کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



پژوهشگرانی همچنین در لهستان با آنالیز بار سرمایشی و گرمایشی یک نمونه ساختمان­ خاک پناه در منطقه bozanan به نتایجی از جنبه­ تغییر جنس خاک رسیدند. آنها اذعان داشتند که هرچه پخشندگی گرمایی خاک کمتر باشد، تقاضای انرژی گرمایشی ساختمان کمتر و تقاضای انرژی سرمایشی ساختمان، بیشتر است STANIEC&NOWAK, 2011)).
۲-۸-۳- بررسی­های ویژگی­های دیگر ساختمان­های خاک پناه
در کنار بهره وری انرژی محققانی دیگر بدنبال بررسی ویژگی­های زیست محیطی و معماری شهری فضاهی خاک پناه بودند. گولانی (۱۹۹۵) اذعان داشت که فضاهای خاک پناه سطح زمین و محیط زیست را حفظ می­ کند و آن­­­­­ را برا­ی­ سبز نگه داشتن و طراحی محیط آزاد می­ گذارد(Golany, 1995). این موضوع باعث آسیب کمتری به محیط­های محلی و حتی محیط زیست جانداران وارد می­ کند. (Carmody & Sterling, 1993)
پاره­ای دیگر از تحقیقات این گونه­ ساختمانی را از جنبه تاثیر آن بر سلامتی بررسی می­ کند. گلونای و همکارانش اینطور اظهار می­ کنند که فضاهای زیرزمینی با تامین دمای محیطی مطلوب و کاهش سروصدا، نقش مثبتی در ارتقای آرامش، سرزندگی روحی و کاهش اضطراب ایفا می­ کنند.­ بر اساس تحقیقات دانشگاه مینه سوتا دوره­ بهبود بعد از عمل جراحی در بیمارستان­های­زیر­زمینی تا حدود ۲۰% کاهش می­یابد Golany, 1993)).
۲-۹- مباحث تاثیرگذار بر عملکرد فضاهای خاک پناه
ساختمانی که در میان توده­ی انبوهی از خاک قرار می­گیرد رفتاری متفاوت از ساختمان قرار گرفته در میان هوای آزاد دارد. بنابراین ساختمان­های خاک پناه چه به صورت کامل در خاک قرار بگیرد و چه به­ صورت نیمه کامل، در تعامل با عوامل و جوانب دیگری است که عملکرد آن را تحت تاثیر قرار می­ دهند. علاوه بر عواملی که برای ساختمان­های رایج مطرح است، پاره ای از عوامل در مورد این گونه­ معماری اهمیت بیشتری می­یابد. عواملی که در این بخش مطرح می­گردد به طور مستقیم بر عملکرد حرارتی، آسایش ساختمان­های خاک پناه همچنین ابعاد مهم امکان سکونت انسان، تاثیر می­گذارند. عوامل مهم و تاثیرگذار بر عملکرد فضاهای خاک­پناه به شرح زیر می­باشد.

۲-۹-۱- جهت­گیری[۱۹]
جهت­گیری برای ساختمان­های خاک پناه تنها زمانی معنا پیدا می­ کند که بازشوها و نورگذرها در جوانب ساختمان حضور پیدا کنند. بازشوها و عوامل نورگذر تبادل حرارت و عبور تابش را ایجاب می­ کنند. حضور این عناصر، جوانب ساختمان را تحت تاثیر باد منطقه و تابش خورشید قرار می­دهد. به دلیل قرار گیری خاک در بسیاری از جوانب ساختمان، قسمتی از بنا که در تعامل مستقیم با محیط بیرون است بسیار مهم می­گردد. تهویه و دسترسی­ به نور طبیعی از عوامل بسیار مهمی است که بهره­ گیری از باد منطقه و تابش خورشید کمک بسیار زیادی در این زمینه به آن می­نماید. بنابراین جهت­گیری جبهه­های دارای بازشو و عوامل نورگذر تاثیر بسیار زیادی در میزان مصرف انرژی ساختمان ایجاب می­نماید . علاوه بر تاثیر باد منطقه و تابش خورشید عوامل دیگری نیز ممکن است در جهت­گیری ساختمان مهم باشد. دید و منظر ساختمان و توپوگرافی عوامل مهمی هستند که جهت گیری ساختمان را تحت تاثیر قرار می­ دهند.
این­که کدام­یک از جبهه­های ساختمان دارای بازشو و عوامل نورگذر باشند کاملا وابسته به اقلیم و نوع کاربری است. همانند دیگر ساختمان­های رایج این موضوع بنا به نیازهای حرارتی ساختمان و کاربری آن باتوجه­به شرایط آب و هوایی منطقه تعیین می­ شود. خیرالدین (۱۹۹۱) در مطالعات خود پیشنهاد می­نماید که در اقلیم گرم جبهه­ها رو به آفتاب با خاک پوشیده شود و ورودی­ ها و پنجره­ها در پشت به آفتاب قرارگیرند. جبهه­ی رو به آفتاب با خاک پوشیده شود و ورودی­ ها و بازشو­ها و پنجره­ها در قسمت رو به آفتاب قرار گیرند تا حداکثر استفاده را از تابش خورشید بنماید .(El-Hamid & et al,1991)
۲-۹-۲- تهویه
تهویه ی طبیعی یکی از عوال مهم برای تامین هوای تازه جهت سلامتی و آسایش ساکنین است. موضوع تهویه در ساختمان­های خاک پناه به دلیل هوابندی آن توسط خاک وتغییر وضعیت دما نسبت به محیط بیرون بسیار بااهمیت می­گردد. سطح رطوبت نسبی در فضاهای­زیرزمینی عمدتا به واسطه­ ورود نم از طریق خاک پیرامون و یا اشباع شدن هوا، بالاتر می­رود. علاوه بر آن در فصول گرم سال به دلیل پایین بودن دمای هوای ساختمان خاک پناه نسبت به هوای بیرون ، سطح رطوبت نسبی بالا، آسایش ساکنین را دچار اختلال می­ کند. همچنین این موضوع ممکن است باعث تعریق در جداره­ها و بسیاری از نواحی سردتر گردد و موجب ایجاد پوسیدگی نیز گردد.
تهویه و دورکردن رطوبت اضافی از ساختمان موضوع کاملا ضروری است. توجه به این امر و پیش بینی نحوه ی انجام این موضوع باید از قبل اندیشیده شود. علاوه بر تهویه به­وسیله­ دستگاه­های مکانیکی و رطوبت گیرها، عناصر غیرفعالی نظیر شومینه خورشیدی و نسل جدید بادگیرها نیز می ­تواند برای بسیاری از مناطق بکار روند. همچنین طراحی ساختمان بصورت گونه ی دارای بازشو­های روبرو امکان استفاده از تهویه ی طبیعی را فراهم می­ کند.
۲-۹-۳- نور طبیعی
تامین نور طبیعی برای ساختمان­های خاک پناه بسیار مشگل­تر از گونه ساختمان­های رایج بر روی سطح زمین ­ا­ست. حضور نورطبیعی یکی از مسائل روانشناختی است که اعظم کاربران نیاز به آن­را اذعان دارند (Al-Neama,2011). عدم وجود پنجره و تاریکی ممکن است نوعی ترس و فرار را برای کاربران تداعی کند که مانع پذیرش آن گردد. با این که بسیاری از گونه های ساختمان خاک پناه بازشو­ها و نورگیر­های نسبتا وسیعی دارند اما در برخی از فضاها نیز ممکن است دسترسی به نور با مشکل مواجه شود. با این حال نمونه ای از لوله­های نوری می ­تواند تاحد بسیار مناسبی نور فضاهایی که به بازشو دسترسی ندارند را تامین کند و در مصرف انرژی الکتریکی برای عدم استفاده از نور مصنوعی صرفه جویی کند (Shin & yun & kim, 2011).
۲-۹-۴- ویژگی­های فیزیکی خاک
دمای هوا در طول سال دارای نوساناتی است که این نوسان در زیر لایه های خاک متفاوت است. الگوی سالانه­ی دمای پوسته­ی زمین به صورت یک موج سینوسی است که دامنه­ نوسان آن با عمق رابطه­ای عکس دارد. الگوی نوسان دمای زمین تقریبا مشابه نوسان دمای سالانه­ی هواست که برای اقلیم های مختلف تفاوت دارد. میزان انتقال حرارت از طریق خاک تفاوت اساسی با هوای پیرامون آن دارد. خاک به واسطه­ جنس، بافت، رطوبت و چگالی خود رفتار متفاوت تری در برابر انتقال حرارت دارد (van Dronkelaar,2013) و (قیابکلو،۱۳۹۲) .تمامی این عوامل دست به دست یکدیگر می­ دهند و محیطی خاص را پیرامون ساختمان خاک پناه بوجود می­آورند. خواص فیزیکی خاک و چگونگی اندر کنش آن با محیط پیرامون در بخش بعد به تفصیل شرح داده خواهد شد.
۲-۱۰- مکانیزم تبادل حرارت میان ساختمان خاک پناه و محیط
۲-۱۰-۱- مفاهیم موثر در انتقال حرارت جداره­ها
انتقال حرارت در جریان ناشی از اختلاف دما ایجاد می­گردد. هرگاه اختلاف دمایی در درون یک ماده یا بین دو ماده وجود داشته باشد، انتقال حرارت رخ می­دهد. به ­دلیل وجود اختلاف درجه حرارت در فضای داخل ساختمان و محیط بیرون، حرارت از طریق جداره­های ساختمان به بیرون و یا بالعکس منتقل می­گردد. بخش اعظم تلفات حرارت در ساختمان از طریق جداره­های ساختمان(دیوارها، سقف، کف و پنجره­ها) صورت می­گیرد .در کنار این موضوع ساختمان علاوه بر اتلاف، حرارت را دریافت نیز می­نماید[۲۰]. این موضوع باعث تعاملی میان ساختمان و محیط اطراف آن می­گردد. چگونگی انتقال حرارت در پوسته­ی ساختمان وابسته به خاصیت مصالح تشکیل دهنده آن است که چگونگی انتقال حرارت از لایه های آن را تعریف می­نماید. بدیهیست درک این موضوع وابسته به فهم پاره ای از خواص فیزیکی مصالح است که رفتار حرارتی ساختمان را به خوبی تبیین می­نماید.
۲-۱۰-۱-۱- اینرسی حرارتی
یکی از پارامترهای تاثیرگذار در عملکرد حرارتی ساختمان، که توسط آن میتوان از انرژی خورشید بهره گرفت اینرسی حرارتی است. طبق گفته گیوونی ایده اینرسی حرارتی روزانه[۲۱]، توسط بالکومب (۱۹۸۲) برای ارزیابی ظرفیت حرارتی، جهت ذخیره ی انرژی خورشیدی در جذب مستقیم بیان شده است (گیوونی، ۱۹۹۷). اینرسی حرارتی ساختمان، تابعی از چگالی ( ρ) و ظرفیت حرارتی ( cp) جداره­های فضا می­باشد[۲۲] (Gregory& Moghtaderi & Sugo,2008). این مشخصه بیانگر توانایی مواد در ذخیره­سازی انرژی و آزاد سازی آن در طول زمان است. همچنین مواد و مصالحی که از اینرسی حرارتی بالایی برخوردارند، توانایی ذخیره سازی انرژی بیشتری را نیز دارند
.(Aste, Angelotti, Buzzeti,2009) این مواد همچنین دامنه نوسانات دمایی محیط را کاهش می­ دهند که این نسبت تحت عنوان عامل کاهش[۲۳] شناخته می­گردد. پارامتر حائز اهمیت دیگری که به اینرسی حرارتی جداره ها وابسته است تاخیر زمانی است که نشان دهنده اختلاف زمانی بین وقوع ماکزیمم دما در دو سمت جداره استKoray,2002) ) و (Asan,2006). هر چه اینرسی حرارتی دیوار بیشتر باشد، حرارت با سرعت کمتری از خارج به طرف داخل انتقال می­یابد. در نتیجه، سطوح داخلی با تاخیر بیشتری به حداکثر دمای خود نسبت به سطوح خارجی می­رسند (معرفت و همکاران،۱۳۹۰). در واقع زمان تاخیر[۲۴] باعث می شود در ساعاتی که حداکثر دما اتفاق می­افتد، حرارت در دیوار های خارجی نفوذ کرده و در همان جا ذخیره شود و هنگام عصر و شب که هوا نسبتا خنک می­گردد، از آن آزاد گردد. در فصل زمستان و بویژه در مناطق سرد که به طور کلی دمای هوای خارج کمتر از دمای هوای گرم شده داخلی است، اینرسی حرارتی مصالح ساختمانی دامنه نوسان دمای هوای داخلی آن را کاهش می­دهد. ولی در تابستان در مناطق گرم که سطوح خارجی ساختمان هنگام روز گرمتر و هنگام شب سردتر از هوای داخلی است، اینرسی حرارتی علاوه بر آنکه در کاهش تبادل حرارت داخلی و خارجی موثر است، در جهت حرکت حرارت نیز تاثیر می­ گذارد. لذا در مناطقی که تاثیرات روزانه دمای هوا و شدت تابش آفتاب زیاد است ( مانند مناطق گرم و خشک)، ساختمانی با اینرسی حرارتی زیاد می تواند به میزان قابل توجهی وضعیت حرارتی هوای داخل خود را تنظیم نماید. بنابراین با انتخاب مصالح حرارتی مناسب برای یک ساختمان، هم می­توان نوساناتی را که در اثر گرم و سرد شدن سطوح خارجی در معرض تابش آفتاب و در تماس با هوای خارج و داخل بوجود می ­آید، کنترل کرد و هم نوساناتی را که در اثر تابش مستقیم آفتاب از میان پنجره­ها و نفوذ هوا از درز پنجره­ها و گرمایی که در اثر فعالیت داخل ایجاد می­ شود. با این حال باید توجه داشت که ظرفیت حرارتی زیاد در مناطقی که مشکل گرمای هوای داخلی معمولا در شب ها نیز وجود دارد( مانند مناطق مرطوب ساحلی) مناسب نیست (کسمایی،۱۳۹۱)و(قبادیان وفیض نوروزی،۱۳۹۰) (Kontoleon, Bikas,2006), و (Givoni,1997) .
۲-۱۰-۱-۲- رابطه ضخامت پوسته­ها، اینرسی حرارتی و وضعیت حرارتی هوای داخلی
همان­طور که پیشتر ذکر شد، اینرسی حرارتی یک دیوار نتیجه چگالی، ضخامت و گرمای ویژه مصالح آن است. اما نتایجی که در اثر تغییر وزن مخصوص مصالح و یا تغییر ضخامت یک دیوار در وضعیت حرارتی آن ایجاد می­ شود، کاملا متفاوت است. به طور کلی اینرسی حرارتی تقریبا بر اساس وزن مصالح مشخص می­ شود. با متراکم کردن مصالح برای افزایش جرم حجمی ، ضریب هدایت حرارتی نیز افزایش می­یابد و در نتیجه باعث کاهش اینرسی حرارتی می­ شود. بنابراین ، این موضوع فقط تا حد کمی در بهبود وضعیت پوسته های ساختمان تاثیر می­ گذارد. اما هنگامی که به منظور افزایش اینرسی حرارتی دیوارها به ضخامت آن افزوده شود، مقاومت حرارتی دیوار نیز به نسبت افزایش می­یابد و در نتیجه تاثیر آن در شرایط هوای داخلی تا حد زیادی افزوده خواهد شد. بر اساس محاسبات و بررسی­های نظری، میزان نوسان درجه حرارت هوای داخلی یک ساختمان با تغییر ضخامت دیوارهای آن تغییر می­ کند و در نتیجه با افزایش ضخامت دیوارهای یک ساختمان، حداکثر دمای هوای داخلی کاهش و حداقل دمای آن افزایش می­یابد.
علاوه بر تمام موارد ذکر شده، تاثیر ضخامت دیوارها در کنترل دمای سطوح و درجه حرارت هوای داخلی یک ساختمان به شرایط تهویه طبیعی در آن ساختمان و رنگ سطح خارجی دیوارها نیز بستگی دارد نیست(کسمایی،۱۳۹۱)و(قبادیان وفیض نوروزی،۱۳۹۰) و (Givoni,1997) و
( Kontoleon, Bikas,2006) .
۲-۱۰-۱-۳- تاثیر تابش آفتاب بر حرارت داخلی ساختمان
تابش خورشید همیشه برای ایجاد روشنایی طبیعی در ساختمان لازم است ولی از آنجا که این تابش در نهایت به حرارت تبدیل می­ شود، میزان تابش مورد نیاز برای هر ساختمان باید با توجه به نوع آن و شرایط اقلیمی آن تعیین شود. گرمای تبادل یافته بین ساختمان و محیط پیرامون بوسیله ی دریافت و اتلاف از طریق پوسته­ها رخ می­دهد .(Givoni,1997) سقف و دیوارهای جانبی ساختمان، فضای داخلی را از محیط اطرافش جدا می­سازد و بدین طریق، ساختمان از تاثیر مستقیم عناصر اقلیمی مانند دما و رطوبت هوا، باد، تابش آفتاب و بارش­های جوی بر فضای داخلی آن در امان می­ماند. ولی در هر صورت، هر یک از این عوامل از طریق تاثیر بر جداره­های خارجی ساختمان، هوای داخلی آن را تحت تاثیر قرار می­ دهند. لذا حرارتی که در اثر تابش آفتاب، در سطوح خارجی یک ساختمان جذب می­ شود، با تغییراتی به سطوح داخلی و سرانجام به هوای داخلی انتقال می­یابد و باعث تغییر دمای هوای آن می­ شود (کسمایی،۹۱) .
۲-۱۰-۱-۴- تابش آفتاب بر انواع دیوار
تاثیر تابش آفتاب در حرارت داخلی ساختمان، به ویژگی مصالح بکار رفته در دیوارهای خارجی آن بستگی دارد. وقتی هوای داخلی ساختمان به وسیله سیستم مکانیکی کنترل نشود، نوع مصالح بکار رفته در ساختمان نقش مهمی در تامین آسایش ساکنین آن بازی می­ کند. حتی در زمانی­که هوای داخلی ساختمان به­وسیله سیستم مکانیکی کنترل شود، کیفیت مصالح ساختمانی بکار رفته، تاثیر زیادی در حرارت دفع شده یا جذب شده ساختمان دارد و علاوه برتامین آسایش ساکنین، در بازدهی اقتصادی وسایل مکانیکی موثر است (کسمایی،۹۱). بنابراین لازم است با توجه به نوع ساختمان و شرایط اقلیمی، مصالح ساختمانی مناسب به دقت انتخاب گردد (کاری،۱۳۹۱) .
دمای هوای خارج و میزان تابش آفتاب، دارای یک دوره تغییرات روزانه است و الگوی این تغییرات به موقعیت جغرافیایی محل بستگی دارد. افزایش دمای هوای خارج باعث گرم شدن سطح خارجی دیوارهای جانبی ساختمان می­ شود. همزمان با افزایش دمای دیوار، آفتاب نیز بصورت مستقیم و پراکنده به ساختمان می­تابد. قسمتی از پرتو تابیده به دیوار در اثر برخورد به سطح آن منعکس می­ شود و مقدار باقیمانده در آن جذب شده، باعث گرم شدن آن می­ شود .(Givoni,1997) در این حالت، جهت جدارها در مقدار تابش دریافت شده و در نتیجه، مقدار حرارت ایجاد شده در آنها کاملا موثر است. به همین دلیل، در دیوارها و بام ساختمان، تحت تاثیر تابش آفتاب، دمای متفاوتی ایجاد می­گردد (کسمایی،۹۱).
با افزایش تابش و دمای هوای خارجی، دمای سطح خارجی جدارها به حداکثر میزان خود می­رسد. پس از کاهش شدت آفتاب و خنک شدن هوا جدارها نیز شروع به سرد شدن می­ کنند و لایه­ های جدار به تدریج حرارت خود را از دست می­ دهند. بدین ترتیب، جدارهای ساختمان در طول روز یک دوره گرم و سرد را طی می­ کند. البته دامنه نوسان این دوره گرم و سرد شدن، برای سطوح داخلی و خارجی برابر نیست. نوسان دما در سطوح داخلی همیشه کمتر از سطوح خارجی است و سطوح داخلی نیز، مدتی پس از سطوح خارجی به حداکثر و حداقل دمای خود می­رسند (Pupeikis,2010).
۲-۱۰-۲- نحوه تبادل حرارت میان ساختمان خاک پناه و محیط پیرامون
چگونگی رفتار حرارتی زمین و پدیده ­های در ارتباط با آن موضوعی است که مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. خیرالدین(۱۹۹۱) اظهار کرد که زمین یک عایق طبیعی در دسترس است و فضاهای زیر زمینی انرژی را به بهترین نحو ذخیره می­ کنند. بر طبق این گفته او زمین را می­توان یک تعادل­گر دما نامید (El-Hamid & et al,1991) .گولانی نیز در سال ۱۹۹۵ اظهار کرد که خاک دو عملکرد حرارتی جداگانه دارد. بدین صورت که اگرخاک در ضخامت کم در اطراف ساختمان استفاده گردد به عنوان یک عایق عمل می­ کند و اگر توده­ی عظیمی از آن پیرامون ساختمان قرار گیرد مانند یک انباره­ی حرارتی عمل می­ کند. بنابراین خاک گرمای ذخیره شده در خود را می ­تواند در مواقع لزوم، در امر سرمایش و گرمایش بکار ببندد. علاوه بر آن بر طبق مطالعات گولانی فضاهایی که در ارتباط مستقیم با پوسته­ی خاکی قرار می­گیرند یک خرد اقلیم با دمای تقریبا ثابت در نوسان های شدید دمایی بیرون، به ­وجود می­آورند (Golany,1995). مسائل مربوط به تبادل حرارت بین زمین و ساختمانی که در آن بنا می­گردد، بسیار پیچیده تر از تبادل حرارتی بین فضای داخلی و خارجی مجاور هوا است. زمانی­که سطوح گسترده­­ی ساختمان با خاک تماس پیدا می­ کند، در واقع دیگر محیط انتقال حرارت از طریق جداره ها، مانند ساختمان­های معمولی، انتقال از حجم هوای داخلی به هوای خارجی نیست. به بیان دیگر محیط انتقال حرارت در این مورد تغییر کرده است و بحث انتقال حرارت از محیط جامد و صلب خاک به هوای داخل ساختمان و بلعکس پیش می ­آید. همچنین دمای خورشید، آسمان و هوا به واسطه­ تبادل حرارتی با ساختمان تغییر نمی­کند در حالی­که دمای زمین و نتیجه ی قابلیت آن بعنوان یک ظرف تخلیه­ی حرارتی علاوه بر سایر عوامل جوی، به طور قابل ملاحظه­ای تحت تاثیر ساختمانی است که در آن احداث شده است(قبادیان و فیض نوروزی،۱۳۹۰) . برای درک صحیح نحوه تبادل حرارت میان ساختمان خاک پناه و محیط پیرامون علاوه بر چالش­هایی که در زمینه­ انتقال حرارت از میان جدارها و خواص فیزیکی آن پیش می ­آید، شناخت مکانیزم تبادل حرارت در محیط کلی انتقال حرارت پیرامون ساختمان گونه­ خاک پناه نیز ضروری است.
۲-۱۰-۲-۱- مکانیزم تبادل حرارت از خورشید تا عمق زمین
با تابش خورشید بر روی زمین و محیط پیرامون آن بخشی از امواج جذب می­شوند، بخشی در میان ذرات هوا و ابر پراکنده می­گردند و بخشی هم به سمت آسمان بازتابش می­شوند. میزان زیادی از تابشهای الکترو مغناطیسی خورشید بوسیله ی زمین جذب می­گردد. توده­ی زمین امواج الکترومغناطیسی جذب شده را به گرما با طول موج بلندتر تبدیل می­نماید. سپس پوسته ی زمین بخشی از این امواج را به سمت محیط بیرون می­تاباند و بخشی را به سمت لایه های داخلی جریان می­دهد (Bonan,2002).

تصویر ۸- تعامل بین پوسته­ی زمین و تابش خورشید [۲۵]
موج­های بلند گرمایی در طول تابستان بدلیل بالاتر بودن دما و تابش خورشیدی به سمت عمق خاک جریان می­یابند و بوسیله­ی خاصیت بالای اینرسی حرارتی خاک در آن ذخیره می­گردند. با سردشدن هوای مجاور گرمای ذخیره شده در عمق خاک به سمت محیط بیرون جریان می­یابد. این موضوع یک چرخه­ی گرمایی طولانی مدت بین فصول سرد و گرم ایجاد می­ کند (تصویر۸).
۲-۱۰-۳- بررسی رفتار حرارتی خاک
بیش از یک قرن است که تحلیل­های مربوط به دمای زمین موضوع مطالعه بسیاری از علوم بوده است. “لرد کلوین” در سال ۱۸۶۱ مطالعات خود را تحت عنوان ” مشاهدات بر کاهش دمای زمین” به چاپ رسانید (قبادیان و همکاران،۱۳۹۰) بررسی دقیق چرخه­ی تبادل حرارت میان زمین و محیط پیرامون آن، نیازمند شناخت آگاهانه­ی عوامل موثر بر این پدیده هستند. پوسته­ی زمین متشکل از لایه­ های خاکی است که رفتار اجزای آن نقش تعیین کننده ­ای در مسیر جریان حرارت دارد. همانطور که گفته شد نوسان دمای محیط بر روی دمای پوسته­­ی زمین تاثیر می­ گذارد و آنرا دستخوش تغییرات می­نماید. الگوی سالانه­ی دمای پوسته­ی زمین به­ صورت موجی سینوسی بوده و منحنی تغییرات آن در اعماق مختلف بیانگر این مطلب است که هرچه عمق زمین بیشتر شود، میزان تغییرات دمای خاک در طول سال دارای نوسانات کمتری است و تقریبا از دمای میانگین هوای سالانه­­ی منطقه ی موردنظر تبعیت می­نماید. برای تخمین دمای خاک در اعماق مختلف در طول سال روش­های متعددی ارائه شده است. سرانجام لبز رابطه ای ریاضی را برای توصیف ارتباط میان عوامل موثر بر انتقال حرارت خاک در عمق و زمان­های مختلف تعریف کرد. رابطه­ او توصیفی کامل از ارتباط میان دمای خاک با توجه به زمان، میانگین دمای سالانه­ی هوا و ضریب نفوذ گرمایی خاک بیان می­ کند (لبز ۱۹۷۹). امروزه این فرمول پایه­ محاسبات حرارتی دمای خاک می­باشد (رابطه­ ۱).
رابطه (۱):
= دمای خاک در عمق و زمان مورد نظر ( (
d= عمق خاک از سطح زمین (m)
Tm = میانگین سالانه­ ی دمای زمین ( (
t = شماره روز موردنظر از اول ژانویه
t0 = شماره روز سردترین روز سال از اول ژانویه
As = دامنه­ موج دمای هوا = اختلاف متوسط دمای گرمترین و سردترین روز سال / ۲
α = ضریب نفوذ گرمایی خاک (m2/day) که از رابطه­ ۲ بدست می ­آید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 09:18:00 ق.ظ ]




اعتماد کارکنان

۴

۱۲-۱۳-۱۴-۱۵

۰٫۸۹۱

اعتماد شرکت

۴

۱۶-۱۷-۱۸-۱۹

۰٫۹۱۶

کیفیت خدمات

۷

۲۰-۲۱-۲۲-۲۳-۲۴-۲۵-۲۶

۰٫۹۲۰

هزینه­ها

۳

۲۷-۲۸-۲۹

۰٫۸۹۹

ارزش مشتری

۴

۳۰-۳۱-۳۲-۳۳

۰٫۹۳۸

وفاداری مشتری

۱

۳۴

نتایج نشان می­دهد که آلفای اولیه متغیرها در سطح قابل قبولی قرار دارد و در نتیجه همسانی درونی قابل قبول و بالایی وجود دارد. بدین ترتیب می­توان نتیجه گرفت که تمامی متغیرهای تحقیق به قدر کافی دارای پایایی هستند.
۳-۶-۳ ارزیابی اعتبار ابزار اندازه ­گیری
در این بخش از پژوهش به ارزیابی اعتبار پرسشنامه پرداخته می­ شود. اعتبار بر این امر دلالت دارد که شیوه یا ابزار جمع­آوری داده ­ها تا چه حد به درستی آنچه را که قرار است بسنجد، می­سنجد. به سخن دیگر، آیا روش یا ابزار سنجش برای هدف مورد نظر کارایی لازم را دارد. بعبارتی، مفهوم اعتبار به “مناسب بودن، معنی دار بودن، و سودمند بودن” استنباط­های معین از نمره ­های حاصل از ابزار اندازه ­گیری دلالت دارد. برای اینکه این استنباط­ها تایید گردد، پژوهشگر از روش­های گوناگونی استفاده می­ کند که این روش­ها انواع اعتبار را مطرح می­ کنند که در این پژوهش،به ارزیابی دو نوع اعتبار شامل اعتبار محتوا[۷۵]و اعتبارصوری[۷۶] (میرزایی،۱۳۸۸) پرداخته می­ شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۶-۳-۱ اعتبار محتوا
اعتبار محتوا که به آن اعتبار منطقی[۷۷] نیز گفته می­ شود، قابلیت ارزیابی توانایی گویه برای سنجش متغیر را داشته و به این امر دلالت دارد که آیا ابزار اندازه ­گیری به خوبی معرف همان محتوایی است که باید اندازه ­گیری شود؟. بعبارت دیگر، در اعتبار محتوایی به توانایی یا قابلیت گویه ­ها برای پوشش کل محتوای یک سازه معین توجه می­ شود و برای این منظور، ابتدا متغیرها مشخص و با دقت تعریف می­شوند (تعریف محتوا، کلیه­ ابعاد متغیر روشن می­ شود) و آنگاه گویه ­ها به گونه ­ای ساخته می شود که محتوای تعریف شده را اندازه بگیرد. بنابراین، اگر ابزار اندازه ­گیری همه ابعاد و محتواهای متغیر یا مفهوم مورد نظر را دربر گرفت، دارای اعتبار محتوا است و در غیر اینصورت فاقد اعتبار محتوا است.
یک روش پرکاربرد پیشنهاد شده توسط لاوشه lawshe برای سنجش اعتبار محتوا که در این پژوهش مورد استفاده قرار می­گیرد. این روش میزان موفقیت میان ارزیابان یا داوران در خصوص “مناسب یا اساسی بودن” یک گویه­ی خاص را اندازه ­گیری می­ کند. لاوشه پیشنهاد کرد که هر گویه یا پرسش به مجموعه ای از ارزیابان یا داوران داده شود و از آنها پرسیده شود که آیا گویه­ی مورد نظر برای سنجش سازه­ی مورد نظر “اساسی” یا “مناسب” هست یا نه؟ طبق نظر لاوشه، اگر بیش از نیمی از ارزیابان یا داوران بیان داشتند که آن “مناسب” است، آن گویه دست کم از مقداری اعتبار محتوا برخوردار است. هر چه میزان موافقت داوران با مناسب بودن یک گویه­ی معین بالاتر باشد، سطح اعتبار محتوا بالاتر است. لاوشه با بهره گرفتن از این فرض فرمول زیر را برای سنجش اعتبار محتوا ابداع کرد که به آن نسبت اعتبار محتوا[۷۸] گفته می شود: (میرزایی،۱۳۸۸)

در این فرمول:
CVR نسبت اعتبار محتوا است؛
Ne تعداد داورانی است که بیان می­دارند گویه مورد نظر مناسب است؛
N کل تعداد داوران است.
برای تعیین حداقل مقدار CVR برای اطمینان از اینکه موافقت ناشی از تصادف یا شانس نیست، از جدول زیر استفاده شد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]




            1. مولفه­های شبکه ­های ارتباطی

گره
در یک شبکه ارتباطی یک گره نقطه­ای است که در آن بیش از دو شاخه یکدیگر را ملاقات می­ کنند ممکن است یک شبکه ارتباطی دارای تعداد بسیار زیادی گره باشد که یک گره لزوما به تمام گره­ها مرتبط نیست. کار یک گره از شبکه، اتصال مسیر وارد شونده به مسیر خارج شونده است، از این رو سیگنال­ها می­توانند مسیر خود را به مسیر مطلوبشان برای انتقال پیش رو تغییر دهند. به صورت متعارف در یک شبکه تلفنی، مراکز تلفنی و یا تلفن­ خانه­ها نقش گره را بازی می­ کنند. در یک شبکه اطلاعاتی یک گره یک بسته سوییچ[۷] است که به آن مسیریاب[۸] گفته می­ شود. برخی از گره­ها به خصوص گره­های تغییر پیام یا بسته، دارای بافر و حافظه برای پیام­ها هستند. چنین گره­هایی همانند سوییچ­های ذخیره و ارسال کار می­ کنند. گره­ها اعمال دیگری چون یکسان­ سازی پیام­های دریافتی، آزمایش کردن خروجی­ها و … را نیز انجام می­ دهند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شاخه
شاخه شبکه ­های ارتباطی اساسا یک رسانگر انتقال[۹] است که یک سیم یا یک کانال رادیویی است. رسانگر انتقالات سیمی می ­تواند به هر یک از شکل­های جفت سیم­های مسی، کابل­های چند جفتی، کابل­های هم­محور[۱۰] و یا فیبر نوری[۱۱] باشند. این سیم­ها سیگنال­ها را از یک گره به گره دیگر می­برند. یک کانال بی­سیم یک طیف الکترو­مغناطیسی از فرکانس­های بسیار پایین تا فرکانس­های بسیار بالا شامل موج­های میلیمتری و نوری گسترده شده ­اند. پهنای باند[۱۲]
کانال­های سیمی یا بی­سیم دارای برد عرضی بالایی است می ­تواند نسبت داده ­های عبوری را از چند بیت در ثانیه تا چند گیگا – پنتا بیت در ثانیه پوشش دهد. طول این خطوط انتقال با توجه به دلایل متنوعی مانند پراکنش محدود است. در یک شبکه ارتباطی چند منظوره لزومی ندارد که تمام خطوط ارتباطی از یک نوع باشد، بعضی می­توانند خطوط سیمی و بعضی خطوط بی­سیم باشند.
هم اکنون یک شبکه ارتباطی را می­توان به صورت گردایه­ای از گره­ها که توسط خطوط ارتباطی با یکدیگر مرتبط هستند تعریف کرد که اطلاعات را از طریق سیگنال­ها به شکل الکتریکی یا نوری منتقل می­ کنند. بنابراین گره­ها، خطوط ارتباطی و انتقال اطلاعات ویژگی اساسی هر شبکه­ ای هستند. برخی از معمول­ترین و شناخته ­شده­ترین و عریض­ترین شبکه ­های پیامی[۱۳]، شبکه ­های پستی[۱۴]، شبکه ­های تلگرافی[۱۵]، شبکه ­های تلفنی[۱۶] (ثابت، معمولی و سیار)، شبکه ­های کامپیوتری[۱۷] و
شبکه ­های سرگرمی[۱۸] (پخش کننده­ های تلویزیون یا صوتی) می­باشند.

            1. مثال­هایی از شبکه

یک شبکه با توجه به کاربردی که دارد طراحی و به کار گرفته می­ شود. گونه­ های بسیاری از شبکه موجود است. شبکه تلگرافی برای ارسال تلگراف­ها از یک مکان به مکان دیگر مورد استفاده قرار می­گیرند. در آن­ها از سوییچ­های پیام به عنوان گره استفاده می­ شود و اساسا سرویسی با سرعت بسیار پایین ارائه می­دهد. از سویی دیگر شبکه ­های تلکس مانند شبکه ­های تلفنی کار می­ کنند و کاربران می­توانند مستقیما پیام­های متنی خود را بدون کمک اپراتور به مقصد مورد نظر ارسال نمایند. شبکه تلفنی برای ارتباطات صوتی بین دو کاربر مورد استفاده قرار می­گیرد. یک شبکه کامپیوتری به کاربران این اجازه را می­دهد که با بهره گرفتن از شبکه کامپیوتری با هم ارتباط برقرار کنند. داده ­های صوتی و تصویری می­توانند از طریق شبکه پخش[۱۹] به طور همزمان از یک مبدأ به تعداد زیادی از استفاده­کننده­ها ارسال شود.
به منظور بیشتر مشخص شدن مفهوم شبکه، شبکه کامپیوتری را مورد بحث قرار می­دهیم.
۱-۲- شبکه کامپیوتری
با توجه به استفاده گسترده از کامپیوتر­ها، دیگر استفاده از آن­ها به یک مکان خاص محدود نمی­ شود و نیاز به اینکه کامپیوترها در مکان­های مختلف با یکدیگر مرتبط شوند احساس می­ شود. یک شبکه کامپیوتر که اغلب از آن به عنوان شبکه یاد می­ شود، از گروهی از کامپیوترها و وسیله­ ها تشکیل شده است که توسط کانال­های ارتباطی با یکدیگر مرتبط هستند و ارتباط بین کاربران را آسان می­سازد. یک شبکه به کاربران این اجازه را می­دهد که از منابع و اطلاعات به صورت مشترک استفاده کنند. بر اساس پراکندگی جغرافیایی کامپیوترها اساسا سه نوع شبکه موجود است که در ادامه به آن­ها اشاره می­کنیم [۷].
شبکه ­های محلی (LAN)[20]
در این نوع شبکه، کامپیوترها و دیگر وسایل ارتباطی در یک محیط کوچک به یکدیگر مرتبط هستند. محیط می ­تواند یک ساختمان یا مجموعه ­ای از ساختمان­ها در یک محوطه باشد. نمونه ­ای از شبکه محلی، شبکه کتابخانه­ای است که مورد استفاده قرار می­گیرد[۷].
شبکه ­های شهری (MAN)[21]
اساسا یک شبکه شهری بزرگتر از شبکه ­های محلی است و عموما از ساختاری مشابه استفاده می­ کنند که می ­تواند گروهی از دفاتر مجاور و یا در یک شهر را پوشش دهد و می ­تواند خصوصی و یا عمومی باشد [۷].
شبکه ­های گسترده (WAN)[22]
در این شبکه کامپیوتر­ها می­توانند از یکدیگر دورتر باشند و شهرها، کشورها و یا حتی قاره­ها را پوشش دهند. کامپیوترها می­توانند از طریق خطوط تلفن[۲۳]، امواج رادیویی[۲۴] و فیبر نوری به یکدیگر متصل شوند [۷].
شبکه­ ها به دوگروه کلی تقسیم می­شوند که عبارتند از شبکه ­های نظیر به نظیر[۲۵] و شبکه ­های سرویس ­دهنده محور[۲۶].
تفاوت بین شبکه ­های نظیر به نظیر و سرویس­دهنده ­محور بسیار مهم است، زیرا هر یک دارای قابلیت ­های متفاوت هستند. نوع شبکه­ ای که شما آن را اجرا می­کنید به عوامل بسیاری از جمله اندازه سازمان، سطح امنیت، نوع کار، سطح مدیریت شبکه، حجم ترافیک شبکه و بودجه شبکه وابسته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]




حفظ حیات،مجوز مخالفت با هر واجب وحرامی است و حفظ حیات از همه واجبات ومحرمات مهم تر است ؛ بنابراین در امر میان حفظ حیات وحفظ واجب یا حرام ، حفظ حیات مهم تر است؛لیکن در فرض وجود داوطلب دیگر،این مهم قابل تحقق است و جان فرد از مرگ حتمی نجات می یابد.گفته شد در تزاحم وجوب حفظ جان اشخاص و حرمت ضرر زدن به نفس، نجات فرد از مرگ مقدم است.در جایی که داوطلب دیگری برای اهداء عضو وجود دارد و حفظ جان شخص بیمار با پیوند عضو از ایشان، محقق می گردد؛امتثال حقوق خانواده را باید مقدم بداریم.از یک طرف با پیوند عضو از داوطلب دیگر، جان بیمار از مرگ نجات پیدا کرده و از طرف دیگر از آسیب هایی که در صورت نقص عضو زوج یا زوجه بر خویشتن و دیگر اعضای خانواده متحمل می گردد، جلوگیری می شود.اما در صورتی که داوطلبی برای اهداء عضو وجود نداشته باشد وحیات بیمار متوقف بر پیوند عضو باشد؛ در تزاحم بین حق اهداء عضو زوجین و اجرای تکالیف ناشی از رابطه زوجیت ، مسلماً آنچه مقدم است،حق اهداء عضو توسط زن یا شوهر می باشد؛چرا که در راستای تحقق مصلحت مهم تر که همان نجات جان فرد دیگر از مرگ است وتحمل ضرر کمتر، واقع می گردد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱-۵٫نذر

طبق نظر برخی از فقها نذر زوجه مطلقا متوقف بر اذن زوج می باشد؛ خواه با حقوق زوج در تزاحم باشد، خواه نباشد.قائلین به این نظریه خود دودسته اند:
۱-کسانی که نذر زوجه را مطلقا متوقف براذن زوج می دانند. محقق سبزواری در کفایه الاحکام اشتراط نذر زوجه به اذن زوج را مشهور میان متأخران دانسته است[۱۳۲]۱صاحب حدائق هم آن را ظاهر کلام اصحاب بر شمرده است[۱۳۳]۲٫این نظریه فاقد نص خاص بوده وبرای آن فقط به ادله ای که به اشتراط یمین زوجه به اذن زوج دلالت دارد ، استدلال شده است . از میان فقهای معاصر، امام خمینی (ره) بر این نظر می باشند ایشان معتقداند که نذر زوجه بدون اذن زوج صحیح نیست ،اگرچه متعلق به مال خودش باشد و عمل به نذر مانع حق شوهر نباشد[۱۳۴]۳٫
۲-کسانی که نذر در امور مالی متعلق به زوجه را متوقف بر اذن شوهر می دانند و در امور غیر مالی اذن ایشان را لازم نمی دانند.محقق سبزواری قائل به این نظریه می باشد[۱۳۵]۴٫
از میان فقهای معاصر، آیت اله وحید خراسانی[۱۳۶]۵آیت اله سیستانی[۱۳۷]۶وآیت اله صافی گلپایگانی[۱۳۸]۷ براین نظراند.ایشان معتقد اند که در صحت بدون اذن شوهر در غیر حج و زکات و صدقه واحسان به والدین و صله ارحام محل اشکال است . یعنی احتیاط واجب این است که در این موارد ،اذن زوج نیاز است.نظر این دسته از فقها وفقهای پیشین بر گرفته از روایت عبداله بن سنان می باشد:« عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَال‏ لَیْسَ لِلْمَرْأَهِ مَعَ زَوْجِهَا أَمْرٌ فِی عِتْقٍ وَ لَا صَدَقَهٍ وَ لَا تَدْبِیرٍ وَ لَا هِبَهٍ وَ لَا نَذْرٍ فِی مَالِهَا إِلَّا بِإِذْنِ زَوْجِهَا إِلَّا فِی حَجٍّ أَوْ زَکَاهٍ أَوْ بِرِّ وَالِدَیْهَا أَوْ صِلَهِ»[۱۳۹]۱٫
مناقشاتی راجع به این روایت بین فقها به وجود آمده است ؛ از جمله اینکه برخی از فقها مفاد این روایت را حمل بر تعالیم اخلاقی ذکر کرده اند که التزامی در پی ندارد هرچند بهتر است بر طبق احتیاط به آن عمل شود[۱۴۰]۲٫برای جلوگیری از اطاله بحث و عدم خروج از موضوع تحقیق از ذکر سایر مناقشات پرهیز می شود.
سایر فقها نذر زوجه بدون اذن زوج را صحیح دانسته اند ، مگر در مواردی که بین عمل به نذر وحقوق زوج منافات داشته باشد، که در این صورت اذن شوهر نیاز است[۱۴۱]۳٫از جمله ی این فقها می توان از شیخ انصاری[۱۴۲]۴ نام برد. اکثر فقهای معاصربراین نظر می باشند[۱۴۳]۵٫برخی از فقها منافات داشتن با حقوق زوج را محدود به حق استمتاع کرده اند. آیت اله فاضل لنکرانی در کتاب «الأحکام الواضحه» اذن زوج را در نذرهمسرش در جایی که منافات با حق استمتاع داشته باشد،لازم می دانند وصحت نذردرغیر این مورد را محل اشکال می دانند[۱۴۴]۱٫آیت اله سیستانی هم درموردی که نذر زن درامورغیرمالی است،اذن زوج رالازم می دانند[۱۴۵]۲٫معدودی هم اذن شوهر را در مواردی می دانند ،که نذر متوقف بر مواردی شود که اذن شوهر نیاز است[۱۴۶]۳ .مثلا برای عمل به نذر نیاز به خارج شدن از منزل باشد.پس قدر مسلم از نظرات مختلف این است ،در جایی که نذر ، منافی با حقوق زوج باشد ،اذن نیاز است ؛ لذا در تزاحم بین حق نذر زوجه و حقوق زوج ، آنچه أهم است حقوق زوج می باشد و بر حق زوجه تر جیح داده می شود وعمل به نذر متوقف بر اذن زوج و گذشتن واسقاط حقوق ایشان می باشد.
درصورتی که نذر شوهر نیز به گونه ای مزاحم حقوق زوجه باشد، در راستای تقدم حق مهمتر باید حقوق زوجه را مقدم بداریم.

۱-۶٫حج

در این مبحث سعی می گردد به این سوال پاسخ داده شود که در تزاحم بین حق هر یک از زوجین در رفتن به حج و حقوق طرف مقابل کدام یک مقدم است؟معیارأهم بودن کدام است؟
شاید بتوان گفت که حق حج رفتن زوجه با سه حق از حقوق شوهر در مقام اجرا قابل تزاحم است، حق استمتاع زوج،حق تعیین مسکن و حق اذن بر خروج زوجه ازمنزل. هرچند که مورد سوم طبق نظر برخی از فقها متوقف بر منافات داشتن با حق استمتاع می باشد ومنطبق با مورد اول است ؛لیکن به دلیل اختلاف نظر،به صورت جداگانه مطرح گردید.
در مورد حج زوجه نسبت به اذن یا عدم اذن زوج روایات وفتاوایی از جانب فقهای قدیم ومعاصر مطرح گردیده است که نسبت به انواع آن متفاوت می باشد.؛ لذا به صورت جداگانه بیان می گردد.

الف:حج واجب

حج به سه طریق بر مکلف واجب می شود یکی حجه الاسلام با شرایط استطاعت ودیگر ی از طریق نذر، که منشاء آن ها حق الله است و از طریق نیابت که منشاء آن حق الناس می باشد.

۱-حجه الإسلام

در مورد حج واجب استطاعتی تمام فقهای شیعه معتقداند که برای زوجه اجازه ی شوهر لازم نیست و از علمای اهل سنت فقط شافعی مخالف است و اذن شوهر را شرط می داند[۱۴۷]۱٫البته در کتاب« الموسوعه الفقهیه الکویته»گفته شده است که شافعی قائل به فوریت حج نبوده است ولی اگر مضیق شد بدون اجازه شوهر می تواند حج به جا آورد[۱۴۸]۲، پس مخالفت آن به این دلیل است که حج را فوری نمی داند. بنابراین در این مورد هیچ مخالفی نداریم.
در اینجا دو حق در تزاحم هم می باشند ، یکی حق الناس (حقوق زوج)و دیگری حق الله(حج واجب) می باشد. طبق قاعده در بحث تزاحم ، حق أهم ، رفتن به حج است.دلیل اهمیت و ارجحیت به قرار ذیل می باشد:
۱-حج واجب ، حق الله و حقوق شوهر ، حق الناس می باشدو در تزاحم این دو حق، حق الله مقدم است.
۲- طبق قاعده «لاطاعه لمخلوق فی معصیه الخالق»، حد وحدود رعایت حقوق شوهر تاجایی است که موجب معصیت خداوند نشود.
۳-حق زوج چه در استمتاع وچه در سایر حقوق ، استمرار دارد؛ ولی حجهالاسلام فقط یک بار برای انسان پیش می آید؛ لذا بر حق زوج مقدم می باشد.

۲-حج نذری

به دلیل اینکه احکام حج نذری زوجه تا حدودی متفاوت از دیگر نذورات زوجه می باشد و درکتب فقهی درباب حج به آن پرداخته شده است؛لذادر مبحث مربوط به حج مطرح می گردد.همانطور که در بحث نذر گفته شد برخی از فقهای ما نذر زوجه را متوقف بر اذن زوج می دانند .آیا در حج نذری نیز ، زوجه نیاز به اذن شوهر دارد؟
روایاتی که حج واجب زوجه را متوقف بر اذن نمی داند ودر تزاحم حقوق زوجین در این رابطه ، حق زوجه را مقدم می دارد، صریحاً یا ظاهراً در مورد حجه الاسلام است.ولی جمعی از فقها حج نذری را ملحق به حج استطاعتی کرده ومعتقداند، شوهر نمی تواند، مانع شود و ظاهر بسیاری از عبارات الحاق می باشد..صاحب جواهر حج نذری زوجه را نیاز به اذن شوهر نمی داند، مگر در صورتی که موسع باشد که تا مضیق شدن ، شوهر می تواند منع کند[۱۴۹]۱٫صاحب عروه هم این مسئله رابیان کرده ومی فرماید:«…و کذا فی الحج الواجب بالنذرونحوه(قسم وعهد)إذا کان مضیقاً[۱۵۰]۱»ازمحشین عروه فقط دونفرمخالفت کرده اند،آیت الله خویی و آیت الله گلپایگانی که هر دوی ایشان حج نذری زوجه را بدون اذن زوج محل اشکال دانسته اند[۱۵۱]۲٫
برخی می گویند که اذن زوج در حج نذری که با نذر واجب شده است؛ جایز نیست؛ به دلیلی عبارت « لاطاعه لمخلوق فی معصیه الخالق»، در حالی که حدیث انصراف دارد از واجبات و محرمات اصلی ،نه واجب و محرم عرضی و با عناوین ثانوی، مثل نذرو غیره؛ لذا از این نظر بر حق زوج مقدم نمی شود.همچنین بر طبق حدیث عبداله بن سنان، نذرجزء مستثی منه می باشد که نیاز به اذن زوج دارد وحج جزء مستثنی که نشان می دهد منظور از حج ، حجه الاسلام می باشد نه حج نذری که به سبب نذر، واجب شده است و این نوع حج، نیاز به اذن زوج دارد و با اذن موجب سقوط حق شوهر می شود[۱۵۲]۳٫ همان طور که در ابتدای مبحث ذکر کردید حق حج رفتن زوجه با سه حق از حقوق زوج مزاحمت دارد.برخی از فقها، مطلقاً؛ یعنی نسبت به همه ی حقوق شوهر، حق شوهر را مقدم می دارند و رفتن به حج را متوقف براذن شوهروسقوط حقوق ایشان می دانند. از جمله آیت اله روحانی[۱۵۳]۴و آیت اله بهجت (ره)[۱۵۴]۵ولی برخی مثل آیت اله مکارم فقط به دلیل منافات داشتن با حق استمتاع زوجه، اذن زوج را نیاز می دانند[۱۵۵]۶٫گفته شد در مورد اذن در خروج از منزل، نظر فقها، مختلف است . برخی مطلقاً خروج از منزل را متوقف بر اذن شوهر می دانند ، خواه با حق استمتاع منافات داشته ، خواه نداشته باشد . ولی عده ای در صورت منافات داشتن با حق استمتاع ، اذن زوج را لازم می دانند[۱۵۶]۱؛ در نتیجه دراین مبحث هم که مصداقی از خروج از منزل است ، به همین گونه قضاوت می گردد.
در مورد حجی که زوجه پیش از ازدواج نذر کرده است، آیا رفتن به حج پس از ازدواج متوقف بر اذن شوهر است؟در اینجا بین عمل به حج نذری و حقوق زوج در زمان عمل به نذر تزاحم وجود دارد.برای حل تزاحم باید به مرجحات باب تزاحم مراجعه کرد.یکی از مرجحات سبق زمانی است. در این مورد آیا سبق زمانی حج نذری نسبت به زمان ازدواج موجب ترجیح است؟باید دید راجح حین النذر ملاک است یا حین الأدا.طبق نظر برخی راجح حین النذر ملاک است و نذر منعقد شده در این فرض واجب العمل می باشد. بنابراین طبق قاعده «لا طاعه لمخلوق فی معصیه الخالق»، در اطاعت مخلوق نمی توان معصیت خالق کرد و لذا عمل به نذر مقدم بر حقوق زوج می شود[۱۵۷]۲٫طبق نظر آیت اله مکارم رجحان نذر حین الأدا می باشد. مثلا ً اگر فردی نذر کند که در فلان روز از فلان ماه روزه بگیرد ودر آن روز بیمار شود ، نذر او باطل است و چنین نذری منعقد نیست و باآن نمی توان به قرب خداوند رسید؛ لذا در این مورد زن باید در زمان عقد نکاح از شوهر اذن بگیرد[۱۵۸]۳٫نظر صاحب عروه این است که شوهر نمی تواند منع کند مثل نذر حج ومانند آن؛ ولی امام خمینی (ره)آن را در نذر محل اشکال می دانند ودر آن تردید کرده اند[۱۵۹]۴ .آیت اله شبیری زنجانی در باب رابطه حق استمتاع زوج و سفرهای واجب زوجه که منشاء حق اللهی دارد، نظر متفاوتی را ارائه می دهند. ایشان بر این نظرند که ناسازگارى میان واجبات و حقوق ناشى از نکاح از باب تزاحم نیست، بلکه از تعابیر ادله و روایات، از جمله عدم نفوذ شروط مخالف کتاب و سنت یا شروط‌محلّل حرام و محرّم حلال یا” لا طاعه لمخلوق فى معصیه الخالق” و تعابیر دیگر، مى‌توان دریافت کرد که در این گونه موارد با فعلیت وجوب الهى، حق استمتاع اصلًا فاقد ملاک است، نه آن که ملاک آن موجود باشد و بر اثر تزاحم فعلیت نیابد از سوى دیگر اگر مسئله ی حج و حق زوج در استمتاع از باب تزاحم بود، باید براى کسى که مى‌داند مستطیع خواهد شد و شوهرش اجازۀ سفر به حج- خصوصاً در زمانهاى سابق که سفر احیاناً چند ماه طول مى‌کشید- را نمى‌دهد، ازدواج کردن حرام باشد چون ازدواج مستحب است و انسان عقلًا نمى‌تواند به جهت امر مستحب خود را داخل موضوع تزاحم کند. بنابراین در اینجا دو موضوع از قبیل وارد و مورودند و نه متزاحمین. پس اگر براى زوجه سفر حج واجب شود، در این صورت اصولاً حق استمتاع براى زوج ملاک پیدا نمى‌کند تا تزاحم پدید آید؛ بنابراین زوجه بدون استیذان از زوج مى‌تواند به مکه برود و هیچ ملاکى هم فوت نمى‌شود[۱۶۰]۱٫

۳-حج نیابتی

در مورد حج نیابتی زوجه واذن شوهر در کتب فقهی بسیار اندک بحث شده است. وجوب این حج منشاء حق الناسی دارد؛ چرا که به نیابت از دیگری صورت می گیرد.صاحب جواهر در حج نیابتی اذن زوج را لازم می داند[۱۶۱]۲٫در مورد حج نیابتی پیش از ازدواج که زوجه نایب قرار گرفته و اجیر واقع شده ، آیت اله مکارم بر این نظرند که اذن شوهر نیاز نیست.در این مورد دو حق در تزاحم باهم هستند؛ یکی حق نیایت ودیگری حق شوهر ، که در اینجا حق سابق که حق نیابت است بر حق لاحق شوهر مقدم می شود؛ مثل این که کسى دو نیابت قبول کند که نیابت اوّل صحیح است؛ بنابراین اذن شوهر نیازنیست؛لیکن در واجب موسع، که یکی از مصادیق آن حج نیابتی زوجه است ، زوج می تواند تا مضیق شدن زمان حج ، مانع از رفتن به حج شود ونیاز به اذن شوهر دارد، که این از باب جمع حقین می باشد[۱۶۲]۱٫صاحب جواهرمی گوید اطلاقی نداریم در موسع، لذا در موسع اذن نیاز است[۱۶۳]۲٫یکی از فقها مطلقاً اذن زوج را در حج نیابتی زن لازم می داند.ایشان معتقد است که لزوم عقد اجاره بین منوب عنه و زوجه که اجیر واقع شده منوط به اذن زوج است [۱۶۴]۳؛ لذا در مورد حج نیابتی قبل از ازدواج حق منوب عنه با ازدواج زن به صورت معلق واقع شده و با اذن زوج مستقر می شود.آیت اله شبیری زنجانی در مورد سفر واجبی که منشاء آن حق الناس است؛ مثل سفر برای ادای دیون، در تزاحم حق زوجه در رفتن به سفرواجب و حقوق زوج معتقدند بین موردی که ملاک لزوم سفر واجب فعلیت یافته نسبت به موردی که فعلیت نیافته است ، باید تفکیک قائل شد.مثلاً اگر قائل به فوریت وجوب ادای دین نشویم؛ در این صورت در ظرف فعلی بودن حق، دیگر ملاکی برای این امر وجود ندارد و تزاحم حاصل نمی شود؛ بلکه حکم ناشی از حق استمتاع وارد بر حکم مزبور خواهد شد و اساساً موضوع آن را منتفی می کند[۱۶۵]۴٫لیکن با پرسش از سایت ایشان درمورد حج نیابتی زوجه در پاسخ به این مورد این چنین فرموده اند:« قبول نیابت در فرضی که مخالف حق زوج در استجازه از وی در خروج از منزل است مشروع نیست و دلیل «المومنون عند شروطهم» مقید است به شرطی که حلالی را حرام کند و در اینجا که مخالف اذن شوهر است اصلا دلیل مشروعیت و وجوب عمل به نیابت از ابتدا شامل آن نمی شود و در صورتی که نیابت قبل از ازدواج باشد در صورت عدم اذن شوهر ، اگر بتواند نیابت رابا توافق طرف مقابل به هم بزند واجب است قرارداد را به هم بزند و گرنه عمل به نیابت مقدم است.[۱۶۶]۱»آیت اله خویی در مورد اجیر واقع شدن زوجه در جایی که مزاحم حق استمتاع شوهر است؛ بر همین نظرند و می فرمایند:« فالإجاره فی المقام لا تکون مشموله لعموم دلیل وجوب الوفاءبالعقدمالم یجزالزوج، أمّا مع الإجازه فلا مانع من الشمول[۱۶۷]۲»توضیح اینکه درمورد اجیر واقع شدن زوجه، برخی از فقها مطلقاً عقد اجاره را باطل وبرخی صحیح می دانند وعده ای بین تنافی باحق استمتاع شوهر وعدم آن تفکیک قائل شده اند[۱۶۸]۳؛ محقق سبزواری قول اول وآخر را نظرمشهور می داند[۱۶۹]۴٫صاحب عروه بر نظر اخیر است. ایشان معتقد است که اگر زوجه اجیر واقع شود در جایی که منافی با حق استمتاع شوهر است، عقد اجاره متوقف بر اذن شوهر است و در جایی که تنافی ندارد عقد اجاره صحیح است مگر اینکه معلوم شود که زوج، قصد استمتاع جنسی داشته که در این صورت کاشف از فساد عقد از ابتدا می باشد[۱۷۰]۱٫در بین محشین عروه خلاف چنین نظری یافت نشد.

ب:حج مستحبی

در حج مستحبی تقریباً همه ی فقها اذن زوج را لازم دانسته و حقوق زوج را مقدم بر حق زن برشمرده اند.صاحب جواهردراین موردادعای اجماع کرده اند:«…لا نعلم فیه خلافاً بین اهل العلم[۱۷۱]۲»صاحب عروه فرموده:«فی المندوب یشترط اذنه» ، صاحب وسائل[۱۷۲]۳ هم اذن را به طور مطلق لازم دانسته است. فقهای معاصر نیز به اتفاق قائل به توقف حج ندبی زوجه براذن شوهراند.آیت اله مکارم معتقداند که رفتن به حج با حقوق سه گانه ی زوج در تزاحم است؛ بنابراین حتی اگر منافات با حق استمتاع نداشته باشد؛ مثلا ً شوهر، بیمار باشد یا مسافرت باشد، بازهم باسایر حقوق زوج مثل حق اذن در خروج از منزل و حق تعیین محل سکونت ، منافات دارد[۱۷۳]۴٫امام(ره)درتحریرالوسیلهمی فرماید:«…و لا فرق اشتراط الاذن بین أن یکون ممنوعاً من الاستمتاع لمرض و نحوه أو لا). معیار مزاحمت از نظر ایشان مغایرت با حق استمتاع نیست، بلکه مطلقاً اذن شوهر لازم است[۱۷۴]۵٫همان طور که گفته شد در بحث اذن در خروج از منزل نظر فقها متفاوت است و برخی آن را محدود به منافات داشتن با حق زوج کرده اند؛ لذا طبق نظر این فقها در صورت عدم منافات داشتن با حق استمتاع ، اذن زوج برای رفتن به حج مستحبی نیازی نیست؛ چرا که در اینجا تزاحمی قابل تصور نمی باشد که به ناچار حق یکی از زوجین بر دیگری به دلیل اهمیت بیشتر مقدم شود.ولی از نظر کسانی که اذن خروج ازمنزل را مطلقاً حق زوج می دانند . صرف رفتن به حج مصداق خروج ازمنزل و در نتیجه نیاز به اذن دارد. لازم به ذکر است که بسیاری از فقها قائل به عدم وجود تزاحم بین حکم واجب(حق استمتاع) و مستحب( رفتن به حج) می باشند[۱۷۵]۱، برای همین است که وقتی بین حج مستحبی زن و وفا به حقوق واجب شوهرش تنافی در می گیرد فقیهان بدون اینکه این مسئله را بومی باب تزاحم کنند؛ واجب را بر مستحب مقدم می دارند[۱۷۶]۲٫
در آخر اینکه هر یک از مباحثی که در فوق در مورد حج رفتن زوجه و تزاحم آن با حقوق زوج مطرح گردید، در مورد سفر حج شوهر و تزاحم آن با حقوق زوجه نیز صادق است؛ هر چند فقهای قدیم و معاصر کمتر به آن پرداخته اند؛ لیکن در باب تزاحم حقوق و تشخیص أهم بر مهم بین زن ومرد از این نظر تفاوتی نیست.از جمله حقوقی که ممکن است در تزاحم با حق سفرحج زوج، واقع گردد؛ می توان از حق قسم، انفاق و حسن معاشرت نام برد.

۲- عوامل درون خانواده

در این قسمت به موارد تزاحم حقوق زوجین بر گرفته از عوامل ایجاد شده، داخل در حوزه خانواده و در رابطه با تعاملات طرفین با یکدیگر ویا باسایر اعضای خانواده، می پردازیم.

۲-۱٫ نفقه

در این مبحث تزاحم حق نفقه زوجه با نفقه زوج ونفقه اقارب وسایر دیون مورد بررسی واقع می گردد و در پی پاسخ به این پرسش هستیم که اگر زوج به اندازه ای اموال ندارد که نفقه ی خود وزوجه واقارب را بدهد کدام مقدم می گردد؟ به چه دلیل؟
درتزاحم حق انفاق زوجه ونفقه زوج، مسلما ً آنچه مقدم است ، نفقه ی خود زوج می باشد. از نظر صاحب جواهر در این باب اشکالی هم بین فقها مطرح نمی باشد و این چنین می گوید:« …لا خلاف و لا إشکال، لأهمیه النفس عند الشارع[۱۷۷]۱»پس دلیل أهم بودن مورد نفقه ی زوج بر زوجه ،اهمیت حفظ نفس می باشد. به نظر می رسد تقدم حفظ نفس خویش بر دیگری جایز است نه واجب؛ لذا شوهر می تواند با ایثار از حق نفقه ی خود به نفع زوجه بگذرد .

۲-۱-۱٫نفقه ی زوجه واقارب

در تزاحم نفقه ی زوجه واقارب ، آنچه مقدم است نفقه زوجه می باشد . علت تقدم و رجحان نفقه ی زوجه بر نفقه اقارب تفاوت در علت های استحقاق آن ها می باشد ؛ زیرا نفقه ی زن ،معوضه است در برابر «حبس زوجه» به وی پرداخت می شود .یعنی در برابر اینکه زن نفس خویشتن را در اختیار شوهر قرار داده وآزادی های خویشتن را ، حتی بیرون رفتن از منزل را، مقید بر اراده شوهر نموده است و خود را موظف به اطاعت از شوهر کرده است ؛ بر خلاف نفقه ی اقارب که نیکی واحسان استو از جهت صله رحم و خویشاوندی واجب است[۱۷۸]۱٫ق. م هم در ماده ی۱۲۰۳ ق.م آمده است :« در صورت بودن زوجه و یک یا چند نفر واجب النفقه دیگر زوجه مقدم بر سایرین خواهد بود. »تقریبا همه ی فقهای شیعی و اکثر فقهای اهل سنت قائل به تقدیم نفقه ی زوجه بر اقارب می باشند. ازجمله ی فقهای شیعی می توان به صاحب جواهر[۱۷۹]۲، صاحب مسالک[۱۸۰]۳و صاحب شرایع[۱۸۱]۴ نام برد؛ که همگی به اتفاق فرموده اند:«…نفقه الزوجه مقدمه علی الأقارب ، لأنّها نفقه معاوضه».یکی از فقها می فرماید:«… لأنّها نفقه معاوضه فی مقابله‌البضع کالمهر و تثبت فی الذمّه و یحبس فیها الزوج لو أخلّ بها و لأنّها أقوى من نفقتهم، و لهذا لا تسقط لغناها و لا بمضیّ الزمان بخلاف نفقتهم.»[۱۸۲]۵صاحب حدائق در مورد این مسئله قائل به توقف است.ایشان می فرماید :« مسئله نصی ندارد وچون اجماعی است ، نمی توانیم مخالفت کنیم ؛ پس توقف می کنیم.»[۱۸۳]۶ایشان ابتدا اخبارى را ذکر مى کنند که در باب اوّل و باب ۱۱ از نفقات آمده است . سئوال در مورد این است که نفقه چه کسانى واجب است. امام در پاسخ مى فرمایند نفقه زوجه، والد، ولد و مملوک; روایت همهرا در کنار هم ذکر مى کند. و چون با واو عطف شده دلالت بر مساوات دارد، پس روایات از ترجیح ساکت است و همه را مشترک در وجوب ذکر مى کند، بنابراین ترجیح بعضى بر بعض دیگر احتیاج به دلیل دارد و ما دلیلى نداریم[۱۸۴]۷دلیل اینکه نسبت به فقهای اهل سنت از لفظ «اکثر» استفاده گردید ، این است که برخی از فقهای شافعی نفقه ی فرزند را مقدم بر نفقه ی زوجه می دانند[۱۸۵]۱٫پس دلایل ارجحیت نفقه ی زوجه بر اقارب، یکی اجماع است و دیگری معاوضه بودن نفقه است که همین خاصیت موجب شده است که بین فقیروغنی بودن زوجه تفاوتی نباشد در حالی که نفقه فقط نسبت به خویشاوندان فقیر واجب می گردد.

۲-۱-۲٫نفقه زوجه وسایر دیون شوهر

صاحب جواهر تقدم نفقه ی زوجه بر دیون شوهر را ، محدود به نفقه ی حال وآینده می داند و معتقد است نفقه ی گذشته تبدیل به دین شده و در ردیف سایر دیون قرار می گیرد[۱۸۶]۲٫ صاحب مسالک دلیل ارجحیت نفقه حال زوجه بر دیون شوهر در صورت افلاس را،حالت معاوضه بودن نفقه می داند ومی فرماید:«… ، و لذلک قدّمت نفقه الزّوجه علیه فی مال المفلّس، و یبقى معها المرجّح على نفقه القریب بقوّتها بسبب المعاوضه[۱۸۷]۳»در قانون مدنی ماده ۱۲۰۶آمده است:« زوجه در هر حال می تواند برای نفقه زمان گذشته خود اقامه ی دعوی نماید و طلب او از بابت نفقه مزبور طلب ممتازه بوده و در صورت اقلاس یا ورشکستگی شوهر ، زن مقدم بر غرما خواهد بود.»
ماده ۵۸ قانون تصفیه امور ورشکستگی مصوب ۱۳۱۸ طلب های بدون وثیقه از تاجر ورشکسته را به پنج طبقه تقسیم کرده و نفقه زن را در طبقه چهارم قرار داده و در عین حال بر طلب های عادی مقدم داشته است.
ماده ۲۲۶ قانون امور حسبی مصوب ۱۳۱۹ هم در مورد بستانکاران متوفی به همین ترتیب عمل کرده است. تبصره ۲ ماده ۱۲ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۵۳ در این خصوص با بیان متعارضی چنین مقرر داشته بود:«پرداخت نفقه قانونی زوجه و اولاد بر سایر دیون مقدم است.». که با اصلاح قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ ظاهراً نسخ گردیده است. پس با توجه به مواد مذکوربه نظر می رسد دینی که وثیقه داشته باشد کماکان مقدم بر نفقه خواهد بود ، زیرا طبیعت حق عینی چنین تقدمی را اقتضاء می کند. به عبارت دیگر ، حق عینی اصولاً بر حق دینی مقدم است ، مگر اینکه قانونگذار در موردی خلاف آن را تصریح کرده باشد.[۱۸۸]۱٫طبق آنچه که گفته شد ، نظر برخی از فقها راجع به دیون گذشته زوجه برخلاف نظر قانون مدنی و حقوق دانان امروزی می باشد.طبق نظر این دسته از فقها نفقه گذشته زوجه بر سایر دیون ارجحیتی ندارد و در ردیف سایر دیون واقع می شود و لذا در این مورد تزاحم منتفی است.ولی براساس قوانین امروزی نفقه ی گذشته ی زوجه طلب ممتاز بوده وطبق نظر برخی در تعارض قوانین در این مورد ، نفقه ی زوجه بر سایر دیون تقدم دارد مگر طلب وثیقه دار به دلیل تقدم حق عینی بر حق دینی.[۱۸۹]۲

۲-۱-۳٫ نفقه زوجه و مطالبات عمومی

طلب دولت بابت مالیات و مطالبات سازمان تأمین اجتماعی که ناشی از اجرای قانون تأمین اجتماعی باشد، طبق ماده ۱۶۰ قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۱۳۶۶ و ماده ۴۹ قانون اجتماعی مصوب ۱۳۵۴ در شمار مطالبات ممتازه است.
حال این سئوال مطرح می شود که آیا نفقۀ زن بر این مطالبات مقدّم می شود یا نه ؟
بعضی از اساتید حقوق ، مطالبات فوق را مقدم بر نفقه زن شمرده اند و توضیح داده اند که ممکن است گفته شود حمایت از افرادیکه از لحاظ اقتصادی ضعیف هستند مورد توجه قانونگذار ایران بوده است ولی این نظریه را صحیح ندانسته اند و مالیات را که ، برای بقاء دولت و حفظ نظم و امنیت و تأمین منافع ، گرفته می شود ، مقدم بر منافع خصوصی دانسته اند. و نتیجه گرفته اند مطالبات دولت در صدر دیون ممتازه قرار می گیرد جز آنچه قانون به صراحت استثناء کرده باشد[۱۹۰]۱٫
اما بنظر می رسد استدلال فوق کامل نباشد ، زیرا :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]




در نگاه اول باید گفت البته که بخشش و گذشت افضل است. زیرا عدالت یعنى عدم تجاوز به حقوق دیگران، امّا جود یعنى حقّ خود و به دیگرى پرداختن حقّ دیگرى را بر حقّ خود مقدم داشتن. امّا پاسخ على ۷مخالف این نظر است. و فرمود:
«فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا [۶۰]
پس عدالت شریفتر و برتر است»
هرچند که از نظر اخلاقی جود و بخشش نوعی فضیلت محسوب می شود ولی از نظر اجتماعی چنین نیست اگر در جامعه عدالت نباشد، اخلاقیات بى‏محتوا مى‏گردد،
حضرت برای این سخن دو دلیل آوردند :

«الْعَدْلُ یَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ یُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا[۶۱]
عدل امور را در جاى خود قرار مى‏دهد، و جود آنها را از جایگاه خود بیرون مى‏برد. »
یعنی اگر عدالت در جامعه پیاده شود و حقّ هر کسى داده شود، دیگر نیازى به جود نیست.جود نشانه عدم عدالت و سلامت در جامعه است .
«وَ العَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ [۶۲] عدل حافظ عموم است، و جود سود بخش به عده‏اى »
یعنى عدالت برای کل جامعه مفید است ولی جود و بخشش برای جزئی از جامعه کارساز است . این طرز فکر درباره عدل و جود بیانگر اهمیت و اصالت اجتماع است. یعنی اصول اجتماعى بر اصول اخلاقى مقدم است .آن یکى اصل است و این یکى فرع است.
استاد شهید مطهری هم معتقد است، امیرالمومنین بیش از انکه به عدل ازدیده فردی و شخصی نگاه کند، جنبه اجتماعی آنرا لحاظ می کرد[۶۳].عدالت بصورت یک فلسفه اجتماعی اسلامی مورد توجه مولای متقیان بود و آنرا ناموس بزرگ اسلامی تلقی می کرد و از هر چیزی بالاتر می دانست و سیاستش بر این اصل تآسیس شده بود. ممکن نبود بخاطر هیچ منظور و هدفی ، کوچکترین انحراف و انعطافی از آن پیدا کند. همین امر یگانه چیزی بود، که مشکلات زیادی برایش ایجاد کرد.
مقصود از برقراری عدالت در جامعه این است که امکانات برابر برای پیشرفت همه مردم جامعه فراهم شود و هر کسی به هر چیزی که استحقاقش را دارد، برسد و در برابر قانون تبعیضی برای هیچ کسی صورت نگیرد و در اجرای قانون مساوات رعایت شود .
۳ـ۴ـ برقراری مساوات
یکی از اصول مهم و حیاتی در قوانین اسلام، اصل مساوات و برابری است که امیرالمومنین ۷سخت بر آن پایبند بودند. در اندیشه و سیره ایشان همه انسان‏ها در حقوق عمومى، یکسان دیده مى‏شدند و با آنان یکسان رفتار مى‏شد. آن حضرت بر حفظ این سیره تأکید داشت و خود بیش از هر کس و پیش از هر کس بدان پایبند بود. همواره به مسئولین و کارگزان حکومتی سفارش می کردند، که بین مردم تبعیض قائل نشوند و امتیازات نژادی و اختلافات طبقاتی و برتری جوئی های اجتماعی را از بین ببرند و به این مناسبات سبب تفاخر نشود و این اولویتهای باطل را زیر پا بگذارند و کار مردم اعم از ثروتمند و فقیر، توانا و ناتوان، عرب و عجم نزدشان یکسان باشد. در نامه‏اى به اسود بن قطبه، سردار سپاه حلوان چنین نوشت:
«فَلْیَکُنْ أَمْرُ النَّاسِ عِنْدَکَ فِی الْحَقِّ سَوَاءً[۶۴]
باید امور مردم پیش تو یکسان باش»
و در عهدنامه مالک اشتر چنین آموخت:
«إِیَّاکَ وَ الِاسْتِئْثَارَ بِمَا النَّاسُ فِیهِ أُسْوَه[۶۵]
از اینکه چیزى را به خود اختصاص دهى در حالى که همه مردم در آن مساوى هستند بپرهیز»
مهمترین نشانه اجرای مساوات در جامعه برابری همه در مقابل قانون است. زیرا شارع مقدس مجازات هر جرمی را، برای همه‏ افراد به طوری مساوی تعیین کرده و تمام انسانها بدون در نظر داشتن مقام و شخصیت و موقعیت اجتماعیشان و بدون ملاحظه‏ دوستی و فامیلی و… برای جرم یکسان، به کیفر یکسان خواهند رسید و هیچ مسئله‏ای مانع از اجرای مساوات نخواهد شد.
۳ـ۴ـ۱ـ ابعاد مساوات
مقصود از مساوات در اینجا ، تنها مساوات در برابر قانون نیست مساوات ابعاد مختلفی دارد که مورد توجه آن حضرت بوده است :
۳ـ۴ـ۱ـ۱ـ مساوات در تکالیف
یکی از مواردى که مساوات در آن باید رعایت شود، مالیات‏هاى اسلامى یعنى زکات، خمس، صدقات و غیره است. این مالیات‏ها متناسب با دارائی هر کسی گرفته مى‏شود و براى همه ثابت است. زیرا اسلام در اداى مالیات شرعى امتیازى میان پیروانش قائل نشده است و همه را در پرداخت حقوق واجب مساوى دانسته است. فلسفه وجوب این مالیاتها جلوگیرى از تراکم و تمرکز ثروت و پیشگیری از فقر و ندارى محرومان است و زمینه ایجاد عدالت اجتماعى می باشد.
۳ـ۴ـ۱ـ۲ـ مساوات در برابر قانون
بدین معنا که همه افراد جامعه حقوق اجتماعى یکسانی دارند و میان آن‏ها از نظر نژاد و طبقات و جنسیت در حقوق اجتماعى و حقوق عمومى اختلافی نیست . حقوق انسانى و شهروندى برای همه یکسان است و بین حاکم و مردم عادى، مسلمان با غیر مسلمان و هر کس دیگرى از نظر قانونى تفاوتى گذاشته نمی شود. از نمونه‏هاى زیباى این جلوه مساوات، داستان على ۷در دوران زمامدارى‏اش در مرکز حکومتش و مردى است که زره آن حضرت را برداشته بود.
۳ـ۴ـ۱ـ۳ـ مساوات در تقسیم سرانه بیت المال
هنگامى که امیرالمؤمنین ۷زمام امور را به دست گرفت، اعلام کرد که در همه امور به سیره رسول خدا (ص) عمل مى‏کند و عمل کرد؛ از جمله مساوات در تقسیم سرانه بیت المال.
آن حضرت بدون هیچ تأخیر و سازشى، در روز دوم حکومتش، مساوات در تقسیم سرانه بیت المال را اعلام نمود و در روز سوم به آن عمل کرد . ابن ابى الحدید از قول ابو جعفر اسکافى، دانشمند و متکلّم بزرگ معتزلى نقل کرده است که روز دوم پس از بیعت با على۷ – که روز شنبه یازده شب مانده از ماه ذى حجه بود- آن حضرت به منبر رفت و خطبه‏اى ایراد کرد. در آن خطبه راه و رسم خود را که ادامه سیره پیامبر بود مشخص نمود و مساوات در تقسیم سرانه بیت المال را اعلام کرد و فرمود :
«و أیّما رجل استجاب للّه و للرّسول، فصدّق ملّتنا، و دخل فی دیننا، و استقبل قبلتنا، فقد استوجب حقوق الإسلام و حدوده؛ فأنتم عباد اللّه، و المال مال اللّه، یقسم بینکم بالسّویّه، لا فضل فیه لأحد على أحد؛ و المتّقین عند اللّه غدا أحسن الجزاء، و أفضل الثّواب
هر کس دعوت خدا و رسول را اجابت کرده باشد و ملّت ما را تأیید کند و دین ما را بپذیرد و قبله ما را قبله خود بشناسد، از حقوق اسلامى برابر برخوردار مى‏شود و حد و حدود اسلامى یکسان بر او جارى خواهد گشت. شما همگى بندگان خدایید و این اموال از آن خداست که باید با سهم برابر میان شما تقسیم شود. هیچ کس را در آن بر دیگرى برترى نیست و به تقواپیشگان فردا در نزد خدا نیکوترین جزا و برترین پاداش داده خواهد شد. »
سپس از همه خواست که فرداى آن روز براى گرفتن سهمشان از بیت المال بیایند. [۶۶]
همین سخنان نخستین چیزى بود که که به مذاق عده ای خوش نیامد و موجب کینه و مخالفت با امام شد ولی با وجود همه مخالفتها حضرت محکم و استوار بر سیره مساوات ایستاد و سرانه بیت المال را مساوی تقسیم کرد و تبعیض‏هاى گذشته را از بین برد و بین عرب و غیر عرب فرق نگذاشت
امیر المؤمنین به عمّار یاسر و عبید اللّه بن ابى رافع و ابو هیثم تیهان مأموریت داد مالى را که در بیت المال بود و سرانه مسلمانان محسوب مى‏شد تقسیم کنند و به آنان فرمود:
«رُوِّینَا عَنْ عَلِیٍّ ع‏ أَنَّهُ أَمَرَ عَمَّارَ بْنَ یَاسِرٍ وَ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِی رَافِعٍ وَ أَبَا الْهَیْثَمِ بْنَ تَیِّهَانَ أَنْ یُقْسِمُوا فَیْئاً بَیْنَ الْمُسْلِمِینَ وَ قَالَ لَهُمْ اعْدِلُوا فِیهِ‏ وَ لَا تُفَضِّلُوا أَحَداً عَلَى أَحَد[۶۷]
فیء را بین مسلمانان تقسیم کنید و عدالت را در آن رعایت کنید و کسى را بر کسى برترى ندهید»
عدالت امیرالمؤمنین۷ شیوه ای منحصر به ایشان بود . شیوه ای که فراتر از بیان و توصیه به عدالت پیش رفت و در عمل اجرا شد . تاریخ گواهی می دهد که چنین شیوه خاصی تکرار نشده است .
أَنَّ عَلِیّاً ع کَانَ یَکْنِسُ‏ بَیْتَ الْمَالِ کُلَّ یَوْمِ جُمُعَهٍ ثُمَّ یَنْضَحُهُ‏ بِالْمَاءِ ثُمَّ یُصَلِّی فِیهِ رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ یَقُولُ تَشْهَدَانِ لِی یَوْمَ الْقِیَامَه[۶۸]
علی ۷را رسم چنین بود که خود زمین بیت‏المال را هر جمعه (بعد از تقسیم اموال) جارو می‏کرد و آب بر او می پاشید و سپس در آن نماز می‏گزارد، باشد که روز رستاخیز گواهی دهد که ذره‏ای از اموال مسلمانان را در آن محبوس نداشته است.
آن حضرت حتی براى خویشاوندان خود هیچ مزیتى بر دیگران قائل نمى‏شد. امیرالمومنین ۷در عمل به مساوات هیچ ملاحظه‏اى، جز ملاحظه حق نمى‏کرد؛ حتى نسبت به نزدیکان خود و در پاسخ به عقیل که خواستار مبلغى بیش از سهمش از بیت المال بود همین حقیقت را گوشزد کرد و فرمود: «من و تو نسبت به بیت المال، چون سایر مسلمانانیم.»[۶۹]
و در مورد دختر دختر خویش. على بن ابى رافع گوید: من خزانه‏دار بیت المال و کاتب على بن ابى طالب بودم، و در بیت المال گردنبندى از غنائم جنگ بصره وجود داشت. پس دختر على بن ابى طالب ۷کسى را فرستاد و گفت: شنیده‏ام که در بیت المال گردنبندى وجود دارد که در اختیار توست و من مایلم آن را به من عاریه دهى تا در روزهاى عید قربان از آن استفاده کنم. من گردنبند را فرستادم و یادآورى کردم: دختر امیر مؤمنان، عاریه‏اى است که شما ضامن آنید. گفت: بسیار خوب، به عنوان امانت نزد من باشد که خود ضامن آنم و پس از سه روز آن را بازگردانم. چون امیرالمؤمنین ۷آن را در دست دخترش دیده بود، شناخته و پرسیده بود: این گردنبند از کجا به دست تو رسیده است؟ پاسخ داده بود: از على بن ابى رافع خزانه دار بیت المال امیر مؤمنان به امانت گرفته‏ام تا در عید به عنوان زینت استفاده کنم و سپس بازگردانم. آنگاه امیر مؤمنان ۷دنبال من فرستاد و من نزد آن حضرت رفتم. فرمود: آیا به مسلمانان خیانت مى‏کنى؟ عرض کردم: پناه بر خدا که من به مسلمانان خیانت کنم! فرمود: پس چگونه گردنبندى را که در بیت المال مسلمانان بوده است بدون اجازه من و بى‏رضایت مردمان به دختر امیر مؤمنان به امانت داده‏اى؟
عرض کردم: اى امیر مؤمنان! او دختر شما است و از من خواست تا آن را به وى عاریه دهم و من نیز آن را به صورت امانت به او دادم و شرط کردم که اگر آسیب بیند ضامن باشد و به موقع بازگرداند و او نیز شرط ضمانت را پذیرفت و بر عهده من است که آن را سالم به جاى خود برگردانم. حضرت فرمود: همین امروز آن را برگردان و مبادا که دوباره چنین کار بکنى که گرفتار مجازات من خواهى شد. وانگهى سوگند مى‏خورم که اگر دخترم گردنبند را بدون شرط امانت و ضمانت گرفته بود که به موقع بازگرداند، به یقین او نخستین زن هاشمى بود که دستش را به جرم دزدى قطع مى‏کردم. على بن ابى رافع گوید: سخن امام به گوش دخترش رسید و به آن حضرت عرض کرد: اى امیر مؤمنان، من دختر شما و پاره تنتان‏ام، چه کسى سزاوارتر از من به استفاده از آن گردنبند است؟ امیر مؤمنان ۷بدو فرمود: دختر على بن ابى طالب، هواى نفس تو را از راه حق خارج نسازد! آیا همه زنان مهاجر دراین عید چنین زینتى دارند؟
بدین ترتیب گردنبند را از او بازپس گرفتم و به جای خودبرگرداندم.[۷۰]
۳ـ۳ـ۱ـ۴ـ مساوات در تصدى شغل‏ها و مسئولیت‏ها
این قسم از مساوات بدین معنا است که مسئولیت‏ها بر اساس اهلیت و شایستگى ها به افراد واگذار گردد، تا هم جامعه به خوبی مدیریت شود و هم هر کس متناسب با توانمندیها و شایستگی هایش عهده دار کارها شود. تا هم استعدادها شکوفا گردد و هم توانمندی ها آشکار گردد . وقتی امیرالمؤمنین۷حکومت را در دست گرفت شایستگان را بر سر کار گذاشت و افراد ناشایست قبلی را عزل کرد. از جمله عزل استاندار مکه، تعویض حاکم یمن، مصر، نیشابور، بصره و کوفه . حضرت در عهدنامه مالک اشتر نگرانی خود را از روی کار آمدن نا اهلان بیان می کند:
«وَ لَکِنَّنِی آسَى أَنْ یَلِیَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّهِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَیَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِینَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِینَ حِزْباً [۷۱]
اما تأسّفم از این است که حکومت این امت به دست بى‏خردان و تبهکاران افتد، و مال خدا را در بین خود دست به دست کنند، و عباد حق را به بردگى گیرند، و با شایستگان به جنگ خیزند، و فاسقان را همدست خود نمایند»
۴ـ عوامل ایجاد ناهنجاریها در جامعه
فراگیر شدن ناهنجاری نیازمند پیدا شدن شرایط اجتماعی مساعد است، تا بتواند فعالانه در اجتماع نفوذ پیدا کند . از طرفی همه انسانها به طور طبیعی گرایش دارند، تا تمایلات خود را به منصه ظهور برسانند و از لذایذ بگیرند .
وجود ناهنجاری سبب کمرنگ شدن باورها و عقاید می گردد، زیرا وحدت و انسجام درونی باور ها، جای خود را به تشتت باورها و عقاید می دهد، ارزش و ضد ارزش بر هم می آمیزد و هنجار رنگ می بازد . اگر در هر یک از عواملی فوق که توضیح داده شد، خللی وارد گردد، مثلا افراد جامعه در جهل و ناآگاهی بسر برند، هر کسی می تواند به راحتی آن ها را به هر طریقی سوق دهد. به عنوان نمونه برای چنین جامعه ای، امیرالمؤمنین ۷اهل شام را قوم جاهل، بی دین و بی ادب توصیف می کند، که به راحتی در قیمومیت و سیطره معاویه قرار گرفتند :
«جُفَاهٌ طَغَامٌ عَبِیدٌ أَقْزَامٌ جُمِعُوا مِنْ کُلِّ أَوْبٍ وَ تُلُقِّطُوا مِنْ کُلِّ شَوْبٍ مِمَّنْ یَنْبَغِی أَنْ یُفَقَّهَ وَ یُؤَدَّبَ وَ یُعَلَّمَ وَ یُدَرَّبَ وَ یُوَلَّى عَلَیْهِ وَ یُؤْخَذَ عَلَى یَدَیْهِ لَیْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِینَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِیمان‏[۷۲]
شامیان سنگدل و اوباش‏اند، و بردگانى فرومایه، که از هر طرف جمع شده، و از دسته‏هاى گوناگون اختیار شده‏اند، از آنانى هستند که شایسته است دین و ادب را آموزششان دهند، و یادشان داده و تربیتشان کنند، و بر آنان قیّم گذاشته و دستشان را بگیرند. نه از مهاجرینند نه از انصار، و نه از آنان که خانه و زندگى براى اهل هجرت آماده کردند و به اختیار خود ایمان پذیرفتند.»
حضرت، آنان را بردگان نامیده است، به علت این که برخى از آنان از بردگان بودند و یا به سبب این که با تمام وجود وابسته به دنیا و اهل آن بودند( قضیه بطور مهمل بیان شده که شامل بعضى موارد مى‏شود) آنان مردم نادان و سفیهی هستند و شایستگى آن را ندارند، که امرى به ایشان واگذار شود و مسئولیتى به عهده بگیرند، بلکه به دلیل کودنى و کم خردى‏شان باید تحت قیمومیّت دیگرى واقع شوند و جلو تصرفاتشان گرفته شود. سپس مى‏فرماید: این مردم از مهاجران و انصار نیستند در مورد مذمت آنان است زیرا انتساب به مهاجران و انصار خودش علت کمال است پس نبودن آن دلیل نقص خواهد بود[۷۳]
همچنین اگر بی انضباطی و بی نظمی در جامعه حاکم شود، زمینه ایجاد ناهنجاریهای فراوان در جامعه فراهم می گردد . هر جامعه ای برای سامان یافتن و پیشگیری از هرج و مرج نیازمند حکومت و قانونی است. امیرالمؤمنین می فرماید :
«لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ ……وَ یُجْمَعُ بِهِ الْفَیْ‏ءُ وَ یُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ یُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِیفِ مِنَ الْقَوِیِّ[۷۴]
براى مردم حاکمى لازم است چه نیکوکار و چه بدکار……… تا به وسیله آن حاکم غنائم جمع گردد، و به توسط او جنگ با دشمن سامان گیرد و راه ها به سبب او امن گردد، و در امارت وى حق ناتوان از قوى گرفته شود .»
تمامی این مفاهیم در یک کلمه به معنای ایجاد نظم اجتماعی برای جامعه می باشد، تا جامعه از بی قانونی و هرج و مرج نجات یابد . در ذات هر حکومتی نظم آفرینی وجود دارد . حال اگر این نظم را حاکم نیکوکار برقرار کند، مؤمنان به بهره اخروی و معنوی هم می رسند و اگر فاجران برپا کنند، کافران به بهره دنیایی خواهند رسید.
همچنی تخطی از مسیر عدالت و مساوات جامعه را به انحطاط می کشاند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم