پس اندازکنندگان و سرمایه ­گذاران و تقاضاکنندگان وجوه یا سپرده­پذیران خواهد بود. بدینوسیله تصمیم ­گیری برای هر دو گروه آسان خواهد شد و منابع سرمایه­ای به بهترین نحو تخصیص خواهد یافت. از طرف دیگر قیمت دارایی­ های مالی در بازار، متناسب با ریسک و بازدهی آن ها تعیین گردیده و روند بازار به سمت قیمت­های عادلانه پیش می­رود. انگیزه بنگاه برای به دست آوردن وجوه، به بازده مورد انتظاری که سرمایه­ گذار طلب می­ کند بستگی دارد. این ویژگی بازار نشان می­دهد که در هر اقتصاد، ریسک و بازده چگونه میان دارایی مالی مختلف تقسیم می­ شود که فرایند قیمت یابی نامیده می­ شود (دوانی، ۱۳۸۱: ۲۵).

۳- انتشار و تحلیل اطلاعات:

بازارهای مالی، اطلاعات را گردآوری می­نمایند و از طریق قیمت­های منتشر شده منعکس می­نمایند. حتی افرادی که فرایند پرهزینه ارزیابی بنگاه­ها و مدیران و شرایط بازار سهام را طی نکرده ­اند، می ­توانند قیمت­های سهام را که منعکس کننده­ اطلاعاتی است که دیگران به دست آورده­اند، مشاهده کنند. انتشار و تجزیه وتحلیل

اطلاعات توسط بازارهای مالی باعث می­ شود تا جامعه منابع ناچیزی را به منظور به دست آوردن اطلاعات هزینه کند. اقتصادی شدن کسب اطلاعات درباره فرصت­های سرمایه ­گذاری، می ­تواند به تخصیص بهتر منابع منجر گردد.

۴- تسهیل دادوستدها:

سیستم­های مالی که هزینه­ های مبادلاتی را کاهش می­ دهند، می‌توانند موجب تخصصی­تر شدن فعالیت­ها، نوآوری تکنولوژی و رشد اقتصادی شوند. همان‌ طور که آدام اسمیت (۱۷۷۹) نیز ادعا می­ کند، هزینه­ مبادلاتی کمتر باعث تخصصی­تر شدن کارها می­ شود. وجود واسطه­ای همانند پول، باعث می­ شود تا هزینه­ های مبادله کالا تا حد زیادی کاهش یابد و امر مبادله ساده­تر و روانتر گردد. وجود نهادهای واسطه­ای نیز خود باعث کاهش این

هزینه­ ها، تقسیم کار بهتر و در نتیجه کارایی و رشد بالاتر می­ شود.

۵- توزیع خطر و مدیریت ریسک:

بازارهای مالی علاوه بر تخصیص سرمایه پولی، خطرات اقتصادی را نیز توزیع ‌می‌کنند. در واقع ریسک اشتغال به فعالیت­های اقتصادی و سرمایه ­گذاری، از طریق ایجاد و توزیع اوراق بهادار از هم تفکیک و توزیع می­ شود. به عبارت دیگر بازارهای مالی (بازار پول و سرمایه) در ابعاد وسیع ریسک افرادی را که در فعالیت­های

اقتصادی بزرگ و پرمخاطره اشتغال دارند به پس­انداز کنندگان که حاضر به پذیرش ریسک یک بازده­ی غیرمطمئن هستند، منتقل و بین آن ها توزیع ‌می‌کنند. بازارهای مالی علاوه بر تفکیک ریسک اشتغال و سرمایه ­گذاری، افراد را قادر به ایجاد تنوع در سرمایه ­گذاری ‌می‌کنند. ایجاد تنوع در سبد دارایی منجر به کاهش ریسک می­ شود. کل ریسک ‌به این علت کاهش می­یابد که زیان در بعضی از سرمایه ­گذاری­ها توسط منافع ناشی از سایر سرمایه ­گذاری­ها جبران می­ شود. بازارهای مالی همچنین ریسک عدم نقدشوندگی را کاهش می­ دهند. نقدشوندگی، عبارت از سهولت تبدیل داراییها به قدرت خرید در قیمت­های مورد توافق است. هزینه­ های مبادلاتی و عدم تقارن اطلاعاتی باعث کاهش نقدشوندگی شده و ریسک را افزایش می­دهد. بازارهای مالی از طریق انتشار و تحلیل اطلاعات و تسهیل دادوستدها به کاهش ریسک عدم نقدشوندگی کمک ‌می‌کنند.

۶- کمک به فرایند تشکیل سرمایه:

وجود بازارهای مالی سبب تشویق مردم به سرمایه ­گذاری می­گردد، ‌به این شکل که شرکت­ها برای تهیه سرمایه مورد نیاز خود می ­توانند اوراق بهادار منتشر نمایند و آن را در بازار سرمایه به فروش برسانند. این اقدام باعث می­ شود که دو نوع سرمایه ­گذاری صورت گیرد؛ از طرفی شرکت­ها با خرید زمین، ماشین­آلات، ساختمان و… نوعی سرمایه ­گذاری واقعی ‌می‌کنند و این کار باعث توسعه اقتصادی جامعه و همچنین خود شرکت­ها می­ شود، و از سوی دیگر مردم با خرید اوراق بهادار (که به وسیله­ شرکت­ها منتشر می­ شود) اقدام به سرمایه ­گذاری مالی ‌می‌کنند، در نتیجه افزایش سرمایه و توسعه شرکت­های تولیدی حاصل می­ شود (نوو، ۱۳۸۳: ۱۹۳). تحقیقات نشان می­دهد کشورهایی که دارای بازار سرمایه توسعه یافته و پررونق می­باشند؛ شرکت­ها وجوه نقد مورد نیاز خود را با سهولت بیشتر و ارزان­تر تأمین ‌می‌کنند.

۷- ایجاد بازار ثانویه برای معاملات دارایی­ های مالی (افزایش نقدینگی دارایی­ ها):

بازارهای مالی شرایطی را برای سرمایه­ گذار فراهم می­ کند تا دارایی مالی خود را به فروش برساند و به وجه نقد تبدیل نماید. بدین شکل دارایی مالی، نقدینگی را فراهم می­سازد که این ویژگی جذابی برای سرمایه ­گذاران ‌می‌باشد، زیرا که اگر بازار ثانویه برای خرید و فروش مجدد دارایی وجود نمی­داشت، سرمایه ­گذاران به خرید دارایی­مالی و سرمایه ­گذاری در این اقلام رقبتی نشان نمی­دادند و کمتر کسی حاضر می­شد که اختیار سرمایه خود را برای مدت طولانی از دست بدهد. وجود بازار مالی باعث می­ شود که افراد در صورت نیاز به پول نقد یا پیش آمدن فرصت­های سرمایه ­گذاری بهتر، اوراق بهادار خود را به فروش برسانند و در اوراق جدید سرمایه ­گذاری نمایند.

۸- کاهش هزینه مبادلات:

بازارهای مالی هزینه­ مبادلات دارایی را کاهش می­ دهند. هزینه­ های همراه با معاملات عبارتند از: هزینه جست­وجو و هزینه اطلاعات.

هزینه جست­وجو بیانگر هزینه­ های آشکار مثل پول صرف شده برای درج آگهی که فرد آماده هست تا دارایی مالی را بخرد و یا بفروشد و نیز در برگیرنده­ی هزینه­ های پنهان مثل زمان صرف شده برای یافتن طرف معامله است.

هزینه­ های اطلاعات، شامل هزینه­ های همراه با برآورد ویژگی­های سرمایه ­گذاری یک دارایی مالی هستند، یعنی مقدار و احتمال وقوع جریان نقدینگی که از دارایی انتظار می­رود. در بازار مالی کارآمد، قیمت­ها بازتابی از کل اطلاعات گردآوری شده به وسیله همه فعالان بازار است.

۲-۲-۱-۲- طبقه بندی بازارهای مالی

بازارهای مالی بر پایه معیارهای متفاوتی قابل طبقه ­بندی هستند که شامل موارد زیر است:

۱- طبقه ­بندی بر اساس نوع دارایی

۲- طبقه ­بندی بر اساس سررسید تعهدات مالی و

۳- طبقه ­بندی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار

بر اساس نوع دارایی، ‌می‌توان بازار اوراق بهادار را به دسته­های زیر تقسیم ­بندی کرد:

الف- بازار سهام: در این بازار، سهام شرکت­ها که نشانگر مالکیت دارنده آن در شرکت است، دادوستد می­ شود.

ب- بازار اوراق بدهی: بازاری است که در آن ابزارهایی با درآمد ثابت (اوراق قرضه) دادوستد می­شوند.

ج- بازار ابزارهای مشتق: بازاری است برای معاملات ابزارهایی مبتنی بر دارایی­ های مالی یا فیزیکی که از آن جمله ‌می‌توان به اختیار معامله و قرارداد آتی اشاره کرد.

بازار مالی بر حسب سررسید تعهدات مالی به دو نوع بازار پول[۵] و بازار سرمایه[۶] تقسیم می­ شود.

۱- بازار پول:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...