فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | ۲-۴-۲- عوامل مؤثر بر انتظارات رشد استراتژیک – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
بازارهای مالی بینالمللی نیز اگر چه در اقتصاد بینالمللی سابقه طولانی دارند، اما در چند دهه اخیر به نحو بی سابقه ای گسترش یافته اند و امروزه بخش مهمی از بار تحقق پروژه جهانی شدن را به دوش می کشند. بازارهای مالی نیویورک، لندن، آمستردام، فرانکفورت و توکیو کانون هایی هستند که بخش قابل توجهی از فرایندهای مالی و پولی همه کشورهای جهان از طریق آن ها هدایت و کنترل می شود و بالاخره مهاجرت نیروی کار شناخته شده ترین و مورد اجماع ترین عامل جهانی شدن است. اگر چه در چند سال اخیر به دلایل مرتبط با مسائل آسیب شناختی اجتماعی و اقتصادی دامنه این قبیل مهاجرت ها از طریق سیاست گذاری های ملی و منطقه ای به نحو چشمگیری محدودتر شده است؛ اما به طور کلی، گسترش این نوع مهاجرت در دوره پس از جنگ جهانی دوم را باید مؤثرترین و نافذترین عامل جهانی شدن به شمار آورد (طالبی و همکاران، ۱۳۸۹).
در بین عوامل فرهنگی-جامعه شناختی جهانی شدن اشاره به دلالت های دو عامل اصلی مهم زیر ضروری است:
-
- اول) آگاهی جهانی که اشاره به هویت جهانی شده کنشگران اجتماعی دارد. این هویت جدید باید با چنان سطحی از آگاهی و شعور نسبت به مسائل جهانی همراه باشد که بتوانند اثرات بازدارنده هویت محلی کنشگران را خنثی کند. آگاهی جهانی به این معنا، دلالت دارد بر فهم جهان بودگی، درک جامعه بشری و احساس زندگی در دهکده جهانی. این آگاهی که یک پدیده ذهنی-فرهنگی است به پذیرش ارزش ها و هنجارهای جهانی منجر می شود که به نوبه خود منشأ و خاستگاه کنش هایی است که جهانی شدن را در سطح فرد نهادینه میسازند و به ایجاد نظم نوینی منجر میشوند که به «نظام مندی جهانی» موسوم است.
- دوم) تراکم زمان و مکان این عامل نیز اساساً مؤلفه ای شناختی-فرهنگی است که نقش مهمی در فرایند جهانی شدن دارد. این ایده از آرای رابرتسون و گیدنز نشأت گرفته است. رابرتسون در هم فشرده شدن مکانی جهانی را پدیده خاصی میداند که حاصل عملکرد وحضور همه جایی وسایل ارتباطی به ویژه وسایل بصری در دنیای جدید است (فقیهی و همکاران، ۱۳۸۹).
فرایند توسعه در جهان امروز، خواه نتیجه برنامه ریزی های ملی باشد و خواه حاصل به کار بستن توصیه های توسعه ای سازمان های بینالمللی، فارغ از تأثیرپذیری این عوامل که به عنوان مؤلفه های جهانی شدن شناخته میشوند، نیست. به سخن دیگر نمی توان تصور کرد که دولت-ملت خاصی در گوشه ای از نظام جهانی شدن اقتصاد امروزی جهان، بدون تأثیرپذیری از این عوامل بتواند خط توسعه ای مستقلی را در هر یک از حوزه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به پیش برد. ارتباطات امروزی در جهان خواه در سطح کلان بین دولتی و خواه در سطوح میانی مرتبط با فعالیت سازمان های غیردولتی و یا در سطوح خرد بین شخصی میان ملت ها به گونه ای است که کوشش های توسعه ای در هر جای جهان لاجرم متأثر از این عوامل و در نتیجه به نحو اجتناب ناپذیری متأثر از فرایند جهانی شدن است (نیکومرام و همکاران، ۱۳۹۲).
۲-۴- رشد تجارت
از نظر صاحبان و مدیران تجارت رشد به صورت های زیر تعریف می شود:
-
- افزایش عملکرد مالی سازمان که اغلب با شاخصها و نسبتهای مالی شرکت بیان می شود
-
- افزایش میزان سوددهی شرکت با تمرکز بر میزان افزایش در سرمایه صاحبان سرمایه کسب و کار
-
- افزایش کمی و کیفی متغیرهایی چون اشتغال، ارزش سهام شرکت، ترکیب و آرایش نهایی ساختار سازمان، جهت گیریها و موقعیت بازار (شریفی و همکاران، ۱۳۹۱).
-
- تشخیص فرصت های درست، درک چگونگی بهره برداری از آن ها وکسب مزیت رقابتی با توجه به آن فرصت ها (طالبی و همکاران، ۱۳۸۹).
-
- افزایش کمی و کیفی متغییر هایی چون اشتغال، تعداد و ارزش سهام، ترکیب و آرایش نهایی ساختار شرکت، جهت گیری ها و موقعیت بازار.
- افزایش در میزان فروش سال جاری تجارت نسبت به سال مالی گذشته (آراستی و همکاران، ۱۳۹۲).
۲-۴-۱- ابعاد رشد تجارت
تجارت را می توان سازمانی در نظر گرفت که به صورت یک کل منسجم رشد میکند و این رشد از ابعاد مختلف قابل بررسی میباشد. بر اساس نظر مینتزبرگ[۳۹] (۱۹۹۳) ابعاد رشد تجارت عبارت است از:
-
-
- رشد مالی: در دیدگاهرشد مالی، رشد کسب و کار از بعد گردش مالی هزینه ها و سرمایه گذاری های مناسب برای حصول سود در نظر گرفته می شود. در این دیدگاه توسعه یک کسب و کار، افزایش چیزی است که مشتریان بسیاری تمایلی به خرید آن را داشته باشند. در حقیقت رشد مالی معیار عملکرد کسب و کار در ارضایی نیازهای بازار است و به عبارتی ارزش افزوده ای که یک کسب و کار برای ذی نفعان خلق میکند.
-
-
- رشد استراتژیک: در دیدگاه رشد استراتژیک رشد یک کسب و کار در شیوه تعامل کسب و کار با محیط اطراف که به صورت استراتژیک انجام می شود،خلاصه میگردد. این تعاملات در محیط فرصت هایی را برای خلق مزیت رقابتی ایجاد میکند. رشد این تعاملات استراتژیک، کسب و کار را برای براورد نیاز مشتری مهیا میکند.
-
- رشد ساختاری: از دیدگاه رشد ساختاری، رشد یک کسب و کار عبارت است از شیوه کنترل و سازماندهی کسب و کار. تغییراتی که شرکت در شیوه سیستم های داخلی، مسئولیت ها و نقش های مدیریتی ارتباطات و روابط داخلی خود اعمال میکند میتواند یکی از ابعاد رشد کسب و کار باشد.
- رشد سازمانی: در دیدگاه رشد سازمانی رشد یک کسب و کار به تغییر فرایند های سازمانی، فرهنگ و نگرش هایی مرتبط است که رشد سازمان را تسهیل میکند.
شکل (۲-۳): ابعاد رشد استراتژیک
رشد سازمانی
رشد ساختاری
رشد مالی
رشد استراتژیک
انباشتگی دارایی
مسیر
استفاده از داراییها
عملکرد
منابع
منبع: (زوکلا و سیانو[۴۰]، ۲۰۱۴)
۲-۴-۲- عوامل مؤثر بر انتظارات رشد استراتژیک
۲-۴-۲-۱- نوآوری محصول
در ادبیات تعاریف گوناگونی از نوآوری محصول ارائه شده است. بسیاری از نویسندگان بر فقدان سازگاری در تعریف و عملیاتی سازی واژه نوآور بودن تأکید کردهاند، که این منجر به ایجاد مشکلاتی در پیاده سازی عملیاتی این مفهوم میگردد. نوآور بودن در دو سطح محصولی و بنگاه به کار گرفته می شود. نوآوری محصول به توسعه محصولات جدید و بهبود محصولات فعلی اشاره دارد. معمولترین تعریف نوآوری محصول، بدیع بودن محصول است (شو و همکاران[۴۱]، ۲۰۱۶). گارسیا و کالاتتونه[۴۲] (۲۰۰۲) نوآوری در سطح محصول را به عنوان سنجه عدم پیوستگی بالقوه ای که یک محصول (فرایند یا خدمت) میتواند در فرآیندهای فناورانه یا بازاریابی ایجاد کند تعریف میکنند. نوآوری محصول میتواند به عنوان معیاری برای توانایی شرکت در معرفی محصولات جدید به بازار دیده شود. همچنین، این سازه میتواند برای به دست آوردن اطلاعات در مورد توانمندیهای نوآوری شرکت و سنجش خروجی عملکرد آن استفاده گردد (شو و همکاران، ۲۰۱۶).
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 12:04:00 ب.ظ ]
|