دانلود پایان نامه و مقاله | ۲-۱-۲) ارزش آفرینی سهامداران – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
-
- رویکرد تلفیقی: در رویکرد تلفیقی سعی میشود تا از تلفیق ارقام صورتهای مالی و ارزش بازار در نسبتهایی نظیر: P/E و نسبت ارزش بازار داراییها به ارزش دفتری آن ها به منظور تجزیه و تحلیل عملکرد استفاده شود.
-
- رویکرد مدیریت مالی: در این رویکرد از مدلهای مطرح مدیریت مالی نظیر مدل ارزشیابی داراییهای سرمایهای جهت ارزیابی و پیشبینی بهره، استفاده میشود.
- رویکرد اقتصادی: در این رویکرد از مفاهیم اقتصادی استفاده میشود و عملکرد شرکت با توجه به قدرت کسب سود داراییهای موجود و سرمایهگذاری بالقوه و با عنایت به نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه ارزیابی میگردد. مانند ارزش افروده اقتصادی، ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده (نایب زاده و همکاران، ۱۳۹۰).
سنجس عملکرد، جزء اصلی فرایند کسب و کار و وظایف مدیریت است که در نظامهای کنترلی مدنظر قرار میگیرد. ارزیابی عملکرد، پیش نیازی در جهت تخصیص منابع و مقایسه مبالغ پیشبینی و واقعی است. همچنین از نتایج آن، میتوان جهت جبران خدمت نیز استفاده نمود. انجام دقیق، مؤثر و کارآمد ارزیابی و سنجش عملکرد است. اندیشمندان مدیریت، معیارهای عملکرد را در ابعاد مختلف طبقه بندی نموده اند که از جمله آن ها میتوان به نظریه «فوستن[۳]» اشاره کرد. وی ابعاد عملکرد را در پنج بعد مهم دسته بندی کرده و شاخصهای مهم سنجش آن را نیز معرفی نمود:
-
- بعد رقابت شاخص سنجش آن عبارت از سهم بازار، رشد فروش و غیره است
-
- عملکرد مالی شاخص سنجش آن عبارت از سودآوری، نقدینگی، کارایی، ساختار یا بافت مالی میباشد.
-
- کیفیت خدمات شاخص سنجش آن عبارت از سهولت دسترسی، امکانات، تضمین ها، ارتباطات و … است.
-
- انعظافپذیری شاخص سنجش آن عبارت از میزان انعطاف پذیری، انعطاف پذیری در سرعت و … است.
-
- نوآوری شاخص سنجش آن عبارت از عملکرد فرایند نوآوری، عملکرد نوآوری فردی، توان تحقیق و توسعه (R&D) و … میباشد.
- نحوه استفاده از منابع شاخص سنجش آن عبارت از دسترسی به منابع، تخصیص بهینه منابع، ساختار تخصیص منابع و … است (رهنمای رودپشتی، ۱۳۸۸).
نورتون و کاپلان نیز با معرفی سیستم امتیازی متوازن (BSC) به عنوان شاخص سنجش عملکرد، مجموعه معیارها را در چهار بعد به صورت جامع معرفی کردهاند که تحولی قابل ملاحظه در ادبیات سنجش عملکرد به صورت علمی و کاربست آن به صورت عملی ایجاد نموده است. این معیارهای سنجش جامع عملکرد را میتوان به شرح زیر برشمرد:
-
- معیارهای مالی و سودآوری: شاخص سنجش آن سود عملیاتی و رشد درآمدی است.
-
- معیارهای رضایتمندی مشتریان: شاخص سنجش آن، سهم بازار، پاسخگویی به مشتریان و انجام به موقع عملیات است.
-
- معیارهای کارایی، کیفیت و زمان (انحراف)
- معیارهای نوآوری و یادگیری، نظیر تعداد اختراعات، نسبت آموزش (Niresh and Alfred, 2014).
در بخش عملی معیارها میتوان گفت که معیارهای مالی سنجش عملکرد به دلیل کمّی بودن، عینی بودن و قابل لمس بودن نسبت به معیارهای غیرمالی ارجحیت دارد، از جمله برخی معیارهای مالی ارزیابی عملکرد مالی عبارتند از:
-
- نرخ بازده سرمایهگذاری (ROI): یک معیار حسابداری است که از تقسیم سود عملیاتی بر سرمایهگذاری حاصل میشود و شامل همه عناصر سرمایهگذاری نظیر درآمد، هزینه و سرمایهگذاری میباشد.
-
- سود باقیمانده (RI): عبارتند از سود منهای بازده مورد انتظار سرمایهگذاری، یعنی (سرمایهگذاری * نرخ بازده مورد انتظار)- سود عملیاتی= سود باقیمانده
-
- نرخ بازده فروش (ROS): به نسبت سود عملیاتی به درآمد، بازده فروش میگویند. نرخ بازده فروش یکی از اجزای نرخ بازده سرمایهگذاری در تحلیل گری مالی به شیوه دوپونت (DuPont) است.
- ارزش افزوده اقتصادی (EVA): نوعی خاص از محاسبه سود باقیمانده است که اخیراً مورد توجه قرار گرفته است. ارزش افزوده اقتصادی برابر است با سود عملیاتی پس از کسر مالیات، منهای میانگین وزنی هزینه سرمایه ضربدر کل داراییها منهای بدهیهای جاری (Bolek et al., 2012).
۲-۱-۲) ارزش آفرینی سهامداران
به طور سنتی عملکرد دورهای شرکتها اغلب با بهره گرفتن از سود حسابداری تاریخی در غالب سود خالص، سود هر سهم یا سایر مبانی مانند بازده سرمایهگذاری یا نرخ بازده حقوق صاحبان سهام اندازه گیری میگردد. در حالی که سالهای درازی است سود حسابداری معیار پیشبینی کننده مناسبی در شناسایی ارزش ایجاد شده سهامداران و ارزیابی عملکرد آنان نیست. معیار مناسب برای ارزیابی عملکرد میبایست به یک جهت مرتبط با بازده سهامداران بوده و به جهت دیگر، میبایست توانمند جهت معرفی ثروت ایجاد شده آنان باشد. دستیابی به چنین معیاری همراه با رشد مفهوم مدیریت مبتنی بر ارزش مطرح گردیده است که در میان مجموعه سیستمهای مدیریت بر مبنای ارزش، ارزش افزوده سهامداران، ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده نقدی نام برده میشوند. آیا زمانی که مدیران سعی در افزایش ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده نقدی دارند، واقعا برای سهامدارانشان ایجاد ارزش مینمایند. یک شرکت برای سهامدارانش ایجاد ارزش میکند، زمانی که بازده سهامدار از هزینه سرمایه یا نرخ مورد انتظار سرمایه فراتر رود. زمانی که در عملکرد این حالت رخ ندهد، شرکت تخریب ارزش نموده است (رهنمای رودپشتی و همکاران، ۱۳۸۶).
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 11:16:00 ق.ظ ]
|