دانلود فایل های پایان نامه با موضوع ارتباط نرخ رشد ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
بعد از : از این نقطه به بعد، افزایش هزینه های مرتبط با ورشکستگی بر منافع حاصل از کاهش مالیاتی سبقت می گیرد. بنابراین؛ از این نقطه به بعد، افزایش در میزان استفاده از وام؛ منجر به کاهش ارزش سهام شرکت می گردد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۳-۱۷ تئوری اخطار[۲۵۴]
مودیلیانی و میلر(MM) فرض را بر این قرار داده اند که سرمایه گذاران درباره دورنمای آتی شرکت به اندازه مدیران اطلاعات در اختیار دارند؛ این را تقارن اطلاعاتی می نامند. این در حالی است که مدیران بیشتر از سرمایه گذاران خارج از شرکت، درباره دورنمای آتی آن اطلاعات در اختیار دارند، که این را عدم تقارن اطلاعاتی گویند. و این موضوع تأثیر بسزایی بر ساختار سرمایه بهینه شرکت دارد. این تئوری از ساختار سرمایه در رابطه با علائم خطری، مطرح می گردد؛ که در اثر تصمیم مدیران شرکت ها در استفاده از انتشار سهام به جای دریافت وام به منظور تامین مالی جدید، از طرف سرمایه گذاران احساس می شود. انتشار سهام؛ علائم منفی از خود بروز می دهد، در حالی که انتشار اوراق قرضه، علامت مثبت یا حداقل خنثی به همراه دارد. در نتیجه، شرکت ها سعی بر اجتناب از انتشار سهام و محافظت از ذخیره ظرفیت وام گیری شرکت می نمایند. این به معنی استفاده کمتر از آنچه که تئوری مبادله بر طبق نظریه MM پیشنهاد می کند؛ در زمان هایی که شرکت در شرایط عادی قرار گرفته است، می باشد.
با کنار هم قرار دادن نظریه میلر و مودیلیانی؛ به این نتیجه می رسیم که استفاده هر چه بیشتر از وام در ساختار سرمایه شرکت؛ موجب افزایش ارزش آن شرکت نمی شود، به این علت که منافع ناشی از وام؛ ارزان تر از طریق افزایش ریسک از بین می رود. چون افزایش ریسک موجب افزایش هزینه استفاده از سهام عادی می گردد. بنابراین؛ میلر و مودیلیانی معتقدند که در دنیای بدون مالیات ، ارزش یک شرکت و میانگین موزون هزینه سرمایه(WACC) آن تحت تأثیر ساختار سرمایه آن قرار نخواهند داشت.
طبق آثار ناشی از اهرم در مدل های میلر و مودیلیانی؛ اگر شرکت از ۱۰۰% وام برای تامین مالی استفاده کند، ارزش آن حداکثر و هزینه سرمایه ، حداقل می گردد. افزایش در ارزش شرکت به خاطر؛ قابل قبول بودن هزینه ی بهره ی پرداختنی از نظر مالیاتی می باشد. این کار موجب پایین آمدن؛ هزینه وام و صرف ریسک در اثر ضرب شدن در عبارت (۱-T) می شود. در حالتی که شرکت از ۱۰۰% وام به منظور تامین مالی، استفاده بعمل می آورد؛ دارندگان اوراق قرضه، مالک شرکت خواهند شد. بنابراین، آنها مجبور به تحمل همه ریسک شرکت خواهند شد. قبل از این حالت بر طبق نظریه میلر و مودیلیانی؛ فرض بر این بود که سهامداران، تمام ریسک را تحمل می کنند. اگر تحمل همه ریسک بر عهده ی دارندگاه اوراق قرضه باشد، در نتیجه نرخ تامین منابع مالی از طریق وام برای شرکت؛ باید برابر با نرخ تامین مالی با سهام عادی در شرایط بدون استفاده از وام باشد.[۲۵۵]
۲-۴ بخش سوم – مروری بر پیشینه تحقیق
۲-۴-۱ پیشینه خارجی تحقیق
سرمایه فکری در مزیت رقابتی وعملکرد سازمان ها در سال های اخیر نقش با اهمّیتی پیدا کرده است. اصطلاح سرمایه فکری؛ اولین بار، توسط جان کنت گالبرایت(۱۹۶۹) بیان گردید. او نه تنها از سرمایه فکری به عنوان دارایی نامشهود یاد می کند، بلکه آن را فرایند ایدئولوژیک و ابزاری برای رسیدن به هدف می دانست. اولین انجمن علمی در رابطه با سرمایه فکری در سوئیس به سال ۱۹۸۸، شروع به کار کرده است و این انجمن تاکید بردانش در رابطه با دارایی های ایستا یعنی اختراعات، تفکرات، برنامه های کامپیوتری، حق الامتیازها و غیره که نشان دهنده سرمایه فکری می باشند، داشته است.[۲۵۶]
درباره مفهوم، ماهیت، اجزای تشکیل دهنده، روش ها و شاخص های سنجش و گزارش گری سرمایه فکری و اثرات آن بر برتری عملکرد شرکت ها و سازمان ها، مقالات متعددی نگاشته شده است.
زمینه اصلی سرمایه فکری که بعنوان چارچوبی برای تجزیه و تحلیل دارایی های ناملموس در یک سازمان مطرح شد، بوسیله روس ،۱۹۹۷ صورت گرفت و جزئیات بیشتر تئوریکی آن بوسیله چاتکل[۲۵۷] ،۲۰۰۱، پایک و دیگران ،۲۰۰۱ مطرح شد که این رویکرد به طور موازی با مطالعات تجربی که توسط آمیت و شومیکر انجام گرفت، توسعه داده شد. بسیاری از شاخص هایی که مطرح شده است، بوسیله مطالعات تجربی که توسط ادوینسون و لیف،۱۹۹۴ که مدیر سرمایه فکری اسکاندیا می باشند، انجام شده است.
مراحل پیدایش سرمایه فکری از اواسط دهه ۱۹۸۰ شروع شد، وقتی که بعضی از شاغلین در صنعت خدماتی در سوئد، ارائه یک سند تجاری ضمیمه را به گزارش های مالی شرکت، پیشنهاد کردند.
اولین مطالعه تجربی نیز برای اندازه گیری سرمایه فکری در اواسط دهه ۱۹۸۰ توسط انجمن سوئدی انجام شد وبعد از آن تحقیقات بسیاری برای تعیین وضعیت سرمایه فکری شرکت ها درداخل کشورها و بین کشورها انجام شد. در این تحقیقات با بهره گرفتن از تجزیه و تحلیل گزارش های سالانه شرکت های بازرگانی در شش کشور شامل آمریکا، کانادا، آلمان، انگلستان، ژاپن و کره جنوبی یک مقایسه بین المللی از سرمایه فکری کشورها به عمل آوردند (برنان، ۲۰۰۱، ۴۳۶-۴۲۳)[۲۵۸].
توسط سازمان همکاری و توسعه اقتصادی(OCED)[259] از سال های ۱۹۸۲ در زمینه سرمایه فکری، مطالعات زیادی انجام شده است. درکشورهای اروپایی نظیر:هلند، نروژ، سوئد، دانمارک، ایرلند وغیره تحقیقات فراوانی صورت گرفته است.
تحقیقات مستند جویا [۲۶۰]،۲۰۰۰ نشان داد که تلاش در جهت قرار دادن سرمایه فکری در درون ترازنامه شرکت، یک مفهوم منطقی می باشد و تحقیقاتی که بوسیله جویا انجام شد نشان داد که این موضوع کاملاً علمی می باشد. جویا نتایج تحقیقاتش را مبتنی بر تعدادی از کارشناسان خبره قرار داد نتایج گزارش های او از تحقیق، این است که بعد از تعیین ارزش سرمایه فکری، در طبقه سرمایه، در ترازنامه شرکت منعکس شود. بسیاری از مطالعات سرمایه فکری، تئوریکی و یا توضیحی (کاوشی) می باشند (روس ،۱۹۹۷، ۴۲۶-۴۱۳)[۲۶۱].
بسیاری از تحقیقات غربی ها درباره سرمایه فکری، در گزارش های سالانه منتشر می شود (مرکز تحقیقات اتریش و مرکز تحقیقات آلمان). هر چند که مطالعات تجربی آسیایی ها بیشتر از غربی ها می باشد، اما آنها بیشتر مطالعات مقایسه ای و تطبیقی را انجام داده اند (یانگ چو ،۲۰۰۶، ۵۸)[۲۶۲] .
بعضی از محققان توجه خود را بر گزارشگری مبتنی بر دانش قرار دادند. همچنین گروهی دیگر به سنجش دارایی های غیر ملموس به ویژه در بخش های عمومی توجه ویژه داشته اند. چن از نظریه بازی ها برای ارزشیابی سرمایه فکری بهره گرفته و کیتسا به بررسی رابطه میان دارایی های غیر ملموس و سرمایه فکری می پردازد (کیتسا ،۲۰۰۱،۷۶)[۲۶۳] .[۲۶۴]
هانت (۲۰۰۳)[۲۶۵] و سیوبی ۱۹۹۷، تلاش خود را بر سنجش دانش و دارایی های مبتنی بر دانش قرار داده اند. اندرو (۲۰۰۲)[۲۶۶] اثرات تکنولوژی اطلاعات و تفاوت های فرهنگی بر رفتار سازمانی در صنایع خدمات مالی را مورد بررسی قرار داده است. زو(۲۰۰۳)[۲۶۷] مفهوم شبکه سرمایه فکری را به عنوان حلقه نظام مند، رابط میان سرمایه فکری و حافظه سازمانی پرداخته است.
بونتیس وهمکاران[۲۶۸] (۱۹۹۸): در این سال، ارتباط بین سرمایه گذاری شرکت بر سرمایه فکری و عملکرد تجاری را مطالعه کرد، تحقیق وی ارتباط معناداری را بین سرمایه فکری و عملکرد تجاری شرکت ها نشان داد. نتایج او بر این ایده تاکید دارد که سرمایه گذاری منابع در کسب دانش، سبب افزایش ارزش شرکت می شود.
چن وهمکاران(۲۰۰۴)[۲۶۹]: بر اساس تحلیل محتوای الگوهای اندازه گیری سرمایه فکری ارائه شده توسط محققان غربی، الگوی اندازه گیری کیفی برای سرمایه فکری با چهار عنصر سرمایه انسانی،سرمایه ساختاری،سرمایه نوآوری، وسرمایه مشتری، طراحی کرده اند. تحقیق تجربی این محققان، نشان می دهد که نه تنها همبستگی مثبت و چشمگیری بین عناصر سرمایه فکری وجود دارد، بلکه بین عناصر و عملکرد کسب وکار شرکت های مورد مطالعه آنها نیز وجود دارد.
نگوگی و همکاران (۲۰۱۲)[۲۷۰]: به بررسی تأثیر سرمایه فکری بر شرکت های کوچک و متوسط کنیایی پرداخته است. نتیجه حاکی از این بود که سرمایه فکری و مهارت های مدیریت بر رشد شرکت های کوچک و متوسط کنیایی تأثیرگذار است و بین سرمایه فکری و عملکرد این شرکت ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
عبداله و سوفیانا (۲۰۱۲)[۲۷۱]: به بررسی رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد شرکت های مالزی پرداختند. آنها نشان دادند بین اجزای سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها، همبستگی مثبتی وجود دارد و در بین اجزای سرمایه فکری، سرمایه انسانی؛ قوی ترین همبستگی را دارد.
سباستین و همکاران (۲۰۰۷)[۲۷۲]: در تحقیقی به بررسی سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها در کشور استرالیا پرداخته اند. نتایج به دست آمده، حاکی از ارتباط مثبت و معنادار، بین سرمایه فکری و عملکرد شرکت است.
فلاویو وهمکاران (۲۰۰۶)[۲۷۳]: در تحقیق خود به بررسی اثر اجزای سرمایه فکری شرکت ها بر معیارهای عملکرد مالی شرکت ها در بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ در بین شرکت های بزرگ برزیلی پرداختند. که نتایج نشان داده است که بین اجزای سرمایه فکری شرکت ها وعملکرد مالی آنها، رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد.
بوم و سیلورمن در تحقیق خود تحت عنوان ” سرمایه فکری و سرمایه انسانی، عوامل مؤثر بر ریسک و عملکرد مالی در صنعت بیوتکنولوژی ” به بررسی و آزمون ارتباطی بین اجزای سرمایه فکری و تصمیمات ریسک مالی و عملکرد شرکت ها و تأثیر این اجزاء بر عملکرد آتی شرکت ها پرداخته اند. نتایج حاکی از یک تأثیر معنادار اجزای سرمایه فکری بر عملکرد و ریسک مالی شرکت های حاضر در صنعت بیوتکنولوژی می باشد (بوم و سیلورمن ،۲۰۰۴ ،۲)[۲۷۴].
آنه هو و ویلیامز در تحقیق خود تحت عنوان ” ارتباط بین ساختار هیئت مدیره و کارایی ارزش افزوده سرمایه فکری و سرمایه فیزیکی در شرکت های بین المللی ” ابتدا با مطالعه ای که از ۲۸۶ شرکت که ۸۴ شرکت از آفریقای جنوبی، ۹۴ شرکت سوئدی و ۱۰۸ شرکت انگلیسی بوده اند، صورت گرفت، ارزش افزوده سرمایه فکری شرکت ها را با بهره گرفتن از مدل پالیک۱۹۹۸، اندازه گیری و ارتباط آنها با ساختار هیئت مدیره شرکت ها نیز بررسی شد و نتیجه گرفته شد که یک ارتباط مثبت و معناداری بین این دو وجود دارد. اما میزان این ارتباط در شرکت های فعّال در شرکت های مختلف متفاوت بوده که ناشی از تفاوت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی عنوان شد (آنه هو و ویلیامز، ۲۰۰۳ ،۲)[۲۷۵].
یانگ چو و دیگران در تحقیقی تحت عنوان ” سرمایه فکری؛ یک مطالعه تجربی از ITRI ” به بررسی ارتباط بین اجزای سرمایه فکری (سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی و سرمایه ساختاری) با عملکرد، صنایع پیشرفته تخصصی انستیتو تحقیقات تکنولوژی صنعتی [۲۷۶] پرداختند و نتیجه گرفتند که اولاً: یک رابطه مثبت معناداری بین اجزای سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها وجود دارد. ثانیاً: افزایش سرمایه فکری منوط به فرایند خلق ارزش و ذخیره استراتژیک آنها در سازمان می باشد (یانگ چو و دیگران، ۲۰۰۶ ،۲)[۲۷۷].
تان، پلومن و هانکوک ، در تحقیق خود تحت عنوان ” سرمایه فکری و بازده مالی شرکت ها ” ابتدا با بهره گرفتن از مدل پالیک (۱۹۹۸) با تمرکز بر آسیا و کسب اطلاعات ۱۵۰ شرکت عمومی در بورس سنگاپور بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ و با بهره گرفتن از آزمون آماری PLS (برای آنالیز داده ها)، ارتباط سه بخش (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی) با بازده مالی (عملکرد) شرکت ها، بر اساس بازده حقوق صاحبان سهام ، سود هر سهم[۲۷۸] و بازده کل سهام عادی [۲۷۹] سنجش شده اند. نتایج حاکی از آن است که اولاً: بین سرمایه فکری شرکت و بازده مالی فعلی و آتی شرکت ها، رابطه مثبت معناداری وجود دارد. ثانیاً: تأثیر سرمایه فکری در بازده مالی شرکت ها در صنایع مختلف، متفاوت می باشد(تان و همکاران، ۲۰۰۷ ،۲)[۲۸۰].
هلنا رودز و تانجا میهالیک در تحقیق خود تحت عنوان ” سرمایه فکری در صنعت هتل؛ یک مطالعه موردی از اسلوونی ” به بررسی تأثیر اجزای سرمایه فکری بر عملکرد مالی در صنعت هتل در اسلوونی پرداختند. نتایج این تحقیق نشان داد که اولاً: یک رابطه مثبت معناداری بین اجزای سرمایه فکری و عملکرد مالی در این صنعت وجود دارد و این امر نشان دهنده ی تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد شرکت ها می باشد.[۲۸۱]
میگل و دیگران در تحقیقی با عنوان چگونه سهامداران نهادی می توانند عملکرد شرکت را تحت تأثیر قرار دهند؟ به بررسی ارتباط بین ترکیب مالکیت و بازده عملیاتی شرکتهای نمونه، پرداختند. نتایج تحقیق آنها شامل موارد زیر بوده است : اول آنکه سطح مالکیت متمرکز (سهامداران نهادی) و مالکیت داخلی (منظور مالکیت توسط اعضای هیئت مدیره می باشد ) به همراه ویژگی هایی مانند: حمایت از سرمایه گذاران ، توسعه بازارهای سرمایه ، فعّالیت های بازار برای کنترل شرکت و کارایی اعضای هیئت مدیره می تواند منجر به بهبود عملکرد شرکت، گردد. دوم اینکه رابطه مثبت و معنادار بین مالکیت متمرکز و عملکرد شرکت فقط در قالب سهامداران نهادی قابل توجیه و تبیین نیست. سوم ، علاوه بر موارد فوق مالکیت اعضای هیئت مدیره نیز می تواند عملکرد شرکت را تحت شعاع قرار دهد. محققان مذکور اساسی ترین مشکل نمایندگی را؛ تفکیک مالکیت از ابزارهای کنترلی، می داند.
هرمن و دیگران در مقاله خود تحت عنوان ” مدل های اندازه گیری سرمایه فکری؛ یک ارزیابی مقایسه ای ” ضمن معرفی و تشریح روش های متداول اندازه گیری سرمایه فکری، مدل ها را براساس داده های زمانی، پویایی سیستم و از جهت عِلّی طبقه بندی کرده و یک ارزیابی مقایسه ای از آنها به عمل می آورند (هرمن و دیگران، ۲۰۰۳ ،۲)[۲۸۲].[۲۸۳]
۲-۴-۲ پیشینه داخلی تحقیق
تحقیقات داخلی انجام شده در رابطه با سنجش سرمایه فکری و ارائه مدل های ارزیابی سرمایه فکری در سازمان ها و بررسی ارتباط آن با سایر متغیر ها را به طور اهم؛ به شرح زیر می توان مورد اشاره قرار داد:
نمازی(۱۳۹۰): به بررسی تجربی نقش اجزای سرمایه فکری در ارزیابی عملیات مالی شرکت های
پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، پرداخت و برای آزمون فرضیه های پژوهشی،از روش آماری داده های ترکیبی استفاده کرد. نتایج نشان داد که حتی پس از کنترل اندازه شرکت و ساختار بدهی، سرمایه فکری و عملکرد مالی شرکت، رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد وکارایی سرمایه انسانی با سود هرسهم نیز رابطه مثبت ومعناداری دارد.
سینایی وهمکاران(۱۳۹۰): به بررسی ارتباط بین سرمایه فکری وعملکرد شرکت پرداختند، آنها نشان دادند سازمان های دارای منابع استراتژیکی (انسانی،ساختاری و ارتباطی)هستند که رقبای آنها فاقد آن منابع اند. بنابراین تفاوت در منابع، نقش مهمّی را در سودآوری شرکت دارد.
رضایی و همکاران(۱۳۸۹): تأثیر سرمایه فکری در ایجاد ارزش افزوده اقتصادی را مورد بررسی و ارزیابی قرار دادند.آنها به این نتیجه رسیدند که با افزایش سرمایه فکری شرکت ها، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازارآنها افزایش می یابد. به عبارتی بین سرمایه فکری و ارزش افزوده اقتصادی رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد.
همتی وهمکاران(۱۳۸۹): به بررسی ارتباط بین سرمایه فکری با ارزش بازار و عملکرد مالی، شرکت های غیرمالی پرداختند. آنها با بهره گرفتن از مدل پالیک، ارزش سرمایه فکری شرکت ها را محاسبه کردند و به این نتیجه رسیدند که بین سرمایه فکری با ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت های غیرمالی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
مدهوشی و اصغرنژاد(۱۳۸۸): این تحقیق نیز حاکی از رابطه مثبت و معناداری بین سرمایه فکری و بازده مالی شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران می باشد. تحقیق مذکور به بررسی تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد شرکت ها پرداخته است.
سراجی و انوری رستمی (۱۳۸۴): به بررسی بخش سرمایه فکری و بررسی رابطه میان سرمایه فکری و ارزش سهام شرکت های بورس اوراق بهادار تهران بر اساس داده های ۷ ساله طی سال های ۱۳۷۶ الی ۱۳۸۲ پرداختند. نتیجه کلی این تحقیق بیانگر اهمّیت سرمایه های فکری، درک اهمّیت ارزش آن از سوی سرمایه گذاران و همبستگی بالای سرمایه فکری با ارزش سهام شرکت های بورس اوراق بهادارتهران است. نتایج آزمون های آماری بیانگر آن است که در سطح اطمینان ۹۵ درصد، روش های پیشنهادی چهارم و پنجم (با ضریب همبستگی بالای ۹۷ درصد) همبستگی بالا و معناداری را با ارزش بازاری سهام شرکت ها و صنایع بورس اوراق بهادار تهران نشان داده اند و با توجه به مقدار ضریب تعیین بالاتر نسبت به سه روش اول، دوم و سوم از توان تبیین بهتری برخوردارند.
عباس منوریان و دیگران، نیز در تحقیق خود با نام ” بررسی روابط متقابل میان اجزای سرمایه فکری و اثرات آنها بر عملکرد سازمانی شعب بانک ملت تهران ” به بررسی اثر سرمایه فکری بر عملکرد بانک ملت تهران پرداخت. این تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری می باشد. بدین منظور پرسشنامه ای با ۵۱ سئوال برای اجزاء سرمایه فکری طراحی گردید و مقدار عملکرد سازمانی شعب بانک ملت نیز از طریق تکنیک تحلیل پوششی داده ها محاسبه شده است. این تحقیق نشان داد که بین اجزای سرمایه فکری؛ روابط متقابل نسبتاً قوی، وجود داشته است ولی این سرمایه ها هیچگونه تأثیری بر روی عملکرد سازمانی شعب بانک ملت استان تهران نداشته است (منوریان و دیگران، ۱۳۸۵ ،۲).
عباسعلی حاج کریمی و دیگران، تحقیقی را با عنوان ” بررسی اثرات سرمایه های فکری بر عملکرد سازمانی شرکت های تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایع و معادن ” انجام داده اند که در این تحقیق، ضمن مطالعه مفاهیم بنیادی و زیر ساخت های کاربردی و علمی مدیریت دانش و سرمایه های فکری، بر ضرورت توجّه سازمان ها، دولت ها و جوامع بدین بحث تأکید نموده و ضمن ارائه مدل طبقه بندی اجزاء این دسته از سرمایه های نامشهود، و همچنین بر پایه دستاوردهای حاصل از پرسشنامه انجام گرفته و سرانجام با بهره گیری از رهنمودها و نظرات محققین برتر در این حوزه، به شناسایی و تبیین نقش و اثرات سرمایه های فکری بر هر یک از زوایای فعّالیت کسب و کارها پرداخت. در این تحقیق اطلاعات کمّی و کیفی از طریق پرسشنامه ای جامع و مدون جمع آوری شده و فرضیات اصلی و فرعی تحقیق با بهره گیری از تکنیک های پیشرفته آماری با ضریب ۹۵% و نیز نرم افزار SPSS اثبات گردید (حاج کریمیو دیگران،۱۳۸۵ ،۲) .
شهلا ابراهیمی در تحقیقی به بررسی تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی جاری و آینده شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران پرداخت. دوره زمانی مورد مطالعه بین سال های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵ و نمونه انتخابی ۱۲۰ شرکت می باشد . نتایج حاصل از آزمون فرضیه های این پژوهش با بهره گرفتن از روش رگرسیون حداقل مربعات جزئی حاکی از این است که صرف نظر از اندازه شرکت ، ساختار بدهی و عملکرد مالی گذشته ، بین سرمایه فکری و عملکرد مالی جاری و آینده شرکت ، هم در سطح کلیه شرکت ها و هم در سطح صنایع رابطه مثبت و معناداری وجود دارد(شهلا ابراهیمی،۱۳۸۷، ۸۴).
محمدجواد زارع، تحقیقی را با عنوان ” بررسی رابطه سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها، مطالعه موردی : شرکت های داروسازی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ” انجام داده است که در آن ابتدا با بهره گرفتن از منطق فازی، سرمایه فکری شرکت های داروسازی را مورد سنجش قرار داده و سپس رابطه اطلاعات بدست آمده را با عملکرد مالی (بازده دارایی ROA، بازده سرمایه گذاری ROI، بازده حقوق صاحبان سهام ROE و نسبت کیوتوبین Q) شرکت های مورد مطالعه برای سال های بین ۱۳۸۳ الی ۱۳۸۷ مورد بررسی قرار داده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که رابطه مثبت معناداری بین سرمایه انسانی و سرمایه ارتباطی با عملکرد شرکت ها وجود دارد ولی بین سرمایه ساختاری و عملکرد شرکت ها، رابطه معنادار وجود ندارد. (زارع، ۱۳۸۸،۸۴).
مهدی اصغرنژاد، در تحقیق خود با عنوان ” سنجش سرمایه فکری و بررسی رابطه آن با بازده مالی ” ابتدا با بهره گرفتن از مدل پالیک (۱۹۹۸) ارزش سرمایه فکری شرکت های سرمایه گذاری برای دوره ۶ ساله از ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵ محاسبه، سپس در مرحله بعد ارتباط بین ارزش سرمایه فکری و بازده مالی شرکت های سرمایه گذاری فعّال در بورس اوراق بهادار تهران، مورد ارزیابی قرار داد. که در این تحقیق با بهره گرفتن از آزمون آماری OLS (برای آنالیز داده ها)، ارتباط سه بخشی (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه ارتباطی) با بازده مالی شرکت ها، بر اساس بازده حقوق صاحبان سهام [۲۸۴]، سود هر سهم [۲۸۵]، بازده کل سهام عادی[۲۸۶] ، سنجش شده اند. نتایج حاکی از آن است که رابطه مثبت معناداری بین سرمایه فکری و بازده مالی؛ سرمایه فکری و بازده مالی آتی؛ نرخ رشد سرمایه فکری و نرخ رشد بازده مالی شرکت های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار وجود دارد.(اصغرنژاد، ۱۳۸۷،۶۲).
نادی بر اساس دادهای ۷ ساله شرکتهای داروسازی بورس اوراق بهادار تهران به بررسی ساختارهای هیئت مدیره و سرمایه فکری در سال ۱۳۸۸ پرداخت و رابطه مثبتی بین دوگانگی نقش مدیر عامل و سرمایه فکری یافت.[۲۸۷]
۲-۵ خلاصه فصل
*اصطلاح سرمایه فکری؛ اولین بار، توسط جان کنت گالبرایت (۱۹۶۹) بیان گردید. او نه تنها از سرمایه فکری به عنوان دارایی نامشهود یاد می کند، بلکه آن را فرایند ایدئولوژیک و ابزاری برای رسیدن به هدف می دانست. انقلاب حاصله در تکنولوژی اطلاعات و پیدایش جامعه اطلاعاتی؛ اهمّیت در حال افزایش دانش و اقتصاد مبتنی بر دانش، الگوهای در حال تغییر ایجاد جامعه ی شبکه ای و همچنین پیدایش نوآوری( به عنوان مهم ترین عامل تعیین کننده مزیت رقابتی) از جمله مواردی می باشند که موجبات افزایش اهمّیت سرمایه فکری در شرکت ها را بیش از پیش فراهم نموده اند.
*مفهوم ارزش افزوده اقتصادی: ارزش افزوده اقتصادی مقیاسی برای اندازه گیری سود واقعی یک شرکت است. وقتی حسابداران سود خالص را محاسبه می کنند، هزینه سرمایه بابت وام های گرفته شده(هزینه نرخ بهره) از سود خالص کسر می گردد. اما در محاسبه مربوط به سهام عادی هیچ هزینه ای برای هزینه سرمایه این سهام کسر نمی گردد . بنابراین از نظر مفهوم اقتصادی؛ سود خالص بیشتر از سود واقعی می باشد. ارزش افزوده اقتصادی این شکاف حاصله از قراردادهای حسابداری را پر می کند. ارزش افزوده اقتصادی یکی از عوامل تعیین کننده ی ارزش و عملکرد شرکت ها محسوب می شوند. به نحوه ی که با افزایش سرمایه فکری شرکت ها؛ ارزش افزوده اقتصادی نیز افزایش می یابد.
از مزایای ارزش افزوده اقتصادی، ارتباط این مفهوم با ارزش بازار است؛ به عبارتی دیگر ارزش شرکت، تابعی از ارزش افزوده اقتصادی آتی پیش بینی شده است؛ و معایب آن به لحاظ اینکه هزینه ی فرصت منابع به کار گرفته شده را بر مبنای ارزش دفتری آنها محاسبه می کند؛ می تواند تا حدی گمراه کننده باشد و دارای محاسبات پیچیده است.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 06:55:00 ق.ظ ]
|