کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



    • جهت ارائه خدمات مطلوب تر و به موقع به مراجعه کنندگان تلاش مضاعف گردد زیرا موجب می شود تصویر مثبت بیشتری از سازمان در جامعه ارائه و کارکنان با جامعه و بالعکس تعامل بیشتر و بهتری داشته باشند و نهایتا عملکرد شغلی افراد ارتقاء یابد.

۴- با توجه به یافته های جدول (۴-۱۱) که نشان داد بین بعد همکاری های مکتوب از تسهیم دانش با عملکرد شغلی رابطه وجود دارد لذا پیشنهاد می گردد:

    • بایگانی وآرشیوی الکترونیک از عملکرد هریک از پرسنل تهیه شود تا کارکنان سازمان بتوانند فعالیت ها ، تجارب و عملکرد خودشان را ثبت و در انتقال و اشتراک آن موفقتر عمل نمایند.
    • کلاسهای آموزشی ضمن خدمت با فاصله زمانی و تنوع بیشتری برگزار شود و توصیه می گردد در برگزاری این دوره ها از مشارکت و مباحثه شرکت کنندگان و افراد باتجربه استفاده گردد.

۵- با توجه به یافته های جدول (۴-۱۲) که نشان داد ببین نظرات پاسخگویان در بعد تسهیم دانش بر حسب عوامل دموگرافیک (جنس ، سن ، سابقه خدمت ، تحصیلات و … ) تفاوت وجود دارد پیشنهاد می گردد :

    • مدیران به گروه های تحصیلاتی پایینتر بیشتر توجه نمایند و با اخذ تدابیری مانند موافقت با اعطای مرخصی های تحصیلی، تشویق های کتبی و شفاهی، تسهیلات مالی و سایر موارد مشابه کارکنان را به ارتقاء تحصیلات ترغیب نمایند.
    • ترتیبی اتخاذ گردد که در کنار پرسنل دارای تحصیلات بالا مانند فوق لیسانس، از پرسنل دارای تحصیلات پائین نیزاستفاده گردد تا علاوه بر انتقال دانش علمی ، تجربیات افراد با تجربه به افراد کم تجربه تر نیز منتقل شود.

۶- با توجه به یافته های جدول (۴-۱۳) که نشان داد بین نظرات پاسخگویان در بعد عملکرد شغلی بر حسب عوامل دموگرافیک (جنس ، سن ، سابقه خدمت ، تحصیلات و … ) تفاوت وجود دارد پیشنهاد می گردد :

    • با توجه به اینکه نیروهای جوان با انرژی و بطور مستمر در حال توسعه خود هستند درپست های مختلف به این نیروها اعتماد بیشتری شود و در سمت های کلیدی نیز از افراد جوان و با تحصیلات بالا استفاده گردد.

۵-۴-۲- پیشنهادات پژوهشی

    • بررسی این پژوهش در بین کارکنان سایر سازمان های مشابه و مقایسه نتایج آن با این پژوهش
    • بررسی عوامل موثر برارتقای عملکرد شغلی وتسهیم دانش دراداره کل تعاون،کارورفاه اجتماعی استان اصفهان
    • از آنجائیکه این پژوهش با بهره گرفتن از چهار بعد تسهیم دانش (تعاملات شخصی ،ارتباطات سازمانی، تعامل افراد با جامعه ، همکاری های مکتوب) بررسی شده لذا پیشنهاد می گردد بر اساس سایر مولفه ها و دسته بندی های احتمالی دیگر، رابطه تسهیم دانش و عملکرد شغلی در اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان اصفهان بررسی شود.

۵-۵- محدودیت های پژوهش
۱- در این پژوهش صرفا از یکی از ابزارهای پژوهش یعنی پرسشنامه استفاده شد. عدم استفاده از سایر ابزارهای پژوهش از محدودیتهای این پژوهش بشمار می آید.
۲- این پژوهش در اداره کل تعاون کار و رفاه اجتماعی استان اصفهان صورت گرفته و در تعمیم آن به سایر سازمانهای مشابه باید احتیاط نمود.
۳- این پژوهش با تاکید بر مولفه های تسهیم دانش مورد نظر محقق انجام شده است. از این رو یافته های آن در چاچوب مولفه های مذکور قابل تعمیم می باشد.
۴- در پژوهش حاضر صرفا روابط ساده بین متغیر های پژوهش بررسی شده است و استنباط روابط علی از آن صورت نمی گیرد.
فهرست منابع
فهرست منابع فارسی:
ابطحی ح ، صلواتی ع . ۱۳۸۵. مدیریت دانش در سازمان، انتشارات پیوند نو،چاپ اول. ۳۰۱ صفحه
الوانی م و پرویزیان ر . ۱۳۸۵” نقش مدیریت دانش در توسعه مدیریت صنعتی در کشور”، اولین همایش ملی مدیریت صنعتی
آذر ع، مؤمنی م.۱۳۸۱. آمار و کاربرد آن در مدیریت. جلد اول، چاپ هشتم، تهران: انتشارات پیوند نو.
آذرین ب ، یعقوب س ، عامری م. ۱۳۹۱ .”تحلیل رگرسیونی رابطه بین اجزای مدیریت دانش و عملکرد منابع انسانی”. مدیریت ورزشی _ زمستان. شماره ۱۵، صفحه ۳۵-۵۰.
آرمسترانگ م. ترجمه خدایار ابیلی. ۱۳۸۰. راهبردهای مدیریت منابع انسانی، تهران: انتشارات فرا، ص ۷.
باورصاد ب ، حبیبی ل ، توانبخش ح . ۱۳۸۹ . ” بررسی رابطه بین مدیریت دانش و عملکرد سازمان در شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران” . اولین همایش ملی مدیریت. دانشگاه شیراز.
جعفری س ، ۱۳۹۳ ، رابطه بین بکارگیری سیستم های اطلاعاتی با رفتار اشتراک دانش و آمادگی برای تغییر در شعب بانک رفاه شهر اصفهان ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشکده علوم تربتی دانشگاه آزاد خوراسگان .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جلالی م . ۱۳۷۷ . بررسی تاثیر نگرش های شغلی بر عملکرد کارکنان عملیاتی بیمارسـتان هـای شـبکه بهداشت و درمان علوم پزشکی شاهرود، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اداری دانشگاه شهید بهشتی.
حدت ع . ۱۳۸۷ .”تاثیر هوش هیجانی بر نگرش کارکنان نسبت به تسهیم دانش در شرکت نیرو کلر”. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مدیریت دانشگاه اصفهان.
خلیلی شورینی ن.۱۳۸۱. روش تحقیق و کاربرد آن در مدیریت. تهران: نشر آروین
خویی نژاد غ. ۱۳۸۰. روش تحقیق علوم تربیتی. انتشارات سمت، ص۵۴۲.
دراکر ،پیتر ، اف(۱۳۷۳).مدیریت آینده ،ترجمه عبدالرضا رضایی نژاد،تهران،انتشارات رسا
رابینز، استیفن پی ، ۱۳۸۹ ، مبانی رفتار سازمانی ، ترجمه علی پارساییان و سید محمد اعرابی ، چاپ بیست و هفتم ، انتشارات دفتر پژوهش های فرهنگی
رضایی دولت آبادی ح ، خزائی پول ج ، کیا لاشکی ج ف امانی م ، وریج کاظمی ر ، ۱۳۹۲ ، طراحی مدل تاپیر گذاری فرهنگ سازمانی بر تسهیم دانش و ایجاد چابکی در مهار شرایط بحرانی با رویکرد پدافند غیرعامل . مدیریت بحران.۳: ۷۷-۵۹.
رضاییان ع . ۱۳۸۶ . مدیریت رفتار سازمانی، تهران، انتشارات سمت . چاپ ششم. سرمد .۲۴۶ صفحه
رهنورد ف . محمدی ا . ۱۳۸۸. شناسایی عوامل کلیدی موفقیت سیستم مدیریت دانش در دانشکده ها و مراکز آموزش عالی تهران، نشریه مدیریت فناوری اطلاعات .۵۲-۳۷
رهنورد ف ، صدر ف . ۱۳۸۸ . رابطه ادراک فرهنگ تسهیم دانش کارکنان با عوامل سازمانی در دستگاه های دولتی . فراسوی مدیریت ، ۸: ۷۱-۵۴.
زارع، م . ۱۳۸۷. ” بررسی تاثیر توانمندسازها بر فرآیندهای مدیریت دانش در شرکت پالایش نفت اصفهان “، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مدیریت دانشگاه اصفهان.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:32:00 ق.ظ ]




البته رسانه های جمعی با بهره گرفتن از روش ها و فنون مختلف می توانند به دستکاری رفتار عمومی بپردازند و در نتیجه، مردم به شیوه واحدی بیاندیشند و رفتار کنند. به بیان دیگر سیلاب اطلاعات که بوسیله رسانه های همگانی جاری می شود، بتدریج تمامی جامعه را در خود غرق می کند و افراد نیز که در این جو اطلاعاتی تنفس می کنند از این اطلاعات تغذیه می شوند و بتدریج در جریان امور قرار می گیرند و این اطلاعات را برای سایرین بازگو می کنند و حتی اگر فقط بعضی از آن اطلاعات و اخبار را هم باور کنند باز مجبور می شوند با مسائل سیاسی روز درگیر شوند. تمام این عوامل هرچند نامحسوس و مبهم بر رفتار ما اثر می گذارند ، ولی اثر آنها آنقدر آرام و سطحی است که نمی توان القای فکر بصورت خشن تلقی کرد (کازنو،۱۳۶۴ : ۱۱۵).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در این بین تنوع و سرعت و جهانی شدن شبکه های اطلاعاتی، موجب می شود که هیچ دولت یا گروهی نتواند بر آنها تسلط پیدا کند. انقلاب اطلاعات موجب می شود که دگرگونی عظیمی در ساختار توزیع قدرت صورت گیرد. دسترسی شهروندان به اطلاعات گسترده و تشکیل کانونهای جدید قدرت و نفوذ ، میتواند مراکز قبلی را تحت تاثیر قرار دهد.دقیقا بهمان سان که دانش اولیه پزشکی ، قدرت را از دست جادوگر قبیله خارج کرد، گسترش اطلاعات در مورد شیوه های گوناگون زندگی در سایر کشورها نیز اعتبار برخی آیین های رسمی و در نتیجه اعتبار برخی از مبانی قدرت دولتها را مورد تهدید قرار داده است (بوریستون، ۱۳۶۸: ۲۱).
این جابجایی در قدرت موجب می شود که دولت های اقتدارگرا که به تمرکز قدرت دست می زنند روزبه روز در محدودیت بیشتری قرار گیرند. دانایی به عنوان سرچشمه اصلی توانایی، و دسترسی شهروندان به داده ها و اطلاعات بیشمار، به آنان فرصت می دهد تا بر اعمال و تصمیمات رهبران تاثیر بگذارند، چرا که دستیابی به اطلاعات بیشتر به معنی توانایی کنترل افزونتر است ( برزگر، ۱۳۸۲ :۱۵۲). به این ترتیب قدرت از شکل مکانیکی مبتنی بر چیرگی یکی بر دیگری و از حالت یک کنش ارتباطی یک طرفه ، خارج می شود و بصورت کنش ارتباطی دوسویه و تاثیرگذاری متقابل در می آید . بنابراین اطلاعات سیلی از تقاضا ها را متوجه سیستم سیاسی می سازد و در واقع موجب شکل گیری انقلاب انتظارات از سیستم سیاسی می شود. ناکامی دولت ها در فراهم آوردن امکانات و محدودسازی خواسته ها(همچون قبل) موجب بازخورد در ورودی سیستم می شود و در نهایت با دامن زدن به بحران پاسخگویی و مشروعیت موجبات فروپاشی نظام رافراهم می کند.
همانگونه که شاهدیم امروزه افراد، بیشتر اطلاعات و مطالب سیاسی خود را از وسایل ارتباطی به دست می آورند. این در حالیست که قبل از پیدایش این وسایل، تنها تجربه شخصی، معاشرت با افراد آگاه و مطالعه کتب، تنها راه های کسب اطلاعات سیاسی بوده است. کاربردهای نوینی که رسانه های جدید ارتباطی در زمینه آگاهی بخشی سیاسی و شکل دهی به افکار عمومی دارند، جایگاه مهمتری در ارائه اطلاعات سیاسی به افراد به خود اختصاص داده اند که در مجموع در عصر حاضر همراه با گسترش وسایل ارتباط جمعی و با سواد شدن عامه مردم، افکار عمومی و مسائل پیرامون آن به یکی از مباحث اصلی رسانه ها انجامیده است و امروزه کمتر دولتی است که بتواند از آن سرپیچی کند و یا آنرا به حساب نیاورد. در واقع از هنگام ظهور حکومت های مردمی، افکار عمومی عمدتاً بصورت مرجعی نقاد پا به صحنه گذاشته است. از این رو دولت ها تا آنجا که خود را متکی بر حاکمیت ملی می بینند، موظف به رعایت افکار عمومی هستند. قطعا در میان کانالهای مهم، ابزار و طرح افکار عمومی رسانه ها کم هزینه ترین وسیله برای سلامت نگهداشتن سیستم سیاسی است (پور حسن، ۱۳۷۷: ۵۱) .
افزایش قدرت فرد و کاهش کنترل اقتدار حکومتی در اثر گسترش وسایل نوین ارتباطی در چهارزمینه: تمرکز زدایی، شفاف سازی عرصه حکومت، اجبار سیستم سیاسی به پاسخگویی و گسترش توانایی های نامزدهای انتخاباتی را می توان بررسی کرد .
ملموس ترین و عینی ترین ابعاد تمرکز زدایی را می توان در تعدد و کثرت ابداعات و نواوریهای تکنولوژیکی مرتبط با دریافت، تولید و پردازش و مصرف اطلاعات دید. در صورتی که تمرکز حکومتی زمانی میسر است که تعداد دروازه هایی که از طریق آنها اطلاعات وارد سیستم سیاسی می شود، محدود باشد. گسترش حیرت آور تجهیزات الکترونیکی نظیر تلویزیون کابلی، ویدئوکاست ها، ضبط صوت ، دستگاه های فتوکپی، فاکس میل، انواع دوربین های فیلمبرداری، کامپیوترهای شخصی و شبکه جهانی ارتباطات ماهواره ای و صدها اختراع دیگر جملگی گویای ان است که اولا با افزایش تنوع ابزارهای ارتباطی – اطلاعاتی، قدرت شبکه مرکزی کم شده و ارتباطات به سوی عدم تمرکز گام بر میدارد و ثانیا مجموعه های تصمیم گیری که قبلا با تعداد بسیار محدودی از منابع و گونه های اطلاعاتی روبرو بودند، ناگزیرند برای تطبیق با شرایط جدید و مقابله با گستره بسیار عظیم اطلاعات، خود را نامتمرکز کنند. در غیر اینصورت ظرفیت اندک نظام های تصمیمگیری هرگز نخواهد توانست وسعت پردامنه دگرگونی های دنیای بیرون را تحت پوشش قرار دهد.
ویژگی اصلی دولت هایی که حاکمیت را به شیوه متمرکز اعمال می کنند، مخفی سازی و پنهان نگهداشتن اخبار و اطلاعات مربوط به جامعه و عملکرد حکومت است و این عمل رابطه ای خاص با مشروعیت آنان دارد. گسترش ارتباطات ماهواره ای و تاسیس بزرگراه های اطلاعاتی و شبکه های جهانی خبری، موجب ایجاد رخنه در درون ساختار حکومت ها شده و هرگونه اعمال سیاست پنهان کاری و مخفی سازی را بسیار مشکل می سازد.این وسایل جدید ارتباطی شهروندان داخلی و البته سایر اتباع دولت ها را قادر می کند با توسل به این ابزارها به حریم ممنوعه حکومت رخنه کرده و نسبت به تحولات و رخدادهای سیاسی- اجتماعی جاری مطلع شوند.
دسترسی افراد به اطلاعات و شفاف بودن عرصه سیاست منتهی به پاسخگویی نظام سیاسی می شود . پاسخگویی نظام سیاسی در عمل تاریخچه کوتاهی دارد. در بخش اعظمی از تاریخ بشر اغلب حاکمان دارای «حق» و حکومت شوندگان از «حقوق» چندانی برخوردار نبودند. مساله حقوق حکومت شوندگان و پاسخگویی دولت پس از تحولات زیادی که طی قرون گذشته صورت گرفته، کم کم مطرح شد، که با پیدایش رسانه های نوین ارتباطی و دست یافتن افراد به درون کاخ سیاست و شفاف شدن آن عرصه، تشدید شده است.
اختراع وسایل نوین ارتباطی قدرت دروازه بانی را از سیستم گرفته و بصورت های مختلف کانال های متفاوتی را برای بیان تقاضا ایجاد کرده که از کنترل دولت خارج هستند. وجود تعداد زیاد کانال ها، خود به خود حجم زیاد اطلاعات ردوبدل شده را فراهم می آورد. حجم زیاد اطلاعات یک نوع افزایش انتظار و یا به اصطلاح انقلاب انتظارات را فراهم می آورد (پور حسن،۱۳۷۷: ۶-۵۳) .
با این مقدمه باید گفت کارکرد سیاسی را شاید بتوان یکی از بزرگترین کارکردهای پیامک عنوان کرد. حجم بسیار گسترده ای از پیام های کوتاه، دارای مضمون سیاسی است. گویی فناوری تازه، ابزاری را در خدمت مردمانی قرار داده است که نظر خود را با طنز بیان کنند (کیا، ۱۳۸۹: ۱۲).
کارکرد سیاسی پیامک را می توان با شبنامه ها مقایسه کرد. شبنامه ها همزمان با ورود دستگاه های چاپ و تکثیر در دوران قاجاریه و متناسب با فضای جامعه سیاسی- مطبوعاتی کشور در تاریخ وسایل ارتباط جمعی ایران ظهور پیدا کردند. شبنامه نشریه ای بود که در برابر روزنامه- که با هویت مشخص گردانندگان و نویسندگان بصورت آشکار منتشر می شد، بصورت پنهانی ، تهیه و تکثیر و توزیع می گردید. این نوشته ها با هدف های سیاسی و اجتماعی و برای برانگیختن مردم بود و از اواخر پادشاهی ناصرالدین شاه باب شد. شبنامه ها در واقع داستانها، گزارشها و اتهام نامه هایی علیه شاه و صاحب منصبان سیاسی-اجتماعی بود که بیشتر با قلمی نیشدار یا طنزآلود ، بدون امضا و نشانی، بر روی یک صفحه تکثیر میشد (مقصودی و عرب، ۱۳۸۶: ۲۱۳) .
روشنک درباره طنز سیاسی طی مصاحبه می گوید: « طنز سیاسی همه جای دنیا رایجه منتها در ایران چون خیلی سطح تحمل آدمها (چه سیاسی چه عادی) در برابر طنز و نقد خیلی پایینه برای همین احساس بدی ایجاد می کنه. تو دوره های قبلی داشت یک راه هایی باز می شد داشت بهتر می شد مثلا کاریکاتورها یا صحبتهایی که توی مجلات طنز می شد یه ذره داشت قدرت تحمل را بالا می برد اما الان این پیامکهای سیاسی و طنز بنظرم یک کم سخیفه اون باری که یک طنز باید داشته باشد را ندارد سطحیه خیلی جالب نیست».
حسنا: « این پیامکها چه جدی چه طنز در واقع همان جهت دادن به ذهنیت افراده. با توجه به تاثیری که پیامک دارد چه سهولتش و چه قدرت انتقالش که من می توانم آن را خیلی راحت تر از تماس تلفنی به خیلی ها انتقال بدم و نسبت به اینترنت راحت تر میشود آنرا پخش کرد بنابراین با توجه به گستره مخاطبانش خیلی در شکل دادن به ذهنیت می تواند تاثیرگذار باشد . چه طنز چه شایعه پراکنی هایش چه خبرها و اطلاع رسانی هایش.من بارها در دانشگاه دیده ام در فعالیت های سیاسی خیلی موثر تر از اینکه شما آگهی سیاسی بزنی فلان مناظره دارد برگزار میشود یا فلان جا تجمع است، بچه ها شروع می کنند بهم پیامک دادن یا مثلا نهادی که مال دانشگاه است شروع می کنه به پیامک دادن که خب موثره».
نرگس۲۴ ساله که دانشجوی کارشناسی است بر این نظر است که: «از نظر سیاسی پیامک خیلی نقش موثری می تواند داشته باشد. انتقال سریع اطلاعات. چیزی که تو جامعه ما ظرفیت بیشتری داره و می تواند جا باز کند تو ذهن افراد پیامکهای سیاسی است چون جک و طنز های قومی و مذهبی و … یک چیز روتین و عادی شده اما بحث سیاسی فرق می کند». اما محمدجواد ۲۰ ساله دانشجوی مدیریت دولتی : «جامعه داره خراب میشه. همه میگن اینکار درست نیست ولی باز خودشون می فرستند. جلوی پیامکها را هم باز می ذارن . اگر میشد خود مخابرات جلوشو می بست خوب بود». سمیرا ولی بر این نظر است که:« البته این طنزها هم تا حدی مهمه آدمها رو بیدار می کنه شاید تو به چیزی فکر نکردی اما دیگری بهش فکر کرده و در اختیارت قرار میدهد این چیزها در بیداری خیلی تاثیر دارد بشرطی که خراب نکند اون طرز فکر و اعتقادات رو». علی می گوید: «این پیامکها قدرت نفوذشون بالاست. الان دیگر یک رکن از زندگی ارتباطی ما شده اند برای همین کاملا می توانند موثر باشند. شاید در کشورهای دیگر اینترنت این نقش را داشته باشد ولی بنظر من الان اولین وسیله ارتباطی ما موبایل هست و توی اون بیشتر از تماس ، پیامک داره نقش بازی می کنه برای همین بنظر من کاملا موثره».
آنگونه که از داده ها بر می آید بیش از ۴۴ % با این امر موافقند که پیامکهای طنز سیاسی برآمده از واقعیات جامعه است و تنها ۲۶٫۲ % از افراد مخالف این امر بوده اند. با این توصیف باید در تائید این مطلب گفت که طبق داده ها بیش از نیمی از پاسخگویان نیز بطور زیاد و بسیار زیادی با خواندن چنین پیامک هایی اعتماد شان به مسئولان کشور کاهش یافته است و تنها ۱۹ نفر (۶٫۹ %) این امر به گفته خود اصلا بر میزان اعتمادشان تاثیری نداشته است. در این میان ۶۶ نفر(۲۳٫۵ %) اظهار نموده اند بمیزان زیادی با گویه «پیامکهای سیاسی، متنی خنثی بوده و هیچ تاثیری بر ذهن من ندارد» موافقند و ۴۷ نفر (۱۶٫۷ %) نیز در آنسوی طیف قرار داشته و بمقدار کمی این گویه را در مورد خود قبول داشته اند. این موضوعات در گویه پایانی بصراحت آشکار می شود. از میان پاسخگویان تنها ۷ نفر با خواندن پیامک های سیاسی، اراده شان برای پشتیبانی از سیاستهای کشور بطور بسیار زیادی قوی تر شده و ۸۹ نفر نیز با خواندن این پیامک ها، اصلا چنین اراده ای در وجودشان تحریک نمیشود.
جدول ۳۱ : توزیع پاسخگویان بر حسب ارزیابی آنها از کارکرد سیاسی پیامک

گویه ها
اصلا
کم
متوسط
زیاد
بسیار زیاد
جمع

معمولا پیامکهای طنز سیاسی برآمده از واقعیات جامعه است.

۳۳ ۱۱٫۷%

۴۱ ۱۴٫۵%

۸۰ ۲۸٫۴%

۷۴ ۲۶٫۲%

۵۴ ۱۸٫۲%

۲۸۲

برخی پیامکهای سیاسی اعتمادم را به مسئولان و عملکرد ایشان کمتر می کند.

۱۹ ۶٫۹%

۲۸ ۱۰٫۱%

۸۶ ۳۱%

۷۴ ۲۶٫۷%

۷۰ ۲۳٫۶%

۲۷۷

پیامکهای سیاسی متنی خنثی هستند و هیچ تاثیری بر ذهن من ندارند.

۳۲ ۱۱٫۴%

۴۷ ۱۶٫۷%

۹۰ ۳۲%

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:32:00 ق.ظ ]




کشمکش، تعارض، تضاد، ناسازگاری، تقابل، جدال، برخورد، ستیز، همستیزی، کشاکش، درگیری.
«کشمکش» در لغت به معنای “کشاکش و تعارض” است و نیز بیشترین کاربرد را در بیان این مرحله از داستان دارد. علاوه بر آن از کلمۀ «تعارض» هم استفاده میشود (داد، ۶۵:۱۳۸۷) که در لغت به معنای “یکدیگر را پیش آمدن، خلاف یکدیگر آمدن” است.
برخی کلمۀ «تضاد» را (مهاجر و نبوی، ۳۴:۱۳۸۱) که در لغت به معنای ” ناسازگاری، بدسلوکی، بدرفتاری، سازگاری نکردن، نساختن” بوده و یا «تقابل» را (گلشیری، ۱۳۷۱،ج۱۷۱:۱ ) که به معنای رویارویی و مقابل هم قرارگرفتن است بیان داشتهاند. این پنج کلمه جنبۀ کلّی کشمکش را به ذهن القا کرده و مفهوم کامل را میرسانند امّا اکثر صاحب‌نظران ادبیات داستانی از کلمۀ «کشمکش» بهره گرفتهاند، چون از یک سو فارسی بوده و از سوی دیگر به لحاظ دلالت، قادر به بیان مفهوم مورد نظر است.
«ناسازگاری» را هم برخی از نویسندگان بهکار بردهاند (آشوری، ۷۰:۱۳۸۴، مستور، ۲۰:۱۳۸۷). با اینکه در رساندن مفهوم، فارسی بودن و زیبایی با «کشمکش» برابری میکند امّا کاربرد چندانی نداشته و در بیشتر فرهنگهای موجود، ذکری از آن به میان نیامده است. «جدال»، «برخورد»، «ستیز»، «کشاکش» و «درگیری» واژههایی هستند که از نظر مفهوم لغوی بسیار به هم نزدیک و شامل خصومت و نزاع شده و بر جنبۀ فیزیکی امر تأکید دارند و چنانکه معنای مجازی آنها در نظر گرفته شود، میتوان آنها را معادل Conflict پذیرفت. امّا در نهایت دو واژۀ «کشمکش» و «ناسازگاری» را به دلایلی که گذشت بر سایرین ترجیح میدهیم.
۱-۲-۳٫ اشتیاق و تعلیق
از جمله عناصر مؤثر در گسترش پیرنگ، اشتیاق و تعلیق است که در انگلیسی به آن Suspens و گاه Suspension میگویند که واژهای فرانسوی است. این مرحله که پس از وقوع کشمکش در داستان رخ میدهد، چنین تعریف میشود: «شور و هیجان و علاقۀ ایجاد شده در خواننده است که از رهگذر آن مشتاقانه و بیصبرانه منتظر دانستن پایان ماجرا میماند» (رضایی، ۳۲۸:۱۳۸۲). این حالت زمانی اتفاق میافتد که میان خواننده و یکی از شخصیّتهای داستان (به ویژه شخصیّت اصلی) در اثر حس همدردی یا همذاتپنداری، صمیمیّت ایجاد شده و این صمیمیّت او را مایل به دانستن سرانجام داستان کند، امّا فرایند ارائۀ اطلاعات به گونهای طراحی میشود که نتواند سرانجام داستان را دقیقاً حدس بزند (مستور، ۲۱:۱۳۸۷).
گاهی یک “وضعیت و موقعیت غیر عادی”(میرصادقی،۷۶:۱۳۹۰) خوانندگان را مشتاق تحلیل و تشریح میگرداند و گاه قراردادن شخصیّت داستانی میان دو راه، و یا دو عمل، منجر به ایجاد این احساس در مخاطب میگردد (میرصادقی: همان ، سلیمانی، ۳۲:۱۳۶۵) به طوری که مخاطب را بر آن میدارد تا دربارۀ وضعیت ایجاد شده یا سرنوشت شخصیّت مورد نظر، حدسهایی بزند و تا بداند حدسهایش درست بوده یا نه، بر این احساس باقی بماند. میتوان گفت این مرحله از داستان بر دو اصل مهم استوار است؛ اوّل، “برانگیختن حسّ تمایل به دانستن ادامۀ داستان در مخاطب و دوم، عدم توانایی خواننده در پیش‌بینی قاطع ادامۀ ماجرا “(مستور، ۲۲:۱۳۸۷).
برابرهای فارسی این مفهوم عبارتند از:
هول و ولا، حالت تعلیق، حس تعلیق، تعلیق، اشتیاق و تعلیق، شک و انتظار، انتظار، حالت تعلیق و بلاتکلیفی، دروایی.
«هول و ولا» یکی از واژههایی است که در ذکر این عنصر داستانی و به عنوان معادل Suspense بهکار می‌رود (میرصادقی، ۲۹۶:۱۳۸۶، داد، ۲۱۷:۱۳۸۷). «هول» در لغت به معنای ترس، بیم و هراس و «هول و ولا» به معنای دلهره و اضطراب میباشد. این واژه بیشتر به معنای دلهره میباشد تا شوق و اشتیاق و تلاش برای درک پایان داستان، بنابراین تقریباَ در این مورد ناقص است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

علاوه بر «هول و ولا» از کلمۀ «تعلیق» نیز استفاده میشود که در لغت به معنای درآویختن و معلق کردن چیزی به چیز دیگر و حتی دوستی نمودن هم معنا شده است (دهخدا، مادۀ تعلیق). کاربرد این واژه در متون، بسیار است امّا این واژه با توجه به معنای لغوی آن، در رساندن مفهوم دقیق نیست زیرا منظور اصلی از تعلیق، احساس تعلیق و بلاتکلیفی است لذا برای رفع این کاستی گاه با واژه های دیگری همچون حس و حالت همراه شده و یا معطوف به کلمۀ اشتیاق و انتظار میشود.
واژه های “تعلیق”، “حالت تعلیق” و “حس تعلیق” تنها بیانگر تردید و دودلی خواننده در حدسهای خود بوده و چندان نشان‌دهندۀ شوق یا اشتیاق او نمیباشد. درحالی‌که «اشتیاق و تعلیق» و «تعلیق و انتظار» نقص ذکر شده را جبران می‌کند و بهتر از سه کلمۀ قبل عمل میکند.
معادل دیگری که از سوی برخی از مترجمان چون محسن سلیمانی (۳۱:۱۳۶۲) ذکر شده «شک و انتظار» است، از آنجا که “شک” به معنای «به گمان افتادن، گمان کردن در کاری و تردید نمودن در آن» (دهخدا: مادۀ شک) و نشان‌دهندۀ تردید خواننده در حدسهای خود بوده و “انتظار” نیز نشان‌دهندۀ اشتیاق اوست. این دو واژه در کنار هم قادر به بیان مفهوم مورد نظر میباشتد. گاه به تنهایی از واژۀ «انتظار» استفاده شده است (رضایی،۳۲۸:۱۳۸۲ ، گلشیری، ۲۵۱،۲۴۹:۱۳۷۱).
با توجه به تعریف ارائه ‌شده از واژۀ مذکور، به نظر میرسد کلمۀ انتظار در بردارندۀ مفهوم کامل نیست چرا که این واژه تنها انتظار خواننده را برای تعیین سرنوشت شخصیّت، یا مشخص شدن موقعیّت به وجود آمده بیان کرده و نمیتواند بیانگر شور و هیجان و حدس و گمانهای خوانندگان باشد. واژۀ دیگری که در اینباره، مورد استفادۀ برخی از نویسندگان قرارگرفته «دروایی» است (داد، ۲۱۷:۱۳۸۷). دروا در لغت به معنای “سرگشته و حیران، سراسیمه، متحیّر” میباشد (دهخدا: مادۀ دروا).
این کلمه بیشتر حالت هول و ولا و تشویش خوانندگان را ذکر کرده و به نوعی عجز آنها را در پی بردن به موقعیت ایجادشده بیان میدارد. در حالی‌که خواننده در این مرحله ناتوان و درمانده یا بلاتکلیف و منتظر صرف نیست، بلکه با اشتیاق به تلاش برای پی بردن به علّت ایجاد موقعیت مورد نظر میپردازد. درکل، از میان تمامی واژه های ذکر شده، اصطلاحات «شک و انتظار» و «اشتیاق و تعلیق» و «تعلیق و انتظار» از لحاظ دقّتِ تعبیر بر سایرین برتری دارند.
۱-۲-۴٫ بحران
بحران داستان زمانی ایجاد میشود که کشمکش بالا گرفته و اوضاع به وخامت میانجامد. این وخامت اوضاع، رسیدن به نقطۀ اوج را تسریع میکند (رضایی، ۶۸:۱۳۸۲، داد، ۷۴:۱۳۸۷، میرصادقی، ۲۹۷:۱۳۸۶). داستان میتواند بحرانهای متعدّدی داشته باشد، امّا آنچه به عنوان بحران مورد نظر ماست بحران اصلی داستان است؛ یعنی بحرانی که با رساندن کشمکش به بالاترین حد، زمینه‌ساز رسیدن به نقطۀ اوج گردد. پس نمیتوان بحران اصلی را چنانکه عربعلی رضایی معتقد است «واپسین بحران» (۶۷:۱۳۸۲) و یا چنان‌که میرصادقی میگوید، نقطهای دانست که «نیروهای متقابل برای آخرین بار با هم تلاقی می‌کنند» (۷۶:۱۳۹۰). زیرا اگر پیرنگ را همچون فریتاگ یک هرم بپنداریم، کشمکش و بحران باید تا پس از نقطۀ اوج با شدّتی کمتر ادامه یابند تا به گره‌گشایی بیانجامد.
پس بحران اصلی داستان را میتوان واپسین بحران قبل از اوج، – نه آخرین بحران داستان- دانست. به همین دلیل گاه واژه‌هایی چون Key moment و Turning point که در فارسی به معنای لحظۀ کلیدی و نقطۀ عطف هستند، برای بیان این مرحله از داستان برگزیده میشوند (مستور، ۲۲:۱۳۸۷ ، شمیسا، ۱۷:۱۳۷۳)، تا به بحران اصلی داستان؛ یعنی بحرانی که نقش نقطۀ عطف را در کشاندن داستان به نقطۀ اوج ایفا میکند، اشاره شود.
برابرهای فارسی این مفهوم عبارت‌اند از: بحران، لحظۀ کلیدی، نقطۀ عطف.
«بحران» معادل فارسی کلمۀ Crisis (ایبرمز،۱۳۹:۱۹۸۱)، واژهای عربی است که به زبان فارسی راه یافته و در لغت به معنای «شدیدترین وضع مریض در حالت تب و بیماری و به منزلۀ نقطۀ عطفی است که به بهبودی و یا وخامت حال بیمار میانجامد. به زمان بیثباتی و تزلزل و اوج وخامت اوضاع نیز بحران گفته میشود» (رضایی، ۶۸:۱۳۸۲).
گاهی برای تمایز بحران اصلی داستان از واژۀ «لحظۀ کلیدی» استفاده میشود (مستور، ۲۲:۱۳۸۷). هرچند این اصطلاح در این باره بهترین تعبیر است. امّا نمیتواند بیانگر معنای کلّی بحران باشد. هرگاه بحران با نقطۀ اوج داستان همراه شود، معمولاً دربردارندۀ تغییر و تحوّلی در داستان است که به همین خاطر، گاه از آن با اصطلاح «نقطۀ عطف» یاد میشود (شمیسا، ۱۷:۱۳۷۳). این اصطلاح، نیز همچون «لحظۀ کلیدی» بیانگر یکی از ویژگیهای بحران بوده و دربردارندۀ تمام خصوصیّات مورد نظر در تعریف نمیباشد. پس بهتر است برای بیان دقیق مفهوم از واژۀ «بحران» استفاده شود.
۱-۲-۵٫ نقطۀ اوج
در تعریف نقطۀ اوج سخن بسیار گفته شده است. از جمله میتوان به سخن جمال میرصادقی (۷۶:۱۳۹۰) اشاره داشت که میگوید: «لحظهای است در داستان کوتاه، رمان و نمایشنامۀ منظوم که در آن بحران به نهایت خود برسد و به گره‌گشایی داستان بیانجامد». اکتفا به این تعریف ما را در تشخیص نقطۀ اوج اصلی داستانهایی که چندین بحران داشته و هر بحران نقطۀ اوجی دارد، دچار مشکل میکند.
پس لازم است از تعریف کاملتری که سیما داد (۴۹۴:۱۳۸۷) ارائه میدهد، بهره بگیریم. از نظر او نقطۀ اوج، «لحظهای است که در پیرنگ سنّتی، کشمکش به بحرانیترین درجه از قوّت میرسد و معمولاً قهرمان داستان به نحوی به تشخیص موقعیّت و تصمیمگیری میرسد و عمل داستانی پس از آن در سراشیبی قرار میگیرد». براساس این تعریف، نقطۀ اوج اصلی داستان زمانی است که شخصیّت اصلی داستان راه خود را انتخاب کرده و سپس تصمیمگیری کند. چنانچه در داستان چند بحران وجود داشته باشد، نقطۀ اوج اصلی میتواند پیش از چند اوج دیگر که شدّت کمتری دارند قرار بگیرد (رضایی، ۵۳:۱۳۸۲). این نکته باز هم اشاره به امکان وجود بحرانهای متعدّد در یک داستان دارد. چرا که اگر بگوییم نقطۀ اوج میتواند پیش از چند اوج دیگر که شدّت کمتری دارند قرار بگیرد مثل این است که گفته باشیم بحران اصلی میتواند پیش از چند بحران با شدّت کمتری قرار بگیرد؛ چراکه هر نقطۀ اوجی نشان‌دهندۀ وجود یک بحران است و این مؤیّد سخن قبلی ما در مورد بحران است که: بحران اصلی، حتماً واپسین بحران نیست بلکه شدیدترین آن است، همان‌طور که نقطۀ اوج اصلی بالاترین نقطۀ داستان است امّا میتواند نقاط اوج ضعیفتری هم بعد از آن قرار گیرد.
پس اوج داستان جایی است که بحران اصلی یعنی (شدیدترین بحران پیرنگ) به اوج خود برسد. این نقطه را «نقطۀ اوج داستان» میدانند؛ هرچند در بسیاری از داستانها این بحران مقدمۀ نقطۀ اوج است (یونسی،۲۲۲:۱۳۶۹)پس از این مرحله است که مرحلۀ بعدی داستان که اغلب آن را با گره‌گشایی تعبیر میکنند آغاز میشود و در آن سرنوشت قهرمان داستان رقم میخورد و از آنجا که در این مرحله از داستان احساسات خوانندگان به اوج تلاطم میرسد، گروهی نقطۀ اوج داستان را قلّۀ جاذبه و احساس داستان میدانند (همان:۲۲۱).
برابرهای فارسی این مفهوم عبارت‌اند از: اوج، نقطۀ اوج، بزنگاه، نقطۀ مرکزی داستان، نقطۀ برگشت کنش.
کلمۀ «اوج» معرب «اوک» فارسی به معنای بلندی و بلندترین نقطه میباشد و «نقطۀ اوج» نیز بلندترین نقطۀ هرچیزی را گویند. با اینکه این دو واژه مترادف‌اند امّا گروهی در ترجمۀ Climan از «اوج» (رضایی، ۵۳:۱۳۸۲) و عدهای از «نقطۀ اوج» استفاده کردهاند (مستور، ۲۲:۱۳۸۷ ، میرصادقی، ۲۹۷:۱۳۸۶ ، ایبرمز و هرفم، ۳۳۰:۱۳۸۷) که هر دو برای بیان مفهوم مورد نظر درست و زیباست.
«بزنگاه» در لغت به معنای “جای مخوف و محل دزدان و رهزنان، جایی که خوف رهزنان داشته باشد، جای قطع طریق” معنا شده (دهخدا: مادۀ بزنگاه)، و عدهای آن را به عنوان مترادف واژه های قبلی پذیرفته اند (میرصادقی و میمنت، ۴۴:۱۳۷۷، مهاجر و نبوی، ۲۸:۱۳۸۱). شاید بتوان این واژه را در معنای مجازی آن به عنوان معادل اوج قرار داد.
گروهی از نویسندگان در کنار واژههایی چون «اوج» ، «نقطۀ اوج» یا «اوج داستان» از عبارت «نقطۀ مرکزی داستان» بهره گرفتهاند (گلشیری، ۱۳۷۱،ج۱۷۰:۱). امّا این اصطلاح در مورد همۀ داستانها نمیتواند جاری باشد زیرا نقطۀ اوج در برخی، در پایان قرار میگیرد که در این صورت یا با گره گشایی همراه میشود و یا اوج در پایان داستان و گره‌گشایی بر عهدۀ تخیل خواننده است (یونسی، ۲۲۴:۱۳۶۹).
در برخی متون «نقطۀ برگشت کنش» به عنوان یکی از مترادفهای بحران آمده است (مارتین، ۵۷:۱۳۸۲). با توجه به تعریفی که از کنش در بخشهای قبل ارائه گردید منظور از این عبارت، جایی یا نقطهای از داستان استکه جریان حوادث ازصعود به سمت نزول میرود. در واقع این عبارت ترجمۀ دیگری است از اصطلاح Turning point که قبلاً با اصطلاح «نقطۀ عطف» مورد نقد و ارزیابی قرار گرفت.
۱-۲-۶ . گرهگشایی
به آخرین عنصر ساختاری پیرنگ، گرهگشایی میگویند. گرهگشایی « نتیجۀ نهایی رشته حوادث است» (میرصادقی،۷۷:۱۳۹۰) که در آن رازها کشف، معمّاها حل، سوء تفاهمات برطرف شده، انتظارها به پایان رسیده و سرنوشت شخصیّت اصلی مشخص میگردد؛ سرنوشتی که میتواند شکست و ناکامی و یا موفقیّت، کامیابی و پیروزی قطعی باشد.
با اینکه معمولاً گرهگشایی قبل از بخش پایانی داستانها روی میدهد امّا گاه پیرنگ به گونهای طراحی میشود که گرهگشایی درست با پایان داستان همراه میشود (مستور،۲۴:۱۳۸۷). در مواردی نیز داستان در نقطۀاوج پایان یافته و گرهگشایی بر عهدۀ خواننده است تا به کمک تخیّل خود و به یاری سرنخهای موجود در داستان آن را به پایان رساند (یونسی،۲۲۴:۱۳۶۹). واژۀ Denouement (چارلز،۵۱:۲۰۰۲) معادل فرانسوی، Rezolution (پرینی،۴۹:۱۹۷۴-۵۰) معادل انگلیسی و Rising action (ایبرمز،۱۳۹:۱۹۸۱) مترادف آن، همگی برای بیان مفهوم مورد نظر کاربرد دارند امّا واژه های Catastrophe (کادن،۱۰۵:۱۹۸۴) و Solution فقط برای پایان پیرنگ در نمایشنامه به کار میروند.
برابرهای فارسی این مفهوم عبارتند از: گرهگشایی، رازگشایی، رفع شبهه، فاجعه، گرهگشایی فجیع، فرجام و مصیبت، حلّ و رفع، حلّ و فصل، راه حل، گشایش، واقعۀ فرود آینده، عمل در حال نزول، عمل فرودین، فرود، عمل نزولی، پایانه نگاری، دنومان.
بیشترین کاربرد را در میان معادلهای فارسی ذکر شده، «گرهگشایی» داشته (ولک،۴۷۶:۱۳۷۵، میرصادقی و میمنت،۲۳۰:۱۳۷۷) و چون قادر به بیان دقیق مفهوم در تمام داستانها و پیرنگهاست، از نظر ما میتواند بهترین مورد در میان مواردی باشد که ذکر خواهد شد.
«گشایش» از معادلهایی است که برخی از مترجمان و نویسندگان در برابر Resolution ذکر کردهاند (رادفر،۲۵۱:۱۳۶۶، میور،۲۶:۱۳۷۴، مهاجر و نبوی،۱۷۳:۱۳۸۱) که مترادف گرهگشایی است.
واژگان و اصطلاحاتی چون «فاجعه»، «گرهگشایی فجیع»، «فرجام و مصیبت» معمولاً برای پایان پیرنگ تراژدی (که با کشته شدن قهرمان اصلی همراه است) به کار میرود نه پایان تمام پیرنگها. این اصطلاحات معادل Catastroph و Solution قرار گرفتهاند (سلیمانی،۱۱۸:۱۳۷۲، آشوری،۴۹:۱۳۸۴). گاهی نیز فاجعه به همراه مصیبت آمده است (رضایی،۴۱:۱۳۸۲) که دربردارندۀ همان مفهوم میباشد.
برخی نویسندگان علاوه بر گرهگشایی برای پایان پیرنگ کلمۀ «رازگشایی» را به کار بردهاند (مستور،۲۰:۱۳۸۷، سناپور،۲۹:۱۳۸۳،۲۸). امّا بهتر است این واژه در مورد پیرنگی مانند پیرنگهای پلیسی به کار رود که گره های طرح آن را راز یا معمّایی تشکیل میدهد. بنابراین کلمۀ «رازگشایی» در همۀ پیرنگها مفید واقع نمیشود.
«رفع شبهه» اصطلاح دیگری است که برای این بخش پیرنگ به کار میرود (ایبرمز و هرفم،۳۳۱:۱۳۸۷). شبهه در لغت به معنای «پوشیدگی کار» (دهخدا، مادۀ شبهه) و رفع شبهه نشان دهندۀ رفع ابهامات و سوءتفاهمات و دربردارندۀ بخشی از مفهوم مورد نظر میباشد و همچون کلمۀ قبلی در برگیرندۀ پایان همۀ پیرنگها و داستانها نیست. این اصطلاح به گرهگشایی در پیرنگی اشاره دارد که در آن راز و معمّایی و یا شبههای وجود داشته است.
گاه این مرحله از داستان با تعابیر دیگری چون «حلّ و رفع»، «حلّ و فصل»، «راه حل» بیان میشود (مهاجر و نبوی،۱۷۲:۱۳۸۱). حل در لغت به معنای گشادن (دهخدا، مادۀ حل) و گشودن گره (انیس و دیگران، مادۀ ح ل ل) است و با اینکه خود به تنهایی بیانگر مفهوم گرهگشایی است، امّا چنانکه مشاهده میشود با کلماتی مانند «رفع» و «فصل» نیز همراه میگردد. «حلّ و رفع» و «حلّ و فصل» هر دو به معنای گرهگشاییاند امّا «راه حل» همان معنای حل را نداشته و در نتیجه از دقّت لازم در بیان مفهوم برخوردار نیست. هرچند واژۀ «حل» بهدرستی بیانگر مفهوم است امّا با وجود واژگان دقیق فارسی، بهتر آنکه از معادلهای فارسی دراینباره بهره ببریم.
چنانکه پیشتر گفتیم، اصطلاح Falling action یکی از مترادفهای Denouement و Resolution است (ایبرمز،۱۳۹:۱۹۸۱) که در فارسی به چند صورت ترجمه شده است. «عمل فرودین» را سیما داد (۵۳۷:۱۳۸۷)، «عمل نزولی» را سیروس شمیسا (۱۷۰:۱۳۷۳)، «عمل در حال نزول» را محسن سلیمانی (۴۲:۱۳۷۲) را به کار بردهاند و همگی مفهومی یکسان دارند…گاه در برخی متون در کنار معادلهای فارسی همچون گرهگشایی، از اصل فرانسوی کلمه یعنی «دنومان» هم استفاده شده است (شمیسا،۱۷۰۱:۱۳۷۳)، امّا به دلیل وجود معادلهای مناسب فارسی، استفاده از این واژه مناسب نیست.
فصل دوم:
بررسی پیرنگ و عناصر ساختاری آن
درداستانهای مثنوی
۲-۱٫ طرح

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:32:00 ق.ظ ]




به کوواریانس بین یک سری زمانی مانند با وقفه­های زمانی خودش خودکوواریانس و به ضریب همبستگی آن سری زمانی با وقفه­هایش، خودهمبستگی گویند.
معادله ۲-۵)

معادله ۲-۶)

: ضریب همبستگی بین و
اما از آن جایی که همبستگی بین یک سری زمانی با وقفه­هایش اثر زمان­های بین آن را لحاظ می­ کند، برای حذف اثر این زمان­ها از همبستگی جزئی استفاده می­ شود. خودهمبستگی جزئی برای یک و دو وقفه زمانی به قرار زیر محاسبه می گردد:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

معادله ۲-۷)

: ضریب همبستگی بین و
: ضریب همبستگی بین و
۲-۴-۴) تابع خودهمبستگی[۴۱] و خودهمبستگی جزئی[۴۲] [۲۷]
اگر مقادیر خودهمبستگی و خودهمبستگی جزئی را به ازای در قالب نمودار رسم نماییم، اشکال حاصله را به ترتیب تابع خودهمبستگی و خودهمبستگی جزئی می­نامند.
۲-۴-۵) فرآیندهای کاملاً تصادفی[۴۳]
اگر برای سری زمانی ، شرایط زیر برقرار باشدآن را کاملاً تصادفی گویند:
(۲-۸)
(۲-۹)
(۲-۱۰)
بنابراین یک فرایند کاملاً تصادفی دارای میانگین و واریانس ثابت است و مقادیر خودکواریانس آن صفر می­باشد. شرط آخر بیانگر این است که هر مشاهده با تمامی مقادیر قبلی خودش هیچ­گونه همبستگی ندارد.این متغیرها را نمی­ توان بر اساس مقادیر گذشته آنها پیش بینی نمود، زیرا کاملاً تصادفی بوده وهیچ ارتباطی با مقادیر گذشته خود ندارند. [۱۱]
۲-۴-۶) فرایند نوفه­ی سفید[۴۴] ۲۷],[۴۸
چنانچه یک فرایند دارای سه شرط زیر باشد ، نوفه ی سفید نامیده می­ شود:
میانگین سری زمانی در طول زمان ثابت و معین باشد.
واریانس سری زمانی در طول زمان ثابت و معین باشد.
کوواریانس سری زمانی با وقفه هایش برابر صفر باشد.
از این رو داریم:
(۲-۱۱)
۱)
(۲-۱۲)
۲)
(۲-۱۳)
۳)
۲-۴-۷ ) آماره ی Q[45] [۲۷]
برای بررسی آزمون معناداری ضرایب خودهمبستگی در یک سری زمانی مانند باکس و پیرس[۴۶] در سال ۱۹۷۰ آماره­ای را ارائه دادند که در آن به جای بررسی معناداری تک تک ضرایب همبستگی، معناداری کلی مورد آزمون قرار می­گیرد و در واقع فروض و آن به قرار زیر است:

حداقل یکی مخالف صفر است
: ضریب خودهمبستگی
آماره Q دارای توزیع از درجه آزادی تعداد وقفه­ی لحاظ شده است و به روش زیر محاسبه می گردد.
معادله ۲-۱۴)

m: حداکثر تعداد وقفه
T: تعداد مشاهدات
اما از آن جا که آماره­­ی باکس- پیرس در نمونه­های کوچک منجر به تصمیمات اشتباه می­شد در سال ۱۹۷۸ باکس و الژانگ[۴۷] این آماره را به صورت زیر تعدیل نمودند:
معادله ۲-۱۵)
۲-۵) فرآیندهای خودرگرسیون[۴۸] (AR) 27],[32
در یک مدل خودرگرسیون، کقدار جاری یک متغیر صرفاٌ وابسته به مقادیر قبلی آن به علاوه جمله خطا می­باشد. مدل خودرگرسیون مرتبه p که با AR(p) نشان داده می­ شود عبارتست از:
معادله ۲-۱۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:32:00 ق.ظ ]




H

موازی‌ساز مخروطی شکل

برنج

۱/۱۶

I

موازی‌ساز مخصوص بیمار

برنج

۹۵/۰

۲

۶/۰

۴-۳-۱- انرژی اولیۀ پرتو پروتون

انرژی اولیۀ پرتو خروجی از شتاب‌دهندۀ سیکلوترونی HCL در مطالعات شبیه‌سازی، MeV 159 درنظرگرفته شده است. پروتون تک انرژی MeV 159، مطابق با شکل ۴-۱۱، بردی در حدود cm 18 در آب دارد که این مقدار برای درمان تومورهای چشمی بسیار زیاد است. به‌علاوه، این پرتو از دید عرضی نیز باریک است؛ از این‌رو پرتویی با چنین مشخصه‌ای نمی‌تواند برای درمان مناسب باشد. شکل ۴-۱۱، توزیع دوز عمقی و پیک براگ مربوط به این پروتون‌ها و شکل ۴-۱۲، توزیع دوز را از مقطع عرضی نشان می‌دهد و همان‌طور که دیده می‌شود، این توزیع دوز عرضی، گاوسی‌شکل می‌باشد. مقطع عرضی از فانتوم که بیشینه مقدار دوز را دریافت می کند، محدود است؛ این درحالی است که به‌طور ایده‌آل، توزیع دوز هم در راستای عمق و هم در راستای عرض، در منطقۀ تومور، باید به‌صورت یکنواخت و همگن و با بیشینه مقدار ممکن باشد و سپس سطح دوز با شیب تیزی در مرزهای تومور به سمت صفر افت کند؛ به‌همین دلیل روی پرتو اولیه، به‌وسیلۀ نازلی که شبیه‌سازی شده است، اصلاحاتی صورت می‌گیرد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شکل ۴-۱۳ نیز منحنی ایزودوز و میزان پخش‌شدگی پرتو اولیه را در دو بعد (صفحۀ Y-Z) و در فانتوم ساده و مکعبی آب، نشان می‌دهد. همان‌طور که در شکل نیز قابل تشخیص است، جهت تابش پرتو تک انرژی پروتون، موازی محور Y می‌باشد.
شکل ۴-۱۱٫ توزیع دوز برحسب عمق برای پرتو پروتون تک انرژی MeV 159 در فانتوم سادۀ آب که بردی در حدود cm18 دارد.
شکل ۴-۱۲٫ توزیع دوز عرضی گاوسی شکل برای پرتو پروتون تک انرژی MeV 159 در فانتوم سادۀ آب

شکل ۴-۱۳٫ منحنی ایزودوز برای پرتو پروتون تک انرژی MeV 159 در فانتوم سادۀ آب
همان‌طور که از شکل نیز مشخص است، جهت تابش پرتو موازی محور Y می‌باشد.

۴-۳-۲- کاهندۀ انرژی (انتقال‌دهندۀ برد) در نازل

برای آن‌که بتوان از پروتون‌هایی با انرژی اولیۀ MeV 159 برای درمان تومورهای چشم استفاده کرد، لازم است که انرژی پرتو، متناسب با عمق تومور کاهش یابد؛ به‌همین منظور می‌توان از استوانۀ لگزان برای کاهش انرژی و نیز پهن کردن طیف انرژی پرتو استفاده کرد. پیک‌های براگ باید داخل منطقۀ تومور تشکیل شوند؛ از این‌رو لازم است که ضخامت استوانۀ لگزان به‌عنوان مادۀ کاهش‌دهندۀ انرژی و انتقال‌دهندۀ برد پروتون، متناسب با انرژی اولیۀ پرتو فرودی تنظیم شود. پس از انجام شبیه‌سازی‌های مختلف، جهت تنظیم پیک‌های براگ داخل محدودۀ مورد ‌‌نظر، به این نتیجه رسیدیم که با انرژی اولیۀ MeV 159 برای پرتو پروتون، ضخامت استوانۀ لگزان باید بین ۹ تا ۱۰ سانتیمتر باشد. در این محدودۀ تعیین شده، برای آن‌که حجم تومور با پیک‌ها تحت پوشش قرار گیرد، سه ضخامت ۳/۹، ۵۵/۹و ۸/۹ سانتیمتر انتخاب شده است. علت انتخاب این سه ضخامت‌ آن است که با پیک‌های حاصل از طیف‌های خروجی متناظر، بهترین حالت برای SOBP یکنواخت در منطقۀ تومور به‌دست می‌آید. در شکل ۴-۱۴، طیف انرژی پروتون، متناظر با استوانۀ لگزان به ضخامت‌های ۳/۹، ۵۵/۹ و ۸/۹ سانتیمتر به‌ترتیب از راست به چپ نشان داده شده است. همان‌طور که از نمودار نیز مشخص است، هرچه ضخامت لگزان افزایش می‌یابد، به دلیل افزایش برهم‌کنش‌های پروتون در ماده، علاوه برکاهش انرژی، شار پرتو نیز کاهش می‌یابد؛ ضمن اینکه طیف انرژی نیز پهن‌تر می‌گردد. جدول ۴-۴، انرژی متوسط پرتو روی سطح خروجی لگزان را متناظر با هر یک از ضخامت‌های ذکر شده، نشان می‌دهد.
شار پروتون به ازای هر ذرۀ خروجی از شتاب‌دهنده ((۱/cm2
cm 3/9
cm 55/9
cm 8/9
شکل ۴-۱۴٫ شار پروتون برحسب انرژی روی سطح خروجی لگزان که از سمت راست به چپ به ترتیب متناظر با
ضخامت‌های ۳/۹، ۵۵/۹ و ۸/۹ سانتیمتر برای استوانۀ لگزان می‌باشد.
جدول ‏۰۴‑۴٫ انرژی متوسط پرتو پروتون روی سطح خروجی لگزان به‌عنوان مادۀ کاهندۀ انرژی

ضخامت لگزان (cm)

انرژی متوسط پروتون خروجی (MeV)

۳/۹

۴۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:32:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم