دانلود فایل های پایان نامه در مورد طراحی استراتژی توسعه ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
نتایج اقدام نکردن برای حل مسأله کدامند؟
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
آیا می توانیم درباره آن کاری انجام دهیم؟
آیا راهی برای ترکیب یا حذف مسایل وجود دارد؟
آیا مسایل را باید به دو یا چند مسأله تفکیک کرد؟
چه مسایلی در فهرست، از یاد رفته اند؟
عوامل تاثیر گذار و تاثیر پذیر از این مساله چیستند؟
۲- تحلیل اثر موضوعات و دستهبندی: پس از اینکه لیست مقدماتی موضوعات مشخص گردید، بایستی در مورد هر کدام از موضوعاتی که در لیست آورده شده، تحلیل اثر انجام گیرد. در طی این تحلیل ابتدا بایستی مشخص گردد مبحث مورد نظر چه اثری بر حوزه مورد نظر (کل سازمان یا بخشی خاص) میگذارد. سپس بر اساس اثر مشخص شده از نوع اثر (مثبت یا منفی) معین میگردد. و بر اساس شباهتها و تفاوتها موضوعات استراتژیک دستهبندی میشوند.
۳- تست استراتژیک بودن موضوعات: بعد از تعیین اثر و نوع تأثیر موضوعات استراتژیک، نوبت به تست استراتژیک بودن موضوعات میرسد. در این مرحله نظرات کمیته راهبری در مورد موضوعات اخذ شده و موضوعات غیر استراتژیک (عملیاتی) حذف میشوند و موضوعات استراتژیک باقی میمانند.
۴- فرموله کردن مسایل استراتژیک: بعد از تعیین اثر و نوع تأثیر موضوعات استراتژیک و اولویت بندی آنها و تایید توسط کمیته عالی برنامهریزی نوبت به فرموله کردن موضوعات استراتژیک منتخب سازمان میباشد. در این مرحله بر حسب موضوع تشخیص داده شده و نوع، ماهیت و ابعاد آن، بنابر تشخیص کمیته عالی، کمیتههایی تشکیل میشود تا در این مورد کنکاش و کاوش بیشتری نمایند. با تعمیق در ابعاد مختلف موضوع و بررسی همه جانبه آن و جمع آوری دادههای اطلاعاتی بیشتر در این زمینه صورت مساله واضحتر و شفافتر شود و این کمیته همچنین وظیفه ارائه راهکارهای اولیه در مورد نحوه برخورد با این مسایل را نیز داراست. بنابراین در گام نهایی با کار کارشناسی و جمع آوری اطلاعات و تدقیق و تعمیق در اطلاعات و جمع بندی، موضوعات استراتژیک تبدیل به مسایل استراتژیک می شوند.
یک مساله استراتژیک می باید شامل سه عنصر باشد:
عنصر نخست مساله باید به اختصار و به طور کامل و فقط در یک پاراگراف توصیف گردد. موضوع استراتژیک می تواند به ۲ شکل مختلف بیان گردد:
۱- باید به شکل سوال یا مسالهای باشد که سازمان می تواند در مورد آن اقداماتی انجام دهد یا تصمیمی اتخاذ کند
۲- و یا گزینهای که باید از بین شقوق مختلف آن انتخاب کند، بیان گردد.
حتی چنانچه سازمان قادر به انجام اقدامی در رابطه با موضوع مورد بحث نباشد، آن موضوع، حداقل یک مساله قابل طرح می تواند باشد.
عنصر دوم، عواملی که مساله را تحت تاثیر قرار می هند یا از آن تاثیر می پذیرند، باید مشخص گردند. به طور کلی، باید مشخص گردد که موضوع مورد بحث در رابطه با تعهدات، رسالت، ارزش ها یا نقاط قوت و ضعف داخلی یا فرصت ها و تهدیدهای خارجی است که باعث گردیده به عنوان یک مساله استراتژیک مطرح شود.
عنصر سوم؛ در نهایت، تیم برنامه ریزی میباید نتایج و بازتاب ناشی از نارسایی و عدم موفقیت یا موفقیت در برخورد مناسب با موضوع مورد بحث را مشخص سازد.
۲-۱-۲۰-۵– فاز ۵: تعیین اهداف و استراتژی ها
مقصود این فاز تعیین اهداف و استراتژی های سازمان، با توجه به نتایج تحلیلها و بررسی موضوعات و مسایل استراتژیک پیش روی سازمان میباشد. با توجه به وظیفهای که بر عهده این فاز میباشد، میتوان آن را به سه فعالیت تقسیم نمود. فعالیت اول خلق یا ایجاد گزینههای استراتژیک / پاسخ های استراتژیک (هدف / استراتژی) برای حل مسایل استراتژیک سازمان است. فعالیت دوم وظیفه ارزیابی و تعیین گزینههای استراتژیک را بر عهده دارد. فعالیت سوم وظیفه اعتبارسنجی، فازبندی، کنترل هماهنگی و یکپارچگی گزینههای استراتژیک منتخب را داراست. شکلی که در ادامه ارائه گردیده است ساختار این فاز را نمایش میدهد.
شکل ۲-۲٫ تعیین اهداف و استراتژیها
۱- خلق گزینههای استراتژیک: پس از اینکه بر اساس نتایج فرموله کردن موضوعات استراتژیک، مسایل استراتژیک مشخص گردیدند، حل این مسایل با دو رویکرد امکانپذیر است:
الف- تعیین گزینههای استراتژیک ( اهداف- استراتژیها) در حالتهایی که از بین چند حالت مختلف باید دست به انتخاب زد. این راهحلها تحت عنوان گزینههای استراتژیک تعیین میشوند.
ب- پاسخگویی مستقیم به مسایل از طریق تدوین راهحلهای مناسب.
۲- ارزیابی گزینهها و انتخاب: پس از تعیین گزینههای استراتژیک بایستی گزینههای تعیین شده، بر اساس معیارهای مناسب سازمان مورد ارزیابی قرار گیرند تا بتوان در نهایت اهداف و استراتژی های مناسب سازمان را انتخاب نمود. بدین منظور اولین مرحله تعیین معیارهای ارزیابی و اولویتبندی این گزینه ها میباشد. معیارهای ارزیابی گزینههای استراتژیک به طور کلی حداقل شش معیار میباشند که عبارتند از:
سازگاری با بیانیه جهتگیری سازمان
تناسب با محیط یا به بیانی دیگر سازگار با نتایج تحلیل SWOT
برخورداری مفروضات پایهای گزینه ها از صحت و اعتبار لازم
مقبولیت درون سازمانی از نظر فرهنگ و تعهد مدیران و کارکنان
دارا بودن ریسک معقول و مناسب
جذابیت از نظر ذینفعان سازمان
۳- ایجاد یکپارچگی و هماهنگی بین گزینهها: پس از انتخاب مقدماتی، گزینههای انتخاب شده به همراه راه حلهای مطرح به طور کامل و دقیق مجدداً مورد ارزیابی قرار میگیرند. در این ارزیابی، صحت مفروضات گزینهها بررسی میشود. یکپارچگی، هماهنگی و همافزایی گزینه ها بررسی میشود و در نهایت یک یا چند گزینه به عنوان اهداف و استراتژیهای اصلی سازمان انتخاب میشوند و فازبندی زمانی میشوند (۱).
۲-۱-۲۱-مدلهای تدوین برنامه ریزی استراتژیک
مطالعه پیشینه تحقیق حاکی از وجود مدلهای زیادی برای تدوین برنامه ریزی استراتژیک است که سازمانهای مختلف بر حسب شرایط خود از آنها استفاده کرده اند. این مدلها عمدتاً از بخشهای صنعتی و تجاری شروع و به اکثر سازمانها تسری پیدا کرده اند. با این وجود، مک نامارا[۱۴] معتقد است هیچ نسخه یکسان و کاملی برای تدوین برنامه ریزی استراتژیک برای همه سازمانها وجود ندارد و هر سازمان بر اساس ماهیت کار خود، با انتخاب یک مدل یا ترکیبی از چند مدل و انجام اصلاحاتی آن را برای تدوین برنامه استراتژیک سازمان خود مورد استفاده قرار میدهد (۲۹). در این قسمت به برخی از این مدلها اشاره می شود.
۲-۱-۲۱-۱-مدل استونر و فریمن
این مدل شامل مراحل زیر است:
تعیین هدف: این مرحله شامل بررسی و درک رسالت سازمان و سپس تعیین اهدافی است که میتوان بدان وسیله رسالت سازمان را به صورت اهدافی قابل اجرا بیان کرد.
شناسایی استراتژی و اهداف کنونی: که در آن استراتژیها و اهداف کنونی سازمان مورد بررسی قرار میگیرند.
تحلیل محیط سازمان: هدف آن شناسایی راه هایی برای پاسخ به تغییرات اقتصادی، تکنولوژیکی، اجتماعی، فرهنگی، حقوقی و سیاسی است که میتوانند به صورت غیر مستقیم بر سازمان اثر بگذارند؛ و نیز شناخت راه هایی برای پاسخگویی به شرکتهای رقیب، عرضه کنندگان مواد اولیه، مشتریان، سازمانهای دولتی و … است که میتوانند به صورت مستقیم بر سازمان اثر گذارند.
تحلیل منابع سازمان: این تحلیل برای شناسایی نقاط قوت و ضعف شرکتهای رقیب و نیز شناخت نقاط قوت و ضعف شرکت یا سازمان انجام میگیرد و از نظر رقابت با دیگران اهمیت زیادی دارد.
شناسایی فرصتهای استراتژیک و تهدیدها: با اطلاعات حاصله از مراحل ۱ تا ۴ فرصتها و امکاناتی که برای سازمان وجود دارد و تهدیدهایی که سازمان با آنها مواجه است شناسایی میشوند.
تعیین میزان تغییرات استراتژیک: در این مرحله «فاصله عملکردی» یعنی تفاوت بین اهداف تعیین شده و نتایج حاصله از استراتژی های کنونی مشخص می شود و بر اساس آن نیاز به تغییر و شیوه اجرای آن معلوم میگردد.
تصمیم گیری استراتژیک: برای ایجاد تغییر در یک استراتژی به تعیین راههای استراتژی، ارزیابی راههای استراتژیک و گزینش راههای استراتژیک در این مرحله مبادرت می شود.
اجرای استراتژی: بخش مهم تدوین برنامه است زیرا حتی پیشرفتهترین، خلاقترین و پیچیدهترین استراتژی هم نمیتواند برای سازمان سودمند باشد مگر اینکه به صورتی اثربخش اجرا گردد.
اندازه گیری و کنترل پیشرفت: در این مرحله، هر چندوقت یکبار و یا در مراحل حساس میزان پیشرفت امور بررسی می شود و میزان توفیق در اجرا و دستیابی به نتایج مورد نظر ارزیابی میگردد (۳۶).
۲-۱-۲۱-۲-مدل برایسون
این مدل دارای هشت مرحله است. برایسون معتقد است، این هشت مرحله باید به اجرا، نتیجه گیری، و ارزیابی عملکرد برنامه منتهی شوند. ضمناً اقدام، نتیجه گیری، و ارزشیابی باید در هر مرحله از فرایند صورت گیرد. مراحل این مدل عبارتند از:
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:14:00 ق.ظ ]
|