منابع کارشناسی ارشد با موضوع بررسی محتوای موضوعی ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
مسائل اجتماعی و فرهنگی ¨ مسائل سیاسی x
غریبهای کنار کاناپه
این داستان به شیوهی دوم شخص روایت شده و داستان دختر جوانی است که مادرش برای دیدن پسرش مدّت کوتاهی به خارج از کشور میرود و او در خانه تنها میماند. او که دختر درسخوانی است تصمیم میگیرد هر روز ده ساعت درس بخواند ولی پسری هر روز به تلفن خانهاش زنگ میزند و مزاحمش میشود. او هر بار یک عدد به او میگوید و تلفن را قطع میکند. ولی دختر هیچ توجّهی به آن نمیکند. چند روز میگذرد دختر تنهایی بیشتری احساس میکند. یاد خاطرات خوابگاهش و شلوغی آنجا میافتد. پسر جوان باز هم زنگ میزند و عدد دیگری به او میگوید. دخترک مدام فکر میکند آن پسر چه کسی است. آیا پسر بتول خانم است یا پسر همسایه وقتی به نتیجه نمیرسد تصمیم میگیرد به خودش تلقین کند که آن پسر همان تلفن بد ترکیب نارنجی رنگ کنار کاناپه است و آنقدر این جمله را با خود میگوید تا باورش میشود. چند روز بعد پسرک دیگر تماس نمیگیرد. دخترک ساعتها به انتظار تلفن او مینشیند. در آخر با آن اعداد که او داده بود شماره میگیرد و بعد از ساعتها صدای خوابآلود پسرک را از آن طرف خط میشنود و قطع میکند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مسائل زنان¨ مسائل عاطفی x
مسائل اجتماعی و فرهنگی ¨ مسائل سیاسی ¨
خانهی سنگباران
این داستان به شیوهی اوّل شخص بدون مخاطب روایت شده است و داستان زنی است که ماما است و در روز عاشورا که ازدحام دستهه ای سینهزنی و عزاداری سبب بسته شدن خیابانها شده است زن پیری به خانهی او میآید و با التماس از او میخواهد که به منزلش برود. خانهی آنها در کوچههای تنگ و باریک قرار داشت. آنها با زحمت از میان انبوه جمعیّت رد میشوند و به خانه میرسند. حیاط خانه بزرگ است و دورتادور خانه پر از اتاقهایی است که بر روی زیرزمین ساخته شدهاست. تمام شیشهها در اثر برخورد سنگ شکسته بودند و وسط حیاط پر از خون شده بود. دختر آن پیرزن که شش ماهه حامله بود، در اثر برخورد سنگ آسیب دیده و در خطر است. معلوم نیست چه کسی سنگاندازی کرده است. همسایگان معتقدند که آن خانه جن زده است و گروهی هم معتقدند این سنگاندازیها برای ضدیّت با صاحب خانه است. در آخر آن جنین میمیرد و مادر زنده میماند. سنگ بزرگی موقع رفتن به پاشنهی کفش آن ماما برخورد میکند ولی او وقتی برمیگردد کسی را نمیبیند و با سرعت از خانه خارج میشود.
مسائل زنان¨ مسائل عاطفی ¨
مسائل اجتماعی و فرهنگی x مسائل سیاسی ¨
زیر درخت گل اشرفی
این داستان نیز به شیوهی اوّل شخص بدون مخاطب روایت شده است و داستان پسری است به نام ابراهیم که سالهاست مرده و روح او در اذهان خواهرش مینا و برادرش مجتبی حرکت میکند و خاطرات دوران کودکی را به یاد آنها میآورد. خواهر او که مینا نام دارد پاهای ضعیف و ناتوان دارد و مجبور است با عصا راه برود. برادرش مجتبی ازدواج کرده و همسرش باردار است و آنها در راه بیمارستان هستند و مجتبی اصرار دارد که اگر فرزند آنها پسر بود نامش را ابراهیم بگذارند ولی همسرش قبول نمیکند و مجتبی نام پدرش را پیشنهاد میکند ولی باز هم همسرش نمیپذیرد در نهایت معلوم میشود فرزند آنها دختر است و راوی خیالش راحت میشود زیرا دوست ندارد که برادرش به خاطر او با همسرش دعوا کند.
او عاشق درخت نارون حیاطشان بوده و آن درخت را گل اشرفی نامیدهاست. همیشه با برادر و خواهرش زیر آن درخت مینشست و بازی میکرد و بالاخره فردای روزی که شیلنگ آب را روی «شهر مورچهها» گرفت و همه را غرق کرد، تب شدیدی میگیرد و در اثر همان تب میمیرد.
مسائل زنان¨ مسائل عاطفی x
مسائل اجتماعی و فرهنگی ¨ مسائل سیاسی ¨
کولی زریپوشراوی داستان زنی است که به اتّفاق دوستش زری وارد جشنی که در باغ بزرگی برگزار شده است میشود. صاحب باغ امیرحسین خان پیرمردی ریزنقش و تکیده است. که برپاکننده مهمانی و ساز و آواز است و همیشه روی بهار خواب بالای پلّهها مینشیند و به آنها گوش میدهد. او از همان شب با شنیدن صدای آواز راوی از خود بیخود شده و دستان او را میبوسد. نام آوازی که خوانده است الههی ناز است که راوی معتقد است یک پیرمرد باید آن را بخواند نه زن. در همان شب امیر با زری آشنا شده و عاشقش میشود. زری که با راوی در یک آپارتمان زندگی میکند، بعد از کمی اختلاف به طور مرموزی «غیبش میزند» و امیر را سرگشته و ناراحت میکند. امیر راوی را مقصّر میداند و همه جای آپارتمانش را به دنبال نشانی از زری میگردد ولی چیزی نمییابد. امیر فکر میکند راوی از جای زری خبر دارد و به او نمیگوید. راوی از آن شب به بعد پشت در آپارتمانش دسته گلی زیبا مییابد و مطمئن میشود که آن دسته گلها را امیرحسین خان هر شب برای او میآورد.
وقتی راوی و امیرحسین خان در باغ قدم میزنند راوی به او میگوید که لامپهای کوچکی که در میان درختچههای شمشاد در باغ وجود دارد او را یاد کولیهای زریپوش شهرشان میاندازد که «عید تا عید میآمدند در خانهها و با دایره زنگی میزدند و میرقصیدند». در آخر امیرحسین خان که معتقد بود لامپها باعث زرد شدن درختچهها میشود به او اجازه میدهد تا هر وقت که خواست لامپها را روشن بگذارد.
مسائل زنان¨ مسائل عاطفی x
مسائل اجتماعی و فرهنگی ¨ مسائل سیاسی ¨
جامها و دستها
را
وی داستان دانای کل است و به بیان هراس و نگرانی زنی میپردازد که به دنبال جامی خاص است. جامی که دعای مهر و محبّت روی آن حک شده تا زن را درچشم مرد خواستنی کند. زن که در ازدواجش شکست خورده و با دختر خردسالش زندگی میکند و خیلی تنهاست، خوشبختیاش را در گروی آن جام میداند. پدر او حکاک است و وقتی که او کودک بوده به او جامی میدهد که بر رویش شکل زنی زیبا (شیرین) را حکاکی کرده بود. زن به خانهی پدر رفته و پس از سالها به جستوجوی آن جام میپردازد ولی هر چه میگردد نمیتواند آن را در میان جامهای دیگر بیابد. جام به تدریج صورت تجسّم یافتهی خواهشهای جنسی- عاطفی او را مییابد. در کل این داستان به بیان هولها و تردیدهای این زن و اشتیاقش به یافتن جام میپردازد. در آخر وقتی از یافتن آن جام خاص ناامید میشود به حمّام رفته و با جام باطلالسّحر به سرش آب میریزد تا اندکی آرامش بیابد.
مسائل زنان¨ مسائل عاطفی ¨
مسائل اجتماعی و فرهنگی x مسائل سیاسی ¨
نقد مجموعه داستان حنای سوخته
یکی از خوشساختترین مجموعه داستانهای این دهه مجموعه داستان حنای سوخته است که از از ۱۴ داستان تشکیل شده و نثری سنجیده و روان دارد. نویسنده در آن به توصیف فضاهایی بومی توجّه خاصّی نموده است. این مجموعه بنا به گفتهی نویسندهاش علاوه بر آن که از ناخودآگاهاش برآمده و حاصل کشف و شهود هنری اوست، در عین حال بارها و بارها از صافی ذهن نقّادانهی او نیز گذشته و مورد بازبینی و بازنویسی قرار گرفتهاست. در این ۱۴ داستان حتی یک داستان هم از منظر دانای کل همه چیز دان روایت نشده و این از امتیازات این مجموعه به حساب میآید زیرا نحوهی استفاده از زاویهی دید دانای کل همه چیز دان نیاز به مهارت چندانی ندارد و برای هر نویسنده راحتترین زاویهی دیدی است که به کمک آن میتوان داستان را روایت کرد. از هشت داستان این مجموعه که به شیوهی اوّل شخص روایت شده است، راوی شش داستان آن زن و دو داستان -با چتر بسته زیر باران، زیر درخت گل اشرفی- مرد است. ویژگی مشترکی که از نظر معنایی و حال و هوای مسلّط بر این داستانها را تشکیل میدهد رنجی است که زنان به دلایل مختلف متحمّل میشوند. مثلاً نویسنده در داستان «حنای سوخته» به بیان روابط نابرابر اقتصادی- اجتماعی میان زنان و مردان میپردازد.
و در داستان «جامها و دستها» تسلّط عقاید و باورهای قدیمی و خرافهپرستی، روان شخصیّت اصلی داستان که (زن) است را تحت فشار میگذارد.
شخصیّت اصلی در داستان «همزاد» از جهل و نادانی و ترس رنج میبرد و در کل در اکثر داستانها خواننده شاهد ترسها و تردیدهای این زنان است.
یکی از مشکلات این مجموعه وجود شخصیّتهای متعدّد در یک داستان است. مثلاً در داستان «حنای سوخته»، «خانهی سنگباران»، «ترس» و …. چندین شخصیت اصلی و فرعی وجود دارد به طوری که خواننده را در فهم داستان دچار مشکل میکند.
نویسنده در این داستانها در توصیف فضاهای بومی کاملاً موفّق بوده زیرا «نوشتن از فضایی توهّمی و خرافی، در محیطی قدیمی مستلزم حضور زبانی است که توانایی نشان دادن این فضا را داشته باشد. این سخن مستلزم استفاده از یک زبان قدیمی و پوسیده یا نثری متعلّق به دوران گذشته نیست بلکه این زبان در نزدیکی با محیط و فضاسازی شکل میگیرد. اگر فضاسازی نویسنده از محیط مورد توصیف خود قرین با موفّقیّت باشد، زبان هم جزئی از این امور را در بر میگیرد. به طوری که در «داستان حنای سوخته» میبینیم فضاسازی بر بینیازی از زبانی متعلّق به دوران گذشته و پوسیده یاری رسانده است و یکی از مؤلّفههای اساسی آن گشته است» (گودرزی، ۵۴:۱۳۷۹).
یکی دیگر از ویژگیهای این مجموعه داشتن شخصیّتهای باورپذیر است که نویسنده از طریق زبان، شکل گویش، نحوه انتخاب زاویهی دید، فضاسازی و … موفّق به آفریدن شخصیّتهایی باورپذیر شده است.
نویسنده در بعضی از این داستانها مثلاً «خواهر بگو»، «حنای سوخته»، «همزاد»، «سبز مورد» و … به زنان بیسواد که در «اعماق جامعه» زندگی میکنند فرصت حرف زدن داده است یعنی گروهی از افراد جامعه که داستاننویسی امروز ما آنها را فراموش کرده از وضع اسفبار زندگیشان سخن میگویند.
نکتهی دیگر حضور فراوان اشباح و ارواح در داستانهای این مجموعه است. مثلاً برادر مرده در «زیر درخت گل اشرفی»، عالم در «همزاد» زن آقا در «حنای سوخته»، شبح هدایت در «آقای هدایت! به جا میآورید».
جدول و نمودار
جدول ۴٫ دستهبندی موضوعی آثار شهلا پروینروح
مسایل زنان
مسایل عاطفی
مسایل اجتماعی و فرهنگی
مسایل سیاسی
همزاد
کولی زری پوش
سبز مورد
تنگنا
خیابان
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 07:02:00 ق.ظ ]
|