کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



۳-۵-۳. غلظت بهینه پروب:

جهت یافتن غلظت بهینه پروب واکنش Real-Time PCR با بهترین غلظت پرایمر و سه غلظت ۲/۰، ۳/۰ و ۴/۰ میکرومولار پروب در حجم کلی ۱۵میکرو لیتر انجام شد. انتخاب غلظت مناسب بر اساس چرخه آستانه کمتر و میزان فلورسانت بیشتر تعیین می شود.

۳-۵-۴. تهیه سریال رقت به منظور بررسی کارائی[۱۴] پرایمرها :

از انجایی که نزدیک بودن کارایی پرایمرها در جواب نهایی بسیار مهم است می بایست کارایی پرایمر های مورد استفاده سنجیده شود که این امر بصورت ذیل انجام گردید:
ابتدا از cDNA مربوط به چندین نمونه Testis موجود یک Gene Pool بدست آمد. سپس با بهره گرفتن از OD نمونه نهایی ۵ رقت ۴/۱ساخته شد. لازم بذکر است که بررسی کارایی پرایمر برای هر کدام از ژن های مورد مطالعه در این تحقیق انجام شد. تمام واکنش ها در این مرحله بصورت Duplicate انجام شد. منحنی استاندارد[۱۵] رسم شده توسط خود دستگاه شامل اطلاعاتی در مورد کارائی، شیب نمودار و رگرسیونR2 می باشد. کارایی کمتر از ۹۰% می بایست از نظر اندازه آمپلیکون، ساختارهای ثانوی و طراحی پرایمر دوباره چک شده و بهینه سازی شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۶-. انجام تکنیک Real-Time PCR بر روی نمونه های مورد مطالعه :

واکنش Q-RT-PCR با بهره گرفتن از Master Mix 2x از شرکت ®Primer Design در واکنش‌های ۱۵ میکرولیتری و با تکرارهای سه تایی انجام شد. چرخه های دمایی به صورت ۱۰دقیقه ۹۵ و ۴۰ چرخه ۹۵ به مدت ۱۵ ثانیه و ۶۰ به مدت ۳۰ ثانیه بود. اندازه‌گیری میزان فلورسانت توسط دستگاه Applied Biosystems 7500و آنالیز اولیه داده‌ها توسط نرم‌افزار ۷۵۰۰ software system ver.2.0 انجام شد.
پروتکل استفاده از Master Mix شرکت Primer Design® در دستگاه Applied Biosystems 7500 در جدول۳-۲ و برنامه دمایی در جدول ۳-۳ ذکر شده است.
جدول۳-۲: دستورالعمل انجام واکنش بر اساس کیت سازنده

Volume
Reagent

۷.۵μl

Precision Mastermix(with low ROX)

× μl

Forward Primer (6 pmol)

× μl

Reverse Primer (6 pmol)

× μl

TaqMan® probe (3 pmol)

× μl

Template(25ng)

× μl

RNase/DNase free water(up to final volume)

۱۵ μl

Final volume

برنامه دمایی به دستگاه Real-Time بصورت زیر داده شد :
جدول۳-۳ :جدول برنامه زمانی Real-timePCR

مرحله
دما
درجه

Enzyme activation-Hotstart (1 Cycle)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 12:42:00 ق.ظ ]




۱٫Chronic Pain 2.Arthritis
۳٫Peripheral neuropathy
شروع و طول مدت درد۱: برای تعیین زمان شروع ، طول مدت درد و دفعات درد پرستار سولاتی از مددجوی خود می پرسد. چه زمانی درد شروع شد؟ چه مدتی طول کشید؟ آیا هر روزدر زمانی خاص شروع می شود؟ به چه وسیله ای تسکین می یابد؟ نمونه سوالاتی است که می تواند از جانب پرستار مطرح شود. برخی از انواع درد در ساعات خاصی از شبانه روز در فرد شروع می شود. بررسی زمان شروع درد های شدید غالبا راحت تر از درد های تدریجی و خفیف است. توجه پرستار به این عوامل می تواند در استخراج یک الگوی مشخص برای درد مددجو کمک کننده باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

محل درد۲: برای بررسی محل درد پرستار می تواند از مددجو درخواست نماید که مددجو محل درد را نشان دهد و هرگز فکر نکند که محل درد مددجو همواره ثابت است. برای تعیین محل درد بیمار پرستار از نقاط شاخص آناتومیکی استفاده می نماید. علاوه برمحل وجود درد، درد را می توان با عبارات سطحی، عمیق، احشایی و منتشر نیز توصیف نمود.
شدت درد۳: یکی از مهمترین ویژگی هایی که باید در ثبت درد مددجویان به آن توجه کرد، شدت درد می باشد. غالبا مددجویان شدت درد خود را به صورت خفیف، متوسط و یا شدید توصیف می کنند. با این وجود مفهوم هر کدام از این واژه ها برای مددجویان مختلف و یا پرستاران متفاوت باشد، بنابراین نمی توان به آن ها استناد کرد استفاده از مقیاس های درجه بندی برای تعیین و بررسی شدت درد می تواند یک راهکار دقیق تر برای پرستار ارائه نماید. برخی از این مقیاس های درجه بندی به صورت عددی و برخی دیگر واژه ای می باشند. پرستار مقیاس را برای مددجو توضیح داده و سپس از وی می خواهد میزان درد خود را بر روی مقیاس مشخص نماید. در مقیاس های عددی شدت درد معمولا درجه بندی از ۰-۱۰ بوده و ۰-۳ به عنوان درد خفیف ،۴-۶ درد متوسط و ۷-۱۰ به عنوان درد شدید توصیف می شود.
کیفیت۴: یکی دیگر از ویژگی های درد کیفیت آن است. از انجا که یک زبان مشترک برای بیان کیفیت درد وجود ندارد لذا بیان کیفیت درد نزد هر مددجویی متفاوت است. مددجو می تواند کیفیت درد خود را به صورت تیز ، مبهم ، خراشنده و غیره بیان کند.
الگوی درد۵: عوامل متعددی الگوی درد بیمار را تحت تاثیر قرار می دهد. بررسی الگوی درد در پیدا کردن عواملی که با درد مددجو مرتبط هستند موثر است. در این راستا پرستار می تواند سوالاتی راجع به شرایطی که سبب تشدید درد، تغییر یا رفع درد می شود نظیر حرکت، مصرف مواد غذایی، دفع ادرار، سرفه و غیره مطرح نماید[۲۸].
۱٫Onset and duration of pain 2.Location of pain
۳٫Intensity 4.Quality 5.Pain Patterns
۲-۱-۵-۳٫ عوامل موثر بر درد
درد مفهومی چند بعدی دارد که عوامل روانی، روحی، اجتماعی، فیزیولوژیک و فرهنگی در آن موثر است، لذا تجربه درد در هر فرد با فرد دیگر متفاوت است. پرستار باید تمامی عوامل موثر بر درد را بشناسد و آن را در بررسی و اقدامات خود در نظر بگیرد[۶۴].
عوامل فیزیولوژیک:
سن : درد یکی از متغییر های مهمی است که بردرک افراد از درد تاثیر گذار است. کودکان کم سن درک کمتری از درد و روش های دردناک دارند. همچنین کودکانی که هنوز تکامل مناسبی از نظر برقراری ارتباط کلامی ندارند، از نظر بیان احساس درد دچار مشکل هستند. کودکان غالبا توانایی کمتری در مورد بیان ویژگی های مرتبط با درد دارند. با توجه به این عوامل پرستار باید در اماده ساختن کودکان در مورد روش های تشخیصی درمانی، این اختلافات فردی و سنی را در نظر بگیرد. باید به این نکته توجه داشت که درد یک پدیده مرتبط با سن وناشی از سالمندی نیست. با این وجود در یک محدوده سنی خاص، غالبا تشابهات در مورد مسائل مرتبط با درد بیشتر از سنین مختلف است. وجود درد در افراد با سنین بالاتر می تواند سبب اختلال شدید تری در روند زندگی روزمره وی شود. تحت این شرایط ، تحرک ، فعالیت های روزانه ، تعاملات و فعالیت های اجتماعی و تحمل فعالیت در فرد مختل می شود. در برخورد با یک فرد سالمند باید بررسی ، تشخیص و درمان دقیق تری انجام داد.
خستگی : خستگی موجب تاثیر بر ادراک فرد از درد می شود. احساس خستگی موجب احساس شدت درد بیشتر و کاهش توانایی تطابق فرد با ان می گردد. این مسئله ایست که بسیاری از افرادی که دارای بیماری های طولانی مدت هستند با ان مواجه می باشند. در صورتی که خستگی با بیخوابی نیز همراه باشد وضعیت وخیم تر خواهد بود. غالیا تحمل افراد نسبت به درد پس از یک خواب مناسب بیشتر خواهد بود.
ژنتیک: مطالعات اخیر روی حیوانات نشان داده است که ژنتیک نیز می تواند یکی از عوامل ی باشد که بر درک فرد از درد موثر است. در واقع تحمل درد یکی از عواملی است که می تواند به وسیله ژن ها از والدین به فرزندان انتقال یابد . علاوه براین تجارب دردناک دوره جوانی نیز می تواند موجب افزایش حساسیت فرد به درد شود.
عملکرد عصبی : عملکرد عصبی فرد نیز می تواند به سادگی بر ادراک وی از درد موثرباشد. هر عاملی که روی دریافت اطلاعات مربوط به درد تاثیر گذار باشد، می تواند بر آگاهی و پاسخ فردی به درد موثر باشد. به عنوان مثال در صدمات نخاعی ، نوروپاتی محیطی ، دیابت ملیتوس و بیماری های سیستم عصبی نظیر اسکلروز متعدد احساس درد دچار اختلال می گردد. برخی از دارو ها هم نظیر داروهای ضد درد، آرامش بخش، بیهوشی و داروهای بی حسی نیز بر ادراک فرد از درد موثر باشد[۲۸].
عوامل اجتماعی :
توجه : توجهی که فرد بر درد خود درد بر ادراک وی از درد تاثیر گذار است. افزایش توجه به درد موجب افزایش احساس درد خواهد شد و بالعکس . این مسئله اساس استفاده از برخی روش های غیر دارویی تسکین درد مانند آرام سازی، ماساژو تمرکز فکر است.
تجارب قبلی : داشتن تجربه قبلی از درد الزاما به معنی پذیرش راحت تر درد نیست ، بلکه فردی که تجربه درد شدید قبلی را بدون اقدامات تسکینی داشته باشد می تواند درد شدیدتری را تجربه نماید و اضطرابش در مقایسه با فرد دیگر بیشتر است. بالعکس در صورتی که تجربه قبلی مددجو خوشایند باشد، می تواند موجب کاهش اضطراب وی در تجارب مشابه بعدی شود. در شرایطی که بیمار هیچ گونه تجربه مشابه قبلی نداشته باشد، اولین تجربه وی از درد می تواند توانایی تطابق وی با درد را دچار اختلال نماید. در صورتی که در این شرایط، زمینه ذهنی قبلی برای بیمار فراهم نشود می تواند تحمل وی را نسبت به درد کاهش دهد. بنابراین آموزش به بیماری که، قرار است جراحی شود یا یک روش دردناک را تجربه نماید دارای اهمیت است.
حمایت خانواده و جامعه : غالبا بیماری که درد می کشد نیازمند حمایت افراد خانواده یا افراد نزدیک و دوستان است. این امر سبب دلگرمی و کاهش ترس و اضطراب انها می شود . حضور والدین، به خصوص در مورد کودکان بیمار دارای اهمیت زیادی است.
عوامل روحی _ روانی : این عامل ارتباط نزدیکی با مذهب و اعتقادات افراد دارد و شامل جستجوی فعالانه افراد برای یافتن معنای موفقیت های خاص است[۲۸و۶۴].
عوامل روانی
اضطراب : درجه وکیفیت ادراک فرد بستگی به معنای درد برای خود دارد . ارتباط دو عامل اضطراب و درد پیچیده است. معمولا اضطراب موجب افزایش حس درد می شود ، اما درد نیز خود می تواند سبب افزایش اضطراب شود. در واقع جدا کردن این دو احساس از یکدیگر مشکل است. محرکات دردناک سبب فعال شدن بخشی از سیستم لیمبیک که مسئول کنترل هیجانات و اضطراب است می شود. این سیستم می تواند موجب واکنش های هیجانی و یا تسکینی و تطابقی با درد شود. بیماران بد حال که کنترل ناچیزی روی محیط و مراقبت از خود دارند ممکن است اضطراب بیشتری را در ارتباط با درد تجربه نمایند. این مسئله در صورت عدم کنترل می تواند سبب بروز مشکلاتی برای بیماران بخش های ویژه شود. اگرچه راهکار های دارویی و غیر دارویی مختلفی برای کنترل اضطراب بیماران در حال درد وجود دارد ، اما باید توجه داشت که داروهای ضد اضطراب نمی تواند جانشین داروهای ضد درد برای بیماری که از درد رنج می کشد محسوب شود.
روش تطابق با درد : روشی که افراد برای کنار امدن و تطابق با درد انتخاب می نمایند بر توانایی انها برای سازش با موقعیت های دردناک تاثیر گذار است. این برداشت که بیمار خود را یا فرد دیگری را مسئول کنترل درد خود بداند نیز برشدت درد وی موثر است از این مفهوم برای استفاده داروهای ضد درد توسط خود بیمار استفاده می شود[۲۸].
عوامل فرهنگی :
معنای درد : مفهومی که درد برای فرد دارد، می تواند بر چگونگی تطابق وی با درد موثر باشد. این امر عمدتا مرتبط با زمینه فرهنگی فرد باشد. درجه و کیفیت درک درد توسط فرد با مفهوم درد برای او مرتبط است.
قومیت : اعتقادات فرهنگی و ارزش های فردی برچگونگی کنار آمدن فرد با درد تاثیر گذار است. همسان بودن پرستار و مددجو از نظر ارزش های فرهنگی سبب افزایش هماهنگی آنان می شود. در شرایطی که پرستار و مددجو دارای زمینه های فرهنگی متفاوتی هستند پرستار باید این وضعیت را در نظر داشته باشد و به آن توجه نماید. چگونگی بیان درد از طرف افراد نیز متاثر از زمینه های فرهنگی افراد می باشد. البته صرفا آگاه بودن از وجود اختلافات فرهنگی برای کنترل و درمان درد کافی نیست. پرستاران باید به تاثیر این تفاوت ها و الگوهای فرهنگی آشنا بوده و انها را در برنامه مراقبتی منظور نمایند. به منظور کنترل بهتر درد پرستار، مددجو و خانواده وی باید تعامل نزدیکی با یکدیگر داشته باشند. یافتن ابزارهای بررسی مناسب و معرفی آن به دیگر اعضا گروه از اثر خدمات، از ضروریات محسوب می شود[۲۸و۶۴].
۲-۱-۶٫ اثرات درد بر مددجویان :
پاسخ های فردی : با شروع درد چرخه ای از وقایع شروع می شود که در صورت عدم کنترل می توانند برکیفیت زندگی فرد تاثیر گذار باشند. آگاهی از این جزئیات می تواند به ما در کنترل و تسکین درد کمک کند. درد می تواند بر عملکرد فیزیکی و روانی فرد تاثیر گذار باشد. بعضی افراد ممکن است به دلیل عقاید خود مدت ها درد های شدید را تحمل نمایند. برعکس برخی بیماران قبل از وقوع درد ممکن است درخواست مسکن کنند به هر حال با توجه به اینکه درد یک علامت ذهنی است پرستار باید اهمیت گزارش ان را برای بیمار توضیح دهد. غالبا وضعیت های بدن مانند حالت چهره ، فشار دادن دندان ها ، نگه داشتن عضو دردناک ، حالت خمیده بدن و در هم فرو رفتن ابروها بیانگر احساس درد بیمار است. پرستار باید به حالت های مددجو که می تواند ناشی از احساس درد باشد اگاه باشد. به خصوص این موضوع در بیمارانی که به علت مشکلات شناختی قادر به بیان درد نیستند از اهمیت برخوردار است. باید واقف بود که عدم بیان کلامی وجود درد توسط مددجو به معنی عدم درد نیست.
درد یک وضعیت تنش زا است که می تواند برالگوی زندگی و سلامت روانی فرد اثر گذار باشد. با علم به اثرات درد بر زندگی بیماران پرستار می تواند با دید بهتری به بیمار کمک نماید. در شرایطی که پرستار با مددجوی دارای درد حاد مواجه می شود باید اقدام به بررسی علائم حیاتی، وضعیت سلامت و پاسخ های غیر کلامی مددجو به درد نماید. غالبا در شروع حمله درد حاد ضربان قلب، تنفس و فشار خون بیمار افزایش می یابد. با این حال بدن به سرعت خود را با شرایط جدید تطبیق داده و علائم حیاتی به محدوده نرمال بر می گردد. پرستار باید آگاه باشد که این تغییرات علائم حیاتی را بدون دلیل به وضعیت ها و بیماری های دیگر ارتباط ندهد، زیرا این تغییرات در واکنش بدن نسبت به درد به وجود آمده است.
اثرات درد بر رفتار : در برخورد با مددجوی دچار درد پرستار باید وضعیت تکلم ، حالت چهره و حرکات و وضعیت بدن بیمار را بررسی نماید. بیان کلامی درد از جانب بیمار یک جزء حیاتی در بررسی درد می باشد. بنابراین پرستار باید به دقت به اظهارات بیمار خود توجه نماید. برخی از بیماران به دلیل عدم توانایی و شرایط وخیم جسمانی قادر به بیان کلامی درد خود نیستند. نوزادان ، بیماران بیهوش، بیماران خواب آلود و گیج ، بیماران دچار اختلال تکلم و افرادی که با زبان دیگر تکلم می کنند نیز مشمول این مسئله هستند. تحت این شرایط پرستار باید با توجه به معیار های دیگر تشخیص درد (حالت چهره ، وضعیت بدن و غیره) در بیمار خود تشخیص دهد. فریاد ، ناله و گریه نمونه هایی از واکنش های صوتی نسبت به درد هستند. البته این نوع واکنش ها تا حدی بستگی به زمینه فرهنگی افراد دارند و از دید انها الزاما به معنی شدن درد نیست.
اثرات درد بر فعالیت های روزمره زندگی : مددجویانی که همواره از درد جسمی رنج می برند توانایی کمتری جهت مشارکت در فعالیت های روزمره زندگی دارند. با بررسی این افراد می توان به سطح ناتوانی آنها و میزان تطابق فرد با آن پی برد. توانایی کار و انجام امور حرفه ای نیز می تواند شدیدا تحت تاثیر قرارر بگیرد. مشاغلی که تنش زا هستند بر وخامت و شدت این عوارض می افزاید. توجه به مقدار تاثیری که درد بر فعالیت های بیمار گذاشته است دارای اهمیت می باشد. ممکن است شدت درد بیمار به شکلی باشد که سبب انزوای اجتماعی وی شده باشد. پرستار باید سطح فعالیت اجتماعی، مشارکت و تمایل تداوم ان را در مددجو بررسی نماید[۲۸].
۲-۱-۷٫ اقدامات کنترل درد
جهت کنترل درد دو دسته اقدامات دارویی و غیر دارویی وجود دارد که در ذیل به توضیح در مورد آن ها می پردازیم.
۲-۷-۱-۱٫ اقدامات غیر دارویی برای کنترل درد :
اقدامات غیر دارویی متعددی وجود دارد که می توان به همراه اقدامات دارویی از انها به منظور کنترل درد استفاده نمود. اقدامات غیر دارویی کنترل درد مشتمل بر رویکرد های فیزیکی و رفتاری است. اهداف رفتاری _ شناختی اقدامات کنترل درد عبارتند از : تغییر در درک افراد از درد، تغییر رفتار درد، افزایش قدرت تمرکز و کنترل مددجو بر شرایط خود. تمرینات تن آرامی و تصویر سازی ذهنی نمونه هایی از اقدامات غیر دارویی کنترل درد می باشند. هدف از به کارگیری اقدامات فیزیکی در خصوص کنترل درد عبارت است از : ایجاد راحتی، تصحیح اختلال عملکرد جسمی، تعدیل پاسخ های فیزیولوژیکی در جهت مثبت و کاهش ترس مرتبط با بی حرکتی ناشی از درد.
تن آرامی و تصویر سازی ذهنی : مددجویان با بکار گیری این روش ها می توانند درد های خود را کاهش دهند. تن ارامی عبارت است از رهایی جسمی و فکری از تنش ها ویا فشارهای روحی. این روش ها امکان خود کنترلی مددجو بر درد های خود را فراهم می آورد. روش های تن آرامی را می توان در هر مرحله از سلامت و بیماری به کار برد. مددجویانی که از این روش استفاده میکنند، تغییرات مختلف فیزیولوژیک و رفتاری را در خود مشاهده می نمایند، نظیر کاهش تعداد نبض، فشار خون و تنفس ، افزایش تمرکز ، کاهش نیاز به اکسیژن ، آرامش و کاهش انقباضات عضلانی و سرعت متابولیسم. از میان روش های تن آرامی می توان به مراقبه ، یوگا و تصویر سازی اشاره نمود. به منظور انجام تن آرامی ، مشارکت و هماهنگی ضروری است . این تمرینات در شرایطی که مددجو دچار درد حاد نیست قابل انجام است، زیرا در موقعیتی که مددجو دچار درد شدید است توانایی تمرکز ذهنی وی کاهش می یابد. قبل از انجام این روش ها بهتر است مزایای آن برای مددجو شرح داده شود. در تمرینات تن ارامی مددجو از تمرینات تنفسی و انقباضات و انبساط متناوب عضلات استفاده می نماید. در تمرینات تن ارامی باید فرد از تنفس های شمرده شکمی استفاده نماید. همزمان پرستار مددجو را تشویق می نماید که فکر خود را متمرکز کرده و به صورت متناوب عضلات خود را منقبض و منبسط نماید. با تداوم این تمرینات ، مددجو قادر خواهد بود که به صورت ارادی عضلات خود را به حالت شل و راحت درآورد. در تصویر سازی ذهنی مددجو یک تصویر را در ذهن خود مجسم نموده و بر آن تمرکز می نماید و به تدریج فکر خود را از درد منحرف می نماید[۲۸].
انحراف فکر : سیستم فعال سازی شبکه ای در شرایطی که فرد تحت تحریکات مداوم محرک می باشد می تواند سبب مهار تحریکات دردناک شود . با بهره گرفتن از محرک های معنادار می تواند توجه فرد را از محرک دردناک دور نماید. محرک های مناسب و قابل تحمل موجب ترشح اندورفین می شوند . تمرکز فرد بر درد خود و افزایش توجه به ان سبب افزایش احساس درد می شود، اما انحراف فکر از محرک دردناک سبب کاهش احساس آن می گردد. این روش برای درد های کوتاه مدت و گذرا (مثل انجام پروسه های تشخیصی ودرمانی) موثر می باشد. پرستار از قبل به بررسی فعالیت های مورد علاقه و لذت بخش مددجو می پردازد که بتواند از انها به عنوان عوامل انحراف فکر استفاده نماید . این عوامل می تواند : آواز خواندن، دعا کردن، توجه به عکس یا فیلم مورد علاقه، گوش دادن به موسیقی و یا بازی کردن باشد. از بسیاری از این روش ها می توان در بیمارستان و منزل استفاده کرد. موسیقی یکی از روش های موثر به منظور انحراف توجه مددجو از درد می باشد. گوش کردن به موسیقی سبب تقویت پاسخ ها و عکس العمل های آرام سازی می شود. نکته مهم در این زمینه دادن حق انتخاب به مددجو برای انتخاب نوع موسیقی است.
تحریک پوستی : این روش عبارت است از تحریک پوست به منظور تسکین درد. ماساژ، کمپرس گرم یا سرد و تحریکات الکتریکی اعصاب از طریق پوست نمونه هایی از این روش برای کاهش درد محسوب می شود. مکانیسم اثر بخشی این روش مشخص نیست. یکی از نظریه ها در این زمینه علت آن را ازاد سازی اندورفین و بنابر این کاهش و مهار انتقال تحریک دردناک بیان کرده است. یکی از مزایای استفاده از روش ماساژو لمس، امکان استفاده آن در منزل و همچنین توسط اعضا خانواده مددجو می باشد. استفاده صحیح از این روش موجب کاهش درک درد و کاهش تنش در فرد نیز می شود. حین این روش باید صداهای محیط به حداقل رسیده شود و قبل از شروع علت ان برای مددجو شرح داده شود. روش ماساژ از سالها پیش توسط پرستاران به منظور آرام سازی، کاهش درد و افزایش تاثیر داروهای ضد درد مددجویان مورد استفاده قرار می گرفته است. ماساژ پشت و شانه ها و همچنین دست و پا برای ۳-۵ دقیقه می تواند به شل شدن عضلات و افزایش راحتی فرد کمک نماید. این روش را به سادگی می توان برای سایر اعضا تیم درمانی و همچنین خانواده مددجو آموزش داد. کمپرس سرد یا گرم محل درد غالبا سبب کاهش درد خواهد شد. انتخاب کمپرس سرد یا گرم بستگی به شرایط مددجو دارد. به عنوان مثال کمپرس گرم و مرطوب به کاهش سردرد های تنشی کمک خواهد کرد و کمپرس سرد برای تخفیف درد در التهاب مفاصل موثر است. در استفاده از این روش ها باید مراقب درجه حرارت کمپرس باشیم که به پوست مددجو آسیب وارد نیاید. این مسئله به خصوص در افرادی که دچار آسیب های نخاعی و یا آسیب سیستم عصبی هستند، سالمندان و افراد دچار اختلال هوشیاری مهمتر است. ماساژ با یخ و یا استفاده از بسته هایی با درجه حرارت پایین دو روش استفاده از سرما برای کاهش درد محسوب می شود. در ماساژ با یخ از تکه های بزرگ یخ استفاده می شود. به این صورت که ابتدا تکه های یخ را روی ناحیه دردناک قرار داده و فشار مختصری می دهید سپس همان منطقه را ماساژ می دهند. سرمای موضعی را می توان به چند شکل استفاده کرد، یا آن را نزدیک ناحیه دردناک قرار داد، یا بر روی ناحیه قرینه ناحیه دردناک و یا روی نقطه ای که تقریبا در فاصله مغز تا نقطه دردناک است قرار داد. استفاده از کمپرس سرد به مدت ۵-۱۰ دقیقه کافی است . پاسخ مددجویان به این روش متفاوت است. به نظر می رسد که استفاده از کمپرس سرد در نزدیکی محل واقعی درد بهترین نتیجه را خواهد داشت. متعاقب استفاده از این روش مددجو احساس سرما، سوزش، لرز یا بی حسی موضعی خواهد داشت. در صورت احساس بی حسی و گزگز باید کمپرس را قطع کرد. کمپرس سرد در تخفیف درد های دهان و دندان نیز موثر است. کمپرس سرد همچنین در صورتی که قبل از تزریقات، روی محل اعمال شود در کاهش درد تزریق موثر می باشد. روش دیگر استفاده از کمپرس گرم است. برای این منظور می توان از حوله گرم و یا کیسه آب گرم استفاده کرد. یک روش دیگر استفاده از تحریکات پوستی به منظور کاهش درد ، که به آن کانتراستیمولیشن ۱نیز اطلاق می شود، استفاده از تحریک الکتریکی اعصاب از راه پوست است. در این روش توسط جریان خفیف الکتریکی، از طریق الکترود هایی که روی پوست قراردارد، تحریکات الکتریکی به رشته های عصبی منتقل می شود. برای بکار گیری این روش نیاز به دستور پزشک می باشد. الکترود ها در نزدیکی ناحیه دردناک قرار داده می شود. قبل از استفاده از این روش باید موهای پوست محل مورد نظر را تراشید. تا از بین رفتن درد بیمار ممکن است احساس گزگز در محل داشته باشد. این روش در کاهش درد های پس از عمل جراحی موثر است.
داروهای گیاهی : گرچه در این مورد تحقیقات زیادی انجام نشده است، اما بعضی از مددجویان از این فراورده ها برای کاهش درد خود استفاده می نمایند. از انجا که احتمال تداخل این محصولات با داروهای دیگر وجود دارد، پرستار باید تاریخچه مددجو را از نظر استفاده از این فراورده ها بررسی نماید[۶۴].
۱٫Counterstimulation
۲-۱-۷-۲٫ اقدامات دارویی برای کنترل درد های حاد :
ضد دردها۱: ضد درد ها رایج ترین اقدامات درمانی برای تسکین درد باشد. گرچه این دارو ها به طور موثری می تواند درد را تسکین دهد، اما هنوز پرستاران با مواردی مواجهه هستند که با وجود تجویز این داروها پاسخ مناسبی دریافت نمی شود، که از دلایل این امر می تواند اعتیاد، وابستگی دارویی و یا تجویز نادرست مقدار دارو و اضطراب را ذکر کرد. داشتن اطلاعات دارویی یکی از نیازمندی های حرفه ای رشته پرستاری محسوب می شود. سه دسته از داروهای ضد درد رایج عبارتند از: داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی ، داروهای مخدر و داروهایی که جزء ضد درد ها نیستند، اما در این زمینه کاربرد دارند. دارو های ضد التهاب غیر استروئیدی برای تسکین دردهای خفیف تا متوسط، مانند سر درد موثر هستند. برای کنترل درد های خفیف تا متوسط پس از عمل جراحی بایستی از این دارو ها استفاده کرد، مگر اینکه موارد منع مصرف وجود داشته باشد[۲۸]. اگرچه مکانیسم اصلی تاثیر این عوامل مشخص نیست، اما اعتقاد براین است که این دارو ها سبب مهار سنتز پروستاگلاندین ها می شوند، بنابراین پاسخ های سلولی را در فرایند التهاب مهار می نمایند. بعضی از این دارو ها روی گیرنده های اعصاب محیطی تاثیر می گذارند و موجب کاهش انتقال تحریکات درد و درک آن می شوند. هر چند تفاوت های زیادی در فارماکوکینتیک ضد التهاب های غیر استروئیدی وجود دارد ، برخی ویژگی های مشترک نیز وجود دارد. اکثر این دارو ها به شدت جذب می شوند و غذا تاثیر چندانی بر ان ندارد. اغلب به شدت متابولیزه می شوند. بخشی از متابولیسم اکثر این داروها در کبد انجام می شود و علی رغم اینکه راه دفع کلیوی دارند ، تمامی انها دستخوش تغییراتی از ترشح صفراوی و جذب مجدد قرار می گیرند[۵۶]. برخلاف داروهای مخدر داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی موجب تضعیف سیستم اعصاب مرکزی و همچنین اختلال عملکرد رودهای و مثانه ای نمی شوند. مصارف طولانی مدت دارو های ضد التهاب غیر استروئیدی با عوارضی مانند خونریزی های گوارشی و اختلال عملکرد کلیه همراه است، لذا بهتر است که به مدت طولانی استفاده نشود. ضد درد های مخدر عموما برای کنترل درد های شدید تا متوسط ، نظیر درد های پس از عمل جراحی مصرف می شود.این دارو ها بر سیستم اعصاب مرکزی نیز دارای اثرات تضعیف کنندگی هستند. با مصرف تزریقی یا خوراکی این ترکیبات با اتصال به گیرنده های مخدر در قسمت های بالایی مغز و نخاع، بر درک درد تاثیر می گذلرند. یکی از خطرات مصرف این دارو ها تضعیف سیستم اعصاب مرکزی است. این داروها همچنین بر مرکز تنفس در ساقه مغز نیز اثر تضعیف کنندگی دارند. خطر این عارضه به خصوص در بیمارانی که دچار اختلال سیستم تنفسی هستند قابل توجه است.
۱٫Analgesics
در یک فرد با تنفس طبیعی مصرف این داروها موجب تضعیف تنفس می شود. نکته قابل توجه این که، اثرات آرام بخشی این داروها معمولا قبل از اثرات تضعیف کنندگی تنفس آن ها پدیدار می شود. به هر حال در تجویز این داروها پرستار باید به دقت بیمار خود را تحت کنترل قرار دهد. با مصرف داروهای مخدر اثراتی نظیر تهوع و استفراغ، یبوست و کاهش فرایند های ذهنی نیز ممکن است ایجاد شود. به جز یبوست بقیه این عوارض معمولا بعد از ۴-۷ روز از مصرف این داروها به تدریج از بین می رود . یکی از راهکار ها برای افزایش تاثیر این داروها و کاهش عوارض سمی انها تجویز انها در یک ساعت خاص است نه برحسب لزوم. دارو های مخدر در افراد میانسال نیز مصرف می شود. اگرچه هنوز اختلاف نظر هایی در مورد استفاده از مخدر ها برای کنترل درد های مزمن سرطانی و غیر سرطانی در گروه های سنی مختلف وجود دارد، این اعتقاد وجود دارد که این داروها برای سالمندان به مقدار مورد نیاز به کار برده نمی شود . این داروها را می توان با مقادیر کمتری برای سالمندان استفاده کردو در صورت نیاز به تدریج آن را افزایش داد. استفاده مناسب از دارو های ضد درد، مستلزم بررسی دقیق و داشتن اطلاعات دارویی مناسب است. در صورتی که درد ریشه التهابی داشته باشد، اثر داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی بهتر از داروهای مخدر می باشد. در صورتی که این داروها به صورت خوراکی مصرف شود، در مقایسه با شکل تزریقی مدت اثر بیشتری خواهد داشت. پرستار باید در مورد بهترین روش مصرف این فراورده ها، بسته به شرایط بیمار، اطلاعات کافی داشته باشد. برای کسب اطلاعات مناسب در مورد اختلاف مقدار مصرف دارو می توان از چارت های معادل سازی استفاده نمود. داروهای کمکی داروهایی هستند که اساسا جزء داروهای ضد درد نیستند، اما در برخی شرایط اثرات ضد درد دارند. دارو های ضد افسردگی ۱سه حلقه ای و دارو های ضد تشنج۲ به طور موفقیت آمیزی در کنترل درد هایی با منشا عصبی مورد استفاده قرار می گیرد. از دارو های کورتیکو استروئید به منظور کنترل درد هایی با منشا التهابی و درد های ناشی از متاستاز۳ سرطان به استخوان استفاده می شود. اگر چه از عوامل آرام بخش، ضد اضطراب۴ ، شل کننده های عضلانی۵ به همراه دارو های مخدر به منظور افزایش اثرات ضد درد مخدر ها استفاده می شود، اما این عوامل خود به تنهایی اثرات ضد درد ندارند. برخی از عوارض دارویی نظیر خواب الودگی و گیجی و اختلال تعادل می تواند با مصرف این دارو ها مشاهده شود ، لذا پرستار باید اگاه باشد که این علائم و عوارض را صرفا به دارو های مخدر ارتباط ندهد[۲۸و۶۴].
۱٫Antidepressant drugs 2.Anticonvulsant
۳٫Metastasis 4.Anti-anxiety 5.Muscle relaxants
ضد درد ها و بی حس کننده های موضعی : این روش در کودکان مورد استفاده قرار می گیرد در این روش یک ورقه از داروی بی حس کننده (به صورت ژل یا کرم)، ۱۵ دقیقه قبل از تزریق داروی بی حس کننده، روی پوست قرار داده می شود. استفاده از این مواد معمولا در اطراف چشم، پرده صماخ و یا روی سطوح وسیعی از پوست، صورت نمی گیرد. ورقه های حاوی داروی لیدودرم ۱، اثرات بی حس کننده موثری برای کنترل درد های نوروپاتیک موضعی دارند[۶۴]. فارماکوکینتیک داروهای بی حس کننده استری چندان مورد مطالعه قرار نگرفته است، زیرا به سرعت در پلاسما تجزیه می شوند(نیمه عمر حذفی کمتر از ۱ دقیقه). جذب و توزیع دارو در کنترل اغاز اثر دارو، به اندازه پایان اثر و توان سمیت در سیستم مغزی نخاعی و قلب با اهمیت نیست[۵۶].
بی حس کننده های موضعی و ناحیه ای : بی حسی موضعی عبارت است از تزریق زیر جلدی یا داخل جلدی داروی بی حس کننده در منطقه ای از بدن. از این روش برای برداشتن ضایعات پوستی یا کنترل درد در بخیه زدن استفاده می شود. این دارو ها به صورت موضعی روی پوست و مخاط یا تزریق داخل جلدی یا زیر جلدی مورد استفاده قرار می گیرد. این دارو ها توسط مهار انتقال عصبی، سبب بی حس شدن موقتی می شود. اعصاب حسی کوچکتر در مقایسه با اعصاب حرکتی بزرگ تر حساسیت بیشتری به این دارو ها دارند، لذا با تزریق این دارو ها ابتدا عملکرد حسی و پس از آن عملکرد حرکتی مختل می شود و در مرحله از بین رفتن تاثیر دارو نیز ابتدا عملکرد حرکتی و پس از ان عملکرد حسی به حالت طبیعی بر میگردد. دارو های بی حسی موضعی نیز بسته به مقدار جذب ان به جریان خون می توانند عوارض جانبی عمومی ایجاد کنند استفاده این دارو ها روی مخاط ها ، احتمال جذب سیستمیک و ایجاد عوارض جانبی عمومی را افزایش می دهد[۲۸].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ق.ظ ]




نمودار ۴-۳- طول فعالیت علمی پژوهشگران با طول حیات علمی ۱۵-۲۱ سال
به منظور مقایسه ویژگی­های رشته­ های مختلف به لحاظ طول فعالیت علمی پژوهشگران از آزمون­های کروسکال-والیس در سطح رده­های موضوعی و تحلیل واریانس یکراهه در سطح گروه ­های آموزشی استفاده شد. شرح نتایج در پی می ­آید. لازم به ذکر است داده ­های مربوط به هر رده موضوعی دارای توزیع نرمال نبوده اما داده ­های مربوط به هر گروه آموزشی از توزیع نرمال تبعیت می­ کنند (مراجعه کنید به جدول ۲ پیوست) .

۴-۴-۱- مقایسه طول فعالیت علمی پژوهشگران ایرانی در رده­های موضوعی

همان­گونه که نتایج گرد آمده در جدول ۴-۱۰ نشان می­دهد که بین طول فعالیت علمی در رده­های موضوعی مختلف در سطح اطمینان ۹۹ درصد اختلاف معناداری وجود دارد (۰۰/۶۹X2= ، ۰۰۰۱/۰P=).
جدول ۴-۱۰- آزمون کروسکال-والیس برای مقایسه طول فعالیت علمی پژوهشگران ایرانی در رده­های موضوعی مختلف

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

خی دو
درجه آزادی
سطح معناداری

۰۰/۶۹

۱۹

۰۰۰۱/۰

از این رو، در ادامه از آزمون یو-مان-ویتنی جهت شناسایی رده­های موضوعی که طول فعالیت متفاوتی را نشان داده­اند، استفاده شد. نتایج به دست آمده در جدول ۴-۱۱ به تصویر کشیده شده است. همان­گونه که مشاهده می­ شود، میانگین طول فعالیت علمی رده بیولوژی و بیوشیمی به طور معناداری از رده­های موضوعی پزشکی بالینی، مهندسی، محیط زیست/بوم­شناسی، علوم مواد، بیولوژی مولکولی و ژنتیک کمتر است، اما میانگین طول فعالیت علمی این رده به طور معناداری از رده ریاضیات بیشتر است. میانگین طول فعالیت علمی رده موضوعی شیمی به طور معناداری از رده­های پزشکی بالینی، بیولوژی و بیوشیمی، علوم رایانه، مهندسی، محیط زیست/بوم­شناسی، ایمونولوژی، علوم مواد، ریاضیات، میکروبیولوژی، بیولوژی مولکولی و ژنتیک، چندرشته­ای، علوم اعصاب و رفتار، داروشناسی، فیزیک، علوم گیاهان و جانوران و علوم کشاورزی بیشتر است. علاوه بر این، میانگین طول فعالیت علمی رده موضوعی مهندسی به طور معناداری از رده­های موضوعی علوم رایانه، محیط زیست/بوم­شناسی، ایمونولوژی، میکروبیولوژی، چندرشته­ای، علوم اعصاب و رفتار، فیزیک، علوم گیاهان و جانوران و علوم کشاورزی بیشتر است. میانگین طول فعالیت علمی رده موضوعی علوم مواد نیز به طور معناداری از رده­های علوم رایانه، میکروبیولوژی، علوم کشاورزی و چندرشته­ای بیشتر بوده و میانگین طول فعالیت علمی چندرشته­ای از رده­های علوم رایانه، محیط زیست/بوم­شناسی، ریاضیات، بیولوژی مولکولی و ژنتیک، داروشناسی، فیزیک، علوم گیاهان و جانوران، پزشکی بالینی و علوم کشاورزی کمتر است. در دیگر رده­های موضوعی تفاوت معناداری نشان داده نشد.
جدول ۴- ۱۱- رده­های موضوعی دارای طول فعالیت علمی متفاوت معنادار در آزمون یو-مان-ویتنی

رده موضوعی (الف)
رده موضوعی(ب)
مقدار یو-مان-ویتنی
مقدار Z
سطح معناداری

بیولوژی و بیوشیمی

پزشکی بالینی

۰۰/۲۱۴

۴۴/۲

۰۱۵/۰

مهندسی

۵۰/۲۰۱

۷۵/۳

۰۰۰۱/۰

محیط زیست/بوم­شناسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ق.ظ ]




چکیده انگلیسی ۸۸
فصل یکم
مقدمه
۱-۱- مقدمه
اعتیاد بیماری مزمن و پیشرونده ایست که با ویژگی هایی هم چون رفتارهای اجبارگونه، وسوسه‏های غیرقابل کنترل، رفتارهای جستجوگرانه مواد و مصرف مداوم آن با وجود پیامدهای زیانبار اجتماعی، روانی، جسمی، خانوادگی و اقتصادی که به همراه دارد، مشخص می شود. امروزه موضوع سوء مصرف مواد و اعتیاد از نگرانی های جدی جوامع مختلف به ویژه کشورهای در حال توسعه است که در آن ها اقدامات چندانی در این خصوص صورت نگرفته است. تمامی صاحب نظران و متخصصان اعتیاد در این نکته اتفاق نظر دارند که سوء مصرف مواد را نمی توان تنها یک مشکل فردی، جسمانی یا اجتماعی صرف دانست بلکه آن را بایستی یکی از بارزترین مشکلات زیستی-روانی –اجتماعی دانست که می تواند به راحتی بنیان زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی یک فرد و جامعه را سست نموده و در معرض فروپاشی قرار دهد (رابینسون[۱] و بریج[۲]،۲۰۰۳). با توجه به رشد روز افزون اعتیاد در کشورهای مختلف، لزوم درمان مناسب تر این بیماری بیشتر احساس میشود. بزرگسالانی که مواد مصرف می کنند اکثراً توانایی تفکر، حافظه و توجه شان ضعیف است. در نتیجه سوء مصرف مواد رفتارهای اجتماعی نامناسبی دارند و کارایی شغلی و ارتباطات فردی شان ضعیف است (ممتازی، جعفری، خسروی ونیک فرجام، ۱۳۹۱ ). درمان اعتیاد از جمله حوزه هایی است که از دیرباز مورد توجه پژوهشگران و بالینگران قرار گرفته است و از آن جائی که این اختلال پیوند مهمی با بسیاری از اختلال های متفاوت روان پزشکی و روان شناسی دارد، ارائه درمان های اختصاصی علاوه بر کمک به کاهش میزان ابتلاء و تداوم این اختلال می توانند به درمان سایر اختلال ها نیز کمک کنند. در همین مورد، مرور پژوهش های انجام شده، نشان می دهند که مداخلات به کار برده شده در درمان اعتیاد نه تنها بر درمان این بیماری بلکه در مورد سایر اختلال های مزمن شبیه به اعتیاد هم مؤثر بوده است مثل بیماری های قلبی – عروقی و دیابت به ویژه آن که این درمان ها به صورت موردی، مورد استفاده قرار گرفته اند به این ترتیب که بر روی علایم بیمارگونی که بیمار در جریان مصاحبه اولیه مطرح می کند، تمرکز می کنند (لشنر، ۱۹۹۹؛ نقل ازحدادی، رستمی، رحیمی نژاد و اکبری،۱۳۹۰ ). لذا درسال های اخیر روش درمان دارویی مانند درمان جایگزینی متادون[۳]و بوپرنورفین[۴]در سطح کشور و به طور مدون در حال اجرا می باشد. درمان جایگزینی مواد مخدر برای افراد وابسته به مواد مخدر باعث حفظ بیماران در درمان و کاهش سوء مصرف مواد غیر قانونی و جرم و جنایت می شود. در نتیجه سازمان بهداشت جهانی ذکر کرده است که این درمان باید در سراسر جهان در دسترس بیماران سوء مصرف کننده مواد مخدر قرار گیرد (رپیلی، فابریتوس، کالسکا و الهو، ۲۰۰۹).

۲-۱- بیان مسأله
در بسیاری از کشورها در روش های درمان و ساختار مراقبت از معتادان به مواد مخدر در طول دهه گذشته تغییرات قابل توجهی رخ داده است. بعلاوه در برنامه های گذشته برای قطع مواد مخدر در معتادان تأکید بر روی بستری شدن بیماران وجود داشت. ولی درحال حاضر تأکید بر روی درمان جایگزینی و به صورت سرپایی است (مک للان، آرندت ومتزگر،۱۹۹۳؛ ولمر وکوروت،۲۰۰۱؛ ویچن، سابین، اپلت، بکموند، گولز و همکاران، ۲۰۰۵). در درمان جایگزینی هدف قطع مواد مخدر در درجه اول نیست بلکه کاهش خطرات و آسیب هایی است که در ارتباط با وابستگی به مواد مخدر وجود دارد. هم چنین قطع چرخه ی معیوب مصرف مواد و اعمال مجرمانه مربوط به مواد مخدر است. که شامل درمان پزشکی مداوم است و پزشکان هم فرصت های بهتری برای درمان بیماری های روانی و جسمانی مانند هپاتیت و ایدز و غیره خواهند داشت. هدف دراز مدت ترک استفاده از مواد مخدر در بیماران به طور کامل است (ویچن و همکاران ، ۲۰۰۵). در حال حاضر دو نوع اصلی از داروهای در دسترس در درمان جایگزینی وجود دارد. درمان با متادون[۵] و بوپرنورفین[۶] از روش های درمان دارویی می باشد که به افراد معتاد در کنترل وابستگی شان به مواد مخدر کمک مین ماید (لینگ، چاروسترا، کیم و کلت،۱۹۷۶؛ لیسون- ولف،گودی و اسمال، ۲۰۰۲؛ ماتیک، برین، کیمبر وداویولی، ۲۰۰۴؛ پوسر، پوسر ومیدیکامنت، ۱۹۹۶؛ سان،کیمی، پری، ماتا و پرتا،۱۹۹۰؛ سویکا، بنزر، بوچبرگر، ولکی و نابار، ۱۹۹۷؛ وال و هاگا، ۲۰۰۳). متادون ماده ی افیونی مصنوعی و آگونیست گیرنده ی مو (µ) است با طول عمر طولانی تر از دیگر افیون ها (مانند هرویین) که یک دوز دهانی آن روزانه از شروع نشانه های ترک مواد افیونی به مدت ۲۴ ساعت یا بیشترجلوگیری می کند. در آزمایشگاه تولید شده و به عنوان نوعی درمان برای وابستگی به مواد افیونی تجویز می شود. متادون اثرات وجدآور دیگر افیون ها را، بی آنکه لزوماً باعث سرخوشی، تسکین یا فقدان حس درد شود، کاهش می دهد (کان ناک، جوارز-گارسیا، جویت، فریو، لیو و همکاران،۲۰۰۷؛ پتیچن، استوهلر، دگلون، لیوتی، والدوگرو همکاران، ۲۰۰۱).
به عبارت دیگر، با مصرف متادون، احساس وجد و سرخوشی نخواهد شد و احتمال استفاده از افیون های غیرمجاز یا افزایش دوز مصرفی توسط مراجعان کاهش می یابد. درمطالعات متعدد اثر بخشی این درمان با درجات مختلف در ارتباط با حمایت روانی و درمان روانی بیماران وابسته به مواد مخدرنشان داده شده است (لینگ و همکاران،۱۹۷۶؛ سان و همکاران،۱۹۹۰؛ پوسر و همکاران، ۱۹۹۶؛ سویکا و همکاران، ۱۹۹۷؛ لیسون- ولف و همکاران،۲۰۰۲؛ وال و هاگا، ۲۰۰۳؛ ماتیک و همکاران، ۲۰۰۴؛ ویچن و همکاران، ۲۰۰۵). درمان نگهدارنده با متادون[۷] در بهبود سلامت روانی و جسمانی، عملکرد اجتماعی، ارتقاء کیفیت زندگی مؤثر است (مستشاری، ۱۳۸۰؛روحانی، سالاریه، عابدی و خیرخواه، ۱۳۹۱؛ دیمایر، وندرپلاپجن لامرتین، ون نیوهیوزن، سابی و همکاران، ۲۰۱۱). افراد وابسته به مواد افیونی، از طریق درمان نگهدارنده با متادون به جایگزینی ثابت از یک ماده مجاز، دسترسی پیدا می کنند. در نتیجه افرادی که تحت درمان هستند، به طور موقتی، از استرس دائمی مصرف مواد افیونی غیر مجازکه اغلب با فعالیت های مجرمانه و فعالیت های جنسی و تزریقی خطرناک همراه است رها می شوند. با بهره گرفتن از این نوع درمان، فرد به جای تجربه چرخه دائمی نوسانات خلقی، به حالات خلقی نسبتاً، ثابتی دست می یابد (کان ناک و همکاران، ۲۰۰۷).
به طورکلی، پژوهش ها حاکی از آن است که افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون روزانه زمان کمتری را صرف استعمال مواد مخدرمی کنند. استعمال مواد افیونی غیر مجاز کاهش می یابد. این الگو تا زمانی که افراد تحت درمان هستند ادامه دارد. استعمال سایر مواد هم چون کوکائین، ماری جوانا و الکل کاهش می یابد. زمان کمتری را صرف فعالیت های مجرمانه می کنند. زمان کم تری را صرف معامله مواد می کنند. زمان کم تری را در حبس سپری می کنند. میزان مرگ و میر نسبت به افرادی که تحت درمان نیستند کمتر است. میزان مرگ و میر برای افرادی که تحت درمان نیستند ٣ بار بیشتر از کسانی است که تحت درمان قرار گرفته اند. تزریق و داشتن رفتارهای خطرناک مرتبط با آن کاهش می یابد. کاهش ابتلا به HIVدر آنها بیشتر است. بهبود عملکرد اجتماعی و افزایش احتمال داشتن شغل تمام وقت در آنها بیشتر است (وارد، ماتیک وهال، ۱۹۹۲؛ نوویک، جوزف وکروکسون،۱۹۹۰؛ بال و رس،۱۹۹۱).
بوپرنورفین هم مانند متادون یک درمان اثربخش و مؤثر نشان داده شده است. بوپرنورفین آگونیست نسبی گیرنده مو [۸]و آنتاگونیست قوی گیرنده کاپا [۹]می باشد. آگونیست های نسبی گیرنده مو، به گیرنده مو متصل شده و آن را فعال می کنند، اما این فعال کردن کمتر از آگونیست های کامل صورت می پذیرد. به این معنا که با وجود اپیوئید بودن و داشتن عوارض خاص اپیوئیدها هم چون سرخوشی و تضعیف سیستم تنفسی، حداکثر اثر آن کمتر از آگونیستهای کامل اپیوئید مانند هروئین و متادون است (ویچن و همکاران، ۲۰۰۵؛کاکو و همکاران ، ۲۰۰۳؛ گیرا و همکاران، ۲۰۰۴، کان ناک و همکاران، ۲۰۰۷). به دلیل میل ترکیبی زیاد به گیرنده مو، با اپیوئیدهای دیگر رقابت می کند و اثرات آن ها را بلاک می کند، و موجب جدا شدن مورفین، متادون، و اپیوئیدهای دیگر از گیرنده می‏گردد. به همین دلیل در بیماری که در بدنش مورفین وجود دارد، ایجاد علائم ترک می کند. دیگر آگونیست های گیرنده مو نمی توانند بوپرنورفین را از گیرنده جداکنند، و بنابراین نمی توانند اثر آگونیستی اپیوئید روی گیرنده ای داشته باشند که قبلاً توسط بوپرنورفین اشغال شده است. این مسئله در مورد آنتاگونیست های گیرنده مو نیز صادق است، یعنی نالوکسان و دیگر آنتاگونیست های گیرنده مو نمی توانند بوپرنورفین را از گیرنده جدا کرده و ایجاد علائم ترک کنند. سرعت آهستۀ جدا شدن بوپرنورفین از گیرنده مو مسئول مدت اثر طولانی آن، ایمن بودن در مصرف مقادیر زیاد و وابستگی فیزیکی کم است. به همین جهت می توان آن را یک بار در روز، یک روز در میان یا با فاصله ای طولانی تر تجویز نمود. بوپرنورفین دردوزهای پایین به اندازه کافی اثرات آگونیستی اپیوئید دارد و بنابراین موجب از بین رفتن علائم ترک می گردد .با افزایش دوز دارو، اثرات آگونیستی آن به صورت خطی افزایش می یابد تا جایی که به سطح ثابت [۱۰]می رسد و پس از آن افزایش دوز دارو با افزایش اثرات آن همراه نیست. این پدیده را ” اثر سقف[۱۱] “می نامند. به همین دلیل درمقایسه با آگونیست‏های کامل اپیوئید خطر کم تری از نظر سوء مصرف، وابستگی و عوارض جانبی دارد (کومر، والکر وکالینر، ۲۰۰۵؛ والش، گیلسون، جسینکی، استیلتون و فیلیپس و همکاران، ۱۹۹۴). بوپرنورفین در دوزهای بالاتر، مانند یک آنتاگونیست عمل می کند، یعنی گیرنده ها را اشغال می کند، ولی آن ها را فعال نمی کند، و همزمان آگونیست های کامل را از گیرنده های خود جدا می کند یا آنها را بلاک می کند. بیشترین تأثیر درمانی بوپرنورفین در محدوده ۱۶ تا ۳۲ میلی گرم می باشد و به صورت قرص های زیرزبانی ۲ و ۸ میلی گرم مصرف می شوند. طبق مطالعات بوپرنورفین با دوزهای متوسط متادون برابری می‎کند (فورد، مورتون، لینتزریس، باری وگرادا، ۲۰۰۴). تجویز بوپرنورفین صرف‎نظر از دوز آن میزان ولع برای مصرف مواد مخدر را در عرض ۴ هفته کاهش می‎دهد. تجویز مکرر بوپرنورفین، در فرد ایجاد وابستگی می­ کند، اما به دلیل نسبی بودن خاصیت آگونیستی، میزان این وابستگی بسیار کمتر ازآگونیست­های کامل اپیوئیدها است. هم چنین سندرم ترک بوپرنورفین، نسبت به آگونیست­های کامل، شدت کمتر و شروع کندتری دارد. گیرا و همکارانش(۲۰۰۴ ) ادعا کردندکه مزایای بوپرنورفین بیشتر از متادون است.
در سال های اخیر روش درمان دارویی مانند درمان جایگزینی متادون و بوپرنورفین در سطح کشور و به طور مدون در حال اجرا می باشد. درمان نگهدارنده با متادون و بوپرنورفین یکی از اقدامات پر اهمیت و کلیدی است که در راستای اهداف کاهش آسیب انجام می شود و امکان استفاده از مواد تزریقی و غیر قانونی را به شدت کاهش می دهد. هم چنین، مصرف منظم و دراز مدت آن ها از عود مجدد و مصرف مواد پیشگیری می کند. به دنبال درمان دارویی معمولاً وضعیت روانی و جسمانی و هم­چنین عملکرد اجتماعی بیمار بهبود می­یابد (اسپکا[۱۲]، فینکبرین، لودیمن، لیفرت،کلویگ و همکاران، ۲۰۰۰؛ به نقل از عبیدی زادگان، مرادی، فرنام،۱۳۸۷). خطر اختلال عصب روان شناختی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر بسیار است (دیویس، لیدیارد و مک میلان، ۲۰۰۲). مطالعات موجود به طور عمده متمرکز بر مقایسه درمان نگهدارنده بوپرنورفین در مقابل درمان نگهدارنده متادون در افراد وابسته به مواد مخدر است. یافته های این مطالعات در بعضی موارد ضد و نقیض است. مطالعات متعدد نشان داده اند که عملکردهای شناختی یعنی زمان واکنش ساده[۱۳] در بیماران تحت درمان با متادون در مقایسه با گروه بوپرنورفین کندتر است و در آزمون توجه (برو / نرو) گروه تحت درمان با متادون در مقایسه با گروه کنترل کندتر بودند هر دو گروه تحت درمان با متادون و بوپرنورفین در حافظه کاری و یادگیری فهرست کلامی[۱۴] در مقایسه با گروه کنترل ضعیف تر بودند (رپیلی، فابریتوس، الهو، سالاسپرو، واهلبک و همکاران، ۲۰۰۷؛ سویکا، ۲۰۰۱). هم چنین بهبود در توانایی تصمیم گیری در افراد تحت درمان با بوپرنورفین بهتر است (پیراستو،۲۰۰۶). این در حالی است که سویکا و همکاران (۲۰۰۵) تفاوت معنی داری را در عملکردهای شناختی ادراک دیداری [۱۵]، توجه انتخابی[۱۶]، هوشیاری[۱۷]، واکنش پذیری[۱۸] و تحمل به تنش[۱۹] در بیماران وابسته به مواد مخدر که به صورت تصادفی در دو گروه متادون و بوپرنورفین اختصاص داده شده بودند پیدا نکردند جز تفاوت در خرده آزمون عملکردروانی حرکتی[۲۰] که در گروه تحت درمان با بوپرنورفین نسبت به گروه تحت درمان با متادون بهتر بود.
مرور مطالعات انجام شده حاکی ازتوجه پژوهشگران به بررسی آسیب های ناشی از مصرف موادی مانند حشیش، کوکایین، متامفتامین ها و هرویین است. اما در مورد آسیب های عصب روان شناختی احتمالی ناشی از مصرف متادون و بوپرنورفین پژوهش ها اندک بوده است. دارک[۲۱]، سیمز[۲۲]، مکدونالد[۲۳]، ویچز[۲۴] (۲۰۰۰) در پژوهشی به بررسی آسیب های شناختی بیماران مصرف کننده متادون پرداختند. در این پژوهش ۳۰ بیمار مصرف کننده متادون با ۳۰ آزمودنی عادی مقایسه شدند. نتایج نشان داد که بیماران نگهدارنده با متادون نسبت به گروه کنترل در مقیاس های عصب روان شناختی عملکرد ضعیف تری داشتند. دوز مصرفی دارو نیز به عنوان یک متغیر تعدیل کننده عمل می‏کند. شواهد نشان می دهد که وقتی بیماران تحت درمان با متادون با توجه به متوسط دوز مصرفی به دو گروه تقسیم شدند گروه بیماران با دوز کم (۸ = n و متوسط دارو ۴۰ میلی گرم) در زمان واکنش ساده به طور معناداری بهتر از گروه بیماران با دوز بالا (۸ = n و متوسط دارو ۶۷ میلی گرم) بودند. نقصان[۲۵] در توجه فقط ممکن است در بیماران تحت درمان با متادون در مرحله اولیه درمان دیده شود که ممکن است اختلال آن ها وابسته به دوز باشد (رپیلی و همکاران، ۲۰۰۷). از آنجا که متادون و بوپرنورفین داروهای جایگزین مواد افیونی خصوصاً هرویین محسوب می شوند و در اکثر مراکز درمانی ترک اعتیاد کشور، از آن ها به عنوان داروی سم زدایی و درمان استفاده می شود، انجام پژوهش هایی که ابعاد مختلف تأثیرات متادون و بوپرنورفین را بر آسیب های عصب روان شناختی مشخص کند ضروری است.
با توجه به پژوهش های پیشین، فرض می شود عملکردهای شناختی یعنی توجه، حافظه کاری، حافظه دیداری و حافظه کلامی افرادی که تحت درمان متادون قرارگرفته اند با گروهی که تحت درمان بوپرنورفین قرار گرفته اند، احتمالاً متفاوت خواهد بود. با توجه به آن که دوز دارو یک متغیر تعدیل کننده است احتمالاً میزان دوز با نوع درمان کنش متقابل خواهد داشت. این مطالعه در صدد است عملکردهای شناختی (توجه، حافظه کاری، حافظه دیداری و حافظه کلامی) را در دو گروه تحت درمان های نگهدارنده متادون و بوپرنورفین با نقش تعدیل کنندگی دوز مصرف مقایسه نماید.
۳-۱- ضرورت پژوهش
رویکردی که در چند سال اخیر در مورد مسأله اعتیاد در جهان گسترش یافته است و یکی از موفق ترین رویکردهای نظری در این زمینه می باشد، رویکرد اعتیاد به عنوان یک بیماری مغزی است. اعتیاد به طور فزاینده ای به عنوان یک اختلال مغزی مزمن و عود کننده مورد توجه قرار گرفته است. مصرف مواد می تواند باعث آسیب های نوروسایکولوژی از جمله آسیب به عملکردهای شناختی شود (ورجو، تریبیو، اُروزوکو، پوینتی و پرزگارسیا، ۲۰۰۵؛ رپیلی،کیویساری، اوتی،کاهکانن و پویسکاری، ۲۰۰۶). مجموعه­ ای از توانایی ها مانند بازداری، خودگردانی، تصمیم گیری، حافظه کاری، حافظه کلامی، توجه، حل مسأله، حافظه دیداری را می توان از جمله مهم ترین عملکردهای نوروسایکولوژی دانست که در زندگی، انجام تکالیف یادگیری و کنش های هوشی به انسان کمک می کنند (اشمیت و وودریچ، ۲۰۰۴). در یک دهه اخیر، استفاده از دیدگاه های شناختی و نوروسایکولوژی در ارزیابی و توانبخشی سوء مصرف کنندگان مواد رو به گسترش است (پایولوس، هوزاک، زایوشچر، فرانک، براون و همکاران، ۲۰۰۲؛ رپیلی و همکاران، ۲۰۰۶). دلایل این امر، را می توان به شیوع گسترده اختلالات شناختی در این افراد دانست که در مطالعات تا ۶۰ درصد نیز گزارش گردیده است (لیورس و یاکیموف، ۲۰۰۳). پنهان ماندن این اختلالات بر خلاف اختلالات روانی و جسمانی تأثیرات قابل توجه بر زندگی روزمره از جمله فراموشی های گسترده، مشکلات تمرکز، مشکلات در تصمیم گیری، افزایش تکانشگری و مانند آن و کاهش سرعت بازگشت به دوره قبل از اعتیاد پس از ترک، دارد (سیزوچری و دنسیرو، ۲۰۰۳؛ بچرا، دولان، دنبورگ، هیندز، اندرسون و همکاران، ۲۰۰۱؛ پایوس و همکاران، ۲۰۰۲؛ بچرا و مارتین، ۲۰۰۴). درمان های نگهدارنده با متادون و بوپرنورفین هرچند خود نوعی اعتیاد جسمانی به این داروها ارزیابی می شود اما مساوی اعتیاد تلقی نمی شود. زیرا فرد به سبب مصرف منظم این دارو از دور تسلسل یکنواخت « مصرف – نشئگی – خماری – جستجوی نوبت بعدی مواد – مصرف» رها می شود. مصرف وسواس گونه مواد که در کنار آن به ندرت جایی برای پرداختن به کارهای دیگر باقی می ماند به واقع اساس رفتار اعتیادی است. این رهایی برگشت مجدد فرد به جامعه و معطوف ساختن نیروی زندگی به سایر زمینه ها را امکان پذیر می کند (مستشاری،۱۳۸۰).
با توجه به مطالب بالا، تلاش بر آن است که با دسترسی به اطلاعات بیشتر، زوایای جدیدی از تأثیرات مواد یاد شده بر عملکردهای شناختی مصرف کنندگان این مواد مشخص شود و با الهام از این یافته ها بتوان برنامه های توانبخشی تخصصی برای آماده سازی این افراد جهت ورود دوباره به زندگی فردی، شغلی و اجتماعی طراحی نمود. در واقع نقص در این عملکردها باعث می شود تا فرد در زندگی روزمره با مشکلاتی در حوزه های کنترل هیجانات، تصمیم گیری، رانندگی، روابط و مانند آن روبه رو باشد که به طور واضح بهره وری شخص را کاهش می دهد و درمان های فعلی نیز تنها در بحث سم زدایی و ترک مواد بیشتر استفاده می شود و کمتر به بحث توانبخشی شناختی این افراد پرداخته می شود. از طرف دیگر با گسترش روزافزون مواد افیونی در میان جوامع و نیز موضوع پیشگیری و درمان، پژوهش در زمینه داروهای نگهدارنده و سم زدایی ضروری به نظر می رسد. از آنجا که متادون و بوپرنورفین داروهای جایگزین مواد افیونی خصوصاً هرویین محسوب می شود و در اکثر مراکز درمانی ترک اعتیاد، از آن ها به عنوان داروهای سم زدایی و نگهدارنده استفاده می شود، انجام پژوهش هایی که ابعاد مختلف تأثیرات این داروها را مشخص کند، ضروری است. زیرا شواهد ضد و نقیضی در خصوص آسیب های متادون و بوپرنورفین نیز مطرح می باشد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه درمان های نگهدارنده متادون و بوپرنورفین بر عملکردهای شناختی: نقش تعدیل کنندگی دوز مصرفی است.
۴-۱- هدف های پژوهش
۱- مقایسه حافظه کاری افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین
۲- مقایسه حافظه کلامی افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین
۳- مقایسه حافظه دیداری افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین
۴- مقایسه زمان پاسخ های صحیح افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین
۵- مقایسه دوز دارو ( بالا-پایین) بر حافظه کاری
۶- مقایسه دوز دارو ( بالا-پایین) بر حافظه کلامی
۷- مقایسه دوز دارو ( بالا-پایین) بر حافظه دیداری
۸- مقایسه دوز دارو ( بالا-پایین) بر زمان پاسخ های صحیح
۹- بررسی کنش متقابل نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر حافظه کاری
۱۰- بررسی کنش متقابل نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر حافظه کلامی
۱۱- بررسی کنش متقابل نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر حافظه دیداری
۱۲- بررسی کنش متقابل نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر زمان پاسخ های صحیح
۵-۱- سؤال های پژوهش
۱- آیا حافظه کاری افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین تفاوت معناداری دارد؟
۲- آیا حافظه کلامی افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین تفاوت معناداری دارد؟
۳- آیا حافظه دیداری افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین تفاوت معناداری دارد؟
۴- آیا زمان پاسخ های صحیح افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین تفاوت معناداری دارد؟
۵- آیا حافظه کاری افراد با مصرف دوز دارو بالا و پایین متفاوت است؟
۶- آیا حافظه کلامی افراد با مصرف دوز دارو بالا و پایین متفاوت است؟
۷- آیا حافظه دیداری افراد با مصرف دوز دارو بالا و پایین متفاوت است؟
۸- آیا زمان پاسخ های صحیح افراد با مصرف دوز دارو بالا و پایین متفاوت است؟
۹- آیا نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر حافظه کاری کنش متقابل دارند؟
۱۰- آیا نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر حافظه کلامی کنش متقابل دارند؟
۱۱- آیا نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر حافظه دیداری کنش متقابل دارند؟
۱۲- آیا نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر زمان پاسخ های صحیح، کنش متقابل دارند؟
۶-۱- متغیرهای پژوهش
الف) متغیرهای مستقل: روش های درمان (داروی متادون و بوپرنورفین)
ب) متغیرهای وابسته: حافظه کاری، حافظه کلامی، حافظه دیداری، توجه (زمان پاسخ های صحیح)
ج) متغیر تعدیل کننده: دوز مصرف
د) متغیرهای کنترل: سابقه اعتیاد، نوع ماده مخدر مصرفی (تریاک و شیره)، میزان مصرف ماده مخدر (گرم)، جنس (مرد)، سوء مصرف الکل حاد، اختلالات روان پزشکی محور Ι (مانند افسردگی عمده، افکار خودکشی، هیپو مانی، مانی یا روان پریشی)، بهره هوشی کمتر از ۸۵ در خرده آزمون‏های کلامی وکسلر بزرگسالان ( WAIS-R)، سن (۵۰-۱۸) سال، تحصیلات حداقل ابتدایی.
۷-۱- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش
الف- تعریف مفهومی متغیرهای پژوهش
۱- حافظه کاری: حافظه کاری (حافظه فعال) شامل یادهایی است که تنها به مدت چند ثانیه ذخیره می شوند. حافظه کاری هم چنین شامل یک بخش توجهی است که گنجایش محدودی دارد و می تواند به طور کلی ۲±۷ قطعه اطلاعات را یا به صورت شنیداری یا به صورت دیداری نگه دارد (بادلی ، ۱۹۹۷؛ به نقل ازاتکینسون ، اتکینسون، اسمیت، بم و هوکسما ،۲۰۰۰) .
۲- توجه: توجه وسیله ای است که با آن، میزان محدودی از اطلاعات را از میان حجم عظیم اطلاعاتی که حواس، حافظه ذخیره شده و سایر فرایندهای شناختی ما در اختیار دارد، به صورت فعال پردازش می کنیم (دو ویرد ، ۲۰۰۳ ؛ دانکن، ۱۹۹۹ ؛ ماتر،۱۹۹۹؛ پوزنر و فرناندز دوک ورائو، ۲۰۰۳؛ به نقل از استرنبرگ، ۲۰۰۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ق.ظ ]




شیار افتادن در طول خط خنده

    1. هیچ کدام (≤ ۹ درصد از زمان): ۰
    1. حداقل (۱۰٪ -۳۹٪ از زمان): ۱
    1. متوسط ​​(۴۰٪ -۶۹٪ از زمان): ۲
    1. حداکثر (≥ ۷۰٪ از زمان): ۳

برای ثبت برخی مشخصات فردی از پرونده پزشکی و برگه بستری نوزادان استفاده شد:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مشخصات دموگرافیک نوزاد:
برای ثبت برخی مشخصات فردی از پرونده پزشکی و برگه بستری نوزادان استفاده شد:

    • سن نوزاد برحسب هفته حاملگی بر اساس آخرین سونوگرافی مادر
    • سن نوزاد به روز هنگام ورود به مطالعه با احتساب تاریخ تولد نوزاد از روی پرونده پزشکی
    • وزن نوزاد به هنگام تولد بر حسب گرم
    • طول مدت بستری به روز
    • نوع زایمان
    • آپگار دقیقه اول و آپگار دقیقه پنجم با بهره گرفتن از برگه بستری نوزادان
    • فاصله بین تعبیه لوله بینی معدی در بار اول و دوم و باردوم وسوم با توجه به تاریخ فیلم ضبط شده از نوزاد

۱۱ – ۳ اعتبار علمی (روایی)
اعتبار عبارت است از اندازه گیری متغیرهای مورد مطالعه به طور واقعی. به عبارت دیگر اندازه گیریها زمانی دارای اعتبار است که آنچه را که مورد نظر است اندازه بگیرند و نه چیز دیگری را. منظور از اعتبار یک پرسشنامه آن است که موارد سنجش توسط پرسشنامه با موارد واقعی منطبق باشد. هر چه میزان تطابق این موارد با یکدیگر بیشتر باشد اعتبار سنجش انجام شده بیشتر خواهد بود (۵۹).
در این مطالعه، تعیین روایی ابزار به این صورت بود که به ۱۰ نفر از صاحب نظران شامل ۸ نفر اعضای هیئت علمی دانشکده پرستاری و مامایی تبریز و ۲ نفر پزشک فوق تخصص نوزادان فرم جمع آوری داده‌ها داده شد و بر اساس نظرات آن‌ها اصلاحات لازم به عمل آمد.
۱۲ – ۳ اعتماد علمی (پایایی)
منظور از پایایی یک وسیله اندازه گیری آن است که چنانچه متغیر مورد سنجش را دو یا چند بار با همان وسیله و در شرایط مشابه اندازه بگیریم به نتایج مشابه و یکسان برسیم (۵۹).
جهت تعین پایایی ابزار در این مطالعه در ده مورد اول ارزیابی فیلمها توسط دو کمک پژوهشگر که از اهداف مطالعه و از تخصیص نمونه ها به گروه های مربوطه اطلاعی نداشتند مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تعیین توافق نمره بین دو پرستار از ضریب توافقی کاپا کوهن[۲۲] استفاده شد (۶۳)، توافق بالای ۶/۰، توافق خوب به حساب آمد. چون توافق در بین دو کمک پژوهشگر ۸۵/۰ بود، یکی از کمک پژوهشگران بقیه موارد را ارزیابی نمود.
۱۳ – ۳ روش انجام پژوهش
در این مطالعه پس از اخذ مجوز از کمیته اخلاق، نمونه‌های مورد نظر با توجه به معیارهای ورود به مطالعه به صورت تصادفی انتخاب شده و پس از ملاقات با یکی از والدین و دادن توضیح به آنها و بیان هدف تحقیق و چگونگی اجرای آن، فرم رضایت آگاهانه از آنان کسب شد. سپس مشخصات فردی نمونه با بهره گرفتن از پرونده پزشکی در قسمت اول فرم جمع‌ آوری داده‌ها ثبت شد.
هر نوزاد سه بار تحت پروسیجر جایگذاری لوله بینی ـ معدی با سه روش روتین، قنداق کردن و ساکاروز خوراکی قرار گرفت و بسته به اینکه به صورت تصادفی در کدام یک از گروه های تعریف شده ی زیر قرار می گرفت ترتیب درمان های فوق متفاوت بود.
جدول شماره ۱: تعریف گروه های ارزیابی بر اساس ترتیب اقدام های درمانی حین جایگذاری لوله بینی معدی

گروه اول

روش روتین
روش قنداق کردن
ساکاروز ۲۴ درصد
گروه دوم

ساکاروز ۲۴ درصد

روش روتین

روش قنداق کردن

گروه سوم

روش قنداق کردن

ساکاروز ۲۴ درصد

روش روتین

در صورتی که نوزاد از قبل لوله بینی ـ معدی داشت قبل از درآوردن آن، پرستار اجرایی پارامترهای فیزیولوژیکی نوزاد ( تعداد ضربان قلب و میزان اشباع اکسیژن ) را با بهره گرفتن از دستگاه پالس اکسیمتری کنترل می کرد و سپس اقدام به در آوردن لوله بینی معدی میشد. وقتی پارامترهای فیزیولوژیکی نوزاد به میزان پایه رسید لوله بینی ـ معدی جدید تعبیه شد (رعایت فاصله زمانی یک ساعت). سه روش درمانی با فاصله ۷۲ ساعت اجرا شد و در مواردی که نوزاد خود اقدام به درآوردن لوله بینی ـ معدی می کرد این زمان به ۷۲ ـ ۲۴ ساعت می رسید، ولی هرگز در یک روز (کمتر از ۲۴ ساعت) دو بار لوله بینی ـ معدی گذاشته نشد (دوره پاک سازی).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم