در این جا به ذکر چند نمونه از این جملات می‌پردازیم.
الف ـ نمونه‌هایی از ابیات مختلف :
اگــر تیــغ عـالــم بـجنبــد ز جــای نبرد رگـی تــا نخواهــد خــدای
انــدر آن جــا کــه هیچ راهی نیست جز خدای جهان، پنـاهـی نیســت
آن درد که درمان نپذیرد حسد است آیین حسد قاعده‌ی دیو ودد است
هـمــنشیـــن تــــو از تـــو بــه بایــد تا تــو را عـقــل و دیــن بـیفـزاید
با بــدان کــم نـشــین کـــه در مـانی خــو پـذیــر اســت نـفـس انسانی
(حبله‌رودی، ۱۳۸۳)
ب ـ نمونه‌هایی از امثال :
چو تیر ازکمان جست ناید به دست (ناصر خسرو)
حــذر کـن ز آزار افـتـادگــان (صبا)
نامِ نکوست حاصل فرجامِ آدمی (مولوی)
چیزی که نپرسند تو از پیش مگو (سعدی)
(خرمی، ۱۳۷۶)
ج ـ نمونه‌هایی از احادیث : (دو سخن گهربار از حضرت امیرالمؤمنین علی(ع))
«الرّفق مفتاح النّجاح »
«نرمخویی و ملاطفت با مردم کلید پیروزی است. »
«مع البرّ تدرّ الرّحمه»
«باران رحمت حق به وسیله کار نیک ریزان شود. »
(آخوندی، ۱۳۸۴: ۵۸ و ۱۲۶)
د ـ نمونه‌هایی از معماهای دینی و اخلاقی :
صفات ارزشمند ویژه زنان کدامند؟
بزرگترین مانع شناخت چیست؟
چه چیز در اخلاق اسلامی به عنوان روح عمل شمرده شده است؟
۴٫بیت زیر به چه چیزی اشاره دارد ؟
کـی دعای تـو مستجاب شود تا به یک روی در دو محرابی
۴٫علمای اخلاق چه چیزی را «غیبت قلبی» قلمداد کرده‌اند؟
(طاحونی، ۱۳۸۶ :۷۷-۷۲)
۶-۳-۲-۴٫روش داستان‌گویی :
رکنی( ۴۷:۱۳۷۵) چنین بیان می‌دارد که از جمله روش‌هایی که قرآن کریم برای ترغیب آدمیزادگان به دینداری و رشاد و هدایت به صلاح و سَداد به کار برده، ایراد قصص انبیای سلف و سرگذشت امت‌های پیشین می‌باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

دیلمی و آذربایجانی( ۱۳۸۷) معتقد است که داستان‌گویی شیوه‌ای است که در عین جذابیت و همراه کردن شنونده با خود، زمینه‌ای عاطفی برای قبول اغراض داستان را فراهم می‌کند. قرآن از داستان، در جهت تربیت اخلاقی انسان‌ها، فراوان استفاده کرده و آن را برای همه مراحل سنی مفید می‌داند. البته محتوای داستان باید متناسب با سطح اطلاعات شنوندگان باشد.
مربی می‌تواند از انواع داستان‌های مذهبی، تاریخی یا ادبی برای آموزش ارزش ها استفاد کند و این بستگی به مهارت، شایستگی و میزان مطالعه و دقت مربی دارد که بتواند داستان‌هایی با محتوای ارزش اخلاقی و دینی انتخاب کند و برای متربیان خویش تعریف نماید و بدین وسیله ارزش ها را بیان و ضد ارزش ها را نفی کند.
ساجدی( ۱۱۷:۱۳۸۴) معتقد است که روایتگر داستان باید، بیشترین وقت ،در بیان داستان را صرف مرحله‌ی اوج داستان کند، اوج مرحله‌ای است که هدف نهایی داستان نمودار شود و در مرحله فرود باید وقت کمتری صرف کرده و آن را تمام کرد مگر این که فرود نیز مقدمه‌ی اوج دیگری باشد و داستان دارای چند اوج باشد . در تاریخ اسلام می‌توان حدود ده هزار داستان درباره ی داستان پیامبران(ع)، امامان(ع)، اصحاب، جنگ‌های اسلام و نهضت‌های اسلامی یافت. بیان داستان‌های غیراسلامی عبرت‌آور نیز می تواند مفیدباشد.
در این‌جا به ذکر نمونه‌ای از یک داستان کوتاه اما پر محتوا درباره‌ی پیامبر اکرم(ص) و صحابه بزرگوار ایشان می‌پردازیم که مربی می تواند از آن جهت آموزش ارزش های دینی استفاده نماید..
روزی پیامبر(ص) مقداری پول بین ابوذر و سلمان تقسیم کرد و بدان‌ها فرمود بروید و فردا بیایید. روز بعد چهار پایه‌ای روی زمین قرار داد و سپس تختی روی چهارپایه نهاد. زیر چهارپایه آتش روشن بود. پس از فراهم کردن وسایل، حضرت به یکی از آن دو گفت بالای چهارپایه برو و بگو با پولی که به شما دادم چه کاری انجام دادی؟کسی که بالا رفته بود مدت مدیدی در خصوص نحوه‌ی صرف پول توضیح می‌داد، در حالی که پای او می‌سوخت و دائماً آن را جا به جا می‌کرد. سپس نفر دیگر روی آن رفت و سریع گفت: من پول را در راه خدا خرج کردم و از چهارپایه پایین آمد. بعد پیامبر(ص) روی به آن‌ها کرد و فرمود: کاری کنید که روز قیامت ،سریع بتوانید در خصوص این که از عمر خود در چه راهی استفاده‌ کرده‌اید پاسخ‌گو باشید. در این‌جا حضرت با ابزاری ساده شرایط پاسخگویی در قیامت را برای یاران خود تبیین کرد (ساجدی، ۱۰۹:۱۳۸۴) .
از مزایای روش داستان‌گویی، جذابیت آن است که مانع از خستگی و دلزدگی متربیان می‌گردد و شاید بتوان گفت: داستان بهترین زبان برای بیان ارزش ها وفضایل و شیوه ی درست زندگی و قواعد مذهبی است.پس مربیان می توانند از طریق انتخاب داستان هایی با مضامین اخلاقی و دینی به آموزش ارزش ها اقدام نماید و از آنجایی که این روش بسیار مورد علاقه ی متربیان می باشد نتایج خوبی را عاید می کند.
عطاران( ۱۲۳:۱۳۷۵) چنین نقل می‌کند که: افلاطون ارزش و اهمیت داستان‌ها و افسانه‌ها را در تربیت کودک دریافته و می‌گوید: «سپس باید پرستاران و مادران را وادار کنیم که فقط حکایاتی را که پذیرفته‌ایم، برای کودکان نقل کنند و متوجه باشند که پرورشی که روح اطفال به وسیله‌ی حکایات حاصل می‌کند به مراتب بیش از تربیتی است که جسم آن‌ها به وسیله‌ی ورزش پیدا می‌کند.»
قرآن ضمن بیان سرگذشت اقـوام و ملل، چند مورد را به عنوان اهداف بیان قصص مـد نظـر دارد:
الف) آگاه کردن افراد از آن‌چه پسندیده یا ناپسند است.
ب) روشن کردن نقش افراد و مسئولیت آن‌ها در انجام کارها
ج) تجسم آثار و نتایج هر عمل
د) طرح معیاری اساسی
هـ) ترغیب افراد به تعقل و تفکر درباره‌ی داستان‌ها و اقدام به تربیت خود.
۶-۳-۲-۵٫روش مقایسه :
روش مقایسه، یکی از روش‌های مؤثری است که می‌تواند در آموزش ارزش ها مورد استفاده مربیان قرار گیرد. خداوند در قرآن کریم، در آیات متعددی از این روش جهت بیدار نمودن فطرت و به کار انداختن قوه‌ی عقل و اندیشه استفاده نموده است.« مقایسه» می‌تواند هم به شکل جملات سؤالی مطرح شود و هم به شکل جملات خبری.
در فرم سؤالی مربی، متربی را در برابر دو انتخاب قرار می‌دهد که بایستی میان آن دو یکی را انتخاب نماید و این امر مستلزم تفکر و اندیشه‌ای عمیق و دقیق از سوی متربی می‌باشد. متربی بایستی با در نظر گرفتن جوانب مختلف موضوع، آن را بررسی نموده و در نهایت پاسخ صحیح را دریافته و بیان نماید.
در این رابطه می‌توان به آیه‌ی ۹ سوره مبارکه زمر اشاره کرد که می‌فرماید:
«آیا این کفر پیشه که اهل دوزخ است بهتر است یا آن کسی که در ساعات شـب، خاضعانه فـرمان
خدا را اطاعت می‌کند و به نماز برمی‌خیزد و در نماز خود به سجده و قیام مشغول است و از عذاب خدا می‌ترسد و به رحمت پروردگارش امید دارد؟ بگو: آیا کسانی که خدا را می‌شناسند با کسانی که خدا را نمی‌شناسند یکسانند؟ در فرم خبری مقایسه، مربی با ایجاد مقایسه میان دو موضوع مختلف و بیان ارزش واقعی، قصد آگاهی دادن به متربی را دارد» در این رابطه به آیه ۱۶۰ سوره انعام اشاره می‌کنیم که می‌فرماید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...