کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



انسان مهم‌ترین سرمایه سازمان است. اگر عامل انسانی را از سازمان حذف کنیم آنچه باقی می‌ماند عوامل و امکاناتی نظیر ساختمان ماشین‌آلات تجهیزات مواد و غیره است که به‌خودی‌خود قابل‌استفاده نیست و ارزشی نخواهد داشت. انسان به اشیا روح دمیده و از آن‌ ها برای ارتقا بهبود و تکامل زندگی خود استفاده می‌کند. انسان بزرگ‌ترین و باارزش‌ترین دارایی سازمان است که هرگز در ترازنامه‌ها و صورت‌های سود و زیان شرکت‌ها منعکس نمی‌شود در حالی که سودآوری سازمان با انسان است و انسان‌ها پشتوانه موفقیت سازمان به شمار می‌روند. ‌بنابرین‏ با عامل انسانی باید درنهایت عزت و احترام برخورد شود زیرا وقت و سرمایه گزاف صرف تربیت و پرورش انسان‌های متخصص فهیم متعهد شده تا پس از سال‌ها برنامه‌ریزی به اوج بازدهی برسند. در صورت خروج آنان از سازمان به‌آسانی و درزمانی اندک قابل‌جایگزینی نیستند و فقدان آن‌ ها زیان و لطمه بزرگی به سازمان وارد خواهد کرد. به بیانی دیگر عرضه نیروی انسانی توانمند و کارآمد امری محدود زمان‌بر و پرهزینه بوده و مستلزم صرف وقت نیرو و مخارجی هنگفت است.

نیروی انسانی متعهد در سازمان با کردار و اعمال خود و اتخاذ تصمیمات صحیح و به‌موقع می‌تواند زیان‌های مادی را به‌زودی جبران و تأمین کند; در واقع همواره برای سازمان ارزش‌افزوده ثروت و فایده ایجاد می‌کند و بر سرمایه های مادی سازمان می‌افزاید نیروی انسانی متعهد بیش از هزینه‌ای که صرف تربیت، تجهیز و آموزش او شده است برای سازمان فایده و ارزش به وجود می‌آورد. برعکس نیروی انسانی غیرمتعهد غیر کارآمد و ناآگاه ممکن است با تصمیمات و اعمال غلط خود بر دشواری‌ها و زیان‌های سازمان بی افزاید.

        1. رضایت درونی و رضایت بیرونی

۱ ـ «رضایت درونی» از دو منبع به دست می‌آید. اول احساس لذتی که انسان صرفاً از اشتغال به کار و فعالیت عایدش می‌شود. دوم لذتی که براثر مشاهده‌ پیشرفت و یا انجام برخی مسئولیت‌های اجتماعی و به ظهور رساندن توانایی‌ها و رغبت‌های فردی به انسان دست می‌دهد.

۲ ـ «رضایت بیرونی» که با شرایط اشتغال و محیط کار ارتباط دارد و هرلحظه در حال تغییر و تحول است. از عوامل رضایت بیرونی به عنوان‌مثال شرایط محیط کار میزان دستمزد و پاداش نوع کار و روابط موجود بین کارگر و کارفرما را می‌توان نام برد.

این‌گونه به نظر می‌رسد که عوامل درونی که شامل خصوصیات و عامل فردی می‌باشند در مقایسه با عوامل بیرونی نظیر شرایط محیط کار از ثبات بیشتری برخوردارند. ‌بنابرین‏ شاید بتوان گفت که رضایت درونی پایدارتر از رضایت بیرونی است رضایت شغلی نتیجه تعامل بین رضایت درونی و بیرونی است.

ایجاد رضایت شغلی در کارکنان احتمالاً سرعت بالایی نخواهد داشت اما قطعاً با شتاب بسیار بالایی از بین می‌رود. ممکن است همه شرایط برای بالا نگه‌داشتن رضایت کارمندی در حدی فوق‌العاده باشد اما صرفاً با یک برخورد نامناسب مدیر امکان تأثیر این شرایط مناسب به صورت کاملاً محسوسی به سمت صفر میل کند.

        1. رضایت شغلی کارکنان کلید طلایی رضایت مشتریان

قسمتی از انقلاب «مشتری‌گرایی» مستلزم بررسی مجدد ساختارهای سنتی و روش تفکر و کار کردن به طور سنتی است. این الگوی مبتنی بر سلسله‌مراتب یک‌سویه رسمی و معمولاً کسل‌کننده است و پویایی و نوآوری را تشویق نمی‌کند. در این سازمان دارای فرایند تصمیم‌گیری از بالا به پایین کارکنان به انجام دادن کاری می‌پردازند که مدیرانشان از آنان می‌خواهند در حالی که در فرایند ایجاد تحول در سازمان پیام باید این باشد که مشتریان مهم‌تر از مدیران‌اند اگر قرار باشد مشتری رئیس باشد پس هرم سازمان باید از بالا به پایین باشد.

ایفاکنندگان نقش اصلی در این ساختار کسانی هستند که با مشتریان تماس دارند یعنی کارکنان خط مقدم که به طرز تلقی مشتریان درباره مؤسسه‌ شکل می‌دهند برای مشتری این افراد (خدمت گذاران فروشندگان بلیت مأمور تحویل کالا و کارکنان پشت پیشخوان) در واقع «سازمان» هستند در ثانی نوع مؤسسات دغدغه کارکنان خواست مشتریان است نه آنچه مدیران می‌خواهند.

وظیفه مدیریت این است که در تماس خود با کارکنان الگوها و استانداردهای خدمت را ارائه دهد و کیفیت رفتار و توجه به مشتری را به وجود آورد. اگر وظیفه کارمند خط مقدم این است که قهرمان خدمت باشد نقش مدیر هم این است که ارائه خدمت را رهبری کند.

واقعیت مهم دیگری نیز وجود دارد. کیفیت خدمتی که کارمند خط مقدم ارائه می‌دهد نه تنها به نحوه اداره افراد خط مقدم بلکه به کیفیت خدمتی که آنان از ادارات داخلی دریافت می‌دارند وابسته است.

برای روشن‌تر شدن بحث بهتر است به یک بازنگری در تعریف مشتری دست بزنیم. مشتری کسی است که محصول یا خدمتی برای تحویل به او فراهم می‌شود. هر فردی در یک سازمان مشتری است و خود او هم مشتریانی دارد. شما اگر با مشتریان بیرونی برخورد نداشته باشید مطمئناً تعداد زیادی مشتری داخلی دارید. دیگر افراد داخل سازمان که به خدمات شما متکی هستند تا کارهای خود را انجام دهند مشتریان شما محسوب می‌شوند.

زنجیره خدمت به مشتری زنجیره‌ای است که از طریق محصولات و خدمات فراهم‌شده به وسیله مؤسسه‌ شمارا به مشتری متصل کند شما و گروهتان شغلتان و هر چه که باشد در این زنجیره حلقه‌های اتصال هستید.

مدیران باید ‌به این بینش برسند که آنچه برای مشتری خوب است برای کارکنان هم خوب است. کارکنانی که به‌خوبی به آنان توجه نمی‌شود به ارائه خدمت خوب به دیگران پایبند نیستند اما اگر هر حلقه‌ای در این زنجیره قوی باشد و هر فردی خدمت عالی به حلقه بعدی ارائه دهد مشتریان خارج از سازمان از مزایای خدمت عالی بهره‌مند خواهند شد.

خدمت پیش از اینکه صادر شود باید در درون سازمان وجود داشته باشد و بر اساس این امر فضای مثبت تشویق‌آمیز حمایتی و اطمینان‌بخش است. مدیران باید توجه داشته باشند که مهم‌ترین عنصر در ایجاد فضای کاری مثبت رفتار شخصی آنان در جایگاه مدیر سازمان بوده و محیط کاری نیز شکل‌دهنده طرز تلقی کارکنان از کار (رضایت شغلی) است. ‌بنابرین‏ سرمایه‌گذاری در آن سرمایه‌گذاری در عملکرد خدمت به‌حساب می‌آید.

        1. نظریات رضایت شغلی

● کوهلن: معتقد است اگر انگیزه های اصلی و مهم فرد ‌در زمینهٔ شغل او و کارهایی که انجام می‌دهد ارضاء شوند هرچه فاصله بین نیازهای شخصی فرد و ادراک یا نگرش او نسبت به توانایی بالقوه شغل برای ارضاء این نیازها کمتر باشد رضایت شغلی نیز زیاد خواهد بود (رضاییان، ۱۳۸۰).

وجود انگیزش در شغل برای ادامه اشتغال لازم و ضروری است و اگر فرد به شغل خود علاقه‌مند نباشد و در انجام وظایفش برانگیخته نشود ادامه حرفه برایش ملامت آور خواهد بود. ولی برآورده شدن نیازها از طریق حرفه احساس رضایت نسبت به شغل ایجاد می‌شود. بسته به اهمیت و شدت وجود نیاز و میزان ارضاء آن توسط حرفه، احساس رضایت نیز بیشتر خواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 11:21:00 ق.ظ ]




وهممین طور تحقیق ارهانی در سال ۱۳۷۰ که تحقیقی تحت عنوان مقایسه پرخاشگری در بین کودکان دارای سرپرست و فاقد سرپرست حدود سنی ۷ ساله شهر قوچان که نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین پرخاشگری کودکان دارای سرپرست و فاقد سرپرست تفاوت وجود دارد .

و همین طور تحقیق اصلانی در سال ۱۳۶۸ که تحقیقی تحت عنوان مقایسه پرخاشگری در بین زنان مطلقه و زنان دارای شوهر که نتایج کل آن حاکی از آن است که پرخاشگری در بین زنان مطلقه بیشتر از زنان دارای شوهر است .

محدودیت ها

    1. استفاده از مطالب و منابع معتبر در رابطه با تحقیق حاضر

    1. عدم استفاده از مطالب اینترنتی و جدید

    1. محدودیت زمانی در اجرای تحقیق

    1. عدم همکاری آزمودنی ها جهت انجام تحقیق حاضر

  1. عدم دسترسی به پرسش نامه های معتبر در جهت تکمیل پروژه

پیشنهادات

    1. استفاده از مطالب و منابع معتبر در رابطه با تحقیق حاضر

    1. دسترسی قرار دادن پرسش نامه های معتبر

    1. تعمیم دادن موضوع به حدود سنی متفاوت

    1. بالا بردن اطلاعات از طریق تحقیقات جدید و تازه

  1. بالا بردن زمان ارائه تحقیق جهت ارائه بهتر

    1. -کاپلان ، ۱۳۸۱ ، ترجمه فیروز بخت ، ص ۷۲۷ ↑

    1. – قائمی ف ۱۳۷۳ ، ص ۲۹۹ ↑

    1. – فرقانی رئیسی ، ۱۳۸۲ ، ص ۸۶ ↑

    1. – شعاری نژاد ، ۱۳۷۳، ص ۴۵۲ ↑

    1. – ونینگ ، ۱۳۸۴ ، ص۲۴ ↑

    1. – کاپلان ، ۱۳۸۱ ، ترجمه فیروز بخت ، ص ۷۲۷ ↑

    1. – ونینگ ، ۱۳۸۴، ترجمه تهرانی دوست ، ص ۲۲ ↑

    1. – همان ، ۱۳۸۴، ص۲۶ ↑

    1. – فرقانی رئیسی ، ۱۳۸۲ ، ۱۴۶ ↑

    1. – عربیان ، ۱۳۸۲ ، ص ۲۳ ↑

    1. -کاپلان ، ۱۳۸۱ ، ترجمه فیروز بخت ، ص۷۲۸ ↑

    1. -Aggression ↑

    1. – M.N.A. Kovalsky عضو آکادمی شوروی ↑

    1. – ر.ش : شیخاوندی ، داور (۱۳۵۴) . پرخاشگری انسان (تهران : نشر و پخش کتاب ، چاپ اول ) ↑

    1. – Moyer ↑

    1. – Maternal ↑

    1. – Lorenz ↑

    1. – سرتونین (Serotonine ) ماده ای است در مغز که موجب انتقال پیام عصبی از یک سلول عصبی (نورون ) به دیگری می شود . ↑

    1. – دگر آزاری (Sadism ) عبارت از رفتار انحرافی است که فرد با آزار و شکنجه دادن طرف جنسی خود به کسب لذتنایل می شود . این انحراف جنسی ممکن است با حالات خفیف یا شدید همراه باشد . نوع خفیف آن بیشتر در اخلاق و رفتار فرد بیمار دیده می شود . چنین بیماری سعی می‌کند دیگران را از نظر روانی آزار داده یا تحقیر نماید . تنبیه های شدید و رفتار خشونت آمیز از معلمان یا والدین نسبت به شاگردان و فرزندانشان یا شوهرانی که از مضروب کردن همسر خویش چنین احساسی دارند را می توان نمونه ای از این “سادخویی ” دانست . ↑

    1. – Derek Milles ↑

    1. – J.Dollard ↑

    1. – Frustration – Aggression ↑

    1. – Social learning Theory ↑

    1. – Arapesh ↑

    1. – Mundugumors ↑

    1. – A . Bandura ↑

    1. – Prial ↑

    1. – J . Goodall ↑

    1. – Alienation ↑

    1. – آیا شما که صورتتان را ؛در سایه نقاب غم انگیز زندگی ؛ مخفی نموده اید ؛

      گاهی ‌به این حقیقت یأس آور ؛ اندیشه می کنید ؛ که زنده های امروزی ؛ چیزی به جز تفاله یک زنده نیستند . ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ق.ظ ]




در پروژه ای تحقیقاتی که پروژه طبقاتی اسکس نام گرفته است ، یافته ها حکایت از آن دارند که زنان شانس کم تری برای ورود به مشاغل بالای بخش خدمات دارند . گسترش طبقه ی متوسطه ، برای مردان فرصت های تحرک اجتماعی به وجود می آورد ، در حالی که فرزندان دختر این طبقه ، بر خلاف پسران ، بیش تر در معرض تحرک نزولی هستند . چرا که عمدتاً زنان جذب مشاغلی می‌شوند که جنبه ی فیزیکی و یدی دارند . در این صورت ، به آنان بیش تر کارهایی واگذار می شود که یا به مهارت پائین نیاز دارد یا هیچ گونه مهارتی نیاز ندارد . در مقابل ، به مردان کارهایی واگذار می شود که به مهارت زیادی نیاز دارد (همان).

والس و ابوت در خصوص فرصت های کلی تحرک اجتماعی برای زنان و مردان ، به نکات زیر اشاره می‌کنند : تحرک اجتماعی درازمدت ، طبقه بالا و یا پایین مشغول کار هستند . زنان در هر طبقه اجتماعی که باشند، بیش از مردان در معرض ورود به مشاغل طبقه پائین هستند . دلیل این امر ، تفکیک بازار کار است . یعنی نوع مشاغلی که زنان در آن جذب می‌شوند و فرصت هایی که برای ارتقا در اختیار آنان است ، با فرصت هایی که در اختیار مردان است ، تفاوت دارد . حتی اگر آنان پیشینه ی اجتماعی یکسانی داشته باشند ، باز هم وجود این تفاوت و بازار کار ، به ایجاد نابرابری ناشی از جنسیت کمک خواهد کرد (والس و ابوت، ۱۹۹۷: ۶۵ به نقل از دهقان، ۱۳۸۳: ۴۷).

با توجه به مباحث نظری و موجود به نظر می‌رسد که وجود نابرابری جنسیتی مبتنی بر تفاوت جنسی ، یکی از وجوه عمده ی نابرابری اجتماعی است و همان گونه که خوانده شده ، در بسیاری از پژوهش های انجام شده ، تاثیر نابرابری جنسیتی بر موفقیت تحصیلی و شغلی ، مورد تأیید قرار گرفته است . این بدان معنا است که عموما جنس مونث به علت موقعیت کم تری که جامعه برایش تعریف کرده و در فرایند جامعه پذیری به نوعی باور تبدیل شده است ، در حد جنس مذکر از فرصت ها و مواهب برخوردار نیست . یکی از مهم ترین این فرصت ها ، فرصت آموزشی است . متاسفانه در جوامع سنتی و از جمله جامعه ی ما ، این نوع نابرابری ، به علت ساختاری بودن و ریشه دواندن در نظام شخصیتی افراد ، در حد قابل توجهی به چشم می‌خورد . شاید نمود بارز آن ترک تحصیل و یا عدم حمایت کامل از تحصیلات فرزندان دختر ، به ویژه در مناطق روستایی و عشایری باشد ، شاید وجود این تصور که نان آور خانواده در نهایت پسران و مردان هستند ، بر شکل گیری تصویری منفعل و غیر مولد از زنان در اقتصاد جامعه و به تبع آن ، عدم سرمایه گذاری مناسب در تحصیلات آن ها توسط خانواده ها مؤثر باشد .

۲-۱-۱-۳- نابرابری های آموزشی مبتنی بر تفاوت فرهنگی

شاید نابرابری فرهنگی عنوان متداولی برای وضعیتی که آن دانسته های فرهنگی افراد نوعی امتیاز و ارزشمندی برای آن ها می آورد ، نباشد . اما واقعیت این است که در دیدگاه صاحب نظرانی چون بوردیو ، داشته های فرهنگی نیز نوعی سرمایه محسوب می‌شوند و این سرمایه در افراد گوناگون یکسان توزیع نشده است . بدین تربیت در نظام توزیعی سرمایه ی فرهنگی جوامع ، نوعی نابرابری محسوس که بعضا با وضعیت طبقاتی افراد نیز همپوشی دارد ، قابل تشخیص است . این در حالی است که نظام آموزشی نقش غیر قابل انکاری در چگونگی توزیع سرمایه ی فرهنگی بر عهده دارد .

نظریه ی سرمایه ی فرهنگی که عمدتاً توسط بوردیو ساخته و پرداخته شده است ، ملهم از بقایای مارکسیسم ، به ویژه در حوزه ی مباحث آموزش و پرورش است . این نظریه ، جزئی از دیدگاه انتقادگرایی است که سمت و سوی نظرات صاحب نظرات صاحب نظران آن و همچنین زمینه ها و بسترهای شکل گیری آن ، وامدار دیدگاه مارکسیم است . مفهوم سرمایه ی فرهنگی و چارچوب نظری مبتنی برآن ، مبین گونه ای مفهوم سازی و نظریه پردازی است که جزو میراث انتقادگرایی محسوب می شود و فضایی را ترسیم می‌کند که در آن ، دارندگان منابع ارزشمند فرهنگی و مهارتی ، ‌همانند دارندگان سرمایه اقتصادی می‌توانند ، بخشی از ساختار قدرت را در جامعه ، اختصاص دهند . در نتیجه ، بوردیو ‌به این مهم اذعان دارد که ‌گروه‌های اجتماعی ، همانند تفاوت در سرمایه های مادی ، در سرمایه و داشته های فرهنگی نیز با هم متفاوتند و این تفاوت ، طی نسل ها ایجاد و بازتولید می شود . ‌بنابرین‏ می توان شرایطی را ترسیم کرد که در آن ، افراد از نظر فرهنگی شرایط نابرابر و سلسله مراتبی خواهند داشت و تفاوت ها ، نابرابری فرهنگی را به نمایش می‌گذارند (دهقان، ۱۳۸۳: ۳۲-۳۷).

۲-۱-۱-۴-نابرابری های مبتنی بر تفاوت قومی

مبحث نابرابری قوم – نژادی و رشد نظریات مربوط به آن ، عمدتاً ٌ توسط مکتب شیکاگو مطرح شد . متفکران این مکتب نشان دادند که نابرابری مذکور ، بر اختلافات و تفاوت های بیولوژیکی مبتنی نیست ، بلکه مبتنی است بر عوامل فرهنگی و اجتماعی . به همین منظور ، از واژه ی (( قومیت )) برای نشان دادن این نوع از نابرابری استفاده کردند . بدین ترتیب سعی کردند آن را از (( نژاد )) که نوعی ، تفاوت های بیولوژیکی را شامل می شد ، متمایز کنند . این نوع نابرابری ، به تعصبات و نگرش های تبعیض آمیزی اطلاق می شود که مرتبط با تفاوت های فرهنگی و رقابت های فضایی است (رقابت برای فضا و در درجه ی اول ، فضای مسکونی) ، این نگاه متمرکز است بر محدوده ای که در آن سعی می شود ، ‌گروه‌های مهاجر یا اقلیت به فرهنگ غالب در کشور سوق داده شوند . به عبارت دیگر ، در فرهنگ کل ادغام شوند . این نگاه مفهومی به قومیت ، از طرف جامعه شناسان مارکسیست و برگرایان مورد نقد قرار گرفت ، تا جایی که رکس ، تامیلسون و میلر (۱۹۷۹ و ۱۹۸۲) این مبحث را مطرح کردند .با این حال ، آنچه که در مباحث نابرابری قومی و نژادی فراموش شده است ، عوامل ساختاری جامعه است که موانع ساختی را ایجاد و نابرابری را تقویت می‌کند (کربی، ۱۹۹۹: ۱۶۵).

اما می توان آن را تا حدودی با شرایط کشور خودمان منطبق دانست . در ایران ، نابرابری های قومی تا حدودی با نابرابری های فضایی منطبق شده اند و همپوشی دارند ؛ چرا که اغلب اقوام اقلیت در ایران ، در نواحی و مناطقی ساکن هستند که به دلایل سیاسی ، تاریخی و گاه به لحاظ مرزی بودن و وجود ناامنی های طولانی ، از توسعه اقتصادی و رشد صنعتی بازمانده اند . اما این عوامل با سه نوع از نابرابری هایی که قبلا ذکر آن ها رفت ، هموزن نیست . بدین معنی که تاثیر نابرابری های که قبلا به آن ها پرداخته شد ، نیست با این حال ، این موضوع در سطح جهانی دستمایه پژوهش هایی توسط پژوهشگران بوده است . برای مثال ، پالاس و الکساندر طی تحقیق در سال ۱۹۸۳ دیافتند که جنسیت تاثیر بیش تری بر عملکرد تحصیلی در درس ریاضی دارد تا نژاد و طبقه اجتماعی (همان).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ق.ظ ]




    • مبحث دوم: موقعیت حقوقی تأسیسات حفاری نفت در فلات قاره

    • مبحث سوم: تاثیر استخراج نفت از منابع زیر کف دریا در امر کشتیرانی و ذخایر بیولوژیک دریا

  • مبحث چهارم: چگونگی تقسیم فلات قاره در کشورهای همجوار یا روبرو

از مبحت دوم و سوم نظریه به علت ارتباط کم آن با موضوع صرف نظر می‌کنیم.

مبحث اول: تاثیر بهره برداری از منابع نفت و گاز دریا در اصل کلاسیک آزادی دریاها(یا تحدید اصل آزادی دریا

بهره برداری از منابع نفت و گاز تحت الارضی کف دریا مستلزم نصب تاسیساتی از طرف دول ساحلی در آن دریا است و چون ممکن است، انجام این مقصود به تحدید اصل آزادی دریا بیانجامد، لاجرم بررسی اقدامات دول ساحلی در دریا از لحاظ نصب خطوط لوله ی نفت و گاز و تاثیر آن در حقوق بین الملل لازم به نظر می‌رسد و این بررسی ایجاب می کند، حقوق و اختیارات دول ساحلی از لحاظ حاکمیت و یا مالکیت و اثراتی که تصرف مالکانه در دریای آزاد بر حقوق سایر دول از نظر اصل آزادی دریا ها وارد می‌سازد، مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. لکن قبل از اینکه چنین مطالعه ای به انجام برسد، لازم است مناطق دریای آزاد شناخته شود. آبهای جهان را از نظر حقوقی به شرح زیر مورد بررسی قرار داده‌اند:

    • آب های داخلی

    • آب های ساحلی و منطقه ی نظارت

  • مناطق دریای آزاد

  1. آب های داخلی:

به دریاچه های محصور و بندرگاه ها اطلاق می شود. حقوق دولت ساحلی ‌در مورد آبهای داخلی مشابه حقوق و اختیارات دولت ساحلی در قلمرو خاک کشور است و این مطلب مورد تأیید حقوق دانان بین‌المللی است.

  1. آب های ساحلی:

به قسمتی از دریا اطلاق می‌گردد که بین دریای آزاد و خاک کشور ساحلی قرار گرفته باشد و این فاصله بنا به تعریف پرفسور بینکرشوک [۱۱۳] هلندی ( سال ۱۷۰۲)، معادل تیر رأس توپ و برابر سه میل شناخته شده است.

در این قسمت از دریا نسبت به حقوق دول ساحلی اتفاق نظر حاصل نیست. چنانچه آب های ساحلی را جزء قلمرو دولت ساحلی بدانیم، ممکن است اصل مالکیت یا حاکمیت مورد تأمل قرار گیرد. در سیستم مالکیت، آب های ساحلی، قسمتی از قلمرو دولت ساحلی و تحت مالکیت مطلق دولت مذبور است و ‌بنابرین‏ کلیه ی ثروت موجود در آب های مذبور و منابع موجود در بستر و تحت الارض دریای مذبور، متعلق به کشور ساحلی است و به هر نحو که صلاح بداند، می‌تواند آن را مورد استحصال و بهره برداری قرار دهد. ‌بنابرین‏ چنانچه در چنین وضعی دولت ساحلی اقدام به نصب سکوی حفاری نماید، حاکمیت مطلق خود را بر این قسمت از دریا اعمال خواهد نمود، ولی چنانچه نظریه ی حاکمیت محدود دولت ساحلی بر آب های ساحلی مطرح باشد، دولت ساحلی مالک آب های ساحلی نبوده است، بلکه فقط حق حاکمیت محدود خود را در منطقه ی مذبور اعمال خواهد نمود و طبعا اعمال حق حاکمیت دولت ساحلی در این منطقه نباید مخالف با مقررات و اصول جاری حقوق بین الملل باشد.

این نظریه را پرفسور ژیدل[۱۱۴] فرانسوی تعریف نموده و مورد تأیید غالب حقوق دانان جهان است. در اجرای این نظر، دولت ساحلی می‌تواند حق حاکمیت خود را با توجه به حقوق بین الملل عمومی ‌در مورد دسترسی حفاری اعمال نماید.

حقوق دانان اخیر، آب های ساحلی را مثل دریای آزاد دانسته و معتقدند دریاها ملک بشریت و متعلق به جامعه ی بین الملل و به صورت معبری کشورهای مختلف جهان را به یکدیگر مر بوط می‌سازند و ‌بنابرین‏ هیچ دولتی نمی تواند مانع عبور و مرور کشورهای همسایه به یکدیگر شود، و باستناد اصل مالکیت آب های ساحلی، رادعی بر اصل آزادی عبور و مرور دریایی وارد سازد.

غالبا در اعلامیه های شیخ نشین ها و کشور های سواحل خلیج فارس به عرض آب های ساحلی اشاره نشده است. لیکن عملا در قرار دادهایی که راجع به بهره برداری از کف و تحت الارض دریا واقع در عرض آب های ساحلی یا خارج از حدود مذبور منعقد گردیده است، به عرض آب های ساحلی اشاره شده است[۱۱۵].

در قوانین ایران عرض آب های ساحلی برابر ۱۲ میل بحری از حد پست ترین جزر تعیین گردیده است[۱۱۶]. عرض آب های ساحلی دولت عربستان سعودی ۶ میل دریایی است. دولت کویت عرض آبهاب ساحلی را در قراردادهای منعقد با شرکت های نفتی، ۶ میل دریایی قید نموده است. لیکن علی‌رغم کوشش هایی که در کنفرانس حقوق دریای ژنو سال ۱۹۸۵، در زمینه ی تعیین عرض آب های ساحلی دول به عمل آمده است، هنوز ضابطه ی مشخصی برای تعیین عرض آب ساحلی دول معلوم نگردیده است.

در حال حاضر تفاهم عمومی دول نسبت به عرض آب های ساحلی ۶ میل دریایی برای خود قائل هستند و همین امر یکی از مسایلی است که تعیین حدود فلات قاره ی کشورهای روبرو یا همجوار را دچار اشکال نموده است.

  1. مناطق دریایی آزاد

خارج از محدوده ی آب های ساحلی مناطق دریای آزاد واقع است، لکن در سال های اخیر با توجه به تعریف فلات قاره، دول ساحلی نوعی حاکمیت محدود بر این قسمت از دریا را نیز اعمال می کند.

مناطق دریای آزاد بعد از آب های ساحلی قرار گرفته اند و بحث ما مربوط به قسمتی از دریاهای آزاد است که اصطلاحا فلات قاره نامیده شده است. به عبارت دیگر می‌خواهیم بدانیم وضعیت تأسیسات نفت در فلات قاره ی کشورها تا چه حد، اصل آزادی دریاها را تحدید می‌کند.

توجیه فلات قاره

فلات قاره اصطلاح جدیدی است که ظرف سال‌های اخیر در حقوق بین‌المللی وارد شده است. این اصطلاح که زمین شناسان آن را، سکوی ساحلی و برخی از حقوق دانان بدان پاشوی ساحلی نام نهاده اند به قسمتی از بستر دریا اطلاق می شود که شیب ملایمی از ساحل به طرف دریا پیش می رود و چون به اعماق تقریبی یکصد فام می‌رسد، به تندی به قعر اقیانوس که ۵-۴ هزار متر، عمق دارد نزول می‌کند.

در اصطلاح زمین شناسان این سراشیبی ناگهانی را سراشیبی فلات[۱۱۷] و محوطه ی بین فلات و این سراشیبی ناگهانی را لبه ی فلات[۱۱۸] نامیده اند. لزوماً این نکته را یادآور می شود که عمق لبه در همه حال یکسان نیست و ممکن است از ۷۰ ای ۲۰۰ متر تغییر نماید. علاوه بر آن طول لبه ی فلات قاره هم یکسان نیست و با توجه به خصوصیات و ساختمان طبیعی دریاها تفاوت می کند.در بضی از نقاط مثل سواحل دریای زرد، طول لبه ی فلات قاره تا ۸۰۰ میل از ساحل امتداد یافته و برخی دیگر از دریاها مثل خلیج فارس یکپارچه از فلات قاره تشکیل شده است.

این اختلافات موجب شده است که در توجیه حقوقی فلات قاره بین صاحب نظران اختلاف افتاد. به طور کلی زمین شناسان قسمتی از دریا را که بین ساحل تا لبه ی فلات قاره قرار گرفته است و عمق تقریبی آن یکصد فادم است[۱۱۹] (تقریبا ۲۰۰ متر) فلات قاره نامیند.

بهر تقدیر ضابطه ی عمق که در شناخت حدود فلات فاره ی کشورها مورد قبول زمین شناسان است، چون فی حد ذاته یکسان نیست و خصوصیات جغرافیایی سطح الارض بستر دریا متفاوت است، نمی تواند به تنهایی ملاک تشخیص حدود فلات قاره ی کشور ها قرار گیرد. خصوصاً آنکه زمین شناسان به طور کلی فلات های داخلی را از خارج از شمول تعریف فلات قاره می دانند و این نواحی مثل خلیج فارس و امثال آن که دارای منابع سرشار نفت است، عملا مورد استفاده قرار گرفته و قرار دادهای بسیاری راجع به منابع آن منعقد گردیده است که از هر لحاظ قابل توجه است و به همین دلیل کمسیون حقوق بین الملل ژنو( ۱۹۵۸) نیز نتوانسته است، تعبیر و توجیه زمین شناسان را در تشخیص حدود فلات قاره ی کشورها معتبر بشناسد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ق.ظ ]




مفهوم وابستگی

وابستگی حالتی احساسی و روانی است که در نتیجه درگیری طولانی مدت یک فرد با ایفای نقش هایی تهاجمی به وجود می‌آید، و هم چنین نقش هایی که از بروز آزادانه ی احساسات فرد، بیان مستقیم شخصی و ارتباطی او جلوگیری می‌کند (بیتی[۵۸]،ترجمه سلامت، ۱۳۸۷).

بیماری آشفتگی هیجانی که اغلب مخرب است و مشخصه آن جدایی و بیگانگی شدید نسبت به احساسات خود آدمی است زندگی برای دیگران و به خاطر آنان به رشد ناکافی عشق به خود منجر می شود. رشدی که به مثابه بنیادی حقیقی برای عشق ورزیدن به دیگران لازم است. تعاریف گوناگونی از وابستگی می شود ۱) ا عتیاد به زیستن برای دیگران در مقابل بی تفاوتی نسبت به نیازهای رشدی خود ۲) جانشینی برای ابراز وجود صادقانه خود ۳) دور معیوبی از استفاده دیگران و سرزنش آناندر هنگامی که مسئولیت آنچه را که انجام می‌دهیم و آنچه را که احساس می‌کنیم بر عهده آنان می گذاریم و آن ها را مسئول می‌دانیم ۴) نظام کنترل کننده ای که دیگران را به وابستگی های بی ثمر و بی معنی و به خواست و تقاضاهای غیر ممکن وادار می‌سازد ۵) سوء استفاده گرایی که در زیر نگرش هاو حالت هایی از عشق، وفاداری، فداکاری مراقبت و خشنود سازی دیگران پنهان شده است (بختیاری پور و عامری، ۱۳۸۹).

وابستگی را نیز می توان به عنوان مجموعه ای از رفتارهای ناسازگارانه و وسواسی دید که شخص فرا می‌گیرد تا در خانواده ای که درد و استرس هیجانی فوق العاده ای راتجربه می‌کند، مثل اعضای الکلی خانواده یا دیگر اعتیادها، سوء استفاده جنسی و یا سایر بدرفتاری های در خانواده یا اعضای مبتلا به بیماری های مزمن یک خانواده، روزگار را سپری کند. افراد وابسته تمایل شدیدی به ورود به رابطه با افرادی را دارند که به لحاظ هیجانی دردسترس و نیازمند هستند و تلاش می‌کنند تا یک رابطه را کنترل کنند و بدون آنکه نیازها و تمایلات خود را ابزار کنند و در یک حالت عدم کامروایی مداوم قرار می‌دهد. آن ها سعی می‌کنند که دچار یک وضعیت بحرانی است، مراقبت کنند اما مراقبت و توجه به یک وسواس وناکامی تبدیل می شود. در واقع این نوع وابستگی رابطه ای است که با زندگی کردن، به خاطر دیگری، کنترل دیگران، حل کردن مشکل دیگران و نگرانی بیش از حد درباره صمیمیت مشخص می شود و هنگامی رخ می‌دهد که شخصی (همسر، شریک زندگی) خود را با رفتارهای اعتیاد گونه و ناکارآمدش، افکار و احساسات و رفتار اشخاص دیگر را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد وابستگی یک رفتار اعتیادی و یک الگوی روانی است که دست کم ۸۰ میلیون انسان به آن گرفتارند. (بارکر، ۲۰۰۵).

متخصصان بهداشت روانی معتقدند که توانایی تشخیص علائم و نشانگان وابستگی برای اجتناب از هر گونه آسیب روان شناختی و فیزیکی و جهانی بسیار حائز اهمیت است. برخی از این نشانگان عبارتند از: دشواری در خوش گذرانی و تفریح کردن، حساسیت بیش از حد به انتقاد، وابستگی به دیگران و ترس از تنهایی، فقدان اعتماد به نفس در تصمیم گیری ها ،کناره گیری و ترس از مردم، تنفر از اقتدار طلبی و بیماری های جسمانی مرتبط با استرس مانند اختلالات معده ای، روده ای، زخم معده، فشار خون بالا، افسردگی، بیش فعالی در افراد مبتلا به وابستگی شناسایی شده است. (قائمی، ۱۳۷۶).

خانواده هایی با مشکلات وابستگی قوانینی را وضع می‌کنند که وابستگی را افزایش می‌دهد. نمونه هایی از این قواعد عبارتند از: صحبت نکردن، اعتماد نداشتن، اهمیت بیشتر به نیازهای دیگران نسبت به نیازهای شخص، چنین قواعدی می‌تواند رشد سالم و آزاد عزت نفس، مهارت های مقابله ای را محدود سازد (باتی[۵۹]، ۲۰۰۱).

وابستگی سالم در برابر وابستگی بیمارگونه

تحقیقات نشان می‌دهد که افراد در روابط خود با دیگران به سه گونه متفاوت رفتار می‌کنند. بعضی اشخاص از کودکی می‌آموز‌ند که باید به تنهایی کارها را به انجام برسانند. این اشخاص معتقدند که وقتی به دیگران احتیاج داشته باشند، آن‌ ها حضور فعال نخواهند داشت و ‌بنابرین‏ برای ادامه بقا باید فقط روی خود حساب کنند. وقتی در کودکی به فرد توجه کافی نشود، این باور در ذهن او ایجاد می‌شود. او باور می‌کند که ارزشمند و شایسته مهر و عشق نیست. این‌گونه افراد در بزرگسالی در روابط خود، به صورتِ طردکننده عمل می‌کنند. از ویژگی‌های این افراد این است که اجازه نمی‌دهند چیزی به آن‌ ها بچسبد؛ گویا آن‌ ها را با روکشی از تفلون لعاب داده‌اند. نزدیک شدن ‌به این اشخاص دشوار است و هر اندازه تلاش کنید به جایی نمی‌رسید. هر قدر تلاش کنید، سعی می‌کنند از شما فاصله بگیرند و اگر این فاصله فیزیکی نباشد، احساسی و عاطفی خواهد بود. اگر به طریقی بتوانید حتی برای لحظه‌ای از این دیوار عبور کنید، شخص راهی برای عقب‌نشینی خواهد یافت تا از شما فاصله بگیرد. او سعی می‌کند با ایجاد فاصله کافی احساس امنیت کند

اشخاص منفصل نمی‌توانند به دیگران اعتماد کنند و معتقدند که همه ‌کارها را باید به تنهایی انجام دهندروابط آن‌ ها سطحی و کاسب‌کارانه است. آن‌ ها همیشه می‌خواهند در شرایط کنترل قرار داشته باشند. این افراد فکر می‌کنند دیگران بیش از اندازه از آن‌ ها انتظار دارند. وقتی کسی به آن‌ ها نزدیک می‌شود، سعی می‌کنند از او فاصله بگیرند. گاهی دلشان می‌خواهد از همه فرار کنند و دوست ندارند اطلاعات شخصی خود را فاش کنند. وقتی شرایط بر وفق مراد نیست سعی می‌کنند احساسات خود را پنهان کنند و قوی ظاهر شوند. پژوهشگران به چهار نوع تفکرِ فاصله گرفتن بی‌تناسب پی‌ برده‌اند.

خود را عقب کشیدن؛ فاصله گرفتنِ خشمگینانه، فاصله گرفتنِ نارسیستی، و تماس برقرارکنندگان سطحی گاهی فرد در کودکی ‌به این نتیجه می‌رسد که به تنهایی نمی‌توانم کاری انجام دهم. چنین فردی در بزرگسالی نیز معتقد است که بدون راهنمایی و کمک دیگران نمی‌تواند به بقا و دوام خود ادامه دهد. این باور ناشی از حمایت بیش از اندازه از کودک در سال‌های کودکی است، در واقع به کودک القا شده که رفتار انفعالی داشته باشد و مطابق نظر دیگران رفتار کند. روان‌شناسان به چهار نوع وابستگی افراطی پی برده‌اند که در نوجوانی ظهور می‌کند و در همه دوران بلوغ و بزرگی تکامل می‌یابد. (برنشتاین، ترجمه، قراچه داغی،۱۳۹۲)

انواع وابستگی

الف) وابستگی ناتوان‌کننده

این افراد با مبالغه کردن درباره آسیب‌پذیری خود، خود را به دیگران وصل می‌کنند. آنان خود را ضعیف و محتاج معرفی می‌کنند و اغلب رفتاری کودکانه در پیش می‌گیرند. به راحتی ناراحت می‌شوند و به سرعت گریه می‌کنند و می‌توان این اشخاص را درمانده و شکننده (حساس) در نظر گرفت، اما در واقع این‌گونه نیست. ابراز درماندگی، ابزاری است که آن‌ ها برای جلب نظر دیگران از آن استفاده می‌کنند.

ب) وابستگی خصمانه (کنترل کردن دیگران)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم