منابع کارشناسی ارشد با موضوع مقدمه، تصحیح و تعلیقات دیوان میرشمسالدین ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
روز اول چون نهاد انگشت بر لوح و قلم نقش میبستم که آخر نکتهدانی میشود
(فغانی، ۱۳۴۰: ۱۷۶)
ص۱۲۲ـ جوشد سخن صاف فقیر از قلم ما… : سخن خالص و پاک.
ص۱۲۳ـ فقیر از یاد بردم گرچه اشعار فغانی را… : مصراع دوم این بیت از غزل فغانی تضمین شده است:
فراموشم شـود چنـدان کـزو بیـداد میآید ولی فریاد از آن ساعت که یکیک یاد میآید
(فغانی، ۱۳۴۰: ۱۷۹)
ص۱۲۳ـ تجرید: در اصطلاح صوفیه به معنای ترک تعلقات ظاهری است. (ترک تعلقات باطنی را تفرید میگویند)
ص۱۲۴ـ باده گلرنگ: باده سرخ. / دوستکانی: نوشیدن شراب به یاد دوستان، برای سلامتی دوستان. شرابی که با دوستان خورند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ص۱۲۴ـ شفای خستهجانان در اشارات است چشمت را / به دست پور سینا نبض این قانون نمیآید:
شفا، اشارات و قانون از آثار ابن سینا هستند.
ص۱۲۴ـ طرف شدن: مقابل و حریف شدن. / بستر سنجاب: بستری از پوست سنجاب که بسیار نرم و لطیف است. کنایه از نهایت آسایش.
ص۱۲۵ـ … وز بیم دورباش عتابش کسی ندید:
دورباش: ۱ـ کلمهای که فرّاشان پیشاپیش پادشاهی یا زنان حرم او میگفتهاند تا عابرین از معبر او دور شوند. ۲ـ نیزهای که سنانش دوشاخه بود وآن را مرصع کرده پیشاپیش پادشاهان کشند تا مردمان بدانند پادشاه میآید و خود را به کناری کشند. (لغتنامه دهخدا)
ص۱۲۵ـ قلقل مینا: مینا:آبگینه سفید. / قلقل مینا: کنایه از ریخته شدن شراب از مینا به جام.
ص۱۲۵ـ بوی بردن: فهمیدن، پی بردن به امر پنهانی. کاربرد اصطلاح امروزه نیز متداول است.
ص۱۲۵ـ چشمه کوثر: جویی در بهشت کههمه چشمههای بهشت از آن جاری میشود.
ص۱۲۶ـ تا به وصف قامتش برجسته شد شعر فقیر…:
شعر برجسته: شعر ممتاز و عالی و چشمگیر. در سبک هندی به مصراعی از بیت که بسیار دلنشین بوده و مضمونی تازه داشته باشد، «مصرع برجسته» میگفتند. البته این نکته به خاطر اهمیت مصراع است که مبنای شعر سبک هندی است.
ص۱۲۶ـ طوطی دگر ز شرم نگردد شکرشکن… :
شکرشکن: ۱ـ شکننده شکر، شکرخوار. شیرین سخن. ۲ـ شکننده قیمت و ارزش شکر، به جهت شیرینی گفتار.
شکّرشکن شوند همه طوطیان هندزین قند پارسی که به بنگاله میرود
(حافظ، ۱۳۶۲: ۴۵۲)
ص۱۲۷ـ دیدهباز: نظرباز. / عشوهساز: عشوهگر
ص۱۲۸ـ پا در گل بودن: کنایه از گرفتار بودن.
ص۱۲۹ـ … در چار موج آرزو کشتی به طوفانش نگر: ـ چار موج: چهار موج، غرقاب، طوفان شدید دریایی.
ص۱۲۹ـ … کوکو زدنهایش ببین انداز افغانش نگر:
انداز: واژه عامیانه رایج در سبک هندی، به معنای ادایدلپذیر. (غیاثاللغات)
ص۱۲۹ـ دو اسپه تاختن: به سرعت رفتن. با دو اسب مسیر را طی کردن.
ص۱۲۹ـ خزف: سفال. هر چیز ساخته شده از گل که در کوره آتش پخته شده باشد. در صور خیال شعر فارسی در تقابل با درّ و گوهر میآید. استعاره از چیز بیارزش و بدون بها.
ص۱۳۰ـ تخته کردن (دکان): کنایه از بستن. تعطیل کردن.
ص۱۳۰ـ درا: زنگولهای که به گردن شتر و استر و… در کاروان میآویختند.
ص۱۳۱ـ فسرد شعله و … : شعله استعاره از چهره محبوب است که به خاطر دمیدن خط، فروغ زیباییاش از میان رفته است.
ص۱۳۱ـ نعل در آتش داشتن: کنایه از بیتاب و مضطرب کسی یا چیزی بودن.هر گاه کسی را به محبت خود بیقرار خواهند، نام او را بر نعل اسب نوشته در آتش نهند و افسونی خوانند، مطلوب به محبت طالب خود بی قرار میگردد و حاضر شده مطیع میشود. (غیاثاللغات)
ص۱۳۳ـ مشّاطه: شانهکننده. آرایشگر زنان.
ص۱۳۳ـ بیهوده عمر صرف هنر میکنی فقیر / کاری که آید از تو نیاید به کار کس:
گلایه از هنرناشناسی ابنای روزگار که مضمون مشترک همه ادوار است. فقیر نیز از این نوع شکایتها بسیار دارد:
پریشـانم چـو گل زان رو که از رنگینخیالانم
چو سروم از ثمر بیبهره جرمم اینکه مـوزونم
ص۱۳۴ـ رنگ دگر بخشیدهام طرز نظیری را فقیر…. : مصراع دوم بیت تضمین از غزل نظیری نیشابوری است:
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 08:32:00 ق.ظ ]
|