مهم‌ترین نقطه ضعف موجود، فقدان سرمایه اجتماعی است. تغییرات مدیریتی در سطوح کلان، منازعات کسب قدرت و نادیده گرفته شدن منافع ملی، خصلت اثرگذاری گروه‌های مختلف جامعه را خنثی می‌سازد. توسعه‌نیافتگی یک جامعه رابطه مستقیمی با سیاسی شدن آن و پراکندگی و تضاد نیروهای سیاسی اجتماعی دارد. مخل ایجاد ثبات و آرامش در جامعه بوده و مشارکت همه جانبه و پایدار را بر نمی‌تابد.
نبود مکانیزم روشن مشارکت و نحوه عمل افراد و گروه‌ها در امور مشارکتی نقطه ضعف دیگری است. علی رغم شعار مردم محوری در مجموعه کلان مدیریت شهری، هنوز دیوان سالاری حاکم است و مشارکت به سوی عملیاتی شدن گام برنداشته است. بین مدیران شهری و شهروندان نسبت به حقوق و تکالیف یکدیگر شناخت درست و متقابلی وجود ندارد. تکیه مدیریت شهری بر منابع و بودجه‌های عمومی بوده است. ضعف در اولویت‌بندی تخصیص اعتبارات و هزینه‌کرد آنها بر بی‌اعتمادی و فقدان همدلی می‌افزاید.
فقدان اطلاع شورایاری‌ها و شوراهای شهر به وظایف و اختیارات قانونی خود در مدیریت شهری موجب ایجاد تداخل و تعارض با مدیران شهری در انجام وظایف شده است. در مواردی مدیران شهری خود را در جایگاه قانون‌گذاری قرار می‌دهند و شوراها نیز در امور اجرایی دخالت می‌کنند.
فرصت‌ها:
در سال‌های اخیر رویکرد مدیریت شهری مشارکتی تقویت شده است. رویکرد مشارکت محوری با ایجاد سامانه‌های ۱۳۷ و ۱۸۸۸، نظارت مردم را بر مدیریت شهری به رسمیت شناخته است. مدیران شهری با حضور در رسانه‌ها، گفتگو و ملاقات با مردم، ایجاد کانون مشاوران جوان، تشکیل کمیسیون‌های تخصصی سمت و سوی مشارکتی شهروندان را تقویت می‌نمایند. گرایش به پاسخگویی و ‌پذیرش نظارت مردم در بین مدیران شهری تقویت شده است. کمک گرفتن از منابع غیررسمی مورد وثوق مردم مانند تشکل‌ها، ائمه جمعه و جماعات و معتمدین محل به جهت جایگاه ارزشی و معنوی آنان، فرصتی است که می‌تواند در اصلاح دیدگاه‌ها نسبت به مدیریت شهری و جلب مشارکت واقعی و هدفمند شهروندان مؤثر واقع شود.
پتانسیل بالای جوانان و زنان تحصیل کرده دانشگاهی فرصتی است که می‌تواند مشارکت و استفاده بهینه از نیروی فعال و با انگیزه آنان را در تحقق منافع جمعی فراهم کند. مدیریت شهری با بهره‌گیری از مراکز علمی و دانشگاهی در حوزه‌های مختلف علمی به تبیین علمی مشارکت و راهکارهای عملیاتی کردن آن پرداخته و به تدوین اساسنامه و منشور قانونی – اخلاقی مشارکت شهروندان اقدام نماید. اعلام سیاست‌های اجرایی اصل ۴۴ فرصتی است در جهت جلب مشارکت و تعامل میان بخش‌های سه‌گانه اقتصادی، که می‌تواند مشارکت مردم را در تصدی‌گری و نظارت بر جامعه و اقتصاد شهری افزایش دهد.
تهدیدها:
ایجاد تردید نسبت به اهداف مدیران شهری در جلب مشارکت یکی از تهدیدات موجود است. ایجاد بی‌اعتمادی نسبت به مدیران شهری، شهروندان را از مشارکت نا امید می‌سازد. بعضاً مدیریت شهری به ویژه در سطوح خرد و عملیاتی اعتقادی به اثرگذاری مشارکت شهروندان ندارد. مشارکت موجب معطل شدن کارها و طولانی شدن روند امور دانسته شده و این مدیران نسبت به محدود شدن اقتدار واکنش نشان می‌دهند.
عملکردهای بعضاً نادرست گذشته باعث شده که مردم از مشارکت، تلقی هزینه کردن صرف را داشته باشند. توزیع نامناسب امکانات فرهنگی به منظور گذران اوقات فراغت در مناطق و محلات شهر تهران، یأس و نامیدی جوانان و پناه بردن به دامن انحرافات و اعتیاد و… از دیگر تهدیدات است.
اسکان غیررسمی مهاجران یکی از تهدیداتی است که شهر تهران را تهدید می‌کند. حاشیه‌نشینی، تنوع فرهنگی و قومی، آبستن ناهنجاری‌ها و معضلات اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی است که تهران را تهدید می‌کند. سرمایه اجتماعی به شدت کاهش یافته و جو بی‌اعتمادی افزایش یافته است. مجتمع‌های مسکونی، آپارتمانی و شهرک‌ها و… ارتباط ارگانیکی با هم ندارند. روحیه بی‌اعتمادی به بی‌تفاوتی اجتماعی دامن زده است. افزایش خانوارهای تک نفره، دوگانگی رفتارها و روند کاهشی سطح اعتماد موجب گسترش فردگرایی در میان ساکنان شهر شده است. مردم به طور مرموزی با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و من واقعی خود را از دیگران پنهان می‌سازند.
۲- حوزه اقتصادی
نقاط قوت:
تأمین منابع مالی مهم‌ترین بخش از طرح و برنامه است. هیچ برنامه‌ای حتی اگر به بهترین نحوی تدوین شده باشد، بدون منابع مالی قابل اجرا نیست. مدیران شهری بستری فراهم کنند که هر شهروند مطابق با توان و امکانات خود به بهبود کیفیت امور شهری کمک کند. شهرداری‌ها می‌توانند ضمن تفویض امور اجرایی از طریق مزایده و مناقصه با ایجاد رقابت بین بخش‌های مردمی و خصوصی به تقویت نظارت، کنترل و سیاست‌گذاری برنامه‌های شهری بپردازند. مدیریت شهری با جلب حمایت اقتصادی در سطح ملی و بین‌المللی به تقویت توان مالی خود پرداخته و در جهت کاهش هزینه‌های مردمی اقدام کند.
نقاط ضعف:
شهر تهران به شدت طبقاتی است. پایگاه اقتصادی اجتماعی متنوع، مسائل اجتماعی، تضاد نسلی، خانوارهای تک نفره و ناهمگونی جنسی و… در تهران متمرکز است. رشد روزافزون هزینه‌های زندگی، تورم، کاهش درآمد و افت کیفیت زندگی مردم و پرداخت هزینه‌های شهری موجب نارضایتی از سیستم خدمات شهری شده است. تلقی دولتی بودن شهرداری نیز تمایل به مشارکت را کاهش می‌دهد. عدم وجود یک سیستم مالیاتی عادلانه از دیگر ضعف‌های موجود است. نوعی گریز از مالیات و عوارض به ویژه از سوی صاحبان مشاغل و شرکت‌های سود ده و استفاد‌ه‌کنندگان از رانت‌های مالی، مالیاتی، حقوقی و… وجود دارد. برداشت سلیقه‌ای و دخالت عوامل غیراقتصادی (روابط و مناسبات فردی و گروهی و جناحی و…) در محاسبات مالیاتی و… منجر به ایجاد نارضایتی در بخش‌های مختلف اقتصادی شده است. تشویق دولت به سیستم خوداظهاری و بخشودگی مالیات‌ها برای شرکت‌ها و مشاغل پردرآمد و… نیز به فرار مالیاتی دامن زده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فرصت‌ها:
رویکرد دولت در اصلاح نظام مالیات‌ها و افزایش درآمدهای مالیاتی فرصتی است تا براساس آن به تدوین آئین‌نامه‌ها، طرح‌ها و برنامه‌های مورد نیاز به منظور جلب مشارکت مردم، تأمین هزینه‌های امور شهری و تبیین نقش اقتصادی مردم در بهبود مدیریت شهری توجه شود. شهرداری می‌تواند با ایجاد کانون‌های اشتغال و ساماندهی تخصص‌های جوانان، زنان و بازنشستگان و قبول بخشی از هزینه‌های راه‌اندازی مشاغل و فعالیت‌ها، رضایتمندی و افزایش قدرت اقتصادی مردم را تقویت کند. مدیریت شهری می‌تواند با مدرنیزه کردن فرایند تهیه و توزیع کالاها و خدمات با محوریت محلی‌گرایی در این زمینه رقابت اقتصادی ایجاد نماید. شهرداری می‌تواند با بهره گرفتن از سرمایه صندوق ذخیره ارزی ضمن کمک به اشتغال، درآمدزایی و توسعه شهری، اصل و سود حاصله را نیز به دولت بازگرداند. همچنین امکان استفاده از یارانه‌های صرفه‌جویی شده در بخش انرژی که به ویژه در دو سال اخیر در اثر سهمیه‌بندی بنزین حاصل شده فرصتی است که در اختیار مدیریت شهری قرار دارد.
تهدیدها:
تهران منشاء توزیع نامناسب درآمدهاست. اقتصاد بدون برنامه یا اقتصاد روزانه دچار تورم فزاینده یا رکود دهشتناک می‌شود. جایگزین شدن برنامه‌های اجرایی روزانه به جای برنامه‌های راهبردی، به توزیع نامناسب ثروت و تورم منجر می‌شود. نبود برنامه مدون اقتصادی یا عدم پایبندی به برنامه‌های کار‌شناسی در زمانی که افزایش درآمد حاصل می‌شود، به توزیع نامناسب ثروت، فقر گسترده و تورم منجر می‌شود. تزریق امکانات مالی به جامعه برای کسب رضایتمندی عمومی در کوتاه‌مدت و نبود سیاست بلندمدت برای افزایش درآمدها، حاصلی جز توزیع نامناسب ثروت، فقر نسبی گسترده و افزایش تورم نداشته و نارضایتی مردم را موجب می‌شود. توهم رشد از طریق تزریق پول، تفکر بسیار رایج در اقتصاد کشورمان است. این توهم وجود دارد که از میان عوامل تولید، مهم‌ترین عامل، سرمایه و پول است که موجب رشد اقتصادی می‌شود و به سایر عوامل تولید، همچون مدیریت و فناوری، بهای اندکی داده می‌شود. دولت با تزریق درآمدهای نفتی به بودجه، بی‌نیازی به قدرت مشارکت مردم را به نمایش می‌گذارد.
۳- حوزه سیاسی- مدیریتی
نقاط قوت:
تشکیل ستادهای شورایاری در سطح محلات به عنوان مرکز انعکاس نظرات به سطوح مدیریت شهری از نقاط قوت اساسی در درک متقابل بین مردم و مدیریت شهری است. برای ایجاد تعامل مثبت و سازنده، مدیران شهری می‌توانند با تشکیل کارگروه‌های تخصصی مرکب از تحصیل کرده‌ها و اهل فن مشکلات خود را بررسی و راه‌ حل ‌های اجرایی ارائه دهند. این امر می‌تواند به رشد آگاهی مردم از برنامه‌های مدیریت شهری بیانجامد و به ارتقاء مطالبات شهروندان در فضای مدیریت مشارکتی کمک کند.
نقاط ضعف:
برخی مدیران شهری اعتقادی به اثرگذاری مشارکت مردم در برنامه‌ریزی شهری ندارند. مشارکت امری سیاسی تلقی شده و به شرکت در انتخاب نمایندگان شوراهای شهر، شورایاری‌ها و… محدود شده است. بعد از انتخابات مردم وظیفه خود را تمام شده می‌دانند و در صورت عدم پیگیری برنامه‌ها عملاً اقدامی از سوی مردم صورت نمی‌گیرد. عمر کوتاه مدیریت‌ها باعث شده در ایران باعث شده که مدیران تنها به برنامه‌ریزی بپردازند و قبل از اجرای برنامه جای خود را به دیگری می‌سپارند. مدیران پیوسته عملکردها و برنامه‌های گذشته را نفی و تخطئه می‌کنند. این امر به بی‌اعتمادی مردم به برنامه‌ها دامن می‌زند. ضعف دیگر در مکانیزم اجرایی انتخاب شوراها است. انتخاب شورا باید از لایه‌های پائین جامعه آغاز شده و سپس به لایه‌های بالا تسری پیدا کند. در حالی که با انتخاب شورا در وضعیت فعلی، نقش ساکنین محله در امور مدیریت و برنامه‌ریزی تضعیف شده است. نگرانی دولت از تبدیل تشکل‌های مردمی به تشکل برانداز نقطه ضعف دیگری است. تشکل‌ها در معرض سوءظن بوده‌اند. مدیریت شهری به دلیل تبعیت از مدیریت سیاسی امکان خارج شدن از چارچوب‌های غیرمشارکتی را ندارد. مدیران شهری علی رغم شعار مشارکتی، التزام عملی به ارکان و مؤلفه‌های مدیریت مشارکتی ندارند. رابطه مدیریت شهری با مردم بر مبنای التماس و اصرار است.
فرصت‌ها:
تغییر رویکرد مدیریت شهری به مدیریت مشارکتی، قبول نظارت مردم و احساس مسئولیت فرصتی است تا تعامل با شهروندان با مکانیزم‌های مشخص صورت گیرد.‌ پذیرش اصل مردم محوری و پاسخگویی فرصتی است که مدیران از آن برای خدمت به مردم استفاده کنند. مدیریت شهری با تعامل با متخصصین و طبقه‌بندی آنان در کانون‌های تخصصی می‌تواند مشکلات شهری را با تحلیل و بررسی علمی مورد کنکاش قرار داده و با نگاه تخصصی، واقع‌گرا و کلان‌نگر تصمیم‌گیری نماید. قانون اساسی تبلور مشارکت مردم در تمامی امور کشور است. مفاد قانونی متعددی در این قانون آمده است. ضمانت اجرا بخشیدن به این مفاد و فراهم کردن زمینه‌های اجرایی و تعهد به اقدام، ایجاد سازوکارها و مکانیزم‌های لازم می‌تواند توانمندی‌های مردمی را در تحقق امور بسیج نماید.
تهدیدها:
مشارکت در مدیریت شهری جنبه صوری و تجملی یافته است. گرایش به مشارکت در سطوح غیررسمی و در شرایط بحرانی وجود دارد. مدیریت بحران نهادینه نشده و برنامه‌ریزی در شرایط غیرعادی به کاهش اثر مطلوب آن منجر می‌شود. علی رغم تاکید مدیریت شهری به مشارکت در سطوح کلان، هنوز بسترهای حقوقی و مکانیزم آن روشن نشده است و مردم نسبت به نحوه مشارکت، اطلاع کافی ندارند.
دیدگاه‌های متعارض، عدم همگرایی در بین شوراها و درگیری بین اعضای شوراها موجب شده که قدرت تأثیرگذاری آنها کاهش یابد. ابهامات در قانون شوراها از نظر میزان اختیارات و رابطه با دستگاه‌های اجرایی مزید بر علت است.
۴- حوزه قانونی- حقوقی
نقاط قوت:
از نقاط قوت در این زمینه ایجاد سامانه‌هایی در جهت بهبود تعامل با مردم است. سامانه ۱۸۸۸ برای ارزیابی مدیران شهری و دریافت نظرات مردم درخصوص عملکرد مدیران اجرایی، و سامانه ۱۳۷ درخصوص ارائه پیشنهادات، شکایات و نظارت بر خدمات شهری است که به بازسازی اعتماد مردم و تقویت سرمایه اجتماعی کمک می‌کند. سیاست‌های اجرایی اصل ۴۴، فرصتی است که می‌تواند موانع قانونی تفویض امور شهری را با ایجاد رقابت بین بخش‌های مردمی و خصوصی بردارد. شهرداری با کمک گرفتن از نهادهای قانونی چون مجلس شورای اسلامی و… می‌تواند با رفع موانع حقوقی و تصویب قوانین به نهادینه کردن فرهنگ مشارکت در امور شهری یاری رساند.
نقاط ضعف:
نقطه ضعف حقوقی، نبود تعریف جامع حقوق شهروندی است. علی رغم تاکید بر حقوق شهروندی، این حقوق تبیین نشده و در این زمینه اطلاعات کافی داده نشده است. عدم اطلاع مردم از حقوق خود به مدیران امکان می‌دهد که در پاسخگویی الزامی نداشته باشند. شهروندان به لحاظ حقوقی امکان پیگیری امور شهری را نداشته و نمی‌توانند بر آن نظارت کنند.
سیاست‌گذاری‌ها در سطوح مختلف به صورت متمرکز صورت می‌گیرد. لوایح، تنظیم بودجه و آئین‌نامه‌های اجرایی و دستورالعمل‌ها و… بدون توجه به خواست عمومی از سوی برنامه‌ریزان دولتی انجام می‌شود. برنامه‌های شهری ضمانت اجرایی لازم را ندارند. فقدان سازوکارهای قانونی برای هدایت مطالبات شهروندان و ضمانت اجرا بخشیدن به برنامه‌ها و… از نقاط ضعف عمده در این زمینه به شمار می‌رود.
فرصت‌ها:
به موجب قانون اساسی مشارکت مردم در همه امور به رسمیت شناخته شده است. سازوکارهای قانونی مشارکت فراهم شده و باید مکانیزم‌های تحقق مشارکت، براساس الگوهای مشارکتی تدارک دیده شود. با تغییر دیدگاه از حکومت شهری به حاکمیت شهری،‏ این رویکرد می‌تواند در شهرسازی مشارکتی مد نظر قرار گیرد. جلب مشارکت بخش‌های سه‌گانه در اجرای اصل ۴۴، فرصتی است که به تقویت مشارکت و اصل نظارت می‌ انجامد. تحقق شعار عدالت اجتماعی در حوزه اقتصاد لزوم تدوین شیوه‌های قانونی و اجرایی مناسب را برای تحقق آن نشان می‌دهد.
تهدیدها:
با وجود تشکیل شوراها و شورایاری‌ها هنوز به تشکل‌های مردمی به عنوان یک مانع بر سر راه مدیریت شهری نگریسته می‌شود. فقدان قوانین مدون و رسمی برای تأثیرگذاری شوراها بر مدیریت شهری از تهدیدات مشارکت است. مقاومت شهرداری‌ها در برابر تصمیمات و برنامه‌های شورا برای مشارکت مردم تهدید جدی است. در موازنه قدرت، شوراها و مردم در پله‌های پائین قرار می‌گیرند. مدیریت شهری خود را سرپرست شهر می‌داند. عدم توازن قدرت در مدیریت شهری، بی‌تفاوتی مردم به مشارکت در امور شهری را دامن زده و مردم احساس می‌کنند در صورت مشارکت نه تنها چیزی به دست نمی‌آورند بلکه ممکن است چیزهایی را نیز از دست بدهند.
۵- حوزه فضایی- کالبدی
نقاط قوت:
مجتمع‌های آپارتمانی می‌توانند در پرداخت هزینه‌ها، تعمیر و نگهداری فضای مسکونی و… همزیستی مسالمت‌آمیز و فضای مشارکتی شهروندان را یاری کنند. مدیریت شهری می‌تواند با تدوین و ارائه برنامه‌های آموزشی در تقویت فرهنگ آپارتمان نشینی و حقوق و تکالیف زندگی اجتماعی کمک کند.
احساس تعلق ساکنان به هویت محله‌ای، نقش محلات را در شکل‌دهی به مشارکت آگاهانه مردم در امور شهری پر رنگ‌تر می‌سازد. شهرک‌های مسکونی وابسته به سازمان‌ها و نهادها برای اسکان کارکنان، ترکیب کالبدی شهر را تغییر داده‌اند. مدیریت شهری می‌تواند با هماهنگی این نهادها و با ایجاد فضاهای ورزشی، تفریحی و فضای سبز و جلب مشارکت ساکنان،‏ ضمن ارتقا کیفیت زندگی اجتماعی، کارکرد حمایتی و مشارکتی این اقشار را در جهت تقویت فرهنگ مشارکتی به کار گیرد.
نقاط ضعف:
تراکم مناطق و محلات مسکونی شهر تهران یکی از نقاط ضعف است. مناطق شمالی شهر دارای فضای وسیع و متراژ مسکونی بالاتر از تراکم کمتر و مناطق مرکزی و جنوبی با متراژ مسکونی کوچک دارای تراکم بیشتری است. علی رغم تراکم شدید، این مناطق دارای بیشترین بافت فرسوده هستند. تنگی کوچه‌ها و معابر و بافت کهنه و فرسوده فضای نامناسبی را به لحاظ سکونت و شاخص‌های زندگی فراهم کرده و افت کیفیت زندگی را به دنبال داشته است. آپارتمان‌نشینی و محدودیت فضای زندگی، اجاره بهای مسکن و مشکلات فرزندان و… امکان مشارکت در امور شهری را برای مردم غیرممکن ساخته است.
تملک مناطق و زمین‌های بلااستفاده توسط مدیریت دولتی تغییر کاربری داده شده و به تملک دولت درآمده است. در مقابل بخشی از این مناطق که در دست مردم بود از آنان گرفته شده یا مبالغ سنگینی بابت صدور اسناد مالکیت و عوارض و… از مردم گرفته شده است. این تبدیل به احسن متناقض که به نفع دولت و به ضرر مردم انجام گرفته است مردم را نسبت به ساماندهی مناطق حاشیه‌ای بی‌تفاوت نموده به طوری که در امور ساماندهی و بهبود آن مشارکت نمی‌کنند.
فرصت‌ها:
ساختار سنتی محلات یکی از فرصت‌های موجود است. محوریت طرح‌ها و برنامه‌های توسعه شهری تهران بر مبنای توسعه محله‌ای به احیای بافت‌های شهری، مکان‌های عمومی و الزامات فرهنگی و هنری انجامیده است. ایجاد فضاهای فرهنگی‏ در پارک‌ها، اماکن تفریحی، شهربازی‌ها، سینماها، کتابخانه‌ها، فرهنگسراها فرصت مناسبی برای مشارکت والدین، خانواده‌ها، بازنشستگان، جوانان و زنان می‌باشد تا اقشار مختلف ضمن گذران اوقات فراغت، تجارب و مهارت خود را در زمینه‌های مختلف اجتماعی فرهنگی به مخاطبان انتقال دهند.
تهدیدها:
از تهدیدهای موجود می‌توان به بافت‌های قدیمی و فرسوده مناطق تهران به ویژه مناطق مرکزی و جنوبی شهر اشاره کرد. سکونت اقشار آسیب‌پذیر امکان بهسازی و نوسازی بافت‌ها را کاهش داده است. از طرف دیگر بافت مدرن در کنار بافت فرسوده موجب ایجاد معابر ناهمسان شده و چهره فیزیکی کوچه‌ها، معابر و خیابان‌ها را ناهمگون کرده است. حد و مرز فضایی – محله‌ای در شهر تهران قابل تفکیک نیست. هر نهادی تقسیم بندی خاصی از مناطق و محلات را طراحی کرده است. بین نهادها هماهنگی وجود ندارد و برنامه‌ها و اقدامات یکدیگر را خنثی می‌سازند. سازمان فضایی از دیدگاه شهرداری بر مبنای منطقه و ناحیه طراحی شده است. شهروندان علاقمندند که مشارکت آنان در محله و محیط زندگی‌شان نمود پیدا کند.(مرکز مطالعات برنامه ریزی ،۱۳۹۰ص۸۸)
فصل سوم :
محدوده مورد مطالعه
۳-۱-مقدمه
یکی از مهمترین مباحث هر پژوهشی، شناخت عرصه و ویژگی­های منطقه مورد مطالعه بحث می باشد که از طریق آن محقق می ­تواند یافته­های نظری خود را در عرصه عملی بکار ببندد؛ چرا که از این طریق یافته­های تجربی خود رابه صورت مستند تبدیل خواهد کرد. از این رو در فصل حاضر محدوده­ مورد نظر این تحقیق، مورد بررسی و شناسایی قرار می­گیرد تا از این طریق ویژگی­های کالبدی، اقتصادی، جمعیتی و جغرافیایی منطقه ۸ مورد بررسی قرار گیرد.
۳-۲محدوده مورد مطالعه
منطقه ۸ تهران که درحوزه شرقی تهران واقع شده از سمت شمال و شمال شرقی به شهرداری منطقه ۴؛ از جنوب به شهرداری منطقه ۱۳ و از سمت غرب به شهرداری منطقه ۷ محدود می­ شود. این منطقه با مساحت ۹۳۹۲/۱۳۲۳هکتار جمعیتی حدود ۳۷۸۷۲۵ نفر را در خود جای داده است وعلی رغم وسعت نسبتاً کم، نسبت به سایر مناطق تهران دارای تراکم بالای جمعتی و مسکونی می باشد. بطور کلی این منطقه از لحاظ تقسیمات شهرداری، از شمال وشمال شرقی به بزرگراه رسالت ) منطقه ۴)، از جنوب به خیابان دماوند ) منطقه ۱۳)، از غرب به سبلان جنوبی و استاد حسن بنا ) منطقه ۷) منتهی می گردد.از ویژگیهای منطقه می توان به کارمند نشین بودن منطقه، سکونت نیمی از ارامنه تهران دراین منطقه و بالاتر بودن نرخ باسوادی ساکنین از متوسط تهران، اشاره کرد. (دانش شهر،۵۲،۱۳۹۰)
۳-۲-۱- ویژگی‌های منطقه مورد مطالعه
منطقه ۸ در دامنه شیب ملایم رشته کوه‌ البرز در شمال کوه‌های سه تپه در شرق تهران قرار گرفته است و از طریق همسایه شمالی خود (منطقه ۴) به ارتفاعات کوه البرز و از طریق همسایه جنوبی خود منطقه ۱۳ به جنگل‌های سرخه‌حصار و کوه‌های سه‌تپه می‌رسد. شیب طبیعی این اراضی از شمال به جنوب هدایت­کننده آب‌های سطحی بالادست به این منطقه و سپس مناطق جنوب­شرقی شهر تهران است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...