کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



با توجه به اطلاعات حاصل از جدول ۴-۲۳ از نتایج آزمون t مستقل مشخص است، مقدار t محاسبه شده برابر با ۷۵/۲- و مقدار معناداری برابر با ۰۰۶/۰=P می‌باشد، که کمتر از سطح معنی‌داری ۰۱/۰ است. بنابراین بین ورزشکاران انفرادی و تیمی در فعالیت‌های ضداجتماعی تفاوت معنی‌داری وجود دارد. فرض ۰H رد و فرض مخالف ۱H پذیرفته می شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فرضیه پنجم: بین ورزشکاران زن و مرد عضو تیم‌های ملی در فعالیت‌های ضداجتماعی تفاوت معنی‌دار وجود ندارد.
۴.۲۴ جدول مقایسه رفتار‌های ضد اجتماعی در ورزشکاران براساس جنسیت

آماره
متغیر

نوع

N

میانگین

انحراف استاندار

آزمون t مستقل

t

df

sig

رفتار‌های ضد اجتماعی

مرد

۱۰۳

۳۳/۸۶

۱۷/۱۰

۴۶/۳-

۱۹۵

**۰۰۱/۰

زن

۹۴

۰۶/۹۱

۸۸/۸

** سطح ۰۱/۰ ≥P اختلاف معنی‌دار است.
با توجه به اطلاعات حاصل از جدول ۴-۲۴ از نتایج آزمون t مستقل مشخص است، مقدار t محاسبه شده برابر با ۴۶/۳- و مقدار معنی‌داری برابر با ۰۰۱/۰=P می‌باشد، که کمتر از سطح معنی‌داری ۰۱/۰ است. بنابراین بین ورزشکاران مرد و زن در فعالیت‌های ضداجتماعی تفاوت معنی‌داری وجود دارد. فرض ۰H رد و فرض مخالف ۱H پذیرفته می‌شود.
فصل پنجم:
نتیجه‌گیری وپیشنهادات
۵.۱ مقدمه
در این فصل پس از مروری بر خلاصه پژوهش شامل بیان مساله، ضرورت پژوهش، اهداف پژوهش، روششناسی و نتایج، به بحث و بررسی در ارتباط با نتایج پژوهش میپردازیم. در انتها نیز پیشنهادهای کاربردی و پژوهشی بر گرفته از پژوهش ارائه خواهد شد.
۵.۲ خلاصه پژوهش
اوقات فراغت، زمان بیهوده و بدون حس مسئولیت در زندگی افراد نیست، بلکه بر عکس، در این زمان از انسان انتظار بیشتری می‌رود که احساس مسئولیت کند. حتی در زمانی که انسان به خودش واگذار شده، تصمیم‌گیری به عهده خودش است و می‌تواند آزادانه عمل کند، مسئولیت‌پذیری نسبت به خود، اطرافیان و جامعه اهمیت زیادی دارد (جلالی فراهانی، ۱۳۸۸). تقریبأ نصف ساعات روزانه جوانان را اوقات فراغت در بر‌می‌گیرد (لارسون و ورما، ۱۹۹۹). در طی این زمان آنها می‌توانند به فعالیت‌های مختلفی بپردازند که می‌تواند شامل ورزش‌های انفرادی و تیمی، سرگرمی و ابتکارات، خرید، فعالیت‌های اجتماعی، استفاده از سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی، بیرون رفتن با دوستان باشد. این فعالیت‌هایی که در اوقات فراغت انجام می‌گیرند تنها در صورتی می‌توانند باعث توسعه زمینه‌های مهمی مثل افزایش اعتماد‌به‌نفس و عزت‌نفس و ارتباطات اجتماعی گردد که تحت نظر خانواده یا مدرسه باشد. جوانان فرهنگ گذران اوقات فراغت را از خانواده‌هایشان و از گروه‌هایی که عضو آن هستند می‌آموزند جوانان زمان کمی را در خانه سپری می‌کنند و زمان زیادی را با همنوعان خود درخارج از خانه می‌گذرانند (هندری و همکاران، ۱۹۹۶). ورزش نوع خاصی از فعالیت جسمانی در اوقات فراغت است که دریچه‌ای با ارزش را به سوی سبک‌های زندگی سالم می‌گشاید (کوکرهام، ۲۰۰۰). سبک‌های زندگی سالم مجموعه‌ای از خصوصیات سلامت رفتاری بر اساس انتخاب عناوین موجود از طرف افراد، مطابق با فرصت‌های موجود در زندگی‌شان را گویند. هرچند سبک‌های زندگی سالم نتیجه‌ی انتخاب شخصی افراد است که این انتخابات بر اساس مسائل اجتماعی– اقتصادی، اوضاع و احوال سیاسی و درک فرهنگی شکل می‌گیرد (بوردیو۱۹۸۴ و کوکرهام ۲۰۰۰).
ورزش علاوه بر فوائد آشکار فیزیولوژیکی، هیجانات، مهارت‌های دانشی ماننداعتمادبه نفس و مهارت حل مشکلات را بهبود می‌بخشد این اصلاحات بطور مستقیم بر رفتارهای خطرناک موثر بوده و همچنین شاید بر کاهش رفتارهای ضد‌‌اجتماعی تاثیرقابل توجهی داشته باشد (وای‌کما، ۲۰۰۲). پژوهشگران پیشنهاد می‌کنند فعالیتی برای جوانان انتخاب شود که مهمتر از فعالیت‌ها‌ی دیگر باشد که او انجام می‌دهد به این دلیل که فعالیت، مکانیسمی برای برگرداندن توجه جوانان از رفتارهای ضد‌اجتماعی است (موریس و همکاران، ۲۰۰۳). تحقیقات نشان داده که فعالیت‌های تیمی بیشتر بر مهارت‌های اجتماعی تاکید دارند در حالیکه فعالیت‌های انفرادی بیشتر بر توسعه‌ی فرصت‌هایی برای تحصیل و ورزش تاکید دارند. فعالیت‌ها بدنبال اهداف ضداجتماعی نیستند بلکه سعی در شناسایی مشکلات رفتاری و عوامل خطر هستند که ممکن است ناشی از ورزش‌های انفرادی باشد (دارلی سون و همکاران، ۲۰۰۰) و برنامه‌های ورزشی و فعالیت جسمانی ابزار مهمی در توسعه فردی و اجتماعی بوده و همچینن تاثیر مثبتی بر رفتار دارند. اگرچه این برنامه‌ها به تنهایی نمی‌توانند رفتارهای ضد اجتماعی را بطور مستقیم کاهش دهند بلکه آنها باید بعنوان جزئی از استراتژی کاهش یا جلوگیری از رفتارهای ضد اجتماعی باشند و عمل کنند (موریس وهمکاران، ۲۰۰۳).
ماهونی و همکاران (۲۰۰۱) در تحقیقی نشان دادند که شرکت در فعالیت‌های ساختار یافته با تمایل به رفتارهای ضداجتماعی رابطه‌ی معکوس دارد. در حالی که مشارکت و درگیری در فعالیت‌های با ساختار ضعیف منجر به رفتارهای ضد‌اجتماعی بالایی خواهد شد. اسگاد و همکاران (۱۹۹۶)در پژوهشی نشان دادند که فعالیت‌های با ساختار‌یافتگی پایین به سمت بی‌قانونی اجتماعی تمایل دارند و بعضی فعالیت‌های اوقات فراغت بی‌ساختار به وسیله‌ی انحرافات و کارهای غیر‌اخلاقی جوانان کاملا نمایان می‌شود.
ملاحظه می‌شود که پژوهش‌هایی روی اوقات فراغت و فعالیت‌های ضداجتماعی انجام شده و نتایج آن بیان‌کننده‌ی رابطه‌ی نوع فعالیت اوقات فراغت و رفتار‌های ضد‌اجتماعی است.اما تا کنون پژوهشی با هدف تعیین رابطه‌ی نوع فعالیت (با تاکید بر فعالیت ورزشی) با فعالیت‌های ضداجتماعی در اوقات فراغت انجام نشده است.به طور سنتی چنین تصور می‌شد که فعالیت‌های ورزشی به ویژه از نوع خشن و حرفه‌ای آن منجر به رفتارهای ناهنجار شود، اما نمی‌توان ادعا کرد الزاما شرکت در چنین ورزش‌هایی، منجر به رفتارهای ضداجتماعی خواهد شد. به همین دلیل پژوهش حاضر به دنبال تعیین رابطه‌ی فعالیت‌های ورزشی انفرادی و اجتماعی با رفتارهای ضداجتماعی است.
یکی از عرصه‌های مهمی که در مطالعات اجتماعی و پژوهش‌های فرهنگی برای شناخت تحولات ارزشی و نگرشی و سبک‌های جدید زندگی مورد توجه قرار می‌گیرد، عرصه فراغت است. از این رو مطالعه و پژوهش در اوقات فراغت برای برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری‌های فرهنگی و اجتماعی ضروری می کند (رفعت جاه، ۱۳۸۹).
جامعه‌ای که به سلامت جسم و روان و رفتار اعضای خود توجه می‌کند ضمن عدم مصرف هزینه‌های سرسام‌آور درمانی انسان‌هائی سالم نیز پرورش می‌دهد، که این خود ضامن رشد فردی و اجتماعی آن جامعه است. انجام این تحقیق از آن جهت ضرورت دارد که می‌تواند برای وزارت ورزش وجوانان وفدراسیون‌های ورزشی و باشگاه‌ها و همچنین وزارت آموزش و پرورش وتمامی سازمان‌ها و ارگان‌هایی که در امر آموزش جوانان و نوجوانان سهمی دارند موثر واقع شود و این سازمان‌ها با آگاهی از نتایج این پژوهش و پیامد فعالیت‌های مختلفی که جوانان و نوجوانان ورزشکار در اوقات فراغت خود به آنها می‌پردازند برای ایشان برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری نمایند تا از اتلاف انرژی این جوانان ونوجوانان که آینده‌سازان این مرز و بوم هستند، جلوگیری نموده وبا فعالیت‌های مناسب در اوقات فراغت زمینه‌ای برای ابتکار وخلاقیت آنها فراهم آورند. در اینجا این سوال مطرح است که آیا تفاوتی میان رفتارهای ضد‌اجتماعی ورزشکاران حرفه‌ای رشته‌های انفرادی و تیمی در اوقات فراغت وجود دارد؟چه رابطه‌ای میان نوع ورزش و رفتارهای ضداجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران رشته‌های تیمی وجود دارد؟ چه رابطه‌ای میان نوع ورزش و رفتارهای ضد‌اجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران رشته‌های انفرادی وجود دارد؟ و همچنین به مقایسه نوع فعالیت‌های ورزشکاران انفرادی وتیمی در اوقات فراغت و مقایسه فعالیت‌های ضد اجتماعی در ورزشکاران انفرادی و تیمی زن ومرد عضو تیم‌های ملی می‌پردازد.
پژوهش حاضر از نوع توصیفی و به شکل میدانی صورت گرفته است. جامعه‌ی آماری تحقیق شامل تمامی ورزشکاران ورزش‌های تیمی و انفرادی تیم‌های ملی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۲ می‌باشد که حداقل ۲ سال سابقه‌ی عضویت در تیم ملی را داشته باشند. تعداد آنها با توجه به آمار کمیته ملی المپیک و فدراسیون‌های ورزشی ۲۳ رشته ورزشی تیمی و انفرادی، ۳۴۰ نفر مرد و زن می‌باشند. جامعه‌ی آماری پژوهش حاضر، شامل۲۰۰ نفر از ورزشکاران تیم‌های ملی در رشته‌های تیمی و انفرادی می‌باشد که طبق جدول مورگان برای جامعه ۳۴۰ نفری نمونه‌ای به تعداد ۱۸۱ نفر انتخاب می‌شود که محقق به احتمال ناقص یا مخدوش شدن برخی از پرسشنامه‌ها تعداد ۲۰۰ پرسشنامه را در بین ورزشکاران پخش کرده و در نهایت تعداد ۱۹۷ پرسشنامه را در تجزیه و تحلیل آماری خود مورد استفاده قرار داده است. پرسشنامه پژوهش از دو قسمت تشکیل شده بود. قسمت مشخصات فردی، شامل ۱۰ سوال بود، سن، جنس، رشته ورزشی، سطح فعالیت ورزشی، سطح تحصیلات، شغل، محل زندگی، محل تولد، زمان اوقات فراغت، نوع گذران اوقات فراغت را اندازه‌گیری میکرد. پرسشنامۀ ۲۳ سؤالی محقق ساخته که برای تعیین روایی محتوا از مدل لاوشی (۱۹۷۵) استفاده گردید، به این ترتیب که پرسشنامه در اختیار گروه متخصصان و کارشناسان قرار می‌گیرد، و از آنها خواسته می‌شود که نظرات خود را درباره هر گویه در مقیاس قضاوتی که تعیین شده است، لحاظ نمایند. اعضای گروه کارشناسان و متخصصان در این پژوهش از ۱۰ نفر تشکیل شده بود. پرسشنامه ارائه شده به گروه متخصصان با مقیاس لیکرت چهار رتبه‌ای از«ارتباط ندارد تا بسیار مرتبط است» با نمره‌گذاری ۱ تا ۴، طراحی و در اختیار متخصصان قرار گرفت و از آنها خواسته شد، نظرات خود را راجب ارتباط گویه‌ها با متغیر پژوهش، گویه‌ای که لازم است اضافه یا حذف شود، غلط املایی، نگارشی و ادبی لحاظ نمایند. روایی محتوا توسط گروه متخصصان بالاتر از ۸۴/۰، گزارش شده است که نشان دهنده روایی محتوای خوب پرسشنامه می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 12:37:00 ق.ظ ]




در گزارش یافته های پژوهش، از روش های آماری توصیفی و روش های آماری استنباطی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل توصیفی یافته‌ها به صورت جدول‌های توزیع فراوانی ارائه شده است. در تجزیه و تحلیل استنباطی یافته‌ها نیز از آزمونهای کالموگراف اسمیرنوف، آزمون لوین، آزمون ANOVA، آزمون تعقیبی Bonferroni، آزمون Fisher’s Exact و آزمون t مستقل برای آزمون فرضیه‌های پژوهش استفاده شده است.

نتایج توصیفی پژوهش
میانگین و انحراف استاندارد دامنه سنی ورزشکاران رشته‌های تیمی و انفرادی برابر با (۸۲/۳ ± ۸۲/۲۱)، بوده است.
تعداد ۲۹ نفر معادل (۷/۱۴%)کل نفرات، به ورزش بسکتبال، ۳۸ نفر معادل (۳/۱۹%)کل نفرات، به ورزش فوتبال، ۱۵ نفر معادل (۶/۷%)کل نفرات، به ورزش کاراته، ۲۹ نفر معادل (۷/۱۴%)کل نفرات، به ورزش والیبال، ۱۳ نفر معادل (۶/۶%) کل نفرات، به ورزش بدمینتون و ۳۰ نفر معادل (۲/۱۵%) کل نفرات، به ورزش هندبال، تعداد ۱۱ نفر معادل (۶/۵%)کل نفرات، به ورزش تکواندو، ۱۲نفر معادل (۱/۶%)کل نفرات، به ورزش شنا و ۲۰ نفر معادل (۲/۱۰%)کل نفرات، به ورزش قایقرانی می‌پردازند.
تعداد ۷۱ نفر، معادل ۰/۳۶% از کل ورزشکاران شرکت‌کننده در این پژوهش در رشته ورزشی انفرادی و ۱۲۶ نفر، معادل ۵/۶۴% از کل ورزشکاران شرکت‌کننده در این پژوهش در رشته ورزشی تیمی فعالیت داشته اند.
تعداد ۱۰۳ نفر، معادل ۳/۵۲% از کل ورزشکاران شرکت کننده در این پژوهش مرد و ۹۴ نفر، معادل ۷/۴۷% از کل ورزشکاران شرکت کننده در این پژوهش زن بوده است.
از ورزشکاران شرکت کننده در این پژوهش ۶/۷۶% در سطح ملی و ۴/۲۳% در سطح بین المللی در حال فعالیت ورزشی هستند.
از ورزشکاران شرکت کننده در این پژوهش ۸/۵۲% در حال تحصیل و یا دارای مدرک تحصیلی دیپلم و زیر دیپلم، ۸/۱۷% در حال تحصیل و یا دارای مدرک فوق دیپلم، ۳/۲۱% در حال تحصیل و یا دارای مدرک تحصیلی کارشناسی و ۱/۸% در حال تحصیل و یا دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و یا بالاتر هستند.
تعداد ۱۸ نفر، معادل ۱/۹% از ورزشکاران دارای شغل دولتی، ۷۱ نفر، معادل ۳۶% از ورزشکاران دارای شغل خصوصی و بیشتر ورزشکاران شرکت کننده (۱۰۸نفر، معادل۸/۵۴%) در این پژوهش بدون شغل بوده است.
محل زندگی تعداد ۱۹۱ نفر از ۱۹۷ نفر، معادل ۹۷% کل نفرات شهر و تعداد ۶ نفر از ۱۹۷ نفر، معادل ۳% کل نفرات روستا بوده است.
محل تولد تعداد ۱۸۹ نفر از ۱۹۷ نفر، معادل ۹/۹۵% کل نفرات شهر و تعداد ۸ نفر از ۱۹۷ نفر، معادل ۱/۴% کل نفرات روستا بوده است.
زمان اوقات فراغت ۶/۳% از کل نفرات در صبح، ۱/۴% از کل نفرات در ظهر، ۲/۱۵% از کل نفرات در بعد از ظهر، ۱/۴۰% از کل نفرات در عصر و ۱/۳۷% از کل نفرات در شب می‌باشد.
میانگین و انحراف استاندارد دامنه زمان آزاد ورزشکاران در رشته‌های تیمی و انفرادی تیم‌های ملی برابر با (۰۹/۲ ± ۶۲/۴)، بوده است.
وقت آزاد ۴/۲۷% از کل نفرات کمتر از ۳ ساعت، ۶۸% از کل بین ۴ تا ۷ ساعت، ۳% از کل نفرات بین ۸ تا ۱۱ ساعت، ۱% از کل نفرات بین ۱۲ تا ۱۵ ساعت و ۰۵/۰% از کل نفرات بیشتر از ۱۵ ساعت می‌باشد.
اولویت اول اکثر ورزشکاران در زمان اوقات فراغت تماشای تلوزیون (۹/۲۹%)، فعالیت‌های ورزشی (۴/۲۴%) و تئاتر (۷/۱۲%)، اولویت دوم اکثر ورزشکاران در زمان اوقات فراغت تماشای تلویزیون (۸/۱۶%)، مطالعه (۷/۱۵%)، هم‌صحبتی (۷/۱۵%) و موسیقی (۷/۱۵%)، اولویت سوم اکثر ورزشکاران نیز در زمان اوقات فراغت تماشای تلوزیون (۳/۲۰%)، موسیقی (۸/۱۷%) و هم‌صحبتی (۲/۱۵%) و اولویت چهارم اکثر ورزشکاران در زمان اوقات فراغت پیاده‌روی (۲/۱۶)، هم‌صحبتی (۲/۱۶%) و موسیقی (۲/۱۳%) می‌باشد.
نتایج آزمون کلوموگروف اسمیرنف برای توزیع داده‌ای متغیرها حاکی از توزیع نرمال داده‌های جمع‌ آوری شده است. پس برای تجزیه و تحلیل داده‌های تحقیق به دلیل نرمال بودن توزیع داده‌ها از آزمون‌های پارامتریک استفاده شده است.
۵.۳ بحث و نتیجه‌گیری
ذات و طبیعت ورزش از فرصت‌های فراوانی برای هر دو رفتارهای مورد پسند اجتماع و رفتارهای ضد‌اجتماعی تشکیل یافته است. رفتار‌های مورد پسند اجتماع با هدف سودرسانی یا کمک به اشخاص دیگر به طور داوطلبانه طراحی شده‌اند (مثل سعی در کمک به بازیکنان آسیب دیده) و رفتارهای ضد‌اجتماعی با آسیب و زیانرسانی به شکل اختیاری به سایرین طراحی شده است (مثل سعی در آسیب رساندن به ورزشکاران دیگر) (کاووسانو، ۲۰۰۸).
تجزیه و تحلیل یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که بین نوع ورزش و رفتارهای ضداجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران رشته‌های انفرادی عضو تیم‌های ملی تفاوت معنی‌دار وجود ندارد. این نتیجه حاکی از آن است که ورزشکاران رشته‌های انفرادی در بروز رفتارهای ضداجتماعی در زمان اوقات فراغت خود وضعیت تقریبا یکسانی دارند و رفتار ضداجتماعی متفاوتی نسبت به یک رشته انفرادی خاص گزارش نمی‌شود. البته میزان این رفتارها و سطح مطلوب یا نامطلوب آن در این نتیجه مورد توجه نیست ولی این نتیجه می‌تواند مبین بررسی این رفتارها در رشته‌های انفرادی به صورت جداگانه یا با لحاظ قرار دادن ماهیت یکسان آنها باشد. این نتیجه با نتایج پژوهش‌هایی همچون مک‌اینتیر و پیکرام (۱۹۹۲) که نشان می‌دهند ورزشکاران رشته های مبارزهای که جزء رشته های انفرادی محسوب میشوند، در اوقات فراغت خود نیز تا حد قابل ملاحظهای از انجام فعالیتهای پرتنش استقبال می‌کنند و عامل خطرپذیری را در فعالیتهای فراغتی خویش مورد استفاده قرار میدهند، پرتی واتل و همکاران‌ (۲۰۰۸) در تحقیق خود که بررسی فعالیت‌های خطر‌پذیر در بین ورزشکاران نخبه پرداخت، رابطه معنی‌داری را بین ورزشکار رشته‌های برخوردی و فعالیت‌های خطرپذیر گزارش کرد. وی در این تحقیق عنوان کرد که این نوع ورزش می‌تواند موقعیت رفتن به فعالیت‌های خطرپذیر را فراهم سازد. ورزش به علت رقابتی بودن، خود نوعی خطرکردن است. چراکه احساس دست زدن به خطر و انجام ریسک برای برنده شدن را در ورزشکار تقویت می‌کند که این مقوله به سطح رقابت ورزشکاران نیز بستگی دارد. درصورتی که در مطالعات دیگر سابو و همکاران (۱۹۹۹) نشان دادند که ورزشکاران برای جلوگیری از اضطراب و کم کردن تنش خود قبل از مسابقه، سعی می‌کنند که فعالیت‌های فراغتی همراه با آرامش را استفاده نمایند تا از استرس خود جلوگیری کنند. کاشانی (۱۳۸۹) که در پژوهش خود نشان داد نوع رشته ورزشی (تماسی و غیر‌تماسی)، اثر معنیداری بر میزان سرسختی ذهنی ورزشکاران ایجاد میکند و این مساله باعث گرایش محسوس آنان به فعالیتهای فراغتی جدی می‌شود تا بتوانند به وسیله آن ذهن پر چالش خود را به آرامش برسانند، تاحدودی ناهمخوان می‌باشد. تسوار و لیانگ (۲۰۰۸) نیز مشخص کردند که تجربیات پیشین ورزشکاران ورزشهای انفرادی نظیر تنیس و بدمینتون در رشته ورزشی مربوط به خودشان، از عوامل بسیار تاثیرگذار بر انجام یک فعالیت فراغتی تخصصی میباشند.
یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که بین نوع ورزش و رفتارهای ضداجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران رشته‌های تیمی عضو تیم‌های ملی تفاوت معنی‌دار وجود دارد. با توجه به اطلاعات حاصل، تفاوت بین گروه‌ها نشان داد که بین ورزشکاران تیم‌های فوتبال با والیبال و هندبال تفاوت وجود دارد ولی بین ورزشکاران تیم‌های بسکتبال با ورزشکاران تیم‌های فوتبال، هندبال و والیبال تفاوت وجود ندارد. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص می‌شود که گرایش ورزشکاران به رفتارهای ضد اجتماعی در رشته‌های مختلف تیمی متفاوت می‌باشد و هر کدام از رشته‌های تیمی به لحاظ موقعیت، جنسیت، تحصیلات، وضعیت اقتصادی، جو داخلی آن رشته ورزشی، رهبران تیم و عوامل تاثیرگذار دیگر تمایلات مختلفی را به رفتارهای ضد اجتماعی در اوقات فراغت نشان دادند. اسکات و شافر (۲۰۰۱) با بررسی رشته های فوتبال، بسکتبال و هندبال و کیدسلرد (۲۰۰۹) با بررسی ورزشکار رشته های والیبال و بسکتبال نشان دادند رابطهای میان نوع ورزش گروهی با انجام فعالیت‌های فراغتی وجود ندارد، بنابراین این نتایج با نتیجه بدست آمده از پژوهش حاضر ناهم‌خوان است.
استر و همکاران (۲۰۰۸) در تحقیقی به مطالعه زمینه‌های آشکار و پنهان رفتارهای اجتماعی و ضد‌اجتماعی در بازیکنان فوتبال پرداخته و نشان دادند که تأثیرات تیم بر روی اعضای آن به جو و محیط آن تیم بستگی دارد، هم‌چنین ۲۱ درصد از واریانس مربوط به رفتارهای ضداجتماعی پنهان و ۸ درصد آن رفتارهای ضداجتماعی آشکار و ۱۴ درصد رفتارهای اجتماعی را در بر‌می‌گیرند، که می‌تواند به مشخصات محیط ورزشی در فوتبال مربوط باشد. بنابراین نتایج این پژوهش نیز در تاثیر محیط فوتبال بر بروز رفتارهای ضداجتماعی در اوقات فراغت و متفاوت بودن این رشته تیمی با سایر رشته‌ها با نتیجه پژوهش حاضر تاحدودی همخوان می‌باشد و ضرورت بررسی بیشتر در فضاهای تمرینی، مسابقه و محیط اجتماعی فوتبال را دارد.
همان‌طور که مشاهده میگردد در ارتباط با رابطه بین نوع رشته ورزشی و نوع اوقات فراغت نتایج ضد و نقیضی وجود دارد که احتمالاً تحت تاثیر عوامل مداخلهگر دیگری مانند جنسیت، تحصیلات، وضعیت اقتصادی، سن، فرهنگ و غیره قرار خواهند گرفت و با ترکیب تمامی عوامل و فاکتورهای موجود، نوع ورزش نیز بسته به اینکه انفرادی باشد یا گروهی باشد ممکن است بر تمایل ورزشکاران به رفتار‌های متفاوتی در اوقات فراغت تاثیرگذار باشد. به نظر میرسد در این مورد نمیتوان نتیجهی قطعی اعلام نمود که هر کدام از انواع ورزشها، افراد را به سوی کدام یک از انواع مختلف اوقات فراغت متمایل خواهد کرد، ولی احتمالاً با بهره گرفتن از پژوهش‌های تکمیلی در این زمینه که تاثیر متغیرهای مداخلهگر و میانجی را هم تحت نظر داشته باشد، سودمند خواهد بود و مثمرثمر واقع خواهد شد.
نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین فعالیت‌های ورزشکاران تیمی و انفرادی عضو تیم‌های ملی در اوقات فراغت تفاوت معنی‌دار وجود ندارد. بیشترین درصد اولویت اول در ورزشکاران تیمی و انفرادی در زمان اوقات فراغت به ترتیب تماشای تلویزیون، فعالیت‌های ورزشی، موسیقی، پیاده‌روی، هم‌صحبتی، سینما و سایر بوده است. همچنین در اولویت‌های دوم و سوم نیز اکثر ورزشکاران تماشای تلویزیون را به عنوان فعالیت اوقات فراغتی خود انتخاب کرده‌اند. اوقات فراغت کارکردهای مثبت بسیاری برای ورزشکاران دارد که اگر به خوبی از این فرصت‌ها استفاده شود برای ورزشکار مزایای زیادی در بر خواهد داشت. یکی از مزایای اوقات فراغت تأمین استراحت ورزشکار است که نقش آن رفع خستگی، جبران فشارهای روحی و جسمی ناشی از تمرینات مداوم می‌باشد. با توجه به سطح فعالیت ورزشکاران عضو تیم‌های ملی که با انجام تمرینات شدید در زمان‌های مختلف به طور روزانه و ایجاد خستگی و نیاز مبرم ورزشکاران به تجدید قوا، اولویت اول برای گذران اوقات فراغت ترجیحا برنامه‌هایی خواهد بود که کمتر نیاز به تحرک جسمانی داشته باشد تا در این زمان ضمن بازیابی قوای جسمانی، از اوقات فراغت نیز لذت کافی حاصل شود، با توجه به نتایج به دست آمده تماشای تلویزیون هم برای ورزشکاران رشته‌های تیمی و هم برای ورزشکاران رشته‌های انفرادی در درجه‌ی اول اولویت قرار داشته است. یکی دیگر از مزایای اوقات فراغت اثر مثبتی است که بر رشد فردی و مهارت‌های فردی ورزشکار با انجام دادن فعالیت‌های مرتبط با رشته‌ ورزشی تخصصی در زمان فراغت حاصل می‌شود که ورزشکار فوائد بالقوه متعددی از مشارکت در این فعالیت‌های ورزشی فراغتی می‌تواند کسب کند. اعتماد‌به‌نفس، رشد روحی، خلاقیت، یادگیری، اتکاء به خود و خودیابی نیز از جمله فوائدی می‌تواند باشد که در عملکرد ورزشی ورزشکاران بسیار مهم است. در این رابطه می‌توان به تحقیق اشکانی (۱۳۸۴) اشاره کرد، وی در تحقیق خود به این نتیجه رسید که، ۴/۱۵ % کشتی‌گیران ایرانی اوقات فراغت خود را در اماکن ورزشی می‌گذرانند. این به آن معناست که کشتی‌گیران موردنظر ترجیح داده‌اند که فعالیت‌های فراغتی خود را نیز در راستای ورزش مربوط به خود سپری کنند پس، فعالیت‌های ورزشی که در درجه‌ی دوم انتخاب ورزشکاران رشته‌های تیمی و انفرادی بوده به احتمال زیاد این فعالیت‌ها در ارتباط با رشته‌ تخصصی آن‌ها بوده و یا در جهت توسعه‌ی رشته‌ ورزشی مورد توجه قرار گرفته است. در این زمینه زارعی و تندنویس (۱۳۸۹) تماشای تلوزیون را با کسب ۱۸ درصد از کل امتیازات در بین ۲۰ نوع فعالیت زمان فراغت بین دانشجویان دانشگاه آزاد تهران، رتبه اول را به دست آورد. ضمن آنکه ۳/۱۶ درصد دانشجویان پزشکی استراحت را در اولین اولویت فعالیت‌های فراغتی خود معرفی کردند.
در نتایج تحقیق رحمانی (۱۳۸۵) که به بررسی نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان دانشگاه‌های زنجان با تاکید بر نقش تربیت‌بدنی پرداخته است بیان شده است که در میان فعالیت‌های اوقات‌فراغت، شنیدن موسیقی، تماشای تلوزیون و هم صحبتی با دوستان به ترتیب در اولویت‌های اول تا سوم و پرداختن به ورزش در اولویت دهم انتخاب فعالیت اوقات فراغت آنها قرار دارد. بنابراین نتیجه حاضر در این مفهوم که ورزشکاران بعد از انجام تمرینات ورزشی خود بیشتر به فعالیت‌های فراغتی جدا از فعالیت بدنی رغبت دارند، با تحقیقاتی همچون تندنویس و زارعی (۱۳۸۹)، رحمانی (۱۳۸۵) همخوان می‌باشد.
یافته‌های پژوهش رفعت جاه (۱۳۹۰) نشان می‌دهد معنای فراغت در نظر دانشجویان دختر و پسر دانشگاه تهران با هم متفاوت است و بیشتر دختران فراغت را زمانی برای انجام امور دلخواه و فعالانه و بیشتر پسران فراغت را زمانی برای کسب آرامش و سرگرمی خواهانه دانسته‌اند.
یافته‌های تحقیق نشان داد که بین ورزشکاران انفرادی و تیمی در رفتارهای‌های ضداجتماعی تفاوت معنی‌داری وجود دارد. یکی از انواع تقسیم‌بندی‌های ورزش به دو دسته انفرادی و گروهی می‌باشد. در مورد اثرات افتراقی ورزش‌های انفرادی و گروهی بر رفتار ورزشکاران، بحث‌های زیادی شده است که عمدتا جنبه روانی داشته و از پشتوانه علمی چندانی برخوردار نیستند. مثلا باور عمومی بر این است که ورزشکاران رشته‌های انفرادی گوشه‌گیر، خجالتی و درون‌گرا هستند، در حالیکه ورزشکاران رشته‌های گروهی، اجتماعی و اهل معاشرت هستند اما زیر بنای نظری ادعای فوق روشن نیست. از آنجایی که ورزشکار یکی از ورزش‌های تیمی فعالیت خود را در گروه و به همراه سایر افراد تیم انجام می‌دهد، لذا پیش بینی این موضوع که وی تمایل زیادی به گذراندن اوقات فراغت خود به صورت گروهی دارد، دور از انتظار نیست. با طرح یک مثال به توضیح بیشتر این موضوع می‌پردازیم. ورزش گلف یک ورزش انفرادی می‌باشد، لذا یک بازیکن گلف هنگام مسابقه و یا تمرین مدت زمان زیادی را تنها سپری می‌کند. بنابراین احتمال دارد این فرد تمایل چندانی به فعالیت‌هایی که بصورت دسته‌جمعی انجام می‌شود، نداشته باشد. چراکه اوقات فراغت نیز همانند ورزش می‌تواند گروهی و یا انفرادی باشد. موریس و همکاران (۲۰۰۳)طی تحقیقی نشان دادند که فعالیت‌های تیمی بیشتر بر مهارت‌های اجتماعی تاکید دارند در حالی‌که فعالیت‌های انفرادی بیشتر بر توسعه‌ی فرصت‌هایی برای تحصیل و ورزش تاکید دارند. برنامه‌هایی که برای جوانان فراهم و طراحی می‌شود بویژه برای جوانانی که گرایش به خود‌کشی، ترک خانه، بیکاری و… دارند بهتر است که بر توسعه عزت‌‌‌نفس و اعتماد‌به‌نفس تاکید داشته باشد و برنامه‌هایی که قصدشان افزایش جامعه‌‌گرایی و شناخت نیاز جوانان است بیشتر در رابطه با گروه‌های اجتماعی باشد. البته نتیجه بدست آمده تاحدودی با پژوهش انجام گرفته توسط فولادیان و همکاران (۱۳۸۸) در بررسی تفاوت سوگیری ورزشی و انگیزه مشارکت ورزشکاران رشته‌های تیمی و انفرادی می‌تواند همخوان باشد.
تجزیه وتحلیل‌ها نشان دادند که بین ورزشکاران مرد و زن در رفتارهای ضد اجتماعی در اوقات فراغت تفاوت معنی‌داری وجود دارد. یک موضوع قابل ذکر این است که زمینه تفاوت انجام فعالیت‌های فراغتی و نحوه‌ی انجام آن در بین زن‌ها و مردها جامعه می‌باشد. این تفاوت‌ها به دلیل تفاوت شرایط و فرهنگ‌ هر کشور با سایر کشورها می‌باشد. لذا تفاوت در میزان اختیارات مردها و زن‌ها در انجام فعالیت‌های مختلف باعث ایجاد تفاوت در انجام فعالیت‌های فراغتی نیز می‌شود. واعظ موسوی‌ (۱۳۸۰) در تحقیق خود به منظور مطالعه کیفیت زندگی ورزشکاران رشته‌های انفرادی و تیمی مشخص کرد که کیفیت زندگی زنان رشته‌های انفرادی از رشته‌های تیمی بیشتر است. این برتری در مورد مردها معکوس بود. نتایج تحقیقات وی نشان داد کیفیت زندگی مردها ورزشکار رشته‌های تیمی بهتر از مردها ورزشکار رشته‌های انفرادی است و این برتری به این دلیل است که مردها ورزشکار رشته‌های تیمی سه نوع ارتباط را بهتر از گروه دیگر برقرار کرده اند: ارتباط با همکاران، ارتباط با اقوام و ارتباط با همسر. از این رو، این باور عمومی که ادعا می‌کند که ورزشکاران رشته‌های تیمی اجتماعی‌تر و معاشرتی‌تر هستند، حداقل در مورد مردها تاکید می‌شود. همچنین مشخص شد که زن‌ها ورزشکار رشته‌های انفرادی کیفیت زندگی بهتری نسبت به زن‌ها ورزشکار رشته‌های تیمی دارند. این یافته نیز یکی از یافته‌های با ارزش تحقیق وی بود که باور عمومی برتر بودن ورزشکاران رشته‌های ‌تیمی را از نظر مهارت‌های زندگی به چالش وا داشت. برتری زندگی زن‌ها ورزشکار رشته‌های انفرادی بر زن‌ها ورزشکار رشته‌های گروهی به این دلیل است که آنها رابطه بهتری با فرزندان خود دارند، بهزیستی مادی بهتری دارند و در تعطیلات خود رفتار مناسب‌تری دارند. یافته‌های وی نشان داد که مردها با ورزش‌های تیمی و زن‌ها با ورزش‌های انفرادی سازگارترند. در تحقیقی که توسط استاتین [۱۲۶]و همکاران در سال ۲۰۰۳ انجام گرفت نشان داد که دخترها در مقایسه با پسرها قانون شکنی سطح بالائی را در فعالیت‌های اوقات فراغت دارند. در مقابل فرگانسون[۱۲۷]و همکاران (۱۹۹۴) و ویندل[۱۲۸] (۱۹۹۰) در تحقیقات خود نشان دادند که پسرها سطوح بالاتر از رفتارهای ضد‌اجتماعی را دارا هستند و مصرف مواد و سایر فعالیت‌های بزهکارانه با افزایش سن فزونی می‌یابد.
۵.۵ پیشنهادهای پژوهش
با توجه به یافته‌های تحقیق، می‌توان پیشنهادهای ذیل را ارائه کرد.
۵.۵.۱ پیشنهادهای کاربردی
با توجه به عدم تفاوت رفتارهای ضداجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران انفرادی تیم‌های ملی؛ پیشنهاد می‌شود برنامه‌های فراغتی متناسب و هماهنگ با رشته‌های انفرادی در راستای علایق آنها برای ورزشکاران تیم‌های ملی در جهت کنترل بروز رفتارهای ضداجتماعی برنامه‌ریزی گردد.
با توجه به تفاوت بروز رفتارهای ضداجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران رشته‌های تیمی، پیشنهاد می‌شود برنامه‌ریزی متفاوت و متناسبی برای رشته‌های تیمی در اوقات فراغت این ورزشکاران انجام گیرد.
نظر به تفاوت نوع فعالیت انتخابی در اوقات فراغت ورزشکاران رشته‌های تیمی و انفرادی پیشنهاد می‌شود در زمان برگزاری اردوها و برنامه‌های ورزشی و فراغتی به این مهم توجه نموده و جنبه تیمی و انفرادی بودن در این برنامه‌ریزی لحاظ شود.
با توجه به تفاوت رفتارهای ضداجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران رشته‌های تیمی و انفرادی پیشنهاد می‌شود در برنامه‌ریزی برای ورزشکاران تیم‌های ملی به تفاوت بروز رفتارهای ضداجتماعی در رشته‌های تیمی و انفرادی توجه شود.
با توجه به این‌که بین ورزشکاران مرد و زن در فعالیت‌های ضد اجتماعی در اوقات فراغت تفاوت معنی‌داری وجود دارد و نیز نظر به این که این برنامه‌ها به‌صورت جداگانه می‌باشد، پیشنهاد می‌شود در سازماندهی نوع فعالیت فراغتی توجه لازم برای اجتناب از بروز رفتارهای ضداجتماعی انجام گیرد.
۵.۵.۲ پیشنهادهای پژوهشی
پیشنهاد می‌شود تحقیق مشابهی درباره بروز رفتارهای ضداجتماعی در زمان انجام فعالیت ورزشی صورت گیرد.
پیشنهاد می‌شود تحقیق مشابهی به صورت جداگانه در رشته‌های تیمی و انفرادی برای جهت‌گیری و برنامه‌ریزی بهتر صورت گیرد.
نظر به این که رفتارهای ضداجتماعی از فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌های متفاوت می‌تواند متاثر شود، پیشنهاد می‌شود که تفاوت این رفتارها در ورزشکاران داخلی با ورزشکاران خارجی مورد بررسی قرار گیرد.
پیشنهاد می‌شود تحقیقی مشابه در رده‌های مختلف سنی و مسابقاتی تیم‌های ملی انجام گیرد.
پیشنهاد می‌شود ابعاد مختلف رفتارهای ضداجتماعی در ورزشکاران تیم‌های ملی بررسی شود.
پیشنهاد می‌شود بررسی رفتارهای ضداجتماعی در ورزشکاران با لحاظ قرار دادن برخی متغیرهای زمینه‌ای و میانجی بررسی شود.
منابع و ماخذ
منابع فارسی:
ادبی، فرهنگ؛ توسعه توریسم و گذرندان اوقات فراغت، سازمان برنامه و بودجه، تهران، ۱۳۵۲، ص۲۱۶.
اشکانی آقبلاغ، علی. ۱۳۸۴.مقایسه نحوه گذران اوقات فراغت کشتی گیران ایران با کشورهای شرکت کننده در مسابقات دهه فجر پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه گیلان: دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی.
بهارستانی، مریم. (۱۳۸۵)، فراغت، تحرک و فعالیت. نشریه پیوند، صفحه ۵.
پهلوان، منوچهر. برزیگر، سیده فاطمه. ۱۳۹۰. بررسی گرایش به نحوه گذراندن اوقات فراغت در بین دختران مقطع متوسطه شهرستان آمل. فصلنامه جامعه شناسی مطالعات جوانان. سال دوم، شماره دوم. صفحات ۶۶-۵۳.
تندنویس، فریدون. ۸۰. جایگاه ورزش در اوقات فراغت زنان ایرانی. حرکت. شماره ۱۲. ص ۱۰۴-۸۷
تورکیلدسون، جرج. (۱۳۸۲).اوقات فراغت.ترجمه عباس اردکانیان، انتشارات نوربخش.
جعفری سیاوشانی، فاطمه، (۱۳۸۸)، مقایسه جایگاه فعالیت‌های بدنی در اوقات فراغت دختران جوان اقشار کم درآمد و پردرآمد شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:37:00 ق.ظ ]




که معمولاً از سوی بزرگان خانواده متوجه زوجین جوان است پی می بریم که در کشور ما این مورد به وفور یافت می شود(علیزاده، ۱۳۸۸).
به عبارتی حساسیت ها ، کنجکاوی ها و نگرانی هایی که آنها نسبت به هم نشان می دادند فرو کش می کند و باعث ایجاد کرختی در بین آنها می شود و این احساس باعث می شود که همیشه یک طرف نسبت به رفتارهای دیگری شکایت داشته باشد، مواردی مانند درک نشدن، بی توجهی، اشتغال زیاد ، تکروی و بی توجهی به نیازها و خواسته های طرف مقابل که معمولا این شکایت ها بیشتر از جانب زنان نسبت به مردان صورت می گیرد،همچنین گاهی مردان از انرژی و نشاط نداشتن همسر، بی علاقگی و فراموشکاری و بی دقتی در امور گله مند هستند. به خصوص آن که مسائل استرس زا و اشتغال های فرهنگی و فیزیکی و نبود آرامش در محیط زندگی و کار نیز باعث تشدید این موضوع می شود. دژکام (۱۳۸۱) بروز چنین مشکلاتی در جامعه ایرانی را نتیجه گذر از جامعه سنتی به صنعتی می داند و اضافه می کند: «یکی از مهمترین آسیب های ناشی از مولفه های متفاوت جامعه سنتی و صنعتی ، گسسته شدن روابط خانوادگی و به سردی گراییدن روابط مثبت و شیرین خانوادگی است» (رسولی ، ۱۳۸۷).
روابطی که با گذشت زمان و گذر از این پروسه منجر به متفاوت شدن خواسته ها ، نگرش ها و نیازهای زن و مرد و متعاقب آن دور شدن آنها از هم شده است که در چنین شرایطی تنها وجود انگیزه ای خاص می تواند دو نفر را به زندگی در کنار هم وادار کند که معمولا این انگیزه نیز وجود فرزندان و یا در کشور ما مسائل خاص اجتماعی است، مسائلی که منجر به تحمل زندگی و ادامه آن می شود . در حالی که این گونه زندگی کردن هر لحظه آماده رخدادی جدید خواهد بود. بی تفاوتی آخرین مرحله روابط بین زن و شوهر است که در آن اصل «بود و نبود» همسر فرقی برای زوجین نمی کند بلکه مسائل جنبی دیگر زندگی از جمله مسائل مالی و امنیت اجتماعی زن است که احساس نیاز به همسر را شکل می دهد (رسولی ، ۱۳۸۷).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تشکیل زندگی قبل از شناخت کافی و لازم ، آرمانهای مورد نظر در زندگی را به چالش برده و علاوه بر ایجاد فاصله ، زمینه را برای بروز اختلافات دیگر در زندگی فراهم می سازد . تعارض و فشارهای روانی ناشی از کمبود فوق بر هر دو طرف (چه زن و چه مرد) بدبینی و عدم سازش غیر رسمی را تقویت می نماید. این چالش ها و تنش ها در بسیاری از زندگی ها، بیشتر زمانی سر از شاخه زندگی در می آورند که فرد یا افراد دیگری به نام فرزندان به کاروان این زندگی اضافه شده اند و بعضا علایق دو جانبه، اما متفاوت پدر و مادر به فرزندان، مانع جدایی رسمی و قانونی می گردد. اما ادامه زندگی نیز نرمال نمی باشد و متاسفانه بیشترین ضربات روحی از این جریان تند متوجه همان فرزند یا فرزندان می شود. چرا که قطعا متوجه نزاع ها، بگو مگو ها، بی احترامی ها، قهرها و دعواها و سایر مسائل حاشیه ای والدین خود شده و در تحلیل های کودکانه خود با نوعی ناکامی مواجه می شوند (میرزا خانی ، ۱۳۸۷).
۲-۱-۳- نظریه های طلاق عاطفی
در خصوص پدیده طلاق عاطفی دیدگاه های نظری محدودی ارائه شده است که در ادامه توضیح مختصری در باب هر یک آمده است.
۲-۱-۳-۱- نظریه طلاق عاطفی کسلر
از دیدگاه کسلر مرحله اول جدایی زوجین از یکدیگر سرخوردگی از رابطه زناشویی است که با ادامه این روند و مدت دار شدن این جدایی عاطفی زوجین احساسات و عواطف نسبت به یکدیگر را انکار کرده و از انجام وظایف و تعهدات زناشویی نسبت به یکدیگر امتناع می کنند که این امر می تواند منجر به جدایی محل خواب و یا صرف غذا به صورت انفرادی و جدا شود. پنجمین مرحله در طلاق عاطفی زوجین به یاد خاطرات شیرین گذشته خود در صدد بهبود شرایط زندگی خود بر می آیند اما نکته مهم اینجاست که با ورود به مرحله سوم یعنی امتناع از تعهدات زناشویی نسبت به یکدیگر و عدم همبستری زوجین با یکدیگر رشته های عاطفی و محبت بین آنها گسسته شده و در نهایت قطع رابطه عاطفی و وقوع طلاق عاطفی شکل می پذیرد .
۲-۱-۳-۲- نظریه سیستمی کیفیت زناشویی مارکز
استفن مارکز.[۲۱]، با نگرشی سیستمی به فرد رابطه او با همسرش و رابطه فرد با دیگران می نگرد. او چهارچوب نظریه خود را چنین توضیح می دهد که یک فرد متاهل دارای زاویه درونی, زاویه همسری و زاویه سوم است که هر نقطه تمرکز خارج از خود به جز همسر را نشان مید هد. مارکز کیفیت زناشویی را نتیجه شیوه هایی می داند که افراد متاهل خود را سازماندهی می کنند فردی که «من» او حرکات منظم و معینی اطراف و بین هر سه زاویه داشته باشد و به گونه ای خود را سازماندهی کند که نسبت به زاویه های گوناگونش مشغولیت و توجه فرد را به خود جلب کند و سایر زوایا توجهی دریافت نکنند فرد کیفیت زناشویی پایینی دارد.
بر این اساس او هفت مدل کیفیت زناشویی را متمایز می کند که سه مدل را کیفیت زناشویی پایین و چهار مدل را کیفیت زناشویی بالا در نظر می گیرد. یکی از مدل های کیفیت زناشویی پایین الگوی جدایی است که در آن هر دو همسر با زاویه سوم شان آمیخته اند و از زاویه همسری شان فاصله گرفته اند. سومین زاویه قدرتمند می تواند هر چیزی از جمله فرزند کار و دوستان باشد. زناشویی های جدا علی رغم پایین بودن کیفیت شان می توانند بسیار با ثبات و طولانی باشند. به نظر می رسد ترکیب جدایی در مواردی می تواند به عنوان طلاق عاطفی در نظر گرفته شود.
۲-۱-۳-۳- نظریه مثلث عشق استرنبرگ
رابرت استرنبرگ[۲۲] جوانب مختلف عشق را با مثلثی که دارای سه مولفه تعهد، صمیمیت و شور و اشتیاق است نشان می دهد. سه مولفه عشق به طرق گوناگون با هم ترکیب می شوند که بر این اساس استرنبرگ هشت نوع رابطه را مشخص کرده است. یکی از انواع رابطه عشق تهی است که تنها شامل تعهد و فاقد صمیمیت و شور و اشتیاق است. نوع دیگر نیز عشق ابلهانه است که شامل تعهد و شور و اشتیاق و فاقد صمیمیت است. با در نظر گرفتن سه مولفه مثلث عشق استرنبرگ از آنجا که طلاق عاطفی رابطه ای فاقد صمیمیت است می توان دو نوع رابطه تعریف شده توسط استرنبرگ یعنی عشق تهی و عشق ابلهانه را طلاق عاطفی خواند.
۲-۱-۳-۴- نظریه نظم خرد چلبی
نظریه نظم خرد به بررسی چهار مشکلی که نظم اجتماعی در سطح خرد با آن مواجه است می پردازد. شامل چهار نوع تعامل است که حق و تکلیف و عاطفه مبادله می شوند. از لحاظ تحلیلی نیز چلبی تعامل را دارای دو وجه عمده ابزاری و اظهاری می داند. که روابط خانوادگی از مصادیق رابطه اظهاری محسوب می شود. در رابطه اظهاری نوعی صمیمیت اعتماد و تعهد وجود دارد. تعلق روانی و معاشرت پذیری اساس این نوع رابطه را تشکیل می دهند. مطابق نظریه چلبی از طریق تعامل اظهاری ما یا اجتماع یا گروه اجتماعی شکل می گیرد. یعنی سنگ بنای ما یا اجتماع تعامل است مشروط بر اینکه تعامل صیغه اظهاری به خود بگیرد. جهت حفظ ما و بالطبع حفظ الگوهای تعاملی نظم اجتماعی خرد حداقل در چهار بعد با چهار مشکل هم فکری مشترک هم گامی مشترک هم دلی مشترک و هم بختی مشترک مواجه است.
با توجه به نظریه نظم خرد اگر خانواده را اجتماعی کوچک و سطح خرد در نظر بگیریم در صورت ایجاد مشکل در هم فکری هم گامی هم دلی و هم بختی مشترک بین همسران در تعامل همسران اختلال ایجاد می شود که اختلال در بعد اظهاری تعامل همسران را می توان طلاق عاطفی خواند.
مارک نپ تحلیل عمیقی از مراحل آغاز آزمودن و پایان دادن یک رابطه و انواع فراگرد ارتباطی مربوط به آن ها که هر مرحله را از مرحله دیگر ممتاز می کند ارائه داده است. این مراحل از ساختن یک رابطه آغاز می شود. و پس از رسیدن به اوج رابطه رو به زوال نهاده و به طرف جدایی حرکت می کند. او در کل ده مرحله را در روابط افراد تفکیک کرده که پنج مرحله مربوط به پیوند و پنج مرحله مربوط به جدایی است.
۱- مرحله افتراق: زمانی است که طرفین رابطه یا یکی از آن ها احساس کنند که رابطه او با دیگری او را کاملا محدود کرده است. در این وضعیت طرفین بیش تر از وجوه اشتراک به تفاوت ها می اندیشند و سعی در برجسته کردن اختلافات دارند.
۲- مرحله محدود کردن: در این مرحله طرفین رابطه شروع به کاهش دفعات ارتباط و میزان صمیمت آن می کنند اشتیاق چندانی برای ارتباط از خود نشان نمی دهند و از صحبت درباره موضوعاتی که منجر به تنش و مشاجره می شود پرهیز می کنند. رابطه به گونه ای محسوس به سمت رسمیت گرایش می یابد جملات و عبارات طرفین نشان از بی تفاوتی نسبت به طرف مقابل و خواسته های او دارد.
۳- مرحله بی روح شدن رابطه: بیان گر افزایش تخریب رابطه است. در این مرحله پیام های کلامی یا غیر کلامی به گونه ای هستند که عموما میان اشخاص بیگانه رد و بدل می شوند و رنگی از محبت جاذبه و گذشت در آنها نیست. در واقع دیگر در مورد خود رابطه اندیشه ای نمی شود و علت ادامه رابطه در این وضعیت عواملی فراسوی جاذبه و توجه به طرف دیگر رابطه است.
۴- مرحله پرهیز از یک دیگر: در این مرحله طرفین رابطه با گریز از یکدیگر سعی می کنند ناراحتی های خود را کاهش دهند و اغلب جدایی جسمی انجام می گیرد. یعنی طرفین سعی می کنند به هم نزدیک نشده و یکدیگر را نبینند. این مرحله در رابطه با همسران به سختی انجام می گیرد زیرا آن ها به خاطر شرایط زندگی مشترک مجبورند در یک خانه زندگی کنند.
۵- مرحله جدایی: آخرین مرحله در روابط افراد است جدایی ممکن است پس از یک مکالمه کوتاه یا پس از یک عمر زندگی مشترک صورت پذیرد.
در مجموع با توجه به نظریات مورد بررسی به ویژه تحلیل مارک نپ از مراحل جدایی می توان طلاق عاطفی را وضعیتی در نظر گرفت که رابطه همسران در مراحل محدود کردن بی روح شدن و پرهیز از یکدیگر باشد.
۲-۱-۴- عوامل مؤثر بر اختلافات زناشویی و طلاق:
زمینه های اختلاف که پیوند زناشویی را تهدید میکند بسیار متعدد هستند که عبارتند از:
۲-۱-۴-۱- وقت صرفکردن با هم
با آنکه بسیاری از زوجها شاکی هستند که بهقدر کافی با هم وقت صرف نمیکنند، اغلب به این نتیجه میرسیم که مشکل اصلی، مدت با هم بودن نیست؛ بلکه مسئله اینجاست که این فرصت با هم بودن چگونه میگذرد. اختلافات اصولی احتمالاً برای زندگی مشترک مضر هستند، اما از آنها بدتر کمتوجهی زن و شوهر به راضی کردن یکدیگر هنگام صرف غذا و هنگام حضور در مهمانیها است (بک آرون، ۱۹۲۱). ارتباط نقش مرکزی در ازدواج ایفا می کند (بورلسون و دنتون[۲۳]، ۱۹۹۷) به گونه ای که از لحاظ ویژگی های زناشویی مشخّص شده است که ارتباط موثر و کارآمد میان شوهر و همسر مهم ترین جنبه ی خانواده های دارای عملکرد مطلوب می باشد (گریف[۲۴]، ۲۰۰۰).
بک وجونز[۲۵] (۱۹۷۲ به نقل از ساپینگتون، ۱۳۸۲) متوجه شدند که رایج ترین مشکل در ازدواج های نا آرام و پر دردسر همانا ارتباط ضعیف است. به عبارت دیگر موضوعات ارتباطی ممکن است نگرانی ها و دل مشغولی های اوّلیّه ی برخی زوج های مراجعه کننده برای درمان باشد. رویکردهای ارتباطی اغلب با سه فرض اساسی به بررسی ازدواج و روابط زناشویی می پردازند:
۱- تعارض های زناشویی غیر قابل اجتنابند، هدف درمان های ارتباطی حذف کامل این تعارض ها نیست بلکه تلاش می کنند تا به آنها جهت دهند و آنها را در مسیرهایی سازنده به کار اندازند.
۲- ارتباط در دو سطح کلامی و غیر کلامی روی می دهد و یکی از دلایل اصلی بروز اختلاف های زناشویی، ناهماهنگی پیام هایی است که به طور همزمان توسط این دو سطح منتقل می شوند.
۳- همسران در شیوه های برقراری ارتباط با یکدیگر تفاوت دارند (سهرابی، ۱۳۸۲). در کل ، یک فرض عمومی این بوده است که علّت بسیاری از مشکلات ارتباطی زناشویی، مهارت های ارتباطی ناکارآمد از طرف همسران می باشد و مطابق با این دیدگاه اپونوهیوو کراچدر ۱۹۹۶ بیان کردند که آموزش ارتباط به عنوان کوششی جهت ترمیم رابطه مسئله دار، مولّفه ای مهم در بسیاری از رویکردهای درمان زناشویی است. (بورلسون و دنتون، ۱۹۹۷).
۲-۱-۴-۲- تقسیم کار
کار بسیاری از زوجها بر سر تقسیم وظایف و اینکه زن و شوهر هر کدام موظف به انجام چه مسئولیتهایی هستند به اختلاف میکشد. با بیاعتبار شدن تدریجی نقشهای سنتی زن و مرد، تعیین مسئولیتهای زن و شوهر در قبال هم دشوار شده است. از دیرباز و براساس یک رسم متداول، نقش مرد در خانواده تحصیل درآمد و نقش زن انجام کارهای خانه و نگهداری از بچه ها بوده است. اما وقتی زن و مرد هر دو بیرون از منزل کار میکنند، زن اغلب مسئولیت دوگانهای پیدا میکند. هم باید در بیرون از منزل برای تحصیل درآمد کار کند و هم در منزل به کارهای خود رسیدگی نماید.
با توجه به تحولات تدریجی و موقعیتی که امروزه فراهم آمده، زن و شوهر در کار تأمین درآمد و انجام وظایف خانهداری با هم مشارکت میکنند. این تحول با آنکه در زمینههایی اسباب تحکیم پیوندهای زندگی زناشویی را فراهم کرده، در بعضی زمینه ها و بهخصوص در مواردی که نقشها نامشخص و درهم شدهاند، اشکالاتی به وجود آورده است. در بهترین شرایط، تقسیم وسیلۀ مناسبی برای تسهیل انجام کارهاست. اما زوجهایی که هدف را گم میکنند در ارزیابی سهم یکدیگر با دشواری روبهرو میشوند. انجام دادن کار در انقیاد دکترینهای مجردی نظیر انصاف، مساوات و عمل متقابل قرار میگیرد. کار هم که انجام میشود، زن و شوهر بر سر اینکه هر کدام چه اندازه در تحقق هدف نقش داشتهاند، کارشان بهبحث و اختلاف میکشد و یکدیگر را به زیرپا گذاشتن پیماننامۀ ازدواج متهم میکنند.
یکی از منابع عمدۀ این اصطکاک دکترین انصاف است. ممکن است زن و شوهری که با هم اختلاف دارند مدعی باشند که بیش از سهم و حد خود کار میکنند. بر سر اینکه چه کسی باید ظرفها را بشوید یا بچه ها را در رختخواب بگذارد و غیره گفتگو درمیگیرد. زیربنای این قبیل منازعات را باید در برداشتها، طرز تلقیها و نگرانیهایی جستجو نمود که کار را به اختلاف میکشاند (بک آرون، ۱۹۲۱).
۲-۱-۴-۳- نگهداری از بچه ها
بخش عمدهای از طرز تلقی مربوط به تربیت کودک و نگهداری از او به تجربه سالهای کودکی زن و شوهر باز میگردد. بعضی پدر و مادر خود را الگو قرار میدهند و جمعی در جهت مخالف رفتار آنها حرکت میکنند. اما به هر صورت، زن و شوهر در مقام پدر و مادر طرز پرورش خود را معیار قرار میدهند. علاقهمندترین والدین نیز گاه با پافشاری بیش از حد برای اصلاح رفتار فرزندانشان نتیجۀ معکوس میگیرند. از جمله عوامل دیگری که میتواند اسباب تشویش پدر و مادر شود، تردیدهای پنهانی است. مثلاً ممکن است مادری از درست بودن رفتار خود مطمئن نباشد. این تردید میتواند به موقعیتی منجر شود که او خود را یک مادر شکست خورده بداند. در این مورد، وقتی از کودک رفتار ناشایستی سر میزند، مادر بیش ازحد تناسب واکنش خشمگینانه نشان میهد.
در میان بدرفتاری کودک و واکنش بیتناسب مادر چیزی وجود دارد که آن را افکار خودانگیخته (اتوماتیک) مینامیم. مثلاً، ممکن است مادر با مشاهدۀ بدرفتاری فرزند خود نتیجه بگیرد: «بدرفتاری او تقصیر من است. من باعث شدهام که چنین رفتاری داشته باشد.» بعد برای رهایی از این ذهنیت میخواهد به هر شکل به خود ثابت کند که مادر خوبیست. برای فرزند مقررات انضباطی شدیدتری وضع میکند و با این کار میخواهد تصویر ذهنی خودش را بهتر کند.
اما وقتی کودک مطابق معیارهای او ظاهر نمیشود، بار دیگر تحت تأثیر تردیدی که به خود دارد تصمیم میگیرد که فرزندش را به اطاعت از مقررات خود مجبور کند. در این مرحله، اگر شوهر او را به خاطر سختگیری بیش از حد مورد شماتت قرار دهد، نگرانی از مادر بد بودن بار دیگر در او ظهور میکند و در نتیجه و به احتمال زیاد برای رهایی از این نگرانی این بار شوهر را آماج حمله قرار میدهد.نظر به اینکه برخوردهای میان زن و شوهر اغلب ناشی از دلواپسی از لوس کردن بیش ازحد فرزندان، بیتوجهی زیاد به آنها، آسیب زدنهای جبرانناپذیر و یا تردید بهصلاحیت خود در انجام وظیفۀ پدری یا مادری است، خوبست که پدر و مادر در فراسوی عصبانیت خود به جستجوی علل اصلی دلواپسیها و تردیدها بگردند. مطرح ساختن صریح نگرانیها و دلواپسیها ممکن است کمکی به تخفیف آن بکند، علاوه بر آن، طرح موضوع با همسر میتواند به ارزیابی این قبیل نگرانیها کمک کند. اگر معلوم شود که چنین چیزی وجود دارد، زن یا شوهر میتوانند با اقدامی مشترک در رفع آن بکوشند (بک آرون، ۱۹۲۱).
در زمینه نقش فرزند یا فرزندان در ازدواج از دو منظر می توان نگریست: یکی اثر فرزند بر کیفیت روابط زناشویی والدین و دیگر تاثیر روابط والدین بر فرزندان. مرور تحلیلی توانگ، کمپبل و فاستر[۲۶] (۲۰۰۳) نشان داد که والدین رضایتزناشوییپایین تری را در مقایسه با غیر والدها گزارشمی دهند. هم چنین ارتباط منفی معناداری بین رضایت زناشویی و تعداد فرزندان وجود دارد. تفاوت در رضایت زناشویی در میان مادرانی که کودک نوزاد داشتند مشهود ترین میزان را داشت. برای مردان این اثرپذیری به طور مشابه از سنّ فرزندان صورت می گرفت. اثر والد بودن بر رضایت زناشویی در میان گروه های اجتماعی- اقتصادی بالا منفی تر است. این داده ها مبین آن هستند که بعد از تولّد فرزندان، به دلیل تعارضات مربوط به نقش و محدود شدن آزادی، رضایت زناشویی کاهش می یابد. با این وجود مثال های بسیاری وجود دارند که کودکان، رضایت را بهبود یا افزایش می دهند یا حداقل اثر منفی ندارند (توانگ و دیگران، ۲۰۰۳). به عنوان مثال، پژوهش کاردک[۲۷] (۱۹۹۵) نشان می دهد که حضور فرزندان به طور مثبتی با رضایت زناشویی مرتبط می باشد.
۲-۱-۴-۴- مسایل مالی
مسایل مربوط به دخل و خرج هم اغلب موجبات اختلاف زن و شوهر را فراهم میسازد. با توجه به نقش دخل و خرج میتوان انتظار داشت که فعالیت مشترک زن و شوهر در تحصیل اسباب معاش و پرداخت هزینه ها بر وحدت و یکپارچگی میان زن و شوهر بیفزاید. اما اینجا هم آنچه قرار است اسباب همکاری بیشتر باشد، اغلب در جهت جدایی آنها از هم عمل میکند. در زمینۀ دخل و خرج اغلب با انواع مشغلههای ذهنی درخصوص انصاف، کنترل و رقابت وسایر معانی نمادین، که به فالیتهای مشترک لطمه میزند، برخورد میکنیم. بسیاری از زوجها بر سر چگونگی پرداخت مخارج با هم اختلافنظر دارند. بسیاری از آنها پس از رسیدگی چندین و چند ساعته فهرست مخارج یکدیگر را به بیتوجهی در خرج کردن درآمدها متهم میسازند و آتش خشم یکدیگر را برمیفروزند. مشکل زمانی بروز میکند که زن یا شوهر و معمولاً کسی که بیشترین بخش درآمد خانواده را تأمین میکند، در صدد کنترل مخارج، طبقهبندی اولویتها و سهمیهبندی برمیآید و طرف مقابل بهعنوان یک اقدام تلافیجویانه در برابر اعمال کنترل، پول بیشتری خرج میکند.گرفتاری دیگر زمانی بروز میکند که زن و شوهر، هر دو، از درایت لازم در اداره امور مالی زندگی بیبهرهاند. اداره امور مالی خانواده شبیه اداره کردن یک مؤسسه کوچک تجاری است و لازم است که زن و شوهر در زمینۀ مخارج با توجه به درآمد قابل مصرف خانواده همکاری کنند. باید اولویتها را در نظر بگیرند، مخارج ضروری را مشخص سازند و بعد از تخصیص درآمد به آنها درباره خرج باقیمانده درآمد برای تفریح، گردش، سرگرمی ـ و همچنین پساندازه تصمیم بگیرند.
متأسفانه خرج کردن بیش از رقم مورد توافق بهنوعی لج و لجبازی منتهی شده، نظام بودجهبندی خانواده را بههم میریزد. زن و شوهر باید در کار بودجهبندی و خرج درآمدهای خانواده از سیاستی استفاده کنند که از بروز لجبازی و اقدامات تلافیجویانه اجتناب شود (بک آرون، ۱۹۲۱). درآمد کم و ناامنی شغلی با رضایتمندی زناشویی پایین همراه است. هنگامی که زوجین دائماً درباره پول نگرانی داشته باشند، رضایتمندی زناشویی پایین خواهد بود (ساپینگتون، ۱۹۷۵).
به همین منوال، هر قدر در سطوح قشربندی اجتماعی پایین تر بیاییم، میزان طلاق رو به افزایش می گذارد ولی بالعکس، میزان طلاق در بین گروه های دارای منزلت حرفه ای و فنّی، کمتر است. (بنی جمالی و همکاران، ۱۳۸۳). از طرف دیگر بیکاری نیز یکی از عوامل پیش بینی کننده طلاق است در عین حال، رضایتمندی شغلی به ویژه برای شوهرها، با خشنودی زناشویی رابطه دارد (ساپینگتون، ۱۳۸۲) و بنابراین شغل تاثیر بسزایی در غنی سازی رابطه دارد. ولیکن در عین حال ملزومات شغلی گاهی اوقات می تواند با نقش زوجین رقابت کند (هالفورد، ۱۳۸۴).
۲-۱-۴-۵- مسئله اقوام همسر
وابستگیهای عاطفی زن و شوهر به خانواده های خود میتواند بر روابط زناشویی تأثیر سوء بگذارد. در بسیاری از موارد، توجه زیاد زن یا شوهر به پدر و مادر اسباب تکدرخاطر دیگری را فراهم میسازد. اقوام هم گاهی مسایلی برای فرزندان ازدواج کردۀ خود ایجاد میکنند. آنها هم مانند فرزندانشان گرفتار احساس بیعدالتی، تعمیم مبالغهآمیز و تفکرات نمادین هستند (بک آرون، ۱۹۲۱).
۲-۱-۵- تاثیر ات طلاق
۲-۱-۵-۱- تاثیر طلاق و اختلافات زناشویی بر زنان
ترس از تنهایی پس از طلاق احساسی است که زنان بیش از مردان ابراز می کنند. این ترس بیشتر ناشی از این نگرانی است که آیا شریک زندگی دیگری خواهد داشت؟ ترس و یاس از اینکه نتوانند بدون یک مرد زندگی کنند و فرزندان خویش را به تنهایی اداره کنند و شغلی بیابند و از نظر مالی خود و فرزندانشان را اداره کنند.این ترسهای واقعی ناشی از تردیدهای واقع بینانه درباره مسائل مالی بازار کار مشکلات بزرگ کردن فرزندان به تنهایی و تغییر در زندگی فردی و اجتماعی است (سوزان فوروارد[۲۸]،۱۹۹۷).
جدایی از همسر به طور ناگهانی یا پیش بینی شده برای همه اعضای خانواده علی الخصوص فرد درگیر، یک شوک محسوب می شود. در این هنگام بحران روانی رخ می دهد. احساس انسان با عقل منطبق نسبت و واکنش های فرد غیر ارادی است و در اکثر موارد دچار درماندگی می شود. در اولین مرحله انسان هنوز نمی داند باید واقعیت جدایی را بپذیرد یا نه؟ آیا تنها خواهد ماند؟ ایا در آینده همسری مناسب پیدا خواهد کرد(کگی کریستیان،۱۳۷۷).
فقدان همسر و تنهایی پس از طلاق موجب می شود که اکثر زنان پس از جدایی به ناراحتی های روحی و جسمی دچار شوند و همچنان نیازهای عاطفی خود را در شوهر قبلی خود جستجو نمایند. کمبود معاشرت و تفریح به علت مسائل شهرنشینی در کلانشهر، مشکلات روانی زن را می افزاید (فرجاد،۱۳۷۲).
البته مشکلات روحی پس از طلاق به مراتب بیش از صدمات جسمانی آن می باشد. بعد روانی طلاق علی القاعده برای زن و مرد مساوی است مگر شرایط دیگری آن را تغییر دهد. لذا احساس خسارت بیشتر توسط زن در مسئله طلاق، به دوگانگی موقعیت اجتماعی و اقتصادی زن و مرد در جامعه باز می گردد.زن مطلقه به علت عدم استقلال اجتماعی فاقد پایگاه اجتماعی معینی بوده و به خانواده پدر یا برادر وابسته است. تفاوت زن و مرد در ازدواج مجدد پس از طلاق نیز به موقعیت اجتماعی اقتصادی متفاوت آنها باز می گردد. در واقع طلاق یک تهدید اجتماعی اقتصادی برای زن محسوب می شود(اورعی،۱۳۶۶).
بسیاری از افراد مطلقه (اعم از زن یا مرد) پس از طلاق شغل خود را از دست می دهند از دیگر مسائل و مشکلات زنان مطلقه، تهیه مسکن و مکانی برای زندگی است. کمتر کسی حاضر است به یک زن مطلقه اتاق اجاره دهد(فرجاد،۱۳۷۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:37:00 ق.ظ ]




۷) در مورد اینکه آیا بین این پیش بینی و حالت واقعی، توافق یا عدم توافق وجود دارد، تصمیم می گیرد.
۸ ‏) اگر بین این دو وضعیت توافق موجود باشد« مرا حل یک تا هفت از نو جریان می یابند.
۹ ‏) اگر بین پیش بینی و حالت واقعی عدم توافق باشد، برنامه حرکتی جاری را متوقف می سازد و برونشدهای سیستم بازداری را پدید می آورد تا اطلاعات بیشتری را دریافت کند و مشکلی را که موجب اختلال در این برنامه شده، حل نماید. باید توجه داشت که کاربرد این الگو برای مفهوم اضطراب، متمرکز بر گام شماره ۹ ‏و پیامدهای بعدی آن است (فلاح و اژه ای، ۱۳۸۵).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۸-۵-۳بعد عصب شناختی
از لحاظ عصب شناختی، مجموعه ساختهایی که کنشهای سیستم بازداری را برعهده دارند، در سیستم جداری هیپوکمپی قرار دارند. سه بخش اصلی ساختمانی این سیستم عبارتند از: تشکیلات هیپوکمپی و ناحیه جداری و مدار پاپز(فلاح و اژه ای، ۱۳۸۵).
۲-۹ آسیب شناسی روانی وویژگی های شخصیتی مرتبط با وابستگی به مواد
برخی از نظریه پردازان معتقدند که بسیاری از افراد به دلیل داشتن شخصیت اعتیاد گرا وخصوصیات روانی –شخصیتی، بیشتر درمعرض خطر وابستگی به مواد قرار دارند . اشخاصی که بیشتر درمعرض خطر هستند، اغلب نارسایی های روانی شخصیتی عدیدهای را نشان می دهند که احتمالا دارای یک شالوده ی زیست شناختی است واثر غیر مستقیم بر ایجاد مخاطره می گذارد . در این ارتباط کلونینجر ،مطرح کرد که تعامل سه نظام مستقل ژنتیکی ،عصبی وزیست شناخت در CNS(سیستم های فعال سازی رفتاری ،بازداری رفتاری ونگهداری )،زمینه الگوهای منحصر به فرد پاسخ رفتاری به تجربه نو،پاداش وتنبیه است. این الگوی های پاسخ ،موجب اختلاف شخصیت بهنجار وبه همان اندازه ،ایجاد اختلال شخصیتی ورفتاری ،از جمله الکلیسم وسایر سوء مصرف های مواد می شود (برگرفته از کاویانی ،۱۳۸۲). به علاوه،فعال سازی رفتاری عبارت است از فراخوانی رفتار در پاسخ به پدیده های نو ونشانه های پاداش یا رهایی از تنبیه . براین اساس ،افراد درچنین فعالیت های رفتاری که نوجویی نامیده می شود.بنابراین ،افراد به لحاظ قابلیت بازداری رفتاری ،که آسیبپرهیز نامیده می شود،با یکدیگر تفاوت دارند . رفتاری که در گذشته تقویت دریافت کرده است ،حتی در شرایطی که تقویت ادامه نداشته باشد، نیز تکرار می شود وافراد در میزان این این تداوم رفتاری که پس از قطع تقویت وجود دارد وپاداش وابستگی نامیده می شود، نیز با هم تفاوت دارند (کلونینجر ،۱۹۹۱).همچنین کلونینجر(۱۹۷۸)برشخصیت به عنوان عامل مستعد کنندهی اعتیاد تمرکز دارد. طبق نظریه ی سه بعدی اساسی چون نوجویی، اجتناب ازآسیب و وابستگی به تقویت وآسیب پذیری نسبت به اعتیاد دخالت مستقیم دارند(برگرفته از کاویانی،۱۳۸۲)
۲-۱۰سبکهای هویت
یکی از بحران های رشدی،بحران نوجوانی است که مطابق نظریه اپی ژنتیک اریکسون ،تکلیف عمده ی دوران نوجوانی غلبه بر سردرگمی نقش وایجاد هویت است .در محیطی که غنی وحمایت کننده است ،نوجوان این مرحله را به سلامت طی می کند،اما در خانواده های مشکل دار(اهم ازنظر اجتماعی وهم جسمانی وروانی )نوجوان بجای تثبیت هویت خودبه مصرف مواد کشانده می شود که بدین وسیله هویت کاذب به دست آورد .(بزمی ،۱۳۹۱)
اریکسون[۱۸۱] هویت را تعادلی بین تعهد و سردرگمی نقش(نقشی که فرد در جامعه به عهده میگیرد) میداند. الگوی پایگاه هویت مارسیا بیشتر بر پایه نظریه اریکسون و در رابطه با شکل گیری هویت در نوجوانان است. مارسیا[۱۸۲] (۱۹۹۶)، مفهوم هویت من اریکسون را به عنوان پایگاه هویت، عملیاتی کرده است. پایگاه هویت نتیجه دوران بحران هویت است که در اواخر نوجوانی، فرد به یک پایگاه هویت مستقل میرسد. خود وصفیهای سازمان یافته و احساس اعتمادبنفس متمایز شده افراد، شالوده شناختی را برای تشکیل هویت فراهم میآورند (لورابرگ[۱۸۳]، ۲۰۰۷؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۹). همچنین برزونسکی و کوک[۱۸۴] (۲۰۰۵) سه نوع سبک هویت را معرفی میکنند که عبارتند از: سبک هویت اطلاعاتی که با نیاز به شناخت، هشیاری و تمرکز برای حل مسئله و پیچیدگی شناختی مشخص است. هویتی شناختی و خودکاوشگر است ؛ سبک هویت هنجاری که نوعی هویت زودرس و مواجهه خودکار است که در آن ارزش های دیگرانِ مهم، درونی میشود. و در نهایت سبک هویت سردرگم/ اجتنابی که در این سبک هویت، میزان تعهد به خود و دیگران پایین است، اکثراً تعلل در کارها مشاهده میشود؛ تصمیمات وابسته به موقعیت، ناقص و تحت تأثیر هیجانات قر ار دارد. از حل مسئله اجتناب میشود؛ خویشتنداری پایین و کانون کنترل بیرونی است.
مطالعه هویت در ارتباط با سوء مصرف مواد، می تواند به ادبیات مربوط به حوزه اعتیاد کمک کند و باعث شناخت بهتر افراد وابسته به مواد گردد .بسیاری از روان شناسان معتقدند که مهمترین موضوعی که ذهن نوجوان و جوانی را به خود مشغول می کند مسئله هویت یابی و پاسخ به سوالات “من کیستم، جایگاه من کجاست، در زندگی چه اهدافی دارم، و برای رسیدن به اهدافم کدام راه را، باید انتخاب کنم” است. عوامل مختلفی در رشد وشکل گیری هویت نوجوان موثر است که عبارتند از رشد شناختی، فرضیه های فرهنگی، هوش، تجارب اجتماعی خارج از منزل و جنسیت.
۲-۱۰-۱ نظریه های هویت
برزونسکی (۱۹۸۹-۱۹۹۰) به نقل از فرتاش (۱۳۸۴)الگوی را مطرح کرده است که به تفاوت در فرایندهای شناختی-اجتماعی[۱۸۵]جوانان درساخت[۱۸۶]،نگهداری[۱۸۷]وانطباق[۱۸۸]هویت خودشان تاکیددارد.(برزونسکی ۱۹۹۲،۱۹۹۰،،۱۹۸۹،برزونسکی ،نامی ونورمی[۱۸۹] ،۱۹۹۹؛به نقل از فرتاش،۱۳۸۴).الگوی برزونسکی برآن دسته از فرایندهای اجتماعی –شناختی مبتنی است که طی آن افرادبراساس شیوه ی ترجیحی پردازش اطلاعات مربوط به خود ، گفتگو دربارهی موضوعات مربوط به هویت وتصمیمات فردی ، در وضعیت های متفاوتقرار می گیرند (برزونسکی ،۱۹۹۰؛به نقل از شکری ،۱۳۸۶). فرایندهای متفاوت فرض شده ،حداقل درسه سطح (اطلاعاتی،هنجاری وسردرگم/اجتنابی)بکار می رود.اکثر اجزا اساسی آنها شامل پاسخهای شناختی–رفتاری خاصی است که افراد در زندگی روزمره ی خود بکار می برد (برزونسکی وفراری [۱۹۰]،۱۹۹۶،برزونسکی ،۱۹۹۰،۲۰۰۰،۱۹۸۹؛به نقل از برزونسکی ،۲۰۰۴).
مدل پردازش شناختی اجتماعی هویت (برزونسکی،۱۹۸۹)به مطالعه راهبردها وفرایندهایی می پردازد که افراد برای ساخت واصلاح هویت خود به آن می پردازد یا از آن اجتناب می کنند. براساس این دیدگاه ،هویت یک ساختار شناختی وچارچوب ارجاعی شخصی است که برای تفسیر تجارب واطلاعات مربوط به خود وپاسخ به پرسش های درباره مفهوم معناداری ومقصود زندگی به کار گرفته می شود مدل شناختی اجتماعی هویت برمفروضه سازندگی مبتنی است .یعنی افراد نقش فعالی را در ساختن تفکر خود نسبت به اینکه چه کسی هستند ونسبت به واقعیتی که در آن زندگی می کنند ،ایفا می کنند (برزونسکی ،۱۹۹۳).هنگامی که تلاش های سازگارنه موفقیت آمیز نباشد بازخورد منفی، نیاز به باز بینی واصلاح جنبه های از ساختار هویت را ایجاد می کند . براین اساس ؛رشد هویت مبادله دیالکتیکی مداومی است بین فرایندهای جذب که به وسیله ساختار هویت اداره می شود وفرایند های انطباق که توسط بافت های فیزیکی و اجتماعی که نوجوانان در آنزندگی ورشد می کند ،هدایت می شود (برزونسکی ،۱۹۹۰و۱۹۹۳) .
اریکسون (۱۹۹۵،به نقل از آدامز ،۱۹۹۸)تعاریف متعددی را برای هویت اریه داده است که متاثر ارتفکر روان تحلیل گری وی با تاکید بررشد من بوده وبراین عقیده استوار است که “من”یک شخصیت پیوسته را سازماندهی کرده ونوعی یکسانی وپیوستگی ، که توسط دیگران درک می شود ، به آن می بخشد اومعتقداست واژه ی هویت هم بریکسان خود وهم برنزدیکی دائمی برخی از ویژگی های اساسی با دیگان دلالت دارد. اریکسون (۱۹۶۸،به نقل از آدامز ،۱۹۹۸)نظریه ی رشدی “من” را برای تشریح تعامل بین عوامل روانشناختی ، تاریخی ورشدی در شکل گیری شخصیت مطرح می کند.اریکسون مرحله نوجوانی را بعنوان فرصتی برای دوباره هویت از طریق ترکیب که یکی سازی شده وتعالی بخش تمام همانندسازی های گذشته می باشد ؛می داند. این یکی سازی جهت ایجاد یک کل جدید بوده که براساس آن چیز های است که قبلا وجود داشته است (کروگر[۱۹۱] ،۱۹۹۶؛به نقل از فرتاش ،۱۳۸۴).
طبق نظر اریکسون(۱۹۶۸؛به نقل از برزونسکی ونیمییر[۱۹۲]،۱۹۸۸)وظیفه اصلی نوجوانی ایجاد حس روشن وپایداری از هویت می باشد .هویتی که نه تنها با گذشته (کودکی )همانند است بلکه در آینده (بزرگسالی) نیز پایدار وبی همانند است (مارسیا،۱۹۸۰)
جمیز مارسیا [۱۹۳](۱۹۸۷)به نقل از نصرتی (۱۳۸۳)مفهوم اریکسون در مورد هویت را از طریق گسترش پایگاه های هویت به عنوان وسیله ای برای مطالعه تجربی هویت توسعه داد.او هویت را با بکار گیری دو مفهوم شرح داد: تعهد[۱۹۴]،کاوش[۱۹۵] .کاوش مربوط به بحران می شود .آن تمایز های شناختی ورفتاری را نشان می دهد. تعهد ، به عبارتی دیگر ، یک فرایندتصمیم گیری است(مارسیا ،۱۹۸۹،به نقل از چلن وکوشدیل،۲۰۰۴)
۲-۱۰-۲ انواع سبک های هویت
براساس نظریه برزونسکی سه سبک پردازش اطلاعات مشخص شده است:
۱-سبک هویت اطلاعاتی :هویت اطلاعاتی افراد با این سبک، به صورت فعال وآگاهانه به جستجوی اطلاعات وارزیابی آنها می پردازند وسپس اطلاعات مناسب را مورد استفاده قرار می دهند (برزونسکی ،۱۹۸۹،۱۹۹۰،۱۹۹۲؛برزونسکی وسالیوان ،۱۹۹۲).ک ظاهرا سازگارانه ترین سبک وسازکارکنار آمدن با موقعیت های روزانه است.نوجوانانی که از این سبک استفاده می کنند، بطور فعال به جستجو وارزیابی اطلاعات مربوط به خود می پردازند آنها تمایل دارند به بررسی های راه حل های چند گانه وجستجوی درباره نقشهای گونا گون بپردازند ، هم چنین ، نگرش آنان به ساختار خود همرا ه با تردید است
این سبک شامل مواد ذیل می شود:
جستجوی اطلاعات ومقابله متمرکز برمساله (برزونسکی ،۱۹۹۲)جستجوی فعال وتعهد انعطاف پذیر(برزونسکی ونورمی ،۱۹۹۴)نیاز به شناخت ،وسطح بالای عزت نفس ،نورمی،برزونسکی،تومی ،کینی ،۱۹۹۷).خود باز خورد دهندخ،وظیفه شناس ،پذیرای تجارب، مسئله مدار ووقت شناس ووقت شناس وبه تصمیم گیری حساس هستند برزونسکی ،۱۹۹۰؛برزونسکی وفراری ،۱۹۹۶برزونسکی ۲۰۰۵).خود کاوشی فعال، منبع کنترل درونی ،نیاز بالا برای شناخت، پیچیدگی شناختی واضطراب تسهیل کننده ،همبسته است . ۲-سبک هنجاری : نوجوانان با سبک هویت هنجاری ،نسبت به موضوعات هویتی وتصمیم گیری ها به همنوایی [۱۹۶]با انتظارات ودستور های افراد مهم و گروهای مرجع می پردازند،آنها به طور خود کار، ارزش هاوعقاید را بدون ارزیابی آگاهانه می پذیرند ودرونی ،تحمل کمی برای مواجه با موقعیت های جدید ومبهم دارندونیازبالایی برای بسته نگه داشتن ساختار خود نشان می دهند(برزونسکی ،۱۹۹۰،۱۹۹۷،۱۹۹۸؛برزونسکی وکینی[۱۹۷]،۱۹۹۵،برزونسکی وسالیوان ۱۹۹۲).از طریق به تعویق انداختن واجتناب فعلانه از تصمیم گیری ،شکل دادن تعهد ومذاکره هویت مشخص می شود .آنها وظیفه شناس وهدفمند، اما بسیار ساختار مند هستند ودر برابر اطلاعاتی که ممکن است با ارزشها وعقاید شخص شان در تعارض باشند ، بسته هستند(برزونسکی وکینی،۱۹۹۵،برزونسکی و کوک ،۲۰۰۰، برزونسکی وسالیوان ،۱۹۹۹، دالینگر،۱۹۹۵؛به نقل از برزونسکی،۲۰۰۶).
این سبک برپایه تقلید وپیروی از افراد مهم در زندگی فرد نباشد ومعرف تقلید وهمنوای است که عبارت از رویکردی با ذهنیت بسته ، تعهد متعصبا نه وشدید (برزونسکی ۱۹۹۴،نورمی )، خود پنداره باثبات (نورمی ،۱۹۹۷)وسرکوب جستجوگری(شوارتز[۱۹۸]،۱۹۹۶) است این سبک به دلیل ذهنیت بسته وشدت آن با وضعیت زودرس متناظر است ، اگر چه با هویت موفق نیز رابطه دارد(برزونسکی،۱۹۸۹). افراد هنجاری وقتی با تصمیمات مهم روبه رو می شوند ، به جستجوی مشورت با منابع قدرت وافرادمهم ودیگران می پردازند که اغلب اوقات این اشخاص دارای قدرت ، همان کسانی هستند که فرد هنجاری خود پنداره اش را برمبنای استاندارد های آنها استوار کرده است ، بدین تربیت ، شخصی که از سبک هنجاری استفاده می کند از مواجهه با اطلاعاتی که با خود پنداره اوتعارض دارد، خود داری می کند در برابر تغییر از خود مقاومت نشان دهد.(سلیمانیان،۱۳۹۲).
یت مشخص می شود .آنها کننده ،همبسته است .اری ،۱۹۹۶برزونسکی ۲۰۰۵).خود کاوشی فعال، منبع کنترل درونی ،نیاز بالا برای ۳-سبک هویت سردرگم/اجتنابی: تعلل ودرنگ می کنند وتاحد ممکن سعی در اجتناب از پرداختن به موضوعات هویت وتصمیم گیری دارند (برزونسکی ،۱۹۸۹،۱۹۹۹،۱۹۹۹۲؛برزونسکی ونیمیر [۱۹۹]،۱۹۹۴)در موقعیت های تصمیم گیری ،آنها ضمن اطمینان کمی که به توانایی شناختی خود دارند،معمولا پیش از تصمیم گیری ،احساس ترس واضطراب نیز دارند ودر تصمیم گیری معمولا از راهبردهای تصمیم گیری نامناسب مانند اجتناب کردن ،بهانه آوردن ودلیل تراشی استفاده می کنند (برزونسکی وفراری ،۱۹۹۶).
افراد سردرگم- اجتنابی همواره تلاش می کنند که از مواجهه با مسایل فردی ، تعارضات وتصمیمات اجتناب کنند، انتظارات کنترل بیرونی ،راهبردهای تصمیم گیری غیر انطباقی ،تغییر پذیری مقطعی ،روان رنجوری خویی و واکنش های افسرده گون رابطه مثبت وبا وظیفه شناسی رابطه منفی نشان میدهد(برزونسکی ،۱۹۹۰؛به نقل از برزونسکی وفراری ،۱۹۹۶).این سبک با سطوح پایین تعهد (نیومر،۱۹۹۴)همچنین عزت نفس پایین وخودپنداره بی ثبات در ارتباط است (نورمی،۱۹۹۷).این افراد بطور کلی ،به آینده یا پیامد های دراز مدت انتخاب های خود زیاد توجه نمی کنند ،این افرا دبا شیوه های مقابله ای هیجان مدار ، خود آگاهی محدود جهت دهی توسط دیگری ، راهبردهای ضعیف اسنادی وشناختی ، واکنش های اضطراب ناتوان کننده وکنترل بیرونی ، واکنش نشان می دهند . این افراد فاقد اهداف تحصیلی وشغلی ثابت وروشن هستند واز سطح پایین مهارتهای تحصیلی ، خویشتنداری وخود مختاری تحصیلی برخوردارند .در وضعیت خطر پذیری بالایی از مشکلات تحصیلی وسازگاری قرار دارند و معمولا انتظار شکست وناکامی دارند . ( احمدی ،۱۳۸۸)افراد سردرگم
۲-۱۰-۳ تعهد :
یک چارچوب ارجاعی از ارزشها وباور هاست که ممکن است خود ساخته یا تجویز شده از جانب دیگران باشد(برزونسکی،۲۰۰۳).تعهد ،درجاتی از سرمایه گذاری شخصی است که فرد نسبت به شغل یا اعتقادات خود ابراز می کند (مارسیا ،۱۹۶۶).تعهد برمبنای فرایند تصمیم گیری ،شامل اتحاذ نظر،انتخاب ورد کردنقرار است.تعهد عبارتست از تثبیت واتخاذ تصمیمهای نسبتا بادوام وسرمایه گذاری شخصی روی این تصمیم ها .به بیان دیگر تعهدعبارتنداز ایجاد انتخاب به نسبت محکم در یک حوزه هویتی ودرگیر شدن در فعالیت های مهمی که در جهت انجام آن صورت می گیرد (کروستی[۲۰۰]،۲۰۰۹).افرادی که برسبک هویت اطلاعاتی وسبک هویت هنجار تکیه می کنند،تعهدات هویت قوی تر وروشن تری نسبت به افراد مغشوش /اجتنابی کسب کرده اند . کمبود تعهدات استوار در افراد مغشوش/اجتنابی، آنان را در موقعیت آسیب پذیری قرار می دهد.
۲-۱۰-۴ شکل گیری هویت در نوجوانی
اولین روانشناسی که ایجاد هویت را به عنوان مهمترین پیشرفت شخصیت در دوره نوجوانی مطرح کرده و آن را گامی حیاتی در جهت وصول به بزرگسالی شادمانه و مولد معرفی نموده است ،اریک اریکسون بود. ایجاد هویت به معنای آن است که نوجوان بداند کیست، چه چیزهایی برای او ارزش به حساب می آیند و چه راههایی را برگزیده است که در زندگی خود دنبال نماید . این جستجو برای کشف و ساختن خود، نیروی محرکه بسیاری از دلمشغولی ها و رفتارهای نوجوانان در جهت گیری جنسی، انتخاب شغل، ارتباطات اجتماعی، آرمان های اجتماعی، اخلاقی، مذهبی و فرهنگی اوست (لطف آبادی، ۱۳۸۰).
هرچند اریکسون اصطلاح «بحران هویت» را برای توصیف فرایند فعال توصیف خویشتن پیش کشید اما براین باور بود که بحران هویت بخش جدایی ناپذیر از رشد روانی –اجتماعی است. اریکسون تحول «من» را براساس اصل «پدید آیی» جنبی استوار می داند . براساس این اصل، آنچه که در مرحل قبل روی داده است استوار است . و چنانچه تعارض های دوره قبل به خوبی حل نشده باشد، با آغاز مرحله جدید آن تعارض ها دوباره فعال می شوند (اتکینسون[۲۰۱]و همکاران ؛ ۲۰۰۰؛ ترجمه نقی براهنی و همکاران،۱۳۸۶). به نظر وی افرادی که با احساس ضعف «امنیت[۲۰۲] » به نوجوانی می رسند در یافتن آرمان هایی که به آن تکیه کنند مشکل خواهند داشت . کسانی که با مقدار اندکی از «خودمختاری[۲۰۳] » و «ابتکار عمل[۲۰۴] » به دوره نوجوانی میرسند قادر نیستند به انتخاب و کشف فعالانه راه مناسب از میان راه های گوناگون بپردازند. همچنین آنان فاقد احساس و قدرت «پرکاری و سازندگی[۲۰۵] » هستند ونمی توانند شغلی را انتخاب کنند که مناسب علایق و مهارت هایشان باشد(لطف آبادی،۱۳۸۰). لذا خطر اصلی این مرحله را میتوان تداوم حالت سردرگمی ومهلت خواهی نوجوان، عدم تصمیم گیری نوجوان در زمینه های مهم زندگی ودست نیافتن نوجوان به ظرفیت ها و توانمندی های روان شناختی خود دانست . در مطلوب ترین شرایط بحران هویت باید در اوایل یا اواسط دهه سوم عمر حل شود تا فرد بتواند به مسائل دیگر زندگی بپردازد (اتکینسون، اسمیت و بم، نولن، ۲۰۰۰؛ به نقل از مکوند حسینی،۱۳۸۶).طبق نظر کاپلان، تاقبل از ۱۸سالگی تعداد زیادی از نوجوانان هویت نسبتا نا مشخص دارند ودر وضعیت تعلیق به سر می برند ،اما۱۸-۲۰سالگی نقش بسیار مهمی در تشکیل هویت دارند (کاپلان ،۱۳۸۴).
۲-۱۰-۴-۱ مدل های شکل گیری هویت
از زمان اریکسون ومطرح کردن مسئله هویت، مدل های مختلفی در مورد هویت مطرح شده است . تاکید اساسی خود اریکسون برای شکل گیری هویت بر این نکته بود که هویت در دو حالت (احراز هویت در برابر پراکندگی نقش) می تواند شکل بگیرد (منصور و دادستان،۱۳۷۶؛ به نقل از نجفی؛ ۱۳۸۵). دیدگاه دو قطبی راسماسین[۲۰۶] و تزاریل[۲۰۷] که به آن الگوی خطی گفته می شود نیز مطابق با مدل اریکسون شامل یک قطب هویت «من» تحکیم یافته و قطب دیگر، پراکندگی هویت است(مکوند حسینی،۱۳۸۶). بلاس[۲۰۸] در دیدگاه خود ترجیح داد که از اصطلاح منش به جای هویت استفاده کند و اعتقاد داشت منش تحت تاثیر چهار عامل است: فرایند تفرد ثانوی، غلبه بر ضربه هایس کودکی، پیوستگی من و هویت جنسی ودر سه مرحله اوایل نوجوانی، اواخر نوجوانی، و پس از نوجوانی شکل می گیرد (بلاس،۱۹۶۸، به نقل از مکوند حسینی،۱۳۸۶). در مدل فرایند گروته وانت (۱۹۹۲) اهمیت وارزش یکسانی برای الزامات مشابه هویت یا حیطه های تعیین شده هویت (مانند جنسیت، قومیت، تیپ بدنی، و…) در نظر می گیرد (به نقل از دانکل[۲۰۹]،۲۰۰۰).
مارسیا[۲۱۰] (۱۹۸۰) در دیدگاه ومدل خود از هویت، هویت فرد را در دو سطح عقیدتی وبین فردی و در هر سطح در چهار منزلت یا پایگاه «هویت آشفته »، «هویت زود شکل گرفته »، « هویت به تعویق افتاده » و هویت تحقق یافته ترسیم کرد (اتکینسون وهمکاران،۲۰۰۰، ترجمه نقی براهنی و همکاران،۱۳۸۴) . برزونسکی (۱۹۹۸) هویت، همان تئوری یا نظریه شخصی خود فرد می باشد . براساس مدل فرایندی یا شناختی – اجتماعی بزونسکی، هویت چگونگی تلقی افراد از خود ونیز چگونگی تفسیر و تعبیر افراد از جهان اطرافشان می باشد. این تفاوت های ساختاری در طبقه بندی مجدد برزونسکی (۱۹۹۸) درباره پایگاه های هویت ظاهرا براساس جهت گیری وتشخیص فرایند های آگاه سازی یا اطلاع رسانی می باشد.پایگاه های هویت تعلیق یافته و تحقق یافته در مدل مارسیا به عنوان سبک های هویت اطلاع مدارانه (براساس آگاهی واطلاعات) تعریف می شوند. یعنی عموما در صدد یافتن و ارزیابی اطلاعاتی هستند که خودشان جستجو می کنند. پایگاه هویت زود شکل گرفته، هنجار مدارانه بوده و درصدد یافتن و انطباق با انتظارات مرتبط با یک موقعیت میباشد. پایگاه هویت پراکنده اجتناب مدارانه بوده واز این رو درصدد اجتناب از تصمیمات ومشکلات آینده بر می آید.
لووینگر[۲۱۱] در مدل خود برای تحول من از تولد تا بزرگسالی هشت مرحله معرفی می کند که سومین مرحله تحول من «همشکلی طلبی با گروه همگنان » با آغاز نوجوانی شروع می شود . مرحله چهارم که یک مرحله انتقالی است تحت عنوان خود آگاهی نام دارد. در این مرحله نوجوان نسبت به خود به صورت موجودی که از همسان سازی با هنجارهای گروه همگنان جدا شده آگاهی می یابد، وبین خود واقعی و خود آرمانی تمایز قائل می شود . مرحله پنجم تحول من تحت عنوان مرحله «وجدان اخلاقی » نامیده شده است که در آن نوجوان در قبال رفتارها و سرنوشت خویش، خود را مسئول می داند (مکوند حسینی،۱۳۸۶).
در آخرین تلاش هایک مدل چهار بعدی برای تشکیل هویت ارائه شده است که شامل ابعاد : همانند سازی با تعهد، ایجاد تعهد، عمق اکتشاف ووسعت اکتشاف می باشد . در مدل لویکس و همکاران کنکاش عرضی یا وسعت اکتشاف یعنی جمع آوری اطلاعات در مورد هویت های مختلف به منظور تشکیل تعهدها است . ایجاد تعهد یعنی تصمیم گیری برای انتخاب یک تعهد، کنکاش طولی یا عمیق اکتشاف یعنی جمع آوری اطلاعات در مورد انتخاب های جاری و تعیین هویت (همانند سازی با تعهد) یعنی میزان همانند سازی با آن تعهد ها .پارادایم پایگاه هویت مارسیا (۱۹۶۶) تا به امروز مهمترین پارادایم برای تحقیق در مورد هویت پایان نوجوانی و آغاز بزرگسالی است (لویکس[۲۱۲]،۲۰۰۶) . و بنابراین به دلیل انتخاب این پارادایم برای تحقیق کنونی، مدل مارسیا در قسمت بعد به تفضیل مورد بررسی قرار خواهند گرفت .
۲-۱۰-۵ چهار وضعیت هویت من در دید گاه مارسیا
از اواسط دهه ۱۹۶۰ به بعد مطالعات بی شماری در مورد چگونگی شکل گیری هویت در دوره نوجوانی صورت گرفته که عموما سازه های نظری اریکسون را تایید کرده است (لطف آبادی، ۱۳۸۰). از این مطالعات که توسط جیمز مارسیا (۱۹۸۰، ۱۹۶۶) انجام گرفته مارسیا با بهره گرفتن از مصاحبه های باز پاسخ که ساختار نیمه مشخصی هستند به این نتیجه رسید که در پیوستار هویت یابی اریکسون چهار وضعیت هویت وجود دارد که عبارتند از : هویت تحقق یافته، تعلیق، وقفه هویتی و هویت پراکنده (اتکینسون وهمکاران،۲۰۰۰، ترجمه محمد نقی براهنی و همکاران،۱۳۸۴).مارسیا معتقد بود که دو متغیر در جریان دست یابی به هویت نقش بزرگی دارند. یکی متغیر بحران و دیگری متغیر تعهد، که این هردو در انتخاب شغلی، مذهب ودیدگاه سیاسی افراد بیشترین نمود را دارند. بحرانی که نوجوان با آن روببرو است مربوط به دوره ای است که مشغله اصلی فکر او انتخاب از میان راه های مختلف است وتعهد نوجوانی در ارتباط با مقدار انرژی و سرمایه روانی وفکری ایت که برای دست یابی به هویت صرف می کند.به نظر مارسیا، هویت رشد یافته موقعی حاصل می شود که فرد یک بحران را تجربه کرده باشد و به تعهد در یک شغل و ایدئولوژی رسیده باشد (لطف آبادی،۱۳۸۰).مارسیا با ترکیب یا فقدان دوعامل کاوش و تعهد معیارها به به صورتی که در جدول زیر آمده است ۴پایگاه هویت موفق،دنباله رو ، بحران زاده وسردرگم را مشخص نمود ( مارسیا ،۱۹۶۶؛به نقل از رومانو[۲۱۳] ،۲۰۰۴).
جدول ۲-۱ پایگاه های هویت مارسیا بر اساس دو معیار تعهد وکاوش (به نقل از رومانو،۲۰۰۴)

فقدان کاوش

وجود کاوش

شاخص

هویت دنباله رو

هویت موفق

وجود تعهد

هویت سردرگم

هویت بحران زده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:37:00 ق.ظ ]




با توجه به اطلاعات حاصل از جدول ۴-۲۳ از نتایج آزمون t مستقل مشخص است، مقدار t محاسبه شده برابر با ۷۵/۲- و مقدار معناداری برابر با ۰۰۶/۰=P می‌باشد، که کمتر از سطح معنی‌داری ۰۱/۰ است. بنابراین بین ورزشکاران انفرادی و تیمی در فعالیت‌های ضداجتماعی تفاوت معنی‌داری وجود دارد. فرض ۰H رد و فرض مخالف ۱H پذیرفته می شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فرضیه پنجم: بین ورزشکاران زن و مرد عضو تیم‌های ملی در فعالیت‌های ضداجتماعی تفاوت معنی‌دار وجود ندارد.
۴.۲۴ جدول مقایسه رفتار‌های ضد اجتماعی در ورزشکاران براساس جنسیت

آماره
متغیر

نوع

N

میانگین

انحراف استاندار

آزمون t مستقل

t

df

sig

رفتار‌های ضد اجتماعی

مرد

۱۰۳

۳۳/۸۶

۱۷/۱۰

۴۶/۳-

۱۹۵

**۰۰۱/۰

زن

۹۴

۰۶/۹۱

۸۸/۸

** سطح ۰۱/۰ ≥P اختلاف معنی‌دار است.
با توجه به اطلاعات حاصل از جدول ۴-۲۴ از نتایج آزمون t مستقل مشخص است، مقدار t محاسبه شده برابر با ۴۶/۳- و مقدار معنی‌داری برابر با ۰۰۱/۰=P می‌باشد، که کمتر از سطح معنی‌داری ۰۱/۰ است. بنابراین بین ورزشکاران مرد و زن در فعالیت‌های ضداجتماعی تفاوت معنی‌داری وجود دارد. فرض ۰H رد و فرض مخالف ۱H پذیرفته می‌شود.
فصل پنجم:
نتیجه‌گیری وپیشنهادات
۵.۱ مقدمه
در این فصل پس از مروری بر خلاصه پژوهش شامل بیان مساله، ضرورت پژوهش، اهداف پژوهش، روششناسی و نتایج، به بحث و بررسی در ارتباط با نتایج پژوهش میپردازیم. در انتها نیز پیشنهادهای کاربردی و پژوهشی بر گرفته از پژوهش ارائه خواهد شد.
۵.۲ خلاصه پژوهش
اوقات فراغت، زمان بیهوده و بدون حس مسئولیت در زندگی افراد نیست، بلکه بر عکس، در این زمان از انسان انتظار بیشتری می‌رود که احساس مسئولیت کند. حتی در زمانی که انسان به خودش واگذار شده، تصمیم‌گیری به عهده خودش است و می‌تواند آزادانه عمل کند، مسئولیت‌پذیری نسبت به خود، اطرافیان و جامعه اهمیت زیادی دارد (جلالی فراهانی، ۱۳۸۸). تقریبأ نصف ساعات روزانه جوانان را اوقات فراغت در بر‌می‌گیرد (لارسون و ورما، ۱۹۹۹). در طی این زمان آنها می‌توانند به فعالیت‌های مختلفی بپردازند که می‌تواند شامل ورزش‌های انفرادی و تیمی، سرگرمی و ابتکارات، خرید، فعالیت‌های اجتماعی، استفاده از سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی، بیرون رفتن با دوستان باشد. این فعالیت‌هایی که در اوقات فراغت انجام می‌گیرند تنها در صورتی می‌توانند باعث توسعه زمینه‌های مهمی مثل افزایش اعتماد‌به‌نفس و عزت‌نفس و ارتباطات اجتماعی گردد که تحت نظر خانواده یا مدرسه باشد. جوانان فرهنگ گذران اوقات فراغت را از خانواده‌هایشان و از گروه‌هایی که عضو آن هستند می‌آموزند جوانان زمان کمی را در خانه سپری می‌کنند و زمان زیادی را با همنوعان خود درخارج از خانه می‌گذرانند (هندری و همکاران، ۱۹۹۶). ورزش نوع خاصی از فعالیت جسمانی در اوقات فراغت است که دریچه‌ای با ارزش را به سوی سبک‌های زندگی سالم می‌گشاید (کوکرهام، ۲۰۰۰). سبک‌های زندگی سالم مجموعه‌ای از خصوصیات سلامت رفتاری بر اساس انتخاب عناوین موجود از طرف افراد، مطابق با فرصت‌های موجود در زندگی‌شان را گویند. هرچند سبک‌های زندگی سالم نتیجه‌ی انتخاب شخصی افراد است که این انتخابات بر اساس مسائل اجتماعی– اقتصادی، اوضاع و احوال سیاسی و درک فرهنگی شکل می‌گیرد (بوردیو۱۹۸۴ و کوکرهام ۲۰۰۰).
ورزش علاوه بر فوائد آشکار فیزیولوژیکی، هیجانات، مهارت‌های دانشی ماننداعتمادبه نفس و مهارت حل مشکلات را بهبود می‌بخشد این اصلاحات بطور مستقیم بر رفتارهای خطرناک موثر بوده و همچنین شاید بر کاهش رفتارهای ضد‌‌اجتماعی تاثیرقابل توجهی داشته باشد (وای‌کما، ۲۰۰۲). پژوهشگران پیشنهاد می‌کنند فعالیتی برای جوانان انتخاب شود که مهمتر از فعالیت‌ها‌ی دیگر باشد که او انجام می‌دهد به این دلیل که فعالیت، مکانیسمی برای برگرداندن توجه جوانان از رفتارهای ضد‌اجتماعی است (موریس و همکاران، ۲۰۰۳). تحقیقات نشان داده که فعالیت‌های تیمی بیشتر بر مهارت‌های اجتماعی تاکید دارند در حالیکه فعالیت‌های انفرادی بیشتر بر توسعه‌ی فرصت‌هایی برای تحصیل و ورزش تاکید دارند. فعالیت‌ها بدنبال اهداف ضداجتماعی نیستند بلکه سعی در شناسایی مشکلات رفتاری و عوامل خطر هستند که ممکن است ناشی از ورزش‌های انفرادی باشد (دارلی سون و همکاران، ۲۰۰۰) و برنامه‌های ورزشی و فعالیت جسمانی ابزار مهمی در توسعه فردی و اجتماعی بوده و همچینن تاثیر مثبتی بر رفتار دارند. اگرچه این برنامه‌ها به تنهایی نمی‌توانند رفتارهای ضد اجتماعی را بطور مستقیم کاهش دهند بلکه آنها باید بعنوان جزئی از استراتژی کاهش یا جلوگیری از رفتارهای ضد اجتماعی باشند و عمل کنند (موریس وهمکاران، ۲۰۰۳).
ماهونی و همکاران (۲۰۰۱) در تحقیقی نشان دادند که شرکت در فعالیت‌های ساختار یافته با تمایل به رفتارهای ضداجتماعی رابطه‌ی معکوس دارد. در حالی که مشارکت و درگیری در فعالیت‌های با ساختار ضعیف منجر به رفتارهای ضد‌اجتماعی بالایی خواهد شد. اسگاد و همکاران (۱۹۹۶)در پژوهشی نشان دادند که فعالیت‌های با ساختار‌یافتگی پایین به سمت بی‌قانونی اجتماعی تمایل دارند و بعضی فعالیت‌های اوقات فراغت بی‌ساختار به وسیله‌ی انحرافات و کارهای غیر‌اخلاقی جوانان کاملا نمایان می‌شود.
ملاحظه می‌شود که پژوهش‌هایی روی اوقات فراغت و فعالیت‌های ضداجتماعی انجام شده و نتایج آن بیان‌کننده‌ی رابطه‌ی نوع فعالیت اوقات فراغت و رفتار‌های ضد‌اجتماعی است.اما تا کنون پژوهشی با هدف تعیین رابطه‌ی نوع فعالیت (با تاکید بر فعالیت ورزشی) با فعالیت‌های ضداجتماعی در اوقات فراغت انجام نشده است.به طور سنتی چنین تصور می‌شد که فعالیت‌های ورزشی به ویژه از نوع خشن و حرفه‌ای آن منجر به رفتارهای ناهنجار شود، اما نمی‌توان ادعا کرد الزاما شرکت در چنین ورزش‌هایی، منجر به رفتارهای ضداجتماعی خواهد شد. به همین دلیل پژوهش حاضر به دنبال تعیین رابطه‌ی فعالیت‌های ورزشی انفرادی و اجتماعی با رفتارهای ضداجتماعی است.
یکی از عرصه‌های مهمی که در مطالعات اجتماعی و پژوهش‌های فرهنگی برای شناخت تحولات ارزشی و نگرشی و سبک‌های جدید زندگی مورد توجه قرار می‌گیرد، عرصه فراغت است. از این رو مطالعه و پژوهش در اوقات فراغت برای برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری‌های فرهنگی و اجتماعی ضروری می کند (رفعت جاه، ۱۳۸۹).
جامعه‌ای که به سلامت جسم و روان و رفتار اعضای خود توجه می‌کند ضمن عدم مصرف هزینه‌های سرسام‌آور درمانی انسان‌هائی سالم نیز پرورش می‌دهد، که این خود ضامن رشد فردی و اجتماعی آن جامعه است. انجام این تحقیق از آن جهت ضرورت دارد که می‌تواند برای وزارت ورزش وجوانان وفدراسیون‌های ورزشی و باشگاه‌ها و همچنین وزارت آموزش و پرورش وتمامی سازمان‌ها و ارگان‌هایی که در امر آموزش جوانان و نوجوانان سهمی دارند موثر واقع شود و این سازمان‌ها با آگاهی از نتایج این پژوهش و پیامد فعالیت‌های مختلفی که جوانان و نوجوانان ورزشکار در اوقات فراغت خود به آنها می‌پردازند برای ایشان برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری نمایند تا از اتلاف انرژی این جوانان ونوجوانان که آینده‌سازان این مرز و بوم هستند، جلوگیری نموده وبا فعالیت‌های مناسب در اوقات فراغت زمینه‌ای برای ابتکار وخلاقیت آنها فراهم آورند. در اینجا این سوال مطرح است که آیا تفاوتی میان رفتارهای ضد‌اجتماعی ورزشکاران حرفه‌ای رشته‌های انفرادی و تیمی در اوقات فراغت وجود دارد؟چه رابطه‌ای میان نوع ورزش و رفتارهای ضداجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران رشته‌های تیمی وجود دارد؟ چه رابطه‌ای میان نوع ورزش و رفتارهای ضد‌اجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران رشته‌های انفرادی وجود دارد؟ و همچنین به مقایسه نوع فعالیت‌های ورزشکاران انفرادی وتیمی در اوقات فراغت و مقایسه فعالیت‌های ضد اجتماعی در ورزشکاران انفرادی و تیمی زن ومرد عضو تیم‌های ملی می‌پردازد.
پژوهش حاضر از نوع توصیفی و به شکل میدانی صورت گرفته است. جامعه‌ی آماری تحقیق شامل تمامی ورزشکاران ورزش‌های تیمی و انفرادی تیم‌های ملی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۲ می‌باشد که حداقل ۲ سال سابقه‌ی عضویت در تیم ملی را داشته باشند. تعداد آنها با توجه به آمار کمیته ملی المپیک و فدراسیون‌های ورزشی ۲۳ رشته ورزشی تیمی و انفرادی، ۳۴۰ نفر مرد و زن می‌باشند. جامعه‌ی آماری پژوهش حاضر، شامل۲۰۰ نفر از ورزشکاران تیم‌های ملی در رشته‌های تیمی و انفرادی می‌باشد که طبق جدول مورگان برای جامعه ۳۴۰ نفری نمونه‌ای به تعداد ۱۸۱ نفر انتخاب می‌شود که محقق به احتمال ناقص یا مخدوش شدن برخی از پرسشنامه‌ها تعداد ۲۰۰ پرسشنامه را در بین ورزشکاران پخش کرده و در نهایت تعداد ۱۹۷ پرسشنامه را در تجزیه و تحلیل آماری خود مورد استفاده قرار داده است. پرسشنامه پژوهش از دو قسمت تشکیل شده بود. قسمت مشخصات فردی، شامل ۱۰ سوال بود، سن، جنس، رشته ورزشی، سطح فعالیت ورزشی، سطح تحصیلات، شغل، محل زندگی، محل تولد، زمان اوقات فراغت، نوع گذران اوقات فراغت را اندازه‌گیری میکرد. پرسشنامۀ ۲۳ سؤالی محقق ساخته که برای تعیین روایی محتوا از مدل لاوشی (۱۹۷۵) استفاده گردید، به این ترتیب که پرسشنامه در اختیار گروه متخصصان و کارشناسان قرار می‌گیرد، و از آنها خواسته می‌شود که نظرات خود را درباره هر گویه در مقیاس قضاوتی که تعیین شده است، لحاظ نمایند. اعضای گروه کارشناسان و متخصصان در این پژوهش از ۱۰ نفر تشکیل شده بود. پرسشنامه ارائه شده به گروه متخصصان با مقیاس لیکرت چهار رتبه‌ای از«ارتباط ندارد تا بسیار مرتبط است» با نمره‌گذاری ۱ تا ۴، طراحی و در اختیار متخصصان قرار گرفت و از آنها خواسته شد، نظرات خود را راجب ارتباط گویه‌ها با متغیر پژوهش، گویه‌ای که لازم است اضافه یا حذف شود، غلط املایی، نگارشی و ادبی لحاظ نمایند. روایی محتوا توسط گروه متخصصان بالاتر از ۸۴/۰، گزارش شده است که نشان دهنده روایی محتوای خوب پرسشنامه می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:37:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم