• ۲. سطوح معناشناسی تاریخی

یکی از جنبه‌های مهم کار ایزوتسو تحلیل تاریخی اوست. برای دست یافتن به تصویری واقعی از یک مفهوم، باید سیر تاریخی تطوّر آن مفهوم را دقیقاً مورد مطالعه قرار دهیم.[۱۳۸] بر اساس نظر ایزوتسو سه « سطح» معناشناختی متفاوت را باید در تاریخ زبان عرب در نظر گرفت:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱ـ پیش از متن مورد نظر( نهج البلاغه) که در اینجا مورد نظر ما، عصر جاهلی است.
۲ـ همزمان با متن که هم عصر با دوره قرآن و روایات است.[۱۳۹]
۳ـ پس از نهج البلاغه و به ویژه دوره عباسی.
هنگامی که به سومین مرحله از تکامل و تحول واژگان عربی مذکور در دوره فرهنگ اسلامی می‌رسیم، با یک انشعاب و چند شاخه شدن دستگاه های تصوری که نسبت به یکدیگر مستقل هستند، روبرو می‌شویم.[۱۴۰] که در اینجا مورد بحث واقع نمی‌شود.
امروزه در بحث ریشه شناسی لغات[۱۴۱] فرایند انتقال معنا، به خوبی مورد بررسی قرار می‌گیرد این شیوه می‌تواند به خوبی از بسیاری از مغالطه‌ها و سوء فهم‌ها جلوگیری کند. تحقیق و بررسی در باب مفردات و کلمات کلیدی اشعار شعرای دوره جاهلیت، که به معلقات سبع [۱۴۲]مشهورند، می‌تواند در فهم فرایند انتقال معنا از جهان بینی قدیم به دوره اسلامی کمک شایانی بکند. در این باره ایزوتسو توصیه می‌کند که محقق به سراغ شاعران مخضرم (شاعرانی که نیمه نخستین خود را جاهلیت و نیمه دیگر در اسلام گذرانده‌اند)؛ برود زیرا این دسته از شعرا به طور دقیق می‌توانند تطور معنایی واژه را نشان بدهند.[۱۴۳]
از آنجا که توجه به تحولات معنایی در کلمات برای روش سمانتیکی یک ضرورت است. لذا برای تشخیص فهم زمان ورود واژگان به زبان عربی منبع پژوهش ما کتاب المفصل فی تاریخ العرب الجاهلی از دکتر جواد علی است که می‌توان دریافت چند درصد کلمات و مفاهیم به کار رفته در متون اسلامی در فرهنگ عربی قبل از اسلام وجود داشته و چه تغییراتی را به همراه داشته‌اند. [۱۴۴]
بر اساس نظریه معناشناختی همه انواع کلام که در تاریخ مربوط به یک متن، ظرف‌های معنوی هستند که دربردارنده معانی و دلالت می‌باشند.[۱۴۵] چرا که رابطه‌ای دوسویه میان متن و مؤلف آن وجود دارد چنانچه برای شناخت و فهم یک متن باید مؤلف آن را شناخت و فهم معنای متن، مستلزم شناخت تمامیت زندگی مؤلف است و از دیگر سو برای شناخت مؤلف، باید سخن او را فهمید و شناخت مؤلف، منوط به انجام تحقیق و تدقیق در زوایای متن و اثر اوست.[۱۴۶]

  • ۲. معنای لغوی واژه ألم

بررسی لغوی واژه‌ی مورد نظر لازم است؛ اما نمی‌توان تنها براساس بررسی لغوی به فهم یک واژه نایل آمد بلکه علاوه بر آن نیازمند بررسی جنبه‌های دیگر واژه هستیم؛ از این جهت می‌توان گفت که اشتقاق و ریشه شناسی حتی در آن صورت که خوشبختی ِآگاهی از آن را داشته باشیم، تنها می‌تواند برگی از لحاظ معنای اساسی کلمه در اختیار ما قرار دهد.[۱۴۷] در عین حال چاره ای جز بررسی لغوی واژه‌ی مورد نظر نداریم.
لغت‌شناسان برای ألم و مشتقات آن، معانی متعددی ذکر کرده‌اند که برخی از آن‌ها به این قرار است:
الف) درد که مرادف با وجع است و جمع آن آلام می‌باشد.[۱۴۸] با همزه باب إفعال متعدی می‌شود (یقال آلمته إیلاما فتألّم).[۱۴۹]
در قرآن کریم، این ماده در وزن فعیل به همین معنا آمده است مانند :﴿ بَشِّرِ الْمُنافِقینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلیماً﴾؛ [۱۵۰] به منافقان خبر ده که عذابى دردناک [در پیش‏] خواهند داشت.ما در بخش معناشناسی واژه ألم در قرآن به طور مفصل به آن خواهیم پرداخت.
راغب در کتاب خود، در ذیل واژه ألم می‌نویسد: آلم- أله: الوجع الشدید، یقال:ألم یالم الما فهو آلم. قال تعالی:﴿ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَما تَأْلَمُونَ ﴾[۱۵۱] ، وقدآلمت فلانا، و عذاب آلیم، أی: مؤلم.[۱۵۲]
ب) ألم مفهومی عام‌تر از وجع دارد و هم دردهای جسمانی را شامل می‌شود و هم دردهای روحی .
دهخدا می‌گوید: «ألم واژه ای عربی و مصدر است به معنا دردمند شدن و در معنای اسمی: درد، رنج و درد ، وجع شدید، رنج جسمانی، ضد لذت، جمع آلام. ألم اعم است از وجع و جز آن، چه ادراک وجع تنها به حس لمس است»[۱۵۳].

  • ۲. ۲.معادل معنایی ألم در زبان انگلیسی

برای فهم ابتدایی معنای هر کلمه، ترجمه آن با معادل های یک زبان دیگر، ابتدایی ترین و رهزن‌ترین راه است. برای یافتن معنای کلمه باید دید در آن زبان، در چه اوضاع و احوالی این کلمه را برای آن معنا به کار می‌برده‌اند.[۱۵۴]
معانی فعل suffer (=رنج ) که معادل انگلیسی واژه ألم می‌باشد عبارت از:
ـ دردکشیدن، ناراحتی کشیدن، رنج کشیدن، عذاب دیدن.
ـ لطمه خوردن، آسیب دیدن، صدمه دیدن، زیان دیدن، دچار ضرر شدن.
ـ متحملِ …شدن؛ [درد و غیره ]کشیدن، داشتن؛ [رنج] بردن.
معنای اسمی suffer از گرفته شده و از سال ۱۱۰۰-۱۲۰۰م. رایج و از زبان فرانسوی کهن أخذ شده است. هم معنای فعل pain = درد و معنای اسمی آن درد شدید جسمی و روحی است.[۱۵۵]

  • ۲.معنای اصطلاحی ألم

لزوم توجه به معنای اصطلاحی واژه و تحلیل آن با روش معناشناختی کمک می‌کند تا ما، معنای اساسی هر واژه‌ای را که مانند عنصری پایدار در همه جا و در هرگونه کاربردی، وابسته بدان باقی خواهد ماند، از معنای نسبی آن‌که در برخی از کاربردهای ویژه در زمینه‌ای معین و به اشکال مختلف در پیوند با تمام دیگر واژه‌های مهم در آن دستگاه به معنای اصلی افزوده می‌شود، باز شناسیم.[۱۵۶]
اهل فلسفه ألم را چنین معنا کرده‌اند: « الشعور بما یضاده اللذه. سواء أکان شعوراً نفسیاً أم خلقیا».[۱۵۷]
ابن سینا در فصل سوم نمط هشتم در تعریف لذت وألم آورده است:
” الم ودرد در یافتن و رسیدن به چیزی است که پیش دریافت کننده آفت و شرّاست.” [۱۵۸]
لبیب بیضون ، احوال نفس را به سه قسم تقسیم می‌کند:
۱ـ احوال عقلی مانند تعقل و تفکیر.
۲ـ احوال فاعلی مانند عزم و اراده.
۳ـ احوال انفعالی، مانند لذت‌ها و آلام و هیجانات.
او لذات و آلام را به دو نو ع روحی و جسمی تقسیم می‌کند:
الف) آلام و لذات جسمی مانند گرسنگی و تشنگی را ناشی از تبدلات عصبی می‌داند.
ب) آلام و لذات روحی (مانند غم و اندوه ؛حب و بغض و…) که از طریق تصور و فکر کردن ایجاد می‌شود را هیجانات نامیده است.[۱۵۹]

  • ۲. معناشناسی تاریخی ألم در دوران جاهلی(پیش از نهج البلاغه)

ضرورت و هدف ِبررسی تاریخ کلمات کلیدی در دوره پیش از اسلامی یعنی پیش از نهج البلاغه؛ روشن شدن معانی « اساسی» کلمات است که از آن به معنا شناسی تاریخی تعبیر می‌شود.[۱۶۰]

  • ۴. ۲. بررسی و شناخت جاهلیت

دوران پیش از اسلام (۶۲۰م به قبل ) را عموماً عصر جاهلی می‌خوانند و پیداست که این لفظ، از نظر مسلمانان پیوسته نوعی تحقیر در برداشته است ، به خصوص که قرآن کریم در جاهلیت به چشم حقارت نگریسته است.[۱۶۱] درآیات قرآن [۱۶۲] جهل، معادل درشت‌خویی معنا می‌شود.
معنای جاهلیت برخلاف آنچه ظاهراً به نظر می‌آید چندان روشن نیست. بسیاری از دانشمندان معتقدند که چون در دوران‌های پیش از اسلام تازیان را تمدنی نبوده و پیوسته از جایی به جای دیگر می‌کوچیدند و اغلب به خدایی جز بتهای بی‌شمارشان معتقد نبودند و در نتیجه در جهان تاریکی‌ها و نادانی‌ها غوطه‌ور بودند، آنان را جاهل خواندند و دورانشان را، دوران جاهلیت نامیدند.[۱۶۳]
برخی از خاورشناسان جهل را در مقابل حلم و جاهلیت را معادل دوران تندخویی دانسته‌اند و در ادبیات قبل از اسلام، جهل به رفتار افراط، تند و خشن و متعصبانه،که اغلب ریشه در غرور و مباهات دارد، اطلاق می‌شده است.[۱۶۴]
با توجه به پژوهش‌های خطی خط شناسان، به غیر از کتیبه‌هایی اندک، هیچ اثر مکتوبی از دوران جاهلی به دست نرسیده است. اساساً سنت اعراب داخل جزیره العرب نقل شفاهی و اعتماد بر حافظه بوده و انبوه عظیم شعر جاهلی نیز از همین راه به دست نویسندگان مسلمان رسیده است.[۱۶۵] در این عصر، یعنی دوران شرک و بت پرستی پیش از ظهور اسلام، آداب و اندیشه های عجیب و غریبی در ارتباط با عقاید بت پرستانه در میان اعراب بدوی متداول بود. اسلام بیشتر این آداب و اندیشه‌ها را از آنجا که در اساس ناسازگار و مغایر با وحی الهی بودند، ردّ و مردود شمرد، اما برخی از آن‌ها را با تغییرات و اصلاحاتی در شکل و جوهر آن‌ها پذیرفت و موفق شد از آن‌ها اندیشه‌های اخلاقی متعالی بسازد و در قانون‌نامه جدید اخلاقیات اسلامی جای دهد.[۱۶۶]

  • ۴. ۲. معنای واژه جاهلیت
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...