کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



بررسی قاعده فراش در حقوق ایران.
بررسی کاربردهای قاعده فراش.
بررسی وضعیت قتل در فراش.
۱-۱-۵- سوابق تحقیق
تا کنون کتابی مستقل در این خصوص به نگارش در نیامده است. تنها یک مقاله با عنوان «قاعده فراش» توسط اسد الله لطفی در مجله علوم انسانی دانشگاه الزهرا به نگارش در آمده که به طور مختصر اشاره ای به این قاعده فقهی داشته است، در قانون مدنی ایران نیز ماده ۱۱۵۸ و ۱۱۵۹ به این موضوع اشاره دارد. در کتاب مطالعه تطبیقی نسب در حقوق ایران و فرانسه، به قلم اسد اللّه امامی (۱۳۴۹ق) و کتاب ادله اثبات دعوی نوشته حسینینژاد، حسینقلی (۱۳۷۴) به موضوع تا حدودی اشاره دارد. در کتب فقهی نیز فقهای امامیه در لابلای مباحث خود به بحث فراش پرداخته اند.
۱-۱-۶- جنبه نوآوری تحقیق
از آنجا که این تحقیق قاعده فراش را به صورت تطبیقی میان فقه امامیه و حقوق ایران مورد بحث قرار داده با سایر کارهای انجام گرفته متفاوت است. چرا که سایر تحقیقات انجام شده در خصوص فراش از منظر حقوق ایران بوده است. بنابراین این تحقیق کاری نو و جدید می‌باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-۱-۷- روش تحقیق
روش استدلالی و تحلیل منطقی و عقلانی که از ویژگی تحقیقات نظری می‌باشد که در این تحقیق با بهره گرفتن از منابع و مطالعات کتابخانه‌ای از جمله کتب، مقالات، پایان‌نامه‌ها، کتابخانه الکترونیک و … مطالب جمع‌ آوری و مورد استفاده واقع گردید.
۱-۱-۸- محدودیت‌ها و مشکلات
با توجه به کمبود کتب مرجع و مهم در خصوص مباحث فقهی، برای تهیه منابع سفرهایی را به شهر قم و اصفهان انجام داده و برای تهیه منابع مورد نظر با سختی‌هایی مواجه شدیم.
۱-۲- مفهوم فراش
۱-۲-۱- معنای لغوی
الفراش از فَرش یعنی گستردن در آیه قرآن کریم است که: الّذی جَعلَ لکم الارضَ فِراشا (بقره/۲۲)؛ خدایی که زمین را برای شما گسترده گردانید. فراش گاهی در معنای «مفروش» به کار می‌رود یعنی آن‌چه که برای نشستن یا خوابیدن بر روی آن، روی زمین پهن می‌شود (لطفی، ۱۳۸۱، ص۲۵۳).
فراش در لغت به معنی گستردنی، آنچه گسترده میشود و برآن میخوابند و جامه خواب آمده است (دهخدا، ۱۳۴۱، ص۱۰۲)، همچنین از آن به معنای زن یا مرد یا هریک از دو همسر یاد شده است و زوج و زوجه فراش یکدیگر خوانده میشوند (معین، ۱۳۶۲ ص ۲۰۵۳).
از نظر لغوی معنی کلمه فراش عبارت است از چیزی که برای خوابیدن یا غیر آن روی زمین می‌گسترانند و در اینجا کنایه از شوهر قانونی و شرعی است به ملاحظه اینکه زوج حق مضاجعه و استمتاع نسبت به همسر خود را دارد. و این قبیل کنایات در لغت عرب و قرآن کریم فراوان است (بجنوردی، ج۴، ص۲۴).
فراش به معنی آن‌چه گسترده می‌شود و بر آن می‌خوابند و نیز هر یک از زوجین فراش یک‌دیگر خوانده می‌شوند همان‌طوری که لباس یک‌دیگر نامیده شده‌اند (مفری الفیومی، ۱۳۸۰، ج۲، ص۷۷).
و قول دیگر آن است که غرض مالک و صاحب فراش است یعنی زوج یا مولی (ابن اثیر، بی‌تا، ماده فرش؛ طریحی، ۱۳۸۸، ج۹، ص۲۵۸).
در کشاف اصطلاحات الفنون آمده است: فراش متعین بودن زن است برای ولادت و ثبوت نسبت فرزندان که از او متولد شوند (تهانوی، بی‌تا، ج۲، ص۱۱۲۴).
۱-۲-۲- معنای اصطلاحی
در اصطلاح منظور از فراش “زن” می باشد از آن جهت که شوهر حق دارد با او بخوابد و نیز به خود شوهر هم که زوج شرعی و صاحب فراش(همسر) می‌باشد اطلاق می‌گردد (لطفی، ۱۳۸۱، ص۲۵۳ به نقل از طاهری، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۳۰۰). با توجه کثرت استعمال فراش در نزدیکی و مقاربت می‌توان گفت فراش کنایه از همان نزدیکی و مواقعه است.
اماره فراش منسوب به پیامبر اکرم (ص) که فرموده: «الولد للفراش و للعاهر الحجر» (شیخ حرعاملی، ۱۱۰۴ق، ج۱۴، ص۵۶۸) یعنی فرزندی که از زن شوهردار به دنیا می‌آید ملحق به شوهر می‌شود و کیفر بدکار سنگ است.
۱-۲-۳- مفهوم حقوقی
اصطلاح «فراش» بالصراحه در ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی نیامده لیکن چون این کلمه در ماده ۱۷۹ قانون مجازات عمومی سابق ذکر شده بود و هم اکنون نیز از قتلی که به هنگام مشاهده زنا توسط شوهر به وقوع میپیوندد تحت عنوان قتل در فراش یاد میکنند. این قاعده در حقوق از این جهت که یکی از ادلۀ اثبات نسبت قانونی طفل به حساب می‌آید و مطابق آن کودک متولد شده ملحق به شوهر می‌شود، معروف به اماره فراش است و دو ماده ۱۱۵۸ و ۱۱۵۹ قانون مدنی ایران نیز مبتنی بر این قاعده بوده و ماده ۱۳۲۲ ق.م نیز صراحتاً آن را از امارات قانونی به حساب آورده است (لطفی، ۱۳۸۱، ص۲۴۷).
به موجب ماده ۱۱۵۸ قانون مدنی که از زمره امارات قانونی بوده و به اماره فراش معروف است: « طفل متولد در زمان زوجیت ملحق به شوهر است…»[۱]
در ماده ۱۷۹ قانون مجازات عمومی سال ۱۳۰۴ آمده بود: هرگاه شوهری زن خود را با مرد اجنبی در یک فراش یا در حالیکه به منزله وجود در یک فراش است مشاهده کند و مرتکب قتل یا جرح یا ضرب یکی از آنها یا هر دو شود معاف از مجازات است.
همانگونه که برخی حقوقدانان گفتهاند مقصود از « حالتیکه به منزله وجود در یک فراش» است حالتی است که ابتدا بیننده را به اشتباه وادارد که آن دو مشغول نزدیکی هستند در صورتیکه واقعاً چنان نباشد مثل اینکه مرد اجنبی و زن لخت بر روی هم قرار گرفته باشند مشاهده چنین صحنهای موجب توهم انجام مواقعه میشود (علی آبادی، ۱۳۶۸ ج ۲، ص ۲۴۰).
۱-۳- سایر مفاهیم
۱-۳-۱- الولد
مقصود از «ولد» نطفه‌ای است که در رحم زن منعقد می‌شود و رشد می‌کند تا این که قابلیت زنده شدن پیدا کرده و خلقت فیزیکی آن کامل می شود وبه محض این که روح در آن وارد می‌شود ولد خوانده می‌شود چه این که زنده به دنیا بیاید یا مرده (بجنوردی، ۱۴۱۳ق، ص۴، ص۲۲).
اولاد که جمع ولد باشد یک مفهوم عام دارد و یک مفهوم خاص. اولاد در مفهوم عام شامل تمام کسانی است که از نسل شخصی به طور مستقیم متولد شده باشند، خواه بی‌واسطه و خواه با واسطه. مطابق این مفهوم از ولد، نبیره و نواده‌های شخصی هر اندازه که پائین روند در زمره اولاد او به حساب می‌آیند؛ اما اولاد به معنای خاص تنها به کسانی گفته می‌شود که بی‌واسطه از شخص متولد می‌شوند. در کتاب هشتم قانون مدنی منظور از کلمه اولاد به معنای خاص آن می‌باشد زیرا مقصود از تنظیم مواد قانون مدنی در یان بخش، اثبات نسب و تنظیم روابط خانواده است و هم‌چنین مقصود از ولد در حدیث «الولد للفراش » همین معنی است (طاهری، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۳۰۰).
۱-۳-۲- العاهر
به معنای فرد زناکار است از عهر به معنای زنا و فسق و فجور می‌باشد (لطفی، ۱۳۸۱، ص۲۵۳).
۱-۳-۳- الحجر
در لغت سنگ است، احتمال دارد کنایه از این باشد که زنی هیچ حقی ندارد و همچون سنگ بی‌ارزش است. در اصطلاح عرب کسی را که بخواهند تحقیر کنند و وحقی برایش قائل نباشند می‌گویند: “ملّهٌ الا التُراب أو الحجر” و نیز احتمال دارد مراد از حجر در روایت “الولد للفراش و للعاهر الحجر” کنایه از رجم و سنگسار شدن زانی باشد که چنان چه در انتساب طفل به صاحب فراش و فرد زانی شک و تردید وجود داشته باشد به موجب حدیث فراش، کودک ملحق به شوهر می‌شود و مرد زانی هم به وسیله سنگ، رجم می‌گردد. لیکن به نظر می رسد احتمال اول بهتر و مناسب محل بحث باشد؛ زیرا مجازات زانی همیشه سنگسار کردن نیست، بلکه این نوع مجازات به زانی محصن اختصاص دارد و غیر محصن مجازاتش تازیانه است و دیگر این که دلیل بودن قاعده فراش صرفا در قبال زانی نیست، بلکه در هر موردی است که در مقابل شوهر، وطی کنندۀ دیگری باشد، چه زانی و جه غیر زانی که آن گاه براساس أماره فراش انتساب کودک به شوهر اثبات می‌شود (همان، ص۲۵۴).
۱-۳-۴- معنای اماره
اماره از نظر لغوی به معنای علامت می باشد و از لحاظ قانون اوضاع و احوالی است که از نظر قانون یا قاضی دلیل بر امری شناخته می شود. اماره جزء دلایل محسوب می گردد، اماره دو تفاوت عمده دارد (کاتوزیان، ۱۳۸۱، ج۵، ص۳۹۵).
۱-۴- بررسی پیشینۀ تاریخی و تقنینی قتل در فراش
در مواجهه با غریزه جنسی همواره اقوام و اجتماعات بشری به یک طریق مشی نکردهاند، برخی آیینها علاقه جنسی را ذاتا پلید و آمیزش جنسی را ولو با همسر قانونی و مشروع خود تباهی و سقوط میدانند. در نقاطی که مسیحیت و یا بودا در آنجا پیروز شد. عقیده مزبور نیز تفوق یافت (مطهری، ۱۳۸۶، ص۱۰) ، ظاهرا علت این امر ناشی از تفسیری بود که از بدو تشکیل کلیسا از طرف کلیسا برای مجرد زیستن حضرت عیسی (ع) صورت گرفت، گفته شد علت اینکه مسیح تا آخر مجرد زیست پلیدی ذاتی این عمل است و به همین جهت روحانیون و مقدسین مسیحی شرط وصول به مقامات روحانی را آلوده نشدن به زن در تمام مدت عمر دانستند و پاپ از میان این چنین افرادی انتخاب میشود. کلیسا ازدواج را به نیت تولید نسل جایز میشمارد اما این ضرورت پلیدی ذاتی این کار را از نظر کلیسا از میان نمیبرد، علت جواز ازدواج دفع افسد به فاسد است یعنی باین وسیله از آمیزشهای بیقید و بند مردان و زنان جلوگیری میکند[۲] در مقابل برخی از ادیان نظیر اسلام یا کنفوسیوس (اگر بتوان مسلک او را مذهب نامید) نه تنها علاقه دو جنس مرد و زن به یکدیگر مذموم نبوده بلکه آنرا از نشانه های بارز وجود خدا و نکاح را «سنت» و تجرد را یک نوع «شر» حساب میکنند[۳] به هر تقدیر چه ارضا میل جنسی را ذاتا عمل پلید و صرفا برای حفظ نسل و دفع افسد به فاسد تلقی یا یک امر مقدس موافق طبع آدمی قلمداد گردد برای ارضاء و اشباح این میل آداب و مقرراتی وجود داشته و تحت عنوان اخلاق جنسی از آن یاد شده است اخلاق جنسی به حکم قوت و قدرت فوقالعادۀ غریزه همواره مهمترین بخشهای اخلاق به شمار رفته است ویل دورانت در کتاب «تاریخ تمدن» میگوید:«]سرو سامان بخشیدن به روابط جنسی همیشه مهمترین وظیفه اخلاقی به شماره میرفته، زیرا غریزه تولید مثل نه تنها در حین ازدواج بلکه قبل و بعد آن نیز مشکلاتی فراهم میآورد و در نتیجۀ شدت وحدت همین غریزه و نافرمان بودن آن نسبت به قانون و انحرافاتی که از جاده طبیعی پیدا میکند بینظمی و اغتشاش در سازمانهای اجتماعی تولید میشد» (ویل دورانت،‌ ۱۳۸۵، ج۱، ص۶۹).
پس کم و بیش در میان تمام اقوام و جوامع گذشته خروج از راه های مشروع و قانونی در ارضاء امیال جنسی مذموم و با اینگونه منحرفین برخوردهایی میشده است که این برخوردها گاهی سخت و شدید و زمانی سبک و خفیف بوده مثلا در آیین یهود مجازات زنا بسیار سخت بوده در حالیکه در دین مسیح با ملایمت بیشتری با این خطاء برخورد گردیده، در دین اسلام دوباره با شدت عمل بیشتری روبرو هستیم.
۱-۴-۱- در ادوار تاریخی
۱-۴-۱-۱- در بابل
قدیمیترین مجموعه حقوقی که در کتب تاریخ حقوق و تمدن بشری از آن یاد شده است مجمع القوانین حمورابی است این مجموعه که در پژوهشهای باستانشناسان از شوش به دست آمده و اکنون سنگ نبشتههای آن در موزه لوور پاریس و نمونه گچی آن در موزه ایران باستان موجود است شامل ۲۸۲یا ۲۸۵ ماده است (درآمدی برحقوق اسلامی، ۱۳۶۸، ص۲۷) و تقریبا دو هزار سال قبل از میلاد به وسیله ششمین پادشاه بابل به نام حمورابی تدوین گردیده (معین، ۱۳۶۲، ج۵، ص۴۶۸)، عناوین کلی این مجموعه به نظام پزشکی و قراردادها، بانکداری، حقوق دریائی، آیین دادرسی، روابط خانوادگی و انواع جرائم تقسیم میگردد در ماده ۱۲۹ قانون نامه حمورابی آمده است:«هرگاه زنی هنگام همخوابگی با مردی غیرشوی خود دستگیر شود، آن دو را با یکدیگر میبندند و به رود همی اندازند. اما در صورتیکه شوی آن زن بخواهد با آن زن مدارا شود و عفو گردد، شاه حق دارد، آن هم وطن دیگر را عفو کند» (رازانی، ۱۳۷۷، ص۱۴۰).
در بابل قدیم زنا به دو صورت بود: هرگاه زنی به شوهر خود خیانت میکرد و دیگری هر گاه زنی بیشوهر مرتکب زنا میشد. از جرائمی که مستوجب اعدام بود افترا و سحر و جادو بود سزای زانی و زانیه هر دو غرق شدن بود ولی چنانچه شوهر از مجازات کردن زن خود می‌گذشت پادشاه نیز میتوانست از مجازات فاسق بگذرد (راوندی، ۱۳۵۴، ص۱۲۶).
۱-۴-۱-۲- درآشور
آشوریان در مجازات کردن زنانی که نسبت به شوهران خود خیانت میورزند از بابلیان سخت گیرتر و خشنتر بودهاند. زن در این سرزمین پستتر از بابل بوده و مردان میتوانستند تعدادی کنیز برای خود به عنوان معشوقه بگیرند ولی زنان موظف بودند که کاملا نسبت به شوهر خود وفادار باشند، اگر مردی زن خود را در حال خیانت دستگیر میکرد حق کشتن او را داشت، بریدن گوش و بینی زیاد معمول بود، و گاهی مجازات به خود شاکی واگذار میشد به موجب قوانین آشوری زنهای بیشوهر و زنان هرزه و کنیزان از داشتن حجاب ممنوع بودهاند (همان، ص۱۸۶).
۱-۴-۱-۱- در مصر باستان
در مصر باستان زنا دادن زنان اصولا مجازاتی نداشته و تنها کاری که شوهر میتوانست نسبت به زن خیانتکار خود انجام دهد این بود که او را طلاق بدهد و در حقیقت رفتار جامعه نسبت به این موضوع ملایم و ضعیف بوده و هرگاه زنی به شوهر خود خیانت میکرد و زنا می‌داد شوهر میتوانست بدون هیچ حقی او را از خانه بیرون کند. مرتضی راوندی به نقل از ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن مینویسد:«… شرم و حیا به صورت کنونی در آن روزگار نبود و قبرها و معابر را با صورتها و نقشهای برجستهای که قسمتهای مختلف بدن با کمال وضوح در آنها دیده میشد تزئین میکردند دختران خونگرم مصری در ده سالگی آماده ازدواج بودند و پسران و دختران پیش از ازدواج با هم ارتباط داشتند.» (همان، ص۲۰۳).
۱-۴-۱-۴- در یونان باستان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 02:02:00 ق.ظ ]




بحث «فراش» در حقوق ایران در ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی اشاره ای شده است و دو ماده ۱۱۵۸ و ۱۱۵۹ قانون مدنی ایران نیز مبتنی بر این قاعده بوده و ماده ۱۳۲۲ ق.م نیز صراحتاً آن را از امارات قانونی به حساب آورده است. به موجب ماده ۱۱۵۸ قانون مدنی که از زمره امارات قانونی بوده و به اماره فراش معروف است: « طفل متولد در زمان زوجیت ملحق به شوهر است…»
بحث فراش در تمام ادیان و مذاهب و سیر تاریخی کشورها وجود داشته است و مطابق با آن زنی که به شوهر خیانت می‌کرد مورد مجازات واقع می‌شد. در اسلام نیز این مجازات دارای شدت بیشتری نسبت به سایر ادیان می باشد.
فصل دوم
بررسی قاعده فراش در فقه امامیه و حقوق ایران
۲- بررسی قاعده فراش در فقه امامیه و حقوق ایران
۲-۱- اثبات نسب طفل
چنانچه نسب مشروع و قانونی طفلی مورد اختلاف باشد برای اثبات آن سه موضوع باید ثابت گردد:رابطه زوجیت، نسب مادری و نسب پدری، با احراز این سه امر حکم به وجود رابطه نسب مشروع بین طفل و پدر و مادر معین خواهد شد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اثبات رابطه زوجیت با هریک از ادله اثبات دعوی یعنی اقرار، سند، شهود، امارات قضائی و سوگند امکان‏پذیر می‏باشد، در اثبات نسب مادری باید ثابت شود اولا:زنی که مادر طفل معرفی شده کودکی به دنیا آورده است.ثانیا:این بچه همان طفلی است که اثبات نسبت او موردنظر است، در اثبات نسب مادری نیز از هریک دلایل قانونی می‏توان استفاده کرد.اما اثبات نسب پدری دشوارتر از اثبات نسب مادری است زیرا ولادت کودک از مادر، امری خارجی و مشهود است، لیکن تکوّن طفل از نطفه مردی مشخص به عنوان شوهر زن امری مخفی است که بدون آگاهی شخص صورت می‏گیرد، حتی خود زن و شوهر هم از انقعاد نطفه طفل فورا مطلع نمی‏شوند.بنابراین برای اثبات نسب پدری در جستجوی قطع و یقین نباید بود، هیچ دلیلی نمی‏تواند به‏طور قطع ثابت کند که کودک از نطفه فلان مرد است.آزمایش خون هم فقط می‏تواند دلیل منفی بر نسب باشد نه دلیل مثبت یعنی آزمایش خون عدم نسب را از لحاظ علمی می‏تواند ثابت کند، لیکن از این طریق نمی‏توان به‏طور یقین وجود نسب را اثبات کرد.در نتیجه در اثبات نسب پدری باید به دلایل ظنی و امارات اکتفا کرد.با توجه به نکات فوق در جهت مصلحت جامعه و خیر و صلاح طفل و حفظ عفت و رعایت آرامش و امنیت خانوادگی و آبرو و احترام افراد؛به کمک قاعده‏ای به نام اماره فراش یا اماره ابوت می‏توان نسب پدری طفل را اثبات نمود:استناد به قاعده فراش ساده‏ترین راه اثبات نسب پدری است، لیکن تنها دلیل اثبات نسب پدری نیست بلکه دلایل دیگری از قبیل شهادت و امارت قضائی نیز وجود دارد که در کتب فقهی و حقوقی بیان گردیده است.
۲-۱-۱- مدرک قاعده
مستند قاعده فراش حدیث معروف«الولد للفراش و للعاهر الحجر»می‏باشد که محدّثین شیعه و سنّی این حدیث را با همین الفاظ از قول رسول خدا(ص)در کتب حدیثی خود را در موارد مختلف نقل کرده‏اند که در ذیل چند نمونه را ذکر می‏کنیم:
۱- فی روایه صحیحه عن سعید الاعرج عن ابی عبد اللّه(ع)سألته عن رجلین وقعا علی جاریه فی طهر واحد، لمن یکون الولد؟ قال: للّذی عنده لقول رسول اللّه (ص): «الولد للفراش و للعاهر الحجر» (شیخ حر عاملی، ۱۱۰۴ق، ج۱۴، ص۵۶۸).
در روایت صحیح از قول سعید بن اعرج نقل شده که از امام صادق (ع) درباره دو مردی که در طهر واحد با کنیزی نزدیکی کردند و کودکی متولد شده سؤال نمودم این طفل به کدام مرد تعلق دارد؟ امام (ع) فرمودند: به مردی که کنیز در نزد او است زیرا رسول خدا (ص) فرمودند: طفل به شوهر (فراش) ملحق می‏شود و برای فرد زناکار سنگ است (سنگسار می‏شود).
مقصود از عبارت «للذی عنده»در حدیث فوق مالک کنیز می‏باشد (فیض کاشانی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۴۰۷).
۲- فی صحیحه الحلبی عن ابی عبد اللّه(ع):ایمّا رجل وقع علی ولیده حراما ثم اشتراها فادعی ولدها فانه لا یورث منه شئی عن رسول اللّه (ص) قال: «الولد للفراش و للعاهر الحجر و لا یورث ولد الزنا الا رجل یدعی ابن ولیدته» (شیخ حر عاملی، ۱۱۰۴ق، ج۱۷، ص۵۶۶).
در روایت صحیحه حلبی به نقل از امام صادق (ع) وارد شده که فرمودند: هرکسی به‏طور نامشروع با کنیز دیگران آمیزش کند، سپس آن را بخرد (و پس از این‏که کنیز فرزندی آورد) ادعا کند که فرزند از آن اوست، آن فرزند از او ارث نمی‏برد چون پیامبر(ص) فرمود: فرزند از آن فراش است و برای زناکار بهره‏ای نیست، و ولد الزنا فقط از مردی ارث می‏برد که ادعا کند مادرش در خانه او بوده است.
۳- قال امیر المومنین علی(ع)فی جواب معاویه:و اما ما ذکرت من نفی زیاد فانّی لم انفه بل نفاه رسول اللّه(ص)اذ قال«الولد للفراش و للعاهر الحجر» (مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۴۴، ص۱۱۵).
حضرت امیر المؤمنین علی(ع)در جواب معاویه: فرمود: و اما این‏که گفتی: من زیاد را فرزند پدرش ندانستم، من فرزندی او را انکار نکردم بلکه رسول خدا (ص) با این فرمایش خود «فرزند از آن فراش است و برای زناکار سنگسار است» فرزندی او را انکار کرد.
۴- انه کتب الحسن(ع) فی جواب زیاد لمّا کتب زیاد الیه«من زیاد بن ابی سفیان الی حسن بن فاطمه (ع) یرید بذلک اهانته(ع): من حسن ابن فاطمه بنت رسول اللّه (ص) الی زیاد بن سمیّه قال رسول اللّه (ص): الولد للفراش و للعاهر الحجر» (همان).
زیاد در نامه به امام حسن مجتبی (ع) نوشته بود: از زیاد فرزند ابو سفیان به حسن بن فاطمه (و مقصود وی از این‏که آن حضرت را فرزند فاطمه خطاب کرده بود) اهانت به ایشان بود امام حسن (ع) در جواب وی نوشت: از حسن فرزند فاطمه دختر پیامبر خدا(ص)به زیاد فرزند سمیه. رسول خدا(ص) فرمود فرزند از آن فراش است و برای زناکار سنگ است (کنایه از این‏که زناکار بهره‏ای از ارث ندارد).
البته دو حدیث فوق امام علی(ع)و امام حسن (ع) نخواسته‏اند ولد الزنا بودن زیاد را اثبات کنند بلکه مقصود این بوده است که انتساب زیاد را به ابو سفیان نفی کنند زیرا به موجب قاعده فراش زیاد به شوهر مادرش تعلق داشت که صاحب فراش بوده است، نه افرادی هم چون ابوسفیان و دیگران که شوهر مادر زیاد نبوده‏اند (ایروانی، ۱۴۱۷ق، ج ۲، ص۱۸۹).
۵- سئل«ابو عبد اللّه عن رجل اشتری جاریه ثم وقع علیها قبل ان یستبرأ رحمها قال:بئس ما صنع یستغفر اللّه و لا یعود قلت: فانّه باعها من آخر و لم یستبرا رحمها ثم باعها الثانی من رجل آخر و لم یستبرأ رحمها فاستبان حملها عند الثالث فقال ابوعبد اللّه (ع): «الولد للفراش و للعاهر الحجر» (شیخ حرعاملی، ۱۴۰۴ق، ج۱۴، ص۵۶۸).
از امام صادق (ع)، در مورد مردی که کنیزی خریده بود و قبل از استبراء با او آمیزش کرده بود سؤال شد. در جواب حضرت فرمود: کار بدی کرده است. باید از خداوند طلب آمرزش کند و دیگر این کار را تکرار نکند. آن مرد، کنیز را قبل از حصول اطمینان از باردار نبودن (استبراء) به کسی دیگر فروخت و وی نیز قبل از این‏که مطمئن شود باردار نیست، آن را به دیگری فروخت و در نزد خریدار سوم معلوم شد که کنیز حامله است، امام صادق (ع) فرمود: فرزند از آن فراش است و برای زناکار بهره‏ای نیست.
۶- عن علی بن جعفر عن اخیه(موسی بن جعفر(ع)سألته عن رجل وطی‏ء جاریه فباعها قبل ان تحیض فوطأها الذی اشتراها فی ذلک الطهر فولدت له، لمن الولد؟ قال: للذی هی عنده، فلیصبر لقول رسول اللّه (ص): «الولد للفراش و للعاهر الحجر» (همان، ص۵۶۹).
از علی بن جعفر نقل شده که گفت از امام صادق(ع)، سؤال کردم: مردی با کنیزی آمیزش کرده و قبل از این‏که حائض شود آن را فروخت و خریدار در همان حالت پاکی قبل از حیض با او آمیزش کرد، و پس از مدتی زن فرزند آورد، فرزند از آن کیست؟ فرمود: از آن کسی است که کنیز در نزد اوست – و باید بر این امر صبر کرد- به دلیل این سخن رسول خدا(ص) «الولد للفراش و للعاهر الحجر».
۷- در صحیح بخاری و مسلم از قول عایشه روایت شده که گفت: کان عتبه بن ابی وقّاص عهد الی أخیه سعد بن ابی وقّاص انّ ابن ولیده زمعه منّی، فاقبضه: قالت: فلمّا کان عام الفتح اخذه سعد بن ابی وقاص و قال: ابن اخی قد عهد الی فیه، قال عبد اللّه بن زمعه: فقال: اخی و ابن ولیده ابی ولد فرشه (فتساوقا الی النبی ص) فقال رسول اللّه هو لک یا عبد بن زمعه، ثم قال(ص): «الولد للفراش و للعاهر الحجر» ثم قال(ص): لسوده بنت زمعه زوج النبی(ص): احتجبی منه یا سوده.لما رأی من شبهه بعتبه، فما رآها حتی لقی اللّه تعالی (قشیری نیشابوری، ۱۳۹۸ق، ج ۴، ص۱۷۱؛ بخاری، ۱۴۰۱ق، ج ۲، ص۳(باب تفسر الشبهات)، بجنوردی، ۱۴۱۳ق، ج ۴، ص۲۱).
عایشه گوید: عتبه بن ابی وقاص به برادرش سعد بن ابی وقاص وصیت کرده بود که فرزند کنیز زمعه از من است و او را نزد خود بیاور. هنگامی که سال فتح مکه فرا رسید سعد آن پسر را گرفت و گفت: این پسر، فرزند برادر من است، برادرم در مورد او به من وصیت کرده است. پس عبد اللّه بن زمعه ایستاد و گفت: این پسر برادر من و فرزند کنیز پدرم است که بر فراش او زاده شده (پس باهم به نزد رسول خدا (ص)رفتند و) پیامبر اکرم (ص) به عبد اللّه بن زمعه فرمود: آن پسر از آن تو است و سپس فرمود فرزند از آن فراش است و برای زناکار بهره‏ای نیست. آن‏گاه چون پیامبر خدا (ص) مشاهده کرد که آن پسر به عتبه شباهت دارد و به همسر خود سوده دختر زمعه، فرمود: خود را از آن پسر بپوش و آن پسر تا آخر عمر سوده را ندید.
۸- در مسند احمد بن حنبل از قول عباده بن صامت چندین مورد از قضاوت‏های پیامبر اکرم (ص) نقل شده که یکی از آنها این عبارت است: «قضی انّ الولد للفراش و للعاهر الحجر» (لطفی، ۱۳۸۱، ص۲۹ به نقل از احمد بن حنبل، بی‌تا، ج ۵، ص۳۲۶).
با توجه به کثرت نقل این حدیث در کتب روایی شیعه و اهل سنت که مواردی از آن در این‏جا ذکر گردید از حیث سند عبارت «الولد للفراش و للعاهر الحجر» صدورش از پیامبر اکرم (ص) قطعی است و یا دست کم در اطمینان به صدور آن شکی نیست لذا از اخبار صحیح و مسلّم الصدور در بین مسلمین می‏باشد (بجنوردی، ۱۴۱۳ق، ج ۴، ص ۲۳).
۲-۱-۲- مفاده قاعده
مضمون جمله اول از حدیث که بیان داشته است:«الولد للفراش»این است که طفل اختصاص به زوج شرعی دارد و دیگران هیچ گونه حقی نسبت به او ندارند و این معنی هم نتیجه محصور بودن مبتدا (الولد) در خبر (فراش) می‏باشد. در کلام عرب چنان‏چه مبتدا معرف به الف و لام باشد افاده حصر می‏کند مثلا گفته می‏شود «الکرم و الشجاعه فی العرب» که مقصود این است که کرم و شجاعت فقط در عرب است (بجنوردی، ۱۴۱۳ق، ج ۴، ص۲۴).
خلاصه آن‏چه از این جمله فهمیده می‏شود، اختصاص و انحصار است، اختصاص از«لام» در «للفراش» استفاده می‏شود چه این‏که مراد از آن ملکیت نیست و انحصار هم از «ال» در الفراش و «الولد» هم‏چنان‏که گفته می‏شود «الجلّ للفرس».
جمله«الولد للفراش»به ظاهر جمله خبری است ولی در واقع جمله انشائی است، یعنی پیامبر اکرم (ص) در مقام بیان حکم شرعی بوده‏اند نه در مقام خبر دادن از واقعه طبیعی و خارجی.اصولا قضایای شرعی و احکام فقهی که به شکل جملات خبریه وارد شده است در حقیقت انشاء حکم می‏باشند، گرچه به صورت إخبار بیان شده باشند.مثلا در احادیثی که از قول ائمه معصومین (علیهم السلام) وارد شده که فرمودند: «یغتسل و یعید». مقصود، بیان و انشاء حکم شرعی است یعنی مکلف باید غسل کند و نماز را اعاده نماید، نه این‏که خبر دادن از غسل و اعاده نماز مکلف باشد.افزون بر آن اگر این‏گونه عبارات انشائی نباشند در بعضی مواقع مستلزم دروغ و خلاف واقع می‏شود (لطفی، ۱۳۸۱، ص۲۵۵).
شارع مقدس جمله «الولد للفراش و للعاهر الحجر»را برای حفظ نسب و مصالح دیگر بیان فرموده است به عبارت دیگر در الحاق طفل به شوهر، فراش موضوعیت ندارد، بلکه طریقیّت دارد. در این‏که مشخص گردد آمیزش صورت گرفته است یا خیر؟اصطلاحا گفته می‏شود قطع طریقی است و در قطع طریقی هم جعل یا سلب حکم از آن‏چه که مورد قطع است ممکن نیست.حدیثی از پیامبر اکرم(ص)نیز بر این مطلب دلالت دارد (همان).
«جاء رجل الی رسول اللّه (ص)، فقال: کنت اعزل عن جاریه لی فجائت بولد، فقال(ص): انّ الوکاء قد ینفلت فألحق به الولد (شیخ حر عاملی، ۱۴۰۴ق، ج ۱۵، باب ۱۵).
مردی نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت: کنیزی که هنگام آمیزش به او عزل منی می‏کردم فرزندی به دنیا آورد، حضرت (ص) فرمودند: گاهی بند مشک رها می‏شود و فرزند را به آن مرد ملحق کرد.
جمله«انّ الوکاء قد ینفلت»کنایه از این است که گاهی منی وارد رحم زن می‏شود که مرد آن را نمی‏فهمد و از این حدیث استنباط می‏شود که اگر خود فراش به تنهایی موضوعیت داشت و قطع یا عدم قطع به آمیزش در آن دخالتی نداشت، آوردن جمله«انّ الوکاء قد ینفلت»در روایت به عنوان تعلیل صحیح نبود (سبحانی، ۱۴۱۷ق، ج ۲/۳۱۳).
با توجه به نکات فوق بیان می‏داریم: کلام شریف پیامبر اکرم (ص)که فرمودند: «الولد للفراش» دلیل و أماره معتبره در مقام اثبات نسب شرعی و قانونی طفل محسوب می شود که هرگاه شک و تردید وجود داشته باشد که طفل متولد شده به چه کسی تعلق دارد و اختلاف در نسب قانونی کودک باشد، مطابق اماره فراش حکم به الحاق طفل به شوهر داده می‏شود. ویژگی عمده أماره هم در این است که نه قطع برخلاف آن وجود داشته باشد و نه قطع بر موافقت با آن، زیرا با وجود قطع به احد الطرفین نمی‏توان به أماره به عنوان دلیل و أماره قانونی توجه کرد. چه این‏که اگر شخص مطابق آن‏چه أماره می‏گوید قبلا قطع و یقین به مضمون آن داشته باشد در این صورت حجیت أماره از قبیل تحصیل حاصل و لغو عبث به شمار می‏آید و أماره دیگر، طریقیّت ندارد و چنان‏چه برخلاف مضمون أماره، قطع و یقین وجود داشته باشد در این حالت صحیح نیست بر چیزی که قطع و یقین وجود دارد، أماره ظنی قائم شود و بخواهد آن را ثابت کند. لذا اعتبار أماره برای کسی است که قطع به واقع نداشته باشد در خصوص أماره فراش هم همین‏طور است که حدیث«الولد للفراش»در مواردی اماره قانونی محسوب می‏شود که معلوم نباشد کودکی که متولد شده به چه کسی تعلق دارد؟ به عبارت دیگر در موردی هم الحاق کودک به غیر شوهر امکان داشته باشد و هم الحاق آن به شوهر ممکن باشد که در این حالت شارع، الحاق کودک را به شوهر لازم دانسته و تعهد به ظن حاصل از فراش را معتبر شمرده است (بجنوردی، ۱۴۱۳ق، ج ۴، ص۲۵).
۲-۲- شرایط اجرای قاعده فراش
برای اثبات نسب قانونی طفل از قاعده فراش، باید در دو مورد بحث نمود.یکی نسبت به طفلی که در زمان زوجیت به دنیا آمده باشد و انتساب آن به شوهر مورد اختلاف باشد و دیگر نسبت به طفلی که بعد از انحلال نکاح به دنیا آمده باشد.قانونی مدنی ایرانی نیز به پیروی از فقه امامیّه برای اجرای أماره فراش این دو مورد را در نظر گرفته و در ماده ۱۱۵۸ و ۱۱۵۹ به آن دو حالت اشاره نموده است. بنابراین در توضیح و تبیین شرایط اجرای اماره فراش لازم است در دو مورد بحث گردد.
۲-۲-۱- اجرای قاعده فراش در مورد طفل متولد در زمان زوجیت
الف) در فقه امامیه
۲-۲-۱-۱- ثابت بودن نسب مادری
برای این‏که آثار قرابت ظاهر شود، لازم است مبنای آن یعنی نسب، قانونی باشد و برای بررسی نسب‏ها باید نسب هر فرزندی نسبت به دو نفری که او را به وجود آورده‏اند مورد توجه قرار گیرد.نسب شخص وقتی قانونی است که بین زن و مردی که نزدیکی آنان سبب انقعاد نطفه او گردیده است در حین نزدیکی رابطه زوجیت وجود داشته باشد.با توجه به این‏که هرکسی دارای دو نسب است. نسب مادری و نسب پدری قانونی بودن نسب مادری ملازمه با قانونی بودن نسب پدری دارد، زیرا نسب مادری وقتی قانونی است که نسب از نزدیکی مادر با شوهرش که پدر قانونی خواهد بود ناشی شده باشد.در نتیجه اگر طفل از آمیزش نامشروع مادر با مردی حاصل شده باشد نه نسب مادری قانونی است و نه نسب پدری.تنها در مورد شببه یا اکراه این ملازمه وجود ندارد و نسب طفل نسبت به کسی که در حال اشتباه یا اکراه بوده و سوء نیت نداشته در حکم نسب قانونی است (لطفی، ۱۳۸۱، ص۲۹ به نقل از عاملی، ۱۳۶۳، ص۱۰۷).
برای اثبات نسب مادری طفل، اثبات دو امر ضروری است: یکی وضع حمل زن در مدتی که سن طفل اقتضاء دارد که در آن مدت متولد شده باشد و دیگر کودکی که دعوی فرزندی او نسبت به زن می‏شود همان کودکی باشد که زن وضع حمل نموده است (همان).
اثبات دو امر فوق به وسیله هرگونه دلیلی در دادگاه ممکن خواهد بود، از قبیل شهادت شهود، آزمایش خون و…نسب مادری را به سهولت می‏توان شناخت زیرا از یک واقعه آشکار که معمولا عده‏ای از آن آگاه می‏شوند یعنی زایمان ناشی می‏گردد.اثبات زایمان مادر و تولد طفل در روزهای آغازین پس از زایمان آسان است اما هرچه از تاریخ زایمان بیشتر بگذرد، اثبات آن مشکل‏تر خواهد بود.برای این‏که ولادت طفل و تاریخ آن و هم‏چنین نسب طفل مورد تردید قرار نگیرد به موجب قانون مقرر است که ولادت طفل تا پانزده روز بعد از تولد او به حوزه ثبت احوال اظهار شود تا سند کتبی برای تولد و نسب طفل تنظیم گردد (قانون ثبت احوال).
۲-۲-۱-۲- وجود نکاح صحیح بین زن و مرد
اثبات وجود نکاح صحیح بین زن و مردی که ادعای پدری او نسبت به طفل شده است به وسیله هر دلیلی اگرچه اقرار خود آنها باشد ممکن خواهد بود، وضعیت خارجی زن ومرد از قبیل معاشرت دائم و زندگانی آنها در یک منزل و مسافرت‏های متعدد با یکدیگر نیز می‏تواند از قرائن اثبات‏کننده زناشوئی قرار گیرد (امامی، ۱۳۷۵، ج ۵، ص۱۵۵).
جمله اول ماده ۱۱۵۸ ق.م. که مقرر داشته است: طفل متولد در زمان زوجیت ملحق به شوهر است، ناظر به همین شرط است که از عبارت «زمان زوجیت» فهمیده می‏شود که بایستی بین زن و مرد رابطه زوجیت برقرار باشد.
۲-۲-۱-۳- انقعاد نطفه در زمان زوجیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:02:00 ق.ظ ]




  • ترانه‌های مردم راور منحصر بفرد است .
  • مردم راور گویش خاص خود را دارندکه با گویش معیار فارسی تفاوت دارد.
  • آداب و رسوم مردم راور در مراسمات عزا و عروسی باسایر نقاط فرق دارد .
  • افسانه‌های محلی مردم راور خاص خودشان است.
  • مردم راور فرهنگ وادبیات عامه مخصوص به خود دارند.

فصل دوم

پیشینه تحقیق

پیشینه تحقیق

فرهنگ عامه یا به تعبیری « فولکلور » را دانش توده ها ،علم به آداب و رسوم توده ها، افسانه ها، وتصنیف های عامیانه ،توده شناسی ومجموعه ی عقاید،اندیشه ها، قصه ها ،آداب ، رسوم، ترانه ها وهنرهای ساده وابتدایی یک ملت گویند. فرهنگ عامه که حیات مادی ومعنوی شخص را دربر می گیرد،از طریق سینه به سینه به ما رسیده است .استاد سید احمد وکیلیان که سالها افتخار همکاری بااستاد انجوی شیرازی را داشته و از صاحب نظران این وادی محسوب می گردد، در مورد پیشینه و تعریف فرهنگ عامه ، آورده است : هنگامی که ویلیام توماس ، مردم شناس انگلیسی درسال ۱۸۴۶با نامه ای به مجله آنتن نوام پاریس، واژه فولکلور را برای مطالعه قوم شناسی پیشنهاد کرد، فولکلور به عنوان یک رشته دانشگاهی پذیرفته و مطالعات ژرفی درباره ی زندگی توده ها آغاز شد. این دانش پس از گذشت یک سده با برابری هایی چون : فرهنگ عوام ،دانش عوام و دانش عامه مورد توجه پژوهندگان ایرانی قرار گرفت. صادق هدایت روشی برای گردآوری فرهنگ مردم پشنهاد کرد وکتاب هایی نظیر نیرنگستان و اوسانه را نوشت.

فرهنگ مردم شاخه ای از دانش انسان شناسی است که قدمت آن به درازای عمر انسان بر این کره ی خاکی است. فرهنگ مردم به بنایی می ماند که برتجربه ی جمعی انسان ها استوار است واز خشت تا خشت آن بازگو کننده پندار،گفتار و رفتار توده هاست. این دانش دارای دو بخش مادی ومعنوی است . بخش مادی آن ،مطالعه چگونه زیستن و نوع مسکن ، خوردنی ها و آشامیدنی ها ،پوشاک ، آب وهوا و طبیعت زمین ،پیشه ها وابزار کار، معیشت وآنچه لازمه ی حیات است.بخش معنوی فرهنگ مردم به زبان ها و گویش ها،علم توده ها، فلسفه ،تاریخ و هنر عامه مربوط می شود. فرهنگ مردم همچنین ادبیات شفاهی مانند: ترانه ها واشعار ،مثل ها ،قصه ها وافسانه ها ،متل، چیستان ولطیفه ها را دربر می گیرد.و به این فهرست می توان زندگی اسرار آمیز ،جادوگری ،تسخیر جانوران ،دعا ها ،نفرین ها ،قسم ها، جشن ها ومراسم دینی_ ملی و باور های مردم را افزود .آداب و مراسم پیوند زناشویی ، پرورش و تربیت کودک ،بازی ها وسرگرمی ها وآداب معاشرت ودیگر تعلقات فکری وروحی مردم ،از دیگر کارهای بخش معنوی فرهنگ عامه است .نکته مهم این که فرهنگ مردم به تمام دورآنها تعلق دارد ،ازگذشته های دور آغاز و تا امروز جریان داشته است .فرهنگ مردم به حال وآ ینده نیز مربوط می شود ، به عصر ارتباطات و به نسل های آینده و به تمام گروه ها و طبقات اجتماعی .
ویژگی های فولکلور
با توجه به مطالبی که بیان شد ، می توان ویژگی های زیر را برای فولکلور بر شمرد :
– فولکلور، اعمال و رفتار جمعی و گروهی است که در بین عامه مردم ، رایج است .
بنابراین ، عمل و رفتار یک فرد یا یک خانواده را نمی توان فولکلور نامید .
– ابداع کننده و به وجود آورنده و نیز زمان شروع رفتارها و اعمال فولکلوری معلوم نیست .
– عادات فولکلور در مجموعه فعالیت های زندگی اجتماعی ، نقشی به عهده دارند .
– اعمال و رفتارهای فولکلور به مناسبت و بنا بر مقتضیات زمان ، تکرار می شوند ؛ یعنی آنچه در یک یا چند مرتبه و یا فقط در دوره ای خاص و محدود اتفاق افتد ، در شمار فولکلور نیست.
– فولکلور در جریان انتقال ، موافق مقتضیات نسل ها ، دگرگون می شود .
رفتارهای فولکلوریک، از حاکمیت اندیشه ای خاص که بر خلاف میل توده باشد ، پیروی
نمی کنند ، هر چند آن تفکر بر جامعه ، حکومت داشته باشد .
شایان ذکر است که آداب و رسوم و رفتارهای فولکلور هر منطقه ، برای مردم همان منطقه ، «سنّت» و برای مردم سایر نقاط ، به عنوان «فولکلور» خاصِّ آن منطقه شناخته می شود .
فرهنگ عامّه ، میراث غیر مادّی ملت ها
همان طور که گفته شد ، یکی از ویژگی های فولکلور، تکرارپذیری و قابلیت انتقال آن به نسل های آینده است . از این رو می توان فولکلور هر منطقه را مجموعه ای از رفتارها ، گفتارها ، پوشش ها، آداب و رسوم و عاداتی دانست که افراد آن منطقه ، آنها را از گذشتگان و نیاکان خود به ارث برده اند؛ عاداتی که شاید از ابتدای بشریت آغاز شده و یا لااقل ، مربوط به دوره های بسیار باستانی باشند . به عبارت کلی تر می توان فولکلور را میراث قومی و معنوی یک ملت دانست .
بنا بر این ، بر خلاف تصوّر بسیاری که فکر می کنند فولکلور ، تنها مربوط به گذشتگان و جنبه های مختلف زندگی آنهاست ، باید گفت که هر چند فولکلور (یا همان دانش عامیانه) ، میراث پیشینیان است ، اما در حال حاضر و در جوامع امروزی نیز وجود دارد و هنوز هم زنده، پویا، جذّاب و باصلابت ، بر پای ایستاده است و مردم ، در حال حاضر نیز با مجموعه دانسته هایی که از گذشته های دور و از نسل های گذشته به جا مانده و سینه به سینه ، جا عوض کرده و به آنها رسیده است ، زندگی می کنند و در حقیقت ، همین فولکلور است که تا حدّ زیادی به زندگی آنها معنا و مفهوم می بخشد و آنها را به ادامه زندگی ، دلگرم می سازد . در واقع ، اگر فولکلور یک ملت را از آن بگیریم ، تمام هویت آن ملت را گرفته ایم که بدون آن ، زندگی ، غیر ممکن خواهد بود .
هر چند که فولکلور حاکم بر زندگی امروز ، با فولکلوری که پیشینیان ما با آن زندگی می کرده اند ، متفاوت است ، اما به هر حال ، بخشی از میراث گذشتگان است که بنا به مقتضیات زمان و شرایط امروز ، تغییراتی در آن به وجود آمده است و به شکل قابل استفاده برای زندگی امروز ، تبدیل گردیده است . حتی این احتمال وجود دارد که یک رفتار فولکلوریک در یک دوره زمانی و بنا بر شرایط حاکم فراموش شود ، اما در دوره های بعد و با تغییر شرایط ، دوباره فعال گردد و حتی شاید پر رنگ تر از قبل ، در جامعه جدید ظاهر گردد .
وجود پیشینه کهن و درخشان تاریخی ، زندگی اقوام و طوایف مختلف در کنار هم و شرایط متغیّر آب و هوایی ، باعث شده است که کشور ما دارای گنجینه بسیار غنی و سرشار از آداب و رسوم ، لهجه ها ، پوشش ها ، قصه ها ، افسانه ها ، خرافات ، بازی ها و … باشد و به همین دلیل ، دامنه فولکلور در ایران ، بسیار وسیع و متنوّع است .
یکی از مهم ترین دلایل غنای گنجینه فولکلور ایران ، آمیخته شدن آن با فرهنگ و آداب و رسوم اسلامی است . ایرانیان ، تا قبل از ورود اسلام به سرزمینشان نیز مردمی با تمدن و دارای فرهنگ و آداب و رسوم شناخته شده در بین ممالک آن زمان بودند ، و پس از پذیرش اسلام ، این آداب و رسوم ، نه تنها رنگ نباختند و از بین نرفتند ، بلکه در پرتو تعالیم اسلامی ، رنگ و بوی اسلامی به خود گرفتند ، و کامل تر از قبل ، به حیات خود ادامه دادند . برای مثال می توان به عید نوروز اشاره نمود که از رسوم بسیار کهن سرزمین ایران به شمار می آید و با ورود اسلام نیز نه تنها از بین نرفت ، که توانست با بهره گیری از عناصر فرهنگ اسلامی ، جنبه دینی پیدا کند و همراه با این عناصر گران بها ، کامل تر و جذّاب تر از پیش و به عنوان میراثی گران بها برای آیندگان به یادگار بماند .
کارکردهای فرهنگ عامّه در اجتماع
فولکلورشناسان ، کارکردهای بسیاری را برای فرهنگ عامه ذکر کرده اند که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره نمود :
۱ . ایجاد همبستگی قومی و نژادی و نزدیک نمودن قومیت ها و ملیت ها به یکدیگر اگر چه فولکلور از یک سو باعث تمایز اقوام و ملیت ها از یکدیگر می شود ، اما از سوی دیگر ، اگر با دقت در فولکلور طوایف و اقوامی که در یک منطقه یا یک کشور زندگی می کنند ، مطالعه شود مشاهده خواهد شد که درصد زیادی از زیرساخت های فولکلوریک آنها دارای ریشه مشترک است . برای مثال : همانندی لهجه ، پوشش ، سرودها و موسیقی های محلی و آداب و رسوم حاکم بر زندگی اقوام مختلف ، عاملی است برای ایجاد پیوند دوستی و نیز جلوگیری از ایجاد دشمنی و جنگ بین آنها .
در سطح وسیع تر می توان گفت از جهاتی تمام ملل جهان ، دارای ریشه های فرهنگی و عادات فولکلوریک مشترک اند؛ چرا که در گذشته های بسیار دور ، همگی از یک نژاد و تمدّن بوده اند و به مرور زمان ، تقسیم شده اند و به صورت اقوام و ملّیت های گوناگونی که امروز شاهد آن هستیم ، در زمین ، پراکنده شده اند . برای مثال ، قصّه «ماهْ پیشانی» ایرانی را می توان با اندکی تغییر ، نزد فرانسوی ها ، آلمانی ها و ایرلندی ها نیز یافت و از حیث موضوع ، به قصه نروژی نزدیک تر است . همین اشتراک در زیرساخت ها و اصول فرهنگ عامه می تواند زمینه ساز گفتگوی تمدن ها باشد و جهان را به سوی دنیایی به دور از جنگ و نزاع و خونریزی راهنمایی کند .
۲ . فرهنگ عامّه هر ملتی ، در حقیقت ، حافظه تاریخ سیاسی و اجتماعی آن ملت است.
همان طور که گفته شد ، فولکلور ، شامل تمامی اعمال و رفتار و گفتار و جنبه های مختلف زندگی بشری است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود . بنا بر این ، با شناخت فولکلور یک قوم می توان به تمام این منابع ، دسترسی پیدا کرد و از این طریق به راحتی می توان به شرایط زندگی سیاسی و اجتماعی مردم آن قوم پی برد . برای مثال : اگر یک تعداد مثل و افسانه ، اسطوره ، ترانه و لالایی را تحلیل جامعه شناختی کنیم ، متوجه می شویم که در درون آنها حرف هایی است که در شرایط خفقان حاکمیت آن زمان نمی توانسته اند به زبان بیاورند ، به طوری که ترانه ها و لالایی های ما ، حرف های سیاسی است و لالایی های روستایی ما ترانه هایی است علیه اربابان و خوان های مناطق و یا امروزه اگر به دقت به مضامین جُک ها و لطیفه های مردم پرداخته شود ، عمیق ترین مسائل سیاسی و اجتماعی را می توان در آنها یافت که نمی توان آنها را در یک سند غیر عامیانه ، یک مقاله علمی و یا یک شعر پیدا نمود . از این رو می توان فرهنگ عامه را روح اجتماعی یک ملت دانست .
۳ . فرهنگ عامّه را می توان خاستگاه و شالوده الهامات بشری در زمینه ادبیات و هنر به حساب آورد .این سرچشمه افکار توده که نسل های پیاپی ، همه اندیشه های گران بها و عواطف و نتایج فکر و ذوق و آزمایش خود را در آن ریخته اند ، گنجینه زوال ناپذیری است که آبشخور بزرگ ترین و ماندگارترین آثار هنری جهان است .
۴ . فرهنگ عامّه را می توان نوعی رابط فرهنگی بین نسل های مختلف به حساب آورد. در حقیقت می توان گفت که فرهنگ عامه برای نسل های مختلف، نقش یک مدرسه را بازی می کند. خصوصا در گذشته ، به دلیل عدم وجود رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی به شکل امروزی، این نقش فولکلور ، مهم ترین کارکرد آن به شمار می آمده است و در اشکال مختلفی همچون : دور هم نشستن های شبانه و گوش سپردن به قصه های پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، پرده خوانی ها ، نقالی ها و… ظهور می یافته است .
براساس بررسی بعمل آمده شهرراور ازقدمت تاریخی بالایی برخوردارمی باشد بطوریکه گفته شده حدود ۱۶ قرن پیش راورمحل زندگی زرتشتیان بوده وخاورزمین خوانده می شده است ،آثارباستانی بجا مانده خود دلیلی براین ادعاست وجود کاروانسراها دخمه های زرتشتیان قلعه هابرجهای متعدد و… دلیلی برتاریخ کهن این خطه دارد.وهیچ ملتی بدون تکیه برگذشته ومفاخرگذشته خود نمی تواند احساس غرور و بزرگی نمایدلذا برهرملتی لازم است بداند شهرومنطقه ای که درآن زندگی میکند چه برآن گذشته ومردم چه سختی های متحمل شده اند .چه بزرگانی دراینجا می زیسته اند چه آداب ورسومی داشته اند چه گویش هایی رابکاربرده وچه ترانه هایی را می سروده اندکه احیانا بدست فراموشی سپرده شده اند لذا مطالعات که دراین ضمینه انجام گرفت مشخص شد که بجز دو اثر ((راورشهری درحاشیه کویر)) و ((فرهنگ مردم راور)) کاردرخورتامل دیگری انجام نشده است .
استاد باستانی پاریزی می گوید ازکتابهای خوبی که تاکنون درباره کرمان تالیف شده یکی همین کتاب آقای ما شا الله کاربخش راورشهری درحاشیه کویر است درحق راور-شهری –یا به حساب قدیم من شهرکی که دردل کویر واسطه ارتباط تمدن شرق وغرب وشمال وجنوب ایران بوده است.من راور راندیده ام ولی از آنچه درتواریخ کرمان درباب آن خوانده ام به خوبی احساس کرده ام که سرنوشت تاریخ کرمان درطول هزاره ها درگرو قلعه راور بوده است. علاوه براین راوردر مقیاس گسترده تمدن ایرانی به هرحال جای خاص خودرا دارداین آبادی درقلب کویرهای هفت گانه ایران است که من ازآن به هفت کاسه کویر تعبیر کرده ام ومعنی این سخن اینست که دردل بیابان راوربا میزان بارندگی سالیانه کمترازپنجاه میلیمترقالیچه تمدن وآبادانی را بصورت باغچه ای سرسبزدردل کویرپهن کرده است .واین همان خاصه ایست که من ازآن به ((حماسه کویر)) تعبیرکرده ام.ضمناکتاب فوق الذکر (راور شهری در حاشیه کویر)حاوی نکات ارزشمندی ازشهرراورمی باشد که ازانتشارات مرکزکرمان شناسی درسال ۱۳۷۵می باشد. ونیز کتاب فرهنگ مردم راور که از انتشارات بنیاد نیشابور در سال ۱۳۶۴ میباشد لذا با توجه به اهمیت موضوع و نیاز به شناخت فرهنگ بومی جامعه و ارزشهای به جا مانده از گذشتگان بر آن شدم موضوع رساله خود را به این مهم اختصاص دهم .

فصل سوم

روش پژوهش

روش پژوهش ← توصیفی تحلیلی

گردآوری اطلاعات این رساله براساس روش‌ مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته.
الف) روش‌ مطالعات کتابخانه‌ای
روش‌های کتابخانه‌ای در تمامی تحقیقات علمی مورد استفاده قرار می‌گیرد ولی در بعضی از آنها در بخشی از فرایند تحقیق یعنی مطالعه ادبیات و سوابق پژوهشی، از این روش استفاده می‌شود و در بعضی از آنها موضوع تحقیق از حیث روش ماهیتاً کتابخانه‌ای است و از آغاز تا انتها متکی بر یافته‌های تحقیق کتابخانه‌ای است.
کتاب‌ها گنجینه مکتوب دانش و معرفت بشری را تشکیل می‌دهند بنابراین کتاب‌ها مخازن ارزشمند و متمرکزی از مجموعه معارف بشری‌اند که می‌توانند تجارب، دانش، معلومات و آگاه‌های نوع بشر را که حاصل کاوش‌های علمی و مداوم وی بوده و در طول تاریخ مکتوب شده است در معرض استفاده جویندگان و پویندگان علم و دانش قرار دهند تا آنها نیز با تلاش تحقیقاتی خود بر غنای این مخزن بیافزایند.
در قسمت های زیادی از این پژوهش و هم دربخش موقعیت اقلیمی ، جغرافیایی از منابع کتابخانه ای استفاده شده است و در موارد دیگری از روش میدانی ( جمع آوری اطلاعات از مردم) ازجمله : آقای محمد کاربخش راوری،آقای علی کرباسی راوری ، آقای اکبر ابراهیمی پور، آقای رضا جهانشاهی و خانم صدیقه اسماعیلی و… استفاده شده است که جای تقدیر وتشکر دارد.
بقای لهجه‌ها وابسته به علاقه شدید متکلمان بدان و دور بودن آن‌ها از معاشرت با مردم شهر‌های مجاور است. ولی با رفع علل مزبور مخصوصاً با ایجاد طرق ارتباطی و داد و ستد مردم روستا‌ها، اهالی شهر‌ها و مهم‌تر از همه رواج تعلیمات عمومی‌، زبان و لغت مرکزی ایران بر زبان تکلم و لغت مردم شهرستان‌ها غلبه می‌کند و زبان تکلم و مخاطب اینان نیز به نوبه خود بر لهجه‌های اهالی و روستا‌ها تسلط می‌یابد و به تدریج آن‌ها را به نابودی سوق می‌دهد و از آن مهمتر، خود لهجه‌ها هم از میان می‌رود. بنا براین برای جلوگیری از این فاجعه لازم است تا برای ضبط بقایای این دفاتر ملی هر چه به خاطر داریم و هر چه از بزرگترها شنیده‌ایم به صورت مکتوب روی کاغذ بیاوریم و بدین گونه از این اصطلاحات و لهجه‌ها که همانا فرهنگ اجداد ماست محافظت کنیم.
ب) روش‌ میدانی
به روش‌هایی اطلاق می‌شود که محقق برای گردآوری اطلاعات ناگزیر است به محیط بیرون برود و با مراجعه به افراد یا محیط، و نیز بر قراری ارتباط مستقیم با واحد تحلیل. یعنی افراد، اعم از انسان، مؤسسات،‌ سکونت‌گاه‌ها، موردها و غیره و اطلاعات مورد نظر خود را گردآوری کند. در واقع، او باید ابزار سنجش یا ظروف اطلاعاتی خود را به میدان ببرد و با پرسشگری، مصاحبه، مشاهده و تصویر برداری آنها را تکمیل نماید و سپس برای استخراج، طبقه بندی و تجزیه و تحلیل به محل کار خود بر گردد. روش‌های متداول و معروف گردآوری اطلاعات میدانی عبارتند از:
۱) پرسشنامه‌ای ۲) مصاحبه‌ای ۳) مشاهده‌ای ۴) آزمون ۵) تصویر برداری ۶) ترکیبی
۷) گفتگو و هم فکری گروهی، می‌باشد.

فصل چهارم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:02:00 ق.ظ ]




  • اصل احترام :تهعد به رعایت حریم ها و حرمت ها در انجام تحقیقات و رعایت جانب نقد و خودداری ازهرگونه حرمت شکنی.
  • اصل ترویج : تعهد به رواج دانش و اشاعه نتایج تحقیقات و انتقال آن به همکاران علمی ودانشجویان به غیر ازمواردی که منع قانونی دارد.
  • اصل برائت : التزام به برائت جویی از هرگونه رفتار غیر حرفه ای واعلام موضع نسبت به کسانی که حوزه علم وپژوهش را به شائبه های غیر علمی می آلایند .

محل امضای محقق
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بردسیر
حوزه معاونت پژوهشی
تعهدنامه اصالت رسالت پایان نامه تحصیلی
اینجانب مجید ابراهیمی پور دانش­آموخته مقطع کارشناسی ارشد ناپیوسته رشته علوم انسانی که در تاریخ ۱۰/۷/۱۳۹۲ از پایان نامه خود تحت عنوان:( فرهنگ عامه مردم راور ) با کسب نمره ۱۸ و درجه عالی دفاع نموده­ام، بدینوسیله متعهد می­شوم:

  • این پایان نامه حاصل تحقیق و پژوهش انجام شده توسط اینجانب بوده و در مواردی که از دستاوردهای علمی و پژوهشی دیگران (اعم از پایان نامه، کتاب، مقاله و …) استفاده نموده­ام، مطابق ضوابط و رویه موجود، نام منبع مورد استفاده و سایر مشخصات آن را در فهرست مربوطه ذکر و درج کرده­ام.
  • این پایان نامه قبلاً برای دریافت هیچ مدرک تحصیلی (هم­سطح، پایین­تر یا بالاتر) در سایر دانشگاه­ها و موسسات آموزش عالی ارائه نشده است.
  • چنانچه بعد از فراغت از تحصیل، قصد استفاده و هرگونه بهره ­برداری اعم از چاپ کتاب، ثبت، اختراع و… از این پایان نامه را داشته باشم، از حوزه معاونت پژوهشی واحد مجوزهای مربوطه را اخذ نمایم.
  • چنانچه در هر مقطعی و زمانی بر خلاف موارد فوق ثابت شود، عواقب ناشی از آن را می­پذیرم و واحد دانشگاهی مجاز است با اینجانب مطابق ضوابط و مقررات رفتار نموده و در صورت ابطال مدرک تحصیلی­ام هیچگونه ادعایی نخواهم داشت.

نام و نام خانوادگی: مجید ابراهیمی پور
تاریخ و امضاء
تقدیم به :
شهیدان به خون خفته ومردم عزیز راور
پدرم به استواری کوه
مادرم به بزرگی دریا
همسرم به صمیمت باران
تقدیر و تشکر:
الهی پایی ده که با آن کوی مهرتو پوییم وزبانی ده که با آن شکرآلای توگوییم
در آغاز سخن لازم می دانم از استاد فرزانه سرکار خا نم دکتر صدیقه علیپور که بعنوان استاد راهنما در تهیه این مجموعه مرا یاری فرمودند تشکر نمایم و همچنین بخصوص از ادیب توانا جناب آقای دکتر هوشمند اسفندیار پور که همواره درطول دوره تحصیل مشوق بنده بوده ودرتهیه این مجموعه مساعدت فرمودند کمال سپاسگذاری را داشته وازتمامی اساتید دوره کارشناسی ارشد نیز تشکر نمایم .
فهرست مطالب
چکیده : ‌ل
فصل اول بیان مسئله
مقدمه ۲
اهداف تحقیق ۴
سؤالات تحقیق ۴
فرضیه‏ تحقیق ۵
فصل دوم پیشینه تحقیق
پیشینه تحقیق ۷
فصل سوم روش پژوهش
روش پژوهش ← توصیفی تحلیلی ۱۴
فصل چهارم یافته‌های تحقیق
بخش اول: ویژگی‌های جغرافیایی، اقلیمی و تاریخی ۱۷
ویژگی‌های جغرافیایی ۱۷
تاریخ ۲۳
نمونه تاریخی مقاومت مردم راور ۲۳
آثار تاریخی راور: ۲۳
قالیبافی: ۲۶
معادن راور : ۲۹
بازی‌ها ۳۰
بخش سوم: ادبیات شفاهی ۳۵
ادبیات شفاهی ۳۵
آداب و رسوم ۴۲
عقاید ۴۶
موجودات خیالی ۴۹
بخش چهارم: زبان و گویش ۵۶
زبان و گویش ۵۶

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:02:00 ق.ظ ]




  • پنج شنبه به طرف جنوب مسافرت نمی کنند .

۱۵.هنگامی که خشکسالی بود وباران نمی آمد رسمی بدین طریق بود که تکه سنگی (گچک محلی ) داخل خمیر آرد می کرد فرد با آن خمیر نان می پختند وآن نانها را بین مردم توزیع می کردند اگر نانی که شی درآن است به هر کسی می رسد او را می گرفتند وبا مشت ولگد او را کتک می زدند ومی گفتند بکشید کی باران می آید وهنگامی که نانها را بردرخانه ها توزیع می کردند این شعر را می خواندند.
ای خدا یور بده بارون بده جوبه جوکاروبده
ارزن به مسکین بده گندم به سالارون بده
جای سالارون کجاست زیر تخت مصطفی ست
مصطفی درمنبراست منبر پیغمبر است
می روم پیش علی می کشم قوچ ونری
هرمیش لاری دنبه بشون پیروری
۱۶.درخت به عنوان پاسبان انسان است واگر درختی بر درخانه است زود پژمرده شود برای آن خانه نحس است .

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

پیش گویی های خرافاتی
۱.سنگ به سنگ زدن باعث جنگ ودرگیری درآینده می شود وآن را نحس می دانند .
۲.نگهداری ناخن دست زن وپای مرد ، باعث زیادی روزی می شود .
۳.ماست دادن زیاد برای مایه شیر به همسایه باعث کم شدن شیر آن حیوان می شود .

  • آویزان بودن یک تارموی زن درصورت او نشانگرآمدن عزیزی از سفراست .

۵.افتادن خمیر آرد از طرف خمیر خبر از آمدن کسی می دهد .
۶.پرش عضلانی لب نشان از مصافحه با عزیز خود می باشد .

  • پرش عضلانی چشم راست را به آل نیک می گیرند .

۸.پرش عضلانی چشم چپ رانحس می دانند .
۹.خارش کف دست چپ نشان از بدگویی آن شخص دارد.
۱۰.حرکت روباه از چپ به راست به فال نیک وبرعکس زحال بد می گیرند .

  • اگر زن باردار درشب اول ماه به دنبال ماه بگردد وبه ماه نگاه کند درموقع زایمان چندین بار درد زایمان می گیرد اما زایمان نمی کند که درگویش محلی «ماه دردک » می گویند .

۱۲.ته دیگ خوردن دختران وپسران مجرد باعث وزیدن طوفان در روز عروسی می شود .

  • افتادن مزه بر روی گونه نشانه رسیدن پیغام است .

۱۴.آویزان بودن چادر یا روسری زنان بر روی صورت نشان ازمصانحه دارد .
پرندگان در فرهنگ عامیانه
نام محلی این پرندگان نیز بر اساس صدا و رنگ آنهاست.
«نام محلی» «نام فارسی» «باورهای انسان درباره پرندگان»
کیئرkayior یا کریم مردم عقیده دارند این پرنده هنگام
قتل امام حسین[ع]موی سیاهی به
نشانه عذا به گردن آویخته و آوازش
«ککوکو دودون جو تو توسیل رو
بونجن»دو دانه جو داخل سینه
روی رخت ها می دانند.
سوهتلهsuohtale قمری خانگی از رنگش چنین اعتقاد دارند
که هنگام قتل امام حسین[ع]
از خون امام سینه اش را به
رنگ خون در آورده.
کونزیلkavnzil مرغ جیرفتی از صدای این پرنده چنین باور
دارند روز ضربت خوردن امام
علی[ع]هنگامی که آن حضرت می
خواستند به مسجد بروند باصدای خود

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:02:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم