کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



خواستگاه خویش زیادتر است(پیری‌کشتیبان، و همکاران، ۱۳۹۰). رنگ زرد ذرت مربوط به موادی به نام زئین و زیازانتین می‌باشد. اشکال بسیاری از ذرت به عنوان غذا استفاده می‌شود، گاهی اوقات دسته‌بندی‌های مختلف نسبت به مقدار نشاسته انجام می‌شود((کریمی، ۱۳۸۳).
ذرت آردی (Zea mays var. amyalcea)
ذرت پاپ کورن (Zea mays var. everta)
ذرت دندان اسبی (Zea mays var. indentata)
ذرت بلوری (Zea mays var. indurata)
ذرت شیرین (Zea mays var. saccharata)
ذرت مومی (Zea mays var. ceratina)
ذرت غلاف دار (Zea mays ver. tunicate)
ذرت راه راه (Zea mays var. japonica)
۲-۳ اهمیت و ارزش غذایی ذرت
دانه بدون آب ذرت حاوی ۷۷ درصد نشاسته، ۲ درصد قند، ۹ درصد پروتئین، ۵ درصد چربی، ۵ درصد پنتوزان و ۲ درصد خاکستر است. حداکثر میزان پروتئین آن ممکن است به ۱۵ درصد و حداقل آن به ۶ درصد برسد. قریب به ۸۰ درصد پروتئین دانه ذرت در آندوسپرم می‌باشد. ذرت در بین غلات به استثنای یولاف، بیش از همه حاوی چربی می‌باشد که در بعضی موارد چربی آن به ۷ درصد می‌رسد. ذرت حاوی ویتامین A و تیامین می‌باشد که بیشتر در جنین دخیره است. علاوه بر این ریبو فلاوین ذرت بیشتر از گندم و برنج است (کریمی، همکاران،۱۳۸۳).
ذرت علوفه‌ای‌، علوفه بسیار خوشخوراکی جهت تغذیه گاو و گوسفند است و شرایط مکانیزاسیون را به خوبی می‌پذیرد. علوفه این نوع ذرت غنی از مواد گلوسیدی و انرژی‌زا و فقیر از پروتئین است به همین دلیل این نوع علوفه را باید همراه با علوفه‌هایی که غنی از پروتئین هستند، بطور مخلوط در جیره غذایی دام وارد نمود. در ضمن ذرت فوق العاده سهل‌الهضم بوده و سیلوی آن برای دام‌های پرواری عالیترین غذا است(کریمی، ۱۳۸۳).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

طبق تعریف موسسه استاندارد، دانه ذرت یکی از انواع دانه‌های غلات است که بواسطه‌ی فراوانی نشاسته در آن ارزش غذایی نسبتا زیادی دارد(جدول۲-۱) و از این رو در جیره خوراکی دام و طیور و آبزیان بعنوان ماده اولیه انرژی‌زا به مقدار زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرد(بی‌نام، ۱۳۸۲).
جدول ۲-۱ ترکیبات شیمیایی موجود در دانه ذرت

مقدار

ویژگی

مقدار

ویژگی

رطوبت

حداکثر ۱۴ درصد وزنی

انرژی متابولیسمی(طیور)

حداقل ۳۳۰۰ کیلوکالری در کیلوگرم

پروتئین

حداقل ۸ درصد وزنی

مجموع مواد غذایی قابل هضم

۸۰ درصد وزنی

چربی

حداقل ۵/۳ درصد وزنی

انرژی خالص تولید شیر

۹۶۰/۱ مگاکالری در کیلوگرم

نشاسته

۷۲ درصد

انرژی خالص تولید گوشت

۷۳۰/۱ مگاکالری در کیلوگرم

خاکسترکل

حداکثر ۵/۱ درصد وزنی

اسیدامینه لیزین

۲۳/۰درصد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 01:04:00 ق.ظ ]




«فرشته بیاید یکی جان ستان/ بگویم بدو جانم آسان ستان» (فردوسی، ۱۳۸۷: ۱۸۳۷).
و یا جایی که واژه فرشته با واژه دیگری که آن هم در فرهنگ­های لغت هم­سنگ واژه فرشته به کار برده شده است ادغام می­ شود (دهخدا، ۱۳۷۷: ۱۳۶۳۴). این واژه، «سروش» است و در چندین مورد در بطن داستان­های شاهنامه به آن اشاره می­ شود:
«فرشته بدو گفت نامم سروش/ چو ایمن شدی دور باش از خروش» (فردوسی، ۱۳۸۷: ۱۷۴۱).
این بیت به یکی از مهم­ترین حضورهای سروش در شاهنامه فردوسی اشاره می­ کند. جایی که خسرو پرویز در میدان نبرد بهرام چوبینه گرفتار آمده و با استعانت از خدا، سروش ایزدی سوار بر اسبی از راه رسیده و او را از مهلکه نبرد نجات می­دهد. متن کامل ابیات مربوط به این داستان به شکل زیر است:
«چو شد زان نشان کار بر شاه تنگ/ پس پشت شمشیر و در پیش سنگ
به یزدان چنین گفت کای کردگار/ تویی برتر از گردش روزگار
بدین جای بیچارگی دستگیر/ تو باشی ننالم به کیوان و تیر
هم آن­گه چو از کوه بر شد خروش/ پدید آمد از راه فرخ سروش
همه جامه­اش سبز و خنگی به زیر/ ز دیدار او گشت خسرو دلیر
چو نزدیک شد دست خسرو گرفت/ ز یزدان پاک این نباشد شگفت
چو از پیش بدخواه برداشتش/ به آسانی آورد و بگذاشتش
بدو گفت خسرو که نام تو چیست/ همی گفت چندی و چندی گریست
فرشته بدو گفت نامم سروش/ چو ایمن شدی دور باش از خروش
کزین پس شوی بر جهان پادشا/ نباید که باشی جز از پارسا
بدین زودی اندر به شاهی رسی/ بدین سالیان بگذرد هشت و سی
بگفت این سخن نیز و شد ناپدید/ کس اندر جهان این شگفتی ندید» (فردوسی، ۱۳۸۷: ۱۷۴۱).
اما اولین حضور سروش در داستان­های شاهنامه فردوسی به اولین ابیات شاهنامه یعنی شروع پادشاهی کیومرث ارتباط پیدا می­ کند. جایی که سروش خجسته به سراغ کیومرث و پسرش سیامک آمده و ایشان را از کردار دیو پلید و اهریمن آگاه می­سازد:
«کیومرث زین خود کی آگاه بود/ که تخت مهم را جز او شاه بود
یکایک بیامد خجسته سروش/ بسان پری پلنگینه پوش
بگفتش ورا زین سخن در به در/ که دشمن چه سازد همی با پدر
سخن چون به گوش سیامک رسید/ ز کردار بدخواه دیو پلید
دل شاه بچه برآمد به جوش/ سپاه انجمن کرد و بگشاد گوش» (فردوسی، ۱۳۸۷: ۱۲).
با کشته شدن سیامک به دست پور اهریمن، پدرش کیومرث، یک سال تمام را به سوگواری برای فرزند می­گذراند تا اینکه بار دیگر سروش از سوی «داور کردگار» به سوی او فرود آمده و دستور آماده سازی سپاهی جدید برای گرفتن انتقام از دیوان را به او می­دهد:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

«نشستند سالی چنین سوگوار/ پیام آمد از داور کردگار
درود آوریدش خجسته سروش/ کزین بیش مخروش و باز آر هوش
سپه ساز و برکش به فرمان من/ برآور یکی گرد از آن انجمن
از آن بدکنش دیو روز زمین/ بپرداز و پردخته کن دل ز کین
کی نامور سر سوی آسمان/ برآورد و بد خواست بر بدگمان
بر آن برترین نام یزدانش را/ بخواند و بپالود مژگانش را
وز آن پس به کین سیامک شتافت/ شب و روز آرام خفتن نیافت» (شاهنامه، ۱۳۸۷: ۱۲).
سروش هنگام قیام فریدون همه ‌جا یار و یاور او و پیروانش است، و در کشمکش­های فریدون با ضحاک، با نیروی ماورائی و آسمانی خود فریدون را هدایت می­ کند، و سبب تفوق او بر ضحاک می‌شود. در هنگام جنگ فریدون با ضحاک هنگامی که او ضحاک را به بند می­کشد و قصد کشتن او را دارد، ناگهان سروش از راه رسیده و فریدون را از این کار منع می­ کند:
«به دست اندرش آبگون دشنه بود/ به خون پریچهرگان تشنه بود
ز بالا چو پی بر زمین بر نهاد/ بیامد فریدون به کردار باد
بر آن گرزه گاو سر دست برد/ بزد بر سرش ترگ بشکست خرد
بیامد سروش خجسته دمان/ مزن گفت کو را نیامد زمان
همیدون شکسته ببندش چو سنگ/ ببر تا دو کوه آیدت پیش تنگ
به کوه اندرون به بود بند او/ نیاید برش خویش و پیوند او
فریدون چو بشنید ناسود دیر/ کمندی بیاراست از چرم شیر
به تندی ببستش دو دست و میان/ که نگشاید آن بند پیل ژیان» (فردوسی، ۱۳۸۷: ۴۳).
و در ادامه بازهم سروش بر فریدون ظاهر شده و شیوه برخورد با ضحاک، بردن به کوه دماوند و دربند کردنش در کوه دماوند را به او آموزش می­دهد:
«بر آن گونه ضحاک را بسته سخت/ سوی شیرخوان برد بیدار بخت
همی راند او را به کوه اندرون/ همی خواست کادر سرش را نگون
بیامد هم آن گه خجسته سروش/ به­خوبی یکی راز گفتش به گوش
که این بسته را تا دماوند کوه/ ببر همچنان تازیان بی گروه
مبر جز کسی را که نگزیردت/ به هنگام سختی به بر گیردت
بیاورد ضحاک را چون نوند/ به کوه دماوند کردش به بند» (فردوسی، ۱۳۸۷: ۴۴).
در شاهنامه، شروع داستان کیخسرو هم با پیامی از سروش آغاز شده است. پس از کشته شدن سیاوش در توران، و زندگی مخفیانه کیخسرو در آنجا، شبی سروش به خواب گودرز (پهلوان نامی ایران زمین) آمده و در همان خواب و رؤیا از او می­خواهد تا فرزندش گیو را برای جست و جوی کیخسرو (فرزند سیاوش) به توران گسیل دارد:
«چنان دید گودرز یک شب به خواب/ که ابری برآمد ز ایران پر آب
بر آن ابر باران خجسته سروش/ به گودرز گفتی که بگشای گوش
چو خواهی که یابی ز تنگی رها/ وزین نامور ترک نر اژدها
به توران یکی نامداری نواست/ کجا نام آن شاه کیخسرو است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:04:00 ق.ظ ]




رویکرد زنان نسبت به جنسیت
همانگونه که در فصل دوم توضیح داده شد از سال ۱۹۷۰ رویکردهای جدیدی نسبت به زنان به وجود آمد و تلاش‌هایی برای دفاع از حقوق زنان شکل گرفت. با عنایت به اینکه رویکرد زنان نسبت به جنسیت مبنایی برای نوع رفتار با مردان است و از آنجایی که در یافته های این پژوهش به کرات با این موضوع به عنوان یک مولفه سبک زندگی رو برو شدیم لذا به عنوان یکی از مولفه های مهم سبک زندگی مورد مداقه قرار گرفت. در جستارهایی از گفتگوهای زنان می‌توان به نگاه‌های برابر طلبانه، نگاه‌های برتری جویانه و نگاه‌هایی که تفاوت جنسی را پذیرفته اند و نگاه‌هایی که از زن بودن خود به هزار و یک دلیل تنفر دارند و تلاش می‌کنند، نه به لحاظ جسمی بلکه به لحاظ رفتاری که از خود بروز می‌دهند، تغییر جنسیت دهند. ابراهیمی(۱۳۹۳) از ایشان تحت عنوان«زنان مردسان» یاد ‌می‌کند. به طور مثال خانم ۳۰ ساله‌ مطلقه‌ای که رفتار و تن صدایش نیز کاملاً مردانه است و روابط جنسی آزادی را تجربه می‌کند وقتی در خصوص لزوم پوشش از او سؤال می‌کنیم چنین پاسخی می‌دهد:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

رفتار مهم تر از پوشش است یک جا خانمی را می بینی که لباسش کاملا پوشیده است ولی انقدر حرکاتش زننده است، که جلب توجه می کند یا کسی لباس بسیار بازی پوشیده که چیزی برای پنهان کردن ندارد ولی انقدر سنگین رفتار می‌کند که اجازه نمی‌دهد بگویی چقدر بد پوشیده ولی چون من با خانم ها مشکل دارم فکر می کنم برای زنان لازم است تا یک حدی تعیین شود تا حفظ شوند. چون حد تعادل ندارند خانم های بخصوص ایرانی تا جایی که بگویی اﻻن آزادی واویلا می شود حتی نمی داند ساعت ۵بعدازظهر در میدان ونک که آمده ای این طرز لباس پوشیدنت درست نیست یا صبح در مترو این چه قیافه ایست حالا فکر کنید همین هم نباشد هیچی دیگر چون خانم های ایرانی افراط و تفریط زیادی دارند لازم است……. جنس مخالف نمی بینم چون از بچگی ام دوستانم همه پسر بوده اند و در خانه مان به راحتی می آمدند و می رفتند ومن اینها را پسر نمی دانم به نظرم دخترها ضررشان خیلی بیشتر است تا پسرها به خاطر حس حسادتی که در همشان است (مورد شماره ۳۴).
یا مورد دیگری که خانمی ۵۵ ساله، همسر شهید، کارمند، محجبه که سبک‌زندگی او را می‌توان محافظه‌کارانه دسته‌بندی کرد در این خصوص می‌گوید:
زن‌ها بدبختند خانم. ای کاش من مرد به دنیا می آمدم. این همه سال یتیم نگه دار بزرگ کن و به سر انجام برسان. دختر از زمانی که به بلوغ می رسد بدبخت است…….(مورد شماره ۲۲)
بعضی از زن‌ها نیز برتری جنسیتی مردان را پذیرفته و نقش خود را کاملاً بر اساس آن تنظیم کرده‌اند. این زنان حتی نحوۀ پوشش، حرف زدن و تنظیم اوقات خود را نیز با توجه به این نگاه تنظیم‌ می‌کنند. در واقع نقش محوری در زندگیشان با مرد است و بر این اساس تلاش می‌کنند در دنیای مردانه آسیب نبینند.
به طور مثال زن ۳۰ ساله خانه‌دار دیپلمه که محجبه نیز هست در خصوص نوع لباس پوشیدن و برنامه‌ریزی در زندگی خود چنین بیان می‌کند. برای زنی مثل من خیلی مهم است که پوششم را جلوی همه رعایت کنم و جلوی برادرم هم تا اندازه ای و جلوی پسرم و شوهرم و پدرشوهرم هم یک اندازه ای حجاب می‌کنم سعی می کنم جلوی مرد نامحرم یکجوری باشم(پوشیده تر باشم). با شوهرم می روم بیرون یکجوری باشم خیلی برایم مهم است من یکسری کفش دارم که به حالت عادی نمی پوشم و کفش پاشنه بلند را با شوهرم می پوشم که اگر کسی ما را دید و بالاخره مردها به خاطر مسائل کاری شیکپوش ترند و خانمی که حجاب کاملی دارد که لباس زیرچادر معلوم نمی شود پس آن چادری که گران خریده ام را با شوهرم که می روم سر می کنم ولی وقتی خودم می روم سعی می کنم آن چادری که جلب توجه نکند را سرم می‌کنم. کفش‌های پاشنه‌دار را هم برای مجالس و شوهرم می‌پوشم ولی خودم که می‌روم چیزی می پوشم که جلب توجه نکند خودم هم از اینکه جلب توجه نکنم احساس آرامش دارم و فکر می‌کنم آن آدم هم چیزی برایش تداعی نمی‌شود و می‌گوید این خانم آمده خرید و برود نه مرضی می‌ریزد نه حرفی می‌زند اینجوری هم من راحتم و هم فروشنده و هم راننده. من ۱۰ مدل کفش و کیف و چادردارم و آن‌ها را یک موقع های خاص می پوشم مثلا جلوی داداشم سعی می‌کنم آستینم تا بازویم بالا نیاید و جلوی پسرم سعی می‌کنم شلوارکم یک وجب بالای مچم باشد و جلوی همسرم یک لباس‌هایی دارم که فقط صبح هایی که او خانه است جلوی او می پوشم (مورد شماره ۳۹).
در بین دختران جوان تحصیلکرده نیز کسانی بودند که در بین حرفهایشان برابری جنسی را مطرح ‌می‌کردند و در گفته‌هایشان عنوان می‌کردند که در مشکلاتی که در فضاهای عمومی برای زنان پیش می‌آید هر دو طرف مقصرند هم زنان و هم آقایان. حتی در مورد پوشش نیز معتقدند که به همان اندازه که زنان رعایت می‌کنند مردها نیز باید نگاهشان را کنترل کنند و همش نباید از زنان انتظار برود که برای جلب توجه نکردن اصلاً از رنگهای شاد استفاده نکنند. این بانوان خود با توجه به نظرشان در این خصوص سبک رفتار و پوششی را انتخاب می‌کردند که بیشتر بسته به موقعیت بود. به طور مثال خانم ۳۰ ساله‌ای که مدرس دانشگاه است و وضعیت پوششی عرفی را بر می گزیند و بسته به زمان و مکان پوشش‌اش متفاوت می‌شود و در کلام و گفتارش نوعی احتیاط مشاهده شده‌است در این خصوص چنین می‌گوید:
به طور مثال خانم ۳۰ ساله فارغ التحصیل رشته ریاضی و مدرس دانشگاه چنین بیان می‌کند: خیلی از آدمهای الآن ما آدمهای چهل سال قبل نیستند مثلاً من یادم است که داستانی را می‏خواندم که حجاب اقایان سالهای پیش چشم‏هایشان بوده و پلکشان بوده ولی الآن دیگر به این اعتقاد ندارند و اگر حجابی نباشد شاید خیلی نتوانیم مانع دیدن واقعی آدمها باشیم. حجاب باید به اختیار باشد یکی دوست دارد حجاب داشته باشد و یکی دوست دارد حجاب نداشته باشد و بقیه نگاهش کنند. چرا باید من خودم را بپوشانم ولی او نگاه خود را کنترل نکند. اصلاً از نظر من زن و مرد با هم فرقی ندارند. سهم من از دنیا باید همانقدر باشد که یک مرد سهم دارد (مورد شماره ۱۰).
برخی زنان نیز به تفاوت میان زنان و مردان اهمیت می‌دادند و معتقد بودند که این تفاوت‌ها ذاتی است و باید زن‌ها به خاطر همین تفاوت‌های ذاتی کمی دقت بیشتری داشته و برای حفظ خود کارهای خاصی را بکنند. افرادی که اینگونه فکر می‌کنند معمولاً سبک‌زندگی خود را نیز طوری انتخاب می‌کنند که خطری متوجهشان نباشد و نوعی مصلحت‌اندیشی در رفتارشان مشاهده می‌شود. به طور مثال خانم ۳۶ ساله کارمند با عنایت به چنین تفکری در خصوص نحوۀ پوشش خود چنین توضیح می‌دهد:
خیلی مهم است که خانم ها بدانند کجا چی بپوشند و چطوری بگردند بعضی فکر می‌کنند در ایران اینطوری است و حجاب اجباری است همه جای دنیا جاهای خاص لباس های خاص داردخانم ها هیچ وقت با لباس شب سرکار نمی روند لباس‌های پوشیده مخصوص دارند کت و شلوار می‌پوشند هیچ وقت با بیکینی تالار اجتماعات نمی‌روند و هرجا لباس خاص خودش را دارد آن‌ها هم می‌دانند که برای حفظ خودشان از مسائل مختلف باید خیلی چیزها را رعایت کنند. من به پوشش انقدر اعتقاد دارم که هرجایی لباس مخصوص آن را بپوشند خانم ها در موقعیت های مختلف از استراتژی های خاص استفاده می‌کنند. مثلا شما ۵صبح بروی توی اتوبوس خانم مانتویی آرایش کرده کم می بینی اکثر خانم هایی که ۵صبح می روند کارگرند و پرستارند و چادری‌اند و آرایش هم ندارند همین یعنی خانم یک سپر برای خودش ساخته یعنی این پوشش برای او این معنی را می دهد که از تعرض جنس مخالف در امان است‌…. محیط مردانه آدم نمی تواند لباس هرطوری بپوشد. من وقتی با شوهرم بیرون می روم شاید آرایش هم بکنم لباس های شاد هم بپوشم البته پوشیده شاید مویم را هم کمی بیرون بگذارم چون با شوهرم احساس امنیت می کنم چون شوهر برای من یک استراتژی است و دلیل اینکه لباس راحت می پوشم این است که شوهرم از لباس من لذت می برد ومن دارم به محیط بیرون می روم که در رقابت با زن‌های دیگر باشم‌. من به این موضوع واقفم که او مرد است و خواه نا خواه نگاهی مقایسه گر دارد و خیلی از مشکلاتی که در زندگی ما زن‌ها به وجود می‌آیدناشی از رفتارهای همجنسهای خودمان است. ولی وقتی خودم می روم محال است مویم بیرون باشد و آرایش کنم و لباس رنگ روشن بپوشم یا کفش پاشنه بلند بپوشم که جلب توجه کند محال است لوکس بروم بیرون چون می‌دانم مرد مرد است و یکی از ویژگی‌های مردانه ترشح هرمون جنسی ۱۰۰ تا ۱۲۰ برابری نسبت به زن است که دنیا و نگاه او را هر آن تغییر میدهد.(مورد شماره ۴۶).
در نگاه برخی از زنان مورد مطالعه نوعی برتری‌طلبی دیده می‌شد. به‌طوریکه وقتی در مورد نگاهشان به مردان گفتگو می‌کردند نوعی جسارت و برتری‌طلبی مشاهده می‌شد. این زنان علاوه بر اینکه از مردان به حالت تمسخر یاد می‌کردند وقتی صحبت از نظرشان نسبت به ارتباط با جنس مخالف می‌شد هیچ حد و مرزی در این خصوص نمی‌دیدند و همانقدر که مردان را محق در داشتن روابط آزاد می‌پنداشتند این حق را برای زنان نیز قائل بودند. همچنین وقتی صحبت از زندگی زناشویی و وظایف مردها می‌شد علاوه بر اینکه برای خود حقوقی نظیر اشتغال و برنامه‌ریزی شخصی قائل بودند از آموزه های اسلامی نیز تمسک جسته و مرد را موظف به پرداخت هزینه زندگی (نفقه و مهریه) و‌ غیره عنوان می‌کردند که این موضوع کاملاً در تناقض با افکار برابری طلبی بود و بیشتر نوعی سلطه‌جویی و برتری‌طلبی در افکارشان مشاهده می‌شد. به طور مثال خانم ۲۱ ساله‌ای که دانشجو است، مانتویی‌ است و آرایش غلیظی هم دارد و یک بار سابقه خودکشی داشته به نکاتی اشاره می‌کند که این تناقض‌ها کاملاً قابل مشاهده است. لازم به ذکر است مکان مصاحبه با این مورد در کافه بود و ایشان از مواردی بود که به واسطه دنیای مجازی برای مصاحبه اعلام آمادگی کرده بود. روز ملاقات نیز به همراه دوست پسر خود آمده بود. دوست پسرش در تمام مدت به دنبال سرویس دهی به خانم بود. پسرکی که شاید ۲۳ یا ۲۴ ساله بود و با اشاره دست مصاحبه شونده چند میز آنطرف‌تر نشست به‌طوری که صدای ما به ایشان نرسد و در عین حال تمام مدت مراقب بود تا اوامر خانم را اجرا کند. در طول مصاحبه خانم به جای اشاره به گارسن برای گرفتن آب به ایشان اشاره کرد در حالی که گارسن بسیار قابل دسترس‌تر بود. در پایان مصاحبه نیز با اشاره خانم به طبقه بالای کافه که برای سیگاری‌ها تدارک دیده شده بود رفتند. در تمام مدت روابط سلطه‌طلبانه زن کاملاً مشهود بود:
خانم ۲۱ ساله: در ایران کسب مدارج عالی علمی تنها راه هویت‌یابی است……. من معمولاً وقتی برای ورزش می روم بلوز شلوار و کلاه می پوشم و یا مسافرت‌ها شال و مانتوی کوتاه ولی در محیط‌های رسمی مثل دانشگاه مانتو مقنعه می‌پوشم. بستگی به جایی که می‌روم دارد….. نه خیلی اعتقادی به حجاب به معنی اونکه در اسلام گفته ندارم اصلاً اسلام زن‌ها را نادیده می گیرد……. مرد کیست؟ الان مگر مرد هم پیدا می‌شود(با حالت تمسخر) این موجودی که شما اسمش را شوهر می گذارید غیر از اینکه دست و پاگیر آدم باشد نقش دیگری ندارد البته برای اینکه وظیفه خرجی دادن و این حرف‌ها را به عهده دارد خوب است ولی من اصلاً نمی‌توانم بپذیرم در خانه‌ای زندگی کنم که مجبور باشم به کسی بابت چیزی جواب پس بدهم و یا خودم را محدود کنم(کیس شماره ۱۹)
در مجموع می‌توان دیدگاه زنان را نسبت به جنسیت به این پنج دسته تقسیم کرد:
جدول شماره ۲۶٫ نگاه زنان به جنسیت

ردیف

نگاه زنان به جنسیت

مصادیق

۱

برتری جنسی مردان نسبت به زنان

اعتقاد به اینکه زن باید زندگیش را طوری تنظیم کند که همراه مرد باشد و به او کمک کند. اعتقاد به اینکه زنان در مشکلات مقصرند.

۲

تفاوت جنسی زن و مرد

میان زن و مرد تفاوت قائلند و درکارهایشان دست به محاسبه می‌زنند.

۳

برابری جنسی زن و مرد

اعتقاد به برابری شغلی، برابری تحصیلی، اعتقاد به برابری در کنترل نفس و اعتقاد به برابری قصور در آسیب‌های جنسی

۴

تنفر از جنسیت زنانه

رفتارهای مردانه و ابراز انزجار از زنان(زنان مردسان)

۵

برتری‌طلبی زنان

جنسیت زنان را برتر از مردان می‌دانند و با ترکیبی از برخی قوانین اسلامی مدافع زنان مثل مهریه و نفقه و غیره با برخی افکار فمنیست رادیکال به دنبال برتری زنان در عرصه‌های خانوادگی و اجتماعی نسبت به مردان هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:04:00 ق.ظ ]




شایگان، داریوش. (۱۳۷۳)، هانری کربن: آفاق تفکر معنوی در اسلام ایرانی، باقر پرهام، چاپ دوم، تهران: فرزان.
شرو سیمپسون، ماریا. (۱۳۸۲)، شعر و نقاشی ایرانی: حمایت از هنر در ایران، عبدالعلی براتی و فرزاد کیانی، چاپ اول، تهران: نسیم دانش.
طباطبائی، سید محمد حسین. (۱۳۶۱)، قرآن در اسلام، چاپ سوم، تهران: بنیاد علوم اسلامی.

    1. عمید، حسن. (۱۳۷۷)، فرهنگ عمید، چاپ دهم، تهران: امیرکبیر.

فردوسی، ابوالقاسم. (۱۳۸۷)، شاهنامه، چاپ چهارم، تهران: هرمس.
فضل الله همدانی، رشید الدین. (۱۳۸۶)، جامع التواریخ (تاریخ بنی اسرائیل)، چاپ اول، تهران: میراث مکتوب.

    1. کربن، هانری. (۱۳۷۷)، تاریخ فلسفه اسلامی، سید جواد طباطبائی، چاپ دوم، تهران: کویر.
    1. کربن، هانری. (۱۳۸۷)، انسان نورانی در تصوف ایرانی، فرامرز جواهری نیا، چاپ دوم، تهران: آموزگار خرد.
    1. گودرزی، مرتضی. (۱۳۸۰)، جست و جوی هویت در نقاشی معاصر ایران، چاپ اول، تهران: علمی و فرهنگی.
    1. مددپور، محمد. (۱۳۸۴)، حکمت انسی و زیبایی شناسی عرفانی هنر اسلامی، چاپ اول، تهران: سوره مهر.

مولوی، جلال­الدین محمد. (۱۳۹۰)، مثنوی، چاپ سوم، تهران: هرمس.
نصر، سید حسین. (۱۳۷۵)، هنر و معنویت اسلامی، رحیم قاسمیان، چاپ اول، تهران: دفتر مطالعات دینی هنر.
نظامی گنجوی، الیاس. (۱۳۸۷)، خمسه، چاپ دوم، تهران: هرمس.

    1. همدانی، محمد بن محمود. (۱۳۷۵)، عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات، چاپ اول، تهران: مرکز.

Comparative study of the word “angel” in the Holy Quran and angel image in Tahmaspi Shahnameh (epic of kings)
Some of eminent creatures of God, which are not visible by humans in common situations, are called angels. The Holy Quran has considered the angels in more details than other divine books. To this respect, it is a rich source for cognition of these invisible creatures. The holy Quran has referred to the characteristics, obligations, mission and other names of these spiritual creatures. The term “Malek” has been translated to angel and glad tidings, having an important status in Persian literature. Its name has been entered into the most national poem called Ferdowsi Shahnameh. Converting Shahnameh to precious visual versions and visualizing the face and body of some angels have led to creation of a treatise under the title of “Comparative study of the word “angel” in the Holy Quran and angel image in Tahmaspi Shahnameh (epic of kings)”. With a descriptive and comparative method and focusing on the verses of the holy Quran about angels, this research has studied and criticized the text of Shahnameh and images of angels in Tahmaspi. Of the results of current study we can refer to achievement of a general and conceivable picture visual status of angels in the Holy Quran and comparison of this definition with Ferdowsi narration. In spite of all difficulties and complexities in presenting a comprehensive definition of angels in Quran, compatibility of Ferdowsi’s and other writers’ narration about angels with perceptible and visual status of angels in Quran have been analyzed in current thesis.
Keywords: The holy Quran, Tahmaspi Shahnameh, writing, Malak, angels

    1. «صور: بوق یا شاخی که در آن بدمند و آوازی از آن خارج شود. نفخۀ صور: بادی که اسرافیل در روز رستاخیز در صور یعنی شیپور خود می­دمد و مردگان زنده می­شوند. صور اسرافیل: شیپور اسرافیل که روز رستاخیز در آن می­دمد و مردگان زنده می­شوند» (عمید، ۱۳۷۷: ۸۸۰). ↑
    1. «عقیده عمومی مسلمین –که البته ریشه آن همان ظواهر لفظی قرآن است- درباره وحی قرآن این است که قرآن مجید به لفظ خود سخن خدا است که بوسیله یکی از مقربین ملائکه که موجوداتی آسمانی هستند به پیغمبر اکرم فرستاده شده است. نام این ملک –فرشته- جبرئیل و روح الامین است و سخن خدا را به تدریج در مدت بیست و سه سال به پیغمبر اکرم (ص) رسانیده است» (طباطبائی، ۱۳۶۱: ۹۰). ↑
    1. «آن دیوان {جنیان} بر او {حضرت سلیمان(ع)} هرچه می­خواست از کاخ و عمارات و معابد عالی و نقوش و تمثال­ها و ظروف بزرگ مانند حوض­ها، و دیگ­های عظیم که بر زمین کار گذاشته بودی همه را می­ساختند. اینک ای آل داود! شما شکر و ستایش خدا به جای آرید و {هرچند} از بندگان من عده قلیلی شکرگذارند» (قرآن کریم، سبأ: آیه ۱۳). ↑
    1. جریانات و مکاتب موجود در قلمرو تفکرات اسلامی به چهار گروه تقسیم شده ­اند: گروه ­های شامل متکلمین، فلاسفه مشاء، فلاسفه اشراق و عرفا یا متصوفه. در این میان، عرفان به مسیر رسیدن به حق از راه دل اطلاق می­ شود. دکتر سید یحیی یثربی در ابتدای کتاب «عرفان نظری» و در ذیل «تعریف عرفان» تصوف و عرفان را یک مفهوم کلی و عام می­داند (یثربی، ۱۳۷۴: ۲۵). مفهومی که بر مصادیق گوناگون اطلاق شده است. تعاریف عرفا نیز از عرفان متنوع است، زیرا عرفا در تعریف عرفان و مسائل مربوط به آن همانند توحید، فنا، عشق و محبت، فقر، اخلاص و رضا، در مواردی موقعیت خاص مخاطب را در نظر گرفته­اند. در این تعریف، عارفان نیز «کسانی هستند که در نیل به حقیقت جهان، نه بر عقل و استدلال بلکه بر سیر و سلوک و ریاضت و مجاهده و اشراق و مکاشفه متکی بوده و هدف آنان به جای درک و فهم حقایق، وصول و اتحاد و فنا در حقیقت است. در این مکتب، بینش بر دانش و درون بر برون وحال بر قال، ترجیح و تقدم دارد» (یثربی، ۱۳۷۴: ۳۶). ↑
    1. «شعر آینه راز است، و محارم راز میدانند که راز در بیان نمی آید؛ اشارتی و دیگر هیچ، و همین اشارت نیز به زبان رمز است. زبان شعر زبان رمز است، چرا که راز، جز در رمز نمی نشیند. اهل حقیقت مقیمان کوی میخانه اند و شعر جرعه ای است از آن شراب روحانی که بر خاک افشانده اند» (آوینی، ۱۳۸۱: ۱۲۳). ↑
    1. «فضای مینیاتور {نگارگری} فضای عالم مثال است، آنجا که اصل و ریشه صور طبیعت و اشجار و گلها و پرندگان و نیز پدیده­هائی که در درون روح انسان متجلی می­ شود سرچشمه می­گیرد. این عالم خود هم وراء جهان عینی مادی است و هم درون نفس انسان… در سنت هنر مینیاتور در ایران هنرمندان بزرگ همواره با توسل به آن آثاری که در درون انسان و نیز در عالم مثال واقع است نقش­های خود را بوجود آورده و از این طریق دری بسوی عالم بالا و فضای بیکران جهان ملکوت گشوده­اند» (نصر، ۱۳۴۷: ۲۰). ↑
    1. ر.ک.به: تصویر ۴-۳ ↑
    1. شاعران یا همنشین شاهدان تنگ دهان و باریک میان ملکوت­اند و راز دار قدسیان، یا همدم شیطان­اند در فراموشخانه­های عوالم وهم. شاعران همه لسان الغیب هستند و اگر خواجه را بدین لقب اختصاص داده­اند، نه از آن است که دیگر شعرا لسان الغیب نیستند، بلکه از آن است که این صفت در او به تمامیت و کمال رسیده است» (آوینی، ۱۳۸۱: ۱۲۳). ↑
    1. «نگاره‌های ایرانی از همان آغاز شکل گرفتن تا حدود زیادی تحت تأثیر مکتب‌های ادبی و اشعار سخنوران ایرانی بود. سراسر اشعار فارسی مشحون از توصیف چهره‌های مدور می‌باشد، واین آثار همواره الهام‌بخش هنروران نقاش، چه به‌­طور مستقیم به هنگام مصور‌نمودن دواوین شعر و چه به­ طور غیر‌مستقیم واقع شده‌است» (تجویدی، ۱۳۵۲: ۸۳). ↑
    1. ر.ک. به مقاله: «مذهب فردوسی و ادیان در شاهنامه» نوشته پروفسور سید حسن امین، نشریه حافظ، شماره ۲۷، فروردین ۱۳۸۵، صص ۳۳-۱۴ ↑
    1. «تصویر هنری اگر در قالب لفظ و کلمه ظاهر شود، به شعر و سایر هنرهای ادبی تبدیل شده و اگر در هیئت شکل و رنگ و بافت جلوه کند، نقاشی بوجود می ­آید. بسیاری از تصاویر و نمادهای شعری می­توانند به تصاویر نقاشی تبدیل شوند و همان جلوه معنوی را به­ ظهور رسانند. این برگردان تصویری، گاهی با شکل و گاهی بوسیله رنگ نمایان می­ شود» (رجبی، ۱۳۷۸: ۱۷). ↑
    1. ر.ک.به: بخش چهارم از فصل دوم همین رساله. ↑
    1. در نمونه ­ای از متن نهج­البلاغه که در آن حضرت علی(ع) اوضاع پس از رحلت حضرت رسول(ص) را بیان کرده، درباره مشاهده ملائک توسط ایشان نوشته شده است: «رسول­الله (صلی الله علیه و آله) جان تسلیم کرد و سرش بر سینه من بود. جانش بر کف دست من جاری شد و من آن را بر چهره خود کشیدم، غسل دادنش را عهده­دار شدم و ملائکه یاران من بودند. سرای و بیرون سرای پر از ناله و زاری ملائکه بود. دسته­ای فرود می­آمدند و دسته­ای فرا می­رفتند. لحظه­ای بانگ و فریادشان از گوش من نمی­برید. بر وی درود می­فرستادند تا او را در مدفنش به خاک سپردیم» (حضرت علی (ع)، ۱۳۸۵: ۴۸۵). ↑
    1. واژه پری طبق گفته مرحوم دهخدا به زنانی از جنیان­ که در نهایت زیبایی و خوب­رویی هستند اطلاق می­ شود: «او{پری} موجودی است در مقابل دیو و موجودی است متوهم و صاحب­پر که اصلش از آتش است و به چشم نیاید و غالباً نیکوکار است، به­عکس دیو که بدکار است» (دهخدا، ۱۳۷۷: ۵۵۸۳). ↑
    1. این داستان حضرت ابراهیم (ع) در قرآن کریم و در سوره­های مبارکه حجر (آیات ۵۱ تا ۶۰)، سوره ذاریات (آیات ۲۴ تا ۳۳) و سوره هود (آیات ۶۹ تا ۷۶) مورد اشاره قرار گرفته است. علیرغم اعتقاد عمومی مردم و مسلمانان به فرشته یا ملک بودن این سه شخصیت در متن اصلی قرآن کریم اثری از اشاره­ به نام فرشته یا ملک وجود ندارد، و قرآن کریم سه مهمان حضرت ابراهیم(ع) را رسولانی از طرف خداوند معرفی می­ کند. اما به هر ترتیب مقصود نگارگر از ترسیم این سه پیکره، مطابق با متن مرجع، به تصویر کشیدن سه فرشته با ظاهر کاملاً زمینی بوده است. ↑
    1. در مقدمه این کتاب آمده است: «معروف­ترین کتاب عجائبی که امروز می­شناسیم، عجائب­المخلوقات و غرائب­الموجودات زکریای قزوینی است. قزوینی این اسم را از کتاب محمد بن محمود همدانی گرفت که تقریباً یک قرن پیش از او آن را نوشته بود. اما شهرت قزوینی و کتاب او سبب شد که این اسم بیشتر یادآور کتاب قزوینی باشد و با این کتاب پیوند نزدیک­تری بیابد. در ترجمه فارسی عجائب­المخلوقات قزوینی، آثار تقلید از کتاب همدانی در موارد مختلف به چشم می­خورد. کتاب همدانی چه از نظر تنوع مطلب و چه از نظر محتوا از کتاب قزوینی غنی­تر و جامع­تر است» (همدانی، ۱۳۷۵: ۱۹). ↑
      1. خداوند در قرآن کریم، بدون اشاره به سرنوشتی که بعدها کتاب عجائب­المخلوقات برای هاروت و ماروت رقم زده است، می­فرماید: «و پیروی کردند سخنانی را که دیو و شیاطین در ملک سلیمان (با فسون و جادوگری) می­خواندند و هرگز سلیمان به خدا کافر نگشت لیکن دیوان همه کافر شدند و سحر به مردم می­آموختند و آنچه را به دو فرشته هاروت و ماروت در بابل نازل شده یاد می­دادند و آن دو ملک به هیچ کس چیزی نمی­آموختند مگر آنکه بدو می­گفتند که کار ما فتنه و امتحان است مبادا کافر شوی و دیوان به مردم چیزی که میان زن و شوهر جدائی افکند می­آموختند و زیان نمی­رسانیدند و سود نمی­بخشید و محققاً می­دانستند که هر که چنین کند در عالم آخرت هرگز بهره­ای نخواهد یافت و آنان به بهای نفوس خود زشت­ترین متاع را خریده­اند اگر می­دانستند» (قران کریم، بقره: آیه ۱۰۲). ↑
      2. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    1. قابل ذکر اینکه خود شاه طهماسب هم از کودکی به خوشنویسی و نقاشی علاقه داشت و از استادانی چون بهزاد و سلطان محمد تعلیم گرفته بود. او در خلال دو دهه حامی پرشور هنرمندان بود و شخصاً به نقاشی و خطاطی می­پرداخت ولی هرگز نتوانست اثری همتراز آثار هنرمندان دربارش پدید آورد» (پاکباز، ۱۳۸۰: ۹۳). ↑
    1. شاه طهماسب اول صفوی در سال ۹۸۴ هجری قمری و پس از ۵۴ سال حکومت بر ایران در گذشت. ↑
    1. اتفاقاً تصاویر این نسخه، امروز نیز به نام شاهنامه کارکیا و یا شاهنامه بزرگ سر در دسترس می­باشند. ↑
    1. «اسرافیل، فرشته صاحب صور، که چشم بر اذن تو دوخته و در انتظار صدور فرمان است تا با دمیدن در صور، خفتگانی را که در گورها گروگان اند، از خواب گران مرگ، بیدار کند» (امام سجاد، ۱۳۸۱: ۶۷). ↑
    1. وحی در اصل به معنای سرعت و امر وحی به معنای امر سریع آمده است. از آنجا که فهماندن با رمز و اشاره، سریع صورت می­گیرد، در مورد آن وحی به کار می­رود. پس کلمه وحی تعمیم یافته به هر نوع فهماندن پنهانی، خواه پنهان بودنش بعلت صوت مخفی و خواه نحوه بیان مطلب با رمز و اشاره باشد، اطلاق می­ شود. در اصطلاح دانشمندان اسلامی، وحی به معنای القای مطلبی از سوی خداوند متعال به پیامبران است؛ خواه با­واسطه و خواه بی­واسطه؛ اعم از آنکه دیگران بشنوند یا نشنوند و خواه از طریق مکتوبی باشد که پیامبران ببینند یا مطلبی باشد که به قلبشان الهام شود و چه در خواب صورت گیرد یا در بیداری. در قرآن مجید وحی به معنای وسیع لغوی آن و در مورد غیر انسان و انسان هایی که پیامبر نبوده­اند، به کار رفته است؛ اطلاق وحی بر قرآن به لحاظ آن است که پیامبر، معارف قرآن را از سوی خداوند به صورتی که برای دیگران غیر محسوس و از نوعی خفا برخوردار است، دریافت می­ کند. ↑
    1. «جبرئیل، امین وحی تو، پیشوای آسمانیان، فرشته بلند مرتبه و مقرب در گاهت» (امام سجاد، ۱۳۸۱: ۶۷). ↑
    1. «به یزدان چنین گفت کای کردگار/ تویی برتر از گردش روزگار/ بدین جای بیچارگی دستگیر/ تو باشی ننالم به کیوان و تیر/ هم آن گه چو از کوه برشد خروش/ پدید آمد از راه فرخ سروش/ همه جامه­اش سبز و خنگی به زیر/ ز دیدار او گشت خسرو دلیر/ چو نزدیک شد دست خسرو گرفت/ ز یزدان پاک این نباشد شگفت/ چو از پیش بدخواه برداشتش/ به آسانی آورد و بگذاشتش/ بدو گفت خسرو که نام تو چیست/ همی گفت چندی و چندی گریست/ فرشته بدو گفت نامم سروش/ چو ایمن شدی دور باش از خروش/ کزین پس شوی بر جهان پادشا/ نباید که باشی جز از پارسا» (فردوسی، ۱۳۷۸: ۱۷۴۱). ↑
    1. جنیان از دیگر موجودات غیبی هستند که در ظاهر به چشم انسان ها قابل رؤیت نیستند. سوره ای به همین نام در قرآن مجید وجود دارد و در تعریف این واژه در لغت نامه دهخدا نوشته شده؛ «هر چیز پوشیده از حواس از ملائکه و شیاطین، پری، ضد انس، فرشتگان، … دیو» (دهخدا، ۱۳۷۷: ۷۸۶۱). ↑
    1. برای بررسی ارتباط بصری جن و پری، در بخش­های قبلی به نمونه ­ای از نگاره­های مجموعه مثنوی جمشید و خورشید اشاره شد که در آن شخصیت اصلی ماجرا یعنی شاهزاده چینی، در سفر خود به غرب وارد سرزمین جنیان شده و با شاه جنیان عقد خواهر و برادری می­بندد. بنظر می­رسد از نظر نگارگری و همینطور متن ادبی، این اثر یکی از بهترین نمونه­ها برای بررسی جن در ادبیات و نگارگری ایران باشد. ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:04:00 ق.ظ ]




واسرشته‏سازی
اتصال نشانگر
بسط نشانگر توسط آنزیم

۹۵
Ta
۷۲

۳۰ ثانیه
۳۰ ثانیه
۱دقیقه

۱

بسط نهایی نشانگر

۷۲

۱۰ دقیقه

۱

مرحله نگهداری در ترموسایکلر

۴

۵ دقیقه

مرحله نگهداری

۲۰-

Ta= دمای اتصال با توجه به نوع نشانگر تعیین شد.
۳-۶-۲ مشاهده محصولات PCR
الف- الکتروفورز نمونه
پس از پایان واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز، ۱۰ میکرولیتر از محصول واکنش را با ۱ میکرولیتر بافر بارگذاری۱[۱۲۵]X 6 مخلوط و به چاهک(غلظت ژل آگارز مورد استفاده ۵/۱ درصد و بافر بکار رفتهTBE، X 5/0) منتقل گردید. در کنار نمونه‌های مورد بررسی به منظور تخمین طول محصول واکنش بسته به اندازه‌ی قطعه‌ی تکثیری، ۸/۰ میکرولیتر سایز نشانگر[۱۲۶] bp 100 یا kb1 شرکت Fermentas استفاده شد.
ب- تهیه‌ی ژل آگارز یک و نیم درصد
برای ساخت ۴۰ میلی‎‏لیتر محلول ژل آگارز ۵/۱ درصد، میزان ۵۵/۰ گرم آگارز، درون ارلن ریخته شد و ۴۰ میلی‏لیتر بافر TBE به آن اضافه گردید. ارلن در داخل مایکروفر قرار داده شد تا پودر آگارز در بافر کاملاً حل شده و محلول شفافی بدست آید. جهت رنگ‌آمیزی ژل از ۵/۱ میکرولیتر DNA safe stain استفاده گردید، این ماده حساس به حرارت می‌باشد به همین علت پس از خنک شدن کامل ژل به آن اضافه و مخلوط شد، سپس در قالب مخصوص ژل[۱۲۷] ریخته و پس از بستن ژل، درون تانک الکتروفورز قرار داده شد. الکتروفورز با ولتاژ ۹۰ ولت، شدت جریان ۱۰۰ میلی‏آمپر و قدرت ۵۰ وات به مدت ۱۰۵ دقیقه در دستگاه GEL XL، صورت گرفت.

ج- مشاهده‌ قطعات PCR
پس از پایان الکتروفورز، ژل از تانک خارج گردید و قطعات تکثیر شده تحت تأثیر نور فرابنفش (با طول موج ۲۵۴ نانومتر) توسط دستگاه ژل‌داک[۱۲۸]شرکت UVI TEC Cambridge مشاهده شد و عکس ژل ثبت گردید.
۳-۷ تجزیه و تحلیل داده‌های مولکولی
۳-۷-۱ امتیازبندی باندها
برای تجزیه و تحلیل باندها می‏بایست اندازه باندها مشخص شود که این عمل به دو طریق قدیمی اندازه‏گیری با خط‏کش و روش جدید استفاده از نرم‏افزار UV doc انجام می‏شود که البته برای انجام این کار باید از نشانگرهای اندازه یا Ladder به عنوان اندازه معیار کمک گرفته شود. در نهایت باندها به‌صورت صفر(عدم وجود باند) و یک (وجود باند) امتیازبندی شدند.
۳-۷-۲ آنالیز داده‌های مولکولی
در این تحقیق از نرم‏افزار NTSYSpc[129] ۲٫۰۲e برای بدست آوردن فواصل و ضرایب تشابه ژنتیکی، رسم دندروگرام و تجزیه به مختصات اصلی[۱۳۰]استفاده گردید.
۳-۷-۳ شاخص محتوای چند شکلی PIC
پارامتر PIC (فرمول۳-۱) معادل تنوع ژنتیکی بوده و قدرت تفکیک یک نشانگر را به واسطه تعداد الل‏های مکان‏ژنی نشانگر و فراوانی نسبی این الل‏ها در جمعیت تحت مطالعه نشان می‏دهد. که میزان آن می‏تواند بین صفر تا یک متغیر باشد(رولدن رویز[۱۳۱] و همکاران، ۲۰۰۰). در منابع بیومتری برای محاسبه PIC با توجه به نشانگر و مواد ژنتیکی مورد مطالعه از روش‌های گوناگونی استفاده می‌شود. در این مطالعه از رابطه ۱-۳رولدن‌رویز و همکاران (۲۰۰۰) برای محاسبه این ضریب استفاده شد
رابطه ۱-۳٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫ PIC=1-Pi (1-Pi )
Pi فراوانی‌ آلل‌های i‌ام برای هر جایگاه
۳-۷-۴ ضریب کوفنتیک
یکی از روش‌های مقایسه کارایی الگوریتم‌های مختلف خوشه‌بندی تخمین ضریب همبستگی کوفنتیک می‌باشد که در آن همبستگی بین ماتریس شباهت یا فاصله به عنوان ورودی تجزیه خوشه‌ای با ماتریس کوفنتیک محاسبه شده براساس دندروگرام که به عنوان خروجی تجزیه می‌باشد، برآورد می‌گردد.
۳-۷-۵ تجزیه به مولفه‌های اصلی
تجزیه به مولفه‌های اصلی از تکنیک‌های چند متغیره‌ است که کاربرد زیادی در تجریه تنوع ژنتیکی و روشی برای کاستن حجم داده‌ها به منظور روشن ساختن روابط بین دو یا چند متغیر و توجیه تغییرات کل داده‌های اصلی و اولیه به وسیله تعداد محدودی از متغیرهای جدید مستقل به نام مولفه‌های اصلی می‌باشد که مقدار کل تغییرات را روی محور مؤلفه های اصلی نشان می‌دهد(نی[۱۳۲]، ۱۹۷۷). مؤلفه اول بیشترین مقدار تغییرات را در بر می‌گیرد . اولین مؤلفه بیشترین تغییر پذیری موجود در داده های اصلی را بیان می کند و بقیه آن درمؤلفه های بعدی قرار می گیرد. بدین ترتیب دومین مؤلفه، حداکثر تغییرپذیری را که توسط مؤلفۀ اول بیان نشده وبا آن همبستگی نداشته را بیان می‌کند و به همین شکل مؤلفۀهای بعدی قرار می‌گیرند(جولیف[۱۳۳]، ۱۹۸۶).
فصل چهارم
نتایج و بحث

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:03:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم