اصطلاح سبک‌های مقابله‌ برای روش‌های مبارزه با منبع اضطراب مورد استفاده قرار می‌گیرد و به روش مواجهه با دشواری‌ها و کوشش برای غلبه بر آن ها اشاره دارد (پورافکاری، ۱۳۷۳). به بیان دیگر، رفتارهای مقابله‌ای به آن دسته از راهبردهای هوشیار اطلاق می‌گردد که فرد در مواجهه با رخدادهای استرس‌زا خاص مورد استفاده قرار می‌دهد (موس و هالان[۱]، ۲۰۰۳؛ نقل از کاکابرایی و همکاران، ۱۳۹۰)

۱-۴- اهداف پژوهش

هدف اصلی

پژوهش حاضر بررسی رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت با تاب‌آوری و سبک‌های مقابله‌ای دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد استان کرمانشاه در سال ۱۳۹۳ است.

اهداف فرعی

تعیین رابطه بین ۵عامل بزرگ شخصیت(روان رنجور خویی، برونگرایی، انعطاف پذیری، سازگاری، وظیفه‌شناسی) با تاب‌آوری

تعیین رابطه بین ۵ عامل بزرگ شخصیت(روان رنجور خویی، برونگرایی، انعطاف پذیری، سازگاری، وظیفه‌شناسی) با سبک‌های مقابله‌ای

۱-۵- فرضیه ‏های پژوهش

بین پنج عامل بزرگ شخصیت(روان رنجر خویی، برون گرایی، انعطاف پذیری، سازگاری، وظیفه شناسی) با تاب آوری دانشجویان دختر و پسر رابطه وجود دارد.

بین پنج عامل بزرگ شخصیت(روان رنجر خویی، برون گرایی، انعطاف پذیری، سازگاری، وظیفه شناسی) با سبک های مقابله ای دانشجویان دختر و پسر رابطه وجود دارد.

۱-۶-تعاریف

۱-۶-۱-تعاریف مفهومی

پنج عامل بزرگ شخصیت عبارت است از روان رنجور خویی(N)، برونگرایی (E)، سازگاری (A)، انعطاف پذیری(O)، وظیفه شناسی© و با وجدان بودن. مفهوم شخصیت از دیدگاه آلپورت عبارت است از «سازمان پویایی از نظام های جسمی- روانی در درون فرد است که رفتار و افکار ویژه او را تعیین می‌کند». هم چنین وی، شخصیت را مجموعه عوامل درونی ای ه تمام فعالیت های فردی را جهت می‌دهد تلقی می‌کند (شولترودوان، ۱۹۹۸).

روان نژندی- تمایل عمومی به تجربه و عواطف منفی چون (ش) غم، دستپاچگی، عصبانیت، احساس گناه و نفرت مجموعه حیطه N را تشکیل می‌دهد (مک کری و کوستا، ۱۹۹۲).

برونگرایی (E): بیانگر وجو رویکردی پر انرژی به جهان مادی و اجتماعی در فرد می‌باشد که ویژه گی هایی چون مردم آمیزی، فعال بودن، قاطعیت و جرئت را شامل می شود(جان و سریو استاوا، ۱۹۹۹).

سازگاری(A): بعدی از تمایلات بین فردی است و اساساً یک فرد دلپذیر، نوع دوست است. نسبت به دیگران همدردی کرده و مشتاق است که کمک کند و باور دارد که دیگران نیز متقابلاً کمک کننده هستند (مک کری و کاستا، ۱۹۹۱).

انعطاف پذیری (O): قابلیت پذیرش عقاید جدید و ارزش های غیر متعارف می‌باشد. این عامل با صفاتی نظیر هوش، اعمال خلاف عرف، تخیل، کنجکاوری و ابتکار توصیف می شود.(مک کری و کوستا ۱۹۹۱).

وظیفه شناسی( C): توصیف کننده قدرت کنترل تکافه ها، به نوعی که جامعه مطلوب می‌داند و تسهیل کننده، رفتار، تکلیف محور و هدف محور است. وظیفه شناسی ویژه گی هایی چون تفکر قبل از عمل، به تأخیر اندازی ارضا خواسته ها رعایت قوانین و هنجارها و سازماندهی و اولویت بندی تکالیف را در بر می‌گیرد (دیگمن و تاکوموتو چوک، ۱۹۸۱).

تاب آوری می‌تواند سطوح استرس و ناتوانی را در شرایط استرس زا تعدیل کند و افزایش رضایت از زندگی را باعث شود. تاب آوری به فرایند پویای انطباق و سازگاری مثبت با تجارت تلخ و ناگوار در زندگی گفته می شود (بنارد، ۱۹۹۵).

سبک‌های مقابله‌ای:

سبک‌های مقابله، به مجموعه تلاش‌های شناختی، هیجانی و رفتاری شخص برای کنترل درخواست‌های بیرونی، درونی بخصوص، که فرد را تهدید می‌کند یا به مبارزه می‌طلبد گفته می‌شود که به سه دسته کلی سبک‌های مقابله‌ مسئله مدار، هیجانی مدار و اجتنابی تقسیم می‌شوند (ابراهیمی، بوالهری، ذوالفقاری، ۱۳۸۱)

۱-۶-۲-تعاریف عملیاتی

پنج عامل بزرگ شخصیت: میزان نمره یا کمیتی است که آزمودنی ها با توجه به پاسخ هایشان به پرسشنامه پنج عاملی نئو (NEO-FFI) کسب می‌کنند. این پرسشنامه دارای ۶۰ آیتم است که ابعاد پنج گانه شخصیت بمنجار (روان رنجور خویی، برون گرایی، انعطاف پذیری، سازگاری، وظیفه شناسی) را می سنجد.

تاب آوری:

نمره ای است که آزمودنی ها در پاسخ به مقیاس تاب آوری کانر- دیویدسون (CD-RISC) کسب می‌کنند واین نمره شاخص عددی مناسبی برای اندازه گیری تاب آوری می‌باشد. این مقیاس توانایی با سازگاری و تنش را اندازه می‌گیرد.

سبک‌های مقابله:

عبارت است از نمره‌ای که فرد در پرسشنامه مقابله با فشار روانی CISS-SF [۲]کسب ‌کرده‌است.

فصل دوم

پیشینه پژوهش

۲-۱-شخصیت

روانشناسی شخصیت حوزه بسیار گسترده‌ای است،زیرا شخصیت خود موضوعی است پیچیده و دارای ابعاد و جنبه‌های گوناگونی است. برای شناخت شخصیت انسان، از دیرباز کوشش‌های فراوانی به عمل آمده است. نظریه های متنوع و مختلفی ‌در مورد چگونگی شکل‌گیری شخصیت، عوامل مؤثر در این شکل‌گیری، عوامل تشکیل‌دهنده شخصیت و از این قبیل عرضه شده است که بعضی کوشیده‌اند ‌پاسخ‌گویی‌ همه سوالات ‌در مورد شخصیت انسان باشند و برخی تنها به چند جنبه شخصیت پرداخته‌اند (کریمی، ۱۳۸۸).

دیدگاه نظریه‌پردازان درباره ماهیت شخصیت انسان نه تنها نمایناگر توشه‌های نظری، تجارب بالینی و تجربی آن ها می‌باشد بلکه تا حدودی متاثر از تجارب شخصی آن ها دردوران کودکی می‌باشد. به عبارت دیگر دیدگاه نظریه‌پردازان مختلف درباره ماهیت شخصیت انسان، به مثابه داربستی است که به وسیله آن نه آن ها نظریه خود را پی‌ریزی می‌کنند، بلکه توسط آن رفتارهای خود و دیگران را مورد پردازش قرار می‌دهند. به همین دلیل نظریه‌پردازان مختلف چشم‌اندازهای متفاوتی درباره ماهیت شخصیت انسان دارند. ‌بنابرین‏ چندان شگفت‌انگیز نمی‌باشد که تا به امروز تعریف واحدی از شخصیت که مورد توافق همه نظریه‌پردازان روانشناسی می‌باشد، وجود نداشته باشد (پروین[۳]، ۱۹۹۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...