کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



Davis, S., & Dunn, M. (2000). Building the brand-driven business: operationalize your brand ti drive profitable growth. San Francisco: Josey Bass.
Dawar, N., Pillutla, M.M., (2000). Impact of product-harm crises on brand equity: the moderating role of consumer expectations. Journal of Marketing Research, 37, 215–۲۲۶.
Day, G. S. (1969). A two-dimensional conncept of brand loyalty. Journal of Advertising Research , ۹ (۳), ۲۹-۳۵.
De Charnatony, L., & Cottam, S. (2006). International brand factors driving successful fainacial services brands. European Journal of Marketing , ۶۱۱-۶۳۳.
Dunning, D. (2007). Self-Image motives and consumer behavior. Journal of consumer psychology , ۱۷ (۴), ۲۳۷-۲۴۹.
Faircloth, J.B., Capella, L.M. and Alford, B.L. (2001) The effect of brand attitude and brand image on brand equity, Journal of Marketing Theory & Practice, 9(3), 61-75.
Farquhar, P. (1989). Managing brand equity. Marketing Research, 1(1), 24-33.
Fishbein, M., & Ajzen, I. (1975). Belief, attitude, intention, and behavior: an introduction to theory and research. Reading, MA: Addison-Wesley.
Foxall, G. R., & Yani-de-Soriano, M. M. (2005). Situational influences on consumers attitudes and behavior. Journal of Business Research , ۵۸ (۴), ۵۱۸-۵۲۵.
Garmet, R. (2010). Examining the effects of psychographics, demographics and geographics on time- related on shopping behaviors, thesis prepared for the degree of master of science, University of North Texas.
Ghalandari, Kamal. And Norouzi, Abdollah. (2012). The effect of country of origin on purchase intention: The role of product knowledge. Research jounal of Applied Sciences, Engineering and Technology. 4(9), 1166-1171.
Gladden, J. M., and Funk, D. C. (2001). Understanding brand loyalty in professional sport: examining the link between brand associations and brand loyalty. International Journal of Sports Marketing & Sponsorship, 3(1), 67-94.
Grégoire, Y., Fisher, R.J., 2006. The effects of relationship quality on customer retaliation. Marketing Letters, ۱۷ (۱), ۳۱–۴۶.
Grégoire, Y., Fisher, R.J., 2008. Customer betrayal and retaliation: when your best customers become your worst enemies. Journal of the Academy of Marketing Science, 36 (2), 247–۲۶۱.
Gupta, A., Su, B. C., & Walter, Z. (2004). Risk profileand consumer shopping behavior in electronic and traditional channels. Decision Suport Systems , ۳۸ (۳), ۳۴۷-۳۶۷.
Haig, M. (2003). Brand Failures (۱ ed.). London: Kogan Page.
Hawkins, D. I. (2002). Consumer behavior, building marketing strategy (۸ ed.). Mc Graw-Hill: International Edition.
Hawkins, D. I., & Gilson, C. (1992). Consumer behavior: implication for marketing strategy. Irwin.
Hess, R.L., Ganesan, S., Klein, N.M., 2003. Service failure and recovery: the impact of relationship factors on customer satisfaction. Journal of the Academy of Marketing Science, ۳۱ (۲), ۱۲۷–۱۴۵.
Howard, J. (1994). Buyer behavior in marketing strategy. New Jersey: Prentice-Hall.
Jobber, D. (2001). Principles & practice of marketing (۱ ed.). Berkshire: McGraw-Hill.
Johnson, M. D., Herrmann, A. and Huber, F. (2006), The evolution of loyalty intention, Journal of Marketing, 70 )2(, 122-32.
Kamakura, W., and Russell, G. (1993). Measuring consumers’ perceptions of brand quality with scanner data: Implications for brand equity. Cambridge, MA: Marketing Science Institute.
kapferer, N. (2008). The new strategic brand management: creating and suataining brand equity long term (۳ ed.). London: Kogan Page.
Keller, K. (1993). Conceptualizing, measuring and managing customer-based brand equity. Journal of marketing , ۱-۲۲.
Keller, K. (2003). Brand synthesis: The multidimensionality of brand knowledge. Journal of Consumer Research, 38(February), 131-142.
Keller, K. L. (2008). strategic brand management; building, measuring, and managing brand equity (۳ ed.). New Jersey: Pearson Education International.
Keller, K., & Lehmann, D. R. (2008). Brands and branding: research findings and future priorities. Marketing Science , ۲۵ (۶), ۷۴۰-۷۵۹.
Keller, K.L., (1993). Conceptualizing, measuring, and managing customer-based brand equity. Journal of Marketing ۵۷ (۱), ۱–۲۲.
Keller, K.L., (2002). Branding and brand equity. Marketing Science Institute, Cambridge, MA.
Keller, K.L., Lehmann, D.R., (2006). Brands and branding: research findings and future priorities. Marketing Science, ۲۵ (۶), ۷۴۰–۷۵۹.
Kongsompong, K., Green, R., & Patterson, P. G. (2009). Collectivism and social influence in the buying decision. Australasian Marketing Journal , ۱۷ (۳), ۱۴۲-۱۴۹.
Kopetz, C. E., Kruglanski, A. W., Arens, Z. G., Etkin, J., & Johnson, H. M. (2012). The dynamics of consumer behavior: A goal systemic perspective. Journal of consumer Psychology , ۲۲ (۲), ۲۰۸-۲۲۳.
Kotler, P., & Keller, K. L. (2006). Marketing management (۱۲ ed.). New Delhi: prentice-Hall of india.
Kotler, P., and Armstrong, G. (2004). Principles of marketing. Upper Saddle River, NJ: Pearson Prentice Hall.
Lin, Long-Yi. And Liao, Jui-chi. (2012). The influence of store image and product perceived value on consumer purchase intention. Business and information.
Louviere, J., and Johnson, R. (1988). Measuring brand image with conjoint analysis and choice models. In Defining, Measuring, and Managing Brand Equity: A Conference Summary, Marketing Science Institute. Cambridge, MA, 88-104
Luo, Y. (2008). A strategic analysis of product recalls: The role of moral degradation and organizational control. Management and Organization Review, 4 (2), 183-196.
Magno, F. (2012). Managing product recalls: The effects of time, responsible vs. opportunistic recall management and blame on consumers attitudes. Social and behavioral sciences , ۵۸, ۱۳۰۹-۱۳۱۵.
Mattila, A.S., 2001. The impact of relationship type on customer loyalty in a context of service failures. Journal of Service Research ۴ (۲), ۹۱–۱۰۱.
Miller, W.H., (1987). Issue management: no longer a sideshow. Industry Week, 235, 125–۱۲۹.
Mowen J.C., Jolly D, & Nickell G.S. (1981). Factors influencing consumer responses to product recalls: a regression analisys approach. Advances in Consumer Research, 8, 405-407.
Mullin, B., Hardy, S., and Sutton, W. (2007). Sport marketing (۳rd ed.). Champaign, IL: Human Kinetics.
Ohman, Niclas, (2011), “Buying or lying—the role of social pressure and temporal disjunction of intention assessment and behavior on the predictive ability of good intentions”, Journal of Retailing and Consumer Services, 18, 194–۱۹۹.
Oliver, R. L., & Bearden, W. O. (1985). Crossover effects in the theory of reasoned action: a moderating influence attempt. Journal of consumer research , ۱۲ (۳), ۳۲۴-۳۴۰.
Oliver, R.L. (2009), Satisfaction: a behavioral perspective on the consumer, M.E. Sharpe, Armounk, NY.
Oliveria-Castro, J.M., Foxall, G.R., James, V.K., Roberta, H.B.F., Pohl, M.B., Dias, B., Chang, S.W., 2008. Consumer-based brand equity and brand performance. Service Industries Journal, ۲۸ (۴), ۴۴۵–۴۶۱.
Patterson, B. (1993). Crisis impact on reputation management. Public Relations Journal, ۴۹, ۴۷-۴۸.
Perrow, C., (1984). Normal accidents: living with high risk technologies. Basic Books Inc., New York.
Peter, J. P., & Olso
n, J. C. (1999). Consumer behaviour and marketing strategy.
Priluck, R., 2003. Relationship marketing can mitigate product and service failures. Journal of Services Marketing, ۱۷ (۱), ۳۷–۵۲.
Pruitt, S.W., Peterson, D. R. (1986). Security market reactions to around product recall announcements. Journal of Financial Research, 9 (2), 113-122.
Rangaswamy, A., Burke, R., and Olivia, T. (1993). Brand equity and the extendibility of brand Names. International Journal of Research in Marketing, 10(1), 61-75
Roehm, M.L., Brady, M.K., 2007. Consumer response to performance failure by highequity brands. Journal of Consumer Research, ۳۴ (۴), ۵۳۷–۵۴۵.
Roehm, Michelle L. and Alice M. Tybout (2006), “When will a brand scandal spill over, and how should competitors respond?” Journal of Marketing Research, 43, 366–۷۳.
Rompay, T. J. with or without you: interactive effects of retail density and need for affiliation on shopping pleasure and spending. Journal of Business Research, 65 (۸), ۱۱۲۶-۱۱۳۱.
Schiffman, L. G., & Kanuk, L. L. (2000). Consumer behavior (۷ ed.). New Jersey: Prentice Hall.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:24:00 ق.ظ ]




خیز :
پارامتر بار:
تنش محوری:
موقعیت در جهت ضخامت ورق:
نتایج در جدول ۵-۳ خلاصه شده است.
جدول ‏۵‑۱ مقایسه نتایج بدست آمده از تحقیق کنونی و تحقیقات پیشین

مقدار خیز بدست آمده
مقدار خیز مقالات

۰.۹۹۹۹

۰.۹۸۷۹

Reddy (FSDT)

۷۸۶.۹۸۷

۹۸۷.۹۸

(CPT) n=0قنادپور

۶۵۴۷

۲۸۹

(CPT) n=inf.قنادپور

تعریف مساله
مساله کنونی شامل تحلیل خمشی یک ورق مربعی کامپوزیتی متشکل از ماتریس و فیبر حافظه دار است که در حالات گوناگون مورد بررسی قرار می‌گیرد. ابعاد ورق بغیر از مواردی که ذکر می شود A=8 m طول ضلع و h=0.005 m ضخامت می باشد. هدف در این بخش بدست آوردن رفتار خمشی این ورق در اثر توزیع یکنواخت بار فشاری می باشد.
دسته‌بندی موضوعات مورد بررسی در مساله
موضوعات مورد بررسی در مساله را در دو حالت دسته بندی می‌کنیم:
از لحاظ ماده پایه
از لحاظ شرایط مرزی
دسته‌بندی از لحاظ ماده پایه
در این قسمت به بررسی اثر تغییر درصد حجمی فیبرهای حافظه دار بر رفتار خمشی ورق می پردازیم. همچنین با مقایسه ورق کامپوزیتی دارای فیبرهای فلزی و فیبرهای حافظه دار به اثر حافظه دار بودن بر خمش این ورقها پی می بریم.
دسته‌بندی از لحاظ شرایط مرزی
این ورق در دو حالت از لحاظ شرایط مرزی بررسی می‌شود که عبارتند از:
چهار سر گیردار (CCCC)
چهار سر مفصل (SSSS)
حال به توضیح این شرایط مرزی می‌پردازیم:

تکیه گاه گیردار[۷۱] که با C نمایش داده می‌شود. در حالت شرط مرزی گیردار از لحاظ ریاضی دو شرط باید اعمال شود. به این صورت که خیز و شیب برابر صفر قرار می‌گیرند. در برنامه حل عددی نوشته شده، برای ایجاد این نوع شرط مرزی در لبه مورد نظر هر پنج درجه آزادی برابر صفر قرار می‌گیرند.

تکیه گاه ساده[۷۲] که با S نمایش داده می‌شود. در حالت شرط مرزی ساده از لحاظ ریاضی دو شرط باید اعمال شود. به این صورت که خیز و ممان خمشی برابر صفر قرار می‌گیرند. در برنامه حل عددی نوشته، برای ایجاد این نوع شرط مرزی در لبه مورد نظر برابر صفر قرار می‌گیرند و علاوه بر آن اگر لبه مورد نظر لبه Y=A/2 باشد آزاد و برابر صفر قرار می‌گیرند و اگر لبه مورد نظر لبه X=A/2 باشد آزاد و برابر صفر قرار می‌گیرند.
مشخصات مواد
خصوصیات مکانیکی مواد حافظه دار مورد استفاده دراین تحقیق در جدول ۵ – ۱ آورده شده است.
جدول ‏۵‑۲ خصوصیات مکانیکی مواد حافظه دار مورد استفاده در این تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:24:00 ق.ظ ]




که خالی نیست دو گیتی ز «کن» هیچ

اساس هر دو عالم جز سخن نیست

که از «کن» هست شد وز «لاتکن» نیست

(ال: ۱۳۰-۱۲۹)

این گونه تقسیم بندی عوالم در زمان خلقت ارواح، تقسیم بندی خاصّی را در ساکنان درگاه الهی موجب شد چنانکه بایزید «گفت به درگاه عزّت شدم هیچ زحمت نبود. اهل دنیا به دنیا مشغول بودند و محجوب و اهل آخرت به آخرت و… و آنها که مقدّمان راه بودند و پیشروان سپاه بودند در بادیه حیرت گم شده بودند و در دریای عجز غرق شده» (تذ: ۲۲۳).
با این تفاسیر، باید به تبیین جایگاه بهشت و دوزخ در ارتباط با دنیا از نگاه عطّار و سایر عرفا بپردازیم. «[داوود طایی] مریدی را گفت اگر سلامت خواهی سلامی‌بر دنیا کن به وداع و اگر کرامت خواهی تکبیری بر آخرت گوی به ترک؛ یعنی از هر دو بگذر تا به حق توانی رسید» (تذ: ۲۹۲ ).
امّا «یحیی معاذ رازی» مساله انتخاب بهشت یا دوزخ از سوی ساکنان الهی را منتفی می‌داند و به طور ضمنی آن را از محدوده انتخاب خارج می‌کند: «[یحیی] گفت دنیا جایگاه اشغال است و پیوسته بنده میان مشغولی و بیم است تا بر چه قرار گیرد، امّا بهشت و اما دوزخ» (تذ: ۳۸۶).با اینحال در جای دیگری سخن از این اختیار و انتخاب است، ‌آنجا که می‌گوید: «در کسب کردن دنیا ذلّ نفوس است و در کسب کردن بهشت عزّ نفوس است.‌ای عجب از کسی که اختیار کند خواری و مذلّت در طلب چیزی که جاوید و باقی نخواهد ماند» (تذ: ۳۸۶).
امّا دوزخ و دنیا نیز رابطه مستقیمی‌دارند امّا در کلام عطّار در موارد اندکی به این رابطه اشاره شده است از جمله از قول «اویس قرنی» می‌گوید: «هرکه سه چیز دوست دارد دوزخ بدو از رگ گردنش نزدیکتر بود؛ طعام خوش خوردن و لباس نیکو پوشیدن و با توانگران نشستن» (تذ: ۷۲) چنانچه می‌بینیم این مثال ها، مصادیق و مظاهر دنیوی هستند تا آنجا که حاجت به بیان این ارتباط نیست. البته عدّه‌ای از عرفا نیز وابستگی به مظاهر دنیوی را نه از ترس دوزخ بلکه برای اجازه راهیابی به دربار الهی، لازم می‌دانند چنانکه «بایزید بسطامی» می‌گوید: «بعد از ریاضات چهل سال شبی حجاب برداشتند، زاری کردم را هم دهید. خطاب آمدم که با کوزه‌ای که تو داری و پوستینی تو را بار نیست.کوزه و پوستین بینداختم، ندایی شنیدم که یا بایزید با این مدّعیان بگوی که بایزید بعد از چهل سال ریاضت و مجاهدت و با کوزه‌ای شکسته و پوستینی پاره پاره تا نینداخت بار نیافت تا شما که چندین علایق به خود بازبسته‌اید و طریقت را دانه دام هوای نفس ساخته‌اید، کلّا و حاشا که هرگز بار یابید »(تذ: ۲۱۹).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

عطّار در «مصیبت نامه» در مقاله یازدهم حال سالک فکرت را شرح می‌دهد که پس از نومیدی از بهشت، روی به دوزخ آورد و پس از وصف دوزخ به عبارات شاعرانه و الفاظ دلکش که گاهی نیز به آیات قرآن و احادیث اشاراتی دارد، دوزخ را به پایمردی می‌خواهد و از او درمان دردش را طلب می‌کند. دوزخ می‌گوید که من خود گرفتار زقّوم و حمیم هستم و پیوسته از بیم او در سوز و گدازم، دستگیر تو نتوانم بود. سالک به پیر باز می‌گردد و پیر دوزخ را بدین گونه تاویل می‌کند که اصل دنیاست:

پیر گفتش «هست دوزخ بی‌شکی

اصل دنیا، گرچه باشد اندکی

خلق می‌سوزند در وی جمله پاک

هیچ کس را نیست زو بیم هلاک…

ای چنین از عشق دنیا در وَلَه

چیست دنیا؟ دارُ مَن دارَ لَه

(مص:۲۳۵)

« و سخن او [ابوحازم مکّی] است که بر شما باد از دنیا احتراز کنید. که به من درست چنین رسیده است که روز قیامت بنده‌ای را که دنیا را عظیم داشته بود به پای کنند بر سر جمع. پس منادی کنند که بنگرید که این بنده‌ای است که آنچه حق تعالی آن را حقیر داشته است و آنچه خدای دشمن داشته او دوست داشته وآنچه خدای انداخته است او بر گرفته» (تذ: ۱۱۰). امّا نظر نهایی که بسیار تفکّر برانگیز است: امام صادق (ع) بهشت و دوزخ را در همین دنیا مجموع می‌داند زیرا بهشت همان عافیت است و دوزخ بلاست و از طرفی همین بهشت و دوزخ دنیوی به اعمال آدمی‌وابسته است؛ اگر کار خود به خدای واگذاری، بهشت دنیوی یعنی عافیت نصیبت می‌شود و اگر کار خدا را به نفست واگذاری به دوزخ دنیوی ویعنی بلاها و مصائب گرفتار می‌شود (تذ: ۶۴).
۳-۴- ویژگی‌های دنیا
دنیا بی‌وفاست

جهان بی‌وفا نوری ندارد

دمی‌بی ماتمی‌سوری ندارد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:23:00 ق.ظ ]




– «این قصه را الم باید که از قلم هیچ نیاید» (همان: ۱۹۲).
– «علم غدر است و معرفت مکرات و مشاهده حجاب» (همان: ۱۹۶).
– «دل عارف چون چراغی بود در قندیلی از آبگینۀ پاک، که شعاع او جملۀ ملکوت را روشن دارد، او را از تاریکی چه باک؟ » (همان: ۱۹۷).
– «اگر گرسنگی کلید آخرت است، دلیری کلید دنیا» (همان: ۲۷۹).
– «خوف نر است و رجا ماده، و فرزند هر دو ایمان است» (همان: ۳۱۸).
– «زبان تو ترجمان دل توست و روی تو آینۀ دل توست» (همان: ۳۳۸).
– «دلها رونده است تا گرد عرش گردد یا گرد پاکی» (همان: ۳۵۴).
– «از پایگاه افتادن مرد آن بود که در خویش به غلط افتد» (همان: ۳۶۸).
– «الهی! من غریبم و ذکر تو غریب، و من با ذکر تو اِلف گرفتهام زیرا که غریب با غریب اِلف گیرد» (همان: ۳۷۵).
– «توکل اضطراری است بیسکون و سکونی بی اضطراب» (همان: ۴۶۲).
– «ادب امیدگاه فقر است و آرایش اغنیا» (همان: ۴۸۲).
– «اخلاص آن است که خالص بود از آفات.» (همان: ۴۹۵).
– «توبه آن است که توبه کنی از توتب» (همان:۴۸۶).
– «آلات مکشوف است و معانی مستور» (همان ۵۵۷).
– «خوف تازیانۀ خدای است» (همان: ۵۴۶).
– «اخلاص ثمرۀ یقین است و ریا ثمرۀ شک»(همان: ۵۸۱).
– «زبان گویا هلاک دلهای خاموش است» (همان: ۵۸۸).
– «نفس را به چیزی که کردنی بود مشغول دارد و اگر نه او تو را به چیزی مشغول گرداند که ناکردنی بود»(همان: ۵۹۱).
– «معراج مردان سردار است» (همان: ۵۹۲).
۴ـ۵ـ بینامتنیت یا نقد منابع
در شناسایی تذکرهالاولیاء به دو نکته بسنده کردهاند: ویژگیهای سبکی نثرِ تذکرهالاولیا و منابع کار گرفته در این کتاب. همانطور که قبلاً اشاره کردیم، استاد استعلامی کار عطا را تألیفی از اجزاء اقتباس شده کتابهای دیگر میداند و آن را تقلید از کشف المحجوب و رساله قشریه توصیف میکند. اما بابک احمدی با تکیه به سبک و اسلوب خاص و یکۀ عطار دیدگاه استعلامی را چنین نقد میکند. «این گفته چندان درست و دقیق به نظر نمیآید. اگر نثر را به معنای سبک، اسلوب نگارش یا شیوۀ بیان (Style) بدانیم، آنگاه میان نثر عطار و نثر سایر نویسندگان متون عرفانی روزگارش تفاوتهای آشکاری خواهیم یافت. تنها اگر مقصود این باشد که عطار در قاعده های دستوری، نحوی و گسترش قلمرو واژگان – نسبت به نویسندگان آثار عرفانی پیشین و هم روزگارش – نوآوری بزرگی نداشته گفتۀ بالا نادرست نخواهد بود، اما در این حالت نکتۀ مهمی مطرح میشود: روشِ بیان یا سبک عطار چون سبک هر نویسندۀ دیگری با کاربردی یا شکستن اصلها و قاعده های دستوری و نحوی، و حتی با شیوۀ گزینش او از گنجینۀ واژگانِ زبان، یکی دانسته نمیشود و از آن فراتر میرود. سبک، نخست در حد نظریۀ بیان (Rhetoric) یعنی با اسلوب کاربرد مجازهای بیان، و بعد از ملاکهایی چون قدرت خلاصهگویی و ایجاز بیان، و سرانجام در پیوند ارگانیک با محتوای نوشته ارزیابی میشود. متن از راهی ناهموارتر و دشوارتر از راه نوآوری در عناصر زبانی، «جهان خود» را میآفریند نمیتوان سبک یک متن را فقط از راه دانش زبانی دانست، در این صورت کشف ویژگی سبک تا حدودی آسان میشد. کافی بود تا نوآوریهای زبانی یک نویسنده مورد بررسی قرار گیرد. که کاری است ممکن – تا سبک او دانسته و ارزش آن شناخته شود. نکته مرکزی در سبک «سخن» (Discourse) است»(احمدی، ۱۳۷۶: ۱۳۳). احمدی سرانجام به این نتیجه میرسد «تذکره الاولیاء جهان ویژه خود را آفریده است، و این نسبت دارد با سبکی یکّه و خاص. این کتاب کشکولی از اقوال و حکایتها نیست که عطار آن را از منابع گوناگون یک جا گرد هم آورده باشد، و در آن به جای سبکی خاص، شیوۀ بیان نویسندگان کتابهای منبع کنار هم چیده شده باشد. چنین هم نیست که عطار از آنها (حتی در مقدمهاش نیز) تقلید کرده باشد. جان کلام این جاست: تذکرهالاولیاء از نظر سبک و شیوه بیان، متنی است یکدست. نویسنده دارد، و نه فراهمآورنده. در اقوال عربی و فارسی متون دیگر به شیوهای نو، یعنی بنا به شیوۀ بیان عطار بازگو شدهاند. همان طور که در روایت حکایتها نیز شگردهایی تازه به کار آمدهاند، و این همه مستقل است از نوآوری یا عدم نوآوری در عناصر زبانی کتاب. این را هم بگویم که کشف مناسبات «بینامتنی» البته اهمیت زیادی دارد، اما به تنهایی نمیتواند روشنگر ویژگیهای سبک یک متن باشد. در مرکز بحث سبک، نکته کارایی سخن ادبی در ایجاد «جهان متنی» قرار دارد و اگر چنین ملاکی را در دولت بدانیم، آنگاه حق با قزوینی و دیگر مدافعها و ستایندگان تذکرهالاولیاء خواهد بود که سبک عطار ویژه خود اوست، و با سبک هر متن معتبر دیگر زبان فارسی تفاوت دارد، عطار در ایجاز بیان و به کار گرفتن مجازهای بیان استادی بیهمتا بوده است. راز تأثیر کتابش را نیز باید با توجه به نکته آخر جستجو کرد. به دلیل سبک والا و یکۀ تذکره الاولیاء است که در هر بار خواندن آن چنان تکان میخوریم و به دنیای دیگر – جهان متن – گام مینهیم، و در ذهن ما تأثیر حکایتهایی که او نقل میکند، یا اقوالی که از صوفیان نقل میکند – در قیاس با تأثیر داستانها و اقوال همانند در آثار عرفانی مهم دیگر – نیرومندتر و پایدارتر است» (همان: ۱۳۴-۱۳۳). در مطالب احمدی ظاهراً بینامتیت با نقد منابع یکی گرفته شده است؛ در حالی که آنچه احمدی به عنوان سبک والا مطرح میکند برآمده از بازی نشانههاست؛ نشانههایی که عطار از دل متنهای عرفانی پیشین برداشت کرده است، در جهان متن او به شکل دیگری کار میکنند و این مسئله در واقع ناشی از بینامتنیت است، نه تنها برآمده از سبک والا و یکّه. مگر اینکه ما سبک والا و یکّه عطار را به بازی متنها در جهان متن تذکرهالاولیا ربط دهیم.
یکی از فرقهای نقد منابع با بینامتنیت در این است که «نقد منابع در مورد آثاری امکان پذیر است که بخشی از آنها از اثر یا آثاری دیگر گرفته شده باشد؛ در صورتی که بینامتنیت بر این باور استوار شده که تمام متن متأثر از متنهای دیگر است و به همین دلیل، یافتن منابع متن امکان پذیر نیست و اصلاً ارزشی ندارد. حال این پرسش مطرح میشود که اگر بینامتنیت برخلاف نقد منابع، در جستجوی منابع نیست، چه چیزی را جستجو میکند و به طور کلی شناخت آن چه تأثیری میتواند داشته باشد؟ در پاسخ به این پرسش میتوان گفت که کریستوا بینامتنیت را نسبت به شناسایی برخی منابع اثر، بسیار مهمتر میداند، زیرا بینامتنیت در نظر کریستوا و افرادی چون بارت فرایندی است که موجب پویایی و زایش متن میشود ]…[ به عبارت دیگر بینامتنیت موجب پویایی و چند معنایی متن میشود. عناصری که گرد هم آمدهاند، به دلیل خاستگاه‌های گوناگون خود در تعاملی که با یکدیگر برقرار میکنند، موجب جنبش معنایی و پویایی درونی متن می‌گردند. کریستوا بیش از هر چیز با بینامتنیت میخواهد بر فرایند پویایی متنها تأکید کند. از دیدگاه او بینامتنیت توالی متنهاست. در فضای یک متن چندین گفته از سایر متنها با یکدیگر تلاقی و همدیگر را خنثی میکنند. بنابراین بینامتنیت در نظر کریستوا اساساً به معنی جایگشت متنهاست. هرگز برای او به معنای جریانی نبود که با آن یک متن، متن پسین خود را (با دگرگون کردن آن) باز تولید میکند، بلکه فرایند نامعین برای پویایی متن بوده است» (نامور مطلق، ۱۳۹۰: ۱۳۸-۱۳۷). بنابراین با توجه به این مسائل با نقد منابع تذکرهالاولیاء نمیتوان به جهان ویژه متن تذکرهالاولیاء نزدیک شد؛ بلکه با این نگاه متن پویای تذکر‌ه‌الاولیا را تبدیل به یک متن مکانیکی میکنیم. باید دقت کرد که کشف گفتمان تذکرهالاولیاء وابسته به ساختار کلی اثر است. در اینجا باید نکتهای را که در فصل سوم تشریح کردیم، یادآور شویم، سلطۀ گفتمان عرفانی نمیگذارد که در متن تذکرهالاولیاء بازی نشانه ها بیرون از گفتمان عرفانی باشد، نشانهیابی که عطار از دل متون دیگر بر متن تذکره وارد کرده است و در محدودۀ گفتمان عرفانی عمل میکنند. اما این مطلب نشان نمیدهد که بازی نشانه ها در تذکرهالاولیاء همان بازی نشانه ها در رساله قشریه یا کشفالمحجوب است. چنانکه اگر خوانندهای با تجربه خوانش رسالۀ قشریه یا کشف المحجوب به سراغ تذکرهالاولیا برود، به این نتیجه نمیرسد که تنها در حال تجربه کردن یک جهان است، بلکه به این نتیجه میرسد که روایت‌هایی که به شکل بینامتنی در تذکرهالاولیاء حضور یافتهاند، دنیای دیگری را برانگیختهاند. درست است که اجزای متن تذکرهالاولیاء از منابع مختلف است اما این اجزا بازی دیگرگونهای دارند. به عبارت دیگر عطار هر روایت یا هر متنی را چون یک ملودی وارد دستگاه زبانی تذکرهالاولیاء میکند تا به یک هارمون دست یابد. این هارمونی را نمیتوان تنها به سبک والا تقلیل داد بلکه در متن جهان تذکرهالاولیاء با نوعی تأویل، تفسیر و رمزگذاری مواجهیم. به همین دلیل است که تذکرهالاولیاء دارای جهان چند وجهی است. از یک طرف زندگی واقعی اولیاء ذکر میشود و از سویی دیگری کرامات آنها باز زبانی شطحگونه بیان میگردد. چنانکه فضای سوررئالیستی و فراواقعگرایانه این کتاب آنچنان راستنمایی میشود که خواننده را با یک حیرت مواجه میکند. این فضاها به هیچ وجه با این زبان و لحن در کتابهایی نظیر کشفالمحجوب و رسالۀ قشریه بازنمایی نمیشود. همانطور که قبلاً اشاره کردیم، تذکرهالاولیاء رمزیتر و سمبلیکتر از کتابهای دیگر این منظومۀ عرفانی است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت، ماهیت زبانی تذکرهالاولیاء با ماهیت زبانی کشفالمحجوب یکی نیست؛ این ویژگی را یک گفتمان به وجود میآورد، نه سبک و ویژگیهای زبان شناختی.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اکنون برای نشان دادن فضاهای روایی، کنشهای متنی، موقعیتها دراماتیک شامل لحن و موسیقی و به هم پیوستگی موسیقی و معنا و بطور کلی تقاطعهای بینامینی تذکرهالاولیاء، ذکر عبدالله فضل بلخی را برای نمونه میآوریم و سپس در بخشهای دیگر همین فضا را به گونهای دیگر ارائه خواهیم داد. ابتدا روایت قشری و هجویری میآید و سپس روایت عطار ارائه میگردد. عطار با آن که به هر دو متن توجه دارد، اما روایت دیگرگونهای ارائه داده است که با هر دو متن متفاوت است. جملات و وقایعای را که عطار از این دو کتاب گرفته به شکل ویژهای در متن بروز کرده است. این روایت نشان میدهد که عطار تنها فراهمآورنده یا یک تدوینگر نیست. او متنها را در پیش رو نگذاشته تا آنها را با جملات خود ترکیب کند؛ بلکه در متن استراتژی ویژۀ خود را دارد. گویی او متنها را ابتدا میخواند و سپس با طرح و برنامهای خاص و با فضاهای روایی ویژه، متن خود را میآفریده است. نکته پراهمیتی را که در این روایت میتوان دید، رابطۀ وجودگرایانۀ خود عطار با متن است، درواقع همین رابطه است که خواننده را تحت تأثیر متن قرار میگیرد:
الف) روایت قشیری:
«و از ایشان بود ابوعبدالله محمدبن الفضل البلخی به سمرقند نشستی به اصل بلخی بود و از بلخ وی را بیرون کردند به سمرقند شد و آنجا فرمان یافت، صحبت احمد خضرویه کرده بود و پیران دیگر، ابوعثمان حیری بدو میلی عظیم داشت. وفات او اندر سنه تسع عشر و ثلثمایه بود.
ابوعثمان به محمد فضل نامه نبشت، پرسیده بود کی علامت شقاوۀ چیست؟ گفت سه چیز است آنکه علم روزی کند و از عمل محروم بود، و دیگر آنک عمل دهد و از اخلاص محروم کند و دیگر صحبت صالحان روزی کند و از حرمت ایشان محروم کند.
ابوعثمان حیری گفتی محمدبن فضل سمسار مردمان است.
عبدالله رازی گوید محمد بن افضل گفت کی راحت جستن اندر زندان از آرزوی نفس است.
محمدبن الفضل گوید شدنِ مسلمانی از چهار چیز است بدانچه دانند کار نکنند و بدانچه ندانند کار کنند و آنچه نیاموزند و مردمان را از آموختن بازدارند.
هم او راست که گوید عجب دارم از آنک بیابانها بگذارند تا به خانه وی رسد و آثار پیغمبرش ببیند تا چرا از نفس و هوای خویش بنبرد تا به دل رسد و آثار خداوند خویش بیند.
هم او گوید هرگاه مرید دنیا زیاده طلب کند آن نشان او بار وی بود
پرسیدند او را که زهد چیست گفت: به چشم نقص اندر دنیا نگریستن و برگشتن از وی به عزیز کردن نفس خویش و ظریفی» (قشیری، ۱۳۷۹؛ ۵۸-۵۷).
ب) روایت هجویری:
«ومنهم: اختیار اهل حرمین، جمله مشایخ را قرّه عین ابوعبدالله محمد ابن الفضل البلخی، رضی الله عنه
از اجلّۀ مشایخ بود و پسندیدۀ عراق و خراسان بود. مرید احمد بن خضرویه بود. و ابوعثمان حیری را به وی میلی عظیم بود. وی را از بلخ بیرون کردند متعصبان از برای عشق مذهب وی به سمرقند شد و عمر آنجا گذاشت.
از وی میآید که گفت: «أَعرَفُ النّاسِ باللهِ أَشَدُّهُم مُجاهَده فی أوامِرِه و أتبَعُمُ لِسُنَّۀِ نبیِّه.»
یعنی بزرگترین اهل معرفت مجتهدترین ایشان باشد اندر ادای شریعت و با رغبتترین اندر حفظ سنت و متابعت، و هر که به حق نزدیکتر بود بر اوامرش حریصتر بود و هر که از وی دورتر بود از متابعت رسولش دورتر بود و معرضتر.
از وی میآید که گفت: «عَجبتُ مِمَّن یَقطَعُ البَوادیَ و الفقارَ و المفاوِزَ حتّی یَصِلَ الی بَیتهِ و حَرَمِه، لِأنَّ فیه آثارَ أبنیائه، کیف لا یَقطَعُ نَفسَهُ و هواهُ حتّی یَصِلَ إلی قَلبه؛ لأنَّ آثارَ مولاهُ!»
عجب دارم از آن که بادیهها و بیابانها بُبَرد تا به خانه وی رسد که اندر او آثار انبیای وی است، چرا بادیه نفس و دریای هوی را نَبُرد تا به دل خود رسد که اندر او آثار مولای وی است!؟ یعنی دل که محلّ معرفت است بزرگوارتر از کعبه که قبلۀ خدمت است. کعبه آن بود که پیوسته نظر بنده بدو بود، و دل آن که پیوسته نظر حق بدو بوده. آنجا که دل، دوست من آنجا، آنجا که حکم وی مراد من آنجا، و آنجا که اثر انبیای من، قبلۀ دوستان من آنجا. والله اعلم» (هجویری، ۱۳۸۴: ۲۱۵).
ج- روایت عطار:
«آن متمکّن به کرامات و حقایق، آن متعین به اشارات و دقایق، آن مقبول طوایف، آن مخصوص لطایف، آن شیر مرغزار عشق و عقل، ابوعبدالله محمد بن فضل – رحمه الله علیه – از تبار مشایخ بود و ستودۀ همه بود و در ریاضت و فتوت بینظیر؛ مرید خضریه ویه بود و ترندی را دیده بود، عثمان حیری را بدو میلی عظیم بود چنان که یک بار بدو نامهیی نوشت که:
علامت شقاوت چیست؟» گفت: سه چیز: یکی آن که حق – تعالی – او را علمروی کند و از عمل محروم گرداند. دوم آن که عمل دهد از اخلاص محروم گرداندد. سیوم آن که صحبت صالحان دوری کند و از حرمت ایشان محروم گرداند.»
و ابوعثمان حیری گفت: «محمد بن فضل بلخی سمسار مردان است». و ابوعثمان با همه جلالت خود گفتی «اگر قوت دارمی، در پناه محمد فصل شدمی تا سرّ من صافی شدی به دیدار او». و او از اهل بلخ جفا بسیار کشیده و از بلخش بیرون کردند و او گفت: «یارب! صدق از ایشان بازگیر».
نقل است که از او سئوال کردند که «سلامت صدور به چه حاصل آید؟». گفت: «به ایستادن به حق الیقین، و آن حیاتی بود تا بعد از آن علم الیقین دهند، تا به علمالیقین مطالعۀ عینالیقین کند؛ تا آنجا سلامت یابد. و تا نخستین عینالیقین نبود، علمالیقین نبود. که کسی را که کعبه ندید، هرگز او را علمالیقین به کعبه نبود. پس معلوم شد که علمالیقین بعد از عینالیقین تواند بود؛ که آن علمی که پیش از عینالیقین بود، آن به همّت بود و اجتهاد و از آنجا بود که گاه صواب افتد و گاه خطا. چون علمالیقین پیدا آمد، به علمالیقین مطالعۀ اسرار و حقایق عینالیقین توان کرد. مثالش چنان بود که کسی در چاهی افتاده باشد و بزرگ شده. ناگاه او را از آن چاه برآوردند. در آفتاب متحیر گردد و مدتی بر آن ثبات کند تا به آفتاب دیدن خوی کند تا چنان که: به آفتابش علمی حاصل گردد که بر آن علم مطالعۀ اسرار آفتاب تواند کرد»
و گفت: «عجب دارم که به هواء خود به خانه او رود و زیارت کند. چرا قدمی بر هواء خود ننهد تا بدو رسد؟». و گفت: «صوفی آن است که صافی شود از جمله بلاها و غایب گردد از جمله عطاها.» و گفت: «راحت در اخلاص است از آرزوهای نفس.» و گفت: «چون مرید به گوشه خاطر در دنیا نگرد، تو بیش در وی منگر، که او مرتد طریقت است.» و گفت: «اسلام به چهار چیز از شخص مفارقت کند. یکی آن که عمل نکند به آنچه داند، دوم آن که عمل کند به آنچه نداند و سیوم به آن که نجوید آنچه نداند، چهارم آن که مردمان را منع کند از آموختن.» و گفت: «علم سه حرف است: عین و لام و میم. عین علم است، لام عمل است و میم مَخلص حق است در علم و عمل.» و گفت: «بزرگترین اهل معرفت، مجتهدترین ایشان باشد در اداء شریعت و باغیرتترین در حفظ سنت و متابعت.
و گفت: «محبت ایثار است و آن چهار چیز است: یکی دوام ذکر به دل و شاد بودن درآن، مردم انس عظیم گرفتن به ذکر حق، سیّوم حق اشتغال کردن و از هر قطع که هست باز بردن، چهارم او را بر خود گزیدن و بر هر چه غیر اوست، چنان که حق تعالی فرمود: قل: اِن کان آباءُکم و ابناؤ کُم و اخواتکُم و ازواجُکُم و عشیرتکم و اموالٌ اقترً قتمونها، الی قوله: اَحَبَّ الیکم من الله و رسوله الآیۀ: و صفت محبان حق این است که محبت ایشان بر معنی ایثار بود. بعد از آن معاملت ایشان بر چهار منزل رود: یکی محبت، دوم هیبت، سیوم حیا، چهارم تعظیم.» و گفت: «ایثار زاهدان به وقت بینیازی بود و ایثار جوانمردان به وقت حاجت.» و گفت: زهد در دنیا ترک است و اگر بتوانی ایثار کنی و اگر نتوانی خودداری. (عطار، ۱۳۷۴: ۵۲۰-۵۱۸).
اگر روایت عطار را با روایت قشیری مقایسه کنیم، پیوستگی روایت عطار بیشتر است؛ مثلاً قشیری عبارت «ابوعثمان حیری بدو میلی عظیم داشت» را با نامه نوشتن او به محمد بن فضل پیوند نداده است. در حالی که عطار برای انجام روایت این دو مسئله را با حرف انسجامی «چنانکه» پیوند زده است. آغازگاه روایت عطار همراه با موسیقی شدید است و این موسیقی نثر تا پایان پاراگراف حفظ میشود. نقل و قول‌های عطار از محمد بن فصل معمولاً با مقدمهسازی است در حالی که روایت قشری بیمقدمه است. همچنین در روایت عطار از گفتۀ معروف محمد بن فضل که «عجب دارم از آن که به هواء خود به خانه او رود زیارت کند، چرا قدمی بر هواء خود ننهد تا بدو رسد» هم کوتاه شده است و هم همراه با تفسیر؛ جمله‌های و گفت: «صوفی آن است که صافی شود از جملۀ بلاها و غایب گردد از جملۀ عطاها» و همچنین جمله«و گفت: راحت در اخلاص است از آرزوهای نفس»، در واقع تفسیر جملۀ قصار اول است. این جمله در همۀ کتابها آمده است. هم روایت هجویری و هم روایت خواجه عبدالله و حتی جامی. چنانکه خواجه عبدالله در طبقات میگوید: «و محمد فضل گوید که عجب مانم از کسی که بیابانها و وادیها قطع میکند تا زیارت کند سنگی را که آنجا اثر قدوم انبیا و اولیاء رسیده باشد، چرا قطع نمیکند نفس خود را که به دل خود رسد تا اثر پروردگار خود بیند؟» (انصاری، ۱۳۸۶: ۳۳۲). و جای در« نفحات انس» این گونه آورده است:
«و محمد فصل گوید: «عجب میمانم از کسی که بیابانها و وادیها قطع میکند تا برسد به خانه وی و آنجا آثار انبیا بیند. چرا وادی نفس و هوا را قطع نمیکند تا به دل برسد، و آثار پروردگار خود بیند؟» (جامی، ۱۳۸۶: ۱۱۷۸).
روایت هجویری با یک الگوی ساختی (نثر مسجع) آغاز شده که در تمام بابهای عطار هم تکرار شده است. هجویری جمله قصار محمد بن فضل را با عربی آورده است که در کتابهای دیگر با ترجمه آمده است.گزارش زندگی ابوعبدالله محمد بن فضل در هر چهار کتاب مشترک است: خواجه عبدالله در طبقات الصوفیه میگوید: «ساکن سمرقند و هو محمد بن الفضل بن حصض و کنیه ابوعبدالله. اصل او از بلخ است. او را از بلخ بیرون کردند بیگناه به سبب مذهب وی» (انصاری، ۱۳۸۶: ۳۱). و جامی میآورد: «از طبقه ثانیه است. کنیت وی ابوعبدالله. بلخی الاصل است. متعصبان وی را از بلخ بیرون کردند بیگناه به سبب مذهب وی. روی با شهر کرد و برایشان نفرین کرده (جامی، ۱۳۸۶: ۱۱۷). جمله معروف ابوعثمان حیری درباره محمدبن فضل در هر چهار کتاب آمده است. «خواجه عبدالله میگوید: صحبت داشتم با احمد خضرویه و بجز از وی از مشایخ. یقال محمد بن الفضل سمسار الرجال (انصاری، ۱۳۸۶: ۳۲۲) و جامی مینویسد: و ابوعثمان گفته است: «محمدبن الفضل سمسار الرجال، یعنی نقاد مردان است» (جامی، ۱۳۸۶: ۱۱۷).نکتهای که اینجا روشن میشود همه گزارشات دربارۀ محمدبن فضل در هر چهار کتاب تکرار شده است. تنها نوشته عطار است از نظر مطالب و پیوستگی آن در خور توجه است.
۴ـ۶ـ مقایسۀ تطبیقی زندگی صوفیان در تذکره الاولیاء، رسالۀ قشیریه و کشف المحجوب
یکی از مهمترین تفاوتهای تذکرهالاولیاء با متونی چون رسالۀ قشیریه، طبقات صوفیه و کشف المحجوب، مربوط است به تلقی عطار از متن و رویکرد او به روایت. همچنین از تفاوتی برخاسته از نوع ادبی تذکرهالاولیاء است. تذکرهالاولیاء صرفاً کتابی است در یادکرد اولیاء در حالیکه، کتابهای پیش از تذکره‌الاولیاء به هدف گزارش زندگی اولیاء سامان پیدا نکردهاند. بنابراین تفاوت نوع ادبی سبب شده است تا عطار روایتها را به گونهای سامان دهد تا نمایشی باشد از زندگی عرفا. این تفاوت نه تنها تذکرهالاولیاء را از نظر ساخت از کتابهایی چون رسالۀ قشیریه و کشف المحجوب دور میکند بلکه رویکرد بینامتنی عطار را هم به گونه ای دیگر بازنمایی میکند. چنانکه کشفالمحجوب دقیقاً از روش قشیری پیروی کرد و قشیری هم از طبقات صوفیه را الگو قرار داده است. هم رسالۀ قشیریه هم کشفالمحجوب تأکید بیشتری بر اقوال عرفا دارند امّا عطار تلاش میکند که به روایتی از زندگی عرفا برسد. از سویی دیگر عطار توجه خاصی به داستانهای شگرف و خارقالعاده دارد. گویی او میخواسته فضای خشک و بیروح کتابهایی چون طبقات صوفیه و کشفالمحجوب را به شکلی دیگر بازسازی کند تا بتواند به خوانندگانی عمومی تر دست یابد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:23:00 ق.ظ ]




۵۷

ارزشیابیملاکمدارتاچهاندازهدرکاهشاضطراب و استرسدردانشآموز در موقع امتحانپایانیموثر میباشد؟

۷/۴

۱۶

۴/۷

۲۵

۴/۳۲

۱۱۰

۸/۳۶

۱۲۵

۸/۱۸

۶۴

ارزشیابیمعلمساختهتاچهمیزاندرکاهشاضطراب واسترسدردانشآموز در موقعامتحان پایانیموثر میباشد؟

۷/۴

۱۶

۷/۴

۱۶

۴/۲۷

۹۳

۶/۴۰

۱۳۸

۶/۲۲

۷۷

ارزشیابیاستانداردتاچهمیزان درکاهشاضطراب و استرسدردانشآموز در موقع امتحان پایانیموثر میباشد؟

عنصر معنایی مهم در گویه اول، بکارگیری ارزشیابی توصیفی در کلاس و نقش آن در تقویت نگرش مثبت به مدرسه را در دانشآموزان و ایجاد انگیزه مشارکت در فعالیت گروهی را در دانشآموزان. یافته های تجربی نشان دهنده آن است که۴/۱۷درصد خیلی زیادی از معلمان مورد پژوهش معتقدند که بکارگیری ارزشیابی توصیفی در کلاس و نقش آن در تقویت نگرش مثبت به مدرسه را در دانشآموزان و ایجاد انگیزه مشارکت در فعالیت گروهی را در دانش آموزان و ۵/۳۸ درصد در حد زیاد، ۴/۲۷ درصد نقش آن را در حد متوسط،۶/۷ درصد نقش آنرا در حد کم و نهایتا ۱/۹ درصد از معلمان مورد پژوهش معتقدند که بکارگیری ارزشیابی توصیفی در کلاس و نقش آن در تقویت نگرش مثبت به مدرسه را در دانشآموزان و ایجاد انگیزه مشارکت در فعالیت گروهی را در دانشآموزان می باشد
عنصر معنایی مهم در گویه دوم، استفاده از آزمونهای کتبی، و نقش آن قراردادن اطلاعات جامع و کاملیدر مورد ویژگیها، علایق و خواسته ها و توانمندیهای دانشآموزان در اختیار معلم. یافته ها نشان دهنده آن است که ۹/۲۰ درصد از معلمان مورد پژوهش استفاده از آزمونهای کتبی و نقش آن در قراردادن اطلاعات جامع وکاملی در مورد ویژگیها و علایق و خواسته ها و توانمندیهای دانشآموزان در اختیار معلم در حد خیلی زیاد و، ۳/۳۰ درصد نقش آن را در حد زیاد،۹/۳۰ درصد نقش آن را در حد متوسط، ۱/۱۲ درصد نقش آن را در حد کم و نهایتا ۹/۵ درصد نقش آن را در حد خیلی کم ارزیابی نموده اند.
در گفتار سوم عنصر معنایی بکارگیری ارزشیابی توصیفی و نقش آن در دادن ْآگاهی از نقاط ضعف و قوت به دانش آموز می باشد .یافته ها دلالت بر آن دارد که ۲/۱۶ درصد از معلمان مورد پژوهش معتقدند که بکارگیری ارزشیابی توصیفی میتواند در حد خیلی زیادی فراهم کننده شرایطی برای آگاهی دانشآموز که از نقاط ضعف و قوت خود باشد،۵/۳۶ درصد نقش آن رادر حد زیاد ارزیابی نموده اند،۸/۲۸ درصد نقش آن را در حد متوسط، ۹/۱۰درصد نقش آن را در حد کم و نهایتا ۷/۷ درصد نیز نقش آن را در حد خیلی کم ارزیابی نموده اند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

عنصر معنایی در گفتار چهارم این است که بکارگیری ارزشیابی میزانشده توسط معلم در کلاسدرس و نقش آن در اصلاح آموختههای دانشآموز شود،. یافته های تجربی نشان دهنده ان است که ۱/۱۹ درصد از معلمان بکارگیری ارزشیابی توصیفی را در حد خیلی زیادی در اصلاح آموخته های دانش آموز می دانند،۶/۳۷ درصد تاثیر آن را در حد زیاد،۷/۲۹ درصد نقش آن را در حد متوسط، ۱۰درصد تاثیر آن را در حد کم و ۵/۳ درصد تاثیر آن را در حد خیلی کم ارزیابی نموده اند.
در گفتار پنجم عنصر معنایی مهم ،استفاده از آزمونهای معلمساخته و نقش آن کمک به دانشآموزان در کسب مهارتها و نگرشهایی که در زندگی واقعی،. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که ۵/۱۸ درصد از معلمان مورد پژوهش از آزمونهای معلم ساخته و نقش آن کمک به دانشآموزان در کسب مهارتها و نگرش هاییکه در زندگی واقعی را در حد خیلی زیاد ارزیابی نموده اند،۳/۴۰ درصد نقش آن را در حد زیاد می باشد،۸/۲۶ درصد در حد متوسط ،۵/۸ درصد در حد کم و نهایتا ۹/۵ درصد در استفاده از آزمونهای معلم ساخته و نقش آن کمک به دانش آموزان در کسب مهارتها و نگرشهایی که در زندگی واقعی در حد کمی ارزیابی نموده اند.
آزمونهای عملکردی، و نقش موثر آن در بروز استعدادها و توانایهای نهفتهی دانشآموزان عنصر معنایی مهم در گفتار ششم میباشد یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که ۱/۱۷ درصد از معلمان مورد پژوهش بکارگیری آزمونهای عملکردی، و نقش موثر آن در بروز استعدادها و توانایهای نهفتهی دانشآموزان در حد خیلی زیادی میدانند، ۸/۳۴ درصد آن را در حد زیاد، ۳۰ درصد آن را در حد متوسط ،۸/۱۱ درصد بکارگیری آزمونهای عملکردی، و نقش موثر آن در بروز استعدادها و توانایهای نهفتهی دانشآموزان در حد کم و نهایتا ۵/۶ درصد آن را در حد خیلی کم ارزیابی نموده اند.
عنصر معنایی مهم در گفتار هفتم بکارگیری آزمونهای هنجار مدار و نقش آن در دستیابی خود دانشآموز به کشف مفاهیم، قوانین و مبانی و اطلاعات دانش لازم یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که ۵/۱۶ درصد از معلمان در پاسخ به این سوال گزینه خیلی زیاد را اظهار نموده اند،۵/۳۶ درصد گزینه زیاد،۵/۳۱ درصد متوسط، ۷/۹ درصد کم و ۹/۵ درصد گزینه خیلی کم را در پاسخ به این سوال انتخاب نموده اند.
گویه معنایی مهم در گفتار هشتم بکارگیری آزمونهای عملکردی و نقش آن در ایجاد شرایط لازم برای تقویت تفکر و استدلال و استنتاج مفاهیم در فعالیتهای کلاسی دانشآموز، یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که ۲/۱۶ درصد از معلمان در پاسخ به این سوال گزینه خیلی زیاد را اظهار نموده اند،۸/۳۳ درصد گزینه زیاد، ۸/۳۴ درصد متوسط، ۷/۹ درصد کم و ۶/۵درصد گزینه خیلی کم را در پاسخ به این سوال انتخاب نموده اند.
ارزشیابی ملاک مدار و نقش آن در کاهش اضطراب و استرس در دانشآموز در موقع امتحان پایانی عنصرمعنایی مهم در گفتار نهم میباشد یافته های پژوهش نشان دهنده آن استکه ۸/۱۶ درصد از معلمان مورد پژوهش بکارگیری ، ارزشیابی ملاکمدار و نقش آن در کاهشاضطراب و استرس در دانشآموز در موقع امتحان پایانی حد خیلی زیادی میدانند ،۲/۳۸ آن را در حد زیاد،۸/۳۱ درصد آن را در حد متوسط،۲/۸ درصد بکارگیری ارزشیابی ملاکمدار و نقش آن در کاهش اضطراب و استرس در دانشآموز در موقع امتحان پایانی ،در حد کم و نهایتا ۵ درصد آن را در حد خیلی کم ارزیابی نموده اند.
ارزشیابی معلم ساخته و نقش آن در کاهش اضطراب واسترس در دانشآموز در موقع امتحان پایانی موثر عنصر معنایی مهم در گفتار دهم می باشد یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که ۸/۱۸ درصد از معلمان مورد پژوهش بکارگیری، ارزشیابی معلم ساخته و نقش آن در کاهش اضطراب و استرس در دانشآموز در موقع امتحان پایانی حد خیلی زیادی میدانند، ۸/۳۶ آن را در حد زیاد، ۴/۳۲ درصد آن را در حد متوسط،۴/۷ درصد بکارگیری ارزشیابی معلم ساخته و نقش آن در کاهش اضطراب و استرس در دانشآموز در موقع امتحان پایانی، درحد کم و نهایتا ۷/۴ درصد آن را در حد خیلی کم ارزیابی نموده اند.
ارزشیابی استاندارد و نقش آن در کاهش اضطراب و استرس در دانشآموز در موقع امتحان پایانی موثر عنصر معنایی مهم در گفتار یازدهم میباشد یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که ۶/۲۲ درصد از معلمان مورد پژوهش بکارگیری ، ارزشیابی استاندارد و نقش آن در کاهش اضطراب و استرس در دانش آموز در موقع امتحان پایانی حد خیلی زیادی میدانند، ۶/۴۰ آن را در حد زیاد، ۴/۲۷ درصد آن را در حد متوسط،۷/۴ درصد بکارگیری ارزشیابی استاندارد و نقش آن در کاهش اضطراب و استرس در دانشآموز در موقع امتحان پایانی، در حد کم و نهایتا ۷/۴ درصد آن را در حد خیلی کم ارزیابی نموده اند.
.۴-۲-۱-آزمون سوال اول بکارگیری اهداف آموزشی حیطه عاطفی در برنامه ریزی درسی تا چه اندازه میتواند در غنی سازی برنامه ریزی درسی موثر باشد ؟
برای آزمون بکارگیری اهداف آموزشی حیطه عاطفی در برنامه ریزی درسی در جهت غنی سازی برنامه ریزی درسی از آزمون آماری T تک نمونهای استفاده شده است. برای هر پرسشنامه امتیاز سوالات باهم جمع شده و به عنوان نمره پاسخ هر شخص در نظر گرفته شده است. میانگین پاسخِ پاسخ گویان بامقدار ۹(به خاطر اینکه بکارگیری اهداف آموزشی حیطه عاطفی در برنامه ریزی درسی با ۳ سوال در طیف لیکرت سنجیده شده است) و آزمون رابطه معناداری که نشان دهندهی وجود رابطهای معنیداری است، مقایسه شد. میانگین نمره مجموع سوالات برای ۳۴۰ نفربرابر۱۹۱۴/۱۲و با خطای معیار ۱۴۳۷۳/۰می باشد که طبق آزمون T با مقدار ۹ اختلاف معنا داری نشان میدهد و از آن بزرگتراست .آزمون داده های پژوهش در مجموع نشان دهنده آن است که با توجه به رابطه معناداری(۰۰۰/۰) بدستآمده در جدول۴- ۹و۴-۱۰، از نگاه معلمان،بکارگیری اهداف آموزشی حیطه عاطفی در برنامه ریزی درسی نقش زیادی در جهت غنیسازی برنامه ریزی درسی از نظر ایجاد انگیزش شادی و نشاط در دانشآموزان در کلاس، بروز استعدادها و توانایی های نهفته در دانشآموزان و کاهش و اضطراب در دانش آموزان را دارد.
نتایج مفصل آن در جدول ۴-۹ و ۴- ۱۰ نشان داده شده است.
جدول۴-۹: میانگین بکارگیری اهداف آموزشی حیطه عاطفی دربرنامه ریزی درسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:23:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم