ساختار سازمان و فرایند

    1. تیم های چندوظیفه‌ای
    1. تمرکز بر ارزش افزایی به تلاش های تیم توسعه
    1. ارائه استراتژی و خط‌مشی
    1. وجود فهم مشترک از فرایند توسعه
    1. نوآوری به مهارت، انگیزه و زمان نیاز دارد
    1. نوآوری در مرزهای مشخص

ساخت تیم توسعه

    1. مهارت تیم وسعه
    1. جلسه تشکیل تیم

مدیریت پروژه

    1. برنامه تاکتیکی با جزئیات
    1. اهداف مشخص و قابل اندازه گیری
    1. توجه به خارج در اداره تیم توسعه
    1. ایجاد درک و فهم داخل تیم توسعه
    1. ارتباط با مدیریت سازمان
    1. دانش به‌دست‌آمده از ارزیابی تلاش ها

کلانتن (۱۹۹۷) بیان می‌کند که به دلیل رقابتی که برای معرفی محصولات جدید به بازار در میان سازمان‌ها وجود دارد بعضی از آن‌ها سعی می‌کنند تا با کاهش فعالیت‌های فرایند توسعه به موفقیت برسند. از طرف دیگر محیط به شدت به این سازمان‌ها فشار می آورند، به‌طوری که بعضی از این تغییرات سازمان را در خطر قرار می‌دهند. به همین دلیل او و همکارانش سعی می‌کنند تا رابطه نرخ موفقیت توسعه محصول جدید، مهارت در انجام فعالیت‌های مربوط به توسعه محصول و انتظار از میزان وخامت محیط را شناسایی کنند. آن‌ها در تحقیقات خودبا نظر سنجی از ۱۴۲ مدیر ارشد درگیری در توسعه محصول جدید دریافتند که مهارت در انجام فعالیت‌های توسعه محصول شانس موفقیت را بالا خواهد برد. به‌علاوه محیط پررقیب باعث بیشتر شدن تاثیر این مهارت در موفقیت می‌شود (کلانتن و دیگران[۱۱۷]، ۱۹۹۷).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کوپر (۱۹۹۷) طی تحقیقاتی منظم عوامل مؤثر در تسریع موفقیت محصول جدید در ۲۰ سال از ۱۰۰ محصول بادوام در ۳۵۰ شرکت در اروپا شرکت در اروپا و شمال آمریکا از تولید کنندگان مواد شیمیایی با مقایسه شرکت‌های ناموفق و موفق در تولید و توسعه محصول جدید انجام دارد که نشان داد عامل بازاریابی (نیاز مشتری، زمان تولید، سود سهم بازار، تأثیر اقتصادی بر مشتری و ایحاد ارزش برای ایشان) تکنولوژی (توفیق تکنولوژِی ارزش تکنولوژی و کاهش هزینه) و عامل تجاری سازی (شاخص شدن شرکت، قابل رقابت بودن محصول، کار آیی تیم مدیریت توسعه محصول)، طراحی و تولید، به ترتیب از شاخص‌های مهم در فرایند Npd در این شرکت‌ها در طول این دوره بوده است ( کوپر، ۱۹۹۷)
میثرا (۱۹۹۶)[۱۱۸] به همراه همکارانش بیان می‌کند که تحقیقات انجام‌شده روی توسعه محصول در همه کشورها صورت نگرفته است. او سعی می‌کند تا این عوامل را در کشور کره جنوبی بررسی کند تا در مرحله بعد با بررسی نتایجی این تحقیق و تحقیقات دیگر بتوان به یک نتیجه جهانی برسد.
در این پژوهش آن‌ها با نظرسنجی از ۱۴۴ مدیر بازاریابی درباره ۲۸۸ محصول جدید موفق و ناموفق به شناسایی عوامل موفقیت توسعه محصول می‌پردازند. بررسی آن‌ها نشان می‌دهد که اطلاعات بازار، سازگاری محصول یا سازمان، طبیعت ایده محصول برخاسته از بازار یا تکنولوژی (تلاش برای پرتاب، ویژگی‌های خود محصول جدید میزان نوآوری و تکنولوژی از اهمیت برخوردارند که در تحقیقات کانادا و چین هم به آن‌ها اشاره شده است. البته دو عامل جدید ارائه محصول و مهارت در انجام فرایند توسعه محصول نیز در این تحقیق شناسایی شد. آن‌ها بیان می‌کنندکه به‌طور کلی عوامل مشترک، بیشتر بین کشور چین و کانادا وجود داشته‌اند، درحالی‌که کره و چین در تاثیر یک عوامل مورد مطالعه دارند بیشتر اشتراک دارند (میثرا و دیگران، ۱۹۹۶).
کوپر[۱۱۹] (۱۹۹۵) بیان می‌کند که تحقیقات زیادی به بررسی چرایی موفقیت و شکست محصولات جدید پرداخته اند. این مقالات در شناسایی عوامل موفقیت در سطح پروژه بسیار ارزشمند هستند. ولی نکته‌ای که در این مقالات دید بازتر و گشاده تر نسبت به عوامل موفقیت موردتوجه قرار نگرفته است. بنابراین تحقیقات باید از سطح تحلیل پروژه به سطح سازمان ارتقاء یابند. برای این موضوع سه دلیل می‌تواند شمرد:

    1. موفقیت در سطح سازمان شاید از سطح پروژه متفاوت باشد.
    1. شاید فعالیت‌هایی در سطح سازمان صورت گیرند که در سطح پروژه قابل دیدن نباشند.
    1. وقتی دو پروژه موفق و شکست خورده از یک سازمان انتخاب می‌روند ویژگی‌های سازمانی در هر دو گروه موفق و شکست خورده مشترک خواهند بود. بنابراین در تحلیل‌ها خود را نشان نخواهند داد (کوپر، ۱۹۹۵).

کوپر (۱۹۹۵) سپس با بهره گرفتن از پژوهش‌های پیش از خود یک مدل مفهومی طراحی می‌کند که سازه ها و متغیرهای شناسایی شده را دسته بندی و معرفی می‌کند. به اعتقاد او عملکرد کلی توسعه محصول یک شرکت بستگی دارد به ۵ عامل زیر:

    • فرایند: فرایند توسعه محصول و فعالیت‌های زیر مجموعه آن
    • سازمان دهی: چگونگی سازماندهی به برنامه توسعه محصول در سازمان
    • استراتژی: استراتژی توسعه محصول سازمان به‌عنوان بخشی از استراتژی کلی سازمان
    • فرهنگ: فرهنگ درونی سازمان‌برای نوآوری
    • تعهد: درگیری مدیران عالی و تعهد سازمان به توسعه محصول جدید

در آخر کل تحلیل این دو دانشمند ۹ عامل را معرفی می‌کنند که به ترتیب عبارت‌اند از:
فرایند توسعه باکیفیت

    • استراتژی مناسب در سازمان
    • منابع کافی
    • تعهد مدیران عالی
    • جو کارآفرینانه
    • مسئولیت پذیری مدیران عالی
    • تمرکز استراتژیک و هم افزایی
    • تیم مناسب
  • تیم چندوظیفه‌ای (کوپر، ۱۹۹۵)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...