با توجه به نتیجه تحقیق بلیک و موتون مدیرانی که از نظر شیوه رهبری زیر عنوان ۹/۹ قرار می گیرند بهترین عملکرد را دارند و این مغایر است با کسی که در ردیف ۹/۱ یا در گروه ۱/۹ قرار می گیرد(رابینز ،۱۹۴۳).‌
۵-۲-۸-۲ نظریه ی چهار سبک رهبری
رنسیس لیکرت با بهره گرفتن از تحقیقات اولیه ی میشیگان به عنوان نقطه ی شروع،‌ تحقیقات گسترده ای را انجام داد. او دریافت، سرپرستانی که دارای بهترین کارنامه ی فعالیت هستند بیش از هر چیز به جنبه های انسانی و مشکلات زیردستان خود توجه دارند. لیکرت در تحقیقات خود دریافت که روش های متداول مدیریت سازمانی را می توان در یک خط زنجیره از سبک یک تا سبک چهار به تصویر کشاند، توضیح روش های چهار گانه در جدول ۷-۲ آورده شده است.
جدول۷-۲ سبک های رهبری لیکرت Source: Likert, 1961))

نوع سبک
عناصر

اول
مدیریت آمرانه

دوم
مدیریت دلسوزانه

سوم
مدیریت مشاوره ای

چهارم
مدیریت مشارکتی

میزان اعتماد و اطمینان

ارباب و رعیتی

نسبتاً خوب

کامل

چگونگی ایجاد انگیزش

از طریق تهدید و ارعاب

از طریق تنبیه و ارائه ی پاداش بالقوه

از طریق ارائه ی پاداش و تنبیه بالقوه

از طریق سیستم تشویق و تنبیه مورد توافق طرفین (مدیریت و کارکنان)‌

نحوه ی ارتباطات

یک طرفه

یک طرفه

دو طرفه

دو طرفه

میزان تعامل

با احتیاط ( ازجانب کارکنان)‌

نسبتاً خوب

خوب

۳-۸-۲ مکتب اقتضایی[۱۲۱]
از آن جایی که نظریه های صفات شخصی رهبری در اغلب موارد مصداق پیدا نمی کردند و همچنین رهبران موفقی پیدا شدند که فاقد خصوصیات بر شمرده در نظر یه های مذکور بودند و از طرفی دیگر از آنجایی که نظریه های رفتاری رهبری نیز فاقد انعطاف های لازم بوده و در تمامی موارد پاسخگو نبودند، نظریه پردازان به دیدگاه هایی روی آوردند که آن ها را اقتضایی نام نهاده اند. در این نظریه ها اصولاً جستجوی بهترین راه برای رهبری که در همه ی موارد بتوان آن را به کار برد امری محال و نشدنی است، ‌از این رو در این نظریه ها بر یک سبک و شیوه ی رهبری، ‌تأکید نشده و روش واحد در رهبری، غیر واقعی و غیر عملی قلمداد شده است. در نظریه های اقتضایی، بر اساس شرایط و به اقتضای موقعیت ها، ‌شیوه های مناسب و مطلوب رهبری تعیین می شود(قاسمی،۱۳۹۰).

مجموعه ی نظریه هایی که در این مکتب ارائه شده است به صورت زیر دسته بندی می شوند:
۱-۳-۸-۲ نظریه پیوستاری رهبری
رابرت تانن بام[۱۲۲] و وارن اشمیت[۱۲۳] از نخستین نظریه پردازانی بودند که به شرح عواملی پرداختند که تصور می کردند بر سبک و شیوه ی رهبری مدیر اثر می گذارند. آن ها چنین می اندیشیدند که مدیر باید پیش از انتخاب سبک رهبری، ‌سه دسته از نیروها را مورد توجه قرار دهد. آن نیروها شامل عوامل ذاتی در مدیر، عوامل مربوط به خصوصیات مرئوسان و عوامل مربوط به موقعیت می باشند.
به طور خلاصه بر اساس این نظریه در رهبری، ‌باید تعیین شود که رهبر چه کسی است، ‌پیروان چه کسانی هستند و موقعیت و شرایط چگونه است تا بتوان سبک و شیوه ی مطلوب را بیان کرد(Tannenbaum & Schmit,1973). این وضعیت در شکل ۹-۲ به تصویر کشیده شده است.
۲-۳-۸-۲ نظریه ی رهبری مبتنی بر موقعیت ( رهبری وضعیتی[۱۲۴])
پال هرسی[۱۲۵] وکنث بلا نچارد[۱۲۶] نظریه ی رهبری مبتنی بر موقعیت (سیکل زندگی) را ارائه کردند. نظریه ی مزبور بر این اساس استوار است که سبک رهبری موفقیت آمیز با میزان رشد یا بلوغ زیر دستان تغییر می کند. این دو پژوهشگر رشد یا بلوغ را به عنوان میزان تمایل فرد به پیشرفت، پذیرش مسئولیت و توانایی در انجام کار یا وظیفه مربوط می دانند. هدف ها و میزان دانش پیروان، عوامل بسیار مهمی هستند که در تعیین سبک رهبری نقش بسیار مهمی ایفا می کنند. در شکل ۱۰-۲ اجزای تشکیل دهنده ی الگوی رهبری مبتنی بر موقعیت ارائه شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...