارد کردن در راستای تضعیف و تغییر رفتار ایران استفاده کند تا از این طریق بتواند به تحقق استراتژی خاورمیانه ای خود چون اجرای طرح خاورمیانه بزرگ و به سرانجام رساندن صلح اعراب و اسرائیل، دست یابد.
با توجه به اشغال افغانستان و عراق دو همسایه شرقی و غربی ایران و موج سنگین تبلیغات رسانه ای علیه جمهوری اسلامی ایران، بحث فعالیت های هسته ای ایران به خبر اول رسانههای دنیا تبدیل شده بود و امریکا و متحدانش در رسانه های خود با القای این مطلب که ایران درصدد دستیابی به بمب هسته ای است و این امر باعث به خطر افتادن صلح خواهد شد، هجمهای وسیع را علیه ایران شروع کرده بودند. از دیگر سو افکار عمومی کشور مسلمان نیز ضمن آگاه شدن از توانایی ایران در زمینه هسته ای مایل بودند که نتیجه این کشمکش بین ایران و کشورهای اروپایی و آمریکا را ببینند.
در راستای همین موضوع چندین دور مذاکرات بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای اروپایی صورت گرفت که در طی این مذاکرات طرف اروپایی در ابتدا به هیچ وجه داشتن انرژی هسته ای و غنی سازی را به رسمیت نمی شناخت و اعلام می کرد که نباید ایران به غنی سازی اورانیوم بپردازد، در همین راستا فشارهای سنگینی علیه ایران وارد می شد کار به جایی رسید که با توجه به عدم سیاست تهاجمی در دولت اصلاحات، ایران فعالیت های هسته ای خود را به تعلیق درآورد و مراکز هسته ای ایران پلمپ شد.
این در حالی بود که علی رغم پذیرش پروتکل الحاقی و موارد فراتر از پادمان و بازرسی های گسترده حتی از مراکز نظامی،هنوز پرونده هسته ای ایران از دستور کار آژانس خارج نشده بود.
بعد از پایان دولت اصلاحات و روی کارآمدن دولت نهم، تغییرات اساسی در سیاست خارجی ایران روی داد. مسلماً موضوع پرونده هسته ای از این امر مستثنی نبود، در همین راستا تیم مذاکره کننده هسته ای ایران تغییر کرد. تا پیش از روی کار آمدن دولت نهم، حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی رئیس تیم مذاکره کننده ایران بود ولی بعد در دولت نهم با تغییر او، علی لاریجانی جایگزین وی شد.
نخستین دیدار دولت جدید با مذاکره کنندگان اروپایی در آمریکا صورت گرفت. منوچهر متکی وزیر امور خارجه وقت در این باره چنین می گوید: «نخستین دیدار ما با سه کشور اروپایی یک ماه بعد از انتخابات دولت نهم مهر ۱۳۸۴ بود. در سازمان ملل که هیأت جمهوری اسلامی ایران به ریاست دکتر احمدی نژاد به نیویورک رفت با وزرای خارجه فرانسه، انگلیس، آلمان و نماینده اتحادیه که آقای سولانا بود ما نخستین دیدارمان را انجام دادیم، آقای فیشر وزیر امور خارجه وقت آلمان در آن جلسه مطرح کرد که اساساً ما با بحث غنی سازی در ایران و داشتن چرخه سوخت مخالفیم.»[۱۷۰]
این نوع نگاه کشورهای اروپایی به برنامه هسته ای ایران نشانگر این موضوع بوده آنها انتظار داشتند در دولت جدید هم همان سیاست های قبلی به طور کامل دنبال شود.
اما سیاست دولت نهم در زمینه هسته ای پرهیز از هر گونه انفعال و تسلیم شدن در برابر غرب بود. در همین راستا دولت نهم اعلام کرد که غنی سازی اورانیوم را دنبال خواهد کرد. به همین دلیل دولت نهم زیر بار این موضوع که مذاکره تنها با توقف غنی سازی صورت پذیرد نرفت و بالاخره اروپاییان ناچار شدند، پای میز مذاکره بیایند.
از سوی دیگر دولت نهم با تبدیل موضوع هسته ای به یک موضوع ملی سعی کرد با تکیه بر حمایتهای مردم از دستاوردهای اتمی، قدرت چانه زنی خود را در مذاکرات اتمی بالا ببرد.
می توان فشار گسترده ایالات متحده و متحدانش را در زمینه هسته ای را باید در راستای استراتژی امنیت ملی و سیاست خاورمیانه ای آمریکا دنبال کرد اصولاً ایالات متحده با هدف مبارزه با سلاح های کشتار جمعی سه محور اصلی را مورد توجه قرار داده است:
۱-ضدیت با تکثیر، با هدف مبارزه با کاربرد سلاح های کشتار جمعی
۲-تقویت عدم تکثیر، به منظور مبارزه با اشاعه سلاح های کشتار جمعی
۳-مدیریت پیامد، به منظور واکنش علیه کاربرد سلاح های کشتار جمعی
در محور اول، ممنوعیت کشورهای متخاصم و تروریست ها در دستیابی و به کارگیری از سلاح های کشتار جمعی می باشد و در صورت لزوم از اقدامات پیشگیرانه نیز استفاده خواهد شد. در محور دوم، تأکید بر روش دیپلماسی فعال، همکاری و امضای قراردادها، استوار می باشد و در محور سوم، دفاع از قلمرو آمریکا و نیز متحدین آن تأکید شده است یکی از مهم ترین و منحصر به فردترین متحد آمریکا در خاورمیانه دولت اسرائیل می باشد. استراتژی آمریکا و اسرائیل چه در زمینه مبارزه با تروریسم و چه در مورد مبارزه با دستیابی دولت های خاورمیانه به سلاح های هسته ای بر اساس بازی با حاصل جمع صفر است که منطبق با نظریه رئالیسم و نئورئالیسم می باشد. حمله به عراق و حذف یکی از مخوف ترین دشمن مشترک متحدان استراتژیک نیز بر اساس این رویکرد قابل ارزیابی است. حذف سایر بازیگران چالشگر منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه در دستور کار دو دولت می باشد.»[۱۷۱]
تلاش آمریکا و اسرائیل برای عدم دستیابی ایران به انرژی هسته ای در حالی صورت می گرفت که ایالات متحده، بزرگ ترین زرادخانه هسته ای دنیا را دارا می باشد و اسرائیل نیز با داشتن چند صد کلاهک هسته ای حتی عضو آژانس انرژی اتمی نیز نمی باشد.
دولت نهم با انتقاد از فشار وارده از سوی آژانس انرژی اتمی خواستار مقابله جامعه جهانی با تهدید هسته ای اسرائیل شد و در جایگاه مدعی قرار گرفت و از دیگر سو ضمن تأکید بر همکاری با آژانس اعلام کرد که غنی سازی را ادامه خواهد داد.
بدین ترتیب با شروع به کار سانتریفیوژها در سایت نطنز دولت از دانشمندان هسته ای خواست با تمام توان غنی سازی اورانیوم را ادامه دهند و سرانجام در تاریخ ۲۰/۱/۱۳۸۵ جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که چرخه کامل سوخت هسته ای را به دست آورده است و ایران به باشگاه کشورهای هسته ای پیوسته است.
عدم انفعال و وادادگی در مقابل قدرت های غربی و تأکید بر حق قانونی ایران بر اساس معاهدات بین المللی در به دست آوردن چرخه سوخت اتمی باعث شد که با فشار ایالات متحده در سال ۱۳۸۵ اولین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران صادر شود و به ایران اولتیماتوم دو ماهه مبنی بر الزام ایران به دادن پاسخ مثبت به خواسته های آژانس و توقف کامل فعالیت های هسته ای مربوط به غنی سازی اورانیوم بود اما دولت نهم به این قطعنامه اعتنایی نکرد و با تمام قدرت به سیاست های هسته ای خود در زمینه غنی سازی ادامه داد و در همین راستا «در روزهای پایانی سال ۱۳۸۵ آقای احمدی نژاد طی سخنانی در ششمین همایش سراسری روحانیون و مسئولان سازمان عقیدتی سیاسی ناجا اعلام کرد: قطار هسته ای ایران در یک ریل یک طرفه در حال حرکت است. او توضیح داد که: به فضل الهی چندی پیش دنده عقب و ترمز این قطار را کندیم و دور انداختیم و به آنها نیز اعلام کردیم که قطار ملت ایران در این مسیر ترمز و دنده عقب ندارد.» [۱۷۲]
سیاست رو به جلوی دولت نهم در زمینه هسته ای ادامه پیدا کرد تا جایی که زمانی بحث ومذاکره بر سر داشتن انرژی هسته ای بود اما بعد بر سر غنی سازی و بعد بر سر غنی سازی ۵/۳٪ مذاکره می شدو حالا ایران در حال غنی سازی ۲۰٪ می باشد.
این سیاست مقاومت دولت نهم در برابر فشارهای کشورهای غربی باعث شد که نگاه ملت های جهان دوباره به سمت ملت ایران به عنوان ملتی مبارز و ضد استعمار و ضد امپریالیسم جلب شود و از سوی دیگر رئیس جمهور ایران به عنوان سمبل مقاومت علیه نظام سلطه در جهان مطرح شود.
- تشکیل جبهه متحد ضدامپریالیستی:
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران،امام خمینی به طور مکرر به مستضعفین جهان در خصوص تسلط استکبار هشدار می دادند و از آنها می خواستند که به مقابله با زورگویان برخیزند، اصولاً مستضعفین در دیدگاه سیاسی امام خمینی جایگاه ویژه ای داشتند و بر این عقیده بودند که باید به حمایت مادی و معنوی از نهضت هایآزادی بخش و جنبش مستضعفان در تمام مناطق دنیا بپردازیم و سعی کنیم تا از طریق تشکیل هسته های مقاومت در نقاط مختلف دنیا با قدرت های استکباری به مبارزه بپردازیم و حتی این موضوع در اصل ۱۵۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز آورده شده است.
بعد از روی کار آمدن دولت نهم به دلیل آنکه تحولات و روابط ناعادلانه جهانی بر اساس نظام سلطه و نظام تک قطبی به سرکردگی آمریکا وجود داشت و همچنین برخوردها و تحریم های به عمل آمده علیه کشورهای مستقل، دولت نهم را بر آن داشت تا با پیروی از سیاست های سالهای اولیه انقلاب به ترویج اندیشه استکبار ستیزی در بین ملت ها بپردازد.به همین دلیل این دولت با ایجاد گفتمان عدالت محور در عرصه بین المللی، نظم ظالمانه در عرصه بین المللی را به چالش کشید و سازمان هایی چون شورای امنیت را ابزار دست قدرتهای زورگو برای اعمال فشار بر دولت های مستقل دانست. در عین حال حاکم شدن این گفتمان در ایران و از سوی دیگر اجرای آن در عرصه عمل، بدین صورت که در زمینه هستهای، ایران به مقابله با کشورهای غربی پرداخت؛ باعث شد که کم کم نگاه ها به سمت ایران جلب شود.
این در حالی بود که از سال ۲۰۰۲ تحولات سیاسی در منطقه آمریکای لاتین به گونه ای شکل گرفته بود که منجر به قدرت رسیدن احزاب چپی (سوسیالیست های مرکز گرا) شده بود.
رفتار خارجی کشورهای منطقه آمریکای لاتین بیانگر این واقعیت است که تحت تأثیر پایان جنگ سرد، گرایش جدیدی در میان کشورهایآن منطقه دیده می شد که بیانگر نوع جدیدی از بازتعریف جایگاه منطقه آمریکای لاتین در نظام بین الملل بودیم. در این میان شاهد بازتولید ایدئولوژی ناسیونالیستی بر پایه نهضت بولیواری به شکوفایی چپ های متمایل به مرکز در قالب نهضت نوسوسیالیسم هستیم. البته در برخی کشورها نهضت های سوسیالیستی مبتنی بر قومیت گرایی بود مانند حکومت سرخ پوستان در بولیوی.
منطقه آمریکای لاتین مجموعه ای از ۳۴ کشور قاره آمریکا می باشد که در جنوب رودخانه بزرگ که در شمال مکزیک جریان دارد و مرز مکزیک و ایالات متحده را دربر می گیرد. در واقع بخشی از آمریکای شمالی، آمریکای مرکزی، حوزه کارائیب و جنوب امریکاست. وجه تسمیه آن نیز این است که مردمان این منطقه به زبان رومن (Romance) که ظاهراً از خانواده زبان لاتین است صحبت می کنند. این منطقه به لحاظ استراتژیک برای ایالات متحده بسیار حائز اهمیت بوده است و سالیان سال از آن به حیاط خلوت امریکا مشهور بود.
روی کارآمدن هوگوچاوز در ونزوئلا و ادبیات سیاسی وی و نگرش های ضد آمریکایی او باعث شد که جبهه ضد آمریکایی در منطقه امریکای لاتین تقویت شود و در پی آن قدرت یابی مورالس در بولیوی، کورآ در اکوادر، دانیل اورتگا در نیکاراگوئه و حتی لولا در برزیل و کریشنر در آرژانتین باعث شد که جبهه ضد آمریکایی در این منطقه بیش از پیش تقویت شود. در همین راستا یک ائتلاف بین کشورهای ونزوئلا، بولیوی و آرژانتین در زمینه گاز ایجاد شد و همچنین برای مقابله با پیمان اقتصادی آلکا (ALCA) که توسط ایالات متحده پی ریزی شده بود، کشورهای مستقل در این منطقه پیمان مرکوسور (MERCOSUR) را ارائه کردند حتی برخی کشورها مانند بولیوی و اکوادر اعلام کردند که درصدد ملی کردن صنعت نفت و گاز خود هستند.در کل می توان گفت که مؤلفه های سیاست خارجی کشورهای مستقل در منطقه آمریکای لاتین چنین است:
- تلاش برای به دست آوردن نقش مستقل در سیاست گذاری و خروج از فشار عوامل خارجی
- تلاش برای اثرگذاری بیشتر در صحنه های منطقه ای و بین المللی
- تلاش برای به دست آوردن جایگاه مناسب در تجارت جهانی
- تقویت پیوندهای دوستی و تحکیم روابط با کشورهای خارج از حوزه سنتی (امریکا و اروپا)
- ایجاد همگرایی و مطرح شدن آمریکای لاتین در نظام بین الملل به عنوان یک زیر سیستم قوی
- تضمین رشد و جهش اقتصادی
دولت نهم با توجه به وجود چنین زمینه های برای فعالیت در آمریکای لاتین، ارتباطات خود را با این کشورها بیش از پیش گسترش داد. در همین راستا، سفرهای متقابل بین رؤسای جمهوری ایران و کشورهایی چون ونزوئلا، بولیوی، اکوادور، نیکاراگوئه، کوبا صورت و با توجه به همسو بودن این کشورها با یکدیگر در عرصه روابط بین الملل، این روابط بسیار گسترش یافت.درکل اهداف سیاست خارجی دولت نهم در برقراری روابط گسترده با کشورهای آمریکای لاتین رامی توان چنین برشمرد:
۱– تهدید زدایی از پیرامون جمهوری اسلامی ایران و ایجاد روندهای نوین بین المللی:
به دلیلآنکه نظام سلطه و کشورهای انحصار طلب در راستای تحقق منافع خود و تضعیف و براندازی حکومت جمهوری اسلامی ایران، تهدیدات متعددی را علیه حاکمیت ایران سازماندهی می کردند، بالتبع باید در برابر این هجمه سیاست خارجی متناسبی اتخاذ می شد. طبیعی است که روشن ترین اصل در تنظیم راهبرد سیاست خارجی تهدیدزدایی و کارکرد دیپلماسی خلاق و ابتکاری می باشد.
البته بین اصل تنش زدایی و تهدید زدایی باید تفاوت قائل شد چرا که در اصل تنش زدایی به سمت برطرف کردن دغدغه های طرف مقابل گام برداشته می شود اما در تهدیدزدایی با توجه به شرایط موجود، هم می شود طوری رفتار کرد که بهانه به دست طرف مقابل نداد و هم از سوی دیگر می توان یا توجه به شرایط داخلی و بین المللی دست به اقداماتی زد که طرف مقابل فکر تهدید به خود را ندهد یعنی با اتخاذ یک سیاست تهاجمی زمینه های تهدید برطرف شود یا ماهیت تهدید تغییر کند که مصداق این تهدیدزدایی را می توان در آیه ۶۰ سوره انفال دید که می فرماید: «واعدوا لهم ماستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم»«تا می توانید در برابر آنها ]دشمنان[ نیرو و اسب های آماده گردآورید تا بدین وسیله دشمن خدا و دشمن خودتان بترسند.»
بنابراین باتوجه به این آیه باید گفت که می توان با جمع آوری وایجاد قدرت به توانی رسید که دشمنان حتی فکر تهدید راهم به خود راه ندهند .به نظر می رسد بهترین روش تهدید زادیی همین شیوه باشد.چرا که تهدید زدایی نباید منجر به سازش کاری و وادادگی و تسلیم در برابر خواست قدرت های سلطه جو تبدیل شود. به همین دلیل دولت نهم در تلاش بود به هر ترتیب که شده روابط خود را با کشورهای مختلف و مخصوصاً ضد امپریالیست زیاد کند چرا که مخصوصاً در مورد پرونده هسته ای، برزیل، ونزوئلا و کوبا جزو اعضای شورای حکام آژانس بینالمللی بودند. به همین دلیل نقش سیاسی و مواضع این کشور در طرح احتمالی هر اقدامی علیه یا به نفع کشورمان در شورای امنیت و شورای حکام تأثیرگذار می بود. در نظام بین الملل از دیگر جلب نظر کشورهای هم جبهه در رفع تهدیدات علیه منافع و امنیت کشورمان ضروری به نظر می رسید چرا که ایالات متحده سعی داشت ایران را در عرصه بین المللی منزوی جلوه دهد و تفکر سران جمهوری اسلامی ایران که مخالف با نظم حاکم بر عرصه بین الملی بود را ناشی از ناتوانی ایران در درک واقعیت ها و عدم تحمل دنیای آزاد قلمداد شود و چنین القا شود که چنین تفکراتی مخصوص سران ایران می باشد.اما با همراه شدن کشورهای آمریکای لاتین با ادبیات سیاسی دولت نهم مشخص شد که این تفکرات مختص ایران نمی باشد در همین راستا هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا در سفر به ایران و کنفرانس خبری با رئیس دولت نهم گفت: «ایران و ونزوئلا در مقابله با امپریالیسم باید همچنان متحد باشند زیرا پیروزی بر مستکبران فقط با وحدت محقق می شود.»[۱۷۳]
۲- فرصت سازی و ایجاد ظرفیت های نوین متقابل:
با توجه به پتانسیل های سیاسی ،اجتماعی ، اقتصادی و زیرساخت های مناسبی که در منطقه آمریکای لاتین وجود داشت دولت نهم سعی کرد با تعامل با کشورهای همسو و مخالف آمریکا به احیای جهت گیری سیاست خارجی جنوب- جنوب بپردازد تا از این طریق بتواند فضای مناسبی را برای فعالیت های اقتصادی سیاسی و فرهنگی فراهم کند.
۳- گسترش عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران:دولت نهم در راستای تهدیدزادیی و فرصت سازی به عنوان اولویت های سیاست خارجی با انجام کارهای بلندمدت چون راهبردهای فرهنگی، سیاسی و ابزار تجاری و اقتصادی همانند سرمایه گذاری مشترک مبادرت ورزیدند تا بتواند با تقویت دیپلماسی عمومی در منطقه آمریکای لاتین به جایگاهی برسد که بتواند موقعیت نفوذ جمهوری اسلامی ایران را برای سیاست خارجی باز تعریف کند. اصولاً دیپلماسی عمومی و توجه به نقش ملت ها در عرصه روابط بین الملل در دولت نهم بسیار پررنگ شد. درسخنان رییس دولت نهم شاهد هستیم که ملت ها جایگاه ویژه ای دارند همیشه یک روی سخنان او متوجه ملت ها است ،محمود احمدی نژاد با کنار زدن شیوه متداول در سخنان خود علاوه بر دولت ها ،ملت ها را نیز مورد خطاب قرار می داد.
سفرهای مکرر محمود احمدی نژاد به کشورهای امریکای لاتین و استقبال مردمی در برخی از کشورها از وی و همچنین سفر متقابل مقامات کشورهای آمریکای لاتین باعث شد که بسیاری از کارشناسان و حتی برخی از مسئولان ایالات متحده از این امر ابراز نارضایتی و نگرانی کنند، چرا که امریکای لاتین زمانی حیات خلوت آنها محسوب می شد ولی در حال حاضر، کشورهای این منطقه پرچم مبارزه با آمریکا و امپریالیسم را برافراشته بودند و با ایران نیز روابط رو به گسترش داشتند، حتی برخی شایعات مبنی بر احداث سایت موشکی توسط ایران در کوبا و ونزوئلا مطرح می شد.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 07:24:00 ق.ظ ]
|