مقایسه تفکر انتقادی و تفکر عادی

لیپمن (۱۹۹۱) میان تفکر عادی و تفکر انتقادی تمیز قائل می شود. تفکر عادی، ساده وفاقد ملاک است اما تفکر انتقادی، پیچیده تر و بر پایۀ ملاک های عینی است. اواز معلمان می‌خواهد تا تغییرات زیر را (از تفکر عادی به سمت تفکر انتقادی) در دانش آموزان پدید آورند .

می‌توانیم تفاوت های میان تفکر عادی و تفکر انتقادی را از دیدگاه لیپمن را در جدول زیر مشخص و آن

ها را با هم مقایسه کنیم:

جدول۲-۳:مقایسۀ تفکر عادی و تفکر انتقادی از دیدگاه لیپمن

تفکر عادی

تفکر انتقادی

حدس زدن

ترجیح دادن

گروه بندی

باور کردن

استنتاج

مفاهیم هم خوان

توجۀ به ارتبا­­ طات

تصور کردن پیشنهاد بدون دلیل

قضاوت بدون معیار

تخمین زدن

ارزشیابی کردن

طبقه بندی

فرض کردن

استنتاج منطقی

اصول درک شده

توجه به روا­بط متقابل

پیشنهاد یا دلیل

قضاوت یا معیار

تفکر نقادانه ازدیدگاه قرآن واسلام

این مهارت مخصوص انسان‌های باهوش و دارای حکمت الهی است که فکری نقادانه دارند و هیچ نظر و عقیده­ای را بدون نقد و بررسی نمی‌پذیرند، همچون حضرت ابراهیم (ع) که از پدرش به جهت پرستش معبودانی بی خاصیت انتقاد کرد و چه زیبا و محترمانه انتقاد می‌کند آنجا که می فرماید: ای پدر چرا چیزی را که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه هیچ نیازی از تو بر می‌آورد، می‌پرستی؟ ای پدر مرا دانشی داده‌اند، پس از من پیروی کن تا تو را به راه راست هدایت کنم (مریم ۴۲ و ۴۳).

عقل و نیروی های عقلانی یکی از جنبه هایی است که در تعلیم وتربیت اسلامی مورد توجه قرار گرفته است. اگر عقل معلومات خارجی را تجزیه و تحلیل نکند و آن را به مشابه مواد خام برای دستیابی به معلومات جدید به کار نگیرد، باز دهی چندانی نخواهد داشت. یعنی علم ، آن زمان ثمر بخش است که در سایه عقل و استنباط حرکت کند و به مقصود برسد. در نظام تعلیم و تربیت اسلامی، توجه به عقل و پرورش آن از جایگاه والایی برخوردار است. آیات قرآن مجید با الفاظ و تعابیر متفاوت،کلام به سبب آیات متعدد با مضامین گوناگون انسان را به تعقل و تدّبر و در یک کلام به عقل گرایی و خرد ورزی دعوت می‌کنند. ‌بنابرین‏ ، تربیت انسان را با مبنا و اساس تعقل واساس و تفکر پایه ریزی می‌کنند. برای مثال، در سوره های حج، آیه ۴۶؛ بقره، آیه ۱۶۴؛ آل عمران، آیه ۱۹۰؛ رعد، آیه ۳ و انعام آیه ۵ ؛ ناظر به تشویق، ترغیب وتوجه دادن افراد به خرد ورزی است. در باب پرورش عقلانی از پیشوایان معصوم (ع) نیز سخنان گهرباری در این مورد ثبت شده است(سلطان القرائی ۱۳۸۴، ص ۱۳۹).

برای نمونه در قرآن خداوند می فرماید:

” کَذَلِکَ یُبیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ” (بقره ،آیه ۲۱۹).

“خداوند بدین روشنی آیات خود را برای شما بیان کند، باشد که تفکر نموده و عقل خود به کار بندید”

“قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمى‏ وَ الْبَصیرُ أَ فَلا تَتَفَکَّرُونَ”(انعام ،آیه ۱۰۱)

بگو آیا فرد کور و بینا یکسان هستند؟ چرا فکر نمی کنید؟

“قُلِ انظُرُواْ مَاذَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ …”(یونس آیه ۱۰۱)

بگو با چشم عقل بنگرید به آنچه که در آسمان ها و زمین است.

نتیجه چنین مشاهده دقیقی شکفته شدن عقل است و به همین علت روش فوق یکی از روش های پیاده شدن اصل تعقل می‌باشد:

نظر و نگاهت با دقت، عقل را باز و شکفته می‌کند. (کافی ، ۱۳۷۰ص ۳۸۰).

ظاهری بدون تفکر نمی باشد ، زیرا چنین دیدنی هرگز موجب شکفتن عقل نخواهد شد.

آیات زیادی در قرآن وجود دارند که مردم را به تفکر، تشویق و ترغیب می‌کند. علاوه بر آیات قرآن احادیث نیز مردم را به تفکر دعوت می کند، حتی تفکر را به عنوان یک عبادت بلکه بهترین عبادت ها معرفی می کند: از جمله:

حضرت علی (ع) می فرماید: به وسیله تفکر قلبت را بیدار کن و در شب پهلویت را از بستر جدا سازد و تقوای پروردگارت را پیشه ساز (طباطبایی بروجردی، ۱۴۰۷ق، چ ۱۹،ص ۳۱۹).

حضرت موسی بن جعفر (ع) به هشام فرمود: یا هشام! برای هر چیز دلیل و راهنمایی وجود دارد و دلیل عقل تفکر است و دلیل تفکر سکوت می‌باشد.(طباطبایی بروجردی ، ۱۴۰۷ ق،ج ۱۳، ص ۲۸۶)

نظریه های یادگیری همسو با تفکر انتقادی

نظریه شناختی

نظریه های شناختی ابعاد مختلف تفکر را تبیین می‌کنند. طبق این نظریه ها در فرایند یادگیری، فراگیران مانند پردازش کنندگان فعال اطلاعات عمل می‌کنند، کسانی که خود تجربه کرده و در جهت حل مسائل، اطلاعات مورد نیاز را جستجو می‌کنند و آنچه را برای حل مسئله جدید کاربرد دارد، تشخیص داده، آن ها را به کار می گیرند. و اطلاعات اضافی را حذف می‌کنند و به عبارتی به طور فعال انتخاب، تمدن یا توجه ویا چشم پوشی می‌کنند و این تئوری ها یاد گیرنده را در رابطه با چگونگی کسب اطلاعات و تجزیه وتحلیل درونی یا پردازش اطلاعات ملاحظه می‌کنند و مراحل رشد شناختی فراگیر، هوش، حل مسئله، تفکر (تفکر انتقادی و خلاق) و مفهوم آفرینندگی یا خلاقیت را مورد توجه قراد می‌دهند(هانکیز ، ۱۹۹۳؛ نقل از هاشمیان ، ۱۳۸۳).

نظریه ساخت گرایی

یکی دیگر از نظریه های مرتبط، با تفکر انتقادی، نظریه ساخت گرایی است که ریشه در تفکر شناختی دارد. ساخت گرایان موقعیت یادگیری را یکی از مهمترین عوامل مؤثر در فرایند یادگیری می دانند و بر این اساس مراحل خطا پذیری معرفت انسان معتقدند، ‌به این دلیل که با توجه به سنتی بودن ادراک انسان، همه ی معرفت ها و شناخت های او خطاپذیر ند(کوپر ۱۹۹۲ ؛ نقل از هاشمیان ، ۱۳۸۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...