قرآن کریم ازعدالت تحت عنوان های «عدل»و«قسط»یاد می کند این دو مفهوم مترادف اند و بار مفهومی واحدی را حمل می کنند.(اسکندری،۱۳۷۸ :۱۳۲)
عدل یعنی مساوات، حد متوسط،داد،اندازه و حد اعتدال …مصدر آن عدالت است که معانی آن دادگر بودن ،دادکردن ،انصاف داشتن است و همچنین به موارد زیر معنی شده
عدالت یعنی اقامه قسط و مساوات در حد سزاواری هر کس.
عدالت یعنی هر کس را به حکم عقل ،شرع و عرف در جائی که مستحق آن است قرار بدهیم.
عدالت یعنی میانه روی،اجتناب از دو سوی افراط و تفریط در هر امری.(زاهدی اصل،۱۳۷۱: ۸۱-۸۰)
خداوند درآیه ۹۰ سوره نحل می فرماید:‏
« إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إیتاءِ ذِی الْقُرْبى‏ وَ یَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُون‏»
«خداوند فرمان به عدل و احسان و بخشش به خویشان می دهد و از فحشا و منکر و ظلم وستم نهی میکند،خداوند به شما اندرز می دهد ،شاید متذکر شوید.»
ازآیه فوق بعضی از این نکات دریافت می گردد:
-عدل،احسان وصله رحم ،از مهم ترین دستورات هدایتی قرآن است.خداوند در آیه قبل آیه ۸۹ قرآن را به عنوان کتاب هدایت معرفی کرده سپس در این آیه به مسائله عدل ،احسان و بخشش به خویشاوندان پرداخته است.ارتباط این دو موضوع می تواند گویای برداشت فوق باشد.
-بخشش به خویشاوندان ،دارای اهمیتی ویژه در میان سایر نیکیها است.
-با این که بخشش به خویشاوندان قطعا از مصادیق «احسان»است،ذکر دوباره وبه صورت مجزای آن بیانگر اهمیت ویژه آن است.
-پیوند خویشاوندی ،امری مسئولیت آور و منشاء پیدایش حقوق ویژه است.
-سیاست اسلام بر تحکیم پیوند است.
-خداوند،علاوه بر رعایت عدالت ،خواهان حاکمیت روح احسان بر روابط اجتماعی انسان است.
-رعایت عدالت،بایسته تر و اولی تر از ا حسان به مردم و بخشش به خویشاوندان است.
-از تقدم ذکری«عدل»بر«احسان»و«بخشش به خویشاوندان»می توان تقدم رتبی استفاده کرد؛زیرا عدالت تکلیفی همگانی و بدون اغماض است و بدون رعایت آن ،احسان و بخشش بی ارزش خواهد بود.
-رعایت نکردن عدالت در جامعه،خودداری از احسان و قطع رابطه با خویشاوندان ،زمینه ساز رواج فحشا،بزهکاری وستم در جامعه است.
-مومنان،در قبال مسائل جامعه خویش (بی عدالتی،فحشاء،منکرات،ستم،فقر و نیازمندیهای اقتصادی مردم)مسئولند.(هاشمی رفسنجانی و دیگران ، ۱۳۸۵ج۹: ۳۶۲)
همچنین در اسلام عدالت شرط گواهی دادن ،داوری کردن،امام جماعت،رهبری امت و موارد دیگر است.[۵۹](بهجت پور و دیگران،۱۳۸۶: ۱۷۸)
۴.۲.۴انصاف:
انصاف به این معنا است که انسان با مردم به گونه ای رفتار کند که دوست دارد مردم با وی و اهل و بستگانش رفتار کنند. انصاف یک اصل عام اخلاقی است . رعایت این اصل اخلاقی مانند دیگر اصول در همه عرصه های رفتاری سفارش شده است و مختص به رفتارهای اقتصادی نیست.(میر معزی، ۱۳۸۷ : ۱۹)
رسول خدا (ص) در پایان خطبه های خود چنین می فرمود:
«خوشا به کسی که اخلاقش پاک باشد و سجیّه اش طاهر و باطنش صالح،و ظاهرش نیکو ،و زیادت مالش را انفاق نموده،از فضولات گفتارش خودداری کند،و در خصوص انصاف ،مردمان رابا خود قیاس کند.»
و فرمود:
«سیّد عمل ها،قیاس مردمان با خودت است، در انصاف دادن»(مهدی نراقی،۱۳۸۸: ۵۰۵)
۴.۲.۵امانت:
امانت در لغت:واژه (امانت)،ضد(خیانت)،مصدر واز ریشه «امن»به معنای آرامش قلب است.امین به کسی گفته می شودکه دل،در سپردن چیزی به او احساس آرامش کند.(ری شهری،۱۳۹۰ : ۳۲۳ )
از منظر اسلام شخص مسلمان ،موظف است که انواع امانت ها را،کوچک باشد یا بزرگ ،در هر حال و به همه اشخاص،حتی بدترین انسان های روی زمین،ادا نماید و مسلمان،حق نداردحتی به کسی که به او خیانت کرده،خیانت کند.(ری شهری، ۱۳۹۰: ۳۲۴)
گستره عرصه امانت:از نظر اسلام گستره عرصه امانت ،بسیار گسترده است و هر نعمتی که خداوند متعال به انسان داده،و هر کار و مسئولیتی که به او واگذار شده است،در حقیقت امانتی است که به او سپرده شده است.بنابراین آیاتی که مردم رابه رعایت امانت ،ترغیب می کنند شامل همه عرصه های امانت می گردد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

براین اساس عرصه های امانت عبارت است از:
۴.۲.۵.۱عرصه سیاسی:در نظام اسلامی،هر کس از قدرت سیاسی برخوردار است،امانتدار خداوند متعال و مردم است،و هرکه جایگاه سیاسی بالاتر و قدرت افزون تری دارد،بار امانت او سنگین تر است.بر این اساس ،بار امانت رهبر ،از همه سنگین تر است.(ری شهری،۱۳۹۰،ج۷: ۳۲۶)
پیامبر خدا(ص)فرمود:دانش،سپرده خدا در زمین است و دانشمندان ،امین او برآن هستند.پس هر که به دانش خویش عمل کند.امانت او را گزارده است،وهر که عمل نکند در دیوان خدای متعال نوشته می شود :«او از خائنان است».(همان: ۴۰۹)
۴.۲.۵.۲عرصه فرهنگی:پس از مسئولان سیاسی،بار امانت علما و رهبران فرهنگی جامعه،از دیگران سنگین تر است.دانش ومعرفت،امانت الهی است که مسئولان فرهنگی،هم باید بدان عمل کنندو هم زمینه را برای عمل کردن دیگران، فراهم سازند.(همان:۳۲۷)
۴.۲.۵.۳عرصه اقتصاد:واضح ترین عرصه امانت نزد عموم مردم،عرصه های اقتصادی است.نکته قابل توجه در امانتداری اقتصادی از نگاه اسلام،این است که شخص مسلمان،نه تنها حق ندارد به حقوق دیگران تجاوز کند ،بلکه اموال شخصی خودش نیز امانتی نزد اوست ونمی تواند آن را در راهی که می خواهد،مصرف کند.لذا اسرافکاری در مال خود نیز خیانت محسوب می گردد.(همان:۳۲۸)
خداوند در قرآن کریم سوره یوسف آیه ۵۴و۵۵ می فرماید:
«وَ قالَ الْمَلِکُ ائْتُونی‏ بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسی‏ فَلَمَّا کَلَّمَهُ قالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنا مَکینٌ أَمینٌ (۵۴)
قالَ اجْعَلْنی‏ عَلى‏ خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ (۵۵)»
«و پادشاه گفت:«اورا نزد من بیاورید،تا وی را ویژه خود کنم».پس چون با او سخن راند،گفت:«تو امروز نزد ما با منزلت و امین هستی».[یوسف]گفت:«مرا بر خزانه های این سرزمین بگمار،که من نگهبانی دانا هستم»)
پیامبر خدا(ص)فرمود:امت من ،پیوسته بر فطرت [الهی]هستند تا زمانی که امانت را غنییمت ندانندو[پرداخت] زکات را خسارت [برای خود]نشمارند.(همان: ۴۱۱)
۴.۲.۵.۴-عرصه اخلاقی:گستره امانتداری در عرصه اخلاقی،بسیار وسیع است در واقع،اتصاف به انواع صفات نیکو و اجتناب از همه صفات ناشایست،امانتداری وجدان اخلاقی است که خداوند متعال به انسان ارزانی داشته است.از این رو،در روایات اسلامی،اموری مانند:صداقت،ورع،عفت،وفا ،همکاری برای اقامه حق، پاداش نیکی با نیکی و حفظ اسرار مردم از مصادیق امانتداری شمرده شده است.
پیامبر خدا(ص):پارسایی،امانت است.(همان:۴۱۵)
۴.۲.۵.۵عرصه عملی:در اسلام،هر کاری که به انسان سپرده شود،امانت محسوب می گردد.لذا پیامبر
خدا می فرمود:« أنَّ الله یُحِبُّ إذا عَمِلَ أحَدُکُم عَمَلًا أن یُتِقَنهُ. » خداوند دوست دارد که هر گاه یکی از شما کاری را انجام می دهد،به درستی انجام دهد.(همان: ۳۲۸)
خداونددرقرآن کریم درآیه ۲۸ سوره انفال می فرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
« اى کسانى که ایمان آورده‏اید، به خدا و پیامبر او خیانت مکنید و [نیز] در امانتهاى خود خیانت نورزید و خود مى‏دانید [که نباید خیانت کرد].»
۴.۲.۵.۶-عرصه واجبات الهی:برنامه ای که خداوند متعال برای زندگی انسان ارائه کرده،در حقیقت ،بزرگ ترین نعمت و امانت الهی برای تکامل مادی و معنوی و سعادت دنیوی و اخروی است.و همه انبیای الهی ،با هدف انتقال این امانت به جامعه بشر،مبعوث شده اند. (همان:۳۲۸)
۴.۲.۶وفای به عهد:
وجوب رد امانت و وفای به عهد از مستقلات عقلیه است؛یعنی از احکامی است که عقل،بدون نیاز به راهنمایی شرع،آن را درک می کند.کلمه «عهد»در قرآن کریم به چند معنا به کار رفته است.گاهی به معنای سفارش و توصیه و تاکید کردن به کار رفته که لازمه اش امر و فرمان است.در این گونه موارد ،واژه «عهد»با کلمه «الی»متعدد می شود و جنبه انشایی دارد.عهد به این معنا ،دو گونه کاربرد دارد:گاهی به صوورت عام متوجه همه مردم است[۶۰] و گاهی نیز متوجه یک طایفه و گروه و یا یک فرد خاص است[۶۱].در برخی موارد نیز عهد به معنای قرارداد دوطرفه آمده است که اصطلاحا به آن ،معاهده نیز گفته می شود.عهد به این معنا گاهی بین دو فرد، دوگروه ،دو جامعه،جامعه و فرد، جامعه و گروه و یا گروه و فرد برقرار می شود و گاهی نیز بین انسان و خداوند تحقق پیدا می کند.(مصباح یزدی ، ۱۳۷۸،ج ۳: ۱۷۹-۱۶۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...