دانلود پایان نامه های آماده | ۲-۶ خلاصه و نتیجهگیری: تبیین نظری فرضیه ها – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
برای این پژوهش، دو فرضیه طراحی و با بهره گرفتن از توزیع بنفورد[۱۶]، به عنوان توزیع مورد انتظار، آزمون شد. نتایج این پژوهش بیان می کند که مدیران شرکتهای ایرانی تمایل ندارند در زمان مواجهه با عدد بزرگی مانند ۹ در دومین رقم سمت چپ سود، با هدف افزایش یک واحدی اولین رقم آن، سود عملیاتی را به سمت بالا گرد کنند، در حالی که بررسی این پدیده در ارتباط با سود خالص شرکتها، نتایج مربوطتری ارائه می کند. به علاوه شرکتهای بزرگ و شرکتهای دارای عملکرد عملیاتی پایین تمایل بیشتری برای انجام این کار در سود خالص خود دارند.
سجادی و همکاران (۱۳۸۷). عوامل مؤثر بر مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی کردند. بر اساس نتایج تحقیق در سطح معناداری پنج درصد، پیش بینی رشد سودهای آینده شرکت، با مدیریت سود رابطه مستقیم دارد. اما، بین مدیریت سود و پارامترهایی نظیر اندازه شرکت و ساختار مالکیت آن، رابطه معنیداری وجود ندارد.
خالقی مقدم و آزاد (۱۳۸۳). محتوای اطلاعاتی سود پیشبینی شده توسط شرکتها را مورد بررسی قرار دادند. به دست آمده حاکی از آن است که سود پیشبینی شده توسط شرکتها دارای محتوای اطلاعاتی و کارایی بوده و از این جهت اهمیت پیشبینی سود حسابداری به دلیل نقش و تاثیر آن در تصمیمگیریهای استفادهکننده بویژه سرمایهگذاران بارزتر میشود.
۲-۶ خلاصه و نتیجهگیری: تبیین نظری فرضیهها
همان گونه که تحقیقات پیشین (ماتسوموتو[۱۷]، ۲۰۰۲؛ براون و پینلو[۱۸]، ۲۰۰۷؛ زانگ[۱۹]، ۲۰۰۷؛ هو و همکاران ۲۰۱۲)نشان داده اند، هر سه مدیریت افزایشی سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری، مدیریت سود واقعی افزایشی و مدیریت کاهشی پیش بینیهای سود، مکانیزمهای پر هزینهای برای مدیریت سودهای غیر منتظره هستند. اصول پذیرفته شده حسابداری ([۲۰]GAAP) و رسیدگیهایی که از سوی حسابرسان صورت می گیرد، به همراه نظارتهایی که از سوی سرمایهگذاران و مقامات قانونی وجود دارد، به کارگیری مدیریت افزایشی سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری را با محدودیتهای اساسی مواجه میسازند. هزینه اصلی مرتبط با مدیریت سود واقعی، اتلاف و از دست رفتن ارزش شرکت و سهامداران در نتیجه انحراف و تخطی از تصمیمات تجاری بهینه است.
سر انجام، مدیریت کاهشی پیش بینیهای مدیریت، میتواند واکنش منفی بازار را در تاریخهای اعلام پیش بینیها به دنبال داشته باشد. هر دوی بروان و پینلو (۲۰۰۷) و زانگ (۲۰۰۷) پیش بینی کردند که اگر هزینه های استفاده از یک مکانیزم افزایش یابد، در فرایند تحقق بخشیدن سودهای هدفگذاری شده، احتمال استفاده از مکانیزمهای جایگزین افزایش خواهد یافت[۲۱].
بارتون و سیمکو[۲۲] (۲۰۰۲) بیان می کنند که اطلاعات ترازنامه به عنوان محدودیتی در مقابل مدیریت سود عمل خواهد کرد. اگرچه مدیران اجازه دارند در فرایند گزارشگری مالی خود در چارچوب اصول و استانداردهای حسابداری از قضاوت و برآوردهای خود استفادهکنند، با این وجود، در به کارگیری قضاوتها و برآوردها، اختیار عمل آن ها بی نهایت نیست. به صورت خاص، به دلیل ماهیت معکوس شدن اقلام تعهدی حسابداری، توانایی مدیران برای دستکاری افزایشی سود در دوره جاری، توسط مبالغ مدیریت افزایشی سود در دوره های گذشته محدود می شود. همچنین، از آنجا که ترازنامه اثرات انتخابهای حسابداری در دوره های گذشته را تجمیع می کند، سطح خالص داراییهای عملیاتی، مقادیر مدیریت سود در دوره های گذشته را منعکس می کند.
به دنبال این ادعا، بارتون و سیمکو (۲۰۰۲) پیش بینی کردند که توانایی مدیران برای ارزیابی خوشبینانه سود (و بنابرین، گزارش مبالغ بزرگتر سود غیره منتظره مثبت) از طریق مدیریت افزایشی اقلام تعهدی در دوره جاری، به واسطه میزان بیش از واقع بودن خالص داراییها در ترازنامه، محدود می شود. شواهد تجربی نیز با این پیش بینی مطابقت دارد.
در این تحقیق، میزان بیش از واقع بیان شدن خالص داراییهای عملیاتی به عنوان محدودیت در مدیریت افزایشی سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری در نظر گرفته شدهاست و این موضوع بررسی شدهاست که مدیران به منظور اجتناب از زیانهای غیر منتظره منفی چگونه بین مکانیزمهای جایگزین، موازنه برقرار می کنند.
اگر چه ترازنامه مرزهای توانایی مدیران برای به کارگیری اقلام تعهدی به منظور مدیریت افزایشی سود را محدود می کند، با این وجود، توانایی مدیران در مدیریت سود واقعی یا مدیریت کاهشی پیش بینیها (انتظارات) را تحت تاثیر قرار نمیدهد. اگر مدیران بخواهند یک مکانیزم را جایگزین مکانیزم دیگر نمایند، به احتمال بسیار زیاد در زمانی که میزان بیش از واقع بیان شدن خالص داراییهای عملیاتی در ترازنامه بالا است، مدیریت سود واقعی افزایشی و مدیریت کاهشی پیش بینیها را جایگزین مدیریت افزایشی سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری خواهند کرد.
با توجه مطالب مطرح شده، فرضیه های تحقیق به صورت زیر خواهد بود:
فرضیه اول: بین کاهشی بودن پیش بینی سودهر سهم و بیشنمایی خالص داراییهای عملیاتی در ترازنامه رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
فرضیه دوم: بین مدیریت سود واقعی و بیشنمایی خالص داراییهای عملیاتی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
فصل سوم: روش تحقیق
۳-۱ مقدمه
تحقیق فرایندی است منظم که از طریق آن میتوان پاسخهایی برای سؤالات مطرحشده پیرامون موضوع تحقیق به دست آورد (ناری و نراقی، ۱۳۷۸). روش پژوهش مجموعهای از قواعد، ابزار و راههای معتبر (قابل اطمینان) و نظامیافته برای بررسی واقعیتها، کشف مجهولات و دستیابی به راه حل مشکلات است (عزتی، ۱۳۷۶). هدف از انجام هر تحقیق، کشف یک واقعیت است. این واقعیت با کاوش و روشنگری روابط منطقی مربوط به ویژگیهای اجرایی موضوع تحقیق حاصل میگردد. بنابرین هر پژوهشگر پس از تعیین موضوع باید به گزینش روش تحقیق بپردازد (خاکی، ۱۳۷۸).
در این فصل به روششناسی تحقیق، فرضیهها، تعیین جامعه آماری، تعداد نمونه و روش جمع آوری داده های مورد نیاز برای آزمون فرضیه های تحقیق پرداخته میشود.
۳-۲ بیان کلی مسئله تحقیق
سوالی که پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به آن است را میتوان در قالب زیر بیان کرد: درصورتی که شرکتها در به کارگیری اقلام تعهدی اختیاری به منظور اجتناب از سود غیر منتظره منفی مواجه باشند، آیا تلاش خواهند نمود که از مدیریت سود واقعی و یا مدیریت کاهشی پیش بینی سود به عنوان مکانیزمی جایگزین استفاده نمایند؟
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 12:04:00 ب.ظ ]
|