پژوهش های کارشناسی ارشد در مورد بررسی موضوع دعا در … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
بر انسان لازم است که در چنین حالاتی در دعایش خداوند را بخواند و نتیجه کار را به او واگذار کند و هر آنچه را که او مصلحت میداند بپذیرد اگر درخواست وی را به تأخیرانداخت و یا اینکه درخواستش را نپذیرفت زبان به اعتراض نگشاید. انسان به جهت ناآگاهی خود چیزهایی را از خداوند درخواست میکند که شر است و به ضررش میباشد. (آصفی؛ ۱۳۸۷: ۱۹۲)
خداوند متعال میفرمایند: ﴿ وَ یَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَیْرِ وَ کانَ الْإِنْسانُ عَجُولاً﴾ (الاسراء/۱۱) انسان (بر اثر شتابزدگى)، بدیها را طلب مىکند آن گونه که نیکیها را مىطلبد و انسان، همیشه عجول بوده است!
حضرت صالح (ع) خطاب به قوم ثمود میفرماید:﴿ قالَ یا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّیِّئَهِ قَبْلَ الْحَسَنَهِ…﴾ (النمل/۴۶)صالح گفت: اى قوم من! چرا براى بدى قبل از نیکى عجله مىکنید (و عذاب الهى را مىطلبید نه رحمت او را) چرا از خداوند تقاضاى آمرزش نمىکنید تا شاید مشمول رحمت (او) شوید؟امام صادق (ع) هم در این باره میفرمایند: راه های نجات را بشناس تا از خداوند طلب چیزی نکنی که هلاکت در آن است و تو تصور کنی که مایه نجات توست. (مجلسی؛ بی تا: ۹۳/۳۲۲)
۲-۲-۲-۲-۰۵ پناه بردن به خداوند از آزمایش (فتنه)
پناه بردن به خدا از آزمایش درست نیست زیرا همسر و فرزندان و مال انسان از وسایل آزمایش او هستند و درست نیست که انسان از دست مال و خانوادهاش به خدا پناه ببرد بلکه جایز است که انسان از گمراهیهای آزمایش به خدا پناه ببرد.
امیر المومنین علی(ع) در بیانی چنین دارد که: هیچ کدام از شما نگوید: خداوندا از آزمایش به تو پناه میبرم زیرا خداوند متعال میفرماید: ﴿ وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَهٌ﴾ (انفال/۲۸) و بدانید که اموال اولادتان (وسیلهی) آزمایش است.
امام موسیبنجعفر(ع) از پدرانشان روایت کرده است که: امیرالمومنین(ع) شنید که مردی میگوید: خداوندا از آزمایش به تو پناه میبرم. امیر المومنین فرمودند: میبینم که به خدا از مال و فرزندت پناه میبری خداوند متعال میفرماید:
﴿ إِنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَهٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظیمٌ﴾ (التغابن/۱۵) اموال و فرزندانتان فقط وسیله آزمایش شما هستند و خداست که پاداش عظیم نزد اوست
۲-۲-۲-۲-۰۶ نفرین بر مؤمنان
یکی دیگر از چیزهایی که در دعا کردن جایز نیست، نفرین بر مؤمنان است:
از جمله اهداف مهم در زندگی امت اسلامی استحکام ارتباطات در درون خانوادگی برادران ایمانی و زدودن کدورتهای زندگی دنیایی است. و دعا از عوامل پاک گشتن این ارتباط است که در میدان زندگی بروز میکند اما موارد خلاف این معنا که سبب ثبوت حالات منفی در روابط مؤمنین میشود همان چیزی است که خداوند دعا کردن درباره آن را دوست ندارد. خداوند متعال دعاهای مؤمنان در حق یکدیگر در نهان و آشکار و همچنین مقدم داشتن دیگران بر خود در دعا و مقدم کردن نیازها و نام بردن آنها را دوست میدارد. خداوند دعا در زمینه زایل شدن نعمت از برادر دینی را دوست نمیدارد و همچنین دوست ندارد که انسان در دعا برادر مؤمنش را نفرین کند هر چند که ظلم یا آزاری به او رسانده باشد (البته تا زمانی که برادر ایمانی او باشد و با ظلم از محدوده برادری ایمانی خارج نشود) و همچنین دوست ندارد که بندگانش در برابر او از یکدیگر بدگویی کنند. (آصفی؛ ۱۳۸۷: ۱۹۴)
هشام بن سالم نقل میکند که: شنیدم اباعبدالله (ع) میفرمود: بنده مظلوم میباشد اما آن قدر نفرین میکند تا ظالم میشود. (کلینی؛ ۱۳۶۲: ۴۳۸- صدوق؛ ۳۸۱ق: ۴۱ – حر عاملی؛ بیتا: ۴/۱۱۶۴، ح۸۹۲۶٫)
از علیبنحسین(ع) نقل شده است که فرمودند: زمانی که فرشتگان میشنوند که فردی مؤمن به بدی از برادرش یاد میکند و او را نفرین میکند، به او میگویند: تو برادر بدی برای برادرت هستی. از گناهان و آبروی او دست بکش و به خودت بپرداز، و سپاس میگوییم خدایی را که بر تو پرده پوشاند و بدان که خداوند متعال به بندهاش آگاهتر از تو میباشد. (کلینی؛۱۳۶۲: ۵۳۵- حر عاملی؛ بیتا: ۴/۱۱۶۴، ح ۸۹۲۷٫)
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
خداوند متعال آرام بخش است و آرامش به او باز میگردد و آرامش از جانب اوست و محضر او محضر سلام است زمانی که در پیشگاه او با قلبهایی از آرامش میایستیم برای یکدیگر دعا میکنیم و خداوند دوست دارد که برای دیگران طلب رحمت کنیم و دیگران را در رسیدن به رحمت الهی بر خود مقدم داریم طلب نزول رحمت الهی کنیم تا شامل حال همه ما شود.
اگر در خلاف این جهت هم در برابر خداوند با قلبهایی پر از کینه و حسادت و خالی از عشق و محبت و آرامش بایستیم و شکایات و اختلافات میان خود را بر خدا عرضه بداریم و بر یکدیگر تجاوز نمائیم رحمت الهی از همگی ما قطع خواهد شد و این رحمت الهی که تمامی مخلوقات را در عالم در برگرفته است بر ما نازل نخواهد شد و اعمال و دعاها و قلبهایمان به سوی خدا اوج نخواهد گرفت. پس قلبهای دوستدار هم، سبب نزول رحمت الهی و دفع بلا و عقوبت از مؤمنان خواهد شد و قلبهای مخالف هم و دشمن یکدیگر از میان مؤمنان سبب سلب رحمت الهی از آنها و نزول بلا و عقوبت بر آنها خواهد شد.(آصفی؛۱۳۸۷:۱۹۴ – ۱۹۶)
جمیل بن دراج از امام صادق(ع) روایت میکند که فرمودند: از جمله فضایل انسان نزد خداوند محبتش نسبت به برادرانش است هر کس را که محبتش نسبت به برادرانش نشان دهد، خداوند او را دوست میدارد و خداوند هر کس را دوست بدارد پاداشش را به طور کامل در روز قیامت به او میدهد. (صدوق؛۳۸۱ق: ۴۸- مجلسی؛ بیتا: ۷۴/۳۹۷٫)
از رسول اکرم (ص) روایت شده است که فرمودند: امت من همواره بر خیر هستند مادام که یکدیگر را دوست داشته باشند و امانتداری را رعایت کنند و زکات مال را پرداخت نمایند. (حلی؛ ۸۴۱ق: ۱۳۵- مجلسی؛ بیتا: ۷۴/۴۰۰٫)
فصل سوّم
نگاهی به اوضاع سیاسی، اجتماعی و ادبی عصر عباسی اول
فصل سوم
نگاهی به اوضاع سیاسی، اجتماعی و ادبی عصر عباسی اول
۳- ۱۰ آغاز تاریخ عصرعباسی
عصر عباسی که خود به دورههای کوچکتری تقسیم میشود از سال ۱۳۲ هجری با به قدرت رسیدن ابوالعباسسفاح آغاز و به سال ۶۵۶ هجری که بغداد به تصرف هلاکو و مغولان درآمد منتهی میشود. (رادمنش؛۱۳۸۷:۱۴)
۳- ۲۰ چگونگی به قدرت رسیدن بنیالعباس
ضعف بنیامیه در اداره امور، فشار آنان بر شیعیان و مسلمانان غیرعرب و فساد دستگاه حاکم از اصلیترین عوامل سقوط بنیامیه و به قدرت رسیدن بنیعباس به شمار میرود.(همان)
مجموع بدعتها و انحرافهایی که خلفای اموی در دین، حکومت و کشورداری به وجود آورده بودند، باعث شد تا دست به دست هم بدهد و خشم و نفرت مردم را برانگیزاند و به قیام مسلمانان و انقراض آنان بیانجامد را میتوان چنین خلاصه کرد:
۱- استبدادی و موروثی شدن نظام حکومت اسلامی از زمان معاویه؛
۲- به کارگیری درآمد دولت (بیتالمال) در راه خوشگذرانی و زندگی اشرافی حاکمان؛
۳- رواج دستگیری، زندانی کردن، شکنجه، کشتار و گاه قتل عام مردم؛
۴- زیر پا نهادن موازین فقهی رسمی و رایج و عمل بر خلاف قرآن و سنت پیامبر(ص)؛
۵- نادیده گرفتن حدود و دیات (کیفرهای الهی) و مجازات مجرمان بر اساس نظر حاکم؛
۶- تعطیل شدن امربه معروف و نهی از منکر، به سبب خشونت فرمانروایان؛
۷- درهم شکستن حرمت شعائر و مظاهر اسلامی و اهانت به مقدسات؛
۸- کشتار دست جمعی فرزندان پیغمبر(ص) و به اسارت درآوردن زنان و دختران وی؛
۹- رواج شعارها و سنتهای جاهلی مذموم در عصر پیامبر(ص)؛
۱۰- ظهور فقیهان و مفسران دین فروش و توجیهگر گفتار حاکمان نالایق؛
۱۱- رواج تجملگرایی و شکلگیری کاخهای باشکوه؛
۱۲- شیوع میگساری و خرید کنیزان آوازخوان؛
۱۳- ظهور تبعیض نژادی خشن به سود اعراب؛ (همان؛۱۵۹)
هجده سال از امامت امامصادق(ع) که مصادف بود با اواخر حکومت امویان و دوران پنج خلیفه اموی از هشام بن عبدالملک (۱۱۴-۱۲۵) تا مروان بن محمد (۱۲۶-۱۳۲) ضعف حکومت اموی، تبلیغات و مبارزات سیاسی جوامع اسلامی باعث شد که بنی العباس با نام اهل البیت (ع) و به کمک ابو مسلم خراسانی گوی سبقت را از رقبای خود ربوده و بیش از پنج قرن بر مسلمانان و سرزمینهای اسلامی حکومت کنند. (نصیریرضی؛۱۳۸۲:۱۵۹)
این دوره از نظر سیاسی دوره ضعف و تزلزل بنیامیه بود. از زمان هشام بن عبدالملک تبلیغات و مبارزات سیاسی علیه امویان آغاز شد؛ در سال ۱۲۹ هـ. ق به مرحله مسلحانه رسید و سرانجام در سال ۱۳۲ هـ.ق عباسیان روی کار آمدند و تا سال ۶۵۶ هـ.ق حکومت کردند.
گروههای مخالف و مبارز علیه دستگاه اموی را به طور کلی بنیهاشم (علویان و عباسیان) تشکیل میدادند. در آغاز و در مراحل حساس مبارزه، سخن از علویان بود. آنها به دو گروه عمده بنیالحسن که عبدالله محض در رأس آنها بود و بنیالحسین که امامصادق(ع) ریاست آنها را به عهده داشت، تجزیه شده بودند. در این مرحله، عباسیان نیز به ظاهر و به طور جدی به نفع اهل البیت (ع) شعار میدادند.
۵۱
سفاح، منصور و برادر بزرگتر آنها، (ابراهیم امام)، که از خاندان عباسی بودند، با محمد بن عبدالله بن حسن (نفس زکیه) بیعت کردند. حتی منصور عباسی که بعدها محمد بنعبدالله را به قتل رساند، در آغاز نهضت همانند خدمتکار رکاب اسب عبدالله بن حسن را میگرفت و جامه او را روی زین اسب مرتب میکرد.
مبلغان بنیعباس در آغاز با عنوان الرضاآل محمد یا الرضیمنآلمحمد تبلیغ میکردند.
کار اصلی این دعوت به وسیله ابو سلمه خلال و ابومسلم خراسانی انجام میشد که بعدها بهترتیب وزیر آلمحمد و امیر آلمحمد شهرت یافتند.
شعار پرچمهای آنان، آیات قرآن بود و چنین مینمود که به سود اهل البیت (ع) و با هدف انتقام از بنی امیه و بنی مروان انقلاب کردهاند. آنها حتی پرچم خود را، به همین سبب یا از آن رو که خود را مصداق اخبار ملاحم[۱] معرفی کنند، سیاه قرار دادند.
به هرترتیب، مسائل پشت پرده، صحنه را به سود عباسیان تغییر داد؛ ولی تا آخرین روزها، کلید پیروزی در دست ابو سلمه خلال و اطرافیانش بود. او منتظر بود تا با سقوط کامل امویان به طور رسمی برای عباسیان بیعت بگیرد. گرچه بعد از مرگ «ابراهیم امام»، اوضاع را به زیان خود دید؛ و از سفاح که تا کنون برایش بیعت میگرفت، روی گردانید و به سه تن از بزرگان علویان یعنی امام جعفر صادق (ع) عبدالله بنحسن بنحسنبنعلی(ع) (عبدالله محض) و عمر بنزینالعابدین نامه نوشت و از هر یک از آنها خواست به کوفه آیند تا به عنوان امام مورد پشتیبانی وی قرار گیرند. (همان؛۱۶۰)
لکن امام صادق (ع) بدلیل جدی نبودن وی و آمیخته بودن این دعوت با تزویر و و عدم آگاهی ابوسلمه از نظام واقعی امامت و نیز وجود یک سلسله حوادث اجتماعی، فکری و روحی در کنار حوادث فریبنده سیاسی و ضرورت ورود در جبهه مبارزه علمی و فکری با زنادقه و دهریانی چون ابن ابی العوجا و ابو شاکر دیصانیها دعوت ابوسلمه را نپذیرفت و در عین حال در کنار مبارزه فکری با زنادقه و دهریین از مقابله با خلافت زور و تزویر عباسی نیز کوتاه نیامده و به اشکال مختلف در جبهه سیاسی نیز مبارزه میکرد به این معنا که امام (ع) در مواردی علاوه بر اثبات آشکار امامت خویش، از امامان راستین و پدران پاک خود نام میبرد و سلسله امامت اهل البیت(ع) را به طور متصل مطرح و پیوند خود را با پیامبر(ص) بیان میکرد.
و از طرفی با گستردن بساط علمی و بیان معارف اسلامی به ویژه تفسیر قرآن به شیوهای جزغیر از شیوه عالمان وابسته به حکومت، عملا به معارضه با دستگاه حاکم برخاسته بود. آن حضرت بدین وسیله تمام تشکیلات مذهبی و فقاهت رسمی را، که ضلع مهم حکومت خلفا به شمار میآمد، تخطئه میکرد و وجهه مذهبی دستگاه حکومت را تضعیف مینمود.(همان؛۱۶۴– ۱۶۱)
۳-۰۳ نگاهی به تاریخ عصر عباسی
بدیهی است شخصیت افراد تا حدود زیادی تابع شرایط زمانهاش است، لذا بدون درک صحیحی از شرایط سیاسی، اجتماعی، و دینی عصر عباسی نمیتوان تحلیلی درست از شخصیت، رفتار، و تفکرات شعرای این دوره ارائه نمود.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 04:51:00 ق.ظ ]
|