جهانشاد و مدانلو (۱۳۹۲) در پژوهشی تحت عنوان طبقهبندی شرکتها با شاخص کازد و ارتباطات تغییرات این شاخص با بازده آتی سهام، ضمن تأکید بر ضرورت مطالعه رفتار تأمین مالی با توجه به محدودیتهای موجود، با بررسی ۱۰۹ شرکت از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، به ارتباطات معنادار بازده آتی سهام با سطح محدودیت مالی در شرکتهای فوق دست یافتند و بیان کردند بازده آتی سهام شرکتهایی که سطح محدودیت مالی پایینتری دارند، بیشتر است.
ستایش و همکاران (۱۳۹۲) در پژوهشی به بررسی رابطه بین کیفیت اطلاعات مالی و محدودیت در تأمین مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج پژوهش آنان با بهره گرفتن از داده های مربوط به ۶۷ شرکت در بازه زمانی ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۹ نشان داد که بین کیفیت اقلام تعهدی و رشد در کیفیت اقلام تعهدی با محدودیت در تأمین مالی رابطه منفی و معناداری وجود دارد اما بین کیفیت افشا و رشد در میزان کیفیت افشای اطلاعات بهوسیله شرکتها رابطه معناداری وجود ندارد.
۲-۳-۲-۲- سرمایه گذاری در دارایی های نامشهود
بیگی و فطرس (۱۳۸۸) در پژوهشی به اندازه گیری میزان تأثیر سرمایه انسانی بر عملکرد سازمانی صنعت بانکداری ایران از دیدگاه دارایی های نامشهود پرداختند. نتایج پژوهش آنان نشان داد که روشهای حسابداری سنتی قادر به اندازه گیری این نوع از دارایی های نامشهود (سرمایه های انسانی) نیست. افزون بر این نتایج پژوهش بیگی و فطرس نشان داد که بین سرمایه های انسانی و عملکرد شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
حاجیها و قصاب ماهر (۱۳۸۹) به بررسی تأثیر ساختار سرمایه بر ارزش نامشهود واحد تجاری با بهره گرفتن از شاخص نسبت توبین در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۶ پرداختند. نتایج پژوهش آنان با بهره گرفتن از ۶۰ شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران حاکی از عدم وجود رابطه معنادار بین نوع ساختار سرمایه (بدهیمحور یا سرمایهمحور) و ارزش نامشهود با بهره گرفتن از نسبت توبین میباشد. به عبارت دیگر، شرکتها نتوانستهاند هیچگونه ارزش نامشهودی با انتخاب روش تأمین مالی برای خود فراهم سازند.
ایزدی و همکاران (۱۳۹۱) در پژوهشی به بررسی ارتباط ارزشی دارایی های نامشهود در بازار بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج پژوهش آنان با بهره گرفتن از داده های مربوط به ۱۱۴ شرکت در بازه زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۹ نشان داد که بین دارایی های نامشهود و ارزش بازار شرکتها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
مرادی و غفوریفرد (۱۳۹۱) در پژوهشی به بررسی رابطه بین عوامل داخلی شرکت باارزش افزوده اقتصادی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج پژوهش آنان با بهره گرفتن از داده های مربوط به ۸۷ شرکت در بازه زمانی ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ نشان داد که بین ارزش افزوده اقتصادی شرکتها و دارایی های نامشهود آنها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
ستایش و موسوی نژاد (۱۳۹۱) در پژوهشی به بررسی دارایی های نامشهود پرداختند. نتایج پژوهش آنان نشان داد که برخی از اقلام دارایی های نامشهود، دارایی هایی هستند که در ترازنامه لحاظ نشده اما منبعی برای خلق ارزش محسوب میشوند؛ به طوری که ممکن است بیش از ۷۵ درصد ارزش یک شرکت مربوط به دارایی های نامشهود ثبتنشده آن باشد.
ایزدی و بهنامه (۱۳۹۲) در پژوهشی به بررسی رابطه بین دارایی های نامشهود و ارزش بازار شرکتهای فعال در صنعت دارویی شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج پژوهش آنان با بهره گرفتن از داده های مربوط به بازه زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۹ نشان داد که بین دارایی های نامشهود و ارزش بازار شرکتهای دارویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
مظاهری (۱۳۹۳) در پژوهشی به بررسی رویه های حسابداری دارایی های نامشهود و چالشهای پیشرو پرداخت. نتایج پژوهش وی نشان داد که افشای اختیاری اطلاعات دارایی های نامشهود به عنوان راهکاری به منظور برطرف کردن مشکلات شناسایی این دارایی ها در صورتهای مالی معرفیشده است.
۲-۳-۲-۳- ناهمگونی شرکتها و سرمایه گذاری در دارایی های نامشهود
با توجه به مطالب ذکرشده و نتایج جستجوها ملاحظه می شود که پژوهشهای تجربی بسیار اندکی در زمینه تأثیر ناهمگونی شرکتها بر میزان سرمایه گذاری در دارایی های نامشهود آنها در خارج از کشور انجامشده است و این در حالی است که در داخل با توجه به جستجوهای انجامشده، تاکنون پژوهشی که بیانگر تأثیر ناهمگونی شرکتها بر میزان سرمایه گذاری در دارایی های نامشهود باشد در ادبیات حسابداری مشاهده نگردیده است؛ بنابرین، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا تأثیر ناهمگونی شرکتها بر میزان سرمایه گذاری در دارایی های نامشهود را در بورس اوراق بهادار تهران، موردبررسی قرار دهد.
۲-۴- خلاصه فصل
این فصل به بررسی چارچوب نظری استفاده شده در ادبیات حسابداری در خصوص تجزیه و تحلیل رابطه بین ناهمگونی شرکتها و میزان سرمایه گذاری آنها در دارایی های نامشهود پرداخته است. در این راستا، ابتدا ناهمگونی شرکتها و موارد مرتبط با آن و علیالخصوص معیارهای محدودیت در تأمین مالی، اندازه شرکتها و سرمایه های انسانی موردبررسی قرار گرفت. همچنین، فصل حاضر به بررسی مفاهیم نظری مربوط به دارایی های نامشهود پرداخته است. در ادامه، چگونگی تأثیرگذاری ناهمگونی شرکتها بر میزان سرمایه گذاری آنها در دارایی های نامشهود تشریح شد. سرانجام، پژوهشهای مهم انجامشده در داخل و خارج از کشور در ارتباط با موضوع پژوهش نیز، موردبررسی قرار گرفت.
فصل سوم
روش اجرای پژوهش
۳-۱- مقدمه
علم، شناخت واقعیت از طریق تجربه است. کارکردهای علم؛ تبیین[۱۰۷]، پیش بینی[۱۰۸] و تعمیم[۱۰۹] است و هدف اساسی آن نظریهسازی است. تبیین به عنوان یکی از کارکردهای علم به معنای شناخت علت یا علل پدیدههاست. به بیان آماری، تبیین معادل توضیح واریانس متغیر وابسته از طریق متغیر مستقل یا ترکیبی از مشارکت نسبی متغیرهای مستقل است. موضوع علوم اجتماعی، رفتارهای انسانی و مبتنی بر روش مشاهدهای است و از طرف دیگر پدیده های اجتماعی، پیچیده و تغییرپذیرند. پدیده های اجتماعی را نه یک علت بلکه علتهای اجتماعی تبیین میکنند که پژوهشگر همواره قادر به کنترل تمام متغیرهای مستقل (علل پدیده های اجتماعی) نیست (ساعی، ۱۳۷۷). از طرفی پایه هر علمی، روش شناخت آن است و اعتبار و ارزش قوانین هر علمی به روششناختی مبتنی است که در آن علم به کار میرود. از اصطلاح روش پژوهش معانی خاص و متمایزی در متون علمی استنباط می شود. این استنباطها گاه دارای همپوشانی و وابستگیهایی هستند و در مواردی هم روش پژوهش و نوع پژوهش مترادف در نظر گرفتهشدهاند (نمازی، ۱۳۷۹).
[جمعه 1401-09-25] [ 11:57:00 ق.ظ ]
|