کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



در سال ۱۹۳۵، آرتور بلمان[۱۶۴]، شاگرد آگوست وولمر[۱۶۵]، ابزاری را برای اندازه گیری کیفیت سرویس سازمان های پلیس طراحی کرد. روش بلمان برای ارزیابی عملکرد پلیس مورد انتقاد قرار گرفت.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در سال ۱۹۳۸، در پاسخ به مشکلات سیستم بلمان، اسپنسر پارات یک سیستم ارزیابی عملکرد جایگزین را ارائه کرد که مستلزم استفاده از ارزیابی شهروندان برای اندازه گیری میزان اطمینان عموم مردم به پلیس بود.
در دهه ۱۹۷۰ ارزیابی شهروندان بعنوان یک ابزار استاندارد تحقیقاتی برای محققان پلیس عمل کرد.
در اواخر ۱۹۹۰، تقریبا یک سوم از سازمان های پلیس دارای ارزیابی های شهروندی در سال گذشته بودند.
در سال ۱۹۳۹، انجمن بین المللی مدیران شهر (که اکنون انجمن بین المللی مدیریت شهر/ایالت[۱۶۶] خوانده می شود) داده ها را از سازمان های پلیس بعنوان بخشی از سری کتاب های سال شهرداری[۱۶۷] جمع آوری کرد. شواهد عینی بیان می کنند که این روش جمع آوری داده ها هنوز نیز علی رغم وجود دو محدودیت مورد استفاده قرار می گیرد. اول، این روش یکی از تنها پایگاه داده های عملکرد پلیس است که بایستی خریداری شود. دوم، بازنگری جدید صورت گرفته روی ارزیابی های سازمان های پلیس نشان داده است که نرخ پاسخ به ارزیابی های صورت گرفته از سوی انجمن بین المللی مدیریت شهر/ایالت جزو پایین ترین ارزش ها در همه ارزیابی های صورت گرفته در این بازنگری می باشد.[۱۶۸]
به طور خلاصه، در دهه ۱۹۳۰ ترکیبی از فعالیت های مبهم و پیشنهادهای مختلف برای ارزیابی عملکرد سازمان های پلیسی ارائه شد. یک سیستم ملی، گزارش های جرایم یکسان، برای جمع آوری آماری جرایم ودستگیری ها به صورت«رسمی»ایجاد شد.انجمن بین المللی مدیریت شهر/ ایالت سری کتابهای سال شهرداری را منتشر کرد که حاوی ساختارهای داخلی وورودی ها بود.
در سراسر سه دهه بعد، ارزیابی های «سنتی» عملکرد سازمان پلیس در حرفه امور پلیسی با اندکی مناقشه و هیاهو همراه بود. نرخ جرایم، دستگیری ها و بازجویی ها، شفافیت ها و زمان پاسخ گویی همگی نقش مهمی را در ارزیابی عملکرد پلیس در سطوح مختلف، از افسر پلیس به صورت انفرادی تا یک سازمان به صورت کلی ایفا می کنند. [۱۶۹]
طی دهه ۱۹۶۰، عدم رضایت از اقدام نظامی در ویتنام، جنبش حقوق مدنی، و سایر نیروهای اجتماعی نسل جوان را به سوی شورش علیه معاهدات جریان اصلی اجتماع سوق داد. اعمال زور واقدامات نامناسب علیه شهروندان اقلیت از سوی پلیس موضوع اصلی در طی دهه ۱۹۶۰ بود. کمیسیون مشاوره ملی در خصوص ناهنجاری مدنی[۱۷۰] (۱۹۶۸) دریافته بود که «خصومت عمیقی بین پلیس و جوامع اقلیت» وجود دارد که اولین عامل تعیین کننده در شورش های شهری مورد مطالعه می باشد. ترکیب همه این فاکتورها منجر به بروز بحران همه گیری در خصوص مشروعیت پلیس آمریکا شد.
با رویداد این موضوعات، انتقادات بسیاری به این نکته اشاره کردند که دپارتمان های پلیس که بایستی سعی در کنترل جرایم، دستگیری مجرمان، بازجویی، و شفافیت و پاسخ سریع به تماس ها جهت دریافت خدمات داشته باشد، به طرق دیگر به صورت بسیار ضعیفی عمل می کند. بنابراین، مجموعه ای از شاخص های جامع عملکرد برای پاسخگویی به طیف گسترده تری از کارهایی که پلیس بایستی آنها را انجام می داد، نه فقط بخش مرتبط با بازجویی و دستگیری خلافکاران، مورد نیاز بود. در زیر برخی از انتقاداتی بیان شده که در چهار شاخص سنتی عملکرد پلیس تراز شده اند: نرخ جرایم، دستگیری و بازجویی، شفافیت و زمان پاسخگویی.

    1. نرخ جرایم:همانند سایر سازمان های عمومی، سازمان پلیس نیز دارای اهداف متعدد و حتی رقابتی می باشند. بنابراین، تمرکز بر یک هدف با نادیده انگاشتن سایر اهداف در واقع دعوت به عملکرد ضعیف در اهداف جایگزین می باشد. بدون توجه به چشم انداز یک فرد در خصوص اهمیت نسبی نرخ جرایم بعنوان شاخصی از موفقیت پلیس، دو مشکل اساسی در خصوص استفاده از نرخ جرایم «تعدیل نشده» بعنوان شاخص عملکرد پلیس وجود دارد. اول، پلیس تنها سازمانی محسوب نمی گردد که روی نرخ جرایم تأثیر دارد. جرم محصول ترکیب پیچیده ای از نیروهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است.

دوم، نرخ جرایم گزارش شده اغلب به این موضوع بستگی دارد که چگونه پلیس اطلاعاتی را پردازش می کند که در زمان اقدام «صحیح» علیه جرایم بدست می آورد. پلیس می تواند به طرق مختلف روی نرخ جرایم تأثیر بگذارد:
سیاست ها یا ساختارهای سازمانی که از گزارش جرایم پیشگیری کرده یا آن را کاهش می دهند،
رفتار افسر پلیس یا کسی که تماس را دریافت می کند با قربانی،
دستکاری آشکار در آمار جرایم.[۱۷۱]
نهایتا، همه جرایم به پلیس گزارش نمی شوند، بنابراین منطقی است که داده های جرایم «رسمی» با ارزیابی میزان بزه دیدگی که بیانگر میزان جرایم گزارش نشده است، تکمیل گردند.

    1. دستگیری و بازجویی:دستگیری یکی از بارزترین شاخص های خروجی پلیس است. بعلاوه، این شاخص یکی از معدود شاخص های خروجی جمع آوری شده از اکثر سازمان های پلیس در سراسر آمریکا است. یک مطالعه به این نتیجه رسیده است که «تعاریف مختلف دستگیری مقایسه سودمند بین سازمان ها را عملا غیرممکن ساخته است». مطالعات دیگر بیان کرده اند که «قوانین مربوط به آمار دستگیری کافی نبوده و آمار دستگیری بدست آمده از گزارش جرایم یکسان برای ارزیابی عملکرد پلیس به کار می رود».

علاوه بر این مشکلات، دستگیری به لحاظ مفهومی نیز دو پهلو میباشد. در اکثر اوقات می تواند ابزار صحیحی باشد، ولی در برخی از مواقع نیز سایر راه حل ها ممکن است مؤثرتر باشند. بنابراین، نرخ دستگیری ها رقمی نامشخص را ارائه می دهد. [۱۷۲]
برخلاف دستگیری، داده های ملی در خصوص احضار برای بازجویی از سوی سازمان های پلیس وجود ندارد. بازجویی یکی از اصلی ترین خروجی های سازمان های پلیس بوده و اکثر اوقات بیش از شاخص دستگیری مورد استفاده قرار می گیرد. اکنون بسیاری از حوزه های قضایی به جای دستگیری از بازجویی برای برخی از بزه کاری ها استفاده می کنند.
دستگیری و بازجویی شاخص های «خروجی» می باشند. آنها توضیح می دهند سازمان ها تا چه اندازه تشویق به انجام برخی از فعالیت ها شده اند، ولی درباره اینکه آیا این فعالیت ها در ایجاد ارزش برای جوامع مؤثر هستند یا خیر، توضیحی نمی دهند. این شاخص ها به وضوح نشان می دهند که افسر پلیس و نجار کاملا مشغول هستند، ولی بیان نمی کنند که آیا جامعه امن تر یا شاد تر شده است.

    1. شفافیت (در امورات محوله): همانند نرخ دستگیری، میزان شفافیت که متناسب با جرایم گزارش و حل شده از سوی پلیس می باشد، شاخص دیگری از خروجی پلیس است که توسط سازمان های پلیس در سراسر آمریکا جمع آوری شده و مورد استفاده قرار می گیرند. علی رغم مشکلات متعدد مفهومی و تکنیکی در خصوص میزان شفافیت، این شاخص «متداولترین شاخص تأثیرپذیر بودن تحقیق و بازجویی» است که از سوی پلیس به کار گرفته می شود. برخی از منتقدان استدلال کرده اند که میزان شفافیت با مشکلات ارزیابی احاطه شده است. [۱۷۳]مطالعه دیگری نیز بیان کرده که چگونه کارآگاهان میزان شفافیت را برای بالا بردن شاخص های عملکرد خود دستکاری می کنند. علی رغم همه این مشکلات در خصوص ارزیابی نرخ شفافیت، این شاخص هنوز هم به صورت روتین توسط سازمان های پلیس گزارش شده و به صورت روتین از سوی محققان مورد استفاده قرار می گیرد. [۱۷۴]
    1. زمان پاسخ گویی:پاسخ استاندارد به تماس های صورت گرفته برای درخواست خدمات در اکثر دپارتمان های پلیس به لحاظ تاریخی به افسر پلیسی متصل می گردد که بایستی سریعا وارد عمل گردد. سازمان های پلیس که با کمبود منابع مواجه هستند اغلب می توانند منابع موجود خود را ساده و مؤثر کرده و کارآیی و تأثیر گذاری را با پیاده سازی اشکالی از استراتژی های پاسخ آلترناتیو، بهتر کنند. این پاسخ های جایگزین اغلب تحت عنوان استراتژی های «پاسخ متفاوت پلیس[۱۷۵]» شناخته می شوند.[۱۷۶]

اگر نرخ پاسخ بعنوان شاخص عملکرد قیاسی افزایش یابد، چالش هایی را در بر خواهد داشت؟
اول، استانداردهای جامعه به صورت گسترده ای تغییر می کنند.
دوم، جوامع به لحاظ جغرافیایی، توپوگرافی، الگوهای ترافیکی، و سایر ساختارهایی که به سختی قابل مقایسه با نرخ پاسخ می باشند، متفاوت می باشند.
سوم، پاسخ سریع می تواند کارآیی کمتری داشته باشد، و استراتژی پاسخ در مقایسه با روش های جایگزین تأثیر کمتری دارد.
مفهوم جدید عملکرد واحد های پلیس آمریکا:
با تکامل امورپلیسی جامعه محور، اصلاح گران پلیس مسیر جدیدی از ارزیابی عملکرد پلیس را توصیه کرده اند.
اول، دپارتمان و انجمن های پلیس تشویق به کار مفهومی و فلسفی برای شناسایی اهدافی شوند که پلیس در آرزوی دستیابی به آن است.
دوم، این اهداف بایستی بازتاب صحیح کاری باشند که پلیس حقیقتا آن را انجام می دهد.
نهایتا، مقالات مرتبط با اصلاح امورپلیسی جامعه محور پیشنهاد می کنند که سازمان های پلیس باید با تفکرات خارج از محیط در زمان ارائه شاخص های عملکرد تطابق یابند. بعلاوه شاخص های ویژه نیز بایستی فراتر از شاخص های سنتی که پیشتر توضیح داده شد، گسترش یابند. [۱۷۷]
ماهیت چند بعدی عملکرد پلیس: مهره طلایی
ماهیت خدمات پلیس بسیار متنوع می باشد، و از تحصیل شهروندان درباره پیشگیری از جرایم و پاسخ به تصادفات رانندگی تا تحقیق و تفحص درخصوص جرایم و دستگیری مجرمان متغیر می باشد. به عبارت دیگر، عملکرد سازمان پلیس چندبعدی است.
ایده ای که سازمان های پلیس ممکن است در برخی از مسیرها بسیار موفق باشد ولی در سایر مسیر ها به اندازه کافی موفق نباشد، تنها برای دپارتمان پلیس وجود ندارد. سازمان آتش نشانی بایستی بر جوانب تکنیکی خاموش کردن آتش برتری داشته باشد، بدون اینکه توجه کافی به ایمنی پیاده رو، رانندگان، و پرسنل خودش داشته باشد، همواره مورد انتقاد بوده است. [۱۷۸]
یک مسیر برای بررسی ابعاد عملکرد در سازمان هایی از هرنوع بررسی E3 است: تساوی، تأثیر گذاری و کارآیی.
این ابعاد برای بررسی تصمیمات هنجاری که یک جامعه بایستی در خصوص امنیت عمومی اخذ کند، سودمند می باشند. درحالیکه E 3 دارای ارزشی بعنوان نوعی تمرین فکری می باشد، اغلب ارزیابی عملکرد با بهره گرفتن از ابعادی که با برخی از صنایع اختصاصی در انطباق می باشند، در عمل سودمندتر است. [۱۷۹]
ابعاد عملکرد
ابعاد طبقه بندی یا حوزه های مستقلی از ویژگی ها یا خصوصیات نیستند. عملکرد پلیس چندبعدی است، تعداد و طبیعت این جوانب موضوع مباحثه و بررسی است. این بخش روش های سودمند ارائه شده در گذشته را برای طبقه بندی ابعاد عملکرد پلیس را مورد بررسی قرار داده است:
در سال ۱۹۸۰، مایکل اونیل[۱۸۰] و همکارانش سیستم ارزیابی عملکرد برنامه پلیس را توسعه دادند. این یک سیستم ارزیابی عملکرد مدولار بود که در آن هر سازمان محلی می توانست اهداف خود را در بر بگیرد.
سیستم دیگر، که توسط هری هاتری[۱۸۱] و همکارانش در انیستیتو شهری[۱۸۲] و انجمن بین المللی مدیریت شهر/ایالت ارائه شد، پنج بعد عملکرد پلیسی در نظر گرفته شد. این سیستم، مجموعه سیستماتیک شاخص های عملکرد را در سراسر کشور سازمان بندی کرد.
جدیدترین چارچوب برای ارزیابی عملکرد پلیس توسط پروفسور مارک مور و همکارانش در دانشکده کندی هاروارد ارائه شد. چارچوب مور مبتنی بر بنیاد معنوی مستحکمی برای اندازه گیری هفت بعد از عملکرد پلیس بود. [۱۸۳]
یک مؤلفه امورپلیسی که اغلب در ارزیابی عملکرد از آن چشم پوشی می گردد، ماهیت فرایند امورپلیسی است. مطابق با استفان ماستروفسکی[۱۸۴]، ارزیابی عملکرد پلیس سنتی از مؤلفه اصلی و بنیادی رابطه بین پلیس و جوامع چشم پوشی می کرد: ماهیت مواجه پلیس ـ شهروند.
تحقیقات نشان داده اند که داده ها در خصوص امور پلیسی برای ارزیابی عملکرد یا انجام تحقیقات قیاسی خوب در خصوص سازمان های پلیس کافی نیستند زیرا آنها طیف کاملی از کارهایی را که پلیس انجام می دهد را بدست نیاورده اند. هر کدام از ابعادی که از سوی یک فرد انتخاب شوند، بایستی بازتاب کامل و طیف واقعی از عملکردها و اهداف پلیس باشند. [۱۸۵]
۳-۳-۴-۱۱-۲- ارزیابی عملکرد در پلیس ملی ترکیه (مورد مرکز پلیس آنکارا):

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 02:46:00 ق.ظ ]




معیارها

ابزارهای تقویت کیفیت

مراحل پژوهش که ابزارها در آن استفاده می شوند

اعتبار

سه سویه سازی
مشارکت طولانی مدت
تحلیل موارد مخالف

جمع آوری داده ها

قابلیت تأیید

بررسی اعضا
بازنگری دقیق

بررسی موارد مطالعه

قابلیت اطمینان

کدگذاری مطالعات
بررسی داده ها

مصاحبه های شرکت کنندگان

قابلیت انتقال

توصیف دقیق
بیان فرضیه ها

بررسی موارد مطالعه

۵-۳- روش تجزیه و تحلیل داده ها:
به کمک روش تحلیل محتوا، برداشت های محقق از محتوا تحلیل می گردد. درحین تجزیه و تحلیل داده ها، داده ها طبقه بندی می شوند.
پس از مصاحبه، کدها جمع آوری و مقایسه می شوند تا مفاهیم کلی تری استخراج گردد. کدبندی که انجام شد ابعاد ارزیابی عملکرد استخراج می شود. سپس مولفه ها مشخص می گردند. و در نهایت الگوی راهبردی ارزیابی عملکرد ارائه خواهد شد..
۱-۵-۳- تحلیل محتوا:
تحلیل محتوا روش مطالعه وتجزیه وتحلیل ارتباط ها به شیوه نظام مند، عینی وکمی برای اندازه گیری متغیرها است (شریفی،۱۳۸۶: ۲۳۹).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فرایند کامل تحلیل محتوا را می توان به سه مرحله کلان تقسیم نمود:
الف) شکستن و کاهش متن،
ب) بررسی و کاوش متن
ج) ادغام و یکپارچه سازی بررسی ها و کاوش ها.
در حالی که همه این مراحل با تفسیر و تحلیل همراه است اما در هر مرحله تحلیل، سطح بالاتری از انتزاع به دست می آید (آتراید-استیرلینگ، ۲۰۰۱). برخی از مراحل تحلیل محتوا شبیه مراحل سایر تحقیقات کیفی است بنابراین همه مراحل آن لزوماً اختصاص به تحلیل مفهوم ندارد. فرایند تحلیل محتوا زمانی شروع می شود که تحلیلگر به دنبال شناسایی الگوهایی از معانی و موضوعات مورد علاقه در داده ها باشد، این کار ممکن است در طول جمع آوری داده ها اتفاق بیفتد. نقطه پایان این فرایند نیز تهیه گزارشی از محتوا و معانی الگوها و مفاهیم در داده ها است. مفاهیم، سازه های انتزاعی (غالباً فازی) هستند که پژوهشگر قبل، حین و بعد از تحلیل شناسایی می کند (ریان و برنارد، ۲۰۰۰: ۷۸۰)،
در اینجا فرایند تحلیل محتوا و ترسیم شبکه مفاهیم در قالب سه مرحله، شش گام و بیست اقدام معرفی می‌شود. خلاصه ای از مراحل شش گانه تحلیل محتوا در جدول زیر آمده است. نکته قابل توجه این است که تحلیل های کیفی از یک سری خطوط راهنما استفاده می کنند و نه یک سری قوانین مشخص، این امر باعث انعطاف پذیری آنها برای تناسب روش با سوال ها و داده های تحقیق می شود. ضمن اینکه تحلیل محتوا یک فرایند خطی و صرفاً حرکت از یک مرحله به مرحله بعد نیست بلکه یک فرایند رفت و برگشتی است که در صورت نیاز در همه مراحل تحقیق صورت می گیرد. همچنین تحلیل فرآیندی است که طی زمان شکل می گیرد و نباید با عجله انجام شود (براون و کلارک، ۲۰۰۶: ۹۱).
جدول ۲-۳) فرایند گام به گام تحلیل محتوا و تحلیل شبکه مفاهیم (براون و کلارک، ۲۰۰۶: ۹۵)

مرحله

گام

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:46:00 ق.ظ ]




۱۱

متخصص فلسفه و مدرس حوزه و دانشگاه

میزان هر نیاز را که گفتید متناسب باشد این نسبت وجود ندارد این تناسب شما ناقص است.

بحث خصوصیات و نیازهای انسان کامل چیزی وجود ندارد و اگر می‌خواهید به سری کامل نیازها از منظر اسلام اشاره کنید باید آن را از متون بیرون بکشید چرا که جایی به صورت واضح اشاره نشده است.

محقق به دنبال خصوصیات انسان کامل رفته است ولی این خصوصیات به صورت مشخص اشاره نشده است که بتوان عنوان کرد بلکه باید به عنوان یک پژوهش مفصل به این موضوع پرداخته شود. و این موضوع به عنوان پیشنهاد برای پژوهش‌های آینده ارائه خواهد شد. در این پژوهش بحث ما تبیین مشتری مداری اسلامی بود و صرفا به فطرت پرداخته شد. هرچند به سایر نیازها به صورت کلی پرداخته شده است لکن احتیاج است که بر اساس آیات و روایات به این موضوع پرداخته شود و نیازها به صورت ملموس و عملیاتی عنوان گردند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بحث تناسب شما به نظر سرکاری است. این بحث در زمینه عدل مطرح می‌شود. ولی خیلی سخت است.

بر اساس احادیث و روایاتی که در یک موضوع مشخص مثلا رستگاری و یا عاقبت بخیری و یا بسیاری موارد دیگر که در کتاب المواعظ العددیه نوشته آیت الله مشکینی اشاره شده است بیانگر این موضوع است که موعظه به تک تک افراد متفاوت است و باید بر اساس نیاز خود آنها صورت پذیرد.

۱۲

صاحب نظر در حوزه معارف اسلامی با تخصص فلسفه (سپهری)

بحث کلی پایان نامه و تغییر مبنای نگاه به انسان بسیار مفید بوده است و مثمر ثمر است و این بحث که نیازهای کاذب را گفته‌اید وجود ندارد بلکه همه واقعی است نمی توان به صورت قطعی گفت.
هر چند مثال نقضی در ذهنم وجود ندارد ولی به نظر می‌رسد مثال نقض وجود داشته باشد.
این شکاف‌ها درست است ولی بحث این است که همین است و خیر؟ نمی‌توان به صورت قطعی اشاره کرد.

بحث در شکاف‌های نیازها ارائه تفسیری نو از نیازهای کاذب است که نظر کاتلر نیز در آن اعمال شده است.
ادعا هم این نیست که صرفا همین است و لا غیر.
هر چند از آنجاییکه تاکنون مثال نقضی برای آن ارائه نشده است می‌توان این را ادعا کرد.

جدول شماره ۴
در ادامه نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل که شامل روایت اصلاح شده از مولفه های فطری مشتری مداری از دیدگاه اسلام می‌باشد، اشاره خواهد شد:
۴.۴. روایت اصلاح شده:
نکته طلایی و چکیده کلام این تحقیق این است که:
در ادبیات بازاریابی در تمام فلسفه ها به انسان به مثابه مشتری می‌نگرند در حالی که در اسلام به مشتری به مثابه یک انسان نگریسته می‌شود.
نگاه اسلام وغرب به انسان متفاوت است. نگاه متفاوت به انسان باعث تاثیر بر فلسفه های علوم انسانی و از جمله بازاریابی و نهایتا مشتری گرایی شده است.
بازاریابی در راستای دستیابی به اهداف همواره برای انجام مبادلاتی مطلوب در بازارهای هدف در تلاش بوده است. دانش بازاریابی با تغییرات بنیادین در مفاهیم فلسفی خود، سعی نموده است تا نیازها و خواسته های مشتریان را به نحوی مطلوب تر و موثرتر پاسخ دهد.
پرسش اینجاست که چه فلسفه‌ای باید راهنمای این تلاش‌ها باشد؟ این تلاش‌ها در چارچوب چه اصول و ارزش‌هایی باید انجام شوند؟ منافع سازمان، مشتریان، و جامعه هر یک چه ارزشی دارند؟ از این منافع کدام اولویت بیشتری دارند؟ چگونه می‌توان همه این منافع را با هم و به صورت متعادل تامین کرد؟ صاحب نظران در پاسخ به چنین پرسش‌هایی، دیدگاه‌های مختلفی را در قالب فلسفه های بازاریابی ارائه نموده‌اند.
کاتلر و آرمسترانگ(۱۳۷۷) فلسفه های بازاریابی را به پنج دسته: تولید، محصول، فروش، بازاریابی و بازاریابی اجتماعی تقسیم نموده‌اند.
در تمامی این فلسفه ها بازاریابی دارای هدف سودآوری است ولی ابزارهای هر کدام برای رسیدن به این هدف متفاوت است. به طوری که ابزار فلسفه تولید، تولید انبوه؛ ابزار فلسفه محصول، تمایز محصول؛ ابزار فلسفه فروش، فروش بیشتر؛ و ابزار فلسفه بازاریابی، تامین رضایت مشتری است.
نتیجه این فلسفه ها باعث شده، امروزه بسیاری از مردم نظر مساعدی نسبت به بازاریابی مدرن ندارند. آنها بازاریابی را به تخریب محیط زیست، بمباران مردم با آگهی های بی محتوا، ایجاد خواسته های غیرضروری، ایجاد حرص و ولع در جوانان و سایر مشکلات متهم می‌کنند (تسلیمی، ۱۳۸۲، ص۵).
فلسفه سود محوری(منفعت طلبی) در بازاریابی مشکلاتی را برای جامعه امروزی به وجود آورده است و این مشکلات باعث پیدایش نظریه های انتقادی در حوزه ی بازاریابی شده است. در هر یک از این نظریه ها از جمله بازاریابی اجتماعی سعی شده است تا به نوعی فلسفه‌ منفعت طلبی بازاریابی و مشکلات ناشی از آن کاهش داده شود اما به قول مارتین[۴۲]، فلسفه بازاریابی اجتماعی به عنوان فلسفه‌ای نوین نیز خود ابزار منفعت طلبانه بازاریابی شده است (تسلیمی، ۱۳۸۲، ص۳).
از آنجا که فلسفه‌های علوم انسانی با بحث انسان شناسی ارتباط تنگاتنگ دارد، سوال مهم و اساسی این است که چگونه باید انسان را شناخت و کدام تعریف از انسان را باید مبنای فلسفه بازاریابی و نگاه به مشتری قرار داد؟
در این فلسفه‌ها، شناخت جامع و کاملی نسبت به انسان وجود ندارد، و به انسان به شکل موجودی صرفا مادی نگریسته می‌شود، در نتیجه، ناکارآمد بودن این فلسفه‌ها و منفعت طلب بودن آنها چندان عجیب به نظر نمی‌رسد. تنها اسلام و به تبع آن فلسفه بازاریابی اسلامی است که شناخت جامع و کاملی از انسان دارد و سود محور نمی‌باشد.
بر اساس همین شناخت انسان است که طبقه بندی و دسته بندی نیازها توسط روان شناسان و نظریه پردازان انجام می‌گیرد. کسانی که طبیعت انسان را کاملا مادی و دستاورد جریانات زیستی و تکامل حیات می‌دانند یا معتقدند که ماهیت انسان به حد زیاد و یا در کل نتیجه تجارب محیط اجتماعی است، نیازهایی که برای انسان برمی‌شمارد نیز در این محدوده خلاصه می‌شود.
دید نامناسب و ناقص به انسان باعث خواهد شد، نیازهای انسان به شکل کامل دیده نشود و نتوان مشتریانی راضی هم از لحاظ روحی و هم جسمی داشت.
اسلام نیازهایی را برای انسان برمی‌شمارد که همه این نیازها باید شکوفا و ارضا شوند. این شکوفایی و ارضای نیاز برای حرکت در صراط مستقیم و انسان کامل لازم است ولی کافی نیست. این نیازها باید به صورت متناسب نیز ارضا شوند.
هنگامی که این موضوع دانسته شود که چه نیازی از مشتری و به چه میزان پاسخ داده شود، باعث خواهد شد که نه تنها فروش بالایی برای عرضه کننده داشته باشد بلکه فواید قابل درکی برای مشتری در آن احساس شود. فوایدی که هر چه از عرضه و استفاده از آن کالا یا خدمت بگذرد با ارزش‌تر می‌شود ،چرا که وقتی کالا یا خدمت تولید شده بر اساس نیاز زود گذر و یا هیجان مقطعی تولید گردد به ظاهر دو طرف معامله یعنی مشتری و فروشنده منتفع می‌شوند ولی در واقع این یک باخت دو طرفه است. از مضرات محسوس این مشکل برای مشتری می‌توان به هزینه کردن در مسیری اشاره کرد که با گذشت زمان آن را بی‌فایده و حتی گاهی به ضرر خود می‌داند. این مشکل ممکن است برای مقطعی یا همیشه برای مشتری به وجود آید، یعنی مساله هزینه کردن در مسیری اشتباه و خارج از مسیر رشد و کمال در نتیجه این هزینه در مسیر دیگری که باید خرج می‌شد خرج نشده و باعث حرکت در مسیری اشتباه شده است و این هزینه کردهای اشتباه می‌تواند به تک بعدی شدن انسان بینجامد.
در این مورد نیز باید اشاره کرد که مشتری را نباید صرفا یک یا چند فرد تصور کرد بلکه فروشنده و بازاریاب علاوه بر فردیت مشتری در مقابل خویش یک جامعه را دارد. یک جامعه با شخصیت واحد در تمام اعصار.
در اینجا به نیاز زود گذر و غیر اصیل مشتری برای دریافت سود توجه نمی‌شود و در این بین به دنبال کشف نیازهای اصیل مشتری(یعنی نیازهای که در جهت کمال و هم راستا با فطرت وی هستند، قدم بر داشته می‌شود، و از این تفکر هم که گفته می‌شود «هنر بازاریاب امروز، “فروش یخچال به اسکیمو” نیست؛ بلکه اسکیمو را به عنوان یک مشتری خوشنود، همواره در کنار داشتن است»، باید فراتر رفت و گفت:
«هنر بازاریاب امروز “اسکیمو را به عنوان یک مشتری خشنود، همواره در کنار داشتن” نیست؛ بلکه این است که بازاریاب در جهت نیازهای واقعی و اصیل مشتری حرکت کند و سعی کند وی را راضی نگه دارد». نه اینکه او را به هر قیمتی حتی به قیمت ضرر زدن به روح یا جسم مشتری، در کنار خود حفظ کند.
بررسی تعاریفی که از مفهوم مشتری مداری ارائه شده است؛ بیانگر این حقیقت است که توجه به مشتری از دو بعد اساسی تشکیل می‌شود:
درک مشتری
درک مشتری تنها بر پایه شناخت دقیق و اصیل نیازهای او میسر خواهد شد. واضح است که جامع ترین و کامل ترین شناخت در مورد انسان و نیازهایش تنها به وسیله خداوند متعال میسر است که به استعداد ها و توانایی های انسان مسلط و آگاه است چرا که اوست که انسان را نیازمند آفریده است. پس می‌توان نتیجه گرفت که بهترین درک از مشتری تنها بوسیله اسلام به عنوان دین خاتم میسر است.
جلب رضایت مشتری.
برای جلب رضایت مشتری و ارضای نیازهای او باید به همه نیازها توجه شود، نه اینکه به نیازی بیش از حد توجه شود و نیازی معطل و مهمل گذاشته شود. این چنین است که می‌توان هم جسم و هم روح مشتری را راضی نگه داشت، یک رضایت واقعی و حقیقی. زیرا این گونه همه نیازهای اصیل مشتری ارضا خواهد شد، بی آنکه ضربه‌ای به روح یا جسمش وارد شود.
در نتیجه در اینجا به دو نکته توجه شده است:
شناخت نیازهای اصیل مشتری با الهام از انسان شناسی اسلامی: این نیازها عبارتند از:

نیاز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:45:00 ق.ظ ]




b9 : شاخص های عملکرد کلیدی : این شاخص ها در رابطه با عملیات سازمان هستند و برای پایش، درک، پیش بینی و بهبود دستاوردهای عملکردهای کلیدی سازمان مورد استفاده قرار می گیرند که متناسب با موضوع و اهداف و فرآیندها می توانند شامل نکات مرتبط با محدوده های زیر باشند :

    1. فرآیندها
    1. منابع خارج، از جمله شراکت ها
    1. مالی
    1. ساختمان ها، تجهیزات و مواد
    1. تکنولوژی
    1. اطلاعات و دانش (کارلوس، مارتین[۱۱۵]:، ۲۰۱۳: ۲۶).

نتایج عملکرد کلیدی
۱۵۰
امتیاز
فرایند ها
۱۴۰
امتیاز
رهبری
۱۰۰
امتیاز
رضایت کارکنان
۹۰ امتیاز
مدیریت کارکنان
۹۰ امتیاز
راهبرد و خط مشی
۸۰ امتیاز
رضایت مشتری
۹۰ امتیاز
منابع و شرکا
۹۰ امتیاز
تأثیر بر جامعه
۶۰ امتیاز
نتایج ۵۰۰ امتیاز عوامل توانمندساز ۵۰۰ امتیاز
نمودار۲-۲) چارچوب نحوه توزیع امتیازات(رازانی، ۱۳۸۳: ۱۴۹)
۱۱-۲-۱۱-۲- ترازیابی (بنچ مارکینگ[۱۱۶]، فرایند استراتژیک و تحلیلی اندازه گیری عملکرد):
عبارت «بنچ مارک» برگرفته از لغت بنچ مارک در زمین شناسی می باشد که در آنجا به معنی اندازه گیری و مقایسه نقاط مختلف زمین با یک مرجع می باشد.
بنچ مارکینگ فرایند استرتژیکی و تحلیلی اندازه گیری مداوم تولیدات، خدمات و رویه های سازمان در مقایسه با سازمانهای موفق و پیشرفته در محیط موضوعات مورد مطالعه می باشد. بنچ مارکینگ ابزار کیفی مورد مطالعه جهت شناسایی ایجاد و تحصیل استانداردهای عالی می باشد. بنچ مارکینگ تنها جستجوی راه های بهتر نیست بلکه بدنبال بهترین راه است. قبل از هرگونه تلاش برای مقایسه، بنچ مارکینگ نیاز به شناسایی دقیق فرایندهای تجاری سازمان ها دارد و وابسته به تحقیقاتی است که نیازمند برنامه ریزی، تجزیه و تحلیل دسته بندی و همچنین وجود یک برنامه فعال برای اجرای تغییرات در پروژه های سازمانی می باشد. هنگامی که بنچ مارکینگ با برنامه استراتژیک سازمان ها مطابقت داشته و از آن نیز حمایت کند موثرتر خواهد بود (صمدی، ۱۳۸۰: ۱۱).
بنچ مارکینگ یعنی آنقدر متواضع باشید که قبول کنید یک نفر دیگر در یک چیز بهتر از شماست و آنقدر عاقل باشید که یاد بگیرید چگونه به او رسیده و یا حتی از او جلوتر بروید. بنچ مارکینگ هیچگاه متوقف نمی شود بلکه فرایندی همیشگی است که نیاز به تعدیل و اصلاح دارد. «بنچ مارکینگ به فرایند مداوم مقایسه عملیات سازمان شما با شرکتی یا سازمانی که بهترین عملکرد را در آن عملیات دارد گفته می شود.» این مقایسه هم کیفی و هم کمی می باشد.
– بنچ مارکینگ کمی: شامل استفاده از استانداردهای اندازه گیری برای مقایسه کمی عملکرد با شرکت ها و سازمان های الگو در زمینه هزینه، کیفیت و زمان می باشد.
– بنچ مارکینگ کیفی: در جستجوی مقایسه روش های عملیات جاری (نه نتایج آن ) با روش های بکارگرفته شده توسط شرکت ها و سازمان های الگو است. و یا به عبارتی «جستجوی بهترین روش های موجود در صنعت که منتهی به برتری عملکرد می گردد» (منصوری، ۱۸۳:۱۳۷۸).
انواع بنچ مارکینگ عبارتند از ۱- بنچ مارکینگ عمومی ۲- بنچ مارکینگ داخلی و ۳- بنچ مارکینگ رقابتی. هریک از آنها محاسن و معایبی دارد (صمدی، ۱۳۸۰: ۱۲).
– بنچ مارکینگ عمومی: غنی ترین منبع را برای شناخت از عملیات مختلف بدست می آورد. به این ترتیب سازمان ها می توانند بدون توجه به نوع صنعت، بهترین عملکردها را پیدا نمایند و بینش و آگاهی کسب کنند که موجب پیشی گرفتن آنان از رقبا گردد.
– بنچ مارکینگ داخلی: یک قسمت از سازمان را در مقابل قسمت دیگر اندازه گیری می کند. برای مثال، سازمانی که چندین انبار دارد می تواند هر یک از این انبارها را با دیگری مقایسه نماید. یکی از امتیازات بنچ مارکینگ داخلی این است که می تواند کمک کند تا بهترین روش در داخل سازمان به دست آید. بنچ مارکینگ داخلی از سایر انواع بنچ مارکینگ کم هزینه تر بوده و زمان کمتری را در مقایسه با انواع دیگر صرف می کند. هنگامی که سازمانی تعداد زیادی واحدهای عملیاتی داشته باشد که فرایند مشابهی دارند، این نوع بنچ مارکینگ بسیار مفید خواهد بود.
– بنچ مارکینگ رقابتی: بنچ مارکینگ رقابتی عملکردهای یک سازمان را در مقابل رقبای آن سازمان ارزیابی می نماید. هنگامی که از بنچ مارکینگ صحبت می شود غالباً همین مفهوم و تعریف به ذهن می آید. نتایج این نوع بنچ مارکینگ اغلب مشکل ساز می باشد زیرا رقبا از مشکلات اطلاعات واهمه دارند و معمولاً هنگام اجرای این نوع بنچ مارکینگ یا قبل و بعد از آن شکایات قانونی مطرح می شود. اطلاعات کیفی اغلب یا ارائه نمی شوند و یا کافی و موثر نیستند بطوری که شرکت کنندگان در مطالعه بیشتر اطلاعات کمّی را دریافت می کنند و اطلاعاتی که چگونگی پیشرفت و بهبود را نشان دهند کمتر دیده می شود.
در فعالیت بنچ مارکینگ موارد زیر باید رعایت شود.
۱ـ قبل از تلاش برای هرگونه مقایسه ای، شناخت دقیق و کاملی از سازمان خود ضروری است.
۲ـ برنامه ریزی برای شناسایی سازمان های الگو و نمونه برای مقایسه و جمع آوری اطلاعات.
۳ـ تحلیل به منظور اندازه گیری فاصله عملکرد با سازمان های الگو.
۴ـ برای تنظیم اهداف و استانداردهای جدید تمام فعالیت ها به تفکیک باید مشخص گردند.
۵ـ یک برنامه عملی برای اجرای تغییر در فرایند تهیه شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:45:00 ق.ظ ]




۵.۴.۱. شناخت نیازهای اصیل مشتری با الهام از انسان شناسی اسلامی
دسته بندی نیازها:
نیازهای واقعی و نیازهای کاذب (غیر واقعی):
نیازهای انسان را می‌توان به نیازهای واقعی و نیازهای کاذب تقسیم کرد. نیازهای کاذب نیازهایی هستند که از هیچ واقعیت عینی نشات نمی‌گیرند، بلکه شکل گرفته از مجموعه ای از پندارها و خیالات شعارگونه و بی‌محتواست که گاه برای پیشبرد اهداف خاصی ایجاد و پیگیری می‌شوند. نیازهای واقعی نیازهایی هستند که از یک واقعیت عینی در انسان مایه می‌گیرند و خود به دو دسته «مادی» و«معنوی» تقسیم می‌شوند. نیازهای مادی در محدوده بعد مادی انسان مطرح می‌شوند، بنابرین کاربرد محدودی دارد و نمی‌تواند در زمینه معنوی کارایی داشته باشد و انسان را به تلاش وامی‌دارد، ولی نیازهای معنوی با ورود به حیطه روح آدمی از کاربرد وسیعی برخوردار است (جمعی از علما و اندیشمندان، ۱۳۷۵، ص۹۳).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

کاتلر در کتاب اصول بازاریابی، نظری دیگر دارد و اعلام می‌دارد که این نیازها به وسیله بازاریاب‌ها پدید نمی‌آیند، بلکه بخشی از وجود انسان را تشکیل می‌دهند. در واقع از این جمله می‌توان فهمید که وی اعتقادی به نیاز کاذب نداشته و منشاء نیازها را وجود انسان می‌داند (کاتلر، ۲۰۰۵، ص۱۵ ).
برای تبیین بهتر نظر کاتلر بهتر است به تعاریف وی از نیاز، خواست و تقاضا اشاره شود، که در ادامه خواهد آمد:
نیاز انسانی: یعنی چیزی که انسان احساس می‌کند از آن محروم مانده است.
خواست: گونه‌ای از نیاز انسانی است که در اثر فرهنگ و شخصیت فردی شکل می‌گیرد. یک شخصیت گرسنه در ایالات متحده آمریکا احتمالا خواستار یک ساندویچ، سیب زمینی سرخ کرده و کوکاکولا باشد. یک شخص گرسنه در جزیره بالی خواستار انبه، گوشت خوک و نخود فرنگی است. خواست را بر چیزهایی که نیاز را برآورده سازند، بیان می‌نمایند.
تقاضا: اگر خواست پشتوانه خرید داشته باشد به صورت تقاضا در خواهد آمد (کاتلر، ۲۰۰۵، ص۱۵).
نیازها دو نوع هستند یا منجر به تقاضا می شوند یا خیر.
نیازهای منجر به تقاضا: یا سالم است(در مسیر تعالی انسان) یا ناسالم
نیازهای ناسالم یا ناشی از نیازی است که ذاتا ناسالم است؛ یا به دلیل بالا بودن و زیاد از حد ارضا شدن یک نیاز سالم یا به بیان دیگر تجاوز کردن یک نیاز سالم از حد و حدود خود است. منظور از نیاز ذاتا ناسالم نیازی است که به اشتباه درک می‌شود.
سه دسته نیاز ناسالم داریم:

    1. ذاتا ناسالم مانند موادمخدر

۲.ذاتا سالم اما منحرف شده، مانند بت‌پرستی یا هم‌جنس‌گرایی
۳.ذاتا سالم اما افراط شده مانند انواع تجملات و مصرف‌گرایی افراطی
سه شکاف را می‌توان از خود انسان تا تقاضای او برشمرد. به نظر می‌رسد با توجه به تعریف کاتلر از نیاز، خواست و تقاضا، نیاز واقعی همان نیاز انسانی کاتلر و نیاز کاذب یک شکاف در مرحله خواست باشد.
سه شکاف را می‌توان در مسیر نیاز تا تقاضای انسان برشمرد:
شکل شماره ۲
با توجه به این شکاف‌ها می‌توان احساس نیاز را به صورت زیر تقسیم بندی کرد، که با توجه به هر قسمت بازاریاب مسلمان وظیفه‌ای دارد که به صورت گذرا به آن اشاره خواهد شد.
احساس نیاز را می‌توان در۴ دسته زیر خلاصه کرد:
کم نیاز احساس نیاز زیاد
۱
۲
زیاد متناسب بودن با مسیر انسان به شکل کامل کم
۴
۳
نمودار شماره ۲
در قسمت ۱ که به متناسب با مسیر انسان کامل مشتری دارای احساس نیاز بالایی است باید این نیاز حفظ شود. نیاز کامل؛ وضعیتی است کاملا مطلوب، که در آن، مشتری نیاز متناسب با مسیر کمالش به بلوغ رسیده، و در سایه نیازهای دیگر پنهان نشده است و البته این نیاز درست درک شده است و در مسیر کمال انسانی است. در این حالت، مدیران بازاریابی باید در حفظ و نگهداری وضعیت موجود هوشیارانه تلاش کنند و در جهت تقویت این احساس نیاز نیز بپردازند. این حالت، “بازاریابی حفظ و تعالی بخشی ” نامیده می‌شود.
در قسمت ۲ که متناسب با مسیر انسان کامل نیست و احساس نیاز زیاد است هر چند احساس نیاز بالاست و سود آور خواهد بود (مانند کوکا کولا) بازاریابان باید به مقابله برخیزند، و سعی کنند احساس نیاز را کاهش داده و حتی کاملا متوقف کنند. این وظیفه را “بازاریابی مقاومتی می‌نامند.
در قسمت ۳ که بسیار متناسب با مسیر کمال است و احساس نیاز کم است یا وجود ندارد و مخفی شده است، باید به بازاریابی پرداخت و به سمت افزایش احساس نیاز پیش رفت. وظیفه بازاریابان در این حالت، ایجاد انگیزه در مشتری برای خرید محصول متناسب با احساس نیاز و یا آگاهی بخشی به مشتری است. آن‌ها با اقداماتی متفاوت باید سعی در ترغیب مشتریان به خرید محصول بنمایند. این وظیفه را “بازاریابی ترغیبی” می‌نامند. برای مثال می‌‌توان نیاز به مطالعه کتاب را در این دسته از احساس نیازها گنجاند.
در قسمت ۴ که متناسب با مسیر کمال واقعی انسان (انسان مسخ نشده و انسان دارای انسانیت) نیست و احساس نیاز هم کم است باید این احساس نیاز را در حد پایین نگه داشت و حتی آن را از بین ببریم. در این حالت مصرف‌کننده، متقاضی کالایی است که می‌تواند مضرّاتی را برای او و جامعه به‌همراه داشته باشد. در این صورت نیز، بازاریابان باید به مقابله برخیزند، و سعی کنند تقاضا را کاهش داده و حتی کاملا متوقف کنند؛ مانند تقاضا برای مواد مخدر، مشروبات الکلی و غیره. این وظیفه را “بازاریابی مقابله‌ای” می‌نامند تمامی احساس نیازهایی که دارای شکاف در مرحله اول، یعنی فهم درست احساس نیاز هستند، جزء این دسته از احساس نیازها می‌باشند. نباید فراموش کرد که ممکن است یک احساس نیاز سالم با افزایش بیش از اندازه باعث محدود کردن فرد در ارضای متناسب دیگر احساس نیازها شود و حتی باعث حذف و به فراموشی سپردن احساس نیازی گردد. در این صورت آن احساس نیاز به احساسی مضر مبدل می‌گردد که نه تنها نباید با بازاریابی حفظ و تعالی بخشی با آن برخورد کرد، بلکه باید با بازاریابی مقابله‌ای به مصاف آن رفت.
چرخه عمر نیاز:
با توجه به مباحث مطرح شده در بخش قبل می‌توان برای نیازها چرخه عمر آن را نیز تعریف کرد. هر چند ممکن است بسیاری از نیازهای جسمانی از قبیل خوراک و پوشاک و مسکن که مزلو آنها را به عنوان نیازهای اولیه معرفی کرده است، مرحله‌ای به عنوان مرگ نداشته باشند؛ اما ممکن است از مرحله بلوغ خود نیز بالاتر روند و با این افزایش سطح از حد مجاز[۴۵] مسبب نرسیدن بسیاری نیازها به بلوغشان گردد و یا باعث شود آن نیاز به سمت افول پیش رود و حتی به طور کلی به فراموشی سپرده شود.
در شکل زیر به چرخه عمر نیاز در حالتی اشاره شده است که بعد از ارضای کامل باز هم به دلیل تحریک بیشتر، باز هم دنبال ارضای بیشتر است و در حال به هم زدن تعادل است. این به هم زدن تعادل برای مثال می‌تواند باعث مصرف‌گرایی شود. در این چرخه ملاک این است که ارضای هر کدام از نیازهای واقعی انسان به بلوغ خود برسد. (سطح ارضای کامل نیازها با توجه به رشد فرد، رشد می‌یابد تا اینکه به نهایت حد بهینه خود برسد.
نمودار شماره۳

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:45:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم