کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



کاهش زمان پاسخ و دریافت جواب نهایی یک برنامه.
انجام یک برنامه که اجرای آن از توانایی‌های یک معماری (ترتیبی یا موازی) خارج است.
محاسبات توزیع‌شده سنگین از ساده‌ترین کارهای اجراشده بر روی گرید است.
۲-۴ محاسبات گرید و نیاز به زمان‌بندی
گرید محاسباتی راهکاری برای گریز از پرداخت هزینه‌ی گزاف جهت استفاده از ابرکامپیوترها و به‌کارگیری توان محاسباتی شبکه‌ی گسترده‌ای از کامپیوترها می‌باشد. گرید محاسباتی با بهره گرفتن از قدرت پردازش کامپیوترهای موجود در شبکه خود و همچنین از طریق اشتراک‌گذاری منابع، سعی در بهینه‌سازی مسائل پیچیده و زمان‌بر دارد[۱]. نحوه‌ی توزیع کردن زیر وظایف در بین منابع و زمان‌بندی کردن آن‌ ها برای استفاده از حداکثر منابع موجود در محیط محاسبات گرید بسیار مهم است. شکستن وظایف و توزیع آن‌ ها بین منابع، بر عهده‌ی سیستم مدیریت منابع(Resource Management System) است. این سیستم وظایف را از کاربر گرفته و آن‌ ها را به زیر وظیفه‌هایی تقسیم می‌کند و سپس این زیر وظایف را با توجه به مشخصات و خصوصیات منابع، بین آن‌ ها توزیع می‌کند[۲,۳,۴,۵,۶,۷]. ازجمله‌ی این وظایف می‌توان به برنامه‌های توزیعی اشاره کرد که برای اجرا در قالب یک وظیفه و توسط کاربر به سیستم مدیریت منابع ارجاع می‌شوند. انتساب وظایف به منابع در بازه‌های زمانی مشخص را زمان‌بندی وظایف می‌نامند. الگوریتم‌های زمان‌بندی، وظیفه‌ی توزیع زیر وظایف بین منابع محاسبات گرید را بر عهده‌دارند. این نوع از زمان‌بندی مسلماً سطح کیفیت سرویس[۱۴] را در نظر می‌گیرد تا انجام شود و سعی بر این دارد که در حین زمان‌بندی، زیر وظایف به نحوی در بین منابع پخش شوند که حداکثر Qos حاصل گردد [۸,۹,۱۰]. تعداد پارامترهای دخیل در Qos بسیار زیاد می‌باشند که از آن جمله می‌توان به قابلیت اطمینان، دسترس‌پذیری، توان عملیاتی، امنیت، امکان استفاده و کارایی اشاره کرد[۸].

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

الگوریتم‌های زیادی در رابطه با نحوه‌ی زمان‌بندی وظایف در سیستم‌های توزیعی و نیز محیط گرید ارائه‌شده‌اند[۱۱,۱۲,۱۳,۱۴,۱۵,۱۶,۱۷,۱۸]. هدف این الگوریتم‌ها، بهینه‌سازی عاملی از Qos و مغایرت معیارهای کیفی می‌باشد که این الگوریتم‌ها، سعی دارند آن‌ ها را بهینه‌سازی کنند. به‌عنوان‌مثال حداقل زمان اجرایی از دید یک سرویس‌دهنده توزیع بار به‌صورت متعادل در بین منابع وازدید یک سرویس‌گیرنده‌ی گرید محاسباتی، وظیفه‌ی یک محموله‌ی ایده آل می‌باشد. مشکلی که وجود دارد، توزیع نمودن متعادل بار بین منابع و زیر وظایف با در نظر گرفتن بهره‌وری منابع است [۱۱,۱۳,۱۵,۱۷]. بحث افزونگی در اختصاص دادن منابع به وظایف با به حداقل رساندن هزینه‌ی اجرای وظایف در تضاد است و این لزوم افزایش قابلیت اطمینان در شبکه می‌باشد.
در این مقاله، سعی بر این شده است که الگوریتمی کارآمد، برای توزیع نمودن زیر وظیفه‌ها در محیط گرید که هدف کاهش زمان اجرای وظایف و همچنین توزیع نمودن متوازن بارکاری در بین منابع و با بهره گرفتن از شبکه‌های صف ارائه‌شده است.
۲-۵ کارهای مرتبط
معمولاً زمان‌بندها سعی می‌کنند پارامترهای کیفیت سرویس را افزایش دهند. در مکان‌های مختلف جغرافیایی منابع گرید، توسط سازمان‌های مختلفی که زیر نظر سیاست‌های مختلفی اداره می‌شود، قرار دارد. جهت افزایش کارایی گرید ما به یک زمان‌بندی کارآمد احتیاج داریم. پویایی کارایی منابع ناشی از ناهمگونی خودمختاری و اشتراکی بودن منابع گرید است. هدف مسئله زمان‌بندی گرید، انتصاب بهینه کارها به منابع است.
X.He و همکاران او با بهره گرفتن از تغییر در الگوریتم Min-Min (الگوریتمی در مورد زمان‌بندی وظایف در گرید)، روش جدیدی را ارائه داده‌اند که این روش پیشنهادی علاوه بر مزایای الگوریتم Min-Min دارای Qos بهینه‌ای در رابطه با تخصیص پهنای باند می‌باشد. الگوریتم مذکور با قائل شدن تفاوت برای وظایفی که نیاز به پهنای باند زیادتری هستند نسبت به وظایفی که پهنای باند در آن‌ ها مهم نیست، توانست یک الگوریتم سیستم‌گرا را باهدف افزایش توان عملیاتی سیستم گرید ارائه دهد. ما در این بحث در مورد سیستم‌های توزیعی و تخت شبکه صحبت می‌کنیم و صرفاً خاص محیط گرید نمی‌باشد.A. Afzal و همکاران او، با کمک گرفتن از تئوری صف، الگوریتمی در جهت کاهش هزینه‌ی اجرای برنامه‌ها در محیط گرید ارائه داده‌اند. این الگوریتم سیستم‌گرا است که به موارد، عامل‌های کارایی و بهره‌وری، پارامتر هزینه (که در محیط‌های گرید تجاری مطرح است)، پرداخته است.

شکل ۲-۲- فرایند فیلتر کردن منبع [۱۰]
A: یک الگوریتم برای تولید فرایند و تخصیص منبع به آن
۱-فرآیندها را تولید می‌کند.
۲- RP فرایند را با توجه به فرمول محاسبه می‌کند.
۳- یک لیست از فراهم‌کنندگان منبع را که با بهره گرفتن از الگوریتم UM1 انتخاب‌شده‌اند را آماده می‌کند.
۴- فراهم‌کننده منبعی را انتخاب می‌کند که شرایط زیر را داشته باشد:
فراهم‌کنندگان منبع منابع درخواستی قابل‌دسترسی را داشته باشند.
فراهم‌کننده منبع بالاترین RP را داشته باشد.
فراهم‌کننده منبع بالاترین فاکتور قابلیت اطمینان را داشته باشد.
فراهم کنند منبع میان فراهم‌کنندگان انتخاب‌شده فعال‌ترین باشد.
جستجوی بین فراهم‌کنندگان تا زمان پیدا کردن فراهم‌کننده‌ای که همه شرایط بالا را داشته باشد ادامه دارد.
۵- فرایند به فراهم‌کننده منبع انتخاب‌شده اختصاص می‌یابد.
پایان الگوریتم:
B: الگوریتم برای اجرای فرایند روی منبع و به‌روزرسانی RP ها.
۱- برای تمام فراهم‌کنندگان منبع و برای یک فراهم‌کننده منبع، مرحله ۲-۵ تکرار می‌شود تا جایی که تمام منابع اختصاص‌یافته اجرا شوند.
۲- یک فرایند از فرآیندها را واکشی می‌کند و به‌صف منبع وارد می‌کند.
۳- RP های تخصیص داده‌شده به فرآیندها توسط مصرف‌کنندگان بازبینی می‌شود. مقدار RP با یک مقدار منفی در صورت عدم تطابق و با یک مقدار مثبت اگر اطلاعات خوب باشد به‌روزرسانی می‌شود.
۴- اجرای فرایند آغاز می‌شود.
۵- اگر اجرا نیازمندی‌های زیرساخت، مهلت زمانی و درخواست‌های کیفیتی سرویس را برآورده کند، بعداً RP های فرایند به RP موجود فراهم‌کننده منبع اضافه می‌شود، در غیر این صورت RP فراهم‌کنندگان منبع کم می‌شود. از نتایج شبیه‌سازی نتیجه می‌گیریم که این استراتژی خطاهای ممکن را کاهش می‌دهد. در آزمایش‌ها از سیاست مدیریت مطمئن استفاده می‌کنیم، خطاها به میزان ۱۳% خطاهای کلی در مقایسه باسیاست‌های بدون مدیریت مطمئن کاهش می‌یابد. نتایج نشان می‌دهد که متد پیشنهادشده به‌طور قابل‌توجهی، تعداد شکست‌ها را در مقایسه با یک الگوریتم زمان‌بندی توزیع‌شده‌ای که بدون قابلیت اطمینان و سیاست مدیریت مطمئن اجرا می‌شود کاهش می‌دهد.

شکل ۲-۳ نتایج سیاست مدیریت درست زمان‌بندی [۷]
۲-۶ گردش‌کاری
یک گردش کاری، اتوماسیونی از پردازش‌ها است که به‌صورت کلی و جزئی در جریان اسناد، اطلاعات، یا وظایف از یکی به دیگری عبور می‌کند، بر اساس یک مجموعه از قوانین رویه‌ای، گردش‌کاری انجام می‌شود تا یک هدف کلی به دست آید. این گردش‌های کاری را می‌توان با DAG مدل‌سازی کرد[۱۱].
در ابتدا گردش‌های کاری در گریدها پیاده‌سازی می‌شدند، به علت کاهش عملکرد گریدها نیاز شده که گردش‌های کاری در ابرها پیاده‌سازی شوند، مزیت اصلی حرکت به سمت ابرها مقیاس‌پذیری برنامه‌های کاربردی است. مقیاس‌پذیری منابع گرید، امکان‌پذیری منابع را جهت برآورده شدن نیازهای گرید، فراهم می‌کند؛ و این سیستم‌ها مدیریت گردش‌کاری را قادر می‌سازد تا به‌سرعت نیازمندی‌های کیفیت سرویس Qos برنامه کاربردی را فراهم کند، برخلاف رویکردهای سنتی که رزرو کردن پیشرفته منابع در محیط‌های گرید چندمنظوره را می‌طلبد، سرویس‌های گرید از قبیل منابع محاسباتی، پهنای باند و ذخیره‌سازی اساساً با هزینه‌های کمتری در دسترس هستند. برنامه‌های کاربردی گردش‌کاری، اغلب محیط‌های اجرای خیلی پیچیده‌ای را نیاز دارند.
۲-۷ زمان‌بندی گردش‌کاری
به عبارت ساده فرایند نگاشتن وظایف به منابع محاسباتی در یک گردش کاری، برای انجام، اجرای وظایف و بدون به هم خوردگی وابستگی بین آن‌ ها را زمان‌بندی گردش‌کاری می‌نامند.یکی از موضوعات مهم در مدیریت گردش‌کاری، زمان‌بندی گردش‌کاری، به‌ویژه در سیستم‌های گریدمی باشد. زمان‌بندی گردش‌کاری فرآیندی است که نگاشت و مدیریت اجرای وظایف وابسته به یکدیگر را روی منابع توزیع‌شده انجام می‌دهد، یعنی منابع مناسب را به وظایف گردش‌کاری اختصاص می‌دهد، ازاین‌رو اجرای می‌تواند کامل شود و توابع هدف قانع‌کننده‌ای توسط کاربران وضع شود.زمان‌بندی درست می‌تواند روی عملکرد سیستم اثر شدیدی داشته باشد، مسئله نگاشت کارها به منبع محاسباتی متعلق به کلاسی از مسائل است که به NP-Complet معروف می‌باشد[۱۵].
هدف زمان‌بندی کردن کار نگاشت کارها به منابع فیزیکی مشخص است، این نگاشت تلاش می‌کند که تابع هزینه مشخص‌شده توسط کاربر را مینیمم کند، در زمان‌بندی برای رسیدن به راه‌حل بهینه یا نزدیک به مطلوب ابتکارات مختلف ممکن است مورداستفاده قرار گیرد، محاسبه کارا و زمان‌بندی کردن کار به‌سرعت به یکی از چالش‌های اصلی در محاسبات گرید تبدیل‌شده است که برای موفقیت حیاتی می‌باشد، سیستم زمان‌بندی در شکل زیر آمده است:

شکل ۲-۴ اهداف زمان‌بندی گردش کاری [۷]
اهداف زمان‌بندی یک گردش‌کاری در هر برنامه کاربردی می‌تواند متفاوت باشد، اغلب گردش‌های کاری برنامه‌های کاربردی با این هدف زمان‌بندی می‌شوند تا هزینه و/ یا زمان انتقال داده، فضای ذخیره‌سازی استفاده‌شده، زمان اجرای نهایی و یا ترکیبی از این‌ها را به حداقل برساند.
زمان‌بندی وظیفه (فعالیتی که از مجموعه‌ای از ورودی‌ها استفاده می‌کند تا مجموعه‌ای از خروجی‌ها را تولید کند) یکی از مسائل بهینه‌سازی مشهور است و نقش کلیدی را در بهبود انعطاف‌پذیری و قابلیت اطمینان بازی می‌کند، در کل می‌خواهیم که وظایف زمان‌بندی شوند تا با منابع مناسب در زمان مناسب مطابق باشند و این شامل پیدا کردن توالی صحیح در وظایف است.
در رویکردهای زمان‌بندی، دو پیکره‌بندی مهم وجود دارد که استاتیک و دینامیک نامیده می‌شوند. هر دو محدودیت‌هایی رادارند، معمولاً مکانیسم دینامیک عملکرد بهتری را در مقایسه با استاتیک دارند، اما مقدار بالاسری زیادتری دارند، در استاتیک، تمام اطلاعات از قبل شناخته‌شده‌اند و وظایف بر اساس دانش قبلی تخصیص‌یافته‌اند و متأثر از حالت سیستم نخواهند شد ولی در مکانیسم دینامیک وظایف به پردازنده‌ها به‌طور پویا به‌محض اینکه وارد می‌شوند اختصاص می‌یابند.
۲-۸ پارامترهای الگوریتم‌های زمان‌بندی
الگوریتم‌های زمان‌بندی موجود پارامترهای متفاوتی دارند از قبیل مقیاس‌پذیری، توان خروجی، سرعت، برقراری تعادل بار میان منابع و بهره‌وری منابع را در همه منابع ماکزیمم کند تا توان خروجی سراسری افزایش یابد؛ اما بسیاری از آن‌ ها دو پارامتر قابلیت اطمینان و دسترس‌پذیری را نادیده گرفته‌اند.
الگوریتم زمان‌بندی کارا می‌تواند نیازمندی‌های کاربر را برآورده کند و بهره‌وری منبع را بهبود بخشد، به‌موجب آن عملکرد کلی محیط محاسبات گرید را افزایش می‌دهد. فاکتورهای مختلفی در الگوریتم‌های زمان‌بندی وجود دارد، درواقع برخی از معیارها متداول هستند مثل حداقل کردن زمان اجرا، متعادل کردن بار و توزیع خوب حجم کاری روی منابع، کاهش هزینه‌های محاسباتی و ارتباطی، کاهش پیچیدگی محاسباتی، افزایش توان خروجی و میزان بهره‌برداری از منبع و غیره.
خوب است بدانیم نرم‌افزارهای مختلفی نیز برای شبیه‌سازی محیط‌های گرید وجود دارد، از نرم‌افزارهایی مثل OpenNebule، Eucalyptus، Cloudsim و SwinDew-c برای پیاده‌سازی الگوریتم‌ها استفاده می‌شود، این‌ها بسیار مفید هستند، چراکه شرایط لازم برای تست الگوریتم‌های زمان‌بندی دریک محیط کنترل‌شده و تکراری را فراهم می‌کنند. محیط شبیه‌سازی توانایی مدل‌سازی، شبیه‌سازی و آزمایشات زیرساخت‌های محاسباتی و سرویس‌های برنامه کاربردی را دارد
۲-۹ چند نمونه الگوریتم زمان‌بندی معروف در زمینه‌ی محاسبات گرید
ازآنجایی‌که زمان‌بندی گردش‌کاری یکی از موارد کلیدی در مدیریت اجرای گردش‌کاری در محیط محاسبات گرید است، چند مورد از الگوریتم‌های زمان‌بندی موجود در محیط محاسبات گرید را مرور کرده و پارامترهای مختلف آن‌ ها را موردبررسی قرار می‌دهیم.وظایف معمولاً بر اساس درخواست‌های کاربر زمان‌بندی می‌شوند، لازم است که الگوریتم‌های زمان‌بندی جدیدی برای غلبه بر مسائلی که مطرح می‌شود، ایجاد شود، الگوریتم‌های زمان‌بندی جدید ممکن است از برخی مفاهیم زمان‌بندی قدیمی استفاده کنند و آن‌ ها را با برخی استراتژی‌های آگاه شبکه ادغام کنند تا راه‌ حل‌ هایی را برای زمان‌بندی کار بهتر و مؤثرتر فراهم کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 09:22:00 ق.ظ ]




همین هنر در جوامع باعث بالندگی و رشد و شکوفایی تمدن اسلامی در کشورهای مسلمان گردید از جمله این تحولات انقلاب اسلامی ایران را میتوان نام برد که موجب تربیت عناصر فرهنگی‌ و هنرمند در انقلاب بود. در این رابطه مقام معظم رهبری می فرمایند:
یکی‌ از کارهای آنها )دشمنان انقلاب( تحقیر و منزوی کردن جریان ادب و هنر و فرهنگ انقلابی‌ در کشور بود. از جمله کارهای مهمی‌ که انقلاب کرد، این بود که یک عده عنصر فرهنگی‌ و ادیب و هنرمند و دارای اقتدارات فرهنگی تربیت کرد و ما از این افراد داریم و الان بحمداله اینگونه عناصر کم نیستند. شعرا و قصه نویسهای زیادی به وجود آمدند. نویسندگان قلمزن دقیق فارسی نویس محکمی بوجود آمدند. (بانکی پورفرد ۱۳۸۰: ۱۵۴(
در جایی دیگر می فرماید:
هنر در خدمت تعالی معنوی انسان بکار گرفته می شود و هنرمند در پیشگاه اعتقادات مذهبی‌ و در عرصه حضور مردم فداکار و مهربان و هنرمند نواز سرزمین خویش، بخشی از دین خود را به خدا و به خلق ادا می‌کند) .همان(
و در رابطه با پیوند هنرمند با انقلاب اسلامی می‌ فرماید:
هنرمدان این دیار با تصمیم جدی و عزم راسخ در تلاشند تا با عرضه و نمایش آثاری مناسب با عظمت انقلاب اسلامی و هم طراز با فداکاری پرشکوه و افتخار آمیز مردم میهن خویش پیوند خود را با انقلاب و مردم، مستحکمتر کنند و مسئولیت و وظیفه خطیری را که در جهت آگاهی‌ بخشیدن به جامعه و گرم نگه داشتن کانونهای احساسات و عواطف انسانی‌ و تقدیر و تقدیس ایثارها و فداکاریهای بی‌ دریغ مردم بر عهده به خوبی انجام دهند. ) همان: ۱۵۶(
‌‌‌از اهداف تعلیم و تربیت اسلامی این است که هنر در خدمت ارزشهای اسلامی باشد در غیر اینصورت نتیجه معکوس دارد البته در هر جامعه ای با هر طرز فکری می خواهند از هنر برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند و به نظرشان نیز خواسته غیر معقولی‌ هم نیست. در این رابطه مقام معظم رهبری می‌ فرمایند :

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در موسیقی‌ سنتی‌، شعر حافظ یا سعدی خوانده می شود، ولی‌ این کافی‌ نیست، باید شعر خوب خوانده شود، چیزی که وقتی مستمع شنید، این هنر در خدمت ارزشهای انقلابی‌ و اسلامی قرار گرفته باشد .این مخصوص انقلاب هم نیست. هر جامعه و هر انسان وهر مجموعه بشری، می‌خواهد که هنر در خدمت ارزشهای مقبول خودش قرار بگیرد. این جرم نیست که اسلامی ها می خواهند هنر در خدمت ارزشهای اسلامی قرار بگیرد.
همه مکاتب و جوامع دنیا، همین طورند. ارزشهایی در ذهنشان وجود دارد که با ارزشهای دیگر فرق دارد. آنان هنر نقاشی، طراحیهای گوناگون، شعر، موسیقی و همه چیز را در خدمت این ارزشها قرار می دهند. این، یک توقع زیادی نیست که جامعه اسلامی چنین انتظاری داشته باشد. ) همان (
هنر اسلامی همواره با هنرهای دروغین تفاوت دارد. هنرهایی که محتوایی ندارند و انسان را به بیراهه می کشانند و علاوه بر اینکه انسان را به اجر و قربی نمی رسانند، بلکه از ماهیت اصلی‌ خویش دور می کنند. در این رابطه مقام معظم رهبری می‌ فرمایند:
اینکه ما می گوییم هنر اسلامی، یعنی‌ چه؟ هنر اسلامی یعنی‌ اینکه هنری با محتوا و هدفها و آرمانهای اسلامی بوجود بیاید تا در مقابل آن هنری بایستد که انسانها و جوان ها را گمراه می‌کند و بشر را با سرگرم کردن به چیزهای غیر واقعی‌ و دروغین از آرمانها و ایده آلهای خود که باید به سمت آن حرکت کند، باز می دارد و در صحنه عملی‌ بر ظلمه عالم کمک نمی کند، از مظلومین عالم هرگز دفاعی نمی کند و در خدمت زر و زور و استکبار است.
) همان: ۱۵۸(
۲-۱۰- اهداف اجتماعی:
الف- مهربانی و محبت:
از اهداف اجتماعی تعلیم و تربیت اسلامی، مهربانی و محبت است. اسلام دین رفق و مدارا و مهربانی و محبت است. خداوند در قرآن کریم می‌ فرماید )کَتَبَ عَلی نَفسِهِ الرحمهَ( )انعام/ ۱۲( خداوند مهر و رحمت را بر خود مقرّر داشته است. و نیز فرموده است (کتب رَبُکم علی نفسِهِ الرحمهَ) (انعام/ ۵۴) پروردگارتان مهر و رحمت را بر خود مقرر داشته است.
پروردگاری که مهر و محبت را بر خود فرض کرده پیامبرانش را نیز بر این اساس مبعوث نموده است رسالت و هدایت عملی‌ آنان بر اساس محبت و مهربانی و مدارا کردن با مردم است اگر این محبت و مهربانی نبود این همه همدلی و یکدلی بین پیروان آنان بوجود نمی آمد. و هنر بزرگ آن پیام آوران الهی این بوده است که در میان امت تعامل و هماهنگی برقرار کنند. دلشاد در سیره نبوی جلد دوم آورده است:
رفق و مدارا در هر گونه رابطه و تعامل انسانی‌، چه رابطه و تعامل در فرد، چه روابط خانوادگی، و چه روابط و مناسبات یک مجتمع انسانی، مهمترین قاعده در سازماندهی و تنظیم درست روابط و تعامل هاست، و این امر به صورت یک امر اجتماعی در زندگی‌ پیامبر اکرم (ص) و اوصیای آن حضرت مشهود است. رفق و مدارا در سیره اجتماعی رسول خدا (ص) نقشی‌ مبنایی داشته و مایه قوام و دوام روابط و مناسبات صحیح اجتماعی بوده است. برخوردهایی از سیر رفق و ملایمت، و به دور از درشتی و خشونت آن حضرت در عرصه جامعه و در معاشرت، سازنده ترین عنصر در اصلاح جامعه و روابط و مناسبات اجتماعی بود. سیره نویسان از حسین بن علی‌ (ع) از قول امیرمومنان علی (ع) در توصیف‌ برخوردهای اجتماعی رسول خدا (ص) چنین آورده ا‌ند:
« کانَ دائِمَ البِشرِ، سَهلَ الخلق، لَیّن الجانب، لَیسَ بِفَظٍّ و لا غلیظٍ » پیامبر گشاده رو و خوش اخلاق و نرمخو بود و نه خشن و درشتخو.
پیامبر اکرم (ص)آن رسول رفق – از غلظتهای بی مورد و شدت های نابجا سخت پرهیز داشت و هرگز برای پیشبرد مقاصد اجتماعی خویش از حرکت های تند و عاری از رفق بهره نگرفت. او همان طور که مأمور به برپایی واجبات بود، مأمور رفتاری از مسیر مدارا بود و خود می فرمود: « اِنَّ الله تعالی أَمَرَنی بمراراهِ النّاس کَمَا اَمَرَنی باقامهِ الفرائضِ » خدای متعال همان گونه که مرا به برپایی واجبات فرمان داده، به مدارا با مردمان فرمان داده است. (دلشاد، ۱۳۸۶، ۱۳ و ۱۴)
می بینیم که آن دلهای رمیده از هم و افتراق و جداییها که در میان مردم بود. با آمدن پیامبر نور و رحمت دلها به هم نزدیک شد و همگی‌ در یک مسیر قرار گرفت و این میّسر نمی‌شد مگر با رفق و مدارا و محبت و مهربانی آن شخصیت عظیم الشأن که باعث آن تحول فوق العاده در میان مردم شد مردمی که تا قبل از آن جز کینه و نفاق و دشمنی در میان آنان نبود. پس با محبت و یکدلی و مهربانی می‌ شود راه های سخت را پیمود و به چیزهای دست نیافتنی دست یافت.
مقام معظم رهبری نیز در این رابطه می فرماید:
کوشش کنید هر چه بیشتر مردم را به هم نزدیک کرده دلها را به هم مهربان کنید. رمیدن دلها از یکدیگر، نتایج خوبی برای یک ملت ببار نمی‌ آورد و برعکس پیوستن دلها به هم و گره خوردن دستها در هم و هماهنگی آوازها با هم، یک ملت را در همه میدانها به پیش می برد. (بانکی پورفرد: ۱۶۳: ۱۳۸۰)
ب- مبنا بودن خانواده:
خانواده بعنوان یک نهاد اساسی از نهادهای اجتماعی در تعلیم و تربیت اسلامی یک مبنا است.
آیت الله جوادی آملی در کتاب مفاتیح الحیاه می فرماید:
«خانواده، نخستین کانون رشد و آرامش بشری است که مراقبت از آن مسئولیتی سنگین به شمار آمده و موجب نجات از رنج و عذاب دنیوی و اخروی خواهد گردید. قرآن و روایات برای خانواده اهمیت ویژه ای قائل شده و احکام و آداب فراوانی برای رشد و بالندگی آن مقرر کرده اند که افزون بر رعایت آنها برای رفاه و آسایش و رشد و تعالی خانواده ما باید از خدای سبحان نیز نجات و آسایش خانواده را خواست.» (جوادی آملی، ۱۳۹۱: ۲۳۵)
خانواده نقش اساسی در تربیت کودکان خود دارد در واقع خوشبختی و تیره بختی هر کس را باید در رابطه با تربیت فردی وی جستجو کرد. اگر کسی دارای تربیت صحیح باشد و در محیطی سالم پرورش یابد بی گمان در محیطی امن و دارای آرامش و مجرای درست تربیت پرورش یافته است و در مقابل اگر کسی بی نصیب از رفتار پسندیده باشد، مطمئناً از محیطی ناپسند بهره گرفته است که در مراحل اولیه همان خانواده است و این نه تنها در وضعیت حال وی تأثیر گذار است بلکه در وضعیت آینده وی از جمله نحوه زندگی، انتخاب شغل، برگزیدن دوست، آداب معاشرت، انتخاب همسر و … تأثیر گذار خواهد بود. و خانواده بدین وسیله تربیت و آینده هر شخصی را روشن می سازد البته عوامل دیگر در مؤلفه های یاد شده تأثیر دارند. از جمله محیط، وراثت، حکومت، جامعه، ولی آنچه که تأثیر بسزای آن انکار نشدنی است نحوه تربیت در کانون خانواده است.
اسلام نیز به خانواده به عنوان یک کانون مهم تربیت اهمیت فراوانی می دهد. خانواده در اسلام از ارزش بسیاری برخوردار است، چرا که از یک سو، زن و مرد در کنار یکدیگر به زندگی و رفتار سالم دست می یابند و از دیگر سو، سنبلی را در دامان خود پرورش می دهند. جامعه هایی که از خانواده های سالم تشکیل شده اند و به عبارتی مادران و پدران مهرورز و خردمند دارند، از آینده ای روشن برخوردارند. قرآن کریم، هدفهای گوناگونی را در تشکیل خانواده یادآور شده است. نخستین فلسفه ازدواج زن و مرد بقای نسل است: « نساءکم حرث لکم » (بقره ۲۲۳). ( زنان کشتزار شما هستند ). (هدایتی فخرداور، ۱۳۸۴: ۲۹)
مقام معظم رهبری نیز در رابطه با مبنا بودن خانواده در دیدار با شورای فرهنگی اجتماعی زنان می فرماید: مسأله مادری، مسأله همسری، مسأله خانه و خانواده، مسائل بسیار اساسی و حیاتی است. در همه طرحهایی که ما داریم، بایستی خانواده مبنا باشد یعنی شما اگر بزرگترین متخصص پزشکی یا هر رشته دیگری بشوید، چنانچه زن خانه نباشد، این برای شما یک نقص است که بانوی خانه شما باید باشد، اصلاً محور این است. اگر بخواهیم تشبیه ناقصی بکنیم، باید به ملکه زنبور عسل تشبیه کنیم. کانون خانواده، جایی است که عواطف و احساسات باید در آنجا رشد و بالندگی پیدا کند، بچه ها محبت و نوازش ببینند، شوهر که مرد است و طبیعت مرد، طبیعت خاص تری نسبت به زن است و در میزان خاصی، شکننده تر است و مرهم زخم او، فقط و فقط نوازش همسر است – حتی نه نوازش مادر- باید نوازش ببیند. برای یک مرد بزرگ، این همسر کاری را می کند که مادر برای یک بچه کوچک آن کار را می کند، و زنان دقیق و ظریف، به این نکته آشنا هستند. اگر این احساسات در این عواطف محتاج وجود یک محور اصلی در خانه – که آن، خانم ولو بانوی خانه است – نباشد، خانواده یک شکل بدون معنا خواهد داشت. (بانکی پور فرد،۱۳۸۰: ۱۶۴)
ج- عدالت اجتماعی:
بهتر است قبل از اینکه بحثی راجع به عدالت اجتماعی داشته باشیم، عدالت را معنا کنیم. در این باره شهید مطهری می فرماید:
افراد بشر کم و بیش ظلم را می شناسند، تبعیض را می شناسند، عدالت نقطه مقابل ظلم است، نقطه مقابل تبعیض است، و به عبارت دیگر : افراد بشر در دنیا به حسب خلقت خودشان و به حسب فعالیتهایی که می کنند و استعدادهایی که از خود نشان می دهند، استحقاقهایی پیدا می کنند، عدالت عبارت از اینکه آن استحقاق و آن حقی که هر بشری به موجب خلقت خودش و به موجب کار و فعالیت خودش به دست آورده است به او داده شود، نقطه ی مقابل ظلم است که آنچه را که فرد استحقاق دارد به او ندهد و از او بگیرند، نقطه مقابل تبعیض است که دو فرد در شرایط مساوی قرار دارند، یک موهبتی را از یکی دریغ بدارند و از دیگری دریغ ندارند. (مطهری، ۱۳۹۰: ۲۲۶)
قریب به اتفاق خردمندان عالم اتفاق نظر دارند که حقوق انسانها در همه زمینه ها باید مراعات گردد و به هیچ فردی ستم نشود، همه باید در برابر قانون یکسان باشند، حقوق ضعیفان پایمال نگردد و در یک کلام عدالت اجتماعی پیاده شود. اسلام نیز عدالت اجتماعی را به عنوان یک اصل ضروری و خدشه ناپذیر مطرح کرده می فرماید: اِنَّ اللهَ یأمُرُ بالعدلِ والاِحسانِ … (نحل: ۹۰) خداوند به دادگری و احسان فرمان می دهد. (الهامی نیا، ۱۳۸۹: ۱۴۴)
اسلام به اصل عدالت به عنوان اصل راهبردی می نگرد که باید به صورت ملکه ای جاوید در جان مؤمنان راسخ شود و در سراسر زندگی فردی و اجتماعی آنان جریان یابد و برای تثبیت این صفت الهی از هیچ کوششی فروگذار نکرده و آن را در سه محور کلی: تشویق دادگری، محکومیت ستمگر و برخورد حذفی با ستمگر مورد تأکید قرار داده است.
یکی از روش های تربیتی در اسلام تشویق دادگری است، ترغیب انسان ها به نیکی و تبیین آثار گرانقدر و فلسفه کار نیک و عدالت اجتماعی نیز از همین رهگذر مورد تشویق قرار گرفته است.
در سخنی امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید: (بالعدل تصلحُ والرعیه) مردم به وسیله عدالت اصلاح می شوند.
یکی دیگر از روش های تربیتی محکومیت ستم است که با بدگویی از زشتی و تبهکاری، تبهکاران در نظر مردم، خوار می شوند و انسان از نزدیک شدن به آنان و کارشان احساس تنفر و انزجار می کند. به همین دلیل اسلام، از ستم به شدت نکوهش کرده، و ستمگر را مستحق سخت ترین عذاب می داند، چنانچه هیچ کاری چون ظلم و بیدادگری مورد تنفر فرد نیست و این محکومیت و منفور بودن خود، قوی ترین انگیزه برای ترک ستم است و خداوند نیز با صراحت می فرماید: واللهُ لا یُحِبُ الظالمین (آل عمران: ۱۴۰) خداوند ستمکاران را دوست ندارد.
دیگر روش تربیتی حذف ستمگران است. برخورد حذفی با ستمگران و طرد آنها از پست های کلیدی و مهم اجتماعی و محدود کردن میزان فعالیت آنان نیز راهی است که اسلام آن را با قطعیت مطرح کرده است تا هم جامعه اسلامی دچار آن نشود و هم تشویقی باشد برای دوری از ظلم. از این رو در بسیاری از کارهای مهم اجتماعی (عدالت) را شرط دانسته تا دست ناپاک ستم از آنها کوتاه شود. خداوند می فرماید:
« لاینالُ عَهدِی الظالمین » (بقره، ۱۲۴) عهد من (امامت) به ستمگران نمی رسد. (همان: ۱۴۸)
مقام معظم رهبری نیز در رابطه عدالت اجتماعی می فرمایند:
عدالت اجتماعی یعنی این که از همه برکات جامعه اسلامی، همه ی قشرها بهره مند و محرومان و پابرهنه ها که همیشه در طول تاریخ پشت سر پیامبران بوده اند، بعنوان خودی های نهضت اسلامی از قسط و عدالت اجتماعی بهره مند شده و به حقوق حقه خود دست یابند. این مسئله باید در قوانین، ارزشگذاریها و گفته ها و نوشته ها در صدر باشد تا تبعیض و ظلم و محرومیت از بین برود. مسئولین باید مواظب باشند تا به دام رفاه طلبی نیفتند. (بانکی پور فرد،۱۳۸۰: ۱۶۴)
و یا در جای دیگر برای پر کردن شکاف میان فقیر و غنی می فرماید:
به دولت خدمت گذار و لایق نیز یادآور می شوم که این ملت بزرگ و فداکار، بخصوص طبقات محروم و پابرهنگان که بار اصلی انقلاب و کشور را همیشه به دوش داشته اند، حقاً شایسته خدمت و سزاوار صمیمیتند. در تمام برنامه ها و تصمیم ها، پیش هر چیز لازم است استیفای حقوق و تأمین رفاه و آسایش و رشد مادی و معنوی و حفظ عزت و شرف آنان مورد توجه باشد. اگر در دورانهای گذشته، همه سرمایه ها و پول و شغل و تحصیل و عمران و خلاصه همه خیرات در جهت منافع مرفهین بکار می رفت و قشرهای ضعیف (یعنی اکثریت) همواره به فراموشی سپرده می شدند، نظام اسلامی به عکس باید تمام همت خود را به پر کردن شکافهای عمیق اقتصادی و اجتماعی میان فقیر و غنی مصروف کند و سرمایه های مادی و معنوی کشور را در راه خدمت به پابرهنگان که حق حیات به گردن کشور دارند، به کار اندازد. هر لحظه ای از عمر مسئولان که در خدمت مردم صرف کار و اندیشه شود، به عبادت صرف شده است و کارگزاران کشور- که خدمتگذاری مردم، بزرگترین افتخار آنان است – باید لحظه ای را از این عبادت خالی نگذارند. (همان: ۱۶۵)
د- وحدت و الفت:
یکی از رموز تعلیم و تربیت اسلامی وحدت و الفت میان مردم و جامعه اسلامی است. وحدت و الفت فتح بابی است که از طریق آن مردم به عزت و شرافت می رسند. با جلوگیری کردن از افتراق و انشقاق ملت راه سعادت را در پیش خواهد گرفت و جامعه مستعد استقلال و پیشرفت می گردد. با نزدیکتر شدن دلها و الفت و مهربانی و وحدت در جامعه می توان یک جامعه آرمانی را به وجود آورد و این اتفاق در سایه تربیت اسلامی محقق می شود. امام خمینی (ره) در این باره می فرماید:
خدای تبارک و تعالی برای مومنین که در خدمت اسلام هستند دو خاصیت نقل می فرماید: یکی این که بین خودشان محیط محبت است: (رُحَماءُ بَینَهُم) با هم دوست هستند، رحیم هستند، همه به دیگری محبت دارند. دیگر آنکه در مقابل غیر «اشدّاءِ» در مقابل کفار درمقابل اجانب شدید هستند. محکم به حکم قرآن مجید با ملتها و دولتهای اسلامی باید به رحمت و اخوت، و با کفار و غارتگران بین المللی به شدت و قدرت عمل کنند. همچنین ایشان می فرماید: ما برای دفاع از اسلام و مملکت اسلامی و استقلال ممالک اسلامی در هر حال مهیا هستیم. برنامه ما که برنامه اسلام است، وحدت کلمه مسلمین است، اتحاد ممالک اسلامی است، برادری با جمیع فرق مسلمین است در تمام نقاط عالم، هم پیمانی با تمام دُول اسلامی است در سراسر جهان، مقابل صهیونیست، مقابل اسرائیل، مقابل دُول استعمار طلب. ما دست برادری به تمام ملت های اسلامی می دهیم و از تمامی آنان برای رسیدن به هدف های اسلامی استمداد می کنیم. (فوزی، ۱۳۸۹: ۳۱۲)
رهبر معظم انقلاب نیز در این باره می فرماید: حضرت امیر (ع) در خطبه های خود عامل همه خوشیها و برخورداریها و عزت و شرف ملتهای گذشته را دوری گزیدن از پراکندگی و جدایی و ملازم شدن با الفت و وحدت می داند و مردم را به یگانگی و حفظ وحدت و الفت تحریض می کند.
و در ادامه می فرماید:
باید تصمیم بگیریم مهر، محبت، الفت و اعتماد و اطمینان را که اسلام و ایمان و حرکت عظیم انقلابی در میان آحاد ملت ما بوجودآورده است حفظ کرده و ارزشمند بشماریم.
و در جایی دیگر می فرماید: یکپارچگی اقشار مختلف مردم و اعتماد و محبت میان ملت و دولت یکی از مهمترین علل موفقیت و قدرت ملت ایران در برابر خصومتها و توطئه های دشمنان در دوران مساله بوده و لذا امام فقید و عزیزمان (رضوان اله تعالی) بیش از هر چیز بر آن تاکید کرده و اسرار ورزیده است. (بانکی پور فرد، ۱۳۸۰: ۱۶۵)
ه- رعایت قانون:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:22:00 ق.ظ ]




با آن که خصوصی‌سازی در سال‌های اخیر، شکل قانونی به خود گرفته است و آزادسازی اجرایی شده است، قیمت‌گذاری دولتی در بخش بیمه‌های شخص ثالث، صنعت بیمه را از کارآیی و مثمرثمر بودن انداخته است. بدین ترتیب، همچنان ۵۰ درصد بازار در قالب نظام تعرفه اداره می‌شود. علاوه بر مشکلات بیمه شخص ثالث، دولت به انحای دیگری نیز بر صنعت بیمه حاکمیت دارد که در ادامه به آن می‌پردازیم:
بیمه شخص ثالث
بیمه شخص ثالث بخش بزرگی از صنعت بیمه را به خود اختصاص داده است. طبق آمار منتشر شده بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران، در سال ۱۳۹۱ در بخش تولید حق بیمه، ۴۵ درصد از بازار حق بیمه و در بخش پرداخت خسارت، ۴۸ درصد از خسارات پرداختی مربوط به بیمه شخص ثالث را به خود اختصاص داده است. لیکن با وجود گستردگی حجم فعالیت این رشته، حق بیمۀ بیمه شخص ثالث در داخل صنعت و براساس محاسبات فنی و ارزیابی ریسک و… تعیین نمی‌شود بلکه آنچه توسط دولت تصویب می‌شود در مقایسه با تعهدات پذیرفته شدۀ بیمه بسیار کمتر است. خسارت جانی نیز در خارج از صنعت توسط قوه قضائیه و مطابق قانون مجازات اسلامی و دیات، تعیین می‌گردد. در نتیجه، صنعت بیمه نمی‌تواند پرتفوی این رشته را براساس اصول و معیارهای فن بیمه‌گری مدیریت کند. به عبارت دیگر، بیمه شخص ثالث در ایران یک فعالیت بیمه‌ای محسوب نمی‌شود. در فعالیت بیمه‌ای، بیمه‌گر قادر است نرخ ریسک را براساس آمار و احتمالات تعیین کند و متعهد پرداخت خسارات در چارچوب تعهدات سرمایه پذیرفته شده باشد. در واقع، بیمه‌گران در رشته بیمه شخص ثالث یک مسئولیت اجتماعی را که دولت به منظور حمایت از دارندگان خودرو تعبیه کرده است، بر عهده دارند. این نوع ساز و کار باعث زیان ده بودن این رشته از فعالیت‌های بیمه­ای شده و تمایل شرکت‌های بیمه به پذیرش ریسک در این رشته نیز کاهش یافته است.
به بیان دیگر، شرکت‌های بیمه در بیمه شخص ثالث، عملاً به کارگزار دولت تبدیل شده‌اند و چون نرخ حق بیمه و نرخ خسارت خارج از اختیار آنها تعیین می‌شود و همزمان عوارض متعددی از حق بیمه دریافتی آنان اخذ می‌شود، بر این اساس شرکت‌های بیمه احساس می‌کنند که مازاد عملیاتی این رشته، هزینه‌های آشکار و ضمنی آن­ها را پوشش نمی‌دهد. اما از آنجا که شرکت‌های بیمه، برای تأمین نقدینگی و در واقع سرمایه در گردش خود از آن­ها استفاده می‌کنند، سعی می‌کنند این مشکل را از طریق مدیریت پرداخت خسارت جبران کنند و این باعث چالش با ذی­نفعان این رشته شده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نکته قابل توجه دیگر در این­باره، صدور بیمه­نامه برای خودرو به جای راننده است. این راننده است که مسئولیت او در برابر شخص ثالث تحت پوشش بیمه قرار می‌گیرد و در واقع، رفتار و ویژگی‌های راننده، محل و زمان رانندگی و نوع وسیله نقلیه و… مقدار ریسک را مشخص می‌کند؛ اما بیمه‌نامه، تنها بر وسیلۀ نقلیه متمرکز است. در بسیاری از کشورها، این مشکل برطرف شده است و بیمه شخص ثالث برای راننده و براساس تحلیل ریسک‌های راننده صادر می‌شود. به بیان دیگر، ارزیابی ریسک راننده در قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل اشخاص ثالث، موضوعی است که مغفول مانده و بدون آنکه حق بیمه‌ای برای آن در نظر گرفته شود، در زمان خرید بیمه‌نامه شخص ثالث پوشش داده می‌شود.
تصویب یا اصلاح قوانین موجود بدون در نظر گرفتن الزامات فنی بیمه‌گران
به نظر می‌رسد تعامل بین صنعت بیمه با قوه مقننه به سختی انجام می‌شود. برای مثال، در تدوین قانون بیمه شخص ثالث جدید، بیشتر از آن که به الزامات فنی بیمه‌گران و شرایط صنعت بیمه توجه شود، هدف کاهش تصادفات یا بار ترافیکی، کاهش زندانیان و… بوده است یا این که تعامل سازنده­ای بین بخش­های متولی سلامت در کشور و شرکت­های بیمه به منظور رفع مشکلات بخش درمان وجود ندارد.
با شکل­ گیری انتخاب نامناسب بیمه­ای، افراد و مؤسساتی که ریسک کمتری دارند مجبور به پرداخت هزینه­ای بالاتر نسبت به خدمات اخذ شده می­شوند و برعکس، افراد و مؤسساتی که ریسک بالاتری دارند هزینه­ای کمتر نسبت به خدمات اخذ شده خواهند پرداخت.
یکی از مشکلات عمدۀ شرکت­های بیمه موضوعی به نام انتخاب نامناسب (adverse selection) می­باشد. منظور از این موضوع آن است که اگر بیمه­گران مجبور به فروش محصول یا محصولاتی به قیمت میانگین قیمت بازار شوند، آنگاه ریسک­های پائین و بیمه­شدگان با ریسک کمتر باید حق بیمه بالاتر و ریسک­های بالا و بیمه­شدگان با ریسک بیشتر باید قیمت کمتری بپردازند.
به کلام دیگر، با شکل­ گیری انتخاب نامناسب بیمه­ای، افراد و مؤسساتی که ریسک کمتری دارند مجبور به پرداخت هزینه­ای بالاتر نسبت به خدمات اخذ شده می­شوند و برعکس، افراد و مؤسساتی که ریسک بالاتری دارند هزینه­ای کمتر نسبت به خدمات اخذ شده خواهند پرداخت. نتیجه شکل­ گیری و تداوم چنین موضوعی در بخش بیمه منجر به واکنش­هایی از جمله موارد زیر خواهد شد:
واکنش اول، از سوی افراد و مؤسسات کم ریسک است. این شخصیت­ها به مرور زمان انگیزۀ کمتر و کمتری برای خرید محصولات بیمه­ای پیدا می­ کنند. برای این شخصیت­ها بیمه مناسب وجود ندارد و به همین دلیل به مرور با یافتن ساز و کارهای مناسب دیگر از بازار کنار خواهند رفت. حداقل این که این گروه انگیزۀ تأمین پوشش ­های بیمه­ای مناسب را از دست داده و به کمترین سطح پوشش ممکن اکتفا خواهند نمود. در شرایط بدتر می­توان گمان برد که با توجه به انگیزه­ های طراحی شده در چنین حالتی، این مجموعه نیز انگیزه لازم برای کنترل و کاهش ریسک­ها را از دست خواهند داد و پُرریسک می­شوند.
واکنش دوم، از سوی افراد و مؤسسات با ریسک بالا است. این شخصیت­ها به مرور زمان انگیزۀ بیشتری برای خرید محصولات بیمه­ای خواهند یافت. برای آنها هر نوع پوشش بیمه بسیار مناسب ارزیابی می­ شود و به همین دلیل به مرور زمان ساز و کارهای مناسب برای اخذ پوشش ­های بیمه­ای بیشتر را پیدا می­نمایند. حداقل کار این است که چنین شخصیت­هایی علیرغم ریسک بالاتر، از محل افراد کم ریسک (و در حال حاضر از محل حق بیمه­های دریافتی سایر رشته­ های بیمه) یارانه دریافت کرده ­اند.
در صورت شکل­ گیری انتخاب نامناسب در بازار، به مرور ریسک­های بازار بیمه افزایش یافته و نسبت خسارت مؤسسات بیمه­گر نیز رشد خواهد کرد. چنین بازاری دیگر بهره­وری لازم و کافی را نخواهد داشت و جوانب اقتصادی کار از بین می­رود. از سوی دیگر، فرهنگ بیمه در سطح جامعه دچار سرخوردگی شده و امید و اعتماد، که شالوده رابطه بیمه­شونده با بیمه­گر است، برای مشتریان از بین می­رود. روشن است که با افزایش نسبت خسارت بیمه­گران، حاشیه سود آنها نیز کاهش می­یابد که در نتیجه سرمایه ­گذاری در امور بیمه در مقایسه با سایر بازارهایی که برای جذب سرمایه در رقابت با بازار بیمه هستند، به مرور کم سود شده و در نهایت سرمایه­ها از بخش فرار کرده و یا حداقل این که جذب سرمایه ­های جدید به بخش با مشکل روبرو می­ شود. محدود شدن امکان رشد صنعت بیمه در اقتصاد ملی منجر به محدود شدن ظرفیت رشد اقتصاد در کل خواهد گردید.
مشکل دیگر این که با رشد عمومی سطح ریسک، تأمین پوشش ­های اتکائی مورد نیاز از سوی بیمه­گران خارجی هم گران­تر خواهد شد. بدون پوشش اتکائی، بیمه­گران محلی ممکن است توان و سرمایه کافی برای نگهداری ریسک­ها را نداشته باشند که بدین ترتیب بازار بیمه کشور با کمبود ظرفیت بیمه روبرو خواهد گردید.
۲-۲۷-۱ راه حل­های برگرفته از الگوی عناصر بهینه آمیخته بازاریابی خدمات
بهترین راه مبارزه با شکل­ گیری انتخاب نامناسب برای بیمه­گران و بیمه­شوندگان این است که بیمه­گران اجازه داشته باشند بر اساس ساز و کارهای علمی و بهره­ گیری از آمار خسارات، حق بیمه­های عادلانه­ای برای هر فرد یا هر مورد ریسک دریافت نمایند. معنی و مفهوم پذیرش چنین امری، حذف نظام تعرفه یکسان می­باشد.
در حال حاضر، با توجه به این که حدود ۷۰% از بازار بیمه کشور را بیمه­های خودرو تشکیل می­دهد (شامل بیمه­های شخص ثالث، بیمه­های بدنه و بیمه­های حوادث سرنشین)، شاهد آن هستیم که میانگین نسبت خسارت صنعت بیمه در این رشته نیز به حدود ۷۰% رسیده است. باید توجه داشت که این رقم میانگین است و برخی شرکت­های بیمه تجاری کشور نسبت خسارتی بالاتر از این را نشان می­ دهند. معنی و مفهوم این نسبت خسارت این است که در ازای هر ۱۰۰ ریال حق بیمه دریافتی، ۷۰ ریال خسارت مستقیم از سوی بیمه­گران پرداخت شده است.
با افزودن هزینه­ های مدیریت (حدود ۱۵%)، حق صدور نمایندگان (حدود ۱۰%)، مالیات (۵%)، ملاحظه می­ شود که در بهترین شرایط، سود در این رشته صفر خواهد بود. این امر چند معنی و تأثیر بر بازار بیمه خواهد گذاشت:

    1. از منظر سرمایه ­گذاران، بازار بیمه ایران بازاری کاملاً بسته و انحصاری (به دلیل سهم بازار ۸۰% دولت از طریق بیمه­های دولتی) محسوب می­گردد و جذب سرمایه به این بخش برای سرمایه ­گذاران، اعم از داخلی و یا خارجی، توجیه خود را از دست داده است. با توجه به اینکه دولت خود نسبت به تعیین تعرفه­های یکسان بیمه­های خودرو (شخص ثالث) اقدام می­ کند، و از سوی دیگر دیات هم از سوی دادگاه­ها به صورت سالانه افزایش می­یابند، سرمایه­گذار هیچ­گونه کنترلی بر درآمد و یا هزینه خود در این رشته نخواهد داشت که بدین ترتیب انگیزه سرمایه­گذار از بین می­رود و ارتقاء بهره­وری و مدیریت هم مفهوم خود را از دست می­دهد.
    1. از منظر بیمه­گران، با شکل­ گیری شرایط انتخاب نامناسب از یک سو افزایش قیمت سایر رشته­ها برای جبران ضرر و زیان و یا عدم سوددهی از محل ۷۰% بازار و از سوی دیگر کاهش کیفیت و مطلوبیت سطح عمومی خدمات ارائه شده بیمه، بیمه­شوندگان یا زیان­دیدگان شکل می­گیرند.
    1. از منظر بخش عمده بیمه­شوندگان یا زیان­دیدگان، هزینه بیمه، بالا و کیفیت آن پائین ارزیابی شده و تأمین پوشش بیمه­ای برای سایر ریسک­ها انگیزه خود را از دست می­دهد. فرهنگ عمومی بیمه بدین شکل افت جدی می­یابد، که کم و بیش امروزه شاهد آن هستیم.
    1. از منظر دولت که حافظ منافع کل جامعه است، با کاهش انگیزه جذب سرمایه به بخش، انحصار دولت حساسیت بیشتری یافته و خصوصی­سازی بیمه­ها و بازار بیمه به همراه آزادسازی و مقررات­زدائی پرمخاطره می­ شود. از سوی دیگر، به دلیل رشد حجم سرمایه­ها در کشور، نیاز به تأمین پوشش ­های بیمه به ویژه بیمه­های اتکائی رشد یافته و به دلیل عدم امکان نگهداری ریسک در داخل کشور به اجبار باید اغلب ریسک­ها را از طریق بیمه­گران اتکائی خارجی پوشش داد. بدین ترتیب، علاوه بر هزینۀ بالاتر و وابسته شدن بازار بیمۀ کشور به خارج، سطح عمومی بهره­وری اقتصادی کاهش یافته، اشتغال سالم و مولّد افت کرده و هزینه­ های دولت به همراه حجم تشکیلات کم بهره­ور آن نیز افزایش خواهند یافت.

بدین ترتیب مشاهده می­کنیم که در بازار بیمه­ای که به هر علت انتخاب نامناسب در آن تقویت شود، بیمه­گر، بیمه­شونده، دولت و در کل همۀ کشور متضرر خواهند شد و چرخه­ای منفی و تشدید شونده شکل می­گیرد که خود منجر به بروز مشکلات مدیریتی و تنش­های مختلف در نظام مدیریت بیمه­ها خواهد شد.
راه حل این است که؛ با توجه به این­که بازار بیمه به شکلی ترکیبی است و همچنین سهمی حدود ۷۰% بیمه­های خودرو را شامل می­گردد، باید از نظام تعرفۀ کنونی خارج شود.
برای حفظ بازار و صیانت از نقش و جایگاه دولت به عنوان حافظ منافع همۀ اقشار کشور اعم از بیمه­گر یا بیمه­شونده، اصلح آن خواهد بود که به جای اعلام تعرفه­ای که باید به صورت یکسان برای همه اعمال گردد، دولت محترم، نسبت به تهیه، تنظیم و نظارت بر تعرفه­ای که کف قیمت را تعیین خواهد کرد اقدام نماید. با تعیین کف قیمت از سوی مراجع ذیصلاح، مبنا و معیاری برای محاسبه حق بیمه­ها تعیین می­ شود که علاوه بر این، موجبات ماندگاری و حفظ توانگری بیمه­گران را تضمین خواهد کرد. همزمان با این تعرفه، نظامی مبتنی بر عوامل مؤثر بر ریسک بیمه­های خودرو را نیز باید برپا کرد. این نظام براساس عوامل ذیل شکل خواهد گرفت:

    1. نوع خودرو،
    1. سال ساخت خودرو،
    1. سن راننده،
    1. تعداد و سوابق رانندگی رانندگان بالقوه علاوه بر بیمه­شونده اصلی،
    1. سابقه رانندگی راننده،
    1. شغل راننده (به عنوان تعیین­کننده حجم پیمایش)،
    1. نحوه بکارگیری خودرو،
    1. شهر و استان محل اقامت راننده،
    1. سایر عوامل،

طراحی عوامل و تعریف آنها می ­تواند از سوی سندیکای بیمه­گران تهیه و برای تأئید به مراجع ذیصلاح قانونی تقدیم شود. پس از تصویب و ابلاغ این عوامل هر شرکت بیمه به تناسب دانش خود و بهره­ گیری از اطلاعات آماری نظامی، برای محاسبه حق بیمه، اقدام به طراحی و سازماندهی خواهد نمود. با توجه به اینکه در حال حاضر حدود ۲۰ شرکت خصوصی و دولتی در کشور فعالیت می­ کنند، می­توان پیش ­بینی کرد که رقابتی سالم و سازنده مبتنی بر عواملی که از سوی دولت به عنوان حافظ منافع عمومی طراحی شده است شکل گرفته و قیمت واقعی خدمات بیمه خودرو از مصرف­ کنندگان اخذ می­ شود.
در صورت اجرای چنین نظامی می­توان به چند نتیجه بعد از تثبیت بازار امیدوار بود:

    1. کاهش میانگین قیمت بیمه­های خودرو،
    1. بهبود شرایط ترافیک شهری،
    1. کاهش حوادث بین شهری،
  1. رعایت دقیق­تر قوانین و مقررات راهنمائی و رانندگی،
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:22:00 ق.ظ ]




از سوی دیگر، یادگیری سطح بالا به جای توجه به فعالیّت یا رفتارهای ویژه، به اصلاح کلیه قواعد و رویه های سازمان تأکید می کند. این نوع یادگیری با بهره گرفتن از قدرت حل ابتکاری مسأله و توسعه مهارت‌ها و بینش ها به وقوع می پیوندند. فایول و لایلز ( ۱۹۸۵)، بر این باورند که معمولاً قبل از انجام یادگیری سطح بالا، بحران هایی در سازمان ایجاد می شود. آرجریس و شون این نوع یادگیری را یادگیری دو حلقهای نامیده اند(دیوز،۲۰۰۳؛ به نقل از قربانی زاده،۱۳۸۷: ۵۴). هدف یادگیری سطح بالا تنظیم قواعد و هنجارهای کلی به جای انجام فعالیّت ها و رفتارهای خاص می باشد. روابطی که در نتیجهی یادگیری سطح ایجاد می شوند، اثرات بلند مدتی بر روی سازمان به عنوان یک کل دارند. این نوع از یادگیری با بهره گرفتن از کاوش خلّاق، توسعه مهارت ها و بینش ها اتفاق می افتد. بنابراین، یادگیری سطح بالا، بیش از یادگیری سطح پایین، دارای فرایندهای شناختی است. به نظر فایول و لایلز (۱۹۸۵) زمینهی یادگیری سطح بالا معمولاً ابهام آمیز و نامعین است که اساساً در این چنین زمینه ای انجام رفتاری کاملاً تکراری، تقریباً بی معنی خواهد بود. با توجه به این نکته، یادگیری سطح بالا عمدتاً در سطوح بالای مدیریت که هنجارهای تصمیم گیری از حداقل درجهی معیّنی برخوردارند، حادث می شود ( سبحانی نژاد، شهابی و یوزباشی، ۱۳۸۵ : ۶۴).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۱۱) یادگیری ارثی، تجربی و نیابتی :
هیوبر (۱۹۹۱) یادگیری را به سه دسته ارثی، تجربی و نیابتی تقسیم کرده است. یادگیری ارثی، به دانشی اشاره دارد که توسط بنیان گذاران سازمان به وجود آمده است. یادگیری تجربی، دانشی را مورد توجه قرار می دهد که از طریق تجربه مستقیم به دست می آید، تجربه ای که ممکن است به صورت عمدی یا تصادفی کسب شده باشد. از نظر هیوبر، دانش سازمان عمدتاً به طور غیرمنظّم و غیر عمدی به دست می آید. یادگیری نیابتی، به تجربیات دست دوم اشاره دارد که توسط افراد خارج از سازمان انجام شده است. شرکت ها دوست دارند تجربیّات دیگران را درباره راهبردها، فعالیّت های اداری و فنّاوری های جدید بدانند و از طریق مشاورین، نمایشگاه های تجاری، فروشندگان و عرضه کنندگان به دست آورند (دیویس، ۲۰۰۳ ؛ به نقل از قربانی زاده، ۱۳۸۷: ۵۴).
۲-۲-۱۲) یادگیری تطبیقی و مولّد:
تعدادی از دانشمندان مدیریت (سنگه، ۱۹۹۰؛ نرور، ۱۹۹۵؛ آرجریس و شون، ۱۹۹۶ ) یادگیری سازمانی را به دو دسته تطبیقی و مولّد دسته بندی کرده اند. این دسته بندی شبیه دسته بندی فایول و لایلز از یادگیری سازمانی، یعنی یادگیری سطح پائین و یادگیری سطح بالاست( دیویس، ۲۰۰۳). در یادگیری تطبیقی، روش های انجام کار به منظور بهینه کردن خروجی ها اصلاح می شود، اما در یادگیری مولّد که شکل پیشرفته تر یادگیری سازمانی است، سازمان مفروضات اساسی درباره رسالت، مشتریان، قابلیّت ها و راهبردها را زیر سؤال می برد و در اقدامات، راهبردها و ارزش های خود تغییر ایجاد می کند. این نوع یادگیری، شالوده اصلی و ضروری برای ایجاد نوآوری در محصولات، خدمات، نظام ها، خط مشی ها، برنامه ها و فرایندهای مورد قبول سازمان به حساب می آید(مونتز، مورنوف موریلز، ۲۰۰۴، به نقل از قربانی زاده، ۱۳۸۷: ۵۴).
۲-۲-۱۳) انواع یادگیری از نظر شاین[۵۴] (۱۹۹۳):
ادگار شاین (۱۹۹۳)، اظهار می کند که قبل از اینکه افراد و سازمان ها بتوانند به نحو درست و مؤثر بیاموزند، باید دریابند که انواع گوناگونی از یادگیری وجود دارد که هریک از آن ها در چارچوب های زمانی مختلف عمل می کند و احتمالاً در مراحل متفاوت یادگیری یا فرایند تغییر، کاربرد دارد. او، سه نوع یادگیری را ذکر می کند.
الف) یادگیری عادتی ومهارتی[۵۵] : اولین نوع یادگیری است و این نوع یادگیری، آهنگ کندی دارد، زیرا مستلزم تمرین است و یادگیرندگان باید به کنار آمدن با ناتوانی موقتی خودشان تمایل داشته باشند و این یادگیری زمانی مؤثر واقع می شود که به ما فرصت هایی برای تمرین داده شود و پیوسته در قبال پاسخ ها و واکنش های صحیح، پاداش بگیریم.
ب) شرطی سازی احساسی و هیجان اکتسابی[۵۶] : این نوع یادگیری، دومین نوع یادگیری از نظر شاین است که با کار پاولف در شرطی سازی سگ ها شناخته شده است. همین که این نوع یادگیری صورت بگیرد، حتی بعد از حذف محرک اولیّه نیز یادگیری ادامه خواهد یافت.
ج) کسب دانش[۵۷] : سومین نوع یادگیری، کسب دانش است و اکثر نظریات یادگیری بر این مطلب دلالت دارند که، اصل یادگیری، کسب دانش و اطّلاعات از طریق انواع مختلف فعالیّت های شناختی است. پیتر سنگه (۱۹۹۰) باور دارد که یادگیری ارتباط بسیار کمی با درک اطّلاعات دارد، بلکه یادگیری، فرایندی است که با افزایش قابلیّت مرتبط است. یادگیری، در خصوص ایجاد توانایی برای خلق آن چیزی است که قبلاً نمی توانستید خلق کنید و نهایتاً یادگیری مربوط به عملکرد است، در حالی که اطّلاعات چنین نیست ( مارکواد، ۱۹۹۸ ؛ ترجمه ایران نژاد پاریزی، ۱۳۸۷: ۷۴).
۲-۲-۱۴) شیوه ها و راهکارهای یادگیری سازمانی:
سه شیوه یا راهکار یادگیری سازمانی، برای سازمان یادگیرنده از ارزش و اهمیّت برخوردار است. اگرچه هر یک از آنها مجزا و متمایز است، اما اغلب بین آنها همپوشی وجود دارد و مکمل یک دیگرند که مارکوارد (۱۹۹۵) آن ها را در چهار ن
وع یادگیری سازمانی طبقه بندی می کند که به شرح زیر می باشد:

    1. یادگیری انطباقی :

یادگیری انطباقی زمانی روی می دهد که یک فرد، تیم یا سازمان از تجربه و بازاندیشی درس می‌گیرد. یادگیری انطباقی از لحاظ سازمانی به این گونه آغاز می شود و ادامه می یابد که شرکت اقدامی را به منظور دستیابی به هدفی معیّن انجام می دهد، این اقدام منجر به پیامدهای داخلی و خارجی می شود، تغییر حاصله با توجه به همخوانی با هدف، مورد تحلیل قرار می گیرد و شرکت دست به اقداماتی جدید می زند یا عملکرد قبلی را بر اساس پیامد، بهبود می بخشد. یادگیری انطباقی از عمل به سمت پیامد، ارزیابی نتایج و سپس به سوی باز اندیشی حرکت می کند. ممکن است یادگیری انطباقی، تک حلقه ای یا دو حلقه ای باشد. یادگیری تک حلقه ای، به منظور تثبیت و حفظ سیستم های موجود بردستیابی به اطّلاعات متمرکز می شود و بر تشخیص و تصحیح خطا تأکید دارد. این نوع یادگیری، با دست یابی به راه حل های مستقیم با تعارضات یا موانع فوری، در ارتباط است که اغلب علائم مشکلات زیرساختی هستند. یادگیری تک حلقه ای تنها نوع یادگیری است که امروزه در بیشتر سازمان ها مورد استفاده قرار می گیرد. یادگیری دوحلقه ای که یادگیری انطباقی گاهی در این سطح اتفاق می افتد، عبارت است از پرسشگری ریشه ای دربارهی خود سیستم به منظور دریافتن این مطلب است که اساساً چرا خطاها یا موفقیّت ها صورت می گیرد. این نوع یادگیری، به هنجارها و ساختارهای سازمانی توجه دارد و دربارهی اعتبارشان بر حسب سازمان، عملکرد و نتایج سؤالاتی مطرح می کند، در کل یادگیری انطباقی هنگامی روی می دهد که ما به تجارب گذشته می اندیشیم و سپس عملکرد های آینده را اصلاح می کنیم ( آرجریس، ۱۹۸۷؛ مارکواد ؛ ترجمه ایران نژاد پاریزی، ۱۳۸۷: ۶۶). خود فرایند یادگیری انطباقی شامل چهار مرحله است :

        1. سازمان اقدام به فعّالیّتی می کند که در جهت دستیابی به هدفی از پیش تعیین شده است.
        1. فعالیّت سازمان نتایج درونی و بیرونی را برای سازمان به ارمغان می آورد.
        1. تغییر به وجود آمده از جهت هم راستایی، با هدف تجزیه و تحلیل و بررسی می شود.
        1. یک فعّالیّت جدید یا نوع تعدیل یافته ای از آن، برحسب نتیجه مکتسبه اتخاذ می شود. به علاوه، یادگیری انطباقی را می توان به ترتیب زیر نیز نمایش داد:

انعکاس داده های به دست آمده نتیجه کنش (فعّالیّت)
در تقسیم بندی مارکوارد، یادگیری انطباقی را که می تواند، هم تک حلقه ای و یا دو حلقه ای باشد، یادگیری تک حلقه ای را متمرکز بر کسب اطّلاعات جهت پایدار کردن و حفظ سیستم های موجود و یادگیری دو حلقه ای را عمیق تر از یادگیری تک حلقه ای و آن را مشتمل بر پرسش از خود سیستم و توجه به ساختارها و هنجارهای زیربنایی، می داند. از طرفی، شاین[۵۸] (۱۹۹۴) اشاره می کند که اغلب سازمان ها و افراد تمایلی به درگیری در یادگیری دو حلقه ای ندارند، زیرا این نوع یادگیری شامل نمایان ساختن و در معرض دید قرار دادن خطاها و اشتباهات و نیز پرسشگری در رابطه با مفروضات، هنجارها، ساختارها و فرایندهای موجود می باشد( سبحانی نژاد، شهابی و یوز باشی، ۱۳۸۵ : ۶۰).

    1. یادگیری انتظاری ( پیش بینی کننده ) :

عبارت است از فرایند کسب دانش از طریق پیش بینی تصویرهای مختلفی برای آینده ( راهکاری که از نگرش به عمل و از عمل به باز اندیشی حرکت می کند). این راهکار یادگیری با شناسایی بهترین فرصت آینده و تعیین راه هایی برای دستیابی به آینده مطلوب، درصدد پرهیز از نتایج و تجارب منفی است و این یادگیری زمانی مطرح می شود که یک سازمان از پیش بینی اوضاع مختلف در آینده، درس می آموزد. این راهکار، سازمان را قادر می سازد تا برای هرگونه حادثه ای خود را آماده سازد. بنابراین یادگیری انتظاری از آینده نگری به سوی بازاندیشی و سپس به سوی عمل حرکت می کند. یادگیری انتظاری در مقایسه با یادگیری انطباقی، می توان گفت که یادگیری انطباقی، شکل ملایم تر یادگیری است. یادگیری انتظاری، نوع موّلد یا خلاقانه تر یادگیری سازمانی است. یادگیری انتظاری، سازمان را بسیار توانا می سازد. زیرا که اعضای ستاد ( کارکنان) در یادگیری شان، اثرگذارتر، ژرف اندیش تر و خلاق تر هستند. ممکن است یادگیری سازمانی به صورت واکنش هایی در مقابل وقایع آغاز شود، اما سازمان مبتکر به زودی مسئولیّت یادگیریش را برای شکل دادن به رویدادها، به عهده می گیرد ( آرجریس، ۱۹۸۷؛ مارکواد؛ ترجمه ایران نژاد پاریزی، ۱۳۸۷: ۶۶). در کل یادگیری پیش بینی کننده زمانی اتفاق می افتد که سازمان از آینده مورد انتظار و مرجح چیزی را می آموزد. این نوع یادگیری یک رویکرد دورنما ( تفکر – عمل ) به یادگیری است که از طریق تعریف بهترین فرصت ها ی آینده و کشف راه هایی برای دست یابی به دنبال اجتناب از نتایج و تجربیّات منفی می باشد. یادگیری پیش بینی کننده را می توان به صورت زیر نمایش داد:
شیوه عمل انعکاس دورنما (چشم انداز)

    1. یادگیری ثانویه:

این نوع یادگیری همان نوع سوم از دسته بندی آرجریس و شون است که یادگیری سه حلقه ای نیز نامیده می شود. مارکوارد به پیروی از آرجریس و شون این نوع یادگیری را، یادگیری پیرامون یادگیری، تعریف می کند. به نظر او وقتی سازمان در یادگیری ثانویه درگیر و مشغول می شود، اعضای آن از زمینه های سازمانی ماقبل به منظور کسب یادگیری، آگاه می شود. افراد درک می کنند که چه چیزی انجام داده اند یادگیری را تسهیل کرده و یا مانع شده است تا بتوانند استراتژی های جدیدی را برای یادگیری ابداع کنند ( مارکواد، ۱۹۹۵ ؛ به نقل از سبحانی نژاد، شهابی و یوزباشی، ۱۳۸۵: ۶۰).

    1. یادگیری عملی[۵۹] ( کنشی ) :

به معنای تحقیق و باز اندیشی دربارهی واقعیّت کنونی، بر اساس زمان واقعی و به کارگیری آن دانش در جهت پرورش فرد، گروه و سازمان است، در تعریفی دیگر، یادگیری عملی، شامل کارکردن بر روی مشکلات واقعی، تمرکز بر دانش کسب شده و به کارگیری عملی راه حل هاست، این نوع یادگیری، یک شیوهی خوب آزمایش شدهی یادگیری ضربتی ( شتابنده ) را فراهم می کند که افراد را قادر می سازد تا بهتر بیاموزند و وضعیّت های دشوار را کارآمدتر اداره کنند.
با بهره گرفتن از یادگیری عملی به صورت فرایندی نظام مند، یادگیری سازمانی افزایش می یابد، به طوری که یک سازمان می تواند به تغییر، مؤثرتر پاسخ دهد. یادگیری عملی، هم یک فرایند پویا و هم برنامه ای قوی است. به صورت یک فرایند، شامل گروه کوچک از افراد است که بر آنچه دارند یاد می گیرند، متمرکز می شوند و نیز بررسی می کنند که چگونه دانش جدیدشان می تواند به هر یک از افراد و در کل به سازمان منفعت برساند. علاوه بر این، یادگیری عملی بر اساس چارچوب آزمایش شده ای بنا می شود که افراد را قادر می سازد تا در حین عمل ارزیابی و حل مشکلات سخت و واقعی به یادگیری کارآمد و نتیجه بخشی بپردازند. این نوع یادگیری مطرح ساختن و به کاربستن سؤالات جدیدی را در خصوص دانش موجود با بازاندیشی درباره اقداماتی که در طول و بعد از جلسات مشکل گشایی انجام شده است، ترکیب می کند ( مارکواد، ۱۹۹۸؛ترجمه ایران نژاد پاریزی، ۱۳۸۷ : ۶۵).
۲-۲-۱۵) سطوح یادگیری سازمانی :
در تقسیم یادگیری سازمانی انواع یادگیری سازمانی در سه سطح، یادگیری فردی، یادگیری گروهی و یادگیری سازمانی جای می گیرد.

    1. یادگیری فردی[۶۰] : افراد، واحدهای اصلی گروه ها و سازمان ها هستند. پیتر سنگه (۱۹۹۰) چنین اظهار می کند که ” سازمان ها تنها از طریق افرادی که فرا می گیرند، می توانند بیاموزند. یادگیری فردی، تضمین کنندهی یادگیری سازمانی نیست، اما بدون آن هیچ گونه، یادگیری سازمانی صورت نمی گیرد “. آرجریس و شون ( ۱۹۷۸) اشاره می کنند که ” یادگیری فردی، امری ضروری است و در واقع شرط لازم اما ناکافی برای یادگیری سازمانی است “. یادگیری فردی، عبارت است از اصلاح نتایج بر اساس تغییر رفتار فردی ( ینگ[۶۱]، ۲۰۰۴) ؛ افراد در طول زمان در شخصیّت، اعتقادات و عادت های شخصی خود توسعه ایجاد می کنند ( هیولت، کچن و نیکولز[۶۲]، ۲۰۰۳؛ به نقل از قربانی زاده، ۱۳۸۷: ۴۷)؛ یعنی افراد با کسب تجربه و اطّلاعات لازم در طول دوره خدمتی خود و تجزیه و تحلیل و تفکر درباره اطّلاعات به دست آمده، دانش و بینش خود را افزایش یا به بیان دیگر یادگیری فردی انجام می دهند، یادگیری فردی عبارت است از تغییراتی در مهارت ها، بینش ها، دانش، نگرش ها و ارزش ها، از طریق خودآموزی، آموزش مبتنی بر فنّاوری مشاهده شده حاصل می شود (مارکوارد، ۱۹۹۶؛ ترجمه زالی، ۱۳۸۵ : ۳۵).
    1. یادگیری گروهی[۶۳] ( تیمی ) :

یادگیری تیمی، چیزی بیش از کسب مهارت های گروهی است. یادگیری تیمی بر یادگیری خودمدار، خلاقیّت و جریان آزاد اندیشه ها تأکید دارد. یک سیستم موفق یادگیری تیمی، تضمین می کند که تیم ها تجارب شان را، چه مثبت و چه منفی با گروه های دیگر سازمان تسهیم کنند و از این راه رشد فکری سازمانی را ارتقاء دهند. یادگیری تیمی بر فرایند همسو کردن و افزایش قابلیّت گروه متمرکز می شود تا یادگیری و پیامدهای مطلوب آن را برای اعضایش به همراه داشته باشد. یادگیری در اکثر گروه ها صورت نمی گیرد. یادگیری تیمی نیاز به ژرف اندیشی را دربارهی موضوعات پیچیده تأمین می کند. تیم ها به وسیلهی نوآوری و عملکرد هماهنگ، می آموزند که چگونه از نیروی فکری مغزهای متعدد استفاده کنند در کل یادگیری تیمی مستلزم توجه به سه عنصر، نیاز به پرداختن به مسائل پیچیده با بکارگیری بینش جمعی، نیاز به عملکرد نوآور و هماهنگ و نیز توانایی تقویّت و بر انگیختن یادگیری در تیم های دیگر می باشد و باید به تیم ها در قبال مشارکت های شان با سازمان پاداش داده شود. یادگیری تیمی موفقیّت‌آمیز، هم تفکر و ارتباط جمعی را در سطح بالا و هم توانایی کار خلاق و سازنده را به صورت یک نهاد واحد، امکان پذیر می سازد و یادگیری عملی مؤثرترین راه ایجاد یادگیری تیمی می‌باشد(مارکوارد؛ ترجمه ایران نژاد پاریزی، ۱۳۸۷: ۶۲). هنگامی که افراد اطّلاعات و تجربیّات خود را با یک دیگر مبادله می کنند و یا به طور گروهی روی نتایج حاصل از اقدامات گذشته، تفکر می کنند، بینش و دانش گروهی ایجاد می شود و به عبارت دیگر یادگیری فردی، تبدیل به یادگیری گروهی می گردد( ینگ،۲۰۰۴؛ به نقل از قربانی زاده، ۱۳۸۷: ۴۳). این نوع یادگیری، دربرگیرندهی افزایش دانش، مهارت ها و قابلیّت هایی است که توسط گروه و در درون آن به دست می آید (مارکوارد، ۱۹۹۶؛ ترجمه زالی، ۱۳۸۵ : ۳۵).

    1. یادگیری سازمانی[۶۴] :
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:22:00 ق.ظ ]




فصل اول
کـلیـات
مقدمه:
یکی از عمده ترین مسایل کشورهای در حال گذار، دگرگونی معانی، ارزش ها و عقاید مشترک حاکم بر این جوامع است.نتیجه تغییر این عقاید مشترک که کارکرد انسجام را در نظام اجتماعی بر عهده دارند ایجاد نوعی چند گونگی و تکثر در لایه های زیرین و درون ذهنی افراد است. اگرچه تکثر به خودی خود امری نامطلوب محسوب نمی گردد اما مسئله از آنجایی آغاز می شود که این چند گونگی در باورها و عقاید و لایه های درون ذهنی افراد صورت پذیرد و دیگر هیچ اصل و تعریف واحدی وجود نداشته باشد که این باورهای مختلف حول آن نظام یابند. در این هنگام است که جامعه عرصه بروز نگرش‌ها و کنش‌های مختلف و متفاوت و حتی گاه متناقض گشته و انسجام و یگانگی نظام اجتماعی دست خوش چالش های جدی و مهمی می گردد.
اصل «حجاب» برای زنان که در جوامع اسلامی مطرح است از جمله همین ارزش‌ها و عقایدی است که از دیرباز در جامعه ما وجود داشته و در دوره‌های مختلف تاریخی به صورت‌های مختلفی بروز و ظهور کرده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بیان مسئله:
توجه به اخبار روزنامه‌ها و صدا و سیما و همینطور مشاهدات معمولی و روزمره بیانگر این امر است که پوشش دختران و زنان ایرانی مخصوصاً در دهه‌ های اخیر نسبت به آنچه که در نسخ دینی موجود است، دچار تحول و دگرگونی شده است؛ هم اکنون نیز این امر از حیث آنکه به عنوان یکه «مسئله» یاد می‌شود مورد توجه محافل گوناگونی واقع شده و سعی در چاره جویی برای آن می شود.
آنچه که در قرآن به عنوان مهم‌ترین منبع دینی آورده شده صورتی کلی است که جزئیات آن توسط مفسرین، مراجع و صاحبنظران به گونه‌های نسبتاً متفاوتی عملیاتی و بیان گردیده است. اگرچه غالب این تعاریف بر حداقل پوشش (یعنی پوشیدگی همه بدن به جز چهره و دستها از مچ به پایین) اتفاق نظر دارند، اما به نظر می‌رسد در عمل این تعاریف کمتر در ظاهر افراد دیده می‌شود.
از آنجایی که دیدگاه‌ها و نگرش افراد درباره موضوعات مقدمه‌ای بر کنش آنها محسوب می‌گردد؛ لذا یافتن پاسخ این پرسش که افراد جامعه چه تعریفی از واژه «باحجاب» دارند می‌تواند گام موثری در این مسیر باشد.
حال سوالی که در این تحقیق بدان پرداخته خواهد شد این است که اولاً : «تعریف تحلیلی افراد تا چه میزان به تعریف اسمی واژه «با حجاب» نزدیک است؟
ثانیاً: «افراد در عمل تا چه میزان به تعریف اسمی واژه «باحجاب» نزدیک می شوند؟»
اهمیت مسئله:
قدر مسلم تفاوت تعاریف قراردادی و تحلیلی افراد از واژه «باحجاب» دو گونه مسئله رابرای ما متصور می‌سازد:
اول اینکه تعاریف دینی موجود از واژه «باحجاب» همگی قابل اجرا و مناسب بوده اما نظام اجتماعی و فرهنگی جامعه، طی مراحل جامعه‌پذیری افراد به درستی نتوانسته این تعاریف را در میان افراد درونی سازد. و یا نظام هنجارساز جامعه دارای عملکرد ضعیفی بوده است به گونه‌ای که سایر منابع هنجارساز (داخلی یا خارجی) دست به هنجارسازی و ارائه تعاریف جایگزین در این باره زده‌اند.
دوم اینکه این تعاریف قراردادی و دینی آن طور که باید و شاید مطابق ضرورت‌ها و نیازمندی‌های زمان و مکان از متون دینی استخراج نشده و لذا افراد، خود، دست به تغییراتی در این تعاریف زده‌اند تا آن را با شرایط روز خود منطبق سازند.
هریک از مفروضات بیان شده که درست باشد نیازمند بکارگیری تدابیر مناسب در جهت همسان‌سازی نظام کنش افراد و نظام هنجاری جامعه می باشد تا شاهد کاهش انسجام و یگانگی در جامعه نباشیم.
اهداف تحقیق:
هدف از انجام این تحقیق که با دو روش “اسنادی” و پیمایشی صورت می پذیرد یافتن پاسخ‌هایی مناسب به سوالات تحقیق است. همچنین یافتن این پاسخ‌ها می‌تواند ما را در رسیدن، نگاهی واقع بینانه نسبت به بخشی از مسئله اجتماعی «بدحجابی» یاری دهد.
تعریف مفاهیم:
تعریف اسمی: تعریف اسمی تعریفی است که طی آن معنی یک واژه به وسیله صفات مشخصی به طور قراردادی تعیین گردد. (رفیع پور، کندوکاو‌ها وپنداشته‌ها)
این تعاریف قراردادی است و به همین دلیل چیزی درباره واقعیت بیان نمی کند و لذا نه درست هستند و نه غلط.‌(همان)
تعریف تحلیلی: گاهی لازم است معانی واژه‌های مورد استفاده (مثلاً در یک پرسشنامه) را قبلاً بررسی کرده و معانی معمول آن واژه‌ها را در گروه یا جامعه مورد نظر تعیین نمود. اینگونه بررسی و تعیین معانی را “همپل”، «تحلیل معنی» و اوپ ، «تعریف تحلیلی» می نامد و تفاوت آن با تعریف اسمی در این است که تحلیل معنی یا تعریف تحلیلی یک امر قراردادی نیست بلکه یک امر تحقیقی است. یعنی به صورت تجربی بررسی می‌شود که فلان واژه در بین افراد یک جامعه‌ دارای چه معنی یا معانی است و لذا در تعریف تحلیلی برعکس تعریف اسمی درباره یک امر واقع (واقعیت) صحبت می شود. (همان)
تعریف اسمی واژه «با حجاب»: دکتر مطهری در کتاب حجاب خود پس از بررسی آیات و روایات و تفاسیر گوناگون به این تعریف می رسد: «برای زن پوشانیدن چهره و دست‌ها تا مچ واجب نیست. حتی آشکار بودن آرایش‌های عادی و معمولی که در این قسمت‌ها وجود دارد نظیر سورمه و خضاب که معمولاً زن از آنها خالی نیست و پاک کردن آنها یک عمل فوق‌العاده به شمار می‌رود نیز مانعی ندارد». پس «با حجاب» بودن یعنی مطابقت با این ویژگی‌ها.
تعریف تحلیلی واژه «با حجاب» : این تعریف شامل آن تعریفی می‌شود که افراد جامعه آماری به صورت نظری آن را عنوان می کنند و همینطور در عمل آن را انجام می‌دهند.
فصل دوم
پیشینه تحقیق
در این فصل تلاش می‌شود تا حاصل تحقیقات انجام شده در رابطه با این موضوع که تاکنون انجام شده و نتایج آن قابل استفاده و رهگشا در انجام این تحقیق می‌باشد گردآوری و ارائه ‌گردد:
پژوهشی در مجموعه WVS (پیمایش ارزش‌های جهانی) توسط “منصور معدل” از دانشگاه میشیگان و «آزادارمکی» از دانشگاه تهران انجام شده است.
در این پیمایش با نمونه‌هایی که از سه کشور «مصر» ، «ایران» و «اردن» گرفته شده است به باورهای دینی دینداری، هویت ملی و ایستارها نسبت به فرهنگ غرب، خانواده و روابط جنسیتی تحلیل و مقایسه شده است.
نتیجه اصلی که ایشان از تحقیق خود می‌گیرند این است که «ماهیت رژیم حاکم» یک عامل مهم برای اختلاف جهان بینی مردم این سه کشور است. بین این سه کشور حکومت ایران، «حکومت تئوکراسی» و «دین سالاری» است. حکومت‌های مصر و اردن و خصوصاً حکومت مصر، سکولار است. به جهت اینکه این حکومت‌ها در درجات متفاوتی از اقتدار طلبی هستند، گروه‌های مخالف بیانات فرهنگی خود را در واکنش به جهت گیری‌های فرهنگی رژیم‌هایشان تنظیم می کنند. به همین علت در ایران جایی که جامعه تحت تسلط رژیم کاملاً دینی اداره شده است مردم کمتر دینی. کمتر ضد غرب، بیشتر سکولار و بیشتر هوادار ارزش‌های مدرنیسم هستند تا مردم مصر و اردن که حکومتشان سکولار و به طور قطعی هوادار غرب است.
پژوهشگران مذکور معتقدند یافته‌های تجربی آنها با پژوهش‌های تاریخی موجود همخوانی دارد. شواهد تاریخی متعدد حاکی از آن است که جهت‌گیری‌ها و خط مشی‌های فرهنگی دولت نقش تعیین‌کننده‌ای در روند فرهنگی جامعه دارد.
ایشان موارد مختلفی را از تاریخ کشورهای اسلامی ذکر می‌کنند که در آنها مداخله فرهنگی حکومت‌های سکولار با ایدئولوژی تهاجمی، سبب سیاسی شدن دین و شکل‌گیری بنیادگرایی اسلامی شده است.
تحقیق مورد بحث علاوه بر نتایجی در مورد اختلاف جهان بینی مردم این سه کشور اسلامی به نتایجی هم در مورد اختلاف جهان بینی مردم در هر یک از این سه کشور می‌رسد. در این مورد نتایج به دست آمده حاکی از آن است که عوامل تعیین کننده عبارتند از: تنوعی از صفات اجتماعی پاسخگو مانند پایگاه اجتماعی، اقتصادی، جنس و سن و تحصیلات؛ که سن و تحصیلات نشانه‌های خوبی برای راستای تغییر فرهنگی هستند.
در عین حال تحصیلات اثر قابل ملاحظه‌تری روی دیدگاه‌های فردی دارد. تأثیر متغیر سن و تحصیلات در این سه کشور یکسان نیست. در ایران پاسخگویان جوان‌تر و دارای تحصیلات بالاتر بیشتر ملی‌گرا بیشتر سکولار و کمتر دینی هستند. در مصر و اردن این اثرات (تأثیر سن و تحصیلات روی دین) قابل توجه و مشخص نیست. جالب است که در هر سه کشور سطح تحصیلات با اعتماد به مسجد و اعتماد به دولت رابطه معکوس دارد.
پژوهشگران با قدری احتیاط نتیجه می‌گیرند که معنی این رابطه منفی در ایران سکولاریسم بیشتر و دینداری کمتر است ولی در اردن و مصر تلاش دینی بیشتر را می‌فهماند.
خانواده، دانشگاه و جامعه پذیری دینی: (طالبان ۱۳۷۸)
محقق می‌خواهد به این سوال پاسخ دهد که آیا تأثیر تحصیلات تنها بر افراد تحصیل کرده است یا اینکه دامنه نفوذ آن به فرزندان آن‌ها نیز کشیده خواهد شد؟
نتایج تجربی بیانگر آن است که دینداری فرزندان خانواده‌های تحصیل کرده به نسبت دیگران از میزان ضعیف‌تری برخوردار است. ولی در هر صورت متوسط دینداری در جامعه ایران بالا و نزد این خانوارها هم بالاتر از متوسط مقیاس دینداری بوده است.
دانشگاه ، دین، سیاست : (رجب‌زاده، ۱۳۷۹ ۲۰۰-۱۸۳)
این پژوهش می‌کوشد به این سوال اساسی پاسخ گوید که باورها و ارزش‌های دین در این روایات رسمی و سنتی آن تحت تأثیر فرهنگ دانشگاه چه سمت و سویی پیدا می‌کنند؟ و در جریان این چالش چه باورها و ارزش‌هایی به عنوان راه حل چالش مورد پذیرش افراد قرار می‌گیرد یا قابلیت پذیرش بیشتری می‌یابند؟
در باب دین ورزی در این تحقیق مولفه‌های گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: «راه شناخت خدا» ، «جهان بینی»، «نگاه افراد به دین» (سنتی، تجربه درونی، مادی گرایانه، عقل گرایانه). «تلقی افراد از کارکرد معرفت شناختی دین»، «جایگاه روحانیت در دین» ، «مناسک گرایی» ، «تکثرگرایی»، «تفسیرپذیری سکولاریزاسیون».
ابعاد دین در این پژوهش براساس مولفه‌هایی نوع بندی شده که در ارتباط با بحث ارزش‌ها و باورهای علم قرار می‌گیرند. برخی از مهم‌ترین یافته‌های این پژوهش را به این شرح می‌توان خلاصه کرد:
پاسخگویان به تعدد راه‌های شناخت معتقدند.
دانشجویانی که از پایگاه اجتماعی اقتصادی بالاتری برخوردارند نظر منفی‌تری نسبت به دین سنتی دارند.
گرایش به سوی مخالفت با نقش سنتی روحانیت و ملازمه آن با دین در دانشجویان مشهود است. و نوعی کاهش باور به مرجعیت روحانیت در شناخت دین وجود دارد.
قبول و موافقت با تکثرگرایی، گرایش کلی جمعیت است و روابط بین متغیرها حاکی از دخالت عوامل درون دانشگاهی و روابط ضعیف با عوامل فرا دانشگاهی است.
در خصوص مناسک گرایی در دین، همانند تلقی سنتی از دین و نگاه به مرجعیت روحانیت نوعی قطب بندی در سطح افراد دانشگاهی (اجتماعی) محسوس است. در این رابطه متغیرهای «پایگاه اقتصادی- اجتماعی» افراد «سطح توسعه یافتگی» منطقه زندگی افراد نقش اساسی دارند. (همان ۲۰۳-۹۲)
فعالیت‌های مذهبی:
در تحقیقاتی که در ذیل عنوان کلی فوق و یا به عنوان جزیی از یک مفهوم کلی‌تر در سال‌های اخیر صورت پذیرفته نکته مهمی مشاهده می‌شود، در مورد عرصه مناسکی دین به خصوص مناسکی که بخش زیادی از آن جنبه جمعی دارد و با تعامل و پیوند با دیگران همراه است، تعاملات و پیوندهایی که در خلال آن اجتماع دینی تداوم می‌یابد با این واقعیت جدید در جامعه ایران مواجه می‌شویم که نوعی تحول از سمت دین و مناسک جمعی به سوی فردگرایی در دین مشهود است.
محقق پیش بینی می‌کند با رشد تجدد و افزایش سطح توسعه یافتگی عرصه دین فردی در بخش‌هایی از جامعه گسترش بیشتری یابد که با توجه به گسترش مولفه اصلی آن یعنی تحصیلات در سال‌های آتی انتظار توسعه بیشتر آن می‌رود. (رجب‌زاده، ۱۳۸۰)
در تحقیق دیگری که باعنوان «بررسی عوامل موثر بر رعایت حجاب دانش‌آموزان دختر دبیرستانی یزد» انجام شده است؛ کم بودن تعداد افراد خانواده، تربیت و تولد فرزندان در خانواده‌ عامل موثر بر رعایت حجاب نیستند. سن والدین و سطح تحصیلات پدران تأثیری در رعایت حجاب ندارد هرچند که سطح تحصیلات مادران موثر است. مادران خانه‌دار و بازنشسته دارای فرزندانی با رعایت حجاب می‌باشند و مادران شاغل در زمینه حفظ حجاب فرزندانشان موفقیت کمتری دارند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:21:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم